تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 9,997 |
تعداد مقالات | 83,560 |
تعداد مشاهده مقاله | 77,801,329 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 54,843,945 |
بررسی نقش شبکهٔ تلویزیونی استانی کُردستان در بازتاب هویت بومی کُردها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
فصلنامه فرهنگ ارتباطات(علمی و ترویجی ) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 2، دوره 3، شماره 10، تیر 1392، صفحه 59-31 اصل مقاله (738.41 K) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: علمی پژوهشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
صدیقه ببران؛ فریبا غفوری | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شبکهٔ تلویزیونی استانی کُردستان با بیان و بازتاب مؤلفه ها و شاخص های هویتی قوم کُرد نه تنها به یکی از اساسی ترین نیازهای روانی آنها که همان نیاز هویت یابی و هویت بخشی است پاسخ می دهد، می تواند سهم مهمی در توسعه همه جانبه و پایدار و برقراری صلح و آرامش ایران ایفا کند. هدف اصلی این پژوهش بررسی نقش شبکهٔ تلویزیونی استانی کُردستان در بازتاب هویت بومی کُردها از دیدگاه مخاطبان کُرد است. در همین راستا اهداف دیگری نیز مانند بررسی نقش شبکه تلویزیونی استانی کُردستان در حفظ هویت بومی و بررسی نقش این شبکه در تعلق قومی مخاطبان و همچنین نقش این شبکه در گرایش مخاطبان به شبکه های ماهواره ای کُرد زبان دنبال می شود. روش انجام این پژوهش، روش پیمایشی است. و برای جمع آوری داده ها از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری، کُرد های 15 سال به بالای ساکن شهر سنندج بودند که بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی و فرمول کوکران حجم نمونه ای برابر 384 نفر تعیین و دیدگاه های آنان در دو بخش توصیفی و استنباطی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حکایت از آن دارد که برنامه های شبکه استانی کُردستان در راستای حفظ هویت بومی مخاطبان کُرد نیست، همچنین برنامه های این شبکه با تعلق قومی مخاطبان رابطه ای ندارد در ضمن نتایج حاکی از آن است که کسانی که رضایت کمی از برنامه های شبکه تلویزیونی استانی کُردستان دارند بیشتر به شبکه های ماهواره ای کُرد زبان گرایش دارند. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
هویت؛ هویت قومی؛ قوم کُرد؛ شبکه تلویزیونی استانی کُردستان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
بررسی نقش شبکهٔ تلویزیونی استانی کُردستان در بازتاب هویت بومی کُردها دکتر صدیقه ببران 1 فریبا غفوری
چکیده: شبکهٔ تلویزیونی استانی کُردستان با بیان و بازتاب مؤلفه ها و شاخص های هویتی قوم کُرد نه تنها به یکی از اساسی ترین نیازهای روانی آنها که همان نیاز هویت یابی و هویت بخشی است پاسخ می دهد، می تواند سهم مهمی در توسعه همه جانبه و پایدار و برقراری صلح و آرامش ایران ایفا کند. هدف اصلی این پژوهش بررسی نقش شبکهٔ تلویزیونی استانی کُردستان در بازتاب هویت بومی کُردها از دیدگاه مخاطبان کُرد است. در همین راستا اهداف دیگری نیز مانند بررسی نقش شبکه تلویزیونی استانی کُردستان در حفظ هویت بومی و بررسی نقش این شبکه در تعلق قومی مخاطبان و همچنین نقش این شبکه در گرایش مخاطبان به شبکه های ماهواره ای کُرد زبان دنبال می شود. روش انجام این پژوهش، روش پیمایشی است. و برای جمع آوری داده ها از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری، کُرد های 15 سال به بالای ساکن شهر سنندج بودند که بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی و فرمول کوکران حجم نمونه ای برابر 384 نفر تعیین و دیدگاه های آنان در دو بخش توصیفی و استنباطی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حکایت از آن دارد که برنامه های شبکه استانی کُردستان در راستای حفظ هویت بومی مخاطبان کُرد نیست، همچنین برنامه های این شبکه با تعلق قومی مخاطبان رابطه ای ندارد در ضمن نتایج حاکی از آن است که کسانی که رضایت کمی از برنامه های شبکه تلویزیونی استانی کُردستان دارند بیشتر به شبکه های ماهواره ای کُرد زبان گرایش دارند. 1)استادیار گروه ارتباطات دانشگاه آزاد اسلامی 2)کارشناس ارشد علوم ارتباطات
واژگان کلیدی: هویت، هویت قومی، قوم کُرد، شبکه تلویزیونی استانی کُردستان
مقدمه هویت به مثابهٔ امری احساسی یا آگاهانه، واقعی یا خیالی، موجود یا جعلی، به چیستی و کیستی انسانها به صورت انفرادی و جمعی پاسخ می دهد. هویت از نیازهای روانی انسان و لازمه و پیش نیاز هر گونه زندگی در جامعهٔ به شدت متغیر امروز یک مسئله اساسی است تا آن حد که به زندگی انسانها معنا می بخشد. به اعتقاد ایمانوئل کاستلز[1]، هویت، فرآیند ساخته شدن معنا بر پایهٔ یک ویژگی فرهنگی یا یک دسته ویژگی های فرهنگی است که بر دیگر منابع معنا برتری دارد. (کاستلز،1380: 113) بدون وجود چارچوب های مشخصی که شباهت ها و تفاوتها را مشخص و آشکار می سازد افراد یک جامعه امکان برقراری ارتباطی معنادار و مستمر میان خود نخواهند داشت؛ به عبارت دیگر اساس دوام و بقای یک جامعهٔ انسانی کنشهای ارتباطی آن جامعه است که هم به فرآیند معناسازی و هم به فرآیند هویت سازی منجر می شود. رسانه ها، اصلی ترین ابزار در حوزه کنشهای ارتباطی دنیای امروزی محسوب می شوند، دنیایی که با ظهور وگسترش انواع و اقسام رسانه های دیداری و شنیداری و فناوریهای اطلاعاتی و در هم شکستن زمان و مکان عصر ارتباطات لقب گرفته و تجربهٔ شکل جدیدی از زندگی را برای بشر مهیا کرده است. رسانه ها با بیان و بازتاب هویت و فرهنگ یک شخص یا یک قوم یا یک ملت نه تنها به یکی از اساسی ترین نیازهای روانی بشر که همان نیاز هویت یابی و معنا بخشی است پاسخ می دهند، می توانند سهم مهمی در توسعهٔ همه جانبه و پایدار و برقراری صلح و آرامش در جوامع ایفا کنند. کشور ایران، به جهت قرار گرفتن در گذرگاه مهاجرت های تاریخی از ترکیب قومیتهای گوناگون در بافت جمعیتی خود برخوردار است. مهاجرتهای تاریخی بین سه قاره آفریقا، اروپا و آسیا به سکونت مجموعه ای ناهمگون از اقوام مختلف نژادی، زبانی، مذهبی و فرهنگی در این سرزمین انجامیده است. اقوامی که هر کدام دارای فرهنگ و هویت بومی و قومی خاص خودند، هویتهای که امکان و فرصت بیان و شناساندن آنها نه تنها حق طبیعی و از نیازهای اصلی و انسانی آنها محسوب می شود بلکه زیر ساخت و شالوده واقعی انسجام و وحدت ملی جامعهٔ ایران به شمار می رود. ظهور و حضور شبکه های تلویزیونی استانی در عرصه رسانه ای ایران یکی از ملزومات اصلی در حیطه توجه و حفظ هویتهای بومی و محلی است چرا که شبکه های سراسری صدا و سیما با اهداف و سیاست های کلی و ملی خاص خود، نه فرصت و نه امکان پرداختن به همه نیازها و خواسته های مخاطبان قومی و محلی ایرانی را دارد. عملکرد و نقش شبکه های تلویزیونی استانی در فرآیند بازتاب و حفظ هویت های بومی و محلی بسیار قابل توجه و پر اهمیت است به ویژه در عصر کنونی که شاهد حضور شبکه های متعدد ماهواره ای با پیامهای متنوع و گسترده هستیم. اگر نیازهای و خواسته های هویت یابی همهٔ مخاطبان قومی و محلی ایرانی به بهانه هایی مانند حفظ انسجام و وحدت ملی یکسان در نظر گرفته شوند به مرور امکان ارتباط، با گروه کثیری از آنها از بین خواهد رفت و مخاطب جذب رسانه ای می شود که همخوانی بیشتری با فرهنگ و هویت او داشته باشد و این از دست دادن مخاطب، نه تنها تهدیدی برای از بین رفتن هویت قومی و بومی است بلکه عرصه را برای تهدید بزرگتری یعنی از دست دادن فرهنگ و هویت ایرانی ایجاد می کند. مسئله ای که در این مقاله مورد بررسی قرار می گیرد بررسی نقش شبکه تلویزیونی استانی کُردستان در بازتاب هویت بومی از دیدگاه مخاطبان کُرد است. بررسی شبکه تلویزیونی استانی کُردستان به عنوان رسانه ای که یکی از اقوام بزرگ ایرانی یعنی کُردها را مخاطب قرار می دهد از چند جهت حائز اهمیت است در وهله نخست با ایجاد امکان و فرصت شناساندن و معرفی یک قوم بزرگ نه تنها به نیازهای روانی و خواسته های آنان مبنی بر هویت بخشی پاسخ داده می شود بلکه تأثیر انکار ناپذیری در انسجام و وحدت ملی خواهد داشت. و این بررسی پر اهمیت خواهد بود اگر حضور دهها شبکه ماهواره ای از آن سوی مرزها را جدی بگیریم شبکه هایی که با طیف گسترده ای از برنامه های متنوع و جذاب به دنبال جذب مخاطب اند، مخاطبانی که در عصر تکثر رسانه ها گیرنده هایی منفعل نیستند و حق انتخاب دارند و رسانه ای را انتخاب می کنند که یا آینهٔ فرهنگ و هویت آنها باشد و یا با فرهنگ و هویت آنها همخوانی نزدیکی داشته باشد و پس از انتخاب رسانه، و جلب اعتماد مخاطبان این رسانه است که به مرور فرهنگ ساخته شدهٔ خود را به آنها تلقین می کند. هویت هویت به مثابه چیستی و کیستی انسانها و گروههای مختلف اجتماعی، از نیازهای طبیعی انسان به شناخته شدن، نشات می گیرد. این احساس نیاز به تعلق، نیازی ذاتی و اساسی است. به طور کلی، تعاریف هویت همه بر یک نکته تأکید دارند و آن ویژگی است که موجب تشخیص و تمایز می شود. به عبارتی، هویت وجه تمایز من با دیگری و ما با دیگران است. (صنیع اجلال، 1384: 21) هویت، پدیده ای فراتاریخی، و جدا از اقتصاد، مذهب، ایدئولوژی و تاریخ و جغرافیای خاص خودش نیست، بلکه این سازه ٔ اجتماعی با تکیه بر حافظة جمعی و تمامی منابع معرفتی، با در نظر گرفتن ساختار عینی اجتماعی، به وجود آمده است و تعریف می شود و در طی زمان، به طور مجدد تفسیر می شود. بنابراین در ساخته شدن هویت، ساختار عینی و مادی جامعه، تاریخ، جغرافیا، ساختار سیاسی، فناوری، اقتصاد و ساختارهای معرفتی از جمله فرهنگ، زبان، آرمان ها، ایدئولوژی و سنت هم زمان تأثیر دارند. (منتظر قائم،1379: ۱۳) هویت قومی هر انسانی تمایل دارد که هویت خود را آگاهانه در یک گروه خاص جستجو کند. هویت می تواند در چندین سطح ممکن باشد و هر فردی می تواند به صورت هم زمان و به شکلی عادی چندین هویت را بپذیرد. با وجود این شمار این هویتها بنا بر سنتهای اجتماعی گوناگون متفاوت اند. برای نمونه، تعلق های گوناگون به خانواده، به کلان، به قبیله، به دین، به طبقه اجتماعی، به قومیت، به ملت و به تمدن می تواند در هویت هر انسانی با یکدیگر سازش داشته باشد و چنین فردی قادر است از خود وفاداری های متعددی که از لحاظ جغرافیایی یا اجتماعی با یکدیگر تداخل دارند، نشان دهد. با وجود این هر انسانی بنا به مورد، به این یا آن تعلق خود در این یا آن سطح متفاوت، اهمیت بیشتری داده و این تعلق ها در سلسله مراتبی از وفاداری های درونی و پذیرفته شده جای می دهد. هویت یابی افراد در گروهها، سرچشمهٔ نیروی روانی، توازن و شکوفایی شخصیتی است. هویت کمابیش در نزد همه، امری آگاهانه است و شامل گزینش های داوطلبانه و عاداتی می شود که هرگز زیر سوال نمی روند. (برتون،1387: 23-24) "الیس کچ مور"[2]هویت قومی را بر بنیاد شاخه های فرهنگی نظیر زبان، مذهب، آداب و رسوم و پیشینهٔ تاریخی تعریف می نماید. (120-123: 1996، Cashmore) عوامل هویت ساز عناصر سازنده هویت، عواملی هستند که در وهلهٔ اول پایدار بوده و در طول چندین هزاره همچنان نقش اساسی در تداوم هویت دارند. البته برخی از مؤلفه ها در دوره های تاریخی دگرگون شده و به شکل های جدیدی جلوه گر شده اند. عناصر سازنده هویتی در مورد کُردها به عنوان یکی از اقوام کهن ایرانی نیز تقریبا پایدار و قابل شناسایی اند. برخی از این مؤلفه ها عبارتند از: زبان، دین، تاریخ، رقص، موسیقی و .... زبان کُردی سیدنی اسمیت[3] معتقد است که زبان کُردی زبان کاملا مستقلی است و از روند رشد و توسعهٔ تاریخی منحصر به خود برخوردار است. (حمه خورشید، 1389: 36) زبان کُردی جزو مجموعه زبان های هند و اروپایی می باشد که در طول قرون متمادی و با گذشت تاریخ رشد و توسعه یافته و تمامی دوران های سخت و ناهموار را پشت سرگذاشته است و توانسته با وجود ناملایمات فراوان در طول حیاتش اصالت خود را حفظ کند. (همان، 86) زبان کُردی دارای گویش های متعددی است که در نقاط مختلف کُردستان بدان آنها تکلم می شود. دین و مذهب قبل از اسلام آیین مردم کُرد همانند سایر نقاط ایران، آیین زرتشتی بوده است. وجود بقایای پرستشگاهها و آتشکده های متعدد در کُردستان از جمله آتشکده آذرگشسب و انجام برخی مراسم عزاداری یا آوازخوانی مثل "هوره" که در زمان زرتشت با آن آهنگ، خدای یگانه را ستایش می کردند، دال بر وجود این آیین در منطقۀ کُردستان است.پس از ورود اسلام، قوم کُرد همراه با سایر ایرانیان این دین را پذیرا شدند و مذهب تسنن را برگزیدند. (سنندجی، 1375: 34-33) البته در بعضی قسمتهای کُردستان هم مذهب تشیع وجود دارد ولی نسبت آنها در مقایسه با تسنن بسیار کم است. مسلمانان کُردستان اعتقاد زیادی به قول و فعل مشایخ دارند و اکثریت تابع مسلک درویشی نقشبندیه و قادریه هستند که مرکزشان در اورامان، مکری، سلیمانیه، شمرینان و خوپوت است. یکی دیگر از فرقه های مذهبی در کُردستان "اهل حق" می باشد. مسلک این فرقه، مجموعه ای از آراء و عقاید ویژه ای است که تحت تأثیر افکار زرتشتی، مسیحی و مانوی با افکار و فلسفه غلاة در هم آمیخته و شکل خاصی به خود گرفته که آن را از سایر مذاهب اسلامی جدا کرده است. با وجود فراگیر بودن دین اسلام، در میان عشیره های کُرد هنوز پیروان آیین های قبل از اسلام مانند یزدیه، صارلی ، فرقه شبک و فرقه بجوران دیده می شود. (یاسمی، 1363: 142) تاریخ تاریخ شناسان مختلف در مورد کُردها مطالب گوناگونی نوشته اند. در آثار برجای مانده از یونانیان باستان نام "کاردخوی" آمده است و گزنفون، ساکنان زاگرس را به این نام خوانده است. (مینورسکی،1378: 38) آرامی ها مکان استقرار کردها را "کازاتاکاردو" خوانده اند و به گفته استرابن[4] نام "کاردو" برای منطقه کوهستانی میان موش و دیاربکر به کار برده شده است .سیرمارک[5] می گوید: "در سال 600 قبل از میلاد قوم کردوئن بین دیاربکر و سرچشمه زاب بزرگ زیسته اند.". (خلیفی،1992: 42) نویسنده و محقق کُرد ایرانی مرحوم رشید یاسمی معتقد است که کُرد یکی از شاخه های درخت کهن سال برومند نژاد ایرانی است، همواره در نقاط مختلف ایران با عزت و احترام زیسته و پیوند محکم را به سایر شاخه های این درخت مربوط ساخته، یک قسم سرگذشت تاریخی آنها را به هم اتصال بخشیده است. (یاسمی،1363: 7) موسیقی موسیقی پدیده ای اجتماعی و فرهنگی و بخشی از فرهنگ و هویت تلقی می شود. موسیقی بازتابی از عادات، سلیقه ها، تمایلات و در مجموع بیانگر نظام فرهنگی یک قوم یا ملت است. هر جامعه ای دارای نوعی موسیقی خاص است که به صورت قالبی برای بیان اندیشه ها و وسیله ای برای بیان چیزهایی است که به شیوه های دیگر قابل بیان نیست. موسیقی جنبه ای از فرهنگ است که در طول تاریخ همواره همراه انسان بوده و کارکردهای مختلفی داشته است. (آریان پور،1354: 53) کارکرد و کاربرد نمادین موسیقی می تواند در بُعد هویت قومی نیز مورد نظر باشد. موسیقی هر قومی رابطه مستقیم با حالات، کیفیات روحی، فکری، و صحبت و کلام آنها دارد. (فرخ نیا و محمدی، 1386: 28) کُردستان سرزمین ترانهها و آهنگهاست و در هر منطقهٔ آن صدها آهنگ، ترانه، بیت و لالایی وجود دارد. کردستان را باید مهد موسیقی ایرانی قلمداد کرد، زیرا موسیقی کُردی با موسیقیهای باستانی ایران نسبتی تمام و کمال دارد. در میان انواع بینظیر موسیقی کردی، هوره و شمشال از همه قدیمیترند. قدمت برخی از انواع موسیقی، به بیش از هزار سال و حتی به پیش از ظهور اسلام در ایران میرسد. (www.ichto.ir) رقص کُردی یا هه لپه رکی رقص کُردی یا هه لپه رکی رقصی گروهی و شامل چند نوع است. در تمامی این رقصها گروه که به صورت حلقهای دور هم گرد آمدهاند از چپ به راست حول نقطهای میگردند. در این رقصها یک نفر راهنمای صف رقصندگان میشود و با چرخاندن دستمال "چوپی" حرکات رقص را به بقیه منتقل میکند. به این فرد راهنما "سرچوپیکش" گفته میشود. در صف رقص هر کس با دست چپ، دست راست نفر بعد را میگیرد که اصطلاحاً این حالت را " گاوانی" مینامند. گاهی گاوانی به معنی انتهای صف نیز میآید. شیوه گرفتن دست همدیگر توسط افراد گروه بستگی به نوع رقص دارد. نظریات مختلفی درباره پیدایش هه لپه رکی و جنبه های نمادین و رمزی حرکات آن ارائه شده است، از جمله می توان به جنبهٔ نیایشی، حماسی و توصیفی که برگرفته از زندگی روزانهٔ مردم، باورها و اعتقادات و مراسم مذهبی برای برکت و باروری زمین و اجابت دعا است اشاره کرد. اجرای هه لپه رکی در هنگام درو، جمع آوری خرمن، مراسم سوگواری، عروسی، وقوع بلایای طبیعی و ذکر اهل تصوف، هنگام سماع، جنبه های پیش گفته را دربارهٔ پیدایش هه لپه رکی قوت می بخشد. گردش دایره وار هه لپه رکی، اشاره دست ها به آسمان که نماد عروج و صعود و اتصال به مبدأ است. پای کوفتن بر زمین، ضرباهنگ و هماهنگی اجراکنندگان، می تواند از جمله رمزهای مستتر در هه لپه رکی به شمار آید. ریتم در باورهای باستانی موجب هماهنگی و موزونی عناصر ناخودآگاه و بی نظم وجود و توازن و هماهنگی آدم با کیهان است. (ستاری،1372: 37) رسانه ها و هویت این مبحث از سه زاویه قابل بررسی است: قابلیتهای رسانه ها، انتظار مخاطبان از رسانه ها، اهداف مدیران رسانه ها. (ططری،1390) قابلیتهای رسانه : رسانه ها وظایف و کارکردها و یا قابلیتهای گوناگونی در زمینه برخورد با هویتها دارند از جمله جان گیبینز[6]و بو ریمر[7] معتقدند که رسانه ها به فرآیند هویت یابی و ساختن هویت کمک می کنند. رسانه ها در فرآیند هویت سازی نقش مهمی دارند. رسانه ها به فرآیند معناسازی کمک می کنند. رسانه ها برای مردم لذت بخش هستند. و در استفادهٔ مردم از رسانه ها جنبهٔ لذت جویانه ای وجود دارد. (گیبینز و ریمر، 1381) رسانه ها همچنین با بی توجهی به هویت و هویب یابی مخاطب دچار کژ کارکرد می شوند و زمینه های بحران هویت و بیگانگی افراد از فرهنگ و ارزشها و باورهای خود را ایجاد می کنند. انتظار مخاطبان از رسانه ها : مخاطبان بر اساس ارزشها، باورها، علایق و انگیزه های خود می خواهند ببینند و بشنوند و بر همین اساس هم انتخاب می کنند. بعضی از انگیزه ها و نیازهای آنان عبارتند از آگاهی و کسب اطلاعات، سرگرمی و گریز از واقعیت و هویت یابی. مردم از رسانه انتظار دارند که آنها را معرفی کند و ارزشها و باورهای آنها را تقویت کند. اهداف مدیران رسانه ها : بدیهی است هر مدیر و صاحب رسانه ای تلاش می کند افکار و اهداف خود را پیش ببرد. اما نکته مهم این است که اگر این مدیران رویکرد مخاطب مدار نداشته باشند و مخاطبان خود را منفعل تصور کنند نخواهند توانست او را جذب و حفظ کنند. چارچوب نظری نظریهٔ استفاده و رضامندی سابقهٔ نظریهٔ استفاده و رضامندی[8] به مقاله ای از الیهو کاتز (1959) بر می گردد که در آن، کاتز به ادعای برنارد برلسون مبنی بر افول حوزه، پژوهش در ارتباطات پاسخ داد و استدلال کرد که حوزه پژوهشهای ارتباطی تحت عنوان اقناع و متقاعد سازی و آثار پیکارهای اقناعی بر روی مخاطبان در حال افول است. به گفتهٔ وی، هدف این نوع پژوهشها پاسخ به این سوال بود که "رسانه ها چه تأثیری بر افراد دارند؟" کاتز لزوم توجه به رویکردی جدید را با طرح پرسش "چرا مردم از رسانه ها استفاده می کنند؟" یادآوری می کند. (مهدی زاده،1389: 72) نظریه استفاده و رضامندی، با اتخاذ رویکردی کارکردگرایانه به رسانه، ضمن فعال انگاشتن مخاطب، بر نیازها و انگیزه های وی در استفاده تأکید می کند و بر آن است که ارزشها، علایق و نقش اجتماعی مخاطبان مهم است و مردم بر اساس این عوامل آنچه را می خواهند ببینند و بشنوند، انتخاب می کنند. این نظریه مهمترین نقش رسانه ها را برآورده ساختن نیازها و انگیزه های مخاطب می داند. بنابراین، به هر میزان که رسانه ها این نیازها و انگیزه ها را برآورده سازند، به همان میزان موجبات رضایتمندی مخاطب را فراهم می کنند. فرض اصلی نظریهٔ استفاده و رضامندی این است که افراد مخاطب، کم و بیش به صورت فعال، به دنبال محتوایی هستند که بیشترین رضایت را برای آنان فراهم سازد. میزان رضایت بستگی به نیازها و علایق فرد دارد. (ویندال سون، اولسون، 1376: 274) رابین[9](1993) پنج فرض بنیادین نظریهٔ استفاده و رضامندی را مشخص کرده است که عبارتند از:
با توجه به اهمیت نیازها و انگیزه های مخاطب در استفاده از رسانه ها و زمینهٔ فردی و اجتماعی این نیازها، الیهو کاتز و هربرت بلومر، الگوی این نظریه را ترسیم کرده اند: زمینه های اجتماعی و روانشناختی باعث ایجاد نیازهایی می شود که نتیجهٔ آنها انتظارات و توقعات از رسانه های جمعی است که موجب تنوع و گوناگونی الگوی عرضه، رسانه می شود و به برآورده شدن نیازها می انجامد. (ویندال سون، اولسون،1376: 275) مجموع نیازها و انگیزه های مخاطب در استفاده از رسانه ها را می توان در چهار مقولهٔ اصلی جای داد:
یکی از مفاهیم و مفروضات اصلی نظریهٔ استفاده و رضامندی،"فعال بودن مخاطب" است، به این معنا که مخاطب در استفاده از رسانه ها به دنبال رفع نیازها و کسب رضامندی است و باور دارد که انتخاب رسانه، رضامندی مورد نظرش را تأمین می کند. پژوهشگرانِ رویکرد استفاده و رضامندی، ابعاد و شاخصهای فعال بودن مخاطب را "تعمدی بودن"، "انتخابی بودن"، "درگیرشدن" و "سودمندی" ذکر کرده اند. تعمدی بودن، استفادهٔ هدفمند و برنامه ریزی شده از رسانه و نشانهٔ ارتباط میان فعالیت ارتباطی و انگیزه های روی آوردن به رسانه است. انتخابی بودن، به معنی آگاهانه در معرض استفاده از رسانه ها قرار گرفتن است. انتخابی بودن همچنین، استفاده از رسانه یا رضامندی مورد انتظار از مصرف رسانه نیز تعریف شده است. درگیر شدن یعنی این که محتوای خاصی از رسانه، یا مخاطب ارتباط فردی دارد. به عبارت دیگر، منظور پردازش روان شناختی محتوای رسانه است. منظور از سودمندی، بهرهٔ اجتماعی یا روان شناختی استفاده کننده از رسانه است. (نیکو و همکاران،1381: 57-49) همانطور که در نظریهٔ استفاده و رضامندی مطرح شد مخاطبان به دنبال رفع نیازهای خود به دنبال سراغ رسانه ای می روند که بیشترین خشنودی و رضایت را برای آنها فراهم کند. یکی از نیازهای مخاطبان نیاز به شناختن و شناساندن خود است، نیازی که در زمره نیازهای روانی و پیش نیاز هر گونه زندگی اجتماعی به شمار می رود. یکی از نقشهای اصلی رسانه های محلی رفع نیازهای مخاطبان خود تعریف می شود، مخاطبانی که اگر در برابر رسانه رضایت و خشنودی کسب نکنند نه تنها اعتماد خود را به رسانه از دست می دهند بلکه برای رفع نیازهای خود و کسب خشنودی به سراغ رسانه ای دیگر می روند. نظریه ناهماهنگی شناختی نظریه ناهماهنگی شناختی فستینگر، مشهورترین الگوی همسانی شناختی وشاید تأثیرگذارترین نظریه در روانشناسی اجتماعی است. طبق نظریه ناهماهنگی، شناختهای یک فرد (مثل افکار، نگرشها و باورها)، ممکن است هماهنگ، ناهماهنگ یا نامربوط باشد. داشتن شناختهای ناهماهنگ سبب ناهماهنگی شناختی میشود؛ که حالت ناخوشایندی از برانگیختگی است که فرد را به کاهش ناهماهنگی برمیانگیزد. کاهش ناهماهنگی بااضافه، کم یا جایگزین کردن شناختها انجام میشود. (بهتر،وانک،1384: 209ـ207) دراین نظریه اعتقاد بر این است که شخص علاوه بر کوشش برای کاهش ناهماهنگی وحصول هماهنگی، فعالانه از موقعیتها و اطلاعاتی که احتمال دارد ناهماهنگی را افزایش دهند، پرهیز می کند. نتیجهٔ این نظریه در حوزه های تصمیم گیری به وضوح دیده می شود. (سورین، تانکارد، 1386: 226) توجه به نظریه ناهماهنگی شناختی فستینگر در واقع در حوزهٔ چگونگی استفاده افراد از رسانه ها و اطلاعات قابل توجه و مهم است. نظریه ناهماهنگی در حوزه های جستجو و اجتناب از اطلاعات بیشتر مورد توجه ماست. حوزه ای که اغلب مواجهه گزینشی خوانده شده است. نظریه ناهماهنگی پیش بینی می کند که افراد از اطلاعات موجود ناهماهنگ، اجتناب خواهند کرد. برخی پژوهشگران معتقدند که افراد به طور معمول کل پیام را گزینش یا نفی نمی کنند. (مواجهه گزینشی)، زیرا اغلب نمی توان محتوای پیام را پیشاپیش ارزیابی کرد. از نظر دیگران معمولا افراد و رسانه هایی در اطراف ما وجود دارند که در خصوص موضوعات اصلی با ما همراهی می کنند یعنی پژوهشگران استدلال می کنند که افراد به طور شخصی به بخش هایی از پیام توجه می کنند که با نگرش ها، باورها یا رفتارهای ریشه دار آنها مغایرتی ندارد.(توجه گزینشی) و به بخش هایی از پیام که مخالف مواضع محکم آنهاست و ممکن است موجب ناراحتی یا ناسازگاری روان شناختی شود توجه نمی کنند. شواهدی وجود دارد مبنی بر اینکه افراد به مطالبی که موضع آنها را تأیید نمی کند توجه خواهند کرد در صورتی که باور داشته باشند نفی این مطالب ساده خواهد بود ولی از اطلاعاتی که مؤید موضع آنهاست، اگر ضعیف باشد، اجتناب خواهند کرد. این نوع اطلاعات ممکن است موجب شود اعتماد خود را به موضع اولیه خویش از دست بدهند. (همان، 229) آنچه که توجه به این نظریه را در مورد رسانه های محلی در جوامعی که دارای تنوع قومیتی و فرهنگی هستند، با اهمیت می کند این نکته مهم است که اگر مخاطبان با اطلاعات و پیامهایی که از رسانه به ویژه رسانه های محلی که به نام آنها پیام منتشر می کند ناهماهنگی احساس کنند از آن رسانه اجتناب کرده و به سراغ رسانه ای می روند که همخوانی بیشتری با آنها داشته باشد. نظریهٔ مخاطب : مطالعات فرهنگی و مخاطبان فعال در رهیافت مطالعات فرهنگی با تأکید و توجه به مخاطب، از توانایی معناسازی فعالانه مخاطبان بحث می شود و رویکردهای مختلفی در مورد مخاطبان فعال را مطرح می کند. مخاطبان فعال، مخاطبانی هستند که با توجه به مجموعهٔ ویژگیهای فردی، اجتماعی و فرهنگی، قدرت معناسازی و درک متون رسانه ای و مقاومت در برابر معانی مرجع پیام دارد. (مهدی زاده،1991: 211) مخاطب در قبال کوشش رسانه ای وجود و حضوری فعال دارد؛ گزینشگری می کند، می خرد، مصرف می کند و هم از رسانه تاًثیر می پذیرد و هم بر آن تاًثیر می گذارد و محتوای رسانه را شکل می دهد. انسان مخاطب را نمی توان برای آنچه رسانه تولید می کند، مواد اولیه به شمار آورد. مخاطب و رسانه بر هم تاًثیر می گذارند و این تاًثیر دو جانبه، هم قدرتمند است و هم پیچیده ما نباید تصور کنیم که مخاطب هر پیامی را بدون تفکر می پذیرد (قاضی زاده،1380: 101) امروز مخاطب، مخاطب نظریة گلوله ای نیست که بدون هیچ چون و چرایی پیام ارسال شده ازسوی مخاطب را بپذیرد. دیدگاه مخاطب فعال بیان می کند که مردم دربارة چگونگی استفاده از رسانه ها، تصمیمات فعالتری می گیرند (استیفن،1384: 742) در مطالعات فرهنگی، رسانه ها و مخاطبان در چارچوب ساختارهای گفتمانی و ایدئولوژیک قدرت جای می گیرند. با این حال، واضعان نظریه مطالعات فرهنگی با احتراز از رویه ناقدان ایدئولوژی که بر الگوهای باز تولید ایدئولوژیک در رسانه ها تأکید می کردند، این ساختارها را فاقد ثبات می دانند. در این رویکرد، با توجه به ابهامات ذاتی متون و چندگانگی موقعیتهای اجتماعی مصرف کنندگان، "معنا" پیوسته در معرض تردید و مناقشه قرار دارد. از یک طرف، متون "چند معنایی" است و افق گسترده ای از معانی ایدئولوژیک در برابر مخاطب می گستراند، و از طرف دیگر، مخاطبان فعال با استمداد از راهبردهای تأویلی گوناگون، به اقتضای مواضع و علایق ویژه خویش، دست به تفسیر و قرائت های ویژه خود از رسانه می زنند. طبق این الگو، رسانه ها در داخل عرصه وسیعتری از نزاع بر سر معنا جای می گیرند؛ عرصه ای که در آن ایدئولوژی پیوسته از طریق تأثیر و تأثر متقابل متن و مخاطب، در کار شکل گیری و شکل گیری مجدد است. (همان،212) مطالعات فرهنگی با اشاره به قدرت معناسازی و مقاومت مخاطب در برابر متون رسانه ای، مخاطبان را عنصری فعال و تعیین کننده در رخدادهای ارتباطی و مصرف رسانه ای می داند. این رویکرد طیف گسترده ای از دیدگاه ها و مفاهیم را در بر می گیرد. جان فیسک، نمونه بارز باور به قدرت مخاطبان است. فیسک با استفاده از واژه مردم، مخاطبان(مصرف کنندگان) رسانه ها را نه به عنوان تودهٔ همسان و منفعل، بلکه مجموعه ای سیال، نامتجانس و خلاق تعریف می کند که در حال تغییر و جابه جایی هستند و در مقوله های ایستای اجتماعی نمی گنجند. (همان، 213) او استدلال می کند که مخاطبان به طور معمول در برابر معانی مرجح متون رسانه ای مقاومت می کنند. به باور فیسک، مقاومت نه تنها در خود متون رسانه ای، بلکه همچنین در بافت های زندگی روزمره که در آن متون به وسیلهٔ مخاطبان و مصرف کنندگان مورد استفاده قرار می گیرد، وجود دارد فیسک دو نوع مقاومت را که در عین حال با یکدیگر پیوند متقابل دارند، معرفی می کند: نخست، مقاومت نشانه شناختی و دوم، مقاومت گریز. مقاومت نشانه شناختی ناشی از تولید معانی متضاد از متون رسانه ای است. مقاومت گریز، فرار از هر گونه الزامها و فشارهای معنا در متون، به وسیلهٔ تولید لذت است. (Laughey, 2007:171) وی بر این باور است که تلویزیون برای آن که عامه پسند باشد، باید طیف بسیار وسیعی از مخاطبان را پوشش دهد و آنان حق انتخاب داشته باشند. باید متنی باز باشد که اجازه دهد خرده فرهنگهای متعدد که از میان این متن، معناهایی بیافرینند که نیازهای هویتی خرده فرهنگی آنان را برآورد. (Fiske,1991:359) بر اساس نظریه مطالعات فرهنگی به ویژه دیدگاه جان فیسک می توان استدلال کرد که مخاطبان شبکه تلویزیونی استانی کُردستان مانند اکثر مخاطبان و مصرف کنندگان رسانه، در مقابل پیامهای عرضه شده از سوی رسانه، منفعل نیستند و در برابر پیامها و متن هایی که با بافتهای زندگی روزمره شان همخوانی نداشته باشد مقاومت می کنند و در میان طیف گسترده ای از شبکه های کُرد زبان به قطع شبکه ای را انتخاب می کنند که نیازهای هویتی آنها را برآورده کند. هدف تحقیق هدف اصلی و کلی این پژوهش بررسی نقش شبکه تلویزیونی استانی کُردستان در بازتاب هویت بومی از دیدگاه مخاطبان کَُرد است. هدفهای فرعی مورد بررسی عبارتند از : - بررسی نقش شبکه تلویزیونی استانی کُردستان در حفظ هویت بومی - بررسی نقش شبکه استانی کُردستان در احساس تعلق قومی مخاطبان - بررسی نقش شبکه تلویزیونی استانی کُردستان در گرایش مخاطبان به شبکه های ماهواره ای کُرد زبان فرضیات تحقیق - به نظر می رسد بین مدت زمان تماشای برنامه های شبکه تلویزیونی استانی کُردستان و حفظ هویت بومی مخاطبان رابطه معناداری وجود دارد. - به نظر می رسد بین بازتاب هویت بومی در برنامه های شبکه تلویزیونی استانی کُردستان و احساس تعلق قومی مخاطبان رابطه معناداری وجود دارد. - به نظر می رسد بین رضایت از عملکرد شبکهٔ تلویزیونی استانی کُردستان و میزان زمان تماشای برنامه های این شبکه رابطه معناداری وجود دارد. - به نظر می رسد بین رضایت از برنامه های شبکهٔ تلویزیونی استانی کُردستان و تماشای شبکه های ماهواره ای کُرد زبان رابطه معناداری وجود دارد. روش تحقیق روش انجام این تحقیق کمی بوده و از روش پیمایشی برای انجام عملیات تحقیق استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش کُردهای 15 سال به بالای شهر سنندج می باشند. بر اساس آخرین آمار در مرکز آمار ایران و سرشماری نفوس و مسکن سال 1390، شهر سنندج ۴۵٠١۶٧ نفر جمعیت دارد. برای تعیین حجم نمونه در این پژوهش از فرمول کوکران[10] استفاده شده است. با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 384 نفر برآورد شد. پژوهشگر در عمل 20 درصد بیشتر از تعداد تعیین شده را مورد سنجش قرار داد اما در تجزیه و تحلیل داده ها یک سری از پرسشنامه ها به دلیل ناقص بودن حذف شدند و در بررسی نهایی تعداد 384 پرسشنامه یا نمونه مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش برای نمونه گیری از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی استفاده شده است. با استناد به نمونه گیری خوشه ای تصادفی پژوهشگر در ابتدا شهر سنندج را بر اساس شرایط جغرافیایی به 5 منطقه شمال، جنوب، غرب، شرق و مرکز تقسیم کرد. سپس در هر منطقه یک محله و از هر محله دو خیابان اصلی و دو کوچه فرعی و از هر خیابان و کوچه 10 الی 15 پلاک را به صورت تصادفی انتخاب نمود و در نهایت 430 پرسشنامه گردآوری شد برای سنجش روایی سوالات پرسشنامه در این پژوهش محقق، مجموعه ای از سوالات طراحی شده را در اختیار چند تن از اساتید در حوزه ارتباطات و جامعه شناسی قرار داد و بعد از بررسی و تأیید پرسشنامه نهایی تدوین شد. برای بررسی پایایی و همسانی درونی پرسشنامه این پژوهش، پژوهشگر اقدام به انجام یک پیش آزمون برای حجم نمونه ای معادل 30 نفر گرفت و با استفاده از نرم افزار spss ضریب آلفای کرونباخ سوالات طیفی پرسشنامه محاسبه شد. ضریب آلفای به دست آمده معادل 0.86 بود که به معنای همبستگی مثبت و بالا بین سوالات طیفی پرسشنامه است. روش تجزیه و تحلیل داده ها در این پژوهش پرسشنامه ها پس از تکمیل، جمع آوری، داده ها و اطلاعات به دست آمده کدبندی شده و پس از ثبت داده ها، به وسیله نرم افزار spss در دو سطح توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
آزمون فرضیه ها فرضیه اول: به نظر می رسد بین بازتاب هویت بومی در برنامه های شبکه های استانی کردستان و احساس تعلق قومی مخاطبان رابطه معناداری وجود دارد. جدول شماره 1: توزیع فراوانی دو بعدی رابطه بین بازتاب فرهنگ بومی در برنامه های شبکه های استانی کردستان و تعلق قومی مخاطبان
جدول شماره 2: نتایج آزمون خی دو جهت بررسی رابطه بین بازتاب هویت بومی در برنامه های شبکه های استانی کردستان و احساس تعلق قومی مخاطبان
میزان آماره خی دو برابر 3.615 و درجه آزادی آن برابر 4 با سطح معناداری .461 است. چون میزان سطح معناداری از 0.05 بیشتر است لذا فرضیه اول تأیید نمیشود؛ بنابراین بین بازتاب هویت بومی در برنامههای شبکه های استانی کردستان و تعلق قومی مخاطبان رابطه معناداری وجود ندارد. فرضیه دوم: به نظر می رسد بین مدت زمان تماشای برنامه های شبکه استانی کردستان و حفظ هویت بومی رابطه معناداری وجود دارد.
جدول شماره 3: توزیع فراوانی دو بعدی رابطه بین مدت زمان تماشای برنامه های شبکه استانی کردستان و حفظ هویت بومی
جدول شماره 4: نتایج آزمون خی دو جهت بررسی رابطه بین مدت زمان تماشای برنامه های شبکه استانی کردستان و حفظ فرهنگ بومی
میزان آماره خی دو برابر 16.123 و درجه آزادی آن برابر 8 با سطح معناداری .041 است. چون میزان سطح معناداری از 0.05 کمتر است لذا فرضیه دوم با 95% اطمینان و 5% خطا تأیید میشود؛ بنابراین بین مدت زمان تماشای برنامه های شبکه استانی کردستان و حفظ هویت بومی رابطه معناداری وجود دارد. همچنین میزان ضریب همبستگی اسپیرمن این دو متغیر برابر .159 است. این میزان ضریب همبستگی بیان کننده ارتباط ضعیف بین دو متغیر است. فرضیه سوم: به نظر می رسد بین میزان رضایت از عملکرد شبکه استانی کردستان و تماشای شبکه های ماهواره ای کُرد زبان رابطه معناداری وجود دارد.
جدول شماره 5: توزیع فراوانی دو بعدی رابطه بین میزان رضایت از عملکرد شبکه استانی کردستان و تماشای شبکه های کُرد زبان
جدول شماره 6: نتایج آزمون خی دو جهت بررسی رابطه بین میزان رضایت از عملکرد شبکه استانی کردستان و تماشای شبکه های کرد زبان
میزان آماره خی دو برابر 87.017 و درجه آزادی آن برابر 20 با سطح معناداری .000 است. چون میزان سطح معناداری از 0.01 کمتر است لذا فرضیه سوم با 99% اطمینان و 1% خطا تأیید میشود؛ بنابراین بین رضایت از عملکرد شبکه استانی کردستان و تماشای شبکه های کرد زبان رابطه معناداری وجود دارد. همچنین میزان ضریب همبستگی کرامر این دو متغیر برابر .337 است. این میزان ضریب همبستگی بیان کننده ارتباط متوسط بین دو متغیر است. با توجه به جدول دو بعدی بالا می توان گفت افرادی که رضایت چندانی از عملکرد شبکه استانی کردستان نداشتند بیشتر شبکه های کرد زبان دیگر را تماشا می کردند. فرضیه چهارم: به نظر می رسد بین میزان رضایت از عملکرد شبکه استانی کردستان و مدت زمان تماشای برنامه های این شبکه رابطه معناداری وجود دارد. جدول شماره 7: توزیع فراوانی دو بعدی رابطه بین میزان رضایت از عملکرد شبکه استانی کردستان و مدت زمان تماشای برنامه های این شبکه
جدول شماره 8: نتایج آزمون خی دو جهت بررسی رابطه بین رضایت از عملکرد شبکه استانی کردستان و مدت زمان تماشای برنامه های این شبکه
میزان آماره خی دو برابر 61.421 و درجه آزادی آن برابر 8 با سطح معناداری .000 است. چون میزان سطح معناداری از 0.01 کمتر است لذا فرضیه چهارم با 99% اطمینان و 1% خطا تأیید میشود؛ بنابراین بین رضایت از عملکرد شبکه استانی کردستان و میزان تماشای برنامه های این شبکه رابطه معناداری وجود دارد. همچنین میزان ضریب همبستگی اسپیرمن این دو متغیر برابر .356 است. این میزان ضریب همبستگی بیان کننده ارتباط متوسط بین دو متغیر است. با توجه به جدول دو بعدی بالا می توان گفت افرادی که رضایت چندانی از عملکرد شبکه استانی کردستان نداشتند مدت زمان کمتری نیز به تماشای این شبکه می نشستند. نتیجه گیری نتایج حاصل از یافته های پژوهش حاکی از آن است که که بیش از 66.9 درصد پاسخگویان کمتر از نیم ساعت مخاطب برنامه های شبکه تلویزیونی استانی کُردستان هستند و بیش از 84 درصد از عملکرد شبکه تلویزیونی استانی کُردستان در مورد میزان بازتاب هویت بومی کُردها رضایت ندارند. این در حالی است بیشتر پاسخگویان انتظار دارند شبکه تلویزیونی استانی کُردستان به میزان زیاد و خیلی زیاد به هویت بومی و محلی کُردها بپردازد. بسیاری از پاسخگویان معتقدند که شبکه تلویزیونی استانی کُردستان به مؤلفه های هویتی مانند زبان، مذهب، تاریخ، اقتصاد و... کم توجهی می کند و بسیاری از برنامه های این شبکه با واقعیتهای هویتی زندگی مخاطبان همخوانی ندارد. این عدم همخوانی برنامه های شبکه تلویزیونی استانی کُردستان با واقعیت های زندگی مخاطبان اصلی ترین دلیل عدم رضایت مخاطبان از برنامه های این شبکه به حساب می آید. نتایج نشان می دهد که بیش از 70 درصد پاسخگویان در ایام فراغت تماشای شبکه های ماهواره ای را ترجیح می دهند و از این تعداد حدود 44 درصد مخاطب شبکه های ماهواره ای کُرد زبان هستند. بسیاری از پاسخگویان شبکه های ماهواره ای کُرد زبانی مانند شبکه کُرد ست، کُردستان تی وی و زاگرس را بیش از سایر شبکه معرف فرهنگ و هویت کُردها می دانند. نتایج در مورد بررسی تعلق قومی پاسخگویان نشان دهنده آن است که بیشتر پاسخگویان از تعلق قومی زیاد و خیلی زیادی برخوردارند از جمله اینکه بیش از 90 درصد آنها به هویت قومی خود افتخار می کنند. و بیش از 60 درصد این افراد نقش شبکه تلویزیونی را در این راستا کم و خیلی کم می دانند. با توجه و تأکید بر تعلق قومی بالای مخاطبان کُرد و بر اساس اصل نیاز روانی انسان به شناسایی و شناساندن خود و بررسی عملکرد شبکه تلویزیونی استانی کُردستان در بازتاب هویت بومی قوم کُرد، نتایج حکایت از آن دارد که برنامه های شبکه تلویزیونی استانی کُردستان با واقعیتهای زندگی مخاطبان همخوانی و هماهنگی قابل قبولی ندارد و نیازهایی مانند خودآگاهی، هویت یابی و هویت بخشی که از جمله نیازهای روانی انسان هستند مورد توجه قرار نگرفته است و نتوانسته است رضایت مخاطبان را به دست آورد. در ضمن آن طور که نتایج این پژوهش نشان می دهد شبکه تلویزیونی استانی کُردستان بر خلاف دیدگاه مطالعات فرهنگی، مخاطبان خود را منفعل تصور کرده و به توانایی مخاطبان خود در انتخاب برنامه های تلویزیونی و مقاومت در برابر پیامهای ناهمخوان بی توجه بوده است و در نتیجه بسیاری از مخاطبان را نه تنها از دست داده است بلکه عدم اعتماد آنها را به دنبال داشته و آنان را به سوی رسانه های دیگر از جمله شبکه های فرامرزی سوق داده است و مخاطبان، هویت بومی و قومی خویش را در شبکه های ماهواره ای کُرد زبان جستجو می کنند. پیشنهادات بر اساس نتایج به دست آمده از بررسی شبکه تلویزیونی استانی کُردستان، نتایج حکایت از آن دارد که شبکه تلویزیونی استانی کُردستان نتوانسته رضایت مخاطبان را به دست آورد و به این امر کم توجهی کرده و در بسیاری موارد هم حتی از این مسئله غافل شده است. لذا با توجه به بررسی های به عمل آمده و نتایج پژوهش حاضر یک سری پیشنهادات بدین شرح مطرح می شود: - به مدیران شبکه تلویزیونی استانی کُردستان پیشنهاد می شود که رویکردی کاملا مخاطب مدار داشته باشند. و با یک سری پژوهشهای مختلف، نیازها و خواسته های رسانه ای مخاطبان را شناسایی و به آنها توجه کنند. این پژوهشها این امکان را به مدیران شبکه تلویزیونی استانی کُردستان می دهد تا با تدوین و تأیید برنامه های مختلف، اطلاعات و آگاهی های بیشتری در جهت جذب مخاطب به دست آورند. - تولید و ساخت برنامه های که حضور و مشارکت مخاطب را در رسانه به دنبال داشته باشد و یا برنامه هایی که رسانه به میان مخاطبان رفته و از دیدگاه آنان به مسائل و موضوعات مختلف نگاه کند نه تنها رضایت مخاطب را به دنبال خواهد داشت بلکه در جذب مخاطبان بیشتر تأثیر گذار خواهد بود. - به تولید کنندگان و تهیه کنندگان برنامه های شبکه تلویزیونی استانی کُردستان پیشنهاد می شود به طور گزینشی برنامه های شبکه های ماهواره ای کُرد زبان را پیگیری کرده و برنامه های مفید و پر طرفدار را شناسایی کنند و با کشف دلایل و علل موفقیت این برنامه ها و توجه به سلیقه و نیازهای مخاطبان خود، اقدام به تهیه و تولید برنامه هایی سازگار و منطبق با مباحث هویتی، فرهنگی، ارزشی و مذهبی جامعه حال حاضر کُردستان کنند.
منابع - آریان پور، امیر حسین. (1354). جامعه شناسی هنر. تهران: نشر سوم. - استیفن، لیتل جان. (1384). نظریههایارتباطات. (مرتضی نوربخش و دیگران، مترجم ). تهران: انتشارات جنگل. - برتون، رولان. (1387). قوم شناسی سیاسی. (ناصر فکوهی، مترجم). چاپ سوم. تهران: نشر نی. - بهتر، جرد و وانک، میکائیل. (1384). نگرش ها و تغییر آنها. (علی بهداد، مترجم). چاپ اول. تهران: انتشارات جنگل. - حمه خورشید، فؤاد. (1388) زبان کُردی و پراکندگی جغرافیایی لهجه های آن. (سعید خضری و جعفر خضری، مترجم). تهران: نشر پانیذ. - خلیفی، حسین. (1992). کوم هلناسی، کورده واری(جامعه شناسی قوم کُرد). جلد اول. بغداد: الحوادث. - ستاری، جلال. (1372). مدخلی بر رمزشناسی عرفانی. تهران: نشر مرکز. - سنندجی، میرزاشکرالله. (1375). تُحفه ناصری در تاریخ و جغرافیای کُردستان. تهران: نشر امیرکبیر. - سورین، ورنر و تانکارد، جیمز. (1386). نظریه های ارتباطات. (علیرضا دهقان، مترجم). چاپ سوم. تهران: مؤسسه انتشارات و چاپ تهران. - صنیع اجلال، مریم. (1384). درآمدی برفرهنگ و هویت ایرانی. تهران: مؤسسه مطالعات ملی تمدن ایرانی. - عقیلی، سید وحید و ططری، خدیجه. (1390). تبیین نقش هویت ملی در توسعهٔ ارتباطات. دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز: فصلنامه ارتباطات، شماره 5. - فرخ نیا، رحیم و محمدی، ابراهیم. (1389). موضوعات محوری در موسیقی شناسی. نشریه هنرهای نمایشی و موسیقی، شماره 40. - قاضی زاده، علی اکبر. (1380). ملاحظاتیدربابمخاطبوویژگیهایفردیو اجتماعیآن.فصلنامة پژو هش و سنجش. شماره 26 - کاستلز، مانوئل. (1380). عصر اطلاعات. (علی پایا، مترجم). تهران: طرح نو. - گیبینز، جان و ریمر، بو. (1381). سیاست پُست مدرنیته. (منصور انصاری، مترجم). تهران: انتشارات گام نو. - منتظرقائم، مهدی. (1379). رسانه های جمعی و هویت(سخنرانی). تهران. فصلنامه مطالعات ملی، سال دوم، شماره 4. - مهدی زاده، سید محمد. (1391). نظریه های رسانه: اندیشه های رایج و دیدگاههای انتقادی. چاپ دوم. تهران: همشهری. - مینورسکی، ولادیمیر. (1378). کُرد؛تاریخ،زبان،فرهنگ. (محمد رئوف یوسفی نژاد، مترجم). تهران: نشر سهیل. - نیکو، مینو و همکاران. (1381). شناخت مخاطب تلویزیون با رویکرد استفاده و رضامندی. تهران: انتشارات سروش. - ویندال سون، بنوسیگناز و اولسون، جین. (1376). کاربرد نظریه های ارتباطات. (علیرضا دهقان، مترجم). تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه ها. - یاسمی، رشید. (1363). کُرد و پیوستگی نژادی و تاریخی او. چاپ دوم. تهران: مؤسسه انتشارات امیرکبیر.
- Cashmore Ellis&banton.(1996) Michael P.Dictionary of Race and Ethnic Relations.Rutledge - Fiske,J. (1991). Television: polyemy and popularity. in R. Avery and D. Eason(ads) Critical perspectivs on Media and society, Guilford press - Laughey,D. (2007). Key themes in Media Theory, McGraw Hill Publications. - Rubi.A.(1993)Audience activity and Media use. Communication monographas
http://www.ichto.ir/Default.aspx?tabid=249 سایت سازمان میراث فرهنگی و صنایع دستی و میراث فرهنگی ، بازیابی در تاریخ : 21/6/91
Studying the Role of Television Network in Province of Kurdistan in Reflecting the Native Identity of the Kurd
Abstract Television Network in province of Kurdistan by expressing and reflecting identical indexes of the Kurd is not only necessary for one of their most fundamental mental requirements which is determining their identification but also has a significant role in constant development and creating peace in Iran. The main purpose of this research is studying the role of television network in province of Kurdistan and its reflection in identity of the Kurd from the viewpoint of Kurd audience. Along this issue other purposes will be pursued such as studying the role of television network in province of Kurdistan in preserving their native identity and studying the tile of the network in ethnic specifications of the audience and also the role of this network in encouragement of the audience to use Kurd satellite networks. This research is performed using geodesic research and questionnaire. Statistical society consists of Kurd people over 15 years old, living in Sanandaj whom were selected using accidental cluster sampling method and sample volume Cocran formula whom consisted of 384 people and its points of views were studied in two descriptive and conceptual parts. The achieved results show that television programs in province of Kurdistan isn't along protection of native identity of the Kurd audience. Also the programs of this network has no relation with the ethnic specifications of the audience and also the achieved results show that the people who are not fully satisfied from the television programs in province of Kurdistan are more willing to refer to the Kurd satellite networks.
Keywords: Identity, Ethnic Identity, the Kurd, Television network in Province of Kurdistan. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
- آریان پور، امیر حسین. (1354). جامعه شناسی هنر. تهران: نشر سوم. - استیفن، لیتل جان. (1384). نظریههایارتباطات. (مرتضی نوربخش و دیگران، مترجم ). تهران: انتشارات جنگل. - برتون، رولان. (1387). قوم شناسی سیاسی. (ناصر فکوهی، مترجم). چاپ سوم. تهران: نشر نی. - بهتر، جرد و وانک، میکائیل. (1384). نگرش ها و تغییر آنها. (علی بهداد، مترجم). چاپ اول. تهران: انتشارات جنگل. - حمه خورشید، فؤاد. (1388) زبان کُردی و پراکندگی جغرافیایی لهجه های آن. (سعید خضری و جعفر خضری، مترجم). تهران: نشر پانیذ. - خلیفی، حسین. (1992). کوم هلناسی، کورده واری(جامعه شناسی قوم کُرد). جلد اول. بغداد: الحوادث. - ستاری، جلال. (1372). مدخلی بر رمزشناسی عرفانی. تهران: نشر مرکز. - سنندجی، میرزاشکرالله. (1375). تُحفه ناصری در تاریخ و جغرافیای کُردستان. تهران: نشر امیرکبیر. - سورین، ورنر و تانکارد، جیمز. (1386). نظریه های ارتباطات. (علیرضا دهقان، مترجم). چاپ سوم. تهران: مؤسسه انتشارات و چاپ تهران. - صنیع اجلال، مریم. (1384). درآمدی برفرهنگ و هویت ایرانی. تهران: مؤسسه مطالعات ملی تمدن ایرانی. - عقیلی، سید وحید و ططری، خدیجه. (1390). تبیین نقش هویت ملی در توسعهٔ ارتباطات. دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز: فصلنامه ارتباطات، شماره 5. - فرخ نیا، رحیم و محمدی، ابراهیم. (1389). موضوعات محوری در موسیقی شناسی. نشریه هنرهای نمایشی و موسیقی، شماره 40. - قاضی زاده، علی اکبر. (1380). ملاحظاتیدربابمخاطبوویژگیهایفردیو اجتماعیآن.فصلنامة پژو هش و سنجش. شماره 26 - کاستلز، مانوئل. (1380). عصر اطلاعات. (علی پایا، مترجم). تهران: طرح نو. - گیبینز، جان و ریمر، بو. (1381). سیاست پُست مدرنیته. (منصور انصاری، مترجم). تهران: انتشارات گام نو. - منتظرقائم، مهدی. (1379). رسانه های جمعی و هویت(سخنرانی). تهران. فصلنامه مطالعات ملی، سال دوم، شماره 4. - مهدی زاده، سید محمد. (1391). نظریه های رسانه: اندیشه های رایج و دیدگاههای انتقادی. چاپ دوم. تهران: همشهری. - مینورسکی، ولادیمیر. (1378). کُرد؛تاریخ،زبان،فرهنگ. (محمد رئوف یوسفی نژاد، مترجم). تهران: نشر سهیل. - نیکو، مینو و همکاران. (1381). شناخت مخاطب تلویزیون با رویکرد استفاده و رضامندی. تهران: انتشارات سروش. - ویندال سون، بنوسیگناز و اولسون، جین. (1376). کاربرد نظریه های ارتباطات. (علیرضا دهقان، مترجم). تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه ها. - یاسمی، رشید. (1363). کُرد و پیوستگی نژادی و تاریخی او. چاپ دوم. تهران: مؤسسه انتشارات امیرکبیر.
- Cashmore Ellis&banton.(1996) Michael P.Dictionary of Race and Ethnic Relations.Rutledge - Fiske,J. (1991). Television: polyemy and popularity. in R. Avery and D. Eason(ads) Critical perspectivs on Media and society, Guilford press - Laughey,D. (2007). Key themes in Media Theory, McGraw Hill Publications. - Rubi.A.(1993)Audience activity and Media use. Communication monographas http://www.ichto.ir/Default.aspx?tabid=249
سایت سازمان میراث فرهنگی و صنایع دستی و میراث فرهنگی ، بازیابی در تاریخ : 21/6/91
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 2,914 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 976 |