تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 10,005 |
تعداد مقالات | 83,625 |
تعداد مشاهده مقاله | 78,463,922 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 55,476,094 |
تحلیل اثرات آزادسازی تجارت خدمات مالی بر بهرهوری کل عوامل: مطالعه موردی کشورهای منتخب در حال توسعه | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اقتصاد مالی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 4، دوره 8، شماره 28، آذر 1393، صفحه 61-82 اصل مقاله (931.86 K) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
علیرضا امینی* 1؛ مریم لطفی پور2 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1استادیار دانشکده اقتصاد و حسابداری دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، تهران، ایران. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2کارشناس ارشد اقتصاد دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، تهران، ایران. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آزاد سازی مالی، نقشی اساسی در بهبود بهره وری و رشد اقتصادی کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه دارد . فراهم سازی اصلاحات در زیر بناهای مالی و تقویت سیستم مالی ، افزایش کارایی در تجارت کالا و ارتقای بهره وری در سایر بخشهای اقتصادی را به دنبال خواهد داشت.افزون براین، آزادسازی تجارت خدمات مالی دستیابی به سرمایه، دانش فنی و روشهای نوین مدیریتی را در بخش خدمات مالی میسر میسازد که بر ارتقای بهره وری این بخش موثر است. در مطالعهی حاضر در قالب الگوی اقتصاد سنجی پنل دیتا و از روش اثرات ثابت، با استفاده از دادههای دوره زمانی 1995 تا 2009 برای 20 کشور در حال توسعه(به همراه ایران)، اثر آزاد سازی تجارت خدمات مالی بر بهرهوری کل عوامل(TFP) اقتصاد این کشورها مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج بدست آمده از تخمین مدل اثر آزادسازی تجاری خدمات مالی بر بهرهوری، تأیید کننده وجود ارتباط مثبت و معنادار بین آزاد سازی تجارت خدمات مالی و بهرهوری کل عوامل است. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
: آزادسازی تجارت خدمات؛ تجارت خدمات مالی؛ بهرهوری کل عوامل؛ سرمایه انسانی. طبقه بندی JEL : O31؛ O47؛ J24؛ F13؛ F62 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
تحلیل اثرات آزادسازی تجارت خدمات مالی بر بهرهوری کل عوامل: مطالعه موردی کشورهای منتخب در حال توسعه
علیرضا امینی
مریم لطفی پور[2]
چکیده آزاد سازی مالی، نقشی اساسی در بهبود بهره وری و رشد اقتصادی کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه دارد . فراهم سازی اصلاحات در زیر بناهای مالی و تقویت سیستم مالی ، افزایش کارایی در تجارت کالا و ارتقای بهره وری در سایر بخشهای اقتصادی را به دنبال خواهد داشت.افزون براین، آزادسازی تجارت خدمات مالی دستیابی به سرمایه، دانش فنی و روشهای نوین مدیریتی را در بخش خدمات مالی میسر میسازد که بر ارتقای بهره وری این بخش موثر است. در مطالعهی حاضر در قالب الگوی اقتصاد سنجی پنل دیتا و از روش اثرات ثابت، با استفاده از دادههای دوره زمانی 1995 تا 2009 برای 20 کشور در حال توسعه(به همراه ایران)، اثر آزاد سازی تجارت خدمات مالی بر بهرهوری کل عوامل(TFP) اقتصاد این کشورها مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج بدست آمده از تخمین مدل اثر آزادسازی تجاری خدمات مالی بر بهرهوری، تأیید کننده وجود ارتباط مثبت و معنادار بین آزاد سازی تجارت خدمات مالی و بهرهوری کل عوامل است.
واژههای کلیدی: آزادسازی تجارت خدمات، تجارت خدمات مالی، بهرهوری کل عوامل، سرمایه انسانی. طبقه بندی JEL : O31,O47, J24, F13, F62
1- مقدمه از اواخر قرن بیستم میلادی،جهان دستخوش تحولات عمیقی درروابط سیاسی،اقتصادی و تجاری گردید.پس از پایان جنگ جهانی دوم،در زمینه تجارت بینالملل،اقدامات قابل توجهی صورت گرفت که از جمله مهمترین آنها،پیشنهاد دولت آمریکا درسال 1945مبنی برتأسیس کنفرانس بینالمللی برای تشکیل سازمان تجارت بینالمللی[i]بود.باتوجه به این تلاشها،سرانجام درسال 1948 پیشنویس منشور تجارت جهانی تهیه شد.ازجمله بخشهای این منشور،موافقتنامه عمومی تعرفه و تجارت[ii](گات) بود که با هدف توسعه تجارت از طریق کاهش وحذف موانع تعرفهای وغیرتعرفهای تجارت،تصویب ونهایی شد.دراواخر دهه 1980واویل دهه 1990بحث تجارت غیرکالایی،وارد حیطه بازرگانی بین المللی شد که بارزترین آن،تجارت خدمات بود.ارزش افزوده بالای حاصل از خدمات از یک سو، و وابستگی تجارت جهانی کالاها به خدمات از سوی دیگر، منجر به توجه روزافزون به این بخش گردید.پیدایش موافقتنامه تجارت خدمات (گاتس[iii]1995) پس از موافقتنامه عمومی تعرفه و تجارت(گات1948)،مهمترین دستاوردنظام چند جانبه تجاری به حساب میآید. طی نیم قرن گذشته تجارت جهانی از رشد مطلوبی برخوداربوده است و درواقع کشورها به اهمیت و جایگاه آزادسازی تجاری درتضمین رشد و تخصیص بهینه منابع آگاه شدهاند.بسیاری از اقتصاددانان براین اعتقادند که سیاستهای آزادسازی تجاری دو هدف را دنبال میکنند.اولین هدف کمک به افزایش رشد اقتصادی و اشتغال ازطریق بهبود در تخصیص منابع وکارایی اقتصادی است.دومین هدف از اتخاذ این سیاستها کمک به بهبود ترازپرداختها به وسیله تقویت قدرت رقابت بخش صادراتی اقتصاد،رشد و گسترش صادرات و کاراترنمودن بخش کالاهای جانشین واردات است(بهکیش،1385). به رغم منافع حاصل از آزادسازی تجاری بخش خدمات، هنوز برخی از کشورهای در حال توسعه در زمینه عضویت در سازمان تجارت جهانی و آزادسازی تجارت خدمات گامهای موثری برنداشته اند.در همین ارتباط، پذیرش عضویت ایران در سازمان جهانی تجارت WTO))راهی به سوی جهانی شدن اقتصاد و آزادسازی تجارت میباشد.در واقع عدم عضویت در این سازمان میتواند زیانهای کوتاه مدت و بلندمدت زیادی برای کشور داشته باشد و انعطاف ناپذیری مقررات و قوانین داخلی سبب دور ماندن از تجارت کالا و خدمات در سطوح بینالمللی خواهد شد. با این اوصاف میتوان گفت که تجارت بینالمللی خدمات از اهمیت بیشتری نسبت به تجارت کالا برخوردار است که با گسترش روزافزون فناوری مدرن علاوه بر تولید کالاهای متنوعتر، خدمات بیشتری نیز قابل عرضه خواهد بود. در این میان شاید بتوان گفت که خدمات مالی در قالب بانکداری و بیمه، سهم بسیار بزرگی در تجارت خدمات بینالمللی ایفاء مینماید. در حال حاضر خدمات بانکداری منشأ درآمد بسیاری از کشورهای جهان بوده و در واقع این خدمات از حالت سنتی به پیشرفته و از حد واسطهگری صرف به صنعتی با درآمد بالا برای کشورها تبدیل شده است. امروزه رقابت وصدور خدمات باسرعت زیادی در حال گسترش است و بسیاری از کشورهای جهان به ویژه کشورهای توسعهیافته با بهرهگیری از فناوری و توان بالا،درصدور انواع خدمات پیشتاز بوده وسالیانه مبالغ زیادی از این بابت کسب نمودهاند.خدمات در جامعه امروز چنان اهمیتی یافته که به عنوان یک ضرورت در مبادلات بینالمللی مطرح شده و میزان اشتغال وکسب درآمد در بخش خدمات در همه جوامع از جمله ایران دارای اهمیت بالایی است.خدمات در همه امور اعم ازصنعتی،کشاورزی،سازمانهای دولتی،خدماتی،مشاورهای،آموزشی،پژوهشی وگردشگری در فرآیند توسعه نقش بسیار مهمی دارد.براساس آمارمنتشره بانک جهانی (WDI 2012)،صادرات خدمات درجهان از388 میلیارد دلاردرسال1980به 3824میلیارد دلاردرسال 2010 افزایش یافته است.براین اساس، نه تنها ارزش صادرات خدمات طی دوره مذکور به حدود9برابر افزایش یافته،بلکه سهم آن نیز در کل صادرات جهان از2/16درصد به بیش از 20درصد،در طی دوره مذکور افزایش یافته است.همچنین مطابق آمارهای مذکور درسال 2010،سهم بخش خدمات در تولید ناخالص داخلی جهان برابر با 70درصد بوده است.این در حالی است که دراین سال سهم بخش صنعت 27 درصد و سهم بخش کشاورزی تنها 3درصد تولید ناخالص داخلی جهان بوده است. با توجه به اهمیت نقش تجارت خدمات مالی در انتقال فناوری و روشهای نوین مدیریتی و افزایش کارایی بخش خدمات مالی، در این پژوهش به بررسی نقش این عامل در ارتقای بهرهوری کل عوامل در کشورهای منتخب در حال توسعه هم سطح با ایران پرداختهایم. به عبارت دیگر، هدف تحقیق حاضر این است که اثر آزاد سازی تجارت خدمات مالی را بر بهره وری کل عوامل بررسی نماید. بر این اساس فرضیه اصلی پژوهش به صورت زیر است: آزادسازی تجارت خدمات مالی اثر مثبت و معناداری در ارتقای بهرهوری کشورهای در حال توسعه دارد. در این پژوهش، ابتدا مبانی نظری را مطرح نموده و سپس مطالعات انجام شده در زمینه تأثیر تجارت خدمات مالی بر بهرهوری کل عوامل را مرور مینماییم. در ادامه بحث، به معرفی چگونگی جمعآوری و برآورد برخی از دادههای آماری برای انجام مقایسه تطبیقی ایران با کشورهای منتخب پرداخته خواهد شد.در قسمت بعد، نتایج تخمین مدل مناسب برای شناسایی تأثیر آزادسازی تجارت خدمات مالی بر بهرهوری کل عوامل مطرح می شود و در نهایت توصیههایی برای ارتقای بهرهوری کل عوامل ارائه خواهیم کرد.
2- مبانی نظری پژوهش 1-2- مبانی نظری آزادسازی تجارت خدمات موافقت نامه تجارت خدمات گاتس یکی از زیر بخش های موافقت نامه سازمان تجارت جهانی است که قواعد اصلی حاکم بر تجارت خدمات را بازگو مینماید. اصلاح خدمات، طیف وسیعی از فعالیت های اقتصادی را در بر میگیرد. دبیر خانه سازمان تجارت جهانی این فعالیتها را به 12 بخش تقسیم نموده که شامل، خدمات بازرگانی( خدمات حرفهای و کامپیوتر)، خدمات ارتباطات، خدمات ساخت و مهندسی، خدمات توزیع، خدمات آموزشی، خدمات محیط زیست، خدمات مالی( بیمه و بانکداری)، خدمات بهداشت، خدمات جهانگردی و مسافرت، خدمات تفریحی، فرهنگی و ورزشی، خدمات حمل و نقل و سایر خدمات میشود. این 12 بخش حدوداً به 160 زیر بخش تقسیم شده اند که زیر بخش های بانکداری و سایر خدمات مالی و بیمه به شرح زیر میباشد: الف) قبول سپرده و دیگر وجوه قابل پرداخت توسط مردم ب) اعطای انواع وام از جمله وام مصرفی و وام رهنی، تأمین اعتبار و تأمین مالی معاملات تجاری ج) تأمین مالی از طریق پرداخت اجاره تجهیزات د)کلیه خدمات مربوط به پرداخت و انتقال پول ه) ضمانت نامه ها و تعهد نامه ها و) تجارت به حساب خود یا به حساب مشتریان در بورس، معاملات روی پیشخوان یا به شکل اسناد بازار پول(چک، برات، گواهی، سپرده و غیره)، ارز، دارایی های مالی اشتقاقی از جمله قراردادهای سلف( خرید و فروش) و قراردادهای حق امتیاز، اسناد ارزی و دارای بهره از جمله اسناد مربوط به معاملات تعویضی و قراردادهای وعده دار ارزی، اوراق بهادار قابل انتقال، سایر اسناد قابل معامله و دارایی های مالی از جمله شمش طلا ی) مشارکت در نشر اوراق بهادار از جمله پذیره نویسی و نمایندگی فروش اوراق( اعم از عمومی و خصوصی) و ارائه خدمات مرتبط ح) دلالی پول خ) مدیریت دارایی مانند مدیریت دارایی نقدی یا مدیریت پرتفوی، تمام اشکال مدیریت سرمایه گذاری جمعی، مدیریت صندوق بازنشستگی، خدمات نگهداری سپرده پذیری و امانت داری د) خدمات مربوط به تسویه و تهاتر دارایی های مالی شامل اوراق بهادار دارایی های مالی اشتقاقی و سایر اسناد قابل معامله ذ) خدمات مشاوره ای و سایر خدمات مالی کمکی از جمله راهنمایی و تحلیل اعتبار مشتریان،تحقیق و مشاوره در سرمایه گذاری و نگهداری پرتفوی، مشورت برای در اختیار گرفتن شرکت ها و تجدید ساختار و استراتژی شرکتها ر) ارایه و انتقال اطللاعات مالی و داده پردازی مالی و نرم افزاری مربوط توسط عرضه کنندگان سایر خدمات مالی ک) بیمه مستقیم شامل بیمه عمر و غیر عمر س) بیمه اتکایی و بیمه واگذاری ش)واسطهگری بیمه از جمله دلالی و نمایندگی ن) خدمات کمکی به بیمه مانند خدمات مشاورهای احصاری حق بیمه و خسارت، ارزیابی خطر و حل و فصل دعوی( راستی،1389) همچنین در این موافقتنامه به واسطه ماهیت متفاوت خدمات و کالا، چهار شیوه برای عرضه خدمات تعریف شده است که شامل عبور خدمات از مرز، حضور تجاری عرضه کننده خدمات در کشور مصرف کننده، عبور موقت اشخاص حقیقی و حضور مصرف کننده در کشور عرضه کننده خدمات میباشد.ساختار موافقتنامه خدمات انعطاف پذیر است و کشورها میتوانند بر مبنای نتایج مذاکرات خود با سایر اعضای سازمان در برخی بخشها و شیوههای عرضه خدمات ، تعهداتی را بپذیرند و مقررات داخلی خود را در آن بخشها با مفاد موافقتنامه سازگار نمایند.اصول این موافقتنامه شامل اصل دولتهای کامله الوداد، رفتار ملی و شفافیت میباشد.بر اساس این موافقتنامه کشورها متعهد به آزادسازی تدریجی به منظور گسترش دسترسی به بازار خدمات گردیدهاند که از طریق ادوار مذاکراتی متوالی صورت میگیرد. اولین دور مذاکرات آزادسازی تجارت خدمات از ژانویه سال 2000شروع شده و تا کنون هم ادامه دارد. نتایج این مذاکرات در جدول تعهدات خاص هر کشور که جزء لاینفک موافقتنامه تلقی میگردد،گنجانده میشود. فرآیند آزادسازی تجارت خدمات مالی خود شامل دو بخش آزادسازی مالی و گشایش بازارهای مالی داخلی به روی بازارهای مالی خارجی میباشد.آزادسازی مالی،با تحقق توسعه مالی و تعمیق مالی، موجبات آمادگی بازارهای مالی داخلی برای رقابت با بازارهای مالی خارجی چه در داخل و چه در خارج از کشور را در صورت گشایش متقابل بازارهای مالی داخلی و خارجی به روی یکدیگر فراهم میآورد. گشودن بازارهای مالی داخلی به روی خارجیان پس از آزادسازی مالی موفقیت آمیز، نه تنها به جذب عناصر اقتصاد جهانی در داخل میانجامدبلکه زمینه حضور ارائه دهندگان داخلی خدمات مالی در بازارهای بینالمللی تجارت خدمات مالی را فراهم کرده و گامی به سوی توسعه صادرات است. آزادسازی مالی، تمامی اجزای نظام مالی اعم از بازارهای مالی، بازار پول و بازار سرمایه و سیاستهای پولی،مالی و ارزی را در بر میگیرد. موافقتنامه عمومی تجارت خدمات (GATS) به عنوان یکی از زیر شاخههای قوانین و مقررات حاکم بر سازمان تجارت جهانی از طریق رفع یا حذف محدودیتهای موجود بر سر راه تجارت خدمات، موجب رونق افزایش سطح تجارت خدمات بین کشورهای عضو میگردد. این کشورها از فرصتهای پیش آمده به عنوان وارد کننده یا صادر کننده خدمات بهره میبرند. در بخش واردات خدمات بانکداری، تعهداتی که در قالب موافقتنامه GATSبر اعضا تحمیل میشود، به تأسیس هرچه بیشتر بانکهای خارجی در داخل کشور منجر خواهد شد. این مسئله نه تنها باعث وارد شدن فناوریهای مدرن و جدید میشود بلکه سبب رقابتی شدن فضای بانکداری و در نتیجه افزایش کارایی بخش خدمات نیز میگردد. از این گذشته، سرمایهگذران کشورهای عضو میتوانند توسط بانکها در داخل کشور در رشتههای گوناگون سرمایهگذاری کنند که این خود سبب افزایش درآمد ملی خواهد گردید. آزادسازی جریان بینالمللی سرمایه و خدمات مالی میتواند متضمن ارتقای کارایی تخصیص منابع در درون کشور باشد. این فرآیند نیروهای رقابتی را در بسیاری از بازارهای مربوط به خدمات مالی تقویت نموده و از این طریق میتواند منافع معطوف به کارکرد بازارها را افزایش دهد. آزادسازی جریان سرمایه بینالمللی میتواند به تقلیل محدودیت منابع سرمایهای بسیاری از کشورهای در حال توسعه و کاهش هزینه تأمین سرمایه کمک نماید. به این ترتیب انتظار میرود که آزادسازی جریان سرمایه بتواند سطح سرمایهگذاری را ارتقا بخشیده و به رشد اقتصادی کشور کمک کند. با این وجود و با توجه به ویژگیهای ساختاری و نهادی بخشها و بازارهای مالی و غیر مالی بسیاری از کشورهای در حال توسعه، آزادسازی مالی میتواند به بی ثباتی مالی اقتصادی این کشورها دامن زده و تحت شرایط معین، بحرانهای مالی عمیق و وسیعی را ایجاد نماید.تقریباً اجماع عمومی بر این است که آزادسازی کامل جریان بینالمللی سرمایه پیش از آماده سازی مناسب زیر ساختهای کلان اقتصادی و مالی(همانند نظام مقرراتی، حقوقی، مالیاتی، نظارتی، حسابداری و حسابرسی) و نهادهای بازار مالی میتواند هر کشور را مستعد بروز بحرانهای مالی در سطوح و مقیاسهای متفاوت نماید. آزادسازی تجارت خدمات مالی برای داشتن سهم مناسبی از تجارت و اقتصاد جهانی و تحقق توسعه اقتصادی در هر کشور، در بلند مدت ضرورتی اجتناب ناپذیر است. بخش خدمات مالی از جمله فعالیتهایی محسوب میشود که با انجام تحولاتی در آن و آزادسازی تجارت خدمات مالی، پتانسیلهای مناسب برای توسعه صادرات و در نهایت توسعه اقتصادی در کشورهای در حال توسعه را دارا است. سرعت آزادسازی تجارت خدمات مالی، منافع خاصی را در بر دارد. یک آزادسازی سریع که همه تحولات مورد نیاز در آن به طور هم زمان یا با سرعت زیاد و پی در پی انجام میشوند، مزایایی را در بر دارد، از تغییر و تحولات تکمیل نشده اجتناب میشود و منافع ویژه فرصتی برای شکل گیری در مقابل تحولات را ندارند. کشورهایی با سطح پسانداز پایین و نظام مالی کوچک و عملیات رسمی اندک ممکن است منافع قابل توجهی را از آزادسازی سریع به دست آورند. تحولات تدریجی تر نیز میتوانند مزایای بسیاری را در بر داشتهباشند. اگر سطح پساندازهای داخلی، بالا و نظام مالی، موثر باشد، ممکن است ریسکهای ناشی از آزادسازی شتاب زده، بیشتر از منافع حاصل از آن باشد. به علاوه، در تحولات تدریجی تر، فرصت برای انطباق با شرایط جدید وجود دارد و میتوان توافق و رضایت سیاسی و اجتماعی را به دست آورد که به نوبه خود اعتبار تعهد به انجام تحولات را افزایش میدهد و اجرای موفقیت آمیز را تضمین میکند. میزانی از ثبات اقتصاد کلان و تدابیر احتیاطی و نظارتی که در هر مرحله از آزادسازی تجارت خدمات مالی لازم هستند، به شرایط هر کشور بستگی دارد و کشورهایی با سابقه بحرانهای اقتصادی و ساختار ضعیف قانونی و سازمانی ممکن است به تأکید بیشتری روی پیش شرط های قبل از آزادسازی، نیازمند باشند. کشورهای دیگر، به احتمال زیاد هم زمانی بیشتر در انجام تحولات را ترجیح میدهند، اگر چه امکان دارد این موضوع مطرح شود که آزادسازی خارجی میتواند تحولات ضروری در سیاستهای داخلی و قوانین را تسریع بخشد، همچنین اینکه تعهد به آزادسازی در چارچوب مذاکرات مرتبط با موافقتنامه عمومی تجارت خدمات، میتواند کمک مفیدی به برنامه تحولات داخلی بنماید(زاغیان و عسگری،1385)
2-2- مبانی نظری بهره وری کوششهای اقتصادی انسان همواره معطوف بر آن بوده که حداکثر نتیجه را با کمترین امکانات و حداقل تلاشها به دست آورد. این تمایل را میتوان اشتیاق رسیدن به کارایی و بهرهوری بالاتر نام نهاد. بهرهوری مفهومی است جامع و کلی که افزایش آن به عنوان یک ضرورت و هدف اساسی برای ارتقای سطح زندگی، رفاه بیشتر، آرامش و آسایش انسانها در تمام کشورها و برای دست اندرکاران و سیاستگذاران اقتصادی و دولتمردان همواره مد نظر بوده است. در حال حاضر، اهمیت بهرهوری در افزایش تولید ملی پذیرفته شده است. وقتی بهرهوری افزایش مییابد، تولید ناخالص ملی سریعتر از رشد عوامل تولید، افزایش خواهدیافت و متوسط تولید نیز به ازای هر واحد عوامل تولید افزایش مییابد. افزون بر این، بهرهوری پایین باعث تورم بیشتر و بدترشدن موازنه تجاری، نرخ رشد پایین و افزایش بیکاری میشود. اما از سوی دیگر، منافع و مزایای بهدست آمده از بهرهوری، به بالارفتن سطح استاندارد زندگی افراد جامعه منجر خواهدشد(پروکو پنکو، ابراهیمی، 1372). در چارچوب نظریات رشد درونزا،بخشی از رشد تولید که مربوط به رشد کمی نیروی کار و سرمایه نیست به سه عامل اصلی نسبت داده می شود:1-سرمایه انسانی2-دانش و فناوری3-نهادها و سرمایه اجتماعی(رومر،2001).بنابراین عوامل موثر بر بهرهوری کل عوامل سه عامل ذکر شده است که به اجمال به بررسی آنها میپردازیم. سرمایه انسانی عبارت است از مهارتها، ظرفیتها و تواناییهایی که فرد دریافت میکند که موجب بهبود در کیفیت نیروی انسانی شده، برکمیت و کیفیت تولید میافزاید و برای دارنده این مهارت ها، قابلیت افزایش درآمد ایجاد مینماید.(Beyengiu,1998) فناوری، مجموعه دانش علمی و فنی است که در فرآیند تولیدی به کار گرفته میشود و بر چهار پایه ابزار فنی، ابزار انسانی، ابزار اطلاعاتی و ابزار سازمانی تکیه دارد. به طور خلاصه، فناوری عبارت است از به کارگیری کلیه تواناییهای علمی، فنی، دانش، هنر و تجارب جمعی به منظور تولید کالا و خدمات مورد نیاز با حداقل هزینه و حداکثر بهرهوری(اخلاقی و بیابانگرد1379). تحقیق و توسعه کلید اصلی رشد فناوری محسوب میشود. امروزه بیشتر فناوریهای جدید به وسیله سازمانها یا موسسات تحقیق و توسعه تکوین مییابند. یکی از نتایج مهم در پژوهش در هر بخش اقتصادی، افزایش قابل ملاحظه بهرهوری کل عوامل تولید است. هزینههای تحقیق و توسعه خود را به شکل بهبود فناوری، ابداع و تغییرات فنی نمایان می سازد و افزایش بهرهوری نهادههای تولید باعث ایجاد نهادههای جدید میگردد و این امر افزایش بهرهوری کل عوامل را سبب می شود و در نتیجه رابطه مستقیم و مهمی بین تحقیق و توسعه و بهرهوری وجود دارد(امینی و حجازی آزاد ،1387 ). تاکنون تعاریف متعددی از سرمایه اجتماعی توسط پژوهشگران مختلف ارائه شده است. رابرت پوتنام از صاحبنظران این حوزه است. به اعتقاد وی سرمایه اجتماعی همچون مفاهیم سرمایه فیزیکی و سرمایه انسانی به ویژگیهای سازمان اجتماعی از قبیل شبکهها، هنجارها و اعتماد اشاره دارد که هماهنگی و همکاری برای کسب منافع متقابل را تسهیل میکندPutnam,1995)). هم چنین، اضافه میکند سرمایه اجتماعی، منافع سرمایهگذاری در بعد سرمایه فیزیکی و انسانی را افزایش میدهد.یکی از جنبههای غیرمستقیم اثرگذاری سرمایه اجتماعی بر رشد اقتصادی، تأثیر آن بر انباشت سرمایه انسانی است. به طوریکه تعاملات و ارتباطات فرد در درون خانواده و یا جامعه در صورت وجود یک مکانیسم کارا از سرمایه اجتماعی میتواند زمینه را برای گرایش افراد به تحصیل و انباشت سرمایه انسانی فراهم نماید(امینی،1388 ،51) هال و جونز(دیوید رومر،1388) مطرح می کنند تنزل سرمایه اجتماعی به انحراف بیشتر منابع به سمت فعالیتهای غیرمولد و رانتجویانه منجر خواهد شد که نتیجه آن بیشترشدن فاصله بین تولید بالفعل و بالقوه و کاهش بهرهوری کل عوامل است. اما یکی از مولفههای تأثیرگذار بر سرمایه اجتماعی، آزادیتجارت است. وجود آزادی بیشتر در تجارت خارجی به معنای رقابت بیشتر بین بنگاههای داخلی و خارجی است و معمولا" در شرایط رقابتی، درآمدهای بادآورده(رانت) کمتر است که این خود نمونه بارز وجود سرمایه اجتماعی است که اثر قابل توجهی روی بهرهوری دارد. تحقیقات متعددی درمورد کشورهای صنعتی و در حال توسعه انجام گرفته است که جملگی به رابطه مثبت میان تجارت و بهرهوری اشاره دارند.درواقع تجارت بینالملل با افزایش تنوع وکیفیت نهادههای واسطهای،انتقال فناوری پیشرفته وگسترش دانش،آثاریادگیری از طریق صادرات وافزایش اندازه بازارها،سبب ارتقای بهرهوری عوامل تولید خواهد شد.با توجه به سهم بالای بخش خدمات که در اکثرکشورها بیش از نصف و حتی در کشورهای صنعتی بیش از دوسوم تولید ناخالص داخلی آن را تشکیل میدهد، این بخش از اهمیت زیادی درافزایش بهرهوری کل اقتصاد برخوردار است.در بین فعالیتهای خدماتی، خدمات مالی از اهمیت بیشتری نسبت به سایر فعالیتهای خدماتی در ارتقای بهره وری کل اقتصاد برخوردار است.آزادسازی تجاری خدمات مالی از طریق ارتقای بهره وری در بخش خدمات مالی و با توجه به سهم این بخش در تولید ناخالص داخلی، در افزایش بهره وری کل اقتصاد موثر است.همچنین، آزادسازی تجاری از طریق افزایش رقابت بین موسسات مالی داخلی و خارجی به بهبود کیفیت خدمات ارایه شده توسط موسسات مالی در داخل منجر می شود که نتیجه آن ارتقای بهرهوری سایر بخشهای اقتصاد است.در نهایت، آزادسازی تجاری بخش خدمات مالی از طریق ارتقای کارایی تخصیص منابع و هدایت منابع بسمت فعالیتهای مولد در درون کشور به ارتقای بهره وری کل اقتصاد کمک می کند.بنابراین، مبانی نظری به این موضوع اشاره دارد که آزادسازی تجاری از راههای مختلف به ارتقای بهره وری کل اقتصاد کمک زیادی می کند.
3- مروری بر پژوهشهای انجام شده اکثر مطالعات صورت گرفته در مورد ارتباط میان تجارت و رشد اقتصادی در خصوص کل تجارت( اعم از تجارت کالایی و خدمات) و یا مربوط به تنها تجارت کالایی است و مطالعات مربوط به ارتباط میان تجارت خدمات و رشد اقتصادی بسیار کم و در آغاز راه است. این در حالی است که بخش خدمات در اکثر کشورها بیش از نصف و حتی در کشورهای صنعتی بیش از دو سوم تولید ناخالص داخلی آنها را تشکیل میدهد. فرانسیسواسچوکنک[3](1999) رشد سرانه تولید ناخالص داخلی را تابعی از شاخصهای درجه بازبودن تجاری، نسبت تمرکز بخش مالی و برخی متغیرهای کلان اقتصادی در نظر گرفتند. نتایج نشان داد که رابطه مثبتی بین رقابت بخش مالی و درجه بازبودن تجاری و رشد وجود دارد. الخوری وساویدس[iv](2006)با استفاده ازشاخصهایی که ماتو وهمکارانش درسال 2001محاسبه کردند،به بررسی تاثیر آزادسازی تجارتخدمات بر رشد اقتصادی کشورهای مختلف پرداختند.محققان که از دادههای مختلف،به صورت میانگین برای دهۀ90استفاده نمودند،باتقسیمبندی کشورهای مختلف به دو دسته درآمد بالا ودرآمدپایین،تاثیرآزادسازی تجارت خدمات دربخشهایمالی و ارتباطات را بر روی رشد اقتصادی این کشورها بررسی کردند.آنهاتاثیراین دستهبندی را مفید دانسته و عنوان می نمایند که آزادسازی تجارت دربخش خدمات ارتباطی،تاثیر مثبت وآزادسازی تجارت دربخش مالی،تاثیر منفی بر رشد اقتصادی کشورهای با درآمد پایین داشته،در حالی که در کشورهای با درآمد بالا آزادسازی تجارت در بخش مالی، تأثیر مثبت و در بخش خدمات ارتباطی تأثیر منفی بر رشد اقتصادی آنها دارد. ایشنباخ وهوکمن[v](2006)با استفاده ازسه شاخص کیفی″سیاست بانکداری،خدماتمالی غیر بانکی وخدمات مربوط به زیر ساختها″که توسط بانک ترمیم و توسعه اروپا[vi](EBRD)تعریف شده است،به بررسی آثارتغییردرسیاستهای مربوط به آزادسازی خدمات در20کشوردرحال توسعه پرداختند.آنها دریافتند،سیاستهایی که گرایش به سمت توسعه خدماتمالی وزیر ساختها(شامل ارتباطات،انرژی وحمل و نقل)دارند،به شدت با جذب سرمایهگذاری خارجی همبستهاند.همچنین نتایج این مطالعه نشان داد که اصلاح سیاستهای مربوط به بخش خدمات، متغیرتوضیحی معناداری برای رشد اقتصادی کشورهای در حال توسعه است و باعث افزایش رشد اقتصادی میشود. زاغیان و عسگری (1385) در مطالعهای که با عنوان " تاثیر آزادسازی تجارتخدمات مالی بر رشد اقتصادی ایران " طی دوره 2004-1980انجام دادند، فرایند آزادسازی تجارتخدمات را به دو مرحلۀ آزادسازی مالی و گشایش بازارهای مالی داخلی به روی بازارهای خارجی تقسیم می نمایند. آنها با اشاره به سهم 12/0 درصدی ایران از تجارت خدمات مالی، جایگاه ایران را نامناسب ارزیابی میکنند. نتایج تخمین مدل اقتصادسنجی که محققان برآورد نمودهاند، نشان میدهد که کشش رشد اقتصادی نسبت به شاخص آزادسازی تجارتخدمات مالی (محاسبه شده توسط ماتو در سال 1999) ، برابر با 99/0 درصد است. این ضریب بیانگر تاثیر مثبت آزادسازی خدمات بر رشد اقتصادی است . صباغ کرمانی و همکاران(1387) در مطالعهای در قالب الگوی اقتصاد سنجی و با استفاده از دادههای دوره زمانی 2005-1991 برای 25 کشور اسلامی (به همراه ایران)، اثر بازبودن بخش خدمات( رشد سهم تجارت در تولید بخش خدمات)، را بر رشد اقتصادی این کشورها مورد بررسی قرار دادهاند. متغیرهای در نظر گرفته شده در این پژوهش شامل معیار بازبودن بخش خدمات، تورم، تولید ناخالص داخلی سرانه، نرخ ثبت نام در دوره ابتدایی، سهم هزینههای دولت در تولید ناخالص داخلی، امید به زندگی و باز بودن اقتصاد میباشد. نتایج بدست آمده از تخصیص مدل کلان تأیید کننده وجود ارتباط مثبت و معنادار بین بازبودن خدمات و رشد اقتصادی کشورهای اسلامی است
4- داده های آماری جامعه آماری مورد بررسی، شامل 20 کشور در حال توسعه و در حال گذار میباشد[vii] که عبارتند از: آرژانتین، ارمنستان، آذربایجان، برزیل، بلغارستان، شیلی، چین، اکوادور، مصر، ایران، قزاقستان، قرقیزستان، مالزی، مکزیک، پاناما، رومانی، روسیه،تایلند، تونس و ترکیه است. شایان ذکر است، انتخاب این کشورها بر اساس تقسیم بندی بانک جهانی بر اساس درآمد سرانه به سه گروه کشورهای درآمد بالا، متوسط و پایین انجام شده است. دسته دوم شامل کشورهایی هستند که دارای درآمد متوسط بوده و انتظار میرود این گروه بیشتر کشورهای در حال توسعه و در حال گذار را در برداشته باشد. البته از میان این کشورها نیز کشورهایی که بیشترین حجم اطلاعاتی را داشتند، انتخاب شده که شامل کشورهایی است که پیشتر به آن اشاره شد. اطلاعات سری زمانی این کشورها از منابع بینالمللی معتبر و بخش عمده آن از(2012WDI) جمع آوری شده است. افزون بر این، آمارهای اشتغال از سازمان بین المللی کار[viii] و آمارهای جمعیت شاغل 15 ساله و بیشتر، در مورد ایران از دفتر برنامهریزی و مدیریت اقتصاد کلان معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی ریاست جمهوری اخذ شده است. در این تحقیق برای برآورد موجودی سرمایه از رابطه تعدیل موجودی سرمایه[ix] استفاده شده است که به صورت زیر است: (1)
که در آن K موجودی سرمایه، I سرمایه گذاری ناخالص و نرخ استهلاک است که با پیروی از رومر برای تمامی کشورها 4 درصد در نظر گرفته می شود[x]، زیرا آمار نرخ استهلاک کشورها در دسترس نیست. شایان ذکر است، در مطالعات انجام شده در اقتصاد ایران، نرخ استهلاک حدود 4 درصد برآورد شده است.[xi]همانطور که ملاحظه می شود، برای استفاده ار فرمول فوق به مقدار اولیه موجودی سرمایه نیاز است. برای بدست آوردن مقدار اولیه موجودی سرمایه از روشPIM[xii] کمک گرفته شده است. بر اساس روش مذکور، مقدار اولیه موجودی سرمایه از رابطه زیر قابل محاسبه است: (2)
که در آن r متوسط نرخ رشد سالانه سرمایه گذاری به قیمت ثابت است[xiii].گفتنی است در فاصله بین سالهای 1995 تا 2009 دوره های در نظر گرفته شده که روند سرمایه گذاری با ثبات تر و افزایشی بوده است، سپس متوسط نرخ رشد سالانه سرمایه گذاری محاسبه شده است. هم چنین بهره وری کل عوامل (TFP)، از روش دیویژیا طبق فرمول زیر محاسبه شده است:[xiv] (3)
که در آن GDP تولید ناخالص داخلی، K موجودی سرمایه و L نیروی کار شاغل، α سهم سرمایه از تولید و α1- سهم نیروی کار از تولید است. در شرایط رقابت کامل و عدم وجود صرفههای خارجی، سهم عوامل از تولید با کششهای تولیدی عوامل تولید برابر هستند. بر این اساس، موقعی که آمارهای حسابهای ملی در خصوص سهم عوامل از تولید وجود ندارد میتوان از طریق برآورد تابع تولید، کششهای تولیدی عوامل را محاسبه و در اندازهگیری TFP مورد استفاده قرار داد. بر این اساس، پس از برآورد تابع تولید برای 21 کشور در حال توسعه با استفاده از روش پانل دیتا وبا فرض همگنی خطی،کشش تولیدی سرمایه 63/0 بدست آمد و بنابراین کشش نیروی کار 37/0 است. درنهایت باید اضافه کرد که یکی از شاخصهای تأثیر گذار بر بهرهوری که در این مطالعه بر آن تأکید شده، شاخص آزادسازی تجارت خدمات است. گفتنی است، شاخص آزادسازی تجارت خدمات یا شاخص باز بودن بخش خدمات از نسبت مجموع صادرات و واردات بخش خدمات به ارزش افزوده خدمات بدست میآید[xv].
5- بررسی مقایسه تطبیقی آزادسازی تجاری خدمات مالی در ایران با کشورهای منتخب آزادسازی تجارت خدمات مالی به مفهوم کاهش و یا حتی حذف تمامی موانع در بخش خدمات مالی با اجازه دادن به ورود بنگاههای مالی خارجی در بانکداری، بازار سهام، بیمه و سایر بخشهای خدمات مالی مرتبط یک کشور میباشد. خدمات بیمه و مرتبط با بیمه شامل : بیمه مستقیم( بیمه عمر و غیر عمر)، بیمه اتکایی و بیمه واگذاری، واسطه گری بیمه از جمله دلالی و نمایندگی و غیره میباشد. خدمات بانکی و سایر خدمات مالی شامل: قبول سپرده و دیگر وجوه، اعطای انواع وام، کلیه خدمات مربوط به پرداخت و انتقال پول مثل کارتهای اعتباری، چکهای مسافرتی و حوالههای بانکی، مشارکت در نشر اوراق بهادار از جمله قبول تعهد و نمایندگی فروش اوراق مثل فروش اوراق مشارکت و خدمات مربوط به تسویه و تهاتر داراییهای مالی شامل اوراق بهادار و غیرهاست. خدمات مالی نقش اساسی در رشد اقتصادی کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه دارد. آزادسازی تجارت خدمات مالی به فراهم سازی اصلاحات و زیر بناهای مالی و تقویت سیستم مالی و اقتصادی کمک میکند، همچنین افزایش کارایی در تجارت کالا را به دنبال خواهد داشت. متوسط شاخص آزادسازی تجارت خدمات در کشورهای منتخب طی دوره 2009-1995 در نمودار (3-8) نشان داده شده است. کشور پاناما با داشتن متوسط 41/4 درصد جایگاه اول و بعد از آن قرقیزستان با متوسط 68/2 درصد رتبه دوم را به خود اختصاص دادهاند. متوسط شاخص درجه بازبودن تجارت خدمات مالی ایران حدود 19/0 درصد است که بیانگر جایگاه نامناسب کشور در تجارت خدمات مالی میباشد و نشان میدهد که نظام مالی فعلی ایران یک نظام مالی بسته است، یعنی نظام مالی به گونهای است که ارائهدهندگان خارجی خدمات مالی امکان حضور در ایران و ارائه خدمات مالی به ایرانیان در شرایط برابر با ارائه دهندگان داخلی مالی را ندارند.گشودن بازارهای مالی داخلی به روی خارجیان پس از آزادسازی مالی موفقیت آمیز و فراهمکردن زمینههای حضور ارائه دهندگان داخلی مالی در بازارهای بینالمللی تجارت خدمات مالی، باعث واردشدن فناوریهای مدرن و جدید میشود. افزون بر این، از طریق توسعه فضای رقابتی در فعالیتهای بانکداری و بیمه، کارایی بخش خدمات افزایش مییابد.
نمودار1- متوسط شاخص آزادسازی تجارت خدمات مالی در کشورهای منتخب طی سالهای 2009-1995 (منبع: یافتههای پژوهشگر)
6- بررسی مقایسه تطبیقی بهره وری کل عوامل در ایران با کشورهای منتخب بهرهوری کل عوامل (TFP) بیانگر متوسط تولید به ازای هر واحد از منابع (کار و سرمایه) میباشد که برآیند بهرهوری نیروی کار و سرمایه است. به عبارت دیگر، این شاخص بیانگر میزان تولید به ازای هر واحد نهاده ترکیبی نیروی کار و سرمایه می باشد.بدیهی است، هر چه رشد این شاخص افزایش یابد سهم بهرهوری در رشد تولید بیشتر شده و قابلیت بهرهگیری از ظرفیتهای موجود اقتصاد افزایش مییابد. درمقایسه با کشورهای منتخب دیگر، در دو سال ابتدا و انتهای دوره (1995 و 2009)، ایران به ترتیب در رتبه 4ام و 8ام در بین 21 کشور قرار داشته که عمدتا بدلیل نقش نفت در اقتصاد ایران است که بهره وری بالایی دارد ولی از نظر متوسط رشد سالانه TFP در رتبه 19ام قرار گرفته است.گفتنی است، در مقایسه تطبیقی کشورها با ساختار اقتصادی متفاوت، آن چه بیشتر اهمیت دارد، رشد بهره وری در طول زمان است نه سطح مطلق بهره وری. بررسی متوسط رشد بهرهوری کل عوامل در ایران در سالهای 2009-1995 نشان میدهد که بهرهوری کل عوامل در تأمین رشد تولید نقشی نداشته است و رشد اقتصاد ایران صرفاً متکی به استفاده بیشتر از منابع بوده است. این درحالی است که میانگین رشد سالانه بهرهوری کل عوامل در مجموعه کشورهای مورد بررسی حدود 1/1 درصد بوده است. همانطور که از جدول 1 ملاحظه میشود، متوسط درجه بازبودن خدمات مالی در ایران 19/0درصد بوده و در بین کشورهای مورد بررسی، ایران در رتبه 20قرار دارد، در حالی که کشور پاناما با متوسط 41/4 در رتبه اول قرار دارد. دومین عامل تعیین کننده رشد TFP، متوسط سهم صادرات به GDP است که مقدار آن برای ایران 5/25 درصد بوده و در بین کشورهای مورد بررسی، ایران در رتبه 16ام قرار دارد، در حالی که کشور مالزی با متوسط سهم 98 درصد در رتبه اول قرار دارد. سومین عامل تعیین کننده TFP ، متوسط نرخ اختراعات ثبت شده است. متوسط نرخ اختراعات ثبت شده در دوره مورد بررسی8/38 درصد بوده که رتبه ایران 15 است.چهارمین عامل تعیین کننده TFP، سرمایه انسانی است که برای بررسی آن از نرخ ثبت نام ترکیبی دوره متوسطه و آموزش عالی استفاده میکنیم که میانگینی وزنی از نرخهای ثبت نام مقاطع متوسطه و دانشگاهی است. متوسط نرخ ثبت نام ترکیبی دوره متوسطه و آموزش عالی در ایران 3/44 درصد بوده است و در میان کشورهای مورد بررسی در رتبه 16 قرار دارد، در حالی که روسیه با متوسط نرخ 24/72 درصد در رتبه اول قرار دارد. متوسط سهم مخارج جاری دولت به GDPبه عنوان شاخصی از اندازه دولت در ایران 1/13 درصد بوده که در بین کشورهای مورد بررسی ایران در رتبه 8 قرار دارد، در حالی که کشور عربستان با 5/24 درصد در رتبه اول قرار دارد.در مجموع، با توجه به پایین بودن درجه بازبودن تجارت خدمات و سهم ناچیز نرخ اختراعات ثبت شده و نسبت صادرات به GDP و همچنین پایین بودن نرخ ثبت نام ترکیبی دوره متوسطه و آموزش عالی، رشد ناچیز TFP ایران در این دوره قابل توجیه است.
جدول 1- متوسط رشد سالانه TFP و برخی شاخصهای مرتبط با آن در دوره2009-1995
منبع: یافتههای پژوهشگر 7- تصریح مدل با توجه به هدف اصلی این پژوهش و مبانی نظری، عوامل موثر بر بهرهوری کل عوامل عبارتند از: 1) آزادسازی تجارت خدمات به عنوان یکی از راههای انتقال فناوری از خارج به داخل و شاخص وجود رقابت بین فعالیتهای خدماتی 2) نرخ ثبت نام ترکیبی دوره متوسطه و آموزش عالی به عنوان متغیر جانشین سرمایه انسانی 3) شاخص تعداد اختراعات ثبت شده در یک میلیون نفر جمعیت برای نمایش سطح فناوری 4) شاخص نسبت سهم صادرات به تولید ناخالص داخلی برای نشان دادن میزان استفاده از ظرفیتهای تولیدی 5) شاخص سهم مخارج دولت ازتولید ناخالص داخلی به عنوان یکی از مولفههای نهادی فرم قابل برآورد الگوی عوامل موثر بر بهره وری کل عوامل به صورت زیر می باشد:
LN TFPit =β1i + β2 . LN TFSit(-1) + β3 . LN EXPit + Β4 . LN HCit + β5 . LN PATit + β6 . LN EGit + Uit
که در آن : LN TFPit : لگاریتم بهره وری کل عوامل در کشور i در زمان t LN TSFit: لگاریتم درجه بازبودن خدمات مالی(نسبت مجموع ارزش صادرات و واردات خدمات مالی به ارزش افزوده بخش خدمات مالی) در کشور i در زمان t LN EXPit: لگاریتم سهم صادرات از تولید ناخالص داخلی در کشور i در زمان t LN HCit: لگاریتم نرخ ثبت نام ترکیبی در دوره متوسطه و آموزش عالی در کشور i در زمان t LN PATit : لگاریتم تعداد اختراعات ثبت شده در یک میلیون نفر جمعیت در کشور i در زمان t LN EGit: لگاریتم سهم مخارج دولت از تولید ناخالص داخلی در کشور i در زمان t : جمله اختلال کشور i در زمان t
8- آزمون ریشه واحد و هم انباشتگی زمانی که متغیرها ناایستا یا دارای ریشه واحد هستند، فرایند تکنیک اقتصاد سنجی مرسوم ممکن است مناسب نباشد (انگل و گرنجر[xvi]، 1987، اندرس[xvii]، 1995). گرنجر و نیوبلد[xviii] (1947) نشان دادند که در متغیر ناپایا، تخمینهای OLS ممکن است رگرسیون کاذب باشند. بنابراین امکان دارد که نتایج تورش دار و گمراه کننده باشند. بنابراین برای بررسی ایستایی و ریشه واحد متغیرها، آزمون دیکی فولر تعمیم یافته[xix](ADF) و فیلیپس پرون[xx](PP) استفاده میشود.
جدول 2- نتایج آزمون ریشه واحد
منبع: یافتههای پژوهشگر
نتایج آزمون نشان میدهد که تمامی متغیرهای مستقل و وابسته مدل، در مرتبه اول I(1) ایستا میباشد. از طرفی چون پسماند معادله از مرتبه I(0) و ایستا است، در نتیجه میتوان کل معادله را بدون توجه به درجه همگرایی متغیرها در سطح برازش کرد. شایان ذکر است، نتایج آزمون معرفی شده برای مواردی که تعداد مشاهدات سری زمانی کم است، بایستی با احتیاط تفسیر شود. در ادامه به معرفی روش تخمین میپردازیم.
9- روش برآورد الگو در این پژوهش برای برآورد مدل و آزمون فرضیهها از روش دادههای تابلویی استفاده کردیم که در حالت کلی به شکل زیر است: Yit=β1it + Xkit+ eit
که در آن i=1,2,…,n نشان دهنده دادههای مقطعی و t=1,2,…,T نشان دهنده زمان است. مقدار متغیر وابسته است برای مقطع i در دوره زمانی t، نشان دهنده عرض از مبدأ در واحدهای مقطعی i و دوره زمانی t می باشد. جمله اختلال مدل است که فرض می شود دارای میانگین صفر، ، واریانس ثابت، است. پارامترهای مجهول مدل میباشند که واکنش متغیر وابسته نسبت به تغییرات K امین متغیر مستقل در iامین مقطع و t امین زمان را اندازهگیری میکند. سوالی که اغلب در مطالعات کاربردی مطرح میشود آن است که آیا شواهدی دال بر تفاوت میان عرض از مبدأ واحدهای مختلف مقطعی وجود دارد، یا این که باید عرض از مبدأ را برای تمام واحدهای مقطعی یکسان در نظر بگیریم؟ این سوال را می توان به صورت فرضیه زیر مطرح کرد: H0 :β11 = β12 =……….= β1N H1:β11 ≠ β12≠ ……….≠β1N
برای آزمون فرضیه مذکور از آماره F استفاده میکنیم. بر اساس مقادیر مجموع پسماندها از برازش دو مدل مقید( ثابت بودن (β1iو نامقید( متفاوت بودن (β1i، میتوان آزمون فرضیه را مبنی بر یکسان بودنβ1i انجام داد. با استفاده از نرم افزار Eviews ver7مقدار آماره F برای مدل اثر تجارت خدمات مالی بر بهره وری کل عوامل2.26 F(19,233)=است و با توجه به مقادیر آماره F در جدول، فرضیه صفر مبنی بر یکسان بودن عرض از مبدأ برای تمامی واحدهای مقطعی در سطح یک درصد رد میشود. بنابراین، در مدل برآوردی، عرض از مبدأ برای کشورهای مختلف، متفاوت در نظر گرفته میشود.
جدول 3. آزمون F برای مدل اثر آزادسازی تجارت خدمات مالی بر بهره وری کل عوامل
سوال دیگری که مطرح می شود این است که تفاوت در عرض از مبدأ واحدهای مقطعی به طور اثرات ثابت[xxi] عمل میکند یا این که اثرات تصادفی[xxii]دارد؟ در این مورد آزمون هاسمن تعیین کننده میباشد و فرضیه زیر آزمون میشود :
با انجام آزمون هاسمن و با استفاده از نرم افزار Eviews ver7 آماره این آزمون با درجه آزادی 6 برابر88/19 است که در مقایسه با مقادیر آنها در جدول در سطح اطمینان 99 درصد، فرضیه صفر رد میشود. بنابراین، برای برآورد مدل موجود، تفاوت بین عرض از مبدأ برای واحدهای مقطعی به صورت اثر ثابت عمل میکند.
جدول 4. آزمون هاسمن برای تعیین اثر تصادفی یا ثابت مدل اثر آزادسازی تجارت خدمات مالی بربهرهوری کل عوامل
10- برآورد الگو و تحلیل نتایج تایج بدست آمده از برازش مدل نشان میدهد که علامتهای تمامی ضرایب مطابق با انتظار نظری و در سطح 10 درصد معنادار هستند و قدرت تشریح تعدیل شده مدل رگرسیون برابر 99 درصد میباشد که به معنای این است که متغیرهای مستقل 99 درصد از تغییرات متغیر وابسته را توضیح میدهند.
جدول 5. نتایج تخمین مدل اثر آزادسازی تجارت خدمات مالی بر بهرهوری کل عوامل با روش اثرات ثابت طی سالهای 2009-1995
ضریب شاخص آزادسازی تجارت خدمات مالی با یک وقفه زمانیTS(-1) از لحاظ آماری مثبت و معنا دار برآورد شده است که حاکی از آن است که با فرض ثابت بودن سایر عوامل، یک افزایش 10 درصدی در این متغیر، بهرهوری کل عوامل را بعد از یک سال 09/0 درصد افزایش میدهد. این افزایش اگرچه کوچک است ولی نشان دهنده تأثیر مثبت افزایش آزادسازی تجارت خدمات مالی بر بهرهوری است.کوچک بودن این ضریب عمدتا بدلیل درجه باز بودن کم اقتصاد برخی از کشورهای در حال توسعه در زمینه خدمات مالی است.آزاد سازی تجاری خدمات مالی با یک وقفه زمانی یک ساله بر بهره وری کل عوامل در سطح کلان اقتصاد تاثیر میگذارد، زیرا برای انتقال دانش و فناوری به بانکها و موسسات مالی ، افزایش کارایی در اثر افزایش رقابت و ارتقای کارایی تخصیص منابع مالی در اقتصاد، به مقداری زمان نیاز است. ضریب متغیر سهم صادرات از تولید ناخالص داخلی تأثیر مثبتی بر بهرهوری کل عوامل دارد، یعنی به ازای افزایش 10 درصد در نسبت صادرات، بهرهوری کل عوامل حدود 4/0 درصد افزایش مییابد. ضریب متغیر نرخ ثبت نام ترکیبی مقطع متوسطه و آموزش عالی HC)) از لحاظ آماری معنادار برآورد شده که نشان میدهد با فرض ثابت بودن سایر عوامل، با افزایش 10 درصد در نرخ ثبت نام ترکیبی، بهرهوری کل عوامل را 5/ 0 درصد افزایش مییابد. این افزایش نشان دهنده تأثیر مثبت ارتقای سرمایه انسانی بر بهرهوری کل عوامل است. از طرفی مشاهده میشود ضریب متغیر تعداد اختراعات ثبت شده در یک میلیون نفر جمعیت ( PAT )از لحاظ آماری مثبت و معنادار برآورد شده که حاکی از آن است که با فرض ثابت بودن سایر عوامل، یک افزایش 100 درصدی در این متغیر، بهرهوری کل عوامل را 8/0 درصد افزایش میدهد.کوچک بودن این ضریب عمدتا بدلیل تعداد کم اختراعات در کشورهای در حال توسعه است که ریشه در فضای نامناسب برای نوآوری و ضعف زیرساختهای علمی دارد. همچنین متغیر سهم مخارج دولت از تولید ناخالص داخلی((EG، تأثیری منفی بر بهرهوری کل عوامل دارد، یعنی به ازای کاهش 10 درصدی در سهم مخارج دولت از تولید ، بهرهوری کل عوامل حدود 6/0 درصد افزایش مییابد. بنابراین خصوصیسازی را میتوان یکی از عوامل مهم و تأثیرگذار بر بهرهوری کل عوامل در کشورهای مورد بررسی دانست. گفتنی است، در بین عوامل بررسی شده در مدل، شاخص سرمایه انسانی بیشترین و درجه بازبودن خدمات مالی کمترین تأثیر را بر بهرهوری دارند.
11- نتیجهگیری و پیشنهادات در این پژوهش عوامل موثر بر بهرهوری کل عوامل را با تأکید بر آزادسازی تجارت خدمات مالی در 21 کشور منتخب در حال توسعه و در حال گذار از جمله ایران بررسی کردیم.نتایج مقایسه تطبیقی ایران با سایر کشورهای منتخب در سالهای 2009-1995 نشانگر آن است که ارتقای بهرهوری کل عوامل در تأمین رشد تولید نقشی نداشته است و رشد اقتصاد ایران صرفاً متکی به استفاده بیشتر از منابع بوده است. این درحالی است که میانگین رشد سالانه بهرهوری کل عوامل در مجموعه کشورهای مورد بررسی حدود 1/1 درصد بوده است اما در ایران73/0- درصد میباشد. متوسط شاخص درجه بازبودن خدمات مالی در ایران 19/0درصد بوده و در بین کشورهای مورد بررسی، ایران در رتبه بیستم قرار دارد، در حالی که کشور پاناما با متوسط 41/4 در رتبه اول قرار دارد که بوضوح بیانگر جایگاه نامناسب کشور در تجارت خدمات مالی میباشد و نشان میدهد که نظام مالی فعلی ایران یک نظام مالی بسته است، یعنی نظام مالی به گونهای است که ارائهدهندگان خارجی خدمات مالی امکان حضور در ایران و ارائه خدمات مالی به ایرانیان در شرایط برابر با ارائه دهندگان داخلی مالی را ندارند.گشودن بازارهای مالی داخلی به روی خارجیان پس از آزادسازی مالی موفقیت آمیز و فراهمکردن زمینههای حضور ارائه دهندگان داخلی مالی در بازارهای بینالمللی تجارت خدمات مالی، باعث واردشدن فناوریهای مدرن و جدید میشود. افزون بر این، از طریق توسعه فضای رقابتی در فعالیتهای بانکداری و بیمه، کارایی بخش خدمات افزایش مییابد. همچنین مشاهده شد ایران از نظر شاخصهای متوسط سهم صادرات نسبت به GDP ، متوسط نرخ اختراعات ثبت شده، سرمایه انسانی و متوسط سهم مخارج جاری دولت به GDP در جایگاه مناسبی نسبت به کشورهای مورد بررسی قرار ندارد.اما مهمترین نتایج به دست آمده از برآورد الگو به روش پانل دیتا عبارتند از: 1. در بررسی تأثیر آزادسازی تجارت خدمات مالی بر بهرهوری کل عوامل، مشخص شد که افزایش شاخص فوق تأثیر مثبت و معناداری بر بهرهوری کل عوامل دارد ولی مقدار این تاثیر کم است. این اثر مثبت بیانگر انتقال دانش و فناوری از طریق تجارت خارجی به کشورهای در حال توسعه ، گسترش رقابت در خدمات مالی و ارتقای کارایی تخصیص منابع مالی میباشد. بنابراین ، فرضیه تحقیق مبنی بر اینکه آزادسازی تجارت خدمات تأثیر مثبت و معنیداری بر بهرهوری کل عوامل دارد، پذیرفته میشود. 2. شاخص نسبت صادرات به تولید ناخالص داخلی تأثیر مثبت و معنیداری بر بهرهوری کل عوامل دارد.با افزایش نسبت صادرات به تولید، میزان ظرفیتهای بیکار تولید و بیکاری پنهان نیروی کار کاهش می یابد که نتیجه آن ارتقای بهرهوری است. 3. نرخ ترکیبی ثبتنام دوره متوسطه و دانشگاهی تأثیر مثبت و معناداری بر بهرهوری کل عوامل دارد.این متغیر در مقایسه با متغیرهای دیگر، بیشترین تاثیر را بر بهره وری دارد. بنابراین، ارتقای سرمایه انسانی نقش مهمی در افزایش بهرهوری داشته است. 4. شاخص نسبت تعداد اختراعات ثبت شده در یک میلیون نفر جمعیت به عنوان شاخصی از نوآوری تأثیر مثبت و معنیداری بر بهرهوری کل عوامل دارد. ساختار نظام آموزشی کشورهای در حال توسعه به گونهای است که به خلاقیت و نوآوری توجه چندانی نمیکند. حال آنکه نوآوری و خلاقیت تأثیر زیادی بر بهرهوری دارد. بنابراین، بازنگری در نظام آموزشی کشورهای در حال توسعه با رویکرد ارتقا کیفیت، تناسب با نیاز بازار کار و توسعه خلاقیت و نوآوری ضروری است. 5. سهم مخارج دولت از تولید ناخالص داخلی تأثیر منفی بر بهرهوری کل عوامل دارد.بنابراین،با کوچک سازی اندازه دولت یا کاهش مداخلات غیر ضروری دولت در اقتصاد میتوان به ارتقای بهرهوری در کشورهای مورد بررسی کمک کرد. با توجه به اثرات آزادسازی تجارت خدمات مالی بر ارتقای بهره وری و نقش آن در رشد اقتصادی سایر کشورها، میتوان گفت که آزادسازی تجارت خدمات مالی تحول بزرگی را در اقتصاد جهانی سبب شده است و بی توجهی به دستاوردها و اثرات آن به هیچ وجه منطقی به نظر نمیرسد. بنابراین، برای بهرهگیری از این دستاوردها، پیشنهادات ذیل در جهت آزاد سازی تجاری خدمات مالی توصیه میگردد: 1. فراهم کردن زمینه های حضور موسسات مالی خارجی در داخل کشورهای در حال توسعه( مانند اصلاح قوانین و مقررات داخلی به منظور رفع ممنوعیت های ورود موسسات مالی خارجی در کشورهای در حال توسعه، تسهیل فضای کسب و کار ، ایجاد امنیت سرمایه گذاری و برقراری مشوق های کارآمد برای جذب سرمایه گذاران خارجی ) 2. فراهم کردن زمینه های حضور بیشتر موسسات مالی کشورهای در حال توسعه در بازارهای مالی خارجی(مانند ایجاد رقابت بیشتر در خدمات مالی، بهره گیری از ابزارهای نوین مالی، توسعه بکارگیری فن آوری اطلاعات و ارتباطات) به منظور افزایش بهره وری بخش خدمات مالی و ارتقای توان رقابت آن در بازارهای جهانی) 3. مقررات زدایی در زمینه صادرات و واردات خدمات مالی 4. تسریع در فرایند عضویت کشورهای در حال توسعه در سازمان تجارت جهانی در خاتمه پیشنهاد می شود مطالعاتی در زمینه اثرات آزادسازی تجارت خدمات مالی بر اشتغال در کشورهای در حال توسعه انجام شود تا این کشورها بتوانند آثار این سیاست را بطور کامل ارزیابی نموده و الزامات اجرای موفق آن را فراهم نمایند.
1- استادیار دانشکده اقتصاد و حسابداری دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی .تهران،ایران(نویسنده مسئول) ali.amini@iauctb.ac.ir 2- کارشناس ارشد اقتصاد دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی .تهران ،ایران lotfipourm@gmail.com
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1) اخلاقی، بهروز و بیابانگرد، حسین، (1381) انتقال فناوری و جایگاه آن در سرمایهگذاری خارجی، فصلنامه پژوهشهای اقتصادی دانشگاه تربیت مدرس، ش 4،صص 34-17. 2) اشرف زاده، محمد رضا و مهرگان، نادر،(1387) ،اقتصاد سنجی پنل دیتا، موسسه تحقیقات تعاون دانشگاه تهران. 3) امینی،علیرضا (1384) ، اندازهگیری و تحلیل روندی بهرهوری به تفکیک بخشهای اقتصادی ایران، مجله برنامه و بودجه، شماره 93. 4) امینی، علیرضا و نشاط، حاجی محمد(1384)، برآورد سری زمانی موجودی سرمایه در اقتصاد ایران طی دوره زمانی 1381-1338. مجله برنامه و بودجه، شماره 9. 5) امینی،علیرضا و زهره حجازی آزاد(1387)،تحلیل نقش سرمایه انسانی و تحقیق و توسعه در ارتقای بهرهوری کل عوامل (TFP) در اقتصاد ایران،فصلنامه علمی پژوهشی پژوهشهای اقتصادی ایران.شماره 35. 6) امینی،علیرضا و همکاران(1388)،طرح تدوین گزارش عملکرد بهرهوری اقتصاد ایران در دوره 1385-1375 ،مرکز ملی بهرهوری ایران. 7) بهکیش، مهدی(1385)، اقتصاد ایران دربسترجهانی شدن،چاپ اول،تهران،نشرنی. 8) پروکونپکو، جوزف(1372)، مدیریت بهرهوری، ترجمه محمدرضا ابراهیمی فر، تهران، موسسه کار و امور اجتماعی 9) راستی،محمد(1389)،آزادسازی تجارت خدمات و رشد اقتصادی:تجربه کشورهای عضوWTO، موسسه مطالعات وپژوهش های بازرگانی 10) رومر، دیوید،(1388)"اقتصاد کلان پیشرفته"، ترجمه: مهدی تقوی، تهران، انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات. 11) زاغیان،محمد و عسگری،منصور(1385)،تاثیر آزادسازی تجارت خدمات مالی بر رشد اقتصادی ایران،موسسه مطالعات وپژوهش های بازرگانی،تهران. 12) صباغ کرمانی،مجید;یاوری،کاظم;باسخا،مهدی(1387)،اثر باز بودن بخش خدمات بررشد اقتصادی کشورهای عضوسازمان کنفرانس اسلامی،فصلنامه اقتصاد وتجارت نوین،شماره 1. 13) کمالی اردکانی،مسعود;نصیری،میترا(1383)،تجارت خدمات درسازمان جهانی تجارت،شرکت چاپ ونشر بازرگانی،تهران. 14) نوفرستی، محمد،(1389)، ریشه واحد و همجمعی در اقتصاد سنجی، موسسه خدمات فرهنگی رسا. 15) Asiedu, E and D. Lien. (2011). Democracy, foreign direct investment and natural resources.Journal of International Economics,Volume 84, page 99-111. 16) Beyengiu,J.,)1998(; Mea surement of Human capital Input in Acrosscontries; A New Method and Result,Retrieved Nov.11,2004. 17) Busse,M.(2003).Democracy and FDI, Hamburg Institute of International Economics,International. Paper, 245-260. 18) El Khoury,A.C.,& Savvidaes,A.(2006).Openness in services trade and economic growth,Economic Letters,92(2),277-283. 19) Eschenbach,F., & Hoekman, B.(2006). Services policy reform and economic growth in transition economies.1990-2004, CERP Discussion Paper 2625. 20) Francois, J, F., & Schuknecht, L. (1999). Trade in financial services: pro-competitive effect and growth performance.CERP Discussion Papers 2144. 21) Johnston, jack and Dinardo,John(1997, Econometric Methods, chapter 12,pp 403-404, Fourth Edition,MC Graw Hill,. 22) Miyagawa, T., Y.and Harada, N.(2004).The IT Revolution and productivity Growth in Japan Journal of Japanese and International 23) Putnam, Robert, P.(1995). Bowling Alone: Americas Declining Social capital; Journal of Democracy. 24) Tom lee, S. Y.(2003).Information and communications Technology (ICT) and Spillover: Apanel Analysis. Department of information System, National University of Singapore. 25) Nadiri, M. I and I.R,Prucha.(1996).Estimation of the depreciation rate of physical and R&D capital in the US total manufacturing sector. Economic Inquiry, Volume 34, Issue 1,pages 43-56.UNCTAD statistic 2009. 26) World Development Indicators 2008,the World Bank. 27) WTO, An Introduction to the General Agreement on Trade in Services(GATS),1999 <www.wto.org/english/ tratop-e/serv-e/ gsinter-e.doc>. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 3,192 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 1,345 |