تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 10,005 |
تعداد مقالات | 83,623 |
تعداد مشاهده مقاله | 78,424,831 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 55,450,263 |
تاثیر سه روش همزمانسازی فحلی اوسینک، کوسینک و پروستاگلاندین بر میزان باروری گاوهای شیری مبتلا به کاهش باروری | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آسیبشناسی درمانگاهی دامپزشکی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 2، دوره 8، 4 (32) زمستان، اسفند 1393، صفحه 631-636 اصل مقاله (536.14 K) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله علمی پژوهشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
حبیب چراغی* 1؛ خسرو پارسائی مهر1؛ علی حسین خانی2؛ صادق علیجانی3؛ حسین دقیق کیا3 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1کارشناس ارشد واحد دامپروری ایستگاه تحقیقاتی و آموزشی خلعت پوشان دانشکده کشاورزی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2استادیار گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
3دانشیار گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
هدف از مطالعه حاضر مقایسه برنامههای همزمانسازی فحلی اوسینک، کوسینک و پروستاگلاندین بر نرخ باروری گاوهای شیری دارای مشکل آبستنی بود. بدین منظور از 51 رأس نژاد گاو شیری هلشتاین با متوسط تعداد زایش 7-1 استفاده گردید. گاوهای موجود در گروه اوسینک (10=n) در روز صفر، 7 و 9 دوره آزمایشی به ترتیب 15 میکروگرم آلارین استات، یک دوز پروستاگلاندین F2aبه میزان 500 میکروگرم کلوپروستنول به طریق عضلانی دریافت کرده و 16 ساعت پس از آخرین تزریق، با استفاده از اسپرم منجمد تلقیح مصنوعی شدند. برای گاوهای موجود در گروه آزمایشی کوسینک (27=n) همان رویه انجام شد، با این تفاوت که تلقیح مصنوعی بلافاصله پس از آخرین تزریق انجام گردید. دامهای مربوط به گروه پروستاگلاندین (14=n) در روز صفر و 12 دوره آزمایشی، هر بار 500 میکروگرم کلوپروستنول به طریق عضلانی دریافت کرده و 72 ساعت پس از آخرین تزریق، تلقیح مصنوعی شدند. تشخیص آبستنی دامهای تلقیح شده 60 روز بعد از تلقیح بر اساس ملامسه از راه توشه رکتال صورت پذیرفت. برای ارزیابی معنیدار بودن تیمارهای آزمایشی بر میزان آبستنی، با استفاده از رویه لجستیک نرمافزار SAS 9.1 اثر تیمار، فصل، شکم زایش، حیوان، سن و روزهای باز مورد ارزیابی قرار گرفت. آنالیز متغیرهای مربوط به حیوان و اثرات اندازهگیری شده بر آبستنی نشان داد که اثر هیچیک از عوامل مورد بررسی معنیدار نبودند. از اینرو نمیتوان بیان کرد کدامیک از روشهای همزمانسازی فحلی جهت افزایش نرخ باروری مناسب میباشد. دستیابی به مناسبترین روش از بین برنامههای اوسینک، کوسینک و پروستاگلاندین، انجام مطالعات بیشتر و بهکارگیری تعداد تکرار زیاد را طلب میکند. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نرخ باروری؛ اوسینک؛ کوسینک؛ پروستاگلاندین؛ گاو شیری | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقدمه همزمانسازی فحلی یک برنامه موثر قابل استفاده در گلههای گاو شیری در سرتاسر جهان میباشد به نحوی که، درصد بالایی از دامهای مورد نظر در محدوده زمانی تعیین شده فحلی را نشان داده و بر اساس ظهور علایم فحلی و یا بدون توجه به آن تلقیح میگردند (Yilmazbas-Mecitoglu et al., 2014). در این راستا عواملی مانند هزینههای اصلی و جانبی مثل هزینههای دارو را باید در نظر گرفت و سعی نمود با صرف حداقل زمان و هزینه بهترین عملکرد را بهدست آورد (et al., 2006 Stevenson). یک برنامه همزمانی فحلی موفق باید بتواند مدت زمان روزهای باز (open days) را کاهش داده و از به هدر رفتن زمان، از دست رفتن آبستنی و ضرر و زیانهای اقتصادی جلوگیری کند (Karami Shabankareh et al., 2010). برنامه مناسب همزمانسازی فحلی، تحلیل جسم زرد و ظهور موج جدید رشد فولیکولی را به منظور حصول همزمانی فحلی متراکم و بدون مخاطره، تحقق میبخشد (Geary et al., 2001). علاوه بر این، به صورت ساده، کم هزینه، با دوره درمانی کوتاه و حداقل استرس وارده به دام انجام میگردد (Karami Shabankareh et al., 2010). روشهای مختلفی برای همزمانسازی فحلی وجود دارد که از آن جمله میتوان به روشهای پروژستین (Progestin)، پروستاگلاندین (Prostaglandin)، پروژستین با پروستاگلاندین، پروژستان با پروستاگلاندین و GnRH، پروستاگلاندین با GnRH، استرادیول با پروژسترون، اوسینک (Ovsynch)، کوسینک (Co-Synch)، پرهسینک (Presynch) بهعلاوه اوسینک و سیدر اشاره نمود (Youssefi et al., 2013; Geary et al., 1998). در بعضی موارد علیرغم اینکه برنامه همزمانسازی فحلی درصد آبستنی پایینی نسبت به روش رایج (مشاهده فحلی و تلقیح) دارد، ولی با این وجود، تعداد آبستنی کل گله در طول یک سال، در برنامه همزمانسازی فحلی بیشتر میباشد (et al., 2001 Geary). گزارشات زیادی مبنی بر مثبت بودن باروری در گاوهای سالم به هنگام بهکارگیری از روشهای اوسینک و کوسینک (Geary et al., 1998 ; Karami Shabankareh et al., 2010 et al., 2006; Stevenson Yilmazbas-Mecitoglu et al., 2014;) ارائه شده است، ولی در خصوص گاوهای دارای مشکل آبستنی مطالعات علمی قابل توجهی صورت نگرفته است. از اینرو مطالعه حاضر، به منظور ارزیابی تاثیر سه روش همزمان سازی فحلی اوسینک، کوسینک و پروستاگلاندین بر باروری گاوهای دارای مشکل آبستنی انجام گردید.
مواد و روشها این مطالعه در واحد گاوداری مجموعه تحقیقاتی خلعتپوشان وابسته به دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز اجرا گردید. گاوهای استفاده شده در این مطالعه شامل گاوهایی میشدند که بر اساس سوابق و اطلاعات تولیدمثلی ثبت شده، دارای مشکلات آبستنی مثل متریت، آندومتریت و سقط جنین بودند. در نهایت 51 رأس گاو شیری با تعداد شکم زایش 7-1 و امتیاز بدنی 5/0±2، با چرخه فحلی غیرطبیعی (که در مورد تعداد زیادی از آنها بیش از 100 روز از زمان زایش سپری شده بود) بر اساس شکم زایش به صورت تصادفی گروهبندی شدند. زمان انجام آزمایش در هر چهار فصل بهار، تابستان، پائیز و زمستان بوده و اجرای آن در طی سالهای 1388 تا 1392 صورت گرفته است. روشهای همزمانسازی فحلی استفاده شده شامل روش اوسینک (10 رأس)، کوسینک (27 رأس) و پروستاگلاندین (14 رأس) میشدند. دامهای گروه اول آزمایشی (اوسینک) در روز صفر، 7 و 9 دوره آزمایشی به ترتیب 15میکروگرم آلارین استات (شرکت داروسازی ابوریحان، ساخت ایران)، یک دوز پروستاگلاندین F2a به میزان 500 میکروگرم کلوپروستنول (Australia, PAR, estroPlan (Cloprostenol، به صورت عضلانی دریافت کرده و 16 ساعت پس از آخرین تزریق، با استفاده از اسپرم منجمد تلقیح مصنوعی شدند. برای گاوهای موجود در گروه آزمایشی کوسینک همان رویه انجام شد، با این تفاوت که تلقیح مصنوعی بلافاصله پس از آخرین تزریق انجام گردید. دامهای مربوط به گروه پروستاگلاندین در روز صفر و 12 دوره آزمایشی، هر بار 2 میلیلیتر PGF2α به طریق عضلانی دریافت کرده و 72 ساعت پس از آخرین تزریق، تلقیح مصنوعی شدند (et al., 1998 Geary). تشخیص آبستنی دامهای تلقیح شده 60 روز پس از تلقیح بر اساس ملامسه از راه توشه رکتال (بزرگ شدن یک طرفی شاخ رحم، متموج بودن و تشخیص کیسه وزیکول آمینوتیک) انجام گردید. جهت تجزیه دادههای بهدست آمده از رویه لجستیک نرمافزار SAS 9.1 ویراش 2003 استفاده شد. مدل آماری به صورت ذیل بود که 4 عامل اثر تیمار، فصل، تعداد شکم زایش و حیوان، به عنوان متغییر اصلی و 2 عامل اثر سن و روزهای باز به صورت متغییر کمکی در مدل قرار گرفتند.
Yijklm=μ+Ti+Sj+Pk+Al+eijklm Yijklm: مقدار هر مشاهده μ: میانگین جامعه Ti: اثر تیمار Sj: اثر فصل Pk: اثر شکم زایش Al: اثر حیوان eijklm: اثر باقیمانده یا خطای تصادفی
یافتهها مقایسه میانگین اثر تیمارها بر نرخ باروری گاوها در جدول 1 نشان داده شده است. همچنان که جدول 1 نشان میدهد تاثیر اوسینک 50، کوسینک 14/48 و نیز تاثیر پروستاگلاندین 28/64، درصد در باروری میباشد. از لحاظ درصد باروری اختلاف معنی داری بین تیمارهای مختلف مشاهده نشد. اثر سایر عوامل دخیل بر نرخ باروری اعم از اثر سن، شکم زایش، فصل و روزهای باز بر نرخ باروری گاوها در جداول 2 و 3 بیان شده است. هیچ یک از عوامل ذکر شده تاثیر معنیداری بر نرخ باروری نداشت. جدول 4 نتایج رگرسیون لجستیک بر عوامل موثر بر باروری گاوهای دارای مشکل آبستنی را نشان میدهد. اثر حیوان و سن تاثیر معنیداری بر باروری گاوهای دارای مشکل آبستنی نداشت.
جدول 2- اثرات سن و شکم زایش بر نرخ باروری گاوهای مورد آزمایش (برحسب درصد)
جدول 3– اثر فصل و روزهای باز بر نرخ باروری گاوهای مورد آزمایش (بر حسب درصد)
OD: روزهای باز
جدول 4- نتایج رگرسیون لجستیک بر روی عوامل موثر بر باروری گاوهای دارای مشکل آبستنی
:df درجه آزادی خطای آزمایشی، Chi-Square: آزمون مجذور کای، Pr>ChiSq: معنیدار بودن یا معنی دار نبودن آزمون
بحث و نتیجهگیری یافتههای این تحقیق نشان میدهد که بهکارگیری روشهای مختلف همزمانسازی فحلی تاثیری بر نرخ باروری گاوهای دارای مشکل آبستنی ندارد. علت آن در درجه اول میتواند مربوط به استفاده از مدل رگرسیون لجستیک در این گونه صفات باشد، به این صورت که در مورد صفات گسسته که در اغلب آنها پاسخ به صورت یک موفقیت یا شکست بیان میشود (مثل آبستنی یا عدم آبستنی)، از رگرسیون لجستیک به جای رگرسیون خطی استفاده میگردد و نتیجه آن تنها مشخصکننده دو پاسخ مثبت و منفی میباشد. از اینرو، غیرمعنیدار بودن عوامل مورد بررسی در این مدل تا حدودی قابل پیشبینی میباشد. علیرغم غیرمعنیدار بودن تیمارهای آزمایشی، روش پروستاگلاندین با 28/64 درصد، آبستنی بیشتری نسبت به روش اوسینک (با 00/50 درصد) و روش کوسینک (با 14/48 درصد) داشت. کاسیمانیکام و همکاران در سال 2005 میزان آبستنى متعاقب بکارگیرى اوسینک و سیدر+ اوسینک را به ترتیب 3/48 و 8/51 درصد گزارش کردند (Kasimanickam et al., 2005). کیم و همکاران در سال 2003 نیز میزان آبستنی برای دو روش مذکور را به ترتیب 6/20 و 2/41 درصد اعلام کردند (Kim et al., 2003). در هر دو گزارش، پایین بودن درصد آبستنی روش اوسینک را مربوط به بروز فحلیهای خفیف و نیز تحلیل رفتن ناقص جسم زرد بیان کردند. استیونسون و همکاران در سال 2006 اظهار داشتند که بهکارگیرى روش اوسینک به همراه پروژسترون، در گاوهایى که میزان پروژسترون خون پائینى قبل از تزریق پروستاگلاندین دارند، باعث افزایش میزان باروری شده و ممکن است در ایجاد و همزمانى فحلى در گاوهاى آنستروس شیرى مفید باشد (Stevenson et al., 2006). با این وجود، این اثر ثابت نبوده و در همه گاوهاى تحت درمان مشاهده نشده است. نتایج رگرسیون لجستیک چنین نشان میدهد که عواملی مانند اثر حیوان و سن تاثیر معنیداری بر باروری گاوها ندارد. با وجود معنیدار نبودن اثرات بررسی شده، اثر حیوان و اثر سن به ترتیب کمترین و بیشترین سطح را در بین اثرات مورد مطالعه به خود اختصاص میدهند. در تفسیر نتایج روشهای اوسینک و کوسینک میتوان به اثرات GnRH بر ظهور موج فولیکولی جدید اشاره نمود. به این صورت که اگر تجویز GnRH بعد از انتخاب فولیکول غالب باشد، منجر به تخمکگذاری و ظهور موج فولیکولی جدید میگردد، ولی چنانچه این تجویز قبل از انتخاب فولیکول غالب باشد، تاثیری بر موج فولیکولی نخواهد داشت. از اینرو GnRH فقط در مواقعی که فولیکول غالب وجود داشته باشد، قادر به همزمان کردن موج فولیکولی خواهد بود. با توجه به اینکه اثرات متفاوت GnRH بر موج رشد فولیکولى، منجر به بروز نتایج مختلف در برنامههای همزمانى فحلى میشود، از اینرو میتوان نتایج متفاوت بهدست آمده در تحقیق حاضر را توجیه نمود (رستگارنیا و انورى، 1389). به دلیل معنیدار نبودن تفاوت بین روشهای همزمانسازی فحلی در این مطالعه، در نهایت می توان گفت که انجام مطالعات بیشتر و به کار گیری تعداد تکرار زیاد، زمینه را برای دست یابی به مناسب ترین روش از بین برنامههای اوسینک، کوسینک و پروستاگلاندین، مهیا میکند.
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 19,063 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 1,126 |