تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 9,997 |
تعداد مقالات | 83,560 |
تعداد مشاهده مقاله | 77,801,235 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 54,843,892 |
مطالعه اثرات محافظتی رزوراترول بر انفارکتوس تجربی میوکارد ایجاد شده توسط ایزوپروترنول در موش صحرایی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آسیبشناسی درمانگاهی دامپزشکی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 2، دوره 8، 3 (31) پاییز، آذر 1393، صفحه 537-548 اصل مقاله (966.23 K) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله علمی پژوهشی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
داریوش مهاجری* 1؛ علیرضا منادی2؛ غفور موسوی3؛ امیرپرویز رضایی صابر3 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1استاد گروه آموزشی پاتوبیولوژی، دانشکده دامپزشکی، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2دانشیار گروه آموزشی پاتوبیولوژی، دانشکده دامپزشکی، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
3استادیار گروه آموزشی علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
انفارکتوس میوکارد که خصوصیات مکانیکی، الکتریکی، ساختاری و بیوشیمیایی سیستم قلب را تحت تاثیر قرار میدهد، یکی از دلایل مرگ و میر در کشورهای توسعه یافته بهشمار میرود. هدف این مطالعه ارزیابی اثرات محافظتی رزوراترول در برابر انفارکتوس حاد میوکارد ایجاد شده توسط ایزوپروترنول در موش صحرایی میباشد. بدین منظور، تعداد 40 سر موش صحرایی نر ویستار بهطور تصادفی به چهار گروه برابر شامل: 1-گروه شاهد، 2- تیمار با رزوراترول، 3- تیمار با ایزوپروترنول و 4- تیمار با ایزوپروترنول بهعلاوه رزوراترول تقسیم شدند. ایزوپروترنول (mg/kg85) در دو روز متوالی به فاصله 24 ساعت به طور زیرجلدی و رزوراترول (mg/kg 20) به طور داخل صفاقی به مدت 30 روز متوالی تزریق شد. در پایان، نمونه خون جهت اندازهگیری بیومارکرهای قلب شامل کراتین کیناز-MBو لاکتات دهیدروژناز اخذ شد. سپس همه موشها جهت آسیبشناسی بافتی و تعیین وضعیت آنتیاکسیدانی عضله قلب، با سنجش میزان مالوندیآلدئید و فعالیت آنزیمهای سوپراکسید دیسموتاز، کاتالاز و گلوتاتیون پراکسیداز آسانکُشی شدند. در مشاهدات ریزبینی، عضله قلب گروه تیمار با ایزوپروترنول دچار تغییرات شدید دژنراتیو و نکروز شده بود، در حالیکه رزوراترول آسیب نکروتیک قلب را کاهش داد. مقادیر سوپراکسید دیسموتاز، کاتالاز و گلوتاتیون پراکسیداز قلب در گروه تیمار با ایزوپروترنول بهطور معنیداری (01/0>p) کاهش یافت ولی در گروه تیمار با رزوراترول بهعلاوه ایزوپروترنول بهطور معنیداری (05/0>p) افزایش یافت. رزوراترول مقدار مالوندیآلدئید را که در اثر تیمار با ایزوپروترنول افزایش یافته بود، بهطور معنیداری (05/0>p) کاهش داد. نتایج نشان داد رزوراترول با خواص آنتیاکسیدانی خود قلب موشهای صحرایی را از آسیب ایسکمیک ناشی از ایزوپروترنول محافظت میکند. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
ایزوپروترنول؛ انفارکتوس قلب؛ رزوراترول؛ موش صحرایی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقدمه سکتههای قلبی و عواقب ناشی از آن یکی از دلایل مرگ و میر در کشورهای توسعه یافته به شمار میرود (Levy and Feinleib, 1984). انفارکتوس میوکارد پدیده پیچیدهای است که خصوصیات مکانیکی، الکتریکی، ساختاری و بیوشیمیایی سیستم قلب را تحت تاثیر قرار میدهد (Petrich et al., 1996). انفارکتوس میوکارد موقعی رخ میدهد که نکروز عضله قلب به دلیل عدم تعادل طولانی مدت بین اکسیژنرسانی و میزان تقاضای عضله قلب برای اکسیژن رخ دهد (Lopez and Murray, 1998). در میان مکانیسمهای مختلف، تجمع رادیکالهای آزاد در پاتوفیزیولوژی انفارکتوس حاد میوکارد موثر قلمداد شده است (Zhou et al., 2008). ایزوپروترنول (Isoproterenol) یک آگونیست بتا-آدرنوسپتور است که با ایجاد عدم تعادل بین اکسیدانها و آنتیاکسیدانها در میوکارد باعث سکته قلبی میشود (Rajadurai and Prince, 2006; Rathore et al., 1998). درمانهای رایج برای انفارکتوس میوکارد شامل استفاده از مهار کنندههای آنژیوتانسین کانورتینگ آنزیم (Angiotensin Converting Enzyme, ACE)، آنتاگونیستهای گیرنده بتا-آدرنرژیک و عوامل ضد پلاکتی میباشد. به هر حال، با توجه به میزان مرگ و میر بالا در پی انفارکتوس قلب، عوامل موجود و در دسترس برای دارودرمانی این عارضه و کنترل تلفات ناشی از آن کافی به نظر نمیرسد. از سوی دیگر، مواد بیولوژیک شاخهای از فارماکوتراپی مدرن بیماریها را تشکیل میدهند. اگر چه عوامل دارویی متنوعی برای درمان انواع بیماریها وجود دارد، لکن اغلب بیماران قادر به تحمل اثرات جانبی داروهای شیمیایی نیستند و از سوی دیگر اکثر مواد بیولوژیک با منشا طبیعی اثرات جانبی بسیار اندکی روی بیماران به جای میگذارند. بنابراین استفاده از درمانهای جدید و تکمیلی برای درمان سکتههای قلبی و کنترل عوارض از آن به خصوص در کشورهای پیشرفته مورد بحث میباشد (Nandave et al., 2007). آنتیاکسیدانهای متعددی برای ارزیابی اثرات محافظتی احتمالی آنها در برابر انفارکتوس حاد میوکارد مورد آزمایش قرار گرفتهاند (Buttros et al., 2009; Suchalatha and Shyamala, 2004). آنتیاکسیدانها تشکیل گونههای فعال اکسیژن را کاهش داده و بدینوسیله باعث محافظت از میوسیتها میشوند (Peer et al., 2008). رزوراترول (3,5,4'-trihydroxy-trans-stilbene) یک فیتوآلکسین طبیعی است (Jeandet et al., 1991; Oktem et al.2010) که حداقل در 27 گونه گیاهی یافت میشود (Jeandet et al., 1991). تحقیقات نشان داده است که رزوراترول دارای اثرات ضد التهابی، آنتیاکسیدانی و ضد دیابتی میباشد (Su et al., 2006; Collodel et al., 2011). نشان داده شده است که اثرات کاهش در پراکسیداسیون لیپیدی رزوراترول بسیار قویتر از سایر فنولها نظیر اپیکاتچین (epicatechin)، کاتچین (catechin) و کوئرستین (quercetin) میباشد (Shingai et al., 2011). همچنین نشان داده شده است که رزوراترول آسیب DNA را توسط پاکسازی رادیکالهای هیدروکسیل کاهش میدهد. در مطالعه دیگری مشخص شده است که رزوراترول آپوپتوز سلوهای زایای بیضه را بهطور معنیداری کاهش میدهد (Uguralp etal., 2005). با توجه به اثرات آنتیاکسیدانی رزوراترول، گمان میرود این ماده بتواند بافت عضله قلب در انفارکتوس ایجاد شده در اثر رزوراترول محافظت کند. در هر صورت با توجه به بررسی منابع، مطالعهای در رابطه با اثرات محافظتی رزوراترول در برابر انفارکتوس میوکارد ایجاد شده در اثر رزوراترول در موش صحرایی وجود ندارد. بنابراین، تحقیق حاضر برای اولین بار جهت ارزیابی اثرات محافظتی رزوراترول در برابر انفارکتوس حاد میوکارد ایجاد شده در اثر رزوراترول در موش صحرایی طراحی گردید.
مواد و روشها مطالعه حاضر از نوع تجربی آزمایشگاهی بوده و در سال 1393 در مرکز تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی تبریز انجام شد. در این مطالعه کلیه ملاحظات اخلاقی و پروتکلهای کار روی حیوانات آزمایشگاهی مورد تائید کمیته نظارت بر حقوق حیوانات آزمایشگاهی بود. برای انجام این مطالعه، از تعداد 40 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار با وزن 25±200 گرم و در محدوده سنی 7-6 هفته استفاده شد. شرایط تغذیه و نگهداری برای تمام گروهها یکسان و به صورت 12 ساعت روشنایی/تاریکی و دمای 2±21 درجه سلسیوس بود. جیره غذایی یکسان و آب نیز بهطور آزاد در دسترس قرار گرفته و پس از یک هفته عادت به شرایط جدید، آزمایش شروع شد. همه تیمارها بین ساعات 1 تا 6 بعد از ظهر اجرا شد. موشها بهطور تصادفی به 4 گروه مساوی تقسیم شدند. گروه اول (Control) به عنوان شاهد در نظر گرفته شد و نرمال سالین را به میزان ml/kg 10 به شکل داخل صفاقی به مدت 30 روز دریافت کرد. گروه دوم (RES) رزوراترول (Sigma Chemicals, St Louis, US) را به میزان mg/kg 20 در ml/kg 10 نرمال سالین به شکل تزریق داخل صفاقی و به مدت 30 روز دریافت کرد (Yulug et al., 2013). گروه سوم (ISO) ایزوپروترنول (Sigma Chemicals, St Louis, US) را در دو روز اول (روزهای 1 و 2 مطالعه) به فاصله 24 ساعت با تزریق زیرجلدی با دز mg/kg 85 و نرمال سالین (ml/kg 10) را از راه داخل صفاقی به مدت 30 روز دریافت کرد (Li et al., 2006). گروه چهارم (RES+ISO) ایزوپروترنول (mg/kg 85) را به فاصله 24 ساعت در روزهای 1 و 2 از راه تزریق زیرجلدی و رزوراترول (mg/kg 20) را به مدت 30 روز از راه داخل صفاقی دریافت کرد. 24 ساعت پس از آخرین تیمار موشها وزنکشی شده و نمونه خون جهت ارزیابی بیومارکرهای قلب شامل کراتین کیناز-MB (CK-MB) و لاکتات دهیدروژناز از سینوس پشت کره چشم (Retro-orbital plexus) اخذ گردید. نمونههای خون با سرعت 4000 دور در دقیقه به مدت 10 دقیقه سانتریفیوژ شد و اندازهگیری مارکرها به روش اسپکتروفتومتری با استفاده از کیتهای تجارتی (Randox Laboratories Ltd, UK) انجام شد. سپس همه موشها همزمان با ایجاد دررفتگی در مهرههای گردن (Cervical dislocation) به راحتی کشته شدند. قلب موشها جدا و وزن آنها اندازهگرفته شد. برای تعیین وضعیت آنتیاکسیدانی، قسمتی از عضله قلب سریعاً جدا و در سالین بسیار سرد شستشو و هموژنات 10% در 15/1% (w/v) کلرور پتاسیم تهیه شد. هموژنات با سرعت 7000 دور در دقیقه و به مدت 10 دقیقه در دمای 4 درجه سانتیگراد سانتریفیوژ شده و محلول رویی جهت سنجش میزان پراکسیداسیون لیپیدی از طریق اندازهگیری مقدار مالوندیآلدئید (MDA malondialdehyde;) و همچنین برای اندازهگیری فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدانی سوپراکسید دیسموتازSOD) superoxide dismutase;)، کاتالاز (CAT catalase;) و گلوتاتیون پراکسیداز (GPX glutathione peroxidase;) مورد استفاده قرار گرفت. فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدانی مورد مطالعه و میزان MDA با استفاده از کیتهای تجاری موجود (Nanjing Jiancheng Bioengineering Institute, Nanjing, China) و طبق دستورالعمل شرکت تولید کننده کیت انجام شد. مقدار MDA بافتی به صورت نانومول مالوندیآلدئید (nmol) در میلیگرم پروتئین و فعالیت آنتیاکسیدانی به صورت واحدهای قراردادی در میلیگرم پروتئین عنوان گردید. پراکسیداسیون چربی در عضله قلب با روش رنگ سنجی (colorimetrically) به وسیله اندازهگیری TBARS (thiobarbituric acid reacting substances) طبق روش فراگا و همکاران (1988) انجام شد (Fraga et al., 1988). بهطور خلاصه: 1/0 میلی لیتر هموژنات بافتی با 2 میلیلیتر معرف(Thiobarbituric acid)TBA-( trichloroacetic acid)TCA-Hcl (37% TBA، 25/0 مول HCL و 15% TCA، به نسبت 1:1:1) مخلوط و پس از 15 دقیقه قرارگیری در بن ماری جوش، خنک گردید و در g 3500 به مدت 10 دقیقه در دمای اتاق سانتریفیوژ شد. شدت جذب محلول رویی شفاف در nm 535 در مقابل بلانک اندازهگیری گردید. مقادیر به صورت نانومول بر100 گرم بافت بیان شدند. فعالیت سوپراکسید دیسموتاز توسط روش نیشیکیمی و همکاران تعیین گردید (Nishikimi et al., 1972). در حدود 5 میکروگرم از پروتئینهای تام هر یک از هموژناتهای قلب با بافر پیروفسفات سدیم، فنازین متوسولفات (PMT phenazine methosulfate;) و نیترو-بلو تترازولیوم (Nitro-blue Tertazolium; NBT) مخلوط گردید. واکنش با افزودن نیکوتینآمیدآدنین دینوکلئوتید (Nicotinamide-adenine dinucleotide; NADH) آغاز شد. مخلوط واکنش در دمای 30 درجه سلسیوس به مدت 90 ثانیه انکوبه و با افزودن 1 میلیلیتر اسید استیک گلاسیال متوقف گردید. شدت جذب مخلوط رنگزای تشکیل شده در nm560 اندازهگیری شد. هر واحد از فعالیت سوپراکسید دیسموتاز به صورت غلظت آنزیم مورد نیاز برای ممانعت از تولید رنگ تا 50 درصد در 1 دقیقه، تحت شرایط مطالعه، تعیین گردید. فعالیت کاتالاز توسط روش کلایبورن و بر اساس تجزیه پراکسید هیدروژن در nm240، مورد سنجش قرار گرفت (Claiborne 1985). به طور خلاصه، مخلوط مورد سنجش متشکل از 95/1 میلی لیتر بافر فسفات (7M, pH= 05/0)، 1 میلی لیتر پرکسید هیدروژن (M 019/0) و 05/0 میلی لیتر PMS (10%) در حجم نهایی 3 میلیلیتر بود. تغییرات در جذب، در nm240 اندازهگیری شد. در نهایت نتیجه به شکل "فعالیت کاتالاز در دقیقه" محاسبه گردید. فعالیت گلوتاتیون پراکسیداز با استفاده از روش روتروک و همکاران (Rotruck et al., 1973) و بر اساس واکنش ذیل مورد سنجش قرار گرفت. H2O2 + 2GSH (گلوتاتیون احیاء) → 2H2O + GSSG(گلوتاتیون اکسید) گلوتاتیون پراکسیداز، در هموژنات بافتی، گلوتاتیون را اکسیده کرده که به طور هم زمان پراکسید هیدروژن به آب احیاء میگردد. این واکنش پس از 10 دقیقه توسط تریکلرواستیک اسید متوقف و گلوتاتیون باقیمانده توسط محلول دیتیوبیس نیتروبنزوئیک اسید (Dithiobis nitrobenzoic acid; DTNB) مجدداً فعال گردیده و منجر به تشکیل ترکیب رنگی میگردد که با اسپکتروفتومتر در nm420 اندازهگیری میشود. مخلوط واکنشگر متشکل از 2/0 میلیلیتر اتیلن دیآمین تترا-استیک اسید (ethylenediamine tetra-acetic acid; EDTA) mM8/0، 1/0 میلیلیتر آزید سدیم (sodium azide) mM10، 1/0 میلیلیتر پراکسید هیدروژن mM5/2 و 2/0 میلیلیتر هموژنات بود که در 37 درجه سانتیگراد به مدت 10 دقیقه انکوبه گردید. واکنش با افزودن 5/0 میلی لیتر تریکلرواستیک اسید 10 درصد متوقف و لولهها با 2000 دور در دقیقه به مدت 15 دقیقه سانتریفیوژ شدند. 3 میلی لیتر دی سدیم هیدروژن mM 8/0 و 1/0 میلیلیتر DTNB 04/0 درصد به محلول شناور افزوده شد و بلافاصله رنگ حاصله در nm420 اندازهگیری شد. فعالیت گلوتاتیون پراکسیداز به صورت میلی گرم پروتئین/دقیقه/میکرومول گلوتاتیون اکسید بیان گردید. آسیبشناسی بافتی قلب موشهای مورد آزمایش با رنگ آمیزی هماتوکسیلین-ائوزین انجام شد. قسمتی از بافت قلب موشها در فرمالین بافری 10 درصد پایدار شد و از نمونههای پایدار شده در فرمالین با استفاده از شیوههای رایج پاساژ بافت و تهیه مقاطع هیستولوژی، برشهایی با ضخامت 5 میکرون و رنگ آمیزی معمول هماتوکسیلین- ائوزین تهیه شد. مشاهدات میکروسکوپی با بزرگنمایی 100× و در 5 میدان میکروسکوپی از هر برش، بهطور تصادفی با میکروسکوپ نوری مدل Nikon (ECLIPSE E200، ساخت کشور ژاپن) انجام شد. تحلیل آماری دادهها برای تحلیل دادهها از نرمافزار SPSS-17 استفاده شد. دادههای بهدست آمده کمّی، به صورت میانگین±انحراف معیار (mean±SD) ارائه و اختلاف معنیدار بین گروهها توسط آزمون آماری آنالیز واریانس یکطرفه (ANOVA) و آزمون تعقیبی توکی (tukey) مورد بررسی قرار گرفت. در مورد دادههای هیستوپاتولوژی برای مقایسه نتایج درجهبندی شده آسیب بافت قلب اختلاف معنیداری توسط آزمون ناپارامتری کروسکال والیس (kruskal-wallis) و سپس آزمون یو من-ویتنی (mann-whitney u test) برای ارزیابی مقایسهای دو به دو، مورد استفاده قرار گرفت. اختلافات در سطح 05/0p< معنیدار تلقی شدند.
یافتهها تاثیر ایزوپروترنول و رزوراترول بر وزن بدن و وزن قلب موشهای صحرایی مورد مطالعه در جدول 1 نشان داده شده است. اختلاف معنیداری از لحاظ وزن بدن بین گروههای مورد مطالعه وجود نداشت، هرچند که کاهش اندک و غیرمعنیدار در وزن بدن موشهای گروه تیمار با ایزوپروترنول مشاهده شد. تیمار با ایزوپروترنول بهطور معنیداری وزن قلب موشها را در مقایسه با گروههای شاهد و تیمار با رزوراترول افزایش داد (01/0p<). در گروه تیمار با ایزوپروترنول بهعلاوه رزوراترول، رزوراترول وزن قلب موشها را در مقایسه با گروه تیمار با ایزوپروترنول بهطور معنیداری کاهش داد (05/0p<).
جدول 1- تاثیر رزوراترول بر وزن بدن و وزن قلب در موشهای صحرایی مورد مطالعه
مقادیر بهصورت میانگین ± انحراف معیار برای 10 سر موش صحرایی در هر گروه ارائه شده است. a : دارای اختلاف معنیدار در مقایسه با گروه شاهد (01/0p<). b : دارای اختلاف معنیدار در مقایسه با گروه تیمار با ایزوپروترنول (05/0p<).
تاثیر ایزوپروترنول و رزوراترول بر آنزیمهای مارکر سرمی قلب موشهای صحرایی مورد مطالعه در جدول 2 نشان داده شده است. در گروه تیمار با ایزوپروترنول افزایش معنیداری در مقادیر سرمی کراتین کیناز-MB (creatine kinase-MB) و لاکتات دهیدروژناز (LDH) در مقایسه با گروه شاهد ایجاد شد (01/0p<)، در حالی که تیمار با رزوراترول مقادیر افزایش یافته مارکرهای سرمی مذکور را بهطور معنیداری کاهش داد (01/0p<).
جدول 2- تاثیر رزوراترول بر آنزیمهای مارکر سرمی قلب در موشهای صحرایی مورد مطالعه
مقادیر بهصورت میانگین ± انحراف معیار برای 10 سر موش صحرایی در هر گروه ارائه شده است. a : دارای اختلاف معنیدار در مقایسه با گروه شاهد (01/0p<). b : دارای اختلاف معنیدار در مقایسه با گروه تیمار با ایزوپروترنول (05/0p<).
فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدانی SOD، CAT و GPx و MDA در جدول 3 نشان داده شده است. فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدانی SOD، CAT و GPx در بافت قلب موشهای صحرایی گروه تیمار با ایزوپروترنول کاهش معنیداری در مقایسه با گروه شاهد داشت (01/0p<). علاوه بر این، افزایش معنیداری در سطح MDA، بهعنوان شاخص استرس اکسیداتیو، در بافت قلب موشهای صحرایی گروه تیمار با ایزوپروترنول مشاهده شد (01/0p<). موشهای صحرایی گروه تیمار با رزوراترول که تنها رزوراترول را دریافت کرده بودند، تغییر قابل توجهی در فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدانی قلب نشان ندادند. در گروه تیمار با ایزوپروترنول بهعلاوه رزوراترول، درمان با رزوراترول افزایش معنیداری را در فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدانی SOD، CAT و GPx در مقایسه با گروه تیمار با ایزوپروترنول ایجاد کرد (05/0p<). همچنین در این گروه، درمان با رزوراترول باعث افزایش معنیدار میزان MDA در بافت قلب موشهای صحرایی در مقایسه با گروه تیمار با ایزوپروترنول شد (05/0p<).
جدول 3- تاثیر رزوراترول بر آنتیاکسیدانهای قلب در موشهای صحرایی مورد مطالعه
مقادیر بهصورت میانگین ± انحراف معیار برای 10 سر موش صحرایی در هر گروه ارائه شده است. a: دارای اختلاف معنیدار در مقایسه با گروه شاهد (01/0p<). b: دارای اختلاف معنیدار در مقایسه با گروه تیمار با ایزوپروترنول (05/0p<).
در آسیبشناسی بافتی همانطوریکه در شکل 1 نشان داده شده است، ساختار بافتی قلب در موشهای صحرایی گروه شاهد طبیعی و سالم بود. تغییر پاتولوژی خاصی نیز در بافت قلب موشهای صحرایی گروه تیمار با رزوراترول، مشاهده نشد بهطوریکه، ساختار بافتی قلب در این گروه، شبیه گروه شاهد کاملاً طبیعی به نظر میرسید (شکل 2). در بافت قلب موشهای صحرایی گروه تیمار با ایزوپروترنول، تغییرات دژنراتیو و نکروز تارهای عضلانی قلب، ارتشاح سلولهای آماسی، نشت گلبولهای قرمز خون و ادم بینابینی مشاهده شد (شکل 3). در گروه تیمار با ایزوپروترنول بهعلاوه رزوراترول، درمان با رزوراترول، بهطور قابل توجهی باعث کاهش تغییرات پاتولوزیک از جمله نکروز و ارتشاح لکوسیتها در بافت عضله قلب موشهای صحرایی شد و تنها آسیب قابل مشاهده، حضور ادم بینابینی ملایم و واکوئولاسیون میوسیتها بهخصوص در نواحی آندوکارد بود (شکل 4).
شکل 1- نمای ریزبینی از بافت قلب یک موش صحرایی از گروه شاهد: بافت قلب سالم و بدون تغییر پاتولوژیک است (رنگآمیزی هماتوکسیلین-ائوزین، درشتنمایی 40×).
شکل 2- نمای ریزبینی از بافت قلب یک موش صحرایی از گروه تیمار با رزوراترول: تغییر پاتولوژی خاصی در بافت قلب مشاهده نمیشود (رنگآمیزی هماتوکسیلین-ائوزین، درشتنمایی 40×).
شکل 3- نمای ریزبینی از بافت قلب یک موش صحرایی از گروه تیمار با ایزوپروترنول: تغییرات دژنراتیو و نکروز تارهای عضلانی قلب، ارتشاح سلولهای آماسی، نشت گلبولهای قرمز خون و ادم بینابینی مشاهده میشود (رنگآمیزی هماتوکسیلین-ائوزین، درشتنمایی 100×).
شکل 4- نمای ریزبینی از بافت قلب یک موش صحرایی از گروه تیمار با ایزوپروترنول بهعلاوه رزوراترول: ادم بینابینی و واکوئولاسیون میوسیتها قابل مشاهده است (رنگآمیزی هماتوکسیلین-ائوزین، درشتنمایی 40×).
بحث و نتیجهگیری ایسکمی ناشی از ایزوپروترنول در حیوانات آزمایشگاهی نیز همانند انسان میتواند به اختلالات متابولیک و مورفولوژیک متعددی منجر شود (Karthick et al., 2006). در مطالعه حاضر، متعاقب تیمار با ایزوپروترنول، وزن قلب به طور معنیداری افزایش پیدا کرد در حالی که تغییری در وزن بدن حاصل نشد. افزایش مشاهده شده در وزن بدن ممکن است مربوط به تغییرات ادماتوز و آماسی در فضاهای میانبافتی عضله قلب باشد (Upaganlawar et al., 2009). مشخص شده است که یک درصد افزایش در محتوای مایعات میانبافتی قلب میتواند منجر به کاهش ده درصدی عملکرد عضله قلب شود (Laine and Allen, 1991). درمان با رزوراترول مانع از افزایش وزن قلب ناشی از ایزوپروترنول شد که این میتواند بهدلیل کاهش تغییرات آماسی و ادم در بافت قلب باشد و حاکی از آن است که رزوراترول عضله قلب را در برابر ایسکمی محافظت میکند. تارهای عضلانی قلب دارای آنزیمهای شاخصی همچون لاکتات دهیدروژناز و کراتین کیناز-MB هستند. در مطالعه حاضر ایزوپروترنول باعث افزایش معنیدار فعالیت آنزیمهای مذکور شد. در هر صورت، درمان با رزوراترول بهطور معنیداری مانع از افزایش این آنزیمها در اثر ایزوپروترنول شد که نشان میدهد رزوراترول آسیب عضله قلب ناشی از ایزوپروترنول را کاهش میدهد. مطالعات قبلی نشان داده است که، ایزوپروترنول باعث استرس اکسیداتیو شدید در عضله قلب موشهای صحرایی میشود (Rathore et al., 1998). در این راستا، افزایش گونههای فعال اکسیژن یا تخلیه آنتیاکسیدانها ممکن است باعث القاء استرس اکسیداتیو و به موجب آن افارکتوس میوکارد گردد (Sawyer et al., 2002). آنزیمهای پاککننده رادیکالهای آزاد نظیر سوپراکسید دیسموتاز، کاتالاز و گلوتاتیون پراکسیداز با پاکسازی رادیکالهای اکسیژن مانند یون سوپراکسید، پراکسید هیدروژن و ممانعت از تشکیل رادیکالهای هیدروکسیل، سیستم تدافعی اصلی علیه استرس اکسیداتیو هستند (Sawyer et al., 2002). در مطالعات پیشین، اثرات آنتیاکسیدانی رزوراترول نشان داده شده است (Su et al., 2006; Collodel et al., 2011). در این رابطه، در بررسی حاضر، مشخص شد که کاهش فعالیت آنزیمهای سوپراکسید دیسموتاز، کاتالاز و گلوتاتیون پراکسیداز در موشهای تیمار شده با ایزوپروترنول بهطور معنیداری توسط رزوراترول افزایش یافت. در مطالعات انجام شده توسط Mokni و همکاران در سال 2013 نیز اثرات محافظتی رزوراترول بر آسیب ایسکمی-بازخونرسانی قلب از طریق تعدیل فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان به اثبات رسیده است (Mokni et al., 2013). این نتایج نشان میدهد که رزوراترول میتواند سیستم تدافعی آنتیاکسیدانی میوکارد را علیه استرس اکسیداتیو تقویت کند. همچنین، نشان داده شده است که پراکسیداسیون لیپیدی با شدت آسیب غشاهای سلولی تارهای عضلانی قلب و غیرفعال شدن آنزیمها در ارتباط میباشد (Karthikeyan et al., 2007). مالوندیآلدئید محصول نهایی پراکسیداسیون چربی بوده و افزایش آن ممکن است در اثر تولید رادیکالهای آزاد و کاهش فعالیت آنتیاکسیدانها باشد (Zhou et al., 2006). در مطالعات پیشین، ادعا شده است که انفارکتوس قلبی در اثر ایزوپروترنول در اثر پراکسیداسیون لیپیدی ناشی از رادیکالها، اتفاق میفتد (Zhou et al., 2006). در این مطالعه، رزوراترول مقادیر افزایش یافته مالوندیآلدئید ناشی از ایزوپروترنول را کاهش داد. کاهش مقادیر مالوندیآلدئید در قلب بعد از درمان با رزوراترول ممکن است در اثر افزایش فعالیت آنزیمهای سوپراکسید دیسموتاز، کاتالاز و گلوتاتیون پراکسیداز باشد. امکان دارد که رادیکالهای آزاد القاء شده توسط ایزوپروترنول، بهطور موثر توسط این آنزیمها پاکسازی شده باشد که این خود اثرات محافظتی رزوراترول را در آسیب ایسکمیک میوکارد ناشی از ایزوپروترنول را میرساند. در بررسی حاضر، بافت عضله قلب موشهای تیمار شده با ایزوپروترنول تغییرات پاتولوژیک گستردهای از جمله نکروز کادیومیوسیتها، ادم بینابینی، خونریزی و ارتشاح لکوسیتها را نشان داد که حاکی از آسیب شدید میوکارد میباشد. در هر صورت، رزوراترول بهطور قابل توجهی از آسیب عضله قلب ناشی از ایزوپروترنول جلوگیری کرد. این یافتهها اثرات محافظت از قلبی رزوراترول را بیشتر مورد تایید قرار میدهد. با توجه به مجموعه فوقالذّکر، رزوراترول با استفاده از خواص آنتیاکسیدانی خود، عضله قلب موش صحرایی را در برابر استرس اکسیداتیو ناشی از اثرات ایسکمیک ایزوپروترنول محافظت میکند. بنابراین، پس از انجام کارآزماییهای شاهدار اتفاقی و حصول نتایج مثبت، رزوراترول میتواند در پیشگیری از آسیبهای اکسیداتیو میوکارد ناشی از ایسکمی در بیماران دچار انفارکتوس قلبی توصیه و به عنوان یک منبع قابل دسترس با خاصیت آنتیاکسیدانی بهطور همزمان با سایر داروها مورد استفاده قرار گیرد. اینکه آیا رزوراترول باعث کاهش اثرات درمانی سایر داروهای مصرفی در موارد انفارکتوس قلبی میشود یا خیر، در این مطالعه نامشخص مانده و امکان مقایسه تاثیر این ماده با سایر ترکیبات در مواردی که دچار سکته قلبی هستند، فراهم نشده است. همچنین چگونگی تاثیر دزهای مختلف رزوراترول ، مکان و مکانیسم یا مکانیسمهای مولکولی و سلولی مؤثر در عملکرد فارماکولوژیکی آن ناشناخته مانده و نیاز به مطالعات آتی و گستردهتری دارد. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 1,668 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 737 |