تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 9,997 |
تعداد مقالات | 83,560 |
تعداد مشاهده مقاله | 77,801,167 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 54,843,829 |
تغییرات غلظت فیبرینوژن و مسیرهای انعقادی گاو در دو فصل سرد و گرم یا زمستان و تابستان | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آسیبشناسی درمانگاهی دامپزشکی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 7، دوره 7، 2 (26) تابستان، شهریور 1392، صفحه 1890-1896 اصل مقاله (334.07 K) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله علمی پژوهشی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسنده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمنه خوشوقتی* | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
دانشگاه آزاد اسلامی، واحد کازرون، دانشکده دامپزشکی، گروه علوم درمانگاهی، کازرون، ایران. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
فیبرینوژن یکی از فاکتورهای اصلی و مهم در انعقاد خون و نیز از پروتئینهای مرحله حاد مثبت میباشد که در مواردی از جمله التهاب، عفونت و استرس میزان آن افزایش مییابد. سنجش مدت زمان ترومبین و ترومبوپلاستین فعال نسبی از آزمایشهای غربالگری است که به منظور بررسی وضعیت سیستم انعقادی انجام میشود. تحقیق حاضر به منظور بررسی تأثیر فصل بر میزان فیبرینوژن و مدت زمان ترومبین و ترومبوپلاستین فعال نسبی گاو انجام شد. به منظور انجام این تحقیق از 10 رأس گاو به ظاهر سالم متعلق به یک گاوداری دراطراف شهرستان یاسوج با رعایت شرایط استریل در دو فصل زمستان و تابستان خونگیری به عمل آمده وپلاسمای سیتراته جداسازی شد. میزان فیبرینوژن(FIB) به روش انکسار سنجی رسوبی و مدت زمان پروترومبین (PT) و ترومبوپلاستین فعال نسبی(APTT) به روش کوآگولومتری اندازهگیری شد. آزمونهای آماری نشان داد که بین میانگین میزان فیبرینوژن در تابستان و زمستان اختلاف آماری معنیدار وجود دارد (05/0p<). اما تغییرات مدت زمان پروترومبین و ترومبوپلاسمین فعال نسبی به اندازهای نبود که بین این پارامترها در فصل تابستان و زمستان اختلاف آماری معنیدار مشاهده شود (05/0p>). نتیجه اینکه سرمای فصل زمستان میتواند میزان فیبرینوژن را به طور قابل ملاحظهای افزایش دهد، اما بر روی مسیرهای انعقادی تأثیر چندانی ندارد. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
پروترومبین؛ ترومبوپلاستین فعال نسبی؛ فصل؛ فیبرینوژن؛ گاو | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقدمه انعقاد و فیبرینولیز دو فرآیند مهم در هموستاز و تشکیل ترومبوز به شمار میروند. فیبرینوژن از پروتئینهای مرحله حاد مثبت میباشد که تحت شرایطی از جمله التهاب، عفونتها و استرس میزان آن افزایش مییابد. علاوه بر آن این پروتئین یکی از فاکتورهای اصلی و مهم انعقاد خون میباشد، به طوریکه در مواردی که آسیب رگی اتفاق میافتد پلاکتها و فاکتورهای انعقادی درگیر در مسیر داخلی و خارجی انعقاد فعال میشوند اما شرط تشکیل لخته تبدیل فیبرینوژن به فیبرین میباشد (Pabst et al., 2007; Kulaputana et al., 2005). سنجش مدت زمان ترومبین و ترومبوپلاستین فعال نسبی از آزمایشهای غربالگری میباشند که به منظور تشخیص بیماریهای انعقادی انجام میشوند و مشخصکننده وضعیت مسیر خارجی و داخلی انعقاد میباشد (Al-Mashhadani et al., 1994). استفاده از این آزمایشها زمانی ارزشمند است که میزان طبیعی و عوامل تأثیرگذار بر آنها معلوم باشد. فصل یکی از عواملی است که برخی از فاکتورهای خونی را تحت تأثیر قرار میدهد (نظیفی، 1385). لذا در این تحقیق تأثیر فصل بر میزان فیبرینوژن، مدت زمان ترومبین و ترومبوپلاستین فعال نسبی مورد بررسی قرار گرفت تا در صورت مشخص شدن تأثیر آن بر روی این پارامترها این نکته در ارزیابی این پارامترها به منظور تشخیص بیماریهای انعقادی در نظر گرفته شود و در هر فصل از مقادیر مربوط استفاده شود.
مواد وروشها به منظور انجام این تحقیق 10 رأس گاو به ظاهر سالم متعلق به یک گاوداری صنعتی اطراف شهرستان یاسوج انتخاب شد و با انجام معاینات بالینی، آزمایشهای هماتولوژی و بیوشیمیایی و نیز بررسی آلودگی انگلی سلامتی آنها تأیید گردید. (هیچیک از این گاوها تازهزا نبوده و به تازگی واکسن دریافت نکرده بودند و همگی غیرآبستن بودند). از هر یک از گاوها در صبح زود دو روز مختلف (به منظور اطمینان از عدم وجود تفاوت قابل ملاحظه در میانگین میزان هریک از پارامتر های مورد مطالعه در روزهای مختلف هر فصل) فصل زمستان و نیز در ظهر هنگام دو روز مختلف فصل تابستان با رعایت شرایط استریل خونگیری به عمل آمد و در لولههای حاوی مواد ضدانعقاد سیتراته جمعآوری شد. پس از هر مرحله خونگیری نمونههای خون سریعا در مجاورت یخ به آزمایشگاه انتقال یافته و در آنجا به مدت 15 دقیقه با دور 2500 سانتریفوژ شده و پلاسمای حاصل در کاپهای مخصوص اپندورف جمعآوری شد. اندازهگیری فیبرینوژن به روش انکسارسنجی رسوبی و با استفاده از رفراکتومتر دیجیتال مدل 1T ساخت شرکت ATAGO ژاپن، تعیین مدت زمان پروترومبین و ترومبوپلاستین فعال نسبی به روش کوآگولومتریک وسیله دستگاه کوآگولومتر مدل RAL.Clot–SP و با استفاده از کیتهای بیوشیمیایی شرکت زیست شیمی در آزمایشگاه یکی از بیمارستانهای تخصصی شیراز انجام شد. نتایج حاصل از آزمایشهای مختلف (تعیین زمان پروترومبین، ترومبوپلاستین فعال نسبی و فیبرینوژن) با استفاده از آزمونهای آماری T test ودانکن در سیستمSPSS مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
یافتهها جدول 1 میانگین و خطای استاندارد زمان پروترومبین، ترومبوپلاستین فعال نسبی و فیبرینوژن را در دو روز مختلف در زمستان و تابستان نشان میدهد. میانگین و خطای استاندارد زمان پروترومبین، ترومبوپلاستین فعال نسبی و فیبرینوژن در دو فصل زمستان و تابستان در جدول 2 آورده شده است. وجود یا عدم وجود اختلاف آماری معنیدار در روزهای مختلف نمونهگیری در زمستان و تابستان و نیز بین میانگین میزان این پارامترها در دو فصل زمستان و تابستان در جدول 3 آورده شده است. همانطور که در جدول 3 و 1 مشاهده میشود میانگین پارامترهای مختلف مورد مطالعه در دو روز مختلف نمونهگیری در فصل زمستان و دو روز مختلف نمونهگیری در فصل تابستان به یکدیگر بسیار نزدیک میباشد، به طوریکه علاوه بر آمار از نظر عددی نیز اختلاف چندانی نشان نمیدهند. جدول 2 نشان میدهد که بین میانگین زمان ترومبوپلاستین فعال نسبی، پروترومبین و نیز میانگین میزان فیبرینوژن در دو فصل زمستان و تابستان از نظر عددی اختلاف وجود دارد. جدول 3 نشان میدهد که بین میانگین میزانPT و APTT در دو فصل زمستان و تابستان اختلاف آماری معنیدار وجود ندارد (05/0p>) اما بین میانگین میزان فیبرینوژن در دو فصل زمستان و تابستان اختلاف آماری معنیدار مشاهده میشود (05/0p<).
جدول 1- میانگین و خطای استاندارد زمان پروترومبین، ترومبوپلاستین فعال نسبی و فیبرینوژن در دو روز مختلف در دو فصل زمستان و تابستان
*فیبرینوژن: FIB، زمان پروترومبین: PT، زمان ترومبوپلاستین فعال نسبی: APTT.
جدول 2- میانگین و خطای استاندارد زمان پروترومبین، ترومبوپلاستین فعال نسبی و فیبرینوژن در دو فصل زمستان و تابستان
جدول 3- وجود یا عدم وجود اختلاف آماری معنیدار در روزهای مختلف نمونهگیری در زمستان و تابستان و نیز بین میانگین این پارامترها در دو فصل زمستان و تابستان
بحث و نتیجهگیری عدم وجود اختلاف آماری معنیدار (05/0p>) بین میانگین PT، APTT و نیز فیبرینوژن در دو روز مختلف فصل زمستان با یکدیگر و نیز در دو روز مختلف فصل تابستان در مقایسه با یکدیگر نشان میدهد که میتوان از میانگین میزان هر یک از پارامترهای مورد مطالعه در دو روز مختلف فصل زمستان به عنوان میانگین این فاکتورها در زمستان و نیز از میانگین میزان هر یک از پارامترهای مورد مطالعه در دو روز مختلف فصل تابستان به عنوان میانگین این مقادیر در تابستان استفاده نمود. به عبارت دیگر عدم وجود اختلاف آماری معنیدار بین میانگین این پارامترها در روزهای مختلف یک فصل بیانگر عدم وجود تغییرات چشمگیر در میانگین میزان این فاکتورها در روزهای مختلف هر یک از فصول میباشد. میانگین PT و APTT در زمستان به ترتیب 58/1 ±7/17و 17/3± 2/83 ثانیه و در تابستان به ترتیب 26/0± 6/15 و 15/3± 4/79 ثانیه میباشد که بیانگر این مطلب است که مدت زمان مسیر خارجی و داخلی انعقاد در فصل زمستان در مقایسه با فصل تابستان از نظر عددی طولانیتر میباشد، اما بین هیچیک از این دو فاکتور در زمستان و تابستان اختلاف آماری معنیدار مشاهده نمیشود (05/0p>)، این یافتهها بیانگر این نکته است که در فصل زمستان تا حدودی روند انعقاد طولانی میشود اما تاثیر فصل به اندازهای نیست که سبب بوجود آمدن اختلاف آماری معنیدار بین میانگین مدت زمان انعقاد خون در دو فصل زمستان و تابستان شده و موجود را از نظر انعقاد خون دچار مشکل کند. خیرآبادی و همکاران در سال 2007 در رابطه با تاثیر کاهش دما بر روی تشکیل لخته بیان نمودند که کاهش دمای ملایم تا متوسط واکنش اصلی تشکیل لخته را به تاخیر می اندازد و سرعت تشکیل لخته را بدون تاثیر بر روی قوام لخته نهایی کاهش می دهد. همچنین این محققین گزارش نمودند که به جز در موارد شدید در دیگر موارد فاکتور 7 اثر کاهش دما را جبران می کند (Kheirabadi et al., 2007). در این رابطه بوچاما و همکاران در سال 2005 با انجام تحقیقی بر روی میمون (baboon) نتیجه گرفتند که استرس گرمایی زیاد عامل تهدیدکننده زندگی فرد است و سبب افزایش مدت زمانPT و APTTمیشود (Bouchama et al., 2005). میانگین میزان فیبرینوژن در فصل زمستان و تابستان به ترتیب 91/39± 3/376 و 59/16± 6/236 میلیگرم در دسیلیتر میباشد، اختلاف بین میانگین میزان این دو عدد به اندازهای است که بین میانگین میزان این دو عدد اختلاف آماری معنیدار مشاهدن میشود (05/0p<). فیبرینوژن فاکتور یک انعقادی میباشد و با تبدیل به فیبرین باعث انعقاد خون میشود به نظر میرسد سرما سبب کاهش روند انعقاد و طولانی شدن مدت زمان آن میشود، گرچه این کاهش چشمگیر نیست، اما افزایش فیبرینوژن در این تحقیق قابل ملاحظه میباشد، از طرف دیگر فیبرینوژن از پروتئینهای مرحله حاد مثبت میباشد که به دنبال استرس، التهاب و عفونت میزان آن افزایش مییابد، از اینرو میتوان افزایش فیبرینوژن را در فصل زمستان آن هم در ساعات اوج سرما این طور توجیه کرد که استرس سرمایی بر روی فیبرینوژن تأثیر گذاشته و فیبرینوژن به عنوان یک پروتئین مرحله حاد مثبت به این استرس پاسخ داده و میزان آن افزایش مییابد. در این رابطه مورسیانو و همکاران در سال 1998 گزارش نمودند که در فصل سرما میانگین فیبرینوژن در مبتلایان به فشار خون شریانی اولیه بیشتر از فصل تابستان میباشد (Murciano Revert et al., 1998). استات و کراوفورد در سال 1991 با انجام تحقیقی بر روی افراد مسن گزارش نمودند که افزایش میزان فیبرینوژن در 6 ماه سرد سال به اندازهای است که بتواند سبب افزایش احتمال ابتلاء افراد به سکتههای میوکاردیال و شوک در فصل زمستان شود (Stout and Crawford, 1991). توکاتومی و همکاران در سال 2004 عنوان نمودند به نظر نمیرسد که کاهش درجه حرارت به مدت 48 تا 72 ساعت خطر ابتلا به عفونت و اختلالات انعقادی را افزایش دهد، گرچه بیماران هیپوترمیک افزایش قابل ملاحظهای در شاخصهای التهابی مانند پروتئین واکنشدهنده سی و تعداد گلبولهای سفید پس از افزایش دمای مجدد نشان میدهند (Tokutomi et al., 2004). رد و همکاران در سال 1990 با انجام تحقیقی بیان نمودند که کاهش دما منجر به اختلالات انعقادی میشود، اما این اختلالات به میزان فاکتورهای انعقادی وابسته نمیباشد (Reed et al., 1990). بوچاما و همکاران در سال 2005 گزارش نمودند که استرس گرمایی امکان التهاب و پاسخ هموستاتیک را افزایش میدهد (Bouchama et al., 2005). سالواگنو و همکاران در سال 2009 بیان نمودند که در صورتی که نمونهها قبل از سانتریفوژ شدن به مدت 3 تا 6 ساعت در دمای اتاق نگهداری شوند کاهش قابل توجهی در مدت زمان پروترومبین و میزان فیبرینوژن مشاهده میشود (Salvagno et al., 2009). برخی تحقیقات بر تأثیر افزاینده استرس گرمایی بر مدت زمان PT وAPTT دلالت دارند (Bruchim et al., 2006; Chen et al., 2006; Hart et al., 1980; Hsu et al., 2006) و برخی محققین اثر کاهنده استرس گرمایی را بر این پارامترها گزارش نمودهاند (Al-Mashhadani et al., 1994; Bouchama et al., 2005). واندنبرگ و همکاران در سال 1997 عدم تغییر میانگین میزان فیبرینوژن را به دنبال استرس گرمایی گزارش نمودند ( Van Den Berg et al., 1997). چن و همکاران با انجام تحقیقی بر روی 32 موش آزمایشگاهی عنوان نمودند که شوک گرمایی 40 درجه سلسیوس سبب افزایش مدت زمان PT و APTT میشود(Chen et al., 2006). بروچیم و همکاران در سال 2006 با انجام تحقیقی در سگ بیان نمودند که در فصل تابستان مدت زمان PT وAPTT افزایش و میانگین میزان فیبرینوژن تغییری نمیکند (Bruchim et al., 2006). سرمای فصل زمستان تأثیر قابل ملاحظهای بر میانگین مدت زمان پروترومبین و ترومبوپلاستین فعال نسبی ندارد، اما میزان فیبرینوژن را به طور قابل ملاحظهای افزایش میدهد. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 2,074 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 590 |