تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 9,997 |
تعداد مقالات | 83,560 |
تعداد مشاهده مقاله | 77,801,383 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 54,843,986 |
تعیین اولویتهای سرمایهگذاری صنعتی استان هرمزگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
Journal of economic studies | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شناسنامه علمی شماره، دوره 1، شماره 1، تیر 2010، صفحه 85-110 اصل مقاله (330.27 K) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
ابراهیم نگهداری* ؛ مهرزاد ابراهیمی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده: هدف از مقاله حاضر تحلیل رتبهای صنایع استان هرمزگان در مقاطع زمانی 1379و1383 میباشد. بدین منظور با استفاده از تلفیق روش های تحلیل عاملی و تاکسونومی عددی و معرفی مجموعهای از شاخصها از قبیل شاخصهای مربوط به کارگاه، اشتغال، مواد اولیه، عملکرد و صادرات فعالیتهای صنعتی بر اساس کدهای چهار رقمی[1]ISIC برای مقاطع زمانی فوق طبقهبندی شدهاند. نتایج نشان میدهندکه تعداد معدودی از صنایع استان در دو مقطع مورد بررسی ، توانستهاند جایگاه خود را حفظ نمایند. بعبارت دیگر مجموعة فعالیتهای صنعتی قرار گرفته در اولویت اول ، طی این دو مقطع زمانی مورد بررسی ، دارای ترکیب ثابتی نیستند و به سمت صنایع مکانیکی و الکتریکی معطوف گردیده اند. [1] - International Standard Industrial Classification Of All Economic Activities | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلید واژهها: مزیت رتبهای؛ تاکسونومی عددی؛ تحلیل عاملی؛ هرمزگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شناسنامه علمی شماره | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقدمه: طبق اصل مزیت منطقه ای ، یکی از ضرورت های انجام برنامهریزی اقتصادی در سطوح ملی و منطقهای آگاهی ازتوانمندیهای تولیدی بخشهای صنعتی استانهای مختلف می باشد. لذا تعیین جایگاه صنایع کلیدی و پیشرو به منظور سرمایهگذاری جهت تخصیص بهینه منابع ازاهمیت ویژهای برخوردار است. هدایت سرمایهگذاری بخش خصوصی در فعالیتهای صنعتی متناسب با ساختار اقتصادی هر استان، نیازمند مطالعه قابلیتهای هر استان و نیز مشخص شدن تخصص هرمنطقه است . هر منطقه باید در تولید و صدور کالاهایی تخصص یابد که نسبت به مناطق دیگر ، مزیت و تخصص اقتصادی داشته باشد(نورس وهاگ ،1998 ، ص123) از آنجا که هر برنامهریزی توسعه، نیاز به تخصیص وجوه سرمایهگذاری برای بخشها و زیربخشهای اقتصادی دارد (سازمان برنامه بودجه ،1376،ص10)بنابراین تخصیص مناسب سرمایهگذاری صنعتی در هر استان و تعیین صنایعی که برای توسعه استان اولویت دارند، ضروری است و باید صنایعی را که برای هر منطقهای در استان اولویت دارد ، شناسایی نمود. به منظور رتبهبندی بخش های مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ، روشهای متفاوتی ارایه گردیده است که در بسیاری از این روشها جهت ارزیابی و اولویتبندی آن بخش تنها از یک شاخص استفاده شده که”روش ضریب مکانی“ از آن جمله میباشد( سازمان مدیریت و برنامهریزی ،1380،ص 229). اینگونه روشها با این اشکال عمده مواجه هستند که فقط از یک و یا حداکثر دو شاخص برای رتبه بندی مناطق مورد نظر بهره میگیرند وکمتر قابل اطمینان هستند(اثنی اعشری،1385،ص68). شاخصهای تک بعدی نمیتوانند کاربرد وسیعی در تحلیلهای منطقهای داشته باشند. از این رو شایسته است که رتبهبندی با استفاده از شاخصهای چند بعدی و متناسب با موضوع که در برگیرنده ابعاد بیشتری است، صورت پذیرد. از مهمترین روشهای ارایه شده به منظور رتبهبندی فعالیتهای صنعتی مناطق مختلف، روش آنالیز تاکسونومی عددی[1] میباشدکه به دفعات در تحقیقات مختلف به کاررفته است(کمپبل،2004، ص45). این روش با تلفیق مجموعهای از شاخصهای مرتبط با موضوع، یک مجموعه را به زیر مجموعههای کم و بیش همگن تقسیم می نماید و درجه برخورداری بخشهای مختلف فعالیتهای صنعتی یک منطقه (یا بخش) از اقتصاد را مشخص می سازد و جایگاه گزینههای مورد بررسی را در بین اعضاء مجموعه ،تعیین می کندکه این امردربرنامهریزی ازاهمیت بالایی برخوردار است (اکبری ومرادی،1387ص39). اما با وجود ویژگیهای مثبت، این روش با محدودیتهایی مواجه است از جمله این که روش مورد نظر نسبت به شاخصهایی که با همدیگر همبسته میباشند، تورش دارد(بصیری و نبییان جوردی،1387،ص56) . تحقیق حاضربه منظور رفع محدودیت های روش تاکسونومی عددی با تلفیق دو روش تحلیل عاملی و تاکسونومی عددی از جمیع نقاط مثبت این روش ها بهره برده و تا حد امکان ، نتایج مورد اطمینان و قابل قبولی ارایه گردیده است . از این رو با استفاده از اطلاعات آماری جمع آوری شده ی جامعه آماری کلیه کارگاه های ده نفر کارکن و بیشتر ارئه شده توسط مرکز آمار ایران وسالنامه آماری استان و بکارگیری شاخصهای انتخابی تحقیق، ماتریس داده های اولیه تشکیل گردیده و از طریق روش تحلیل عاملی و تجزیه به مؤلفههای اصلی گذارانده میشوند. خروجی روش تحلیل عاملی به عنوان ورودی روش تاکسونومی عددی در نظر گرفته می شود و پس از انجام مراحل مختلف این روش، بخشهای مختلف فعالیتهای صنعتی استان برای هر یک از سال های دوره ی مورد نظر رتبهبندی میگردد. جهت روش تحلیل عاملی و تجزیه مؤلفه های اصلی ازنرم افزار کامپیوتری SPSS استفاده شده است.
مروری بر مطالعات انجام شده: بندرولی[2] (2003 )با استناد به فرضیه مزیت نسبی بالاسا،به بررسی عملکردصادرات کارخانه ای در اقتصادهای آسیایی وآمریکایی طی 1981-1987پرداخته و شاخص های مزیت نسبی بین آسیای شرقی ،آسیای جنوبی وآمریکای لاتین را سنجیده است .داویس[3] ووینسن[4] (2004)در مطالعه ای تحت عنوان یک آزمون تجربی از دسترسی به بازار جغرافیای اقتصادی و مزیت نسبی،مدل "هکشر- اوهلین" و گروکمن را برای گروه کشورهای OECD ترکیب کرده اندوبه این نتیجه رسیده اند که برای بخش عمده ای از صنایع کارخانه ای، بازار داخلی اهمیت معناداری داشته است.میلوسلوواکی وشنز(2006)در مقاله ای به بررسی کالاهای صادراتی واندازه گیری توانمندی های بالقوه درایالت های آمریکا پرداخته اند. "پیراسته" (1378) شناسایی مزیت های نسبی منطقهای در ایران را با تاکید برصنایع استان آذربایجان غربی مدنظر قرار داده است و نتایج نشان میدهد که ساخت ماشینآلات، تجهیزات، ابزار و محصولات کانی غیرفلزی، ساخت محصولات شیمیایی، نفتی، ذغال سنگی، لاستیکی و پلاستیکی به ترتیب ، درجات اول تا سوم از نظر مزیت نسبی، در کشور دارند و کارگاههای تولید قالی و قالیچه دستباف نیز از مزیت نسبی بالایی دراین منطقه برخوردارند. "صنایعی" و "معلم" (1380) رتبهبندی فعالیتهای صنعتی استان اصفهان در تولید و صادرات بخش های مختلف صنایع رابا استفاده از روش های تحلیل عاملی و تاکسونومی عددی ، برای یک دوره زمانی 5 ساله (78-1374) و بخشهای مختلف فعالیت های صنعتی استان را بر حسب کدهای دو رقمی ISICو براساس درجه مزیت رتبه بندی کردهاند. بیشترین درجه برخورداری ، به صنایع تولید فلزات اساسی، تولید ذغال کک، پالایشگاه های نفت ، سوخت های هسته ای، تولید مواد و محصولات شیمیایی و تولید سایر محصولات کانی غیر فلزی اختصاص یافته است.سازمان مدیریت و برنامه ریزی (1380) اولویتگذاری طرح های سرمایهگذاری صنعتی را تدوین نموده است که با استفاده از مدل تاکسونومی عددی، فعالیتهای صنعتی درکشور (براساس کدهای دورقمی ISIC ) براساس معیارسودآوری رتبهبندی گردیده و اولویت هر یک مشخص شده است. "بختیاری" (1381) تحلیلی مقایسهای از توسعه صنعتی استان های مختلف کشور با استفاده از اطلاعات سالهای 1373،1376 به کمک دو روش تلفیقی تحلیل عاملی و تاکسونومی عددی ارایه داده که یافتهها بیانگر این واقعیت است که تفاوت فاحشی در سطح توسعه صنعتی استانهای مختلف کشور وجود دارد. بختیاری وهمکاران(1381) با روش قبلی ، بخش صنعت اصفهان را به تفکیک کدهای چهاررقمی ISIC در مقاطع زمانی 1373و 1376مطالعه می کنند ، نتایج نشان میدهد که ساختار صنعت استان اصفهان متنوع میباشد و به دلیل عدم تمرکز برروی صنایع اولویتدار،بهره برداری بهینه از منابع و ظرفیت ها صورت نگرفته است."تاری" و "جلیلیان" (1381) از طریق شناخت توانمندیها به صورت موردی، استان فارس را با استفاده ازروش تاکسونومی عددی برحسب شاخصهای انتخابی سالهای (1372،1374،1376) بررسی نموده اند و نتایج نشان داده است که صنایع شیمیایی و غذایی در این استان با توجه به شاخصهای انتخاب شده از اولویت بیشتری برخوردارند . "رئیس دانا"، و همکاران (1382) رتبه بندی صنایع کشوررا با توجه به ظرفیت تجارت خارجی در صنعت با استفاده از روش تاکسونومی عددی و بکارگیری شاخصهای منتج از آمار کارگاههای صنعتی ، همراه آمار صادرات و واردات هر صنعت به تفکیک کدهای چهاررقمی ISIC برای دوره زمانی 79-1375 اولویت بندی کرده اند ؛ نتایج حاصل از اولویتبندی برخی از صنایع، زمانی که شاخصهای مربوط به تجارت خارجی لحاظ شده، در مقایسه با زمانی که این شاخصها درمحاسبه منظور نگردیده، متفاوت بوده است."معصوم زاده" و" تراب زاده" (1383) رتبهبندی تولیدات صنعتی کشوررا به روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) با استفاده از عوامل مختلف اقتصادی وغیراقتصادی انجام و فعالیتهای صنعتی در 61 گروه بر اساس سیستم ISICمشخص نموده اند . نتایج ، نشان میدهد بهترین رتبه ساخت محصولات کانی غیر فلزی طبقه بندی نشده در جای دیگر(کد269)و پایینترین رتبه مربوط به ساخت فرآورده های کوره کک(231)است. "سلیمی فر"و شیرزور علیآبادی (1384) اولویت سرمایهگذاری در استان خراسان رضوی را با توجه به مزیتهای نسبی این استان در بخشهای مختلف اقتصادی بررسی و اولویتهای سرمایهگذاری در استان رامشخص و رتبه بندی نموده اند. "اثنی اعشری" و "فرهنگ" (1385)با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی وتاکسونومی عددی و کلاسترآانالیز به شناسایی قابلیت ها وگرایش های صنعتی استان مازندران پرداخته اند. "هوشمند" و "آذری" (1385) در چارچوب مفاهیم و تکنیکهای اقتصاد منطقه ای، تحلیل عاملی از ساختار صنعت استان کرمان ارائه می دهند و صنایع برخوردار و دارای مزیت استان را تعیین می کنند. ابزار تجزیه و تحلیل تلفیقی از تاکسونومی عددی و تحلیل عاملی میباشد. نتایج نشان میدهد که با وجود تنوع فعالیت های صنعتی ، تغییرات اولویتها در سه مقاطع زمانی روند باثباتی داشته و صنایع تبدیلی محصولات کشاورزی و فعالیت های صنعتی مرتبط با بخش معدن از اولویت بهتری نسبت به سایر صنایع برخوردار بوده است . "هاشمیان" (1387) باهدف معرفی راهبردهای توسعه سرمایهگذاری صنعتی وشناخت استعدادهای بازرگانی- اقتصادی استان خوزستان با توجه به امکانات بالقوه استان،از روش تحلیل عاملی استفاده می کند. اکبری ومرادی(1387)به بررسی اقتصادی وتعیین اولویت های صنعتی استان کردستان می پردازند نتیجه این تحقیق گویای این مطلب است که صنایع کانی غیرفلزی ،صنایع مربوط به غلات وحبوبات،صنایع پلاستیکی،سنگبری ونساجی از اولویت برخوردارند.
مبانی نظری تاکسونومی عددی: تاکسونومی در علوم مختلف به کار برده می شود، نوع خاص آن تاکسونومی عددی است که بنا به تعریف،ارزیابی عددی شباهت ها ونزدیکی بین واحدها ودرجه بندی آن به گروه های تاکسونومی است. این روش اولین بارتوسط "آدانسون" (1763)معرفی شد(ساندرز،2002،ص11) وبه عنوان وسیله ای برای طبقه بندی ودرجه توسعه یافتگی ملل مختلف در یونسکو مطرح شد(ساندرز ،2003،ص15)این روش به عنوان ابزاربین المللی درجه بندی به کار می رود.در تحلیل تاکسونومی عددی از شاخص هایی استفاده می شود که می تواند شاخص جمعیت ، بهداشت، فرهنگ و...باشد . روش فوق یک درجه بندی براساس ویژگی های مجموعه است که مجموعه را به زیر مجموعه های همگن تقسیم می کند و به صورت سلسله مراتبی درمی آورد.این روش بسیار ساده وقابل فهم است و به راحتی با معرفی شاخصهای مناسب وکم کردن آنها می توان رتبه بندی مجموعه را به دست آورد(نورس وهاگ ،1998،ص121).به منظور بررسی تفاوت منطقهای یا بخشی، ابتدا ضروری است تا مناطق مختلف و یا فعالیتهای بخشهای معین رتبه بندی شوند ؛ هنگامی که با یک شاخص عددی در صدد انجام این کار برآییم، رتبه بندی ، کار ساده ای به نظر میرسد، اما اگر بخواهیم رتبه بندی را با شاخصهایی چند گانه انجام دهیم، مسئله به سادگی گذشته نیست.اگر بتوان برای هر منطقه یا فعالیت، بر اساس شاخصهای متعدد ، شاخص واحدی، تحت عنوان شاخص تلفیقی یا ترکیبی، بدست آورد که نشان دهندة معیاری برای توسعهیافتگی یا برخورداری هر منطقه باشد، دیگر به صورت تک بعدی عمل نکرده، بلکه تحلیل جامع تری از موضوع ارائه میگردد. زیرا نتایج حاصل از این تحلیل جامع نگر به واقعیت نزدیکتر خواهد بود.با توجه به این که میخواهیم مناطق یا فعالیتهای مختلف را با توجه به چندین شاخص مرتبط رتبه بندی نماییم و به عبارتی شاخص تلفیقی از شاخصهای مختلف به دست آوریم، از روش آنالیز تاکسونومی عددی که نوع خاصی از روش آنالیز تاکسونومی است ، مدد میگیریم (بیدآباد، 1362،ص46).
2-1 مزیت های روش تحلیل تاکسونومی عددی 1- این روش از تکنیک های چند متغیره آماری است و به کمک آن می توان از n شاخص مورد مشاهده ، m فاکتور اصلی ایجاد نمود؛ به طوری که عامل های انتخابی از یکدیگر مستقل باشند. 2- از دیگر نقاط مثبت در بکارگیری این روش قابلیت کاهش حجم داده هاست. 3- در روش مورد نظر برای هرکدام از شاخصها وزنی متناسب با آن شاخص تعیین میگردد. البته برای این منظور از ابتدای کار باید شاخص مورد نظر را با وزن وارد مدل نمود. 4- این روش قادر است با تلفیق مجموعهای از شاخصها، یک مجموعه فعالیت را به زیر مجموعههای کم و بیش همگن تقسیم نماید و میزان برخورداری هر فعالیت را مشخص سازد. 5- با توجه به محدودیتهای آماری و عدم دسترسی به داده های سری زمانی و امکان بکارگیری داده های مقطعی ، این روش، روشی مناسب برای رتبه بندی است. 6- روش تاکسونومی عددی درموضوعات مختلف کاربرددارد(شرمن،1996،ص13).
2-2 محدودیت های روش تحلیل تاکسونومی عددی 1- ایراد اساسی روش تاکسونومی عددی ، افزون بر حساسیت بسیار نتیجه نهایی نسبت به تعداد نماگرها به ویژه نماگرهای آماری هم جهت، این است که اگر داده ها نسبت به هم ، همبستگی داشته باشند، نتیجه گمراه کننده خواهد بود. به عبارت دیگر، روش مورد نظر نسبت به شاخصهایی که با همدیگر همبسته می باشند، تورش دارد. دراین روش برای حذف همبستگی بین نماگرها ، هیچ تلاشی صورت نمیگیرد. 2- شاخص های مورد بررسی باید همسو باشند. 3- در این روش برای رتبهبندی دقیقتر بین عناصر تشکیل دهندة هر طبقه، بایستی حداکثر تشابه یا نزدیکی وجود داشته باشد و درعین حال با سایر عناصر تشکیل دهندة در طبقات تشکیل دهندة هر طبقه نیز، حداکثر تشابه یا نزدیکی وجود داشته باشد (کمپبل،2004، 47). 4- در زمینه بکارگیری از شاخصهای کیفی فقط در صورتی که بتوان شاخصهای مورد نظر را به شاخصهای کمی تبدیل کرد، میتوان از این روش کمک گرفت(صنایعی، 1381 ،ص38).
3- روش تحلیل عاملی[5] : به اعتقاد" شرمن" (1996) تحلیل عاملی، روش آماری چند متغیرهای است که درتحلیل جدولها یا ماتریسهای ضرایب همبستگی بکار میرود. این ضرایب معمولا همبستگی گشتاوری هستند، گرچه ممکن است از دیگر اندازهها یا شاخههای پیوستگی، نظیر کوواریانس نیز استفاده شود. روشهای تحلیل عاملی کاملاً عام هستند و میتوان آنها را برای تحلیل ضرایب همبستگی بین انواع متغیرها (نظیر متغیرهای اقتصادی، مردم شناختی، زیست شناختی، هواشناسی) بکار برد. در رگرسیون چند متغیره، پیشبینی ، حائز اهمیت است و بین یک متغیر وابسته و مجموعهای از متغیرهای مستقل تمایز گذاشته میشود. حال آنکه تحلیل عاملی معمولاً برای دادههایی بکار میرود که در آن تمایز بین متغیرهای وابسته و مستقل معنی ندارد و آنچه به آن توجه میشود، توصیف و تفسیر وابستگی متقابل (دو به دو) بین مجموعهای از متغیرهاست. تحلیل عاملی از دو طریق به هدف خود دست مییابد: نخست کاهش مجموعة اصلی متغیرها به تعداد کمتری از متغیرها موسوم به عامل ها؛ دوم معنی یافتن عاملها به خاطر ویژگی ساختاری که ممکن است درون مجموعه روابط مزبور وجود داشته باشد(هوشمندو آذری،1386،ص25) این روش بین مجموعههای فراوان از متغیرهایی که به ظاهر بیارتباط هستند ، رابطه خاصی را تحت یک مدل فرضی برقرار میکند. تفاوت بین این روش و رگرسیون چندگانه در این است که اولاً، متغیرها به صورت مستقیم در ساختار مدل ارتباطی ظاهر نمیشوند، ثانیاً تعداد عاملها (که ترکیب خطی از متغیرهای اصلی هستند و ویژگی خاصی از ارتباط متغیرها را نشان میدهند) به مراتب کمتر از تعداد متغیرهای اصلی هستند. به هر حال روش تحلیل عاملی ، مدعی است که در این روش ، مشکلات مربوط به مسایل زیر را برطرف میکند. (کوثری، 1378،ص 113). اهداف تحلیل عاملی به شرح زیر است : 1- تعداد متغیرها را برای تحقیقات بیشتر کاهش میدهیم به طوری که تا آنجا که ممکن است اطلاعات موجود در متغیرها را حفظ کنیم یعنی مجموعة متغیرهای اصلی را به یک مجموعه کوچکتر تبدیل کنیم بطوری که این مجموعه کوچک علت بیشتر وارایانس موجود در داده هاست. 2- در مواردی که تعداد متغیرها مافوق تصور است، از تجزیه عاملی برای تمیز بین متغیرهای کیفی و کمی استفاده میکنیم. 3- از تجزیه عاملی میتوان برای آزمون فرض ، درباره تشخیص متغیرهای کمی و کیفی استفاده کرد. روشهای زیادی در گروه تجزیه عاملی وجود دارد که از آن میان میتوان به تجزیه آلفا تجزیه حداکثر درست نمایی و تجزیه مولفههای اصلی و تجزیه عاملی اصلی اشاره کرد. تجزیه مؤلفههای اصلی به راحتی ابعاد اصلی دادهها را توضیح خواهد داد و نیاز به هیچگونه فرض نیز درباره عاملهای مشترک نخواهد بود، یعنی در تجزیه مؤلفه های اصلی سعی بر آن است که ابعادی از دادهها را پیدا کنیم که واریانس کل را توضیح میدهد (صادقی ، 1383،ص50).
3-1 مراحل اجرایی روش تحلیل عاملی: به طور کلی اجرای تحلیل عاملی ، پنج مرحله متفاوت را شامل میگردد: مرحله (1) – تشکیل ماتریس داده های استاندارد شده مرحله (2) – تشکیل ماتریس ضرایب همبستگی بین شاخصها مرحله (3) – استخراج عوامل: برای استخراج عوامل اولیه روشهای متعددی وجود دارد که مهمترین آنها روشهای «تجزیه به مؤلفه های اصلی» و روش «حداکثر درست نمایی» میباشد. مرحله (4) – دوران و اعمال تبدیلات خاص برروی عامل ها، چند نوع دوران وجود دارد: 1- دوران متعامد[6]:که از مهمترین روش های دوران متعامد روش " وریماکس" و روش "کوارتیماکس " است. 2- دوران غیرمتعامد[7] :روش های متعددی برای انجام دوران از نوع اخیر وجود دارد که روش " اوپلیمی " مستقیم[8] از مهمترین آنها می باشد. مرحله (5) – استخراج «نمره عاملی»[9] فاکتورهای بدست آمده: ماتریس داده های اولیه برای تحلیل عاملی، شامل m شاخص برای n گزینه به صورت میباشد که شاخص j ام برای i امین گزینه است؛ بطوری که سطرهای ماتریس داده ها با اندیس i (گزینههای مختلف که در اینجا کد فعالیت های صنعتی میباشد) و ستونهای آن با اندیس j (شاخص های مورد نظر) نمایش داده شده و بدین ترتیب روش تحلیل عاملی ، برای m شاخص برای گزینه n شروع میشود. j=1, 2, 3,…. m i= 1, 2, 3,……, n
4- معرفی شاخص های منتخب تعیین کننده تخصص اقتصادی: تعیین شاخصها یکی از مهمترین مراحل تحقیقاتی از این دست است. شاخصهای معرفی شده در این بخش مستقیم یا غیرمستقیم، معیاری برای تعیین مزیت صادراتی و رقابتی و بررسی صنایع میباشند. بطور کلی در این تحقیق بر اساس شاخصهای انتخابی، صنایعی دارای برتری است که : 1- عوامل تولید را به طور مطلوبتری ترکیب نمایند. به طوری که عوامل بکار رفته در فرآیند تولید، بیشترین ارزش افزوده را خلق نمایند، زیرا این چنین صنایع از هزینه فرصت کمتری برخوردار بوده و در نتیجه دارای قدرت رقابت بیشتری هستند 2- بیشترین وابستگی را به منابع داخلی داشته باشند 3- حتی الامکان از شیوه های مدرن تولید استفاده نمایند. به عبارتی دیگر فناوری پیشرفتهتری دراختیار داشته باشند 4- انتخاب شاخصها بر اساس میزان تاثیر آن در زمینه صادرات و رقابتی بودن فعالیتهای تولیدی باشد. براساس مطالعات نظری وتجربی ، شاخصهای مورد نظر تحقیق که دارای ابعاد متفاوتی میباشند را میتوان در مجموع ، به پنج دسته کلی تقسیم نمود : 1- شاخص های مربوط به کارگاه 2- شاخص های مربوط به اشتغال 3- شاخص های مربوط به مواد اولیه 4- شاخص های مربوط به عملکرد 5 - شاخص های مربوط به صادرات
4-1) شاخص های مربوط به کارگاه: 4-1-1) سهم در تعداد کارگاه های صنعتی این شاخص بیانگر توسعه یک فعالیت صنعتی در مقایسه با سایر فعالیتهای صنعتی منطقه است.
: تعداد کارگاههای بزرگ هرفعالیت صنعتی و: تعداد کل کارگاههای بزرگ 4-1-2) شاخص صرفه های تجمع بر اساس این شاخص ، توسعه وتجمع هر چه بیشتر یک فعالیت صنعتی معین در یک استان، با توجه به هماهنگی واحدها برای تهیه مواد اولیه و بازاریابی محصولات، بهینه بودن و توسعه یافتگی آن صنعت را نشان میدهد که در این صورت هزینهها کاهش و درآمد صنایع ، افزایش مییابد.
: ارزش افزوده هرفعالیت صنعتی ، : کل ارزش افزوده کارگاه های بزرگ صنعتی استان 4-1-3) شاخص صرفه های ناشی از مقیاس تولید در مقیاس بزرگ به دلیل کاهش هزینههای متوسط و نیز استفاده از تکنولوژی پیشرفته میتواند موجب افزایش سود آوری صنعت شود. دو شاخص بعدی صرفههای ناشی از مقیاس را می تواند نشان دهد:
:تعداد کل کارگاه های صنعتی داخل هر فعالیت صنعتی، : تعداد کارگاه های صنعتی با 99-50 نفر کارکن، :تعداد کارگاه های صنعتی با 499-100 نفر کارکن ، :تعداد کارگاه های صنعتی با 999-500 نفر کارکن ، : تعدادکارگاه های صنعتی با 1000 نفر کارکن به بالا
: تعداد کارگاه های دارای 1000 تا2000 میلیون ریال ارزش افزوده ، : تعداد کارگاه های دارای 2000 تا 5000 میلیون ریال ارزش افزوده ، تعداد کارگاه های دارای 5000 تا 10000 میلیون ریال ارزش افزوده: تعداد کارگاه های دارای 10000 میلیون ریال ارزش افزوده و بیشتر
4-2 شاخص های مربوط به اشتغال: شاخصهای مربوط به اشتغال، ترکیب نیروی انسانی شاغل در بخش صنعت هر استان را نشان میدهد و اینکه هرکدام از فعالیت های صنعتی چه سهمی از انواع اشتغال کل صنعت منطقه را به خود اختصاص داده اند. ارزش بالای سهم شاغلان برا ی یک صنعت خاص، بیانگر این مطلب است که صنعت مورد نظر از نظر تهیه نیروی انسانی ماهر مورد نیاز، با مشکلات کمتری مواجه بوده است و در نتیجه از صرفههای نیروی انسانی ، بهره بیشتری ار کسب مینماید. 4-2-1 شاخص سهم دراشتغال کارگاه های بزرگ صنعتی استفاده مؤثر از دانش ، احتیاج به سطح بالاتری از منابع انسانی در مراکز صنعتی دارد. ایجاد سرمایه انسانی نیز، شامل دو فرایند مجزای توسعه مهارت وشکل دهی توانایی است. همچنین با توجه به تحولات ساختار جمعیتی و اجتماعی، در حوزه بازار نیروی کار، از آنجا که مقصد نهایی تمامی تلاشهای توسعه تأمین نیازهای احساسی و ارتقاء و اعتلای سطح زندگی مردم است، اشتغال ، از مباحث کلیدی توسعه میباشد. این شاخص ، سهم شاغلان هر فعالیت صنعتی را از کل شاغلان صنعت استان نشان میدهد.
: تعدادکل شاغلان در یک صنعت و : تعداد کل شاغلان کار گاه های بزرگ صنعتی استان 4-2-2) شاخص سهم شاغلان تولیدی از کل شاغلین هر فعالیت از جمله عواملی که میتواند بر تغییرات بهره وری عوامل تولید مؤثر واقع شود . سهم شاغلین تولیدی از کل شاغلین هر فعالیت است ؛ ارتقاء کیفیت نیروی شاغل در بخش صنعت وتفاوت سطح کیفی افراد در فعالیت های صنعتی نقش مهمی در رشد صنعتی داشته است.
: تعداد شاغلان تولیدی هر صنعت و: تعداد کل شاغلان هر صنعت شاغلین تولیدی: کارگران ساده، ماهر، تکنسینها و مهندسین 4-2-3) شاخص سهم شاغلان متخصص ازکل شاغلین هر فعالیت نسبت شاغلان متخصص را در هر فعالیت صنعتی نشان میدهد. یکی از عوامل مهم در بخش صنعت، کیفیت نیروی کار آن است به گونهای که رشد قابلیتهای فردی نیروی کار و افزایش بهرهوری آن نقش بسزایی در رشد صنعتی ایفا میکند.
: تعداد شاغلان متخصص در هر صنعت و: تعداد کل شاغلان در هر صنعت شاغلین متخصص:کارگران ماهر،تکنسینها و مهندسین 4-2-4) شاخص تولید سرانه شاغلین هر فعالیت این شاخص ، به صورت نسبت تولیدات یا ستاندهها به تعداد شاغلین تعریف میشود و به عنوان معیاری برای اندازهگیری بهره وری نیروی کار در نظر گرفته میشود.
: ارزش تولیدات هرفعالیت صنعتی : تعدادکل شاغلان هر فعالیت
4-2-5)سهم کار در ارزش افزوده نسبت دستمزد وحقوق هر فعالیت صنعتی به میزان ارزش افزوده آن فعالیت است . این شاخص نشان دهنده اتکاء فرآیندهای تولید صنعتی به عامل های نیروی کار است
:دستمزد وحقوق هر فعالیت (میلیون ریال) ، : ارزش افزوده هرفعالیت صنعتی
4-3) شاخص های مربوط به عملکرد: 4-3-1) شاخص بهره دهی دادهها شاخص بهره دهی دادهها میزان ارزش افزوده ایجاد شده در هر صنعت را نسبت به میزان دادههای آن صنعت نشان میدهد.
: ارزش افزوده هر فعالیت صنعتی (میلیون ریال) ،: ارزش داده هر صنعت 4-3-2) شاخص بهره دهی مواد اولیه این شاخص ، میزان ارزش افزوده ایجاد شده در هر صنعت را نسبت به میزان مواد اولیه آن نشان میدهد.
: ارزش افزوده هر فعالیت صنعتی (میلیون ریال) ،: کل مواد اولیه مصرفی هر صنعت 4-3-3) شاخص بهره دهی سرمایهگذاری میزان ارزش افزوده در ازای سرمایهگذاری انجام شده در هر صنعت را نشان میدهد. این شاخص، نشان دهنده ی بهره وری متوسط سرمایه به عنوان شاخص بازدهی استفاده از عامل سرمایه در تولیدات صنعتی است.
: ارزش افزوده هر فعالیت صنعتی (میلیون ریال) :سرمایه گذاری سالانه هرفعالیت صنعتی 4-3-4) شاخص بهره دهی تولیدات این شاخص ،میزان ارزش افزوده ایجاد شده در هر صنعت را نسبت به میزان تولیدات آن نشان میدهد.
: ارزش افزوده هر فعالیت صنعتی (میلیون ریال) , ارزش تولیدات هرفعالیت صنعتی 4-3-5) شاخص ضایعات تولید این شاخص، نیز یکی از شاخصهای عملکردی صنایع میباشد و به صورت زیر محاسبه میشود:
که در آن ارزش ضایعات تولید و ارزش تولیدات میباشد. 4-3-6) شاخص ضریب جبران استهلاک این شاخص، بیانگر رابطه ی موجود بین ارزش افزوده در فعالیت صنعتی ، به ارزش سرمایهگذاریهای انجام شده در آن فعالیت میباشد و به صورت زیر محاسبه میشود:
که در آن ارزش سرمایهگذاری نوع صنعت، ارزش افزوده، شاخص ضریب جبران استهلاک میباشد.این شاخص نشان میدهد که چه میزان از ارزش افزوده تولید شده صنعت برای سرمایهگذاری در آن به کار گرفته شده است. 4-3-7) شاخص بهره وری نیروی کار بهره وری ، یکی از معیارهای ارزیابی عملکرد فعالیتها و تلاشها در بخشهای مختلف اقتصادی و اجتماعی است و رشد مستمر آن منشأ اصلی رشد و توسعه اقتصادی مخصوصاً در کشورهای پیشرفته و صنعتی بوده است.
: ارزش افزوده فعالیت صنعتی هر صنعت (میلیون ریال)و: تعداد کل شاغلان هر صنعت 4-3-8) شاخص کاربری شاخص مذکور ، شدت بکارگیری عوامل تولید و ازجمله نیروی کار را نشان میدهد. افزایش مقداری این شاخص ، نشان دهندة ارتقاء سطح تولید و کاهش هزینهها بوده و میتواند به عنوان معیاری برای نشان دادن افزایش سطح سود و بالا رفتن توان رقابتی کالاهای تولیدی باشد. بالا بودن این شاخص در صنایعی که ماهیتاً کاربر نیستند ، نشان دهنده ی سطح بالای دانشبری واستفاده از نیروی کار متخصص و ماهر است . بنابراین صنایعی که توان جذب نیروی کار متخصص رو به رشد جامعه را داشته باشد در برنامهریزی های توسعه صنعتی دارای اولویت بالاتری میباشد.
: بهره وری نیروی کار در هر صنعت ،:کل بهره وری نیروی کار در کل صنایع استان 4-3-9) شاخص ارزش افزوده سرانه نیروی کار این شاخص به همراه شاخص ارزش افزوده هر واحد سرمایه میتواند بیانگر سودآوری صنعت باشد ولی چون درمورد موجودی سرمایه صنایع، آمار و اطلاعات رسمی ، در دسترس وجود ندارد، تنها شاخص فوق به صورت زیر تعریف شده است.
: ارزش ستانده هر فعالیت صنعتی،: هزینه (داده ها + سرمایه گذاری سالانه + دستمزد و حقوق)و: تعداد شاغلین در هر فعالیت صنعتی 4-3-10) شاخص وسعت بازار یا همان نسبت فروش هر صنعت به ارزش تولیدات همان صنعت است که بیانگر میزان تولیداتی است که در هر فعالیت صنعتی به فروش میرسد.
: فروش هر صنعت (میلیون ریال)و: ارزش تولیدات (ضایعات تولیدات) هر صنعت 4-3-11) شاخص نسبت درآمدها به هزینهها این شاخص که با سودآوری ارتباط مستقیم دارد و از نسبت ارزش تولیدات به هزینه کل آن صنعت به دست میآید به نوعی ، بیانگر میزان تقاضای کالاهای صنعتی میباشد. در واقع میزان بالاتر حاکی از صنعت مورد با هزینه کمتر منافع بیشتری را ایجاد می کند.
: ارزش ستانده هر فعالیت صنعتی (میلیون ریال)،: هزینه (شامل هزینه داده ها، هزینه سرمایه گذاری سالانه، هزینه دستمزد و حقوق) 4-3-12) شاخص قدرت رقابت توان رقابتی صنعت را با توجه به بهره وری نیروی کار در آن صنعت و هزینه های دستمزد و حقوق نشان میدهد. باید توجه داشت که توسعه صنعتی ، نیازمند رشد مستمر و بالای بخش صنعت و روند افزایشی سهم صنعت، در اقتصاد ملی است. رشد مستمر نیز نیازمند پیادهسازی مولفههای یک استراتژی معطوف صنعت رقابت پذیر است.
: بهره وری نیروی کار در هر صنعت و: دستمزد و حقوق هر صنعت 4-3-13) شاخص سهم سود در ارزش افزوده این شاخص که نشاندهنده ی عملکرد صنایع مختلف است، یکی از شاخصهای معروف رقابت پذیری صنایع می باشد و به صورت زیر محاسبه می شود:
که در آن نشان دهنده ارزش افزوده، ستانده و هزینه های کل تولید میباشد.
4-4) شاخص های مربوط به مواد اولیه: دو جنبه از ویژگی مذکور، یکی مواد اولیه داخلی و دیگری مصرف منابع انرژی، درخور توجه بوده و در این تحقیق استفاده شدهاند. 4-4-1) شاخص وابستگی به مواد اولیه داخلی در صورتی که ثبات در روند تولید و صدور محصول ، مدنظر صاحبان صنایع و مسئولان سیاستگذار باشد، شاخص وابستگی به مواد اولیه خارجی و داخلی از اهمیت زیادی برخوردار خواهد بود. زیرا درروند تولید، با وجود محدودیتهای ارزی کشور، اتکا به مواد خارجی، ممکن است هر فرایند تولید را با توقف مواجه سازد. از طرف دیگر عدم هماهنگی میان ارگان های تصمیمگیرنده و نبود ثبات در قوانین تجاری ممکن است صنا یع متکی به خارج را با مشکلات زیادی مواجه سازد. به این دلیل، صنایعی در امر تولید و صدور از مزیت برخوردار خواهند بودکه درفرآیند تولید خود از روندهای باثبات برخوردار باشند، بدین روی این صنایع باید کمترین وابستگی به منابع خارجی وبیشترین وابستگی به منابع داخلی را دارا باشند.
: ارزش مواد اولیه مصرفی داخلی هرفعالیت (میلیون ریال) ارزش کل مواد اولیه مصرفی هر صنعت (میلیون ریال) 4-4-2) شاخص بهره دهی انرژی به طور کلی ، فعالیتی را میتوان نسبت به فعالیتهای دیگر برخوردارتر نامید که کمترین میزان عوامل و منابع را بکار گیرد و بیشترین میزان محصول راخلق نماید. به عبارتی ، بیشترین صرفه جویی را در مصرف عوامل تولیدی به عمل آورد.
: ارزش افزوده فعالیت صنعتی (میلیون ریال) و : ارزش انرژی مصرفی هر فعالیت صنعتی
4-5) شاخص مربوط به صادرات: 4-5-1) شاخص سهم از کل صادرات فشارهای رقابتی در بازارهای بین المللی، واحد تولیدی را به تلاشی مستمر برای ارتقاء کیفیت محصول و کاهش هزینه وا میدارد، درحالی که بنگاه های اقتصادی که به صادرات کالا مبادرت نمیورزند، معمولا با فشارها ومحدودیت ها مواجه نبوده و محدودیت بازار، فعالیتهای مبتکرانه و تلاشها برای ارتقای موقعیت نسبی آنها را تضعیف و محدود میسازد. در نتیجه میتوان اذعان داشت که صادرات، یک نیروی جلو برنده تلقی میشود که آثار مطلوبی بر بهره وری و مزیت بنگاههای اقتصادی به جای میگذارد. این شاخص به صورت نسبت صادرات هر فعالیت صنعتی به کل صادرات صنعت تعریف میشود:
: ارزش صادرات هر فعالیت صنعتی ،: کل ارزش صادرات صنعت استان
5-کاربرد مدل: در این بخش در راستای تحقق اهداف مقاله ، تلاش میگردد تا جایگاه فعالیت های صنعتی مورد مطالعه در سطح استان هرمزگان براساس 26 شاخص انتخابی معرفی شده ، تعیین گردد. بدین منظور برای دو مقطع زمانی 1379 و 1383 که سالهای پایانی دو برنامه توسعه میباشد, روش تحلیل عاملی و تاکسونومی عددی اعمال گردیده است. در نهایت نیز به منظور تعیین جایگاه صنایع در ساختار صنعتی استان هرمزگان صنایع همگن با استفاده از درجه برخورداری حاصل از اجرای روش تلفیقی تحلیل عاملی و تاکسونومی عددی رتبه بندی میشوند. بکارگیری هر یک از روشهای تاکسونومی و تحلیل عاملی برای رتبه بندی ، به تنهایی خالی از اشکال نیست. لذا همان طور که گفته شد، در این تحقیق هر دو روش مورد استفاده قرار گرفته است و با توجه به این که در تحلیل عاملی اولاً تعداد متغیرها به شدت کاهش می یابد و ثانیاً همبستگی بین متغیرها از بین میرود، پس از انجام تحلیل عاملی از روش تاکسونومی عددی برای دستیابی به شاخصهای نهایی استفاده میشود. روش مذکور این مزیت را دارد که هیچ محدودیتی در مورد نماگرها به وجود نمیآورد و تعداد آنها را میتوان در صورت داشتن آمار و اطلاعات مربوط، به حد کافی افزایش داد. از طرفی ورود نماگر و اطلاعات اضافی نیز مشکل ایجاد نمیکند، زیرا نماگر جدید بعد دیگری از توسعه را افزون بر ابعاد مطرح شده در نماگرهای قبلی وارد مدل میکند که نتیجه را بهبود خواهد بخشید و یا اینکه اطلاعات آن تکراری و اضافی بوده که در این صورت روش تحلیل عاملی این گونه اطلاعات راحذف کرده و این امر خللی دربحث ایجاد نمیکند. با استفاده از تحلیل عاملی، نمرات عاملی به تفکیک فعالیتهای صنعتی برای هر عامل مشترک محاسبه میشود و خروجی آن ماتریسی است که سطرهای آن فعالیتهای صنعتی به تفکیک کدهای چهار رقمی و ستون های آن نمرات عاملی بدست آمده به روی عوامل مشترک (که خود ترکیبات غیر وابسته از شاخصهای تحقیق هستند) جهت ورودی تاکسونومی عددی مورد استفاده قرار میگیرند. در ابتدا در روش تاکسونومی عددی پس از تشکیل ماتریس داده ها که سطرهای آن فعالیت های صنعتی به تفکیک کدهای چهار رقمی و ستون های آن شاخصهای تعیین شده در تحقیق است، ماتریس فواصل تشکیل میگردد و با تعیین درجه همگنی و درجه برخورداری فعالیتهای غیرهمگن از فعالیتهای همگن تفکیک میگردد. در انتها ، این مراحل دوباره با گروههای همگن تکرار میگردند و با در نظر گرفتن فراوانی تجمعی، درجه برخورداری هر فعالیت صنعتی در چهار گروه تعیین می شود و فعالیتهای صنعتی در چهار اولویت با توجه به فراوانی تجمعی رتبهبندی میگردد.
6- نتایج استخراج شده برای مقاطع مورد مطالعه: 6-1 - نتایج سال 1379 برمبنایشاخص های مربوط به کارگاه، اشتغال ، مواد اولیه،عملکردو شاخص های مربوط به صادرات ، بهتعییناولویت سرمایهگذاریپرداخته می شودکه هریکبهصورتمجزّادرقبلبیانشد. دادههایخامبه دستآمدهازمرکزآمارایران،برای71فعالیتصنعتی استان استفادهشدهاست کهبعدازمحاسبهشاخصها،بهمنظورجلوگیریازتأثیرزیادیکشاخصبررویمؤلفههایاصلیوهمچنینبراییکسانکردنمقیاسهای متفاوتشاخص هاوقبلازشروعتحلیلعاملی،شاخصهایمختلف، استانداردشدهاندتادارایمیانگینصفروواریانسیکباشندبعدازانجاممراحلاولیه ، روشتحلیلعاملی، پنجفاکتوربهعنوانفاکتورهایاصلیانتخابشدندودرادامه ماتریسنمرهعاملیمحاسبهشدهاست . باواردکردنماتریسنمرهعاملیبه روش ،تاکسونومیماتریسفواصلمرکبجهترتبهبندیفعالیتهاوتعیینفعالیتهای همگناستان ،تشکیلشدهاستوسپسمقادیرحداقلفواصلتکتکفعالیتهایبرایتعیینحداقلفواصلدرستونیتحت عنوان "میندیس"[10] مرتبشدهاند ، آنگاهبرایتعیینفاصلههمگنی،حدبالا(37/3)وحدپایین همگنی(75/-0)محاسبهشدهاست درادامه ، با مقایسه فاصله همگنی بدست آمده و مقادیر ستون حداقل فواصل، فعالیت تولید عملآوری و حفاظت ماهی و فرآوردههای ماهی و سایر حیوانات دریایی از فساد (کد 1512) با بیشترین اختلاف نسبت به دیگر فعالیتهای استان، غیرهمگن شناخته شده است و فعالیت غیر همگن مذکور از ماتریس شاخصها حذف شد و تحلیل با 70 فعالیت ادامه یافت.اینماتریسمجددااستانداردشده ومبنایتجزیهوتحلیلدرروش تحلیلعاملیقرارگرفته استکهدرجدول یکبهتفصیلموردبحثوبررسیقرارمیگیرد دراولینگامتحلیلعاملهاماتریسهمبستگیمحاسبهمیشود . مقداردترمینانماتریسهمبستگیمساوی است کهحاکیازمعتبربودنانجامتحلیلعاملی دراینتحقیقمیباشد .باتوجهبهنتا یج جدولشمارهیکومقداربدستآمده KMOمیتوانگفتکهمقداراینآمارهازنظرتحلیلعاملیقابلقبولونزدیکبهمتوسطاستبنابراینانجامروشتحلیلعاملیدر این مطالعه موردتایید است. ازطرفیبامقایسهآمارهیکای اسکورجدولمیتواندریافتکه درآزمون"بارتلت"فرضبرابریماتریسواحدضرایبهمبستگیموردتأییدقرارمیگیرد.درواقعمیتواننتیجهگرفتکهکلیه شاخصها،مستقلازهمعملمی کنند
یکیازبخشهایمهمدرتحلیلعوامل،محاسبهیمقادیرویژه (جمعواریانس استخراجشده)است . هرعاملیافاکتورداراییکریشهیمشخصهاستکهتعداد ریشههایمشخصهیمثبت(معمولاًبزرگترازیک)تعدادمؤلفههایموردنیازبرای توضیحواریانسدرماتریسهمبستگیرانشانمیدهدپسمقادیرویژهکمترازیک ، استخراجنمیشود . مقادیرویژهبامجموعمربعاتبارهایعاملیبرابراست،کهاگربارهای عاملی بیشتر از 3/0 باشد مهم ومعنی دار تلقی می شوند. در این مطالعه پنج فاکتورمؤلفهدارایمقادیرویژهبالاترازیکمیباشند . این پنجمؤلفهدرمجموع حدود77درصدکلواریانستشریحشدهراتوضیحمیدهند ،بنابراینپنجفاکتورانتخاب ، تحتفاکتورهایاصلیقلمدادمیشوند.در نرم افزار SPSS بعدازتعیینفاکتورهایاصلیبهمنظورآشکارکردناینکهکدام شاخصمتعلقبهکدامعاملاستونیزبرایقابلیتبخشیدنبهتفسیربیشترعاملها،بهچرخشیادورانعوامل پرداختهمیشود . انتخابنوعچرخشونوعروشتحلیل عاملیباکاربرمیباشد. درتمامبخشهایاینتحقیق،روشتجزیهعاملها،تجزیهی مؤلفهاصلی ونوعچرخشنیزبهمنظورحفظاستقلالواریماکسانتخاب شدهاست .دراینمرحله،بعدازچرخشعواملانتخابی،درنهایتماتریسدورانیافته عواملبهدستمیآید بعدازانجامتجزیهوتحلیل فاکتورهادرادامهتحلیل،بابهکارگیریروشتاکسونومیواستفادهازماتریس نمرهعاملیبهرتبهبندیفعالیتهایهمگناستانپرداخته میشود. که نتایج رتبه بندی آن در جدول شماره یک آمده است. در سال 1379، 71 فعالیت صنعتی استان هرمزگان با کد چهار رقمی ISIC، با استفاده از دادههای خام 18 شاخص استخراج شدند. بعد ازعملیات تحلیل عاملی پنج فاکتور گزینش گردید که مجموعاَ حدود 81/73 درصد از تغییرات شاخصهای اولیه را توضیح میدهد که از نظر تحلیل عامل ، قابل قبول و دارای قدرت تبیین نسبتاَ بالایی است . در روش تاکسونومی عددی با استفاده از پنج فاکتور انتخابی، ماتریس فواصل مرکب، ماتریس متقارن و دارای قطر اصلی صفر تشکیل شد. سپس به منظور تعیین فعالیتهای همگن، مقادیر حداقل فواصل، در ستونی مرتب گردیدند. در این تحقیق میزان کران بالا و پایین محاسبه شده به ترتیب برابر باولذافاصله همگنی مساوی است با37/3>d>75/0- با مقایسه فاصله همگنی بدست آمده و مقادیر ستون حداقل فواصل، فعالیت تولید عملآوری و حفاظت ماهی و فرآوردههای ماهی و سایر حیوانات دریایی از فساد (کد 1512) با بیشترین اختلاف نسبت به دیگر فعالیتهای استان، غیرهمگن شناخته شده و فعالیت غیر همگن مذکور از ماتریس شاخصها حذف شد و تحلیل با 70 فعالیت ادامه یافت.معیار انتخاب عوامل نهایی روش احتمال تجمعی است که بر اساس آن تعداد عواملی انتخاب میشوند که احتمال تجمعی آنها عددی نسبتاً نزدیک به یک باشد. در نهایت به دلیل رتبهبندی فعالیتها از مجموع 70 صنعت همگن استان هرمزگان در سال 1379 تعداد 10 صنعت تحت عنوان صنایع اولویت اول و 11 صنعت هم در اولویت دوم معرفی شدهاند. 6-2- نتایج سال 1383 پس از محاسبه شاخصها برای سال 1383 و اجرای روش تحلیل عاملی، تعداد پنج فاکتور به عنوان بهترین ترکیب خطی شاخصهای اولیه استخراج شدهاند. تعداد پنج فاکتور مجموعاً 43/76 درصد از تغییرات شاخصهای اولیه را تبیین مینمایند؛ لذا به دلیل قابلیت تقریباً بالای فاکتورهای پنجگانه در بیان تغییرات داده ها، به کمک نمرات عاملی حاصله ماتریس فواصل مرکب صنایع مورد مطالعه تشکیل شده است.سپس به کمک حداقل فواصل صنایع دامنه همگنی به صورت 08/3>d>59/0- زیر محاسبه گردیده است :
باانجامروشتحلیلعاملی، مقداردترمینانماتریسهمبستگیبه دستآمدکهبرتأییدروشتحلیلعاملیومعتبربودناینروشدلالتدارد . در حقیقت پس از محاسبه شاخصها برای سال 1383 و اجرای روش تحلیل عاملی، تعداد پنج فاکتور به عنوان بهترین ترکیب خطی شاخصهای اولیه استخراج شدهاند. تعداد پنج فاکتور مجموعاً 43/76 درصد از تغییرات شاخصهای اولیه را تبیین مینمایند؛ لذا به دلیل قابلیت تقریباً بالای فاکتورهای پنجگانه در بیان تغییرات داده ها، به کمک نمرات عاملی حاصله ماتریس ، فواصل مرکب صنایع مورد مطالعه تشکیل شده است .سپس به کمک حداقل فواصل صنایع ، دامنه همگنی به صورت زیر محاسبه گردیده است.مقایسه مقادیر حداقل فواصل با دامنه همگنی فوق مبین این است که حداقل فواصل مربوط به تولید و تعمیر انواع کشتی (کد 3511) به عنوان صنایع غیرهمگن استان در سال 1383 شناسایی میشوند.اولویتبندی صنایع همگن استان حاکی از آن است که از مجموع 72 فعالیت صنعتی همگن ،11 صنعت در فهرست اول و 10 صنعت در اولویت دوم جای گرفتهاند.تکنیکهای مورد استفاده در این تحقیق، صنایع استان هرمزگان را به دو دسته صنایع همگن و غیر همگن تقسیم نمود، برخی از صنایع (صنایع غیرهمگن) به واسطه برخورداری از شاخصهای بکار رفته در این تحقیق در برگیرندة مزیت ها و برتریهای خاص به نسبت سایر صنایع بوده که به این صنایع جایگاه ویژه ای در صنایع استان داده است،به گونهای که به فاصله صنایع مزبور با سایر صنایع افزوده است. جدول شماره 3 مزیتهای سرمایهگذاری فعالیتهای صنعتی استان هرمزگان در اولویتهای اول و دوم را در سال 1379 مشخص مینماید. جدول 3) رتبهبندی مزیتهای سرمایهگذاری فعالیتهای صنعتی استان هرمزگان در سال 1379
مأخذ: محاسبات محقیقین جدول شماره (4) اولویتهای سرمایهگذاری صنعتی در استان هرمزگان را در سال 1383 در اولویتهای اول و دوم مشخص مینماید
مأخذ: محاسبات محققیق 8- جمع بندی و ملاحظات یافتههای حاصل از رتبهبندی صنایع غیرهمگن ، حاکی از این است که بیشتر این صنایع مرتبط با قابلیتهای استان یا به عبارتی برخاسته از مزیتهای استان بوده و امکانات و منابع موجود در استان هرمزگان زمینه این امر را فراهم نموده است که صنایع مزبور بتوانند از لحاظ شاخصهای منتخب ، فاصله زیادی را با سایر صنایع دارا باشند. درسال 79 فعالیت عملآوری و حفاظت ماهی، و فرآوردههای ماهی و سایر حیوانات دریایی از فساد (کد 1512) به عنوان صنعت غیرهمگن شناخته شده است. درسال 83 نیز این فعالیت (عملآوری و حفاظت ماهی، و فرآوردههای ماهی و سایر حیوانات دریایی از فساد) به عنوان رتبه اول در استان شناخته شده است.همچنین فعالیت تولید و تعمیر انواع کشتی را بعنوان یکی از مزیتهای صنعتی مهم استان بایستی مورد نظر قرار داد؛ بطوریکه این فعالیت در سال 83، فعالیت تولیدی غیرهمگن بوده و در سال 79 رتبه اول را به خود اختصاص داده است. با توجه به پتانسیلهای موجود در این زمینه در استان هرمزگان, میتوان برنامهریزی مناسبی در جهت رقابتی یا صادراتی نمودن این فعالیت تولیدی انجام داد.پس از فعالیتهای فوق میتوان فعالیت تولید و تعمیر انواع قایق و سایر شناورها به جز کشتی را مورد توجه قرار داد که در سالهای 79 و 83 در رتبه دوم قرار داشته است.
همانطور که از جدول شماره (5) مشخص است، موارد فوق فعالیتهایی هستند که در هر دو مقطع مورد بررسی، در ردیفهای نخست اولویتها در زمینه فعالیتهای دارای مزیت قرار گرفتهاند. پس از این موارد میتوان به فعالیت تولید وسایل نقلیه هوایی و فضایی اشاره کرد. این فعالیت که در سال 79 به عنوان یکی از اولویتهای اول، رتبه ی ششم را به خود کسب کرده و در سال 84 این فعالیت جزء اولویتهای اول بوده و در رتبه سوم قرار گرفته است. با توجه به پتانسیل منطقه در این زمینه به نظر میرسد این فعالیت نیاز به توجه بیشتر مسئولین در استان دارد تا بتواند به عنوان یکی از تولیدات با قابلیت بالای صادراتی به فعالیت خود ادامه دهد.همچنین فعالیتهایی نظیر پاک کردن و درجه بندی و بسته بندی خرما در سال 79 در رتبه سوم قرار داشته ، و در سال 83 ، در ردیف ششم قرار گرفته است. از طرفی فعالیتهای صنعتی از قبیل تولید وتعمیر تجهیزات راه آهن, تولید ماشین آلات ابزار و تولید فرآورده های نفتی تصفیه شده به لحاظ پتانسیل صادراتی و رقابتی در رتبههای بالائی قرار گرفتهاند. نتایج ، همچنین حاکی از آن است که تعداد معدودی از صنایع استان در مقاطع زمانی مورد مطالعه توانستهاند جایگاه خود را حفظ نمایند. چرا که مجموعة فعالیت های صنعتی قرار گرفته در اولویت اول، طی دو سال مورد بررسی دارای ترکیب ثابتی نبوده و ترکیب صنایع از جهت جایگاه اکتسابی در سالهای مورد نظر متنوع بوده است و عمدتا" به سمت صنایع الکتریکی و مکانیکی معطوف گردیده است. جهت بهرهمندی از نتایج این مطالعه و بکارگیری آنها در سیاستگذاری بهینه ، توجه به نکات زیر ضروری است:مطالعه حاضر در واقع یک نقشه تصمیم گیری در اختیار قرار میدهد. نقشه ای که با استفاده از آن میتوان علاوه بر درک وضعیت موجود بخشهای مختلف استان هرمزگان (چه بصورت کلی یا در قالب زیربخشهای تقسیمات کشوری و یا تولیدی)، میزان بهره مندی از مزیتهای هر حوزه را مشخص ساخت. این مهم میتواند عملاً بهینه ما در هر بخش را مشخص سازد و با تعیین فاصله وضعیت موجود تا وضعیت مطلوب، امکان سیاستگذاری آگاهانه را فراهم نماید. لذا در عمل با اطلاعات بسیار زیادی مواجهیم و بایستی کاملاً روشمند از آنها بهره مند گردیم . بایستی دقت داشت که یکی از خروجیهای این مطالعه، عقب ماندگیهای استان در سطوح مختلف است، چرا که دارای مزیت بودن یک بخش، در عمل میتواند ناشی از وجود بسترهای مناسب و یا توجه خاص در ادوار گذشته به آن بخش باشد، همانطور که فاقد مزیت بودن یک بخش ، ناشی از عدم وجود بسترهای مناسب و یا بیتوجهی به آن بخش درادوار گذشته میباشد. لذا استفاده از نتایج این مطالعه ، تنها در چارچوب تحلیلی فوق ممکن و مطلوب بوده است و استفاده از این چارچوب که در تمام متن ، حاکمیت آن بر نگاه محققین مشهود است میتواند عقب ماندگیهای استان را نشان دهد. لذا یکی از کارکردهای این مطالعه میتواند انعکاس عقب ماندگی های بین بخشی استان باشد.
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
منابع و مآخذ 1. اثنی اعشری،ابوالقاسم وفرهنگ،صفر(1385)."شناسایی قابلیت هاو گرایش های صنعتی استان مازندران"، مجله دانش وتوسعه، شماره 19،صص62-81 2. اکبری ،نعمت الله ومرادی ، زاهد(1387)."بررسی اقتصادی وتعیین اولویتهای سرمایه گذاری صنعتی استان کردستان" ،پژوهشنامه علوم انسانی واجتماعی،شماره3 ،صص33-57 3. بصیری ،محمد حسین و نبییان جوردی ، فاطمه السادات .(1387) "رتبه بندی اقتصادی استراتژیکی مواد معدنی معادن در حال بهره برداری ایران بااستفاده از روش تاکسونومی به منظورتوسعه سرمایه گذاری درایران پایگاه داده علوم زمین کشور" شماره56 ،صص123-133 4. بختیاری، صادق. (1381)، تحلیلی مقایسهای از توسعه صنعتی استانهای مختلف کشور، پژوهشنامه بازرگانی، فصلنامه شماره 22.صص 25-30. 5. بختیاری، صادق وهمکاران. (1381)، "تحلیلی ازساختار صنعت دراستان اصفهان" ، فصلنامه پژوهشنامه بازرگانی، پائیز1381.صص 44-50 6. بیدآباد،بیژن(1362)" روش آنالیز تاکسونومی درایجاد شاخصهای توسعه" ، سازمان برنامه وبودجه استان مرکزی. 7. پیراسته، حسین. (1381)، "تحلیلی از مزیتهای رتبه ای صنایع استان اصفهان و عوامل موثر بر آن"، مجله برنامه بودجه، شماره 79، صص 14-17. 8. تاری، فتح ا... (1381)،" سیاستگذاری صنعتی منطقهای از طریق شناخت توانمندی ها"، پژوهشنامه اقتصادی، شماره اول، بهار81، صص 204-205. 9. توفیق،فیروز.(1372)،"تحلیل عاملی وتلفیق شاخصهای منطقه ای آبادی" ، شماره10،ص11 10. رئیس دانا، فریبرز و همکاران. (1382)، رتبهبندی صنایع کشور با توجه به ظرفیت تجارت خارجی هر صنعت، پژوهشنامه اقتصادی، ص 82-81. 11. سازمان مدیریت وبرنامهریزی کشور،معاونت امور اقتصادی وهماهنگی برنامه وبودجه.(1380)، " سیاست ها،راهکارهای اجرائی و شاخصهای هدف کمی بخشهای اقتصادی،اجتماعی وفرهنگی" ، صص 229-239 . 12. شیرزور علی آبادی، زهرا و سلیمی فر، مصطفی. (1385) "اولویتبندی صنایع در استان هرمزگان رضوی"، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه فردوسی مشهد. 13. صنایعی، علی ومعلم ،علی .(1380)،" رتبهبندی فعالیتهای صنعتی استان اصفهان در تولید و صادرات بخشهای مختلف صنایع بر اساس مزیتهای نسبی ورقابتی" ، پژوهشنامه بازرگانی،فصلنامه شماره23، صص24-27. 14. کوثری، مسعود. (1378)، "تجزیه و تحلیل شناخت روند اشتغال بخش صنعت و تعیین مزیتهای نسبی ایران در صنایع کاربر در برخی استانهای کشور"، وزارت کار و امور اجتماعی. 15. مؤسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی، "تعیین اولویتهای سرمایهگذاری صنعتی جهت تقویت مزیتهای نسبی صادرات صنعتی"، (1378)، صص 129-133. 16. مرکزآمار ایران آمار،" کارگاههای بزرگ صنعتی کشور" ، سالهای 1379 و 1383. 17. هاشمیان، مسعود. " راهبردهای توسعه سرمایهگذاری صنعتی در استان خوزستان با توجه به امکانات بالقوه استان" ، مجموعه مقالات همایش شناخت استعدادهای بازرگانی- اقتصادی استان خوزستان، انتشارات مؤسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی، 1378،صص22-21. 18. هوشمند،محمودوآذری،لطفعلی(1385)،" تحلیل ساختار صنعت استان کرمان"،مجله دانش وتوسعه.شماره 21وصص45-65. 19. Bender ,S & Li ,K.W.(2003),The Changing Trade & Revealed Comparative Advantage Asian and latin American Manufacture Export, Center Discussions paper, No.851.
20. Compbel , John A.l , (2004) ,Numerical Taxonomy: A Missing Link for Case Based Reasoning and Autonomous Agent. London: Routledge.
21. Davis,D.R &Wienstein,D,E,(2004),Market Access Economic Geography and Corporative Advantage: An Empirical Test ,Journal of International Economics,Vol.59.pp.1-23
22. Hugh, O. Nourse, D. (1998). Regional Economics. MC Grow-Hill.
23. Sharman ,S.(1996).Applied Multivariate Techniques .New York : John Wiley & Sons Inc.
24. L ,K.W& Blender, S(2003) The Gain and Loss of Comparative Advantage in Manufactured Export Among Region, Center Discussions Paper , no.853.
25. Miloslovaky, E & Shatz Haward,J.(2006),Service Export and The State: Measuring The Potential Economics Development Quarterly,V.20.No.1. pp3-21.
26. Saunders,R.,(2002)NumericalTaxonomy,http://web.hku.hk/~Saunders/28214/num-tax.htm(accessed 09/2002). | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 2,246 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 576 |