تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 9,997 |
تعداد مقالات | 83,560 |
تعداد مشاهده مقاله | 77,800,521 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 54,843,329 |
تاثیر نایسین A و بنزوات سدیم بر رفتار لیستریامونوسیتوژنز و برخی از پارامترهای میکروبی و شیمیایی در فیله ماهی فیتوفاگ (Hypophtalmichtysmolitrix) نگهداری شده در دمای 4 درجه سلسیوس | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
بهداشت مواد غذایی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 1، دوره 1، 3 پاییز، آذر 1390، صفحه 1-13 اصل مقاله (405.38 K) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
رضا صفری* 1؛ محمد رضا سعیدی اصل2 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1پژوهشکده اکولوژی دریای خزر، ساری، ایران. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2دانشگاه آزاد اسلامی، واحد سبزوار، گروه علوم و صنایع غذایی، سبزوار، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
در این مطالعه تاثیر نایسین A و بنزوات سدیم بر تعداد لیستریامونوستیوژنز، برخی پارامترهای میکروبی (باکتریهای مزوفیل، باکتریهای سرماگرا و باکتریهای لاکتیک) و پارامترهای شیمیایی (عدد پراکسید و TVN) در فیله ماهی فیتوفاگ نگهداری شده در دمای 4 درجه سلسیوس در زمانهای صفر، 3، 6، 9 و 12 روز مورد ارزیابی قرار گرفت. به نسبت وزن اولیه فیله، مقدار تلقیح اولیه باکتری مشخص شده (4 واحد لگاریتمی) و پس از اسپری نمودن سوسپانسیون باکتریایی و جذب آن به سطح فیله، نمونهها به مدت 15 دقیقه در محلول بنزوات سدیم 2% قرار داده شده و بعد از قرار گرفتن در دمای 4 درجه سلسیوس به مدت 10 دقیقه، محلول نایسین A با غلظت 15/0 گرم بر کیلوگرم ماهی بر روی نمونهها اسپری گردید. نتایج نشان داد که در نمونه دارای ترکیب نایسین A و بنزوات سدیم تعداد لیستریا مونوسیتوژنز از 12/4 به 66/3 واحد لگاریتمی کاهش یافت. این در حالیست که در نمونههای فاقد ماده نگهدارنده تعداد لیستریا مونوسیتوژنز تلقیح شده از 43/4 به 14/5 واحد لگاریتمی افزایش داشته است. جمعیت باکتریهای مزوفیل در نمونههای حاوی ماده نگهدارنده (بصورت ترکیبی) و نمونههای فاقد نگهدارنده به تریتب از 39/4 به 79/6 و از 48/4 به 93/7 واحد لگاریتمی افزایش داشته است. جمعیت باکتریهای سرماگرا در نمونههای حاوی ماده نگهدارنده و نمونههای فاقد ماده نگهدارنده از 16/4 به 72/6 و از 34/4 به 92/7 واحد لگاریتمی و جمعیت باکتریهای لاکتیک نیز در تیمارهای ذکر شده به ترتیب از 74/2 به 08/4 و 9/2 به 78/4 واحد لگاریتمی افزایش داشته است. افزایش مقدار عدد پراکسید و TVN در تیمار نایسین و بنزوات سدیم در مقایسه با نمونههای تیمار تفاوت نشان داد. نتیجهگیری کلی نشان میدهد که اگرچه مواد نگهدارنده مورد استفاده در این تحقیق به هنگام استفاده در محیط کشت آزمایشگاهی، جمعیت لیستریا مونوسیتوژنز را به صفر میرسانند ولی به هنگام تلقیح باکتری در بافت ماهی، پارامترهای مختلف بر اثرات ضدمیکروبی مواد نگهدارنده تأثیرگذار میباشند. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نایسین A؛ بنزوات سدیم؛ لیستریامونوستیوژنز؛ ماهی فیتوفاگ | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
تاثیر نایسین A و بنزوات سدیم بر رفتار لیستریامونوسیتوژنز و برخی از پارامترهای میکروبی و شیمیایی در فیله ماهی فیتوفاگ (Hypophtalmichtysmolitrix)نگهداری شده در دمای 4 درجه سلسیوس
رضا صفری1*، محمد رضا سعیدی اصل2
1- پژوهشکده اکولوژی دریای خزر، ساری، ایران. 2- دانشگاه آزاد اسلامی، واحد سبزوار، گروه علوم و صنایع غذایی، سبزوار، ایران. *نویسنده مسئول مکاتبات: Safari1351@gmail.com (دریافت مقاله: 31/3/90 پذیرش نهایی: 25/9/90)
چکیده در این مطالعه تاثیر نایسین A و بنزوات سدیم بر تعداد لیستریامونوستیوژنز، برخی پارامترهای میکروبی (باکتریهای مزوفیل، باکتریهای سرماگرا و باکتریهای لاکتیک) و پارامترهای شیمیایی (عدد پراکسید و TVN) در فیله ماهی فیتوفاگ نگهداری شده در دمای 4 درجه سلسیوس در زمانهای صفر، 3، 6، 9 و 12 روز مورد ارزیابی قرار گرفت. به نسبت وزن اولیه فیله، مقدار تلقیح اولیه باکتری مشخص شده (4 واحد لگاریتمی) و پس از اسپری نمودن سوسپانسیون باکتریایی و جذب آن به سطح فیله، نمونهها به مدت 15 دقیقه در محلول بنزوات سدیم 2% قرار داده شده و بعد از قرار گرفتن در دمای 4 درجه سلسیوس به مدت 10 دقیقه، محلول نایسین A با غلظت 15/0 گرم بر کیلوگرم ماهی بر روی نمونهها اسپری گردید. نتایج نشان داد که در نمونه دارای ترکیب نایسین A و بنزوات سدیم تعداد لیستریا مونوسیتوژنز از 12/4 به 66/3 واحد لگاریتمی کاهش یافت. این در حالیست که در نمونههای فاقد ماده نگهدارنده تعداد لیستریا مونوسیتوژنز تلقیح شده از 43/4 به 14/5 واحد لگاریتمی افزایش داشته است. جمعیت باکتریهای مزوفیل در نمونههای حاوی ماده نگهدارنده (بصورت ترکیبی) و نمونههای فاقد نگهدارنده به تریتب از 39/4 به 79/6 و از 48/4 به 93/7 واحد لگاریتمی افزایش داشته است. جمعیت باکتریهای سرماگرا در نمونههای حاوی ماده نگهدارنده و نمونههای فاقد ماده نگهدارنده از 16/4 به 72/6 و از 34/4 به 92/7 واحد لگاریتمی و جمعیت باکتریهای لاکتیک نیز در تیمارهای ذکر شده به ترتیب از 74/2 به 08/4 و 9/2 به 78/4 واحد لگاریتمی افزایش داشته است. افزایش مقدار عدد پراکسید و TVN در تیمار نایسین و بنزوات سدیم در مقایسه با نمونههای تیمار تفاوت نشان داد. نتیجهگیری کلی نشان میدهد که اگرچه مواد نگهدارنده مورد استفاده در این تحقیق به هنگام استفاده در محیط کشت آزمایشگاهی، جمعیت لیستریا مونوسیتوژنز را به صفر میرسانند ولی به هنگام تلقیح باکتری در بافت ماهی، پارامترهای مختلف بر اثرات ضدمیکروبی مواد نگهدارنده تأثیرگذار میباشند.
واژههای کلیدی: نایسین A، بنزوات سدیم، لیستریامونوستیوژنز، ماهی فیتوفاگ
مقدمه قابلیت فساد پذیری بالای ماهیان سبب شده تا حفظ کیفیت ماهی تازه، یکی از مسائل مهم مورد توجه صنعت ماهی و مصرف کنندگان باشد. ماهی فیتوفاگ با نام علمی Hypophthalmichthysmolitrix یکی از مهمترین ماهیان پرورشی کشور میباشد که به علت استفاده از رژیم غذایی کمهزینه و سطوح بالای زنجیره غذایی به مقدار زیاد پرورش مییابد. از نظر تولید بالای سالیانه و قابلیت دسترسی برای مصرف کننده و پراکنش مناسب از اهمیت زیادی بین پرورشدهندگان برخوردار است و اغلب به صورت ماهی کامل از مغازههای خرده فروشی، و یا به صورت فیله شده قابل تهیه است. روش نگهداری برای تمامی مواد غذایی اهمیت داشته و برای ماهی نیز با توجه به فساد پذیری بیشتر آن نسبت به سایر مواد غذایی ضروری است (Esmaeilzadeh and Sahari, 2004). نگهداری ماهی در یخچال سبب کاهش سرعت فعالیتهای آنزیمی و شیمیایی و فعالیت موجودات ذره بینی خواهد شد اما به دلیل عدم توانایی دمای یخچال (4 درجه سلسیوس) برای کاهش دمای ماهی به مقدار لازم، تغییرات نامطلوبی از جمله اکسیداسیون و هیدرولیز چربی به آرامی صورت گرفته و باعث کاهش کیفیت محصولات میگردد (Rezaei et al., 2003; Perez-Alonso and Auborg, 2003). از طرفی برخی از باکتریهای سرماگرا نظیر جنسهای سودوموناس، لیستریا، کلستریدیوم و یرسینیا قادر به رشد در چنین دمایی بوده و باعث فساد و متعاقب آن مسمومیت غذایی در انسان میگردند. بنابراین استفاده از موادی مناسب با فعالیت آنتی باکتریایی و آنتی اکسیدانی به منظور بهبود کیفیت، افزایش عمر ماندگاری گوشت و در عین حال جلوگیری ازضررهای اقتصادی، ضروری و مفید به نظر میرسد Vescovo et al., 2006)).
به منظور افزایش زمان ماندگاری محصولات غذایی از مواد نگهدارنده شیمیایی استفاده میشود. این مواد دارای عوارض جانبی بوده و استفاده از برخی از آنها بدلیل سرطانزا و موتاژن بودن توسط برخی از کشورها ممنوع شده است. نگهدارنده بیولوژیک که شامل ارگانیسمهای مفید، متابولیتهای میکروبی و اسانس یا عصارههای گیاهی میشود جزو آن دسته از موادی هستند که نهتنها عوارضی بدنبال ندارند بلکه باعث بهبود طعم و مزه مواد غذایی شده و زمان ماندگاری را آنها بطور نسبی افزایش میدهند. مطالعات نشان داده که اگر نگهدارنده بیولوژیک بصورت ترکیبی با نگهدارندههای شیمیایی (با غلظت پائینتر) مورد استفاده قرار گیرد نتایج بسیار مطلوبی در پی خواهد داشت (Tome et al., 2006; Vescovo et al., 2006).
باکتریوسینها یکی از مهمترین متابولیتهای باکتریهای گروه لاکتیک بوده که اغلب به عنوان ابزارهای بیولوژیکی باارزش برای ارتقاء ایمنی غذا و کاهش شیوع بیماریهای ناشی از غذاهای فاسد مطرح هستند. باکتریوسین نایسین، نیز ترکیب بیواکتیو و پپتیدی است که توسط برخی لاکتوکوکوس لاکتیس زیر گونه لاکتیس تولید میشود (Castellano et al., 2008; De et al., 2009). از مهمترین نمک اسیدهای آلی که به عنوان نگهدارنده شیمیایی مورد استفاده قرار میگیرد میتوان به بنزوات سدیم اشاره نمود. این ماده بیشتر بعنوان ماده نگهدارنده در انواع نوشیدنیها مورد استفاده قرار گرفته و کمتر در فرآوردههای شیلاتی مورد استفاده قرار میگیرد، ولی متابولیتهای آن مثل متیل پارابن در برخی از فرآوردههای شیلاتی کاربرد دارد. توانایی بنزوات سدیم در جلوگیری از رشد میکروبهای ناخواسته ممکن است بدلیل تأثیر آن بر کاهش pH و یا جذب یونهای فلزی مورد نیاز باکتریها (بخصوصca++) باشد (Savvaidis et al., 2002; Solomakos et al., 2008). لیستریا مونوسیتوژنز باکتری گرم مثبت، هوازی تا بیهوازی اختیاری و میلهای شکل است که باعث بیماری لیستریوزیس در انسان میشود (Chen et al., 2010; Dykes and Moorhead 2002; Inoue etal., 2000; Neetooet al., 2008; Wadud et al., 2010). اگرچه تعداد مسمومیت غذایی ناشی از لیستریا مونوسیتوژنز نسبت به مسمومیت با سالمونلا، کلستریدیوم، کمپیلوباکترها و استافیلوکوکوس آرئوس کمتر است اما به جرأت میتوان گفت که از نظر نقش تهدیدکنندگی، لیستریوزیس خطرناکترین نوع مسمومیت غذایی است (Chen et al., 2010). بر طبق مطالعه انجام شده در ایران مشخص شده که شیوع لیستریا مونوسیتوژنز در سطح خرده فروشیهای ماهی قزل آلای رنگین کمان 5/12 درصد و در کپور نقرهای و کپور معمولی به ترتیب 10و 5/17 درصد بوده است. همچنین نتایج نشان داده که 5/8 درصد از ماهیانی صید شده از سطح استخرهای پرورش ماهیان گرمآبی (کپور نقرهای و کپور معمولی) آلوده به لیستریا مونوسیتوژنز بودند (Akhondzadeh et al., 2003). برای افراد سالم بیشترین میزان قابل قبول باکتری لیستریا مونوسیتوژنز در غذا 100 سلول در هر گرم است (Gudbjornsdóttir et al., 2004; Huss et al., 2000). تعداد این باکتری در غذاهای یخچالی طی یک دوره 3-4 هفتهای (دوره نگهداری اکثر غذاها) میتواند به بیش از 100 هزار سلول در هر گرم غذا برسد (Gudbjornsdottir et al., 2004). در بیماری لیستریوزیس علائمی مشابه آنفلونزا، عفونت خون و مننژیت ایجاد می کند. معمولاً افراد بزرگسال سالم به این بیماری مقاوم هستند. اما نوزادان، افراد سالخورده و کسانی که سیستم ایمنی آنها توسط دارو تضعیف شده است و همچنین زنان باردار در معرض خطر هستند (Duffes et al., 1999). این بیماری ممکن است موجب سقط جنین، بروز مننژیت یا عفونت خونی در نوزادان گردد (Martins and Pedro, 2011; Wadud et al., 2010). هدف از این مطالعه بررسی اثر باکتریوسین نایسین A و بنزوات سدیم بر رفتار لیستریا مونوسیتوژنز در فیله ماهی فیتوفاگ نگهداری شده در دمای 4 درجه سلسیوس میباشد.
مواد و روشها
آماده سازی باکتری لیستریا مونوسیتوژنز جهت تلقیح
سویه استاندارد و لیوفیلیزه باکتریListeria monocytogenes PTCC 1163 از سازمان پژوهشهای علمی و صنعتی ایران تهیه شد. آمپولهای لیوفیلیزه باکتری ابتدا در شرایط استریل باز و به محیط کشت مایع TSB (Tryptic Soy Broth) انتقال و به مدت 48 ساعت در 30 درجه سلسیوس انکوبه شد. سپس محیط کشت حاوی باکتری سانتریفوژ شده (15 دقیقه در دور 7000 دور در رقیقه) و پس از ریختن مایع رویی، رسوب حاصله سه مرتبه با رینگر شستشو داده شده و هر بار عمل سانتریفوژ تکرار گردید. تعداد باکتریها در رسوب نهایی، با ریختن مقداری رینگر، با استفاده از روش کدورت سنجی در طول موج 570 نانومتر تعیین گردید (Hegde et al., 2007; Martins and Pedro, 2011).
آماده سازی نمونه ماهی کپور نقرهای با میانگین وزن 900-700 گرم از یکی از مزارع پرورش ماهی واقع در شهرستان ساری تهیه شده و در جعبههای یونولیتی به همراه یخ به آزمایشگاه پژوهشکده اکولوژی دریای خزر انتقال داده شدند. ماهی را ابتدا شسته و سپس فیله نموده و در پایان عمل فیله کردن نیز، مجدداً فیلهها مورد شستشو قرار گرفتند. به نسبت وزن فیله، مقدار تلقیح اولیه باکتری مشخص شده (log 4) و پس از اسپری نمودن سوسپانسیون باکتریایی (با استفاده از سرنگهای استریل) و جذب آن به سطح فیله، نمونهها به مدت 15 دقیقه در محلول بنزوات سدیم 2% قرار داده شده و بعد از قرار گرفتن در دمای 4 درجه سلسیوس به مدت 10 دقیقه، محلول نایسین A(ServaUSA) با غلظت 15/0 گرم بر کیلوگرم ماهی بر روی نمونهها اسپری گردید. استاندارد نایسین و بنزوات سدیم در فرآوردههای دریایی به ترتیب 2/0-1/0 گرم بر کیلوگرم و 5/2–5/1 درصد میباشد (Samelis et al., 2005). در نمونههای حاوی نایسین A، بنزوات سدیم به تنهایی، هر یک از مواد مذکور بطور جداگانه اضافه گردید. در نمونه شاهد فقط لیستریا اضافه گردید (فاقد نگهدارنده). تمامی نمونهها با استفاده از دستگاه وکیوم (BOSSN84) در شرایط خلاء بستهبندی شده و در دمای4 درجه سلسیوس نگهداری شدند و در روزهای 0، 3، 6، 9 و12 روز از نظر پارامترهای کیفی (شیمیایی و میکروبی) مورد آزمایش قرار گرفتند (با در نظر گرفتن 3 تکرار برای هر نمونه)، (Samelis et al., 2005; Dykes and Moorhead 2002; Solomakos et al., 2008). لازم به ذکر است برای نگهداری کوتاه مدت فرآوردههای شیلاتی از دماهای پائین استفاده شده تا ماهی تازگی خود را حفظ نماید. در دمای انجماد، با طولانی شدن زمان نگهداری، واکنشهای شیمیایی باعث فساد فرآورده شده و علاوه بر این ماهی تازگی خود را از دست میدهد.
آزمونهای شیمیایی و میکروبی
عدد پراکسید به روش Egan و همکاران (1997)، مقدار کل بازهای نیتروژنی فرار(TVB-N) به روش AOAC محاسبه و تعیین گردید (AOAC, 2005). جهت شمارش کل باکتریها (TVC) و باکتریهای سرمادوست (PTC) در نمونههای تهیه شده، از محیط تریپتیک سویا آگار (Tryptic Soy Agar) به روش کشت سطحی، استفاده شد(AOAC, 2005; Gimenez et al., 2002). پلیتهای کشت داده شده مربوط به کل باکتریها بعد از48 ساعت انکوباسیون در دمای 35 درجه سانتیگراد و پلیتهای مربوط به باکتریهای سرما دوست بعد از 10 روز انکوباسیون در دمای 4 درجه سانتی گراد شمارش شدند (AOAC, 2005; Gimenez et al., 2002; McMeekin et al., 1993). برای شمارش باکتریهای اسید لاکتیک از محیط کشتDeManRogosa and Sharpe(MRS) agar استفاده شد. نمونههای اخیر در جار بیهوازی حاوی گازپک C قرار داده شده و در انکوباتور30 درجه سلسیوس به مدت 3-2 روز نگهداری شدند (Jones et al., 2008). به منظور شمارش لیستریا مونوسیتوژنز از محیط انتخابی CHROMagarTM Listeria (محیط کشت کروموژنیک، شرکت میکروبیولوژی کروم آگار فرانسه) و مکمل آن (CHROMagar Listeria supplement) با انکوباسیون در مای 30 درجه سلسیوس به مدت 24 تا 48 ساعت استفاده شد (Hegde et al., 2007).
آنالیزهای آماری
برای مقایسه میانگینها در زمانهای مختلف برای یک تیمار از آزمون آنالیز واریانس تکراری و در ادامه از آزمون آماری تی وابسته و برای مقایسه میانگینها بین تیمارهای مختلف در زمانهای متفاوت از آنالیز واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی دانکن (Duncan)در سطح 05/0=α استفاده گردید .(Egan et al., 1997)
یافتهها
آنالیزهای شیمیایی
عدد پراکسید
میزان پراکسید در تمامی تیمارها روند افزایشی داشته ولی میزان آن در نمونههای حاوی ترکیب نایسین و بنزوات سدیم از 43/0 بهmqO2/g 67/7 بوده در صورتیکه در نمونههای شاهد از 47/0 به mqO2/g 09/12 رسید (جدول 1).
جدول 1: نتایج عدد پراکسید در فیله ماهی فیتوفاگ نگهداری شده در دمای 4 درجه سلسیوس در زمانهای مختلف
*حروف متفاوت در هر ردیف نشان دهنده تفاوت معنیدار ما بین دادهها میباشد.
مقدار کل بازهای نیتروژنی فرار (TVB-N) میزان TVB-N در تیمار ترکیب مواد نگهدارنده، از 23/7 به 76/26 افزایش داشته در صورتیکه در نمونه شاهد از 44/7 به mg N/100g60/35 افزایش داشته است (جدول 2).
جدول 2: نتایج TVB-N در فیله ماهی فیتوفاگ نگهداری شده در دمای 4 درجه ساسیوس در زمانهای مختلف
*حروف متفاوت در هر ردیف نشان دهنده ارتباط معنیدار ما بین دادهها میباشد.
آنالیزهای میکروبی لیستریا مونوسیتوژنز تعداد لیستریا در تیمارهای حاوی مواد نگهدارنده روند کاهشی داشته بطوریکه در نمونه دارای ترکیب نایسین A و بنزوات سدیم تعداد باکتری از 12/4 به 66/3 واحد لگاریتمی کاهش داشته است. این در حالیست که در نمونههای فاقد ماده نگهدارنده تعداد لیستریای تلقیح شده از43/4 به 14/5 واحد لگاریتمی افزایش نشان داد (جدول 3). در سایر تیمارها روند رشد لیستریا نیز کاهشی بوده ولی با این وجود نتایج مربوط به تیمار دارای نایسین به تنهایی بهتر از بنزوات سدیم بوده است. نتایج آنالیز آماری تیمارهای مختلف حاکی از ارتباط معنی دار مابین تیمار مخلوط و بنزوات (007/0P=)، نایسین و نمونه کنترل (040/0P=) و بنزوات و نمونه کنترل (041/0P=) بوده است.
جدول 3: نتایج شمارش لیستریا (CFU/g) در فیله ماهی فیتوفاگ نگهداری شده در دمای 4 درجه سلسیوس در زمانهای مختلف
*حروف متفاوت در هر ردیف نشان دهنده تفاوت معنیدار ما بین دادهها میباشد.
باکتریهای سرماگرا تعدادPTC ابتدایی در مطالعه حاضر در تیمارهای شاهد و تیمار دارای نایسین روند افزایشی چشمگیری داشته و در روز 12 از دامنه استاندارد خارج شده است. در سایر تیمارها (ترکیب نایسین و بنزوات و بنزوات سدیم بصورت منفرد) روند رشد باکتریهای سرماگرا کندتر بوده بطوریکه در روز 12 نگهداری، دارای دامنه قابل قبولی از باکتریها بوده است (جدول 4). نتایج آنالیز آماری تیمارهای مختلف حاکی از ارتباط معنیدار مابین تیمار مخلوط و کنترل (037/0P=) و نایسین و نمونه کنترل (039/0P=) بوده است.
جدول4: نتایج شمارش باکتریهای سرماگرا در فیله ماهی فیتوفاگ نگهداری شده در دمای 4 درجه سلسیوس در زمانهای مختلف log CFU/g))
*حروف متفاوت در هر ردیف نشاندهنده تفاوت معنیدار ما بین دادهها میباشد.
باکتریهای مزوفیل تعداد باکتریهای مزوفیل در مطالعه حاضر در تیمارهای شاهد و تیمار دارای نایسین (مشابه باکتریهای سرماگرا) روند افزایشی داشته و در روز 12 از دامنه استاندارد خارج شده است. در سایر تیمارها (ترکیب نایسین و بنزوات و بنزوات سدیم بصورت منفرد) روند رشد باکتریهای مزوفیل کندتر بوده بطوریکه در روز 12 نگهداری، دارای دامنه قابل قبولی از باکتریها بوده است (جدول5). نتایج آنالیز آماری تیمارهای مختلف حاکی از ارتباط معنیدار مابین تیمار نایسین و مخلوط (04/0P=) بوده است.
جدول 5: نتایج شمارش باکتریهای مزوفیل در فیله ماهی فیتوفاگ نگهداری شده در دمای 4 درجه سلسیوس در زمانهای مختلفlog CFU/g) )
*حروف متفاوت در هر ردیف نشاندهنده ارتباط معنیدار ما بین دادهها میباشد.
باکتریهای لاکتیک جمعیت باکتریهای گروه اسید لاکتیک (LAB) در تمامی تیمارهای مورد استفاده در دامنه استاندارد قرار داشته است (log CFU/g 7) ولی روند رشد باکتریهای لاکتیک در تیمارهای شاهد و تیمار دارای بنزوات سدیم بصورت منفرد سریعتر از تیمارهای دارای مواد نگهدارنده ترکیبی و تیمار نایسین به تنهایی بوده است (جدول 6). نتایج آنالیز آماری تیمارهای مختلف حاکی از ارتباط معنیدار مابین تیمار مخلوط و نایسین (013/0P=)، مخلوط و نمونه کنترل (02/0P=) و بنزوات و نمونه کنترل (013/0P=) بوده است.
جدول 6: نتایج شمارش باکتریهای لاکتیک (CFU/g)در فیله ماهی فیتوفاگ نگهداری شده در دمای 4 درجه سلسیوس در زمانهای مختلف log CFU/g))
*حروف متفاوت در هر ردیف نشاندهنده تفاوت معنیدار ما بین دادهها میباشد.
بحث و نتیجهگیری جهت تعیین هیدروپراکسیدها به عنوان محصول اولیه اکسیداسیون چربی در ماهیان، از شاخص پراکسید استفاده میشود (Olafsdottir et al., 1997). تغییرات عدد پراکسید در تیمار شاهد نسبت به تیمارهای دیگر با سرعت بیشتر رو به افزایش بوده (از 47/0 به mqO2/g09/12) که دلیل این امر میتواند ناشی از تأثیر نایسین و یا بنزوات سدیم بر کاهش جمعیت باکتریهای لیپولتیک (مثل برخی از گونههای سودوموناس و برخی از باکتریهای گرم مثبت) و همچنین واکنشهای آنزیمی باکتریایی مرتبط با اکسیداسیون چربی در ماهیان باشد (حد قابل قبول پیشنهادی(20-10 میلی اکی والان پراکسید بر کیلوگرم چربی) توسط Huss (1995) میباشد. روند صعودی تغییرات عدد پراکسید در تیمار شاهد در زمانهای مختلف معنیدار بوده )05/0(P< ولی این روند در تیمارهای دارای مواد نگهدارنده، در برخی از موارد معنیدار بوده است. نتایج حاصل از این تحقیق با نتایج گزارش شده توسط Pacheco-Aguilar و همکاران (2000) بر روی ساردین و Ozogul و همکاران (2005) در مارماهی اروپایی مطابقت دارد. اکسیداسیون چربی توسط واکنشهای متنوع غیر آنزیمی و آنزیمی (آنزیمهای باکتریایی، بین سلولی، هضم کننده) کنترل میشود که این واکنشها به طور اساسی به گونه ماهی و دمای نگهداری بستگی دارد (Huss, 1995). در طی زمان نگهداری، مقدارTVB-N فقط در نمونه شاهد به بالاتر از حد قابل قبول پیشنهادی بر اساس گزارش اتحادیه اروپا (EU) و گزارش Gimenz و همکاران (2002) (mgN/100g25) رسید. روند صعودی تغییرات TVB-N در نمونه شاهد در زمانهای مختلف معنیدار بوده )05/0(P< ولی این روند در تیمارهای دارای مواد نگهدارنده، در برخی از موارد معنیدار بوده است. شاخصTVB-Nدامنه وسیعی از ترکیبات فرار بازی همانند متیل آمین، دی متیل آمین، تری متیل آمین و آمونیاک را در بر میگیرد (Rodriquez et al., 2008). در مطالعه حاضر، میزان بازهای نیتروژنی با افزایش زمان ماندگاری افزایش داشته ولی با این وجود در تیمارهای حاوی مواد نگهدارنده این روند کندتر بوده و در تیمار شاهد میزان TVB-N افزایش معنیداری داشته است )05/0(P<. تعداد لیستریا در تیمارهای دارای مواد نگهدارنده روند نزولی داشته ولی تعداد آن در تیمار شاهد افزایش داشته است. روند تغییرات لیستریا در تیمار شاهد و تیمارهای حاوی نایسین و بنزوات (بطور ترکیبی و یا منفرد) در برخی از موارد معنیدار بوده است )05/0(P<. نتایج حاصل از این تحقیق با سایر
Pawar و همکاران (2000) تحقیقی بر روی مهار باکتری لیستریا مونوسیتوژنز در گوشت چرخ شده بوفالو در دمای یخچال انجام دادند که نتایج حاصل از این مطالعه بیان کرد که با افزایش غلظت نایسین از 400 بهIU/g 800 فعالیت ضد لیستریایی آن در گوشت چرخ شده تقویت میشود. Yin و همکاران، نایسین و پدیوسین را در سطوح مختلف بین IU/g375 تا IU/g7500 در کوفته ماهی بکار بردند. که نتایج حاصل از تحقیق مذکور بیانگر محدود شدن فعالیت ضد لیستریایی این روند رشد باکتریهای سرماگرا در تیمار شاهد رشد مثبت و معنی دار داشته است )05/0(P<. روند تغییرات در تیمارهای حاوی نایسین و بنزوات (بطور ترکیبی و یا منفرد) در برخی از موارد معنیدار بوده است )05/0(P<. این امر احتمالاً بدلیل باکتریواستاتیک بودن نایسین باشد. بیشترین حد پیشنهاد شده برای PTC در ماهی log CFU/g7 است (ICMSF1986). بالا بودن مقادیر PTC در ابتدای دوره احتمالاً بدلیل گونه ماهی و همچنین دستکاریهای صورت گرفته در حین تخلیه شکمی و فیله کردن میباشد. باکتریهای گرم منفی سرمادوست، میکروارگانیزمهای اصلی مسئول فساد ماهیان تازه نگهداری شده به صورت سرد هستند (Gram and Huss, 1996; Gram et al., 1987). تعیین عمر ماندگاری تیمارهای مختلف توسط آنالیزهای باکتریایی بر مبنای زمان رسیدن تیمارها به حد مجاز قابل قبول log CFU/g 7 برای باکتریهای سرمادوست قرار دارد.
باکتریهای مزوفیل نتایج آنالیز باکتریهای مزوفیل شبیه به باکتریهای سرماگرا بوده است. روند تغییرات باکتریهای مزوفیل در تیمار شاهد روندی صعودی بوده است )05/0(P<. روند تغییرات در تیمارهای حاوی نایسین و بنزوات (بطور ترکیبی و یا منفرد) در برخی از موارد معنیدار بوده است )05/0(P<. محققین مقدار TVC ابتدایی log CFU/g6-2 را برای گونههای مختلف آب شیرین (تیلاپیا، باس راه راه، قزل آلای رنگین کمان، سوف نقرهای) پیشنهاد دادهاند (Gonzalez et al., 2001; Savvaidis et al.,2002). باکتریهای مزوفیل (TVC) جزو آن دسته از باکتریهایی هستند که در دمای بالاتر قادر به رشد بوده و زمانیکه دمای نگهداری دارای نوسان شود این گروه از باکتریها شروع به تکثیر مینمایند (Inoue et al., 2000).
باکتریهای لاکتیک روند رشد باکتریهای لاکتیک در نمونه شاهد روند صعودی داشته و در تیمارهای انتخاب روند نزولی داشته که بسته به نوع ماده نگهدارنده متفاوت بوده است. روند تغییرات باکتریهای لاکتیک در نمونه شاهد معنیدار بوده است )05/0(P<. ولی با این وجود روند رشد در تیمارهای حاوی نایسین و بنزوات (بطور ترکیبی و یا منفرد) در برخی از موارد دارای ارتباط معنیدار بوده است )05/0(P<. علت این امر تأثیر باکتریوسایدی نایسین بر علیه اکثر باکتریهای گروه لاکتیک میباشد. همچنین روند کاهشی باکتریهای گروه لاکتیک را میتوان به تاثیر مهار کننده بنزوات سدیم نسبت داد (Castellano et al., 2008). نتیجهگیری کلی نشان میدهد که اگرچه مواد نگهدارنده مورد استفاده در این تحقیق به هنگام استفاده در محیط کشت آزمایشگاهی (مطالعات انجام شده)، جمعیت لیستریا را به صفر میرسانند ولی به هنگام تلقیح باکتری در بافت ماهی، پارامترهای مختلف بر اثرات ضدمیکروبی مواد نگهدارنده تأثیرگذارمیباشند. از مهمترین این پارامترها میتوان به غلظت باکتریوسین و بنزوات سدیم مورد استفاده، روش استفاده از باکتریوسین، زمان غوطهوری، گونه ماهی، نوع محصول، درجه آلودگی میکروبی و وضعیت نگهداری اشاره نمود. استفاده از نایسین A (15/0%) و بنزوات سدیم (g/100ml2) (بصورت ترکیبی) در نمونههای مورد آزمایش، رشد میکروبی و تغییرات شیمیایی را بطور معنیداری به تأخیر انداخته ولی با این وجود قادر به کاهش لیستریا به حد دامنه استاندارد و قابل قبول نبوده است.
منابع
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 1,333 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 483 |