تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 9,997 |
تعداد مقالات | 83,560 |
تعداد مشاهده مقاله | 77,800,520 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 54,843,325 |
بررسی میزان سرب، جیوه و کادمیوم در اندامهای ماهی شیربت (Barbus grypus) و بیاح (Liza abu) بومی رودخانه کارون منطقه اهواز در سال 1389 | |||||||||||||||
بهداشت مواد غذایی | |||||||||||||||
مقاله 5، دوره 2، 4 (8) زمستان، اسفند 1391، صفحه 53-60 اصل مقاله (303.38 K) | |||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | |||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||
علی قربانی رنجبری* 1؛ نازنین قربانی رنجبری2؛ زهرا قربانی رنجبری3؛ محمد حسین مرحمتی زاده4؛ پریسا چراغی3 | |||||||||||||||
1دکترای حرفهای دامپزشکی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد کازرون، باشگاه پژوهشگران جوان و نخبگان، کازرون، ایران | |||||||||||||||
2- دکترای حرفهای دامپزشکی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد کازرون، باشگاه پژوهشگران جوان و نخبگان، کازرون، ایران. 2- کارشناسی ارشد شیلات، دانشکده شیلات و منابع طبیعی، دانشگاه بین المللی خرمشهر، خرمشهر، ایران | |||||||||||||||
3کارشناسی ارشد شیلات، دانشکده شیلات و منابع طبیعی، دانشگاه بین المللی خرمشهر، خرمشهر، ایران | |||||||||||||||
4دانشگاه آزاد اسلامی، واحد کازرون، دانشکده دامپزشکی، استادیار گروه بهداشت مواد غذایی، کازرون، ایران | |||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||
تجمع فلزات سنگین در بدم ماهیان سبب تخریب بافتهای نرم و تضعیف سیستم ایمنی شده و از طرف دیگر مصرف ماهیان آلوده عوارض متعددی در انسان ایجاد میکند. این بررسی با هدف تعیین میزان سرب، جیوه و کادمیوم در عضله، آبشش و کبد ماهیان شیربت (Barbus grypus)و بیاح (Liza abu) بومی رودخانه کارون منطقه اهواز انجام شد. در مجموع 80 نمونه ماهی شیربت و بیاح در زمستان سال 1389 از رودخانه کارون صید گردید. پس از آمادهسازی و هضم شیمیایی نمونههای ماهی، جهت سنجش فلزات سنگین از روش اسپکتوفتومتری استفاده شد. طبق نتایج مطالعه، غلظت سرب در اندامهای هر دو گونه ماهی نسبت به سایر عناصر بیشتر بود. همچنین غلظت عناصر سنگین در آبشش بیشتر از کبد و عضلات تعیین گردید. در ماهی شیربت میزان غلظت عناصر سنگین در نمونههای آبشش و کبد اختلاف معنیداری (05/0>p) داشت. در حالی که این اختلاف در ماهی بیاح معنیداری نبود. به طور کلی، آلودگی به فلزات سنگین در ماهی شیربت به صورت معنیداری (05/0>p) بالاتر از ماهی بیاح بود. | |||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||
شیربت؛ بیاح؛ عناصر سنگین؛ کارون؛ اهواز | |||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||
مقدمه استفاده از آبزیان بهویژه ماهیان به عنوان بخشی از منابع پروتئینی مورد نیاز به دلیل برخورداری از کالری و پروتئین بالا (11 تا 24%)، مواد معدنی، ویتامینها و اسیدهای چرب امگا-3 رو به افزایش است (Amini ranjabar and Alizadeh, 1999 Mirsenji, 2001;). به نحوی که مطابق آمارهای موجود، مصرف سرانه آبزیان در جهان از 14 کیلوگرم در سال 1994 میلادی به حدود 16 کیلوگرم در سال 1997 رسیده است و در ایران نیز از کمتر از 1 کیلوگرم در سال 1357 شمسی به بیش از 5 کیلوگرم در سال 1375 افزایش یافته است (Jafari, 2001). متاسفانه رشد سریع جمعیت و توسعه مراکز مسکونی، تجاری، صنعتی و کشاورزی سبب شده تا زبالههای شهری، صنعتی و کشاورزی سال به سال افزایش یافته و موجب آلودگی محیط زیست انسان و موجودات آبزی گردد (Skash, 1982). از نکات قابل توجه آلودگی محصولات آبزی به فلزات سنگین است. زیرا فلزات سنگین آلایندههای پایدار هستند که برخلاف ترکیبات آلی از طریق فرآیندهای شیمیایی یا زیستی در طبیعت تجزیه نمیشوند. از نتایج مهم پایداری فلزات سنگین وسعت زیستی زیاد در زنجیره غذایی میباشد. به طوری که در نتیجه این فرآیند مقدار آنها در زنجیره غذایی میتواند تا چندین برابر مقدار آنها که در آب یا هوا یافت میشوند، افزایش یابند (Jill et al., 2001 Jaffar et al.,1998). ماهیان به طور مدام در معرض فلزات سنگین موجود در آبهای آلوده قرار دارند؛ تجمع فلزات سنگین در بافتهای مختلف ماهی در اکوسیستمهای آبی آلوده متفاوت است و به احتیاجات اکولوژیکی، سوخت و ساز بدن و عوامل دیگری از قبیل شوری، سطح آلودگی آب، غذا و رسوب بستگی دارد. ماهی در زمان جذب فلزات سنگین، آنها را در بافتهای خود ذخیره میکند. انسان نیز از طریق مصرف مواد غذایی حاوی فلزات سنگین، فلزات سنگین را جذب میکند که این مکانیسم منجر به اثرات حاد و مزمن در انسان میگردد (Sankar et al., 2006 Dogan and Yilmaz, 2007). به نحوی که اثرات ناشی از مصرف ماهیان آلوده به فلزات سنگین در انسان اولین بار در سال 1953 در خلیج میامانای ژاپن اتفاق افتاد که در طول آن بیشتر از 43 نفر از ساکنان محلی در اثر مصرف ماهیهای آلوده به فلزات یک کارخانه صنعتی جان خود را از دست داده و بیش از 700 نفر دیگر هم معلولیتهای دائمی پیدا کردند (Arbi, 2000). مهمترین اثرات سوء ناشی از مصرف غذاهای آلوده به فلزات سنگین از جمله کادمیوم ایجاد بیماری ایتای ایتای (Itai-Itai)، تخریب کلیه و تخریب بافتهای بیضه است (International labor organization, 2001)؛ از آنجا که جیوه قابلیت تشکیل پیوند محکم با گروههای سولفور ملکولهایی آنزیمی و دیوارههای سلولی را دارد، لذا در بدن با جلوگیری از عمل آنزیمها و آسیبهای سلولی نمایان میشود. خواص پوسته و دیوارههای سلولی توسط اتصال جیوه از بین رفته و از فعالیتهای عادی سلولی ممانعت میکند (Wang and Tang, 1998). مسمومیت با سرب منجر به علائم عصبی، افزایش ناهنجاری عصبی، کاهش خون و به خصوص عوارض مربوط به جنین خصوصا در زمان رشد و توسعه سیستم عصبی بسیار بااهمیت میباشد (Sabzali, 1987). رودخانههای آب شیرین محل دفع عناصر سنگین میباشد و فاضلابهای حاوی عناصر سنگین به طور وسیع در رودخانههای استان خوزستان تخلیه میشوند (Dadollahi, 2008). ماهی شیربت و بیاح ازماهیان بومی آبهای خوزستان میباشند و توسط صیادان محلی صید میگردند. با توجه به اهمیت عناصر سنگین مطالعه حاضر برای اندازهگیری میزان عناصر سنگین کادمیوم، سرب و جیوه در ماهیان شیربت (Barbus grypus) و بیاح (Liza abu) رودخانه کارون منطقه اهواز در سال 1389 انجام شد.
موارد وروشها نمونهگیری 80 نمونه ماهی شیربت وبیاح در زمستان سال 1389 از رودخانه کارون با استفاده از وسایل صید سنتی صید گردید. پس از انتقال به آزمایشگاه ابتدا نمونهها با آب مقطر شسته شده و پس از ثبت خصوصیات بیومتری، توزین نمونهها به وسیله ترازوی دیجیتال با دقت یک گرم انجام شد. پس از این مرحله برای برداشت بافت عضله، از ناحیه زیرین باله پشتی نمونه اخذ گردید. سپس کالبدشکافی نمونهها برای برداشت بافت کبد و آبشش انجام گردید. بافتهای بهدست آمده پس از وزنکشی در پتری دیش قرار گرفته و برای خشک کردن در آون با حرارت 65 درجه سلسیوس به مدت 60 تا 140 دقیقه به وزن ثابت رسیدند ( APHA, AWWA, WE, 1992 Moopam, 1999;). آمادهسازی برای هضم نمونهها از روش مرطوب استفاده شد؛ پس از پودر کردن نمونهها 5/0 گرم از هر نمونه در یک بالن 250 سی سی ریخته و به آن 25 سیسی اسیدسولفوریک غلیظ، 15 سیسی اسیدنیتریک غلیظ و 1 سیسی محلول مولیبدات سدیم 2 درصد اضافه شد. بالن با یک مبرد مجهز و مخلوط به مدت یک ساعت در حالی که عمل رفلاکس انجام میشد توسط اجاق برقی در زیر هود حرارت داده شد. سپس نمونهها سرد شده و از بالا به آرامی 20 سیسی مخلوط اسیدنیتریک واسیدپرکلریک به نسبت 1 به 1 اضافه شد در حالی که جریان آب سرد قطع گردید؛ پس از حذف بخارات سفید رنگ اسید، 1سیسی آب مقطر از بالا به آن اضافه شد. با حرارت دادن حدود 80 دقیقه محلول شفافی به دست آمد، این محلول پس از سرد شدن به داخل بالن ژوژه 100 سیسی انتقال داده شد (Hulya karadede, 2000; Kalay and Canli, 2000; Okoye, 1991; Eboh et al., 2005). تعیین غلظت فلزات سرب، جیوه و کادمیوم بافت ماهی بعد از هضم جهت اندازهگیری میزان سرب و کادمیوم به دستگاه اسپکتوفتومتر تزریق شد. همچنین جهت اندازهگیری جیوه به دستگاه مرکوری مدل A400 منتقل شد که دستگاه به کمک اسپکتوفتومترغلظت جیوه را مشخص نمود (Farkas et al., 2003 Kalay and Canli, 2000;). روش آماری دراین بررسی تجزیه و تحلیل دادهها به کمک نرمافزارSPSS17 انجام شد؛ و از آنالیز واریانس یک طرفه (Anova) اختلاف موجود در بین میانگین تیمارهای آزمایش مشخص و سپس با استفاده از آزمون دانکن معنیدار بودن تفاوت بین تیمارها به تفکیک در سطح اعتماد (05/0≥ p) ارزیابی گردید.
یافتهها نتایج حاصل از بیومتری و توزین 80 عدد ماهی شیربت و بیاح مورد بررسی در جدول 1 آورده شده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد. غلظت سرب نسبت به کادمیوم و جیوه در اندامهای مورد مطالعه (آبشش،عضله و کبد) بیشتر میباشد (01/0p<). همچنین مشخص شد غلظت عناصر سنگین در آبشش بیشتر از کبد و عضلات میباشد؛ به استثنا ماهی بیاح که میزان جیوه در عضله نسبت به آبشش اختلاف معنیداری نداشت، غلظت دیگر عناصر سنگین مورد بررسی در ماهیان بیاح و تمامی عناصر سنگین مورد بررسی در ماهی شیربت در آبشش نسبت به دیگر نسوج بیشتر بود. همچنین غلظت عناصر مورد بررسی به استثنا جیوه در کبد نسبت به عضله به طور معنیدار بالاتر میباشد (05/0≥ p). نتایج غلظت عناصر سنگین نشان داد؛ آلودگی به فلزات سنگین به طور معنیداری در ماهی شیربت نسبت به بیاح بالاتر میباشد (05/0≥ p). نمودارهای 1 و 2 غلظت عناصر سنگین را در اندامهای مختلف ماهیان شیربت و بیاح نشان میدهد.
جدول 1- جدول بیومتری و توزین نمونههای ماهیان مورد بررسی
نمودار 1- میانگین (mean±SE) غلظت عناصرسنگین(ppm) دراندامهای مختلف ماهی شیربت a، b، c: نشانه اختلاف معنی دار در حد 05/0 p≤میباشد.
نمودار 2- میانگین (mean±SE) غلظت عناصرسنگین (ppm) دراندامهای مختلف ماهی بیاح a، b: نشانه اختلاف معنی دار در حد 05/0 p≤میباشد.
بحث و نتیجهگیری نتایج مطالعه حاضر نشان داد غلظت سرب در مقایسه با کادمیوم و جیوه در اندامهای مورد مطالعه(آبشش،عضله و کبد) 2 گونه ماهی شیربت و بیاح در رودخانه کارون بطور معنیدار بیشتر میباشد (01/0p<). همچنین مشخص شد غلظت عناصر سنگین در آبشش بیشتر از کبد و عضلات میباشد؛ که این میتواند به دلیل بیشتر در معرض قرار گرفتن با محیط آبی آلوده و همچنین نوع بافت آبشش و میزان خونرسانی آن باشد. سرب بدون شک بیشترین کمیت را در میان عناصر سنگین محیط زیست به خود اختصاص داده است. از طرف دیگر سرب از واکنشهای شیمیایی کمتری نسبت به جیوه و کادمیوم برخوردار است. ضریب جذب سرب از طریق تنفس بالا بوده و میتواند به پیوندهای گوگردی ملکولهای آنزیم حملهور شده و آنها را غیرفعال کند. گروههای کربوکسیلیک و آمینو پروتئینها نیز توسط سرب مورد حمله قرار میگیرند. همچنین یون سرب به غشاء سلول متصل شده و روند انتقال مواد را از دیواره سلولی مختل میکند (Vardim, 1997). نتایج این تحقیق آلودگی ماهیان بومی رودخانه کارون را به اثبات رساند. درسال1385 نیک رو، تجمع زیستی فلزات سنگین در ماهی صبور کارون را بررسی نمود که میزان عناصر سنگین در اندامهای مختلف این گونه بالاتر از استاندارد جهانی بود و آلوده بودن رود کارون به برخی عناصر سنگین را تأیید مینمود (Nickro et al., 2006). عسکری ساری درسال 1388 میزان فلزات سنگین جیوه، کادمیوم و سرب را در عضله، آبشش و کبد دو گونه ماهی شیربت و بیاح در رودخانههای کارون و کرخه مطالعه نمود که غلظت فلز سرب در اندامهای مختلف دو گونه در 2 رودخانه نسبت به سایر عناصر بیشتر بود (Askari sari, 2008). در بررسی فاضلی و همکاران در سال 1384 میزان سرب در کبد و آبشش ماهیان کفال پشت طلایی (Liza auratus) بیشتراز عضله بود (Fazeli et al., 2005). همچنین در مطالعهای که روی 6 گونه ماهیان دریای مدیترانه توسط برلین در سال 1985 انجام شد؛ او فلزات سنگین موجود در این 6 گونه ماهی را مورد بررسی قرار داد و به این نتیجه رسید که میزان سرب و کادمیوم در کبد نسبت به عضله بیشتر بود (Berlin, 1985). که همگی مطالعات ذکر شده نتایج مطالعه حاضر را تأیید مینمایند. نتایج حاصل نیز نشان داد که غلظت تمامی عناصر سنگین در ماهی شیربت نسبت به ماهی بیاح دارای اختلاف معنیداری (P≤0.05) بود. با توجه به نتایج این مطالعه و دیگر مطالعات انجام شده میتوان نتیجه گرفت که علاوه بر مکان آلوده نوع گونه ماهی در تجمع فلزات سنگین دخیل میباشد. Yilmaz و همکاران در سال 2003 طی مطالعهای به این نتیجه رسیدند که میزان عناصر سنگین در اندامهای مختلف دو گونه Mugil cephalus و Trachurus mediterraneus با وجود محیط آبی مشترک متفاوت میباشد که نتایج تحقیق حاظر را تأیید مینماید. نتیجهگیری کلی اینکه هر چند میانگین فلزات سنگین در اندامهای مختلف مورد بررسی بیشتر از حد مجاز جهانی نیست اما تجمع فلزات سنگین در بافت ماهیان بومی رودخانه کارون را بایستی به عنوان یک هشدار جدی در نظر گرفت. این آلودگی میتواند نشاندهنده ورود فاضلابهای شهری و پساب کارخانهجات به رودخانه کارون منطقه اهواز باشد. | |||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||
| |||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 4,700 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 1,091 |