تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 9,997 |
تعداد مقالات | 83,560 |
تعداد مشاهده مقاله | 77,801,370 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 54,843,980 |
بررسی ویژگیهای استاد خوب از دیدگاه دانشجویان علومسیاسی دانشگاه شهید باهنر کرمان | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نشریه علمی آموزش و ارزشیابی (فصلنامه) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 8، دوره 8، شماره 30، شهریور 1394، صفحه 117-140 اصل مقاله (235 K) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
یحیی کمالی* ؛ محمد عبداللهپورچناری | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
استادیار گروه علوم سیاسی دانشگاه شهید باهنر کرمان | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
هدف پژوهش حاضر بررسی ویژگیهای استاد خوب از دیدگاه دانشجویان کارشناسی علومسیاسی دانشگاه شهید باهنر است. روش پژوهش مبتنی بر نظریه مبنایی است. روش گردآوری دادها، مصاحبه نیمه سازماندهی شده با دانشجویان و استفاده از اسناد و مدارک است. روش نمونهگیری، نمونهگیری نظری است. با 70 دانشجو مصاحبه شد. یافتههای پژوهش بیانگر این است که ویژگیهای استادخوب در پنج مقوله 1)توانمندی پژوهشی، 2)توانمندی آموزشی و تدریس، 3)نظارت و ارزشیابی دانشجویان، 4)اخلاق و رفتار و 5)پایبندی به مقررات آموزشی دستهبندی میشوند. از بین این مقولات، اهمیت دو مقوله توانمندی آموزشی و تدریس و نظارت و ارزشیابی دانشجویان بیشتر است. این دو مقوله از مقوله توانمندی پژوهشی تأثیر میپذیرند. دو مقوله پایبندی به مقررات آموزشی و مقوله اخلاق و رفتار نیز از ویژگیهای استاد خوب محسوب میشوند که میتوانند دو مقوله توانمندی آموزشی و تدریس و نظارت و ارزشیابی دانشجویان را تحت تأثیر قرار دهند. در پایان نتایج پژوهش با پیشینه پژوهش مقایسه شد و پیشنهاداتی ارائه گردید. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
استاد خوب؛ آموزش؛ دانشجویان علومسیاسی؛ نظریه مبنایی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقدمه: آموزش عالی یکی از معیارهای مهم توسعه کشورها در نظر گرفته میشود و در بحث توسعه آموزش عالی، کیفیت علمی و پژوهشی اساتید نقش مهمی ایفا میکند. به همین دلیل دانشگاهها همواره به دنبال ارتقای کیفیت علمی و پژوهشی اعضای هیئت علمی و نظارت و ارزشیابی عملکرد آنها میباشند. شرایط و امکانات آموزشی یکی از عوامل مؤثر بر آموزش و یادگیری است اما شرایط و امکانات آموزشی بدون وجود استاد خوب، کارایی لازم را نخواهد داشت. در کنار شرایط و امکانات سختافزاری، یک استاد خوب با بهرهمندی از ویژگیهای مناسب علمی و رفتاری نقش اصلی را در فرایند یادگیری ایفا خواهد کرد. آموزش کار اصلی یک استاد است و به فعالیتهای از پیش طراحی شدهای گفته میشود که با هدف ایجاد یادگیری، میان دانشجو و استاد به صورت کنش متقابل انجام میشود. استاد از طریق ترکیب عناصر بدیع و موجود میتواند موفقیت یک دانشجو را رقم بزند لذا در تحلیل نهایی اساسیترین عامل آموزش محسوب میشود. بررسی ویژگیهای یک استاد خوب از دیدگاه دانشجویان باعث میشود که اساتید خود را از منظر دیگران مشاهده کنند و عملکرد خود را ارزیابی نمایند. اگر اساتید از رفتارهای مؤثر و غیر مؤثر خود آگاه باشند، میتوانند نقایص را رفع و کیفیت آموزش و تدریس را ارتقاء دهند (احرامپوش و دیگران، 1379: 108-104). رفتار و عملکرد اساتید در محیطهای آموزشی مورد قضاوت گروههای مختلفی قرار میگیرد. در این میان دانشجویان به دلیل حضور مستقیم در موقعیت آموزشی ارتباط نزدیکتری نسبت به سایر عوامل قضاوت کننده دارند و نوع نگرش آنها به ویژگیهای یک استاد خوب میتواند تأثیر زیادی در فرایند یادگیری داشته باشد (عابدینی، 1389: 241). بر این اساس بسیاری از دانشگاههای معتبر دنیا برای پیشبرد برنامههای آموزشی خود، از نظرات این دانشجویان که مصرف کننده اصلی برنامهها هستند، استفاده کرده و با ارزشیابی اساتید و برنامههای درسی کیفیت آموزش را افزایش میدهند. تنظیم مناسب روابط متقابل استاد و دانشجو در فرایند یاددهیـیادگیری، میتواند کمک مؤثری در روند آموزش و پژوهش نماید. اساتید دانشگاه با شناخت دقیق ویژگیهای استاد خوب از منظر دانشجویان، میتوانند ارتباط خود با دانشجویان را ارتقاء داده و با ارائه برنامة مناسب در تنظیم فعالیتهای تدریس و ارزیابی، به توسعه کیفیت آموزش کمک نمایند. برای داشتن دانشگاهی پویا، جهت رسیدن به خودکفایی و افزایش کیفیت علمی و فناوری، شناخت ویژگیهای یک استاد خوب میتواند مفید باشد. استاد اساسیترین عامل برای ایجاد موفقیت مطلوب در تحقق اهداف آموزشی است و میتواند نقص کتابهای درسی و کمبود امکانات آموزشی را جبران نماید یا برعکس با عدم توانایی خود، بهترین امکانات آموزشی و موضوع تدریس جذاب را به محیط غیرفعال و کسلکننده تبدیل کند. از آنجا که استاد با روان و احساسات دانشجویان سروکار دارد، چنانچه به درستی عمل نکند، زیانهای جبرانناپذیری بر جای خواهد گذاشت. بدین لحاظ ویژگیهای یک استاد خوب مورد توجه پژوهشگران رشتههای مختلف بوده است. اما تاکنون پژوهشی دربارة ویژگیهای استاد خوب از دیدگاه دانشجویان علومسیاسی صورت نگرفته است. ویژگیهای خاص تدریس در رشتة علومسیاسی ایجاب میکند که تدریس در این رشته با دقت نظر، مورد بررسی قرار گیرد. از این رو پژوهش حاضر به دنبال بررسی ویژگیهای استاد خوب از دیدگاه دانشجویان کارشناسی علومسیاسی دانشگاه شهید باهنر کرمان است. علیرغم نگرش سنجیهایی که از دانشجویان دربارة روش تدریس در هر درس صورت میگیرد و در هر نیمسال تحصیلی عملکرد اساتید را مورد ارزیابی قرار میدهند اما به دلیل محدودیتهای این شیوهها به لحاظ محتوایی و روشی، لازم است اساتید از روشهای دیگر نیز برای کسب اطلاع از نگرش دانشجویان استفاده نمایند. از این رو یافته های این پژوهش می تواند نگرشی روزآمد و متناسب با ویژگیهای این رشته تحصیلی در اختیار اساتید علومسیاسی قرار دهد و آنها با برخورداری از این نتایج نسبت به طرحریزی شیوههای نوین آموزشی اقدام نمایند. در مجموع، مسئله پژوهش حاضر بررسی ویژگیهای یک استاد خوب علومسیاسی از دیدگاه دانشجویان رشتة علومسیاسی دانشگاه شهید باهنر کرمان است. از اینرو، پژوهش حاضر درصدد یافتن پاسخ این سؤال است: از دیدگاه دانشجویان رشتة علومسیاسی دانشگاه شهید باهنر کرمان استاد خوب چه ویژگیهایی دارد؟
1- پیشینة پژوهش در دنیای امروز آموزش و دانشگاه که یکی از ارکان مهم آن محسوب میشود، اهتمام ویژهای به انتخاب اساتید خوب و مؤثر داشته است. در این زمینه تا کنون در کشورمان چندین مطالعه صورت گرفته است که بیشتر مربوط به پایاننامههای دانشجویان است. در کتابهای آموزشی مربوط به رشتههای مدیریت آموزشی و علوم تربیتی، پیرامون ویژگیها و مشخصات یک استاد خوب مطالبی آورده شده است. چند مقاله و طرح پژوهشی نیز در این زمینه نوشته شده است که در بیشتر این موارد روش پژوهش توصیفی عنوان شده است. پژوهشگران با انجام پرسشنامه و تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصل از آن، فرضیه مورد نظر خویش را به آزمون گذاشتهاند. نمونهای از این پژوهشها به شرح زیر است: «بررسی معیارهای استاد خوب از دیدگاه اساتید و دانشجویان دانشکده پزشکی زاهدان» عنوان پژوهشی است که توسط اعظم مرندی نوشته شده است. روش این پژوهش، توصیفی- تحلیلی است که به منظور بررسی و مقایسه نظرات دو گروه در مورد معیارهای یک استاد خوب دانشگاهی در چهار جنبه شخصیت فردی، دانشپژوهی، روش تدریس و توانایی در ایجاد ارتباط و مشاوره انجام گرفته است. یافتههای پژوهش نشان از این دارد که اساتید و دانشجویان از میان چهار جنبه از ویژگیهای استاد خوب اولویت اول را به روش تدریس دادهاند. از نظر اساتید اولویتهای بعدی به ترتیب توانایی در ایجاد ارتباط و مشاوره، دانشپژوهی و شخصیت فردی است. دانشجویان نیز به ترتیب توانایی ایجاد ارتباط و مشاوره، شخصیت فردی و دانشپژوهی را اولویتبندی کردهاند. ویژگی شیوایی بیان از نظر دانشجویان و علاقمندی به تدریس از نظر اساتید از جنبة شخصیت فردی مهم تلقی شده است. هر دو گروه، تسلط استاد در درس مورد تدریس را مهمترین معیار یک استاد خوب میدانند. تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصل از این پژوهش نشان میدهد که میانگین نظرات اساتید و دانشجویان در مورد معیارهای یک استاد خوب تفاوت معناداری دارد (مرندی، 1388). مهشید منصوری در پژوهشی با عنوان «مقایسه نظرات دانشجویان کارشناسی ارشد و کارشناسی رشتة کتابداری دانشگاههای دولتی شهر تهران در مورد یک استاد خوب دانشگاهی» با استفاده از روش پیمایش توصیفی، ویژگیهای یک استاد خوب دانشگاهی از چهار جنبه دانشپژوهی، روش تدریس، توانایی ایجاد ارتباط و مشاوره و شخصیت فردی را از دید 245 دانشجو، بررسی کرده و با روش درصدگیری و محاسبه میانگین امتیازات هر جنبه را با یکدیگر مقایسه کرده است. با تأیید فرضیههای پژوهش، مشخص شد که دانشجویان کارشناسی خصوصیات یک استاد خوب را به ترتیب: روش تدریس، دانشپژوهی، توانایی ایجاد ارتباط و مشاوره و شخصیت فردی و دانشجویان کارشناسی ارشد، ویژگیهای یک استاد خوب را به ترتیب: دانشپژوهی، توانایی ایجاد ارتباط و مشاوره، روش تدریس و شخصیت فردی میدانند. بیش از 90 درصد دانشجویان کتابداری تسلط استاد در درس مورد تدریس را بسیار مهم دانستهاند، در حالیکه شوخ طبعی و آراستگی ظاهر از دید دانشجویان کم اهمیت بوده است (منصوری، 1372). «بررسی خصوصیات استاد خوب از نظر دانشجویان دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس» عنوان پژوهشی است که توسط پزشکیراد و همکاران انجام شده است. هدف این پژوهش بررسی خصوصیات استاد خوب از نظر دانشجویان است. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی و از نوع پیمایشی انجام شده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد که بین جنسیت و رشتههای تحصیلی دانشجویان با نظرهای آنها دربارة خصوصیات یک استاد خوب اختلاف معناداری وجود ندارد. به عبارتی، دانشجویان با رشتههای تحصیلی متفاوت در خصوص ویژگیهای یک استاد خوب دیدگاههای یکسانی داشتند. نتایج پژوهش بیانگر این است که پنج عامل دانشپژوهی، رفتاری، تکنیکی، ارتباطی و شخصی به ترتیب اهمیت در حدود 73 درصد از واریانس خصوصیات یک استاد خوب را تبیین میکنند و این موارد مهمترین ویژگیهای استاد خوب از دیدگاه دانشجویان دانشکدة کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس محسوب میشوند (پزشکیراد و همکاران، 1389). وهابی در پژوهشی با عنوان «ویژگی های یک استاد خوب دانشگاهی از دیدگاه دانشجویان دانشگاه جامع علمی کاربردی سنندج» به بررسی نگرش دانشجویان در مورد ویژگیهای استاد خوب پرداخته است. این پژوهش یک مطالعة توصیفی تحلیلی از نوع مقطعی است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که از نظر دانشجویان، مهمترین ویژگیهای استاد، تسلط استاد بر موضوع مورد تدریس، دانش عمومی در مورد درس مورد تدریس، کوشش جهت تفهیم درس و پاسخ به سوالات دانشجو و سابقه تدریس استاد و کم اهمیتترین مشخصههای یک استاد خوب دانشگاهی شامل انجام حضور و غیاب، برگزاری امتحان میان ترم، رتبه دانشگاهی استاد، رعایت آییننامه آموزشی و حذف دانشجویان دارای غیبت غیرمجاز، بودند. در مجموع میتوان گفت توان علمی استاد از مهمترین خصوصیات یک استاد خوب در این مطالعه بود که در کنار سابقه تدریس میتواند باعث پیشرفت کیفیت آموزشی شود (وهابی، 1392). میرون و سگال در پژوهشی به «بررسی ویژگیهای استاد خوب از دیدگاه دانشجویان» پرداخته اند. در این پژوهش آمده است بسیاری از دانشگاهها، دانشجویان را به عنوان مشتریان خود درنظر میگیرند و نظرات آنها دربارة کیفیت آموزش را مورد بررسی قرار میدهند. در این پژوهش، نمونهای از دانشجویان سال دوم انتخاب شدند تا سه مورد از مهمترین ویژگیهای استاد خوب را از بین 15 شاخص انتخاب نمایند. از بین انتخابهای دانشجویان، روش تدریس و توانای استاد در رشد فکری دانشجویان به ترتیب دارای بیشترین اهمیت بودند و تواناییهای پژوهشی استاد و جایگاه دانشگاهی او از کمترین اهمیت برخوردار بودند. دانشجویان علوم اجتماعی، علوم انسانی، حقوق و پزشکی بر اهمیت توانایی استاد در ارائه ایدهها تاکید داشتند؛ در حالیکه دانشجویان علوم فنی بر توانایی استاد در تفکر و شبیهسازی تاکید داشتند. نتایج این پژوهش نشان میدهد که دانشجویان مقطع کارشناسی اساتید را بر اساس تواناییشان در انتقال اطلاعات و معیارهای دانشگاهی پژوهش و انتشار کتاب مورد بررسی و رتبهبندی قرار میدهند .(Miron and Segal, 1978: 27) در پژوهشی دیگر با عنوان «ویژگیهای استاد خوب و اثرات آن بر تدریس استاد» تاکید شده است که معیارهای دقیقی برای تمایز استاد خوب و بد و روش تدریس اثربخش و غیر اثربخش ارائه نشده است. ویژگیهای شخصیتی، رویههای آموزش و روش برقراری ارتباط، تصور از خود و تصور از دیگران چهار معیاری هستند که در این پژوهش بر آنها تاکید شده است. در این پژوهش این چهار معیار تعریف شدهاند و پژوهشهایی که در مورد هر معیار انجام شده مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج پژوهش به گونه ای سازماندهی شده که تاثیر هر یک از این معیارها را بر تدریس اثربخش اساتید ارزیابی کرده است .(Hamachek, 1969: 341-3) پژوهشهای زیادی در زمینة ویژگیهای استاد خوب در دانشگاههای خارج از کشور انجام شده است که بیشترین این پژوهشها در بین سالهای دهه 1960 و 1970 صورت گرفته است. این پژوهشها عمدتاً زمینه محور بوده و در چارچوب دانشگاه مورد مطالعه به بررسی ویژگیهای استاد خوب پرداختهاند. این ویژگیها از منظر دانشجویان، اساتید، مدیران و کارمندان دانشگاه و حتی والدین دانشجویان مورد بررسی قرار دادهاند. اما پژوهشهایی که در ایران انجام شده عمدتاً به بررسی نگرش دانشجویان در این زمینه پرداختهاند. علاوه بر این، پژوهشهای خارج از ایران عمدتاً توسط دانشگاهها و با هدف استخراج معیارهایی برای ارزیابی فرآیند آموزش دانشگاه انجام شدهاند اما پژوهشهای داخل ایران در بیشتر موارد حاصل پایاننامههای دانشجویان است. هرچند در سال های اخیر دفاتر نظارت و ارزیابی دانشگاههای داخل نیز اقداماتی را در این زمینه انجام دادهاند. با توجه به اینکه پژوهش حاضر از روش کیفی و نظریه مبنایی برای تجزیه تحلیل ویژگیهای استاد خوب در رشته علومسیاسی استفاده میکند، پژوهشی نو و جدید محسوب میشود. بیشتر پژوهشهای انجام شده در ایران دربارة استاد خوب در رشتههای مختلف با استفاده از روشهای کمی و توزیع پرسشنامه انجام شدهاند. پژوهش حاضر با استفاده از نظریه مبنایی به دنبال کشف ویژگیها و ابعادی است که در پرسشنامهها و سؤالهای از پیش تعیین شده قرار ندارند. به عبارتی به دنبال کشف مؤلفه های جدیدی است که فارغ از نگاه و نظرات پژوهشگران به طور مستقیم و بدون واسطه از سوی دانشجویان علومسیاسی مطرح میشوند.
2- مبانی نظری دیدگاه دانشجویان نسبت به عملکرد استادان در اغلب نظام های آموزش عالی یکی از معیارهای ارزشیابی از اعضای هیأت علمی بوده است. در برخی از مدل های سنجش عملکرد اعضای هیأت علمی، ارزشیابی دانشجویان از تدریس استاد یکی از معیارهای سنجش کیفیت کلاس در نظر گرفته شده است. اگر چه در مورد این که مدرس خوب چه کسی است اتفاق آراء وجود ندارد اما اغلب پژوهشگران اعتقاد دارند که یادگیری دانشجویان معیار بسیار مهمی برای اثربخشی تدریس است (عبدالهی،1391: 153). با این وجود، علیرغم استفاده وسیع از داده های حاصل از ارزشیابی دانشجویان از اساتید به منظور تعیین میزان اثربخشی تدریس اعضای هیأت علمی، نتایج حاصل از مرور ادبیات مربوطه حاکی از این است که مسأله اعتبار و سودمندی چنین ارزش هایی هنوز لاینحل باقی مانده است (Wright, 2006: 417). اگرچه شرایط و امکانات آموزشی یکی از عوامل مؤثر بر جریان یادگیری است، ولی بدون شک نیروی انسانی و به ویژه معلم، یکی از مهمترین عوامل تشکیلدهندهی محیطهای آموزشی است. تأثیر شرایط و امکانات مناسب بر هیچ فردی پوشیده نیست، اما امکانات و تجهیزات بدون وجود معلم کارآیی لازم را نخواهند داشت. معلم با شناخت امکانات به تجهیز مناسب محیط آموزشی میپردازد و معلم است که محیط و امکانات آموزشی را سازماندهی میکند، شرایط آموزشی مناسب را به وجود میآورد و با شناخت استعدادها، علایق و توانایی شاگردان آنان را در مسیر صحیح یادگیری هدایت میکند. کنجکاوی و ارضای آن از بدیهیترین احتیاجات فراگیران است، اما اگر معلم با نظریهها و اصول یادگیری آشنایی نداشته باشد و تدریس را تنها انتقال واقعیتهای علمی بداند و تجارب یادگیری را منحصر به نشستن در کلاس، گوش دادن و حفظ کردن مطالب شنیده شده یا نوشته شده در کتاب تصور کند، مسلم است که در تقویت کنجکاوی و پرورش استعداد و تفکر علمی فراگیران، موفقیت چندانی به دست نخواهد آورد (شعبانی، 1371: 21). اولین گام برای موفقیت در امر تدریس ایمان به رسالت معلم و عشق ورزیدن به فراگیران است و اگر ما قادر به برقراری ارتباطی سالم نباشیم، موفق به تأثیر گذاری بر فراگیران و ایجاد تغییر و تحول نخواهیم بود (احدیان، 1380: 25). معلم اساسیترین عامل برای ایجاد شرایط مطلوب جهت تحقق هدفهای آموزشی است. معلم است که میتواند حتی نقص کتابهای درسی و کمبود امکانات آموزشی را جبران نماید و یا بهترین شرایط و موضوع تدریس را با عدم توانایی در ایجاد ارتباط عاطفی مطلوب، به محیطی غیرفعال و غیرجذاب تبدیل کند. در فرآیند تدریس تنها تجارب و دیدگاههای علمی معلم نیست که مؤثر واقع میشود، بلکه کل شخصیت اوست که در ایجاد شرایط یادگیری و تغییر و تحول فراگیران تأثیر میگذارد (شعبانی، 1371: 137). مسئله استاد، معلم خوب و ویژگیهای آن از دیر باز در جوامع مختلف مورد توجه بوده است. انتخاب استاد خوب در حرفهها و مشاغل مختلف اهمیت زیادی داشته است. در این میان ابنسینا، دانشمند شهیر ایرانی، توجه زیادی به اهمیت یادگیری، شناخت علوم مختلف، انتخاب معلم و مجهزکردن او به تربیت نظری و اخلاقی داشته است. او معتقد است: «نقش معلم در آموزش جوانان چیزی فراتر از ارائه اطلاعات به آنهاست زیرا دانشآموزان عادات، عقاید و ارزشهای بسیار زیادی را از معلمین خود کسب میکنند. ...معلم باید با استعداد و متدین باشد...در آموزش بچهها مهارت داشته، باوقار و آرام باشد و از سادگی بسیار به دور بوده، رفتار سبک نداشته باشد، خیلی جدی و بینشاط نباشد بلکه برعکس معلم باید مهربان و فهیم بوده، با فضیلت، تمیز و شایسته باشد» (الفقیب، 1383: 24). جان دیویی، از فلاسفه تعلیم و تربیت در قرن اخیر، که معتقد است معلم خوب باید دارای ویژگیهای زیر باشد: معلم خوب، باید به تفاوتهای فردی شاگردان خود، آگاهی داشته باشد. معلم خوب، باید قدرت هدایت کلاس به سوی هدفهای مشخص شده را داشته باشد. معلم خوب، باید احساسات سلطهجویانه خود را کنترل کند(خنیفر،1382: 62). هاوگن (1388) نیز ویژگیهای مختلفی را برای استاد خوب مطرح کرده است از جمله: علاقه به تدریس، ادامه تحصیل، حس مهربانی و همدردی، روحیه همکاری، صبر و بردباری، رعایت انصاف در ارزشیابیها، آشنایی با اصول روانشناسی، قدرت بیان، آراستگی ظاهر (هاوگن، 1388: 215- 217). پارسا (1384) معتقد است معلمان خوب، در تضمین موفقیت و پیشرفت شاگردان خود، وظیفه مهمی بر عهده دارند و قبل از هر شرطی لازم است دو پیشنیاز زیر را دارا باشند. 1) علاقه به تدریس: پژوهشگران، عشق و علاقه به تدریس را، نخستین پیشنیاز هنر معلمی دانستهاند و این نباید به آن معنا باشد که معلمی شغل شریف و مورد احترام مردم است، بلکه بدان سبب که، تا کسی به کار تدریس علاقمند نباشد، نمیتواند در موفقیت شاگردان نایل آید. 2) توانایی ایجاد علاقه در شاگردان: تنها علاقه خود معلم به موضوع درسی، کافی نیست، معلم باید بتواند این علاقه را در شاگردان خود نیز ایجاد کند. تدریس خوب و مؤثر نیاز به مهارت دارد و این هنگامی حاصل میشود که معلم نشان دهد، هم به شغل خود و هم به کار تدریس علاقمند است. معلمانی که به درس علاقه دارند، اما نسبت به شاگردان خود، بیتفاوت هستند، کلاسشان اغلب سرد و کسلکننده جلوه میکند(پارسا، 1374: 285-290).
3- روششناسی پژوهش پژوهش حاضر به دنبال شناسایی ویژگیهای استاد خوب از دیدگاه دانشجویان علومسیاسی دانشگاه شهیدباهنر کرمان است. پژوهش حاضر با توجه به ویژگیهای موضوع، پژوهشی کیفی محسوب میشود، از بین استراتژیهای پژوهش کیفی، «نظریة مبنایی»[1] را به عنوان استراتژی پژوهش مورد استفاده قرار خواهد داد. با توجه به ماهیت و موضوع پژوهش، تکیه بر دادهها و توجه به زمینة پژوهش میتواند تحلیل مناسبتری را در پیش رو قرار دهد. نظریة مبنایی به جای تکیه بر نظریههای موجود بر دادهها و مفهوم سازی از دادهها متمرکز است، در نتیجه، به شیوه مناسبتری میتواند اهداف پژوهش حاضر را برآورده نماید. «در این روش، نظریه بر مبنای مفاهیم اصلی حاصل از دادهها، شکل میگیرد. نظریة مبنایی از نوعی رهیافت استقرائی بهره میگیرد، یعنی روند شکلگیری نظریه، حرکت از جزء به کل است. نظریة مبنایی بر سه عنصر مفاهیم، مقولهها و قضیهها استوار است. در عین حال، مفاهیم، عناصر کلیدی تحلیل هستند زیرا نظریه از مفهومسازی دادهها و نه جمع دادههای عینی حاصل میشود» (دانایی فرد و دیگران، 1390: 130). روش گردآوری دادها، مصاحبه و استفاده از اسناد و مدارک است. مصاحبه به صورت نیمه سازماندهی شده با دانشجویان انجام شده است. روش نمونهگیری، نمونهگیری نظری است. نمونهگیری نظری مستلزم جمعآوری دادهها بر اساس مقولهها برای تدوین قضیههاست. معیار قضاوت در مورد زمان متوقفکردن نمونهگیری نظری، کفایت نظری مقوله یا نظریه است. بر این اساس، در پژوهش حاضر از نمونهگیری نظری استفاده شد و منابع مختلفی مورد استفاده قرار گرفت تا مصاحبه با دانشجویان این رشته انجام شود. بررسی فهرست اسامی دانشجویان کارشناسی شاغل به تحصیل راهنمای به دست داد تا نمونهگیری آغاز شود. پس از بررسی این فهرست، تعداد کل دانشجویان 245 نفر بودند که از این تعداد با 25 نفر به عنوان نمونة اولیه ارتباط برقرار شد و با آنها مصاحبه شد. سؤالات اولیه مصاحبه شامل 5 سؤال بود که با استفاده از مرور ادبیات علمی پژوهش تدوین گشته بود. برای آشنایی مصاحبه شوندگان با سؤالات و موضوع پژوهش، یک هفته قبل از انجام مصاحبه، توضیحاتی درباره پژوهش و سؤالات مصاحبه برای آنها ارسال شد. پس از انجام هر مصاحبه، فرآیند تجزیه و تحلیل دادهها و کدگذاری مصاحبهها و متون علمی انجام میشد. فرآیند نمونهگیری و تجزیه و تحلیل تا رسیدن به حد کفایت نظری ادامه یافت. در نهایت تعداد 70 مصاحبه انجام شد. در این فرآیند، مصاحبه با دانشجویان این رشته موجب دستیابی به کفایت نظری برای توضیح مفاهیم و مقولات پژوهش حاضر شد، در نتیجه این امر باعث شد تا کارآمدی و اثربخشی مقولههای مورد بررسی و بهینهسازی کیفیت دادهها تضمین شود. در ضمن کدگذاری باز، دادهها به بخشهای مجزا خرد میشوند و نیز مجموعهای از مفاهیم، ویژگیها و زیرمقولات، خروجی مرحله کدگذاری باز است. ارتباط میان هر مقوله با زیرمقوله هایش (نه ارتباط میان مقولهها) در مرحله کدگذاری محوری صورت میگیرد (ذکائی،63:1381). کدگذاری باز بخشی از تجزیه و تحلیل است که به صورت مشخص به نامگذاری و مقولهبندی پدیدهها از راه بررسی دقیق دادهها میپردازد. بدون این قدم تحلیلی اساسی اولیه، بقیه تجزیه و تحلیل و ارتباطات که به دنبال آن میآیند، صورت نمیگیرد. دادههای خام ما در این پژوهش شامل فایلهایی متنی از کتابها، مقالات و وب سایتهای مرتبط و همچنین مصاحبههای دانشجویان است. مثلاً، در فرایند کدگذاری، حضور به موقع استاد در کلاس و رعایت زمان کلاس را تحت عنوان وقتشناسی کدگذاری شد. در این فرایند تجزیه و تحلیل سطر به سطر دادهها و مصاحبهها شروع شد و این کار مستلزم بررسی دقیق و جمله به جمله دادهها بود که ریزترین نوع تجزیه و تحلیل میباشد و در عین حال بیشترین تولیدکننده ایدههای نو است. در ادامه دادههای ثانویه را که از مقالات مرتبط جمعآوری شده بود به صورت جملهها یا پاراگراف کدگذاری شد و آن به دنبال یافتن ایدههای نهفته مهمی در جملات یا پاراگرافها مذکور بود. در کنار کدگذاری، با مقایسه اسناد به موضوعات جدیدی رسیده شد که این مسائل را یادداشتبرداری و در تجزیه و تحلیل یافتههای پژوهش مورد استفاده قرار گرفته شد. در ادامه کدهایی را که دارای ارتباط مفهومی بودند تحت عنوان فامیلی کد دستهبندی شد. در این فرآیند، پنج فامیلی کد برای ویژگیهای استاد خوب ایجاد شد. این تقسیم بندی در تسهیل کشف روابط و تنظیم یافتهها و نتیجه گیری بسیار موثر بود. در ادامه به بررسی الگوهای موجود در دادهها و مقایسه فامیلی کدها پرداخته شد، لازم به ذکر است مقایسه دائمی دادهها در تمامی مراحل کدگذاری وجود دارد و این ویژگی منحصر به فرد آن را از سایر روشها متمایز میسازد. این مقایسه، امکان تشکیل فامیلی کدهای جامع و مانع را فراهم نمود. فامیلی از کدهای ایجاد شده و جداول هر یک در قسمت یافته های پژوهش ارائه شدهاند. ارائه مجزای هر یک از جداول انتقال یافتهها را به مخاطب تسهیل مینماید. در ادامه، بر مبنای تجزیه و تحلیل دادهها، ارتباط بین مقولات توضیح دهنده ویژگیهای استاد خوب برقرار شد و شبکه ارتباط مفهومی آن ترسیم گردید. پس از نتیجه گیری، نتایج حاصل شده در زمینه ویژگیهای استادخوب با ادبیات پژوهش مقایسه گردید تا واگرایی و همگرایی این دو نشان داده شود.
4- یافتههای پژوهش یافتههای پژوهش بر اساس مراحل کدگذاری (باز، محوری و انتخابی) در نظریة مبنایی در سه قسمت ارائه شدهاند. به این ترتیب در قسمت اول، مفاهیم حاصل از دادههای پژوهش که به روش کدگذاری باز شکل گرفتهاند، تبیین شده و برای هر یک از مفاهیم، نمونههایی از مصاحبه دانشجویان ذکر شده است. در قسمت دوم، مفاهیم حاصل از کدگذاری باز با روش کدگذاری محوری با هم ترکیبشده و مقولات پژوهش را تشکیل دادهاند. در قسمت سوم، در ابتدا ارتباط مقولات پژوهش با یکدیگر تبیین و سپس ارتباط آن با موضوع پژوهش مورد ایضاح قرار گرفته است. 1-4- مفاهیم پژوهش در این قسمت، مفاهیم پژوهش در قالب جدول نشان داده شده است. بدین صورتکه در کنار هر مفهوم، نمونه داده-هایی که هر مفهوم بر اساس آن شکل گرفته ارائه شده است. پس از هر جدول، توضیح و تفسیر مربوط به هر مفهوم آورده شده و به نمونههای بیشتری از دادههای پژوهش اشاره شده است. هرچند، جداول بر اساس مقولات پنجگانه پژوهش ترسیم شدهاند. 1-1-4- مفاهیم مربوط به مقوله اخلاق و رفتار برخی از مفاهیم استخراج شده از دادههای پژوهش در مقوله اخلاق و رفتار دستهبندی شدهاند که این مفاهیم و نمونه دادههای مربوط به هر مفهوم در جدول زیر نشان داده شده است. جدول1- داده ها و مفاهیم مربوط به مقوله اخلاق و رفتار
2-1-4-مفاهیم مربوط به مقوله توانمندی آموزشی و تدریس برخی از مفاهیم استخراج شده از دادههای پژوهش در مقوله توانمندی آموزشی و تدریس دستهبندی شدهاند که این مفاهیم و نمونه دادههای مربوط به هر مفهوم در جدول زیر نشان داده شده است.
جدول 2-داده ها و مفاهیم مربوط به مقوله توانمندی آموزشی و تدریس
3-1-4- مفاهیم مربوط به مقوله نظارت و ارزشیابی دانشجویان برخی از مفاهیم استخراج شده از دادههای پژوهش در مقوله نظارت و ارزشیابی دانشجویان دستهبندی شدهاند که این مفاهیم و نمونه دادههای مربوط به هر مفهوم در جدول زیر نشان داده شده است.
جدول 3-داده ها و مفاهیم مربوط به مقوله نظارت و ارزشیابی دانشجویان
4-1-4- مفاهیم مربوط به مقوله مقررات آموزشی برخی از مفاهیم استخراج شده از دادههای پژوهش در مقوله مقررات آموزشی دستهبندی شدهاند که این مفاهیم و نمونه دادههای مربوط به هر مفهوم در جدول زیر نشان داده شده است.
جدول 4-داده ها و مفاهیم مربوط به مقوله مقررات آموزشی
5-1-4- مفاهیم مربوط به مقوله توانمندی پژوهشی برخی از مفاهیم استخراج شده از داده های پژوهش در مقوله توانمندی پژوهشی دستهبندی شدهاند که این مفاهیم و نمونه دادههای مربوط به هر مفهوم در جدول زیر نشان داده شده است. جدول 5-داده ها و مفاهیم مربوط به مقوله توانمندی پژوهشی
2-4- مقولههای پژوهش مفاهیم شکلگرفته در مرحله اول کدگذاری باز، از طریق کدگذاری محوری در قالب مقولات دستهبندی و در نتیجه، 39 مفهوم استخراج شده است که آنان در قالب پنج مقوله به صورت جدول زیر دستهبندی شدهاند. جدول6-کدگذاری محوری و مقوله های پژوهش
در پژوهشهای مبتنی بر نظریة مبنایی، مقولهبندی، مفاهیم و واحدهای پژوهش مبتنی بر نگرش و تفسیر پژوهشگر انجام میشود. در این پژوهش که با هدف شناسایی ویژگیهای استاد خوب در رشتة علومسیاسی انجام شده، کدگذاری محوری دادههای پژوهش بیانگر این است که میتوان مقولات اصلی ویژگیهای استاد خوب را به صور زیر دستهبندی کرد. نتیجة کدگذاری محوری در پژوهش حاضر شکلگیری پنج مقوله است، عبارتند از: 1. مقوله اخلاق و رفتار؛ 2. مقوله توانمندی آموزشی و تدریس؛ 3. مقوله نظارت و ارزشیابی دانشجویان؛ 4. مقوله مقررات آموزشی و 5. مقوله توانمندی پژوهشی. ابتدا نظرات دانشجویان در قالب مفاهیم تجزیه شدهاند و حاصل بازترکیب مفاهیم اولیه شکلگیری مقولات پنجگانه فوق است. این مقولات مرتبط با ابعاد فعالیت اساتیدند و طیف گستردهای از عملکرد اساتید را در بر میگیرند. این ابعاد مختلف معمولاً در آییننامه ارتقای اساتید و ارزشیابی هر نیمسال تحصیلی نیز در نظر گرفته میشوند، اما مقولههای شکلگرفته در پژوهش حاضر مبتنی بر نظرات دانشجویان علومسیاسی است و در برگیرنده مفاهیمی است که در موارد قبلی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. این پژوهش ابعاد اخلاقی و رفتاری، توانمندی پژوهشی، تدریس، نظارت و ارزشیابی دانشجویان و مقررات آموزشی را به عنوان ویژگیهای استاد خوب تبیین کرده است. تاکید گسترده دانشجویان و نظرات متنوع آنها باعث شد مفاهیم متعددی در زمینه نظارت و ارزشیابی دانشجویان ایجاد شود و در نهایت این مفاهیم در قالب مقوله نظارت و ارزشیابی دانشجویان تبیین گردند. این نکته بیانگر آن است که نظارت و ارزشیابی دانشجویان و روشهای مورد استفاده توسط اساتید در این زمینه برای دانشجویان مهم تلقی میشود. این درحالی است که دانشجویان به مقوله توانمندی پژوهشی توجه کمتری داشتهاند و جز ارائه برخی نظرات عمومی راجع به توانمندیهای پژوهشی اساتید خود کمتر به ارائه نظر پرداختهاند. این نکته با توجه به مقطع تحصیلی آنها، یعنی کارشناسی، چندان دور از انتظار نیست، زیرا دانشجویان این مقطه هنوز با پژوهش به معنای تخصصی سروکار ندارند در نتیجه ابعاد آموزشی، اخلاقی و ارزشیابی اساتید برای آنها اهمیت بیشتری دارد. 3-4- کدگذاری انتخابی و تبیین ارتباط مقولات پژوهش بعد از فرایند کدگذاری باز و محوری نوبت آن است که مقولات را به هم مرتبط ساخته و نظام نظری خاصی ارائه داده شود که پیونددادن مقولات به یکدیگر را کدگذاری انتخابی گویند. در این مرحله با قضیهها سر و کار داریم آنها سومین عنصر تشکیلدهنده نظریه مبنایی هستند. قضیهها نشاندهنده روابط تعمیمیافته بین یک مقوله و مفاهیم آن و همچنین روابط بین مقولهها ناپیوسته میباشند. گلیزر و اشتراوس، قضیهها را نوعی فرضیه دانستهاند. با این وجود استفاده از اصطلاح قضیه رواج بیشتری یافته است. قضیهها در برگیرنده روابط مفهومی هستند، اما فرضیهها مستلزم روابط اندازهگیری هستند. باید توجه داشت که ساختن و تدوین مفاهیم، مقولهها و قضیهها در نظریه مبنایی، گردشی است؛ به عبارت دیگر، محقق در انجام پژوهش، دائماً برای اصلاح، تغییر و دستیابی به نظریهای مناسب که به کمک آن، تبیینی از روابط مشاهده شده به دست دهد به مراحل قبلی باز می گردد (ذکائی،55:1381). در این مرحله، پژوهشگر، یک مقوله مرحله کدگذاری باز را انتخاب کرده و آن را در مرکز فرایند بررسی خود قرار میدهد و سپس سایر مقولهها را به آن مرتبط میسازد. نظریهپردازان روش مبنایی، نظریه خود را به سه شکل ممکن ارائه می دهند: یک، الگوی کدگذاری بصری. دو، مجموعهای از قضایا یا فرضیهها و سه، داستانی که به شکل روایی نوشته میشوند (Creswell, 2005: 409). از اینرو، در پژوهش حاضر از روش سوم برای تبیین ویژگیهای استاد خوب علومسیاسی استفاده شده است و سعی بر آن است که با در نظرگرفتن توانمندی آموزشی و تدریس به عنوان مقوله محوری، سایر ویژگیهای استاد خوب و سایر مقولات به آن مرتبط شوند. این کار بر اساس تفسیر ارتباط مقولات تدوین شده انجام میشود. زیرا نظریة مبنایی، همان طور که گفته شد، در اساس یک روش تفسیری است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی ویژگیهای استاد خوب علومسیاسی از دیدگاه دانشجویان این رشته در دانشگاه شهید باهنر کرمان انجام شده است. با استفاده از نظریة مبنایی به عنوان روش پژوهش، ویژگیهای استاد خوب با کدگذاری مصاحبههای نیمه سازمانیافته دانشجویان بررسی شد در گام اول مفاهیم زیادی (43 مفهوم) کدگذاری شد که با بررسی مجدد این مفاهیم، تعدادی از آنها حذف یا در هم ادغام شدند و در نهایت، در مرحله کدگذاری باز تعداد 39 مفهوم از مصاحبههای پژوهش استخراج گردید، در مرحله کدگذاری محوری، 39 مفهوم استخراج شده در قالب پنج مقوله دستهبندی شدند. با توجه به ماموریت دانشگاهها که آموزش و تدریس مهمترین آن محسوب شده، مقوله توانمندی آموزشی و تدریس به عنوان مقوله محوری پژوهش انتخاب و ارتباط آن با سایر مقولات تبیین شد. از اینرو، ارتباط آنها با یکدیگر در شکل زیر نشان داده شده است. شکل1- ارتباط بین مقولات مربوط به ویژگیهای استاد خوب
همانطورکه در شکل فوق نشان داده شده، استاد خوب علومسیاسی دارای پنج ویژگی است که در قالب پنج مقوله دستهبندی شدهاند: توانمندی پژوهشی: از بین این مقولات، مقولة توانمندی پژوهشی از ویژگیهای غیرمستقیم استاد خوب محسوب میشود. این مقوله شامل مفاهیم یا زیر مقولاتی مانند انجام فعالیت پژوهشی، داشتن اطلاعات عمومی بالا، شهرت علمی و فعال بودن در رسانهها است. هر چند میتوان ویژگیهای متعدد دیگری را در مقولة توانمندی پژوهشی نیز احصاء نمود، اما آنچهکه در این پژوهش مبنای تحلیل قرار گرفته، دیدگاه دانشجویان کارشناسی علومسیاسی است و ویژگیهای پژوهشی بیان شده در واقع انتظارات این دانشجویان از یک استاد خوب است. ارتباط آموزش و پژوهش به اندازهای است که تفکیک آن دشوار به نظر میرسد. آموزش بدون تکیه بر یافتههای پژوهشی عبث به نظر میرسد و انجام پژوهش بدون ارائه نتایج آن و استفاده آموزشی از یافتههای آن نمیتواند تأثیر لازم را داشته باشد. در آییننامه ارتقای اعضای هیئت علمی دانشگاهها، مقولة پژوهش بسیار مورد توجه قرارگرفته و ارتقای اساتید مشروط به انجام پژوهشهای علمی است. این مقوله در پژوهش حاضر نیز مورد توجه قرار گرفته است. دادههای مصاحبهها نشان میدهد که دانشجویان به فعالیتهای پژوهشی اساتید خود توجه دارند و آن را دنبال میکنند. تحلیل مصاحبههای دانشجویان بیانگر آن است که مقولة توانمندیهای پژوهشی یک ویژگی زمینهای استاد خوب است و میتواند پیامدهای مثبتی در عملکرد استاد از جمله ایجاد وجهة علمی برای استاد، ارائه و آموزش دانش بیشتر و دقیقتر به دانشجویان، به روز بودن استاد، داشتن اطلاعات بالا، افزایش کیفیت تدریس به افزایش علاقه و انگیزه دانشجویان داشته باشد. پیامدهای برخورداری از توانمندی پژوهشی بر دو مقولة توانمندی آموزشیـتدریس و نظارتـارزشیابی دانشجویان تاثیر میگذارد. توانمندی آموزشی و تدریس: مقولة توانمندی آموزشی و تدریس شامل مفاهیمی مانند تجربة دانشگاهی، ارائه آموزش کاربردی، به روز بودن، کاربرد فناوری آموزشی، ارائه طرح درس، ارائه منابع مناسب، طرح مسائل روز، تدریس مشارکتی، استفاده از روشهای نوین تدریس، قدرت بیان، پرهیز از حاشیهها و تناسب حجم منابع با واحد درسی است. همانگونه که در قسمت تبیین این مقوله ذکر شده است توانمندی آموزشیـتدریس ویژگی مهمی است که به طور مستقیم بر عملکرد استاد تأثیر میگذارد. تعداد مفاهیم و زیر مجموعة مقوله توانمندی آموزشیـتدریس بیش از سایر مقولات است و این امر بیانگر اهمیت و توجه بیشتر دانشجویان به مقوله آموزش و تدریس است. توانمندی آموزشیـتدریس مهمترین ویژگیای است که دانشجویان اساتید خود را بر اساس آن ارزیابی میکنند. آنگونه که در شکل نشان داده شده است مقولة توانمندی آموزشی از توانمندیهای پژوهشی اساتید تأثیر میپذیرد. نظارت و ارزشیابی دانشجویان: فراوانی ارجاع به موضوع نظارت و ارزشیابی در مصاحبه دانشجویان نیز قابل توجه است. در نتیجه مفاهیم استخراج شده در این زمینه در مقولهای تحت عنوان نظارت و ارزشیابی دانشجویان دستهبندی شدند، این مفاهیم عبارتند از: عدالت در نمرهدهی، طرح سؤال در طول ترم، نظارت بر یادگیری دانشجویان، مشخصبودن شیوة ارزشیابی، حضور در امتحان پایان ترم، ارفاقکردن، توجه به فعالبودن دانشجو در طول ترم، اختیاری بودن سمینار و تقسیم منابع امتحان در میان ترم و پایان ترم. مقولة نظارت و ارزشیابی دانشجویان در برگیرنده مفاهیمی است که کثرت و تنوع نظرات دانشجویان را در این زمینه نشان میدهد و این نظرات تا حدود زیادی نشان دهندة وضعیت و سطح تحصیلی دانشجویان نیز میباشد؛ در حالیکه نظرات تعدادی از دانشجویان معطوف به توجه استاد خوب به فعالیت کلاسی و یادگیری دانشجویان، طرح سؤال و ارائه سمینار در طول ترم است. تعدادی از دانشجویان در مقابل معتقد به اختیاریبودن سمینا، تقسیم منابع آزمون میان ترم و پایان ترم و ارفاق اساتید در آزمونها بودند. دادههای پژوهش بیانگر تأثیرپذیری مقوله نظارت و ارزشیابی دانشجویان از توانمندیهای پژوهشی اساتید است به این ترتیب که اساتید توانمند به لحاظ پژوهشی فرایند یادگیری دانشجویان را تحت کنترل دارند و انجام سمینارها و پروژههای کلاسی را به طور جدی دنبال میکنند. اخلاق و رفتار: فرایند یاددهی و یادگیری در آموزش عالی که موضوع پژوهش ما نیز میباشد فرایندی دو سویه و از جمله تعاملات و ارتباطات انسانی است. این تعامل هم در محیط کلاس و هم در محیط دانشگاهی در چارچوب مجموعه قواعد اخلاقی و رفتاری است که توسط عرف و قوانین حمایت و پشتیبانی میشوند. حد و مرز این روابط همواره مورد بحث و بررسی بوده است. در پژوهش حاضر، مسائلی که مربوط به تعامل دانشجو در داخل و خارج کلاس بود در قالب مقولة اخلاق و رفتار تبیین شده است. این مقوله در برگیرنده مفاهیمی مانند وظیفهشناسی، نظم و وقتشناسی، ایجاد نشاط علمی، الگوبودن برای دانشجویان، انتقادپذیری، صمیمیت با دانشجویان، مهارتهای ارتباطی، آراستگی ظاهر، ثبات رفتاری و اقتدار در مدیریت کلاس است. مقولة اخلاق و رفتار به طور مستقیم از جمله ویژگیهای استاد خوب در رشتة علومسیاسی محسوب میشود که میتواند بر توانمندیهای آموزشیـتدریس و نظارت و ارزشیابی دانشجویان نیز تأثیر بگذارد که در شکل 1-4 این رابطه نشان داده شده است. مقررات آموزشی: تحلیل مصاحبههای پژوهش بیانگر توجه دانشجویان به مسئله مقررات آموزشی و پایبندی اساتید به این مقررات است. چهار نکتة مهم در این زمینه کدگذاری شدهاند که عبارتند: 1. توجه به حضور و غیاب؛ 2. تدریس طبق سرفصلها؛ 3. عدم سختگیری بیش از حد و 4. انعطاف پذیری در کاربرد قوانین. قوانین آموزشی مهمترین ابزار اساتید برای مدیریت کلاساند، اما نگرش اساتید در شیوة کاربرد این ابزارها یکسان نیست. تحلیل مصاحبهها نشان میدهد که دانشجویان توجه استاد به حضور و غیاب و تدریس طبق سرفصلها را از وظایف قانونی اساتید میدانند که میتواند موجب ایجاد فضای آموزشی مناسب، انسجام کلاس و جلوگیری از بینظمی شود. همزمان برخی دانشجویان معتقدند که اساتید در کاربرد این قوانین باید انعطافپذیر باشند و از سختگیری بیش از حد اجتناب نمایند. رویکردهای مختلفی در زمینة تعامل اساتید و دانشجویان ارائه شده است. انضباط شدید و پایبندی مطلق به قوانین و مقررات آموزشی، اجرای مقررات متناسب با ویژگیهای دانشجویان و توجه به نظرات آنها است. در عین حال، راه حل میانه که ترکیبی از این دو روش است معمولاً به عنوان سه سبک عملکرد اساتید در چارچوب مقررات آموزشی مطرحاند. تحلیل مصاحبههای انجام شده بر این اشاره دارد که دانشجویان دانشگاه شهید باهنر کرمان به وجود نظم و انظباط در کلاس معتقدند، اما از سبکهای سختگیرانه استقبال نمیکنند. در مجموع، همانگونه که در شکل 1-4 نشان داده شد، ویژگیهای استاد خوب از دیدگاه دانشجویان کارشناسی علومسیاسی دانشگاه شهید باهنر کرمان در پنج مقولة توانمندی پژوهشی، توانمندی آموزشیـتدریس، نظارت و ارزشیابی دانشجویان، اخلاق و رفتار و مقررات آموزشی دستهبندی شدند. از بین این مقولات، اهمیت و تأثیر دو مقولة توانمندی آموزشیـتدریس و نظارت و ارزشیابی دانشجویان بیشتر است. حجم مطالب ارائه شده در مصاحبهها و تعداد بیشتر مفاهیم این دو مقوله بیانگر این اهمیت است. این دو مقوله از مقولة توانمندی پژوهشی تأثیر میپذیرند و مقولة پژوهش با توجه به مصاحبههای انجام شده، نقش زمینهساز را ایفا میکند و بر دو مقولة ذکرشده تأثیر میگذارد. دو مقولة مقررات آموزشی و پایبندی استاد به این مقررات و اخلاق و رفتار اساتید از ویژگیهای مستقیم استاد خوب محسوب میشوند که میتوانند دو مقولة توانمندی آموزشیـتدریس و نظارت و ارزشیابی دانشجویان را تحت تأثیر قرار دهند. 5- نتایج پژوهش نتایج پژوهش حاضر دلالت بر آن دارد که از دیدگاه دانشجویان یک استاد خوب باید واجد ویژگیهای پنجگانه در امر آموزش و تدریس، پژوهش، اخلاق و رفتار، قوانین و مقررات، و نیز نظارت و ارزشیابی دانشجویان باشد. در میان این ویژگیها، دو ویژگی «آموزش و تدریس» و «نظارت و ارزشیابی دانشجویان» واجد اهمیت به سزائیاند. این ویژگیها به چندین دلیل برای دانشجویان واجد اهمیت هستند: اول اینکه در نظر دانشجویان کارشناسی، آموزش بر پژوهش اولویت دارد، به گونهای که تمام دورههای تحصیل افراد در مقاطع مختلف آموزشی اعم از ابتدائی، راهنمائی، متوسطه و تحصیلات تکمیلی مبتنی بر امر آموزش بوده است درنتیجه، نمیتوان انتظار داشت ذهنی که بر اساس چنین ویژگی پرورش یافته بتواند به صورتی دیگر به پدیدهها بنگرد. دوم اینکه، نحوة آموزش در چنین نظام آموزشی به صورتی بوده که معلم یا مدرس وظیفه دارد که اطلاعات و دادهها را صورت متکلم الوحده به دانشآموز یا دانشجو انتقال دهد. سوم اینکه قوانین و مقررات دست و پا گیر آموزشی خود سبب شده است که اساتید و مدرسین حداقل در مرتبه استادیاری حداقل 10 واحد موظفی تدریس داشته باشند. از اینرو، در یک مقایسه با کشورهای پیشرفته یا حتی کشورهای در حال توسعه میتوان دریافت که در چنین نظام آموزشی، مدرسین و اساتید باید وقت زیادی را برای تهیه و تدریس مطالب درسی ایفا کنند. چهارم اینکه ابزارهای آموزشی در نظام آموزشی مذکور بیشتر ابزارهای سنتی هستند و ابزارهای آموزشی جدید در حیطه علوم انسانی و به خصوص علم سیاست وجود ندارد. اهمیتیابی نظارت و ارزشیابی دانشجویان، با توجه به مسائل فوق، به این دلایل است دانشجویان خود را در فرایند یادگیری، به صورت فرد منفعل تلقی میکنند، فرایندی که در آن اساتید و مدرسین آموزش باید برای دانشجویان ایجاد انگیزه و رغبت کنند تا دانشجویان بتوانند در مباحث درسی مشارکت کنند یا وارد مباحثه شوند و از سوی دیگر اساتید به عنوان ابزارهای انتقال دانش و دانشجویان به مثابه فراگیرندگان صرف اطلاعات تلقی میشوند. تجربه در چنین نظام آموزشی بیانگر این است در فرایند آموزش یکطرفه و منفعل دانشجویان بیش از آنکه در پی دانشافزایی و مهارت افزایی باشند، به دنبال عبور از نظارت ها و ارزشیابی های اساتید و کسب نمره لازم هستند در نتیجه روش نظارت و ارزشیابی اساتید مهم قلمداد میشود. این امر زمانی خود را نشان میدهد که آن با دانشگاههای کشورهای پیشرفته و حتی در حال توسعه در حیطه علوم انسانی و به خصوص علم سیاست مقایسه شود. در این مقایسه، دیده میشود که اولاً فرایند آموزش و یادگیری دو سویه و متقابل است و درثانی، حجم مشارکت و مطالبی که دانشجویان برای یک درس 2 واحدی داشته در برخی اوقات حتی بیشتر از حجم مطالب و مشارکت دانشجویان تحصیلات تکمیلی داخل است. حال، فقدان چنین ویژگی باعث شده که دانشجویان صحبت از منابع درسی با حجم کمتر، اختیاری بودن مشارکت و غیره کنند. از دو امر فوق چنین استنتاج میشود که آموزشمحور بودن نظام آموزشی و نیز منفعلبودن دانشجویان در امر یادگیری، حاصلی جز این ندارند که مقولات پژوهش، رفتار و اخلاق حرفهای و نیز قوانین و مقررات به لحاظ اهمیت در مراتب پایینتری قرار بگیرند. در مقابل، پژوهش در نظامهای آموزشی واجد اهمیت است که اولاً، فرد در تمام دوران تحصیل خویش با تحقیق و پژوهش به لحاظ نظری و عملی مواجه شده باشد و درثانی، امر آموزش باید حاصل پژوهشها و تجارب تخصصی مدرسین باشد نه اینکه فرد بیآنکه در حیطهای به صورت تخصصی، پژوهشی انجام داده باشد دست به آموزش و تدریس مباحثی بزند که به آن آشنایی نداشته است. این امر باعث تنزل آموزش و نیز توانایی خود فرد آموزشدهنده میشود. کوشش و تلاش در امر پژوهش، خود میتواند منجر به شکلگیری اخلاق حرفههای شود به صورتیکه فرد آموزش خویش را بر داشتهها و تجارب خویش استوار سازد. نتیجه این امر افزایش کارآمدی آموزش و نیز پرورش دانشآموختگانی است که به لحاظ کیفی و نه کمی واجد مهارتها، دانشها و شناختها شدهاند. هنگامی که در یک نظام آموزشی امر پژوهش و اخلاق مرتبط با آن اصل قرار گرفت آنگاه قوانین و مقررات اعم از حقوقی و مالی در راستای ارتقای منزلت و شأن مدرسین و اساتید ابتناء خواهند یافت، مقرراتی که از قبل آن هم جامعه و هم نظام آموزشی منتفع خواهد شد. بنابراین، اساتید و مدرسین اعم از علم سیاست یا علوم انسانی در یک نظام آموزشمحور، رکن اساسی تلقی میشوند، رکنی که بر مواد درسی، قوانین و مقرارت و حتی شیوهها و فنون تدریس برتری دارد. در چنین نظام آموزشی اگر محاسنی باشد بیش از آنکه به مواد درسی، شیوههای آموزش، فرایندهای یادگیری، ابزاری انتقال و غیره منتسب گردد به مدرسین و اساتید نسبت داده خواهد شد و در مقابل، اگر معایبی و مسائلی نیز وجود داشته باشد مجدداً این فرد مدرس است که در معرض اسباب مسائل قرار خواهد گرفت. در نتیجه، نظام استادمحور اهمیت کمتری برای وجود خلاقیتهای دانشجویان و نیز پژوهشهای بدیع، اخلاق حرفهای و قوانین تسهیلگر و نه مانعساز قائل است.
6- مقایسة نتایج با پیشینة پژوهش مرحلة نهایی در پژوهشهای مبتنی بر نظریة مبنایی، مقایسة نظریة ظهوریافته با پیشینة موجود و بررسی میزان تفاوتها و شباهتهای آن با پیشینة موجود و چرائی این تفاوتها و شباهت است. مقایسة نظریة حاصل با پیشینة موجود، روایی درونی، تعمیمپذیری و سطح نظری نظریهپردازی پژوهش موردی را افزایش میدهد. در این نوع مقایسه معمولاً تطبیق با همه موارد مدنظر نیست و محقق دنبال تطبیق کلی دادهها با مدل ارائه شده است. در پژوهش «مرندی» معیارهای یک استاد خوب دانشگاهی در چهار جنبة شخصیت فردی، دانشپژوهی، روش تدریس و توانایی در ایجاد ارتباط و مشاوره دستهبندی شده است. از میان چهار جنبه، از ویژگیهای استاد خوب دانشجویان نیز به ترتیب توانایی در ایجاد ارتباط و مشاوره، شخصیت فردی و دانشپژوهی را اولویت دانستهاند. ویژگی شیوایی بیان از نظر دانشجویان و علاقمندی به تدریس از نظر اساتید از جنبة شخصیت فردی مهم تلقی شده است. هر دو گروه مورد پژوهش ویژگی تسلط استاد در درس مورد تدریس را مهمترین معیار یک استاد خوب میدانند (مرندی، 1381). در پژوهش حاضر نیز توانمندی آموزشیـتدریس مهمترین ویژگی استاد خوب از دیدگاه دانشجویان علومسیاسی عنوان شده است. همچنین مهارت برقراری ارتباط نیز به عنوان یکی از ویژگیهای مربوط به مقولة اخلاق و رفتار مورد توجه قرار گرفته است. ابعاد شخصیت فردی و دانشپژوهی که در پژوهش مرندی با اهمیت در نظر گرفته شده، در پژوهش حاضر به ترتیب در مقولة اخلاق و رفتار و مقولة توانمندی پژوهشی مورد توجه قرار گرفته شده است. در پژوهش «منصوری» ویژگیهای یک استاد خوب دانشگاهی از چهار جنبة دانشپژوهی، روش تدریس، توانایی ایجاد ارتباط و مشاوره و شخصیت فردی بررسی شده است که دانشجویان مقطع کارشناسی اولویت را به روش تدریس و دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد اولویت را به دانشپژوهی دادهاند. بیش از 90% دانشجویان کتابداری تسلط استاد در درس مورد تدریس را بسیار مهم دانستهاند؛ درحالیکه شوخ طبعی و آراستگی ظاهر از دید دانشجویان کم اهمیت بوده است (منصوری، 1371). این نتایج در پژوهش حاضر نیز وجود دارد و دانشجویان کارشناسی علومسیاسی دانشگاه شهید باهنر کرمان نیز مانند دانشجویان کارشناسی مورد مطالعه، روش تدریس را در اولویت قرار دادهاند که البته در پژوهش حاضر ابعاد مختلف تدریس در قالب مقولة توانمندی آموزشی و تدریس تبیین شده است. مفهوم آرستگی ظاهر نیز در قالب مقولة ویژگیهای اخلاق و رفتار تشریح شده است که رجوع به تبیین این مفهوم در فصل چهارم بیانگر نظرات متفاوت دانشجویان و کم توجهی به این ویژگی از سوی دانشجویان علومسیاسی است، هر چند رتبهبندی مفاهیم هر مقوله نیازمند یک پژوهش کمی است. اما در پژوهش «احرامپوش و همکاران» مهمترین خصوصیات یک استاد خوب: احترام به دانشجو، داشتن علم به موضوع تدریس، داشتن طرح درس، داشتن اعتقادات مذهبی و رعایت عدالت عنوان شده است (احرامپوش و همکاران، 1379). همة این ویژگیها به استثنای داشتن اعتقادات مذهبی، توسط دانشجویان علومسیاسی دانشگاه شهید باهنر کرمان نیز مورد تایید قرار گرفته است. در مورد عدم توجه به این ویژگی، باید به روش و رهیافت قیاسی و استقرائی این دو پژوهش توجه کرد. در پژوهش «پزشکیراد و همکاران» بین جنسیت و رشتههای تحصیلی دانشجویان با نظرهای آنها دربارة خصوصیات یک استاد خوب اختلاف معناداری وجود ندارد. به عبارتی، دانشجویان با رشتههای تحصیلی متفاوت در خصوص ویژگیهای یک استاد خوب دیدگاههای یکسانی داشتهاند. نتایج پژوهش بیانگر این است که پنج عامل دانشپژوهی، رفتاری، تکنیکی، ارتباطی و شخصی مهمترین ویژگیهای استاد خوب از دیدگاه دانشجویان دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس محسوب میشوند (پزشکیراد و همکاران، 1389). از بین این ویژگیها، مقولة توانمندی پژوهشی و مقولة اخلاق و رفتار تبیین کنندة برخی از ویژگیهای فوق هستند، اما با توجه به روش پژوهش مذکور امکان تبیین زیر مقولات و مفاهیم این پژوهش به دلیل عدم دسترسی به جزئیات آن میسر نیست. در پژوهش «وهابی» مهمترین ویژگیهای استاد خوب، تسلط استاد بر موضوع مورد تدریس، دانش عمومی در مورد درس مورد تدریس، کوشش جهت تفهیم درس و پاسخ به سؤالات دانشجو و سابقة تدریس استاد و کم اهمیتترین مشخصههای یک استاد خوب دانشگاهی شامل انجام حضور و غیاب، برگزاری امتحان میان ترم، رتبة دانشگاهی استاد و رعایت آییننامة آموزشی و حذف دانشجویانی که بیش از حد مجاز غیبت دارند، بودند (وهابی، 1392). البته این ویژگیها در قالب نامهای متفاوتی در پژوهش حاضر نیز مورد تاکید قرار گرفتهاند. به ویژه مهمترین ویژگی که مانند بیشتر پژوهشها و مقولة توانمندی آموزشی و تدریس در پژوهش حاضر در بالاترین اولویت قرار دارند. در پژوهش میرون و سگال نیز روش تدریس و توانایی استاد در رشد فکری دانشجویان به ترتیب دارای بیشترین اهمیت بودند و تواناییهای پژوهشی استاد و جایگاه دانشگاهی او از کمترین اهمیت برخوردار بودند (میرون و سگال، 1978). فارغ از اولویتبندی ویژگیها، در پژوهش حاضر نیز این ویژگیهای مورد تاکید قرار گرفتهاند و روش تدریس دارای بیشترین اهمیت که به مقولة محوری پژوهش حاضر، یعنی توانمندی آموزشیـتدریس، مرتبط است. مقایسة نتایج پژوهش حاضر با پیشینة پژوهش بیانگر آن است که بیشتر ویژگیهای مطرح شده برای استاد خوب در این پژوهش با سایر پژوهشها مطابقت دارد. در همة این پژوهشها، تدریس و ویژگیهای تدریس مهمترین موضوع و ویژگی استاد خوب از دیدگاه دانشجویان مورد مطالعه بود که در پژوهش حاضر نیز مورد تاکید قرار گرفته است. هر چند ویژگیهای سطح خرد یا همان مفاهیم پژوهش حاضر با سایر پژوه ها شباهت زیادی دارند، اما دستهبندی ویژگیهای استاد خوب در پنج مقولة توانمندی آموزشیـتدریس، نظارت و ارزشیابی دانشجویان، اخلاق و رفتار، مقررات آموزشی و توانمندی پژوهشی در هیچ یک از پژوهشهای مرتبط انجام نشده است. علاوه بر این، مفاهیمی مانند شهرت علمی و فعالبودن در رسانهها که در مقولة توانمندی پژوهشی دستهبندی شدهاند در پژوهشهای مرتبط مورد توجه قرار نگرفتهاند. با توجه به مشخصات و تواناییها متفاوت اساتید در رشتههای علوم انسانی در این پژوهش ویژگیهای یک استاد خوب را با توجه به ویژگیهای تدریس در رشته علومسیاسی و سطح انتظارات دانشجویان این رشته مورد بررسی قرار گرفته است. با توجه به اینکه پژوهش حاضر با استفاده از روش نظریة مبنایی به بررسی ویژگیهای استاد خوب در رشتة علومسیاسی پرداخته است با پژوهشهای مرتبط متفاوت است. زیرا بیشتر پژوهشها از روشهای کمی و توزیع پرسشنامه استفاده کردهاند، اما پژوهش حاضر با استفاده از نظریة مبنایی به دنبال کشف ویژگیها و ابعادی است که در پرسشنامهها و سؤالهای از پیش تعیین شده قرار ندارند. به سخنی دیگر، به دنبال کشف مؤلفههای جدیدی است که فارغ از نگاه و نظرات پژوهشگران به طور مستقیم و بدون واسطه از سوی دانشجویان علومسیاسی مطرح شدهاند. با توجه به روش پژوهش که روشی کیفی است پژوهش حاضر نیازمند صرف وقت زیادی در جمع آوری و تنظیم دادهها بود که از زمان پیش بینی شده در طرح پیشنهادی پژوهش فراتر رفت. روش گردآوری داده ها به صورت مصاحبه نیمه سازماندهی شده بود و باعث میشد دانشجویان در ارائه نظرات خود به صورت مصداقی اقدام به ارائه پاسخ نمایند و همین نکته باعث ارائه پاسخهای محافظه کارانه به سوالات میشد. برای رفع این مشکل به دانشجویان گفته شد از نام بردن اساتید خاص پرهیز نمایند و نظرات خود را آزادانه مطرح کنند. برخی از دانشجویان به ویژه دانشجویان تازه وارد با وظایف و ویژگیهای یک استاد خوب آشنا نبودند و همین مسئله باعث میشد پاسخهای غیر مرتبط ارائه دهند از آنها خواسته شد با مطالعه بیشتر و مشورت با دوستان، دوباره در مصاحبه شرکت نمایند. محدودیت دیگر، محتاط عمل کردن دانشجویان در پاسخ به سؤالات مصاحبه بود که به آنها اطمینان داده شد نام آنها محفوظ است و این مسئله نیز تا حدود زیادی رفع شد. یافتههای این پژوهش میتواند نگرشی روزآمد و متناسب با ویژگیهای این رشتة تحصیلی در اختیار اساتید بخش علومسیاسی دانشگاه شهید باهنر قرار دهد و آنها با برخورداری از این نتایج نسبت به طرحریزی شیوةهای نوین آموزشی اقدام نمایند. با توجه به اینکه تاکنون در ایران، پژوهشی در زمینة ویژگیهای استاد خوب علومسیاسی صورت نگرفته، اساتید علومسیاسی دانشگاههای کشور نیز میتوانند از یافتههای پژوهش حاضر استفاده نمایند. بر اساس نتایج این پژوهش میتوان پیشنهادهای زیر را ذکر کرد: در پژوهشی مشابه پژوهش حاضر، ویژگی های استاد خوب از دیدگاه دانشجویان مقاطع تحصیلات تکمیلی نیز مورد بررسی قرار گیرد تا تفاوت ها و شباهت های این دو گروه با یکدیگر مورد مقایسه قرار گیرند. مقولات پنج گانه پژوهش حاضر به عنوان مبنای یک روش کمی جهت اولویت بندی ویژگی های خرد(مفاهیم) مورد استفاده قرار گیرد تا درک کامل تری از اولویت بندی نظرات دانشجویان به دست آید. اساتید رشته های مختلف تحت نظارت معاونت آموزشی و معاونت پژوهشی هر دانشگاه، نظرات دانشجویان را در مورد ویژگی های استاد خوب با روش نظریه مبنایی مورد مطالعه قرار داده و به عنوان راهنمای تحول آموزش در هر گروه آموزشی ملاک عمل قرار دهند. شبکه ارزیابی کیفیت یاددهی و یادگیری در دانشگاه شهید باهنر کرمان تشکیل شود و تجربه اساتید رشته های مختلف را در قالب کارگاه های آموزشی به اشتراک بگذارند. ویژگی های استاد خوب در رشته های مختلف به عنوان معیارهای ارزیابی درون گروهی و ارزیابی عملکرد اعضای هیئت علمی جهت ارتقا به مرتبه بالاتر ملاک عمل قرار گیرد. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
منابع احدیان، محمد(1380)، مقدمات تکنولوژی آموزشی. تهران، نشر و تبلیغ بشری، چاپ بیست و دوم. احرامپوش، محمدحسین؛ مظلومی، سعید و کلانتر، مهدی (1379)، ویژگیهای یک استاد خوب از دیدگاه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد، مجلة دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی شهید صدوقی یزد. اشتراوس، آنسلم و کوربین جولیت(1385)، اصول روش پژوهش کیفی نظریه مبنایی اصول و شیوهها، ترجمه بیوک محمدی، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی. الفقیب، عبدالرحمن (1383) اندیشههای تربیتی ابنسینا، ترجمة علی فروغی، ماهنامه اسوه، شمارة 3. پارسا، محمد(1374)، روانشناسی تربیتی، تهران، انتشارات سخن، چاپ اول. پزشکیراد، غلامرضا، نامدار، راضیه، هرندی زاده الهه و نعیمی، امیر(1389)، بررسی خصوصیات استاد خوب از نظر دانشجویان دانشکدة کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس، پژوهش و برنامهریزی در آموزش عالی، دوره 16، شماره 4 پیاپی 58، 41-55. خنیفر، حسین (1382)، نگاهی دوباره به روشها و فنون تدریس، قم، بوستان کتاب، چاپ دوم. ذکایی، محمد سعید(1381)، نظریه و پژوهش در روشهای کیفی، فصلنامه جامعهشناسی و علوم اجتماعی، دانشگاه علامه طباطبایی، شماره 17، 41-70. دلاور، علی(1385)، مبانی نظری و عملی پژوهش در علوم انسانی و اجتماعی، تهران، انتشارات رشد، چاپ پنجم. داناییفرد، حسن؛ الوانی، سیدمهدی و عادل، آذر (1390)، روششناسی پژوهش کیفی در مدیریت، تهران، انتشارات صفار، چاپ چهارم. شعبانی، حسن(1371)،مهارت های آموزشی و پرورشی (روشها و فنون تدریس). تهران، انتشارات سمت. عابدینی، سمره و دیگران (1389)، معیارهای یک استاد خوب دانشگاهی از دیدگاه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان، ماهنامه علوم پزشکی، سال چهاردهم، شمارة 3. عبدالهی، حسین(1391)، چالشهای سنجش بهرهوری اعضای هیئت علمی دانشگاهها، فصلنامه اندازهگیری تربیتی، سال سوم، شماره 7، صص 133-163 فلیک، اووه (1388)، درآمدی بر تحقیق کیفی، ترجمة هادی جلیلی، تهران، انتشارات نی، چاپ اول. گال، مردیت و دیگران (1382)، روشهای تحقیق کمی و کیفی در علوم تربیتی و روانشناسی، ترجمة احمدرضا نصر و دیگران، تهران، انتشارات دانشگاه شهید بهشتی و سمت، جلد اول. محمدی، بیوک (1387)، درآمدی بر روش پژوهش کیفی، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی،. مرندی، اعظم (1380)، بررسی معیارهای استاد خوب از دیدگاه اساتید و دانشجویان دانشکده پزشکی زاهدان در نیمه اول سال تحصیلی 81-1380، پایاننامة دکتری دانشگاه علوم پزشکی زاهدان، دانشکده پزشکی. منصوری، مهشید (1372)، مقایسه نظرات دانشجویان کارشناسی ارشد و کارشناسی رشتة کتابداری دانشگاههای دولتی شهر تهران در مورد یک استاد خوب دانشگاهی، پایاننامة کارشناسی ارشد دانشگاه علوم پزشکی ایران. وهابی، احمد(1392)، ویژگیهای یک استاد خوب دانشگاهی از دیدگاه دانشجویان دانشگاه جامع علمی کاربردی سنندج، مجلة توسعه آموزش در علوم پزشکی، سال هفتم، شمارة 13. هاوگن، تورمد(1388)، کاربرد روانشناسی در آموزشگاه. ترجمه بدری مقدم. تهران، انتشارات سروش. Allan, G. (2003), A critique of using grounded theory as a research method, Electronic Journal of Business Research Methods, 2 (1), 1-10.
Creswell, J. W. (2005), Research Design: Qualitative and Quantitative Approaches. USA: Sagepublication.
Hamachek, D. (1969) Characteristics of Good Teachers and Implications for Teacher Education. The Phi Delta Kappan, 50, (6), 341-345
Miron, M. & Segal, Esther (1978), the Good University Teacher as Perceived by the Students. Higher Educatio, 7, (1), 27-34.
Wright, R. E. (2006) Student Evaluations of Faculty: Concerns Raised in the Literature, and Possible Solutions, College Student Journal, 40, (2), 417-422. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 5,407 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 820 |