تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 9,997 |
تعداد مقالات | 83,560 |
تعداد مشاهده مقاله | 77,801,270 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 54,843,906 |
مطالعه ماکروسکپی نزول بیضه در جنین بز | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آسیبشناسی درمانگاهی دامپزشکی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 1، دوره 3، 4 (12) زمستان، اسفند 1388، صفحه 619-630 اصل مقاله (889.99 K) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله علمی پژوهشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
سید سجاد حجازی* 1؛ حسن گیلانپور2 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1گروه علوم پایه، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز، تبریز، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2گروه علوم تشریحی، دانشکدة علوم تخصصی دامپزشکی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران، تهران، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
در این مطالعه، نمونههای جنین از 200 بز آبستن کشتار شده در کشتارگاه صنعتی تبریز در طول فصل پاییز تهیه شد. نمونهبرداری به روش تصادفی انجام شد. سن جنینهای جمعآوری شده طبق فرمول ارائه شده توسط Gall و همکاران، X=2.74 Y+30.15 محاسبه گردید. بعد از باز کردن حفره شکمی جنینها در مراحل مختلف سنی، موقعیت قرارگیری بیضهها در محوطه بطنی و زمان نزول آن به کیسه اسکروتوم مورد بررسی قرار گرفت. نتایج مطالعات ماکروسکوپی نشان داد که اولین مهاجرت بیضه همراه با تحلیل مزونفروز در سن 45 روزگی جنینها صورت میگیرد. در سن 59 روزگی، مزونفروز کاملاً تحلیل رفته و باقیمانده مجرای مزونفریک به اپیدیدیم تبدیل میشود. در این سن، بافت گوبرناکولوم، متورم و گسترده میشود. در سن 89 روزگی، بیضه در اواسط کانال مغابنی دیده شد و در ادامه، تا سن 106 روزگی از آبستنی بیضه از یک سوم انتهای کانال مغابنی به دهانه کیسه اسکروتوم نزول کرده بود. در سن 153 روزگی (زمان تولد) نزول کامل بیضه به داخل کیسه اسکروتوم صورت میگیرد. براساس نتایج بهدست آمده در مطالعه حاضر میتوان بیان کرد که وضعیت قرارگیری بیضه در بز همانند گاو، گوسفند، اسب و انسان در زمان تولد است و نزول بیضه به داخل کیسه اسکروتوم بهدنبال جمع شدن و تحلیل بافت گوبرناکولوم میباشد. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
بز؛ بیضه؛ جنین؛ مهاجرت | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقدمه
قدمت اهلی شدن بز را پیشتر از سایر نشخوارکنندگان تخمین می زنند. این حیوان برای اولین بار در آسیای مرکزی و جنوبی و در قسمتی از اروپای جنوبی پراکنده بوده و در کشورهای پیشرفته آن زمان، از قبیل ایران، یونان، رم و مصر مواد و روشکار جامعه آماری در این مطالعه شامل بزهای ماده آبستن در کشتارگاه صنعتی تبریز در طول فصل پائیز بود و واحد نمونهگیری شامل 200 عدد جنین جدا شده از بزان ماده آبستن از مراحل مختلف سنی بود. نمونهبرداری به روش تصادفی انجام شد. جنینها از رحمهای آبستن جدا شدند و بلافاصله به آزمایشگاه علوم تشریحی دانشکده دامپزشکی دانشگاه آزاد اسلامی تبریز منتقل شدند. نخست فاصله فرق سر تا کپل جنینها اندازهگیری شدند، سپس با استفاده از فرمول تخمین سن در جنین بز که توسط Gall و همکاران (1994) ارائه شده است، سن تقریبی جنینها محاسبه گردید. فرمول عبارت بود از: 15/30 + X74/2= Y (Y سن جنین به روز و X طول فرق سر تا کپل میباشد) (12).
جدول 1- مشخصات جنینهای مورد مطالعه
جهت بررسی توپوگرافی و نزول بیضهها، تمامی نمونهها از دیواره جانبی محوطه بطنی کالبدگشایی شدند. بهطوریکه از سقف محوطه بطنی، جاییکه کلیهها قرار داشتند تا داخل کیسه اسکروتوم برش داده شد. بعد از گشودن دیواره بطنی، محل قرارگیری بیضه در محوطه بطنی و در کانال مغابنی و زمان مهاجرت آن به سمت کیسه اسکروتوم و زمان نزول آن به داخل کیسه اسکروتوم مشاهده و ثبت گردید. نتایج مشاهدات انجام شده در سن 8/37 روزگی (CRL=28mm) نشان داد که بیضهها در زیر کلیههای مزونفروز و کاملاً چسبیده به سطح شکمی آن قرار دارند. در سطح پشتی مزونفروز، کلیههای اولیه متانفروز قرار داشتند (نگاره 1). بهطوریکه این سه ساختار در جنین CRL=30mm نیز در کنار هم و چسبیده بههم در زیرستون مهرهها و در سقف محوطه بطنی جنین بودند (نگارههای 2 و 3). در سن 48/42 روزگی (CRL=45mm)، بیضه در وضعیت روزهای قبلی خود بوده و توسط پردهای، کلیهها و بیضه به دیواره حفره بطنی متصل بودند. در سن 22/45 روزگی (CRL=55mm)، رشد و گسترش کلیه متانفروز در بخش پشتی مزونفروز صورت گرفته بود. بهطوریکه متانفروز با رشد خود به سمت قدامی بدن کشیده شده و در مقابل، مزونفروز در حال تحلیل بود و بیضهها به سمت خلفی و شکمی حفره بطنی رانده شده بود.بهطوریکه مزونفروز و بیضه از حالت پشتی به حالت خلفی تغییر مکان داده بودند. در این مقطع سنی کیسه اسکروتوم به صورت بیرون زدگی اولیه از ناحیه مغانبی دیده شد و همچنین توده مزانشیمی گوبرناکولوم به طور سرتاسری از قطب خلفی بیضه تا سمت کیسه اسکروتوم کشیده شده بود (نگاره 4). در سن 52 روزگی (CRL=80mm)، متانفروز از رشد چشمگیری برخوردار بود و بخش عمدهای از قسمت فوقانی حفره بطنی را اشغال کرده بود و از سوی دیگر مزونفروز رو به تحلیل بود. مزونفروز و بیضه در این مقطع سنی تقریباً در کنار هم قرار داشتند. این دو از حیث تشریحی به خاطر رشد سریع متانفروز، تغییر مکان داده و به سمت خلفی حفره بطنی رانده شده بودند. مجرای مزونفریک مابین مزونفروز و بیضه قرار داشته و به سمت مثانه اولیه کشیده شده بود. گوبرناکولوم و کیسه اسکروتوم نیز در حال رشد بودند (نگاره 5). در سن 59 روزگی از آبستنی (CRL=109mm)، مزونفروز به طور عمده تحلیل رفته و به حالت لولهای ضخیم در مجاورت بیضه واقع شده بود و مزونفروز از نظر ساختاری از بین رفته و بیضهها از محل اولیه خود در بخش فوقانی حفره بطنی فاصله گرفته بودند. رشد بافت گوبرناکولوم و اسکروتوم کاملاً واضح بود (نگاره 6). در سن 62/72 روزگی (CRL=15.5mm)، جابجایی بیضهها و کشیدهشدن آنها به حد وسط حفره بطنی صورت گرفته و این در حالی بود که مزونفروز کاملاً از بین رفته و ساختار اولیه اپیدیدیم به فرم لولهای خمیده و چسبیده به بیضه، تشکیل شده بود (نگاره 7). در سن 21/82 روزگی (CRL=190mm)، شکلگیری ساختار اپیدیدیم روی بیضه اتفاق افتاده بود. بخشهای سر، بدنه و دم اپیدیدیم روی بیضه قابل تفکیک بود. بیضهها در حال مهاجرت در حفره بطنی بودند. در این مقطع سنی رشد و تورم بافت گوبرناکولوم به حالت ساختار دو لایهای، روی هم قرار گرفته دیده شد (نگاره 8). در سن 89 روزگی (CRL=215mm)، بیضه در اواسط کانال مغابنی بود در این سن بخش دمی اپیدیدیم در حال رشد بود و همچنین قسمتی از بافت گوبرناکولوم ما بین انتهای تحتانی بیضه و دماپیدیدیم قرار داشت. بافت گوبرناکولوم به رشد خود ادامه داده و کل فضای داخل کیسه اسکروتوم را پرکرده بود (نگاره 9). در سن 65/98 روزگی (CRL=250mm)، بیضهها به مهاجرت خود به داخل کانال مغانبی ادامه داده بهطوریکه در بخش انتهایی کانال مغانبی قرار داشتند. قسمتی از گوبرناکولوم که ما بین دم اپیدیدیم و بیضه قرار داشت به طور قطعهای مجزا از گوبرناکولوم شده بود. بافت گوبرناکولوم متورم و همچنان کل فضای کیسه اسکروتوم را اشغال کرده بود. (نگاره 10). در سن 87/106 روزگی (CRL=280mm)، بیضه همچنان در انتهایی کانال مغانبی قرار داشته و گوبرناکولوم فضای کیسه اسکروتوم را پر کرده بود (نگاره 11). در سن83/117 روزگی (CRL=320mm)، بافت گوبرناکولوم رو به تحلیل گذاشته و نیمه فوقانی کیسه اسکروتوم را پر کرده و مابقی کیسه خالی بود. از تغییرات دیگر در این مقطع سنی، ورود بخش دمی اپیدیدیم و قسمتی از انتهای تحتانی بیضه به کیسه اسکروتوم و تمایز زائده پرده صفاقی به لایه تونیکا واژینالیس بود (نگاره 12). در سن 27/134 روزگی (CRL=380mm)، دم اپیدیدیم به رشد خود ادامه داده و به داخل کیسه اسکروتوم بیشتر نفوذ کرده بود. انتهایی بیضه وارد کیسه اسکروتوم شده بود. بافت گوبرناکولوم رو به تحلیل گذاشته، بهطوریکه اکثر فضای کیسه اسکروتوم خالی مشاهده شد (نگاره 13). در سن 5/142 روزگی (CRL=410mm)، از بین رفتن بافت گوبرناکولوم مشاهده شد. باقیمانده این بافت، انتهای تحتانی بیضه و اپیدیدیم و لایه واژینال جداری را به جداره کیسه اسکروتوم وصل کرده بود. لایه واژینال جداری از رشد خوبی برخوردار بود (نگاره 14). در سن 45/153 روزگی (CRL=450mm) اصلیترین تغییر در زمان تولد، نزول کامل بیضهها به داخل کیسه اسکروتوم بود. بافت گوبرناکولوم کلاً حذف شده بود و به رباط متصل کننده واژینال جداری به دیواره کیسه اسکروتوم تبدیل شده و بیضهها فضای کمی از کیسه اسکروتوم را اشغال کرده بودند و مابقی کیسه اسکروتوم خالی مانده بود (نگاره 15).
نگاره 1- نمای ماکروسکوپی از جنین با mm 28= CRL 1- مزونفروز 2- بیضه 3- کبد
نگاره 2- نمای ماکروسکوپی از اندامهای احشایی جنین با 1- متانفروز 2- مزونفروز 3- کبد 4- معده
نگاره 3- نمای ماکروسکوپی از اندام احشائی جنین با mm 30= CRL، از نمای تحتانی. 1- مزونفروز 2- بیضه
نگاره 4- نمای ماکروسکوپی از محوطه بطنی جنین با mm 55= CRL ، از نمای جانبی چپ 1- متانفروز 2- مزونفروز 3- بیضه 4- گوبرناگولوم
نگاره 5- نمای ماکروسکوپی از محوطه بطنی جنین با mm 80= CRL ، از نمای جانبی چپ 1- متانفروز 2- مزونفروز 3 – مجرای مزونفریک 4- بیضه
نگاره 6- نمای ماکروسکوپی از محوطه بطنی جنین با mm 109= CRL ، از نمای جانبی چپ 1- متانفروز 2- گوبرناکولوم 3- مزونفروز 4- بیضه 5- کانال دفران
نگاره 7- نمای ماکروسکوپی از محوطه بطنی جنین با mm 155 = CRL ، از نمای جانبی چپ 1- متانفروز 2- بیضه 3- اپیدیدیم 4- گوبرناکولوم
نگاره 8- نمای ماکروسکوپی از گوبرناکولوم جنین با mm 190= CRL ، از نمای جانبی چپ 1- بیضه 2- اپیدیدیم 3- گوبرناکولوم
نگاره 9- نمای ماکروسکوپی خارج از محوطه بطنی جنین با 1- حلقه مغابنی 2- بیضه 3- گوبرناکولوم 4- دم اپیدیدیم
نگاره 10- نمای ماکروسکوپی از محوطه بطنی جنین با mm 250= CRL، از نمای جانبی چپ 1- حلقه مغابنی 2- بیضه 3- دم اپیدیدیم 4- گوبرناکولوم
نگاره 11- نمای ماکروسکوپی خارج از محوطه بطنی جنین با
شکل 12- نمای ماکروسکوپی خارج از محوطه بطنی جنین با 1- سر اپیدیدیم 2- بیضه 3- دم اپیدیدیم 4- تونیکا واژینالیس
نگاره 13- نمای ماکروسکوپی خارج از محوطه بطنی جنین با 1- حلقه مغابنی 2- بیضه 3- دم اپیدیدیم 4- گوبرناکولوم
نگاره 14- نمای ماکروسکوپی خارج از محوطه بطنی جنین با 1- تونیکا واژینالیس 2- بیضه 3- دم اپیدیدیم 4- گوبرناکولوم 5- کیسه اسکروتوم ( خط چین: محدوده دهانه کیسه اسکروتوم)
نگاره 15- نمای ماکروسکوپی خارج از محوطه بطنی جنین با 1- حلقه مغابنی 2- بیضه 3- کیسه اسکروتوم
بحث و نتیجهگیری Satoh (1994) زمان تمایز و رشد گنادها را تا پیش از هفته هفتم (35 روزگی) از تکامل جنینی امکان ناپذیر بیان کرده است (22). Noden و همکاران (1985) در مورد محل تشکیل گناد به این نکته اشاره میکنتد که سلولهای جنسی را در پستانداران برای اولین بار در آندودرم کیسه زرده خلفی میتوان تشخیص داد. طبق نظر ایشان این سلولها به طرف پشتی و به مزانتر پشتی حرکت کرده و سپس به مزونفروز که محل تشکیل گناد است، میروند و در ادامه اولین رشد گناد را به صورت تورمی که در قسمت تحتانی – میانی هر مزونفروز ظاهر شده ایجاد میکنند (19). Sadler (2004) در مورد رشد گناد انسان اشاره کرده است که در اواسط ماه دوم، کلیه مزونفروز اندام تخم مرغی شکل بزرگی در دو سوی خط میانی پدید میآورد که گناد در سمت میانی آن واقع شده و در حال رشد و نمو است (21). Soder (2007) در مطالعهای که روی تکامل گنادها داشته نشان داد که در انسان تمایز جنسی ماکروسکوپی تا سن 42 روزگی جنین قابل رؤیت نیست و گنادها در انسان در سطح تحتانی- میانی مزونفروز قرار میگیرند (23). در مطالعه حاضر با توجه به مشاهدات انجام شده، گنادها را برای اولین بار در سن 82/37 روزگی (CRL= 22mm) در مجاورت کلیه مزونفروز در بخش تحتانی – داخلی دیده شدند. نتیجه بهدست آمده با نتایج فوق مطابقت دارد. Sadler (2004) در مورد سرنوشت کلیه مزونفروز اشاره کرده است که در جنس نر، تا پایان ماه دوم (60 روزگی) توبولها و گلومرولهای کلیه مزونفروز تحلیل میروند و تعدادی از لولههای انتهایی و مجرای مزونفریک باقی میمانند که در شکلگیری اپیدیدیم، کانال دفران و غیره دخیل میباشند (21). Sadler در این خصوص نیز به این مطلب اشاره میکند که لولههای قدامی و گلومرولهای مزونفروز، تغییرات تحلیل برنده بروز میدهند و تا پایان ماه دوم بیشتر آنها ناپدید میشوند و در جنس نر تنها تعداد اندکی از لولههای خلفی و مجرای مزونفریک باقی میمانند و در تشکیل دستگاه تناسلی (اپیدیدیم، کانال دفران، سینمال وزیکول و غیره) مشارکت میکنند (21). در مطالعه حاضر، زمان آغاز تحلیل کلیه مزونفروز از سن 45 روزگی مشاهده شد، بهطوریکه در آغاز تحلیل مزونفروز، بیضه به دیواره خلفی کشیده شده و کلیه متانفروز به سمت جلو جابجا شده بود. در ادامه مشاهدات، در سن 52 روزگی مزونفروز به حالت تودهای باقی مانده در کنار بیضه تبدیل شده بود که حاوی قسمت فوقانی مجرای مزونفریک بود. در سن 59 روزگی از آّبستنی (پایان ماه دوم) مزونفروز کاملاً از بین رفته بود و باقیمانده مجرای مزونفریک در مجاورت مزونفروز در حال تبدیل شدن به اپیدیدیم اولیه بود. در تأیید این مطلب، Noden (1985)، Fletcher و Weber (2004) و Brauer (2004) به این نکته اشاره کردهاند که با تحلیل رفتن مزونفروز، قسمتی از مجرای مزونفریک که در درون مزونفروز واقع میگردد، در ارتباط با بیضه باقی میماند و در نهایت اپیدیدیم را تشکیل میدهد (5، 11 و 15) و همچنین Persaud (2003)، در مورد اولین جابجایی بیضه به این نکته اشاره کرده است که بزرگ شدن بیضه و حرکت آن در طول پشتی دیواره محوطه بطنی در اثر تحلیل کلیه مزونفروز میباشد (20). Backhouse (1982) در مطالعهای روی بافت گوبرناکولوم انسان اشاره کرده است که در زمان مهاجرت و نزول بیضه در محوطه بطنی، بافت مزانشیم گوبرناکولوم حالت شل شدگی پیدا کرده و همزمان کیسه اسکروتوم نیز گسترش مییابد (4). در مطالعهای دیگر، توسط Hughes و همکاران، آمده است که رخداد فشردگی در بافت مزانشیم گوبرناکولوم با مهاجرت و نزول بیضه مرتبط است و خاطر نشان کرده که در یک دوره خاصی از تکامل (براساس گونهها زمان متفاوت است)، بخش تحتانی گوبرناکولوم بزرگ شدگی غیر متعارفی پیدا میکند (14). Fletcher و Weber (2004) در مطالعهای روی بافت گوبرناکولوم نشان دادهاند که بافت گوبرناکولوم در زمان نزول بیضه حالت آبدار پیدا میکند و متورم شده و به درون کانال مغابنی گسترش مییابد (11). Sadler (2004 ) در خصوص بافت گوبرناکولوم خاطر نشان کرده است که مسئول اصلی کشیده شدن بیضه به داخل کیسه اسکروتوم، گوبرناکولوم است. بنابراین رشد رو به بیرون گوبرناکولوم از ناحیه مغابنی تا اسکروتوم، بیضه را به طرف ناحیه مغابنی میکشاند (21). Noden (1985) در خصوص نقش گوبرناکولوم به این نکته اشاره کرده است که تورم گوبرناکولوم در کانال مغابنی در نتیجه تکثیر سلولهای مزانشیمی است که باعث اتساع کانال میگردد (19). Carlson (2004)، Moore و Persand (2005)، در مورد نزول بیضه از کانال مغابنی بیان کردهاند که افزایش اندازه بافت گوبرناکولوم در زمان نزول بیضه نقش مهمی را در عبور بیضه از کانال مغابنی ایفاء میکند (6 و 17). در مطالعه حاضر مشخص شد که بافت گوبرناکولوم از سن 71 روزگی رو به گسترش گذاشته و متورم میشود. بهطوریکه زمان شروع تورم گوبرناکولوم بهدنبال تحلیل کامل مزونفروز میباشد و جابجائی بیضهها، به سمت خلفی– پشتی محوطه بطنی میباشد. گسترش و تورم بافت گوبرناکولوم در سن 282 روزگی نیز ادامه داشته و در این مقطع سنی بیضه به سمت میانی محوطه بطنی کشیده شده بود و در سن 6/98 روزگی، بیشترین گسترش بافت گوبرناکولوم به داخل کیسه اسکروتوم مشاهده میگردید. این وضعیت تا سن 8/106 روزگی از آبستنی، ادامه داشت و بیضه در این وضعیت به سمت انتهایی کانال مغابنی کشیده شده بود. در سن 90 روزگی قسمتی از بافت گوبرناکولوم در حین گسترش و رشد، بین دم اپیدیدیم و ابتدای کانال دفران قرار میگیرد که در زمان تولد به رباط مخصوص بیضه تبدیل میگردد. در این خصوص Nicol و همکاران (1986) بیان کردهاند که بخش فوقانی گوبرناکولوم که در مجاورت دم اپیدیدیم قرار میگیرد در ادامه رشد به رباط مخصوص بیضه تبدیل میشود (18). Klonish و Flower (2004) در مورد زمان نزول بیضه به داخل کیسه اسکروتوم، با مطالعه بر روی جنین حیوانات اهلی زمان قرارگیری بیضه در کیسه را این چنین گزارش کردهاند که در انسان، در سن جنینی 245 روزگی، در خوک، اسب، گاو و گوسفند در زمان تولد، در سگ و در موش، در 21 روزگی همچنین در این مطالعه مشاهده گردید که بیضه جنین بز همزمان با تحلیل گوبرناکولوم، در زمان تولد به داخل کیسه اسکروتوم نزول مینماید. بر اساس نتایج بهدست آمده در مطالعه حاضر میتوان بیان کرد که وضعیت قرارگیری بیضه در بز همانند گاو، گوسفند، اسب و انسان در زمان تولد اتفاق | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 2,463 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 535 |