تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 10,004 |
تعداد مقالات | 83,629 |
تعداد مشاهده مقاله | 78,549,392 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 55,654,451 |
بررسی مدفوع تکسمیهای شهرستان تبریز از نظر آلودگی به کرمهای لوله گوارشی | |||||||||||||||||||
آسیبشناسی درمانگاهی دامپزشکی | |||||||||||||||||||
مقاله 4، دوره 1، 4 (4) زمستان، اسفند 1386، صفحه 245-250 اصل مقاله (375.83 K) | |||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله علمی پژوهشی | |||||||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||||||
علی اسلامی* 1؛ یعقوب قرهداغی2؛ علی هاشمزاده کرگری3 | |||||||||||||||||||
1گروه انگل شناسی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه تهران، تهران، ایران | |||||||||||||||||||
2گروه پاتوبیولوژی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز، تبریز، ایران | |||||||||||||||||||
3دانش آموخته دامپزشکی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز، تبریز، ایران | |||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||
از تیر تا آبانماه سال 1385، اقدام به اخذ نمونه مدفوع از 242 رأس اسب و پونی باشگاههای سوارکاری و 119 رأس تکسمی بومی شهرستان تبریز جهت تعیین EPG و فون کرمهای انگلی لوله گوارش اقدام گردید. پس از انجام آزمایش شناورسازی تخمها بهروش کلیتون-لین و با استفاده از محلول کلرور روی و نمک اشباع، مشخص گردید که مدفوع 40 درصد از اسبهای سوارکاری و 15/78 درصد از تکسمیهای بومی آلوده به تخم کرمهای انگلی لوله گوارش هستند. در مدفوع 2/4 درصد از تکسمیهای بومی تخم تریشوریس مشاهده شد. پس از کشت نمونههای مدفوع اسبهای سوارکاری در همة آنها استرونگل کوچک و در تک سمیهای بومی 2 مورد استرونژیلوس ولگاریس و در مابقی استرونگل کوچک تشخیص داده شد. بر اساس آزمون t مستقل اختلاف بین نر و ماده و گروههای سنی از لحاظEPG معنیدار نبود. | |||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||
تک سمی؛ مدفوع؛ استرونگل؛ تریشوریس | |||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||
مقدمه از آنجایی که انگلها در سلامت اسبها و جامعه بشری دارای اهمیّت بسزایی هستند، در جهان تحقیقات زیادی در این مورد صورت گرفته است. اسبها در زندگی امروزی بشر برای بارکشی، کارهای کشاورزی، کارهای نمایشی، سوارکاری و ... کاربرد دارند. برخی از کرمها نظیر تریکوسترونژیلوس آکسهای بین انسان و تک سمیها از جمله اسبها مشترک بوده و در هر دو موجب بیماری میشوند و انسان ممکن است در تماس با مواد آلوده به مراحل مختلف سیر تکاملی انگلها (تخم، نوزاد و...) به این انگلها مبتلا گردد و این مسئله نیز مبین اهمیّت بهداشتی آلودگیهای انگلی تک سمیها از جمله اسبها میباشد (5). در ایران مجموعاً 1537000 رأس تک سمی وجود دارد که از این تعداد حدوداً 150-120 هزار رأس اسب، 270-240 هزار رأس قاطر و بقیه (حدود یک میلیون رأس) الاغ هستند که عمدتاً در روستاها و ایلات ایران در حمل و نقل بار اهالی بومی و نیز شخمزدن زمین استفاده میشوند که تشخیص آلودگی کرمی و درمان مناسب آنها علاوه بر حفظ سلامتی و بهداشت اسبها و انسانها بر بهبود روشهای مدیریتی این حیوان مهم تأثیر زیادی دارد (2). در ایران تا کنون بررسیهای مختصری درباره آلودگیهای کرمی تک سمیها انجام گرفته است و انگلهای گزارش شده عمدتاً بر اساس کالبدگشایی اسبهای کار انجام گرفته است (2). هدف از این تحقیق مشخص کردن نوع آلودگیهای کرمی موجود در لوله گوارش و کشت تخمهای استرونگل بهدست آمده جهت تعیین نوع آنها در تک سمیهای شهرستان تبریز میباشد. مواد و روشکار تمامی اسبهای اسبداریهای تبریز (240 رأس اسب و 2 رأس پونی)(4 اسبداری) بهعنوان جامعه آماری انتخاب شد و از تمامی آنها اقدام به نمونهگیری و ثبت مشخصات، شامل سن، جنس، نژاد، نام اسب، نام صاحب اسب، نام باشگاه، سابقه مصرف داروی ضد انگل و تاریخ اخذ نمونه، کردیم. ضمناً در این تحقیق علاوه بر اسبهای سواری از 119 رأس تک سمی بومی (شامل 71 رأس الاغ، 28 رأس اسب کار و 20 رأس قاطر) شهرستان تبریز و 5 روستای اطراف آن (آخولا ، مایان ، نوجهده ، هروی و بیرق و روستای سقین سرا در شهرستان بستان آباد) نیز بهطور تصادفی با ثبت مشخصات اقدام به نمونهبرداری کردیم. با مراجعه به اسبداریها و محلهای نگهداری تک سمیها در ساعات اولیه صبح پس از مهار فیزیکی تکسمیها ابتدا با استفاده از روش گراهام اقدام به نمونهبرداری از پوست اطراف مخرج کرده و پس از آن با استفاده از دستکش مامایی اقدام به اخذ نمونه مدفوع (در حد 200-100 گرم) از رکتوم کرده و با ثبت مشخصات دام و صاحب دام و محل اخذ نمونه، در داخل کیسههای پلاستیکی و در مجاورت یخ به آزمایشگاه منتقل میشد. در آزمایشگاه انگل شناسی با استفاده از روش شناورسازی با سانتریفوژ و با استفاده از محلول کلرور روی و نمک اشباع، اقدام به شناورسازی تخم انگلها کرده و سپس با استفاده از میکروسکوپ و با عدسیهای 10 و 40 اقدام به تشخیص و شمارش تخمها در گرم مدفوع میشد (رابطه1) (2).
رابطه 1- فرمول شمارش تخمها در هر گرم مدفوع در روش کلیتون- لین تعداد تخم شمارش شده در هر گرم مدفوع + تعداد تخم شمارش شده در هر گرم مدفوع= EPG نمونههایی که از نظر تخم استرونگل مثبت بودند مشخص شده و جهت تعیین نوع استرونگل (بزرگ یا کوچک) اقدام به کشت مدفوع گردید (بهمدّت 10-7 روز در دمای C◦25) و در نهایت با استفاده از روش برمن، اقدام به جداسازی نوزادها و شناسایی آنها براساس تعداد و شکل و نحوه قرارگیری سلولهای روده ای گردید (2). نمونههای تهیّه شده جهت تست گراهام نیز در آزمایشگاه توسط میکروسکوپ مورد مطالعه قرار گرفتند. در این بررسی از روش آماری t-test استفاده شد.
تخم تریشوریس
نوزاد استرونگل تخم استرونگل
نتایج 1. آلودگی کرمی اسبهای باشگاهها از 240 نمونه مدفوع اسب سواری آزمایش شده در 96 مورد (40%) استرونگل دیده شده که میانگین EPG مدفوع آنها 9 بود و از نمونههای تهیه شده از 2 رأس پونی تعداد 1 راس (50%) دارای تخم استرونگل بود که میزان EPG مدفوع آنها 11 بود (جدول1).
جدول 1- تعداد اسبها و پونیهای آلوده به تخم انگل و میانگین EPG در مدفوع آنها .
در بین گروههای سنی 1 الی 4، گروه سنی 3 دارای بیشترین و گروه سنی 4 دارای کمترین مقدار EPG و بیشترین فراوانی جمعیتی در گروه سنی 2 و کمترین فراوانی جمعیتی در گروه 1 بهدست آمد (نمودار 1).
نمودار 1 - فراوانی جمعیتی و EPG در گروههای سنی در باشگاهها گروه 1 ß2 – 1 سال، گروه 2 ß5 – 1/2 سال، گروه 3 ß 10-1/5 سال، گروه 4 ß 30-1/10 سال از میان 242 نمونه اخذ شده از باشگاههای سوارکاری تبریز کمترین مقدار EPG، صفر و بیشترین مقدار آن 37 و مربوط به باشگاه فجر بود (جدول 2).
جدول 2- کمترین، بیشترین و میانگین EPG در باشگاههای سوارکاری تبریز
از نظر EPG از مجموع نمونههای اخذ شده، 145 نمونه (91/59 درصد) منفی بوده و 97 رأس (09/40 درصد) مثبت و از میان موارد مثبت، گروه 1 بیشترین (20/40 درصد ) و گروه 5 کمترین فراوانی جمعیتی (00/1 درصد ) را داشتند (نمودار2). در مقایسه EPG در میان نژادهای مختلف، نژاد تروبرد با متوسط 8 بیشترین و نژاد کرد با متوسط 2 کمترین EPG را داشتند (نمودار2). همچنین اختلاف بین نر و ماده و گروههای مختلف سنی معنیدار نبود.
نمودار 2- مقایسه میانگین EPG در میان نژادهای اسبهای مورد آزمایش در باشگاههای سوارکاری. بر اساس آزمون t مستقل اختلاف موجود در بین نژادهای اسب مورد آزمایش در باشگاههای سوارکاری نیز معنیدار نبود.
2. تک سمیهای بومی از مجموع 119 رأس تک سمی مورد مطالعه 93 رأس (15/78 درصد) از نظر وجود تخم در مدفوع مثبت بودند. الف) اسبهای بومی از 28 رأس اسب بومی مورد مطالعه از نظر وجود تخم در مدفوع 24 رأس (72/85) درصد مثبت و 4 رأس (28/14 درصد) منفی بودند. بیشترین و کمترین مقدار EPG بهترتیب 120 و 2 بهدست آمد در این بررسی 2 رأس (14/7 درصد) از اسبهای بومی آلوده به تخم تریشوریس بودند و بر اساس نتایج حاصل از کشت مدفوع و جداسازی نوزادها تمامی موارد مشاهده شدة تخمهای استرونگل مربوط به گونههای استرونگل کوچک بودند. ب) الاغهای بومی از 71 رأس الاغ بومی مورد مطالعه 53 رأس (58/74 درصد) از نظر وجود تخم در مدفوع مثبت بودند. کمترین و بیشترین تخم شمارش شده در این دامها بهترتیب 1 و 1000 تخم در گرم مدفوع بهدست آمد و پس از کشت مدفوع نمونههای EPG مثبت در یک مورد (88/1 درصد) استرونگل بزرگ (استرونژیلوس ولگاریس) و در 52 نمونه مدفوع (2/98 درصد) استرونگل کوچک شناسایی گردید. ضمناً در این بررسی نمونه مدفوع 2 رأس (81/2 درصد) از الاغهای بومی مورد مطالعه دارای تخم تریشوریس بود. ج) قاطرهای بومی از مجموع 20 رأس قاطر مورد مطالعه از نظر وجود تخم در مدفوع 16 رأس (80 درصد) مثبت و 4 رأس (20 درصد) منفی بود و کمترین و بیشترین مقداری EPG بهترتیب 2 و 176 بهدست آمد و نمونه مدفوع یک رأس (5 درصد) از قاطرها نیز آلوده به تخم تریشوریس بود. براساس نتایج حاصل از کشت مدفوع تخمهای شناسایی شده همگی مربوط به گونههای استرونگل کوچک بودند. براساس نتایج بهدست آمده و با استفاده از آزمون t مستقل اختلاف EPG در بین اسبهای باشگاههای سوارکاری و اسبهای بومی معنیدار بود. بحث و نتیجهگیری در این تحقیق میزان آلودگی اسبهای سوارکاری باشگاهها به تخم گونههای استرونگل 40 درصد بهدست آمد که با میزان آلودگی بهدست آمده توسط اسلامی و همکاران در سال 2005 در شهرستان اصفهان که 55 درصد بود و نتایج حاصل از بررسی چیراک و گلوگن در سال 2005 بر روی 320 رأس اسب سوارکاری در 9 مزرعه اسبداری غرب ترکیه که 98 درصد آلوده به تخم گونههای استرونگل بودند، اختلاف دارد (6 و 9). در این بررسی برخلاف نتایج اسلامی و همکاران در سال 2005 هیچ تخم اکسیور و پارآسکاریس اکوئوروم از مدفوع تک سمیهای مورد مطالعه جداسازی نشد. در این بررسی برخلاف نتایج بهدست آمده توسط اسلامی و همکاران در سال 2005 که در شهرستان اصفهان انجام گرفته است تخم سستود یا ترماتود جداسازی نشد (9). در این مطالعه میزان آلودگی اسبهای بومی به تخم استرونگل 72/85 درصد تعیین شد که با نتایج بهدست آمده توسط دمیر و همکاران در سال 1995 بر روی اسبهای کار شهر بورسای ترکیه که 9/90 درصد بود همخوانی نسبی دارد (8). در این بررسی مدفوع 14/7 درصد از اسبهای بومی آلوده به تخم تریشوریس بودند که برای اولین بار مشاهده میشد. برخلاف نتایج بهدست آمده توسط اسلامی و نادعلیان در سال 1366 که 3/13 درصد از نمونهها آلوده به تخم فاسیولاهپاتیکا بودند، در هیچ یک از نمونههای آزمایش شده در این تحقیق فاسیولا هپاتیکا مشاهده نشد (3). ضمناً برخلاف نتایج حاصل از بررسی مانا و همکاران در سال 2005 در اسپانیا و بورگو و دوگانی در ترکیه در سال 1995، در این تحقیق هیچ تخم سستودی جداسازی نگردید (5 و 10). در بررسی صورت گرفته 58/74 درصد از الاغهای بومی مورد آزمایش آلوده به تخم گونههای استرونگل بودند که با نتایج بهدست آمده توسط دمیر و همکاران در ترکیه در سال 1995 که 7/94 درصد بود اختلاف چشمگیری دارد (7). نمونه مدفوع 81/2 درصد از الاغها آلوده به تخم گونههای تریشوریس بود که در بررسی صورت گرفته توسط دمیر و همکاران در سال 1995 در کشور ترکیه نیز چنین موردی گزارش شده است (7). در این بررسی مدفوع هیچ یک از الاغها آلوده به تخم سستود یا ترماتود نبودند که با نتایج بهدست آمده توسط اسلامی و نادعلیان در ایران، دمیر و همکاران در ترکیه، بورگو و همکاران در ترکیه، ویانا و همکاران در برزیل و مانا و همکاران در اسپانیا مغایر بود که این امر شاید بهخاطر استفاده از داروهای ضد انگلی مؤثر بر کرمهای پهن در تک سمیهای شهرستان تبریز باشد. از مجموع قاطرهای مورد مطالعه 80 درصد آلوده به تخم گونههای استرونگل بودند که با نتایج بهدست آمده توسط دمیر و همکاران در کشور ترکیه در سال 1995 (2/88 درصد) همخوانی نسبی دارد (8). همچنین در این بررسی مدفوع 5 درصد از قاطرها آلوده به تخم تریشوریس بودند که این مورد برای اولین بار در قاطر مشاهده میشد. بهنظر میرسد که چرای آزاد، عدم درمان ضد انگل، عدم تغذیه مناسب و عدم سالم سازی محیط در مورد تک سمیهای بومی موجب افزایش میزان آلودگی به گونههای استرونگل و بالا بردن میزان EPG در آنها میشود. چرا که استرونگلها در مقایسه با اکسیورها و آسکاریسها بیشتر در اسبهایی دیده میشود که چرای آزاد دارند (6 و 11). از طرفی دیگر با توجه به عدم جداسازی تخم کرمهای اکسیوریس اکوئی و پارآسکاریس اکوئوروم از اسبهای سوارکاری باشگاهها در بررسی حاضر (و با عنایت به اینکه شمارش تخمها با استفاده از محلولی با چگالی بالای 5/1 و با دقّت زیاد در چند نوبت صورت گرفت)، به احتمال قوی میتوان چنین استنباط کرد که برنامه ضد انگل، نوع و کیفیت تغذیه، سیستمهای قرنطینهای و ... اجرا شده در باشگاهها با موفقیّت همراه بوده است. عدم جداسازی تخم کرمهای اکسیوریس اکوئی و پارآسکاریس اکوئوروم در تک سمیهای بومی در بررسی ما نیز شاید بهدلیل وجود آب و هوای خشک و کاهش بارندگی در چند سال اخیر، زمستانهای سرد، تابستانهای گرم و خشک و حتی تغذیه این حیوانات از گیاهان دارویی موجود در مراتع (که شاید هنوز خواص دارویی آنها برای ما ناشناختهاند) و ... باشد. نتیجهگیری نهایی اینکه تکسمیهای شهرستان تبریز اکثراً آلوده به استرونگلهای گوارشی بوده ولی آلوده به اکسیور و آسکاریسها نمیباشند که این امر نشاندهنده سیستم نگهداری تک سمیهای تبریز بیشتر در شرایط چرای آزاد میباشد نه سیستــــم بستــــه و محـــدود داخل اصطبـــلها. | |||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||
10. Meana, A., Pato, N.F., Martin, R., Mateos, A., Perez-Garcia, J. and Luzon, M. (2005): Epidemiological studies on equine cestodes in central Spain. J. Veterinary Parasitology, 130: 233-240 11. Pereira, J.R. and Vianna, S.S.S. (2006): Gastrointestinal parasitic worms in equines in the Paribas valley, State of Sao Paulo, Brazil. J. Veterinary Parasitology, 140:289-299. | |||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 3,031 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 849 |