تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 10,005 |
تعداد مقالات | 83,629 |
تعداد مشاهده مقاله | 78,551,205 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 55,711,004 |
مطالعه اثرات هیستومتریک و هیستوپاتولوژیکی اسانس گیاهان کرفس و نعناع در التیام جراحی تجربی پوست موش صحرایی | ||
آسیبشناسی درمانگاهی دامپزشکی | ||
مقاله 5، دوره 1، 4 (4) زمستان، اسفند 1386، صفحه 251-257 اصل مقاله (360.08 K) | ||
نوع مقاله: مقاله علمی پژوهشی | ||
نویسندگان | ||
علی رضائی* 1؛ داریوش مهاجری2؛ بابک رستم زاده دهخوارقانی3؛ مسعود تقی زاده جاهد4؛ صمد محمد نژاد داریانی5 | ||
1گروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز، تبریز، ایران | ||
2گروه پاتوبیولوژی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز، تبریز، ایران | ||
3دانش آموخته دامپزشکی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز، تبریز، ایران | ||
4عضو باشگاه پژوهشگران جوان دانشگاه آزاد واحد تبریز، تبریز، ایران | ||
5دانشجوی دکتری تخصصی فارماکولوژی دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران، ایران | ||
چکیده | ||
دراین تحقیق اثرات هیستومتریک و هیستوپاتولوژی اسانس گیاهان کرفس و نعناع که بهصورت لوسیون ترکیب شده بودند، روی روند ترمیم بعد از ترومای پوست در موش صحرایی مورد مطالعه قرار گرفت. جهت انجام این مطالعه 45 سر موش صحرایی ماده نژاد ویستار انتخاب شدند. تحت بیهوشی عمومی توسط زایلازین و کتامین، در پوست ناحیه پشت آنها با استفاده از پانچ بیوپسی شماره7، چهار زخم تمام ضخامت ایجاد شد. سپس موشها بهطور تصادفی در سه گروه مساوی تقسیم و شمارهگذاری شدند. به گروه اول لوسیون گیاهی روزانه دو بار و هر بار به میزان ml/cm22 بهعنوان دز پایین، در صورتیکه در گروه دوم روزانه چهار بار و هر بار بهمیزان ml/cm22 بهعنوان دز بالا و به گروه سوم که بهعنوان شاهد بود، دارونما (آب مقطر) تجویز شد. طول دوره تیمار بهمدت 21 روز ادامه داشت و در این مدت هر روز از زخمها تصاویر دیجیتالی تهیّه و مساحت زخمها با استفاده از نرمافزار آنالیز تصاویر دیجیتالی محاسبه میگردید. همچنین در روزهای 0، 3، 7، 14، 21 بعد از ایجاد تروما، از زخمها جهت بررسی هیستوپاتولوژیکی بیوپسی انجام گرفت (از هر گروه 3 موش) که این موشها در ادامه روند تحقیق حذف شدند. یافتههای هیستومتریک و هیستوپاتولوژیکی نشاندهنده اثر تحریکی لوسیون گیاهی در روند ترمیم در فازEpithelialization بود که این اثر تحریکی در گروه تیمار با دز پایین مؤثرتر و نمایانتر بود که این نتایج از نظر آماری معنیدار بودند (01/0p<). | ||
کلیدواژهها | ||
کرفس؛ نعناع؛ ترومای جراحی؛ ترمیم | ||
اصل مقاله | ||
مقدمه امروزه زخمهای مزمن یا زخمهایی که از توانایی ترمیم پایینی برخوردارند، از مشکلات مهم بالینی بهشمار میروند و از آنجایی که در جوامع امروزی شیوع این نوع زخمها با افزایش رخداد بیماریهایی مثل چاقی، دیابت ملیتوس و زخم بستر بهطور پیشرونده بالا میروند، لذا تلاشهای زیادی برای معرفی داروهای جدید با منشا گیاهی یا شیمیایی که فرآیند ترمیم را تسریع میکنند، صورت میگیرد. نعناع با نام علمی spicataMentha متعلق به تیره نعناع است که به نعناع ایرانیکا (ایرانی) معروف است (3). ترکیبات فراوانی در اسانس این گیاه شناسایی شده است که از مهمترین آنها میتوان به تاننها و کاروون (carvone)اشاره کرد. اثر درمانی این اسانس را به کاروون نسبت میدهند (1، 3 و 4). در منابع مختلف برای اسانس نعناع اثرات ضد التهاب و آنتی اسپاسم ذکر شده است. کرفس با نام علمی Apium graveolensمتعلق به تیره جعفری است. ترکیبات فراوانی در اسانس این گیاه شناسایی شده است که از مهمترین آنها میتوان به اولئورزین ، لیمونن و سلنین و کولین و آپیئین (Apiine) اشاره کرد (4). اثر درمانی این اسانس را به آپیئین نسبت میدهند (1، 2 و 4). مطالعات مختلف نشان داده که این اسانس علیه بسیاری از میکروبها اثر باکتریواستاتیک دارد (1). در طب سنتی ایران از هر دو گیاه بهعنوان ضد درد استفاده میشد (2 و 3). در درمان سعی میشود از داروهایی استفاده شود که حداقل عوارض جانبی را داشته باشند و داروهای گیاهی معمولاً عوارض کمتری نسبت به داروهای شیمیایی دارند. در این تحقیق از ترکیب هر دو اسانس بهحالت لوسیون استفاده شد. از آنجایی که بهدنبال اعمال جراحی سرعت بخشیدن به فرآیندهای ترمیمی پوست جهت برقراری مجدد عملکرد فیزیولوژیک بافت و جلوگیری از عفونتهای ثانویه ضروری است، این تحقیق انجام گرفت.
مواد و روش کار برای انجام این مطالعه، 45 سر موش صحرایی ویستار ماده با وزن متوسط 200 گرم و سن حدود دوازده هفته انتخاب شدند. موشها در درجه حرارت 24 درجه سانتیگراد و رطوبت نسبی 70-60 درصد در قفسههای مجزا نگهداری میشدند و تغذیه موشها با استفاده از پلت آماده ساخت شرکت نیرو سهند تبریز انجام میشد. اسانس گیاهانApium graveolens و Mentha spicata بهروش تقطیر با بخار از اندامهای گیاهان، در شرکت باریج اسانس استخراج و بهصورت لوسیون تهیّه شد. جهت القای بیهوشی انفکاکی متعادل بهمنظور ایجاد ترومای جراحی از پروتکل زایلازین 2%، ساخت شرکت Alfasan هلند، با دوز kg/mg10 و کتامین 10%، ساخت شرکت Alfasan هلند، با دوز kg/mg40 به شکل تزریق عضلانی استفاده شد. پس از القای بیهوشی، حالت گماری و آمادهسازی ناحیه پشت هر موش انجام گرفت. با استفاده از پانچ شماره 7 تعداد چهار زخم دایرهای به قطر 7 میلیمتر و فاصله 5/1 سانتیمتر از یکدیگر و فاصله 1 سانتیمتر از ستون فقرات در دو طرف ستون فقرات ایجاد گردید. روشیکه در این مطالعه جهت ایجاد زخم بهکار گرفته شد، Exisional Wounding بود که بر اساس آن لایههای اپیدرم، درم، هایپودرم و فاسیای سطحی عضله بهطور کامل برداشته شد. پس از ایجاد تروما، همه موشها بهصورت تصادفی با استفاده از رنگهای غیر سمی شمارهگذاری شدند و به سه گروه 15تایی تقسیم گردیدند. گروه اول لوسیون گیاهی با دوز پایین (روزانه دو بار و هر بار بهمیزان ml/cm22) و به گروه دوم لوسیون گیاهی با دوز بالا (روزانه چهار بار و هر بار بهمیزان ml/cm22) تجویز شده و به گروه سوم که بهعنوان شاهد بودند دارونما تجویز شد. طول دوره تیمار 21روز و تجویز دارو روزانه بهشکل موضعی و در ساعت مشخص انجام میشد. جهت مطالعه هیستومتریک بهطور روزانه از زخمها تصاویر دیجیتالی تهیه میشد که در نهایت با استفاده از نرمافزار آنالیز تصاویر دیجیتالی Scion image مساحت زخمها محاسبه شد. بهمنظور مطالعه هیستوپاتولوژیکی در روزهای 0، 3، 7، 14 و 21 از گروههای مورد آزمایش نمونه بافتی بهشکل تمام ضخامت از محل بیوپسی پوست اخذ و به آزمایشگاه پاتولوژی ارسال گردید (از هر گروه 3 موش). این موشها بعد از نمونهبرداری از جریان تحقیق حذف شدند. از تمام نمونهها لام پاتولوژی تهیّه و رنگآمیزی هماتوکسیلین و ائوزین گردیدند. در نهایت دادههای بهدست آمده از مطالعات هیستومتریک و هیستوپاتولوژیکی با استفاده از آزمون آنالیز واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی و Mann-Whitney test U-مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج یافتههای هیستومتریک در روز اول دوره تیمار، مساحت زخم در هر سه گروه در مقایسه با روز صفر افزایش قابل توجّهی را نشان میداد که این پدیده به واسطهی تطابق زمانی با فاز آماسی ترمیم زخم قابل توجیح بود که این پدیده معمولاً تا روز سوم ادامه دارد. در روز دوم، اندازه مساحت زخم در گروه تیمار با لوسیون گیاهی کاهش چشمگیری را نشان داد که این کاهش در گروه تیمار با دز پایین نمایانتر و بیشتر بود در صورتیکه این کاهش در گروه شاهد، از روز سوم شروع شد. به مرور زمان اختلاف بین این گروهها بیشتر شد طوریکه در روز 21 دوره تیمار، گروه تیمار با لوسیون گیاهی بیشترین میزان جمعشدگی زخم را نشان میداد که در دز پایین میزان جمعشدگی زخم بیشتر بود و کمترین میزان جمعشدگی زخم در گروه شاهد مشاهده میشد. نتایج بهدست آمده از آزمون آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی حاکی از معنیدار بودن (01/0p<) یافتههای هیستومتریک در برآیند کلی ترمیم بود (نمودار1).
نمودار 1- تغییرات اندازه مساحت زخم در طول دوره تیمار.
یافتههای هیستوپاتولوژیکی در روز سه دوره تیمار تفاوت قابل توجهی از نظر هیستوپاتولوژی بین گروهها وجود نداشت، در گروه شاهد ارتشاح شدید سلولهای آماسی چرکی در جوانب زخم و پرخونی و خونریزی در بافت همبند سست زیرین فضای زخم کاملاً مشخص بود. تشکیل لخته متشکل از فیبرین و سلولهای خونی در سطح زخم دیده میشد. در هر دو گروه تیمار با لوسیون گیاهی در روز سوم نیز سلولهای آماسی چرکی و پرخونی دیده میشد، لکن نوزایش بافت پوششی از جوانب زخم قابل مشاهده بود. گروه شاهد در روز هفت دوره تیمار، سطح زخم همچنان با لایه نازکی از لخته حاوی خون و فیبرین پوشیده شده بود و بافت گرانوله جوان، پرعروق و پرسلول، زیر لخته و در فضای زخم استقرار یافته بود. در گروه تیمار با دز بالای لوسیون گیاهی همانند گروه شاهد، سطح زخم توسط لخته خون پوشیده شده بود ولی از میزان سلولهای آماسی نوع چرکی کاسته و نوزایش بافت پوششی از جوانب زخم بسیار مشخص بود. فضای زخم نیز در زیر لخته توسط بافت گرانوله جوان پرسلول و پرعروق اشغال شده بود. در گروه تیمار با دز پایین لوسیون گیاهی، اندازه زخم نسبت به دو گروه قبلی کاهش و از میزان سلولهای آماسی نیز بهشدّت کاسته شده و نوزایش بافت پوششی از جوانب زخم مشخصتر بود، طوریکه بافت پوششی سنگفرشی بیش از یک سوم سطح زخم را پوشانده بود. نمای ریزبینی از موضع ترمیم گروه شاهد در روز 14، بیانگر کاهش اندازه زخم بود. از تعداد عروق نوساز کاسته و به میزان رشتههای ظریف کلاژن افزوده شده بود. در گروه تیمار با دز بالای لوسیون گیاهی اندازه زخم کاهش یافته و سطح آن بهطور کامل توسط بافت پوششی پوشانیده شده بود لکن بهطور منظم سازماندهی نشده بود. افزایش میزان رشتههای کلاژن در فضای زخم مشاهده میشد. در گروه تیمار با دز پایین لوسیون گیاهی اندازه زخم بهشدّت نسبت به گروههای دیگر کاهش یافته و توسط بافت پوششی با سازماندهی خوب پوشانیده شده بود. از تعداد سلولها و عروق موجود کاسته شده و در بافت جوانهای بلوغ بهتری را نشان میداد. ضمایم پوستی از جمله فولیکول مو در جوانب نسج گرانولر مستقر گردیده بود. افزایش ضخامت در رشتههای کلاژن نسج گرانولر مستقر در فضای زخم دیده میشد (نگاره1). در نمای ریزبینی گروه شاهد در روز 21، بافت پوششی بهطور کامل سطح زخم را پوشش داده بود. افزایش ضخامت رشتههای کلاژن کاملاً مشهود بود (نگاره2). در گروه تیمار با دز بالای لوسیون گیاهی در روز 21، اندازه زخم بهشدّت کاهش یافته و اثری از سلولهای آماسی دیده نمیشد. سطح زخم توسط بافت پوششی سازمان یافته پوشانیده شده بود و فضای زخم توسط بافت گرانولر پر رشته، کم عروق و کم سلول پر شده بود (نگاره3). در گروه تیمار با دز پایین لوسیون گیاهی، اندازه زخم بهشدّت کاهش یافته و بافت پوششی سطح زخم را کاملاً پوشانیده و بهخوبی سازمان یافته و ماده شاخی تولید نموده بود. بافت گرانولی کاملاً بالغ و پررشته با رشتههای کلاژن متراکمتر سازماندهی بهتری قابل مشاهده بود که این تراکم و سازماندهی نسبت به گروههای دیگر بهتر و بیشتر بود و اثری از سلولهای آماسی نیز دیده نمیشد (نگاره4). نمودار 2 برآیند کلی ترمیم را نشان میدهد. نتایج بهدست آمده حاکی از معنیدار بودن تفاوتها در برآیند کلی ترمیم بود (01/0p<).
نگاره1- نمای ریزبینی از موضع ترمیم پوست در موش تیمار شده با دز پایین لوسیون سی ام در روز 14 دوره تیمار. اندازه زخم بهشدّت کاهش یافته سطح زخم توسط بافت پوششی با سازماندهی نسبتاً خوب پوشانیده شده است. از تعداد سلولها و عروق کاسته شده و بافت جوانهایی بلوغ بهتری را نشان میدهد. گسترش ضمایم پوستی از جمله فولیکولهای مو در جوانب نسج گرانوله مستقر در فضای زخم مشاهده میشود (رنگآمیزی هماتوکسیلین-ائوزین، بزرگنمایی 40 ×).
نگاره2- نمای ریزبینی از موضع ترمیم پوست در موش گروه شاهد در روز 21 دوره تیمار. بافت پوششی بهطور کامل سطح زخم را پوشش داده و بافت گرانولی با عروق و سلولهای کمتری فضای زخم را اشغال نموده است. سازماندهی و افزایش ضخامت رشتههای کلاژن از جوانب زخم قابل مشاهده است (رنگآمیزی هماتوکسیلین-ائوزین، بزرگنمایی 40 ×).
نگاره3- نمای ریزبینی از موضع ترمیم پوست در موش تیمار شده با دز پایین لوسیون سیام در روز 21 دوره تیمار. اندازه زخم بهشدّت کاهش یافته است. بافت پوششی سطح زخم را کاملاً پوشانده و بهخوبی سازمان یافته است و ماده شاخی تولید میکند. بافت همبند گرانولی کاملاً بالغ و پر رشته در فضای زخم استقرار یافته است. رشتههای کلاژن متراکمتر شده و سازماندهی بهتری را نشان میدهند. اثری از سلولهای آماسی دیده نمیشود (رنگآمیزی هماتوکسیلین-ائوزین، بزرگنمایی 40 ×).
نگاره4- نمای ریزبینی از موضع ترمیم پوست در موش تیمار شده با دز بالای لوسیون سیام در روز 21 دوره تیمار. اندازه زخم بهشدّت کاهش یافته و اثری از سلولهای آماسی دیده نمیشود. سطح زخم توسط بافت پوششی سازمان یافته پوشانیده شده و فضای زخم توسط بافت گرانوله پر رشته، کم عروق و کم سلول پر شده است. رشتههای کلاژن نسبت به گروه تیمار با دز پایین لوسیون سیام از تراکم و سازماندهی کمتری برخوردار است (رنگآمیزی هماتوکسیلین-ائوزین، بزرگنمایی 40 ×). . نمودار 2- مقایسه برآیند کلی التیام در گروههای تیمار با دز پایین از لوسیون سیام و دز بالا از لوسیون سیام و گروه شاهد در روزهای 0، 3، 7، 14 و 21 دوره تیمار.
بحث در حال حاضر التیام سریع زخمهای جراحی و جلوگیری از عفونتهای ثانویه، اهمیّت فوقالعادهای دارد (12، 13 و 16). در این امر استفاده از داروهای ضدالتهاب که عوارض جانبی کمتری را دارا باشند، مد نظر است . داروهای گیاهی معمولاً عوارض کمتری را نسبت به داروهای شیمیایی دارند. استفاده از گیاهان برای مقاصد درمانی به هزاران سال قبل باز میگردد. بهنظر میرسد که مصریها حدود 6000 سال قبل از میلاد مسیح موفّق به استخراج اسانس از گیاهان شده باشند و از این اسانسها برای مقاصد درمانی استفاده میکردند (1 و 3). چینیان از نعناع برای رفع درد دندان استفاده می کردند (2). در طب سنتی ایران نیز از نعناع بهعنوان ضد نفخ و مسکن استفاده شده است. نعناع اثر آنتیاسپاسم دارد که این اثر با بلوک کانالهای کلسیمی رخ میدهد (1 و 2). اثر ضد التهابی و آنتی اسپاسمی نعناع را به کاروون (carvone) آن نسبت میدهند (1 و 2). نشان داده شده است که تیمول موجود در آویشن کموتاکسی نوتروفیلها را در محیط آزمایشگاه مهار کرده و همچنین وی ثابت کرد که اسانس آویشن بیوسنتز پروستاگلاندین را در محیط آزمایشگاه (in vitro) مهار میکند. کامازولن (Chamazulene) موجود در اسانس آویشن بهصورت وابسته به دز، ایجاد لوکوترین B4 در نوتروفیلهای سالم را مهار نموده و مانع از پراکسیداسیون شیمیایی اسید آراشیدونیک شده است (7 و 15). جزء پلی ساکاریدی موجود در عصاره اکیناسهآ پورپورهآ از طریق مهار آنزیم هیالورونیداز بافتی و استرپتوکوکی منجر به بروز اثرات ضد التهابی میشود (12). رومیان از ریشه کرفس برای رفع دردهای بدن گلادیاتورها استفاده میکردند (1 و 3). از گیاه کرفسApium graveolens در طب سنتی ایران بهعنوان کاهنده فشار خون و قند خون استفاده شده است (1 و 3). اسانس کرفس دارای لیمونن و سلنین و آپیئین میباشد. این اسانس علیه بسیاری از میکروبها اثر باکتریواستاتیک دارد (1، 3 و 4). اثر درمانی این اسانس را به آپیئین نسبت میدهند (1 و 4). تحقیقات نشان داده است که عصاره بابونه از گسترش ادم ناشی از دکستران در رتها جلوگیری میکند بهنظر میرسد که بیزابولول و آپیژنین (آپی ئین) مسئول این اثر میباشند (1 و 7). اثر اسانسهای کرفس و نعناع روی 102 نفر بیمار مبتلا به اوستئوآرتریت در طول مدت 4 ماه مطالعه شده و مشخص گردیده که لوسیون گیاهی باعث بهبودی علائم اوستئوآرتریت میشود (1). حاج هاشمی در سال 1381 اثرات ضد التهاب اسانسهای کرفس و نعناع را روی ادم ایجاد شده بوسیله کاراژینان در پنجه موش صحرایی بررسی کرد. نتایج بهدست آمده از این مطالعه نشان داد که میتوان از لوسیون گیاهی کرفس و نعناع بهعنوان ضد التهاب موضعی استفاده کرد که این مسئله خود مستلزم انجام تحقیقات بالینی بیشتری بود (1). در ادامه این تحقیقات، بررسی حاضر اثر اسانسهای کرفس و نعناع در فرآیند ترمیم زخم تمام ضخامت و Exisnional ایجاد شده در پوست موش صحرایی بررسی شد. در نتایج بهدست آمده از مطالعه هیستومتریک در روز اول دوره تیمار، مساحت زخم در هر سه گروه در مقایسه با روز صفر افزایش قابل توجهی را نشان داد که این پدیده بهواسطه تطابق زمانی با فاز آماسی ترمیم قابل توجیه است که این پدیده معمولاً تا روز سوم ادامه دارد. ولی در روز دوم اندازه مساحت زخم در گروه تیمار با لوسیون گیاهی کاهش چشمگیری نشان داد. این کاهش در گروه تیمار با دز پایین نمایانتر و بیشتر بود، در صورتیکه این کاهش در گروه شاهد از روز سوم شروع شد. به مرور زمان اختلاف بین این گروهها بیشتر شد طوریکه در روز 21 دوره تیمار، گروه تیمار با لوسیون گیاهی بیشترین میزان جمعشدگی زخم را نشان میداد که در دز پایین میزان جمعشدگی زخم بیشتر بود و کمترین میزان جمعشدگی زخم در گروه شاهد مشاهده میشد. در نتایج بهدست آمده از مطالعه هیستوپاتولوژیکی در پایان روز 21 تراکم و سازماندهی رشتههای کلاژن در گروه تیمار با دز پایین لوسیون گیاهی بهتر و بیشتر بود. در نهایت نتایج هیستومتریک و هیستوپاتولوژیکی بهدست آمده از این مطالعه نشان میدهد که اسانسهای کرفس و نعناع، فرآیند ترمیم را در زخمهای باز تمام ضخامت ایجاد شده در پوست، بهصورت معنیداری تسریع میکنند. نتایج بهدست آمده از این تحقیق نشانگر تسریع فرآیند ترمیم است که این نتیجه با توجه به نایج مطالعات سایر محققین منطقی بهنظر میرسد. نتایج این مطالعه نشان میدهد که اسانسهای کرفس و نعناع در پی تجویز موضعی در زخمهای باز تمام ضخامت، بسیار مؤثر و مفید واقع شده و فرآیند ترمیم پوست را تسریع میکنند. مصرف یک دارو نیازمند داشتن دز معیّن و استاندارد میباشد، تا هم روند درمانی بهخوبی انجام گیرد و هم در مصرف دارو صرفهجویی شود. لذا انجام کارآزماییهای بیشتر روی این لوسیون گیاهی (کرفس و نعناع) پیشنهاد میشود تا دز درمانی استانداردی، ثبت و ارائه شود.
| ||
مراجع | ||
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 1,425 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 598 |