تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 10,005 |
تعداد مقالات | 83,629 |
تعداد مشاهده مقاله | 78,550,014 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 55,683,890 |
عوامل اجتماعی مرتبط با ناسازگاری زناشویی در بین زوجهای مراجعه کننده به دادگاه خانواده مشگینشهر در سال 1391 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مطالعات جامعه شناسی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 3، دوره 3، شماره 9، بهمن 1390، صفحه 37-52 اصل مقاله (646.41 K) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: علمی پژوهشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
داود ابراهیمپور1؛ فیروز راد2؛ فریدون تقیپور3 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز؛ گروه علوم اجتماعی، تبریز- ایران. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2استادیار گروه علوم اجتماعی، دانشگاه پیام نور- صندوق پستی 3697-19395 تهران- ایران. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
3دانشآموخته کارشناسی ارشد جامعهشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز- ایران (نویسنده مسئول). | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
در پژوهش حاضر به بررسی عوامل اجتماعی مرتبط با میزان ناسازگاری زناشویی در بین زوجهای مراجعه کننده به دادگاه خانواده مشگینشهر در سال 1391 پرداخته شده است. در این پژوهش از 900 نفر جامعه آماری 280 نفر به عنوان نمونه با استفاده از فرمول کوکران انتخاب شده و از روش تحقیق پیمایشی و ابزار پرسشنامه استفاده شده است. در چارچوب نظری پژوهش از نظریههای کارکردگرایی، همسانهمسری، ناهمسان همسری، نظریه شبکه و نظریه مبادله استفاده شده است. بر اساس یافتههای پژوهش بین ناکامی زوجها از زندگی مشترک، دخالت دیگران در زندگی زوجها، اختلاف طبقاتی زوجها، اختلاف عقاید زوجها، اختلاف درمیزان دینداری زوجها، اختلاف سنی زوجها بامیزان ناسازگاری زناشویی رابطه معنیداری وجود دارد. میزان ناسازگاری زناشویی برحسب میزان درآمد خانواده و سطح تحصیلات و نوع شغل زوجها تفاوت معنیداری وجود ندارد. میزان ناسازگاری زناشویی در بین زوجهای دارای اعتیاد بیش از زوجهای غیرمعتاد میباشد. برای آزمون فرضیهها از آزمونهای آماری همبستگی پیرسون، آنالیز واریانس یکطرفه و t-test استفاده شده است. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اختلاف طبقاتی؛ اختلاف عقاید؛ ناسازگاری زناشویی؛ ناکامی زوجها در زندگی مشترک | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
عوامل اجتماعی مرتبط با ناسازگاری زناشویی در بین زوجهای دکتر داود ابراهیمپور[1] دکتر فیروز راد[2] فریدون تقیپور[3] تاریخ دریافت مقاله:23/12/1391 تاریخ پذیرش نهایی مقاله:12/6/1392 چکیده در پژوهش حاضر به بررسی عوامل اجتماعی مرتبط با میزان ناسازگاری زناشویی در بین زوجهای مراجعه کننده به دادگاه خانواده مشگینشهر در سال 1391 پرداخته شده است. در این پژوهش از 900 نفر جامعه آماری 280 نفر به عنوان نمونه با استفاده از فرمول کوکران انتخاب شده و از روش تحقیق پیمایشی و ابزار پرسشنامه استفاده شده است. در چارچوب نظری پژوهش از نظریههای کارکردگرایی، همسانهمسری، ناهمسان همسری، نظریه شبکه و نظریه مبادله استفاده شده است. بر اساس یافتههای پژوهش بین ناکامی زوجها از زندگی مشترک، دخالت دیگران در زندگی زوجها، اختلاف طبقاتی زوجها، اختلاف عقاید زوجها، اختلاف درمیزان دینداری زوجها، اختلاف سنی زوجها بامیزان ناسازگاری زناشویی رابطه معنیداری وجود دارد. میزان ناسازگاری زناشویی برحسب میزان درآمد خانواده و سطح تحصیلات و نوع شغل زوجها تفاوت معنیداری وجود ندارد. میزان ناسازگاری زناشویی در بین زوجهای دارای اعتیاد بیش از زوجهای غیرمعتاد میباشد. برای آزمون فرضیهها از آزمونهای آماری همبستگی پیرسون، آنالیز واریانس یکطرفه و t-test استفاده شده است. واژگان کلیدی: اختلاف طبقاتی، اختلاف عقاید، ناسازگاری زناشویی، ناکامی زوجها در زندگی مشترک.
مقدمه خانواده یکی از مهمترین نهادهای اجتماعی است که اساس و پایه حیات اجتماعی محسوب میشود و در تعادل روانی، عاطفی و اجتماعی افراد موثر است و کانون علاقه و محبت و همدلی است. در بین نهادها، سازمانها و تاسیسات اجتماعی، خانواده نقش و اهمیتی خاص و بسزایی دارد. در این باب آلن ژیرار میگوید: «در بین تمامی مراسم، آداب و حوادث اساسی حیاتی انسانی، ازدواج از اهمیتی اساسی برخوردار است، هم از نظرگاه فرد، هم از دیدگاه زیستی و هم از منظر اجتماعی، هیچ نهادی نیست که همانند آن، جهانی و از نظر غایت ثابت و پایدار باشد. از این رو هیچ نهادی همانند آن تحت تاثیر دگرگونیهای اجتماعی قرار نمیگیرد»(ساروخانی، 1385 :11). آنچه در ازدواج مهم است سازگاری زناشویی و رضایت از ازدواج میباشد بنا به تعریفی که ویلیام لو از سازگاری در پیوند زناشویی میدهد، لازمه این پیوند وجود دو انسان علاقمند برای مشارکت در تمامی عرصههای زندگی و برآوردن انتظاراتی است که هریک از آن دو پس از ازدواج از یکدیگر دارند. از آنجا که روابط خانوادگی و خویشاوندی جزئی از وجود هر فرد را تشکیل میدهند، زندگی خانوادگی عملاً کلیه انواع تجربه عاطفی را در بر میگیرد. اما این روابط ممکن است به همان اندازه مملو از تنشهایی باشد که افراد را دستخوش ناامیدی میسازند و یا آنها را سرشار از احساس عمیق اضطراب و گناه میکنند. رویه تاریک زندگی خانوادگی بسیار گسترده است و با تصویرهای خوشبینانه حاکی از هماهنگی که بیوقفه در فیلمهای تجارتی تلویزیون و درجاهای دیگر در رسانههای جمعی مشاهده میکنیم در تناقض است. رویه ناخوشایند خانواده دارای جنبههای متعددی است، ازجمله ستیزها و دشمنیهایی که به جدایی و طلاق میانجامد(گیدنز، 1382: 447-446). ناسازگاری زناشویی و به تبع آن طلاق را از مهمترین پدیدههای حیات انسانی تلقی میکنند. نخست یک پدیده روانی است، زیرا بر دوستان و نزدیکان آنان اثرمینهد. دوم آنکه پدیدهای اقتصادی است، چه به گسست خانواده به عنوان یک واحد اقتصادی می انجامد. سوم آنکه طلاق پدیدهای است موثّر بر تمامی جوانب جمعیت در یک جامعه، زیرا از طرفی بر کمّیت جمعیت اثر می نهد، چون تنها واحد مشروع و اساسی تولید مثل یعنی خانواده از هم میپاشد. از طرف دیگر بر کیفیت جمعیت اثر دارد چون موجب میشود فرزندانی محروم از نعمتهای خانواده، تحویل جامعه گردند، که به احتمال زیاد فاقد شرایط لازم در راه احراز شهروندی یک جامعهاند بدین سان می توان گفت جامعه ای که در آن ناسازگاری زناشویی و طلاق از حدّی متعارف تجاوز کند، هرگز از سلامت برخوردار نخواهد بود. ناسازگاری زناشویی و طلاق از آن دسته مسائل اجتماعی است که عمدتاً به نابسامانیهای اجتماعی و فرهنگی مربوط میشود هر چند که در اکثر جوامع طلاق روشی پذیرفته شده و نهادینه شدهای برای پایان دادن به ازدواج است ولی دارای عوارض و تبعاتی است که از دیر باز آن را یک مسئله اجتماعی مطرح کرده است(عبدالهی، 1380: 22). سوزان ویتزمن وفرانک اسکارپیتی (1975) نیزمعتقدند که درخانوادههای ازهم گسیخته تاثیر بزهکاری بر روی دختران و پسران متفاوت است و این تاثیر روی دختران بیشتر است(Bynum, 1996: 236). شناسایی عوامل اجتماعی مرتبط با میزان ناسازگاری زناشویی برای تدوین و اجرای برنامههای اجتماعی در جهت سالمسازی محیط و اقدامات ملموس و عینی الزامی به نظر میرسد. مشگینشهر که بیشتر جمعیت آن روستایی است و خود شهر نیز مثل روستاهایش یک شهر سنتی با عقاید و اعتقادات مذهبی و دینی است و خانوادهها تا حدودی همدیگر را میشناسند و ازگمنامی شهرهای بزرگ در آن خبری نیست اما آمار ناسازگاری زناشویی (مراجعین به دادگاه خانواده) 900 درخواست در یک سال نسبت به ازدواجهای همان سال (2492 مورد) و جمعیت این شهر (151156 نفر) و در مقایسه با شهرهای دیگر استان اردبیل در سطح بالایی است و میطلبد که پژوهشهای علمی متعددی در حوزههای علمی مختلف در مورد عوامل آن انجام شود. در این پژوهش میزان ناسازگاری زناشویی و عوامل اجتماعی مرتبط با آن در بین زوجهای مراجعه کننده به دادگاه خانواده مشگینشهر در سال 1391 مورد بررسی قرار گرفته است. در مبانی نظری تحقیق حاضر با استفاده از نظریههای کارکردگرایی، نظریه همسان همسری، نظریه ناهمسان همسری، نظریه شبکه و نظریه مبادله به طرح مساله تحقیق پرداخته و با استفاده از این نظریهها، چارچوب نظری تحقیق طرح گردیده است. نظریه کارکردگرایی: این نظریه توجه ما را به چگونگی شکل گیری رفتارهای فردی به وسیله ساختارها متمرکز میکند. خانواده از دیدگاه کارکردگرایی گروهی است که در آن افراد با جنسیتها و سنین متفاوتی به مدت طولانی باهم در ارتباط نزدیک قرار دارند. در خانواده وجود علایق متفاوت سبب بروز تضادهای آشکار و پنهان میشود و این تضادها و ویژگیها و کارکردهای مناسب خانوادگی را از بین میبرد. رفع این تضادها با استفاده از قدرت در مواردی از راه درخواست طلاق امکانپذیر میگردد (اعزازی، 1380: 70). از نظر صاحبنظران مکتب کارکردگرایی، خانواده نهادی است که بقای آن وابسته به وظایف و کارکردهایی است که بر عهده دارد. بر اساس این دیدگاه مهمترین وظیفه و کارکرد خانواده، اجتماعی کردن اولیه افراد و آماده کردن آنان برای پذیرش قواعد زندگی اجتماعی است. کارکردگرایان، آسیبهای اجتماعی ومشکلات خانواده و ازهم گسیختگی آنان را درارتباط با دیگر نهادهای اجتماعی تبیین میکنند و براین عقیدهاند که تغییرات در اقتصاد، مذهب، نظام آموزشی و در قوانین و برنامههای حکومتی همه میتوانند خانواده را با آسیبهایی رو به رو کنند(بهاری و دیگری، 1386: 58-56). نظریه همسان همسری: افراد مایلند همسری برگزینند که بیشتر همسانشان باشد تا ناهمسانشان. این نظریه استحکام خانواده را ناشی از وجود ویژگیهای همسان میان زن و شوهر میداند. همسانی میان دو فرد، نه تنها آنها را به سوی یکدیگر جذب میکند بلکه پیوند و وصلت آنها را استوار میسازد. به عقیده هیل، افراد مایلند همسری برگزینند که بیشتر همسانشان باشد تا ناهمسانشان و چنانچه این قاعده به دلایلی رعایت نگردد احتمالاً زوجین دچار ناسازگاری و در نهایت جدایی میشوند. به عقیده برگس و والین دربررسیهای مربوط به انتخاب همسر، پنج عامل به عنوان عواملی که اصولاً تعیینکننده هستند مطرح است: 1. همجواری 2. تصوری از همسر آرمانی (ایده آل) 3. تصویری از والدین و زناشویی آن 4. همسان همسری یا گرایش به گزینش کسی که همگون باشد(ساروخانی، 1385: 44-43). نظریه ناهمسان همسری: عامل دیگری که در راه بسط طلاق و ناسازگاری تاثیری شگرف به جای میگذارد، ناهمسانی دو همسر است، تا آنجا که در بین آنان «گفتگویی کلان» پدید میآید، عاداتی خاص دارند و حتی جهانبینی آنان با یکدیگر متمایز است. اگر هم در آغاز «لعاب عاطفی» این تباین را بپوشاند، احتمالاً به زودی شکافها رخ مینمایند و بیگانگی دو انسان را موجب میشوند. به نظر اکرمن، زمانی که همسان همسری جای خود را به ناهمسان همسری میدهد همسرگزینی جور یا متناسب صورت نمیپذیرد، دو انسان با دو فرهنگ متفاوت با یکدیگر قرار می گیرند. چون سازش فکری ندارند عواطف آنان نیز رو به سردی میگذارد و روابطیکه برپایه تعامل پیوسته شکل یافته بود، جای به روابطی بر پایه تعامل گسسته میدهد. نظریه شبکه: یکی از چهرههای مهم نظریه شبکه، الیزابت بات، درجه تفکیک نقشهای زن وشوهر را با میزان تراکم شبکهای همبسته میداند که زوجین بیرون از خانه برای خود حفظ میکنند. هر چه ارتباط ایشان با شبکههای خویشاوندی، دوستان و همسایگان نزدیکتر و هرچه این شبکهها متراکمتر باشند، رابطه زن و شوهر به عنوان زوج زناشویی تفکیک شدهتر بوده و بیشتر تابع سلسله مراتب است. عکس قضیه نیز مصداق دارد، هر چه شبکهها کم تراکمتر باشند، نقشهای مردانه و زنانه کمتر نشانگر جدایی و تفکیک هستند. بات این نکته را درقالب فشارهای فرهنگی تبیین میکند(سگالن، 1380: 254). از دیگر عواملی که میتواند رابطه زن و شوهر را تحت تأثیر قرار دهد، دخالت اقوام و نزدیکان است. در جامعه ما به ظاهر خانوادهها جدا از یکدیگر زندگی میکنند در حالی که در واقع رفت و آمد میان آنها به وفور انجام میشود و برطبق اندیشه حاکم ناشی از نظام سنتی که بزرگترها را صاحب حق در دخالت همه امور میدانند، در این دید و بازدیدها همواره اظهارنظرها، انتقادها و پیشنهادهای فراوانی به سوی زوجهای جوان سرازیرمیشود و زندگی آنها را دچار تلاطم میکند. طبق همین باورها زوجهای جوان در برابرمشکلات دست به دامن واسطهگری بزرگترها میشوند. یعنی به جای آنکه سعی کنند مشکل خود را با تفکر خود یا با مشورت عالمان این علم چون مشاوران حل کنند، بلافاصله به نزد اقوام و بزرگترها شکایت میدهند و از آنها انتظار مدد و یاری میجویند که این موجب کشیده شدن افراد زیادی به میان رابطه خصوصی زن و شوهر شده و به این حریم بیاحترامی میشود و حس همبستگی را در میان زوجها از بین میبرد(حسینی، 1386: 140). نظریه مبادله: طبق نظریه مبادله هومنز، در روابط میان افراد هر فردی میکوشد سود خود را به حداکثر و هزینههایش را به حداقل برساند در نتیجه تنها زمانی رابطه میان افراد پابرجا میماند که در یک رابطه هزینه و سودی برای افراد در سطح متعالی باشد(ریتزر، 1384: 431). نظریه مبادله اجتماعی، برکنشهای میان زن و شوهر ازنقطه نظر سود و هزینه مینگرد. گلز میگوید: انسانها تنها زمانی وارد یک رابطه میشوند و در آن باقی میمانندکه سود یا پاداش (پول، عشق، امنیت، تشویق، عزت نفس) در آن رابطه دریافت کنند که بیش از هزینههایش باشد. مطابق با نظریه مبادله اجتماعی وقتی یکی از زوجین سودی را در رابطه زناشویی انتظار دارد دریافت نمیکند و به راحتی نیز از آن چشمپوشی نمیکند، درخواست طلاق نموده و موجب به هم زدن مبادله زن و شوهری میشود.
فرضیههای تحقیق
10.میزان ناسازگاری زناشویی زوجها بر حسب نوع شغل آنها متفاوت است.
تعریف متغیرها: - تعریف مفهومی ناسازگاری زناشویی: ناسازگاری به معنی عدم موافقت، ناهماهنگی، ناموزونی، عدم لیاقت و ناخرسندی است(معین، 4580:1381). ناسازگاری زناشویی وضعیتی است که در آن زن و شوهر در بیشتر مواقع احساس بدبختی و نارضایتی از همدیگر دارند(سین ها و مارکروجک به نقل از پورلطفالهی، 1389: 13) و به معنی ناهماهنگی در امور زندگی و ناخرسندی از باهم بودن و عدم توافق در زناشویی، عدم سازش در زندگی زناشویی که نارضایتی از زناشویی و بی ثباتی زناشویی نیز اطلاق میشود. تعریف عملیاتی ناسازگاری زناشویی: میزان ناسازگاری زناشویی با عدم درک کردن یکدیگر، عدم مسئولیت، عدم تصمیمگیریهای درست، نارضایتی از وضع اقتصادی خانواده، کشمکشهای خانوادگی، عدم توافق فکری و اختلاف عقیدتی مشخص شده است. ناسازگاری به صورت یک طیف میباشد که در اوّل طیف سازگاری و طلاق به عنوان یکی از شاخصهای ناسازگاری در انتهای طیف قرار دارد. - تعریف مفهومی ناکامی زوجها از زندگی مشترک: عدم تحقق انتظارات، عدم تعادل بین خواستهها میباشد. هرکدام از زن وشوهر با تصورات خاصی درباره زندگی زناشویی اقدام به ازدواج میکنند و زندگی را با انتظارات مشخصی در مورد اینکه همسرشان چگونه با او رفتار خواهد کرد آغاز مینمایند اگر این انتظارات برآورده نشود ناکام و پشیمان خواهند شد(ازکمب، 1369: 260). تعریف عملیاتی ناکامی زوجها از زندگی مشترک: ناکامی زوجها با شاخصهای توجه و علاقه به یکدیگر، احترام والدین، توجه به علاقه و سلیقه، روابط جنسی، توجه به وظایف فرزندداری، توجه به تفریح، اندازهگیری شده است. - تعریف مفهومی دخالت دیگران درزندگی زناشویی: دخالت یعنی عمل یا فرایند واردشدن یا شرکت داشتن در کاری است(صدری، 1388: 1236). میزان تاثیرگذاری اشخاص مختلف مثل والدین، برادر، خواهر، دوست در زندگی زن و شوهر، به نحوی که در روند ثابت و سالم زندگی زوجین را دچار اختلال و بحران نموده و احتمال اختلاف یا جدایی آنها را افزایش میدهد. تعریف عملیاتی دخالت دیگران درزندگی زناشویی: میزان دخالت اعضای خانواده همسر وخویشاوندان، در زمینه کارهای خصوصی، رفت و آمد خانوادگی و خریدها مشخص شده است. - تعریف مفهومی اختلاف طبقاتی زوجها: اصطلاح طبقه به تفاوتهای اجتماعی- اقتصادی در میان گروهی اشاره دارد که باعث ایجاد اختلاف در پیشرفت مادی و قدرت آنها میگردد(گیدنز، 1382: 784). تعریف عملیاتی اختلاف طبقاتی زوجها: اختلاف طبقاتی زوجها برحسب تفاوت زوجها در درآمد و دارایی، سطح تحصیلات و شغل آنها مشخص شده است. - تعریف مفهومی اختلاف عقاید زوجین: از هم دور شدن عقاید، فرق و اختلاف دائمی داشتن در عقاید(معین، 1381: 762). تعریف عملیاتی اختلاف عقاید زوجها: اختلاف عقاید زوجها در ابعاد رفتاری، اقتصادی و عاطفی- تربیتی، از جمله موارد چگونگی خرج کردن درآمد، و عقیده آنها در مورد تفریح، عقاید آنها در مورد مذهب، شیوه پوشش و تربیت فرزند و رفتن به میهمانی مورد سنجش قرار گرفته است. - تعریف مفهومی میزان درآمد: درآمد، سود، دخل، بهره که از کسب و تجارت و یا ملکداری و یا زراعت به دست آید(معین، 1381: 102). تعریف عملیاتی میزان درآمد: میزان درآمد خانواده با احتساب درآمد ماهیانه زوجها سنجیده شده است. - تعریف مفهومی دینداری: داشتن اهتمام دینی به نحوی که نگرش، گرایش و کنشهای فرد را متاثّر میسازد(هیل فاراب، 1977؛ به نقل از تیمورلوئی، 1389: 71). دینداری یعنی اعتقاد به باورداشتها (عقاید)، شعائر، مناسک، عبادات و اعمال مذهبی - اخلاقیات از نوع دوستی، نیکی و ... . تعریف عملیاتی دینداری: تعریف عملیاتی عبارت از نماز خواندن و اعتقاد به روز معاد و شرکت در مراسمهای مذهبی عمل به احکام دینی و رعایت حلال و حرام معرفی برای اندازهگیری دینداری بوده است. - تعریف مفهومی اختلاف سنی: سن یکی از ویژگیهای اصلی ساخت و ترکیب جمعیت است و آن تعداد سالها و ماهها و روزهایی است که از عمر (روز تولد) یک فرد میگذرد(تقوی، 1383: 43). یعنی تفاوتی که بین تاریخ تولد زوجین وجود دارد وحاصل این تفاوت اختلاف سنّی زوجین است، و به تاریخ شمسی مدّ نظر است. تعریف عملیاتی اختلاف سنی: با مشخص شدن سن زوجها اختلاف آن به دست میآید. - تعریف مفهومی سطح تحصیلات: عبارت است از میزان کسب علم و دانش از طریق آموزشهای رسمی که منجر به مدرک رسمی و قانونی میشود(کوئن، 1382: 200). تعریف عملیاتی سطح تحصیلات: مقطع تحصیلی زوجها در طیف بیسواد، ابتدایی، راهنمایی، دیپلم، فوق دیپلم، لیسانس، فوقلیسانس و دکتری مشخص شده است. - تعریف مفهومی اعتیاد: اعتیاد یعنی عادت کردن، خو گرفتن است(معین، 1381: 102). و منظور از اعتیاد خو گرفتن و عادت کردن به مواد اعتیادآور است. تعریف عملیاتی اعتیاد: منظور از اعتیاد مصرف روزانه مواد اعتیادآور است که باعث عادت فرد شده باشد. - تعریف مفهومی شغل: شغل عبارت است از هر نوع عمل فکری یا بدنی که مطابق قوانین کشور و عرف جامعه غیرمجاز نباشد برای کسب درآمد نقدی یا غیرنقدی، صورت گیرد و نتیجه آن تولید کالا یا خدمات باشد(سفیری، 1377: 101). تعریف عملیاتی شغل: منظور از نوع شغل کارمند، بازاری، کارگر، کشاورز، آزاد مد نظر بوده است.
ابزار و روش روش پژوهش حاضر پیمایشی بوده و از لحاظ زمانی از نوع مقطعی است. از نظر هدف پژوهشی کاربردی و از نظر وسعت پهنانگر، از نظر دامنه یک مطالعه خرد است. گردآوری دادهها با پرسشنامه محقق ساخته انجام گرفته است. جامعه آماری تحقیق، شامل کلیه زوجهای مراجعه کننده به دادگاه خانواده مشگینشهر درسال 1391 است که درخواست طلاق، مهریه و نفقه داده بودند. تعداد این زوجها در بازه زمانی مذکور، شامل 900 زوج بود. با استفاده از فرمول تعیین حجم نمونه کوکران با خطای 05/0 و دقت برآورد 05/0=d حجم نمونه 280 نفر برآورد شد. با استفاده از روش نمونهگیری مبتنی بر زمان از میان زوجهای مراجعه کننده به دادگاه خانواده درفصل تابستان سال 91 به صورت تصادفی ساده 280 نفر انتخاب گردیده و پرسشنامه تحقیق به آنان ارائه شده است. تحلیل دادهها با استفاده از نرم افزار spss نسخه 17 انجام گرفته است. برای تعیین رابطه متغیرهای ملاک و پیش بین از همبستگی r پیرسون، و مقایسه تفاوت میانگینها از آزمون t و آنالیز واریانس یکطرفه استفاده شده است. اعتبار سوالهای مربوط به سازهها و متغیرها از طریق روش تعیین اعتبار صوری با گردآوری نظرات اساتید و صاحبنظران جامعهشناسی و پایایی وسیله اندازهگیری از طریق ضریب آلفای کرونباخ سنجیده شده است.
یافتهها متوسط میزان ناسازگاری زناشویی در بین زوجهای مراجعه کننده به دادگاه خانواده مشگینشهر برابر 67/0±64/3 محاسبه گردیده در مجموع میتوان گفت که میزان ناسازگاری زناشویی در بین زوجهای مراجعه کننده به دادگاه خانواده مشگینشهر در حد بالاتر از متوسط است.
جدول شماره (1): توزیع پراکندگی میزان ناسازگاری زناشویی زوجها
- بین میزان ناکامی زوجها از زندگی مشترک با میزان ناسازگاری زناشویی رابطه وجود دارد. ضریب همبستگی بین میزان ناکامی زوجها از زندگی مشترک با میزان ناسازگاری زناشویی در نمونه آماری 445/0 است و سطح معنیداری آزمون برابر 000/0 است که با اطمینان 95% میتوان فرض صفر یعنی عدم وجود همبستگی را رد کرد. یعنی بین میزان ناکامی زوجها از زندگی مشترک با میزان ناسازگاری زناشویی رابطه وجود دارد. جدول شماره (2): نتایج آزمون همبستگی پیرسون میزان ناکامی زوجها از زندگی مشترک با میزان ناسازگاری زناشویی
- بین میزان دخالت دیگران در زندگی زوجها با میزان ناسازگاری زناشویی رابطه وجود دارد. ضریب همبستگی بین میزان دخالت دیگران در زندگی زوجها با میزان ناسازگاری زناشویی در نمونه آماری 886/0 است و سطح معنیداری آزمون برابر 000/0 است. یعنی بین میزان دخالت دیگران در زندگی زوجها با میزان ناسازگاری زناشویی رابطه وجود دارد.
جدول شماره (3): نتایج آزمون همبستگی پیرسون میزان دخالت دیگران در زندگی زوجها با میزان ناسازگاری زناشویی
- بین میزان اختلاف طبقاتی زوجها با یکدیگر با میزان ناسازگاری زناشویی رابطه وجود دارد. ضریب همبستگی بین میزان اختلاف طبقاتی زوجها با یکدیگر با میزان ناسازگاری زناشویی در نمونه آماری 275/0 است و سطح معنیداری آزمون برابر 000/0 است. یعنی بین میزان اختلاف طبقاتی زوجها با یکدیگر با میزان ناسازگاری زناشویی رابطه مثبت و ضعیف وجود دارد.
جدول شماره (4): نتایج آزمون همبستگی پیرسون میزان اختلاف طبقاتی زوجها با میزان ناسازگاری زناشویی
- بین میزان اختلاف عقاید زوجها با میزان ناسازگاری زناشویی رابطه وجود دارد. ضریب همبستگی بین میزان اختلاف عقاید زوجها با میزان ناسازگاری زناشویی در نمونه آماری 277/0 است و سطح معنیداری آزمون برابر 000/0 است. یعنی بین میزان اختلاف عقاید زوجها با میزان ناسازگاری زناشویی رابطه وجود دارد. جدول شماره (5): نتایج آزمون همبستگی پیرسون میزان اختلاف عقاید زوجها با میزان ناسازگاری زناشویی
- بین میزان دینداری زوجها با میزان ناسازگاری زناشویی رابطه وجود دارد. ضریب همبستگی بین میزان دینداری زوجها با میزان ناسازگاری زناشویی در نمونه آماری 787/0- است و سطح معنیداری آزمون برابر 000/0 است. یعنی بین میزان دینداری زوجها با میزان ناسازگاری زناشویی رابطه معکوس و قوی وجود دارد.
جدول شماره (6): نتایج آزمون همبستگی پیرسون میزان دینداری زوجها با میزان ناسازگاری زناشویی
- بین میزان اختلاف سنی زوجها با میزان ناسازگاری زناشویی رابطه وجود دارد. ضریب همبستگی بین میزان اختلاف سنی زوجها با میزان ناسازگاری زناشویی در نمونه آماری 340/0 میباشد و سطح معنیداری آزمون برابر 000/0 است. یعنی بین میزان اختلاف سنی زوجها با میزان ناسازگاری زناشویی رابطه وجود دارد.
جدول شماره (7): نتایج آزمون همبستگی پیرسون میزان اختلاف سنی زوجها با میزان ناسازگاری زناشویی
- میزان ناسازگاری زناشویی بر حسب سطح درآمد زوجها متفاوت است. متوسط میزان ناسازگاری زناشویی در بین زوجهای با درآمد زیر 500 هزار تومان برابر 64/0± 63/3، بین 500 هزار تومان تا 1000000 برابر 66/0±64/3، بین 1000000 تا 1500000 تومان برابر
جدول شماره (8): میزان ناسازگاری زناشویی بر اساس میزان درآمد زوجها
- میزان ناسازگاری زناشویی بر حسب سطح تحصیلات زوجها متفاوت است متوسط میزان ناسازگاری زناشویی در بین زوجهای بی سواد برابر 68/0±71/3، ابتدایی برابر 65/0±58/3، راهنمایی برابر 66/0±64/3، دیپلم برابر 73/0±62/3، فوق دیپلم برابر 59/0±67/3، لیسانس برابر 72/0±68/3، فوق لیسانس و بالاتر برابر 76/0±53/3 بوده است. که طبق آزمون تحلیل واریانس یکطرفه مقدار 154/ 0=F با سطح معنیداری 988/0=P محاسبه گردید، میزان ناسازگاری زناشویی در بین زوجهای مراجعه کننده به دادگاه خانواده مشگینشهر بر اساس سطح تحصیلات آنان معنیدار نمیباشد.
جدول شماره (9): میزان ناسازگاری زناشویی بر اساس مدرک تحصیلی زوجها
- میزان ناسازگاری زوجها بر حسب وضعیت اعتیاد آنها متفاوت است. برای آزمون این فرضیه از t-test استفاده شده است متوسط میزان ناسازگاری زناشویی در بین زوجهایی که اعتیاد داشتند برابر 4878/0±92/3 و زوجهایی که اعتیاد نداشتند برابر 6612/0±35/3 به دست آمده است که مقدار t برابر 70/5=t با سطح معنیداری 047/0=P میباشد. بنابراین میتوان گفت میزان ناسازگاری زناشویی در بین زوجهایی که اعتیاد داشتند بیشتر از زوجهایی بود که اعتیاد نداشتند.
جدول شماره (10): مقایسه میزان ناسازگاری زناشویی بر اساس وضعیت اعتیاد زوجها
- میزان ناسازگاری زوجین بر حسب نوع شغل آنها متفاوت است. متوسط میزان ناسازگاری زناشویی دربین کارمندان برابر6562/0±66/3، بازاری برابر 7077/0±60/3، کارگر برابر 7644/0±63/3، کشاورز برابر 4754±72/3، خانهدار برابر 7181/0±64/3 و سایر برابر 6795/0±60/3 بوده است که طبق آزمون واریانس یکطرفه مقدار 177/0=F با سطح معنیداری 971/0=P محاسبه گردید، یعنی میزان ناسازگاری زناشویی بر حسب نوع شغل زوجهای مراجعه کننده به دادگاه خانواده مشگینشهر متفاوت نبود.
جدول شماره (11): میزان ناسازگاری زناشویی بر اساس نوع شغل زوجها
بحث و نتایج ناسازگاری زناشویی معلول همه تنگناهای زندگی است و عوامل اجتماعی و روانی در آن دخیل است نتایج تحلیلها نشان داد بین ناکامی زوجها از زندگی مشترک با میزان ناسازگاری زناشویی رابطه معنیداری وجود دارد. بر اساس نظریه مبادله اجتماعی عدم برابری هزینه و پاداش برای زوجین نابرابری در مبادله (زناشویی) را به همراه دارد و در نهایت منجر به گسست روابط متقابل زوجین میگردد. این یافته با نتایج تحقیق مهدیخانی و سروجهانی همسو میباشد. در رابطه با میزان دخالت دیگران در زندگی زوجین و میزان ناسازگاری زناشویی نتایج آزمون پیرسون نشان داد بین میزان دخالت دیگران در زندگی زوجین و میزان ناسازگاری زناشویی رابطه مثبت و قوی برقرار است. مطابق با نظریه شبکه اجتماعی در نتیجه عدم توانایی رویارویی زوجها با مشکلات روزمره و بحرانهای زندگی و رجوع آنها به واسطهگری بزرگترها و دخالت آنها باعث تشدّید ناسازگاری زوجها میشود. در تحقیق حمید نشاط دوست تحت عنوان عوامل موثر بر بروز طلاق، مهمترین علل تقاضای طلاق دخالت خانوادهها بود که نتایج آن با یافتههای این پژوهش همسو است. در رابطه با اختلاف طبقاتی زوجها نتایج آزمون پیرسون نشان داد بین میزان اختلاف طبقاتی زوجها با یکدیگر با میزان ناسازگاری زناشویی رابطه مثبت ولی ضعیف برقرار است. بر اساس نظریه ناهمسان همسری هر قدر فاصله اجتماعی، طبقاتی، عقیدتی، جغرافیایی، فرهنگی و شغلی و حتی زبانی و دینی زوجین بیشتر باشد بیشتر در معرض تهدید ناسازگاری قرار می گیرند. در تحقیقی که هایدرمن و همکارانش انجام داده اند با عنوان وابستگی اقتصادی و گسست زناشویی، سه عامل دستمزد، تحصیلات و پایگاه شغلی و تفاوت زوجین در داشتن اینها را در گسست زناشویی موثر میدانند، که با یافتههای این پژوهش هماهنگ است. در رابطه با اختلاف عقاید زوجها نتایج آزمون پیرسون نشان داد بین میزان اختلاف عقاید وناسازگاری زناشویی رابطه معنیداری وجود دارد. در تحقیقی که رفیعیاصل با عنوان عوامل اجتماعی- فردی مرتبط با میزان سازگاری زناشویی انجام داده است در این تحقیق بین همسانی عقیدتی با سازگاری زناشویی رابطه معنیداری وجود داشته است که با یافتههای این پژوهش هماهنگ است. در رابطه با دینداری زوجها نتایج آزمون پیرسون نشان داد بین میزان دینداری زوجها با میزان ناسازگاری رابطه معکوس معنیداری وجود دارد. در تحقیقی که در سال 1918 توسط کنینگ و کیل (Keening and Kale) و ماتون (Matron) و پالور و پندلتون (Parlor and Pendleton) و همچنین تحقیق دیگری در سال 1991 انجام شد و نتیجه این بود که مذهب دارای یک ارتباط مثبت با احساس رضایت و سازگاری در زندگی است. نتایج تحقیق مذکور در راستای یافتههای پژوهش حاضر است. در رابطه با اختلاف سنی زوجها نتایج آزمون پیرسون نشان داد بین میزان اختلاف سنّی زوجها با میزان ناسازگاری زناشویی رابطه معنیداری وجود دارد. آلن ژیرار مینویسد بیشتر اوقات افرادی باهم پیوند زناشویی می بندند که از لحاظ سنّی به هم نزدیک باشند. فاصله وسیع سنّی که شکاف نسلی هم تعبیر میشود به استواری و پایداری کانون خانوادگی کمکی نخواهد کرد. ملتفت (1381) پژوهشی با عنوان بررسی عوامل موثر به گرایش به طلاق در شهرستان داراب انجام داد. نتایج این تحقیق نشان داد که، اختلاف سنی زوجین، با میزان گرایش به طلاق رابطه معنادار مستقیمی دارند. در رابطه با تفاوت میزان ناسازگاری زناشویی بر حسب میزان درآمد زوجها نتایج آزمون آنالیز واریانس یکطرفه نشان داد میزان ناسازگاری زناشویی بر حسب درآمد در بین زوجهای مراجعه کننده به دادگاه خانواده متفاوت نبود. رجب علیزادهمجرد (1391) در پایاننامه خود با عنوان مطالعه جامعهشناختی میزان طلاق عاطفی به این نتیجه رسیده که میزان طلاق عاطفی برحسب میزان درآمد خانواده متفاوت نبوده است که با یافتههای پژوهش حاضر همسو است. در رابطه با میزان ناسازگاری زناشویی بر حسب سطح تحصیلات آنها نتایج آزمون آنالیز واریانس یکطرفه نشان داد تفاوت میزان ناسازگاری زناشویی در بین زوجهای مراجعه کننده به دادگاه خانواده مشگینشهر بر اساس سطح تحصیلات آنان معنیدار نبود. رفیعیاصل (1389)، در تحقیقی تحت عنوان عوامل اجتماعی– فردی مرتبط با میزان سازگاری زناشویی انجام داده در این پژوهش بین میزان سازگاری زناشویی برحسب سطح تحصیلات زوجها تفاوت معنیداری وجودندارد که با یافتههای پژوهش حاضر هماهنگ است. در رابطه با تفاوت میزان ناسازگاری زناشویی بر حسب وضعیت اعتیاد زوجها نتایج آزمون t نشان داد که میزان ناسازگاری زناشویی در بین زوجهایی که اعتیاد داشتند بیشتر از زوجهایی بود که اعتیاد نداشتند. از دیدگاه کارکردگرایی مصرف مواد اعتیادآور واکنشی است به نبود همبستگی ادراک شده بین فرد و جامعه و نیز ضعف وفاق درباره آنچه که قابل قبول است. اعتیاد توسط داوطلبان ازدواج یکی از عوامل مهم شکستهای زندگی است. حسین مددی (1386) در پایاننامه خود تحت عنوان بررسی علل تقاضای طلاق زوجین دیدگاه اقتصادی– اجتماعی در شهرستان اراک در ارتباط با زوجینی که به دادگاه خانواده مراجعه مینمایند و درخواست طلاق ارائه میدهند که نتیجه این پژوهش نشان میدهد، یکی از عمدهترین دلایل تقاضای طلاق در این تحقیق، اعتیاد یکی از زوجین بوده است که با یافتههای پژوهش حاضر همسو است. در رابطه باتفاوت میزان ناسازگاری زناشویی برحسب نوع شغل زوجها نتایج آزمون آنالیز واریانس یکطرفه نشان داد میزان ناسازگاری زناشویی بر حسب نوع شغل زوجهای مراجعه کننده به دادگاه خانواده مشگینشهر متفاوت نبود. حکمت شرمین (1390)، تحقیقی که در مورد عوامل اقتصادی– اجتماعی موثر بر شدت درخواست طلاق انجام داده است دراین پژوهش به این نتیجه رسیده استکه شدت درخواست طلاق برحسب وضعیت اشتغال متفاوت نیست که با یافتههای پژوهش حاضر هماهنگ است.
پیشنهادها - زن و شوهر قبل از انتخاب همدیگر و در حین زندگی به نیازها و عواطف یکدیگر توجه داشته باشند و از آن اطلاع داشته باشند. - خانواده پدری دختر و پسر و خویشاوندان آنها از دخالت در زندگی زوجها پرهیز کنند. - قبل از ازدواج، دخترها و پسرها با واسطه خانواده فرصت شناخت عقاید همدیگر را داشته باشند و از ازدواج مصلحتی و بدون شناخت یکدیگر پرهیز کنند. - ازدواج دختر و پسری که فاصله طبقاتی ندارند و یا فاصله طبقاتی آنها کمتر است ازدواج خوبی است. - زوجین موقع انتخاب همسر باید توجه داشته باشند که فردی را که برای همسری انتخاب میکنند از لحاظ سنی با هم فاصله زیاد نداشته باشند. - زوجین قبل از انتخاب یکدیگر از اعتقادات مذهبی و میزان دینداری یکدیگر آگاهی داشته باشند که سطح اعتقادات دینی آنها اختلاف زیادی با هم نداشته باشد.
منابع از کمپ، ا. (1369). روانشناسی اجتماعی کاربردی. ترجمه: فرهاد ماهر. انتشارات آستان قدس رضوی. اعزازی، ش. (1380). تحلیل ساختاری جنسیت، نگرش بر تحلیل جنسی در ایران. گردآوری و تنظیم: نسرین جزئی. تهران: دانشگاه شهید بهشتی. بهاری، س؛ و دیگری. (1386). آسیبشناسی خانواده. تهران: ندای آریانا. چاپ اول. پورلطفاللهی، ن. ( 1389). بررسی رابطه مهارتهای اجتماعی با سازگاری زناشویی زنان شاغل تبریز. پایاننامه کارشناسی ارشد جامعهشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحدتبریز. تقوی، ن. (1383). مبانی جمعیتشناسی. تبریز: انتشارات دانیال. تیمورلوئی، ط. (1389). بررسی عوامل موثر بر رضایت زناشویی در بین زنان شهر آذرشهر. پایاننامه کارشناسی ارشد جامعهشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز. حسینی، ح. (1386). جامعهشناسی نظام گسیختگی خانواده و طلاق. تهران: نشر سلمان. ریتزر، ج. (1384). نظریههای جامعهشناسی در دوران معاصر. ترجمه: محسن ثلاثی. تهران: انتشارات علمی. ساروخانی، ب. (1385). مقدمهای بر جامعهشناسی خانواده. تهران: انتشارات سروش. چاپ هشتم. سگالن، م. (1380)، جامعهشناسی تاریخی خانواده. ترجمه: حمید الیاسی. تهران: نشر مرکز. چاپ دوم. سفیزی، خ. (1377). جامعهشناسی اشتغال زنان. تهران: موسسه فرهنگی انتشارات تبیان. صدری، غ. (1388). فرهنگنامه فارسی واژگان و اعلام فرهنگ معاصر. جلد دوّم، تدوین واحد پژوهش. عبدالهی، م. (1386). انجمن جامعهشناسی ایران، مجموعه مقالات آسیبهای اجتماعی ایران. تهران: نشر آگه. چاپ دوم. کوئن، ب. (1382). درآمدی بر جامعهشناسی. ترجمه: محسن ثلاثی. تهران: نشر توتیا. چاپ چهاردهم. گیدنز، آ. (1382). جامعهشناسی. ترجمه: منوچهر صبوری. تهران: نشر نی. چاپ دهم. معین، م. (1381). فرهنگ فارسی معین. تهران: انتشارات کبیر. Bynum, Jean Thompson. WE. (1996). Juvenile Delinquency. (3ed) Boston: Allen and Bacon.
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
از کمپ، ا. (1369). روانشناسی اجتماعی کاربردی. ترجمه: فرهاد ماهر. انتشارات آستان قدس رضوی. اعزازی، ش. (1380). تحلیل ساختاری جنسیت، نگرش بر تحلیل جنسی در ایران. گردآوری و تنظیم: نسرین جزئی. تهران: دانشگاه شهید بهشتی. بهاری، س؛ و دیگری. (1386). آسیبشناسی خانواده. تهران: ندای آریانا. چاپ اول. پورلطفاللهی، ن. ( 1389). بررسی رابطه مهارتهای اجتماعی با سازگاری زناشویی زنان شاغل تبریز. پایاننامه کارشناسی ارشد جامعهشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحدتبریز. تقوی، ن. (1383). مبانی جمعیتشناسی. تبریز: انتشارات دانیال. تیمورلوئی، ط. (1389). بررسی عوامل موثر بر رضایت زناشویی در بین زنان شهر آذرشهر. پایاننامه کارشناسی ارشد جامعهشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز. حسینی، ح. (1386). جامعهشناسی نظام گسیختگی خانواده و طلاق. تهران: نشر سلمان. ریتزر، ج. (1384). نظریههای جامعهشناسی در دوران معاصر. ترجمه: محسن ثلاثی. تهران: انتشارات علمی. ساروخانی، ب. (1385). مقدمهای بر جامعهشناسی خانواده. تهران: انتشارات سروش. چاپ هشتم. سگالن، م. (1380)، جامعهشناسی تاریخی خانواده. ترجمه: حمید الیاسی. تهران: نشر مرکز. چاپ دوم. سفیزی، خ. (1377). جامعهشناسی اشتغال زنان. تهران: موسسه فرهنگی انتشارات تبیان. صدری، غ. (1388). فرهنگنامه فارسی واژگان و اعلام فرهنگ معاصر. جلد دوّم، تدوین واحد پژوهش. عبدالهی، م. (1386). انجمن جامعهشناسی ایران، مجموعه مقالات آسیبهای اجتماعی ایران. تهران: نشر آگه. چاپ دوم. کوئن، ب. (1382). درآمدی بر جامعهشناسی. ترجمه: محسن ثلاثی. تهران: نشر توتیا. چاپ چهاردهم. گیدنز، آ. (1382). جامعهشناسی. ترجمه: منوچهر صبوری. تهران: نشر نی. چاپ دهم. معین، م. (1381). فرهنگ فارسی معین. تهران: انتشارات کبیر. Bynum, Jean Thompson. WE. (1996). Juvenile Delinquency. (3ed) Boston: Allen and Bacon.
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 4,879 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 1,117 |