تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 10,005 |
تعداد مقالات | 83,623 |
تعداد مشاهده مقاله | 78,416,509 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 55,445,046 |
بررسی تفاوت نگرش دانشجویان شهری و روستایی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز نسبت به آسیبها و مسائل اجتماعی و عوامل اجتماعی مرتبط با آن | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مطالعات جامعه شناسی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 3، دوره 4، شماره 10، اردیبهشت 1390، صفحه 45-62 اصل مقاله (531.78 K) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: علمی پژوهشی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
داود ابراهیم پور1؛ رخشنده اعلاییهجراندوست2؛ سیروس فخرایی3 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1گروه علوم اجتماعی دانشکده علوم انسانی و تربیتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2کارشناس ارشد جامعهشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
3دانشگاه پیام نور، گروه علوم اجتماعی؛ تهران 4697-19395 ج. ا. ایران. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
پژوهش حاضر باهدف بررسی تفاوت نگرش دانشجویان شهری و روستایی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز نسبت به آسیبها و مسائل اجتماعی و عوامل اجتماعی مرتبط با آن به روش اسنادی پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه انجام شده است. جامعه آماری شامل دانشجویان شاغل به تحصیل در سال 1392 بود. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران و با استفاده از پیشبرآورد واریانس متغیر وابسته 429 نفر به دست آمد. از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای برای انتخاب اعضای نمونه آماری استفاده گردید. نتایج نشان داد که بین تحصیلات والدین، سرمایه اجتماعی، تعلق گروهی دانشجویان شهری و روستایی و نگرش آنها به تفاوت آسیبها و مسایل اجتماعی رابطه معنیدار وجود داشت ولی بین جنسیت، سن، پایگاه اجتماعی- اقتصادی، بعدخانوار و استفاده از رسانههای جمعی دانشجویان شهری وروستایی ونگرش آنها به آسیبها و مسایل اجتماعی رابطه معنیداری وجود نداشت. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
: آسیبهای اجتماعی؛ مسائل اجتماعی؛ نگرش دانشجویان؛ دانشگاه آزاد اسلامی واحدتبریز | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
بررسی تفاوت نگرش دانشجویان شهری و روستایی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز نسبت به آسیبها و مسائل اجتماعی و عوامل اجتماعی مرتبط با آن دکتر داود ابراهیمپور1 دکتر سیروس فخرایی2 رخشنده اعلاییهجراندوست3 تاریخ دریافت مقاله:24/9/1392 تاریخ پذیرش نهایی مقاله:31/11/1392 چکیده پژوهش حاضر باهدف بررسی تفاوت نگرش دانشجویان شهری و روستایی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز نسبت به آسیبها و مسائل اجتماعی و عوامل اجتماعی مرتبط با آن به روش اسنادی پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه انجام شده است. جامعه آماری شامل دانشجویان شاغل به تحصیل در سال 1392 بود. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران و با استفاده از پیشبرآورد واریانس متغیر وابسته 429 نفر به دست آمد. از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای برای انتخاب اعضای نمونه آماری استفاده گردید. نتایج نشان داد که بین تحصیلات والدین، سرمایه اجتماعی، تعلق گروهی دانشجویان شهری و روستایی و نگرش آنها به تفاوت آسیبها و مسایل اجتماعی رابطه معنیدار وجود داشت ولی بین جنسیت، سن، پایگاه اجتماعی- اقتصادی، بعدخانوار و استفاده از رسانههای جمعی دانشجویان شهری وروستایی ونگرش آنها به آسیبها و مسایل اجتماعی رابطه معنیداری وجود نداشت. واژگان کلیدی: آسیبهای اجتماعی، مسائل اجتماعی، نگرش دانشجویان، دانشگاه آزاد اسلامی واحدتبریز.
مقدمه آسیبهای اجتماعی، طبق تعریف به هر رفتاری گفته میشودکه برخلاف هنجارها ونرمهای اجتماعی از فرد سر زده و کارکرد وی را مختل کرده و به تبع آن کارکرد خانواده و جامعه را تحت شعاع قرار دهد (ساروخانی، 1370) و یا به هر نوع عمل فردی یا جمعی اطلاق میشود که در چارچوب اصول اخلاقی و قواعد عام جامعه قرار نمیگیرد و در نتیجه با منع قانونی و یا قبح اخلاقی و اجتماعی روبرو میگردد (عبداللهی، 1389). آسیبهای اجتماعی یکی ازمظاهر مدنیت و اجتماعی زیست است درجایی که درجمع، اجتماع و با یکدیگر زیستن وجود ندارد صحبت راجع به آسیبهای اجتماعی نیز بیمورد به نظر میرسد. ازطرفی، جمعی زیستن و اجتماعی بودن نیاز به رعایت یک سری قوانین وتعریف و کنشهای افعالی دارد که درپناه آن جامعه بتواند درآرامش زندگیکرده و رشد وتوسعه داشته باشد(قهاری، 1382). میتوان گفت که مساله اجتماعی از زمانی اهمیت پیدا کرده که نگاه توجیهگرایانه به مشکلات کنار رفته و توجه انسان به سمت حل مساله رفته است برای چه میگوییم مساله، برای آنکه دنبال آن هستیم تا حلاش کنیم. به عبارتی دیگرگفته میشودکه این ذهنیت آدمهاستکه وقتی نسبت به مشکلات پیرامون تغییر کرد این مشکلات تبدیل به مساله اجتماعی شدند(معیدفر، 1389). امروزه درجامعه ایران چه به صورت آکادمیک و چه بصورت غیرآکادمیک، پرداختن به مساله اجتماعی اهمیت خود را در محافل دانشگاهی و در متن جامعه یافته است. ازنظر برخی جامعهشناسان، بطور معمول مشکلات اجتماعی برای نیروی انتظامی و دولت در دستور کار بوده و از کارشناسان دعوت شده تا در باره آنها تحلیل ارائه کنند. از سوی اساتید دانشگاه نیز مشکلاتی به عنوان مساله اجتماعی تعریف شدهاند. اما علیرغم این اقدامات، اتفاق مهمیدر این سالها نیفتاده است. هر روز آن مشکلاتی که به عنوان مساله اجتماعی تعریف شده نه تنها حل نشدهاند، بلکه یک جنبههای نوآورانه و جدیدی هم به آنها اضافه شده است. چراکه سطوح جدید را ندیده گرفته و به سطوح قبلی توجه شده است ونتیجتاً سطوح جدید برسطوح قبلی بار شده است(همان). درکشور ما به دلیل مسائل و پدیدههای مختلف، منجمله سیر تحول بسیار پر شتاب، بروز اصلاحات در آزادی عمل و عقاید که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی آغاز و در زمان دولت اصلاحات شدت گرفت، جمعیت جوان کشور (یکی از جوانترین جمعیتهای جهان)، عدم وجود برنامهریزی مناسب برایکنترل آسیبهای اجتماعی، اداری، اقتصادی و دهها علل متعدد دیگر، درسالهای اخیر شاهد رشد روزافزون آسیبهای اجتماعی هستیم(قهاری، 1382). رابرت مرتن درمورد علت پدیدآمدن مسأله اجتماعی معتقداست موقعیکه فردی درمورد اهداف ارزشی جامعه شک وتردید کند و اعتماد خود را نسبت به آنها از دست میدهد، دچار حالت آنومیک یا نابسامانی میشود. فرد هنجارهای گروهی را نمیپذیرد و وابستگی واحساس تعلق به جمع در اوتضیف میشود. فرد برای رسیدن به اهداف خود وسایلی را انتخاب میکند که مشروع یا غیر مشروع میباشد. به نظر او، فرد دارای قدرت انتخاب بوده و آزاد است و دربارۀ اهداف ارزشی جامعه و اسباب وسایلی که برای تحقق بخشیدن به این ارزشها در جامعه وجود دارند، فکر کند و شیوۀ تفکر و برداشتهای خاص خود را دارد (مظلومخراسانی، 1381). عوامل زیادی در شکلگیری نگرش به مسائل و آسیبهای تاثیر میگذارد که منطقه جغرافیای یکی از آنها است(عباسیورکی، 1387). از دیدگاه جامعهشناسان تضاد بین ارزشهای شهری وروستایی در زمینههای مختلف به چشم میخورد: ازجمله فردگراییکه به عنوان فلسفهای زندگی شهری، که بر اولویت نیازهای فردی بر نیازهای گروهی، روبط اجتماعی نه چندان منسجم و گرایش به خودمختاری تأکید دارد. مبتنی بر این که حقوق فردی مهمتر از حقوق گروهی است. جمعگرایی به عنوان فلسفه زندگی روستایی که بر اولویت داشتن نیازهای گروهی نسبت به نیازهای فردی، روابط اجتماعی منسجم و نفوذپذیری ازگروه تأکید دارد. درفرهنگهای فردگرا وجمعگرا، گرایشهای فردگرایانه درنواحی شهری شدیدترند یعنی نواحی خاصی که درآنها مردم پیوندهای گروهی کمتری دارند. درنواحی روستایی نیز گرایشهای جمعگرایانه شدیدترند که روابط اجتماعی افراد بشتر بر وابستگیهای متقابل مبتنی است (فرانزوی، 1381). بررسی تفاوت نگرش جوان شهری با جوان روستایی نسبت به مسائل و آسیبهای اجتماعی در افراد و گروهها و جوامع و نقش آن در زندگی آنها یکی ازموضوعات مهم مطالعات اجتماعی، سیاسی، فرهنگی در جوامع شهری و روستایی میباشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تفاوت نگرش دانشجویان شهری و روستایی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز نسبت به آسیبها و مسائل اجتماعی و عوامل اجتماعی مرتبط با آن صورت گرفته است.
فرضیههای تحقیق 1. بین تحصیلات والدین و میزان تفاوت در نگرش جوانان درمناطق شهری وروستایی نسبت به مسایل وآسیبهای اجتماعی رابطه وجود دارد. 2. بین پایگاه اجتماعی- اقتصادی جوانان شهری و روستایی با میزان تفاوت در نگرش آنان نسبت به مسایل وآسیبهای اجتماعی رابطه وجود دارد. 3. بین سرمایه فرهنگی جوانان شهری و روستایی با میزان تفاوت در نگرش آنان نسبت به مسایل و آسیبهای اجتماعی رابطه وجود دارد. 4. بین سرمایه اجتماعی جوانان شهری وروستایی با میزان تفاوت در نگرش آنان نسبت به مسایل و آسیبهای اجتماعی رابطه وجود دارد. 5. بین سرمایه اقتصادی و نگرش جوانان شهری و روستایی با میزان تفاوت در نگرش آنان نسبت به مسایل و آسیبهای اجتماعی رابطه وجود دارد. 6. بین میزان تعلق گروهی جوانان شهری وروستایی با میزان تفاوت در نگرش آنان نسبت به مسایل وآسیبهای اجتماعی رابطه وجود دارد. 7. بین میزان استفاده از رسانههای جمعی توسط جوانان در مناطق شهری و روستایی با میزان تفاوت در نگرش آنان نسبت به مسایل و آسیبهای اجتماعی رابطه وجود دارد. 8. بین بعد خانواده جوانان شهری و روستایی با میزان تفاوت در نگرش آنان نسبت به مسایل و آسیبهای اجتماعی رابطه وجود دارد. 9. بین میزان تحصیلات و میزان تفاوت در نگرش جوانان در مناطق شهری و روستایی نسبت به مسایل و آسیبهای اجتماعی رابطه وجود دارد. 10. میزان تفاوت درنگرش جوانان شهری وروستایی نسبت بهمسایل وآسیبهای اجتماعی به تفکیک جنسیت متفاوت است. 11. میزان تفاوت درنگرش جوانان شهری وروستایی نسبت بهمسایل وآسیبهای اجتماعی به تفکیک سن متفاوت است.
ادبیات و مبانی نظری پژوهش پژوهش درباره نگرشهای افراد واهمیت آن درعلوم مختلف ازجمله روانشناسی، جامعهشناسی وسایر علوم انسانی تاریخچهای دیرینه دارد، بطوریکه برخی ازصاحبنظران ومتخصصان، موضوع اصلی روانشناسی اجتماعی را مطالعه نگرش میدانند و آن را علم مطالعه نگرشهای افراد تعریف میکنند(مکنزی، 2010). این دیدگاه برآن استکه پژوهشگران مطالعه نگرش را برای درک رفتار اجتماعی ضروری دانسته و نگرشها تعیینکننده رفتار در نظر میگیرند. به عبارت دیگر آنها معتقدند با تغییر دادن نگرش افراد میتوان رفتارهای آنها را تفییر داد(کرانو و پرسیلین، 2008). به اعتقاد فریدمن و دیگران نگرش نظامی با دوام استکه شامل یک عنصرشناختی یک عنصرعاطفی ویک تمایل به عمل است. مولفههای شناختی به ساختار اعتقادی شخص ومولفههای احساسی به رفتارهای عاطفی مربوط است. مولفههای رفتار نیز آن استکه شخص به شیوههای خاص درجهت نگرش رفتار تمایل دارد(لمبرت، 1967؛ فازیو و پتی، 2007). نگرش میتواند نسبت به رویدادها، موقعیتها، اشخاص، اشیاء، عقاید و باورها، ارزشهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، طبیعی و ماوراءالطبیعه گرایش داشته باشند(قهرکی و دیگری، 1389). بخشی ازاهمیت نگرش ناشی ازآن استکه صاحبنظران مطالعه نگرش را برای درک رفتار اجتماعی، حیاتی میدانند. بخش دیگری از این اهمیت مبتنی بر این فرض است که نگرشها تعیین کننده رفتارها هستند و این فرض به طور ضمنی دلالت بر این امر دارد که با تغییر دادن نگرشهای افراد میتوان رفتارهای آنها را تغییر داد. به علاوه با افزایش نگرشهای شخص در مورد چیزها، احتیاج او به تفکر و اخذ تصمیمگیری تازه، کم میشود و رفتار او نسبت به آن چیزها عادتی، قالبی، مشخص و قابل پیشبینی میگردد و در نتیجه زندگی اجتماعی او آسان میشود. همچنین آگاه بودن از نگرش میتواند دارای اهمیت زیادی میباشد. اگر نگرش مردم را بدانیم، میتوانیم رفتار آنان را پیشبینی کنیم و بر رفتار آنان کنترل داشته باشیم(کریمی، 1385).
نظریههای مربوط به نگرش تئوری نقش ساختار اجتماعی این رهیافت که پیشینه ی قابل توجهی درجامعهشناسی دارد. توسط «کیکولت» مطرح شده است وی با مطالعهی ادبیات پژوهشی رابطهی ساختار اجتماعی و نگرش به این نتیجه میرسد که عوامل ساختاری جامعه به خصوص نقش و پایگاه اجتماعی، اقتصادی، تأثیر عمدهای در تکوین نگرشهای افراد جامعه میگذارند. «کیکولت » با مطالعه از آثار و افکار «مارکس»، «توماس» و «زنانیکی» معتقد است که ساختارهای اجتماعی و فرهنگی جامعه به صورت مستقیم و غیر مستقیم گرایشهای افراد جامعه را تحت تأثیر قرارمیدهند به زعم وی، تغییرات اجتماعی، نقشهای اجتماعی، انتقال نقش، زمینه و بستراجتماعی، پایگاههای اقتصادی واجتماعی و رسانههای جمعی هرکدام به نوعی نگرشهای فردی واجتماعی را تحت تأثیر قرارمیدهند ومطابق این نظریه ساختار اجتماعی ازطریق متغیرهای مداخلهگری چون نفوذ شخصی، ارتباط اجتماعی زمینههای سازمانی، شبکههای اجتماعی وساختارهای اجتماعی کوچک ورسانه جمعی و... نگرشهای افراد راتحت تأثیر قرارمیدهند. درتحلیل نهایی «کیکولت» معتقد استکه «فرایندهای روانشناختی» که در دل گروههای اولیه وکوچکتر وجود دارد، نقش مهمی در تأثیرگذاری ساختار اجتماعی در نگرشهای افراد بازی میکنند و منظور وی ازفرایندهای روانشناختی، قابلیت تفسیر وتحلیل تجربیات افراد توسط خودشان است(کیکولت، 1988). متغیرهای تئوری فیش باین- آیزن از آنجاییکه رابطه بین نگرش و رفتارامری متقابل است (یعنی نگرش روی رفتار ورفتار روی نگرش اثر میگذارد)، میتوان با تغییر در یکی در دیگری نیز تغییر ایجاد نمود. به همین سبب، میتوان گفت که این نکته اساس تبلیغات است، به طوری که در جهان سالانه میلیونها دلار خرج تبلیغات میشود زیرا سازمانهای تجاری به این نتیجه رسیدهاندکه میتوان با تغییر در نگرشها و دیدگاههای مردم، در رفتار و عادات آنها هم تغییراتی ایجاد کرد. برنامههای رادیویی و تلویزیونی که با هزینههای سرسامآور تهیه و ضبط میشوند، به رایگان در اختیار مصرف کنندگان قرار میگیرند، هدفشان تغییر و هدایت نگرشهای مردم در جهت خاصی است. مطبوعات، کتابها و سخنرانیها همه در ایجاد دگرگونی در نگرش موثرند. اگر نگرش به اندازه کافی قوی باشد و در وجدان و روح افراد، جایگزین یا به اصطلاح کاملاً درونی شده باشد، نهایتاً در شکلگیری رفتار آنان موثر خواهد بود(رفیعپور، 1378).
آسیبهای اجتماعی آسیبشناسی اجتماعی مفهومی است که در قرن نوزدهم میلادی از علوم زیستی گرفته شده و مبتنی بر تشابهی استکه دانشمندان بین بیماریهای عضوی و انحرافات اجتماعی قائل میشوند. با شکلگیری و رشد جامعهشناسی، این اصطلاح برای مطالعه و ریشهیابی بینظمیهای اجتماعی به کار گرفته شد. مساله مربوط به آسیبهای اجتماعی ازدیر باز در جامعه بشری مورد توجه اندیشمندان بوده است. همزمان با گسترش انقلاب صنعتی و گسترش انقلاب صنعتی و گسترش دامنه نیازمندیها، محرومیتهای ناشی از عدم امکان برآورده شدن خواستهها و نیازهای زندگی موجب گسترش شدید و دامنهدار فساد، عصیان، تبهکاری، سرگردانی، دزدی وانحرافات جنسی و دیگر آسیبها شده است. مجموعاً دربینش جامعهشناختی در تعیین انحرافات و کجرویها روی چند نکته تاکید بیشتری میشود. یکی اجتماعی بودن این پدیده یعنی انحراف و جرم ودیگری نسبیت آن است. انحرافات نسبی هستند به این دلیلکه تابع زمان و مکانند زیرا چه بسا در زمانی ممکن است عملی قبیح و نابهنجار تعریف شود در حالیکه در زمان و مکان دیگر همان عمل اینگونه تعریف نشود یا حتی پسندیده تلقی گردد(فتحی و دیگری، 1391). عوامل اجتماعی موثر بر رفتار انحرافی و بزهکاری گوناگون و متعدد از جمله وضعیت اقتصادی خانواده (فقر یا رفاه بیش از حد)، معاشرت با دوستان ناباب وناصالح، نداشتن هدف و برنامهریزی درگذران اوقات فراغت، بیکاری، نوع شغل ومیزان درآمد، رضایت وعدم رضایت شغلی، تراکم جمعیت، مهاجرت، بیعدالتی، مواد مخدر، وسایل ارتباط جمعی و غیره همگی در ارتکاب جرم و در پیدایش و توسعه مفاسد و کجرویها اثر قطعی دارند و فراگرد جامعهپذیری و اجتماعی شدن در نحوه رفتار و سلوک فرد اثر تعیین کنندهای دارد. پیچیدگی رفتار آدمی به گونهای استکه نمیتوان یک عامل را به عنوان عامل مسلط رفتار بهنجار تلقی کرد بلکه عوامل متعدد و منظومهای از علل و ارتباط متقابل با یکدیگر منجر به پیدایش رفتار میگردد. ارتباط متقابل فرد و جامعه و محیط پیرامونش و تعادل بین آنها در تکوین موثر میباشد. بدیهی است رفتار انحرافی نیز از چنین وضعیتی برخوردار بوده و مشمول همین شرایط خواهد بود. بر اساس تئوری جامعهپذیری رفتار کجروی، ناشی از فرایند یادگیری است وضمن تعامل متقابل با افراد و گروههای اجتماعی و دریک جریان ارتباطی پدید میآید. هرجامعهای مناسب باشرایط خود، فرهنگ، رشد وانحطاط خود با انواعی از انحرافات و مشکلات روبروستکه تاثیرات مخربی روی فرایند ترقی آن جامعه دارد. شناخت چنین عواملی میتواند مسیر حرکت جامعه را به سوی ترقی وتعامل هموار سازد بطوریکه علاوه بردرک عمل آنها و جلوگیری از تداوم آن عمل با ارائه راهحلهایی به سلامت جامعه کمک نماید(صدیقسروستانی، 1385). سابقه طرح مساله اجتماعی درجامعهشناسی اگرچه به پیدایش این رشته علمی برمیگردد و تلویحاً در آراء ونظریههای جامعهشناسان کلاسیک به مساله اجتماعی توجه شده است اما بهطور خاص این حوزه از جامعهشناسی تقریباً از آغاز قرن بیستم در رویکردها و نظریههای جامعهشناسی مکان ویژهای به خود اختصاص داده است(معیدفر، 1389).
بررسی دیدگاههای موجود در مطالعه آسیبهای اجتماعی رویکرد آسیبشناسی اجتماعی اولین رویکرد به مسائل اجتماعی تحت تاثیر نظریۀ تطورگرایی اجتماعی، آسیبشناسی اجتماعی نام دارد که دردهههای آخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم مطرح شد والبته دردهه شصت نیز تغییراتی کرد. افرادی مانند هربرت، سمیل اسمیت (تمثیل ارگانیک) و سزار لامبروزو ویلیلم فررو (مجرم مادرزاد) وکارل اموروزن کوئیست و غیره بودند(ارل رابینگتن و اینبرگ، 1390). در دیدگاه آسیب اجتماعی نظر بر این بود که فرایند جامعهپذیری در جامعه اشکال دارد و این امر موجب بروز مساله اجتماعی میشود. در واقع این دیدگاه به نوعی ارزشهای اجتماعی موجود وباز تولید آن را علت وقوع مساله اجتماعی میدانست(معیدفر، 1389). آسیبشناسان اجتماعی متقدم برخی افراد را ذاتاً معیوب میدانند و چنین فرض میکنندکه اقشار «معیوب، وابسته و بزهکار» اغلب مایلاند از راه تولید مثل درون گروهی نوع خود را حفظ کنند. آسیب- شناسان اجتماعی متاخر، مسائل اجتماعی محیط اجتماعی را به عنوان عامل مهم دخیل در آسیبشناسان اجتماعی دانستهاند درحالیکه آسیبشناسان متقدم تمایل داشتند بر ویژگیهای اخلاقی افراد تا کید کنند، آسیبشناسان اخیر مایل بودهاند بر ویژگیهای غیر اخلاقی جوامع انگشت بگذارند و مسائل را ناشی از نیروهای مربوط به جامعه، مانند فناوری وتراکم جمعیت بدانند.در رویکرد آسیبشناسی متقدم، ناملایمات اجتماعی هزینههای حفظ یک نظم اجتماعی مشروع را افزایش میدهند. البته این آسیبشناسان معتقد بودند که سرانجام سالمترینها باقی میمانند آسیبشناسان متاخرتر، در مقابل در مورد عیبهای اجتماعی حساسترند و چندان به پیشبینیها خوشبین نیستند. بدبینترین افراد این گروه آسیب اجتماعی را فراگیر، در حال انتشار و تهیکنندۀ کلیه افراد از ویژگی انسانی میدانند(رابینگتن و اینبرگ، 1390). دیدگاه کارکردگرایی ساختی بر اساس دیدگاه کارکردگرایی، جامعه سیستمی از بخشهای مرتبط است که هماهنگ با یکدیگر در جهت حفظ و تعادل و توازن اجتماعی کارمیکنند. از منظر این دیدگاه هر یک از نهادهای اجتماعی نقش مهمیدرجامعه ایفا میکنند و بر نهادهای دیگر تاثیر میگذارند.کارکردگرایان ساختی برای تعریف تاثیرات عناصر اجتماعی برجامعه اصلاحات کارکردی وکژکارکردی را به کار میبرند، اگر عناصر اجتماعی به ثبات جامعه کمک کند کارکردی و اگر آن را مختل کنند کژکارکردی هستند. از این دیدگاه، مسائل اجتماعی نتیجه نوعی بیماری درجامعه است. اگر بخشهایی از جامعهای ازجمله عناصرساختاری و فرهنگی درست عمل نکنند بیماری حاصل خواهد شد. بعنوان مثال جرم، خشونت، فقر و نابرابری از فروپاشی نهاد خانواده و بیکفایتی در نهادهای اقتصادی، آموزشی و سیاسی حاصل میشود(فتحی و دیگری،1391). رویکرد بیسازمان اجتماعی دورکیم مفهوم آنومی را برای اولین بار در کتاب تقسیم کار اجتماعی به کار برد. به اعتقاد او جامعه آنومیک یا بیسازمان جامعهای استکه مجموعهای ازهنجارها وارزشهای متضاد با یکدیگر درخود داشته و فاقد خطوط راهنمای روشن وپایداری برای مردم به منظور یادگیری و درونیکردن هنجارهاست. آنومی مرکزبحث نظریات اساسی دورکیم در تحلیل بینظمیهای اجتماعی، هرج و مرج، رفتارهای ضد اجتماعی و رفتار انحرافی است. به اعتقاد دورکیم جوامع انسانی ازماهیتی به طورنسبی ساده و غیر مرکب به جوامع پیچیده تبدیل شدهاند. همچنان که جوامع گسترش مییابند جمعیتها نیز متراکمتر گردیده و با پیشرفتهای اقتصادی و فناوری روابط اجتماعی نیز تغییر مییابد. در این موقعیت جامعه از طریق نظام وابستگی دو جانبه افراد با یکدیگر به لحاظ نظام مالی، شغلی و غیره به بقای خود ادامه میدهد.گسترش تقسیم کار موجب گذار جوامع اروپایی از یک مرحله سنتی، ساده، مکانیکی و فئودالی به مرحله مدرن، صنعتی، پیچیده و ارگانیکی شد. به اعتقاد دورکیم، گسترش تقسیمکار همواره به آسانی پدیدارنمیشود وهزینههای انسانی و مادی فروانی به دنبال داشت(همان). رویکرد تضاد ارزشی و رویکرد انتقادی طرفداران این نظریه تا حدی تبیینهای متفاوتی را درباره چرایی بروز موقعیت مورد بحث در جوامع جدید عنوان میکنند. این نظریه که ریشههای آن در افکار برخی جامعهشناسان کلاسیک نظیر کارل مارکس و رالف دارندروف وجود دارد، به طور کلی بر پیامدهای شخصی و اجتماعی تمرکز ثروت و قدرت دردست عدهای محدود تاکید میکند. نقطه عطف این نظریه آن است که گروههای ثروتمند و قدرتمند جامعه دارای علایق مشترک اقتصادی و سیاسیاند و بیشتر برگزیدگان قدرت، از قدرت سیاسی خود برای تدوین و اجرای معیارهای قانونی حامی منافع خود استفاده نموده و یا در واقع سوء استفاده میکنند. این امر به نوعی ایجاد تضاد میکند و شکاف طبقاتی را توسعه میبخشد و زمینه افزایش جرایم اجتماعی را فراهم میسازد. مارکس در کتاب «ایدلوژی آلمانی» چگونگی همبستگی بزهکاری با نظام سرمایه را بررسی میکند. مارکس در توصیف بزهکاری نشان میدهد که چگونه بزهکاری سبب پیدایش مجموعه قوانین جزایی، استادان حق جزا، دستگاههای دادگستری، پلیس و صدها حرفه و شغل تازه شده و تقسیم کار اجتماعی را گسترش دادهاند. بدینگونه مارکس جامعه بورژوا را به سخره میگیرد و چنان مینماید که طبقات بالا روزی خود را از طبقات بزهکار به دست میآورند(احمدی، 1383). رویکرد برچسبزنی دردهه شصت رویکرد دیگری نیزبه مساله اجتماعی به نام دیدگاه برچسبزنی مطرح شد. این رویکرد تفاوت مهمی با رویکردهای قبلی داشت و برخلاف آنها معتقد بود که مسله اجتماعی امری عینی نیست، بلکه امری ذهنی است. این ما هستیم که مساله اجتماعی را میسازیم و الا چیزی مستقل از ذهن ما به عنوان مساله اجتماعی وجود ندارد اما در تعلیل مساله اجتماعی مشکلی مشابه دیدگاههای قبلی دارد. در این دیدگاه مانند دو دیدگاه تضاد ارزشی و انتقادی، وجودگروههای دارای منافع متفاوت، علت طرح مساله اجتماعی است. این گروههای مسلط هستند که بازدن برچسب منحرف یا کجرو به گروههای زیر سلطه، مساله اجتماعی را تولید میکنند. بااین وصف این دیدگاه نیز علیرغم تفاوت دررویکرد به مساله اجتماعی در تعریف، اما در تبیین مساله دچار همان مشکل دیدگاههای قبلی است و به نظر میرسد تا زمانی که در جامعه تضاد منافع و قشربندی اجتماعی وجود داشته باشد مشکل بر چسب زدن و مساله اجتماعی قابل حل نباشد و هر زمان که گروهی بر گروههای دیگر حاکم میشود برچسب زدن نیز امری اجتنابناپذیر میشود. در واقع در این دیدگاه نیز نگاه به مساله اجتماعی یک نگاه ساختاری است و عاملان، نقش مهمی در بروز و حل آن ندارند(معیدفر، 1389). رویکرد برساختگرایی اجتماعی از دهه هشتاد رویکرد جدیدی به مساله اجتماعی مطرح شد تحت عنوان دیدگاه سازهگرایی اجتماعی (برساختگرایی اجتماعی) که هم در تعریف و هم در تبیین با رویکردهای قبلی تفاوت اساسی داشت. در این دید گاه نظر بر این است که مساله اجتماعی مستقل از ذهن ما عینیت ندارد، بلکه از سوی ما ساخته میشود. در این دیدگاه علت مساله اجتماعی نیز ارزشها، ساختارها و نظام روابط سیاسی، اجتماعی حاکم بر جامعه نیست بلکه اشتراک ذهنی میان عاملین اجتماعی و یا مدعیان یک مساله و مخاطبان آنها در تعیین مساله و مواجهه جدی با آن است. بنابراین نقش عاملین در این دیدگاه اصلی است و تبعاً طرح مساله صرفاً جنبه شناختی یا توجیهی ندارد، بلکه مساله از این رو طرح میشود که حل شود. این مطلب را در تعریف مساله از سوی این دیدگاه به خوبی میتوان دریافت(معیدفر، 1389). نگرشهای جامعهشناسی به کجروی بررسی و تفسیر رفتارهای کجروانه در ارتباط و نسبت با نیروهایی اجتماعی یا فرهنگی است که خارج از افراد قرار دارد؛ نیروهاییکه چون ازطبقات و ساختارهای اجتماعی نشئت میگیرد، بر گروههای وسیعی ازافراد اثرمیگذارد. بدینگونه ویژگی اساسی این نگرش به ناهنجاری وکجروی، التزام بهماهیت اجتماعی و فرافردی آن است، ناهنجاری وکجروی به منزله مفهومیمورد توجه قرارمیگیردکه متغیرهای موجود در تعریف آن، با مفهوم جامعه و ساختار و نهادهای فراگیر اجتماعی مرتبط است؛ مفهومیکه نه تنها آن را در قالبی محدود به فرد یاافرادی خاص مطالعهمیکند، بلکه فهم دقیق وصحیح آن درکنار فهم این ساختارها و نهادها و در قالب تحلیل کلان آن ممکن خواهد بود: الف) تعبیرهای ساختی: این نگرش، جامعه را نظامی متشکل از اجزای سازگار با یکدیگر میداند و اعتقاد دارد ضامن سازگاری میان این اجزا، وجود نوعی وفاق میان اعضای جامعه در زمینه ارزشهای مشترک است. دراین نگرش، هنجارها، نمودهای عملی و تفصیلی ارزشها و اهداف مبتنی بر آن به شمار میآید و کجروی و ناهنجاری نیز رفتار شکننده و نقض کننده آن هنجارهاست. ب) تعبیرهای خردهفرهنگی: محور اصلی دراین تعبیرها، متعارض قلمداد کردن هنجارها و ارزشهایی است که گروههای متفاوت قومی یا طبقاتی یا خرده فرهنگهای موجود در جامعه بدان پایبند هستند. از ماهیت این رفتارها، با تعبیرهایی نظیر رفتار منطبق با الگوهای فرهنگی یا واکنشهای جانشین در برابر هنجارها یاد میشود(صدیقسروستانی، 1383).
ملاکهای تشخیص ناهنجاری و کجروی کجروی و ناهنجاری اجتماعی، رفتاری است که به طریقی با انتظارهای مشترک اعضای جامعه سازگاری ندارد و بیشتر افراد آن را ناپسند و نادرست میدانند. اندیشمندان برای تشخیص ناهنجاریهای اجتماعی، ملاکهایی به شرح ذیل ذکر کردهاند: ملاک آماری یکی ازروشهای متداول برای تشخیص رفتار نابهنجار، روش توزیع فراوانی ویژگیهای متوسط است که انحراف ازآن، غیرعادی بودن را نشانمیدهد. دراین روش، یک حد متوسط وجود داردکه افراد بهنجار را شامل میشود. پس کسانیکه بیرون از این حد قراردارند، «نابهنجار» خواهند بود. هنجارها یا معیارهای اجتماعی، مواردی هستند که اکثریت افراد جامعه آن را پذیرفتهاند. پس یک رفتار تنها هنگامی رفتار «نابهنجار» نامیده میشود که نشاندهنده «ناهمنوایی» فرد با هنجارهای اجتماعی باشد. ملاک اجتماعی انسان موجودی اجتماعی استکه در قالب الگوهای فرهنگی واجتماعی زندگی میکند. همین قالبها و الگوها، معیار تشخیص این نکته هستند که رفتار فرد تا چه حد با هنجارها، سنتها و انتظارات جامعه مغایرت دارد و جامعه چگونه درباره او قضاوت میکند. بدین ترتیب، رفتاری که مورد قبول جامعه نباشد، «نابهنجار» تلقی میشود. ملاک فردی یکی ازملاکهای تشخیص رفتار «نابهنجار»، درجة ناراحتی واختلال مانند افسردگی، ترس، اظطراب و است که موجب آسیب رساندن به رفاه فرد و اجتماع میگردد(ستوده، 1384).
دستهبندی انحرافات و ناهنجاریها الف) نوعی همنوایی فردیکه سبب ناهنجاری میشود، ناشی ازعلل جسمانی ـ روانی است که امکان دارد بر اثر نارضایتی، ناهماهنگی و سرکشی، سبب پیدایش نگرشها و رفتارهای متخالف یا منظم (ضد قواعد رفتار و ارزشهای یک محیط خاص) شود. ب) نپذیرفتن یک نظم جا افتاده با رژیمیکه نامطلوب تلقی میشود، میتواند رفتارهای انحرافی را پدیدار سازد. دراین صورت، فرد منحرف، سلسلهمراتب پذیرفته ارزشی را طردمیکند، افعال دیگر را مطرح میسازد و میکوشد تا نظمیدیگر را که «برتر» میشناسد، اعمال کند. ج) انحرافات اجتماعیکه ماهیت جمعی و علت اجتماعی دارند. این انحرافات بدان دلیل رخ میدهدکه سازمان اجتماعی موجود به مسائل اجتماعی را نمیتواند حل کند. مثلاً جوانان، بیکاران یا کارگرانی وجود دارند که جامعه، حیات آنان را به رسمیت نمیشناسد. بنابراین، جایی جذب نمیشوند این گروهها، منزلت اجتماعی ندارند. در این حالت، در رفتار اجتماعی این گروهها تجلی مینماید(پیرو، 1380). مواد و روشها پژوهش حاضر را میتوان ازنظر هدف، پژوهشی کاربردی و ازنظر گردآوری دادههایک تحقیق میدانی و در کل یک تحقیق توصیفی- پیمایشی به حساب آورد(سرمد و همکاران، 1385). برای اندازهگیری متغیرهای تحقیق مستقل و وابسته تحقیق از پرسشنامه محققساخته استفاده شده است. باتوجه بهاینکه تحقیق حاضربه مطالعه روابطپرداخته شدهاست، جهت سنجشرابطه بین متغیرهای مستقل ووابسته، باتوجه به فاصلهایبودن مقیاس اندازهگیری متغیرها، آزمون همبستگی پیرسون وضریب همبستگی تفکیکی مورد استفاده قرار گرفت. برای تحلیل روابط و تفاوتهای بین متغیرهای کمیاز تحلیلهای دومتغیره مانند آزمون t و آنالیز واریانس یکطرفه برای بررسی تفاوت میانگینها، ضریب همبستگی پیرسون استفادهشد. برای سنجش پایایی ابزار اندازهگیری ازآزمون آلفای کرونباخ پس ازاجرای آزمون مقدماتی بر روی 30 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز استفاده گردید که میزان پایایی ابزار اندازهگیری در حد قابل قبول (8/0) برآورد گردید.
یافتهها نتایج جدول (1) نشان میدهد که 5/55 درصد دانشجویان شرکت کننده در این پژوهش مرد و 5/45 درصد آنها زن بودند. میتوان نتیجه گرفت ترکیب جنسی دانشجویان متناسب با جامعه آماری بود و از نظر محل سکونت، 5/95 دانشجویان در شهر و 5/4 درصد آنها در روستا زندگی میکردند. 8/78 درصد دانشجویان بیکار بودندکه 8/76 درصد دانشجویان در رده سنی 21 الی 30 سال قرار داشتند. براین اساس میتوان گفت که اکثر افراد مورد مطالعه در رده سنی جوان قرار داشتند. 8/36 درصد پدران دانشجویان و 3/17 درصد مادران دانشجویان دارای سطح تحصیلات دانشگاهی بودند. 89 درصد پاسخگویان از تلویزیون، 5/55 درصد از ماهواره، 92 درصد از اینترنت و 8/68 درصد از روزنامه، مجله وکتاب استفاده میکردند. همچنین نتایج جدول نشان میدهد که فقط 3 درصد دانشجویان در انجمنهای غیردولتی (NGO)، 5/27 درصد عضو بسیج و 2/2 درصد در احزاب سیاسی عضو بودند. میتوان نتیجه گرفت که به خاطر گستردگی فعالیت بسیج بیشتر دانشجویان در بسیج عضو بودند. میزان سرمایه اجتماعی 5/20 درصد دانشجویان دانشگاه آزاداسلامی واحد تبریز درحد خیلیکم، 5/62 درصد در حد کم، 17 درصد در حد زیاد بود. میزان اعتماد اجتماعی 5/24 درصد دانشجویان در حد نسبتاً کم، 8/11 درصد در حد خیلی کم، 2/4 درصد نسبتاً زیاد و 4 درصد در حد خیلی زیاد به مردم و دوستانشان اعتماد داشتند. ازشاخصهای دیگریکه درخصوص سرمایه اجتماعی موردسنجش قرارگرفت سطحاعتماد دانشجویان به اقوام و آشنایان بود، نتایج نشان داد 56 درصد افراد تحت مطالعه در این پژوهش اعتمادی در سطح (خیلی کم، کم و نسبتا کم) داشتند.اکثردانشجویان موافق شناخت قبلی افراد ازقبل اعتماد به آنها بودند. مشارکت در مراسمات مذهبی، ملی و گروهی از شاخصهای دیگر سرمایه اجتماعی بود که مورد سنجش قرار گرفت، نتایج نشان داد اکثر دانشجویان موافق شرکت در مراسمات مذهبی بودند ولی درصد کمی از آنها در هئیتهای مذهبی و راهپیمائیها شرکت گسترده داشتند. در مقابل اکثر دانشجویان دانشگاه آزاد واحد تبریز علاقه خیلی زیادی به شرکت در کارهای گروهی بودند.
بررسی شاخصهای سرمایه فرهنگی - تماشایتلویزیون: نتایج نشان میدهدبیش از 50 درصد دانشجویان شهری و روستایی تحت مطالعه در این پژوهش در سطح نسبتا زیاد، زیاد و خیلی زیاد تلویزیون تماشا میکردند. - استفاده از سینما وتئاتر: یافتههای تحقیق نشان میدهدکه 76 درصد پسخ دهندگان در سطح خیلی کم و کم از سینما و تئاتر استفاده میکردند. - گوش دادن به موسیقی کلاسیک و غیرکلاسیک: نتاج حاکی از آن است که بیش از 50 درصد دانشجویان در سطح زیاد و خیلی زیاد به موسیقی کلاسیک و غیر کلایسک گوش میدادند. شرکت در کنسرتهای موسیقی: نتایج به دست آمده نشان داد که بیش از 66 درصد دانشجویان شرکت کننده در پژوهش در سطح خیلی کم و کم در کنسرتهای موسیقی شرکت میکردند. - شرکت در کلاسهای آموزش زبان خارجه: نتایج حاکی از آن است که 3/10 درصد دانشجویان دانشگاه آزاد موردمطالعه درسطح زیاد و 3/8 درصد درسطح خیلی زیاد درکلاسهای آموزش زبان خارجی شرکت میکردند. - مطالعه روزنامه، مجله وکتاب: نتایج به دست آمده نشان میدهدکه 5/23 درصد دانشجویان شهری و روستایی شرکتکننده دراین پژوهش درسطح خیلی کم و 5/4 درصد در سطح خیلی زیاد روزنامه، مجله و کتاب مطالعه میکردند. - استفاده ازکتابخانه: نتایج نشان داد 5/16 درصد در سطح نسبتا زیاد، 7 درصد زیاد و 2/5 درصد در سطح خیلی زیاد از کتابخانه استفاده میکردند. - استفاده از موزه و نمایشگاههای فرهنگی و هنری: نتایج نشان داد که 12 درصد پاسخ دهندگان در سطح نسبتاً زیاد، 2/6 درصد زیاد و 5/4 درصد درسطح خیلی زیاد ازموزه و نمایشگاههای فرهنگی وهنری استفاده میکردند. - بررسی نگرش دانشجویان در خصوص تفاوت مسایل، معضلات و مشکلات اجتماعی شهری و روستایی که نتایج جدول (1) نشان میدهد که حدود 41 درصد از دانشجویان در سطح خیلی زیاد و زیاد معتقد به متفاوت بودن و حدود 17 درصد نیز معتقد به تفاوت خیلیکم و کم مسایل و مشکلات اجتماعی شهری و روستاییمیباشند. بنابراین میتوان نتیجهگیریکردکه ازدیدگاه دانشجویان، مسایل ومشکلات اجتماعی جامعه شهری تا حدود زیادی با مسایل و مشکلات اجتماعی روستایی متفاوت است. جدول شماره (1): توزیع درصد نگرش دانشجویان در خصوص میزان تفاوت در مسایل، مشکلات و معضلات جامعه شهری و روستایی
آزمون فرضیهها - بین تحصیلات والدین و میزان تفاوت در نگرش جوانان شهری و روستایی نسبت به مسایل و آسیبهای اجتماعی رابطه وجود دارد. برای آزمون این فرضیه ازضریب همبستگی تفکیکی استفاده شد. باتوجه بهنتایج بدست آمده ازاجرای آزمونهمبستگی تفکیکی درخصوص ارتباط تحصیلات پدر بامیزان تفاوتنگرشجوانان شهری وروستایی نسبت به مسایل و آسیبهای اجتماعی با متغیر کنترل محل سکونت میتوان نتیجه گرفت (118/0=r و 02/0=p) بین تحصیلات پدر ونگرش جوانان نسبت به تفاوت مسایل و آسیبهای اجتماعی رابطه مثبت و معنیدار وجود دارد. نتایج آزمون همبستگی تفکیکی بین تحصیلات مادر با میزان تفاوت نگرش جوانان نسبت به مسایل و آسیبهای اجتماعی (139/0=r و 006/0=p) نشان داد که بین تحصیلات مادر و میزان تفاوت نگرش جوانان شهری و روستایی نسبت به مسایل و آسیبهای اجتماعی رابطه مثبت و معنیدار وجود دارد.
جدول شماره (2):آزمون همبستگی تفکیکی بررسی رابطه بین تحصیلات والدین و
- بین پایگاه اجتماعی- اقتصادی جوانان بامیزان تفاوت در نگرش آنان نسبت به مسایل، مشکلات و آسیبهای اجتماعی جامعه شهری و روستایی رابطه وجود دارد. نتایج آزمون پیرسون ارائه شده در جدول (3) نشان میدهدکه فقط بین سطح درآمد جوانان و نگرش آنان نسبت به مسایل وآسیبهای اجتماعی شهری و روستایی تفاوت معنیدار وجود داشت ولی بین سطح تحصیلات، سطح پسانداز، سطح قیمت مسکن و خودرو و میزان تفاوت در نگرش جوانان شهری و روستایی نسبت به مسایل، مشکلات و معظلات شهری و روستایی رابطه معنا داری وجود ندارد.
جدول شماره (3):آزمون همبستگی پیرسون بررسی رابطه بین ابعاد پایگاه اجتماعی- اقتصادی
- بین سرمایه اجتماعی جوانان شهری و روستایی با میزان تفاوت در نگرش آنان نسبت به مسایل و آسیبهای اجتماعی شهری و روستایی رابطه وجود دارد. نتایج آزمون ضریب همبستگی ارائه شده در جدول (4) نشان میدهد که بین سرمایه اجتماعی جوانان شهری و روستایی با میزان تفاوت در نگرش آنان نسبت به مسایل و آسیبهای اجتماعی در سطح یک درصد رابطه معنیدار وجود دارد. جدول شماره (4):آزمون همبستگی پیرسون بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و
- میزان تعلق گروهی بین جوانان شهری و روستایی تفاوت معنیدار وجود دارد. نتایجنشان میدهدمیانگین تعلقگروهی جوانان شهری 492/14 و دربین روستائیان 055/14 میباشد. یافتههای به دست آمده همچنین حاکی از آن است که آماره t برابر 448/0 و سطح معنیداری آزمون 655/0 میباشد که بیانگر عدم وجود تفاوت معنیدار بین جوانان شهری و روستایی است.
جدول شماره (5):آزمون t برای بررسی تفاوت بین جوانان شهری و روستایی از نظر میزان تعلق گروهی
- بین میزان تعلق گروهی جوانان شهری و روستایی بامیزان تفاوت درنگرش آنان نسبت به مسایل و آسیبهای اجتماعی رابطه وجود دارد. نتایج آزمون ضریب همبستگی نشان دادکه بین میزان تعلق گروهیجوانان شهری و روستایی با میزان تفاوت در نگرش آنان نسبت به مسایل و آسیبهای اجتماعی در سطح یک درصد ( و ) رابطه معنیدار وجود دارد.
جدول شماره (6):آزمون همبستگی پیرسون برای بررسی رابطه میزان تعلق گروهی
- بین میزان استفاده ازرسانههای جمعی توسط جوانان شهری و روستایی با میزان نگرش آنان نسبت به مسایل و آسیبهای اجتماعی رابطه وجود دارد. نتایج مندرج در جدول (7) نشان میدهدکه رابطه معنیداری بین میزان استفاده از رسانههای جمعی و میزان تفاوت در نگرش جوانان شهری و روستایی تفاوت معنیدار وجود نداشت.
جدول شماره (7):آزمون همبستگی پیرسون برای بررسی رابطه میزان استفاده از
- بین گروههای مختلف سنی جوانان بامیزان تفاوت در نگرش جوانان نسبت به مسایل و آسیبهای اجتماعی شهری و روستایی تفاوت معنیدار وجود دارد. میانگین نمره خام میزان تفاوت در نگرش در رده سنی تا 20 سال برابر 14/30 و رده سنی 30-21 سال برابر 41/29، بینگروه سنی 40-41 برابر 91/32 و دربین رده سنی 41 سال به بالا 5/32 بود. نتایج آزمون میانگینها نشان دادکه تفاوت معنیداریبینگروههای سنی ومیزان نگرشجوانان نسبتبه مسایل، مشکلات و معضلات اجتماعی شهری و روستایی وجود نداشت.
جدول شماره (8):نتایج آزمون F برای مقایسه میانگینهای گروههای مختلف سنی
- بین بعد خانوار جوانان با میزان تفاوت در نگرش آنان نسبت به مسایل و آسیبهای اجتماعی جامعه شهری و روستایی رابطه وجود دارد. نتایج آزمون ضریب همبستگی در جدول (9) ارائه شده نشان داد که بین خانواده جوانان شهری و روستایی ( و ) با میزان تفاوت در نگرش آنان نسبت به مسایل و آسیبهای اجتماعی رابطه معنیدار وجود ندارد.
جدول شماره (9):آزمون همبستگی پیرسون برای بررسی رابطه بین
نتیجهگیری یافتههای پژوهش نشان دادکه مهمترین شاخص سرمایه اجتماعی ازنظردانشجویان شهری وروستایی شناخت افراد قبل از اعتماد به آنها بود و امکانات فرهنگی ارزان قیمت بیشتر مورد استفاده جوانان قرار میگرفت. براساس رتبهبندی فریدمن بیشترین تفاوت در نگرش دانشجویان شهری و روستایی نسبت به مسایل، مشکلات و آسیبهای اجتماعی شهری و روستایی مربوط به آیتمهایی ازقبیل طلاق و بزهکاری بارتبه 18/7، حل مشکلات ومسایل جامعه شهری و روستایی توسط دولت بارتبه 85/6، تفاوت در مسایل ومشکلات اجتماعی جامعهشهری باجامعه روستایی بارتبه 79/6، مسایل ومشکلات اجتماعیجامعه شهری از اهمیت بالاتری نسبت به جامعه روستایی برخوردار میباشند با رتبه 29/6، برخی آسیبها و مسائل اجتماعی (مثل کلاهبرداری) را مختص افراد وجوامع شهری وبرخی را (مثل درگیریهای قومی و طایفهای) مختص افراد وجوامع روستایی دانسته و آنها را ازهم تفکیک کرد بارتبه 19/5، تاچه حد فکرمیکنید ریشه بسیاری ازمشکلات و مسایل جامعه روستایی در معضلات و مسائل جامعه شهری نهفته است بارتبه 69/4، افرادی که منشا روستایی داشته ولی در شهرها ساکن هستند، تاچه حد در نحوۀ برخورد با آسیبها و مسائل و مشکلات اجتماعی جامعه شهری، از دیدگاه مشابه افراد شهری برخوردارهستند با رتبه 61/4، تاچه حد معتقدید بین دیدگاه افراد شهری با دیدگاه افراد روستایی ازنظر نحوۀ برخورد با آسیبها و مسائل اجتماعی جامعه شهری، وحدت نظر وجود دارد با رتبه 53/4، چه حد معتقدید مسائل و مشکلات جامعه شهری و روستایی ازیک منبع و ریشه سرچشمه گرفتهاند و نباید در علت یابی این مسائل اجتماعی، آنها را ازیکدیگر تفکیک کرد بارتبه 46/4 و تا چه حد فکرمیکنید ریشه بسیاری از مشکلات و مسایل جامعه شهری، در مسایل جامعه روستایی نهفته است با رتبه 41/4 بود. نتایج آزمون فرضیهها نشان داد بینتحصیلات والدین دانشجویان، سرمایه اجتماعی، سرمایه فرهنگی و تعلق گروهی و میزان تفاوت در نگرش دانشجویان شهری و روستایی نسبت به مسایل، مشکلات و آسیبهای اجتماعی رابطه معنیدار وجود داشت ولی بین پایگاه اجتماعی- اقتصادی، بعدخانوار و جنسیت دانشجویان شهری و روستایی نسبت به مسایل، مشکلات و آسیبهای اجتماعی شهری و روستایی رابطه معنیدار وجود نداشت.
منابع احمدی، ه. (1383). تجزیه و تحلیل عوامل موثر بر تمایل مهاجران غیررسمی به رفتارهای مجرمانه (مطالعه مورد: شهر شیراز). دانشگاه شیراز، مرکز انسانشناسی. بیرو ، آ. (1380). فرهنگ علوم اجتماعی. ترجمه: ب، ساروخانی. تهران: موسسه کیهان. رفیعپور، ف. (1378). کند و کاوها و پنداشتهها: مقدمهای بر روشهای شناخت جامعه و تحقیقات اجتماعی. تهران: انتشارات شرکت سهامی انتشار. ساروخانی، ب. (1370). دایرهالمعارف علوم اجتماعی. تهران: موسسه کیهان. ستوده، ه. (1384). جامعهشناسی مسائل اجتماعی ایران. تهران: نشر ندای آریان. سرمد، ز؛ و دیگران. (1385). روشهای تحقیق در علوم رفتاری. چاپ یازدهم. تهران: موسسه آگاه. صدیقسروستانی، ر. (1385). آسیبشناسی اجتماعی: جامعهشناسی انحرافات اجتماعی. تهران: انتشارات سمت. عباسیورکی، ا. (1387). شناسایی و تحلیل فضایی کانونهای جرمخیز شهر قزوین با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی. پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشکده علوم انسانی. دانشگاه زنجان. عبدالهی، م. (1389). بررسی مسائل اجتماعی ایران. تهران: انتشارات دانشگاه پیام نور. فرانزوی، ا. (1381). روانشناسی اجتماعی. ترجمه: م، فیروزبخت و دیگری. تهران: انتشارات خدمات فرهنگ رسا. فتحی، س؛ و دیگری. (1391). تحلیلی بر آسیبهای اجتماعی جوانان طی سالهای 87- 1378 و عوامل موثر بر آن. فصلنامه مطالعات جامعهشناختی جوانان. سال سوم، شماره هشتم، صفحه 144-121. قهاری، ح. (1382). بررسی آسیبهای اجتماعی در ایران. تهران: معاونت پژوهشی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی. قهرکی، ش؛ و دیگری. (1389). بررسی نگرش دانشجویان دانشگاههای آزاد اسلامی منطقه 4 کشور نسبت به یادگیری زبان انگلیسی. مجله برنامهریزی درسی و پژوهش در علوم تربیتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان. اصفهان، شماره 27، ص 26-1. معیدفر، س. (1389). مسائل اجتماعی ایران (جامعهشناسی اقشار و گروههای آسیبپذیر). تهران: نشر علم. کریمی، ی. (1378). روانشناسی اجتماعی، تهران: نشر ارسباران. Fazio, R. H. & Petty, R. E. (Eds). (2007). Attitudes: Their structure, functionand consequences. Psychology Press. Kachru, Y. & Smith, L.E. (2008). Cultures, contexts and world Englishes. New York: Routledge. Lambert, W.E. (1967). A social psychology of bilingualism. Journal of Social Issues, 23, 91-109. McKenzie, R.M. (2010). The study of language attitudes. Educational Linguistics, Vol 10: The social psychology of English as a global language (pp.19-39). New York. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
احمدی، ه. (1383). تجزیه و تحلیل عوامل موثر بر تمایل مهاجران غیررسمی به رفتارهای مجرمانه (مطالعه مورد: شهر شیراز). دانشگاه شیراز، مرکز انسانشناسی. بیرو ، آ. (1380). فرهنگ علوم اجتماعی. ترجمه: ب، ساروخانی. تهران: موسسه کیهان. رفیعپور، ف. (1378). کند و کاوها و پنداشتهها: مقدمهای بر روشهای شناخت جامعه و تحقیقات اجتماعی. تهران: انتشارات شرکت سهامی انتشار. ساروخانی، ب. (1370). دایرهالمعارف علوم اجتماعی. تهران: موسسه کیهان. ستوده، ه. (1384). جامعهشناسی مسائل اجتماعی ایران. تهران: نشر ندای آریان. سرمد، ز؛ و دیگران. (1385). روشهای تحقیق در علوم رفتاری. چاپ یازدهم. تهران: موسسه آگاه. صدیقسروستانی، ر. (1385). آسیبشناسی اجتماعی: جامعهشناسی انحرافات اجتماعی. تهران: انتشارات سمت. عباسیورکی، ا. (1387). شناسایی و تحلیل فضایی کانونهای جرمخیز شهر قزوین با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی. پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشکده علوم انسانی. دانشگاه زنجان. عبدالهی، م. (1389). بررسی مسائل اجتماعی ایران. تهران: انتشارات دانشگاه پیام نور. فرانزوی، ا. (1381). روانشناسی اجتماعی. ترجمه: م، فیروزبخت و دیگری. تهران: انتشارات خدمات فرهنگ رسا. فتحی، س؛ و دیگری. (1391). تحلیلی بر آسیبهای اجتماعی جوانان طی سالهای 87- 1378 و عوامل موثر بر آن. فصلنامه مطالعات جامعهشناختی جوانان. سال سوم، شماره هشتم، صفحه 144-121. قهاری، ح. (1382). بررسی آسیبهای اجتماعی در ایران. تهران: معاونت پژوهشی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی. قهرکی، ش؛ و دیگری. (1389). بررسی نگرش دانشجویان دانشگاههای آزاد اسلامی منطقه 4 کشور نسبت به یادگیری زبان انگلیسی. مجله برنامهریزی درسی و پژوهش در علوم تربیتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان. اصفهان، شماره 27، ص 26-1. معیدفر، س. (1389). مسائل اجتماعی ایران (جامعهشناسی اقشار و گروههای آسیبپذیر). تهران: نشر علم. کریمی، ی. (1378). روانشناسی اجتماعی، تهران: نشر ارسباران. Fazio, R. H. & Petty, R. E. (Eds). (2007). Attitudes: Their structure, functionand consequences. Psychology Press.
Kachru, Y. & Smith, L.E. (2008). Cultures, contexts and world Englishes. New York: Routledge.
Lambert, W.E. (1967). A social psychology of bilingualism. Journal of Social Issues, 23, 91-109.
McKenzie, R.M. (2010). The study of language attitudes. Educational Linguistics, Vol 10: The social psychology of English as a global language (pp.19-39). New Yor | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 1,385 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 635 |