تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 10,005 |
تعداد مقالات | 83,623 |
تعداد مشاهده مقاله | 78,416,566 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 55,445,089 |
بررسی میزان گرایش روستائیان به کشاورزی مکانیزه و عوامل موثر برآن در شهرستان طارم | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مطالعات جامعه شناسی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 4، دوره 4، شماره 10، اردیبهشت 1390، صفحه 63-78 اصل مقاله (583.36 K) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: علمی پژوهشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
جعفر ابراهیمی1؛ مجید محمدی2 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد خلخال؛ گروه علوم اجتماعی، خلخال- ایران. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2دانشجوی دکتری جامعهشناسی اقتصادی و توسعه، مدرس دانشگاه پیام نور طارم- ایران (نویسنده مسئول). | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
بخش کشاورزی در تحکیم پایههای اقتصادی کشورهای رو به رشد و درحال گذار نقشی اساسی ایفا میکند و نقش کشاورزی مکانیزه و گرایش به فعالیتهای خدماتی آن در برنامهریزی و هدایت کشاورزان در تولید محصولات استراتژیک بسیار مفید و در خور توجه است. در این راستا تحقیق حاضر تحت عنوان «بررسی میزان گرایش روستائیان به کشاورزی مکانیزه و عوامل موثر بر آن در شهرستان طارم»، به اجرا درآمده است. جامعه آماری درتحقیق حاضر عبارتست از روستاییان شهرستان طارم که شغل اکثریت آنها کشاورزی است. و ازبین روستاهای شهرستان که بیش از 100 روستا میباشد (10 روستا دربخش مرکزی و 10 روستا در بخش چورزق) تعداد 20 روستا و از این 20 روستا (جامعه آماری 11000 نفر)، با توجه به اینکه اسامی روستاهای مورد بررسی را برحسب جدول داشتیم و قادربه مصاحبه باکل افراد جامعه نبودیم تعداد 362 نفر به روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدهاند. روش مورد استفاده در این تحقیق پیمایشی و ابزار مورد استفاده در این تحقیق پرسشنامهکه میزان پایایی آن براساس آلفای کرونباخ مقدار 72/. برآورد شدهکه جمعاً دارای 62 سئوال میباشد. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از نرم افزار spss و با استفاده از آمارهای توصیفی و آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره انجام گرفته است. بر اساس یافتههای تحقیق میتوان چنین نتیجه گرفت که از بین عوامل فردی (سن، جنسیت، تحصیلات، بعد خانوار، وضعیت تاهل، مقدار زمین) تنها (تحصیلات ) با متغیر وابسته (گرایش به کشاورزی مکانیزه) رابطه معنادار دارد. و همچنین بین عوامل مستقل (میزان آگاهی کشاورزان، میزان رضایت ازسازمان جهاد کشاورزی) با متغیروابسته (گرایش بهکشاورزی مکانیزه) رابطه معناداری وجود دارد و فرضیههای موردنظر در این مورد تأییدمیشود و درخصوص نتیجهگیری کلی اینکه اکثریت حجم نمونه تحقیق دارای گرایش به کشاورزی مکانیزه بالایی میباشند. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مکانیزاسیون؛ علوم اجتماعی؛ کشاورزی؛ شهرستان طارم | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
بررسی میزان گرایش روستائیان به کشاورزی مکانیزه و جعفرابراهیمی1 مجید محمدی2
تاریخ دریافت مقاله:20/3/1392 تاریخ پذیرش نهایی مقاله:31/10/1392 چکیده بخش کشاورزی در تحکیم پایههای اقتصادی کشورهای رو به رشد و درحال گذار نقشی اساسی ایفا میکند و نقش کشاورزی مکانیزه و گرایش به فعالیتهای خدماتی آن در برنامهریزی و هدایت کشاورزان در تولید محصولات استراتژیک بسیار مفید و در خور توجه است. در این راستا تحقیق حاضر تحت عنوان «بررسی میزان گرایش روستائیان به کشاورزی مکانیزه و عوامل موثر بر آن در شهرستان طارم»، به اجرا درآمده است. جامعه آماری درتحقیق حاضر عبارتست از روستاییان شهرستان طارم که شغل اکثریت آنها کشاورزی است. و ازبین روستاهای شهرستان که بیش از 100 روستا میباشد (10 روستا دربخش مرکزی و 10 روستا در بخش چورزق) تعداد 20 روستا و از این 20 روستا (جامعه آماری 11000 نفر)، با توجه به اینکه اسامی روستاهای مورد بررسی را برحسب جدول داشتیم و قادربه مصاحبه باکل افراد جامعه نبودیم تعداد 362 نفر به روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدهاند. روش مورد استفاده در این تحقیق پیمایشی و ابزار مورد استفاده در این تحقیق پرسشنامهکه میزان پایایی آن براساس آلفای کرونباخ مقدار 72/. برآورد شدهکه جمعاً دارای 62 سئوال میباشد. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از نرم افزار spss و با استفاده از آمارهای توصیفی و آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره انجام گرفته است. بر اساس یافتههای تحقیق میتوان چنین نتیجه گرفت که از بین عوامل فردی (سن، جنسیت، تحصیلات، بعد خانوار، وضعیت تاهل، مقدار زمین) تنها (تحصیلات ) با متغیر وابسته (گرایش به کشاورزی مکانیزه) رابطه معنادار دارد. و همچنین بین عوامل مستقل (میزان آگاهی کشاورزان، میزان رضایت ازسازمان جهاد کشاورزی) با متغیروابسته (گرایش بهکشاورزی مکانیزه) رابطه معناداری وجود دارد و فرضیههای موردنظر در این مورد تأییدمیشود و درخصوص نتیجهگیری کلی اینکه اکثریت حجم نمونه تحقیق دارای گرایش به کشاورزی مکانیزه بالایی میباشند. واژگان کلیدی: مکانیزاسیون، علوم اجتماعی، کشاورزی، شهرستان طارم.
مقدمه از سالهای گذشته بخصوص پس از انقلاب اسلامی ایران مسئله توسعه روستایی و عناصر مربوط به آن همواره مورد بحث و بررسی قرار گرفته و اینکه چگونه میتوان به توسعه مناطق روستایی به شیوهای مطلوب ومناسب دست یافت همواره از دغدغههای دستاندرکاران ومحققان میباشد. نکتهایکه در اظهار نظرهای چندساله پس ازانقلاب به چشممیخورد، نقش تکنولوژی ونوسازی درتوسعه روستایی استکه انتقال آن به روستا و روستاییان مورد سئوال وتردید قرارگرفته است. تجربه توسعهگرایی وبرنامهریزیهای عمرانی پنجاه سال گذشته نشان میدهدکه برنامههای توسعه روستایی به رغم انجام پارهای اقدامات ضروری توفیق مهمی درحل مسایلجامعه روستاییکشورنداشته است(ملکمحمدی، 1383: 4). کشاورزی مکانیزه درجوامع درحال توسعه یکی ازمهمترین منابع اقتصادی و مؤثر بر زندگی اجتماعی افراد است. از طرفی با توجه به پیامدهای رشد جمعیت شهرنشین و پیشبینی افزایش نیاز به محصولات کشاورزی، اهمیت ترویج و آموزش کشاورزی مکانیزه دو چندان میگردد، زیرا پسندیده آنستکه در راستای توسعه پایدار، هم رشد کشاورزی و نیاز غذایی جمعیت تأمین گردد و هم پایداری درازمدت فعالیتها و قابلیتهای اراضی حفظ شود. هنوز هم در بسیاری از کشورها، بخش اعظم تولید کشاورزی در مناطق روستایی صورت میگیرد. معاش حدود 3/1 میلیارد نفر ازجمعیت فقیرجهانکه سه چهارم آنها در مناطق روستایی زندگی میکنند به طورمستقیم یا غیرمستقیم به کشاورزی وابسته هستند وحدود 80 کشور در حال توسعه با درآمد کم، ازکمبود مواد غذایی مزمن رنج میبرند و قریب به 800 میلیون نفر درگرسنگی بسر میبرند. با این وجود برآورد شده است که تا سال 2025 جمعیت جهان به 8 میلیارد نفر خواهد رسید و نیازهای غذایی آنها نیز دو برابر میشود از طرفی افزایش درآمد خانوادههای فقیر و کم درآمد وابسته به افزایش بهرهوری در این بخش میباشد(پورافکاری، 1388: 83). همانطوریکه اشاره شد با توجه به اهمیتی که موضوع توسعه کشاورزی در جوامع مختلف دارد، باید در راستای توسعه این بخش از تولید اقدامات لازم را انجام داد. با توجه به اینکه استقبال روستائیان از ابزارآلات نوین در کشت سبب توسعه این بخش از صنعت و در نتیجه کاهش بیکاری میشود، بنابراین بایسته است تا بابرنامهریزیهای لازم، روستائیان را به استفاده از کشاورزی مکانیزه ترغیب نمود. پژوهش حاضر نیز دراین راستا طرح شده و درصدد پاسخگویی به این سوال است که گرایش روستائیان شهرستان طارم به کشاورزی مکانیزه چقدر است؟ و چه عواملی سبب میشود تا روستائیان شهرستان طارم به کشاورزی مکانیزه روی بیاورند؟ لذا در پژوهش حاضر به بررسی میزان گرایش روستائیان به کشاورزی مکانیزه پرداخته شده و تلاش شده است تا با نگاهی جامعنگر، ضمن شناسایی عوامل موثر در این گرایش، اقدام نموده و باب جدیدی در خصوص این امر گشوده شود. با توجه به اینکه هرتحقیقی باید دارای پشتوانه تئوریکی قوی باشد و فرضیههای تحقیق از بطن تئوریها بیرون آمده باشد، در این تحقیق نیز با توجه به چارچوب تئوریکی ارائه شده، سعی میشود که به بررسی میزان گرایش روستاییان به کشاورزی مکانیزه در شهرستان طارم پرداخته شود. بر اساس مشهورترین و مهمترین تئوری در زمینه گرایش؛ فیشباین و آیزن ارائه کردهاند، آنها در پی یافتن یک تئوری برای تبیین رفتار به نقش گرایش اشاره میکنند: به نظر آنها رفتار در پی زنجیرهای از عوامل به وجود میآید. حلقه ماقبل بروز رفتار «قصد و نیت» به انجام یک رفتار است. به وجود آمدن «قصد و نیت» به نوبه خود تابع دو متغیر دیگر است: 1. گرایش به سوی آن رفتار 2. هنجار ذهنی (گرایش به سوی آن رفتار) یک متغیر فردی و شخصی است که طی آن فرد انجام یک رفتار (یا یک پدیده) را از نظر خودش ارزیابی میکند که آیا خوب یا بد است. (هنجار ذهنی) منعکس کننده نفوذ و فشار اجتماعی است که شخص آن را برای انجام یک کاری (رفتاری) احساس و ادراک میکند(رفیعپور، 1372: 6). گرایش برای توصیف سه بعد رفتاری توسط دانشمندان به کار گرفته شده، و نسبت به این ابعاد کاربردی نیز فضای مفهومی آن ترسیم شده است: بعد آمادگی جسمانی: بدن برای پذیرش محرکهای بیرونی و تبدیل آن به عمل مثلاً وقتی که در مسابقات دو و میدانی داور تیر میکند یا وقتی نیازهای اولیه جسمی فرد برطرف میگردد فرد به نیازهای پیرامونی دیگر توجه نشان میدهد. بعد فکری و آگاهی: یعنی انسان در ذهن خودش میداند یک چیز به چه علت خوب است یا بد. بعد احساسییعنی انسان بر اساس احساس (و نه اساس تفکر و حسابگری) قضاوتها و یا عکسالعملهای ارزیابی کننده نسبت به پدیدههای اطراف، ازخود نشان میدهد(همان). برخی معتقدند اساساً گرایشها همچون سایر اشکال رفتار جتماعی سرچشمه گرفته از استنباطها و اعتقادات و باورهای فرهنگی و اجتماعی افراد به لحاظ منطقی هستند. نیهف معتقد است رفتار فرهنگی وجود ندارد که مردم آن بوم، در پشتیبانی از آن رفتارها اعتقاداتی نداشته باشند(صارمی، 1375: 172). هوی و میسکل بر مبنای این دیدگاه، نظریات رضایت را به سه دسته کردهاند که عبارتند از: نظریه اختلاف: براساس این نظریه اگر نیازهایی که فرد را برای کاری بر میانگیزند کاملاً به وسیله عوامل برانگیزنده یا مشوقهای سازمانی ارضاء شوند و اختلافی بین آنها وجود نداشته باشد، رضایت در حد بالایی خواهد شد. درحالی که نیازهای فرد بیش از پاداشهایی باشدکه از فعالیت خود دریافت میکند و اختلاف بین نیاز و پاداش باشد این امر منجر به نارضایتی میشود، ولی اگر پاداشها بیش از نیازها باشد. اختلاف موجب رضایت نیست یافتههای هوی و میسکل (1982) از نظریه اختلاف در وضعیت آموزشی حمایت میکند. نظریه محرومیت: این نظریه مبتنی بر این است که هرچه محرومیت یا کمبود یک نیاز بیشتر باشد اهمیت، شدت و آرزومندی خواستن آن بیشتر میشود. کمبود معمولاً به عنوان اختلاف میان آنچه که انتظار میرود و آنچه که به دست میآید سنجیده میشود. تائید این نظریه از دو بررسی به دست آمده است. درنظریه محرومیت، غلبه تا اندازهای باتوجه به نیاز خود شکوفایی و خود مختاری پشتیبانی میشود. ولی نتایج به دست آمده این نظریه را، در ارتباط با نیازهای ایمنی، اجتماعی و احترام تقویت نمیکند. نظریه روابط عمومی: رضایت را برحسب ترکیبی ازمتغیرهایی مانند فعالیت، شخصیت و انگیزش میدانند. در این نظریه رضایت با تمام متغیرهای مدل سیستمهای اجتماعی همبستگی دارد(هوی و میسکل، تدی گور برمبنای این تئوری، هرچه ارزشهای اقتصادی و مادی در یک جامعه بیشتر گسترش یابند احساس محرومیت نسبی بیشتر میشود. هرچه امکانات پیشرفت و ارتقای افراد و گروههای مرجع دیگر (گروههای مورد مقایسه) بیشتر باشد، انتظارات آنها بیشتر شده و اگر فرد احساس کندکه خودش آن امکانات را ندارد احساس محرومیت نسبی دروی شکلمیگیرد. هرچه وزنه ارزشهای موردهدف و آرزوها بیشتر شود یا به نوعی کوشش فرد برای دستیابی به یک ارزش بیشتر باشد، اهمیت آن ارزش برایش بیشتر میشود، اما اگر امکان دستیابی به ارزشهای مورد نظر یا ارتقای اجتماعی کمتر باشد اهمیت آن ارزش برایشکمترمیشود. بنابراین هرچه میزان توسعه جامعه بیشترباشد انتظارات مردم بیشتر و درصورت عدم توزیع امکانات یکسان، بالطبع احساس محرومیت نسبی افزایش مییابد. هر چه میزان احساس محرومیت نسبی بیشتر شود همبستگی و پیوندهای سنتی گروهی کمتر میشود و بالطبع سطح امیدواری، رضایت، مشارکت و ... در بین افرادکاهش مییابد(قاسمی،1382: 63).
نظریه سه وجهیآلدرفر هرچند نظریه آلدرفر به نظریه مازلو نزدیک است، اما تاکنون انتقاد کمتری بر آن وارد شده است. نظریه او به نظریه، «وجود، وابستگی، رشد» نیز معروف است. وی معتقد است که سه نیاز اساسی در آدمی است، یعنی «وجود»، «وابستگی» و«رشد». نیازهای وجودی: که مربوط به وجود جسمی و بدنی ارگانیسم است و عبارتند از: غذا، لباس، پناهگاه و ابزار و وسایل لازم برای ارضاء، این نیازها توسط سازمانها (مثل پرداخت حقوق و دستمزد، سود، تأمین ایمنی کار و امنیت شغلی). نیازهای وابستگی: این دسته از نیازها همان نیازهای مربوط به روابط بین افراد است که ازطریق عمل متقابل اجتماعی و در رابطه با افراد دیگر چه در محیط شغلی و چه در خارج از آن، ارضاء میشود. نیازهای رشد: این دسته ازنیازها مربوط به احتیاج فرد برای رشد وپیشرفت و رسیدن به کمالمیباشد، این نیازها هنگامی ارضاء میشوند که تواناییها و ظرفیتهای قابل اهمیت برای فرد، در او رشد یافته باشند(ساعتچی، 1369: 407).
کورت لوین طبق نظریه میدانی اجتماعی در تبیینی از رفتار، پویایی کنش را درمعادله زیرخلاصه کرده است: (محیط + شخصیت) تابع = رفتار نخستین مفهومی که از این نظریه بر میآید این است که رفتار یک فرد اولاً به خصوصیات درونی خود او (توارث، توانائیها) و شخصیت، وضع سلامت و نظایر آن بستگی دارد و ثانیاً موقعیت اجتماعی که در آن لحظه فرد در آن قرار گرفته است (حضور یا عدم حضور دیگران) و یا میزان ممانعت از رسیدن او به هدفش، نگرش جامعه نسبت به رفتار وی و مانند آنها بستگی دارد. مفهوم دومی که از نظریه میدانی و فرض بنیادی آن بر میآید آن است که ویژگیهای هر رویدادی به وسیله روابط آن با نظام رویدادهائی که در آن رویداد نیز جزئی از آن نظام است، تعیین میشود. بعبارت دیگر در یک میدان وقوع پیدا میکند که این میزان رفتارهای دیگر فرد و جنبههای دیگر محیط را شامل میشود. پس همچنانکه از این تئوری بر میآید عوامل فردی میتوانند در رفتار و افکار آدمی مؤثر باشد(رفیعپور، 1372: 5).
گرونبرگ براساس این تئوری رضایت از یک بخش از زندگی بر روی رضایت از بخشهای دیگر زندگی موثر است. مثلاً کسانی که از خانواده خود راضی هستند و یک محیط آرام خانوادگی دارند، ناملایمات شغلی را بهتر تحمل میکنند و شغل خود را خیلی منفی ارزیابی نمیکنند. بنابراین قابل تصور است افرادی که از خانواده، شغل و دیگر شرایط خود راضی هستند، جهاد را بهتر ارزیابی نمایند که در این پژوهش رضایت از شوراها بعنوان یکی ازکارگزاران بر میزان گرایش آنها به جهاد به عنوان یکی دیگر از کارگزاران میتواند موثر باشد(همان: 6).
گوستاولوبن براساس تئوری واگیری اجتماعی، لوین معتقد است صرف وجود جماعت افراد را به اندیشه وعمل به صورتی یکنواخت ترغیب یا وادار مینماید. وی، تدوینکننده این نظریه ازمسری بودن رفتارتبعیت میکند و براین باور استکه تفکر فردی درشرایط شکلگیری جماعت، شکلمیگیرد و رفتارجمعی بر رفتار فردی غلبه میکند. از این رو هنجارها و ارزشها و انتظارات و روزمره که هر انسانی از طریق اجتماعی شدن و رشد آگاهی میآموزد و درونی میکند، برای مدت کوتاهی اعتبار خود را از دست میدهد. به زبان ساده، معیارهای متداول عوض میشود و وجود دیگران بر رفتار فرد اثر میگذارد(ممتاز، 1379: 49).
جرج هربرت مید واگیر اجتماعی، فرایندی است که طی آن اعضای جماعت مرتباً از رفتار تاثیر میپذیرند و دیدارهائی که به طور معمول توجه آنها را به خود جلب میکند بیاهمیت میشود. سرانجام هریک از افراد درگیر در جماعت چنان غرق کنشهای دیگران میشوندکه خودآگاهی خویش را از دست میدهند و تحت تاثیر دیگران قرار میگیرند. در این حالت هرکس انحصاراً پیرو دیگران میشود(همان: 95).
اسملسر نظریه اسملسر براساس تفکیک کارکردی عناصر ساختی استوار است. به نظر وی در یک جامعه پیشرفته تفکیک عناصر ساختی به طور کامل صورت گرفته، ولی جامعه توسعه نیافته فاقد چنین تفکیکی است پس تغییر روی تفکیک متمرکز شده و فرآیندی است که در آن واحدهای اجتماعی مستقل و تخصصی شده و به جای واحدهای قبلی استقرار مییابند. اسملسر معتقد است که حالت تخصصی شدن در زمینههای مختلفی نظیر اقتصاد، خانواده، نظام سیاسی، و نهاد مذهبی به وجود میآید. اسملسر معتقد است که توسعه ناشی از برهمکنش چهار فرایند متمایز پیشرفت فنشناختی، تکامل کشاورزی، صنعتی شدن، و تحول بومشناختی است. 1. در زمینه تکنولوژی جامعه درحال توسعه، جامعهای است که از وضع ساده و قدیمی تکنیک به طرف کاربرد دانش علمی پیش میرود. 2. درکشاورزی، تکامل از کشت معیشتی به سوی تولید تجاری محصولات کشاورزی جریان مییابد که این جریان مشتمل بر تخصصیابی در تولید محصولات نقدی، خرید محصولات غیرکشاورزی در بازار و رواج یافتن کار دستمزدی در کشاورزی است. 3. درصنعت، فرایند تحول به معنی گذار از به کارگیری نیروی انسانی و حیوانی به سوی استفاده از ماشین و همچنین متضمن کار برای کسب درآمد پولی، افزایش تولیدات کارخانهایی و نیز گستردهیابی تجارت است. 4. در انتظار بومشناختی، فرایند توسعه باحرکت از مزرعه و روستا به سوی مراکز شهری همراه است. این چهار فرایند اغلب و نه لزوماً همیشه، به طور همزمان روی میدهند و گرایش به این دارندکه از راه مشابهی برساخت اجتماعی تاثیر بگذارد که نتیجه آن دگرگونیهای ساختی است(ازکیا، 1387: 40).
روستو براساس نظر روستو، درباره گذار از جامعه سنتی به جامعه صنعتی و مدل پنج مرحلهایی و یا مدل توصیف مرحلهایی رشد: ۱. جامعه سنتی که مشخصه آن تولید محصولات کشاورزی است 2. شرایط قبل از خیز اقتصادی که لازمه ورود به مرحله دگرگونی و پیشرفت است ۳. مرحله خیز اقتصادی که مشخصه آن فاصله گرفتن از جامعه سنتی از طریق افزایش سرمایهگذاری، گسترش شهرنشینی و ارتقا بهرهوری است ۴. مرحله بلوغ که طی آن تولیدات صنعتی متنوع شده و تکنیکهای نوین ابداع میشود ۵. مرحله مصرف تودهوار که با بالا رفتن سطح زندگی و افزایش شمارکارمندان وکارگران متخصص ماهر و افزایش سرمایهگذاریها در زمینههای تامین اجتماعی، بهداشت و رفاه عمومی همراه است. به اعتقاد روستو تمام جوامع از مراحل پنجگانه توسعه عبور میکنند. تحلیل او بر این محور قرار داردکه، برای اینکه رشد اقتصادی به مرحلهای برسد که بعد از آن به طور خودکامه ادامه یابد، نیاز به افزایش سرمایهگذاری مادی خواهد بود. روستو، هر دو نیاز به ظهور نخبگان و صاحبکاران اقتصادی را که بتوانند فرآیند توسعه را رهبری کنند لازم میداند(همان: 43). باتوجه به موارد مطرح شده، هدف از این پژوهش سنجش گرایش مردم روستاهای شهرستان طارم نسبت به کشاورزیمکانیزه درحوزهها وچهارچوبهای تئوریکی علوماجتماعی است. درکل میتوان اهداف این پژوهش را به صورت زیر مطرح کرد: - سنجش میزان گرایش روستائیان به کشاورزی مکانیزه (به عنوان متغیر وابسته) - سنجش عوامل مؤثر بر میزان گرایش به کشاورزی مکانیزه (به عنوان متغیر مستقل) - ارایه پیشنهاد وراهکارهادرراستای مسئله پژوهشی همچنین فرضیههای این تحقیق به شرح زیر میباشد:
ابزار وروش پژوهش حاضر از جهت نحوه گردآوری دادهها پیمایشی، از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ زمانی، مقطعی محسوب میگردد. در این روش که متداولترین روش مشاهده در علوم اجتماعی است، نمونهای از جمعیت را انتخاب کرده و پرسشنامهای در اختیار آنها قرار میگیرد تا به آن پاسخ دهند (ببی، 1386: 529). در این پژوهش از روش اسنادی برای بررسی مفاهیم و تئوریهای مربوط به موضوع پژوهش و از روش پیمایشی برای بررسی چگونگی توزیع و روابط میان متغیرهای پژوهش استفاده میشود. جامعه آماری این پژوهش عبارتست از روستاییان شهرستان طارم که شغل اکثریت آنها کشاورزی میباشد. ما در بین روستاهای شهرستان که بیش از 100 روستا میباشد (10 روستا در بخش مرکزی و 10 روستا در بخش چورزق) تعداد 20 روستا را به روش نمونهگیری تصادفی سیستماتیک انتخاب کردهایم، روش کار ما به این صورت بود که ابتدا لیستی از روستاهای شهرستان طارم انتخاب کردیم، و از یک تا صد شمارهگذاری شد. سپس روستاییان شهرستان و شمارههایی را که به 0 و 5 ختم میشدند به عنوان حجم نمونه انتخاب کردیم به طوری که شامل 20 روستا شد. از لحاظ تعیین حجم نمونه در این تحقیق از «روش برآورد حجم نمونه کوکران» نمونههایی با فاصله اطمینان 95%، یا بافاصله اطمینان 99% برآورد گردیده است، درواقع با رعایت سطح معنیداری اطمینان یا قابلیت اعتماد معین به ترتیب نمونههائی با حجم 362 نفر برای این پژوهش برآورد گردیده است و با توجه به اینکه قادر به مصاحبه با کل اعضای جامعه آماری خود نبودیم به ناچار از نمونهگیری تصادفی ساده استفاده کردهایم. در واقع حجم کوچکی از جامعه آماری را انتخاب کرده ومطالعه خود را روی آن حجم انجام داده ونتایج آن را به جامعه آماری تعمیم میدهیم. ابزار مورد استفاده در این تحقیق پرسشنامه محقق ساخته بوده که جمعاً دارای 62 سئوال بوده و به صورت مصاحبهای ازجامعه آماری، درمورد مسئله صورت گرفته است. بطوریکه برای توصیف متغیرها برحسب سطوح از شاخصهای پراکندگی و متمایل به مرکز استفاده شده است. برای تبیین روابط متغیرها از آزمون ضریب همبستگی برای تعیین شدت رابطه استفاده شده است و برای تعیین وجود رابطه و ساختن معادله رگرسیون از رگرسیون چند متغیره، برای تعیین رابطه متغیرها استفاده شده است.
یافتهها با توجه به آزمون فرضیه عوامل فردی و عوامل مستقل در تحقیق حاضر، این نتایج به دست آمده است. جدول شماره (1): توزیع فراوانی و درصد پاسخگویان بر حسب سن
جدول شماره (2): توزیع فراوانی و درصد پاسخگویان بر حسب تاهل
جدول شماره (3):توزیع فراوانی و درصد پاسخگویان بر حسب جنسیت
جدول شماره (4): توزیع فراوانی و درصد پاسخگویان بر حسب بعد خانوار
جدول شماره (5): توزیع فراوانی و درصد پاسخگویان بر حسب تحصیلات
جدول شماره (6): توزیع فراوانی و درصد پاسخگویان بر حسب مقدار زمین
جدول شماره (7): توزیع فراوانی و درصد پاسخگویان بر حسب میزان آگاهی مردم
جدول شماره (8): توزیع فراوانی و درصد پاسخگویان بر حسب میزان رضایت از سازمان
جدول شماره (9): توزیع فراوانی و درصد پاسخگویان بر حسب میزان گرایش به کشاورزی مکانیزه
جدول شماره (10): نتیجه آزمون همبستگی پیرسون رابطه بین گروههای سنی افراد با میزان گرایش به کشاورزی مکانیزه
تحلیل متغیروابسته درسطح کمی و متغیرمستقل هم در سطح کمی میباشد بنابراین از آزمون ضریب همبستگی پیرسون استفاده میکنیم که مقدار 047/r= و در سطح معنی داری 36/0=& بزرگتر از 05/0 می باشد. در نتیجه فرضH1 رد و فرض H0 تایید میشود یعنی گروه سنی استفاده کنندگان از خدمات با میزان گرایش به کشاورزی مکانیزه تفاوت معنیداری وجود ندارد.لازم به توضیح است که در واقعیت هم، گروه سنی چندان تاثیری به میزان گرایش ندارد.
جدول شماره (11): نتیجه آزمون T رابطه بین بین میزان گرایش به کشاورزی مکانیزه با وضعیت تاهل افراد
برای تحلیل و تبیین این که متغیر وابسته کلی و متغیر مستقل اسمی دو حالته است از آزمونt مستقل استفاده میکنیم که خروجی جداول مذکور نشان میدهد مقدار t در سطح معنیداری 24/0=& بزرگتر از 05/0 میباشد در نتیجه رابطۀ معنیداری بین دو متغیر وجود ندارد. بنابراین H1 رد میشود وH0 قبول میشود. البته رد آزمون فوق ازآمارهای توصیفی قابل تشخیصی بود زیرا اکثریت افراد متاهل بودند و تعداد خیلی کمی از آنها مجرد بودند.
جدول شماره (12): نتیجه آزمون T رابطه بین بین میزان گرایش به کشاورزی مکانیزه با جنسیت پاسخگویان
برای تحلیل فرض بالا چون متغیر وابسته در سطح کمی و متغیر مستقل کیفی است. از آزمون t گروههای مستقل استفاده میکنیم که نتایج محاسبات نشان دهندۀ این است که مقدار t در سطح معنیداری 13/=& بزرگتر از 05/0 میباشد و فرضH1 رد میشود و H0 تایید. یعنی میانگین گرایش مردان نسبت به کشاورزی مکانیزه 94/1 و میانگین گرایش زنان 14/2 میباشد که تفاوت دو گروه برابر 20/1 میباشد.
جدول شماره (13): نتیجه آزمون همبستگی پیرسون رابطه بین تعداد افراد خانوار با میزان گرایش به کشاورزی مکانیزه
براساس نتایج به دست آمده از آزمون پیرسون برای بررسی دو متغیرکمی فوق ملاحظه میگردد که مقدار پیرسون 035/-r= در سطح معنیداری 50/0=& بزرگتر 05/0 میباشد و در نتیجه H1 رد و H0 قبول میشود یعنی تعداد افراد خانوار تاثیری بر میزان گرایش به استفاده از کشاورزی مکانیزه ندارد.
جدول شماره (14): نتیجه آزمون همبستگی کندال رابطه بین سطح تحصیلات با میزان گرایش به کشاورزی مکانیزه
باتوجه به اینکه متغیر وابسته و مستقل هر دو در سطح سنجش رتبهای اندازهگیری شدند برای بررسی رابطه این دو متغیر از آزمون کندال استفاده شده است. خروجی آزمون نشان میدهد که رابطه دو متغیر با تعداد نمونه 362 و با سطح اطمینان 99% و با سطح معنیداری000/0&= معنیدار میباشد و میزان همبستگی بین دو متغیر 76/. میباشدبنابراینH1 تایید میشود.
جدول شماره (15): نتیجه آزمون همبستگی پیرسون رابطه بین مقدارزمین زیرکشت با میزان گرایش به کشاورزی مکانیزه
برای تحلیل فرض فوق از آزمون پیرسون بهره بردیم هر دو متغیرکمی است. و نتایج حاکی است مقدار پیرسون 06/r= و سطح معنیداری 21/=& از 05/0 بزرگتر، فرضH1 رد میشود. یعنی مقدار زمین زیرکشت چندان تاثیری بر میزان گرایش به کشاورزی مکانیزه ندارد.
جدول شماره (16): نتیجه آزمون همبستگی پیرسون رابطه بین آگاهی مردم با میزان گرایش به کشاورزی مکانیزه
به خاطر اینکه هر دو متغیرکمی است از آزمون پیرسون استفاده میکنیم که مقدار 48/0r= و 000/0&= با 99% اطمینان میتوان گفت آزمون معنیدار است چون کمتر از 05/0 است. بنابراین فرض H1 تایید میشود یعنی میزان آگاهی مردم تاثیری بسزایی بر گرایش به استفاده از کشاورزی مکانیزه دارد. و نوع رابطه مثبت یا مستقیم و شدت رابطه در حد متوسط است.
جدول شماره (17): نتیجه آزمون همبستگی پیرسون رابطه بین میزان رضایت از
هر دو متغیر در سطح کمی است لذا از آزمون پیرسون استفاده میکنیم. مقدار 49/r= و 000/0=& کمتر از 05/0 است و آزمون معنیدار است. با 99% اطمینان فرض H1 تایید میشود و رابطه مستقیم و مثبت و شدت رابطه متوسط میباشد.
بحث و نتیجهگیری طبق نظریه میدانی اجتماعی کورتلوین، موقعیت اجتماعیکه درآن لحظه فرد در آن قرار گرفته است (حضور یا عدم حضور دیگران) و یا میزان ممانعت از رسیدن او به هدفش، نگرش جامعه نسبت به رفتار وی و مانند آنها بستگی دارد. بین تحصیلات پاسخگویان با میزان گرایش به کشاورزی مکانیزه رابطه معنیداری وجود دارد یعنی اینکه هرچه قدر تحصیلات بالاتر باشد مکانیزاسیون را بهتر ارزیابی کرده و میزان گرایش آنها به کشاورزی مکانیزه بیشتر خواهد بود. براساس تئوری گرایش فیشباین و آیزن ارائهکردهاند، آنها درپی یافتن یک تئوری برای تبیین رفتار به نقش گرایش اشاره میکنند به نظر آنها رفتار در پی زنجیرهای از عوامل به وجود میآید بر رفتار فرد تاثیر میگذارد. و میزان تاثیر هر یک بستگی به شخصیت فرد و شرایط اجتماعی دارد. در این تئوری گرایش تابع ارزیابی فایده و انتظار فایده است به معنی آن است که یک شخص تا چه حد از یک پدیده فایده میبیند. بدین ترتیب انتظار فایده منعکسکننده عوامل دیگر چون سر و کار داشتن و درک شرایط میباشد. و نتایج تحقیق حاضر نیز بیانگر این مطلب است با افزایش انتظارات نسبت به فایده کشاورزی مکانیزه گرایش روستاییانکاهش مییابد ویک رابطه معکوس معنیداری بین آنها وجود دارد. برمبنای رهیافتهای تئوریکی، گرایش را به سه بعد ادراکی، ارزشیابانه، و رفتاری تجزیه میکنند. منظور از عناصر ادراکی، اطلاعات ذهنی کشاورزان زمانی میتوانند نسبت به موضوعی گرایش داشته باشندکه اساساً آن را شناخته یا ادراک کرده باشند. عناصر ارزشیابانه عناصری هستند که از طریق آن کشاورزان فایده کشاورزی مکانیزه را ارزیابی میکنند. عناصرعملی و رفتاری نشان میدهند که تا چه حد یک کشاورز حاضر است به اداره ترویج برای حل مسائلش مراجعه کند. چنانکه ملاحظه میشود عناصر ارزشیابانه در واقع دارای همان بعد ارزشیابی فایده میباشند، توجه به عناصر ادراکی مهم به نظر میرسند. زیرا هر چه کشاورزان به اطلاعات وقوف بیشتری از فعالیتهای کشاورزی مکانیزه داشته باشند، بهتر میتوانند آن را ارزیابی نمایند. واین با نتایج تحقیق همسو بوده و نشان دهنده رابطه معکوس ومعنیداری بین آگاهی و میزان گرایش روستاییان است. برمبنای رهیافتهای تئوریکی ارائه شده، ارضاء نیاز و رضایت دو متغیر نزدیک و شبیه یکدیگر میباشند و میزان دسترسی به اهداف تعیین شده وکارائی بهتر برای حل مسائل را میتوان اجزائی از همان متغیر ارزیابی فایده در نظر گرفت. این با نتایج تحقیق همسو بوده و نشان دهنده رابطه معکوس و معنیداری بین رضایت و میزان گرایش روستاییان وجود دارد. براساس نظریه اسملسر که براساس تفکیک کارکردی عناصر ساختی استوار است. به نظر وی در یک جامعه پیشرفته تفکیک عناصر ساختی به طور کامل صورت گرفته ولی جامعه توسعه نیافته فاقد چنین تفکیکی است پس تغییر روی تفکیک متمرکز شده و فرآیندی است که در آن واحدهای اجتماعی مستقل و تخصصی شده و به جای واحدهای قبلی استقرار مییابند. نیل اسملسر، نوسازی را بعنوان حرکت جوامع از فنون ساده به کاربرد دانش عملی و از کشاورزی معیشتی به کشاورزی تجاری و ازکاربرد نیروی بازوی انسان به کاربرد ماشین و از زندگی روستایی به زندگی شهری تعریف میکند و این با نتایج تحقیق همسو بوده و نشان دهنده رابطه معکوس و معنیداری بین تفکیک کارکردی و میزان گرایش روستاییان داردکه هرچه قدر کارها تخصصیتر باشد و ازهمه مهمتر در قسمت کشاورزی، تکامل از کشت معیشتی به سوی تولید تجاری محصولات کشاورزی جریان یابد میزان آگاهی روستاییان بیشتر میشود و بهتر میتوانند کشاورزی مکانیزه را درک و ارزیابی کنند و این باعث میشودکه میزان گرایش آنها نیز بیشتر شود. ازنظر گرونبرگ رضایت از یک بخش از زندگی بر روی رضایت از بخشهای دیگر زندگی موثر است. مثلاً کسانی که از خانواده خود راضی هستند و یک محیط آرام خانوادگی دارند، ناملایمات شغلی را بهتر تحملمیکنند و شغل خود را خیلی منفی ارزیابی نمیکنند. بنابراین قابل تصور است افرادیکه از خانواده، شغل و دیگرشرایط خود راضی هستند، کشاورزی مکانیزه را بهتر ارزیابی نمایند. این بانتایج تحقیق همسو بوده و نشان دهنده رابطه معکوس ومعنیداری بین وضعیت خانواده ومیزان گرایش روستاییان وجود دارد. بر اساس مهمترین بخش آراء توسعهای روستو، نظر او درباره گذار از جامعه سنتی به جامعه صنعتی مطرح شد و مدل پنج مرحلهایی روستو و یا مدل توصیف مرحلهایی رشد: ۱. جامعه سنتی 2. شرایط قبل از خیز اقتصادی ۳. مرحله خیز اقتصادی ۴. مرحله بلوغ ۵. مرحله مصرف تودهوار میباشد. به اعتقاد روستو تمام جوامع از مراحل پنجگانه توسعه عبور میکنند تحلیل او بر این محور قراردارد که، برای اینکه رشد اقتصادی به مرحلهای برسد که بعد از آن به طور خودکامه ادامه یابد، نیاز به افزایش سرمایهگذاری مادی خواهد بود. روستو هر دو نیاز به ظهور نخبگان و صاحبکاران اقتصادی را که بتوانند فرآیند توسعه را رهبری کنند لازم میداند. این با نتایج تحقیق همسو بوده و نشان دهنده رابطه معکوس و معنیداری بین کشاورزی صنعتی و میزان گرایش روستاییان وجود دارد. یعنی اینکه جامعه روستایی برای گذر از کشاورزی سنتی به کشاورزی صنعتی، به ظهور نخبگان و صاحبکاران اقتصادی برای رهبری نیاز دارد. بنابراین سازمان جهاد کشاورزی میتواند امکانات لازم را در این زمینه برای کشاورزان فراهم نماید و این عمل باعث میشود که رضایت آنان بیشتر شده و گرایش آنان به کشاورزی مکانیزه بیشتر شود. باتوجه به نتایج تحقیق پیشنهاداتی که میتوان گفت از عوامل انگیزشی روانی مؤثر بر گرایش و بالا رفتن آگاهی کشاورزی نام برد هریک از این عوامل به نوبه خود سهمی در گرایش داشتهاند، یعنی اینکه هرچه قدرکشاورزان در روستاها نسبت به فواید وعملکرد مکانیزه شدن کشاورزی سنتی آگاهی واطلاعات بیشتری داشته باشند بههمان اندازه بیشترمایل میشوندکه از ماشینآلاتصنعتی در زمینهای خوداستفاده کنند وتولیدات خود را افزایش دهند. عامل بسیار اساسی در ارزیابی روستائیان ازکشاورزی مکانیزه در میزان ارتباط با مرکز خدمات کشاورزی میباشد که در تحقیق به اثبات رسیده است. یعنی هر چه قدر روستائیان بامرکز خدمات کشاورزی ارتباط بیشتری داشته باشند در آن صورت به مکانیزه شدن کشاورزی گرایش بیشتری دارند. و همچنین میزان رضایت سازمان خدمات کشاورزی بر روی گرایش بسیار مؤثر میباشد. لذا برای بهبود پایگاه کارآیی در جهت کشاورزی مکانیزه اقدامات زیر میتواند مفید باشند: 1. اقدامات و فعالیتهای مناسب مطابق بافعالیتهای کشاورزان. 2. انتخاب خدمتگزار مناسب با رفتار پسندیده در شیوه برخورد با کشاورزان.
منابع الماسی، م. )1378). اصول مکانیزاسیون کشاورزی. قم: انتشارات حضرت معصومه. ازکیا، م. (1387). جامعهشناسی توسعه و توسعه نیافتگی روستایی ایران. تهران: انتشارات اطلاعات، چاپ دوم. رفیعپور، ف. (1372). سنجش گرایش روستائیان نسبت به جهاد سازندگی. تهران: مرکز تحقیقات و بررسی مسائل روستایی. ساعتچی، م. (1380). روانشناسی کار. تهران: موسسه نشر ویرایش. سلطانی، ش. (1383). اهمیت و کاربرد ترویج کشاورزی.ماهنامهجهاد، شماره 2. صارمی، ع؛ و دیگری. (1375). بررسی عوامل فرهنگی- اجتماعی مؤثر در پذیرش نوآوریهای کشاورزی توسط گروههای مختلف پذیرنده طرح محوری گندم در شمال استان فارس (آباده). مجموعهمقالاتهفتمین سمینار علمیترویج کشاورزی، تهران: وزارت کشاورزی. قاسمی، ش. (1382) .نابرابری درآمدی: اندازه، دلایل و اثرات آن در ایران. تهران: موسسه تحقیقاتی تدبیر اقتصاد. ملکمحمدی، ا. (1383). ترویجوآموزش کشاورزیومنابعطبیعی. (جلد اول)، تهران: مرکز نشر دانشگاهی. چاپ دوم. نوروزی، ا. (1385). عوامل مؤثر بر پذیرش آبیاری بارانی در شهرستان نهاوند. مجلهاقتصادکشاورزیوتوسعه، شماره 54. هوی و میکسل. (1370). تئوری تحقیق و عمل در مدیریت آموزشی. ترجمه: سیدمحمد عباسزاده. (جلد اول)، دانشگاه ارومیه، انتشارات انزلی.
1. عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد خلخال؛ گروه علوم اجتماعی، خلخال- ایران. j.ebrahimi58@aukh.ac.irE-mail: 2. دانشجوی دکتری جامعهشناسی اقتصادی و توسعه، مدرس دانشگاه پیام نور طارم- ایران(نویسنده مسئول). E-mail: 2majid.mohammadi@gmail.com
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
الماسی، م. )1378). اصول مکانیزاسیون کشاورزی. قم: انتشارات حضرت معصومه. ازکیا، م. (1387). جامعهشناسی توسعه و توسعه نیافتگی روستایی ایران. تهران: انتشارات اطلاعات، چاپ دوم. رفیعپور، ف. (1372). سنجش گرایش روستائیان نسبت به جهاد سازندگی. تهران: مرکز تحقیقات و بررسی مسائل روستایی. ساعتچی، م. (1380). روانشناسی کار. تهران: موسسه نشر ویرایش. سلطانی، ش. (1383). اهمیت و کاربرد ترویج کشاورزی.ماهنامهجهاد، شماره 2. صارمی، ع؛ و دیگری. (1375). بررسی عوامل فرهنگی- اجتماعی مؤثر در پذیرش نوآوریهای کشاورزی توسط گروههای مختلف پذیرنده طرح محوری گندم در شمال استان فارس (آباده). مجموعهمقالاتهفتمین سمینار علمیترویج کشاورزی، تهران: وزارت کشاورزی. قاسمی، ش. (1382) .نابرابری درآمدی: اندازه، دلایل و اثرات آن در ایران. تهران: موسسه تحقیقاتی تدبیر اقتصاد. ملکمحمدی، ا. (1383). ترویجوآموزش کشاورزیومنابعطبیعی. (جلد اول)، تهران: مرکز نشر دانشگاهی. چاپ دوم. نوروزی، ا. (1385). عوامل مؤثر بر پذیرش آبیاری بارانی در شهرستان نهاوند. مجلهاقتصادکشاورزیوتوسعه، شماره 54. هوی و میکسل. (1370). تئوری تحقیق و عمل در مدیریت آموزشی. ترجمه: سیدمحمد عباسزاده. (جلد اول)، دانشگاه ارومیه، انتشارات انزلی.
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 871 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 394 |