تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 9,997 |
تعداد مقالات | 83,560 |
تعداد مشاهده مقاله | 77,801,248 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 54,843,894 |
بررسی رابطه رضایت از زندگی و گرایش به نابهنجاریهای اجتماعی در بین جوانان شهر بیله-سوار | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مطالعات جامعه شناسی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 2، دوره 6، شماره 20، آبان 1392، صفحه 23-38 اصل مقاله (700.39 K) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: علمی پژوهشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
عدالت فیروزی زرگر1؛ محمود علمی2 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1دانشآموخته کارشناسی ارشد جامعهشناسی دانشگاه آزاد تبریز واحد تبریز- ایران. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2گروه علوم اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
تحقیق حاضر به بررسی رابطه رضایت از زندگی بر نابهنجاریهای اجتماعی میپردازد. جامعه آماری پژوهش را نوجوانان وجوانان پسر درگروه سنی 19-15 ساله شهرستان بیلهسوار تشکیل میدهندکه تعداد آنها 1100 نفر میباشد و از بین آنها تعداد 180 نفر با استفاده از فرمول نمونهگیری کوکران و به شیوه نمونهگیری خوشهای انتخاب گردید. جهت آزمون فرضیات از همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی دو متغیره استفاده گردید. نتایج به دست آمده نشان میدهد در حدود یک چهارم افراد مورد بررسی به نابهنجاریهای اجتماعی گرایش دارند. بیشترین گرایش به مصرف دخانیات میباشد. کمترین گرایش نیز به دروغگویی است. نتایج آزمون فرضیات حاکی از تایید فرضیات مورد بررسی است. بیشترین رابطة رضایت از زندگی با هویت ملی (با بتای 623/0) و دروغگویی (با بتای 462/0-) است. چنانچه نتایج به دستآمده نشان میدهد رضایت از زندگی تاثیرکاهنده بر نابهنجاریهای اجتماعی دارد. رضایت از زندگی تنها از طریق دسترسی به امکانات حاصل نمیشود برقراری ارتباط صحیح و دوستانه به خصوص از سوی والدین و ابراز محبت و تامین نیازهای عاطفی آنها میتواند تاثیر زیادی درافزایش رضایت از زندگی و در نتیجه، کاهش نابهنجاریهای اجتماعی داشته باشد. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نابهنجاریهای اجتماعی؛ رضایت از زندگی؛ جوانان بیلهسوار | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
بررسی رابطه رضایت از زندگی و گرایش به عدالت فیروزی زرگر[1] دکتر محمود علمی[2] تاریخ دریافت مقاله:7/3/1394 تاریخ پذیرش نهایی مقاله:13/5/1394 چکیده تحقیق حاضر به بررسی رابطه رضایت از زندگی بر نابهنجاریهای اجتماعی میپردازد. جامعه آماری پژوهش را نوجوانان وجوانان پسر درگروه سنی 19-15 ساله شهرستان بیلهسوار تشکیل میدهندکه تعداد آنها 1100 نفر میباشد و از بین آنها تعداد 180 نفر با استفاده از فرمول نمونهگیری کوکران و به شیوه نمونهگیری خوشهای انتخاب گردید. جهت آزمون فرضیات از همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی دو متغیره استفاده گردید. نتایج به دست آمده نشان میدهد در حدود یک چهارم افراد مورد بررسی به نابهنجاریهای اجتماعی گرایش دارند. بیشترین گرایش به مصرف دخانیات میباشد. کمترین گرایش نیز به دروغگویی است. نتایج آزمون فرضیات حاکی از تایید فرضیات مورد بررسی است. بیشترین رابطة رضایت از زندگی با هویت ملی (با بتای 623/0) و دروغگویی (با بتای 462/0-) است. چنانچه نتایج به دستآمده نشان میدهد رضایت از زندگی تاثیرکاهنده بر نابهنجاریهای اجتماعی دارد. رضایت از زندگی تنها از طریق دسترسی به امکانات حاصل نمیشود برقراری ارتباط صحیح و دوستانه به خصوص از سوی والدین و ابراز محبت و تامین نیازهای عاطفی آنها میتواند تاثیر زیادی درافزایش رضایت از زندگی و در نتیجه، کاهش نابهنجاریهای اجتماعی داشته باشد. واژگان کلیدی: نابهنجاریهای اجتماعی، رضایت از زندگی، جوانان بیلهسوار.
مقدمه آرمان هرنظامی داشتن جامعهای سالم است. جامعهایکه افراد آن براساس هنجارهای قانونی و ارزشهای اخلاقی و مذهبی مورد توافق همگان عمل میکنند. در چنین جامعهای بسترهای لازم برای پرورش و رشد استعدادهای افراد شکلدهنده آن به وجود خواهد آمد. درچنین جامعهای افرادخلاق پرورش خواهند یافت و رشد و تعالیکشور میسرخواهد شد. بااین حال درهر جامعهای کسانی یافت میشوندکه هنجارهای پذیرفته شده را زیر پا میگذارند و به اصطلاح نابهنجار محسوب میشوند. اگر رفتار افراد جامعه با هنجارها، ارزشها و عقاید اجتماعی جامعه در تعارض و تضاد باشد، در این صورت رفتار اجتماعی، رفتار نابهنجاری خواهد بود زیرا که بین خواستهها، نیازها و آرماناجتماعی سیستم موجود و افراد جامعه هماهنگی دیده نمیشود، و در این حالت روابط اجتماعی تنشزا و ستیزآمیز است. وجود چنین روابط نابهنجار در جامعه، سبب پیدایش مسائل و مشکلات اجتماعی شده و حرکت جامعه را ناموزون و نامتعادل میسازد. جامعهشناسی چنین مسائل و مشکلات اجتماعی را که زادة عدم هماهنگی نظام ارزشی با خواستهها و عملکردهای افراد جامعه است، تحت عنوان نابهنجاری اجتماعی مورد بررسی قرار میدهد. بزهکاریکودکان و نوجوانان، اعتیاد، خودکشی، دزدی و نابسامانی خانواده از این مقوله است (سیفاللهی، 1374: 39). جامعهشناسان به عوامل در تحلیلهای خویش به عوامل مختلف تاثیرگذار بر ناهنجاریهای اجتماعی اشاره میکنند با این حال موضوع رضایت زندگی که مفهوم کلی است و میتواند بیشتر عوامل مورد نظر جامعهشناسان را پوشش دهد کمتر مورد توجه قرار گرفته است. رضایت از زندگی یک مفهوم ذهنی و منحصر به فرد برای هر انسان است و عموماً به ارزیابیهای شناختی یک شخص از زندگیاش اشاره دارد (داینر و دیگری، 1985؛ به نقل ازشیرمحمدی و دیگری، 1389). سنجش رضایت از زندگی ازمباحث مهم اجتماعی استکه نسبتاً دیر به حوزه علوم اجتماعی راه یافت. با وجود آنکه این موضوع ذیل مفهوم کلیترکیفیت زندگی و درواکنش به سنجشهای اقتصادی مطرح شد، بررسیآن به سرعت به حوزهای مستقل و مهمی در علوم اجتماعی تبدیل گشت. شاخص رضایت از زندگی در یک جامعه، مفهوم فراگیر و در عین حال پایداری استکه منعکس کنندة احساس و نظرکلی مردم آن جامعه نسبت به جهانی استکه در آن زندگی میکنند و اهمیت آن به خاطر دلالتهایی است که نسبت به ویژگیهای پایدار نظام اجتماعی در بر دارد(عبدی و دیگری، 1378: 81). رضایت از زندگی پدیدهای است که پیامدهای خاص خود را دارد و با مقولات مهم دیگری مانند بیگانگی، کاهش اعتماد اجتماعی و ناهنجاری در ارتباط است. کوووما- هانکانن وهمکاران یک فراتحلیل درزمینة رضایت از زندگی انجام دادند و دریافتندکه رضایت کمتر از زندگی با خطر بالاتر خودکشی همبسته است، حتی وقتی متغیرهایی چون سن، جنس، وضعیت سلامت پایه و مصرف الکل کنترل شود مردان ناراضی از زندگی در مقایسه با زنان ناراضی، 25 بار بیشتر در معرض خطر خودکشی قرار دارند(کوووما- هانکانن، 2001؛ به نقل از بخشیپور و دیگری، 1384). با توجه به نقش مثبت رضایت اززندگی در زندگیفردی و اجتماعی افراد و باتوجه به نقش منفی ناهنجاریها در عدم موفقیت فردی و اجتماعی، پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این پرسش است که چه رابطهای بین رضایت از زندگی و ناهنجاریهای اجتماعی نوجوانان شهر بیلهسوار وجود دارد؟ آیا افرادیکه رضایت بیشتری از زندگی خویش دارند کمتر به دچار ناهنجاریهای اجتماعی میشوند؟
ناهنجاریهای اجتماعی به مسئله ناهنجاریهای اجتماعی و به طور کلی کجرویهای اجتماعی از سه منظر متفاوت زیستشناختی، روانشناختی و جامعهشناختی، که به ترتیب ناظر برابعاد سهگانه زیستی، روانی و اجتماعی حیات انسانی است، نگریسته شده است. نظریههای زیستشناختی به ساخت جسمانی انسان و رابطة آن باجرایم اجتماعی میپردازد و به نقش وراثت در انتقال کجرفتاری توجهی خاص دارد. نظریههای روانشناختی میکوشند بین نابهنجاری و ویژگیهای شخصیتی و روانی رابطه برقرار کنند. به گفتة دورکیم، پدیدة اجتماعی را باید با عوامل اجتماعی تبیین کرد و فروکاستن آن به سطوح روانی و زیستی جایز نیست. از این رو در تحقیق حاضر، با نگاه به ناهنجاری اجتماعی به مثابه مسئلة اجتماعی، کوشش شده از نظریههای جامعهشناختی در تحلیل ناهنجاریهای اجتماعی استفاده شود. نظریههای کنترل (نظارت) اجتماعی این نظریه درتحلیل و تبیین نابهنجاریهای اجتماعی ازنظریههای بانفوذ حوزه جامعهشناسی انحرافات اجتماعی میباشدکه به طور کلی ازنظریة نظم اجتماعی دورکیم تاثیرپذیرفته است. این نظریه علت اصلی نابهنجاری اجتماعی را نبود کنترل اجتماعی میداند. پیشفرض اساسی نظریة کنترل اجتماعی این است که بین میزان احساس تعلق و وابستگی جوانان و نوجوانان به الزامات و تقیدات اجتماعی حاکم بر نهادها و سازمانها و گروههای مختلف و کجرفتاری آنها همبستگی معناداری وجود دارد(هیرشی، 1969). به عبارت دیگر هرچه میزان تعلقات و تقیدات فرد به هنجارها، قواعد و رسوم جامعه ضعیف باشد فرد برای بروز نابهنجاری اجتماعیآمادگی بیشتری دارد. ازجمله پیشگامان این نظریه میتوان به آلبرترایس، ایوان نای، والتر رکلس و تراویس هیرشی اشاره کرد(هگن، 1985: 164). نظریههای یادگیری اجتماعی صاحبنظرانیکه موضوع یادگیری اجتماعی را مطرح کردهاند براین باورندکه کجرفتاری و همنوایی طی فرایندهای مشابه یاد گرفته میشوند و کجرفتاری نتیجة یادگیری هنجارها و ارزشهای انحرافی به ویژه در چهارچوب خرده فرهنگها و گروههای همسالان است. بنابراین نکتة اساسی دراین نظریهها این است که افراد، کجرفتاری را در طول تعامل خود و طی فرایندهای یاد میگیرند. از برجستهترین نظریهپردازان این حوزه میتوان به ادوین ساترلند و دانیل گلیزر و رابرت برگس را نام برد. نظریههای خرده فرهنگی در رویکرد خردهفرهنگی، نابهنجاری رفتاری با توجه به ویژگیهای خرده فرهنگی اعم از، باورها، اعتقادات، زبان، شیوههای قومی، عادات و ارزشها و نظایر آنها مورد بررسی قرار میگیرد. پیشفرض اساسی این رویکرد این استکه دوستان وگروههای همسالان نابهنجار میتوانند بیشترین همبستگی را با رفتارهای نابهنجار جوانان داشته باشد(گیدنز، 1373: 143). یکی از این خرده فرهنگها، خرده فرهنگ بزهکاری است که نظریه آلبرت کوهن در این مورد برجسته است.
نظریههای فشار ساختاری نظریه فشار ساختاری رفتار نابهنجار را نتیجة فشارهای اجتماع میداند که بعضی مردم را وادار به نابهنجاری میکند. از مهمترین تبیینهای جامعهشناختی که فشار ساختاری را عامل اصلی ناهنجاری در افراد میپندارد نظریة آنومی دورکیم، فرصتهای مشروع افتراقی مرتون، ناکامی منزلتی کوهن و فرصتهای نامشروع افتراقیکلوارد والین است. رضایت از زندگی رضایت از زندگی از نظر لغوی به معنی چگونگی زندگی بوده و در اصطلاح مفهومی چند وجهی، نسبی، و متأثر از زمان ومکان و ارزشهایفردی و اجتماعی است و همچنین دارای ابعاد عینی و بیرونی، ذهنی و درونی استکه نمیتوان برای آن تعریفیجامع و مانع ارائه داد(ربانی ودیگری، 1390: 82). داینر با بیان مفهوم خوشبختی ذهنی، رضایت از زندگی را به عنوان ارزیابی ذهنی فرد از کیفیت کلی زندگی خویش و یا برخی ازجنبههای خاص زندگیاش تعریفکرده است. وی با طراحی پرسشنامهای پنج گویهای در مقیاسی هفت درجهای رضایت فرد از زندگی خویش را میسنجد. فلس و پری[3](1996) رضایت از زندگی را به عنوان یک احساس نیک تعریف میکنندکه شامل ارزیابی قابل مشاهده و درونی از احساسات نیک مادی، جسمانی، و اجتماعی میباشد که به وسیله مجموعهای منحصر به فرد از ارزشها اندازهگیری میشود(شیرمحمدی و دیگری، 1389: 65). مایکالس[4](1986) رضایت از زندگی را تفاوت ادراک فرد از اینکه اشیاء چگونه هستند و چگونه میتوانند باشند، تعریف کرده است. سوزا و سانجا[5](2001) رضایت از زندگی را به عنوان تفاوت بین آن چه که شخص میخواهد و آنچه که هست بیان میکنند. این دو درحقیقت یک تفاوت بین واقعیت و ایدهآل را مطرح کردهاند. رضایتمندی از زندگی بیانگر میزان ارضای تمایلات و نیازهای اساسی انسان است. رضایتمندی را میتوان به عنوان ارضای نیازهای اساسی و تلقی مثبت و احساس خوشایند افراد به قلمروهای مختلف زندگی بیان کرد(عظیمیهاشمی، 1383: 71). در تمامی این تعاریف معیار رضایت از زندگی، ذهنیت فرد است. به این معناکه فرد به لحاظ ذهنی تاچه اندازه بینواقعیت زندگی و ایدهآلهایش هماهنگی احساس میکند. چنانکه کمبل رضایت از زندگی را بازتاب توازن میان آرزوهای شخص و وضعیت فعلی او میداند. به عبارت دیگر رضایت از زندگی منعکس کنندة احساس و نظر کلی افراد یک جامعه نسبت به جهانی است که در آن زندگی میکنند. در نگاه به متغیر رضایت از زندگی دو رویکرد نظری وجود دارد: در رویکرد نخست، رضایت از زندگی به مثابه یک سازة چند بعدی در نظر گرفته میشود و رویکرد دوم به رضایت از زندگی به مثابه یک متغیر بسیط مینگرد.
رضایت از زندگی به مثابه یک سازه دراین نگاه رضایت از زندگی سازهای استکه دارای ابعادی چند است، البته دراین رویکرد نیز تنوعی حاکم است. دربرخی کارهای انجام شده ابعاد رضایت از زندگی عبارتاند از: رضایت از زندگی خانوادگی، رضایت ازمسکن، رضایت از شغل و رضایت از تندرستی. درپژوهشی دیگر ابعاد رضایت از زندگی عبارتاند از: رضایت از خود، رضایت از دوستان، رضایت از خانواده، رضایت از محیط زندگی، رضایت از محیط کار. رضایت از زندگی به مثابه یک متغیر بسیط دراین نگاه رضایت از زندگی فاقد ابعاد است و اگر درتحقیقات از گویههای متعددی برایسنجش آن استفاده شده قصد محقق ارتقاء سطح سنجش آن ازترتیبی به فاصلهای بوده، هرچند دربرخی از تحقیقات برای سنجش از یک گویه استفاده شده است. نگاه به رضایت از زندگی به مثابه سازهای دارای ابعادی از جنس رضایت، نگاهی نارسا است. به نظر میرسد کلی بودن مفهوم زندگی و انتزاعی بودن آن، رضایت از زندگی را دارای ویژگی منحصر به فردی نموده است. زندگی مساوی مجموع حیطههای آن مانند خانواده، دوستان، اوقات فراغت، محل سکونت، محل اشتغال و ... نیست. اگر چه حیطههای مذکور بخش زیادی از زندگی را تشکیل میدهند، اما زندگی چیزی ماورای این حوزهها نیز در خود دارد. تاکنون تحقیقی که به طور مستقیم به بررسی تاثیر رضایت از زندگی بر میزان نابهنجاری پرداخته باشد؛ انجام نشده است بر این اساس در بررسی پیشینه تحقیق به تحقیقات انجام شده در ارتباط با متغیرهای مورد پژوهش یعنی رضایت از زندگی و نابهنجاری اجتماعی اشاره میشود. گلچین و زردموی(1390) تحقیق با عنوان «تبیین نوجوانان تهرانی از زندگی خانوادگیشان بر حسب میزان تحقق نظم در خانواده» انجام دادهاند روایی و همکاران(1389) تحقیقی با عنوان عوامل خانوادگی موثر بر گرایش به نابهنجاری اجتماعی و راهکارهای پیشگیری از آن (اداره امور پلیسی ناهنجاریهای اجتماعی) انجام دادهاند. معیدفر و مقدم(1389) تحقیقی با عنوان نقش هویت محلهای درکاهش و کنترل گرایش به رفتارهای نابهنجار اجتماعی در شهر (مورد محلههای شهر تهران) انجام داده است. قاسمی(1389) تحقیقی تحت عنوان "بررسی علل اجتماعی و اقتصادی بزهکاری اطفال در استان اردبیل" (مطالعه موردی کانون اصلاح و تربیت استان) به روش پیمایشی از نوع همبستگی و مقایسهای انجام داده است. علمی(1381) در رسالة دکترای خود با عنوان گونهشناسی خانواده و رفتارهای نوجوانان شهر تبریز (مطالعه در بین دو گروه از نوجوانان مجرم و عادی در شهر تبریز) درپی یافتن پاسخ به این سوال بوده که چرا برخی افراد جامعه به ویژه نوجوانان نمیتوانند خود را با ارزشها و هنجارهای برخاسته از آن همنوا سازند؟ همانطورکه پیشینة تحقیقات انجام شده نشان میدهد، تحقیقات متعددی در ارتباط با ناهنجاریهای اجتماعی و کجروی انجام شده است در بیشتر این تحقیقات محققان مختلف به دنبال بررسی تاثیر عوامل مختلف اجتماعی بر رفتارهای انحرافی بودند با این حال تا حال تحقیقی که رابطة رضایت از زندگی را با ناهنجاریهای اجتماعی بررسی کند انجام نشده است و از این نظر تحقیق حاضر با تحقیقات دیگر در این زمینه متمایز میگردد. همچنین در این تحقیق ناهنجاریهای اجتماعی متمایز از رفتارهای خلاف قانونی استکه جرم یا بزه شناخته میشوند و ازاین نظر نیز تحقیقحاضر متفاوت از تحقیقات دیگر میباشد. حال اهداف کلی و جزئی تحقیق حاضر به شرح زیر میباشد: - تعیین رابطه میزان رضایت از زندگی و گرایش به نابهنجاریهای اجتماعی در بین جوانان شهر بیلهسوار. - تعیین رابطه میزان رضایت از زندگی و گرایش به انزواطلبی در بین جوانان شهر بیلهسوار. - تعیین رابطه میزان رضایت از زندگی و گرایش به دروغگویی در بین جوانان شهر بیلهسوار. - تعیین رابطه میزان رضایت از زندگی و گرایش به فرهنگ غربی در بین جوانان شهر بیلهسوار. - تعیین رابطه میزان رضایت از زندگی و میزان پذیرش هویت ملی در بین جوانان شهر بیلهسوار. - تعیین رابطه میزان رضایت از زندگی و گرایش به رفتارهای پرخطر در بین جوانان شهر بیلهسوار. - تعیین رابطه میزان رضایت از زندگی و گرایش به معاشرت با خلافکاران در بین جوانان شهر بیلهسوار. - تعیین رابطه میزان رضایت از زندگی و گرایش به مصرف دخانیات در بین جوانان شهر بیلهسوار. باتوجه به بحثهای نظری و مرور پیشینة تحقیق و سنخشناسی انواع نابهنجاری که با استناد به فرا تحلیل و گونهشناسی که توسط علی احمدی(1385) انجام گرفته است مدل مفهومی تحقیق در جدول شماره (1) به صورت زیر میباشد.
شکل شماره (1): مدل تحلیلی تحقیق ابزار و روشاین تحقیق برمبنای هدف جزء تحقیقات کاربردی میباشد. جامعة آماری در پژوهش حاضرکلیه جوانان شهر بیلهسوار در گروه سنی 15 الی 19 سال میباشد که بر اساس سرشماری سال 1390 نفوس و مسکن کشور جمعیت گروه سنی 15 الی 19 ساله ها 1100 نفر میباشد. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده است که با توجه به حجم جامعه برای گروه سنی 15 الی 19 سالهها تعداد 180 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شد. روش نمونهگیری به صورت خوشهای چند مرحلهای میباشد. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده می شود. برای سنجش رضایت از زندگی از مقیاس رضایت از زندگی داینر استفاده میشود. این مقیاس از 5 آیتم تشکیل شده است و رضایت کلی از زندگی را میسنجد. پایایی این مقیاس در تحقیقات مختلف ازجمله تحقیق بیانی وهمکاران(1386) موردتائید قرارگرفته است. همچنین پرسشنامه نابهنجاریهای اجتماعی با توجه به تعاریف نظری و عملیاتی به صورت محقق ساخته طراحی شده است. روایی و پایایی پرسشنامه برآورد «اعتبار[6]» پرسشنامه نیز از طریق «اعتبار صوری[7]» صورت گرفته است. پایایی کل مقیاس آمارة «آلفا» میباشد. به این ترتیب پس از ارائه پرسشنامه به 30 نفر از نوجوان و جوانان و انجام پیشآزمون، برآورد پایایی پرسشنامه این تحقیق از طریق آلفای کرونباخ با استفاده از نرم افزار spss انجام شد که در جدول شماره (1) ارائه گردیده است.
جدول شماره (1): خروجی پایایی پرسشنامه به تفکیک متغیرهای تحقیق
نتایج و یافتهها برای سنجش متغیر رضایت از زندگی از مقیاس رضایت از زندگی (SWLS) دینر استفاده شده است. این مقیاس از 5 آیتم تشکیل شده است و رضایتکلی از زندگی را میسنجد. وضعیت رضایت پاسخگویان از زندگی خویش در جدول شماره (2) آمده است.
جدول شماره (2): توزیع فراوانی و درصدی پاسخگویان بر اساس میزان رضایت از زندگی
در جدول وضعیت پاسخگویی با هر یک از سوالات رضایت زندگی آمده است. همان طور که وضعیت میانگین رضایت نشان میدهد در مجموع 13 درصد نوجوانان مورد بررسی دارای رضایت خیلی کم، 24 درصد کم، 20 درصد زیاد و 23 درصد خیلی زیاد میباشند. براساس نتایج فوق درصد کسانی که رضایت زیادی از زندگیشان دارند ازکسانیکه رضایت پایینی دارند بیشتر است بااین حال افراد ناراضی درصدقابل توجهی (در مجموع 37 درصد) را تشکیل میدهند و این امر در عملکرد رفتاری آنها میتواند تاثیرگذار باشد. وضعیت نابهنجاریهای اجتماعی هفت شاخص برای نابهنجاریهای اجتماعی درنظر گرفته شده استکه وضعیت این شاخصها دربین جوانان بیلهسوار به شرح جدول شماره (3) میباشد.
جدول شماره (3): وضعیت نابهنجاریهای اجتماعی
گرایش به رفتارهای پرخطر یکی از نابهنجاریهای اجتماعی است که نوجوانان انجام میدهند. بر اساس نتایج به دست آمده در مجموع 27 درصد افراد مورد بررسی گرایش خیلی کم، 26 درصد گرایش کم، 14 درصد گرایش زیاد و 12 درصد نیز گرایش خیلی زیاد به این رفتارها دارند. به این ترتیب بیش از 50 درصد نوجوانان مورد بررسی گرایش پایینی به رفتارهای پرخطر دارند. با این حال حدود یک چهارم (26 درصد) گرایششان به این رفتارها بالا میباشد. در مورد معاشرت با افراد خلافکار و نابهنجار، نتایج به دست آمده نشان میدهد حدود 26 درصد معاشرت خیلی کم، 29 درصد معاشرت کم، 19 درصد معاشرت زیاد و 5 درصد نیز خیلی زیاد دارند. به این ترتیب با توجه به نتایج فوق درحدود (55 درصد) معاشرت کمی با این افراد دارند. با این حال نزدیک یک چهارم نوجوانان مورد بررسی (24 درصد) گرایش معاشرت زیادی با خلافکاران دارند. گرایش به دخانیات یکی دیگر از مولفههای نابهنجاری اجتماعی استکه نتایج آن درجدول فوق نشان داده شده است. با توجه به نتایج به دست آمده 24 درصد گرایش خیلی کم، 23 درصد گرایش کم، 18 درصد گرایش زیاد و 11 درصد نیز گرایش خیلی زیاد به مواد دخانی دارند. با این حال حدود 29 درصد افراد گرایش زیادی به مصرف این موارد دارند که نسبت بالایی میباشد. براساس نتایج فوق بیشترین گرایش به مصرف سیگار و قلیان میباشد. انزواطلبی، عدم ارتباط با دیگران و عدم مشارکت در کارهای جمعی است. نتایج به دست آمده نشان میدهدکه 22 درصد افراد مورد بررسیگرایش خیلیکم، 28 درصد گرایش کم، به این نوع رفتار دارند درحالی که 20 درصد گرایش زیاد و 6 درصد نیز خیلی زیاد دارند یعنی در حدود 26 درصد افراد رفتارهای انزواطلبانه از خود نشان میدهند که این نسبت، درصد بالایی است. در ارتباط با دروغگویی نتایج بدست آمده نشان میدهد 24 درصد گرایش خیلیکم، 29 درصد گرایش کم، 16 درصد گرایش زیاد و 8 درصد نیز گرایش خیلی زیاد به دروغگویی دارند. با توجه به نتاج به دست آمده در حدود 24 درصد گرایش خیلی کم، 29 درصد گرایش کم، 17 درصد گرایش زیاد و 9 درصد نیز گرایش خیلی زیاد به فرهنگ غربی دارند. براساس نتایج به دست آمده پذیرش 23 درصد خیلی زیاد و 30 درصد زیاد می باشد در حالی که 18 درصد کم و 7 درصد خیلی کم است. به این معنا که پذیرش و تعلق به هویت ملی در حدود 53 درصد به میزان زیاد و در 25 درصد به میزان کم میباشد. باتوجه به نتایج به دست آمده در مجموع میتوان گفت که میزان گرایش به نابهنجاریهای اجتماعی در بین نوجوانان و جوانان مورد بررسی در حدود 25 درصد میباشد یعنی یک چهارم افراد مورد بررسی گرایش به نابهنجاری اجتماعی دارند و این میزان درصد بالایی میباشد. در ادامه چگونگی تاثیر رضایت از زندگی در نابهنجاری اجتماعی مورد آزمون قرار میگیرد.
یافتههای استنباطی هفت فرضیه برای آزمون ارائه شده است که با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون دو متغیره مورد آزمون قرار گرفتند و نتایج حاصله به شرح جدول شماره (4) میباشد.
جدول شماره (4): نتایج آزمون فرضیهها
درمورد فرضیه اول، ضریب همبستگی بین رضایت از زندگی و گرایش به انزواطلبی 442/0- میباشد. جهت همبستگی منفی است که نشان دهندة تاثیر منفی رضایت از زندگی بر انزواطلبی میباشد. یعنی با افزایش رضایت از زندگی انزواطلبی کاهش می یابد. ضریب تعیین 195/0 میباشد. مقدار ضریب تعیین نشان میدهد که 5/19 درصد تغییرات متغیر وابسته توسط رضایت از زندگی تبیین میشود. درمورد فرضیه دوم، ضریب همبستگی بین رضایت از زندگی وگرایش به دروغگویی 462/0- میباشد. جهت همبستگی منفی استکه نشان دهنده تاثیرمنفی رضایت از زندگی بر دروغگویی است. مقدارضریب تعیین نشان می دهد که 3/21 درصد تغییرات متغیر وابسته توسط رضایت از زندگی تبیین میشود. درمورد فرضیه سوم، ضریب همبستگی رضایت از زندگی وگرایش به فرهنگ غربی 438/0- میباشد. جهت همبستگی منفی استکه نشان دهندة تاثیرمنفی رضایت از زندگی برگرایش به فرهنگ غربی است. ضریب تعیین 192/0 میباشد. مقدار ضریب تعیین نشان میدهد که 2/19 درصد تغییرات گرایش به فرهنگ غرب توسط رضایت از زندگی تبیین میشود. در مورد فرضیه چهارم، ضریب همبستگی بین میزان پذیرش هویت ملی 623/0 میباشد. جهت همبستگی مثبت است که نشان دهندة تاثیر مثبت رضایت از زندگی بر پذیرش هویت ملی است. ضریب تعیین 388/0 میباشد. مقدار ضریب تعیین نشان میدهد که 8/38 درصد تغییرات گرایش به هویت ملی توسط رضایت از زندگی تبیین میشود. در مورد پنجم، ضریب همبستگی بین رضایت از زندگی و گرایش به رفتارهای پرخطر 349/0- میباشد. جهت همبستگی منفی است که نشان دهندة تاثیر منفی رضایت از زندگی بر گرایش به رفتارهای پرخطر است. ضریب تعیین 155/0 میباشد. مقدار ضریب تعیین نشان میدهد که 5/15 درصد تغییرات گرایش به هویت ملی توسط رضایت از زندگی تبیین میشود. در مورد فرضیه ششم، ضریب همبستگی بین رضایت از زندگی و گرایش به معاشرت با خلافکاران 353/0- میباشد. جهت همبستگی منفی استکه نشان دهندة تاثیر منفی رضایت از زندگی بر معاشرت با خلافکاران است. ضریب تعیین125/0 میباشد. مقدارضریب تعیین نشان میدهدکه 5/12 درصد تغییرات گرایش به معاشرت با خلافکاران توسط رضایت از زندگی تبیین میشود. در مورد فرضیه هفتم، ضریب همبستگی بین دو متغیر فوق 446/0- میباشد. جهت همبستگی منفی است که نشان دهندة تاثیر منفی رضایت از زندگی بر گرایش به مصرف دخانیات است. ضریب تعیین 199/0 میباشد. مقدار ضریب تعیین نشان میدهد که 9/19 درصد تغییرات گرایش به مصرف دخانیات توسط رضایت از زندگی تبیین میشود. در مورد فرضیه اصلی، ضریب همبستگی بین رضایت از زندگی و نابهنجاریهای اجتماعی 287/0- میباشد. جهت همبستگی منفی است که نشان دهندة تاثیر منفی رضایت از زندگی بر ناهنجاریهای اجتماعی است. یعنی با افزایش رضایت از زندگی ناهنجاریهای اجتماعی کاهش مییابد. ضریب تعیین 077/0 میباشد. مقدار ضریب تعیین نشان میدهدکه 7/7 درصد تغییرات ناهنجاریهای مختلف اجتماعی توسط رضایت از زندگی تبیین میشود. نتایج به دست آمده از آزمون رگرسیون خطی نشان میدهد که رضایت از زندگی با گرایش به نابهنجاریهای اجتماعی رابطه معنادار دارد به این ترتیب کسانی که رضایت بیشتری از زندگیشان دارند کمتر رفتارهای بابهنجار انجام میدهند. براساس نتایج به دست رضایت از زندگی بیشترین تاثیر را هویت ملی با مقدار بتای 693/0 دارد. همچنین کمترین تاثیر مربوط به معاشرت با خلافکاران با بتای 352/0- و رفتارهای پرخطر با بتای 394/0- میباشد.
نتیجهگیرینابهنجاریهای اجتماعی ازجمله مهمترین مسائل اجتماعی درهر جامعه استکه به عوامل و متغیرهای متفاوتی بستگی دارد و از این رو برای کاهش آن در جامعه باید برنامهریزی در نهادهای متفاوتی مثل خانواده، مدرسه، دانشگاه، سطح جامعه و... انجام گیرد زیرا با سالمسازی فضای اخلاق عمومی جامعه و خانواده میتوان از میزان نابهنجاری کاست. در این پژوهش رابطه رضایت از زندگی بر نابهنجاریهای اجتماعی سنجیده شده است. احساس رضایت، از بازتاب توازن میان آرزوهای شخصی و وضعیت عینی فردی و اجتماعی به وجود میآید(اینگلهارت، 1373: 241). نتایج به دست آمده بیانگرپایین بودن رضایت از زندگی در بین افراد مورد بررسی است. این یافتهها هم از حیث توصیفی و هم از وجه تبیینی و سببشناسی با نتایج پژوهشهای داخلی همخوانی دارد. متغیر رضایت از زندگی بر اساس نظریه احساس محرومیت قابل تبیین است زیرا این نظریه از یک طرف به کمبودهای عاطفی (مثل عدم ارضای نیازهای عاطفی) و ازطرف دیگر به کمبودهای مادی و در نهایت به رابطه پویای بین این دو که در رضایت از زندگی افراد مؤثر است، اشاره دارد. نتایج به دست آمده حاکی ازتاثیر معنادار و کاهنده رضایت از زندگی بر نابهنجاریهای اجتماعی است نتایج به دست آمده نشان میدهدکه رضایت از زندگی رابطهمنفی با نابهنجاریهای اجتماعی دارد. افرادی که از شرایط زندگی خویش راضی هستند گرایشکمتری به انواع نابهنجاریهای اجتماعی دارند این یافته با نتایج تحقیق هزارجریبی و صفریشالی(1389) همسو میباشد. این محققان با به بررسی عوامل ارتکاب جرم پرداخته و تاثیر رضایت از زندگی را با ضریب (10/0) نشان میدهند. همچنین بخشی و همکاران (1384) در تحقیقی با عنوان بررسی رابطة میان رضایت از زندگی و حمایت اجتماعی با سلامت روان در دانشجویان به نتایج مشابهی دست یافتند. گلچین و زردموی(1390) به این نتیجه رسیدند که مشکلات تربیتی دانشآموزان بیشتر ناشی از شیوه ارضای نیازهای نوجوانان است. ارضاء نیازهای ثانویه از قبیل نیاز به تعلق و نیازهای شناختی بیشترین تاثیر را در حل مشکلات تربیتی نوجوانان دارد. دیدگاههای مختلف جامعهشناسی هرکدام تبیین خاصی از نابهنجاریهای اجتماعیدارند. نظریة کنترل اجتماعی علت اصلی نابهنجاری را در فقدان کنترل و ضعف نظارتهای اجتماعی میداند. نظریههای یادگیری درتبیین ناهنجاریهای اجتماعی به یادگیری هنجارها و ارزشهای انحرافی به ویژه درچهارچوب خردهفرهنگها وگروههای همسالان توجه دارند. نظریة فشار ساختاری رفتار نابهنجار را نتیجة فشارهای اجتماع میداند که بعضی مردم را وادار به نابهنجاری میکند. کوهن درقالب نظریه ناکامی منزلتی معتقد است افرادکه متعلق به طبقهاجتماعی پایین هستند به واسطة آشنایی با ارزشهای طبقه متوسط احساس ناکامی میکنند. آنها نمیتوانند به پای فرزندان طبقه بالا برسند و در نتیجه برای جبران این ناکامی به ناهنجاریهای اجتماعی رو میآورند بنابر این احساس نارضایتی ازوضعیت زندگی خویشکه به دنبال ناکامی حاصل میشود زمینة گرایش نوجوانان و جوانان طبقات پایین را به کجروی فراهم میکند. در قالب این رویکرد کوهن و مرتون معتقدند اعضای طبقه پایین بیش از دیگران احتمال دارد که در فعالیتهای نابهنجار مشارکت کنند، چون جامعه نمیتواند به آنها کمک کند که به آرزوهای خود دست یابند. ازجمله نظریههای مطرح دیگر در ارتباط با رضایت از زندگی، نظریة محرومیت نسبی است بر اساس این دیدگاه انسانها عموماً به مقایسه خود با دیگران میپردازند و در این رابطه وقتی احساس فقر و بیعدالتی میکنند واکنشهای شدید عاطفی (مانند تعویض شغل، کارشکنی و خودکشی و ... انجام میدهند و وقتی این احساس به اعلی درجه خود برسد به احساس تضاد اجتماعی میانجامد و تعارضهای شدیدی را در پی دارد. همانطور که در تحلیل رگرسیونی مشخص شد فرد در محیط ناسالم رفتارهای انحرافی را از گروه دوستان یاد میگیرد. بنابراین محیط ناسالم زمینه بالقوه آسیبهای اجتماعی را فراهم میسازد و گروه دوستان ناسالم آن را به صورت بالفعل در میآورند. این عامل اخیر نیز بر اساس نظریة «پیوند افتراقی ساترلند» قابل تبیین است. زیرا بر اساس این نظریه، افراد زمانی احتمال دارد منحرف شوند که با افرادی که نظریههای منحرفانه دارند ارتباط بیشتری داشته باشند. پیشنهادهای کاربردی- با توجه به نتایج به دست آمده بیش از یک سوم افراد مورد بررسی رضایت کمتری از زندگی دارند که این امر علاوه بر گرایش به نابهنجاریهای اجتماعی مسائل روانی زیادی بدنبال دارد بنابراین ضروری استکه مسئولین و خانوادهها نسبت به این مساله حساس شده و توجه ویژهای داشته باشند. - نتایج به دست آمده بیانگر تاثیر معنادار رضایت از زندگی بر کاهش نابهنجاریهای اجتماعی است. همانطور که اشاره شد رضایت از زندگی تنها با دسترسی به امکانات زندگی حاصل نمیشود. این مفهوم بیشتر امری ذهنی است یعنی افراد به طورذهنی از شرایط زندگی خویش ارزیابی به عمل آورده و احساس رضایت یا نارضایتی میکنند. بنابر این والدین نوجوانان بایستی به این امر توجه داشته باشندکه شرایط زندگی بهتری را برای فرزندان خویش به وجود آورند تا ازگرایش آنها با انواع نابهنجاریهای اجتماعی کاسته شود. - نتایج بدست آمده حاکی از تاثیر کاهنده رضایت از زندگی بر مولفههای مختلف نابهنجاری اجتماعی است. شرایط مطلوب زندگی درخانواده و مدرسه و محیط زندگی میتواند تعاملات اجتماعی نوجوانان را افزایش دهد. بنابراین خانوادهها و مدارس درایجاد شرایط مطلوب زندگی و افزایش رضایت افراد از زندگی میتوانند هماهنگ و همسو بوده و نقش تعیینکننده داشته باشند. - همچنان که اشاره شد رضایت از زندگی تنها دسترسی به امکانات حاصل نمیشود برقراری ارتباط صحیح و دوستانه به خصوص ازسوی والدین و ابرازمحبت به آنها میتواند تاثیر زیادی درافزایش رضایت از زندگی داشته باشد.
پیشنهادهای پژوهشی- چنانچه اشاره شد رضایت از زندگی تاثیر زیادی برگرایش به نابهنجاریهای اجتماعی دارد بنابراین پیشنهاد میشود عوامل موثر بر رضایت از زندگی مورد بررسی و تحقیق قرار گیرد. - در این تحقیق نقش رضایت از زندگی به طور کلی مورد بررسی قرار گرفت. بررسی مبانی نظری این مفهوم نشان میدهد که رضایت از زندگی دارای مولفههای مختلفی است بنابراین پیشنهاد میشود تاثیر مولفههای مختلف رضایت از زندگی بر نابهنجاریهای اجتماعی بررسی گردد. - نابهنجاری موضوعی چند وجهی است لذا شناخت ابعاد مختلف آن نیازمند اطلاعات همه جانبه از علل، انگیزهها، زمینهها ونحوه وقوع آن است. دستیابی به همة این اطلاعات بااستفاده از ابزار پرسشنامه میسر نیست لذا پیشنهاد میگردد تحقیقی کیفی در مورد نابهنجاریهای اجتماعی به عمل آید تا توصیفی دقیق از وضعیت نابهنجاریهای اجتماعی ارائه شود.
منابع اینگلهارت، ر. (1373). تحول فرهنگی جوامع پبشرفته صنعتی. ترجمه: م، وتر. تهران: کویر. بخشیپور رودسری، ع؛ و دیگری. (1384). بررسی رابطه میان رضایت از زندگی وحمایت اجتماعی با سلامت روان در دانشجویان. مجله اصول بهداشت روانی. دوره 7، (شماره 28-27)، صص 152-145. سیفاللهی، س. (1374). مبانی جامعهشناسی. گناباد: مرندیز. شیرمحمدی، ل؛ و دیگری. (1389). رابطه سخترویی، رضایت از زندگی و امید با عملکرد تحصیلی دانشجویان. فصلنامه علمی پژوهشی روانشناسی دانشگاه تبریز. سال پنجم، شماره 20، صص 151-129. عبدی، ع؛ و دیگری. (1378). تحولات فرهنگی در ایران. تهران: نشر روش. عظیمی هاشمی، م. (1383). رضایت از زندگی و دینداری در بین دانشآموزان. مجلهعلوماجتماعی. دانشگاه ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد، سال اول، شماره 3، صص 116-83. علمی، م. (1381). گونهشناسی خانواده و رفتارهای نابهنجار نوجوانان شهر تبریز. پایاننامة دکتری، رشته جامعهشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات. علی احمدی، ا. (1385). فراتحلیل و گونهشناسی ناهنجاریهای اخلاقی و اجتماعی دانشآموزان در آموزش و پرورش. فصلنامه تخصصی جامعه شناسی. سال دوم، شماره 2. گلچین، م؛ و دیگری. (1390). تبیین رضایت نوجوانان تهرانی از زندگی خانوادگیشان بر حسب میزان تحقق نظم در خانواده. مجله علوم اجتماعی دانشگاه فردوسی مشهد. شماره 16. گیدنز، آ. (1373). جامعهشناسی. ترجمه: م، صبوری. تهران: نشر نی. چاپ اول. معیدفر، س؛ و دیگری. (1389). نقش هویت محلهای درکاهش و کنترل گرایش به رفتارهای نابهنجار اجتماعی در شهر (مورد محلههای شهر تهران). فصلنامه مسائل اجتماعی ایران. دوره اول، شماره دوم، صص 143-115. هزارجریبی ج؛ و دیگری. (1388). بررسی عوامل موثر بر ارتکاب جرم (مطالعه موردی زندانیان استان مرکزی). فصلنامه علوم اجتماعی. شماره 46، صص 74-41. وروایی، ا؛ و دیگری. (1389). عوامل خانوادگی موثر بر گرایش به نابهنجاری اجتماعی و راهکارهای پیشگیری از آن (اداره امور پلیسی ناهنجاری های اجتماعی). مطالعات مدیریت انتظامی. دوره (شماره4)، صص 649-627. Hagen, John. (1985). Modern criminology. McGraw Hill Inc. Hirschi, Travis. (1969). Causes of delinquency. Berkeley University of California Press.
[1]. دانشآموخته کارشناسی ارشد جامعهشناسی دانشگاه آزاد تبریز واحد تبریز-ایران. E- mail:adalatfiruzi@yahoo.com [2]. استادیار جامعهشناسی دانشگاه آزاد تبریز گروه علوم اجتماعی؛ تبریز- ایران (نویسنده مسئول). drmahmoodelmi@gmail.comE- mail: | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اینگلهارت، ر. (1373). تحول فرهنگی جوامع پبشرفته صنعتی. ترجمه: م، وتر. تهران: کویر. بخشیپور رودسری، ع؛ و دیگری. (1384). بررسی رابطه میان رضایت از زندگی وحمایت اجتماعی با سلامت روان در دانشجویان. مجله اصول بهداشت روانی. دوره 7، (شماره 28-27)، صص 152-145. سیفاللهی، س. (1374). مبانی جامعهشناسی. گناباد: مرندیز. شیرمحمدی، ل؛ و دیگری. (1389). رابطه سخترویی، رضایت از زندگی و امید با عملکرد تحصیلی دانشجویان. فصلنامه علمی پژوهشی روانشناسی دانشگاه تبریز. سال پنجم، شماره 20، صص 151-129. عبدی، ع؛ و دیگری. (1378). تحولات فرهنگی در ایران. تهران: نشر روش. عظیمی هاشمی، م. (1383). رضایت از زندگی و دینداری در بین دانشآموزان. مجلهعلوماجتماعی. دانشگاه ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد، سال اول، شماره 3، صص 116-83. علمی، م. (1381). گونهشناسی خانواده و رفتارهای نابهنجار نوجوانان شهر تبریز. پایاننامة دکتری، رشته جامعهشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات. علی احمدی، ا. (1385). فراتحلیل و گونهشناسی ناهنجاریهای اخلاقی و اجتماعی دانشآموزان در آموزش و پرورش. فصلنامه تخصصی جامعه شناسی. سال دوم، شماره 2. گلچین، م؛ و دیگری. (1390). تبیین رضایت نوجوانان تهرانی از زندگی خانوادگیشان بر حسب میزان تحقق نظم در خانواده. مجله علوم اجتماعی دانشگاه فردوسی مشهد. شماره 16. گیدنز، آ. (1373). جامعهشناسی. ترجمه: م، صبوری. تهران: نشر نی. چاپ اول. معیدفر، س؛ و دیگری. (1389). نقش هویت محلهای درکاهش و کنترل گرایش به رفتارهای نابهنجار اجتماعی در شهر (مورد محلههای شهر تهران). فصلنامه مسائل اجتماعی ایران. دوره اول، شماره دوم، صص 143-115. هزارجریبی ج؛ و دیگری. (1388). بررسی عوامل موثر بر ارتکاب جرم (مطالعه موردی زندانیان استان مرکزی). فصلنامه علوم اجتماعی. شماره 46، صص 74-41. وروایی، ا؛ و دیگری. (1389). عوامل خانوادگی موثر بر گرایش به نابهنجاری اجتماعی و راهکارهای پیشگیری از آن (اداره امور پلیسی ناهنجاری های اجتماعی). مطالعات مدیریت انتظامی. دوره (شماره4)، صص 649-627. Hagen, John. (1985). Modern criminology. McGraw Hill Inc.
Hirschi, Travis. (1969). Causes of delinquency. Berkeley Un | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 5,381 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 1,514 |