تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 9,997 |
تعداد مقالات | 83,560 |
تعداد مشاهده مقاله | 77,801,347 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 54,843,961 |
بررسی تأثیر سبکهای مدیریت (سنتی، متعادل و مشارکتی) بر خلاقیت دبیران (مطالعه موردی: دبیرستانهای شهر سنندج) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نشریه علمی آموزش و ارزشیابی (فصلنامه) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 1، دوره 2، شماره 8، اسفند 1388، صفحه 7-30 اصل مقاله (175.23 K) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسنده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مهدی فیضی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مدرس دانشگاه آزاد اسلامی واحد سنندج | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سبک های مدیریت (سنتی، متعادل و مشارکتی) با خلاقیت دبیران دبیرستانهای دولتی شهر سنندج صورت گرفتهاست، این پژوهش از نوع پیمایشی- همبستگی است. جامعه آماری آن شامل کلیه دبیران مدارس متوسطه شهر سنندج که در سال تحصیلی87-86 به خدمت اشتغال داشتهاند، است. با نمونهگیری تصادفی طبقهای و براساس فرمول کوکران 275 نفر از دبیران بهعنوان نمونه پژوهش حاضر انتخاب شدند. از دو ابزار مقیاس افتراق مفهومی مدیریت و پرسشنامه خلاقیت دبیران برای جمعآوری اطلاعات استفاده شد. روایی و پایایی ابزارها با استفاده از روش تحلیلآماری و آلفای کرونباخ بهدست آمد. پس از جمعآوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات مشخص شد که رابطه مثبت معنی داری بین سبکهای مدیریت (سنتی، متعادل و مشارکتی) و خلاقیت دبیران وجود دارد و هرچه مقدار رفتارهای مشارکتی بیشتر باشد این رابطه نیز افزایش می یابد. مقدار بتای بهدست آمده میان ابعاد مدیریت (تصمیمگیری، ارتباطات، رهبری، ساختار و کنترل) و خلاقیت دبیران نشانگر آن است که هرچه نظارت توسط خود دبیران انجام شود، مدیران از ارتباطات دوطرفه و باز، رابطه دوستانه و صمیمی و تفویض اختیار به دبیران استفاده کنند میزان خلاقیت نیز افزایش می یابد. همچنین نتایج پژوهش نشان داد تفاوت معنی داری بین دو گروه مدیران زن و مرد در سبک مدیریت آنها وجود دارد یعنی دبیران زن نسبت به دبیران مرد بیشتر از سبک مدیریت مشارکتی برخوردارند. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
سبک های مدیریت؛ خلاقیت؛ آموزش و پرورش | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
بررسی تأثیر سبکهای مدیریت (سنتی، متعادل و مشارکتی) بر خلاقیت دبیران (مطالعه موردی: دبیرستانهای شهر سنندج)
مهدی فیضی[1] چکیده پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سبک های مدیریت (سنتی، متعادل و مشارکتی) با خلاقیت دبیران دبیرستانهای دولتی شهر سنندج صورت گرفتهاست، این پژوهش از نوع پیمایشی- همبستگی است. جامعه آماری آن شامل کلیه دبیران مدارس متوسطه شهر سنندج که در سال تحصیلی87-86 به خدمت اشتغال داشتهاند، است. با نمونهگیری تصادفی طبقهای و براساس فرمول کوکران 275 نفر از دبیران بهعنوان نمونه پژوهش حاضر انتخاب شدند. از دو ابزار مقیاس افتراق مفهومی مدیریت و پرسشنامه خلاقیت دبیران برای جمعآوری اطلاعات استفاده شد. روایی و پایایی ابزارها با استفاده از روش تحلیلآماری و آلفای کرونباخ بهدست آمد. پس از جمعآوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات مشخص شد که رابطه مثبت معنی داری بین سبکهای مدیریت (سنتی، متعادل و مشارکتی) و خلاقیت دبیران وجود دارد و هرچه مقدار رفتارهای مشارکتی بیشتر باشد این رابطه نیز افزایش می یابد. مقدار بتای بهدست آمده میان ابعاد مدیریت (تصمیمگیری، ارتباطات، رهبری، ساختار و کنترل) و خلاقیت دبیران نشانگر آن است که هرچه نظارت توسط خود دبیران انجام شود، مدیران از ارتباطات دوطرفه و باز، رابطه دوستانه و صمیمی و تفویض اختیار به دبیران استفاده کنند میزان خلاقیت نیز افزایش می یابد. همچنین نتایج پژوهش نشان داد تفاوت معنی داری بین دو گروه مدیران زن و مرد در سبک مدیریت آنها وجود دارد یعنی دبیران زن نسبت به دبیران مرد بیشتر از سبک مدیریت مشارکتی برخوردارند. واژه های کلیدی: سبک های مدیریت، خلاقیت، آموزش و پرورش
مقدمه سرعت تحولات و نیاز اساسی به استفاده از اندیشههای نو در اثربخش نمودن مدیریتها و کارآمد کردن فعالیتهای سازمانها مهمترین ویژگی نظامهای اداری است و کارکنان هر سازمان به دلیل داشتن نظریات، افکار و خلاقیتها باارزشترین سرمایه به حساب میآیند، به همین دلیل میتوان گفت یکی از سبک هایی که میتواند به این سرمایهی باارزش، متناسب با خصوصیات و روحیات آن هویت ببخشد، سبک مدیریت مشارکتی[2] است. این سبک برای تقویت هویت انسانی و دورشدن از هویت ابزاری انسانها در سازمان گام بر میدارد و به فعال سازی اندیشههای آنها برای تحقق کارآمدتر اهداف سازمان کمک میکند. ارزش واقعی اندیشهها، مشارکت دادن آنها در تصمیمگیری های مربوط به امور سازمان است (هاشمی،1383، 17). برای ایجاد و تشویق خلاقیت در سازمانهای آموزشی و همچنین کمک به پرورش تواناییهای خلاق افراد در سازمانهای آموزشی متغیرهای سازمانی چندی تأثیرگذارند که میتوان آنها را به سه دسته متغیرهای ساختاری، متغیرهای انسانی و متغیرهای فرهنگی تقسیمبندی نمود (زکی،۱۳۸۰). در میان این متغیرها، متغیر انسانی از جمله مدیران و سبک مدیریتشان در ایجاد خلاقیت و پیشرفت سازمان دارای تأثیر بسزایی است. طبق یک تقسیم بندی کلی سبک های مدیریتی به دو نوع مشارکتی و سنتی تقسیم میشوند. سبک مدیریت مشارکتی سبکی است که در آن به زیردستان تفویض اختیار میشود، مدیر زیردستان را به شرکت در تصمیمگیری ها دعوت میکند و در اتخاذ تصمیمات نظر معلمان را جویا میشود، در سبک مدیریت مشارکتی ارتباطات بین مدیر و کارکنان به صورت متقابل و دو طرفه است و ساختار سلسله مراتبی سازمان ها در این سبک جایگاهی ندارد. از دیگر خصوصیات این سبک این است که روابط صمیمانه و دوستانه بین رهبر و اعضا برقرار است و رهبر سازمان آموزش و پرورش ایران به دلیل ساختار متمرکز خود باعث شده که تصمیمگیریها در سطوح بالای سازمان و با کمترین مشارکت و همکاری سایر افراد سازمان انجام گیرد، و این موجب شده که مقدار خلاقیت و نوآوری و ایدههای جدید افراد که جهت پیشرفت و بهرهوری هر چه بیشتر سازمان لازم است کاهش یابد و سازمان آموزش و پرورش شهر سنندج نیز چون زیر مجموعهای از آموزش و پرورش کل کشور، همان خصوصیات و معایب خاص سازمان آموزش و پرورش کل کشور را داراست در این میان روشهای نوین و جدید مدیریت جهت افزایش کارایی و بهره وری افراد و در نهایت سازمان ضروری است، نقش مدیران به عنوان کسانی که بستر مناسب را در جهت بروز خلاقیت در سازمانها فرآهم میآورند و امکان اظهار نظر و ابراز وجود را به کارکنان میدهند انکار ناپذیر است. بنابراین رابطه بین سبک مدیریت مدیر و خلاقیت دبیران در مدارس امری اجتناب ناپذیر است. ماوندا و فارل[3](2003)، مارتین و تربلنج [4] (2003)، سالمون و تربیش[5] (2002) در پژوهش های خود به اهمیت عوامل و شاخص های فرهنگی تأثیرگذار بر خلاقیت و نوآوری سازمان ها اشاره کردهاند. این پژوهشگران عوامل و شاخص های فرهنگی زیر را به عنوان عوامل فرهنگی تأثیرگذار بر میزان خلاقیت و نوآوری سازمانی گزارش دادهاند. این عوامل عبارتند از: پذیرش ریسک، ارتباطات باز میان کارکنان، ابهام و تعارض، تشویق نظریههای جدید، تعهدکاری، رهبری قوی و حمایتگرانه و مشتری مداری. پژوهشی که توسط تاچر[6](1997) درمورد تأثیر سبک رهبری بر خلاقیت انجام گرفت نشان داد که انجام کارها به صورت گروهی موجب افزایش خلاقیت افراد در سازمان میشود. رابیندرا. آن. کانونگو [7](1990) در پژوهشی که انجام داد عوامل فرهنگی را عوامل زمینهساز جهت خلاقیت و نوآوری سازمانی دانسته است و معتقد است که فقدان آنها باعث از خودبیگانگی افراد و سرکوبی توان خلاقیت و نوآوری آنها خواهد شد وی معتقد است سازمانهایی که در آنها عوامل مذهبگرایی سنتی، غیر مرتبط بودن پاداش، سیستم استبدادی و شبکه رفیقبازی حاکم باشد سازمانهای خلاقی نخواهند بود و این عوامل باعث کاهش بهرهوری و بیگانگی افراد سازمان خواهد شد. وودمن[8] (1993) در مطالعهای با عنوان ایجاد نظریه خلاقیت سازمانی بیان میدارد که: 1- مبادله آزاد اطلاعات در موقعیت های گروهی موجب افزایش 2- خلاقیت در جو سازمانی که ریسک پذیری را تشویق کند، افزایش مییابد. 3- پیروی صرف از قوانین و مقررات موجب کاهش خلاقیت میشود. 4- آمابیل[9] (1988) بیان میدارد که نظارت مستقیم و دقیق بر روی کارکنان موجب کاهش خلاقیت میشود. در پژوهش انجام شده بهوسیلهی ازسامر[10] (1997)، پیرس و دلبک[11] (1997) نشان داده شد که ساختار سازمانی بر نوآوری سازمانها تأثیر دارد. پیرس و دلبک اظهار کردند که ساختار انعطافپذیر نه تنها به پیشرفت و توسعه در به کارگیری ایدهها و نظرات جدید میانجامد بلکه میزان نوآوری این ساختارها خیلی بیشتر رایس[12] (2006) در پژوهشی با عنوان ارزشهای فردی، بافت سازمانی، خودپنداره کارکنان از خلاقیت در سازمان های مصری نتایج زیر را ارائه میدهد: 1- خودکنترلی رابطه مثبتی با رفتار خلاق کارکنان دارد. 2- هماهنگی و انطباق با محیط رابطه منفی با خلاقیت کارکنان دارد. 3- رفتار تحکم آمیز مدیر رابطه منفی با خلاقیت کارکنان دارد. 4- میزان رفتار خلاق کارکنان در سازمانهایی که کنترل مستقیم و ساختار سلسله مراتبی دارند، پایین است. 5- در سازمانهایی که رفتار حمایتگرانه در سازمان جاری است رفتار خلاق کارکنان در سطح بالایی است. 6- در سازمانهایی که ریسکپذیری در حد بالایی است رفتار خلاق کارکنان نیز در سطح بالایی قرار دارد. 7- در سازمانهایی که فضای باز و قابل اعتماد حاکم است میزان رفتار خلاق کارکنان در سطح بالایی قرار دارد. اسلامی پور(1374) در پژوهشی با عنوان بررسی نقش مدیریت مشارکتی در افزایش کارآیی و خلاقیت کارکنان نتایج زیر را بهدست آورده است: 1- اجرای مدیریت مشارکتی موجب افزایش کارآیی نیروی کار میگردد. 2- اجرای مدیریت مشارکتی موجب افزایش صرفهجویی در هزینهها و کاهش ضایعات میگردد. 3- اجرای مدیریت مشارکتی موجب افزایش خلاقیت نیروی کار میگردد. وفایی (1378) در پژوهشی با عنوان «بررسی رابطه بین سبکهای مدیریتی مدیران و رضایت شغلی دبیران مقطع متوسطه استان سمنان» بین سبک مدیریت مشارکتجویانه و امکان ابداع و خلاقیت آموزشی و ایجاد و استحکام روابط انسانی مطلوب و رضایت شغلی رابطه معنی داری بهدست آورد. همچنین بین سبک مدیریت آمرانه و عدم رضایت شغلی دبیران رابطه معنی داری مشاهده نمود. در پژوهش انجام شده توسط اسمی (1385) با عنوان بررسی تحلیلی رابطه ساختار سازمانی با خلاقیت سازمانی در مدارس متوسطه شهر شیراز نتایج زیر بهدست آمد: 4- بین بعد تمرکز با خلاقیت سازمانی و ابعاد آن رابطه منفی و معنی داری وجود دارد به عبارت دیگر هر چه ساختار مدارس متمرکزتر باشد (سلسله مراتب دستوردهی از بالا به پایین حاکم باشد و تصمیمات فقط توسط یک نفر اتخاذ شود) میزان خلاقیت سازمانی کاهش مییابد و برعکس هرچه ساختار مدرسه غیرمتمرکز باشد و اعضا در تصمیمگیری ها مشارکت داشته باشند میزان خلاقیت سازمانی افزایش مییابد. 5- بین رسمیت با خلاقیت سازمانی رابطه منفی معنی داری وجود دارد. 6- مدارسی که طبق قوانین و مقررات رسمی و بدون توجه به نیازها، خواستهها و علایق اعضای مدرسه اداره می شوند از میزان خلاقیت سازمانی کمی بهره مندند و برعکس مدارسی که رسمیت کمتری دارند میزان خلاقیت سازمانی آنها افزایش مییابد. در پژوهش انجام شده توسط زکی، (1382) با عنوان: بررسی نقش عوامل شخصیتی، سازمانی و اجتماعی در نوآوری مدیران آموزشی یافتههای زیر بهدست آمده است. 1- مدیران دارای میزان زیادی از نوآوری هستند اگرچه نوآوری زنان بیشتر از مردان است و میان نوآوری مردان و زنان تفاوت معنی داری مشاهده میشود. 2- سبک رهبری مدیران آموزشی به طور قابل توجهی مربوط به سبک رهبری ضابطهمدار است و کمتر از یک سوم آنها دارای سبک رهبری رابطه مدارند. 3- تفاوت معنیداری در نوآوری میان سطوح تحصیلاتی مدیران و انواع واحدهای آموزشی و انواع سبکهای رهبری آنها وجود نداشته است. بررسیهای تجربی در ارتباط میان جنسیت و خلاقیت یکنواخت نیستند. در گروهی از مطالعات تفاوتهای معنی داری میان زنان و مردان در خلاقیت نشان ندادهاند (داک 1989، هاسلر و همکاران 1984، ریچاردسون 1988) و پارهای از بررسیها برتری مردان را نشان داده اند (تورنس[13] 1963، 1965، وود وارد[14] خلیفا با هدف بررسی تفاوتهای میان زنان و مردان در خلاقیت در فرهنگ سودان 300 آزمودنی 12 الی20 ساله را مورد بررسی قرار داد. (149مرد و151 زن) در این پژوهش که از آزمون خلاقیت گیلفورد استفاده گردیده است، نشان داده شد که مردان نسبت به زنان نمرات بالاتری کسب کردهاند و تفاوت معنیداری به نفع مردان وجود دارد. پژوهشگر اعتقاد دارد که این برتری مردان میتواند به خاطر عوامل اجتماعی، فرهنگی جامعهی سودان و احتمالاً فرهنگهای آفریقایی- عربی باشد. از جملهی این عوامل میتوان به آزادی محدود زنان نسبت به مردان اشاره کرد (نقل از کریمی، 1379). تورنس استاد دانشگاه نیوستا در آمریکا مطالعهی پژوهشی با عنوان " تشخیص نقش جنسیت در تفکر خلاق " انجام داده که تفاوت مهمی بین امتیاز خلاقیت کلی و هیچ کدام از امتیاز های جنسیت برای مرد یا زن نشان داده نشده است (نقل از آقایی فیشانی، 1377). نوری در قسمت یافتههای پژوهشاش آورده است که نتایج بررسی تأثیر تفاوتهای جنسی در خلاقیت و مؤلفههای آن بیانگر آنست که بین دختران و پسران در نمرهی کل خلاقیت و مؤلفههای آن به صورت جداگانه تفاوتی وجود ندارد (نوری،1381). مصطفوی در پژوهشی با عنوان بررسی میزان مشارکت اعضای هیأت علمی دانشگاه شیراز در تصمیمگیریهای مشارکتی نشان داده است که در میزان مشارکت زنان و مردان عضو هیأت علمی در تصمیمگیریهای دانشگاهی تفاوتی وجود ندارد (مصطفوی،1381). زاهدی (1382) در پژوهشی با عنوان ارتقای مشارکت زنان در سطوح مدیریتی ایران نشان داد که ویژگی های دلرحمی، گذشت، قدرشناسی نسبت به زیردستان و رفتار مشارکتجویانه و مشورتی در زنان مدیر بیش از مردان مدیر یافت می شود به عبارت دیگر سبک مدیریت زنان در مقایسه با مردان مشارکت جویانهتر است. با توجه به تجربیات و پژوهشهای مختلفی که انجام شده است به نظر میرسد که مشارکت کارکنان در تصمیمگیریها امری ضروری است و بکارگیری مدیریت مشارکتی، بایستی به مدیران توصیه شود. طرفداران مدیریت مشارکتی معتقدند که از طریق مشورت با کارکنان و سهیم کردن آنها در تصمیمگیریها، سازمانها میتوانند نگرانیهای کارکنان را منعکس، ایدههای جدید را کسب و حس یکپارچگی و خلاقیت را در بین کارکنان رشد دهند (مصطفوی،1381). بررسیها نشان میدهد که موضوع این پژوهش کمتر مورد توجه قرار گرفته است و عمده پژوهشهای انجام شده در زمینه سبکهای مدیریت (مشارکتی وسنتی) به بررسی رابطه آن با متغیرهایی غیر از خلاقیت دبیران بوده است. همچنین در مورد خلاقیت، عمده پژوهشهای انجام شده تأکید بر روی خلاقیت دانش آموزان داشتهاند و خلاقیت دبیران مورد توجه قرار نگرفته است. لذا انجام پژوهشی با این عنوان تازگی داشته و از پیشینه پژوهشی زیادی در کشور برخوردار نیست. به دلیل کمبود چنین پژوهشهایی در نظام آموزشی ایران و به دلیل عدم توانایی در بهرهگیری از نتایج پژوهشهای خارجی به خاطر تفاوتهای فرهنگی و اجتماعی، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر سبکهای مدیریت (سنتی، متعادل و مشارکتی) بر خلاقیت دبیران در دبیرستانهای شهر سنندج انجام شده است. با توجه به پیشینه و هدف پژوهش حاضر پنج سؤال اساسی در این پژوهش مطرح میشود که هر کدام به بررسی رابطه یک متغیر(پیش بین) مستقل و متغیر (ملاک) وابسته میپردازد. 1- آیا بین سبکهای مدیریت ( سنتی، متعادل و مشارکتی) و میزان خلاقیت دبیران رابطه وجود دارد؟ 2- آیا بین مؤلفههای سبک مدیریت (تصمیمگیری، ارتباطات، رهبری، ساختار، کنترل) و خلاقیت دبیران رابطه وجود دارد؟ 3- آیا بین همبستگی دو سبک مدیریت (سنتی، متعادل و مشارکتی) با خلاقیت دبیران تفاوت وجود دارد؟ 4- آیا بین میانگین نمره مدیریت دبیران زن و مرد تفاوت وجود دارد؟ 5- آیا بین میانگین نمره خلاقیت دبیران زن و مرد تفاوت وجود دارد؟
روش شناسی پژوهش جامعه آماری، نمونه آماری و روش نمونه گیری پژوهش حاضر از نوع پژوهشهای پیمایشی- همبستگی است. جامعهی آماری این پژوهش شامل کلیه دبیران مدارس متوسطهی نواحی دوگانه شهر سنندج است که در سال تحصیلی87-86 به خدمت اشتغال داشتهاند. در این پژوهش از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای استفاده شده است. براساس فرمول کوکران 275 نفر از دبیران مدارس متوسطه که در سال تحصیلی87-86 به خدمت اشتغال داشتهاند از بین 961 دبیر دبیرستانهای دولتی نواحی دوگانه شهر سنندج شامل 146 دبیر مرد و 129 دبیر زن، بهعنوان نمونه پژوهش حاضر انتخاب شدند. اطلاعات مربوط به تعداد دبیران به تفکیک جنسیت و تعداد دبیرستانها در جدول شمارهی 1 آورده شده است.
جدول شمارهی 1- جامعه و نمونه آماری
ابزارهای پژوهش مقیاس سبک مدیریت مقیاس مذکور حاوی 26 سؤال است که براساس طیف افتراق مفهومی 7 درجه ای تنظیم گردیده و پنج بعد(تصمیم گیری، ارتباطات، رهبری، ساختار و کنترل) را اندازه گیری می نماید. این مقیاس به سنجش سه سبک مدیریت سنتی، متعادل و مشارکتی می پردازد.
مقیاس خلاقیت پرسشنامه مورد استفاده در این پژوهش جهت اندازه گیری خلاقیت دبیران پرسشنامه محقق ساخته، مبتنی بر مهمترین خصوصیات و ویژگی های افراد خلاق است که خصوصیات: (تیز هوشی، اندیشه عمیق، متکی به قضاوت خویش،
روایی و پایایی برای تعیین روایی، مقیاس سبک مدیریت و پرسشنامه خلاقیت دبیران
یافتههای پژوهش یافتههای تحلیلهای مربوط به آمار توصیفی
به منظور انجام بررسی مقدماتی در مورد متغیرهای پژوهش، برخی شاخصهای مربوط به آمار توصیفی به شرح ذیل محاسبه شد.
جدول شمارهی 2- اطلاعات مربوط به شاخصهای آمار توصیفی برای متغیرهای پیوسته پژوهش
جدول شمارهی 3- اطلاعات مربوط به فراوانی و درصد فراوانی آزمودنی های زن و مرد در سه سبک مدیریت (سنتی، متعادل و مشارکتی).
یافتههای اصلی پژوهش در این بخش یافتههای این بررسی با توجه به سؤالات پژوهش بیان شده است. سوال اول: آیا بین سبکهای مدیریت ( سنتی، متعادل و مشارکتی) و میزان خلاقیت دبیران رابطه وجود دارد؟ برای پاسخگویی به این سؤال پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون استفاده گردیدکه نتایج در جدول شمارهی 4 نشان داده شده است.
جدول شمارهی 4- ضرایب همبستگی پیرسون بین سبک های مدیریت (سنتی، متعادل و مشارکتی) با خلاقیت دبیران.
٭٭ نشانگر این است که ضریب همبستگی در سطح 01/0معنی دار است.
نتایج جدول شمارهی 4 حاکی از آن است که رابطه بین هر سه سبک سؤال دوم: آیا بین مؤلفههای سبک مدیریت (تصمیمگیری، ارتباطات، رهبری، ساختار، کنترل) و خلاقیت دبیران رابطه وجود دارد؟ به منظور بررسی رابطه پیش بین ابعاد مدیریت (تصمیمگیری، ارتباطات، رهبری، ساختار وکنترل)- بدون دسته بندی کردن مدیریت به سه سبک سنتی، متعادل و مشارکتی- با خلاقیت دبیران از تحلیل رگرسیون با ورود همزمان استفاده شد که نتایج آن در ادامه ذکر شده است. جدول شمارهی5- ضریب رگرسیون بین مؤلفههای مدیریت (تصمیمگیری، ارتباطات، رهبری، ساختار و کنترل) باخلاقیت دبیران
نتایج بهدست آمده از جدول شمارهی 5 حاکی از آن است که از میان ابعاد پنجگانه مدیریت ابعاد کنترل، ارتباطات و ساختار با ضرایب بتای (42/0، 32/0و29/0) از نظر پیش بینی متغیر ملاک خلاقیت دبیران به ترتیب رتبه های اول تا سوم را دارند ولی ابعاد (رهبری و تصمیمگیری) با ضرایب بتای(08/0- و02/0) سهم معنیداری در پیش بینی متغیر ملاک (خلاقیت دبیران) ندارند و این مطلب نشانگر آن است که هنوز در مدارس متوسطه شهر سنندج شیوهی غالب تصمیمگیری، تصمیمگیری متمرکز است، مدیران در تصمیمگیریهایشان نظر معلمان را جویا نمیشوند و رهبری ضابطه مدار است. ضریب تعیین برابر با 84/0 بیانگر این مطلب است که 84/0 از کل واریانس متغیر ملاک یعنی خلاقیت دبیران به وسیله متغیر پیش بین (سبک مدیریت) قابل توضیح است. سؤال سوم: آیا بین همبستگی دو سبک مدیریت (سنتی و مشارکتی) با خلاقیت دبیران تفاوت وجود دارد؟ به منظور بررسی تفاوت همبستگی دو سبک (سنتی و مشارکتی) با خلاقیت دبیران از آزمون Zr Fisher استفاده شدکه نتایج درجدول شمارهی 6 جدول شمارهی 6- مقایسه چندگانه تفاوت همبستگی سبکهای مدیریت (سنتی، متعادل و مشارکتی)
نتایج حاصل از جدول شمارهی 6 حاکی از آن است که بین دو سبک مدیریت سنتی و مشارکتی و همچنین مدیریت سنتی و متعادل و مدیریت متعادل و مشارکتی تفاوت معنی داری در سطح 01/0وجود دارد که تفاوتها به صورتی است که هر چه سبک مدیران از سبک سنتی به سمت سبک مشارکتی ارزیابی شده است به میزان خلاقیت نیز افزوده شده است . سؤال چهارم: آیا بین میانگین نمره مدیریت دبیران زن و مرد تفاوت وجود دارد؟ به منظور بررسی این سؤال پژوهش از آزمون t برای گروههای مستقل استفاده شد.
جدول شمارهی 7- نتایج آزمون t برای بررسی تفاوت میانگین نمره مدیریت دبیران زن و مرد
نتایج حاصل از جدول شمارهی 7 نشانگر آن است که میانگین نمره مدیریت دبیران زن (96) بیشتر از میانگین نمره مدیریت دبیران مرد (85) است به عبارت دیگر دبیران زن بیشتر از دبیران مرد از سبک مدیریت مشارکتی در اداره مدرسه محل خدمتشان بهره منداند. سؤال پنجم: آیا بین میانگین نمره خلاقیت دبیران زن و مرد تفاوت وجود دارد؟ به منظور پاسخدهی به این سؤال از آزمون t برای گروههای مستقل استفاده شدکه نتایج در جدول شمارهی 8 نشان داده شده است.
جدول شمارهی 8- نتایج آزمون t برای بررسی تأثیر جنسیت بر خلاقیت دبیران
نتایج حاصل از جدول شمارهی 8 نشانگر آن است که بین میانگین نمره خلاقیت دبیران زن (92/65) با میانگین نمره خلاقیت دبیران مرد (18/57) تفاوت معنی داری در سطح 01/0 وجود دارد به عبارت دیگر میانگین نمره خلاقیت دبیران زن (92/65) بیشتر از میانگین نمره خلاقیت دبیران مرد(18/57) است به عبارت بهتر زنان از مردان خلاقتراند. نکته قابل تأمل در این بحث این است که زنان در مقایسه با مردان هم از سبک مدیریت مشارکتی بیشتری بهرهمنداند و هم نمره خلاقیتشان بیشتر از مردان است. به منظور تکمیل بحث تفاوت میانگینها به بررسی تفاوت میانگین نمره جدول شمارهی 9- تحلیل واریانس ساده
در ادامه بحث تحلیل واریانس چون حجم سه گروه مدیریت (سنتی=125، متعادل=100 و مشارکتی=50) برابر نبودند از آزمون تعقیبی شفه استفاده شدکه نتایج در ادامه میآید. جدول شمارهی 10-آزمون تعقیبی شفه
نتایج حاصل از جدول شمارهی 10 حاکی از آن است که بین میانگین سه سبک مدیریت (سنتی، متعادل و مشارکتی ) در میزان خلاقیت تفاوت معنی داری در سطح 01/0 وجود دارد همچنین نتایج حاصل از آزمون تعقیبی شفه نیز این مطلب را تأیید میکند و نتایج نشانگر آن است که تفاوت بین میانگین سه سبک مدیریت
بحث و نتیجه گیری در این مطالعه مواردی چون بررسی رابطه سبکهای مدیریت (مشارکتی، متعادل و سنتی) و خلاقیت دبیران، بررسی تأثیر ابعاد مدیریت (تصمیمگیری، ارتباطات، رهبری، ساختار و کنترل) بر خلاقیت دبیران، بررسی تفاوت همبستگی سبکهای مدیریت (مشارکتی و سنتی) و خلاقیت دبیران، بررسی تفاوت میانگین نمره خلاقیت دو گروه دبیران زن و مرد و بررسی تفاوت میانگین دو گروه دبیران زن و مرد در نمره مدیریت مورد بحث و بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون نشانگر رابطه مثبت معنی دار بین سبکهای مدیریت (سنتی، متعادل و مشارکتی) و خلاقیت دبیران است و میزان همبستگی بهدست آمده به ترتیب (r=0/37 r=0/70 r=0/82) است که در هر سه سبک در سطح 01/ 0معنی دار است. چنانکه نتایج نشان میدهد میزان همبستگی بین سبک مدیریت و خلاقیت با حرکت از سبک مدیریت سنتی به سمت سبک مدیریت متعادل بیشتر و با حرکت از سبک متعادل به سبک مشارکتی به بیشترین حد میرسد. ضریب همبستگی مثبت معنی دار بین سبک مدیریت سنتی و خلاقیت نشانگر آن است که در سبک مدیریت سنتی که شامل ابعاد (تصمیمگیری، ارتباطات، رهبری، ساختار و کنترل) است یکسری ابعاد (رفتارها) وجود دارند که با خلاقیت دبیران رابطه دارند و دبیران رفتار مدیران را بهصورت مطلق و صد درصد سنتی ارزیابی نکردهاند و مقدار این رفتارها در سبک مدیریت متعادل بیشتر و در سبک مدیریت مشارکتی به بیشترین حد میرسد. نتایج این پژوهش با یافتههای وفایی (1378) و اسلامیپور (1374) همسو است. وفایی (1378) بین سبک مدیریت مشارکتی و امکان ابداع و خلاقیت آموزشی و ایجاد استحکام روابط انسانی مطلوب رابطه معنی داری بهدست آورد. اسلامیپور (1374) نیز در نتایج پژوهشاش بیان میدارد که اجرای مدیریت مشارکتی موجب افزایش خلاقیت نیروی کار میگردد. نتایج بهدست آمده از ضرایب همبستگی بین سه سبک مدیریت (سنتی، متعادل و مشارکتی) نشان میدهد که هرچه مدیران مدارس از شیوه تصمیمگیری متمرکز، ارتباطات یکطرفه، رییس- مرؤوسی، شیوه رهبری آمرانه، ساختار متمرکز و کنترل مستقیم بیشتری استفاده کنند، میزان خلاقیت دبیران کاهش مییابد و برعکس هرچه مدیران مدارس از شیوه تصمیمگیری مشارکتی، ارتباطات باز، دوجانبه، شیوه رهبری رابطهمدار، رابطه صمیمانه با دبیران، ساختار نامتمرکز، تفویض اختیار و کنترل بیرونی کم استفاده کنند میزان خلاقیت دبیران افزایش مییابد. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون در مورد بررسی رابطه پیش بین ابعاد سبک مدیریت (تصمیمگیری، ارتباطات، رهبری، ساختار و کنترل) و خلاقیت دبیران نشان داد که از میان ابعاد پنجگانه مدیریت بعد کنترل با ضریب بتای 42/0 در درجه اول اهمیت از نظر پیش بینی خلاقیت دبیران قرار دارد و ابعاد ارتباطات با ضریب بتای 32/0و ساختار با ضریب بتای 29/0 در مراتب دوم و سوم اهمیت از نظر پیش بینی خلاقیت دبیران قرار دارند. ولی ابعاد رهبری و تصمیمگیری سهم معنی داری در پیش بینی خلاقیت ندارند. نتایج این پژوهش با یافتههای رایس (2006)، ماوندا و فارل (2003)، آمابیل (1998)، اسمی (1385) و اسلامی پور(1374) همسو است. رایس (2006) در نتایج پژوهشاش نشان داد که کنترل درونی رابطه مثبتی با رفتارخلاق کارکنان دارد و فضای باز و قابل اعتماد در سازمان موجب افزایش رفتار خلاق کارکنان میشود و در مورد ساختار سازمان اسمی (1385) نشان داد که ساختار ارگانیک موجب افزایش خلاقیت و ساختار مکانیک موجب کاهش خلاقیت کارکنان میشوند. ضرایب بتای بهدست آمده از تأثیر ابعاد مدیریت بر خلاقیت نشان میدهد که اکثر نمونه پژوهش شیوه تصمیمگیری مدارس محل خدمتشان را متمرکز و سنتی ارزیابی کرده اند و شیوه رهبری مدیران مدارس را آمرانه، وظیفه مدار و رییس- مرؤوسی توصیف کردهاند که در این شیوه رهبری مدیران بیشتر به نیازهای مادی معلمان توجه دارند، به نیازهای اجتماعی و احترام دبیران توجه کافی ندارند، نسبت به دبیران بی اعتمادند و غالباً به اجرای قوانین و مقررات توجه دارند و این خود نشان از برتری شیوه تصمیمگیری سنتی و متمرکز و رهبری آمرانه در مدارس متوسطهی شهر سنندج است. نتایج بهدست آمده از آزمون Zr Fisher نشان داد که تفاوت همبستگی بین سبک مدیریت ( مشارکتی و سنتی) با خلاقیت دبیران در سطح 01/0 معنی دار است برای تکمیل بحث تفاوت همبستگی به بررسی تفاوت همبستگی بین سبک مدیریت ( سنتی و متعادل) پرداخته شدکه نتایج بهدست آمده از آزمون Zr Fisher نشان داد که تفاوت همبستگی بین سبک مدیریت ( سنتی و متعادل) نیز با خلاقیت دبیران در سطح 01/0 معنی دار است. از نتایج بهدست آمده میتوان چنین استنباط کرد که اگرچه در سبک مدیریت سنتی رفتارهایی وجود دارد که با خلاقیت رابطه دارد ولی در سبک مدیریت متعادل رفتارهای مشارکتی بیشتری از سبک مدیریت سنتی وجود دارد و در سبک مدیریت مشارکتی رفتارهای مشارکتی در بالاترین سطح قرار دارد. نتایج بهدست آمده از آزمون تی نشان داد که تفاوت میانگین نمره دو گروه دبیران زن و مرد در سبک مدیریت در سطح 01/0 معنا دار است به عبارت دیگر میانگین نمره مدیریت دبیران زن (96) بیشتر از میانگین نمره دبیران مرد (85) است یافتههای این پژوهش با یافتههای زاهدی (1382) همسو است. زاهدی (1382) نشان داد که ویژگیهای دلرحمی، گذشت، قدرشناسی نسبت به زیردستان و رفتار مشارکتجویانه و مشورتی در زنان مدیر بیشتر از مردان مدیر یافت میشود. در توضیح این یافتهها میتوان گفت که دبیران زن نسبت به دبیران مرد بیشتر از سبک مدیریت مشارکتی برخوردارند یا به عبارت بهتر مدیران مدارس دخترانه از شیوه تصمیمگیری شورایی استفاده میکنند، در تصمیمگیریهایشان نظرات دبیران را جویا میشوند، بیشتر به سبک رهبری رابطهمدار و حمایتی گرایش دارند، ارتباطات باز و دوطرفه با دبیران دارند، نظارت کلی بر کار دبیران دارند، بیشتر از شیوهی خودارزیابی در ارزشیابی دبیران استفاده میکنند، به مسائل و مشکلات اجتماعی دبیران توجه میکنند، شنونده خوبی برای سخنان دبیرانشان هستند، دبیران را به انجام کارها بهصورت گروهی و تیمی تشویق میکنند و ارتباطات صمیمانه و دوستانه با دبیرانشان دارند. نتایج بهدست آمده از آزمون تی نشان داد که بین میانگین نمره خلاقیت دو گروه دبیران زن و مرد تفاوت معنی داری درسطح 01/0 وجود دارد به عبارت دیگر میانگین نمره خلاقیت دبیران زن (65) بیشتر از میانگین نمره دبیران مرد (57) است. این نتیجه نشانگر آن است که دبیران زن نسبت به دبیران مرد از خلاقیت بیشتری برخوردارند، احتمالاً علت این امر آن است که مدیران زن در مقایسه با مدیران مرد بیشتر از سبک مدیریت مشارکتی استفاده میکنند یا به عبارت دیگر مدیران زن دبیرانشان را در تصمیمگیریها شرکت میدهند، فرصت اظهارنظر و ابراز وجود به آنها میدهند، شنونده خوبی برای سخنان دبیرانشان هستند، رابطه صمیمی و دوستانه با دبیرانشان دارند، دبیرانشان را به انجام کارگروهی و جمعی تشویق میکنند و علاوه بر نیازهای مادی به نیازهای اجتماعی و احترام دبیرانشان توجه دارند که مجموعه این عوامل موجب ایجاد انگیزه، تلاش، افزایش کیفیت کار و خلاقیت در دبیران زن شده است.
محدودیت ها و مشکلات پژوهش 1- عدم آشنایی دبیران با مقیاس مدیریت و ضرورت توضیح مقیاس برای آنها. 2- محافظه کاری دبیران در بیان نظرات واقعیشان بهدلیل ترس از مدیران و لو رفتن نظراتشان. 3- عدم دسترسی پژوهشگر به بعضی منابع و نشریات خارجی در ارتباط با موضوع پژوهش. 4- نبودن پژوهشهای کافی در این زمینه بهویژه در آموزش و پرورش که کار مقایسه نتایج و تعبیر و تفسیرها را با مشکل مواجه میکرد.
پیشنهادهای کاربردی 1- مدیران مدارس سعی کنند با حرکت از سبک مدیریت سنتی و رویآوردن به سبک مدیریت مشارکتی و الگوهای رفتاری این سبک زمینه را برای بروز خلاقیت فردی آماده کنند. چرا که امروزه لازمهی بقا و دوام هر سازمانی و توان رقابت در محیط بی ثبات کنونی خلاقیت و نوآوری است. 2- مدیران رده بالا و مسؤولین آموزش و پرورش به مدیران مدارس اختیار و استقلال لازم را جهت تصمیمگیری تفویض نمایند تا آنها بتوانند ایدههای نو و خلاق خود و کارکنان را در تصمیمگیریهای سازمان اعمال نمایند. 3- میزان تصمیمگیریهای فردی، ارتباطات یک طرفه (از بالا به پایین) و نظارت مستقیم توسط مدیران مدارس به حداقل ممکن کاهش یابد. 4- علاوه بر توجه به نیازهای مادی و معیشتی معلمان به نیازهای اجتماعی، احترام و استقلال معلمان (نیازهای رشد) توجه شود. 5- تصمیمات مدرسه توسط شورای معلمان و با همکاری مدیر به عنوان یک عضو از گروه اتخاذ شود. 6- تشکیل گروههای کاری در مدرسه توسط وزارت آموزش و پرورش و مدیران مدارس تشویق شود که ماهیت کار معلمان از ماهیت فردی به سمت ماهیت جمعی وگروهی سوق داده شود. 7- ارزشیابی از معلمان از ارزشیابی توسط مدیر به ارزیابی توسط معلمان سوق داده شود .
منابع آقایی فیشانی، تیمور( 1377 ). "خلاقیت و نو آوری در انسانها و سازمانها". چاپ اول: اسلامی پور، حمیدرضا (1379)." بررسی نقش مدیریت مشارکتی در افزایش کارایی اسمی، کرامت (1385). "بررسی تحلیلی رابطه ساختار سازمانی با خلاقیت سازمانی در پورجلی، فریبا (1379). "بررسی تفاوت جنسیتی در تأثیر انگیزش بیرونی (پاداش) زاهدی، شمس السادات (1382)." ارتقای مشارکت زنان در سطوح مدیریتی ایران". فصلنامة زکی، محمدعلی (1382)." بررسی نقش عوامل شخصیتی، سازمانی و اجتماعی در نوآوری کریمی، علی (1379 ). "رابطة خلاقیت با اضطراب، جنسیت، پیشرفت تحصیلی و مصطفوی، فرشته (1381 ). "بررسی میزان مشارکت اعضای هیات علمی دانشگاه شیراز نوری، زهرا (1381 ). " بررسی تفاوتهای جنسیتی با توجه به رابطة خلاقیت و عملکرد وفایی، سارا (1378)."بررسی رابطه بین سبکهای مدیریتی مدیران در مدارس شهر هاشمی، رویا (1383 ). "مدیریت مشارکتی از طریق نظام پیشنهادها". چاپ اول. شیراز: Amabile, T.M,(1988). A Model of Creativity and Innovation in Bartel, p. (2006).participatory management methods to increase Kanungo, Rabindra N., and Jaeger, Alfred M.(1990): Introduction: Martins, E. C. and Terbalanche, F. (2003). Building organizational Mavondo, Felix and Farrel, Mark (2003). Cultural orientation: its Ozsomer, Aysegul; Calantone, Roger J. & Benedetto, Anthony Di Pierce, J.L. and Delbecq, A, L, (1997). Organisation structure, Rice, G,(2006). Individual Values, Organizational Context, and Solomon, G.T., Duffy, S., & Tarabishy, A. (2002). “The State of Thacher,R.A,(1997). Team Leader Style: Enhancing The creativity of Woodman, Richard w,(1993). Toward A Theory of Organizational | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
منابع آقایی فیشانی، تیمور( 1377 ). "خلاقیت و نو آوری در انسانها و سازمانها". چاپ اول: اسلامی پور، حمیدرضا (1379)." بررسی نقش مدیریت مشارکتی در افزایش کارایی اسمی، کرامت (1385). "بررسی تحلیلی رابطه ساختار سازمانی با خلاقیت سازمانی در پورجلی، فریبا (1379). "بررسی تفاوت جنسیتی در تأثیر انگیزش بیرونی (پاداش) زاهدی، شمس السادات (1382)." ارتقای مشارکت زنان در سطوح مدیریتی ایران". فصلنامة زکی، محمدعلی (1382)." بررسی نقش عوامل شخصیتی، سازمانی و اجتماعی در نوآوری کریمی، علی (1379 ). "رابطة خلاقیت با اضطراب، جنسیت، پیشرفت تحصیلی و مصطفوی، فرشته (1381 ). "بررسی میزان مشارکت اعضای هیات علمی دانشگاه شیراز نوری، زهرا (1381 ). " بررسی تفاوتهای جنسیتی با توجه به رابطة خلاقیت و عملکرد وفایی، سارا (1378)."بررسی رابطه بین سبکهای مدیریتی مدیران در مدارس شهر هاشمی، رویا (1383 ). "مدیریت مشارکتی از طریق نظام پیشنهادها". چاپ اول. شیراز: Amabile, T.M,(1988). A Model of Creativity and Innovation in Organization. Creativity Research Journal, 2:231-253 Bartel, p. (2006).participatory management methods to increase staff input in organizational decisionmaking. www.scn.org Kanungo, Rabindra N., and Jaeger, Alfred M.(1990): Introduction: The Need for Indigenous Management in Developing Countries, Management in Developing Countries, Alfred M. Jaeger and Alfred N. Kanungo, eds., Chapman and Hall, Inc., New York. Martins, E. C. and Terbalanche, F. (2003). Building organizational culture that stimulates creativity and innovation, European Journal of Innovation Management, Vol. 6 (1), 64-74. Mavondo, Felix and Farrel, Mark (2003). Cultural orientation: its relationship with market orientation, innovation and organizational performance, Management Decision, Vol.41 (3), 241-249. Ozsomer, Aysegul; Calantone, Roger J. & Benedetto, Anthony Di (1997). What makes firms more innovative? A look at organizational and environmental factors. Journal of Business and Marketing, Vol. 12 (16), 400-416 Pierce, J.L. and Delbecq, A, L, (1997). Organisation structure, individual attitudes and innovation, Academy of Management Review, Vol.2, January, 22-37 Rice, G,(2006). Individual Values, Organizational Context, and Self-Perceptions of employee creativity: Evidence from Egyptian organizations.journal of Business Research, vol.25. pg 233,241 pgs. Solomon, G.T., Duffy, S., & Tarabishy, A. (2002). “The State of Entrepreneurship Education in the United States: A Nationwide Survey and Analysis.” International Journal of Entrepreneurship Education, 1(1): 65-86. Thacher,R.A,(1997). Team Leader Style: Enhancing The creativity of Employees in Teams: Training for Quality, vol.5 No.4, pp.146-9. Woodman, Richard w,(1993). Toward A Theory of Organizational Creati. The Academy of Management Review .vol.18, | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 4,005 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 897 |