تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 9,997 |
تعداد مقالات | 83,560 |
تعداد مشاهده مقاله | 77,800,529 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 54,843,349 |
تدوین و اولویتبندی استانداردهای عملکرد مدیران آموزشی دورهی ابتدایی شهر تبریز | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نشریه علمی آموزش و ارزشیابی (فصلنامه) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 4، دوره 2، شماره 8، اسفند 1388، صفحه 85-106 اصل مقاله (193.19 K) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
سیده مهتاب حلیمی1؛ اسکندر فتحی آذر2 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1دانشآموخته کارشناسی ارشد مدیریت آموزشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز و عضو باشگاه پژوهشگران جوان | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2استاد دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه تبریز | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
هدف این پژوهش، تدوین و اولویتبندی استانداردهای عملکرد مدیران آموزشی دورهی ابتدایی مدارس دولتی شهر تبریز است. برای تحقق این هدف ابتدا پیشینه و مبانی نظری در این زمینه مورد بررسی قرار گرفت و پس از استخراج 6 مؤلفهی اصلی و 40 زیر مؤلفه از چند تن از اساتید و کارشناسان خواسته شد تا در مورد آنها نظر بدهند. سپس پرسشنامهای تدوین شد و بعد از تصویب نهایی، به نمونه آماری پژوهش که شامل 80 نفر از مدیران مدارس ابتدایی دولتی شهر تبریز بود ارایه شد و از آنها خواسته شد ابتدا مؤلفهها را اولویتبندی کرده، و سپس برای بررسی وضعیت استانداردهای تدوین شده در حال حاضر به پرسشنامهای حاوی 40 سؤال پاسخ دهند. روایی پرسشنامه توسط سه نفر از اساتید تأیید گردید و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کورنباخ محاسبه شده که برابر 91/0 است. دادههای حاصل با استفاده از روشهای آماری نظیر: تحلیل فراوانی، میانگین، انحراف معیار و آزمون آماریt و از طریق نرم افزار SPSS تحلیل شد. نتایج حاصل از یافتههای پژوهش نشان میدهد که اولویتبندی مؤلفههای اصلی استانداردها از دیدگاه جامعه آماری به ترتیب بدین شرح است: 1) اخلاق و ارزشها، 2) وظایف، 3) ویژگیها، 4)مهارتها، 5) نقشها، 6) حصول نتیجه. البته در اولویتبندی زیر مؤلفهها بین اولویتهای برتر از دید مدیران با آنچه که در عمل ملاحظه میشود تفاوتهایی وجود دارد که به تفصیل در متن تحقیق بررسی شده است. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
: استانداردسازی؛ اولویت بندی؛ دوره ابتدایی؛ مدیران آموزشی؛ روشهای آماری؛ شهر تبریز | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
تدوین و اولویتبندی استانداردهای عملکرد مدیران آموزشی دورهی ابتدایی شهر تبریز
سیده مهتاب حلیمی[1] دکتر اسکندر فتحی آذر [2] چکیده هدف این پژوهش، تدوین و اولویتبندی استانداردهای عملکرد مدیران آموزشی دورهی ابتدایی مدارس دولتی شهر تبریز است. برای تحقق این هدف ابتدا پیشینه و مبانی نظری در این زمینه مورد بررسی قرار گرفت و پس از استخراج 6 مؤلفهی اصلی و 40 زیر مؤلفه از چند تن از اساتید و کارشناسان خواسته شد تا در مورد آنها نظر بدهند. سپس پرسشنامهای تدوین شد و بعد از تصویب نهایی، به نمونه آماری پژوهش که شامل 80 نفر از مدیران مدارس ابتدایی دولتی شهر تبریز بود ارایه شد و از آنها خواسته شد ابتدا مؤلفهها را اولویتبندی کرده، و سپس برای بررسی وضعیت استانداردهای تدوین شده در حال حاضر به پرسشنامهای حاوی 40 سؤال پاسخ دهند. روایی پرسشنامه توسط سه نفر از اساتید تأیید گردید و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کورنباخ محاسبه شده که برابر 91/0 است. دادههای حاصل با استفاده از روشهای آماری نظیر: تحلیل فراوانی، میانگین، انحراف معیار و آزمون آماریt و از طریق نرم افزار SPSS تحلیل شد. نتایج حاصل از یافتههای پژوهش نشان میدهد که اولویتبندی مؤلفههای اصلی استانداردها از دیدگاه جامعه آماری به ترتیب بدین شرح است: 1) اخلاق و ارزشها، 2) وظایف، 3) ویژگیها، 4)مهارتها، 5) نقشها، 6) حصول نتیجه. البته در اولویتبندی زیر مؤلفهها بین اولویتهای برتر از دید مدیران با آنچه که در عمل ملاحظه میشود تفاوتهایی وجود دارد که به تفصیل در متن تحقیق بررسی شده است.
واژههای کلیدی: استانداردسازی، اولویت بندی، دوره ابتدایی، مدیران آموزشی، روشهای آماری، شهر تبریز..
مقدمه همزمان با پیشرفت چشمگیری که در قلمرو علوم و فنشناسیهای پیچیده پدید آمده است، دانشهای علوم رفتاری به ویژه برنامهریزی و مدیریت منابع انسانی به طور بنیادی متحول شده و دستاوردهای تازه و بیمانندی را فراهم آورده است. با توجه به تغییر و تحولاتی که در صحنهی برنامهریزی و مدیریت نظامهای آموزشی در سراسر جهان به وجود آمده، جایگاه و ارزش منابع انسانی بر همه آشکار شده است، بهطوری که عنایت به منابع انسانی، بهبود کیفیت و ارتقای بهرهوری کارکنان سازمان بهعنوان بزرگترین و مهمترین سرمایه و دارایی سازمان و پدیدهای است که در دو دهه اخیر رشد شتابان داشته است. این جنبش نیز مانند شماری دیگر از جنبشهای کارآمد برنامهریزی و مدیریت همچون بهرهوری، استانداردسازی و بهبود کیفیت، ارتقای کیفی کارکنان (مربی، معلم و مدیر) کاربرد و سودمندی بالایی دارد و هماکنون در سراسر کشورهای پیشرفته جهان نفوذ کرده و اصول کار کارکنان نظام آموزشی را دچار تحولی شگرف ساخته است. اندیشههای تازه و دگرگونیهای ریشهای (به جای تفکرات کلیشهای) در قلمرو برنامهریزی و توسعه مدیریت پدیدآمده، و بیآنکه با ایستادگی و مقاومتی روبهرو گردد، به آرامی و آسانی پذیرفته شده و راه را برای بهبود کیفیت، ارتقای بهرهوری، استفاده از فنآوری اطلاعات و ارتباطات و بهرهگیری از توان تخصصی کارکنان سازمان هموار نموده است. صاحبنظران آموزش و پرورش عموماً بر این عقیده هستند که کیفیت مدیریت فعالیتهای آموزشی، مهمترین شاخص سطح کیفیت و اثربخشی کلی برنامههای آموزشی است. در این میان شاخصهای عملکردی، ابزار سنجش مستمر کیفیت نظام آموزشی و مدیریت آن خواهد بود و میتوانند در شناسایی و درک بهتر خلاءها و نارساییها و کمبودها و در شکلدهی برنامههای آینده برای جذب مدیران کارآمد و اتخاذ تصمیمگیری بهتر در سطح کشور مؤثر واقع شوند. امروزه، مدیریت در نظامهای آموزشی اهمیت و حساسیت ویژهای دارد و این مهم در قاعدهی هرم آموزش و پرورش، یعنی در دوره ابتدایی اهمیتی دو چندان پیدا میکند. نهضتهای مختلف و متعددی در دنیا راه افتاده است که در خصوص رشد و توسعهی کمی و کیفی کشورها و حرکت به سمت استانداردها، دست به تحقیق و بازنگری میزنند، این امر بهخصوص بعد از انقلابی که در صنعت ایجاد شد ازجانب متخصصان و صاحبنظران علوم اجتماعی و اقتصادی رونق گرفت، سپس روانشناسان نیز به این گروه ملحق شدند و دامنه کار از ابعاد صنعتی و خدمات به آموزش و مدرسه کشیده شد، آنان سعی کردند، تا عواملی که موجب چنین پیشرفتی گردید را مورد بررسی قرار دهند و اهمیت آنها را در این باره معلوم دارند تا به این وسیله بتوانند به دو دسته عوامل مهم و تعیین کننده برسند: 1- عوامل وعلل عقبماندگی در برخی کشورها 2- علل و اسباب رشد و توسعه و بالندگی کشورهای دیگر اما صرفنظر از عواملی که این پژوهشگران و صاحبنظران برمیشمارند و علیرغم اختلاف نظرهای موجود، در این نکته اتفاق نظر وجود دارد که مهمترین سرمایههای هر کشور، نیروهای متخصص و مدیران لایق و کارآمد آن میباشند. بنیامین هیگینز[3] از صاحبنظران عمدهی مدیریت، مینویسد: هیچ سازمان و مقرراتی نمیتواند در زمینه رشد و توسعهی اقتصادی – اجتماعی کشورها مؤثر باشد، مگر مردانی که آن را اداره میکنند، بدانند چه کاری میخواهند انجام دهند (نقل از خنیفر،1383). مسلم است، که این منابع انسانی یعنی، مدیران باید از سطوحی ویژه که مقصود صلاحیت حرفهای و استانداردها است برخوردار باشند و در ضمن هر چه به سمت سازمانهای یادگیرنده و آموزشی حرکت کنیم، وضعیت پیچیدهتر و مهمتر میشود چون از کالا و خدمات و صنعت به سمت رفتار، عملکرد، دانش، نگرش و انتقال و فهم و ادراک و کاربست و تجزیه و تحلیل و ترکیب و ارزشیابی و قضاوت و بالندگی و استقلال اندیشه حرکت میکنیم. با توجه به مطالبی که ذکر شد این سؤال مطرح میشود که مدیران آموزشی دوره ابتدایی چه شایستگیهایی باید داشته باشند و چه استانداردهایی را باید رعایت کنند تا از عهدهی انجام وظایف مدیریتی خویش به طور اثربخش برآیند؟ برای تحقق اهدافی که در بالا ذکر شده در بسیاری از کشورها اقدامات شایستهای انجام شده از جمله در ایالات متحده آمریکا تقریباً بیشتر ایالتها استانداردهای مدونی را در نظر گرفتهاند مثلاً: برای مدیران جدید در مدارس ابتدایی شیکاگو استانداردهایی از جمله مدرک تحصیلی مرتبط، میزان تجربهی کاری، گذراندن دورههای تخصصی ویژه و ... عنوان شده است (خنیفر،1383). هیأت آموزشی شهر نیویورک، در سال 1998، شش استاندارد عملکرد برای مدیران مدارس نیویورک تعیین کرد که عبارتند از: 1- رهبری آموزشی، 2- توسعه حرفهای، 3- مدیریت و رهبری سازمانی، 4- خدمات حمایتی به دانشآموزان، 5- برقراری ارتباط بین والدین و مدرسه، 6- فناوری. این استانداردها در سه سطح: الف) ارزشها و باورها، ب) دانش، ج) شاخصهای عملکرد ارایه و برای هر یک از سطوح مؤلفههایی تدوین شده است (قورچیان و محمودی،1383). کنسرسیوم رهبران مدارس بین ایالتی آمریکا (1999) برنامه CCSSO[4] (انجمن مشاوران ایالتی مدارس) استانداردهایی را برای مدیران مدرسه تهیه نموده است که ارائه کننده آگاهی، گرایش و عملکردهاست. مدیر مدرسه یک رهبرآموزشی است که موفقیت تمام دانش آموزان را از طریق موارد زیر به انجام می رساند: 1- تسهیل پیشرفت، تقسیمبندی کارها با بکارگیری دیدگاهی که مورد تأیید و حمایت کلیه کسانی است که در ارتباط با مدرسه هستند. 2- حمایت از رشد و تداوم فرهنگ مدرسه و برنامه ریزی آموزشی که هادی یادگیری دانش آموزان و رشد حرفه ای کارکنان باشد. 3- مدیریت مناسب سازمان، عملیات و منابع مالی و انسانی جهت محیطی با کارآیی و یادگیری مؤثر. 4- همکاری با خانواده ها و اولیای مدرسه، دادن پاسخ مناسب به موارد مورد علاقه آنها و برطرف نمودن نیازهای آنها و بسیج منابعی که در مدرسه است. 5- با درستی و صداقت، شفافیت و عدالت رفتار نمودن و بکاربردن روشهای اخلاقی. 6- درک و پاسخگویی به محتوای فرهنگی، قانونی، اقتصادی، اجتماعی، فشارهای سیاسی و همچنین تأثیر گذاری بر روی آنها. در همین راستا و برای دستیابی به توسعه کیفی نیروی انسانی در کشور ما نیز در سال 82 اولین همایش علمی استانداردسازی در آموزش وپرورش به همت دفتر بهبود کیفیت و راهبری استانداردهای وزارت آموزش و پرورش در تهران
نظر به اینکه هنوز در کشور ما بحث استانداردسازی نیروی انسانی بطور جدی وارد آموزش و پرورش نشده و استاندارد معینی برای عملکرد مدیران آموزشی وجود ندارد لذا برای بررسی وضعیت مدیران و یا تربیت مدیرانی شایسته و پاسخگو مشکلاتی وجود دارد، این پژوهش بر آن است تا شاخصهایی را استخراج کند که در پژوهشهای دیگر در این زمینه به آن توجه نشده است و از دیگر سو قصد تدوین استانداردهایی را دارد که با مشکلات و نیازهای منطقه هماهنگی داشته باشد. در حال حاضر، باید پذیرفت که نظام آموزشی آنگونه که باید، نتوانسته است از عهده وظایف و مسوولیتهای سنگینی که برای آن تعیین شده بر آید در حالی که حدود یک میلیون و ۶۵ هزار نفر از نیروهای شاغل در دولت تحت عنوانهای آموزشی و ستادی در این وزارتخانه مشغول به کارند و بیش از ۱۶ درصد از کل بودجه جاری دولت را بودجه جاری آموزش و پرورش به خود اختصاص داده است (اقتصاد ایران،۱۳۸۱). هر از چندگاه، شاهد اجرای طرحهای مختلفی هستیم که نه تنها باری از دوش این نظام برنداشتهاند بلکه به آن افزودهاند. تکرار چنین اتفاقاتی سبب شده که نوعی عدم اعتماد همگانی نسبت به نظام آموزشی دولتی در جامعه بوجود آید. بنابراین باید به این نکته که اولین مرحله از تدوین استانداردها در آموزش و پرورش زمینهسازی فرهنگی برای آن است ، توجه بیشتر نمود. در ارزیابی هر فرایند، داشتن ابزار و محک و به عبارت دیگر شاخص برای ارزیابی ضروری میباشد و آموزش و پرورش نیز از این قاعده مستثنی نیست. بررسیها نشان میدهد که مدارس در ایران به شکل سنتی و به دست افرادی اداره میشوند که تنها سابقه معلمی دارند و فاقد تخصصی در مدیریت آموزشی یا مدیریتاند و در کنار آن واقعیتها نشان میدهد که مقررات و ضوابط عملکرد مدیران آموزشی کلی و مبهم است و پاسخگوی نظام آموزش و پرورش نیست و در اجرا نیز تحت تأثیر اعمال سلیقهها قرار میگیرد. آمار آموزش و پرورش نشان میدهد که در حال حاضر 74270 نفر - در سند چشم انداز برنامه 20 ساله جمهوری اسلامی ایران1404 تدوین استاندارهای مدیریت، خدمات، آموزش و فرهنگ از جمله وظایفی است که بر عهده مؤسسه استاندارد نهاده شده است. - در دست نبودن استانداردهای حرفهای جهت اصلاح، تغییر و توسعه در روند آموزش، برنامهها، محتواها، فضاها، منابع انسانی، امکانات، تجهیزات، حقوق، ارزیابی و... - به لحاظ جدید بودن موضوع استانداردسازی و پیشینه آن که عمدتاً در منابع خارجی و اینترنت است و به زبان خارجی عرضه گردیده است. - به علت عدم تدوین استانداردهای بومی و دستهبندی کردن استانداردهای ساری و جاری در نظام آموزشی به صورت مدون در ارایه مباحث استانداردسازی. - استانداردها موجب شفافیت در شایسته سالاری میشوند (گندل، ورانیک[5]،2001). - کلید حل مسائل، گسترش آموزش و پرورش و بالا بردن سطح کیفیت آن است. و لذا استانداردها در این کیفیسازی و بالاخص در آغاز تربیت نسل، یعنی در دوره ابتدایی از اهمیت بالایی برخوردارند و در حقیقت، آغاز آن منابع انسانی، است. - افزایش فاصله علمی بین کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه ، در نتیجهی توجهی است که کشورهای توسعه یافته به امر استانداردسازی در نظام آموزشی نمودهاند. - ضرورت جلوگیری از بیراههرویها و تکیه بر چارچوبهایی مدون که از درجه اعتماد بالایی برخوردار باشند - و نهایتاً شناخت استانداردهای معتبر، روا- پایا، چشمانداز مناسب و قابل اعتمادی بهدست خواهد داد تا بر اساس آن اصلاحات جدی در بخش بهسازی منابع انسانی صورت پذیرد. لازم به ذکر است که عملکرد مدیران آموزشی مفهومی کلی بوده لذا در این تحقیق بعضی از مؤلفههای مؤثر در عملکرد و رفتار مدیران آموزشی مورد بررسی قرار میگیرند. اهم این مؤلفهها عبارتند از 1) اخلاق و ارزشها، 2) وظایف،
مبانی نظری پژوهش نظریه مهارتهای مدیریتی: براساس نظریه کاتز و گریفین[6] (1994)، مدیران برای انجام دادن وظایف مدیریتی باید دارای مهارتهای خاصی باشند که عبارتند از: در سال 1973 مینتزبرگ[9] با انتشار نتایج مطالعاتی که برروی عملکردهای مدیران اجرایی انجام داده بود، نگرش جدیدی ارائه کرد. وی برای رفتار مدیران ده نقش مدیریتی معرفی کرد و بر این باور بود که علـــی رغم تفاوت سازمانها و مدیران، این نقشها در کارهای مدیران مشترک است. مینتزبرگ این ده نقش را در سه گروه: نقشهای ارتباطی، نقشهای اطلاعاتی و نقشهای تصمیمگیری طبقه بندی کرده است. خود او در این خصوص می گوید: اگر از یک مدیر سؤال شود که وی چه کارهایی را انجام میدهد احتمالاً در پاسخ خواهد گفت: برنامه ریزی، سازماندهی، هماهنگسازی و… حال اگر به آنچه او انجام می دهد، بنگرید، تعجب نکنید که هیچ یک از موارد گفته شده را در کارهای او مشاهده نخواهید کرد. مینتزبرگ در نظریه خود به این واقعیت اشاره می کند که همه مدیران الزاماً، نمی بایستی همه نقشها را ایفا کنند ولی همواره در کارکرد آنها به تناسب نوع کار، برخی از این نقشها وجود دارد (رابینز، 1386). ایردن و ایردن[10] (2009) برای بررسی متغیر اعتمادپذیری سازمانی که یکی از استانداردهای مهم در ارزیابی مدیران است در مدارس ابتدایی آنکارا تحقیق جامعی را انجام دادهاند. در این مطالعه با مطالعه نظرات 518 مدیر و 922 معلم و به کمک روش رگرسیون چند متغیره ثابت شد که تمایل به برقراری اعتماد و ارزشها متغیرهای اصلی برای ایجاد اعتماد هستند. در ویرایش سوم دانشنامه بین المللی تعلیم و تربیت انگوارسون[11] (2010) یک بررسی بین المللی برای تدوین استانداردهای لازم در انتخاب مدیران مدارس انجام داده است. این بررسی برای تعیین استانداردهای مدیریت مدرسه و شرح مراحل اساسی در تدوین استانداردهای معتبر برای هدایت یادگیری حرفهای و ارزیابی از عملکرد مدیران برای صدور گواهینامه های حرفهای و به رسمیت شناختن آنهاست. در تحقیق گلسمن و گلسمن[12] (2010) یک تعریف کلی از ارزیابی مدیران ارایه شده است که شامل بررسی موارد زیر است: هدف تدوین استانداردها، آنچه که ارزیابی میشود، معیارهای و استانداردهای ارزیابی و نتایج استفاده از استانداردها در تصمیمگیری. غفوریان (1381) در پژوهشی با عنوان « بررسی شاخص های عملکرد مدیران آموزشی دوره ابتدایی استان تهران و ارایه الگوی مناسب» تلاش نموده تا با شناخت وضعیت موجود و مطلوب شاخص های عملکردی مدیران آموزشی دوره ابتدایی استان تهران الگوی مناسبی بر مبنای ویژگیهای فرهنگی، آموزشی و ارزشی نظام آموزشی ارایه نماید. محمودی (1383) درپژوهشی با عنوان« تدوین استانداردهای عملکرد مدیران آموزشی دوره راهنمایی(شهر تهران) و ارایه الگوی مناسب» مجموعه ای از شایستگی های عملکرد مدیران آموزشی راتدوین نموده است. مهدینژاد (1385) در پژوهشی تحت عنوان « بررسی شاخصهای عملکرد مدیران آموزشی دورهی راهنمایی منطقه شبستر و ارایه الگوی مناسب» در پی یافتن الگویی مناسب برای ارزیابی عملکرد مدیران آموزش و پرورش در مقطع راهنمایی میباشد.
تعریف استاندارد تا کنون در مورد استاندارد و استاندارد کردن تعاریف متفاوتی بیان شده است که هر کدام شامل نقطه نظرات خاصی بوده است: 1- تعریف استاندارد از نظر سازمان بینالمللی استاندارد چنین است: استاندارد مدرکی است در برگیرنده قوانین، قواعد، راهنماییها یا ویژگیهایی برای فعالیت یا نتایج آن به منظور استفادهی عمومی و مکرر که از طریق همرایی و در سازمان شناخته شدهای تصویب شده باشد و هدف از آن دستیابی به میزان مطلوبی از نظم در زمینهای خاص میباشد (کهنسال، 1379). 2- استاندارد معیار، ملاک و نرمی است که به منظور مقایسه و محک زدن چیزی، فعالیت یا امری به کار برده می شود (حسینی نسب، علی اقدم، 1375). 3- استانداردها، ملاکها و معیارهایی هستند که موجبات سنجش صحیح و انتخابهای درست را برای مدیران فراهم میآورند و به آنان امکان میدهد، تا برای دستیابی به کمال مطلوب در هر زمینهای از آنها بهره گیرند (الوانی ،1383). 4- همچنین استاندارد را ملاکی دانستهاند که روش و شیوه و نحوهی عمل در یک رشته و حرفه را مشخص میسازد و متخصصان و مجریان را به رعایت آن ملزم میسازد. آنچه در تمام این تعاریف مشترک است پذیرش استاندارد بهوسیله اهل رشته و حرفه میباشد، آنچه را میتوان استاندارد دانست که رسماً و قطعاً از سوی مراجع علمی و تخصصی پذیرفته شده باشد (الوانی، ریاحی، 1382). با توجه به تعاریفی که از استاندارد به عمل آمد به سادگی میتوان پیبرد که این معیار هم از جهت قدرت سنجش و هم از نظر نشان دادن کمال موضوعات مورد بررسی در مراحل حیات فرد در سازمان بسیار کارساز و مؤثر است. تعاریف فوق استاندارد را به عنوان یک معیار و سنجش عملکرد مطرح می نمایند. بنابراین امور قابل استاندارد نظم پذیر، تکرار پذیر، کمیت پذیر هستند. از این رو هر چه وظایف و فعالیتهای شغلی عینی تر و مشهودتر باشند وضع و اعمال استاندارد در آنها آسانتر خواهد بود.
3- روششناسی تحقیق روش تحقیق به کار گرفته شده از نوع توصیفی پیمایشی است. با توجه به این که قصد تدوین و اولویتبندی استانداردهایی را داریم که قابلیت اجرا داشته باشند، جامعه آماری این پژوهش جهت اولویتبندی این استانداردها در اجرا شامل مدیران مدارس دولتی مقطع ابتدایی شهر تبریز میباشد و براساس آمار اخذ شده از نواحی آموزش و پرورش 167نفر است. اطلاعات مورد نیاز از نمونه آماری پژوهش جمعآوری شده است که شامل 80 نفر از مدیران مدارس دولتی مقطع ابتدایی شهر تبریز است که از طریق نمونهگیری طبقهای نسبی و در طبقات به صورت تصادفی انتخاب میشوند. حجم نمونه از جدول مورگان و فرمول تعدیل نمونه محاسبه شده است. در این پژوهش ابزار بکارگرفته شده پرسشنامه محقق ساختهای است که روایی آن توسط سه نفر از متخصصان مورد بررسی قرار گرفت.پایایی پرسشنامه پس از اجرا در نمونهای محدود (30 نفر) با ضریب آلفایکورنباخ محاسبه شده است که در کل برابر91/0 است. دادههای حاصل با استفاده از روشهای آماری نظیر: تحلیل فراوانی، میانگین، انحراف معیار و آزمون آماریt و از طریق نرم افزار SPSS تحلیل شد. با توجه به مبانی نظری و پیشینه مطالعات ملی و بینالمللی متغیرهای اصلی استانداردسازی مدیران شامل اخلاق و ارزشها، وظایف، مهارتها، نقشها، ویژگیها و حصولنتیجه استخراج گردید، و در مصاحبهای که با 3 نفر از مدیران باسابقه (حداقل 15 سال مدیریت و مدرک بالاتر از کارشناسی) و 3 نفر از کارشناسان آموزش ابتدایی بعلاوه 3 تن از اساتید مدیریت آموزشی شهر تبریز انجام شد در خصوص این متغیرها بحث شد و تصمیم بر این بود اگر متغیری غیر از موارد ذکر شده مطرح شود به این متغیرها اضافه شود همچنین از آنها خواسته شد تا در مورد هر یک از زیر مؤلفهها نظراتشان را بیان کنند که نهایتاً همان موارد ارایه شده تأیید شد و بعد از توافق دو پرسشنامه تدوین گردید. به کمک مصاحبه و توضیح حضوری در پرسشنامه اول از مدیران خواسته شده است که مؤلفههای اصلی و زیر مؤلفهها را صرفا از منظر تمایلات خود به عنوان مدیر آموزشی رتبه بندی نمایند. سپس در پرسشنامه دوم که حاوی 40 سوال به صورت بسته پاسخ با طیف لیکرتی است از مدیران خواسته شد که وضعیت زیرمؤلفهها را صرفا در وضع موجود یعنی در واقعیت اجرایی اعلام نمایند. لازم به ذکر است با توجه به اینکه مقایسه بین اولویتبندی مؤلفهها از دیدگاه مدیران و وضعیت همان مؤلفهها در اجرا مد نظر بود رتبهها تبدیل به امتیاز شد و سپس از آنها میانگین گرفته شد (حلیمی،1389). 4- نتایچ پژوهش پژوهش حاضر به ده سؤال به شرح زیر پاسخ داد: 1- برای عملکرد مدیران آموزشی دوره ابتدایی چه استانداردهایی را میتوان تدوین و ارائه کرد؟ در پاسخ به این سؤال 6 مؤلفهی اصلی و 40 زیرمؤلفه به شرح زیر استخراج شد: - اخلاق و ارزشها شامل: ایمان و اعتقاد، رفتار منطبق با اخلاق اسلامی، مسؤولیتپذیری(تعهد)، احترام به ارزشهای فرهنگی، تقویت فضای معنوی محیط کار، عدالت وانصاف، ایجاد فرهنگ سازمانی سازنده. - وظایف شامل: برنامهریزی تحصیلی و درسی، رهبری آموزشی، سازماندهی، نظارت و راهنمایی تعلیماتی، ارزشیابی، امور اداری و اجرایی، تأمین احتیاجات یادگیری، توسعه حرفهای، ارتقای کیفیت زندگی کاری، جذب مشارکت والدین. - مهارتها شامل: مهارت ادراکی، مهارت انسانی، مهارت فنی، مهارت حل مسأله، مهارت هدفگذاری. - نقشها شامل: تصمیمگیری، اطلاعاتی، ارتباطی، مدیریت بحران، مشاورهای، کارآفرینی، مدیریت تغییر. - ویژگیها شامل: سلامتی، بردباری (صبر)، انگیزه، خلاقیت و نوآوری، خطرپذیری، استعداد، خودمدیریتی، سازگاری. - حصول نتیجه شامل: کیفیت عملکرد، کمیت عملکرد، کارایی و اثربخشی.
2- اولویتبندی مؤلفه های اصلی عملکرد از دیدگاه مدیران چگونه است؟ نتایج تحقیق که به اختصار در جدول1 نشان داده شده بیانگر آن است جدول 1- نتایج نهایی تحقیق در اولویت بندی مؤلفه های اصلی
3- سؤال سوم تحقیق که اولویتبندی ابعاد زیر مؤلفههای وظایف چگونه است؟ این زیرمؤلفهها در دو بخش بررسی شد: الف) وضعیت زیرمؤلفههای وظایف در اجرا: تحلیل دادهها نشان میدهد به ترتیب مؤلفه رهبری، برنامهریزی، امور اداری، نظارت، تأمین احتیاجات یادگیری، ارزشیابی، توسعه حرفهای، جذب مشارکت والدین، سازماندهی، ارتقای کیفیت کاری، بیشترین و کمترین میانگین را دارا هستند.
جدول 2- آماره های توصیفی (فراوانی،کمترین،بیشترین،میانگین و انحراف معیار) برای زیر مؤلفه های وظایف از طریق پرسشنامه
ب) اولویتبندی زیرمؤلفه های وظایف از نظر مدیران: تحلیل دادهها نشان میدهد که مؤلفه های برنامهریزی، رهبری، سازماندهی، نظارت، امور اداری، ارزشیابی، تأمین احتیاجات یادگیری، توسعه حرفهای،جذب مشارکت والدین، ارتقای کیفیت زندگی کاری به ترتیب بیشترین و کمترین میانگین را دارند.
جدول 3- آماره های توصیفی(فراوانی،کمترین،بیشترین،میانگین و انحراف معیار) برای زیر مؤلفه های وظایف از طریق امتیازدهی
4- در پاسخ به سؤال چهارم تحقیق که اولویتبندی ابعاد زیرمؤلفههای اخلاق چگونه است؟ مؤلفه ها در دو بخش بررسی شد: الف) وضعیت زیرمؤلفههای اخلاق در اجرا: نتایج نشان میدهد رفتار منطبق با اخلاق اسلامی، عدالت و انصاف، ایمان و اعتقاد، مسوولیتپذیری، تقویت فضای معنوی محیط کار، ایجاد فرهنگ سازمانی، احترام به ارزشها به ترتیب بیشترین و کمترین میانگین را دارا هستند. ب) اولویتبندی زیرمؤلفههای اخلاق از نظر مدیران: نتایج نشان میدهد مدیران معتقدند ایمان و اعتقاد، مسؤولیتپذیری، رفتار منطبق با اخلاق اسلامی، عدالت و انصاف، احترام به ارزشها، تقویت فضای معنوی محیط کار، ایجاد فرهنگ سازمانی به ترتیب برترین اولویت را دارند.
5- در پاسخ به سؤال پنجم تحقیق که اولویتبندی ابعاد زیرمؤلفههای ویژگیهای مدیر چگونه است؟ مؤلفه ها در دو بخش بررسی شد: الف) وضعیت زیرمؤلفه های ویژگی در اجرا: نتایج نشان میدهد به ترتیب خود مدیریتی، سازگاری، خطرپذیری، خلاقیت، سلامتی، استعداد، بردباری، انگیزه بیشترین و کمترین میانگین را دارا هستند. ب) اولویتبندی زیرمؤلفه های ویژگی از نظر مدیران: نتایج نشان میدهد مدیران معتقدند به ترتیب سلامتی، انگیزه، بردباری، خلاقیت، استعداد، خودمدیریتی، سازگاری، خطرپذیری برترین اولویت را دارند.
6- در پاسخ به سؤال ششم تحقیق که اولویتبندی ابعاد زیر مؤلفههای نقشهای مدیر چگونه است؟ مؤلفه ها در دو بخش بررسی شد: الف) وضعیت زیرمؤلفههای نقش در اجرا: نتایج تحقیق نشان میدهد به ترتیب نقش مشاورهای، تصمیمگیری، اطلاعاتی، مدیریت بحران، ارتباطی، کارآفرینی، مدیریت تغییر بیشترین و کمترین میانگین را دارا هستند. ب) اولویتبندی زیرمؤلفههای نقش از نظر مدیران: مدیران معتقدند برترین نقشها به ترتیب تصمیمگیری، اطلاعاتی، ارتباطی، مشاورهای، مدیریت بحران، مدیریت تغییر، کارآفرینی هستند. 7- در پاسخ به سؤال هفتم تحقیق که اولویتبندی ابعاد زیر مؤلفهی مهارتهای مدیر چگونه است؟ مؤلفه ها در دو بخش بررسی شد: الف) وضعیت زیرمؤلفههای مهارت در اجرا: نتایج تحقیق نشان میدهد که به ترتیب مهارت ادراکی، مهارت حل مسأله، مهارت هدفگذاری، مهارت انسانی، مهارت فنی بیشترین و کمترین میانگین را دارا هستند. ب) وضعیت زیرمؤلفههای مهارت از نظر مدیران: مدیران معتقدند به ترتیب مهارت انسانی، مهارت ادراکی، مهارت فنی، مهارت هدفگذاری، مهارت حل مسأله برترین اولویت را دارند.
8- در پاسخ به سؤال هشتم تحقیق که اولویتبندی ابعاد زیرمؤلفههای حصولنتیجه چگونه است؟ مؤلفهها در دو بخش بررسی شد: الف) وضعیت زیرمؤلفههای حصولنتیجه دراجرا: در بین زیرمؤلفههای حصول نتیجه در عمل کمیت بالاترین میانگین و کیفیت پایینترین میانگین را داراست. ب) وضعیت زیرمؤلفههای حصولنتیجه از نظر مدیران: اما نتایج اولویتبندی از منظر مدیران نشان میدهد که آنها برای کیفیت عملکرد اولویت برتر و برای کمیت عملکرد پایینترین اولویت را قایل شدند.
9- آیا بین جنسیت مدیران و اولویتبندی پیشنهادی آنها تفاوت وجود دارد؟ نتایج تحقیق حاصل از آزمون تی در رتبههای پیشنهادی برای کلیه مؤلفههای عملکرد مدیران آموزشی نشان میدهد تفاوت معنیداری در اولویتبندی پیشنهادی بین زنان و مردان وجود ندارد. جدول 4- نتایج آزمون t برای بررسی تفاوت امتیازبندی مؤلفه های عملکرد از نظر زنان و مردان
10- آیا بین میزان تحصیلات مدیران و اولویتبندی پیشنهادی آنها تفاوت مطابق با نتایج آزمون تی در رتبههای پیشنهادی برای مؤلفههای عملکرد تفاوت معنیداری بین مدیران با تحصیلات مختلف وجود ندارد.
جدول5- نتایج آزمون t برای بررسی تفاوت امتیاز مؤلفه های عملکرد از نظر مدیران با تحصیلات مختلف
نتایج تحقیق حاضر در خصوص رشته تحصیلی مدیران نشان میدهد رشته تخصصی 4/61 درصد مدیران آموزش ابتدایی است و فقط 6/18 درصد از مدیران تخصص مدیریت آموزشی دارند.
نمودار1- توزیع فراوانی و درصد فراوانی افراد مورد آزمون بر حسب رشته تحصیلی
5- نتیجه گیری در بحث اخلاق حرفهای نگاهی به دیدگاههای پیتر دراکر پدر مدیریت نوین نشان میدهد که وی معتقد است مدیریت تنها فرماندهی و نظارت نیست، یک مدیر باید به اخلاق و ارزشهای جامعه و تأثیر آن بر سازمان خودش توجه ویژه داشته باشد و بسیار به مسائل انسانی در حیطه کاریاش توجه کند، چون سرمایه اصلی اوست. نتایج حاصل از پژوهش حاضر نیز نشان میدهد اخلاق و ارزشها برترین اولویت از دیدگاه مدیران است. این نتایج با پژوهشی که محمودی (1383) انجام داده همسو است، یعنی بالاترین میانگین در بین مؤلفه های اصلی میانگین اخلاق است. همچنین یافتههای این پژوهش نشان میدهد که رهبری آموزشی در اجرا بالاترین میانگین را دارد و با پژوهش مهدینژاد (1385) که عوامل اداری و اجرایی در وضعیت موجود بالاترین میانگین را دارد همسو نیست. اما از دیدگاه مدیران که اولویت برتر، رهبری آموزشی است با پژوهش مهدینژاد (1385) که بیان میکند برترین شاخص وضع مطلوب رهبری آموزشی است همسو است. نتایج سؤال چهارم نشان میدهد علیرغم اینکه به اعتقاد مدیران انگیزه یکی از مهمترین ویژگیهای مدیر است اما در حال حاضر و در عمل پایینترین میانگین را در بین زیرمؤلفههای ویژگیهای مدیر داراست. با توجه به نتایج پژوهش نقش مشاورهای مدیران بالاترین میانگین را دارد، یعنی مدیران بیشتر نقش مشاورهای ایفا میکنند و پایینترین میانگین مربوط به نقش مدیریت تغییر است، به عبارتی مدیران کمتر فرصت ایجاد تغییر در محیط کاری خود را دارند. در بین زیرمؤلفههای حصول نتیجه در عمل کمیت بالاترین میانگین و کیفیت پایینترین میانگین را داراست یعنی در حقیقت کمیتگرایی حاکم است اما نتایج اولویتبندی از منظر مدیران نشان میدهد که آنها برای کیفیت عملکرد اولویت برتر را قایل شدند. یافتههای تحقیق در خصوص رشته تحصیلی مدیران نشان میدهد رشته تخصصی 4/61 درصد مدیران، آموزش ابتدایی است مطلب فوق بیانگر این مدعا است که مدیریت مدارس ابتدایی پژوهش حاضر هنوز حالتی از روشهای سنتی و غیر سیستمی دارد، که عمدتاً توسط افرادی که قاعدتاً سختکوش هستند اما عمدتاً سابقه و تجربه معلمی داشته و کمتر دارای تخصصی در مدیریت آموزشی و حتی مدیریت به مفهوم عام آن هستند، راهبری میشود. به معنایی دیگر، عملکرد مدیران مدارس ابتدایی ظاهراً و در ابعاد وسیع وابسته به کیفیت شخص مدیر است تا فردی متخصص که مطابق بر ضوابط کیفی مشخصی که مختص به مدارس ابتدایی است، فعالیت میکند. در کنار آن واقعیتها نشان میدهند که مقررات موجود یا به نوعی ضوابط عملکرد هم پاسخگوی نیازهای نظام آموزش و پرورش نیست و به هر حال در اجرا تحت تأثیر اعمال سلیقهها قرار میگیرند. موقعیت موجود، نشانگر این امر است که انتظارات والای سیستم جامع، و سیستمهای اجتماعی با ضوابط و ساختاری که مدیر مدرسه ابتدایی در آن و با آن باید به انتظارات جواب بدهد، همخوانی ندارد و بر این مبنا مدیر مدرسه ابتدایی کاری بسیار تخصصی را در موارد زیادی بدون دارا بودن آن تخصص، مطابق بر نگرش خود و فرایندی که خود مناسب، تشخیص میدهد به امید جواب به انتظاراتی که گمان میکند میداند، انجام میدهد.
منابع الوانی، مهدی و ریاحی، بهروز (1382). سنجش کیفیت خدمات. تهران: مرکز آموزش و الوانی، سید مهدی(1383). نقش استاندارد در چرخه حیات مدیریت انسانی، مجموعه مقالات حسینی نسب، داوود. علی اقدم، اصغر (1375). فرهنگ واژهها و تعاریف تعلیم و تربیت، حلیمی، سیده مهتاب (1389). تدوین و اولویتبندی استانداردهای عملکرد مدیران خنیفر، حسین(1383). درآمدی بر مدیریت آموزشی و بحث استانداردسازی، مجموعه مقالات رابینز، استیفن پی.(1943). رفتار سازمانی: مفاهیم، نظریهها و کاربردها.ج اول، فرد. ترجمه علی غفوریان، هما (1381). بررسی شاخصهای عملکرد مدیران دورهی ابتدایی استان قورچیان، نادرقلی و محمودی، امیرحسین(1383) فصلنامه نوآوریهای آموزشی، شماره 8، کلید آموزش کجاست، نشریه اقتصاد ایران(مهر ۱۳۸۱)،ص۱۸ کهنسال، سعید (1379). استانداردسازی (شناخت، روشهای اجرا و تأثیرات آن). ماهنامه مهدینژاد، سیما (1385). « بررسی شاخصهای عملکرد مدیران آموزشی دوره Council of Chief State School Officers, (1996) Interstate School Erden, A., Erden H. (2009) Predicting organizational trust level of Gandal, Vranek,(2001) Standards: Here Today, Here Tomorrow, Glasman. N.S, Glasman. L.D (2010) Principal Evaluation: Concepts, Ingvarson. L (2010) School Leadership Standards, International | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
الوانی، مهدی و ریاحی، بهروز (1382). سنجش کیفیت خدمات. تهران: مرکز آموزش و الوانی، سید مهدی(1383). نقش استاندارد در چرخه حیات مدیریت انسانی، مجموعه مقالات حسینی نسب، داوود. علی اقدم، اصغر (1375). فرهنگ واژهها و تعاریف تعلیم و تربیت، حلیمی، سیده مهتاب (1389). تدوین و اولویتبندی استانداردهای عملکرد مدیران خنیفر، حسین(1383). درآمدی بر مدیریت آموزشی و بحث استانداردسازی، مجموعه مقالات رابینز، استیفن پی.(1943). رفتار سازمانی: مفاهیم، نظریهها و کاربردها.ج اول، فرد. ترجمه علی غفوریان، هما (1381). بررسی شاخصهای عملکرد مدیران دورهی ابتدایی استان قورچیان، نادرقلی و محمودی، امیرحسین(1383) فصلنامه نوآوریهای آموزشی، شماره 8، کلید آموزش کجاست، نشریه اقتصاد ایران(مهر ۱۳۸۱)،ص۱۸ کهنسال، سعید (1379). استانداردسازی (شناخت، روشهای اجرا و تأثیرات آن). ماهنامه مهدینژاد، سیما (1385). « بررسی شاخصهای عملکرد مدیران آموزشی دوره Council of Chief State School Officers, (1996) Interstate School Erden, A., Erden H. (2009) Predicting organizational trust level of Gandal, Vranek,(2001) Standards: Here Today, Here Tomorrow, Glasman. N.S, Glasman. L.D (2010) Principal Evaluation: Concepts, Ingvarson. L (2010) School Leadership Standards, International | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 2,722 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 563 |