تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 9,997 |
تعداد مقالات | 83,560 |
تعداد مشاهده مقاله | 77,801,235 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 54,843,891 |
رابطه ویژگی های شخصیتی و سلامت روانی با هوش هیجانی دانش آموزان دختر پایه سوم مقطع متوسطه دبیرستان های تبریز | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نشریه علمی آموزش و ارزشیابی (فصلنامه) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 6، دوره 2، شماره 8، اسفند 1388، صفحه 129-150 اصل مقاله (218.14 K) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
داوود حسینی نسب1؛ شروین محمدی2 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1استاد دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2کارشناس ارشد روان شناسی عمومی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه ویژگی های شخصیت و سلامت روانشناختی با هوش هیجانی دانش آموزان دختر پایه سوم مقطع متوسطه دبیرستانهای تبریز صورت گرفته است. در این تحقیق جامعه آماری عبارت است از کلیه دانشآموزان دختر پایه سوم مقطع متوسطه شهر تبریز که در سال تحصیلی1388 مشغول تحصیل می باشند. انتخاب نمونه به روش نمونهگیری تصادفی چند مرحلهای و به تعداد 177 نفر صورت گرفت. ابزار اندازهگیری شامل پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ)، پرسشنامه شخصیتی نئوفرم کوتاه (NEO-FFI) و مقیاس هوش هیجانی سیبریاشرینگ بود. نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS و روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون صورت گرفت. نتایج نشان داد که بین هوش هیجانی با سلامت روانی همبستگی مثبت 77/0، با وجدان بودن 38/0، برونگرایی 27/0 و نوروز گرایی همبستگی منفی معنی دار 75/0 وجود داشت (001/0P<). نوروزگرایی، سلامت روانی و با وجدان بودن مجموعاً 62/0 درصد از واریانس هوش هیجانی را تبیین می کنند. بنظر می رسد توجه به ویژگی های شخصیتی نوروزگرایی و باوجدان بود به همراه سلامت روانی در رسیدن به اهداف درمانی و مداخلات رفتاری جهت ارتقاء هوش هیجانی دانش آموزان دختر متوسطه مفید می باشد. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
ویژگی های شخصیتی؛ سلامت روانی؛ هوش هیجانی؛ دانش آموز دختر | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
رابطه ویژگی های شخصیتی و سلامت روانی با هوش هیجانی دانش آموزان دختر پایه سوم مقطع متوسطه دبیرستان های تبریز
دکتر داوود حسینی نسب[1] شروین محمدی[2] چکیده پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه ویژگی های شخصیت و سلامت روانشناختی با هوش هیجانی دانش آموزان دختر پایه سوم مقطع متوسطه دبیرستانهای تبریز صورت گرفته است. در این تحقیق جامعه آماری عبارت است از کلیه دانشآموزان دختر پایه سوم مقطع متوسطه شهر تبریز که در سال تحصیلی1388 مشغول تحصیل می باشند. انتخاب نمونه به روش نمونهگیری تصادفی چند مرحلهای و به تعداد 177 نفر صورت گرفت. ابزار اندازهگیری شامل پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ)، پرسشنامه شخصیتی نئوفرم کوتاه (NEO-FFI) و مقیاس هوش هیجانی سیبریاشرینگ بود. نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS و روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون صورت گرفت. نتایج نشان داد که بین هوش هیجانی با سلامت روانی همبستگی مثبت 77/0، با وجدان بودن 38/0، برونگرایی 27/0 و نوروز گرایی همبستگی منفی معنی دار 75/0 وجود داشت (001/0P<). نوروزگرایی، سلامت روانی و با وجدان بودن مجموعاً 62/0 درصد از واریانس هوش هیجانی را تبیین می کنند. بنظر می رسد توجه به ویژگی های شخصیتی نوروزگرایی و باوجدان بود به همراه سلامت روانی در رسیدن به اهداف
کلمات کلیدی: ویژگی های شخصیتی، سلامت روانی، هوش هیجانی،
مقدمه برخی از متخصصان، هوش را توانایی حل مساله میدانند. عدهای دیگر، آن را توانایی انطباق و یادگیری بر اساس تجارب روزمره میدانند. عدهای نیز معتقدند، در تعریف هوش فقط به جنبههای شناختی توجه شده است و سایر ابعاد هوش مثل خلاقیت و هوش عملی و میان فردی نادیده گرفته شده است (سانتراک، 1385). پژوهش های متعددی بر نقش هیجانها در تعاملهای اجتماعی، شناخت خود و دیگری، منش فردی و لیاقتهای اجتماعی تأکید دارند. به این انواع هوش مطرح شد که بر عوامل غیرشناختی تکیه دارند. یکی از انواع هوش، هوش هیجانی است که در سال 1990 برای اولین بار توسط «سالوی» و «مایر» دو نفر از روانشناسان آمریکایی معرفی شد. از نظر آنها عواطف و شناخت مستقل از یکدیگر نبوده؛ بلکه دو توانایی وابسته به یکدیگر هستند (گیتونی، 1385). بنابراین هوش هیجانی موضوعی است که سعی در تشریح و تفسیر جایگاه هیجانها، احساسات و توانمندی های انسان دارد (حسنزاده، 1386). هوش هیجانی را توانایی درک و فهم عواطف به منظور ارزیابی افکار و خلق و خو و تنظیم آنها به گونه ای که موجب تعالی و رشد عقلی و عاطفی گردد تعریف کرده اند (گلمن، 1380). بنابراین توسعه و رشد هوش هیجانی یک عنصر کلیدی در یادگیری و تدریس محسوب میشود و اگر دانشآموزان بتوانند این ویژگی را کسب کنند اولین گام در جهت کنترل و هدایت هیجانهای خودشان برداشته و میتوانند موانع تضعیف کننده عملکرد را از بین بردارند (آقایار و شریفی درآمدی، 1385). چنان که از نظر "بار- آن" مفهوم هوش هیجانی را میتوان در موفقیت های آموزشی مدارس و دانشگاه ها برای کمک به روانشناسان مدارس و مشاوران در شناسایی دانشآموزانی که نمیتوانند به طور مؤثر با نیازهای تحصیلیشان که ممکن به واسطه چنین تعاریف، ویژگی ها و ابعاد تاثیرگذار هوش هیجانی و با در نظر گرفتن دوران نوجوانی که شخصیت دوران جوانی و بزرگسالی و زندگی اجتماعی در حال شکل گیری است این مساله اهمیت دارد که عوامل تاثیرگذار بر هوش هیجانی به منظور مداخلات رفتاری موثر شناخته شود. در همین راستا، یکی از رویکردهای مهم در توجه به کل ابعاد روانشناختی افراد، ویژگی های شخصیتی می باشد. اساساً روانشناسان، شخصیت را سازمان پویایی از سیستم های روان تنی فرد که رفتارها و افکار خاص او را تعیین میکند تعریف می کنند که امکان پیش بینی آنچه را که فرد در موقعیت خاص انجام خواهد داد را نشان می دهد از آنجائی که هوش هیجانی به توانایی درک و فهم عواطف به منظور ارزیابی افکار و خلق و خو و تنظیم آنها مربوط می شود (گلمن، 1383) لذا داشتن سلامت روانی برای فرد مهم است چرا که با داشتن درکی درست از هیجان خود، به خودتنظیمی بهینه نیز بپردازد. از طرفی داشتن سلامت روانی خود نشانگر، مهارت روانشناختی سازگار در فرد تلقی می شود که به پایش خود می انجامد. به طوری که از نظر کارشناسان سازمان بهداشت جهان سلامت فکر و روان به قابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران، تغییر و اصلاح محیط فردی و اجتماعی و حل تضادها و تمایلات شخصیتی بطور منطقی، عادلانه و مناسب مربوط می شود (میلانی فر، 1386). مرور پژوهش های انجام شده، متناسب با این مبانی نظری در پیوند ویژگی های شخصیت و سلامت روانی با هوش هیجان به درک بهتر کمک می کند. پژوهش ها درباره تاثیر ویژگی های شخصیت و سلامت روانی بر هوش هیجانی نشان می دهد که عوامل شخصیتی می تواند بر هوش هیجانی موثر باشد. چنان که پژوهشهای انجام شده توسط (پترایدز و فارنام، 2001، داداوهارت، 2000، ساکلوفسک، آستین 2003؛ شاته و همکاران، 1998) نشان می دهند برونگرایی و نوروزگرایی با هوش هیجانی همبستگی معنی دار قوی نشان داده اند، اما تجربه پذیری، همسازی و وظیفه شناسی رابطه ای ضعیفی با هوش هیجانی داشتند. همچنین پژوهش (کامورو و همکاران، 2007) نشان داد که هوش هیجانی با چهار عامل شخصیت یعنی برونگرایی، انعطاف پذیری، باوجدان بودن و دلپذیر بودن رابطه مثبت و در مقابل با نوروزگرایی رابطه منفی دارد. اما در مقابل برخی پژوهش هایی نیز وجود دارند که نشان می دهد رابطه معنی دار و قابل توجهی بین هوش هیجانی و عوامل پنجگانه شخصیت وجود ندارد (مانند باستین[3]، 2005؛ براکت2، 2004؛ لوپز3، 2003). پژوهش های که به نقش ابعاد مختلف سلامت روانی با هوش هیجانی از یک طرف وجود یافته های متناقض ارتباط عوامل شخصیتی و هوش هیجانی و از طرف دیگر، پژوهش های اندک درباره تاثیر سلامت روانی بر هوش هیجانی که متناسب با نظریه سلامت روانی گلدبرگ (پرسشنامه GHQ) باشد، موجب گردید تا در این تحقیق ضمن توجه به تناقض یافته های قبلی و همچنین بررسی نقش سلامت روانی بر هوش هیجانی متناسب با دیدگاه گلدبرگ صورت گیرد. بدین ترتیب این تحقیق با هدف تعیین رابطه ویژگی های شخصیتی و سلامت روانی بر هوش هیجانی دانش آموزان دختر پایه سوم مقطع متوسطه دبیرستانهای تبریز صورت گرفته است و به بررسی این فرضیه می پردازد که بین ویژگی های شخصیتی (برونگرایی، روان رنجور خویی، دلپذیر بودن، باوجدان بودن،
روش تحقیق جامعه آماری در این تحقیق جامعه آماری عبارت است از کلیه دانشآموزان دختر پایه سوم مقطع متوسطه شهر تبریز که در سال تحصیلی1388 مشغول تحصیل میباشند. تعداد کلاس ها 158 و تعداد دانش آموزان 8045 نفر است.
روش نمونه گیری و حجم نمونه برای انتخاب نمونه از روش نمونهگیری تصادفی چند مرحلهای استفاده شد. در مرحله اول از کلیه نواحی 5 گانه تبریز که 158 مدرسه دخترانه است از هر منطقه 2 مدرسه بصورت تصادفی مشخص شد و در کل تعداد مدرسههای مشخص شده از 5 ناحیه 10 مدرسه شد. بعد از این مدارس یک کلاس بطور تصادفی انتخاب و تستهای لازم اجرا گردید. حجم نمونه با در نظر گرفتن 5/0P= و دقت 95/0 با استفاده از فرمول: محاسبه شد. اما چون درست در هفته اول مهرماه پرسشنامه ها اجرا شد تعداد دانش آموزان حاضر در کلاسها کمتر بود بنابراین در حجم نمونه آزمودنی 219 نفر شد و 42 پرسشنامه بخاطر ناقص پر شدن حذف شد که در نهایت نمونه مورد مطالعه 177 نفر شد. پژوهشگران در بررسی های همبستگی حجم نمونه ای معادل 100 نفر یا بیشتر را کافی می دانند (دلاور، 1377).
ابزار اندازهگیری
الف- پرسشنامه شخصیتی نئوفرم کوتاه (NEO-FFI) پرسشنامهNEO-FFIاست که در سال 1985 توسط پاول تی کاستا و مک کری تهیه شده است. NEO-FFI یک پرسشنامه 60 سوالی است و برای ارزیابی پنج عامل شخصیت (برونگرایی، روان رنجور خویی، دلپذیر بودن، باوجدان بودن، انعطاف پذیری) بکار میرود. پاسخ نامه این تست از کاملاً مخالف، مخالف، ب- مقیاس هوش هیجانی سیبریاشرینگ این مقیاس یک آزمون 33 سئوالی است که بوسیله شاته و همکاران براساس مدل هوش هیجانی سالوی و مایر ساخته شده است سوالهای آزمون در مقیاس 5 درجهای لیکرت از نمره یک (کاملاً مخالف) تا نمره پنج (کاملاً موافق) میسنجد. مقیاس هوش هیجانی گرچه از سه مولفه بیش گفته اشباع شده، تنها یک نمره کلی برای هوش هیجانی بدست میدهد که دامنه آن بین 36 تا 165 متغیر است. همسانی درونی سوالهای آزمون برحسب ضریب آلفای کرونباخ از 84/0 تا 90/0 گزارش شده است. ضریب پایایی بازآزمایی مقیاس در مورد یک نمونه 28 نفری از دانشجویان به فاصله دو هفته 78/0 محاسبه شده اعتبار مقیاس هوش هیجانی نیز از طریق سنجش همبستگی آن به سازههای مرتبط، کافی گزارش شده است. در فرم فارسی این مقیاس آلفای کرونباخ پرسشهای مقیاس در مورد یک نمونه 135 نفری از دانشجویان 88/0 محاسبه شد که نشانه همسانی درون خوب آزمون است. ضرایب همبستگی بین نمرههای 42 نفر از نمونه مذکور در دو نوبت با فاصله دو هفته 83/0محاسبه شد که نشانه پایایی بازآزمایی رضایت بخش مقیاس میباشد (بشارت، 1386).
ج- پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) پرسشنامه سلامت عمومی توسط کلدبرگ و هیلر تدوین شده است، استفاده شد. این پرسشنامه به منظور شناسایی اختلافات روانی غیر روان گسیخته ابداع شده است. در جمعیت عادی برای تشخیص اختلالات روانی ضعیف از این پرسشنامه استفاده شده است. کاربرد وسیع این پرسشنامه منجر به این شد که به 36 زبان زنده دنیا ترجمه شود. این پرسشنامه حاوی 28 سوال در مقیاسهای چهارگانه نشانههای جسمانی، اضطراب، اختلال در کارکرد اجتماعی و علائم افسردگی میباشد. در این آزمون از آزمودنی خواسته میشود تا براساس یک مقیاس چهار درجهای به سوالات پاسخ دهد. کل نمرهها 84 است و نقطه برش بالای 21 است که افراد مشکلدار تشخیص داده میشود. پایایی آزمون از طریق الفای کرونباخ محاسبه شده که ضرایب بدست آمده برای خرده مقیاسهای نشانههای جسمانی، اضطراب، اختلال در کارکرد اجتماعی، افسردگی و مقیاس کلی سلامت روانی به ترتیب عبارتست از: 77/0، 77/0، 48/0، 85/0، 90/0 میباشد (نقل از حسینی نسب، 1387).
روش آماری به منظور بررسی رابطه ویژگی های شخصیت و هوش هیجانی دانش آموزان
یافته ها براساس اطلاعات مندرج در جدول شماره (1) ملاحظه می گردد که میانگین هوش هیجانی دانش آموزان مورد مطالعه 29/105، با انحراف استاندارد 7/10 براساس جدول شماره (1) نمره میانگین سلامت روانی 38/22 با انحراف استاندارد 92/9 و چولگی 64/0 می باشد. در پرسشنامه (GHQ) هر چه نمره سلامت روانی در دامنه نمره (21-0) باشد سلامت روانی نرمال است و هر چه از این میزان بالا تر رود از میزان سلامت روانی کاسته می شود. بنابراین همانگونه که در نمودار نیز ملاحظه می شود بیشترین فراوانی در نمره های 25- 15 است در نتیجه می توان گفت تقریباً میزان سلامت روانی دانش آموزان دختر تبریز کمتر از حد متوسط است. براساس اطلاعات مندرج در جدول (1) نمره میانگین نوروز گرایی 47/24 با انحراف استاندارد 86/6 می باشد. به طوری که حداقل نمره 10 و حداکثر نمره 45 می باشد. نمره میانگین برونگرایی 29/29، با انحراف استاندارد 02/6 است. به طوری که حداقل نمره 8 و حداکثر نمره 43 می باشد. نمره میانگین انعطاف پذیری 14/26 با انحراف استاندارد 71/3 است به طوری که حداقل نمره 18 و حداکثر نمره 37 می باشد. نمره میانگین دلپذیر بودن 23/30 با انحراف استاندارد 86/4 طبق نمودار (1) میزان نوروز گرایی 51% و در حد متوسط می باشد. میزان برونگرایی 61% و کمی بیش از حد متوسط می باشد. میزان انعطاف پذیری در حد 54%، میزان دلپذیر بودن در حد بالای متوسط و 63% و میزان با وجدان بودن آزمون اسمیرنوف کولموگروف جهت تشخیص نرمال بودن توزیع پراکندگی سازههای مورد مطالعه نشان داد که وجدان گرایی در سطح معنی داری 01/0 و سایر سازه ها در سطح 05/0 نرمال هستند.
جدول شماره (1) توزیع پراکندگی ویژگی های شخصیتی و هوش هیجانی
نمودار شماره (1) توزیع پراکندگی ویژگی های شخصیتی دانش آموزان دختر شهر تبریز
همان طوری که در جدول (2) ملاحظه می شود نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون جهت بررسی رابطه بین ویژگی های شخصیتی(نوروز گرایی، برونگرایی، انعطاف پذیری، دلپذیر بودن و با وجدان بودن)و هوش هیجانی نشان داد که رابطه منفی بین هوش هیجانی و نوروز گرایی (P=0/000, r=-0/75)، رابطه مثبت بین هوش هیجانی و برون گرایی (P=0/000, r=0/38) است. همچنین طبق جدول همبستگی بین هوش هیجانی و دلپذیر بودن معنی دار نبود. همچنین رابطه بین هوش هیجانی و انعطاف پذیری نیز معنی دار نبود. بین
جدول شماره (2) ضریب همبستگی پیرسون بین هوش هیجانی و ویژگی های شخصیتی
به منظور تبیین میزان هوش هیجانی براساس مجموع متغیرهای معنی دار از رگرسیون چند گانه به روش گام به گام استفاده شد. که در نهایت طبق اطلاعات جدول شماره (3) ملاحظه می شود که در مجموع 3 متغیر در شکل رگرسیونی باقی ماندند که طبق رگرسیون چند گانه به روش گام به گام به ترتیب نوروز گرایی در گام اول، سلامت روانی در گام دوم و با وجدان بودن در گام سوم همچنین در جدول ANOVA (4) با سطح معنی داری آزمون P=0/000 و مقدار F=96/93 می باشد یعنی جهت فلش یک طرفه می باشد. همچنین در جدول شماره (5) ملاحظه می گردد پس از استاندارد نمودن و با حذف مقدار ، نوروز گرایی بیشترین تاثیر منفی با و سلامت روانی با و در نهایت با وجدان بودن در کل بیشترین تاثیر را در تعیین هوش هیجانی دانش آموزان دارند. (توجه به این نکته ضروری است که علت منفی آمدن مربوط به پرسشنامه GHQ است که در آن هر چه نمره سلامت عمومی کمتر باشد فرد دارای سلامت روانی بیشتری است بنابراین در اصل تاثیر مثبت در تعیین هوش هیجانی دانش آموزان دارد.)
جدول (3) ضریب همبستگی چند گانه برای هوش هیجانی
جدول (4) تحلیل و اریانس برای آزمون معنی داری شکل رگرسیونی
جدول شماره (5) ضرایب متغیرهای باقیمانده در شکل رگرسیونی به روش گام به گام
بحث و نتیجه گیری با توجه به نتایج حاصل از تحلیل دادههای جمع آوری شده از 177 دانش آموز دختر، میانگین هوش هیجانی 29/105 با انحراف استاندارد 7/10 می باشد که در کل میزان هوش هیجانی آنها متوسط به بالا مشاهده شد. میانگین سلامت روانی آنها 38/22 و انحراف استاندارد 92/9 می باشد. بر این اساس میزان سلامت روانی دانش آموزان دختر کم تر از حد متوسط می باشد. میزان نوروزگرایی دانش آموزان در حد متوسط و 51% می باشد. نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون جهت بررسی رابطه بین ویژگی های شخصیتی (نوروز گرایی، برونگرایی، انعطاف پذیری، دلپذیر بودن و با وجدان بودن) و هوش هیجانی نشان داد که بین نوروزگرایی و هوش هیجانی رابطه منفی، بین برونگرایی و با وجدان بودن با هوش هیجانی رابطه مثبت وجود دارد که این یافته با یافته های (پترایدز و فارنام، 2001، داداوهارت، 2000؛ ساکلوفسک، آستین، 2003؛ شاته و همکاران، 1999؛ بشارت 1386) از این نظر که بین هوش هیجانی و برونگرایی و روان رنجورخویی همبستگی معنی دار وجود دارد همسو میباشد ولی از نظر اینکه بین هوش هیجانی با انعطاف پذیری و دلپذیری همبستگی معنی دار وجود دارد غیر همسو میباشد. در تبیین این که چرا بین عوامل شخصیتی دلپذیر بودن و انعطاف پذیری با هوش هیجانی همبستگی معنادار وجود ندارد احتمالاً چنین میتوانیم استدلال کنیم که دلپذیری شامل مهربانی، تمایل به گذشت و فداکاری و انعطاف پذیری شامل کنجکاوی، خیال پردازی، نوآوری در تبیین یافته های فوق چنین میتوانیم بگوییم که برون گرایی، آمادگی فرد را برای تجربه حوادث لذت بخش افزایش میدهد و این آمادگیها میتواند به فرد کمک کند تا مخصوصاً در حوزه روابط بین شخصی و اجتماعی کارآمدتر ظاهر شود و از این طریق هوش هیجانی را تقویت کند (واتسون و کلارک، 1992). ویژگی دیگر برونگرایی شامل مثبت بودن، قاطعیت و اجتماعی بودن است که نیز میتوانند به سهم خود آمادگیهای فرد را در زمینه روابط وعواطف اجتماعی تقویت کنند و از این طریق باعث تقویت هوش هیجانی شوند (جان، 1989). نوروزگرایی، آمادگی فرد را برای تجربه حوادث استرس زا افزایش میدهد (بولگر و شیلینگ، 1991). این ویژگیها فرد را مخصوصاً در حوزه روابط بین شخصی و اجتماعی، آسیب پذیر می سازند. بنابراین نوروزگرایی برحسب مکانیسم تضعیف هوش هیجانی امکانات فرد را برای گسترش روابط و عواطف اجتماعی محدود میسازد و تحلیل میبرد. ویژگیهای دیگر نوروزگرایی شامل تمایل فرد به تجربه اضطراب، تنش، خودخوری، خصومت، تکانشوری، کمرویی، تفکر غیر منطقی، افسردگی و عزت نفس پایین (جان، 1989) نیز هر یک به سهم خود میتوانند بر توانمندیهای فرد در زمینه روابط و عواطف اجتماعی تأثیر بگذارند و از این طریق باعث تضعیف هوش هیجانی شوند. با وجدان بودن نیز از طریق درک و مدیریت هیجانی میتواند بر هوش هیجانی تاثیر بگذارد که به احتمال زیاد با وجدان بودن، خود کنترلی را که یکی از مؤلفه های هوش هیجانی است، منعکس میکند. یافته دیگر این تحقیق نشان داد که بین دو متغیر (سلامت روانی و هوش هیجانی) رابطه معنی دار و منفی وجود دارد. این یافته با یافته های پژوهش های قبلی از جمله سلاسکی و کارت رایت (2002)، هماتی و همکاران (2004)، درپژوهش حاضر از طریق رگرسیون چند متغیری گام به گام نتایج حاکی از آن بود که در اولین گام نوروزگرایی با ، سلامت روانی با و در گام سوم باوجدان بودن با می توانند تغییرات مربوط به هوش هیجانی را تبیین کند. در تحقیقی که بشارت (1386) انجام داده دیده می شود که در اولین با در نظر گرفتن یافته های بدست آمده از این تحقیق بنظر می رسد که توجه به نوروزگرایی، سلامت روان و باوجدان بودن رویکرد مفیدی برای مداخلات رفتاری و پیشبرد اهداف درمانی یا آموزشی برای دانش آموزان دختر پایه سوم مقطع متوسطه می باشد تا بتوان هوش هیجانی آنها را ارتقاء داد. از محدودیت های این مطالعه می توان به گروه نمونه پژوهش حاضر اشاره کرد که از دانش آموزان دختر سوم مقطع متوسطه تبریز تشکیل می دهند، لذا برای تعمیم نتایج به سایر افراد جامعه باید با احتیاط عمل شود. محدودیت دیگر استفاده از ابزار خود گزارش دهی در پژوهش حاضر است. با توجه به نتایج بدست آمده در این تحقیق پیشنهاد می شود در سایر جوامع نیز پژوهش انجام گیرد. همچنین کارگاه های آموزشی در جهت افزایش مهارت های هوش هیجانی در مدارس تشکیل گردد و بهتر است در محتوای دروسی مانند علوم اجتماعی و پرورشی گنجانده شود. همچنین از آنجائیکه سلامت روانی عامل موثری در هوش هیجانی است، پیشنهاد می شود شرایط عمومی لازم جهت سلامت روانی دانش آموزان فراهم گردد.
منابع بشارت، م ع.(1386). بررسی رابطه ابعاد شخصیت و هوش هیجانی، مطالعات تربیتی و حسن زاده، ر.(1386). انگیزش و هیجان. تهران: انتشارات ارسباران. حسینی نسب، د. (1387). بررسی رابطه شیوه های فرزند پروری با خودکار آمدی و سلامت روانی دلاور، ع. (1377). روش های تحقیق در روانشناسی و علوم تربیتی. نشر ویرایش. راس، الف. (1382). روان شناسی شخصیت. ترجمه سیاوش جمالفر، ویرایش دوم. تهران: رحیم زاده، چ. (1387). رابطه هوش هیجانی با پیشرفت تحصیلی. پایان نامه سانتراک،ج.(1385). زمینه روانشناسی سانتراک. ترجمه مهرداد فیروز بحث. تهران:انتشارات رسا. سیاروچی، ژ.، فورگاس، ژ.، مایر، ح. (1384). هوش عاطفی در زندگی روزمره. ترجمه شولتز، د. (1381). نظریه های شخصیت. ترجمه یوسف کریمی. تهران: انتشارات ارسباران. قنبری هاشم آبادی، ب.، باقری، ح.(1387). بررسی میزان آموزش مهارت هایی هوش هیجانی و کلینکه، ال.، 1386، مهارتهای زندگی. ترجمه شهرام محمد خانی. تهران: انتشارات گروسی فرشی، م ت. (1380). رویکردی نوین در ارزیابی شخصیت. تبریز: انتشارات جامعه گلمن، د. (1380). هوش هیجانی. ترجمه نسرین پارسا. تهران: انتشارات رشد، ص 63-356. گیتونی، م.(1385). هویت و هوش هیجانی. ترجمه پریچهر به کیش. انتشارات انجمن میلانی فر، ب.(1386). بهداشت روانی. تهران: نشر توس. یعقوبی، الف.، و همکاران. (1387). بررسی رابطه هوش هیجانی با احساس غربت و سلامت Bastian VA. (2005). Emotional intelligence, predict life skills, but not Bolger, N., & schilling, E. A. (1991). Personality and the problems of Brackett MA. (2004). Emotional intelligence and its relation to
Carr, A. (2004). positive psychology, the screce of happiness and Chamorro-permuzic T., Ben ett E., Forham A. (2007). The Happy Ciarrochi J., Frank P., Deane Stephen A. (2002), Emotional Dawda D., Hart SD. (2000). Assessing emotional in telligence: Freshman B., Rubino L. (2004). Emotional Inteligence skills For
Hemmati T., Mills JF., roner DG. (2004). The Validity of the Bar - on John, O.P. (1989). Towards a taxonomy of personality descriptors. In Lopes PN. (2003). Emotional intelligence, personality, and the Oginsa-Bulik,N,(2005). Emotional in telligence in the workplace: Parker, J., taylor, G., Baghy, M., (1999). Disorders of affect Petrides V., furnham A. (2002). Trait emotional intelligenve: sakloFske DH., Austin EJ. (2003). Factopr struvture and validity of a Schutte NS., malouff j., Hall LE., Haggerty DJ., Cooper JT., Golden Schotte, N.S. , Malouff, J.M., Thorsteinsson, E.B., Bhullar, N. and shaFer AB., (1999). Relation of the Big fire and factor V subcom Slaski M., Cartwright S. (2002). Health, Personality and Emotional Watson,D., & clark, A. (1992). On traits and temperament general
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
بشارت، م ع.(1386). بررسی رابطه ابعاد شخصیت و هوش هیجانی، مطالعات تربیتی و حسن زاده، ر.(1386). انگیزش و هیجان. تهران: انتشارات ارسباران. حسینی نسب، د. (1387). بررسی رابطه شیوه های فرزند پروری با خودکار آمدی و سلامت روانی دلاور، ع. (1377). روش های تحقیق در روانشناسی و علوم تربیتی. نشر ویرایش. راس، الف. (1382). روان شناسی شخصیت. ترجمه سیاوش جمالفر، ویرایش دوم. تهران: رحیم زاده، چ. (1387). رابطه هوش هیجانی با پیشرفت تحصیلی. پایان نامه سانتراک،ج.(1385). زمینه روانشناسی سانتراک. ترجمه مهرداد فیروز بحث. تهران:انتشارات رسا. سیاروچی، ژ.، فورگاس، ژ.، مایر، ح. (1384). هوش عاطفی در زندگی روزمره. ترجمه شولتز، د. (1381). نظریه های شخصیت. ترجمه یوسف کریمی. تهران: انتشارات ارسباران. قنبری هاشم آبادی، ب.، باقری، ح.(1387). بررسی میزان آموزش مهارت هایی هوش هیجانی و کلینکه، ال.، 1386، مهارتهای زندگی. ترجمه شهرام محمد خانی. تهران: انتشارات گروسی فرشی، م ت. (1380). رویکردی نوین در ارزیابی شخصیت. تبریز: انتشارات جامعه گلمن، د. (1380). هوش هیجانی. ترجمه نسرین پارسا. تهران: انتشارات رشد، ص 63-356. گیتونی، م.(1385). هویت و هوش هیجانی. ترجمه پریچهر به کیش. انتشارات انجمن میلانی فر، ب.(1386). بهداشت روانی. تهران: نشر توس. یعقوبی، الف.، و همکاران. (1387). بررسی رابطه هوش هیجانی با احساس غربت و سلامت Bastian VA. (2005). Emotional intelligence, predict life skills, but not Bolger, N., & schilling, E. A. (1991). Personality and the problems of Brackett MA. (2004). Emotional intelligence and its relation to
Carr, A. (2004). positive psychology, the screce of happiness and Chamorro-permuzic T., Ben ett E., Forham A. (2007). The Happy Ciarrochi J., Frank P., Deane Stephen A. (2002), Emotional Dawda D., Hart SD. (2000). Assessing emotional in telligence: Freshman B., Rubino L. (2004). Emotional Inteligence skills For
Hemmati T., Mills JF., roner DG. (2004). The Validity of the Bar - on John, O.P. (1989). Towards a taxonomy of personality descriptors. In Lopes PN. (2003). Emotional intelligence, personality, and the Oginsa-Bulik,N,(2005). Emotional in telligence in the workplace: Parker, J., taylor, G., Baghy, M., (1999). Disorders of affect Petrides V., furnham A. (2002). Trait emotional intelligenve: sakloFske DH., Austin EJ. (2003). Factopr struvture and validity of a Schutte NS., malouff j., Hall LE., Haggerty DJ., Cooper JT., Golden Schotte, N.S. , Malouff, J.M., Thorsteinsson, E.B., Bhullar, N. and shaFer AB., (1999). Relation of the Big fire and factor V subcom Slaski M., Cartwright S. (2002). Health, Personality and Emotional Watson,D., & clark, A. (1992). On traits and temperament general
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 5,469 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 1,237 |