تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 9,997 |
تعداد مقالات | 83,560 |
تعداد مشاهده مقاله | 77,801,309 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 54,843,931 |
ارایه چارچوب ادراکی مناسب جهت نهادینه کردن فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT)در نظام آموزش ابتدایی کشور | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نشریه علمی آموزش و ارزشیابی (فصلنامه) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 8، دوره 1، شماره 1، فروردین 1387، صفحه 199-226 اصل مقاله (341.66 K) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسنده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
رضا یوسفی سعیدآبادی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
استادیار و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
هدف پژوهش حاضر، ارایه چنین چارچوب ادراکی مناسب برای نهادینه کردن فناوری اطلاعات و ارتباطات در نظام آموزش ابتدایی کشور است. به این منظور، با توجه به ادبیات وپیشینه پژوهش،مؤلفه های اصلی فناوری اطلاعات و ارتباطات در نظام آموزش ابتدایی شناسایی و در شش مولفه،سیستم ها، تساوی و برابری، تخصص، عملیات، دسترسی و بینش و بصیرت قرار دادیم. هر مولفه دارای شاخصهایی است.برای آزمون این مولفه ها و شاخص ها و پاسخگویی به پرسش های پژوهش، پرسشنامه ای حاوی 134 پرسش تهیه و پس از اطمینان از روایی، پایایی آن از طریق آزمون آلفای کرونباخ 95% محاسبه گردید. اطلاعات لازم از نمونه های آماری پژوهش 373 نفر (124 اعضای هیأت علمی، 110 نفر کارشناس و متخصص ICT و 136 نفر کارشناس و مسئوول آموزش ابتدایی) جمع آوری گردید. برای پاسخ به پرسش: ابعاد و مولفه های فناوری اطلاعات و ارتباطات در نظام آموزش ابتدایی کدامند؟ از روش آماری t تک نمونه ای استفاده شد برای پرسش دوم : چه الگویی را می توان برای نهادینه کردن ICT در نظام آموزش ابتدایی بود از تحلیل عاملی استفاده شد و برای پرسش سوم: درجه تناسب الگوی پیشنهادی از نظر اعضای هیأت علمی، کارشناسان و مسئوولان ICT و آموزش ابتدایی بود از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شد.نتایج پژوهش نشان داده است که هر شش مولفه،جزءمولفه های ICT در نظام آموزش ابتدایی به شمار می روند. و براساس مجموع تحلیل های صورت گرفته چارچوبی برای نهادینه کردن فناوری اطلاعات و ارتباطات در نظام آموزش ابتدایی ارایه شده است که هر کدام از مولفه های و شاخص های آن در این چارچوب اهمیت زیادی داشته و مسئولین نظام آموزش ابتدایی با توجه به شرایط اجتماعی، فرهنگی و ارزش کشورمان از این چارچوب برای رشد و توسعه ICT در نظام آموزش ابتدایی استفاده نمایند درجه تناسب این چارچوب با 91 درصد و میانگین کل 63/6 از نمره 7 و توافق بالای 76 درصد با استفاده از نظرات اعضای هیأت علمی دانشگاه، کارشناسان و متخصصین ICT وآموزش ابتدایی مورد تایید قرارگرفت. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چارچوب ادراکی؛ فناوری اطلاعات و ارتباطات؛ سیستم ها؛ تساوی و برابری؛ تخصص؛ عملیات؛ دسترسی؛ بینش و بصیرت | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
ارایه چارچوب ادراکی مناسب جهت نهادینه کردن فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT)در نظام آموزش ابتدایی کشوردکتر رضا یوسفی سعیدآبادی[1]چکیدههدف پژوهش حاضر، ارایه چنین چارچوب ادراکی مناسب برای نهادینه کردن فناوری اطلاعات و ارتباطات در نظام آموزش ابتدایی کشور است. به این منظور، با توجه به ادبیات وپیشینه پژوهش،مؤلفه های اصلی فناوری اطلاعات و ارتباطات در نظام آموزش ابتدایی شناسایی و در شش مولفه،سیستم ها، تساوی و برابری، تخصص، عملیات، دسترسی و بینش و بصیرت قرار دادیم. هر مولفه دارای شاخصهایی است.برای آزمون این مولفه ها و شاخص ها و پاسخگویی به پرسش های پژوهش، پرسشنامه ای حاوی 134 پرسش تهیه و پس از اطمینان از روایی، پایایی آن از طریق آزمون آلفای کرونباخ 95% محاسبه گردید. اطلاعات لازم از نمونه های آماری پژوهش 373 نفر (124 اعضای هیأت علمی، 110 نفر کارشناس و متخصص ICT و 136 نفر کارشناس و مسئوول آموزش ابتدایی) جمع آوری گردید. برای پاسخ به پرسش: ابعاد و مولفه های فناوری اطلاعات و ارتباطات در نظام آموزش ابتدایی کدامند؟ از روش آماری t تک نمونه ای استفاده شد برای پرسش دوم : چه الگویی را می توان برای نهادینه کردن ICT در نظام آموزش ابتدایی بود از تحلیل عاملی استفاده شد و برای پرسش سوم: درجه تناسب الگوی پیشنهادی از نظر اعضای هیأت علمی، کارشناسان و مسئوولان ICT و آموزش ابتدایی بود از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شد.نتایج پژوهش نشان داده است که هر شش مولفه،جزءمولفه های ICT در نظام آموزش ابتدایی به شمار می روند. و براساس مجموع تحلیل های صورت گرفته چارچوبی برای نهادینه کردن فناوری اطلاعات و ارتباطات در نظام آموزش ابتدایی ارایه شده است که هر کدام از مولفه های و شاخص های آن در این چارچوب اهمیت زیادی داشته و مسئولین نظام آموزش ابتدایی با توجه به شرایط اجتماعی، فرهنگی و ارزش کشورمان از این چارچوب برای رشد و توسعه ICT در نظام آموزش ابتدایی استفاده نمایند درجه تناسب این چارچوب با 91 درصد و میانگین کل 63/6 از نمره 7 و توافق بالای 76 درصد با استفاده از نظرات اعضای هیأت علمی دانشگاه، کارشناسان و متخصصین ICT وآموزش ابتدایی مورد تایید قرارگرفت. واژه های کلیدی:چارچوب ادراکی،فناوری اطلاعات و ارتباطات، سیستم ها، تساوی و برابری، تخصص، عملیات، دسترسی ، بینش و بصیرت مقدمه از ویژگیهای قرن بیست و یکم، توسعه شگفتآور فناوری اطلاعات و ارتباطات و فراگیرشدن شبکه جهانی اطلاعاتی، جهت افزایش سرعت و کیفیت در ارائه خدمات با اطمینان مطلوب میباشد. نقش این فناوری از یک طرف معرفی و امکان ارائه خدمات نوین که پیش از این اجرای آنها قابل تصور نبوده است و از سوی دیگر سرعت بخشیدن در فرایندهای موجود تجلی پیدا کردهاست.فناوری اطلاعات و ارتباطات، ابزار خلق و انتقال دانایی و تصویرگر اجتماع آرمانی برخوردار از دانش، یعنی جامعه دانایی محور بر شمرده میشود.جامعه اطلاعاتی برای سیستم آموزش و پرورش عمومی چالشهای بزرگی را بوجود آورده است. فناوری اطلاعات و ارتباطات به علّت تاثیر بر روند زندگی روزانه،فرصتهای جدیدی را برای یادگیری ایجاد کردهاست،ابزارها و روشهای پداگوژی گذشته و قدیمی دیگر کارایی خودشان را از دست دادهاند و برای جامعه دانش مدار مناسب نیستند نقش اصلی مربیان ایجاد تحوّل است. معلمان باید محیط یادگیری را خلق کنندکه درآن دانشآموزان به اکتشاف،استفاده از خلاقیت خود، درگیر شدن در ارتباط چندرسانهای، همکاری، کار به طور مستقل و درگروهها و انطباق تجربههایشان تشویق شوند(مارتاکورسو[2]،2004)پیشرفتهای جهانی در فناوری اطلاعات و ارتباطات موجب گسترش وسیع فرصتهای یادگیری و دسترسی به منابع فراوان تحصیلی و آموزشی گردیده است.بطوریکه با ابزار و روشهای سنتی این گستردگی به اطلاعات و جهش آموزش از این طریق، قابل تصور نبوده است.به کارگیری این فناوری موجب ارتقاء سطح مدیریت اثر بخش سیستم های آموزشی گردیده و امر تعلیم و تربیت را تسریع و تسهیل خواهد نمود. با توجّه به اهمیت فوقالعادهای که در برنامه ملی توسعه و کاربری فناوری ارتباطات و اطلاعات ایران (تکفا) برای توسعه منابع انسانی لحاظ شده است، توسعه هر چه بیشتر و سریعتر این زیرساخت ارتباطی از اولویتهای مهم دانسته شدهاست.لذا به کارگیری فناوری ارتباطات و اطلاعات در مدارس و تحوّل در فرایند آموزش و تحصیل را میتوان بعنوان مهمترین حلقهها و پایههای توسعه ملی در نظر گرفت.امروزه یکی از تلاشها در نظام آموزشی باید در ارتباط با ICT صورت گیرد. امروزه اهمیت آموزش و پرورش که متناسب با نیازهای فرد و جامعه، باشد، بیش از همیشه احساس میشود. زیرا دنیایی که با شبکههای اطلاعاتی به هم پیوند خورده است متقاضی نیروی کاری است که بفهمد چگونه از فنآوری به عنوان ابزاری برای افزایش بهرهوری و خلاقیت استفاده کند. چنین مهارتی مهارت «استدلال کردن بر مبنای اطلاعات» است، فرایندی که در آن منابع معتبر شناسایی شده، دسترسی به آن به طور مؤثر فراهم آمده، اطلاعات به شکل کامل درک و هضم شده، و به دیگران انتقال داده میشود. افزون بر آن، کارفرمایان از کارگران انتظار دارند از مهارتهای همکاری و تشریک مساعی، کار در گروه و تبادل اطلاعات در شبکه جهانی، یعنی تحلیل مساله از دیدگاه چند رشتهای برخوردار باشند. از آن جا که این شبکهها بینالمللی هستند، کارفرمایان در جستجوی افرادی بر میآیند که ظرفیت تعامل موثر با کسانی را دارا باشند که دارای فرهنگ و زبان متفاوتی هستند. و بالاخره، کارگران عصر دانش باید منعطف بوده و قادر باشند به همان سرعتی که محیطهای پویای کار تغییر میکند، به موثرترین شکل بیاموزند، ناگزیر کارگران چگونه آموختن را باید فراگیرند(هاوکینز و روبرت[3]،2004).شاید ذکر این نکته برای اهمیت ICT در نظام آموزش ابتدایی کافی باشد که چه کاری بهتر از این که بتوان با استفاده از ICT شخصیت علمی خود و افراد را تقویت کرد و آن را تعالی ببخشیدو از انعطافپذیری، قضاوت و مسئولیتپذیری بیشتری نیز برخوردار شد.ICT زمانی اهمیت دارد که بوسیله آن بتوان بر اهداف نظام آموزشی رسید. ما امروزه در جامعه اطلاعاتی زندگی میکنیم در واقع جامعه اطلاعاتی، جامعهای است که در آن ابعاد زندگی انسان (اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و …) بطور شدیدی به فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی وابسته است. به عبارت دیگر،در این جامعه مردم برای انجام دادن کلیه امور خود ناگزیر به استفاده از این ابزارهای پیشرفتهاند (دیلمقانی، 1382، ص 1). جامعه اطلاعاتی باید دارای سواد اطلاعاتی باشد. امروز فراگیر (دانشآموز) در یک وادی برهوت نیست که به دنبال برکهای دانش بگردد.او در اقیانوسی از اطلاعات غوطهور است. معلّم باید معنا و مفهوم شغل خود را در درون خود تغییر دهد. معلّم دیگر منبع اطلاعات و برکهی آبی در بیابان محسوب نمیشود بلکه او هم مسافری در همان قایق دانشآموزان است که باید به آنها کمک کند تا اطلاعات را درجهبندی کنندو از آنها معنا بسازند.به کودکان میگویم باید به مدرسه روند تا برای آینده آماده شوند، امّا چه پیش میآید اگر دیدگاه ما از آینده دیدگاه درستی نباشد؟ آیا فکر میکنید آینده کما بیش امتدادی از حال است؟اگر چنین فکر میکنید هیچ چیز خطرناکتر و نادرستتر از چنین تفکری نیست!(بیکر نیل[4]،2003).
راهنمای برنامه آموزش ICT در دوره ابتدایی آموزش ICT امری ضروری است امّا باید در این آموزش در مورد نکات زیر به خوبی اندیشید. 1- تعیین اینکه چه چیز یا چیزهایی، با چه اهدافی و برای چه گروه از دانشآموزان باید آموزش داده شود. به عبارت دیگر برای دانشآموزان هر دوره تحصیلی چه اهدافی در آموزش ICT منظور است و چه محتوایی باید برای رسیدن به این اهداف آموزش داده شود. 2- از سوی دیگر باید معلوم کرد چه روش یا روشهایی برای آموزش ICT وجود دارد و ما کدام روش را بر میگزینیم. 3- همچنین در آموزش ICT باید به وسایل و ابزار مورد نیاز توجّه کرد و مشخص نمود چه وسایل و تجهیزاتی برای این آموزش مورد نیاز است. 4- در آموزش ICT، معلمان باید چه صلاحیتها، دانشها و مهارتهایی را دارا باشند تا بتوان به یک آموزش مطلوب دست یافت. 5- ارزشیابی از یادگیری دانشآموزان چگونه صورت میگیرد و چه استانداردهایی برای این منظور وجود دارد. 6- آیا ما قصد داریم برای ICT گواهینامه صادر کنیم؟ به عبارت دیگر، همان گونه که به دانشآموزان دورههای مختلف تحصیلی گواهینامه داده میشود آیا ما هم میتوانیم گواهینامهای بدین منظور طراحی کنیم. در تهیه راهنمای برنامه آموزش ICT برای دوره ابتدایی، آموزش رایانه به عنوان ابزاری برای آموزش ICT در نظر گرفته شدهاست. از طرفی، وجود تفاوتهای یادگیری و امکانات قابل دسترس دانشآموزان، گروه برنامهریزی را بر آن داشت تا محتوای آموزشی را در سه سطح زیر ارائه دهند: الف:همه دانشآموزان بدون استثناء باید دانشها و مهارتهای آن را کسب کنند. ب: تعداد زیادی از دانشآموزان دوره ابتدایی میتوانند دانشها و مهارتهای آن را کسب کنند. ج:تعداد کمتری از دانشآموزان، به خصوص آنهایی که در منزل از امکانات رایانهای برخوردار هستند میتوانند به آن دست یابند. اهداف کلی آموزش ICT در آموزش و پرورش با توجّه به اهداف مرتبط با ICT در مصوبه شورای عالی آموزش و پرورش، اهداف کلی آموزش ICT در آموزش و پرورش عبارتند از: ـ آگاهی از ارزش اطلاعات و ارتباطات در زندگی ـ کسب مهارتهای اولیه برای زندگی در جامعه حال و آینده ـ تقویت روحیهی مطالعه و تحقیق ـ توانایی استفاده از ابزارهای جدید ارتباطی و فنآوری(یونسکو،2004).
اهداف کلی آموزش ICT برای دورهی ابتدایی با توجّه به اهداف کلی آموزش ICT و حدود انتظار در قالب حیطههای سهگانه دانش، مهارت و نگرش برای فارغالتحصیلان نظام آموزشی، اهداف زیر به عنوان اهداف کلی آموزش ICT برای دورهی ابتدایی در سه حیطهی فوق به شرح زیر است:
حیطهی دانشی 1- با رایانه و ابزارهای جانبی آن آشنا شود. 2- با مفاهیم ایمنی فرد در ارتباط با دستگاه و نگهداری از آن آشنا شود. 3- با سیستم عامل در حد کاربری آشنا شود. 4- با برخی از برنامههای کاربردی آشنا شود. حیطهی مهارتی: 1- توانایی به کارگیری رایانه و وسایل جانبی آن را کسب کند. 2- توانایی کار با برنامههای کاربردی را کسب کند. 3- توانایی کار در محیط سیستم عامل را پیدا کند. 4- اصول ایمنی و سلامتی را رعایت کند. 5- توانایی کار گروهی در استفاده از رایانه را به دست آورد. حیطهی نگرشی: 1- تقویت حس کنجکاوی و نوآوری و روحیهی خودآموزی 2- تقویت روحیهی کارگردهی و مشارکت در فعالیتها 3- احساس مسوولیت برای حفظ سلامتی خود و مراقبت از دستگاه رئوس برنامههای عمده در فناوری اطلاعات و ارتباطات در نظام آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران 1- آموزش و توسعه فنی و حرفهای نیروی انسانی 2- برنامهریزی درسی: تولید محتوا و نرمافزارهای مناسب 3- مدیریت: امور اجرایی و سازمان الکترونیک 4- زیرساختها و تجهیزات 5- امور پژوهشی: توسعه و ترویج فتحیان(1383)تحقیقی باعنوان «مطالعه الگوی مطلوب سواد رایانهای برای معلمان متوسطه آموزش و پرورش کشور ایران انجام داده است نتایج تحقیق نشان داده است که نیازهای معلمان در زمینه سواد رایانهای، چیزی متفاوت با الگوی ICDL [5] (آموزش دوره هفتمهارتی «گواهینامه بینالمللی کاربری رایانه ICDL» نیازهایی مانند آشنایی با محیط اینترنت، روشهای جستجو در اینترنت و کار با نرمافزارهای کمکآموزشی از اساسیترین نیازهای معلمان میباشد. با توجه به نتایج این پژوهش ضعف الگوی موجود (ICDL) در آموزش مهارتهای رایانهای برای معلمان کشورمان کاملاً مشهود است. به عبارت بهتر، این الگو تنها درصدی از مهارتهای مورد نیاز را پوشش میدهد. بنابراین، ضروری است که با دقتی بیشتر به دنبال رفع نقاط ضعف ICDL و ارایه الگوی کامل برای رفع نیاز معلمان برآییم.غفاری (1379)، به منظور بررسی تأثیر بکارگیری IT در بهبود روشهای مرکز آموزش مدیریت دولتی و با هدف پاسخگویی به سؤالاتی در زمینه میزان اهمیت نرمافزار در مقایسه با سختافزار، اهمیت دادن مدیران به نیروهای آموزش دیده، باور مدیران در خصوص چگونگی بهرهبرداری از فناوری اطلاعات، روند طبیعی صنعت فناوری اطلاعات و تقدم هدف به وسیله، تحقیقی را انجام داده است. در این تحقیق با توجه به اهمیت اطلاعات در تصمیمگیری مدیران و نقش سیستمهای اطلاعاتی در این زمینه اطلاعات لازم در خصوص نقش IT در بهبود شیوههای مرکز مذکور از طریق پرسشنامه جمعآوری شده و نتایج زیر بدست آمدهاست: - اهمیتی که بر نرمافزار داده میشود در مقایسه با اهمیتی که به سختافزار داده میشود مناسب است. - مدیران به نیروی انسانی آموزش دیده اهمیت چندانی نمیدهند. - مدیران نگرش مثبتی نسبت به بکارگیری IT دارند. - شرایط لازم برای رشد طبیعی و بومی شدن IT در مرکز آموزش مدیریت دولتی فراهم شدهاست. - از نظر آماری مدیران مرکز قبل از تدوین اهداف و استراتژیهای مناسب، وسیله (فناوری اطلاعات) را انتخاب کرده سپس در صدد هدفی در خور وسیله بودهاند وی پیشنهاد میکند که قبل از تهیه فناوریهای لازم ابتدا با ید اهداف و راهبردهای سازمانی در زمینه چگونگی استفاده از IT تدوین گرددو با توجه به رشد سریع دانشگاههای مجازی در دنیا، اعضای هیأت علمی هر چه سریعتر با ICT آشنا شده و اقدام به استفاده از آن در طراحی الگوهای آموزشی بنمایند. شریفی (1383)پژوهشی راتحت عنوان «ارائه چارچوب ادراکی برای نهادینه کردن ICT در نظام مدیریت دانشگاهی»انجام داده است.برای این منظور با توجه به مبانی نظری و پیشینه پژوهش مؤلفههای اصلی فناوریهای اطلاعات و ارتباطات در دانشگاههارا شناسایی و در پنج طبقه کلی، شرایط و موقعیت دانشگاه، سیاستها و خط مشیهای دانشگاه، آمادهسازی، کاربست و بعد ادراکی دسته بندی کرده است و هر دسته خودداری خوشههایی از متغیرها بود. همچنین چهار رویکرد دانشگاهها در استفاده از ICT (رویکرد سنتی، رویکرد ترکیبی، رویکرد آموزش از راه دور و رویکرد اقتصاد جدید) شناسایی شدند که در دو سطح حال و آینده متغیر وابسته پژوهش بودند.نتایج نشان داده است که هر پنج دسته از مؤلفهها جزو مؤلفههای ICT در مدیریت دانشگاهی به شمار میروند. برای نهادینه کردن فناوری ارتباطات و اطلاعات، ابتدا باید رویکرد دانشگاهها در استفاده از فنآوری دقیقاً مشخص شود، سپس عواملی که هر کدام از این رویکردها را نیز پیشبینی کرده و تغییرات آن را با شدت بیشتری تبیین میکنند به تناسب در برنامهریزی برای توسعه استفاده از فنآوری ارتباطات و اطلاعات در دانشگاهها مورد تأکید قرارگیرد.نلسون[6](2001)پژوهشی با عنوان «نقش فناوریهای نو در یادگیری و آموزش در مدارس ابتدایی و راهنمایی» به وسیله استادان دانشگاه لاوال و دانشگاه مکگیل زیر نظر و با حمایت مرکز فناوریهای ویژه کاربردی در هفت ناحیه آموزش و پرورش در شهرهای شیکاگو، دانیون، دیترویت، ممفیس، میامی، اُکلند و واشنگتن دیسی انجام داده است. نتایج مطالعه نشان میدهد که دانشآموزانی که به شبکه جهانی اینترنت دسترسی دارند، از عملکرد بهتری برخوردارند.در مطالعهای که به وسیلة مرکز فناوریهای ویژه کاربردی انجام شده است، اهمیت کاربرد اینترنت را مورد بررسی قرار داده و تأثیر آن را بر یادگیری دانشآموزان در کلاس درس ارزیابی کردهاست. در این مطالعه، عملکرد 500 تن از دانشآموزان پایههای چهارم و پنجم ابتدایی در 7 مدرسه شهری مورد مقایسه قرار گرفت. نیمی از آزمودنیها در مطالعه حاضر، به اینترنت دسترسی داشتند و نیمی دیگر به این فناوری جدید دسترسی نداشتند. پژوهش نشان داده است که محتوای کامپیوتر مدار، معلّم راهنما، برای یادگیری ریاضیات منبع مؤثری است. نویسندگان تاکید میکنند که محتوا و متن کامپیوتر به تنهایی برای یادگیری دانشآموزان کفایت نمیکند. آنها بحث میکنند که اصلاح عملکرد ناشی از کمک معلّم است.نگرش به اینکه آیا ICT باعث تسهیل یا افزایش یادگیری میشود متفاوت و دو سویه است و دارای جنبههای مثبت و منفی است.ابیل[7] (1996) بحث میکند که کامپیوتر ترجیحاً به مفهوم توسعه شناختی نیست.گزارش تحقیقی آژانس آموزش معلمان (TTA) [8] روی طرح تأثیر پداگوژی استفاده از ICT در مدارس ابتدایی (که بوسیله موسلی[9] در دانشگاه نیوکاسل انجام شدهاست) نشان داده است که کامپیوتر به سه روش میتواند باعث تقویت و بهتر شدن تدریس شود: ارائه آرمانها واهداف پویا، آماده کردن بازخورد جهت فعالیت و کار دانشآموزان، توانایی اطلاعات جهت تغییر آسان اشکال.استفاده مؤثر از این فنون به شناخت معلّم از هدفهای ویژه در استفاده از ICT در پژوهش، میزان کردن پداگوژی با اهداف فعالیت و دانستن مهارتهای مناسب ICT برای اهداف ویژه بستگی دارد. لازمه استفاده مؤثر از ICT در کلاس، داشتن روشهای تفکّر جدید درباره کامپیوتر بعنوان ابزاری برای تدریس و یادگیری است. اضافه شدن کامپیوتر بعنوان مرکز دیگری در اتاق یا استفاده از آن برای مشق و تمرین (استفاده از برنامههایی که کمتر به معلّم نیازمند است مستلزم دانش و تفکّر نرمافزاری است) حداکثر فرصت برای تدریس و یادگیری نیست و از جنبهها منابع دیگری نیز میتوان استفاده کرد. ICTدر نظام آموزش ابتدایی ما نیزمطرح میباشدومطالعات محدودی از ابعاد نظری و اجرایی صورت پذیرفته است که متاسفانه منجر به نهادینه شدن ICT در نظام آموزش ابتدایی نشده اند لذا تحقیق حاضر در صدد ارائه چارچوبی جهت نهادینه کردن ICT در نظام آموزش ابتدایی کشور است.بنابراین مساله اصلی تحقیق این است که چه چارچوب ادراکی میتوان جهت نهادینه کردن ICT در نظام آموزش ابتدایی کشور ارائه داد؟لذا با توجه به مساله فوق سوالات پژوهش بدین شکل مطرح گردیدند: 1- مولفههای اصلی ICT در نظام آموزش ابتدایی کشور براساس تجارب داخلی، تجارب بینالمللی و مبانی نظری کدامند؟ 2- چه الگویی را میتوان جهت نهادینه کردن ICT در نظام آموزش ابتدایی ارایه نمود؟ 3- درجهی تناسب الگوی پیشنهادی از نظر معاونین، روسا، مدیران، و کارشناسان، مسوولین و کارشناسان ICT و اساتید دانشگاه چقدر است. روش شناسی پژوهش روش مورد استفاده در این پژوهش توصیفی پیمایشی است.جامعه آماری پژوهش شامل کلیه اعضای هیأت علمی دانشگاه هادر رشته های علوم تربیتی و کامپیوتر به تعداد 699 نفر، کارشناسان و مسئولان ICT،53 نفر و کارشناسان و مسئوولان آموزش ابتدای کشور به تعداد 774 نفر در سال تحصیلی 83 ـ 1382 بوده است. جدول شماره 1: مشخصات و توزیع حجم نمونه در گروه ها و استان ها
برای تعیین حجم نمونه از جدول کرجسی و مورگان استفاده شد. با توجه به اینکه کل جامعه آماری 2182 نفر بودند. با مراجعه به جدول کرجسی و مورگان حجم نمونه، 327 نفر در نظر گرفته شدکه با مشورت اساتید راهنما و مشاور حجم نمونه 500 نفر افزایش یافت زیرا احتمال ریزش، عدم برگشت پرسشنامه، گم شدن و … وجود داشت. بنابراین، حجم نمونه برای این پژوهش 500 نفر بوده است. که پس از توزیع پرسشنامه در گروه ها و استان های هفت گانه در نهایت 373 پرسشنامه جمع آوری شد.برای انتخاب حجم نمونه از جامعه حاضر، از تعداد 30 استان کشور 7 استان به روش نمونهگیری خوشه ای انتخاب گردید و نظر به اینکه جامعه دارای طبقات بود برای رعایت نسبت ها در دل خوشه ها نیزاز روش نمونهگیری طبقه ای نسبی استفاده شده است. انتخاب نمونه ها کاملاً تصادفی بوده است. جدول3 چگونگی این انتخاب را نشان می دهد. جدول شماره2: تعداد حجم نمونه از گروه های موردنظر براساس نسبت آنان در جامعه آماری
برای جمع آوری اطلاعات موردنیاز از پرسشنامه ای استفاده گردید. با توجه به اینکه پرسشنامه استانداردی برای اندازه گیری اطلاعات در مورد مولفه ها و شاخص های فناوری ارتباطات و اطلاعات در نظام آموزش ابتدایی وجود نداشت لذا براساس مطالعه وسیع در مبانی نظری و پیشینه پژوهش و به مدد تئوری های جهانی و باتوجه به شرایط ارزشی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی کشور، مولفه ها و شاخص های فناوری ارتباطات و اطلاعات آموزش ابتدایی مشخص و تدوین گردیده و در قالب شش مولفه تفکر سیستمی و مهندسی مجدد، تساوی و برابری ، دسترسی، تخصص، عملیات، بینش و بصیرت دسته بندی شدند. هر کدام از مولفه ها دارای چند شاخص می باشند که برای هر شاخص چند پرسش مطرح شده است. پرسشنامه 134 پرسشی باتوجه به مولفه های مذکور تعیین شده، و باتوجه به نظارت اساتید راهنما و مشاور و به مدد گروه نمونه، پیوستار آن از یک تا ده تعیین شد برای محاسبه روایی پرسشنامه،یک نمونه 40 تایی به صورت کاملاً تصادفی بین آزمون شوندگان توزیع گردید و از آن ها خواسته شد تا نقطه نظرات خود را درباب مولفه هاو شاخص ها مشخص نمایند. کلیه نقطه نظرات در یک جمع بندی در پرسشنامه اعمال گردید.برای محاسبه ضریب پایایی کل آزمون از آلفای کرونباخ استفاده شد و براساس محاسبات ضریب پایایی 95% تعیین شده است. یافتهها و مدل پیشنهادی:پرسش اول: مولفه های فناوری ارتباطات و اطلاعات (ICT) در نظام آموزش ابتدایی کدامند؟ نتایج پژوهش در زمینه مولفه های دسته اول (تفکر سیستمی و مهندسی مجدد) نشان می دهد که توجه به این مولفه و زیر طبقات آن به عنوان یکی از جنبه های مهم در استفاده و نهادینه کردن ICT در نظام آموزش ابتدایی به شمار می رود. و میانگین هر یک از شاخص های این مولفه ، به طور معناداری بزرگتر از میانگین جامعه (7) است. براساس تحلیل های آماری 9 شاخص در این مولفه مورد تایید قرار گرفتند(تفکر سیستمی با میانگین(38/8 )، فرایند مهندسی مجدد با میانگین (08/8) ، توسعه حرفه ای با میانگین (93/8)، ارتباط با جامعه با میانگین (46/8)، تخصص گرایی اداری (مدیران) با میانگین (59/8)، میانگین کل این مولفه (39/8). و آماره t کل این مولفه ها 14/28 بوده است. تحلیل داده های مربوط به مولفه دوم یعنی تساوی و برابری در فناوری ارتباطات و اطلاعات نشان می دهد. که اهمیت این مولفه در رشد و توسعه ICT و نهادینه کردن آن بسیار بالا است. مسلماً اگر به این جنبه از ICT بی توجهی شود اثرات و عواقب آن بسیار زیاد خواهد بود. مسلماً توجه به این جنبه نیازمند امکانات و اصلاح زیر ساخت ها می باشد. در تحلیل داده های مربوط به مولفه سوم یعنی توجه به تخصص در فناوری ارتباطات و اطلاعات نشان میدهد که این مولفه و زیر طبقات آن بعنوان یکی از مولفه های اصلی در نهادینه کردن ICT در نظام آموزش ابتدایی به شمار می روند. و میانگین بدست آمده در هر مولفه به طور معناداری بزرگتر از میانگین جامعه (7) است. براساس تحلیل های آماری انجام شده در مولفه سوم، شاخص های این مولفه مورد تأیید قرار گرفتند مهارت ها با میانگین (74/8)، برنامه ریزی و طراحی با میانگین (43/8)،اجرای یادگیری مورد حمایت فناوری با میانگین(42/8)، ارزیابی با میانگین(13/8)، موضوعات و مسایل قانونی، اجتماعی و اخلاقی با میانگین (43/8)، و بهره وری حرفه ای با میانگین(3/8)، میانگین کل مولفه سوم 4/8 و آماره t کل محاسبه شده نیز 18/23 است. مسلماً برابری و تساوی جنسیتی دختران و پسران در برخورداری از اینترنت، کامپیوتر و ICT ، توجه به دانش آموزان ناتوان و توجه ICT به همه جای ایران (وسعت قلمرو) روی مولفه تساوی و برابری اثرگذار است. موضوعات و مسایل قانونی، اجتماعی و اخلاقی و همچنین ارزیابی، برنامه ریزی و طراحی و بهره وری حرفه ای از شاخص هایی هستند که در چارچوب نهادینه کردن ICT در مولفه تخصص باید مورد توجه قرار گیرد.با توجه به اینکه امروزه ما شاهد توجه به ICT در نظام آموزشی هستیم و سازمان های بین المللی نیز چون یونسکو نیز در این زمینه کمک هایی می نمایند توجه به این شاخص ها باید مورد توجه بیشتری قرار بگیرد. مولفه دیگری که اهمیت آن از طریق تحلیل داده ها مورد حمایت قرار گرفت توجه به جنبه های عملی ICT در نظام آموزش ابتدایی می باشد. که تحت عنوان مولفه چهارم مطرح بوده است اگر قرار است ICT در نظام آموزش ابتدایی جنبه اجرایی پیدا کند در چارچوب چه جنبه هایی را برای نهادینه کردن آن باید مورد توجه فرار بدهیم. محیط یادگیری ICT مهم است که مسلماً با محیط یادگیری سنتی تفاوت دارد محیط یادگیری چالشی در اجرای ICT تأثیر زیادی دارد. توجه کردن به پژوهش قبل از عمل نیز در فعالیت های ICT باید مورد توجه قرار گیرد. تنظیم، نظم، مرتبط بودن و میزان استفاده از ICT مانند وسایل چند رسانه ای در جنبه اجرایی آن باید مورد توجه قرار گیرد. با توجه به اینکه شاخص های این مولفه دارای میانگین بزرگتر از میانگین جامعه (7) هستند براین اساس پنج شاخص این مولفه برای نهادینه کردن ICT در نظام آموزش ابتدایی مورد تأیید قرار گرفتند محیط یادگیری چالشی با میانگین(30/8) پژوهش و فعالیت با میانگین (31/8)، تنظیم با میانگین (24/8)، مرتبط بودن با میانگین (34/8) ، و میزان استفاده از ICT با میانگین(30/8). بنابراین، نتایج یافته ها نشان می دهد که استفاده عملی از ICT برای عمل و کاربرد واقعی و نهادینه کردن ICT در نظام آموزش ابتدایی ضروری است ولی امروزه در کلاس های درس به علت عدم توسعه زیرساخت ها و عدم تجهیز مدارس به این امکانات استفاده عملی صورت نمی گیرد. مولفه دسترسی به ICT از جنبه های دیگری است که در این پژوهش مورد توجه و حمایت قرار گرفت و پاسخگویان به آن توجه و اهمیت زیادی داده اند و نتایج تحلیل داده ها از آن حمایت کرده است. حمایت و پشتیبانی فنی از شاخص هایی است که مورد توجه قرار گرفت حمایت از کاربران، حمایت های های فنی، حمایت سخت افزاری فنی بسیار مهم است. نتایج نشان می دهد که شاخص های منابع فناوری با میانگین (44/8)، حمایت و پشتیبانی فنی با میانگین (22/8) آماده کردن تسهیلات و امکانات فناوری با میانگین (67/8) فرایند مدیریت و عملیات با میانگین (14/8) و فرصت هایی یادگیری مجازی با میانگین (42/8) مورد تایید قرار گرفتند و از نظر اعضای هیأت علمی، کارشناسان و مسئوولان ICT ، و آموزش ابتدایی ساختن مدارس با ویژگی های عصر اطلاعات، ایجاد فرصت های یادگیری مجازی، از بین بردن مرزهای محلی، زمان و منابع محلی برای گسترش آموزش و پرورش، آماده بودن محیط یادگیری بصورت 24 ساعته و online، و ضرورت پاسخ گویی به نیازها و انتظارات جدید از طرف مدیران مدارس امروز اهمیت بسیار زیادی دارد.مولفه ششم که در تجزیه و تحلیل داده ها مورد توجه قرار گرفت. داشتن بینش و بصیرت در فناوری ارتباطات و اطلاعات در نظام آموزش ابتدایی است. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که در شاخص های،ارتباط، تعهدسهامداران،پژوهش و فعالیت و بینش برای فراگیران عصر دیجیتال،میانگین نمونه از میانگین جامعه بزرگتر است. به نظر پاسخگویان برقراری ارتباط صحیح بین برنامه درسی، کلاس، رهبران جامعه و … توسط معلمان با کمک ICT ، تلاش برای برخورداری از بینش مشترک از طریق برقراری ارتباط بین بینش در سطح منطقه و مدرسه در زمینه ICT، برقراری ارتباط با والدین، معلمان ،رهبران جامعه و مدیران در زمینه داشتن بینش مشترک ICT و … از اهمیت زیادی برخوردار است. پرسش دوم: چه چارچوب ادراکی مناسبی را می توان برای نهادینه کردن ICT در نظام آموزش ابتدایی ارائه نمودبرای پاسخ به این پرسش ، از تحلیل عاملی استفاده شده است. هدف تحلیل عاملی بیشتر تعیین نقش متغیرها در ساختن چارچوبی است که براساس عامل های مختلف شکل بگیرد. در این مرحله از روش تاییدی استفاده گردید. آزمون روایی نمونه گیری و ازمون بارتلت (KMO)قبل از اینکه به آزمون تحلیل عاملی بپردازیم ابتدا لازم است که در ارتباط با روایی نمونه گیری توضیح داده شود زیرا شرط تحلیل عاملی این است که پرسش های آزمون مناسب باشد. جدول 3: آزمون تناسب کایزر ـ میر و آزمون بارتلت برای تحلیل عاملی
با توجه به اینکه نتیجه آزمون کایزر مایر 932/0 است و آزمون بارتلت (750/50817) با درجه آزادی 8911 معنادار می باشد نشانگر این است که داده های فوق برای انجام تحلیل عاملی مناسب می باشند.آزمون بارتلت مشخص می کند که آیا ماتریس همبستگی واحد است یا نه اگر ماتریس همبستگی واحد باشد برای تحلیل عاملی نامناسب است.آزمون بارتلت هنگامی معنادار است که احتمال وابسته آن کمتر از 5% باشد یعنی نیم صدم.برای انجام تحلیل عاملی رضایت بخش مقدار KMO باید بزرگتر از نیم باشد هرچه این مقدار به یک نزدیکتر باشد دلالت برتایید تحلیل عاملی می باشد.
جدول شماره 4: درصد واریانس تبیین شده در تحلیل عاملی برای دسته بندی عاملها
مطابق داده های جدول مولفه اول دارای ارزش ویژه بیشتر یعنی 15/51، درصد تبیین کنندگی واریانس آن 17/38 و نهایتاً 6/53 درصد واریانس مفهوم کلی مولفه ها را تبیین می کند. پس از انجام تحلیل عاملی چارچوبی برای نهادینهکردن ICT در نظام آموزش ابتدایی ارائه شد که این چهارچوب دارای 6 مؤلفه و 34 شاخص است که سیستمها با 71% دارای بیشترین اهمیت است و سپس تساوی و برابری با 10%، تخصص 6%، عملیات 5%، بینش و بصیرت و همچنین دسترسی دارای 4% دارای کمترین اهمیت هستند.به نظر پاسخگویان برای نهادینه کردن ICT در نظام آموزش ابتدایی باید بیشترین توجه را به سیستمها و زیر طبقات آن داده شود تفکر سیستمی، فرایند مهندسی مجدد، استانداردها، فرهنگ یادگیری و نوآوری، توسعه حرفهای، بودجه، تصمیمات بر پایه دادهها و پاسخگویی، ارتباط جامعه، تخصصگرایی اداری (مدیران) و بینش و بصیرت و دسترسی دارای کمترین اهمیت میباشند. ولی برای ایجاد ICT هر 6 مؤلفه با یکدیگر مرتبط میباشند. اکنون در پاسخ به پرسش دوم چارچوب ادراکی در شکل شماره 1براساس بارهای عاملی شان تدوین شده است،که برای نهادینه کردن ICT در نظام آموزش ابتدایی شده است. همانطور که عنوان شد این چارچوب دارای 34 شاخص در شش مولفه می باشد.در این چارچوب بار عاملی هر مؤلفه نیز آمده است. سیستمها با 71% دارای بیشترین اهمیت میباشند و به عنوان مؤلفه نخست است دوم تساوی و برابری با 10% دارای رتبه دوم است. تخصص با 6% دارای رتبه سوم است عملیات با 5% دارای رتبه چهارم است و رتبه پنجم به بینش و بصیرت با 4% و دسترسی با 4% اختصاص دارد. مدیران و مسئوولین نظام آموزشی می توانند باتوجه به این مولفه ها و شاخص ها و با در نظر گرفتن سیاست ها، خط مشی ها و رویکردهای نظام آموزشی به رشد و توسعه ICT در نظام آموزشی همت گمارند.در ذیل زیرطبقات هر مولفه در جدول شماره 3 وبا ذکر بارهای عاملی آورده شده است:
جدول شماره 5: مولفه ها و زیر مولفه های چارچوب ادراکی نهادینه سازی ICTدر آموزش ابتدایی
نمودار1: چارچوب پیشنهادی برای نهادینه کردن فناوری ارتباطات و اطلاعات (ICT) در نظام آموزش ابتدایی کشور پرسش سوم:درجه تناسب الگوی پیشنهادی از نظر اعضای هیأت علمی، کارشناسان و مسئوولان ICT و آموزش ابتدایی چگونه است.برای پاسخ به پرسش سوم از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شده است به این منظور، پرسشنامه ای به 30 نفر از اعضای هیأت علمی و کارشناسان و متخصصین ICT و آموزش ابتدایی داده شد و از آنان خواسته شد که درجه تناسب این چارچوب را با نظام آموزش ابتدایی با امتیاز دهی ازیک تا هفت مشخص نمایند یک نشان دهنده نامناسب بودن و هفت بسیار مناسب است. ضریب پایایی چارچوب 91% و میانگین کل آن 63/6 از نمره 7 و با توافق بالای 76% مورد تایید اعضای هیأت علمی و کارشناسان و متخصصین ICT قرار گرفت و می توان نتیجه گرفت که این چارچوب از درجه تناسب بسیار بالایی برخوردار است. چارچوب پیشنهادی دارای شش مؤلفه است در این چارچوب سعی شدهاست که به جنبههای مختلف آن توجه شود چارچوبهای دیگری که در زمینه ICT وجود داشته انسجام و هماهنگی و کلیتی که در این مدل وجود دارد، ندارند. از طرف دیگر این چارچوب را به صورت فرایند مداوم میتوان توجه کرد که مدام به اصلاح خود میپردازدکه سعی شده است نقاط ضعف ها و قوت های آن شناسیایی و اصلاح شود.درچارچوب پیشنهادی سیستمها با 71% دارای بالاترین اهمیت است که دارای 9 شاخص و زیر طبقه است که هر کدام دارای اهمیت میباشند.برخی از شاخصها مانند بودجه، مرتبط بودن، موضوعات و مسایل قانونی و اجتماعی به موضوع زیرساختها توجه میکنند زیرساختها در ICT دارای اهمیت بسیار زیادی هستند که در نهادینه کردن ICT نمیتوان بدان بیتوجه بود.اگر بخواهیم چارچوب پیشنهادی ICT را با چارچوب های دیگر مقایسه کنیم خطاست زیرا در زمینه ICT در نظام آموزش ابتدایی کاری صورت نگرفته و هنوز زیرساختها درست نشدهاست.ما باید چارچوبی داشته باشیم که با توجه به شرایط فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی کشور باشد. در چارچوبی ارائه شده ،تلاش گردید که برای ICT در نظام آموزش ابتدایی به تمام این جنبهها توجه شود. نتیجه گیری :نتایج پژوهش حاضر عبارتند از: 1-هر 6 مؤلفه مدل پیشنهادی ICT در نظام آموزش ابتدایی مورد تأیید قرار گرفتند. 2-چارچوب ICT با ضریب پایایی 91% و میانگین کل 63/6 از 7 و با توافق بالای 76% مورد تأیید قرار گرفت. 3-مهمترین عامل در مدل پیشنهادی سیستمها است که دارای بیشترین اهمیت میباشد (71%) این مؤلفه قابلیت تبدیل شدن به یک عامل عمومی را دارد زیرا وزن عاملی معنیداری بیشتری با هر یک از متغیرها دارد. 4-مؤلفه بینش و بصیرت و دسترسی (4%) هر کدام دارای کمترین اهمیت میباشند زیرا که از وزن عامل کمتری نسبت به سایر مولفه ها برخوردار است. 5-بر اساس بارهای عاملی میتوان گفت اولین مؤلفه سیستمها، دومین مؤلفه تساوی و برابری (10%) سومین تخصص (6%) چهارمین عملیات (5%) پنجمین بینش و بصیرت (4%) و ششمین دسترسی (4%) میباشد که مؤلفه پنجم و ششم کماهمیتترین آنها میباشند. پیشنهادهای پژوهش1- تسهیل خرید رایانهی شخصی برای معلمان با تعیین یارانه، زیرا این خود عاملی است جهت تشویق معلمان برای درگیر شدن با کامپیوتر و صرف اوقات فراغت برای آموختن علم رایانه. 2ـ اجرای دورههای ضمن خدمت آموزش رایانه، ارتباط با اینترنت و ایجاد انگیزه در معلمان به منظور استفاده از شبکه ICT و مطالعه مستمر و شرکت در کلاسهای آموزش رایانه و استفاده مناسب از ICT جهت کمک به دانشآموزان برای سازگاری با تحولات امروزی. 3ـ استفاده از مربیان و استادان مجرب در آموزش و در صورت لزوم استفاده از استادان کشورهای دیگر، که پیشرفت بیشتری در این زمینه داشتهاند. 4ـ تغییر محتوای کتابهای درس متناسب با تغییرات علم و ICT . 5ـ اتصال شبکهی اینترنت به ادارات آموزش و پرورش و گسترش آن به عنوان یک شبکه اطلاعاتی برای مدارس. 6ـ اصلاح و بهبود زیرساخت های فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) از جمله، مخابرات، خرید کامپیوتر برای مدارس، اینترنت اصلاح قوانین و مقررات، و فرهنگ سازی. 7ـ ایجاد شرایط مساوی برای برخورداری از امکانات بدون توجه به جنسیت افراد، روستایی و شهری بودن ، توجه به وضعیت دانش آموزان ناتوان، و توجه کردن به دانش آموزانی که دارای مشکلات اقتصادی هستند. 8ـ آموزش نیروی انسانی یکی از مشکلاتی است که در فناوری ارتباطات و اطلاعات (ICT) با آن مواجه هستیم . بنابراین نظام آموزشی باید بودجه کافی به آموزش نیروی انسانی ـ معلمان ـ مخصوصاً معلمان آموزش ابتدایی بپردازد. فناوری ارتباطات و اطلاعات همانند یک شمشیری بوده است که دیگران آن را برای هدفی و برای خودشان ساختند و دارای فلسفه و هدف بودند و این شمشیر را به دست طفلی دادند که نه تنها طرزکار آن را بلد نیست بلکه قادر به نگه داری آن نیست. به عبارتی، ما بلیط هواپیما را فروخته ایم ولی ازهواپیما خبری نیست. حتی فرودگاه هم نساخته ایم. زیرساخت ها و آموزش نیروی انسانی برای ICT بی نهایت مهم است. 9ـ معلمان به عنوان افرادی که در خط مقدم نظام آموزش ابتدایی تلاش و فعالیت می کنند، آنان بدون هیچ پاداشی به طور موردی از فناوری ارتباطات و اطلاعات در امر یاددهی، یادگیری و پژوهش استفاده می کنند. برای استفاده منظم از این فناوری ها تدوین سیاست های حمایتی و پیش بینی انگیزه های لازم ضروری است. 10ـ نتایج این پژوهش در زمینه فناوری ارتباطات و اطلاعات در نظام آموزش ابتدایی است لذا پیشنهاد می شود که ICT را در سه مقطع ابتدایی، راهنمایی و متوسطه در پژوهش دیگری مورد بررسی قرار گیرد. 11ـ با توجه به نتایج پژوهش، بسیاری از گروه های مورد مطالعه، اطلاع و آگاهی از برنامه های ICT نداشتند مسلماً طرح سیاست ها، رویکردهای روشن و مشخص در این زمینه برای نهادینه کردن کاربرد فناوری ارتباطات و اطلاعات در نظام آموزش ابتدایی و بینش و حس مشترک در بین این سه گروه ضروری است. 12ـ نتایج پژوهش و پیشنهاداتی که در انتهای پژوهش توسط افراد عنوان شده است نشان می دهد که رشد ICT در نظام آموزش ابتدایی بسیار ضعیف و کند است لذا ایجاد سیاست های انگیزشی برای استفاده معلمان، دانش آموزان و پرسنل آموزشی از فناوری ارتباطات و اطلاعات لازم و ضروری است.
فهرست منابع و مآخذ: ـ دیلمقانی، میترا، (1383)، فن آوری اطلاعات در آموزش و پرورش امریکا، ماهنامه رشد تکنولوژی آموزشی. دوره نوزدهم، شماره 152. ـ دیلمقانی، میترا،(1383)، مدارس امروز دانش فردا، ماهنامه رشد تکنولوژی آموزشی. دوره نوزدهم، شماره 152. ـ عشرت زمانی، بی بی و شریفیان (دی 1383)، تعیین محتوا در نظام های باز و الکترونیکی و مقایسه آن با نظام های سنتی، دومین همایش آموزش الکترونیکی. www.e-learning.ir . ـ عینی، اکرم، ورود رایانه به مدارس، نویسنده کلادیو و مورا کاسترو، دفتر مدیریت طرح و توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات. WWW.ict.edu.ir ـ غفاری ، محمد (1379) تاثیر بکارگیری فناوری اطلاعات در بهبود روش ها در مرکز آموزش مدیریت دولتی، پایان نامه برای دریافت درجه فوق لیسانس سیستم های اطلاعات مدیریت ، مرکز آموزش مدیریت دولتی. ـ فتحیان ، محمد و نوروزی، معصومه(1383)مطالعه الگوی مطلوب سواد رایانه برای معلمان متوسطه درایران . دانشگاه علم و صنعت ایران، وزارت و پرورش، دفتر طرح توسعه و کاربری فناوری اطلاعات و ارتباطات -Abel, A(2001), Re-Engineering through Information Engineering Computer and Education -Baker.neil(2003)Technological Literacy. Needed skills for the future.. -Hawkins, Robert(2004)Ten lessons for ICT and. Education in the Developing world. -Martakoros – mikis, (2004) ICT For Children : Motivating primary school teacher to use ICT . www.Elearnin geuropa.info. -Nelson, Dan(2001)Technological literacy . www.techniliter.htm. -Unesco(2004)Training and Professional Development of Teaching Facilitators for Effective use of ICT learning.
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
ـ دیلمقانی، میترا، (1383)، فن آوری اطلاعات در آموزش و پرورش امریکا، ماهنامه رشد تکنولوژی آموزشی. دوره نوزدهم، شماره 152. ـ دیلمقانی، میترا،(1383)، مدارس امروز دانش فردا، ماهنامه رشد تکنولوژی آموزشی. دوره نوزدهم، شماره 152. ـ عشرت زمانی، بی بی و شریفیان (دی 1383)، تعیین محتوا در نظام های باز و الکترونیکی و مقایسه آن با نظام های سنتی، دومین همایش آموزش الکترونیکی. www.e-learning.ir . ـ عینی، اکرم، ورود رایانه به مدارس، نویسنده کلادیو و مورا کاسترو، دفتر مدیریت طرح و توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات. WWW.ict.edu.ir ـ غفاری ، محمد (1379) تاثیر بکارگیری فناوری اطلاعات در بهبود روش ها در مرکز آموزش مدیریت دولتی، پایان نامه برای دریافت درجه فوق لیسانس سیستم های اطلاعات مدیریت ، مرکز آموزش مدیریت دولتی. ـ فتحیان ، محمد و نوروزی، معصومه(1383)مطالعه الگوی مطلوب سواد رایانه برای معلمان متوسطه درایران . دانشگاه علم و صنعت ایران، وزارت و پرورش، دفتر طرح توسعه و کاربری فناوری اطلاعات و ارتباطات -Abel, A(2001), Re-Engineering through Information Engineering Computer and Education -Baker.neil(2003)Technological Literacy. Needed skills for the future.. -Hawkins, Robert(2004)Ten lessons for ICT and. Education in the Developing world. -Martakoros – mikis, (2004) ICT For Children : Motivating primary school teacher to use ICT . www.Elearnin geuropa.info. -Nelson, Dan(2001)Technological literacy . www.techniliter.htm. -Unesco(2004)Training and Professional Development of Teaching Facilitators for Effective use of ICT learning.
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 2,268 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 730 |