تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 9,997 |
تعداد مقالات | 83,560 |
تعداد مشاهده مقاله | 77,800,521 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 54,843,330 |
رابطه هوش هیجانی با پیشرفت تحصیلی دانشآموزان سال سوم متوسطه (شاخهنظری) شهرستان سقز | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نشریه علمی آموزش و ارزشیابی (فصلنامه) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 3، دوره 1، شماره 2، شهریور 1387، صفحه 69-94 اصل مقاله (222.13 K) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
سیدداوود حسینی نسب1؛ چنور رحیم زاده2 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1استاد دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت آموزشی از دانشگاه آزاد اسلامی واحدتبریز | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
این پژوهش با هدف بررسی رابطه هوش هیجانی با پیشرفت تحصیلی دانشآموزان سال سوم متوسطه (شاخه نظری) شهرستان سقز با استفاده از روش تحقیق توصیفی و همبستگیانجام گرفت. حجم نمونه مورد مطالعه 315 نفربود (161نفردخترو154نفرپسر) کهاز طریقنمونهگیری تصادفی طبقهای نسبتی انتخاب گردیدند. ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامه هوش هیجانی (سیبریاشرینگ) و آزمون هوش شناختی (ریون) بوده است، که دانش آموزان به هردو پرسشنامه پاسخ دادند. در این تحقیق پس ازتجزیه وتحلیل وآزمون آماری نتایج زیر به دست آمد:. بین پیشرفت تحصیلی دانشآموزان ومیزان هوش هیجانی آنها رابطه معنادار وجود دارد. بین هوش هیجانی دانشآموزان در رشته های مختلف تحصیلی (ریاضی- تجربی- انسانی) تفاوت معنادار مشاهده نشد. بین پیشرفت تحصیلی دانشآموزان دختر وپسرتفاوت وجود دارد، به طوری که پیشرفت تحصیلی دختران بیشتر از پسران می باشد. درنمره هوش کلی هیجانی بین پسران ودختران تفاوت معنادار وجودندارد ودر مقایسه مؤلفههای هوش هیجانی (خودانگیزی، خودآگاهی، خودکنترلی، هوشیاری اجتماعی، مهارتهای اجتماعی) نیز فقط نمره مؤلفه هوشیاری اجتماعی دختران بیشتر از پسران است و در سایر مؤلفهها تفاوت معنادار مشاهده نشد. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
هوش شناختی؛ هوش هیجانی؛ مؤلفه های هوش هیجانی؛ پیشرفت تحصیلی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
رابطه هوش هیجانی با پیشرفت تحصیلی دانشآموزان سال سوم متوسطه (شاخهنظری) شهرستان سقز دکترسیدداوودحسینی نسب[1] چنور رحیم زاده[2]
چکیده: این پژوهش با هدف بررسی رابطه هوش هیجانی با پیشرفت تحصیلی دانشآموزان سال سوم متوسطه (شاخه نظری) شهرستان سقز با استفاده از روش تحقیق توصیفی و همبستگیانجام گرفت. حجم نمونه مورد مطالعه 315 نفربود (161نفردخترو154نفرپسر) کهاز طریقنمونهگیری تصادفی طبقهای نسبتی انتخاب گردیدند. ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامه هوش هیجانی (سیبریاشرینگ) و آزمون هوش شناختی (ریون) بوده است، که دانش آموزان به هردو پرسشنامه پاسخ دادند. در این تحقیق پس ازتجزیه وتحلیل وآزمون آماری نتایج زیر به دست آمد:. بین پیشرفت تحصیلی دانشآموزان ومیزان هوش هیجانی آنها رابطه معنادار وجود دارد. بین هوش هیجانی دانشآموزان در رشته های مختلف تحصیلی (ریاضی- تجربی- انسانی) تفاوت معنادار مشاهده نشد. بین پیشرفت تحصیلی دانشآموزان دختر وپسرتفاوت وجود دارد، به طوری که پیشرفت تحصیلی دختران بیشتر از پسران می باشد. درنمره هوش کلی هیجانی بین پسران ودختران تفاوت معنادار وجودندارد ودر مقایسه مؤلفههای هوش هیجانی (خودانگیزی، خودآگاهی، خودکنترلی، هوشیاری اجتماعی، مهارتهای اجتماعی) نیز فقط نمره مؤلفه هوشیاری اجتماعی دختران بیشتر از پسران است و در سایر مؤلفهها تفاوت معنادار مشاهده نشد. کلیدواژهها: هوش شناختی، هوش هیجانی، مؤلفه های هوش هیجانی، پیشرفت تحصیلی مقدمه حدود یک قرن در بین روانشناسان صحبت بر سر هوش بوده است، تعریفی که آنان برای این سازه در نظر گرفتهاند، شامل دانش واقعی، مهارتهای کلامی و ریاضی است. اما بر اساس تحقیقات این یک نگرش کوته بینانه نسبت به هوش بوده و این مهارتها به تنهایی معرف ظرفیت کلی هوش افراد نیستند (اسدی،1382). مغز انسان دارای دو نوع متفاوت هوش شناختی وهوش هیجانی[3]است، این دو نوع هوش اساساً متفاوت از یکدیگر، ولی درزندگی روانی فرد در تعامل هستند. هر یک از این دوتوسط منطقه خاصی از مغز کنترل میشوند. هوش هیجانی توسط منطقه لیمبیک[4] وهوش شناختی توسط منطقه نئوکورتیکال[5] پردازش می شوند (جلالی،1382). نزدیک به یک قرن از زمانی که هوش توسط آلفرد بینه[6] در سال 1905در فرانسه به صورت عدد نمود کمی پیدا کرد و اصطلاح هوشبهر توسط ترمن[7] در سال 1916 معرفی شد میگذردو در طی این مدت هوش شناختی به طورسنتی با هوشبهر مشخص میشود. اما هوش هیجانی مفهوم جدیدی است که در سال 1990 توسط پیترسالووی[8]، استاد دانشگاه ییل وهمکارانش عنوان گردید.توجه به هیجانها و کاربرد مناسب آنها درروابطانسانی، درک احوال خود ودیگران، خویشتنداری و تسلط برخواستههای آنی، همدلی با دیگران و استفاده مثبت از هیجانها در تفکرو شناخت موضوع هوش هیجانی میباشد (جلالی،1382). مفهوم هوش هیجانی ژرفای تازهای به هوش انسان بخشیده است، این هوشتوانمندی تاکتیکی(عملکردفردی) است، در حالیکه هوش شناختی قابلیت استراتژیک (قابلیت درازمدت) است، هوش هیجانی پیشبینی موفقیت را ممکن میسازد، زیرا نشان میدهد که چگونه فردی دانشی را درموفقیت بلادرنگ به کارمی برد(بار- ان[9]،1999). هوش هیجانی شکلی ازهوش اجتماعی است که پیشبینیکننده مناسبی به لحاظ کارآمدی در حیطههای خاص نظیر عملکرد شغلی وتحصیلی است، به بیان دیگر،هوش هیجانی توانایی کنترل احساسات و هیجانات خویشتن و دیگران است (سالووی ومایر[10]،1990). آنچه که فکر روانشناسان را به خود معطوف داشته، این است که چرا تعداد زیادی از افراد با وجود داشتن هوش شناختی بالا در کارهای خود شکست میخورند وبر عکس تعداد زیادی از افراد با بهرههوشی پایین در تلاشهای خود موفق میشوند؟ اینجاست که افراد باید بدانند برای موفقیت بیشتردر محیطهای کار، تحصیل ویا زندگی صرفاَ استفاده از هوش شناختی کافی نیست و هوش هیجانی هم در دستیابی به موفقیت بیشتر، نقش دارد (رضویان شاد،1384). گلمن[11] (1997) معتقداست که برنامههای آموزشی مهارتهای هیجانی بایستی در مدارس به کاربرده شوند، این برنامهها نه تنها به آگاهی دانشآموزان از حالات هیجانیشان کمک میکنند وعزت نفس آنان را تقویت مینمایند، بلکه موجب میشوند که آنان در آزمونهای شناختی نیز نمرات بهتری را کسب کنند. اوبر این باور است که مدارس باید چگونگی اداره وکنترل هیجانها را به کودکان بیاموزند ومعلمان باید با تعامل محترمانه باکودکان و مراقبت از آنان الگوهای مناسبی برای تقویت این نوع رفتار باشند، در صورت عدم توجه به این مسأله در سیستم تعلیم و تربیت، کسانی که امروز دانشآموز هستند فردا به عنوان بزرگسالان و جوانان در محیطهای کار، تحصیل و زندگی قادر نخواهند بود به نحومطلوبی به موفقیتهای بالایی دست پیدا کنند وجامعه خود را به سطح بالاتری ارتقاء دهند(گلمن،1997). هوشبهر(IQ) دربهترین حالت خود تنها عامل 20 درصد ازموفقیت های زندگی است و80 درصد موفقیتها به عوامل دیگروابسته است و سرنوشت افراد در بسیاری از موارد درگرو مهارتهایی است که هوش هیجانی راتشکیل میدهند، هوش هیجانی با توانایی درک خود ودیگران، ارتباط با مردم وسازگاری فرد با محیط خویش پیوند دارد وبیشترازهوش تحلیلگر، پیش بینیکننده موفقیت درمدرسه، درکارو در منزل میباشد(گلمن،1995). آموزش وپرورش را می توان به صورت فرایندی تعریف کرد که برای تغییرو تعدیل رفتار دانشآموزان با توجه به هدفهای معینی طرحریزی شده است، افراد جامعه باید بتوانندکارهای بسیاری را انجام دهندتا چرخهای جامعه بچرخد، نقش معلمدراین فرایند عبارتست از فراهمساختن شرایط و امکانات به گونهای که تغییرات مطلوب دررفتار دانش آموزان ایجاد شود. این تغییرات که باتوجه به برنامه، وسایل، روشهاو هدفهایآموزش وپرورش در رفتاردانشآموزان ایجاد میشود، یادگیری نام دارد. علت اصلی فراهم کردن آموزش وپرورش برای مردم تحقق هدفهای تعلیم وتربیت است. این هدفها احکامی است که نتایج تعلیم وتربیت را توصیف می کند، یعنی همان نتایجی که درعملکرد جامعه مؤثر است (حسینی نسب،1375). ازآنجاکه جوانان بخش عظیمیازجمعیت کشورماراتشکیل میدهندو سرمایههای مادی ومعنوی کشور به حساب میآیند، ضروریاست که با بهره گیری ازعلم روانشناسی تربیتی، والدین و مربیان درک بیشتری از ویژگیهای شخصیتی، علایق، استعدادها ونیازهای رشدی آنان داشته باشند تا از این طریق بتوانند آنها را در جهت رشد وتعالی هدایت نمایند (شعاری نژاد،1364). مبحث هوش یکی ازبحثانگیزترین مباحث روانشناسی معاصر است. قرنهاست که فیلسوفان، درباره ماهیت هوش، به نظریه پردازیهای ذهنی اکتفا کرده اند، اماروانشناسان تلاش خود رابه اندازهگیری عینی ودقیق آن معطوف داشته اند. آزمونهای هوش که دراوایل قرن بیستم تهیه شدند و به جهانیان عرضه گردیدند ازمهمترین دستاوردهای رشته روانشناسی به شمار میآیند. به کمک این آزمونها روانشناس میتواند، بدون در دست داشتن آگاهیهای خاص درباره نژاد، مذهب، خانواده وضعیت جسمانی، طبقه اجتماعی و یا حتی سوابق تحصیلی یک فرد، استعدادهای او را اندازهگیری کندو آنها را با استعدادهای افراد دیگر جامعه در مقام مقایسه قراردهد. بررسیهای متعدد نشان داده اند که هرچه بهره هوشی افراد بالاتر باشد، احتمال موفقیت آنان درمدرسه وادامه تحصیل درسطوح عالیتر افزایش می یابد. یعنی میان هوش وموفقیت تحصیلی رابطهای وجود دارد که قابل پیشبینی است.از اینروآزمونهای هوش همواره در گزینش شایستهترین افراد جامعه برای ورود به دانشگاههاوسازمانهای آموزشی وعلمی وسیلهای معتبر بودهاند (اسکوییلروهمکاران،1372). ازهوش تعاریف مختلفی ارائه شده است اما عناصری ازهوش وجود دارند که مورد توافق غالب پژوهشگران است. سیف (1380) به نقل ازگیج[12] وبرلاینر[13] این عناصر را در سه دسته زیرقرار می دهد: 1- توانایی پرداختن به امورانتزاعی: منظور این است که افراد باهوش بیشتر با امور انتزاعی(اندیشهها، نمادها، روابط، مفاهیم، اصول) سروکاردارند تا امورعینی (ابزارهای مکانیکی، فعالیتهای حسی) . 2-توانایی حل کردن مسایل :یعنی توانایی پرداختن به موقعیتهای جدید، نه فقطدادن پاسخهای از قبل آموخته شده به موقعیتهای آشنا. 3-توانایی یادگیری:به ویژه یادگیری انتزاعیات، ازجمله انتزاعیات موجوددرکلمات وسایرنمادهاونیزتوانایی استفاده از آنها. در سالهای 1900تا1920،جنبش جدیدی پدید آمد که میخواست برای اندازه گیری هوش شناختی (IQ) راهی پیدا کند. دانشمندان آن زمان IQ راکه روشی سریع برای جداکردن افراد متوسط از باهوش بود، مورد مطالعه قرار دادند. آنهاخیلی زود متوجه محدودیتهای این روش شدند. بسیاری ازمردم خیلی باهوش بودند اما توانایی آنها درادارهکردن[14]رفتارشان وکنار آمدن با دیگران آنها را محدود کرده بود. همچنین آنها متوجه شدند،افرادیوجود دارند که هوش متوسط دارند، ولی درزندگی بسیار موفق هستند. ثرندایک[15]، استاد دانشگاه کلمبیا اولین کسی بود که مهارتهای هوش هیجانی را نامگذاری کرد. اصطلاحی که اواختراع کرد، هوش اجتماعی[16]، نشانگر توانایی افرادیاست که درخوب کنار آمدن با مردم مهارتهای کافی دارند. در سالهای دهه 1980 بود که هوش هیجانی(EQ[17]) نام فعلی خود رابه دست آورد. بلا فاصله بعد از آن پژوهشها ومطالعات بسیار قدرتمندی انجام شد، از جمله سری پژوهشها در دانشگاه ییل[18] که هوش هیجانی رابه موفقیتهای شخصی، شادی وموفقیتهای حرفهای ربط میداد. مفهوم هوش هیجانی نشان داد که چرا دو نفر با (IQ) یکسان ممکن است به درجات بسیار متفاوتی از موفقیت در زندگی دستیابند. هوش هیجانی یک عنصر بنیادین از رفتار انسان است که جدا از هوش شناختی (عقل) عمل میکند (نقل ازبرادبری وگریوز،1384 ). هوشعاطفی برایاولین باردر سال1990با همکاری پیترسالووی مطرح وچنین تعریف شد "نوعی پردازش اطلاعات عاطفی که شامل ارزشیابی صحیح عواطف درخود ودیگران و بیان مناسب عوا طف وتنظیم سازگارانه عواطف میباشد به نحوی که به بهبود جریان زندگی منجر میشود" . دریک تعریف دیگرهوش عاطفی به توانایی شناسایی وتشخیص مفاهیم و معانی عواطف، روابط بین آنها، استدلال کردن در مورد آنها و نیز حل مسأله بر اساس آنها اشاره دارد (مایر،1990). مؤلفههای هوش هیجانی ازدیدگاه گلمن شامل: 1. خود آگاهی[19] 2. خودکنترلی[20] یامدیریت خود 3. هوشیاری اجتماعی[21]یاتوانایی همدلی 4. مهارتهای اجتماعی[22] 5.خودانگیزی[23] میباشد (گلمن،1995). منظوراز پیشرفت تحصیلی،پیشرفت یا عدم پیشرفت درکسب ویادگیری مجموعه مطالبی است که تحت عنوان درس یا مواد درسی در طول یک سال تحصیلی به دانش آموزان ارائه میشود.پیشرفت تحصیلی یعنی انجام دادن یک عمل برای به دست آوردن نتیجه مطلوبوبرتری وتفوق در یک مهارت یاگروهی ازمعلومات(شعارینژاد،1364). در سالهای اخیر بیشتر بحث های مربوط به وظیفه تحصیلی وآموزشی مدارس، متمرکز و مبتنی بر استانداردهای آموزشی بوده است. در واقع تجزیه وتحلیل استانداردهای آموزشی نشان میدهد که پیشرفتهای تحصیلی مورد انتظار در برنامه های درسی، دربرگیرنده برخی مهارتهای اساسی هوش عاطفی هم میباشند. مهارتهای هوش عاطفی احتیاج به هماهنگی بین فعالیتهای والدین واجتماع دارد. هوش عاطفی و تحصیل، هردو در یک مسیر هستند و نیل به یک هدف دارند. به عبارت دیگر این دو در عرض یکدیگر قرار دارند و به موازات هم پیش میروندو یک نوع همگرایی بین تلاشهای مربوط به پرورش هوش عاطفی و فعالیتهای تحصیلی وجود دارد (سیاروچی وهمکاران،1383). برودی[24]وهال درمطالعه خودتحت عنوان"جنسیتوهیجان"بیان میدارند که پسرهاودخترهادر کنترل هیجانهای خود درسهای متفاوتی را یاد میگیرند. والدین درمجموع با دخترها بیشتر ازفرزندان پسر خویش درباره هیجانها– به استثنای خشم– صحبت میکنند.در مقایسه با پسرها، والدین اطلاعات بیشتری درباره احساسات در اختیار دخترها قرار میدهند. ازآنجاکه دختران سریعتراز پسران بر زبان مسلط میشوند، این امر موجب میشود که دربیان دقیق احساسات خود مجربتر باشندو دراستفاده از لغات برای نامیدن واکنشهای عاطفی وجایگزین ساختن کلمات به جای واکنشهای فیزیکی از پسرها ماهرترباشند.پسرها که بیان عواطف برای آنان مورد تأکید نبوده است،احتمالاً تا حدود زیادی نسبت به حالات عاطفی موجود در خود و دیگران ناهوشیارند (نقل از پارسا،1383) آماندااستوارت[25]با استفاده از پرسشنامه هوش هیجانی بار- ان برروی 488 دانشجوی سال اول دانشگاه پروتوریا به مطالعه هوش هیجانی در پیشبینی موفقیت تحصیلی پرداخت .وی براساس یک انحراف استاندارد از میانگین نمرات در امتحانات، دانشجویان را به دو دسته تقسیم کرد: دانشجویان ناموفق به لحاظ تحصیلی(یعنی آنهایی که یک انحراف استانداردپایینترازمیانگین بودند) ودانشجویان موفق(یعنیآنهاییکه یک انحرافاستاندارد بالاترازمیانگین بودند)، سپس آنهارابراساس نمرات هوش هیجانی بار- ان طبقه بندی کرد، نتایج حاصله نشان داد که بین دو گروه تفاوت معنیداری وجود دارد.کسانی که به لحاظ تحصیلی موفق بودهاند،ازگروه دیگر درنمره هوش هیجانی در سطح 01/0 نمره بالاتری کسب کردند. نتایج نشان داد که هوش هیجانی میتواند موفقیت تحصیلی را پیشبینی کند(نقل از بار - ان 1997). سیمون[26]براین باور است که زنان ومردان هوش هیجانی برابر دارند وتفاوت آنان در پاسخ به خرده مقیاسها میباشد. زنان در عوامل خودآگاهی، همدلی ومهارتهای بینفردی قویتر هستند، در حالیکه مردان در مدیریت استرس، خوشبینی واعتماد به خود بهتر عمل میکنند(سیمون به نقل از رضویان شاد،1384). طبق تحقیقات کار(2000)آموزش مهارت های خود بازبینی، خودنظم دهی،ارتباط و حل مسئله سبب میشود که هوش هیجانی در نوجوانان و بزرگسالان رشد کندودر شرایط طبیعی هوش هیجانی از یک مسیر رشدی قابل پیش بینی پیروی می کند. بار-ان(2000)، با مطالعاتی برروی7700 زن ومرد، نتایجی به دست آورد. درنمره کل هوش هیجانی تفاوتی مشاهده نشد، اما مرداندرخردهمقیاسهای خودشکوفایی، جرأت، کنترلاسترس، کنترل تکانه وسازگاری نمرات بالاتری کسب کردند . جیمز کریستید[27] بااستفاده از 235دانشجوی سال اول وبا بهره گیری از پرسشنامه بهر هیجانی بارـ ان به مطالعه همبستگی هوش هیجانیو موفقیت تحصیلی پرداخت. نتایج حاصله نشان دادکه همبستگی پایین بین هوش هیجانی وموفقیت وجود دارد.این یافتهها درمورد هوش عمومیوموفقیت تحصیلی صادق نبود وهوش عمومی بستگی بالایی با موفقیت تحصیلی نشان داد. همچنین نتایج این مطالعه مبین این امر بود که هوش هیجانی می تواند 5 تا10٪ واریانس شاخص موفقیت تحصیلی باشد ( به نقل از منصوری،1380). پل[28]درمقالهای بیان کردکه بهداشت روانی هیجانیعامل پیش بینی کنندهای برای موفقیت تحصیلی وشغلی است.وی با انجام مطالعه برروی 2700 نفر از دانش آموزان این طور یافت که میانگین نمرات تحصیلی دانش آموزان دارای هوش هیجانی بالاتر از دانشآموزان دارای هوش هیجانی پایینتر، در سطح 01/0،به طور معنیداری بهتر بود( نقل از رجبی،1385) . منصوری(1380)پایاننامهای تحت عنوان"هنجاریابیآزمون هوش هیجانی شرینگ برای دانشجویان دوره کارشناسی ارشد دانشگاه های دولتی مستقر درتهران" انجام داده است. در این پژوهش بین نمرات آزمون هوش هیجانیوپیشرفت تحصیلی همبستگی19/0 r= وجود داشت وبر اساس یافتههای این تحقیق بین هوش هیجانی دختران وپسران درنمره کل آزمون، مؤلفه خودآگاهی، خودکنترلی، هوشیاری اجتماعی ازلحاظ آماری تفاوت معنیدار وجود دارد، ولی درمؤلفههای خودانگیزی ومهارتهای اجتماعی بین نمرات دانشجویان دخترو پسرتفاوت معناداری مشاهده نشد. خسروجاوید(1381)پایاننامهای تحت عنوان" بررسیاعتبارو روایی سازه مقیاس هوش هیجانی شات در نوجوانان"انجام داده است. در این پژوهش یافتهها نشان میدهند که مقیاس هوش هیجانی شات در میان نوجوانان از اعتبار بالایی برخوردار است. در ارتباط با این فرضیه که "دختران در مقایسه با پسران از هوش هیجانی بالاتری برخوردارند" نتایج نشان دهنده تفاوت معنادار در هوشهیجانی کامل(05/0p< ) وعامل دوم یعنی ارزیابی وابراز هیجان (0001/0 p<) میباشد. این نتیجه با یافته های گلمن، مایر وسالووی مطابقت دارد. یک توجیه احتمالی برای مهارت بیشتر دختران در ارزیابی وابراز هیجان این است که دختران برای توجه بیشتر به احساسات تربیت میشوند یا ممکن است آنها از لحاظ بیولوژیکی برای عمل در چنین وظایفی، آمادگی بهتری داشته باشند. دهشیری(1382)پایان نامهای تحت عنوان "هنجاریابی پرسشنامه بهر هیجانی بار- ان دربین دانشجویان دانشگاههای تهران وبررسی ساختار عاملی آن" انجام داده است. نتایج آزمون Tدر نمرات مختلف EQ بین دانشجویان پسر ودختر نشان دادکه: بین نمره هوش هیجانی کلی در دوگروه دختر وپسر تفاوت معناداری وجود دارد و دختران نمره هوش هیجانی بالاتری دارند. پسران در هیچ یک از مؤلفه های هوش هیجانی نسبت به دختران دارای میانگین نمرات بیشتری نبودند،در صورتی که دختران در نمرات مقیاسهای ترکیبی هوش هیجانی درون فردی، هوش هیجانی بین فردی وهوش هیجانی خلق عمومی نمرات بالاتری نسبت به پسران داشتند. رضویان شاد(1384) درپژوهش خود تحت عنوان رابطه هوش هیجانی، سازگاری اجتماعی وپیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه سوم راهنمایی شهرتبریزجهت بررسی هوش هیجانی ازپرسشنامه هوش هیجانی سیبریاشرینگ و برای پیشرفت تحصیلی معدل دو ترم سال تحصیلی 82ـ83 و برای بررسی سازگاری اجتماعی از پرسشنامه ارزشیابی رفتار دانش آموزان راتر استفاده نموده است.وی نتایج زیر را به دست آورده بود: با توجه به ضریب همبستگی181/0 r=به این نتیجه رسیدکه بین هوش هیجانیوپیشرفت تحصیلی رابطه معناداری وجود دارد. بین سازگاری اجتماعی وپیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه مثبت وجود دارد، با 99/0 اطمینان وضریب همبستگی 599/0 r= این فرضیه را نیز مورد تایید قرار داده است. پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر بیشتر از دانشآموزان پسر است، با 99/0 اطمینان این فرضیه نیز مورد تایید قرار گرفته است. با اجرای آزمون t با 95/0 اطمینان به این نتیجه رسیده است که تفاوت معنی داری بین هوش هیجانی دو جنس وجود دارد و هوش هیجانی پسران از دختران بیشتر است. زارع در پژوهشی به منظور"مطالعه توان پیش بینی هوش هیجانی درموفقیت تحصیلی دانشآموزان سال سوم دبیرستانی" پرسشنامه بهر هیجانی بار– ان رادر شهر شیراز برروی افراد نمونه تحقیق خود اجرا کرده است. نتایج حاصل از این پژوهش همبستگی معناداری (68/0r= ) بین هوش هیجانی وموفقیت تحصیلی نشان داد. یعنی 48٪ از واریانس کل موفقیت تحصیلی را هوش هیجانی تبیین میکند. همچنین در این پژوهش بین هوش هیجانی که با استفاده از پرسشنامه بهر هیجانی بار- ان اندازه گرفته شده بود وهوش عمومی که با استفاده از ماتریسهای پیشرونده ریون اندازه گرفته شده بود، همبستگی معناداری به دست نیامد (09 /0r= ). نتایج حاصل از این پژوهش در زمینه تأثیر جنسیت برنمرات پرسشنامه بهر هیجانی نشان داد که در نمره کل هوش هیجانی بین دو جنس تفاوت معناداری وجود ندارد. اما تفاوت معناداری بین دو جنس در خرده مقیاسهای خودآگاهیهیجانی، همدلی، روابطبین فردی، مسئولیتِ پذیری اجتماعی در سطح 01/0به نفع دختران و در خرده مقیاسهای قاطعیت، حرمت ذات، استقلال، انعطافپذیری وتحملفشاروخوشبینی درسطح01/0به نفع پسران وجودداشت. در خردهمقیاسهای خودشکوفائی ،واقعیت آزمایی وکنترل تکانه وشادکامی تفاوت وجود نداشت(بهنقلاز رجبی،1385). اگر چه عوامل زیادی در پیشرفت تحصیلی مؤثرند اما وقتی سخن ازپیشرفت تحصیلی به میان میآید، اغلب توجهها به متغییر هوش به عنوان عامل مؤثر دراین پیشرفت معطوف می شود و به عوامل دیگر کمتر توجه میشود. دراین پژوهش رابطه هوش هیجانی باپیشرفت تحصیلی دانشآموزان مورد بررسی قرارمی گیرد، سؤال اصلی پژوهش این است که آیا رابطهای بین هوش هیجانی و پیشرفت تحصیلی وجود دارد؟ در واقع با انجام این تحقیق وپاسخ به این سؤال میتوان تاحدودی نقش هوش هیجانی در پیشرفت دانش آموزان را کشف و درجهت تقویت آن گام برداشت. روش این تحقیق از تحقیقات توصیفی – همبستگی بوده وروش اجرای آن پیمایشی است. جامعه آماری دراین پژوهش کلیه دانش آموزان سال سوم متوسطه (شاخه نظری)دختر و پسر دبیرستانهای شهرستان سقز در سالتحصیلی 87-86 بوده اند که تعداد آنها 1781 نفر (911 نفر دختر و870 نفر پسر) بود. حجم نمونه آماری دانش آموزان با استفاده ازفرمول کوکران 315 نفرشد که از این تعداد 161 نفر دختر و154 نفر پسر بودند وجهت رعایت تناسب بین گروههای جامعه و نمونه ویا به عبارتی دیگر برای اطمینان از اینکه افراد به تفکیک جنسیت و رشته تحصیلی با همان نسبتی که در جامعه هستند با همان نسبت در نمونه حضورداشته باشند از نمونه گیری طبقه ای نسبتی استفاده شد. ضمناً جهت کنترل تأثیر هوش شناختی بر پیشرفت تحصیلی دانشآموزان،11 نفر که بهره هوشی آنها از 80 کمتر واز136 بیشتر بود ازنمونه حذف شدند، لذا تعداد افراد درنمونه آماری از315 به 304 نفر کاهش یافت. در این تحقیق ابزار جمع آوری داده ها دو نوع آزمون می باشند که هر دانش آموز به دو پرسشنامه پاسخ داد. پرسشنامه هوش هیجانی سیبریا شرینگ : این پرسشنامه خودسنجی 33 ماده دارد که 5 مؤلفه هوش هیجانی (خود انگیزی، خودآگاهی، خودکنترلی، هشیاری اجتماعی ومهارتهای اجتماعی) را میسنجد. مقیاس این پرسشنامه پنج قسمتی (لیکرت) می باشد. جهت اطمینان ازپایایی آزمون، در یک نمونه 30 نفری از دانش آموزان نمونه، آزمون هوش هیجانی به عمل آمد، کهضریبآلفای کرانباخ (712/0) محاسبه گردید. از نظر روایی نیز با توجه به اینکه از پرسشنامههای استاندارد میباشد توسط چند متخصص مورد تایید قرار گرفت. آزمون ریون :آزمون هوشی ریون یک کتابچه آزمون 60 سؤالی است که سؤالهای آزمون به 5 گروه تقسیم شدهاند و هرگروه شامل 12 سؤال است که سطح دشواری آنها به تدریج افزایش مییابد، امااصل مورد نظر در همه آنها یکسان است. به هر سؤال درست آزمودنی یک نمره داده میشودوسپس مجموعنمرههای خامآزمودنیبا درنظرگرفتن سن وی ازروی جدول هنجار به هوشبهر انحرافی بامیانگین100وانحراف معیار 15تبدیل میشود.ضریب پایاییآزموندرگروههای مختلف درسنین بالاتربین70/0و90/0ودرسنین پایینتر تاحدودی کمتراست (پاشاشریفی،1376). ازنظر روایی نیز جزو آزمونهای استاندارد ومورد تأیید اساتید راهنما ومشاور میباشد. لازم به ذکر است جهت اطلاع از پیشرفت تحصیلی دانش آموزان درسال تحصیلی 87-1386معدل ترم اول آنهااز دفتر ثبت نمرات آموزشگاهها استخراج شد. دانش آموزانی که در هر مدرسه باید به پرسشنامه ها (آزمون هوش هیجانی وآزمون ریون) پاسخ میدادند، ازروی لیست مشخص شده واسم آنها روی دوپرسشنامه مشخص شد، ابتدا آزمون ریون اجرا شدوسپس پرسشنامه هوش هیجانی به همین دانشآموزان داده شد تا هوش هیجانی آنها نیز مشخص شود. در این پژوهش برای سنجش رابطه پیشرفت تحصیلی ومیزان هوش هیجانی دانشآموزان از روش ضریب همبستگی پیرسون وبرای تعیین تفاوت هوش هیجانی دانشآموزان در رشته های تحصیلی( ریاضی –تجربی –انسانی) ازآزمونآنالیز واریانس یک راهه استفاده شده است. همچنین ازآزمون tمستقل جهت تعیین تفاوت پیشرفت تحصیلی دختران وپسرانو همچنین تعیین تفاوت میزان هوشهیجانی دختران وپسران در مؤلفه های مختلف ودر کل استفاده شد. یافته های پژوهش فرضیه 1: بین پیشرفت تحصیلی (معدل) دانش آموزان و میزان هوش هیجانی آنها رابطهوجود دارد. جهت آزمون این فرضیه از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. باتوجه به جدول شماره2 مشاهده میشود ضریب همبستگی بین هوش هیجانی و معدل برابر(165/0 r=) است. این میزان ضریب همبستگی درسطح 05/0و 01/0 معنادار میباشد.بنابراین با توجه به ضریب تعیین (027/0(r2=اگر چه رابطه بین دو متغییر معنی دار است،اما همبستگی نسبتاً ضعیفی بین دومتغییر وجوددارد. جدول1 : شاخص های توصیفی مربوط به متغیر های هوش هیجانی کل و معدل
جدول2 : هبستگی دو طرفه بین متغیرهای هوش هیجانی کل و معدل
فرضیه 2 : بین هوش هیجانی دانش آموزان رشته های مختلف تحصیلی تفاوت وجود دارد . با توجه به جدول4 مشاهده میشود که نمره f محاسبه شده برابربا 328/1است که این نمره در سطح 05/0معنا دار نمیباشد. بنابراین، فرض یکسان بودن اثر بین گروهها را نمیتوان رد کرد. به عبارتی میانگین هوش هیجانی هر سه گروه تقریباً با هم یکسان است.
جدول3 : شاخص های توصیفی مربوط به هوش هیجانی درسه رشته تحصیلی
جدول 4 : آنالیز واریانس یک راهه میزان هوش هیجانی کل بین سه رشته تحصیلی
فرضیه 3 : بین پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر و پسر تفاوت وجود دارد. با توجه به جدول5 ملاحظه میشود که تعداد پسران و دختران به ترتیب 148 و 156 نفر و میانگین پیشرفت تحصیلی در این دو گروه به ترتیب 76/14 و 86/15و انحراف معیار پسران و دختران به ترتیب 28/2و 15/2 میباشد.اما طبق جدول 6 مقدار t به دست آمده عدد 298/4- میباشد با توجه به اینکه درجه آزادی برابر 302 و مقدار t بدست آمده دراینجا بزرگتراز عدد جدول در سطح 05/0 است. بنابراین می توان استنباط کرد که تفاوت معنا داری بین پیشرفت تحصیلی پسران و دختران وجود دارد و با توجه به اطلاعات جدول 5 پیشرفت تحصیلی دختران بیشتر از پسران است.
جدول5: اطلاعات توصیفی پیشرفت تحصیلی دختران و پسران
جدول 6 : آزمون t مستقل پیشرفت تحصیلی دختران و پسران
فرضیه 4 : بین میزان هوش هیجانی دانش آموزان دختر وپسر در مؤلفه های مختلف و در کل تفاوت وجود دارد . طبق جدول8 مشاهده می شود که tمربوط به هوش هیجانی کل، با توجه به درجه آزادی 302، کوچکتر ازمقدار t در سطح 05/0 میباشد. بنابراین، بین میانگین هوش هیجانی کل دختران و پسران تفاوت معنادار وجود ندارد. همچنین بین میانگین خرده مقیاس خودانگیزی، خود آگاهی، خودکنترلی و مهارتهای اجتماعی در دختران و پسران تفاوت معنادار وجود ندارد، اما به طوری که در جدول مشاهده میشود tمربوط به خرده مقیاس هوشیاری اجتماعی با توجه به درجه آزادی 302،بزرگتر از مقدار t در سطح 05/0 میباشد. بنابراین، بین میانگین خرده مقیاس هوشیاری اجتماعی در دختران و پسران تفاوت معنادار وجود دارد، به طوری که هوشیاری اجتماعی دختران بیشتر از پسران است.
جدول 7 : وضعیت هوش هیجانی کل و مؤلفه های آن در دختران و پسران
جدول 8 : آزمون t مستقل هوش هیجانی کل و مؤلفه های آن در دختران و پسران
بحث ونتیجهگیری با توجه به جدول 2 مشخص شد که بین هوش هیجانی کل و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان هم در سطح 05/0 و هم در سطح 01/0 رابطه معنا دار وجود دارد و ضریب تعیین (027/0r2= )رابطه نسبتاً ضعیفی را مشخص می کند. نتایج این پژوهش به نتایج تحقیقات اماندا استوارت (به نقل از بار- ان 1997) نزدیک است که نشان میدهد کسانی که به لحاظ تحصیلی موفق بوده اند از گروه دیگرکه از لحاظ تحصیلی ناموفق بوده اند، نمره هوش هیجانی بالاتری کسب کرده اند. همچنین بانتیجهپژوهش جیمز کریستید (به نقل از منصوری،1380) که میگوید، هوش هیجانی میتواند 5 تا 10درصد واریانس شاخصموفقیت تحصیلیباشد و تحقیقاتپل (به نقل از رجبی1385) که بیان میکند، میانگین نمرات تحصیلیدانشآموزان با هوش هیجانی بالاتر،بیشتر از دانشآموزان با هوش هیجانی پایینتر است،توافق دارد. با تحقیق رضویان شاد (1384)که نتیجه گرفت، بین هوش هیجانی وپیشرفت تحصیلی دانشآموزان سال سوم راهنمایی شهر تبریز رابطه معنادار وجود دارد وزارع(نقل از رجبی،1385) که نتیجه گرفته بین هوش هیجانی وموفقیت تحصیلی همبستگی معناداری وجود دارد، یعنی 48/0 از واریانس کل موفقیت تحصیلی را هوش هیجانی تبیین میکند، همخوانی دارد. طبق جدول 4( 328/1 = F ) مشخص شد که بین هوش هیجانی دانش آموزان در رشتههای مختلف تحصیلی (ریاضی – تجربی – انسانی ) تفاوت معنادار وجود ندارد . استرنبرگ دو مؤلفه هوش را مطرح کرد به نام هوش عملیو هوش نظری. هوش نظری برای حل مسائل روشن با یک پاسخ درست (مانند حل یک مسئله ریاضی) مفید است، در حالیکه هوش عملی برای انطباق با محیطهای اجتماعی موجود مفید میباشد. به نظر استرنبرگ هوشمندی موفقیتآمیز در حل مسائل و چالشهای زندگی مستلزم هوش عملی است و هوش عملی با هوش هیجانی همبسته است نه با هوش نظری (استرنبرگ، 1993 ). نتیجه پژوهش حاضر با نظر استرنبرگ، مبنی بر عدم همبستگی هوش هیجانی با هوش نظری موافقت دارد . در این زمینه تحقیق دیگری یافت نشد. با توجه به جدول 6 بین پیشرفت تحصیلی دختران و پسران تفاوت معنا دار وجود دارد و با توجه به جدول 5 پیشرفت تحصیلی دختران بیشتر از پسران است . این یافتهها با یافته های رضویان شاد (1384 ) مبنی بر اینکه در سطح 01/0 پیشرفت تحصیلی دانشآموزان دختر بیشتراز دانش آموزان پسر است، موافق بود. تایلر، نیزشواهدی مربوط به برتری دختران نسبت به پسران در پیشرفت تحصیلی را نشان میدهد، دختران ازجهات عقلی،تحصیلی وبدنی سریعترازپسران بالغ میشوند و به سبب پختگی وبلوغ بیشترو به سبب تفاوت ذاتی خود درعقل و هوشبر پسران پیشی میگیرند (همان منبع). با توجه به جدول 8 مشخص شد که دانشآموزان دختر و پسر در هوش هیجانی کل تفاوت معنادار ندارند وتفاوت آنها فقط در مؤلفه هوشیاری اجتماعی است. با توجه به جدول 7 دختران در هوشیاری اجتماعی نسبت به پسران نمرات بالاتری داشتند. یافتههای این پژوهش با یافتههای سیمون ( به نقل از رضریان شاد 1384 ) و همچنین پژوهش منصوری (1380) که بیان میکنند، زنان و مردان هوش هیجانی برابر دارند و تفاوت آنها در پاسخ به خرده مقیاسهاست، همخوانی دارد . بار- ان (2000) نیز به این نتیجه دست یافت که بین زن و مرد، در نمره کل هوش هیجانی تفاوتی وجودندارد، اما درخرده مقیاسها تفاوت وجوددارد. اما با پژوهش خسروجاوید (1381) که بیان میکند، دختران در مقایسه با پسران از هوش هیجانی بالا تری برخوردارند، توافق ندارد. همچنین با نتایج تحقیق دهشیری (1382 ) مبنی براینکه بین هوش هیجانی کل در دختران و پسران تفاوت وجود دارد و دختران نمره هوش هیجانی بالاتری دارند ، همخوانی دارد . ازمحدودیتهای تحقیق می توان به موارد زیراشاره کرد: - اتخاذ روش پیمایشی درتحقیق، باتوجه به اینکه تحقیقات آزمایشی نتایج بهتری در پیدارند واز تعمیمپذیری بالاتری برخوردارند. - محدود کردن ابزار اندازهگیری به پرسشنامه بسته پاسخ و عدماستفاده از ابزارهای دیگری همچون مصاحبه و مشاهده و... - نامأنوس بودن واژه هوشهیجانی در بین دانشآموزان و عدم رغبت آنان به پاسخگویی. - محدود بودن جامعه آماری به مدارس شهرستان سقز. براساس یافته های این تحقیق مواردزیرپیشنهادمیگردد: 1- نظربه اینکه طبق تحقیقات کار (2000) آموزش مهارتهای خود بازبینی، خودنظمدهی، ارتباط وحل مسئله سبب میشود که هوش هیجانی در نوجوانان و بزرگسالان رشد کند.پیشنهاد میشود برنامه هایی جهت آموزش راهبرد های خودیاری برای بهبود هوش هیجانی در مدارس شامل: خودبازبینی ،خودنظمدهی و چگونگی برقراری ارتباط و آموزش حل مسئله بهکار گرفته شود. 2- یکی از راهبردهای بسیار مؤثر برای ابراز خودنمایی نوجوان و تأثیر گذاری او بردیگران ، کمک به نوجوان برای رسیدن به خلاقیت هیجانی است که آوریل از آن به نام"روحانی کردن هوسها" یاد میکند، که عبارت است از توانایی انسان برای ایجاد اجبارها و محدودیت های موقعیتی برای حالت های هیجانی و دادن پاسخهای هیجانی مناسب در موقعیتهای متفاوت. دست یافتن به خلاقیت هیجانی و رسیدن به شایستگی هیجانی مستلزم آموزش راهبرد هایی مانند، خود بازبینی و خود نظم دهی به نوجوان میباشد(آوریل،2000). 3- پیشنهاد میشود نقش محیطوعواملوراثتی درتعیین تفاوتهای فردی درهوش هیجانی مورد بررسیقرار گیرند. 4- رابطه بین هوش هیجانی و بعضی ساختارهای روانشناختی مانند صفات شخصیت و مقیاسهای توانایی کلامی هوش شناختی مورد بررسی قرار گیرند . 4- اهمیت هوش شناختی و هوش هیجانی در موفقیت شغلی مورد بررسی قرار گیرد 5- رابطه هوش هیجانی و میزان تغییرات مثبت (گذر موفقیتآمیز از مراحل چرخه زندگی)، مورد بررسی قرار گیرد
منابـــع: -اسدی،جوانشیر(1382).بررسی رابطه هوش هیجانی،فرسودگی شغلی وسلامت روان کارکنان ایران خودرو،پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه علامه طباطبایی. - اسکوییلر،نادر وهمکاران (1372).ماهیت وساختار هوش ،تهران: نشرکیوان . - پاشا شریفی ،حسن (1376) .نظریه وکاربرد آزمونهای هوش وشخصیت،تهران : نشر سخن. - پارسا،نسرین(1383).هوش هیجانی،تهران:رشد،چاپ سوم. - جلالی،سیداحمد(1382).هوش هیجانی،فصلنامه تعلیم وتربیت،ویژه نامه ارزشیابی تحصیلی.شماره 69و70.. - حسینی نسب،سید داوودوعلیاقدم،اصغر(1375).فرهنگ واژهها،تعاریف واصطلاحات تعلیم. وتربیت.تبریز:احرار. - خسروجاوید،مهناز(1381).بررسی اعتباروروایی سازه مقیاس هوش هیجانی شات درنوجوانان،پایاننامه کارشناسی ارشد دانشگاه تربیت مدرس . - دهشیری،غلامرضا(1382).هنجاریابی پرسشنامه بهره هیجانی بار-آن.پایاننامه کارشناسی ارشددانشگاه علامه طباطبایی. - رجبی،فهیمه(1385).مقایسه هوش عاطفی دانشآموزان باتوجه به شیوههای تدریس فعال وغیرفعال معلمین،پایاننامه کارشناسی ارشد دانشگاه تبریز. -رضویان شاد،مرتضی(1384).رابطه هوش هیجانی با سازگاری اجتماعی وپیشرفت تحصیلی، پایاننامه کارشناسی ارشد دانشگاه تبریز. - سبزعلی سنجانی، بتول(1384).IQ بهتر است یا EQ ،مجله رشد معلم.شماره 5،بهمن 84. - سیاروچی،ژوزف، فورگاس،ژوزف وجان، مایر(1383).هوش عاطفیدرزندگیروزمره (ترجمه اصغر نوری امامزاده ای وحبیب الله نصیری).اصفهان:نشر نوشته،چاپ اول. -سیف،علی اکبر(1380).روانشناسی پرورشی (روانشناسی یادگیریآموزش) ،تهران:آگاه،چاپ. پنجم. - شعاری نژاد ،علی اکبر(1364).روانشناسی یادگیری،تهران:طوس.. - منصوری،بهزاد(1380).هنجاریابی پرسشنامه هوش هیجانی سیبریاشرینگ دربین دانشجویان کارشناسی ارشددانشگاههای تهران ،پایان نامه کارشناسی ارشددانشگاه علامه طباطبایی. -Averrill, J(2000).Hand book Of Emotional Intelligence(pp.277-298). Sanfrancisco,Jossey- Bass. -Bar-on,R(1997).The Emotional Quatient Inventory(EQ-i):Technical manual.Toronto:multi-Healthsystem.INC. -Bar-on,R(2000).Emotional Quotiont Inventory(EQ-i).Handbook of emotional Intelligence.Sanfrancisco:Jossey-Bass. - Bar-on,R(1999).The Emotional Quotient Inventory(EQ-i).A measure of Emotional Intelligence. Toronto,Canada: Multi- Health system. -Carr,A(2000).FamilyTherapy:Concepts,Processand Practice.(pp.1-52). Wales: Edwin Mellen Press. - Goleman,D(1995)Emotional Intelligence.New York:Bantam Books . - Goleman,D(1997).Working With Emotional Intelligence. New York: Bantam Book. - Mayer,J.D.dipaolo, M.T.& Salovey,P.(1990).Perceiving affective content in ambiguous visual stimuli:A component of emotional intelligence.Jornal of personality Assessment, 54772-781. -Salovey,P.&Mayer,J.D.(1990).Emotional Intelligence Imaginatio,c ognition ,and Perso nality,9,185 -211 . - Sternberg,R(1993).Sternberg Triarchic Abilities test.Unpublished Manuscript , Available from Dr.Robert Sternberg. Department of Psychology.Yale University.
.[3] بعضی منابع «Emotional Intelligence» را هوش هیجانی ترجمه کرده اند (پارسا،1382) وبرخی آن را هوش عاطفی ترجمه کردهاند (نوری امام زاده ونصیری ،1383)در این تحقیق هوش هیجانی وهوش عاطفی همچنین ،عاطفه وهیجان مترادف هم در نظر گرفته شدهاند .
[11]. D.Goleman | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
-اسدی،جوانشیر(1382).بررسی رابطه هوش هیجانی،فرسودگی شغلی وسلامت روان کارکنان ایران خودرو،پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه علامه طباطبایی. - اسکوییلر،نادر وهمکاران (1372).ماهیت وساختار هوش ،تهران: نشرکیوان . - پاشا شریفی ،حسن (1376) .نظریه وکاربرد آزمونهای هوش وشخصیت،تهران : نشر سخن. - پارسا،نسرین(1383).هوش هیجانی،تهران:رشد،چاپ سوم. - جلالی،سیداحمد(1382).هوش هیجانی،فصلنامه تعلیم وتربیت،ویژه نامه ارزشیابی تحصیلی.شماره 69و70.. - حسینی نسب،سید داوودوعلیاقدم،اصغر(1375).فرهنگ واژهها،تعاریف واصطلاحات تعلیم. وتربیت.تبریز:احرار. - خسروجاوید،مهناز(1381).بررسی اعتباروروایی سازه مقیاس هوش هیجانی شات درنوجوانان،پایاننامه کارشناسی ارشد دانشگاه تربیت مدرس . - دهشیری،غلامرضا(1382).هنجاریابی پرسشنامه بهره هیجانی بار-آن.پایاننامه کارشناسی ارشددانشگاه علامه طباطبایی. - رجبی،فهیمه(1385).مقایسه هوش عاطفی دانشآموزان باتوجه به شیوههای تدریس فعال وغیرفعال معلمین،پایاننامه کارشناسی ارشد دانشگاه تبریز. -رضویان شاد،مرتضی(1384).رابطه هوش هیجانی با سازگاری اجتماعی وپیشرفت تحصیلی، پایاننامه کارشناسی ارشد دانشگاه تبریز. - سبزعلی سنجانی، بتول(1384).IQ بهتر است یا EQ ،مجله رشد معلم.شماره 5،بهمن 84. - سیاروچی،ژوزف، فورگاس،ژوزف وجان، مایر(1383).هوش عاطفیدرزندگیروزمره (ترجمه اصغر نوری امامزاده ای وحبیب الله نصیری).اصفهان:نشر نوشته،چاپ اول. -سیف،علی اکبر(1380).روانشناسی پرورشی (روانشناسی یادگیریآموزش) ،تهران:آگاه،چاپ. پنجم. - شعاری نژاد ،علی اکبر(1364).روانشناسی یادگیری،تهران:طوس.. - منصوری،بهزاد(1380).هنجاریابی پرسشنامه هوش هیجانی سیبریاشرینگ دربین دانشجویان کارشناسی ارشددانشگاههای تهران ،پایان نامه کارشناسی ارشددانشگاه علامه طباطبایی. -Averrill, J(2000).Hand book Of Emotional Intelligence(pp.277-298). Sanfrancisco,Jossey- Bass. -Bar-on,R(1997).The Emotional Quatient Inventory(EQ-i):Technical manual.Toronto:multi-Healthsystem.INC. -Bar-on,R(2000).Emotional Quotiont Inventory(EQ-i).Handbook of emotional Intelligence.Sanfrancisco:Jossey-Bass. - Bar-on,R(1999).The Emotional Quotient Inventory(EQ-i).A measure of Emotional Intelligence. Toronto,Canada: Multi- Health system. -Carr,A(2000).FamilyTherapy:Concepts,Processand Practice.(pp.1-52). Wales: Edwin Mellen Press. - Goleman,D(1995)Emotional Intelligence.New York:Bantam Books . - Goleman,D(1997).Working With Emotional Intelligence. New York: Bantam Book. - Mayer,J.D.dipaolo, M.T.& Salovey,P.(1990).Perceiving affective content in ambiguous visual stimuli:A component of emotional intelligence.Jornal of personality Assessment, 54772-781. -Salovey,P.&Mayer,J.D.(1990).Emotional Intelligence Imaginatio,c ognition ,and Perso nality,9,185 -211 . - Sternberg,R(1993).Sternberg Triarchic Abilities test.Unpublished Manuscript , Available from Dr.Robert Sternberg. Department of Psychology.Yale University.
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 15,243 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 4,292 |