تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 9,997 |
تعداد مقالات | 83,560 |
تعداد مشاهده مقاله | 77,800,529 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 54,843,349 |
بررسی اثربخشی معنادرمانی گروهی بر عزت نفس دانشجویان دختر خوابگاههای دانشگاه علومپزشکی تبریزسال تحصیلی 87-86 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نشریه علمی آموزش و ارزشیابی (فصلنامه) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 6، دوره 1، شماره 3، آذر 1387، صفحه 142-162 اصل مقاله (203.85 K) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کبری ناموران گرمی1؛ کیانوش زهراکار2؛ صادق ملکی آوارسین3 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1کارشناس ارشد مشاوره | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اسلامشهر | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
3عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شبستر | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
این پژوهش بهمنظور بررسی اثربخشی معنادرمانی گروهی بر عزتنفس دانشجویان دختر خوابگاههای دانشگاه علومپزشکی تبریز انجام گردید. جامعهی آماری شامل کلیهی دانشجویان دختر خوابگاههای دانشگاه علومپزشکی تبریز در سال 1386 میباشد. نمونهی اولیه به تعداد 176 نفر انتخاب شد. سپس از بین آنها 24 نفر از کسانی که نمرات آنها حداقل یک انحرافمعیار کمتر از میانگین، در آزمون عزتنفس کوپراسمیت(با چهار خردهمقیاس تحصیلی، خانوادگی، اجتماعی و عمومی) بود، بهطور تصادفی بهعنوان نمونهی نهایی انتخاب و با جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند(12 نفردرگروه آزمایش و 12 نفردر گروه گواه). بعد از اجرای پیشآزمون، 10 جلسه معنادرمانی گروهی مطابق برنامهی تدوین شده در مورد گروه آزمایش اجرا گردید. سپس پسآزمون در مورد هر دو گروه اجرا شد. داده ها با آزمون t مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و نتایج تحقیق نشان داد که معنادرمانی گروهی موجب افزایش میزان عزت نفس دانشجویان دختر خوابگاه گردیده است. در خردهمقیاسها، این روش رواندرمانی موجب افزایش میزان عزت نفس تحصیلی شده امّا برخردهمقیاسهای عزت نفس خانوادگی، اجتماعی و عمومی مؤثر نبوده است. پیشنهاد شده که روش معنادرمانی برای ارتقاء عزتنفس مورد استفاده قرار گیرد. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
معنادرمانی؛ معنیدرمانی؛ درمان وجودی؛ مشاورهی گروهی؛ گروهدرمانی؛ عزتنفس | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
بررسی اثربخشی معنادرمانی گروهی بر عزت نفس دانشجویان دختر خوابگاههای دانشگاه علومپزشکی تبریزسال تحصیلی 87-86
کبری ناموران گرمی[1] دکتر کیانوش زهراکار[2] دکتر صادق ملکی آوارسین[3]
چکیده این پژوهش بهمنظور بررسی اثربخشی معنادرمانی گروهی بر عزتنفس دانشجویان دختر خوابگاههای دانشگاه علومپزشکی تبریز انجام گردید. جامعهی آماری شامل کلیهی دانشجویان دختر خوابگاههای دانشگاه علومپزشکی تبریز در سال 1386 میباشد. نمونهی اولیه به تعداد 176 نفر انتخاب شد. سپس از بین آنها 24 نفر از کسانی که نمرات آنها حداقل یک انحرافمعیار کمتر از میانگین، در آزمون عزتنفس کوپراسمیت(با چهار خردهمقیاس تحصیلی، خانوادگی، اجتماعی و عمومی) بود، بهطور تصادفی بهعنوان نمونهی نهایی انتخاب و با جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند(12 نفردرگروه آزمایش و 12 نفردر گروه گواه). بعد از اجرای پیشآزمون، 10 جلسه معنادرمانی گروهی مطابق برنامهی تدوین شده در مورد گروه آزمایش اجرا گردید. سپس پسآزمون در مورد هر دو گروه اجرا شد. داده ها با آزمون t مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و نتایج تحقیق نشان داد که معنادرمانی گروهی موجب افزایش میزان عزت نفس دانشجویان دختر خوابگاه گردیده است. در خردهمقیاسها، این روش رواندرمانی موجب افزایش میزان عزت نفس تحصیلی شده امّا برخردهمقیاسهای عزت نفس خانوادگی، اجتماعی و عمومی مؤثر نبوده است. پیشنهاد شده که روش معنادرمانی برای ارتقاء عزتنفس مورد استفاده قرار گیرد. کلیدواژهها : معنادرمانی، معنیدرمانی، درمان وجودی، مشاورهی گروهی، گروهدرمانی، عزتنفس مقدمه عزت نفس[4]، به عنوان یکی از سازههای مهمّ روانشناختی، در سالهای اخیر،توجه روانشناسان، متخصصین بهداشت روانی و پژوهشگران را بیشازپیش به خود جلب کرده و مطالب زیادی در موردآن به رشتهی تحریر درآمده است. پژوهشگران به این نتیجه رسیدهاند که عزت نفس بالا با عملکرد مناسبتر و مؤثّرتر مرتبط است و عامل اصلی در سازگاری اجتماعی- عاطفی میباشد(پوپ[5]، مک هیل[6]وکریهد[7]،1989، ترجمه تجلی، 1385). همچنین اتکینسون[8] و همکاران(ترجمه براهنی، 1383)، آن را بهعنوان یکی از ویژگیهای فرد بهنجار و سالم در نظر گرفتهاند. کوپراسمیت[9] (1967) عزت نفس را یک قضاوت شخصی از ارزشمندی فرد میداند که به وسیلهی رفتار کلامی یا غیرکلامی منتقل میشود. شیهان[10](1998، ترجمه گنجی، 1383)و بیابانگرد (1373)، عزت نفس را بهعنوان میزان ارزشی که فرد برای تمام صفات و خصوصیات شخصی خود قایل میشود، تعریف میکنند. بهنظر کلمز[11]، کلارک[12]و بین[13](ترجمه علی پور، 1383)، عزت نفس عبارت از احساس ارزشمند بودن است که از مجموع افکار، احساسها، عواطف و تجربیات فرد در طول زندگی ناشی میشود. اما براندن[14] (ترجمه قراچه داغی، 1384)، عزت نفس را چیزی به مراتب بیش از احساس خود- ارزشمندی دانسته وآن را چنین تعریف می کند: اعتماد به توانایی خود در اندیشیدن و کنارآمدن با چالشهای اولیهی زندگی و اعتماد به حقّ خود برای موفّق و شاد بودن، احساس ارزشمند بودن و شایسته بودن، داشتن حقّ ابراز نیازها و خواستهها، ابراز میل رسیدن به ارزشها و برخوردار شدن از ثمرات تلاشهای خویشتن. هنوز دانشمندان به تعریف مشترکی در مورد عزت نفس دست نیافتهاند. برخی از آنان عزت نفس را یک احساس(احساس ارزشمندی) و برخی دیگر آن را یک شناخت( قضاوت درمورد ارزشمندی خویش)، معرفی کردهاند و به نظر میرسد، این موضوع که عزت نفس چه سهمی از احساس و شناخت دارد، هنوز به طور دقیق روشن نشده است. به هر حال تعریف عزت نفسعبارت است ازارزشیابی( احساسی یا منطقی) فرد از مجموعهی باورهای نسبتاً پایدار(مثبت یا منفی) خود در مورد صفات اختصاصی، توانمندی و دوستیاش بادیگران. پس عزّت نفس ارزشی است که اطلاعات درون خودپنداره[15]، برای فرد داردو منجر به شکلگیری احترام به خود[16] (احساس ارزشمندی) و اعتماد به نفس[17]( احساس شایستگی) فرد میگردد. در تحقیق حاضر مؤلفههای مورد نظر عزت نفس عبارتند از: 1- عزت نفس تحصیلی: به ارزیابی فرد از خود به عنوان دانشآموز یا دانشجو مربوط میشود. 2- عزت نفس خانوادگی: احساسات کودک را نسبت به خود بهعنوان عضوی از خانواده منعکس میسازد. 3- عزت نفس اجتماعی: احساسات فرد را در مورد خود بهعنوان دوست دیگران شامل میشود. 4- عزت نفس عمومی: ارزیابی جامعتری از خود بر اساس اکثر خصوصیات فرد میباشد(پوپ و همکاران، ترجمه تجلی، 1385). عوامل متعددی در شکلگیری عزّت نفس نقش دارند، این عوامل به دو طبقه عوامل بیرونی و درونی تقسیم میشوند. عوامل بیرونی عبارتند از: خانواده، مدرسه، همسالان و گروههای اجتماعی، رشتهی تحصیلی، مذهب، فرهنگ، طبقهی اجتماعی و نژاد. عوامل درونی(فردی) عبارتند از: خودآگاهی مثبت، خودپندارهی مناسب، خودپذیری، داشتن هدف درزندگی، داشتن ملاکهای اخلاقی، برخورداری از استعدادها و مهارتهای خاص، نظامهای خود- پاداشدهنده، عملکرد قابل قبول در گذشته و سلوک اجتماعی با دیگران. عزت نفس در طول دوران کودکی شکل میگیردو با ورود کودک به دنیای بیرون از خانه، تحت تأثیر عوامل مدرسهای، همسالان و جامعه قرار میگیردو در اغلب موارد به دلیل عدم هماهنگی این عوامل در شکلگیری عزّت نفس بالا، جوانان بخشی از سالهای بین 20 تا 30 سالگی را صرف تکمیل مهارتها، خودآگاهی و عزّت نفسی میکنند که در سالهای قبل کامل نشده است(کلمزو همکاران، ترجمه علی پور، 1383). اریکسون[18](به نقل از شارف[19]، ترجمه فیروز بخت، 1381) در اهمّیت عزت نفس، عقیده دارد که داشتن احترام به خود بالا لازمهی طی موفّقیّتآمیز دورهی جوانی است؛ که دورهی شکلگیری روابط شغلی، همکاریهای اجتماعی و برقراری رابطهی صمیمی با اشخاص دیگر است. سایر محقّقان نیز ارتباط بین عزّت نفس و متغیّرهایی مانند پیشرفت تحصیلی(آبنیکیفرد، 1382؛ فتحی[20]، 2007؛ مرتهان[21]، 2004)، هویتیابی (پور ناصح، 1380)، رشد اجتماعی(خطیب زاده، 1381)، کارایی فردی (اسمیت[22]، 2007)، استخدام دائمی، تعهدکاری و رضایت شغلی (سالملا[23] ، 2007)، سازگاری اجتماعی و تحصیلی(فردلندر[24] ،2007)، رضایت از زندگی(بیاتنی[25] ، 2004)، ناشادی، ناامیدی، خوشبینی و انگیزه(لایوبومیرسکی[26]، 2006)، استعمال مواد مخدرو گرایش به بیبندوباری جنسی(جونی سوک[27]، 1994) نشان دادهاند. تحقیقات نشان دادهاند فردی که از عزّت نفس زیاد برخوردار است، خیلی مؤثّرتر میآموزد، روابط سودبخشتری را برقرار میکند، بهتر میتواند از فرصتها استفاده کندو مولد و خودکفا باشد. بنابراین عزّت نفس زیاد، بنیادی استوار برای یک زندگی سودمند است؛ که برای ورود به دورهی بزرگسالی، ضرورت دارد (کلمزو همکاران، ترجمه علی پور، 1383)وگرنه تمام استعدهای فرد نابود خواهد شد(استنهاوس[28]، ترجمه آزادمنش، 1383)و فرد بهجای این که فردی مؤثّرو شکوفا در رابطه با خود و جامعه باشد، دچار مسائلی در تصمیمگیری، عدم ثبات عاطفی، اشکال در سازگاری، استرس، شکستهای پیدرپی، کمجرأتی، اضطراب، اشکال در هویتیابی و در اشکال شدیدتر روانرنجوری، رواننژندی و رفتارهای زیانبار اجتماعی مانند اعتیاد، خودکشی و .... میگردد. برای ارتقاء عزّت نفس افراد، روشهای متعددی پیشنهاد شده است که بیشتر بر عوامل فردی آن تأثیرگذار هستند. در این میان کارهای گروهی از اهمیّت بسزایی برخوردارند. چرا که علاوه بر عوامل فردی، عوامل محیطی را نیز تحت تأثیر قرار داده و با فراهم کردن تعاملات اجتماعی زمینهی بهتری برای رشد عزّت نفس فراهم مینماید. اثربخشی برخی از روشهای ارتقاء عزّت نفس بهشرح زیر بررسی و تأیید شده است: مشاورهی گروهی بهروش عقلانی-عاطفی-رفتاری(نیک منش، 1379)؛ جرأتآموزی گروهی(بهرامی، 1374)؛ یادگیری مشارکتی(سماوی، 1380)؛ مهارت حلّ مسأله و مهارتهای ارتباطی(آبنیکیفرد، 1382)؛ مشاورهی گروهی(ادیب، 1374)؛ ایفای نقش(ملازمانی، 1382)و آموزش گروهی مهارت حلّ مسأله (جهانگیر، 1383). شاید یکی از روشهایی که بتوان از طریق آن به ارتقای عزّت نفس انسانها کمک کرد، رویکرد معنادرمانی[29] باشد. معنادرمانی یکی از رویکردهای رواندرمانی است که توسّط فرانکل در سال 1938 پیشنهاد شده و عبارتست از کمک به مراجع برای یافتن معنا در زندگی. سه اصل اساسی این رویکرد، شامل آزادی اراده، ارادهی معطوف به معناو معنایی برای زندگی میباشد(محمدپور، 1385). معنادرمانی گروهی اهداف زیر را دنبال میکند: قادر نمودن اعضاء برای کشف خود واقعی، گسترش دید اعضاء از خود و دنیای اطرافشان و روشنکردن معنای زندگی حال و آیندهی آنان(کوری، 2000). در تحقیق حاضر معنادرمانی گروهی در 10 جلسه اجرا گردید، که در طی آن از فنونی مانند تصویرپردازی ذهنی، گفتگوهای درمانی، رابطهی مشاورهای، تکلیفدهی، تمرین مهارت نوازش و تکمیل جملات ناتمام استفاده گردید. در برنامهی جلسات، سه جلسه به خوداکتشافی(کشف خود واقعی)، دو جلسه به گسترش دید اعضاء از خود و دنیای اطرافشان، چهار جلسه به کشف معنای زندگی و یک جلسه به تقویت نتایج درمان اختصاص داده شد. متأسّفانه تاکنون مطالعات کافی در مورد اثربخشی معنادرمانی انجام نشده است. اما در سالهای اخیر، این موضوع تا حدودی مورد توجه پژوهشگران بوده و در تحقیقات زیر اثربخشی آن مورد بررسی و تأیید قرار گرفته است: ناامیدی(هدایتی،1385)؛ سلامت روان(قنبری،1386)؛ سازگاری(رودینی، 1385، به نقل از قنبری، 1386)؛ افسردگی(نجفیان، 1386)؛ اضطراب و پرخاشگری(یوسفی،1385، به نقل از قنبری، 1386)؛ منبع کنترل و رفتارکلاسی(ویمبرلی[30]، 2006). با توجه به اینکه یکی از ویژگیهای افراد با عزّت نفس بالا "داشتن اهداف ارزشمند در زندگی" است و اینکه معنادرمانی بر "داشتن زندگی هدفمند و بامعنا" تأکید میکند، در تحقیق حاضر سعی شده است که اثربخشی معنادرمانی گروهی بر افزایش عزّت نفس مورد بررسی و مطالعه قرار گیرد. این پژوهش در صدد پاسخگویی به فرضیههای زیر میباشد. 1- معنادرمانی گروهی بر عزّت نفس دانشجویان دختر خوابگاههای دانشگاه علومپزشکی تبریز مؤثّر است. 2- معنادرمانی گروهی بر عزّت نفس تحصیلی دانشجویان دختر خوابگاههای دانشگاه علوم پزشکی تبریز مؤثّر است. 3- معنادرمانی گروهی بر عزّت نفس خانوادگی دانشجویان دختر خوابگاههای دانشگاه علوم پزشکی تبریز مؤثّر است. 4- معنادرمانی گروهی بر عزّت نفس اجتماعی دانشجویان دختر خوابگاههای دانشگاه علوم پزشکی تبریز مؤثّر است. 5- معنادرمانی گروهی بر عزّت نفس عمومی دانشجویان دختر خوابگاههای دانشگاه علوم پزشکی تبریز مؤثّر است. روش این پژوهش از نوع طرحهای آزمایشی و به روش پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل میباشد. دیاگرام پژوهش در زیر نمایش داده شده است:
جامعهی مورد مطالعه در این پژوهش عبارت است از کلیهی دانشجویان دختر ساکن در خوابگاههای دانشگاه علومپزشکی تبریز به تعداد 1100 نفر در سال تحصیلی 87-86. برای انتخاب نمونه به روش خوشهای چند مرحلهای، ابتدا از دو مجتمع خوابگاهی دانشگاه بهطور تصادفی یک مجتمع و از مجتمع انتخاب شده، دو طبقه، انتخاب گردید. کلیهی دانشجویان این طبقات به تعداد 176 نفر به عنوان نمونهی اوّلیه در نظر گرفته شدند. سپس آزمون عزّت نفس کوپراسمیت برای غربالگری در اختیار آنان قرار گرفت. بعد از نمرهگذاری، از بین 31 نفر که نمرات آنها، حداقل یک انحراف معیار کمتر از میانگین بود، 24 نفر بهطور تصادفی بهعنوان نمونهی نهایی انتخاب گردیده و با گمارش تصادفی در دو گروه جایگزین شدند. سپس بهطور تصادفی یکی از گروهها بهعنوان گروه آزمایش و گروه دیگر بهعنوان گروه گواه برگزیده شد. در این پژوهش برای اندازهگیری عزّت نفس از مقیاس کوپراسمیت (1967) استفاده گردید. این مقیاس دارای 58 مادهی دو گزینهای میباشد، که 8 مادهی آن دروغسنج و خنثی است. شیوهی نمرهگذاری به مادهها به نحوی است که در برخی از مادهها گزینهی بله و در برخی دیگر گزینهی خیر نمره میگیرد. دامنهی نمرات مقیاس عزت نفس کوپراسمیت 50-0 بوده و اگر آزمودنی در مقیاس دروغسنج بیش از 4 نمره بیاورد، اعتبار آزمون پائین میآید؛ چرا که آزمودنی سعی کرده خود را بهتر از آن چیزی که هست، جلوه دهد.این آزمون 4 خردهمقیاس را در بر میگیرد: عزت نفس تحصیلی، عزت نفس خانوادگی، عزت نفس اجتماعی و عزت نفس عمومی. پایائی مقیاس عزت نفس کوپراسمیت، در تحقیقات خود او(1967) به روش بازآزمایی بین 7/0 تا 88/0، در پژوهش جهانگیر(1383) با روش a کرونباخ 86/0 ، در پژوهش سهرابی و معتمدین(1384) به روش a کرونباخ 72/0 و به روش تنصیف 73/0 و در پژوهش زارع و همکاران(1386)، 79/0 محاسبه گردیده است. ضریب اعتبار آزمون در تحقیق نیسی و همکاران (1380) با آزمون Scl90 ، 61/0 و در تحقیق دیگری از ایشان (1384) با آزمون حمایت اجتماعی، 53/0، همچنین در پژوهش حسنزاده(1377) اعتبار آن 64/0 گزارش گردیده است. به دلیل امتناع 7 نفر از شرکت در پژوهش(4 نفر ازگروه آزمایش و 3 نفر از گروه گواه)، کار پژوهش با 8 نفر در گروه آزمایش و 9 نفر در گروه گواه پیگیری شد. از هر دو گروه بهطور همزمان پیشآزمون بهعمل آمد. سپس در مورد گروه آزمایش، معنادرمانی گروهی طی 10 جلسه اجرا گردید. در جلسهی دهم پسآزمون بهعمل آمد. پسآزمون گروه گواه نیز بهطور همزمان با گروه آزمایش اجرا گردید. سپس دادههای تحقیق مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل دادهها ابتدا از نظر نرمال بودن توزیعهای نمرات، آزمون کولموگروف اسمیرنوف بهعمل آمد که نشان داد تمام توزیعها نرمال هستند. سپس برابری واریانسها با آزمون لوین بررسی شد و نشان داد، واریانس نمرات مقیاس و تمام خردهمقیاسها در دو گروه باهم تفاوت معناداری ندارند. بنابراین برای آزمون فرضیهها از آزمون t مستقل برای مقایسهی میانگینهای نمرات افتراقی، با فرض برابری واریانسها استفاده گردید. بهاین صورت که ابتدا نمرهی پیشآزمون هر آزمودنی از نمرهی پسآزمون او کسر گردیده، توزیع نمرات افتراقی یا اختلافی(de, dc)بهدست آمد. سپس برای مقایسهی میانگینهای نمرات افتراقی دو گروه، آزمون tمستقل بهعمل آمد. یافتههای پژوهش فرضیهی اول: معنادرمانی گروهی برعزت نفس دانشجویان دختر خوابگاه مؤثر است. جدول 1: آزمون t مستقل برای مقایسهی میانگینهای نمرات افتراقی عزت نفس دو گروه
براساس نتایج مندرج در جدول 1، ، چون مقدار t محاسبه شده (187/2 = t) با درجهی آزادی (15=df) از t بحرانی جدول (131/2 = t0) در سطح معناداری (05/0 = a)، بزرگتر است، بنابراین فرض صفر رد میشود و با اطمینان 95% نتیجه گرفته میشود که بین میانگینهای نمرات افتراقی گروهها تفاوت معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر تفاوت مشاهده شده در میانگینها تصادفی نبوده و معنادرمانی گروهی بر عزت نفس دانشجویان دختر خوابگاه مؤثر بوده است. فرضیهی دوم: معنادرمانی گروهی بر عزت نفس تحصیلی دانشجویان دختر خوابگاه مؤثر است.
جدول 2: آزمون t مستقل برای مقایسهی تفاوت میانگینهای افتراقی دو گروه در بعد عزت نفس تحصیلی
براساس نتایج مندرج در جدول 2، چون مقدار t محاسبه شده (371/2=t) با درجهی آزادی (15=df)، از مقدار t بحرانی جدول(131/2 = t0) در سطح معناداری (05/0 = a)، بزرگتر است، بنابراین فرض صفر رد میشود و با اطمینان 95% نتیجه گرفته میشود که بین میانگینهای نمرات افتراقی گروهها تفاوت معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر تفاوت مشاهده شده در میانگینها تصادفی نبوده ومعنادرمانی گروهی بر عزت نفس تحصیلی دانشجویان دختر خوابگاه مؤثر بوده است.
فرضیهی سوم : معنادرمانی گروهی بر عزت نفس خانوادگی دانشجویان دختر خوابگاه مؤثراست. جدول 3 : آزمون t مستقل برای مقایسهی تفاوت میانگینهای افتراقی دو گروه در بعد عزت نفس خانودگی
براساس نتایج مندرج در جدول 3 ، چون مقدار t محاسبه شده چون مقدار t محاسبه شده (054/0 =t) با درجهی آزادی (15=df)، از مقدار t بحرانی جدول (131/2= t0) دز سطح معناداری (05/0= ) کوچکتر است، بنابراین فرض صفر رد نمیشود و نمیتوان گفت که بین میانگینهای نمرات افتراقی گروههادر بعد عزت نفس خانوادگی تفاوت وجود دارد. به عبارت دیگر تفاوت مشاهده شده در میانگینها تصادفی است و معنادرمانی گروهی بر عزت نفس خانوادگی دانشجویان دختر خوابگاه مؤثر نبوده است.
فرضیهی چهارم : معنادرمانی گروهی برعزت نفس اجتماعی دانشجویان دختر خوابگاه مؤثر است. جدول 4 : آزمون t مستقل برای مقایسهی تفاوت میانگینهای افتراقی دو گروه در بعد عزت نفس اجتماعی
براساس نتایج مندرج در جدول 4 چون مقدار t محاسبه شده (505/1 =t) با درجهی آزادی (15=df)، از مقدار t بحرانی جدول (131/2 = t0) در سطح معناداری (05/0 = a) ، کوچکتر است، بنابراین فرض صفر رد نمیشود و نمیتوان گفت که بین میانگینهای نمرات افتراقی گروههادر بعد عزت نفس اجتماعی تفاوت وجود دارد. به عبارت دیگر تفاوت مشاهده شده در میانگینها تصادفی بوده و معنادرمانی گروهی بر عزت نفس اجتماعی دانشجویان دختر خوابگاه مؤثر نبوده است.
فرضیهی پنجم: معنادرمانی گروهی بر عزت نفس عمومی دانشجویان دختر خوابگاه مؤثر است. جدول 5 : آزمون t مستقل برای مقایسهی تفاوت میانگینهای افتراقی دو گروه در بعد عزت نفس عمومی
براساس نتایج مندرج درجدول5، چون مقدار t محاسبه شده(662/1 = t) با درجه آزادی(15 = df)، از مقدار t بحرانی جدول (131/2 = t0) در سطح معناداری (05/0=a)، کوچکتر است، بنابراین فرض صفر رد نمیشود و نمیتوان گفت که بین میانگینهای نمرات افتراقی گروههادر بعد عزت نفس عمومی تفاوت وجود دارد. به عبارت دیگر تفاوت مشاهده شده در میانگینها تصادفی است و معنادرمانی گروهی بر عزت نفس عمومی دانشجویان دختر خوابگاه مؤثر نبوده است. بحث و نتیجهگیری از نتایج بدست آمده میتوان چنین استنباط کرد که: 1- معنادرمانی گروهی بر افزایش عزت نفس دانشجویان دختر خوابگاه مؤثر بوده است. این یافته از جهت اینکه معنادرمانی گروهی در برگیرندهی فعالیتهای گروهی، ایفای نقش، حل مسأله، مهارتهای ارتباطی و یادگیری مشارکتی است، با پژوهشهای آبنیکیفرد (1382) مبنی بر اثربخشی مهارتهای حل مسأله و مهارتهای ارتباطی؛ سماوی (1380) مبنی بر اثربخشی یادگیری مشارکتی؛ ادیب(1374) مبنی بر اثربخشی مشاورهی گروهی؛ ملازمانی(1382) مبنی بر اثربخشی آموزش به شیوهی ایفای نقش و جهانگیر(1383) مبنی بر اثربخشی آموزش مهارت حل مسأله بر افزایش عزت نفس همخوانی دارد. همچنین با پژوهش استمپلوا (2004) مبنی وجود رابطه بین ویژگیهای وجودی و عزت نفس فرد، همسو است. در تحلیل این نتیجه میتوان گفت که معنادرمانی و عزت نفس اشتراکات نظری زیادی به ویژه در مورد آگاهی، مسئولیتپذیری، انتخاب و تصمیمگیری باهم دارند و یکی از ویژگیهای عزت نفس پائین، نداشتن هدف و معنا در زندگی است و از سوی دیگر به نظر کوشمن[31] (1990، به نقل از وست[32]، ترجمه شهیدی ، 1383) بی معنایی در زندگی، منجر به عزت نفس پائین میگردد و همینطور فرانکل[33] (ترجمه صالحیان و میلانی، 1385)، معتقد است که اعتقاد به ارزش درونی(عزت نفس) درانسان به زمینههای معنوی والاتری بستگی دارد. خصوصاً در قرن 21 که عصر بازگشت به معنویت خوانده شده و نیاز به معناجویی بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. بهویژه چون میزان معناجویی در جمعیتهای حرفهای و تجاری موّفق همانطور که کرامباف و رافایل شرادر(به نقل از فرانکل، ترجمهی صالحیان و میلانی، 1383) نشان دادهاند، بیش از دیگران میباشد، بنابراین، این نیاز برای دانشجویان اهمیت بسزایی داشته و معنادرمانی توانسته با کمک به آزمودنیها در کشف خود واقعی، انتخاب ارزشهای شخصی و یافتن معنای زندگیشان، عزت نفس آنان را افزایش دهد. 2- معنادرمانی گروهی بر افزایش عزت نفس تحصیلی دانشجویان دختر خوابگاه مؤثر بوده است. این یافتهها، با نتایج پژوهش جهانگیر(1383) مبنی براثربخشی آموزش گروهی مهارت حل مسأله بر عزت نفس تحصیلی، همخوانی دارد. برای تحلیل این نتیجه، به نظر میرسد از آنجایی که یکی از ویژگیهای عزت نفس بالا داشتن اهداف ارزنده و تلاش برای تحقق اهداف و موفقیت است و مهمترین هدف انتخابی آزمودنیها در جریان معنادرمانی گروهی، رسیدن به مدارج عالی علمی و تحصیلی بود، لذا روش فوق توانسته است با کمک به انتخاب اهداف تحصیلی و تلاش برای تحقق بخشیدن به آنها، ارزیابی آزمودنیها را از خودشان به عنوان دانشجو(عزت نفس تحصیلی) افزایش دهد. 3- معنادرمانی گروهی بر عزت نفس خانوادگی دانشجویان دخترخوابگاه مؤثر نبوده است. این نتایج، با نتیجهی پژوهش جهانگیر(1383) مبنی بر عدم اثربخشی آموزش گروهی مهارت حل مسأله بر عزت نفس خانوادگی همخوانی دارد. در توجیه این نتیجه، میتوان گفت به علت تأکید معنادرمانی بر انتخاب و مسئولیت، مراجعین به سوی استقلال فکری و عملی از خانواده سوق داده میشوندو اینکه یکی از لوازم عزت نفس خانوادگی همبستگی و پیوند با خانواده است، در حالی که آزمودنیهای پژوهش در خوابگاه سکونت داشته ارتباط کمی با خانوادهی خود داشتهاند، لذا معنادرمانی نتوانسته بر عزت نفس خانوادگی مؤثر باشد. از سوی دیگر به دلیل نقش خانواده در شکلگیری عزت نفس خانوادگی، احتمالاً برای ارتقاء این خردهمقیاس، کار روی خانوادهها مؤثرتر باشد. 4- معنادرمانی گروهی بر عزت نفس اجتماعی دانشجویان دختر خوابگاه مؤثر نبوده است. این یافته، با نتیجهی پژوهش قنبری(1386) مبنی بر اثربخش نبودن معنادرمانی برکارکردهای اجتماعی همخوانی دارد. اما با نتایج پژوهش جهانگیر(1383) مبنی بر اثربخشی آموزش گروهی مهارت حل مسأله بر عزت نفس اجتماعی، همسو نیست. در مورد دلایل احتمالی این یافته، میتوان گفت که عزت نفس اجتماعی، مستلزم دوستی با دیگران است. در حالی که معنادرمانی بر انتخاب، مسئولیت و استقلال فرد در تعیین هدفها و معنای زندگی تأکید دارد؛ که خود میتواند به انزوای وجودی دامن بزند. برای رفع این مشکل برنامهی درمانی جلسهی نهم به موضوع انزوای وجودی و تقویت ارتباطات بین فردی اختصاص داده شده بود. اما غیبت 2 نفر از اعضاء دراین جلسه ، احتمالاً منجر به عدم اثربخشی معنادرمانی گروهی بر این خردهمقیاس گردیده است. چراکه در این خردهمقیاس افزایش چشمگیری در نمرات اعضای حاضر در جلسهی مذکور دیده میشود. 5- معنادرمانی گروهی بر عزت نفس عمومی دانشجویان دختر خوابگاه مؤثر نبوده است. این نتایج با یافتههای پژوهش جهانگیر(1383) مبنی بر اثربخشی آموزش گروهی مهارت حل مسأله بر عزت نفس عمومی، همخوانی ندارد. دلیل احتمالی این نتیجه میتواند، اضطراب وجودی اعضاء و بخصوص اضطراب شدید و احساس سردرگمی برخی از آنان باشد. همچنین وقوع زمینلرزههای پیدرپی در فاصلهی جلسات پنجم و ششم که اضطراب وجودی اعضاء به حداکثر خود رسیده بود، نیز احتمالاً یکی از دلایل رد این فرضیه، فرضیههای قبل باشد. به طوری که علیرغم حمایتهای مشاور و مباحث رو به رشد جلسات، این اضطراب مانع بهبود ارزیابیهای عمومی افراد از خودشان گردیده است. در مجموع یافتههای پژوهش، ضمن تأیید اثربخشی معنادرمانی گروهی بر عزت نفس دانشجویان، اهمیت برگزاری جلسات آموزشی و درمانی با رویکرد معنادرمانی، خصوصاً برای دانشجویان و کارکنان حوزهی معاونت دانشجویی- فرهنگی را سرلوحهی پیشنهادات خود قرار داده است؛ تا بتوانند با انتخاب اهداف مناسب برای زندگی، هستی ارزشمندی را برای خود فراهم کنند.
منابع آبنیکیفرد، ز. (1382). رابطهی بین عزت نفس، انگیزهی پیشرفت و پیشرفت تحصیلی در دانشآموزان سال سوم دبیرستان شاهد تهران و مقایسهی اثربخشی دو روش حل مسأله و مهارتهای ارتباطی در افزایش عزت نفس آنها. پایاننامهی کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی. دانشگاه علامه طباطبایی تهران. اتکینسون، ر. و همکاران (1383). زمینهی روانشناسی هیلگارد. ترجمه براهنی، م و همکاران. تهران : رشد. جلد : دوم . ادیب، ن. (1374). بررسی اثر بخشی مشاورهی گروهی بر افزایش عزت نفس نوجوانان. پایاننامهی کارشناسی ارشد علوم تربیتی. دانشگاه علامه طباطبایی تهران. استنهاوس، گ. (1383). کلیدهای پرورش اعتماد به نفس در کودکان و نوجوانان. ترجمه آزادمنش، ن. تهران: صابرین. براندن، ن. (1384). روانشناسی عزت نفس. ترجمه قراچه داغی، م. تهران: نخستین. بهرامی، ف. (1374). مقایسهی روشهای جرأتآموزی به دانشآموزان کمجرأت دبیرستانی با شیوههای مشاورهی گروهی و فردی در شهر اصفهان. پایاننامهی کارشناسی ارشد روانشناسی. دانشگاه علامه طباطبایی تهران. بیابانگرد، ا. (1373). روشهای افزایش عزت نفس در کودکان و نوجوانان. تهران: انجمن اولیاء و مربیان . پوپ، آ و همکاران (1385). افزایش احترام به خود در کودکان و نوجوانان. ترجمه تجلی، پ. تهران: رشد. (1989). پورناصح، م. (1380). بررسی رابطهی بین عزت نفس وهویتیابی در بین دانشجویان رشتههای علوم انسانی، پزشکی و فنی در شهر تهران. پایاننامهی کارشناسی ارشد روانشناسی. دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات تهران. جهانگیر، پ. (1383). بررسی میزان اثربخشی آموزش مهارت حل مسأله به شیوهی گروهی بر افزایش عزت نفس و سلامت روان نوجوانان تحت پوشش مراکز شبانهروزی بهزیستی. پایان نامه کارشناسی ارشد مشاوره. دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات تهران. حسنزاده، ر. (1377). بررسی رابطهی عزت نفس با همرنگی در دانشآموزان دختر و پسر شهرستانهای ساری. فصلنامهی علوم تربیتی و روانشناسی. دانشگاه شهید چمران اهواز. دوره سوم. سال پنجم. شمارههای 3و 4. خطیبزاده ، ن. (1381). بررسی رابطهی بین عزت نفس و رشد اجتماعی در بین دانشجویان بومی و غیربومی دانشگاه آزاد واحد ایلام. پایاننامهی کارشناسی ارشد روانشناسی تربیتی. دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران. زارع، ن و همکاران(1386).بررسی رابطه وضعیت تحصیلی با سلامت عمومی و عزت نفس در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز. فصلنامه آموزش در علوم پزشکی. دوره 7. شماره 1. صص 59-67. سماوی، ع. (1380). بررسی اثربخشی یادگیری مشارکتی بر عزت نفس و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان سال سوم راهنمایی تحصیلی در درس علوم اجتماعی. پایاننامهی کارشناسی ارشد علوم تربیتی. دانشگاه شیراز. سهرابی، ف و معتمدین ، م. (1384). بررسی مقایسهای عزت نفس، بهداشت روانی، رضایت زناشویی و ابراز وجود والدین دانشآموزان کمتوان ذهنی و عادی در استان آذربایجان غربی. سازمان آموزش و پرورش استان .آ.غ. پژوهشکدهی تعلیم و تربیت. شارف، ر. (1381). نظریههای رواندرمانی و مشاوره. ترجمه فیروزبخت، م. تهران: رسا. شیهان ، ا. (1383). عزت نفس. ترجمه گنجی، م. تهران: ویرایش. (1998). فرانکل، و. (1385). انسان در جستجوی معنی. ترجمه صالحیان، ن و میلانی، م. تهران : درسا. قنبری، زهرا. (1386). بررسی اثربخشی مشاوره گروهی به شیوه معنادرمانی بر سلامت روان زنان آسیب دیده از زلزله در شهرستان زرند. پایاننامهی کارشناسی ارشد مشاوره. دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات تهران . کلمز، ه و همکاران. (1383). روشهای تقویت عزت نفس نوجوانان. ترجمه علیپور، پ. مشهد: به نشر . محمدپور، ا. (1385). ویکتورفرانکل بنیانگذار معنادرمانی. تهران : دانژه . ملازمانی، ع. (1382). بررسی تأثیر آموزش به شیوهی ایفای نقش بر بهبود تصور از خود و افزایش عزت نفس و ابراز وجود نوجوانان دختر مدارس راهنمایی منطقهی یک شهر تهران. پایان نامهی کارشناسی ارشد مشاوره. دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات تهران. نجفیان، ز. (1386). بررسی اثربخشی آموزش گروهی با رویکرد معنادرمانی(لوگوتراپی) بر افزایش سازگاری زنان بازنشسته شهر تهران. پایاننامهی کارشناسی ارشد مشاوره. دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات تهران. نیسی، ع و شهنی ییلاق، م. (1380). تأثیر آموزش ابراز وجود، عزت نفس، اضطراب اجتماعی و بهداشت روانی دانشآموزان پسر، مضطرب اجتماعی دبیرستانهای شهرستان اهواز. فصلنامه علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز دورهی سوم. سال هشتم. شمارهی 1و2. نیسی، ع و همکاران (1384). بررسی رابطهی ساده و چندگانه متغیرهای عزت نفس، اضطراب عمومی، حمایت اجتماعی، ادراک مؤثر و سرسختی روانشناختی با اضطراباجتماعی دختران دانشآموز پایهی اول دبیرستانهای شهرستان آبادان. فصلنامهی علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز. دورهی سوم سال دوازدهم، شمارهی سوم.صص 152-137. نیک منش، ز. (1379). نقش مشاورهی گروهی با روش عقلانی- عاطفی- رفتاری در تقویت اعتماد به نفس دانشجویان دانشگاه الزهرا. پایاننامهی کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی. دانشگاه الزهرا. وست، و (1383). رواندرمانی و معنویت. ترجمه شهیدی، ش. تهران: رشد. هدایتی ، ن (1385). اثر بخشی مشاورهی گروهی به روش معنادرمانی(فرانکل) بر کاهش ناامیدی در نوجوانان سنین بین 13 تا 18 ساله هنرستان آزادگان سقز. پایاننامهی کارشناسی ارشد مشاوره. دانشگاه علامه طباطبایی تهران.
Biatny, M, klimusova, H. (2004). The personality correlates of Self- Esteem and life satisfaction. Institute of psychology. Cooper smith, S. (1967). The antecedents of Self Esteem L.E.D. Sanfrancisco: Freeman. Corey, G. (2000). Theory and practice in group counseling. Stamford: Thomson learning. Fathi, H. (2007). A study on the Relationship between Self – Esteem and Acadmic Achievement of Iranian students. Thesis for MA in Education. Sains Malaysia university. Fried lander, L. (2007). Social support, Self – Esteem and stress as predictors of Adjustment to university among fist–year under graduates. Journal of college student Development. V48. Jeony Sook, N. (1994). Predictors of Drug / Alchohol / Abuse and Sexual promiscuity of college students. N/A. Lyubomirsky, S, Chris, T and Robin M.(2006). What are the differences between Happiness and Self- Esteem. Social Indicators Reasearch. V78. Mortahan, M. (2004). The relationship between task Self- Esteem and English language achievement of non- Indian ESL learners – based in India. Ph.D. Aligarh Muslim university. Salmela, A and Nurmi Jari, E. (2007). Self- Esteem during university studies predicts career characteristics 10years. Journal of vocational Behavior. V10. Smith, G. (2007). Parenting effects on self – efficacy and self- esteem in late adolescence and how those factors impact adjustment to college. Philadelfia: Eestern psychological Association. Ph. Stemplova, J and Cmarikova, A.(2004). The personality factors of the big five and Self- Esteem in existential Analysis. Trnava university. Wimberly, C. (2006). Impact of logotherapy on at-risk African American elementary students. Doctoral dissertation. Texas Tech University.
[1] کارشناس ارشد مشاوره [2] عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اسلامشهر [3] عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شبستر [4] - Self - Esteem [5]- Pope [6] -Mc Hale [7] -Craighead [8]- Atkinson [9] -Cooper Smith [10]- Sheehan [11] -Clemes [12] -Clark [13] -Been [14] -Branden [15] -Self-concept [16] -Self-respect [17] -Self-Confidence [18] -Erikson [19] -Charf [20] -Fathi [21] -Mortahan [22] -Smith [23] -Salmela [24] -Friedlander [25] -Biatny [26] -Lyubomirsky [27] -Jeony Sook [28] -Stenhouse [29] -Logotherapy [30] -Wimberly [31] - Cushman [32] -West [33] -Frankl | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آبنیکیفرد، ز. (1382). رابطهی بین عزت نفس، انگیزهی پیشرفت و پیشرفت تحصیلی در دانشآموزان سال سوم دبیرستان شاهد تهران و مقایسهی اثربخشی دو روش حل مسأله و مهارتهای ارتباطی در افزایش عزت نفس آنها. پایاننامهی کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی. دانشگاه علامه طباطبایی تهران. اتکینسون، ر. و همکاران (1383). زمینهی روانشناسی هیلگارد. ترجمه براهنی، م و همکاران. تهران : رشد. جلد : دوم . ادیب، ن. (1374). بررسی اثر بخشی مشاورهی گروهی بر افزایش عزت نفس نوجوانان. پایاننامهی کارشناسی ارشد علوم تربیتی. دانشگاه علامه طباطبایی تهران. استنهاوس، گ. (1383). کلیدهای پرورش اعتماد به نفس در کودکان و نوجوانان. ترجمه آزادمنش، ن. تهران: صابرین. براندن، ن. (1384). روانشناسی عزت نفس. ترجمه قراچه داغی، م. تهران: نخستین. بهرامی، ف. (1374). مقایسهی روشهای جرأتآموزی به دانشآموزان کمجرأت دبیرستانی با شیوههای مشاورهی گروهی و فردی در شهر اصفهان. پایاننامهی کارشناسی ارشد روانشناسی. دانشگاه علامه طباطبایی تهران. بیابانگرد، ا. (1373). روشهای افزایش عزت نفس در کودکان و نوجوانان. تهران: انجمن اولیاء و مربیان . پوپ، آ و همکاران (1385). افزایش احترام به خود در کودکان و نوجوانان. ترجمه تجلی، پ. تهران: رشد. (1989). پورناصح، م. (1380). بررسی رابطهی بین عزت نفس وهویتیابی در بین دانشجویان رشتههای علوم انسانی، پزشکی و فنی در شهر تهران. پایاننامهی کارشناسی ارشد روانشناسی. دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات تهران. جهانگیر، پ. (1383). بررسی میزان اثربخشی آموزش مهارت حل مسأله به شیوهی گروهی بر افزایش عزت نفس و سلامت روان نوجوانان تحت پوشش مراکز شبانهروزی بهزیستی. پایان نامه کارشناسی ارشد مشاوره. دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات تهران. حسنزاده، ر. (1377). بررسی رابطهی عزت نفس با همرنگی در دانشآموزان دختر و پسر شهرستانهای ساری. فصلنامهی علوم تربیتی و روانشناسی. دانشگاه شهید چمران اهواز. دوره سوم. سال پنجم. شمارههای 3و 4. خطیبزاده ، ن. (1381). بررسی رابطهی بین عزت نفس و رشد اجتماعی در بین دانشجویان بومی و غیربومی دانشگاه آزاد واحد ایلام. پایاننامهی کارشناسی ارشد روانشناسی تربیتی. دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران. زارع، ن و همکاران(1386).بررسی رابطه وضعیت تحصیلی با سلامت عمومی و عزت نفس در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز. فصلنامه آموزش در علوم پزشکی. دوره 7. شماره 1. صص 59-67. سماوی، ع. (1380). بررسی اثربخشی یادگیری مشارکتی بر عزت نفس و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان سال سوم راهنمایی تحصیلی در درس علوم اجتماعی. پایاننامهی کارشناسی ارشد علوم تربیتی. دانشگاه شیراز. سهرابی، ف و معتمدین ، م. (1384). بررسی مقایسهای عزت نفس، بهداشت روانی، رضایت زناشویی و ابراز وجود والدین دانشآموزان کمتوان ذهنی و عادی در استان آذربایجان غربی. سازمان آموزش و پرورش استان .آ.غ. پژوهشکدهی تعلیم و تربیت. شارف، ر. (1381). نظریههای رواندرمانی و مشاوره. ترجمه فیروزبخت، م. تهران: رسا. شیهان ، ا. (1383). عزت نفس. ترجمه گنجی، م. تهران: ویرایش. (1998). فرانکل، و. (1385). انسان در جستجوی معنی. ترجمه صالحیان، ن و میلانی، م. تهران : درسا. قنبری، زهرا. (1386). بررسی اثربخشی مشاوره گروهی به شیوه معنادرمانی بر سلامت روان زنان آسیب دیده از زلزله در شهرستان زرند. پایاننامهی کارشناسی ارشد مشاوره. دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات تهران . کلمز، ه و همکاران. (1383). روشهای تقویت عزت نفس نوجوانان. ترجمه علیپور، پ. مشهد: به نشر . محمدپور، ا. (1385). ویکتورفرانکل بنیانگذار معنادرمانی. تهران : دانژه . ملازمانی، ع. (1382). بررسی تأثیر آموزش به شیوهی ایفای نقش بر بهبود تصور از خود و افزایش عزت نفس و ابراز وجود نوجوانان دختر مدارس راهنمایی منطقهی یک شهر تهران. پایان نامهی کارشناسی ارشد مشاوره. دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات تهران. نجفیان، ز. (1386). بررسی اثربخشی آموزش گروهی با رویکرد معنادرمانی(لوگوتراپی) بر افزایش سازگاری زنان بازنشسته شهر تهران. پایاننامهی کارشناسی ارشد مشاوره. دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات تهران. نیسی، ع و شهنی ییلاق، م. (1380). تأثیر آموزش ابراز وجود، عزت نفس، اضطراب اجتماعی و بهداشت روانی دانشآموزان پسر، مضطرب اجتماعی دبیرستانهای شهرستان اهواز. فصلنامه علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز دورهی سوم. سال هشتم. شمارهی 1و2. نیسی، ع و همکاران (1384). بررسی رابطهی ساده و چندگانه متغیرهای عزت نفس، اضطراب عمومی، حمایت اجتماعی، ادراک مؤثر و سرسختی روانشناختی با اضطراباجتماعی دختران دانشآموز پایهی اول دبیرستانهای شهرستان آبادان. فصلنامهی علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز. دورهی سوم سال دوازدهم، شمارهی سوم.صص 152-137. نیک منش، ز. (1379). نقش مشاورهی گروهی با روش عقلانی- عاطفی- رفتاری در تقویت اعتماد به نفس دانشجویان دانشگاه الزهرا. پایاننامهی کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی. دانشگاه الزهرا. وست، و (1383). رواندرمانی و معنویت. ترجمه شهیدی، ش. تهران: رشد. هدایتی ، ن (1385). اثر بخشی مشاورهی گروهی به روش معنادرمانی(فرانکل) بر کاهش ناامیدی در نوجوانان سنین بین 13 تا 18 ساله هنرستان آزادگان سقز. پایاننامهی کارشناسی ارشد مشاوره. دانشگاه علامه طباطبایی تهران.
Biatny, M, klimusova, H. (2004). The personality correlates of Self- Esteem and life satisfaction. Institute of psychology.
Cooper smith, S. (1967). The antecedents of Self Esteem L.E.D. Sanfrancisco: Freeman.
Corey, G. (2000). Theory and practice in group counseling. Stamford: Thomson learning.
Fathi, H. (2007). A study on the Relationship between Self – Esteem and Acadmic Achievement of Iranian students. Thesis for MA in Education. Sains Malaysia university.
Fried lander, L. (2007). Social support, Self – Esteem and stress as predictors of Adjustment to university among fist–year under graduates. Journal of college student Development. V48.
Jeony Sook, N. (1994). Predictors of Drug / Alchohol / Abuse and Sexual promiscuity of college students. N/A.
Lyubomirsky, S, Chris, T and Robin M.(2006). What are the differences between Happiness and Self- Esteem. Social Indicators Reasearch. V78.
Mortahan, M. (2004). The relationship between task Self- Esteem and English language achievement of non- Indian ESL learners – based in India. Ph.D. Aligarh Muslim university.
Salmela, A and Nurmi Jari, E. (2007). Self- Esteem during university studies predicts career characteristics 10years. Journal of vocational Behavior. V10.
Smith, G. (2007). Parenting effects on self – efficacy and self- esteem in late adolescence and how those factors impact adjustment to college. Philadelfia: Eestern psychological Association. Ph.
Stemplova, J and Cmarikova, A.(2004). The personality factors of the big five and Self- Esteem in existential Analysis. Trnava university.
Wimberly, C. (2006). Impact of logotherapy on at-risk African American elementary students. Doctoral dissertation. Texas Tech University.
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 2,069 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 852 |