تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 9,997 |
تعداد مقالات | 83,560 |
تعداد مشاهده مقاله | 77,801,245 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 54,843,894 |
بررسی جامعهشناختی گرایش به ارزشهای غربی با تکیه بر میزان و نوع استفاده از شبکههای اجتماعی اینترنتی (مطالعه موردی جوانان شهر خلخال) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مطالعات جامعه شناسی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 8، دوره 6، شماره 19، مرداد 1392، صفحه 127-145 اصل مقاله (550.21 K) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: علمی پژوهشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
بهراد بختیاری1؛ عزیزخانی اقباله2 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1. دانشآموخته کارشناسی ارشد پژوهشگری علوم اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی، گروه علوم اجتماعی؛ خلخال- ایران. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی، گروه علوم اجتماعی؛ خلخال- ایران (نویسنده مسئول). | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
پژوهش جاری به بررسی جامعهشناختی گرایش به ارزشهای غربی با تکیه بر میزان و نوع استفاده از شبکههای اجتماعی اینترنتی توسط جوانان شهر خلخال میپردازد. نظریه وابستگی بال روکیچ و دی فلور، جامعه شبکهای کاستلز و الگوی رمزگذاری و رمزگشایی استیوارت هال به عنوان پایه نظری این پژوهش انتخاب شده وفرضیات پژوهش برهمین مبنا طرح شده است. فرضیات پژوهش شاملتأثیر میزان و نوع استفاده از شبکههای اجتماعی اینترنتی برگرایش به فردگرایی، مادیگرایی، سست شدن ارزشهای مذهبی وگرایش به سبک زندگیغربی میباشد. روش تحقیق پیمایشی، و ابزارگردآوری دادهها، پرسشنامه محقق ساخته است. جامعه آماری این پژوهش، عبارت است از اعضای ایرانی شبکه اجتماعی اینترنتی و نمونه آماری، 300 نفر از جوانان شهرستان خلخال و اعضای فعال و آنلاین شبکه اجتماعی فیسبوک میباشدکه ازطریق نمونهگیری غیراحتمالی در دسترس انتخاب شدهاند. نتایج بهدست آمده نشان میدهند که میان میزان و نوع استفاده از شبکههای اجتماعی اینترنتی و گرایش به فردگرایی، مادیگرایی، سست شدن ارزشهای مذهبی و سبک زندگی غربی رابطه معناداری وجود دارند. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شبکههای اجتماعی اینترنتی؛ ارزشهای غربی؛ فردگرایی؛ مادیگرایی؛ ارزشهای مذهبی؛ سبک زندگی غربی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
بررسی جامعهشناختی گرایش به ارزشهای غربی با تکیه بر میزان و نوع استفاده از شبکههای اجتماعی اینترنتی (مطالعه موردی جوانان شهر خلخال)[1] بهراد بختیاری[2] اقباله عزیزخانی[3] تاریخ دریافت مقاله:23/2/1393 تاریخ پذیرش نهایی مقاله:26/3/1394 چکیده پژوهش جاری به بررسی جامعهشناختی گرایش به ارزشهای غربی با تکیه بر میزان و نوع استفاده از شبکههای اجتماعی اینترنتی توسط جوانان شهر خلخال میپردازد. نظریه وابستگی بال روکیچ و دی فلور، جامعه شبکهای کاستلز و الگوی رمزگذاری و رمزگشایی استیوارت هال به عنوان پایه نظری این پژوهش انتخاب شده وفرضیات پژوهش برهمین مبنا طرح شده است. فرضیات پژوهش شاملتأثیر میزان و نوع استفاده از شبکههای اجتماعی اینترنتی برگرایش به فردگرایی، مادیگرایی، سست شدن ارزشهای مذهبی وگرایش به سبک زندگیغربی میباشد. روش تحقیق پیمایشی، و ابزارگردآوری دادهها، پرسشنامه محقق ساخته است. جامعه آماری این پژوهش، عبارت است از اعضای ایرانی شبکه اجتماعی اینترنتی و نمونه آماری، 300 نفر از جوانان شهرستان خلخال و اعضای فعال و آنلاین شبکه اجتماعی فیسبوک میباشدکه ازطریق نمونهگیری غیراحتمالی در دسترس انتخاب شدهاند. نتایج بهدست آمده نشان میدهند که میان میزان و نوع استفاده از شبکههای اجتماعی اینترنتی و گرایش به فردگرایی، مادیگرایی، سست شدن ارزشهای مذهبی و سبک زندگی غربی رابطه معناداری وجود دارند. واژگان کلیدی: شبکههای اجتماعی اینترنتی، ارزشهای غربی، فردگرایی، مادیگرایی، ارزشهای مذهبی، سبک زندگی غربی.
مقدمه و بیان مسأله امروزه تحولی گسترده درعرصه ارتباطات و اطلاعرسانی درحال وقوع استکه چشمانداز کاملاً متفاوتی از مفهوم و عملکرد تأثیر رسانهها در برابر پژوهشگران قرارداده است. این تحول که بسیاری آن را تحولی انقلابی در عرصه ارتباطات و شروع پارادایمی جدید در زندگی جوامع امروزی میخوانند، ظهور و توسعه حیرتآور رسانههای نوین در جهان امروز است که در طول زمانی کوتاه در سراسر جهان گسترش یافته و مهمترین و آشکارترین محصول آن اینترنت و شبکههای اجتماعی مجازی است(یزدخواستی و دیگران، 1392: 82). شبکههای اجتماعی مجازی، درعصر حاضر نقش عمده و مهمی را درعرصه تغییر و تحولات اجتماعی برعهده دارند و این وسایل منشأ بسیاری از تحولات معاصر، راهنما و کنترل کننده جریانها و تحولات در جهان محسوب میشوند(رحمانزاده، 1389: 4). شبکههای اجتماعی مجازی از زمان ظهور دراواخر دهه 90، در روند تکاملیخود تا سال 2003 و تاکنون بهواسطه ایجاد امکان برقراری ارتباط سریع همزمان و غیرهمزمان، دسترسی به حجم زیادی از اطلاعات و انتشار گسترده آن کاربردهای اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی بسیاری را در این زیست جهان جدید رقم زده و توجه میلیونها کاربر را از سراسر دنیا به خود جلب نمودهاند. به دلیل رشد روزافزون تعداد اعضا و بعد تأثیرگذاری بر فضای واقعی، این شبکهها اهمیت زیادی یافته و درطی یک دهه از پدیدههای موقتی به جهانی تبدیل شدهاند. چنانکه نتایج یک نظرسنجی در 24 کشور جهان (2010) نشان میدهد در سراسر جهان به طور متوسط از هر 10 نفر کاربر اینترنت، شش نفر از شبکه اجتماعی بازدید میکنند. در این راستا استقبال کاربران ایرانی نیز از سایتهای مذکور روند قابل توجه و تأملی را در پیش داشته است. مطابق آمار الکسا، فیسبوک یکی از 10 سایت برتر مورد استفاده ایرانیان در فضای وب است(شهابی و دیگری، 1391: 62). انقلاب رسانهای در دهههای اخیر که فرهنگ جدیدی را برای جوانان بههمراه آورده است، موجب تغییر و دگرگونی در فرهنگ و زمینههای پایبندی به ارزشها، نهادها، سبک زندگی و نظایر آن گردیده است(عالی، 1388: 211). شبکههای اجتماعی اینترنتی به عنوان مهمترین مصادیق این امر، نفوذ هرچه بیشتر و تأثیر انکارناپذیر بر کلیه ابعاد شناختی آدمی یافته و فرهنگی نو به وجود آورده است. براساس تعریف صدیق بنای، شبکههای اجتماعی واژهای استکه برای نامیدن گروهی از افرادکه دراین میان خود دارایارتباطات وسیع و مستمر هستند و یک حلقه منسجم ارتباطی را تشکیل میدهند، به کار میرود. وی معتقد است این واژه امروز بیشتر برای نامیدن سایتهای اینترنتی به کار میرود که افراد با عضویت در آنها امکان دستیابی به اطلاعات سایر اعضا، آشنایی با علایق آنان، به اشتراکگذاری تولیدات متنی، صوتی و تصویری و نیز تشکیل گروههایی براساس علایق مشترک با برخیدیگر از اعضای سایت را پیدا میکنند(بشیر و دیگری، 1391: 32). شبکههای اجتماعی مجازی از زمان ظهور در اواخر دهه 90، در روند تکاملی خود تا سال 2003 و تاکنون به واسطه ایجاد امکان برقراری ارتباط سریع همزمان و غیرهمزمان، دسترسی به حجم زیادی از اطلاعات و انتشار گسترده آن کاربردهای اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی بسیاری را دراین زیست جهانجدید رقم زده و توجه میلیونها کاربر را ازسراسر دنیا به خودجلب نمودهاند(شهابی و دیگری، 1391: 62). شبکههای اجتماعی اینترنتی به محلی برای حضور اقشار مختلف جامعه به ویژه جوانان کشورهای مختلف دنیا و مکان تبادل آرا و افکار ایشان تبدیل شدهاند. شبکههای اجتماعی اینترنتی علاوه بر این که مرجع تأمین بسیاری از نیازهای فرهنگی و اجتماعی اعضای خود هستند، این امکان را برای اعضا فراهم میکنند که همزمان با انجام سایر فعالیتهای اجتماعی از طریق رایانه یا تلفن همراه، فعالیت خود را در این جوامع مجازی پیگیری کنند(بشیر و دیگری، 1391: 32). این شبکهها به دلیل رشد روزافزون تعداد اعضا و بعد تأثیرگذاری بر فضای واقعی، اهمیت زیادی یافته و در طی یک دهه از پدیدههای موقتی به جهانی تبدیل شدهاند. چنانکه تحقیقی درسال 2010 نشان میدهد در سراسر جهان به طور متوسط ازهر 10 نفر کاربر اینترنت، شش نفر از شبکه اجتماعی بازدید میکنند. همچنین بر اساس اکانتهای موجود، شبکه اجتماعی فیسبوک به عنوان محبوبترین شبکه اجتماعی اینترنتی جهان، بالغ بر 400 میلیون اکانت فعال از کاربران را دارد، روزانه بیش از 35 میلیون کاربر فیسبوک اکانت خود را به روز میکنند، و این مطلب به این معناستکه درهر ثانیه 695 به روزرسانی در فیسبوک رخ میدهد. در این راستا استقبال کاربران ایرانی نیز از سایتهای مذکور روند قابل توجه و تأملی را در پیش داشته است. به عنوان مثال براساس آمار سایت برتر بین تعداد کاربران ایرانی شبکه اجتماعی فیسبوک، تا 9 میلیون نفر تخمین زده میشود(www.bartarbin.ir). گزارش دیگری ازسایت گرداب، نشان میدهد 29 درصدکاربران شبکههای اجتماعی مجازی از شبکههای اجتماعی اینترنتی غیر بومی نظیر فیسبوک، توییتر، یاهو360، و نتلاگ استفاده میکنند. 55 درصد مردان و 54 درصد زنان اذعان کردهاند که بیشترین وقت خود را در مقایسه با سایر فعالیتهای روزمره را به استفاده ازشبکههای اجتماعی مجازی اختصاص میدهند(www.gedab.ir). با اینحال گذشته ازتأثیرات مثبت شبکههای اجتماعی اینترنتی، به گفته مانوئل کاستلز، امکان پیدایی جامعه شبکهایکه افراد و جوامع را درقالبهای تازه هویت بخشیده، نه تنها قواعد و قوانینحاکم بر ارتباط و تعامل میان انسانها، بلکه ایستار ما را نسبت به خود، دیگران و جهان تغییر داده است(کاستلز، 1380: 20). در این فضا دگرگونی عظیمی در حوزههای هویت و فرهنگ پدیدار شده یا در حال ظهور است و فرهنگ غربی و ارزشهای آن در حال گسترش به سراسر جهان و از جمله کشورمان و بسط هژمونی خود است. چنان که زمینه بروز بسیاری ازاختلالات رفتاری و هنجاری، تعارض و ناهماهنگی ارزشها در جامعه ما شده است. این تعارض و دگرگونی ارزشی در جامعه ما نیز به نوبه خود تغییر در سبک زندگی و روش زندگی جوانان و عدم تعادل جامعه شده است. بنابراین این موضوع سبب شدهاست تا رابطه میان عضویت در شبکههای اجتماعی اینترنتی و تغییرات ارزشی و گرایش به ارزشهای غربی به عنوان یک پرسش جدی برای پژوهشگران عرصه فرهنگ و ارتباطات مطرح شود.
اهمیت و ضرورت پژوهش با همه مزایای شگفتانگیز آموزشی، اطلاعاتی و فراغتی شبکههای اجتماعی اینترنتی، باید به جنبههای تاریک و آسیبهای فرهنگی و تربیتی آن ازجمله ناهنجاریهای رفتاری، فروپاشی ارزشها، گمکردگی هویت و نقشها، سردرگمی اجتماعی وفرهنگی برخواسته ازگسترش روزافزون کاربری شبکههای اجتماعی اینترنتی اشاره کرد که باعث تعارض و ناهماهنگی ارزشها در جامعه که خود تغییر در سبک زندگی جوانان وعدم تعادل جامعه را رقم زده است. مظاهر اینگرایش به ارزشهای غربی توسط نوجوانان و جوانان در قالب تغییر سبک زندگی، سست شدن ارزشهای مذهبی، ناهنجاریهای رفتاری، گرایش به ارزشهای مادیگرایانه و فردگرایانه را نیز میتوان در بین جوانان شهر خلخال مشاهده کرد. از این رو ضرورت بررسی پدیدههایکاربری شبکههای اجتماعی اینترنتی و تأثیر آن درگرایش جوانان به ارزشهای غربی، احساس میشد. گرچه اینترنت در محافل علمی کشور بسیار مورد مطالعه قرار گرفته است اما هنوز درحوزه شبکههای اجتماعی اینترنتی مطالعات چندانی صورت نگرفته است. ازاینرو تحقیقحاضر میتواند برای پژوهشگران و محققان حوزه علوم اجتماعی، رسانهها و مطالعات جوانان حائز اهمیت باشد. همچنین در سطح سیاستگذاری، فقدان شناخت و درک جامع از ماهیت و کارکردها و آثار فرهنگی شبکههای اجتماعی مجازی، نحوه عملکرد وکمرنگ بودن ادبیات مرتبط با سواد رسانهای، نمیتوان با داشتن تصویر مبهم و غیر شفاف ازاین فضا و جوامع به سیاستگذاری برای آن پرداخت. بنابراین یافتههای این تحقیق میتواند به سیاستگذاران، برنامهریزان، مدیران ومسئولان فرهنگی برایشناخت شبکهها و تأثیرات فرهنگی آن کمک کند. بنابراین جذابیت شبکههای اجتماعی مجازی از یک سو و سهولت فعالیت در این فضا ازسوی دیگر سبب میشود تا رابطه میان میزان و نوع استفاده ازشبکههای اینترنتی و گرایش جوانان به ارزشهای غربی بهعنوان یک پرسش جدی مطرح شود.
اهداف پژوهش ـ هدف کلی (اصلی):بررسی تأثیر میزان و نوع استفاده از شبکههای اجتماعی اینترنتی برگرایش به ارزشهای غربی دربین جوانان شهر خلخال در سال 1392.ـ اهداف اختصاصی (جزئی):ـ بررسی رابطه عضویت در شبکههای اجتماعی اینترنتی و گرایش به ارزشهای مادی. ـ بررسی رابطه عضویت در شبکههای اجتماعی اینترنتی و گرایش به سبک زندگی غربی. ـ بررسی رابطه عضویت در شبکههای اجتماعی اینترنتی و گرایش به فردگرایی. ـ بررسی رابطه عضویت در شبکههای اجتماعی اینترنتی و سست شدن ارزشهای مذهبی.
شبکههای اجتماعی اینترنتی همانند سایر پدیدههای نوظهور، در مورد شبکههای اجتماعی مجازی نیز تعریف جامعیکه مورد قبول همگان باشد وجود ندارد. آنچه مورد توافق است امکان برقراری ارتباط و به اشتراکگذاری محتوا در اینگونه شبکهها از طریق ایجاد یک پروفایل و مرتبط نمودن آن با دیگران به منظور ساختن یک شبکه شخصی است. هرچند ماهیت، فهرست علائم و اصطلاحات هر سایت ممکن است با دیگری متفاوت باشد. هایدمان پژوهشگر آلمانی شبکههای اجتماعی مجازی نیز معتقد است؛ شبکههای اجتماعی مجازی گونهای از الگوهای تماس هستند که در آنها تعامل و ارتباطات بین عوامل شبکهای توسط یک پایگاه فنی و زیرساخت اینترنت مورد پشتیبانی قرار میگیرد. در این شبکهها هدف، علاقه یا نیاز شدید میتواند عنصری پیونددهنده باشدکه باعث میشود تا عوامل مرتبط حتی بدون حضور فیزیکی احساس که در یک اجتماع و جمع حقیقی قرار گرفتهاند(شهابی دیگری، 1391: 65).
بررسی پیشینه پژوهش موضوع شبکههای اجتماعی و تأثیر آن بر ارزشهای اجتماعی هنوز مورد توجه جدی جامعهشناسان قرار نگرفته است. این امر تا حدودی به تازگی موضوع مربوط است و تا اندازهای ناشی از آشنایی محدود محافل علوم انسانی با این رسانه ارتباطی است. تحقیقاتیکه نگارنده با آن مواجه شد عمدتاً ناظر به اثرات اینترنت همچون؛ پورنوگرافی، آزادی وگردش اطلاعات، تأثیر اینترنت وشبکههای اجتماعی برگستره حوزه عمومی و روانشناسی اینترنت بود که به جهت فاصلهای که ازبحث جاری دارند به آنها پرداخته نخواهد شد. در این میان چندین رساله که به موضوع تأثیرات شبکههای اجتماعی و فضای سایبرنتیک بر هویت و ارزشهای جامعه نزدیک است اشاره مختصری میشود: ـ دیویس(2012) در مطالعهاش «تنشهای هویتی در عصر شبکههای اطلاعاتی؛ دیدگاههای جوانان درباره خطرات و فرصتهای خود بیانگری در تجربه آنلاین»، به چگونگی تأثیر تکنولوژیهای دیجیتال بر روی مسأله هویت و تصوراتی که جوانان درباره خود بیانگری در تجربه آنلاین دارند، میپردازد. او از طریق مصاحبههای عمیقیکه با 24 جوان 15 تا 25 ساله که به مدت طولانی در زمان مصاحبه با رسانههای دیجیتالی فعالیت میکردند، پرداخت. شرکتکنندگان دراین مصاحبه مثل فیلم طراحی شده تصورات خودشان را از هویت در تجربه آنلاین و غیر آنلاین ارائه نمودند. این چهارچوب تصورات ذهنی شامل تعهد به هویت خود، تعهد به هنجارهای روابط بین شخصی، هنجارهای تجربه آنلاین و ارزشهای سطح گسترده اجتماعیکه کارکرد ضمنی محدودکنندهای بر روی تعدد تجربه به خود دارند، میباشد. او دریافت که شرکتکنندگان در تجربه آنلاین، وقتی که آنها تصمیم میگیرند خودشان را در این عرصههای شبکهای شده اطلاعات ابراز کنند، وزن هریک از این حوزهها را تغییر میدهند. ـ بشیر و افراسیابی(1391) در پژوهشی به بررسی رابطه شبکه اجتماعی اینترنتی و سبک زندگی جوانان درمیان کاربران پایگاه اینترنتی کلوب بزرگترین جامعه مجازی ایرانیان پرداختهاند. درهمین راستا برای سنجش ارتباط میان این دو فضا اعم از زمانیکه افراد به اینترنت اختصاص میدهند و سایر تأثیرات فرهنگی حضور و عضویت درشبکههای اجتماعی، از روش پیمایش اینترنتی و ارسال پرسشنامه به صورت آنلاین برای کاربران فعال کلوب استفاده شده است. افراد با اهداف متنوعی عضو این شبکهها میشوند که مهمترین آن را سرگرمی دانستهاند. همچنین میان عضویت درشبکههای اجتماعی اینترنتی با مقولههایی نظیر نحوه ارتباط با جنس مخالف و شیوه محاورات اعضا درمحیط بیرونی رابطه وجود دارد؛ بنابراین میتوان گفت میان عضویت در شبکههای اجتماعی اینترنتی با سبک زندگی جوانان ارتباط وجود دارد.
چارچوب نظری پژوهش نتیجه فرایند تأثیرگذاری رسانهها (شبکههای اجتماعی اینترنتی)، پیچیده است. و در واقع یک پرسش بدیهی این است که آیا راهی برای کنار گذاشتن این برداشتهای مختلف از توانایی رسانهها و مخاطبان وجود دارد یا خیر. در بررسی نهایی، نتیجه اثرگذاری رسانهها (شبکههای اجتماعی اینترنتی) ممکن است و محصول تعامل بین ساختارهای اجتماعی گوناگون نیازها و وابستگیهای افراد باشد. تئوری وابستگی بال روکیچ و دیفلور، جامعه شبکهای کاستلز و الگوی رمزگذاری و رمزگشایی استیوارت هال، الگوهایی برای سازش الگوهای اثرهای محدود و الگوی اثرهای قدرتمند در این زمینه میباشند. این نظریهها، الگوهایی برای سازش الگوهای اثرهای محدود و الگوی اثرهای قدرتمند در این زمینه میباشند. بال روکیچ و دیفلور استدلال میکنند که هرچه قدر وابستگی رسانهای در ارتباط با یک پیام ویژه، بیشتر باشد، این احتمالکه پیام، شناختها، احساسات و رفتارهای مخاطب را تغییردهد، بیشتر است. افراد ممکن است برای دریافت اطلاعات خود به رسانه خاصی وابسته شوند و افرادی را که به رسانه خاصی وابستگی دارند به داشتن تصویرهای مختلف از دنیا سوق پیدا میکنند. همچنین هرچه فردی بیشتر به رسانه خاصی وابسته باشد، احتمال اینکه پیامی در آن رسانه اثرهای موردنظر را داشته باشد، بیشتر است(سورین و دیگری، 1381: 417ـ412). کاستلز معتقد است تکنولوژیهای نوین ارتباطی و اطلاعاتی، با فراهم آوردن امکان پیدایی جامعه شبکهای که افراد و جوامع را در قالبهای تازه هویت بخشیده، نه تنها قواعد و قوانین حاکم بر ارتباط و تعامل میان انسانها، بلکه ایستار ما را نسبت به خود، دیگران و جهان تغییر داده است. در اندیشه کاستلز از آنجا که فرهنگها بر فرایندهای ارتباطی و همه اشکال ارتباط بر مبنای تولید و مصرف نشانهها استوارند، هیچگونه جدایی بین واقعیت ونمایش نمادین وجود ندارد و ویژگی مهم جامعه شبکهای نه القای واقعیت مجازی بلکه ایجاد مجاز واقعی است. این جامعه شبکهای از منظر کاستلز، تمام دامنههای زندگی اجتماعی را در بر گرفته و در چنین جامعهای، افراد همواره درحال ارتباط با یکدیگر هستند تا ساختار اجتماعی را بهبود بخشند(بشیر و دیگری، 1391: 38). نظریه جامعه شبکهای تأثیر شبکههای اجتماعی اینترنتی را بر همه ابعاد زندگی نشان داده و مطرح میکند که چگونه شبکههای اجتماعی اینترنتی سبب تغییر سبک زندگی افراد میشود. هال تأثیر و نفوذ رسانهها را به برداشتها و تفاسیر مخاطب وابسته میدانست. در واقع برداشت هال از الگوی رفتارشناسی انگیزهـ واکنش فاصله میگیرد و به سمت یک چهارچوب تفسیری و استدلالی حرکت میکند که در آن تمامی تأثیرها به برداشت مخاطب از پیامهای رسانهای بستگی دارد. او برداشت پویاتری به دست میآورد؛ برداشتی از اینکه رسانهها چگونه معنا خلق میکنند و مخاطبان چگونه از آن چه میبینند و میشنوند و میخوانند، به برداشت شخصی میرسند. الگوی هال بر کشش متقابل میان مخاطب و پیام و همچنین چهارچوب اجتماعی که درآن چنین کنش متقابلی صورت میپذیرد، تأکید دارد. تأثیر فعالیتهای هال این بودکه نشان داد ازمحتوای رسانهها میتوان برداشتهای مختلفی وحتی متضاد داشت. او نشان داد که چگونه زمینههای متفاوت اجتماعی و سپس زمینه و سابقه هر فرد میتواند به برداشتهای فردی متفاوتی منتهی شود.
فرضیههای پژوهش 1. بین میزان و نوع استفاده از شبکههای اجتماعی اینترنتی و گرایش به ارزشهای مادی رابطه وجود دارد. 2. بین میزان و نوع استفاده از شبکههای اجتماعی اینترنتی و گرایش به سبک زندگی غربی رابطه وجود دارد. 3. بین میزان و نوع استفاده از شبکههای اجتماعی اینترنتی و گرایش به فردگرایی رابطه وجود دارد. 4. بین میزان و نوع استفاده از شبکههای اجتماعی اینترنتی و سست شدن اعتقادات مذهبی رابطه وجود دارد.
روششناسی پژوهش دراین تحقیق از روش پیمایشی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش، عبارت است ازاعضای ایرانی شبکه اجتماعی اینترنتی و نمونه آماری جوانان شهرستان خلخال و اعضای فعال و آنلاین شبکه اجتماعی اینترنتی فیسبوک میباشد. بدین ترتیب پرسشنامه پژوهش به مدت دو هفته درصفحه فیسبوک قرار گرفت و پس از آن تعداد 300 پرسشنامه دریافت و مورد تحلیل قرار گرفت. با توجه به اینکه آمار دقیقی در مورد تعداد اعضای فعال ایرانی شبکه اجتماعی فیسبوک در دسترس نیست، به همین دلیل برای انجام پژوهش از روش نمونهگیری غیراحتمالی در دسترس استفاده شده است این روش نمونهگیری تا رسیدن به تعداد نمونههای لازم تحقیق ادامه داشت. ابزار گردآوری دراین تحقیق پرسشنامه محقق ساخته میباشد. اجرای پیمایش به صورت آنلاین و از طریق اینترنت صورت گرفت. بدین ترتیب پرسشنامه این پژوهش را در صفحه شبکه اجتماعی فیسبوک قرار داده و از کاربران خواسته شد ضمن پرکردن پرسشنامه آن را به آدرس الکترونیکی پست کنند. با وجود مشکلاتی که در رابطه با نمونهگیری برای انجام پیمایش آنلاین وجود دارد، برخورداری از مزایایی همچون صداقت و صراحت پاسخگوها به دلیل زمینه گمنام، افزایش احتمال پاسخگویی و نیز سرعت بخشیدن به دریافت و استخراج دادهها، موجب انتخاب این شیوه در پژوهش حاضر شد. اعتبار و قابلیت اعتماد، دو معیار اساسی در تأمین و تضمین کیفیت مطالعات پژوهشی در علوم اجتماعی و رفتاری ازجمله مطالعات پیمایشی میباشند. برای سنجش روایی پرسشنامه، از اعتبار صوری، و برای سنجش پایایی آن از ضریب آلفای کرونباخ استفاده نمودهایم. برای حصول پایایی ابزار، قبل ازتکمیل نهایی، 30 پرسشنامه تکمیل شد و سپس آلفای طیفها محاسبه گردید. ضریب نهایی آلفای کرونباخ برای طیفهای مختلف عبارتند از: 1. فردگرایی (804/0)
تعریف مفاهیم و عملیاتی نمودن متغیرها در این پژوهش، متغیرهای؛ میزان استفاده از شبکههای اجتماعی اینترنتی، نوع استفاده از شبکههای اجتماعی اینترنتی و تعدادی از متغیرهای زمینهای (سن، میزان تحصیلات، جنسیت، دسترسی رسانهای، پایگاه اجتماعی و اقتصادی والدین کاربران) به عنوان متغیرهای مستقل و گرایش به ارزشهای غربی به عنوان متغیر وابسته تحقیق مورد بررسی قرار گرفته است. الف) متغیرهای مستقل ـ میزان استفاده از شبکههای اجتماعی اینترنتی: میزان استفاده از شبکههای اجتماعی اینترنتی با سه شاخص؛ روزانه، هفتگی و ماهانه اندازهگیری شده است. ـ نوع استفاده از شبکههای اجتماعی اینترنتی: نوع استفاده از شبکههای اجتماعی با شاخصهای؛ ب) متغیر وابسته ـ گرایش به ارزشهایغربی: ارزش یکی از واژگانی استکه دارای غنیترین، پیچیدهترین و مشکلترین معناهاست. از دیدگاه روکیچ، ارزش، عقیده یا باور نسبتاً پایداری است که فرد با تکیه بر آن، یک شیوه رفتاری خاص یا یک حالتغایی را که شخصی یا اجتماعی است، به یک شیوه رفتاریخاص یا یک حالت غایی وجود که در نقطه مقابل حالت برگزیده قرار دارد، ترجیح میدهد. شوارتز نیز بر این باور است که ارزش را میتوان به عنوان اهداف مطلوب با اهمیتهای متفاوت و منبعی برای درک آرزوها و اصولی دانست که هدایتگر جوامع، نهادها و افراد میباشد(طالبان و دیگران، 1389: 27). از نظر جامعهشناسی، ارزشهای اجتماعی به عوامل و عناصری اطلاق میشودکه اکثریت جامعه به اهمیت و اعتبارآن پی برند. درواقع ارزشهای اجتماعی به صورت واقعیات و اموری در آمدهاند که نیازهای مادی ومعنوی افراد جامعه را بر آورده میکنند. به بیان دیگر، هر چیزی که برای نظام اجتماعی مورد نیاز، محترم، مقدس، خواستنی ومطلوب تلقی شود، جزء ارزشهای آنجامعه است. درستکاری، احترام به حقوقدیگران، احترام به بزرگترها و مانند آن نمونههایی از ارزشهای اجتماعی است(شایانمهر، 1379: 48). دانشمندان علوم اجتماعی برای سنجش ارزشها طبقهبندیهای متفاوتی ارائه دادهاند؛ برای مثال: اینگلهارت(1382) براساس مطالعات مربوط به پیمایشهای نوسانسنج اروپا و پیمایشهای ارزشهای جهانی و نیز مطالعات طولی، ارزشها را به دو دسته مادی و فرامادی تقسیم میکند. رفیعپور(1380) نیز برای سنجش تغییر ارزشهای جامعهی ایران ارزشها را به دو دسته مادی و مذهبی تقسیم کرده است (طالبان و دیگران، 1389: 29). آلپورت(1960) شش نظام ارزشی اساسی را شامل ارزشهای نظری، اقتصادی، هنری، اجتماعی، سیاسی و مذهبی را شناسایی کرده است و روکیج(1973) ارزشها را به دو دسته ارزشهای نهایی و ابزاری تقسیم کرده است. شوارتز با تلقی ارزشها به عنوان اهداف فرا موقعیتی، نظام ارزشها را به سه گروه تقسیمبندی کرده است: الف) ارزشهایی که ممکن است در خدمت منافع فردی یا جمعی باشند؛ ب) ارزشهاییکه ممکن است ابزاری باشند و ج) ارزشهاییکه از نیازهای اساسی انسان (زیستی، اجتماعی و رفاهی) نشأت گرفتهاند(قنبری، 1390: 369). اما در این پژوهش به مقتضای اهداف و فرضیهها، برای سنجش گرایش به ارزشهای غربی، ارزشها را به چهارگروه؛ ارزشهای مادی، سبک زندگیغربی، ارزشهای فردگرایی، ارزشهای مذهبی یا سستی ارزشهای مذهبی تقسیم کردهایم: ارزشهای مادی: تمام امور وابسته به حیات (بقا و زنده بودن) انسانها و جوامع که هر فرد، گروه یا جامعه آن را خوب و مطلوب و سودمند و یا بد و نامطلوب و ناسودمند میداند(طالبان و دیگران، 1389: 30). برای سنجش این مفهوم از شاخصهای؛ باور به نقش پول و ثروت در زندگی بهتر، رفاه و آسایش، مقام و شهرت، دردسرساز شدن دوستی با افراد بیپول، کسب اعتبار به دلیل معاشرت با افراد پولدار؛ تلاش برای در اختیار داشتن بهترین ماشین و امکانات و قانع بودن انسان به داشتههایش استفاده شده است. سبک زندگی غربی: سبک زندگی بخشی از زندگی است که عملاً تحقق مییابد و در بردارنده طیف فعالیتهایی است که افراد در زندگی روزمره خود انجام میدهند. بنابراین طیف فعالیتهای مختلف افراد در هر عرصه از زندگی میتواند سازنده سبک زندگی آنها در آن عرصه باشد(رضویزاده، 1386: 167). پژوهشگران برای سنجش این مفهوم از شاخصهای گوناگونی استفاده کردهاند. در این پژوهش برای سنجش این مفهوم از شاخصهای؛ مصرف فرهنگی، فعالیت فراغتی، الگوی خرید لباس و نوع پوشش در محیط خارج ازخانه، نحوه ارتباط با جنس مخالف، نوع بیان والفاظ یا محاورات اعضای شبکههای مجازی استفاده شده است. ارزشهای فردگرایی: بیانگر تمایل فرد به تفوق اراده فردی، آزادی و منافع فردی و برخورداری از مالکیت فردی و مواهب برحسب میزان تلاش فردی و قابلیتها و استعدادهای شخصی میباشد(آزاد ارمکی و دیگری، 1383: 69). فردگرایی حالتی است که در آن اندیشه رفتارهای فرد در جهت ارضای خواستههای شخصی است، بدون توجه به خواستههای دیگرانکه این حالت معمولاً با خودخواهی، خودمداری و... همراه است. مثلاً شخص ترجیح میدهد کارهای خود را به تنهایی انجام دهد، در کارهای گروهی شرکت نکند و ...(گودرزی، 1388: 431). در این مطالعه برای سنجش این مفهوم از شاخصهای؛ ترجیح مالکیت فردی، انجام کارها به تنهایی، مقدم داشتن منافع فردی بر منافع جمعی و عدم مشارکت در کارها استفاده شده است. ارزشهای مذهبی: ارزشهای برین که معنویت را وارد حیات بشری میسازند و دارای تقدساند (ساروخانی، 1380: 910). در این پژوهش، این مفهوم با دو بعد اعتقادی و مناسکی و با شاخصهای؛ پایبندی به فرایضدینی، شرکت در زیارت اماکن مقدس، موافقت با ترویج دین در رسانهها، لزوم گرایش به معنویت دردنیای مدرن، شرکت در سخنرانیهای مذهبی، رعایت حجاب وعمل به گفتههای روحانیون، استفاده شده است.
یافتههای پژوهش نتایج به دست آمده نشان میدهد که از کل پاسخگویان، 3/45 درصد (136 نفر) به صورت روزانه، 7/40 درصد (122 نفر) به صورت ماهانه و 14 درصد (42 نفر) به صورت ماهانه از شبکههای اجتماعی اینترنتی استفاده میکنند. از نظر هدف از عضویت در شبکههای اجتماعی اینترنتی، 27 درصد (81 نفر) هدف از عضویتشان درشبکههای اجتماعی اینترنتی را تفریح وسرگرمی دانستهاند، 3/25 درصد (76 نفر) آموزشی و اطلاعاتی، 3/43 درصد (130 نفر) ارتباطی، 4/4 درصد (13 نفر) هم تجاری عنوان نمودهاند. از نظر بیشترین دسترسی رسانهای، 7/40 درصد (122 نفر) بیشتر از رادیو و تلویزیونداخلی استفاده میکنند، 7 درصد (21 نفر) ویدئو، 3/38 درصد (115 نفر) ماهواره، 3/11 درصد (34 نفر) از مطبوعات داخلی، 7/2 درصد (8 نفر) هم بیشتر به مطبوعات خارجی نگاه میکنند. به لحاظ سنی، اکثر پاسخگویان (3/40) درصد در گروه سنی 24ـ20 سال قرار دارند، 23 درصد در گروه سنی 29ـ25 سال، 7/17 در گروه سنی کمتر از 19 سال، 7/9 درصد در گروه سنی 39ـ35 سال و 3/9 درصد هم در گروه سنی 34ـ30 سال قرار دارند. از کل پاسخگویان، 65 درصد (195 نفر) مرد و 35 درصد (105 نفر) هم زن هستند. به لحاظ تحصیلات، اکثر پاسخگویان (7/40) درصد دارای مدرک لیسانس، (7/20) درصد دیپلم، (17) درصد فوق لیسانس و بالاتر، (7/12) درصد فوق دیپلم و (9) درصد هم زیر دیپلم هستند. از نظر میزان درآمد خانواده، (39) درصد دارای درآمد بین 901 تا 1100 هزار تومان هستند، (29) درصد بالای 1101 هزار تومان، (3/16) درصد بین 501 تا 700 هزار تومان، (7/11) درصد بین 701 تا 900 هزار تومان و 4 درصد نیز دارای درآمد کمتر از 500 هزار تومان میباشند. آمار توصیفی متغیر وابسته نیز نشان میدهدکه میانگین متغیر فردگرایی 76/2 استکه براساس طیف 1 تا 5 ، در حد متوسط محسوب میشود، میانگین متغیر مادّیگرایی 62/2، سبک زندگی غربی 65/2 و میانگین متغیر ارزشهای مذهبی نیز 2 میباشد که با توجه به طیف 1 تا 5، ضعیف ارزیابی میشود. - فرضیه اول: بین میزان و نوع استفاده از شبکههای اجتماعی اینترنتی و گرایش به فردگرایی رابطه وجود دارد. جدول شماره (1): تحلیل واریانس بین میزان استفاده از شبکههای اجتماعی اینترنتی و گرایش به فردگرایی
جدول فوق نشان میدهد مقدار F برابر 630/100 شده است. سطح معنیداری آزمون نیز از 05/0 کمتر است؛ بنابراین فرض صفر رد شده و فرض مخالف پذیرفته میشود. یعنی بین میانگین گرایش به فردگرایی گروههای مختلف استفاده کننده از شبکههای اجتماعی تفاوت معنیداری وجود دارد.
جدول شماره (2): تحلیل واریانس بین نوع استفاده از شبکههای اجتماعی اینترنتی و گرایش به فردگرایی
جدول فوق نشان میدهد مقدار F برابر 787/37 شده است. سطح معنیداری آزمون نیز از 05/0کمتر است؛ بنابراین فرض صفر ردشده و فرض مخالف پذیرفته میشود. یعنی بین میانگینگرایش به فردگرایی گروههای مختلفکه با اهداف مختلفی ازشبکههای اجتماعی استفاده میکنند تفاوت معنیداری وجوددارد. - فرضیه دوم: بین میزان و نوع استفاده ازشبکههای اجتماعی اینترنتی و گرایش به مادیگرایی رابطه وجود دارد. جدول شماره (3): تحلیل واریانس بین میزان استفاده از شبکههای اجتماعی اینترنتی و گرایش به مادیگرایی
جدول فوق نشان میدهد مقدار F برابر 630/100 شده است. سطح معنیداری آزمون نیز از 05/0 کمتر است؛ بنابراین فرض صفر رد شده و فرض مخالف پذیرفته میشود. یعنی بین میانگین گرایش به مادیگرایی گروههای مختلف استفادهکننده از شبکههای اجتماعی تفاوت معنیداری وجود دارد.
جدول شماره (4): تحلیل واریانس بین نوع استفاده از شبکههای اجتماعی اینترنتی و گرایش به مادیگرایی
جدول فوق نشان میدهد مقدار F برابر 371/24 شده است. سطح معنیداری آزمون نیز از 05/0کمتر است؛ بنابراین فرض صفر رد شده و فرض مخالف پذیرفته میشود. یعنی بین میانگین گرایش به مادیگرایی گروههای مختلف که با اهداف مختلفی از شبکههای اجتماعی استفاده میکنند تفاوت معنیداری وجود دارد. - فرضیه سوم: بین میزان و نوع استفاده از شبکههای اجتماعی اینترنتی و گرایش به سبک زندگی غربی رابطه وجود دارد.
جدول شماره (5): تحلیل واریانس بین میزان استفاده از شبکههای اجتماعی اینترنتی و گرایش به سبک زندگی غربی
جدول فوق نشان میدهد مقدار F برابر 924/240 شده است. سطح معنی داری آزمون نیز از 05/0 کمتر است؛ بنابراین فرض صفر رد شده و فرض مخالف پذیرفته میشود. یعنی بین میانگین گرایش به سبک زندگی غربی گروههای مختلف استفادهکننده از شبکههای اجتماعی تفاوت معنیداری وجود دارد.
جدول شماره (6): تحلیل واریانس بین نوع استفاده از شبکههای اجتماعی اینترنتی و گرایش به سبک زندگی غربی
جدول فوق نشان میدهد مقدار F برابر 181/33 شدهاست. سطح معنیداری آزمون نیز از 05/0 کمتر است؛ بنابراین فرض صفر رد شده و فرض مخالف پذیرفته میشود. یعنی بین میانگین گرایش به سبک زندگی غربی گروههای مختلف که با اهداف مختلفی از شبکههای اجتماعی استفاده میکنند تفاوت معنیداری وجود دارد. - فرضیه چهارم: بین میزان و نوع استفاده از شبکههای اجتماعی اینترنتی و سست شدن ارزشهای مذهبی رابطه وجود دارد.
جدول شماره (7): تحلیل واریانس بین میزان استفاده از شبکههای اجتماعی اینترنتی و سست شدن ارزشهای مذهبی
جدول فوق نشان میدهد مقدار F برابر 352/177 شده است. سطح معنیداری آزمون نیز از 05/0 کمتر است؛ بنابراین فرض صفر رد شده و فرض مخالف پذیرفته میشود. یعنی بین میانگین متغیر سست شدن اعتقادات مذهبیگروههای مختلف استفاده کننده ازشبکههای اجتماعی تفاوت معنیداری وجود دارد.
جدول شماره (8): تحلیل واریانس بین نوع استفاده از شبکههای اجتماعی اینترنتی و سست شدن ارزشهای مذهبی
جدول فوق نشان میدهد مقدار F برابر 573/47 شده است. سطح معنیداری آزمون نیز از 05/0کمتر است؛ بنابراین فرضصفر رد شده وفرض مخالف پذیرفته میشود. یعنیبین میانگین سستشدن اعتقادات مذهبی گروههای مختلف که با اهداف مختلفی از شبکههای اجتماعی استفاده میکنند تفاوت معنیداری وجود دارد. بررسی رابطه بین متغیر وابسته و متغیرهای مستقل با کمک آزمون رگرسیون:
جدول شماره (9): خلاصه مدل رگرسیون
باتوجه به جدول (9) مقدارضریب همبستگی چندگانه مدل رگرسیونی برابر 753/0 است. مقدارضریب تعیین برابر 568/0 است یعنی 856/0 از تغییرات متغیر وابسته توسط متغیرهای مستقل تبیین میشود.
جدول شماره (10): آنالیز واریانس (Anova)
با توجه به جدول (10) مشاهده میشود سطح معنیداری آزمون 000/0 کمتر از 05/0 است بنابراین فرض صفر رد شده و با اطمینان 95% میتوان گفت مدل برازش داده شده مدل مناسبی است و رابطه رگرسیون خطی است. جدول شماره (11): ضریب رگرسیون
باتوجه به جدول فوق مشاهده میشود سطح معنیداری متغیرهای مستقل میزان استفاده ازشبکههای اجتماعی (000/0)، نوع استفاده از شبکههای اجتماعی (000/0) و پایگاه اجتماعی و اقتصادی (000/0)، رسانههایجمعی (053/0)، تحصیلات (054/0) کمتراز 05/0 است بنابراین وارد مدل رگرسیونی میشوند.
بحث و نتیجهگیری این پژوهش با هدف بررسی تأثیر میزان و نوع استفاده از شبکههای اجتماعی اینترنتی بر گرایش به ارزشهای غربی در بین جوانان شهر خلخال در سال 1392 میپرداخت. یافتههای پژوهش حاکی از این است که میزان و نوع استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی بر گرایش به ارزشهای غربی مؤثر است و میزان و نوع استفاده کاربران از شبکههای اجتماعی اینترنتی برگرایش به فردگرایی، مادیگرایی، ارزشهای مذهبی و سبک زندگی آنان تأثیر دارد. همچنین زمینههای متفاوت کاربران همچون تحصیلات، دسترسی رسانهای و پایگاه اجتماعی و اقتصادی آنان در این تأثیرگذاری مؤثرند. این یافته چهارچوب نظری پژوهش را نیز به اثبات میرساند. براساس فرضیه اول پژوهش بین میزان و نوع استفاده از شبکههای اجتماعی اینترنتی و گرایش به فردگرایی رابطه وجود دارد. بدین ترتیب کاربرانیکه وابستگی بیشتری به عضویت و فعالیت در شبکههای اجتماعی دارند، در زندگی واقعی بیشتر فردگرا شدهاند. این یافته موافق با تحقیق انجمن ملی جغرافیای آمریکا(2000) میباشد ولی با نتایج تحقیق ولمن و همکارانش(2002)، محسنی و همکارانش(1385) و شهابی و بیات(1391) مخالفاست. گرچه مطابق الگوی شبکهای، گستره روابط به انتخاب فرد ازنزدیکان، آشنایان وهمسالان و هم دانشگاهیان تا گروههای سنی وجنسی، قومی و شغلی متفاوت درهر نقطه جهان میتواند ادامه یابد و دراین زمینه تجربهای قدرت دهنده و آزاد کننده برای اجتماعی شدن، تفریح، شناخت محیط پیرامون، بیان جمعی خواستههای گوناگون اجتماعی و سیاسی و نیز تعامل با جنس مخالف را برای جوانان عضو این شبکهها رقم زده و پاسخگوی میل کنشگران بهویژه زنان برای آزادیهای بیشتر است. ولی ممکن است میان نسلهای جوان نیز شکاف ایجاد کند و به طور افراطگونهای روند سایبرنتیک شدن فضای ذهنی و فاصلهگرفتن از فضای واقعی را درکاربران تقویت کند. بنابراین سیاستگذاری فرهنگی در حوزههای فناوریهای نوین مشخصههای خاصی را میطلبد که مهمترین آنها توجه به نیازهای جوانان و تربیت آنان به عنوان شهروندانی است که بتوانند در جامعه موجود زندگی کنند و برای آینده آماده شوند. دومین فرضیه پژوهش مبنی بروجود رابطه معنیداری بین میزان ونوع استفاده از شبکههای اجتماعی اینترنتی و گرایش به مادیگرایی است. بدین ترتیب کاربرانی که به صورت روزانه از شبکههای اجتماعی مجازی استفاده میکنند، بیشتر معتقدند پول حلال همه مشکلات است، بدون ثروت رفاه و آسایشی وجود ندارد، برای کسب اعتبار باید به دنبال معاشرت با افراد پولدار بود و بیشتر برای در اختیار داشتن بهترین ماشین و امکانات زندگی تلاش میکنند. براساس فرضیه سوم پژوهش بین میزان و نوع استفاده از شبکههای اجتماعی اینترنتی و گرایش به سبک زندگی غربی رابطه وجود دارد. کسانی که به صورت روزانه در این شبکهها حضور دارند، موسیقی غربی را نسبت به موسیقی ایرانی ترجیح میدهند، دوست دارند تزئین و دکوراسیون منزلشان همیشه به روز باشد، فیلمهای غربی را نسبت به فیلمهای داخلی ترجیح میدهند، دوست دارند مقصد سفرهایشان کشورهای غربی باشد، پوشاکی را که برایشان جذاب باشد، انتخاب و به ایرانی و غربی بودن آن توجهی نمیکنند و در سبک پوشش، ادبیات گفتاری و رابطه با جنس مخالف از سبک زندگی غربی متأثرند. این نتیجه با یافتههای پژوهش درود(1388) و بشیر و افراسیابی(1391) همسوست. و عضویت در شبکههای اجتماعی اینترنتی با مقولههایی نظیر نحوه ارتباط با جنس مخالف، سبک پوشش و شیوه محاورات اعضا در محیط بیرونی ارتباط وجود دارد. یافتهها از فرضیه چهارم پژوهش حاکی استکه بین میزان و نوع استفاده از شبکههای اجتماعی اینترنتی و سست شدن ارزشهای مذهبی رابطه معنیداری وجود دارد. بدین طریق کاربرانیکه به صورت روزانه در شبکههای اجتماعی حضور مییابند، هم از بعد اعتقادی و هم مناسکی پایبندی ضعیفی به ارزشهای مذهبی از خود نشان میدهند. نتایج این بخش از پژوهش با نتایج پژوهش روشندل اربطانی و صابر(1391) همخوانی دارد. او عنوان میکند اینترنت میتواند باعث تضعیف برخی ارزشهای سنتی و دینی شود، چراکه کاربران دراین فضا مستقیماً درباره ارزشها و معانیشانگفتگو میکنند و در این فرایند، ضمن خلق ارزشها و معانی جدید، ارزشهای گذشته به چالش کشیده و یا بازتولید میشوند. نتایج حاصله از آزمون رگرسیون چندگانه با مقدار ضریب همبستگی چندگانه مدل رگرسیونی برابر 753/0 و مقدار ضریب تعیین برابر 568/0 نشان میدهد که 8/56/0 از تغییرات متغیر وابسته توسط متغیرهای مستقل تبیین میشود. به عبارتی میزان استفاده از شبکههای اجتماعی اینترنتی، نوع استفاده از آن، نوع دسترسی رسانهای، پایگاه اجتماعی واقتصادی خانواده و تحصیلات کاربران، 56 درصد از تغییرات گرایش به ارزشهای غربی را تبیین میکنند.
پیشنهادهای حاصل از پژوهش 1. برمبنای یافتههای پژوهش میزان و نوع استفاده از شبکههای اجتماعی اینترنتی میتواند بر گرایش به فردگرایی کاربران تأثیرگذار باشد. در بحث فردگرایی باید گفت، نوعی فردگرایی منفی در جامعه رواج یافته و روبه افزایش است و انقباض اعتماد اجتماعی این فردگرایی را تشدید کرده است. فرد در نتیجه ادراک منفی از شرایط اجتماعی سعی میکند درتعارض نفع جمعی با نفع فردی، نفع خود را برگزیند؛ حتی اگر به دیگران آسیب برساند پس تعلق خود به مای «ملی» را از دست داده و به طور کلی تعلق اجتماعی او کاهش مییابد. برای اینکه این دو به جای اینکه مقابل هم باشند، درجهت هم قرار داشته باشند، باید دست کم نیازهای ابتدایی فرد برآورده شود که فرد برای رسیدن به اهداف اولیه خود، ارزشهای جمعگرایانه را زیر پا نگذارد. البته کاهش نابرابری و ازبین بردن احساس تبعیض در افراد، نقش عمدهای دراین روند خواهند داشت. در شرایط بحرانی، ممکن است افراد صحنه را خالی کنند، به همین دلیل باید تلفیق جمعگرایی نسبت به اجتماع ملی با فردگرایی مثبت و اخلاقی در همه ابعاد جامعه مد نظر قرار گیرد. یعنی استقلال فردی، خود اثربخشی، احترام به خود، خود شکوفایی و خود باوری جایگزین خودمداری و کسب سود شخصی به قیمت متضرر شدن دیگران شود؛ یعنی در کنار توجه به قابلیتها و استعدادهای افراد، آنها را درجهت استفاده از این تواناییها، برای منافع و مصالح عمومی آموزش داد. نباید گذاشتکه فردی طلبی، به لایههای عمقی جامعه یعنی سطح ارزشها نفوذ کند و باید آن را در لایههای سطحی برطرف کرد. ـ شکلدهی و تقویت سرمایه اجتماعی راهی است برای تقویت جمعگرایی. اما از آنجایی که سرمایه اجتماعی یک کالای عمومی است باید توسط سازمانهای دولتی و غیر دولتی عرضه گردد. 2. با توجه به رابطه معنیداری بین میزان و نوع استفاده از شبکههای اجتماعی اینترنتی و گرایش به مادیگراییکاربران، مسئولین باید دررسانهها به جای نمایش ارزشهای مادی (مثلگوشی موبایل، ماشین و ...) با رجوع به ارزشهای ایرانی و اسلامی این سرزمین، به نمایش ارزشهای معنوی و فرامادی (مثل گذشت، ایثار، ساده زیستی و ...) بپردازند. به طور کلی میتوان گفت، در قرن حاضر که حرکت جوامع به سوی دهکدهجهانی شتاب بیشتری گرفته، جوامعیکه از رسانههایجمعی به خصوص شبکههای اجتماعی اینترنتی به نحو بهتری استفاده کنند، موفقتر خواهند بود و خواهند توانست ارزشهای جوامع خود را در جهان گسترش دهند. بنابراین مسئولیتی که بر وسایل ارتباطجمعی نظارت دارند، باید از طریق رسانهها به اشاعه و تقویت ارزشهای اسلامیـ ایرانی در جامعه اهتمام ورزند، تا افراد جامعه، اولاً، فقط به ارزشهای خودی رجوع کنند، ثانیاً، احساس تعلق اجتماعی افراد جامعه افزایش یابد. 3. باتوجه به اینکه بین میزان و نوع استفاده ازشبکههای اجتماعی اینترنتی وگرایش به سبک زندگی غربی رابطه معنیداری وجود داشت، بنابراین حمایت دولتمردان از شبکههای اجتماعی اینترنتی بومی و دارای گرایشهای ارزشی و در عین حال دارای جذابیتهای لازم میتواند امر مهمی برای ترویج شعایر اسلامی از دریچه شبکههای اجتماعی اینترنتی باشد. علاوه بر این دغدغه خانوادهها در مورد ارتباط میان جوانان با جنس مخالف یکی از مواردی است که درصورت ایجاد شبکههای اجتماعی بومی و مذهبی برطرف شده و سبب استفاده اقشار مختلف مایل به حضور در فضای سایبر از جوامع مجازی سالم خواهد شد. ـ ضرورت یادگیری سواد رسانهای برای نوجوانان و جوانان، والدین و مسئولان فرهنگی محلی و کشوری. 4. باتوجه به اینکه بین میزان و نوع استفاده از شبکههای اجتماعی اینترنتی و سست شدن ارزشهای مذهبی رابطه معنیداری وجود داشت، مسئولین باید تعارضاتی که بین ارزشهای اسلامی (مذهبی) با ارزشهای ایرانی (ملی) و ارزشهای غربی وجود دارد، را از بین ببرند تا جوانان احساس وجود تشتت ارزشی در جامعه نکنند. زیرا احساس بیهویتی و سوء فهم در هویت خویش، جوانان را در خلاء سرگردان میکند. در حال حاضر در جامعه سه نوع ارزش (ملی، غربی و مذهبی) شکل گرفته و گروههای وابسته به این ارزشها هر کدام ، تأکید یک سویهای بریکی از این ارزشها دارند، ولی تبعات زیانبار تأکید یکسویه بر هرکدام ازاین ارزشها (کاهش همبستگی اجتماعی) درطول تاریخ ایران به اثبات رسیده است. بنابراین مسئولین باید با توجه به مبانی هویتی دیرینه ایران (اسلامی ـ ایرانی) و برجسته کردن ارزشهای مذهبی و ارزشهای سنتی ایرانیکه هیچ تعارضی با ارزشهای مذهبی ندارد و حتی زیربنای آن ارزشها، ارزشهای مذهب هستند، شرایط مناسبی برای سنتز درست بین این ارزشها را فراهم کنند، تا جوانان به جای آنکه به ارزشهای بیگانه رویآورند و به ارزشهای خودی به دیده اکراه بنگرند، به ارزشهای اسلامیـ ایرانی خود افتخار کنند.
منابع آزاد ارمکی، ت؛ و دیگری. (1383). جامعهشناسی نسلی در ایران. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و اجتماعی جهاد دانشگاهی. بشیر، ح؛ ودیگری. (1391). شبکههای اجتماعی اینترنتی وسبک زندگیجوانان. فصلنامه تحقیقات فرهنگی. دوره پنجم، شماره یک. رحمانزاده، علی (1389) کارکرد شبکههای اجتماعی مجازی در عصر جهانی شدن. فصلنامه مطالعات راهبردی جهانی شدن، سال اول، پیششماره اول. رضویزاده، ن. (1386). بررسی تأثیر مصرف رسانهها بر سبک زندگی ساکنان شهر تهران. تهران: انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. ساروخانی، ب. (1380). درآمدی بر دایرهالمعارف علوم اجتماعی. تهران: انتشارات کیان. سلیمانپور اصل، م؛ و دیگری. (1389). مطالعه رابطه بین نظام ارزشها و میزان مشارکت اجتماعی دانشجویان دختر و پسر دانشگاه پیام نور میاندوآب. فصلنامه زن و مطالعات خانواده. سال دوم، شماره هشت. سورین، و؛ و دیگری. (1381). نظریههای ارتباطات. ترجمه: ع، ر، دهقان. تهران: انتشارات دانشگاه تهران. شایانمهر، ع. (1379). دایرهالمعارف تطبیقی علوم اجتماعی. تهران: کیهان. شهابی، م؛ و دیگری. (1391). اهداف و انگیزههای عضویت کاربران در شبکههای اجتماعی مجازی (مطالعهای درباره جوانان شهر تهران). فصلنامه مطالعات فرهنگ ـ ارتباطات، سال سیزدهم، شماره بیستم. شهابی، م و بیات، ق. (1391). شبکههای اجتماعی مجازی و کاربران جوان؛ از تداوم زندگی واقعی تا تجربه جهان وطنی. فصلنامه مجلس و راهبرد. سال نوزدهم، شماره شصت ونه. طالبان، م، ر؛ و دیگری. (1389). بررسی روند دگرگونی ارزشی در ایران (1385ـ1353). دانشنامه علوم اجتماعی. دوره یکم، شماره سوم. عالی، ش. (1388). انقلاب رسانهای، جهانی شدن و مناسبات نسلی، کند وکاو در مسائل جوانان مناسبات نسلی. (جلد دوم). تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاد دانشگاهی. قنبری، س؛ و دیگری. (1390). مقایسه نظام ارزشی دبیران با دانشآموزان دوره پیشدانشگاهی. اندیشههای نوین تربیتی. دوره هفتم، شماره یکم. گودرزی، س. (1388). تغییر ارزشهای جوانان و عوامل مرتبط با آن. فصلنامه علمیـ پژوهشی رفاه اجتماعی. سال دهم، شماره 39. یزدخواستی، ب؛ و دیگران. (1392). حوزه عمومی و گفتگو در فضای مجازی شبکههای اجتماعی. فصلنامه مطالعات فرهنگـ ارتباطات. سال چهاردهم، شماره بیست و یکم. آمار کاربران ایرانی در شبکههای اجتماعی. (1392). WWW.GERDAB.IR به روز شده در تاریخ 25/8/1392. شبکههای اجتماعی مجازی و آسیبشناسی. www.bartarbin.ir. به روز شده در اسفند 1390. Devis, K. (2012). Tensioof identity in a networks era: young people's perspectives on the rike and rewards of online self-expression. journal new media and society. 14, (4).
[1]. مقاله حاضر براساسگزارش نهایی پایاننامه دوره کارشناسیارشد جامعهشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحدخلخال درسال 1392 تحت عنوان «بررسی جامعهشناختی گرایش به ارزشهای غربی با تکیه برمیزان و نوع استفاده از شبکههای اجتماعی اینترنتی(مطالعه موردی جوانان شهر خلخال)» تدوین گردیده است. [2]. دانشآموخته کارشناسی ارشد پژوهشگری علوم اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی، گروه علوم اجتماعی؛ خلخال- ایران. [3]. عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی، گروه علوم اجتماعی؛ خلخال- ایران (نویسنده مسئول). E- mail: azizkhani_aukh@yahoo.com | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آزاد ارمکی، ت؛ و دیگری. (1383). جامعهشناسی نسلی در ایران. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و اجتماعی جهاد دانشگاهی. بشیر، ح؛ ودیگری. (1391). شبکههای اجتماعی اینترنتی وسبک زندگیجوانان. فصلنامه تحقیقات فرهنگی. دوره پنجم، شماره یک. رحمانزاده، علی (1389) کارکرد شبکههای اجتماعی مجازی در عصر جهانی شدن. فصلنامه مطالعات راهبردی جهانی شدن، سال اول، پیششماره اول. رضویزاده، ن. (1386). بررسی تأثیر مصرف رسانهها بر سبک زندگی ساکنان شهر تهران. تهران: انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. ساروخانی، ب. (1380). درآمدی بر دایرهالمعارف علوم اجتماعی. تهران: انتشارات کیان. سلیمانپور اصل، م؛ و دیگری. (1389). مطالعه رابطه بین نظام ارزشها و میزان مشارکت اجتماعی دانشجویان دختر و پسر دانشگاه پیام نور میاندوآب. فصلنامه زن و مطالعات خانواده. سال دوم، شماره هشت. سورین، و؛ و دیگری. (1381). نظریههای ارتباطات. ترجمه: ع، ر، دهقان. تهران: انتشارات دانشگاه تهران. شایانمهر، ع. (1379). دایرهالمعارف تطبیقی علوم اجتماعی. تهران: کیهان. شهابی، م؛ و دیگری. (1391). اهداف و انگیزههای عضویت کاربران در شبکههای اجتماعی مجازی (مطالعهای درباره جوانان شهر تهران). فصلنامه مطالعات فرهنگ ـ ارتباطات، سال سیزدهم، شماره بیستم. شهابی، م و بیات، ق. (1391). شبکههای اجتماعی مجازی و کاربران جوان؛ از تداوم زندگی واقعی تا تجربه جهان وطنی. فصلنامه مجلس و راهبرد. سال نوزدهم، شماره شصت ونه. طالبان، م، ر؛ و دیگری. (1389). بررسی روند دگرگونی ارزشی در ایران (1385ـ1353). دانشنامه علوم اجتماعی. دوره یکم، شماره سوم. عالی، ش. (1388). انقلاب رسانهای، جهانی شدن و مناسبات نسلی، کند وکاو در مسائل جوانان مناسبات نسلی. (جلد دوم). تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاد دانشگاهی. قنبری، س؛ و دیگری. (1390). مقایسه نظام ارزشی دبیران با دانشآموزان دوره پیشدانشگاهی. اندیشههای نوین تربیتی. دوره هفتم، شماره یکم. گودرزی، س. (1388). تغییر ارزشهای جوانان و عوامل مرتبط با آن. فصلنامه علمیـ پژوهشی رفاه اجتماعی. سال دهم، شماره 39. یزدخواستی، ب؛ و دیگران. (1392). حوزه عمومی و گفتگو در فضای مجازی شبکههای اجتماعی. فصلنامه مطالعات فرهنگـ ارتباطات. سال چهاردهم، شماره بیست و یکم. آمار کاربران ایرانی در شبکههای اجتماعی. (1392). WWW.GERDAB.IR به روز شده در تاریخ 25/8/1392. شبکههای اجتماعی مجازی و آسیبشناسی. www.bartarbin.ir. به روز شده در اسفند 1390. Devis, K. (2012). Tensioof identity in a networks era: young people's perspectives on the rike and rewards of online self-expression. journal new media and society. 14, (4). | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 1,741 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 718 |