تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 9,997 |
تعداد مقالات | 83,560 |
تعداد مشاهده مقاله | 77,800,509 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 54,843,313 |
بررسی عوامل اجتماعی مرتبط با ازدواج زودرس در شهرستان نقده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مطالعات جامعه شناسی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 6، دوره 6، شماره 21، بهمن 1392، صفحه 93-110 اصل مقاله (732.07 K) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: علمی پژوهشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
حبیبه ابراهیمی1؛ سیروس فخرایی2 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1کارشناسیارشد جامعهشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز- ایران. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2دانشگاه پیام نور؛ گروه علوم اجتماعی، تهران 4697- 9395ج- ایران. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل اجتماعی مرتبط با ازدواج زودرس در شهرستان نقده است. در این پژوهش 292 نفر از زنان به شیوه نمونهگیری تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند. روش آماری در این پژوهش شامل همبستگی پیرسون، آزمونt و آزمون Anova است. که از برآوردهای نرمافزار SPSS نسخه 20 استفاده شدهاست. از جمله عوامل اجتماعی که در این تحقیق با سن ازدواج زنان رابطه آنها سنجیده شدهاست، عوامل اجتماعی ازقبیل میزان استفاده از رسانههای جمعی، میزان سنتی بودن آداب و رفتار خانوادهها، سهلگیری انتخاب همسر از سوی خانوادهها، احساس امنیت زنان، میزان بیاعتمادی نسبت به زنان و همچنین عوامل زمینهای مانند پایگاه اجتماعی، اقتصادی و سطح تحصیلات در بین زنان میباشد. نتایج تحقیق نشان میدهد، بین متغیر میزان استفاده از رسانههای جمعی با سطح معنیداری (017/0)، همچنین بین میزان سنتی بودن آداب و رفتار خانوادهها (000/0)، بین میزان سهلگیری انتخاب همسر از سوی خانوادهها (000/0)، میزان امنیت اجتماعی زنان (000/0) و میزان بیاعتمادی نسبت به زنان (000/0) با سن ازدواج، رابطه مثبت و معنیداری وجودارد. همچنین بین متغیرهای زمینهای با سطح معنیداری، پایگاه اقتصادی و اجتماعی (002/0)، سطح تحصیلات (000/0)، سن ازدواج و محل زندگی (001/0) رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
ازدواج زودرس؛ امنیت اجتماعی؛ رسانههای جمعی؛ بیاعتمادی اجتماعی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
بررسی عوامل اجتماعی مرتبط با ازدواج زودرس در شهرستان نقده حبیبه ابراهیمی[1] دکتر سیروس فخرایی2 تاریخ دریافت مقاله:22/9/1393 تاریخ پذیرش نهایی مقاله:3/9/1394 چکیده هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل اجتماعی مرتبط با ازدواج زودرس در شهرستان نقده است. در این پژوهش 292 نفر از زنان به شیوه نمونهگیری تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند. روش آماری در این پژوهش شامل همبستگی پیرسون، آزمونt و آزمون Anova است. که از برآوردهای نرمافزار SPSS نسخه 20 استفاده شدهاست. از جمله عوامل اجتماعی که در این تحقیق با سن ازدواج زنان رابطه آنها سنجیده شدهاست، عوامل اجتماعی ازقبیل میزان استفاده از رسانههای جمعی، میزان سنتی بودن آداب و رفتار خانوادهها، سهلگیری انتخاب همسر از سوی خانوادهها، احساس امنیت زنان، میزان بیاعتمادی نسبت به زنان و همچنین عوامل زمینهای مانند پایگاه اجتماعی، اقتصادی و سطح تحصیلات در بین زنان میباشد. نتایج تحقیق نشان میدهد، بین متغیر میزان استفاده از رسانههای جمعی با سطح معنیداری (017/0)، همچنین بین میزان سنتی بودن آداب و رفتار خانوادهها (000/0)، بین میزان سهلگیری انتخاب همسر از سوی خانوادهها (000/0)، میزان امنیت اجتماعی زنان (000/0) و میزان بیاعتمادی نسبت به زنان (000/0) با سن ازدواج، رابطه مثبت و معنیداری وجودارد. همچنین بین متغیرهای زمینهای با سطح معنیداری، پایگاه اقتصادی و اجتماعی (002/0)، سطح تحصیلات (000/0)، سن ازدواج و محل زندگی (001/0) رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد. واژگان کلیدی : ازدواج زودرس، امنیت اجتماعی، رسانههای جمعی ، بیاعتمادی اجتماعی.
مقدمه ازدواج یکى از اساسىترین و در عین حال حساسترین مراحل زندگى انسان به شمار مىرود. انسان بنابر سرشت و ماهیت وجودى خویش و وابستگى به غیر در پاسخ به نیازهاى درونى و بیرونى خود همواره از فردگرایى گریزان بودهاست. حتى انسان بدوى نیز بىنیاز از زندگى مشترک (خانوادگى و گروهى) نبودهاست. ازدواج اصلىترین و عالىترین نمود این پاسخ است. و مظهرى از قانون گروهگرایى اوست(احمدی، 1384: 31). از دیدگاه جامعهشناسی، ازدواج یک قرارداد اجتماعى و ضامن بقاى نسل انسان است و آرامش و امنیت در یک جامعه، نتیجه ازدواج سالم و محیط آرامبخش خانواده است. از آنجاییکه ازدواج عامل پیدایی خانواده است، ولی ازدواج زودهنگام میتواند منجر به بروز اختلالاتی در پیدایش و شکلگیری خانوادههای جدید و همچنین خود شخص گردد(بهنام، 1383: 136). ازدواج زودهنگام عبارتست از هر ازدواجی که درسنین زیر 18سالگی صورت گرفته، در صورتی که دختر از نظر جسمی، فیزیولوژیکی و روانی برای ازدواج و فرزندآوری آماده نیست(یونیسف، 2006: 6). در حال حاضر اگرچه بیشتر دختران در سنین بالا ازدواج میکنند، ولی در بسیاری از مناطق ازدواج زودهنگام رایج است. بهطورکلی، 20 تا50 درصد از زنان در کشورهای در حال توسعه (به خصوص در صحرای جنوب آفریقا و جنوب آسیا) در سنین زیر 18سال ازدواج میکنند(سینک، 2009: 20). ازدواج زودهنگام، تجاوز به حقوق انسانی دختران بوده و در اکثر توافقنامههای بینالمللی مورد توجه قرار گرفتهاست. بیانیه جهانی حقوق بشر بیان میکند: «همه مردان و زنان در تمام طول دوران زندگی خود و سوای نژاد، ملیت یا مذهب خود از حق ازدواج و تشکیل خانواده برخوردارند. مردان و زنان در هنگام ازدواج، در طول زندگی زناشویی و همچنین در هنگام فروپاشی ازدواج از حقوق برابر برخوردارند. ازدواج بایستی با رضایت کامل و آزاد زوجین صورت گیرد»(موسوی بلادی، 1387: 112). بنابراین دخترانی که در سنین پایین ازدواج میکنند، به علت اینکه به بلوغ کافی نرسیدهاند، ازدواج آنها همراه با رضایت کامل و آزاد نبوده و حقوق انسانی آنها رعایت نشده است(آبدخت، 1389: 45). دخترانی که به علت ازدواج زودهنگام ترک تحصیل میکنند، دانش و مهارت لازم را در زندگی کسب نکرده و در شکلدهی به هویت خود با مشکل مواجه شده و به دلیل نداشتن اعتماد به نفس کافی، همواره متکی به دیگران بوده و از قدرت تصمیمگیری بالایی در زندگی برخوردار نیستند(گود، 1382: 60.( تاثیرات منفی ازدواج زودهنگام فقط محدود به زنان و فرزندان آنها نشده بلکه بر روی نهاد خانواده و جامعه هم اثرگذار است. ازدواج زودهنگام منجر به کاهش کیفیت زندگی زنان و کمرنگ شدن نقش زنان در جامعه میشود. ازدواج زودهنگام منجر به ورود زنان به «چرخه فقر» شده و زنان، فرزندان و خانوادههای آنها را در فقر مداوم نگه میدارد. ازدواج زودهنگام مانع از ارتقای شغلی و تحصیلی زنان شده و بنابراین منجر به کاهش رشد اقتصادی و توسعه در جامعه میشود(صدیق، 1386: 20). عوامل متعددی در بروز حادثه ازدواج زودهنگام دخیل میباشد، که از آن جمله میتوان به عوامل اقتصادی، عوامل فرهنگی، عوامل اجتماعی و غیره اشاره نمود. با توجه به اینکه ازدواج زودهنگام اثرات سویی برای فرد، خانواده و اجتماع دارد و عوارض این مشکل میتواند در جامعه نیز شیوع و گسترش یابد، و جامعه را به سوی مشکلات گوناگون سوق دهد؛ از این رو بررسی مساله ازدواج زودهنگام دختران از اهمیت و ضرورت خاصی برخوردار است و با توجه به اینکه تاکنون علیرغم توجه به مساله ازدواج، ازدواج زودهنگام دختران کمتر مورد بررسی دقیق قرار گرفته است، و شهرستان نقده نیز یکی از شهرستانهایی است که ازدواج در سنین پایین نسبت به سایر شهرستانهای استان و کشور بیشتر صورت میگیرد، بنابراین در این پژوهش سعی شدهاست با برآورد عوامل اجتماعی موثر، به بررسی ازدواج زودهنگام دختران شهرستان نقده پرداخته شود. بنابراین تحقیق حاضر به بررسی این پرسش خواهد پرداخت که: عوامل اجتماعی موثر بر ازدواج زودهنگام دختران شهرستان نقده کدام است؟ ازدواج به عنوان یکی از رویدادهای مهم و حیاتی در زندگی روزمره افراد جامعه میباشد و از جنبههای مختلف میتوان آن را مورد بررسی قرار داد. یکی از این زوایا سن شروع و به اصطلاح وارد شدن به ازدواج است. ازدواج علاوه بر پاسخگویی به نیازهای جنسیتی و عاطفی فرد، نیازهای اقتصادی، ارتباطات اجتماعی و فرهنگی او را نیز تنظیم میکند و به خاطر اهمیت و تاثیری که دارد، به عنوان هنجاری پذیرفته شده در تمامی کشورهای دنیا به حساب میآید(آزاد ارمکی، 1386: 81). از بعد سنی یکی از اشکال ازدواج، ازدواج زودهنگام میباشد. آمارها نشان میدهد درسطح جهانی، ۳۶ درصد زنان ۲۰ تا ۲۴ ساله قبل از رسیدن به سن ۱۸ سالگی ازدواج کردهاند. سالانه ۱۴ میلیون نوبالغ ۱۵ تا ۱۹ ساله زایمان میکنند و دختران زیر ۱۵ سال، ۵ برابر بیش از دختران سن بیست سالگی دستخوش مرگ و میر در طول بارداری یا زایمان میشوند. دختران زیر سن ۱۸ سالگی، ۶۰ درصد بیش از دختران بالای ۱۹ سالگی شاهد مرگ و میر نونهالانشان در یک سال اول زندگیشان هستند و حتی اگر شانس زنده ماندن داشته باشند، بیشتر در معرض بیماریهای کموزنی، کمبود مواد غذایی و دیرکرد در رشد جسمی و شناختی قرار میگیرند(گیدنز، 1388: 141). دختران با ازدواج اجباری و زودهنگام، از فرآیند آموزش و تحصیل دور مانده و با فقر آموزشی رو به رو میشوند و از سوی دیگر به دلیل همین کمسوادی و دانش اندک، توانایی رویارویی با مسایل خانوادگی را نداشته و در توسعه خانواده و تربیت فرزندان نیز سرمایه مناسبی محسوب نمیشوند. بنابراین دختران و زنان بیشترین قربانیان این پدیده هستند. پس از جدایی و طلاقهای شایع در این طیف و گروه سنی ازدواجکردهها نیز، به دلیل همان فقر آموزش و مهارت، ادامه زیست برای خانوادههایی که این کودکان سرپرستی آن را بر عهده دارند، بسیار مشکلآفرین است. از این روست که ازدواج زودهنگام و اجباری سببساز تحکیم و شیوع فقر و زنانه شدن بیشتر آنها میشود(رفیعپور، 1382: 35).
ادبیات تحقیق تحول و دگرگونی خانواده و ازدواج در ایران خانواده یکی از قدیمیترین نهادهای اجتماعی است، که به اعتقاد بسیاری از صاحبنظران، تاریخی به قدمت حیات انسان دارد. به لحاظ اهمیت و نقشی که این نهاد در سلامت و تداوم حیات جامعه دارد، همواره یکی از موضوعات مورد علاقه و توجه متفکران اجتماعی و تاریخی بودهاست. آنچه مسلم است، خانواده همچون سایر سازمانها و نهادهای تشکیل دهنده جامعه، در طول تاریخ دچار دگرگونیهای عمیق گردیده است. وسعت و اهمیت این تغییرات تا آنجا است که امروزه بسیاری از جامعهشناسان و صاحبنظران نگران آینده این نهاد بوده و از کاهش اهمیت و حتی زوال آن به ویژه در جوامع پیشرفته سخن میگویند(گیدنز، 1383: 121). تشکیل خانواده و ازدواج در وهله اول ممکن است امری شخصی و خصوصی تلقی شود، اما واقعیت آن است که کمتر حوزهای از حیات انسانی یافت میشود که روابط بین فرد و جامعه در آن این چنین تحت انتظام هنجارها قرار گرفته باشد. هر چند افراد ممکن است به هنگام انتخاب همسر و شریک زندگی خود و در واقع تشکیل خانواده احساس کنند که آزادانه دست به انتخاب میزنند، اما آنها بهطور ناخودآگاه از الگوها و قواعد بسیار دقیق و پیچیده تبعیت میکنند، این قواعد و الگوها در طی تاریخ دچار تحولات بسیاری شدهاند(اعزازی، 1386: 185). در این قسمت تلاش بر این است تا تحولات و دگرگونیهایی که در امر ازدواج در ایران بهوجود آمده است از لحاظ تاریخی و اجتماعی مورد ملاحظه قرارگیرند. بهطور کلی خانواده ایرانی اشکال مختلفی را به خود دیده است و دچار دگرگونیهایی در طول تاریخ گردیده است به طوری که یکی از متفکران اجتماعی روند این دگرگونی را اینگونه تعریف میکند: به طور کلی دگرگونی خانواده ایرانی با ابعاد مختلف آن در نیم قرن اخیر آرام و کند، اما مستمر و قاطع بوده است. از زمانهای دور شکلی از خانواده در جامعه ما وجود داشته که جامعهشناسان آن را به اصطلاح کلی "خانواده گسترده" توصیف کردهاند. خانوادهای بر اساس شرایع اسلامی و سنت های ایرانی، خانوادهای که مذهب و سنت و شیوه تولید اقتصادی جوامع کشاورزی، مبانی آن را تشکیل میداد. این خانواده براساس "پدرتباری" و "پدرمکانی" و اولویت جنس مرد استوار بود و سازمان مرتبی داشت که زیر نظر پدر اداره میشد. خانواده واحد تولید و مصرف بود و این امر نه تنها در روستاها بلکه در شهرها نیز که مراکز مهم صنایع دستی بودند به چشم میخورد. سرای خانوادگی، سنت های متعددی را در خود جای داده و پاسدار سنت ها بودهاست. روابط افراد بر سلسله مراتبی مبتنی بود که همه آن را قبول داشتند. برخورد با تمدن صنعتی غرب و پیامدهای آن، که عبارت است از تغییرات ساخت اقتصادی جامعه، رواج شهرنشینی و دخالت دولت از عوامل عمده تغییر در خانواده ایرانی و به ویژه شکل شهری آن میباشد(بهنام، 1383: 136). خانواده پدرسالار ایرانی دارای کارکردهای متعدد و متنوعی بوده است. از آنجا که نظام اقتصادی مبتنی بر تولید کشاورزی بود، خانواده واحد تولیدی به شمار میرفت و افزایش تعداد افراد خانواده موجب فزونی فعالیتهای اقتصادی و رفاه اجتماعی میشد. بنابراین تدارک خانواده بزرگ و اولاد به لحاظ اقتصادی اهمیت خاصی داشت. سایر کارکردهای خانواده ایرانی عبارت بودند از کارکردهای زاد و ولدی، تربیتی، دینی، تفریحی، حمایت از کودکان، زنان و سالخوردگان، تعیین جایگاه و موقعیت اجتماعی افراد در یک جامعه کاستی و اشرافی، تامین نیازهای عاطفی و شخصی فرد و بالاخره همسرگزینی برای فرزندان بهعنوان یک تکلیف دینی(تیلر، 1388: 86). بهطور کلی میتوان گفت که تحول خانواده در دوران جدید، با صنعتی شدن اروپای غربی آغاز شد و براساس حقوق اجتماعی تازه که نتیجه انقلابهای فکری قرون جدید بود، شکل جدیدی از خانواده پدید آمد. دلایل اصلی تحول خانواده عبارت بودند از: تغییر خصوصیات شکل تولید و بهرهبرداری، تحریک نیروی کار، افزایش فعالیتهای بخش صنایع و خدمات، بالا رفتن سطح مصرف و استفاده از کالاها و خدمات مصرفی تازه. این دگرگونی موجب شده که مسئولیتهای جمعی و عمومی جانشین مسئولیتهای خانوادگی شوند و فرد خود را متعلق به جامعه بداند و خانواده نقش حمایتی خود را از دست بدهد. این تقسیم جدید نقشها باعث تغییراتی در شخصیت افراد شد و شکل خانواده جدید را دگرگون کرد(آشفته، 1385: 112). خانواده ایرانی در هفتاد سال اخیر دگرگونیهای نسبتاً چشمگیری را از لحاظ ساخت،کارکرد و ارزشهای فرهنگی تجربه کردهاست. دلایل اصلی این تحولات در ایران عبارت بودند از: آغاز نوسازی لوازم و پیامدهای آن، از جمله تغییر ساخت اقتصادی، رواج شهرنشینی، اشاعه فرهنگی غرب، دخالت دولت در امر خانواده از طریق وضع قوانین در مورد ازدواج و طلاق، مهاجرت روستاییان به شهر و پدید آمدن امکان رشد طبقات متوسط در شهرهای ایران از طریق رشد آموزش عمومی و تخصصی جهت تصدی مشاغل صنعتی و خدماتی. این تحولات موجب شد تا جامعه ایرانی سادگی قدیم خود را از دست بدهد و گروههای گوناگونی از لحاظ ساخت و کارکرد پیدا شوند و روابط میان این گروهها نیز پیچیدگی بسیار پیدا کند(تنهایی، 1382: 214). از نظر اشکال ازدواج نیز خانواده ایرانی در نیم قرن اخیر شاهد سیری از چند زنی به یک زنی بوده است. از دلایل این تحول میتوان به ضرورت تحرک جغرافیایی، اشتغال زنان به فعالیت های اقتصادی بیرون از خانه، زیاد بودن فرزندان در جامعه غیرکشاورزی، دشواری معیشت خانوادگی و افزایش هزینههای زندگی و افزایش توقعات زنان اشاره کرد. اعتقاد به سلسه مراتب، اعتبار و قدرت رییس خانواده، برتری جنس مرد در نقش پدر، برادر و شوهر در جامعه شهری در حال تحول است. به عبارت دیگر خانواده ایرانی فعلاً در حالت انتقال از نظام پدرسالاری به سیستم خانواده مدرن است. این دگرگونی در میان شهرنشینان رایجتر از روستاییان است. وجدان اجتماعی اقشار آگاه جامعه، تعدد زوجات را منع میکند و برای عامه مردم موانعی جلوی این کار را گرفته است. تهاجم و نفوذ تمدن غرب و تحول اقتصاد کشاورزی به صنعتی به خانواده شهری شکل جدیدی داده است. در مجموع میتوان گفت ازدواج در ایران بر اثر تحولات ژرفی که در اوضاع اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی این جامعه صورت گرفته مرحله انتقالی را طی میکند و مشخصات قبلی آن دستخوش دگرگونی شدهاست(هیول، 1388: 152). ازدواج را میتوان از دیدگاههای مختلف مورد مطالعه قرار داد. به همین جهت تعاریف متفاوتی برای ازدواج ارائه شدهاست: ازدواج را گاه رسم و گاه نهاد اجتماعی خواندهاند و به پیوند جسمانی و اشتراک در زندگی میان مرد و زن اطلاق میشود که به موافقت قانون یا عرف و یا دین حاصل میگردد(میشل، 1384: 82). کارلسون در اثرش تحت عنوان انطباقپذیری و ارتباط در ازدواج، این تعریف را از ازدواج به دست میدهد: «ازدواج فرایندی است، از کنش متقابل بین دو فرد. یک مرد و یک زن، که برخی شرایط قانونی را تحقق بخشیدهاند و مراسمی برای برگزاری زناشویی خود برپا داشتهاند و به طور کلی عمل آنان مورد پذیرش قانونی قرار گرفتهاست»(تیلر، 1388: 81). سن شروع پیوند جنسی (ازدواج) در جوامع مختلف، بین زن و مرد کاملاً فرق میکند. عوامل موثر در سن ازدواج عبارتند از: سن بلوغ، مقررات دینی و مذهبی، آداب و سنن، فرهنگ جامعه، قوانین و مقررات اجتماعی، وضع اقتصادی، نوع شغل، میزان تحصیلات و جنس فرد. عامل مهم دیگری که در سن ازدواج موثر است، نظام خانواده است. در جوامعی که«نظام خانواده گسترده» شایع است، سن ازدواج معمولاً پایین است. در این نظام که مسئولیت تربیت فرزندان بین همه اعضای خانواده مشترک است، بچهها به آسانی مورد قبول قرار میگیرند. برعکس در جوامعی که هنجار آن، خانواده هستهای است مسئولیت بزرگ کردن فرزندان عمدتاً بر دوش والدین بوده و ازدواج آنقدر به تاخیر میافتد تا فرد بتواند از عهده این مسئولیتها برآید. بنابراین میتوان گفت که سن ازدواج، از بسیاری از عوامل اجتماعی- اقتصادی و فرهنگی تبعیت میکند. معمولاً در اغلب جامعهها برای مردان و زنان با توجه به شرایط جسمانی، سن بلوغ و موازین عرفی و مذهبی، حداقل سن برای ازدواج تعیین میشود که قبل از رسیدن به آن برای هر دو جنس ازدواج قانونی ممنوع است. هوارد تیلر میگوید: با توجه به اینکه یکی از عوامل اصلی ازدواج کشش جنسی است، بنابراین عامل بلوغ در آن نقش اساسی دارد و ازدواج در بیشتر موارد پس از سن بلوغ انجام میشود. سن متوسط بلوغ برای افراد از کمی بیش از 12 سال تا 17 سال تغییر میکند. او در ادامه میافزاید: «البته شواهد نشان میدهد که نوسان سنی فوق بین جمعیتهای مختلف دارای مبانی وراثتی است، ولی به طورکلی سن متوسط بلوغ در برخی از جوامع زودتر فرا میرسد و در برخی دیرتر. این نوسان عموماً متناسب با وضع تغذیه و استانداردهای زندگی در ارتباط است»(همان: 81). البته باید اشاره کرد سن شروع بلوغ همیشه به این مفهوم نیست که زن بلافاصله بعد از آن میبایست ازدواج نماید. آلنژیراد مینویسد: «آگاهیهای جمعیتشناسانه درباره سن همسران به هنگام ازدواج بسیار مفید است. میدانیم که بیشتر اوقات افراد هنگامی باهم پیوند زناشویی میبندند که از لحاظ سنی به هم نزدیک باشند»(ساروخانی، 1385: 52). دوبله سی لوگلینل خاطر نشان میسازد: «در رژیم قدیم هر چه سطح زندگی پایینتر بود سن ازدواج دختر عقبتر میرفت ولی در سن ازدواج مردان تاثیری نداشت. از طرف دیگر هنگام بحران و کمی محصول، سن ازدواج در طبقات فقیر از دو حال خارج نبود، یا دخترها خیلی زود شوهر میکردند و یا اصلاً شوهر نمیکردند.» او نتیجه میگیرد که وقتی سطح زندگی اقتصادی- اجتماعی پایین بیاید روز به روز تعداد زنهایی که از شوهرانشان مسنتر هستند بیشتر میشود(میشل، 1384: 142). آشفته تهرانی در مقاله آمارهای زیستی در ایران و جهان مینویسد: «هر چه ازدواج بین زنان و مردان در سنین پایینتر و نزدیکتر به سن بلوغ صورتگیرد پیشرسی ازدواج در آن جامعه بیشتر است. در بیشتر کشورهای توسعهنیافته زنان کمتر از20سال به زناشویی و فرزندزایی میپردازند و حال آنکه در جامعههای پیشرفته سن زناشویی به منظور به تاخیر انداختن باروری حتی به بعد از 35 سالگی نیز میرسد(آشفته تهرانی، 1385: 159). با توجه به اینکه شواهد حاکی از آن است که سن ازدواج افزایش یافته است، ولی هنوز هم در بسیاری از مناطق بهدلایل مختلف، دختران در سنین پایین و غیرقانونی تن به ازدواج میدهند. و با توجه به اینکه این نوع ازدواجها بهصورت قانونی و ثبت شده نمیباشند تا آمار دقیق آنها مشخصگردد ولی متاسفانه آمار این نوع ازدواجها رو به افزایش میباشد.
تئوری کارکرد گرایی دورکیم امیل دورکیم(1916-1858) در کتاب تقسیم کار اجتماعی ضمن اشاره به انتقال انسجام از مکانیکی به ارگانیکی، آثار آن را به صورت بروز بیهنجاری، اختلال و نابسامانی در روابط، قواعد و ارزشهای اجتماعی بررسی میکند. به عقیده وی با گذر به جامعه ارگانیکی وجدان جمعی ضعیف میشود، فردیت افراد رشد مییابد و اختلال و نابسامانی در قواعد و ارزشها شایع میگردد. به عقیده دورکیم خانواده تحولات عمدهای را پشت سر گذاشته است. وی میگوید: خانواده گروه طبیعی نیست که به وسیله والدین بنا شده باشد، بلکه نهادی است اجتماعی که عوامل اجتماعی آن را بهوجود آوردهاند. زیرا قاعده دورکیم به این است که هر عمل اجتماعی را به وسیله یک عامل اجتماعی دیگر تبیین میکند. از طرف دیگر، خانواده زن و شوهری که برمبنای ازدواج است، انتهای تحولی است که در جریان آن خانواده پدید میآید. به طوری که ارتباط مستقیم فرد با اجتماع وسعت بیشتری میگیرد. این تحول از اولین شکل خانواده که یک گروه سیاسی خانوادگی است آغاز میشود و پس از گذشت از مراحل کلانی در خانواده پدرسری رم قدیم در خانواده پدری ژرمنی، به خانواده زن و شوهر امروز منتهی میشود. خانواده هستهای کوچکترین واحد خانوادگی است هم اسلاف از آن جدا شدهاند، هم اخلاف در آن به غایت اندک است(آزاد ارمکی، 1386: 231).
تئوری نوگرایی آنتونی گیدنز یکی از مهمترین آفتهای اجتماعی که هر جامعهای را با مشکل جدی مواجه میسازد، فقدان اعتماد میان اعضای جامعه یا به اصطلاح بیاعتمادی است. گسترش بیاعتمادی و دورویی در روابط اجتماعی و گسترش انواع انحرافات اخلاقی در سطح جامعه، به نهاد خانواده و مناسبات انسانی نیز تسری یافته و اساساً کیفیت ارتباط با دیگران را دچار شک و تزلزل کردهاست(گیدنز، 1388: 241). اگر سایر ویژگیهای مدرنیسم مانند خردگرایی، فردگرایی، افسونزدایی، پوچگرایی و دگرگونی را نیز در نظر بگیریم، در هر کدام از آنها نیز میتوانیم این تحولات را شرح دهیم. اما مساله این است که مدرنیته و ابعاد مختلف آن، بدون واسطههای تغییر از جمله شهرنشینی،کاهش نفوذ نظام خویشاوندی، تحرک جغرافیایی، تکنولوژی و تکنولوژی اطلاعات، اشتغال زنان، جنبش حقوق زنان و تنوعپذیری نهادهای اجتماعی نمیتوانستند در خانواده موثر باشند. به بیان دیگر، تغییری که در جامعه مدرن اتفاق افتاده، باعث شدهاست برخی از ویژگیهای ازدواج در جامعه سنتی، مانند نوع انتخاب همسر و دخالت در آن، ازدواجهای فامیلی، چند زنی، قابلیت فرزندآوری، فاصله سنی زن و مرد، پدیده ازدواج مجدد و ... تغییرکنند.
آبراهام مازلو مازلو معتقد است که نیازهای انسان دارای یک سلسله مراتب هستند: نیازهای پایین یا دون و نیازهای عالی. یعنی برای انسانها ابتدا نیازهای جسمی (نیاز پایین) مهم هستند. بعد از ارضای نیازهای جسمی نیاز به ایمنی برای انسان مطرح میشود و بعد از آن روابط، بعد احترام تا بالاخره در انسانهایی که همه نیازهایشان برطرف شدهاست، نیاز متعالی به تفکر درباره معنی و محتوا (به خود رسیدن) مطرح میشود(رفیعپور، 1377: 41). بنابراین بر طبق این نظریه نیاز به عزت نفس، تایید، احترام، منزلت و خویشتنیابی موجب گرایش به پدیدهای مانند ازدواج در سنین پایین میشود.
رسانههای جمعی یکی دیگر از نهادهای مهم که نقش موثری در گرایش افراد به ازدواج بازی میکند، وسایل ارتباط جمعی است که با بخش بزرگی از مردم سر وکار داشته و وظیفه اطلاعرسانی به آنان را بر عهده دارد. رسانهها عقاید، ارزشها و انتظارات افراد را تحت تاثیر قرار میدهد و ارزشها و سبک زندگی آنان از طریق رسانهها ممکن میشود(بابائی، 1389: 29). نسل جوان، امروزه در مقایسه با نسلهای گذشته کمتر زیر بار ارزشهای دیکته شده توسط خانواده میرود و به طور خلاصه میتوان گفت امروزه تنها مسجدها و مدرسهها و سایر نهادهای اجتماعی جایگزین نقش تربیتی فرزندان نشدهاند، بلکه رسانه نیز نقش مهمی در این میان دارد و فرزندان الگوهای رفتاری خود را در بسیاری موارد از رسانه اخذ میکنند(خسروی، 1389: 50). جامعه شبکهای به عنوان یک پدیده نوظهور هم دارای آثار مثبت و هم دارای آثار منفی بر هویت دینی و اجتماعی است. از جمله آثار مثبت آن میتوان به افزایش منابع هویتی و آزادی عمل افراد برای کسب منابع مورد نیاز، رهایی افراد از چنگال ایدئولوژیهای هویتساز خاص، فراهم آمدن واقعیت به گونهای مجازی، دسترسی آسان به اطلاعات و منابع معرفتی و فقدان موانع در این راستا اشاره کرد. از سوی دیگر به آثار منفی چنین پدیدهای نیز همانند تکه پاره گشتن سریع جوامع، دگرگونی منابع فرهنگی، به چالش کشیدن هویتهای اصیل و سنتی، رواج هویتهای سیال و ناپایدار و ... اشاره کرد(همان: 60).
هدف کلی تعیین عوامل اجتماعی مرتبط بر ازدواج زودرس در شهرستان نقده.
اهداف اختصاصی - تعیین تفاوت بین میزان تحصیلات و سن ازدواج در میان دختران شهرستان نقده. - تعیین رابطه بین استفاده از رسانههای جمعی و سن ازدواج در میان دختران شهرستان نقده. - تعیین تفاوت بین پایگاه اقتصادی- اجتماعی خانواده و سن ازدواج در میان دختران شهرستان نقده. - تعیین رابطه بین سنتی بودن آداب و رفتارها و سن ازدواج در میان دختران شهرستان نقده. - تعیین رابطه بین سهلگیری انتخاب همسر از سوی خانواده عروس و سن ازدواج در میان دختران شهرستان نقده. - تعیین تفاوت بین محل زندگی خانواده و سن ازدواج در میان دختران شهرستان نقده. - تعیین رابطه بین میزان احساس امنیت زنان و سن ازدواج در میان دختران شهرستان نقده. - تعیین رابطه بین میزان بیاعتمادی نسبت به زنان و سن ازدواج در میان دختران شهرستان نقده.
ابزار و روش تحقیق در این مطالعه از تکنیک فیشبرداری برای جمعآوری اطلاعات اسنادی استفاده شد و با استفاده از اطلاعات اسنادی ابعاد مفهومی و نظری موضوع مورد بررسی قرار گرفت. و با به کارگیری روش پیمایشی، چگونگی توزیع و روابط بین متغیرهای ملاک (وابسته) و پیشبین (مستقل) تحقیق در جامعه مورد مطالعه، بررسی شد. بهعبارت دیگر این تحقیق از نظرکنترل شرایط پژوهشی یک تحقیق پیمایشی است، که ازنظر زمانی بهصورت مقطعی انجام شده است. در این تحقیق برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه استفاده شد. جامعه آماری تحقیق حاضر را زنان متاهل زیر 29 سال شهرستان نقده تشکیل میدهند که در سال 1392 ازدواج کردهاند که براساس آخرین آمار ثبت احوال شهرستان نقده در سال1392 تعدادآنها 1225 نفر میباشند(اداره ثبت احوال شهرستان نقده). حجم نمونه با توجه به فرمول کوکران 292 نفر است. در این تحقیق برای گردآوری دادهها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد، که به دو صورت پرسش باز و پرسشهای بسته میباشد، که برای سنجش پرسشها، از ارائه گویههایی به شکل طیف لیکرت استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزار spss استفاده شد. از پارامترهای آمار توصیفی مثل فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار، ضریب کجی برای توصیف دادهها استفاده شد و برای سنجش معناداری رابطه بین دو متغیر از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس و آزمون تیتست استفاده شد.
پایایی و روایی پرسشنامه پایایی و روایی مقیاس، با استفاده از روش آلفای کرونباخ و اعتبار محتوا سنجیده شد. جدول زیر میزان آلفای کرونباخ متغیرهای تحقیق را نشان میدهد.
جدول شماره (1): میزان پایایی متغیرهای تحقیق
یافتههای استنباطی آزمون فرضیه 1: بین میزان تحصیلات و سن ازدواج در میان دختران شهرستان نقده تفاوت وجوددارد.
جدول شماره (2): آزمون تحلیل واریانس یک طرفه بین میزان تحصیلات و سن ازدواج افراد
باتوجه به سطح معنیداری (000/0) که کوچکتر از (05/0) میباشد، بین سن ازدواج و میزان تحصیلات افراد مورد مطالعه، تفاوت معنیداری وجود دارد؛ بدین معنی که بین میزان تحصیلات (خواندن و نوشتن، ابتدایی، راهنمایی، دیپلم، فوقدیپلم، لیسانس و فوقلیسانس) و سن ازدواج تفاوت وجوددارد. مطابق جدول، کمترین تفاوت میانگین در بین تحصیلات ابتدایی و راهنمایی و بیشترین آن در بین تحصیلات فوقلیسانس و خواندن و نوشتن میباشد. همچنین با احتمال 95 درصد (معنیداری)، وجود این رابطه تایید شده است. پس از انجام تحلیل واریانس رد فرضیه صفر بدان معناست که بین میانگینها (دستکم بین دو میانگین) تفاوت معنیداری وجود دارد، اما معلوم نیست که تفاوت واقعی درکجاست. برای مشخص شدن این تفاوت یکی ازقدیمیترین آزمونهاییکه برای مقایسههای پس ازتجربه به کار میرود روش کمترین تفاوت معنیدار فیشر (L.S.D)[2] است. آزمون فرضیه 2: بین میزان استفاده از رسانههای جمعی و سن ازدواج در میان دختران شهرستان نقده رابطه وجود دارد.
جدول شماره (3): ضریب همبستگی پیرسون بین سن ازدواج و میزان استفاده از رسانههای جمعی
همانطورکه در جدول ملاحظهمیشود، با توجه به سطح معنیداری (017/0) که کوچکتر از (05/0) میباشد، که با احتمال 95 درصد (معنیداری)، وجود این رابطه تایید شده است. بنابراین بین میزان استفاده از رسانههای جمعی و سن ازدواج دختران رابطه مثبت و معنیداری وجوددارد؛ بدینمعنی هر چقدر میزان استفاده از رسانههای جمعی بیشتر باشد سن ازدواج نیز بالاتر میرود. آزمون فرضیه 3: بین پایگاه اقتصادی- اجتماعی خانواده و سن ازدواج در میان دختران شهرستان نقده تفاوت وجوددارد.
جدول شماره (4): آزمون تحلیل واریانس یک طرفه بین نوع پایگاه اجتماعی و اقتصادی و سن ازدواج افراد
همانطور که در جدول ملاحظه میشود، با توجه به سطح معنیداری (002/0) که کوچکتر از (05/0) میباشد، بنابراین با احتمال 95 درصد، وجود این رابطه تایید شده است. بین پایگاه اجتماعی و اقتصادی و سن ازدواج دختران تفاوت معنیداری وجود دارد؛ بدین معنی که بین طبقات اقتصادی و اجتماعی (پایین، متوسط، بالا) و سن ازدواج تفاوت وجود دارد. جدول بیانگر این است که کمترین تفاوت معنیداری میانگین بین دو طبقه بالا و متوسط به مقدار (81040/2T=) و بیشترین آن بین دو طبقه پایین و بالا به مقدار (07459/4-T=) میباشد. و همه طبقات بالا، متوسط و پایین در بررسی دو به دو با یکدیگر تفاوت معنیداری باهم دارند. آزمون فرضیه 4: بین میزان سنتی بودن آداب و رفتارها و سن ازدواج در میان دختران شهرستان نقده رابطه وجود دارد.
جدول شماره (5): ضریب همبستگی پیرسون بین سن ازدواج و میزان سنتی بودن آداب و رفتار خانوادهها
همانطور که در جدول ملاحظه میشود، با توجه به سطح معنیداری (000/0) که کوچکتر از (05/0) میباشد، بنابراین با احتمال 95 درصد (معنیداری)، وجود این رابطه تایید شده است، بدینمعنی که بین میزان سنتی بودن آداب و رفتار خانوادهها و سن ازدواج دختران، رابطه معکوس و معنیداری وجود دارد؛ یعنی این که هر چقدر آداب و رسوم خانوادهها سنتیتر باشد، سن ازدواج نیز پایینتر میآید. آزمون فرضیه 5: بین میزان سهلگیری انتخاب همسر از سوی خانواده دختر و سن ازدواج در میان دختران شهرستان نقده رابطه وجود دارد.
جدول شماره (6): ضریب همبستگی پیرسون بین سن ازدواج و میزان سهلگیری ازدواج از سوی خانوادهها
همانطور که در جدول ملاحظه میشود، با توجه به سطح معنیداری (000/0) که کوچکتر از (05/0) میباشد با احتمال 95درصد معنیداری، وجود این رابطه تایید شده است. بنابراین بین میزان سهلگیری ازدواج از سوی خانواده دختر و سن ازدواج دختران رابطه معکوس و معنیداری وجود دارد؛ بدینمعنی که هر چه میزان سهلگیری ازدواج از سوی خانواده دختر کمتر باشد سن ازدواج پایینتر میآید. آزمون فرضیه 6: بین محل زندگی خانواده و سن ازدواج در میان دختران شهرستان نقده تفاوت وجود دارد.
جدول شماره (7): مقایسه سن ازدواج بر اساس محل زندگی (شهر و روستا)
همانطور که در جدول ملاحظه میشود، با توجه به سطح معنیداری (001/0) که کوچکتر از (05/0) میباشد با احتمال 95 درصد (معنی داری)، وجود این تفاوت تایید شدهاست بدین معنی که بین محل زندگی و سن ازدواج دختران، تفاوت معنیداری وجود دارد. بهعبارت دیگر سن ازدواج در شهر و روستا متفاوت است. آزمون فرضیه 7: بین میزان احساس امنیت زنان و سن ازدواج در میان دختران شهرستان نقده رابطه وجود دارد. جدول شماره (8): ضریب همبستگی پیرسون بین سن ازدواج و میزان احساس امنیت زنان
همانطور که در جدول ملاحظه میشود، با توجه به سطح معنیداری (000/0) که کوچکتر از (05/0) میباشد که با احتمال 95 درصد (معنیداری)، وجود این رابطه تایید شده است. بنابراین بین میزان احساس امنیت زنان، و سن ازدواج دختران رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد، بدینمعنی که هر چقدر میزان احساس امنیت زنان بیشتر میشود سن ازدواج آنها نیز بالاتر میرود. آزمون فرضیه 8: بین میزان بیاعتمادی نسبت به زنان و سن ازدواج در میان دختران شهرستان نقده رابطه وجود دارد. جدول شماره (9): ضریب همبستگی پیرسون بین سن ازدواج و میزان بیاعتمادی نسبت به زنان
همانطور که در جدول ملاحظه میشود، با توجه به سطح معنیداری (000/0) که کوچکتر از (05/0) میباشد که با احتمال 95 درصد (معنیداری)، وجود این رابطه تایید شده است. بنابراین بین میزان بیاعتمادی نسبت به زنان و سن ازدواج دختران رابطه منفی و معنیداری وجود دارد؛ بدین معنی که هر چقدر میزان بیاعتمادی به زنان بیشتر باشد، سن ازدواج دختران پایینتر میآید.
بحث و نتیجهگیری با توجه به نتایج آماری به دست آمده از تجزیه و تحلیل یافتهها از نظر تئوری میتوان چنین بحث و نتیجهگیری کرد که کمترین تفاوت سن ازدواج در مقاطع تحصیلی ابتدایی و راهنمایی و بیشترین تفاوت مربوط به مقاطع تحصیلی فوقلیسانس و خواندن نوشتن میباشد. نتایج تجزیه و تحلیل حاصل از دادهها، از نظر تئوریک با تحقیقات مصطفوی(1391) و مردای(1390) همسو میباشد. بین میزان استفاده از رسانههای جمعی ازدواج و سن ازدواج دختران رابطه مثبت و معنیداری وجوددارد. این را یافتههای حاصل از تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد، که رسانههای جمعی از جمله ماهوارهها سیلی از اطلاعات را به درون خانه میآورد، ولی باید گفت که بسیاری از این اطلاعات کاملاً گزینش شده و انحرافی میباشند، که سبب منحرف شدن جوانان و کاهش گرایشهای دینی آنها و رغبت به سوی تهاجم فرهنگی و گرایش به لغزشهای اخلاقی و اجتماعی آنان میگردد. و ازدواج در سنین پایین بسیار پایین شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد که بین پایگاه اجتماعی و اقتصادی و سن ازدواج دختران تفاوت معنیدار وجود دارد. بدین معنی که با توجه به پایگاه اقتصادی و اجتماعی سن ازدواج افراد متفاوت است. بر طبق آزمون کمترین تفاوت میانگین بین دو طبقه بالا و متوسط و بیشترین آن بین دو طبقه پایین و بالا میباشد. به عقیده کارلسون وضعیت اقتصادی افراد یکی از عوامل موثر بر سن ازدواج افراد میباشد. با توجه به نظریه کارکردگرایی ساختاری پارسنز در مورد فرآیند هستهای شدن خانواده به اهمیت شغل پرداخته و براساس متغیرهای الگویی خویش اهمیت آن را ناشی از ماهیت نظام تقسیمکار در جوامع صنعتی جدید میداند. به نظر وی از اثرات پیچیدگی نظام این است که از شغل یک رکن اصلی پایگاه اجتماعی میسازد. نتایج این فرضیه با تحقیق معبودیان(1390) و مرادی(1390) همسو میباشد. با توجه به ضریب همبستگی (254/0-) سطح معنیداری (000/0) بین میزان سنتی بودن آداب و رفتار خانوادهها و سن ازدواج میتوان اینگونه نتیجهگیری کرد که هر چه میزان سنتی بودن آداب و رفتار خانوادهها بیشتر باشد، سن ازدواج نیز پایینتر میآید. البته با توجه به نظریه پارسونزنظام اجتماعی، به عنوان نظام اجتماعی کل و تقسیمات جزئی آن در خرده نظامهای اندام واره، شخصیتی، فرهنگی و اجتماعی و تعیین وظایف و کارکردهای هر کدام از این خرده نظامها، 5 سنخ (الگوی شخصیتی) را بیرون میکشد، که به متغیرهای الگویی مشهورند. این متغیرها به صورت دوتایی در تقابل با یکدیگر قرار میگیرند و هر یک از عناصر این جفتها معرف گرایشات شخصیتی افراد در جامعه است. سنتی بودن آداب و رفتارها، سن ازدواج را تحت تاثیر متغیرهای الگویی قرار میدهد. کارلسون، آداب و سنن افراد جامعه را یکی از عوامل موثر بر سن ازدواج بیان میکند. با توجه به سطح معنیداری (000/0) و مقدار همبستگی (313/0-) بین میزان سهلگیری ازدواج از سوی خانواده دختر و سن ازدواج اینگونه نتیجهگیری میشود که هر چه میزان سهلگیری از سوی خانواده دختر بیشتر باشد، سن ازدواج پایینتر میآید و بالعکس براساس دیدگاه مرتن میتوان اذعان کرد که پدیده اجتماعی ازدواج به عنوان یکی از اهداف تعیینشده جامعه با راهها و وسایل مورد نیاز در جهت رسیدن به آن هماهنگ نیست. بین شهر و روستا و سن ازدواج تفاوت وجوددارد. به عبارتی متغیر نوع محل زندگی بر سن ازدواج دختران تاثیر دارد. بنابراین سن ازدواج در شهر بیشتر از روستاها میباشد. نتیجه به دست آمده با توجه به سطح معنیداری (001/0) و کمتر بودن از (05/0) بین محل زندگی و سن ازدواج میتوان این گونه نتیجه گرفت که نتایج آماری به دست آمده از تجزیه و تحلیل با تحقیقات مرادی(1390) و مسعودی بلادی(1387) همسو میباشد. با توجه به سطح معنیداری (000/0) و مقدار همبستگی (244/-) بین میزان بیاعتمادی اجتماعی و سن ازدواج دختران نتیجه میگیریم که هر چه میزان بیاعتمادی اجتماعی از طرف خانواده به دختران بیشتر میشود، سن ازدواج دختران پایینتر میآید. و بالعکس هرچه ازدواج در سنین بالاتر صورت بگیرد، میزان اعتماد خانواده به دختران بیشتر و بهعبارتی بیاعتمادی به دختران کمتر میشود. با توجه به تئوری نوگرایی آنتونی گیدنز یکی از مهمترین آفتهای اجتماعی که هر جامعهای را با مشکل جدی مواجه میسازد، فقدان اعتماد میان اعضای جامعه یا به اصطلاح بیاعتمادی است. گسترش بیاعتمادی و دورویی در روابط اجتماعی و گسترش انواع انحرافات اخلاقی در سطح جامعه به نهاد خانواده و مناسبات انسانی نیز تسری یافته و اساساً کیفیت ارتباط با دیگران را دچار شک و تزلزل کرده است. بنابراین با توجه به سطح معنیداری (000/0) و مقدار همبستگی (466/0) میتوان نتیجهگیری کرد که هر چه میزان امنیت اجتماعی زنان بیشتر باشد، سن ازدواج نیز بالاتر میآید.
پیشنهادها - بیان مستدل و منطقی علل، پیامدها و اثرات مثبت و منفی سن ازدواج و راهکارهای تعدیل آن، از طریق ایجاد برنامههای تجزیه و تحلیل و نقد مسائل اجتماعی جوانان با حضور متخصصان و مشارکت جوانانی که دارای دیدگاهها و عقاید فکری مختلف هستند. - آگاهسازی و بیان ریشهها و معانی ذاتی ازدواج با توجه به عدم آگاهی برخی از افراد از معانی و ریشههای ازدواج. - تولید و ساخت فیلمها، سریالها و مستندهای آگاهی دهنده به افراد، درمورد اثرات و پیامدهای ازدواج زودرس. - تولید و ساخت برنامههایی با محتوای چگونگی ایجاد خانواده سالم، نقش و ویژگیهای آن، به منظور حذف اثرات نامطلوب ازدواج زودرس. - نظرسنجی از قشرهای مختلف جوان، در گروههای سنی مختلف، جهت ارزیابی برنامههای فعلی رسانهها و بکارگیری پیشنهادهای آنان برای ایجاد برنامههای متنوع و جذاب در زمینههای مختلف، با هدف کاهش توجه به برنامههای ماهوارهای.
پیشنهادهای پژوهشی انجام مطالعات تطبیقی برای بررسی مسائل اجتماعی از جمله سن ازدواج؛ زیرا همانطور که گفته شد مسائل اجتماعی مختلف از ساختارهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی مختلف نشات میگیرند، بنابراین برای به دست آوردن نتایج مکمل و صریح، انجام مطالعه تطبیقی مانند بررسی یک مساله اجتماعی در دو شهر مختلف، میتواند، بسیار موثر باشد.
منابع آبدخت، ح. (1389). بررسی عوامل اجتماعی موثر بر بالا رفتن سن ازدواج در بیندختران شهر تهران. پایاننامه کارشناسیارشد. دانشگاه علامه طباطبائی. آزاد ارمکی، ت. (1386). جامعهشناسی خانواده ایرانی. تهران: انتشارات سمت. آشفته تهرانی، ا. (1385). آمارهای زیستی در ایران و جهان. فصلنامه جمعیت. سازمان ثبت احوال. شماره 15و16. آندره، م. (1384): جامعهشناسی خانواده و ازدواج. ترجمه: ف، اردلان. تهران: دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران. احمدی، ع. (1384). بررسی تاثیر ازدواج زودهنگام بر ترک تحصیل زنان نوجوان در ایران با رویکرد چند سطحی.تهران: انتشارات مرکز مطالعات و پژوهشهای جمعیتی آسیا و اقیانوسیه. اعزازی، ش. (1386). جامعهشناسی خانواده با تاکید بر نقش، ساختار و کارکردخانواده در دوران معاصر. تهران: انتشارات روشنگران و مطالعات زنان. بابائی، م. (1389). جامعهشناسی خانواده و ازدواج. ترجمه: ف، اردلان. تهران: دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران. بهنام، ج؛ و دیگری. (1383). مقدمهای بر جامعهشناسی ایران. تهران: انتشارات خوارزمی. تنهایی، ح. (1382). جامعهشناسی نظری. تهران: انتشارات بهمن برنا. تیلر، ه. (1388). باروری و جمعیت. ترجمه: ز، پورانصاری. تهران: مرکز نشر دانشگاهی. خسروی، س. (1389). بررسی میزان دینداری دانشآموزان دوره متوسطه شهرستان پاوه و عوامل مرتبط با آن. پایاننامه کارشناسیارشد. دانشگاه آزاد اسلامی تهران. رفیعپور، ف. (1377). سنجش گرایش روستاییان نسبت به جهادسازندگی. تهران: وزارت جهاد سازندگی. ساروخانی، ب. (1385). مقدمهای بر جامعهشناسی خانواده.تهران: انتشارات سروش. صدیق اورعی، غ. (1386). مسائل اجتماعی جوانان.مشهد: انتشارات جهاد دانشگاهی. گود، و. (1382). خانواده و جامعه. ترجمه: و، ناصحی. تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب. گیدنز، آ. (1388). پیامدهای مدرنیت. ترجمه: م، ثلاثی. تهران: نشر مرکز. گیدنز، آ. (1383). جامعهشناسی. ترجمه: م، صبوری. تهران: نشر نی. موسوی بلادی، ص. (1387). بررسی تحول ازدواج در ایران. فصلنامه جمعیت. سازمان ثبت احوال تهران. شماره27 و 28. هیول، م. (1388). بررسی علل افزایش سن ازدواج. ویژهنامه علمیاستانداری مازندران. سایتها و نهادهای اداری. اداره ثبت احوال شهرستان نقده. UNFPA. (2006). Ending Child Marriage: A Guide For Global Action, International Planned Parenthood Federation and the Forum on Marriage and the Rights of Women and Girls, London. Singh S. R. Samara. (2009). “Early marriage Among Women in Developing Countries”, International Family Planning Perspectives. 22 (4): 148-175.
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آبدخت، ح. (1389). بررسی عوامل اجتماعی موثر بر بالا رفتن سن ازدواج در بیندختران شهر تهران. پایاننامه کارشناسیارشد. دانشگاه علامه طباطبائی. آزاد ارمکی، ت. (1386). جامعهشناسی خانواده ایرانی. تهران: انتشارات سمت. آشفته تهرانی، ا. (1385). آمارهای زیستی در ایران و جهان. فصلنامه جمعیت. سازمان ثبت احوال. شماره 15و16. آندره، م. (1384): جامعهشناسی خانواده و ازدواج. ترجمه: ف، اردلان. تهران: دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران. احمدی، ع. (1384). بررسی تاثیر ازدواج زودهنگام بر ترک تحصیل زنان نوجوان در ایران با رویکرد چند سطحی.تهران: انتشارات مرکز مطالعات و پژوهشهای جمعیتی آسیا و اقیانوسیه. اعزازی، ش. (1386). جامعهشناسی خانواده با تاکید بر نقش، ساختار و کارکردخانواده در دوران معاصر. تهران: انتشارات روشنگران و مطالعات زنان. بابائی، م. (1389). جامعهشناسی خانواده و ازدواج. ترجمه: ف، اردلان. تهران: دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران. بهنام، ج؛ و دیگری. (1383). مقدمهای بر جامعهشناسی ایران. تهران: انتشارات خوارزمی. تنهایی، ح. (1382). جامعهشناسی نظری. تهران: انتشارات بهمن برنا. تیلر، ه. (1388). باروری و جمعیت. ترجمه: ز، پورانصاری. تهران: مرکز نشر دانشگاهی. خسروی، س. (1389). بررسی میزان دینداری دانشآموزان دوره متوسطه شهرستان پاوه و عوامل مرتبط با آن. پایاننامه کارشناسیارشد. دانشگاه آزاد اسلامی تهران. رفیعپور، ف. (1377). سنجش گرایش روستاییان نسبت به جهادسازندگی. تهران: وزارت جهاد سازندگی. ساروخانی، ب. (1385). مقدمهای بر جامعهشناسی خانواده.تهران: انتشارات سروش. صدیق اورعی، غ. (1386). مسائل اجتماعی جوانان.مشهد: انتشارات جهاد دانشگاهی. گود، و. (1382). خانواده و جامعه. ترجمه: و، ناصحی. تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب. گیدنز، آ. (1388). پیامدهای مدرنیت. ترجمه: م، ثلاثی. تهران: نشر مرکز. گیدنز، آ. (1383). جامعهشناسی. ترجمه: م، صبوری. تهران: نشر نی. موسوی بلادی، ص. (1387). بررسی تحول ازدواج در ایران. فصلنامه جمعیت. سازمان ثبت احوال تهران. شماره27 و 28. هیول، م. (1388). بررسی علل افزایش سن ازدواج. ویژهنامه علمیاستانداری مازندران. سایتها و نهادهای اداری. اداره ثبت احوال شهرستان نقده. UNFPA. (2006). Ending Child Marriage: A Guide For Global Action, International Planned Parenthood Federation and the Forum on Marriage and the Rights of Women and Girls, London.
Singh S. R. Samara. (2009). “Early marriage Among Women in Developing Countries”, International Family Planning Perspectives. 22 (4): 148-175. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 8,173 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 4,531 |