تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 10,005 |
تعداد مقالات | 83,629 |
تعداد مشاهده مقاله | 78,552,035 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 55,724,519 |
رابطه سرمایه اجتماعی و دینداری با احساس ارتباط و پیوستگی با طبیعت نزد دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مطالعات جامعه شناسی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 6، دوره 8، شماره 26، فروردین 1394، صفحه 85-98 اصل مقاله (640.62 K) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: علمی پژوهشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
بینا حبیبی1؛ داود ابراهیم پور2 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1دانشجوی کارشناسیارشد جامعهشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز، گروه علوم اجتماعی؛ تبریز- ایران. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2گروه علوم اجتماعی دانشکده علوم انسانی و تربیتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
هدف از مطالعه حاضر، بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و دینداری با احساس ارتباط و پیوستگی با طبیعت نزد دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحدتبریز میباشد. جامعه آماری تحقیق را دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز به تعداد 31447 نفر تشکیل میدهد که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 323 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین گردید و به روش نمونهگیری طبقهای متناسب با حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار اندازهگیری در تحقیق حاضر، پرسشنامههای محقق ساخته بودند. اعتبار پرسشنامههای مورد نظر با استفاده از اعتبار صوری و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ مورد آزمون قرار گرفت و ضریب آن برای پرسشنامه احساس ارتباط و پیوستگی با طبیعت 74/0، سرمایه اجتماعی72/0 و دینداری 84/0 محاسبه گردید. بر اساس نتایج به دست آمده از آزمون فرضیههای تحقیق، بین متغیرهای سرمایه اجتماعی، دینداری و سن بااحساس ارتباط و پیوستگی با طبیعت رابطه معنیداری وجود دارد. همچنین بین دانشجویان مرد و زن از نظر احساس ارتباط و پیوستگی با طبیعت تفاوت معنیداری مشاهده گردید. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
سرمایه اجتماعی؛ دینداری؛ احساس ارتباط و پیوستگی با طبیعت | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
رابطه سرمایه اجتماعی و دینداری با احساس ارتباط و پیوستگی بینا حبیبی[1] دکتر داود ابراهیمپور[2] تاریخ دریافت مقاله:28/1/1395 تاریخ پذیرش نهایی مقاله:3/4/1395 چکیده هدف از مطالعه حاضر، بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و دینداری با احساس ارتباط و پیوستگی با طبیعت نزد دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحدتبریز میباشد. جامعه آماری تحقیق را دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز به تعداد 31447 نفر تشکیل میدهد که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 323 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین گردید و به روش نمونهگیری طبقهای متناسب با حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار اندازهگیری در تحقیق حاضر، پرسشنامههای محقق ساخته بودند. اعتبار پرسشنامههای مورد نظر با استفاده از اعتبار صوری و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ مورد آزمون قرار گرفت و ضریب آن برای پرسشنامه احساس ارتباط و پیوستگی با طبیعت 74/0، سرمایه اجتماعی72/0 و دینداری 84/0 محاسبه گردید. بر اساس نتایج به دست آمده از آزمون فرضیههای تحقیق، بین متغیرهای سرمایه اجتماعی، دینداری و سن بااحساس ارتباط و پیوستگی با طبیعت رابطه معنیداری وجود دارد. همچنین بین دانشجویان مرد و زن از نظر احساس ارتباط و پیوستگی با طبیعت تفاوت معنیداری مشاهده گردید. واژگان کلیدی: سرمایه اجتماعی، دینداری، احساس ارتباط و پیوستگی با طبیعت.
مقدمه همه اجزای طبیعت با یکدیگر ارتباط متقابل دارند انسان نیز جزئی از این نظام است، اما تنها جزئی است که نظام سازگاریافته طبیعت را برهم ریخته و تعادل آن را پاک برهم زده است، به طوریکه طبیعت با همان شیوه همیشگی و با روشهای زیستی و ابزارهای تدافعی خود دیگر قادر به ترمیم خود نیست و بیش از هر زمان دیگری، برای ترمیم و احیای خود، نیاز به مداخله و همیاری جدی انسان دارد. با افزایش بیش از پیش جمعیت کرهزمین و تاثیر انسان بر محیط زیست و توسعه شهرها کره زمین دچار بحران شده، آثار منفی زیست محیطی شهر تا آن اندازه افزایش یافته که بزرگترین تهدید در مقابل این زیست بومها شمرده میشود. مصرف بیرویه منابع (بومشناختی، اقتصادی و اجتماعی) نگران کننده است و یکی از تبعات آن مورد تهدید واقع شدن و عدم پایداری درکیفیت زندگی شهری است. یعنی اگر با همین وضع به این ساختار اتلافی ادامه دهیم درسالهای آینده با بحران مواجه میشویم. این ناپایداری در عرصههای ذخایر طبیعی، تکنولوژی، شهرسازی، حقوق بشر، جامعه، فرهنگ و ... میباشد. بشر در تمامی زمینهها برنامهریزی میکند تا سرعت رسیدن به بحران را کم کند. بخشی از این قضیه در گرو فرهنگ و جامعه است. امروزه با افزایش مسائل زیست محیطی مانند: بحران انرژی، اتلاف و تخریب منابع طبیعی و افزایش مواد زاید ناشی از توسعه شهرنشینی و صنعتی اثر انسان بر محیط نیز مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است؛ زیرا آنها بسیاری از این معضلات را ناشی از پیامدهای مستقیم و غیرمستقیم رفتارهای انسان میدانند(فردوسی و همکاران، ۱۳۸6: 254). ویلسون(۱۹۹۳) با طرح فرضیه بیوفیلیا مطرح کرد که انسانها برای تعلق و ارتباط، به سایر موجودات زنده نیاز درونی دارند. براساس این نظریه، انسانها به صورت ناهشیار میکوشند با بقیهی موجودات، بهترین تمایلات عاطفی را شکل دهند و این پایه و اساس انگیزهی ما برای مراقبت و محافظت از محیط را فراهم میکند. شواهد عشق و علاقه انسانها به موجودات زنده را میتوان در رغبت و علاقهی انسان به طبیعت، مناظر طبیعی، پرورش گیاهان در منزل و نگهداری حیوانات مشاهده کرد. پژوهشهای مختلف نیز نقش ارتباط با طبیعت بر رفتارهای جامعه پسند محیطی را تایید کردند. کالس، شوماچر و مانتادا(۱۹۹۹) نشان دادند ارتباط با طبیعت ۲۵ تا ۳۹ درصد رفتارهای حفاظت از محیطزیست را پیشبینی میکند. مایر و فرانتز(۲۰۰۴) نیز روشن کردند که بین ارتباط و پیوستگی با طبیعت و رفتارهای محیطی همبستگی مثبتی وجود دارد. دوتچر، فینلی، لولاف و جانسون(۲۰۰۷) نیز به این نتیجه رسیدندکه ارتباط با طبیعت،۱۰درصد واریانس رفتارهای محیطی را تبیین میکند. کلایتون(۲۰۰۳) نیز نشان دادکه شاخصهای هویت محیطیبا رفتارهای مسئولانه در مقابل محیطزیست، مانند همکاری با سازمانها و نهادهای محیطزیست همبستگی مثبتی دارد (عباسزاده، 1390: 24). بنابراین عامل اصلی در شکلگیری مخاطرات زیست محیطی انسان است. افراد هر اجتماعی برحسب شرایط و مقتضیات خاص اجتماعی، فرهنگی و شخصیتی خود، برخورد متفاوتی نسبت به محیطزیست دارند. این رفتارها ممکن است مثبت، محیطگرایانه و مسئولانه باشد؛ یا برعکس، منفی و مخالف محیط زیست (نواح، ۱۳۹۰ : 69). روابط انسان با محیطزیست، از مسایل محوری تجزیه و تحلیل به حساب میآید؛ زیرا به نظر آگاهان، محیط زندگی، رفتار انسان را محدود میکند و آدمی با تغییر محیط زیست، حتی میتواند رفتار سیاسی خود را تغییر دهد. از ارسطو تا امام خمینی (ره) کسی در رابطه با مساله تاثیر طبیعت، کمترین تردیدی به خود راه نمیدهد، همگان بر این عقیدهاند که طبیعت محیط زیست، یکی از عوامل موثر در انسان است و تاثیر آن نیز همه ابعاد وجود انسان را، از جسم و روح (اخلاق، عواطف و فکر) آدمی شامل میشود(شفیعی، 1388: 51-50). در قرآن توجه به طبیعت، به عناوین مختلف به چشم میخورد و انسان از این راه، به مطالعه، تدبر، تفکر، دقت و شناسایی طبیعت دعوت شده است و این دعوت دلالت برعظمت و اهمیت طبیعت دردیدگاه اسلام و پروردگار متعال نیز میکند، این کتاب آسمانی نه تنها در فصاحت و بلاغت معجزه است بلکه از نظر علمی نیز دارای اعجاز فراوان میباشد و بسیاری از آیات و اشارات آن در ارتباط با طبیعت مطابق با آخرین تحقیقات و اکتشافات روز است(همان: ۲۶). طبیعت مورد توجه اسلام است و راز این توجه را میتوان در مسایلی، از جمله تاثیر غیرقابل انکار محیطزیست، در جسم و روان آدمی دانست. قابل تذکر است که تاثیر طبیعت در انسان به گونهای است که امروزه، دانش جدیدی را تحت نام «اکولوژی انسانی» به خود اختصاص داده است، جانداران به طور کلی از عوامل محیط خود اثر میپذیرند و به نوبه خود بر روی آن اثر میگذارند، ویژگیهای همه موجودات زنده اعم از گیاه، جانور و انسان نشأت گرفته از عوامل محیطی میباشد. بیشک محیطزیست در تغذیه انسان و تغذیه، به نوبه خود در خصوصیات جسمی و روحی او اثر میگذارد، دلیل ساده تاثیر محیطزیست بر انسان همانا تفاوتهای ظاهری و فرهنگی ملل مختلف که در مکانهای متفاوت زندگی میکنند است، گرچه در تعیین مقدار تاثیری که آدمی از محیط زیست خود میپذیرد، میان صاحبنظران مکتبهای جغرافیسم (جغرافیاگرایی) و جغرافیایانسانی اختلاف نظر ژرفی به چشم میخورد، ولی حقیقت این است که طبیعت و محیط زیست در جسم و جان انسان، بدون تاثیر نمیباشند؛ چنان که تاثیر انسان بر آن را نیز نمیتوان انکار کرد، از سوی دیگر با آکاهی انسان بر تاثیر طبیعت بر روی انسان و بالعکس هر از چندگاهی علم جدیدی با هدف مطالعه اینگونه تاثیرات به وجود میآید(همان: ۳۶-۳۷). با اهمیت یافتن نقش دین در حفاظت از محیط زیست، امیدی تازه برای حفاظت موثرتر از محیط زیست به وجود آمده است که موجب تعریف مبتنی بر دین از اخلاقیات زیست محیطی شده است. بر این اساس دو دسته نظر در این رابطه وجود دارد: دسته اول نظریهپردازانی همچون بنسون، سیمونز، باهرو هستند که بر رابطه دین، اخلاق و حفظ محیط زیست تاکید میکنند و دسته دوم اندیشمندانی همچون وایت و توین بی که استدلال میکنند آموزههای دینی در حفظ محیط زیست تاثیری نداشتهاند. از نظر بنسون برای رفع بحرانهای محیط زیست از دیدگاههای فلسفی، دینی و به ویژه اخلاقی کمتر سخنی به میان میآید. در حالی که بدون آموزش صحیح مباحث معنوی و اعتقادی، در فراگیرترین شکل فلسفی و اخلاقی آنها، هرچه از تباه شدن محیط زیست و ضرورت حفظ آن گفته شود، راه به جایی نخواهیم برد. مفاهیم اخلاق زیست محیطی بر مبانی ارزشی استوارند. دراخلاق زیست محیطی، نوع ارزشگذاری انسان به طبیعت و اجزای آن و همچنین معیارهای ارزشی در تعیین نوع تعامل انسان با طبیعت، مهم هستند و این موضوعات به روشنی به مباحث نگرشی و هنجاری مرتبط میشوند. اگر نگرش، نوعی سوگیری مثبت یا منفی در برابر یک شی، یک شخص و یا رفتاری خاص تلقی گردد، آنگاه اهمیت تاثیر ارزشهای فرد؛ ارزشهای اخلاقی در این سوگیری بیشتر روشن میشود، به این ترتیب ارزشهای اخلاقی میتوانند با شکلدهی نگرش، تاثیر خود را بر رفتارهای حفاظتی و زیست محیطی فرد برجای بگذارند(بنسون، ۲۱:۱۳۹۳). دراین میان سرمایه اجتماعی از جمله متغیرهایی استکه در تمام روابط اعضاء جامعه تاثیر دارد و یک سرمایه فردی نیست و زیرمجموعه سرمایه انسان نیست چرا که این سرمایه متعلق به گروههاست و نه به افراد. هنجارهایی که شالوده سرمایه اجتماعی را تشکیل میدهند، در صورتی معنی دارد که بیش از یک فرد در آن سهیم باشد. سرمایه اجتماعی با توجه به علم سیاست و علم اقتصاد لزوماً چیز خوبی نیست، در این علوم همکاری و همیاری برای تمام فعالیتهای اجتماعی خواه خوب یا بد ضروری است. از نظر فوکویاما سرمایه اجتماعی عبارت است از: هنجارهای غیررسمی جا افتادهای که همکاری میان دو یا چند نفر را تشویق میکند، دامنه هنجارهایی که سرمایه اجتماعی را به وجود میآورند میتواند از هنجارهای متقابل بین دو دوست تا تمام آموزههای پیچیده و کاملاً جزء به جزء مانند مسیحیت و یا آیین کنفوسیوس را در بر بگیرد. آنها باید در رابطه انسانی واقعی جا افتاده باشند؛ هنجار متقابل به هنگام سر و کار داشتن با تمام مردم به طور بالقوه وجود دارد اما تنها به هنگام برخورد با دوستان بالفعل میشود، با این تعریف اعتماد، شبکهها، جامعهمدنی و موارد دیگریکه با سرمایه اجتماعی همراه هستند تماماً آثار و نتایج سرمایه اجتماعی هستند نه اجزای تشکیلدهنده آن. هر مجموعهای از هنجارهای جا افتاده، سرمایه اجتماعی را تشکیل نمیدهند، آنها باید به همکاری در گروهها منجر شوند و بنابراین با ارزشهای معنوی سنتی چون صداقت، پایبندی به تعهدات، عملکرد قابلیت اطمینان در انجام وظایف (وظیفهشناسی)، رابطه متقابل و نظیر آن مرتبط هستند(فوکویاما، 1385: 13-10). نواح و همکاران(۱۳۹۰) تحقیقی باعنوان بررسی رابطه بین میزان دینداری با ارزشها و رفتارهای زیست محیطی شهروندان شهر اهواز انجام دادهاند. روش بررسی دراین تحقیق، پیمایشی و ابزار سنجش پرسشنامه است. نمونه تحقیق شامل ۴۰۰ نفر از ساکنان شهر اهواز است که از طریق نمونهگیری خوشهای انتخاب شدهاند. هدف از این تحقیق بررسی رابطه میزان دینداری با ارزشها و رفتارهای زیست محیطی در شهر اهواز است. یافتههای این تحقیق نشان میدهد که بین متغیرهای سن، جنس و تحصیلات با رفتار زیست محیطی رابطه معناداری وجود دارد. صالحی و امامقلی(۱۳۹۱) تحقیقی دیگر با عنوان بررسی تاثیر سرمایه اجتماعی بر رفتارهای زیست محیطی، (مطالعه موردی استان کردستان) انجام دادهاند. روش تحقیق در این پژوهش از نوع پیمایشی است و نمونه آماری شامل ۴۴۰ نفر از افراد بالای ۱۸ سال ساکن در مناطق شهری استان کردستان بوده که با روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدهاند. هدف اصلی این پژوهش پاسخ به این سوال است که آیا با افزایش و یا کاهش سرمایه اجتماعی، در رفتارهای زیست محیطی تغییری بهوجود میآید یا خیر؟ نتایج این تحقیق نشان میدهد که، با وجود شرایط نامناسب و امکانات محدود زیست محیطی دراستان کردستان، رفتارهای مسئولانه زیستمحیطی افراد مورد مطالعه در حد بالایی بوده است و یافتهها حاکی از آن است که، سرمایه اجتماعی افراد مورد مطالعه در حد نزدیک به متوسط است. آزمون فرضیه نشان میدهد که بین سرمایه اجتماعی و رفتارهای زیست محیطی رابطه مثبت و مستقیمی وجود دارد. عباسزاده(۱۳۹۳) تحقیقی با عنوان بررسی تحلیل عاملی تاییدی و همسانی درونی مقیاس ارتباط و پیوستگی با طبیعت در دانشجویان را انجام داده است. هدف از این تحقیق بررسی ساختار عاملی پرسشنامه ارتباط با طبیعت (NR-SCALE) نیسبت و همکاران با استفاده از رویکرد تحلیل عاملی تاییدی بوده است. در این تحقیق ۳۰۰ نفر دانشجوی کارشناسی دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز به عنوان نمونه با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدهاند. در این پژوهش، پرسشنامه این مقیاس ترجمه شده و این مقیاس شامل ۲۱ گویه در طیف لیکرت است که در مقیاس ترجمه شده به فارسی چهار گویه به دلیل بار عاملی کمتر حذف شدهاند. در مجموع، نتایج این پژوهش به تقویت این ایده منجر شده است که مقیاس ارتباط با طبیعت نیسبت و همکاران، یک ابزار روایی و پایایی درپیشبینی رفتارهای مراقبت از محیط زیست است که استفاده از این ابزار در مطالعات و ارزیابی رفتارهای مراقبت زیستمحیطی شهروندان میتواند موثر باشد. وان لیر و دانلپ(۱۹۸۰) بیست و یک مطالعه را، که بین سالهای ۱۹۶۸ تا ۱۹۷۸ انجام گرفته مرور کردهاند و در همه آنها با برخی یا همه متغیرهای زیر برخورد داشتهاند: سن، طبقه اجتماعی (درآمد، تحصیل و شغل)، محل سکونت، گرایش سیاسی، ایدئولوژی سیاسی و جنس. آنها نتیجه گرفتهاند که افراد جوانتر، تحصیل کردهتر و لیبرالتر دغدغه بیشتری در مورد محیط زیست دارند تا افراد مسنتر، کم سوادتر و محافظهکارتر. بنابر آنچه مطرح شد، هدف تحقیق حاضر مطالعه رابطه سرمایه اجتماعی و دینداری با احساس ارتباط و پیوستگی با طبیعت نزد دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز میباشد.
فرضیههای تحقیق ۱. بین میزان سرمایه اجتماعی دانشجویان و میزان احساس ارتباط و پیوستگی آنان با طبیعت رابطه وجود دارد. 2. بین میزان دینداری دانشجویان و میزان احساس ارتباط و پیوستگی آنان با طبیعت رابطه وجود دارد. 3. بین سن دانشجویان و احساس ارتباط و پیوستگی آنان با طبیعت رابطه وجود دارد. 4. بین جنس دانشجویان (زن و مرد) و میزان احساس ارتباط و پیوستگی آنان با طبیعت تفاوت وجود دارد.
تعریف نظری و عملیاتی متغیرها متغیر وابسته: احساس ارتباط و پیوستگی با طبیعت متغیرهای مستقل: دینداری، سرمایه اجتماعی و متغیرهای زمینهای
تعریف نظری ارتباط و پیوستگی با طبیعت عبارت از این است که افراد تا چه اندازه خودشان را جزئی ازطبیعت میدانند. شولتز معتقد است جهان طبیعی به سادگی یک سیستم مکانیکی است که انسانها میتوانند از آن بهرهبرداری یا آن را تخریب کنند(شولتز، ۲۰۰0: 391).
دینداری دینداری یعنی داشتن اهتمام دینی به نحوی که نگرش، گرایش و کنشهای فرد را متاثر سازد. (شجاعیزند، ۱۳۸4: 37).
سرمایه اجتماعی از نظر مفهومی، سرمایه اجتماعی وجوه گوناگون سازمان اجتماعی نظیر (اعتماد، هنجارهای جمعی و شبکههای اجتماعی) را در بر میگیرد که با تسهیل اقدامات هماهنگ، موجب بهبود کارایی جامعه میشوند(پاتنام، ۱۹۹۵).
تعاریف عملیاتی ارتباط و پیوستگی با طبیعت برای سنجش این متغیر از ترکیبی از گویههای پرسشنامه نیسبت و همکاران و پرسشنامههای پژوهشگران قبلی استفاده شده است که شامل سوالاتی چون (ارتباط گسترده با همه موجودات جهان، غیر ضروری بودن محافظت از طبیعت، علاقه نسبت به پاکیزگی محیط زیست و ...) میباشد.
دینداری در سنجش میزان دینداری با الهام از سنجه به کار رفته توسط پژوهشگران قبلی استفاده شده است که شامل سوالاتی چون (امر به معروف و نهی از منکر، انجام فرایض دینی و احساس ترس از خداوند) میباشد.
سرمایه اجتماعی در این پژوهش با توجه به تعریف پاتنام برای سنجش و اندازهگیری سازه سرمایه اجتماعی از منابع مشارکت مدنی شامل سه مولفه (اعتماد اجتماعی، هنجارهای اجتماعی و شبکههای اجتماعی) که شامل سوالاتی چون (برنامه رسانههای جمعی، شرکت در کاشت نهال، شرکت در برنامه زیست محیطی، فعالیت در شبکههای اجتماعی و ...) میباشد، استفاده میشود.
روش تحقیق روش تحقیق دراین پژوهش باتوجه به موضوع تحقیق، روش پیمایش میباشد. جامعه آماری پژوهش کل دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز میباشد که تعداد آنها ۳۱۴۴۷ نفر میباشد، که از این تعداد ۱۳۲۸۹ نفر زن و ۱۸۱۵۸ نفر مرد میباشد. حجم نمونه تحقیق بر اساس فرمول کوکران ۳۲۳ نفر به دست آمد که از این تعداد ۱۳۶ نفر زن و ۱۸۷ نفر مرد تعیین شد. نمونههای تحقیق با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای متناسب باحجم طبقات (رشته تحصیلی و جنسیت) انتخاب شد. ابزار تحقیق در مطالعه حاضر پرسشنامه بود. اعتبار ابزار به صورت صوری تایید گردید و با وجود این که پایایی ابزار چندین بار مورد تایید قرار گرفته است، درجامعه مورد بررسی نیز مجدداً از طریق پیشآزمون مورد بررسی قرار گرفت. نتایج آزمون پایایی به شرح جدول شماره (1)، به دست آمد:
جدول شماره (1): نتایج آزمون آلفای کرونباخ
یافتههای تحقیق در مطالعه حاضر، میانگین سنی پاسخگویان ۲۴ سال بوده است، در این میان جوانترین پاسخگو ۱۸ و مسنترین آن ۴۴ ساله بوده است. از نظر وضعیت سرمایه اجتماعی میانگین 26/46 درصد به دست آمد، کمترین میزان سرمایه اجتماعی 5/12 درصد و بالاترین 25/81 بوده است. از نظر وضعیت دینداری میانگین 53/66 درصد را بدست آوردند، در این میان کمترین میزان دینداری 5/12 و بالاترین 100 بوده است و میانگین وضعیت احساس ارتباط و پیوستگی با طبیعت در بین نمونههای تحقیق 31/52 درصد به دست آمد، در این میان کمترین میزان احساس ارتباط و پیوستگی با طبیعت 38/15 درصد و بالاترین 92/76 درصد به دست آمد. - بین میزان سرمایه اجتماعی دانشجویان و میزان احساس ارتباط و پیوستگی آنان با طبیعت رابطه وجود دارد. جهت آزمون رابطه میزان سرمایه اجتماعی دانشجویان و میزان احساس ارتباط و پیوستگی آنان با طبیعت از آزمون ضریب همبستگی پیرسون استفاده گردید. سطح معناداری در این آزمون 365/0 به دست آمد، بنابراین بین سرمایه اجتماعی دانشجویان و احساس ارتباط و پیوستگی رابطه معنادار وجود ندارد.
جدول شماره (2): ضریب همبستگی پیرسون و سطح معناداری رابطه سرمایه اجتماعی و احساس ارتباط و پیوستگی با طبیعت
یافته تحقیق با یافته صالحی(۱۳۹۱) ناهمسو میباشد و همچنین با نظریههای بوردیو، فوکویاما و پاتنام همراستا نمیباشد، دلیل این امر میتواند همگن بودن جامعه مورد بررسی باشد، زیرا جامعه آماری مطالعه حاضر فقط دانشجویان بودند، هرچند تفاوتهایی در میزان برخورداری از سرمایه اجتماعی قابل مشاهده و تایید است اما همگن بودن سطح تحصیلات و پراکندگی محدود سنی دانشجویان عواملی هستندکه سرمایه اجتماعی را تحتتاثیر قرار میدهد و فاصلهها را کمتر مینماید، بنابراین به نظر میرسد درصورتیکه تحقیق در جامعه آماری متفاوت با جامعه آماری ناهمگن مثل شهروندان انجام پذیرد نتایج متفاوتی با یافته تحقیق و همسو با یافته صالحی و همکاران به دست بیاید. - بین میزان دینداری دانشجویان و میزان احساس ارتباط و پیوستگی آنان با طبیعت رابطه وجود دارد. جهت آزمون رابطه میزان دینداری دانشجویان و میزان احساس ارتباط و پیوستگی آنان با طبیعت از آزمون ضریب همبستگی پیرسون استفاده گردید. نتیجه آزمون 000/0 با همبستگی 278/0 به دست آمد، بنابراین بین دینداری دانشجویان و احساس ارتباط و پیوستگی آنان با طبیعت رابطه معنادار ومثبت وجود دارد. جدول شماره (3): ضریب همبستگی پیرسون و سطح معناداری رابطه دینداری و احساس ارتباط و پیوستگی با طبیعت
یافتههای تحقیق با یافتههای ادهمی(۱۳۸۹) و نواح و همکاران(۱۳۹۰) همسو میباشد. همچنین یافتههای تحقیق با نظریه، بنسون همراستا میباشد. طبق نظریه او ارزشهای اخلاقی میتوانند با شکلدهی نگرش، تاثیر خود را بر رفتارهای حفاظتی و زیست محیطی فرد بر جای بگذارند. - بین سن دانشجویان و میزان احساس ارتباط و پیوستگی آنان با طبیعت رابطه وجود دارد. جهت آزمون رابطه میزان سن دانشجویان و میزان احساس ارتباط و پیوستگی آنان باطبیعت از آزمون ضریب همبستگی پیرسون استفاده گردید. همانگونه که در جدول شماره (4) ملاحظه میشود، سطح معناداری 041/0 با همبستگی 09/0 به دست آمده است، بنابراین بین سن دانشجویان و احساس ارتباط و پیوستگی آنان با طبیعت رابطه معنادار و مثبت وجود دارد.
جدول شماره (4): ضریب همبستگی پیرسون و سطح معناداری رابطه سن و احساس ارتباط و پیوستگی با طبیعت
یافتههای تحقیق با یافتههای ادهمی(۱۳۸۹)، نواح و همکاران(۱۳۹۰)، بلیکی(۱۹۹۲) و وان لیر و دانلپ(۱۹۸۰) همسو میباشد. - بین دانشجویان زن و مرد ازنظر میزان احساس ارتباط و پیوستگی آنان با طبیعت تفاوت وجود دارد. جهت آزمون تفاوت میزان احساس ارتباط و پیوستگی دانشجویان با طبیعت بر اساس جنس، از آزمون t استفاده گردید. نتایج به دست آمده از آزمون همانگونه که در جدول شماره (6) ملاحظه میشود، سطح معنادار 05/0 به دست آمده است، به این معنا که بین احساس ارتباط و پیوستگی دانشجویان با طبیعت دانشجویان مرد و دانشجویان زن تفاوت معنادار وجود دارد و همانگونه که درجدول (5) ملاحظه میشود، دانشجویان مرد با میانگین 56/53 نسبت به دانشجویان زن از احساس ارتباط و پیوستگی با طبیعت بیشتری برخوردار هستند. جدول شماره (5): مقایسه توصیفی احساس ارتباط و پیوستگی با طبیعت به تفکیک جنس
جدول شماره (6): آزمون تفاوت میانگین و یکنواختی واریانسهای احساس ارتباط و پیوستگی با طبیعت به تفکیک جنس
- پیشبینی میزان احساس ارتباط و پیوستگی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز بر اساس متغیرهای مستقل تحقیق جهت پیشبینی میزان احساس ارتباط و پیوستگی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز بر اساس متغیرهای مستقل تحقیق از رگرسیون گام به گام استفاده گردید و از متغیرهای تحقیق دو متغیر دینداری و سن در مدل رگرسیونی باقیماندند، همانگونه که در جدول شماره (7) مشاهده میشود، نتایج زیر به دست آمد: - متغیر دینداری ۷ درصد احساس ارتباط و پیوستگی دانشجویان با طبیعت را تبیین میکند. - متغیر سن 1۵ درصد احساس ارتباط و پیوستگی دانشجویان با طبیعت را تبیین میکند.
جدول شماره (7): تحلیل واریانس رگرسیون چندمتغیره احساس ارتباط و پیوستگی با طبیعت
جدول شماره (8): تحلیل واریانس رگرسیون چندمتغیره احساس ارتباط و پیوستگی با طبیعت
جدول شماره (9): متغیرهای باقیمانده مدل رگرسیونی
نتایج تحلیل رگرسیونی نشان میدهد که از میان متغیرهای مستقل تحقیق، متغیرهای دینداری و سن در مدل باقیماندهاند و بقیه از مدل رگرسیونی خارج شدهاند.
بحث و نتیجهگیری در رویکرد روانشناسی محیطی برای ارتقاء رفتارهای مراقبت از محیط، بر ارتباط انسان با طبیعت؛ یعنی تمایلات عاطفی، عشق ذاتی و درونی تاکید میشود. ارتباط و پیوستگی با طبیعت، عبارت از این است که افراد تا چه اندازه خودشان را جزئی از طبیعت میدانند. متاسفانه بیشتر انسانها تمایل دارند جهان را براساس یک "خود کامل" و یک "دیگری" بنگرند و براین اساس، جهان را به بخشهای مجزا تجزیه میکنند. دراین حالت "خود" در اینجا و نزدیک و همه چیز "دیگری" درخارج و دورتر قرار دارند. تجزیه و تحلیلهای اینچنینی این تصور را تقویت میکند که جهان طبیعی به سادگی یک سیستم مکانیکی است که انسانها میتوانند از آن بهرهبرداری، یا آن را تخریب کنند. محققان وابستگی درونی تمام حیات را مورد تاکید قرار میدهند و بر نقش بشر به عنوان بخشی از اکوسیستم زمین و طبیعت، غیر سلسله مراتبی که درآن تمام اجزا یکدیگر را متاثر میسازند، تاکید میکنند. ویلسون(۱۹۹۳) با طرح فرضیه بیوفیلیا معتقد بود که انسانها برای تعلق و ارتباط، به سایر موجودات زنده نیاز درونی دارند. بر اساس این نظریه، انسانها به صورت ناهشیار میکوشند با بقیهی موجودات، بهترین تمایلات عاطفی را شکلدهند و این پایه و اساس انگیزه ما برای مراقبت و محافظت از محیط را فراهم میکند. شواهد عشق و علاقهی انسانها به موجودات زنده را میتوان در رغبت و علاقه انسان به طبیعت، مناظر طبیعی، پرورش گیاهان در منزل و نگهداری حیوانات مشاهده کرد. مطالعات متعددی به بررسی تاثیر دانش بر رفتار پرداختهاند. قزب اقلو و اکویت(۲۰۰۲) نیز بر اساس نتایج فراتحلیل هینز مطالعهای در کشور ترکیه انجام دادند. نتایج مطالعه آنها نشان داد سطح آموزش و دانش بیشترین تاثیر را بر رفتارهای محیطی دارد که این در تقابل با نتایج هینز بود. زیرا در مطالعه هینز، دانش رتبه پنجم را برای تاثیر بر رفتارهای مثبت محیطی داشت و تعهد شفاهی بیشترین تاثیر را بر رفتارهای مثبت محیطی داشت. تامپسون و برتون(۱۹۹۴) بر این اساس، دو نگرش انسان مدارانه و محیط مدارانه را که هر دو بیانگر نگرش مثبت به محیط هستند، مطرح میکنند. فریتیوف معتقد است که تحصیل آگاهی زیست محیطی نخستین گام در راه نیل به پایداری است و اساساً شرط بقای آینده بشریت آگاهی زیست محیطی، توانایی فهم اصول شناخت محیط زیست و زندگی کردن بر پایه آنهاست. کایزر و همکاران معتقدند افرادی که آگاهی بیشتری درباره مسائل زیست محیطی دارند، به محیط زیست و مسائل آن حساس میشوند و در نتیجه رفتارهای مسئولانهای در برابر محیط زیست در پیش میگیرند. تومه در مقام نویسندهای محیطگرا، معتقد است که میزان احترام شهروندان هر جامعه به اخلاق محیطی و حفاظت از محیط طبیعی، از جمله معیارهای سنجش میزان توسعه فرهنگی در آن جامعه محسوب میشود. تومه معتقد است بایستی با پذیرش اخلاق محیطی به توسعه بعدیفرهنگی بخشید. هدف نهایی آموزشها و اخلاق محیطی، ایجاد تقویت رفتار ایدهآل محیطی است. بین محیط زیست و توسعه فرهنگی ارتباط متقابل وجود دارد، اگر توسعه دارای بعد فرهنگی باشد بهتر میتوان از محیط زیست حفاظت کرد و اگر محیطزیست محافظت شود، این عمل سبب تقویت هویت فرهنگی خواهد شد. بدین ترتیب هدف نهایی، مترادف ساختن توسعه با فرهنگ است. گیدنز برخلاف جامعهشناسان کلاسیک، به موضوعهای محیط زیستی و جایگاه طبیعت در نظریه اجتماعی خود توجه بیشتری نشان داده است. توجه او به محیط زیست درنظریه جهانی شدن خود را آشکار میکند، به بیان او در سنتهای فکری که با جامعهشناسی آمیختهاند، مشغلههای زیست بومی چندان جایی ندارند. صنعتگرایی، دنیایی ترسناکتر آفرید، به طوری که با دگرگونی زیست محیطی زیانآوری رخ میدهد که هیچکس بر روی کره زمین از تاثیر آن برکنار نیست. گیدنز سیاستهای زیست محیطی را پیشرفتهایی میداند که به سمت اخلاقی شدن نظم اجتماعی، نهادها و روابط گرایش دارد و این نکته برای او بسیار ارزشمند است. او جنبشهای زیست محیطی را کوششی میداند برای استقرار فردی بنیادهای اخلاقی و امنیت هنجاری در زندگی مردم. اخلاقیاتی که وی آن را میپسندد آن اصولی هستندکه در دنیای امروزی و شهرنشینی ازبین رفتهاند. یکی از پدیدههای نوسازی شهری، از دست رفتن حس زندگی در میان نظم طبیعی است، زندگی در محیط شهری، مردم را از واقعیات دنیای طبیعی و وابستگی جامعه به آن دور میکند. هات استاد الهیات و رئیس مرکز مطالعات علم و دین دانشگاه جرج تاون آمریکا در بیان دیدگاه تعارض دین با محیط زیست، جهتگیری دین به سوی جهان فوقطبیعی را علت این میداندکه برای حیات بر روی این سیاره ارزش بسیارکمی قائل باشد و به رفاه جهان نیندیشد. وی چنین میگوید: یک اصل اساسی اخلاق زیست محیطی آن است که زمین را خانه واقعی خود تلقی کنیم. اما دین نمیتواند این جهان را به عنوان خانه ما بپذیرد. دین به ما میگوید ما صرفاً زائران یا مسافران روی زمین هستیم. چگونه این دیدگاه غیر دینی میتواند ادعا کند که بوم شناسی را جدی بگیرید؟ بیوطنی جهانی که دین حکایت از آن دارد نمیتواند به اندازه کافی انرژی اخلاقی فراهمکند تا به نهضت بومشناسی کمککند. درمطالعه حاضر نیز بین متغیرهای سرمایه اجتماعی و وضعیت دینداری با احساس ارتباط و پیوستگی با طبیعت رابطه معنادار به دست آمد و نتایج به دست آمد و یافتههای تحقیق همراستا با نظریات فوق است.
پیشنهادهای تحقیق - سازمانهای مربوطه از جمله صداوسیما، مردم و به ویژه جوانان را با پرداختن به برنامههای ویژه لزوم مراقبت از طبیعت و خطرات و پیامدهای عدم محافظت از محیطزیست و تخریب آن را بشناسانند. - مسئولان جامعه ما میزگردهای علمی در باب آشنایی با طبیعت و اسرار نهفته در دل آن را به روشهای سمعی- بصری، همواره در صحنه جامعه، ترتیب داده و در سطوح مختلف جامعه از این طریق به گسترش اطلاعات عمومی مردم بپردازند. - موضوع تحقیق به صورت کیفی نیز مورد بررسی و مطالعه قرار گیرد.
منابع بری، ج. (۱۳۸۰). محیطزیست و نظریه اجتماعی. ترجمه: ح، پویان و دیگری. تهران: انتشارات سازمان حفاظت محیط زیست. بنسون، ج. (۱۳۹۳). اخلاق محیطزیست. ترجمه: ع، وهابزاده. مشهد: انتشارات جهاد دانشگاهی مشهد. چاپ دوم. حشمت، م؛ و همکاران. (۱۳۸۹). بررسی میزان سرمایه اجتماعی در میان گروههای اجتماعی (منطقه حاشیهنشین و غیرحاشیهنشین شهر مراغه). مطالعات جامعهشناسی. سال دوم، شماره ششم، صص43-27. ساتن، ف. (۱۳۹۲). درآمدی بر جامعهشناسی محیطزیست. ترجمه: ص، صالحی. تهران: انتشارات سمت. شایان مهر، ع، ر. (۱۳۸۸). دایرةالمعارف تطبیقی علوم اجتماعی. تهران: انتشارات کیهان. شبیری، م؛ و همکاران. (۱۳۹۳). بررسی عوامل موثر بر ایجاد اخلاق زیستمحیطی در شهروندان جهان. مجله معرفت. سال بیست و سوم، شماره ۲۰۱، صص 95-83. شجاعیزند، ع. (۱۳۸۴). مدلی بر سنجش دینداری در ایران. مجله جامعهشناسی ایران. دوره ششم، شماره اول، صص 66-34. شفیعی مازندرانی، م؛ و دیگری. (۱۳۸۸). طبیعت و انسان. قم: انتشارات برگزیده. چاپ اول. صالحی، ص؛ و دیگری. (۱۳۹۱). بررسی تاثیر سرمایه اجتماعی بر رفتارهای زیستمحیطی، (مطالعه موردی استان کردستان). مجله جامعهشناسی ایران. دوره سیزدهم، شماره چهارم، زمستان، صص 115-90. عباسزاده، م؛ و همکاران. (۱۳۹۰). بررسی تحلیل عاملی تاییدی و همسانی درونی مقیاس ارتباط و پیوستگی با طبیعت در دانشجویان مقیاسی در حوزه جامعهشناسی و روانشناسی محیطزیست. مجله جامعهشناسی کاربردی. سال بیست و دوم، شماره چهارم، صص 34-19. فوکویاما، ف. (۱۳۸۵). پایان نظم سرمایه اجتماعی و حفظ آن. ترجمه: غ، توسلی. تهران: نشرحکایت قلم نوین. چاپ دوم. کریمی، ز. (۱۳۸۹). بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و سلامت زیستمحیطی در بین دانشجویان دانشکدههای دندانپزشکی و پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تبریز. پایاننامه کارشناسیارشد جامعهشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی تبریز. نواح، ع؛ و همکاران. (۱۳۹۰). بررسی رابطه بین میزان دینداری با ارزشها و رفتارهای زیستمحیطی شهروندان اهواز. مجله مطالعات شهری. سال اول، شماره اول، صص 98-77. Putnum, R. (1995). The strangedisappearance of civic America. policy. Autumn. Schultz, P.W. (2000). Empathizing with nature: the effects of perspective taking on concern for environmental issues. Journal of Social Issues. V.56, P.p: 391-406.
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
بری، ج. (۱۳۸۰). محیطزیست و نظریه اجتماعی. ترجمه: ح، پویان و دیگری. تهران: انتشارات سازمان حفاظت محیط زیست. بنسون، ج. (۱۳۹۳). اخلاق محیطزیست. ترجمه: ع، وهابزاده. مشهد: انتشارات جهاد دانشگاهی مشهد. چاپ دوم. حشمت، م؛ و همکاران. (۱۳۸۹). بررسی میزان سرمایه اجتماعی در میان گروههای اجتماعی (منطقه حاشیهنشین و غیرحاشیهنشین شهر مراغه). مطالعات جامعهشناسی. سال دوم، شماره ششم، صص43-27. ساتن، ف. (۱۳۹۲). درآمدی بر جامعهشناسی محیطزیست. ترجمه: ص، صالحی. تهران: انتشارات سمت. شایان مهر، ع، ر. (۱۳۸۸). دایرةالمعارف تطبیقی علوم اجتماعی. تهران: انتشارات کیهان. شبیری، م؛ و همکاران. (۱۳۹۳). بررسی عوامل موثر بر ایجاد اخلاق زیستمحیطی در شهروندان جهان. مجله معرفت. سال بیست و سوم، شماره ۲۰۱، صص 95-83. شجاعیزند، ع. (۱۳۸۴). مدلی بر سنجش دینداری در ایران. مجله جامعهشناسی ایران. دوره ششم، شماره اول، صص 66-34. شفیعی مازندرانی، م؛ و دیگری. (۱۳۸۸). طبیعت و انسان. قم: انتشارات برگزیده. چاپ اول. صالحی، ص؛ و دیگری. (۱۳۹۱). بررسی تاثیر سرمایه اجتماعی بر رفتارهای زیستمحیطی، (مطالعه موردی استان کردستان). مجله جامعهشناسی ایران. دوره سیزدهم، شماره چهارم، زمستان، صص 115-90. عباسزاده، م؛ و همکاران. (۱۳۹۰). بررسی تحلیل عاملی تاییدی و همسانی درونی مقیاس ارتباط و پیوستگی با طبیعت در دانشجویان مقیاسی در حوزه جامعهشناسی و روانشناسی محیطزیست. مجله جامعهشناسی کاربردی. سال بیست و دوم، شماره چهارم، صص 34-19. فوکویاما، ف. (۱۳۸۵). پایان نظم سرمایه اجتماعی و حفظ آن. ترجمه: غ، توسلی. تهران: نشرحکایت قلم نوین. چاپ دوم. کریمی، ز. (۱۳۸۹). بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و سلامت زیستمحیطی در بین دانشجویان دانشکدههای دندانپزشکی و پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تبریز. پایاننامه کارشناسیارشد جامعهشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی تبریز. نواح، ع؛ و همکاران. (۱۳۹۰). بررسی رابطه بین میزان دینداری با ارزشها و رفتارهای زیستمحیطی شهروندان اهواز. مجله مطالعات شهری. سال اول، شماره اول، صص 98-77. Putnum, R. (1995). The strangedisappearance of civic America. policy. Autumn.
Schultz, P.W. (2000). Empathizing with nature: the effects of perspective taking on concern for environmental issues. Journal of Social Issues. V.56, P.p: 391-406. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 1,344 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 577 |