تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 9,987 |
تعداد مقالات | 83,493 |
تعداد مشاهده مقاله | 76,781,402 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 53,871,456 |
بررسی تلمیح در اشعار سید علی موسوی گرمارودی و محمدعلی معلم دامغانی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
زیباییشناسی ادبی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 3، دوره 6، شماره 23، فروردین 1394، صفحه 47-72 اصل مقاله (522.01 K) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: علمی پژوهشی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
زهرا اباذری؛ وجیهه ترکمانی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسنده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
موسوی گرماوردی و معلم دامغانی تلمیخات را با انگیزههایی چون روایت داستانهای دینی و تاریخی، سیاسی و یا بیان افکار و عقاید خود به کار گرفتهاند و بر آن بودهاند تا شعر را به عنوان منبع آگاهی برای مردم زمانه ارایه دهند. یافتههای این تحقیق که به شیوۀ کتابخانهای و اسنادی و به روش تحقیق توصیفی انجام یافته است، بیانگر آن است که درصد استفاده موسوی گرمارودی در اشعارش از تلمیحات بیشتر بوده است؛ موسویگرمارودی 43/56 درصد و معلم دامغانی 57/43 درصد از تلمیحات مختلف را در شعر خود به کار گرفتهاند. از کل تلمیحات به کار برده شده در اشعار دو شاعر، 61/77 درصد را تلمیحات دینی، 4/2 درصد تلمیحات قرآنی، 24/9 درصد تلمیحات ادبی، 84/6 درصد تلمیحات تاریخی، 91/3 درصد تلمیحات اساطیری تشکیل میدهند که تلمیحات دینی بیشترین درصد کاربرد را در اشعار دو شاعر داشتهاند. همچنین تلمیح به حضرت موسی(ع) با 07/9 درصد در اشعار موسوی گرمارودی و تلمیح به حضرت محمد (ص) با 21/12 درصد در اشعار معلم دامغانی بیشترین تکرار و بسامد کاربرد را نسبت به سایر شخصیتها و یا عناوین داشته است. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
تلمیح؛ شعر؛ شعر معاصر؛ بسامد تلمیح | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
بررسی تلمیح در اشعار سید علی موسوی گرمارودیو محمدعلی معلم دامغانیزهرا اباذری* دکتر وجیهه ترکمانی** چکیده موسوی گرماوردی و معلم دامغانی تلمیخات را با انگیزههایی چون روایت داستانهای دینی و تاریخی، سیاسی و یا بیان افکار و عقاید خود به کار گرفتهاند و بر آن بودهاند تا شعر را به عنوان منبع آگاهی برای مردم زمانه ارایه دهند. یافتههای این تحقیق که به شیوۀ کتابخانهای و اسنادی و به روش تحقیق توصیفی انجام یافته است، بیانگر آن است که درصد استفاده موسوی گرمارودی در اشعارش از تلمیحات بیشتر بوده است؛ موسویگرمارودی 43/56 درصد و معلم دامغانی 57/43 درصد از تلمیحات مختلف را در شعر خود به کار گرفتهاند. از کل تلمیحات به کار برده شده در اشعار دو شاعر، 61/77 درصد را تلمیحات دینی، 4/2 درصد تلمیحات قرآنی، 24/9 درصد تلمیحات ادبی، 84/6 درصد تلمیحات تاریخی، 91/3 درصد تلمیحات اساطیری تشکیل میدهند که تلمیحات دینی بیشترین درصد کاربرد را در اشعار دو شاعر داشتهاند. همچنین تلمیح به حضرت موسی(ع) با 07/9 درصد در اشعار موسوی گرمارودی و تلمیح به حضرت محمد (ص) با 21/12 درصد در اشعار معلم دامغانی بیشترین تکرار و بسامد کاربرد را نسبت به سایر شخصیتها و یا عناوین داشته است. واژههای کلیدی تلمیح، شعر، شعر معاصر، بسامد تلمیح 1ـ مقدمهسید علی موسوی گرمارودی و محمدعلی معلم دامغانی جزو شاعرانی هستند که عقاید مذهبی خود را با استناد به حوادث و روایتها در قالب شعر بیان نمودهاند؛ یکی از صنایعی که در اشعار این دو شاعر کاربرد زیادی دارد، تلمیح است. تلمیح[1] در لغت «نگاه کردن به چیزی، اشاره کردن به سوی چیزی» است. (معین، ج1، ذیل واژه) در اصطلاح آن است که شاعر بر تبیین و اثبات سخن خود اشاراتی ضمنی به آیات و احادیث یا داستانهای معروف، بکند. (ر.ک: فشارکی، 1379: 144) گفتنی است برخی از متقدمان تلمیح را به تقدیم میم بر لام، «تملیح» گفتهاند، یعنی آن که شاعر مثلی ملیح، در کلام خود ایراد کند. کاشفی سبزواری از جمله نویسندگانی است که به هر دو وجه این کلمه اشاره نموده است. (ر.ک: کاشفی سبزواری، 1369: 121) به نظر میرسد تعریف دقیق از اصطلاح تلمیح همان است که جرجانی در تعریفات خود ارایه کرده است: «التَّلمیحُ، هُوَ اَن یُشارَ فی فَحوَی الکَلامِ اِلی آیَۀٍ اَو خَبَرٍ اَو قِصَّۀٍ اَو شِعرٍ مِن غَیرِ اَن تُذکَرَ صَریحَاً» (جرجانی، تعریفات، 58، به نقل از حلبی، 1385: 55) تلمیح، شامل هر نوع اشارۀ مذهبی، اساطیری و تاریخی و... است و خواننده باید آگاهی کاملی از کلّ داستان، واقعه و آیات داشته باشد تا تلمیح را در شعر و یا بیتی درک نماید. در بین شاعران معاصر، موسوی گرمارودی و معلم دامغانی از جمله شاعرانی هستند که شعر خود را با وقایع سیاسی، اجتماعی زمان خود آمیختهاند و با اهداف منطبق بر انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و حوادث روز، اشعار زیبایی سرودهاند. چیزی که در اشعار این دو شاعر بزرگ و نامآور مشهود است، استفاده از تلمیح است که اغلب جهت عمق بخشیدن به محتوای شعری و یا گریز از آشکارگویی مسایل دینی و سیاسی از این آرایۀ ادبی استفاده کردهاند. سید علی موسوی گرمارودی در سیویک فروردین ماه 1320 در قم به دنیا آمد. تحصیلات مقدماتی را در زادگاهش گذراتد. در سال 1345 به دانشکده حقوق دانشگاه تهران راه یافت. (برقعی، 1373: ج5: 3030-3029) «گرمارودی دارای شعری منسجم و روان است، وی به خاطر دارا بودن اسلوبی مستقل که از علایم آن وجود زبانی فعال در کنار محتوایی برونگرا است، تا کنون استقلال زبان خود را حفظ کرده است. در شعر او بیشتر محتوا جریان دارد تا کلمه و تصویر.» ( میرجعفری، 1376: 16ـ15) «علی معلمدامغانی در سال 1330 در دامغان به دنیا آمد. پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی و متوسطه به تحصیل زبان و ادبیات فارسی پرداخت؛ اما پس از دو سال آن را ناتمام رها کرد. سپس در دانشکده حقوق دانشگاه تهران به تحصیل مشغول شد ولی به دلیل فعالیتهای سیاسی و مبارزات انقلابی، این رشته را نیز به پایان نبرد. وی پس از انقلاب به کسب مدرک کارشناسی الهیات و معارف اسلامی نایل آمد.» (بیگی حبیبآبادی، 1382: 1125) او از جمله شاعرانی است که زبان و سبک شعری خاص خود را دارد. انقلاب اسلامی ایران و بعد از آن دفاع مقدس موضوعاتی هستند که مرکز فکری و عقیدتی شعر گرمارودی و معلم به شمار میروند. «اوضاع نابسامان و آشفتۀ جامعه، در کنار نارضایتی عمومی، پس از عوامل سیاسی چون اشغال ایران توسط متفقین در سال 1320 و کودتای سال 1342، باعث شده بود که شعر کمتر شاعری از حوادث سیاسی و اجتماعی عصر خود، تاثیر نپذیرفته باشد.» (درستی، 1381: 55) پس از بروز ناآرامیها در سالهای پایانی رژیم پهلوی و خواست اغلب مردم مبنی بر تغییر حکومت، شاعران و نویسندگان نیز خود را با افکار جامعه و مردم همسو کرده و به تبلیغ و نشر خواستههای مردم و ضرورتهای اجتماع خویش پرداختند و شعر خود را به عنصر شور و شعار مجهز نمودند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، شاعران و نویسندگان زیادی پا به عرصۀ هنر نهادند و از آن جا که اغلب آنان جوان و دارای شور انقلابی بودند، توانستند در مدت بسیار کوتاهی خلاقیت ادبی خود را بروز داده و پایههای ادبیات انقلاب اسلامی را محکم نمایند. به جرأت میتوان گفت که به لحاظ محتوا، شعر انقلاب اسلامی بسیار پر محتوا و جذاب است و تنها نیاز به اصلاح بیشتر فرم و تصویر دارد. (شریفیان و همکاران، 1390: 241) بعد از انقلاب اسلامی، جنگ تحمیلی و دفاع مقدس رزمندگان بود که مرکزیت فکری و محتوایی شعر معاصر به حساب میآمد. شایان ذکر است ادبیات منظوم انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، آمیزهای از وطنپرستی و آرمانگرایی است که در قالب کلمات موزون و آهنگین رخ نموده است.این نوع ادبیات از یک سو ریشه در فرهنگ ناب ایرانی و دلاورمردیهای ایرانیان شجاع دارد و از دیگر سو پیرو فرهنگ اسلامی است. در حقیقت اشعار سیاسی و اجتماعی موسوی گرمارودی و معلم دامغانی، کوششهای بیوقفۀ این دو شاعر در راه عینیت بخشیدن به آرمانهای اسلامی و ایرانی است. از همین رو محور اصلی بیشتر اشعار این دو شاعر را مفاهیمی چون یأس و امید، شکست و پیروزی، ظلم و جهاد و شهادت و جانبازی شکل میدهد. هدف دو شاعر مذکور از به کارگیری انواع تلمیحات و شخصیتهای دینی، تاریخی و اساطیری، این بوده است که ظلم و ستم حاکم بر جامعۀ خود را به صورت کنایی از وضع زمان خود بیان نمایند. در حقیقت این تلمیحات که گاه ریشه در تاریخ دارند و گاه مذهب، نمادی هستند از شخصیتهای برجستۀ معاصر که برای بیان اندیشۀ شاعر و شکوههایش به کار گرفته شدهاند. 2ـ بحث و بررسییکی از امکاناتی که شاعر میتواند نقش خیالانگیزی در شعر را به کمال برساند تلمیح است. همان گونه که ذکر شد، علی موسوی گرمارودی و محمد علی معلم دو شاعر معاصر هستند که در آثار خود از تلمیحات، بهرۀ فراوانی گرفتهاند و همین عامل نیز موجب غنای تصاویر تلمیحی اشعار آنها شده است. دایرۀ تلمیحات در اشعار این دو شاعر به طور کلی شش حوزه عمده را در بر میگیرد که عبارتند از: 1ـ تلمیحات دینی، 2ـ تلمیحات قرآنی، 3ـ تلمیحات ادبی، 4ـ تلمیحات تاریخی، 5ـ تلمیحات اساطیری، 6ـ تلمیحات مرکزی. 2ـ1ـ تلمیحات دینی یکی از ویژگیهای اساسی در اشعار موسوی گرمارودی و معلم دامغانی استفادۀ نسبتاً گسترده از تلمیحات دینی و مذهبی است. تلمیحات دینی با 61/77 درصد کاربرد به طور تقریبی بیش از نیمی از تلمیحات دیگر را در اشعار این دو شاعر در بر میگیرند. میزان کاربرد این تلمیح در شعر موسوی 4/77 درصد و در اشعار معلم 88/77 درصد بوده است. شایان ذکر است که تعداد تلمیحات مذهبی در اشعار موسوی و در قسمتهای مختلف مجموعه شعرهای او، پراکنده بوده است. در این بین تلمیح به داستان حضرت موسی با 07/9 درصد، حضرت محمد (ص) با 76/6 درصد، امام حسین (ع) با 05/6 درصد و امام علی (ع) با 92/3 درصد بیشترین بسامد تکرار و کاربرد را داشتهاند که تلمیحات مرکزی اشعار موسوی گرمارودی را تشکیل میدهند. در اشعار معلم دامغانی بیشترین تعداد و درصد اشاره متعلق به شخصیتهای دینی چون حضرت محمد (ص) با 21/12 درصد، موسی (ع) با 29/8 درصد و یوسف (ع) با 22/3 درصد بوده است. تلمیح به داستان حضرت موسی از جمله تلمیحات پرکاربرد در شعر موسوی گرمارودی و علی معلم بوده است. گفتنی است، لفظ موسی مرکب است که به زبان عبری مو به معنی آب و سی به معنی درخت است زیرا که او را میان آب و درخت یافتند. موسی در مصر به اعتبار پسرخواندگی فرعون محترم بود. «وقتی در شهر گردش میکرد، ملاحظه کرد که دو مرد نزاع میکنند و اتفاقاً قبطی (مصری)، سبطی (بنیاسرائیل) را کتک میزد. موسی به کمک سبطی شتافت و مشتی بر قبطی زد که در حال درگذشت... و چون به این قتل شناخته شده بود مجبور شد از شهر بگریزد و بدین ترتیب بود که به مدین و به نزد شعیب رسید و صفورا دختر شعیب را به زنی گرفت ... و پس از ده سال با زن و گوسفندان خود روی به مصر نهاد.» (شمیسا، 1366: 556- 555)
(موسوی گرمارودی، برآشفتن گیسوی تاک، 1389: 24) شاعر در بیت فوق ضمن آن که به جستجوی موسی (ع) برای یافتن قبس (شعلة آتش) اشاره دارد خود را موسی میداند و امیدی به پیدا کردن شعلة گرمابخشی ندارد.
(موسوی گرمارودی، خواب ارغوانی 1389: 56) مقصود شاعر در بیت فوق در اشاره به داستان معجزه شکافتن دریا توسط حضرت موسی، بیان قیام امام خمینی است که شاعر معتقد است عزم و ارادۀ امام چون عصای موسی (ع) معجزهگر شد و دشمنان خود را به قعر دریای شکست کشاند. از جمله داستانهای حضرت موسی که استاد موسوی گرمارودی به آن اشاره داشته است، ماجرای دیدن آتشی در کوه طور بوده است که به واسطۀ صحبت کردن حضرت موسی (ع) با خداوند طی این اتفاق او را کلیم نامیدند:
(همان: 55) بیت فوق در مدح شهید سلیمان خاطر از مصر سروده شده است که جان را در راه مبارزه با صهیونیسم نهاد و شاعر او را به موسی (ع) تشبیه کرده است. شایان ذکر است که طور، نام کوهی است در صحرای سینا که همان وادی ایمن میباشد. استاد علی معلم نیز در اشعار خود به روایت موسی(ع) در طور سینا اشاره دارد:
( معلم دامغانی،1387: 151-150) «حوریب» در بیت بالا، نام راهی است در کوه طور.
( همان: 165)
( همان: 89) در ابیات فوق ده و دو چشمه اشاره به پدید آمدن همان دوازده چشمه، به معجزۀ حضرت موسی دارد. بنیاسرائیل چهل سال در تیه ماندند و همه روزه برایشان مائده از من و سلوی نازل میشد. در همین بیابان بود که موسی، عصای خود را بر سنگی زد و از آن دوازده چشمه روان شد و بنیاسرائیل نوشیدند. (شمیسا، 1366: 562-561) یکی از پرکاربردترین تلمیحات دینی در شعر دو شاعر، تلمیح به شخصیت پیامبر اکرم (ص) است که در زیر بدان اشاره میشود:
(معلم دامغانی، 1387: 86) در توضیح ابیات فوق باید گفت که شگفتیهایی در هنگام تولد حضرت رسول (ص) رخ داده است که در تفسیرها و قصّهها از آن یاد کردهاند، از جمله چون رسول از مادرزاده شد. «ایوان کسری شکافت و چند کنگرۀ آن فرو ریخت و آتش آتشکدۀ فارس خاموش شد؛ دریاچۀ ساوه خشک گردید، بتهای بتخانۀ مکّه سرنگون شد؛ نوری از وجود آن حضرت به سوی آسمان بلند شد که شعاع آن فرسنگها را روشن کرد.» (سبحانی، 1371: 59) موسوی گرمارودی در شعرش پیامبر (ص) را با نام خاتم میخواند. در حقیقت این اشارۀ او به خاتمیت نبوّت محمّد (ص) است:
(معلمدامغانی، شرحه شرحهست صدا در باد، 1389: 90) قابل ذکر است در شعر شاعران این دوره پیامبر (ص) نماد مبارزه با ظلم و ستم و برافرازندۀ رایت عدل و مساوات است. در واقع این طرز بیان با هدف بازنگری در الگوهای دینی و احیای ارزشهای اسلامی انجام میگیرد. به همین سبب است که تلمیح به داستان پیامبر اکرم (ص) از جمله پرکاربردترین تلمیحات دینی است. از دیگر تلمیحات پرکاربرد در شعر موسوی تلمیح به حوادث جانسوز زندگی امام حسین (ع) و امام علی (ع) است. قیام امام حسین (ع) و یارانش در وادی کربلا و شهادت مظلومانهشان همواره جزو موضوعاتی بوده است که شاعران ایرانی در اشعارشان بدان پرداختهاند. موسوی گرمارودی تلمیحات زیادی به داستان زندگانی این امام بزرگ داشته است. او در کتابی به نام «آغاز روشنایی آیینه» ترکیببندهای زیبایی برای امام حسین (ع) و واقعۀ عاشورا سروده است که در زیر به ابیاتی از آن اشاره میشود:
(موسوی گرمارودی، آغاز روشنایی،1390: 106) در بیتهای فوق خورشید استعاره از امام حسین (ع) است و مقصود از هفتاد و یک سپیدۀ تابان، هفتاد و یک یار امام حسین در واقعۀ عاشورا است. موسوی گرمارودی در ابیات زیر نیز امام حسین (ع) را خطاب قرار داده و حماسۀ او در کربلا گل آفرینش دانسته است:
(همان: 122) اشاره به زندگانی امام علی نیز از جمله تلمیحات پرکاربرد در شعر موسوی است. گاهی موسوی گرمارودی، نام امام علی (ع) را با لقبشان مانند حیدر کرار در شعر آورده است:
(موسوی گرمارودی، خواب ارغوانی، 1389: 80) بیت فوق در دایرۀ شعرهای دفاع مقدس است که موسوی گرمارودی، این استاد سخن معاصر تبحر خود را در سرودن آن نشان داده است. او این بیت را خطاب به سربازان جبهۀ حق علیه باطل سروده است. از جانفشانی و ایثار آنان سخن گفته است. «خیبر» در بیت بالا مقصود همان سنگرهای عراقی است که بسیجیان و سربازان ایران با نفس پاک حیدری (امام علی) شجاعت آن را مییابند تا خیبر بعثی را از بیخ و بن نابود کنند. علی موسوی در جایی دیگر سروده است:
(موسوی گرمارودی، تا محراب آن دو ابرو، 1389: 45) شاعر در بیتهای فوق از چاه میخواهد تا راز علی (ع) را برایش بازگو کند. «حضرت علی هنگامی که دچار حزن فراوان میگشت سر را در چاهی فرو میبرد و راز و اندوه خویش را بیان میفرمود و آب چاه خون میشد.» (شمیسا، 1366: 406) اشاره به حضرت یوسف نیز از جمله تلمیحات پر کاربرد در شعر معلم دامغانی است؛ اشاره به روایتهای مختلف زندگی حضرت یوسف مانند زیبایی یوسف، برادران یوسف، در چاه افتادن یوسف، یعقوب و بوی پیراهن یوسف و... در شعر معلم بسیار دیده شده است که چند مورد آن ذکر میشود:
(معلم دامغانی، 1387: 144) در بیت فوق شاعر یوسف را به آب روشنی تشبیه کرده است که وقتی او را در چاه انداختند گویی آب را در سبو ریختند. معلم در شعری با مضمون عاشقانه، بوی پیراهن یوسف را نشاطآور عاشق ذکر کرده است:
(همان: 239) 2ـ2ـ تلمیحات قرآنی اشارات قرآنی شامل قصههای پیامبران، روایتهای گوناگون و پند و اندرزهایی است که در قرآن کریم خطاب به رسول اکرم (ص) و مؤمنان آورده شده است و از جمله تلمیحاتی هستند که در اشعار موسوی گرمارودی و معلم دامغانی انعکاس یافتهاند که در ادامه به آنها اشاره میشود. «بخوان! به نام پرورنده ایزدت، کو آفریننده ست...»/ و او میخواند امّا لَحن آوایش،/ به دیگر گونه آهنگ است / صدا گویی خدا رنگ است / و او این گونه میخواند: / «بخوان! بنام پرورنده ایزدت کو آفریننده است...»/. (موسوی گرمارودی، پیوند زیتون بر شاخۀ ترنج، 1389: 23) شعر فوق اشاره دارد به آیۀ 1 سوره علق: «إِقرَا بِاسمِ رَبِّکَ الَّذَی خَلَقَ» (علق، آیۀ 1). ترجمه: «بخوان به نام پروردگارت که (جهان را) آفرید.» این سوره در آغاز دستور قرائت به پیامبر (ص) میدهد. سپس از آفرینش این انسان با عظمت از یک قطره خون بیارزش سخن میگوید. این آیه، نخستین قسمت از قرآن است که بر پیامبر (ص) نازل شده است. (مکارم شیرازی، 1381، ج27: 150) همرهم را میگویم: / با پای افزاری از شکیب / برخیز/ فرعون مردنیست / اَلیسَ الصّبحُ بِقَریب؟/. (موسوی گرمارودی، پیوند زیتون بر شاخه ترنج، 1389: 94) شعر بالا به روایت حضرت موسی و برادرش هارون که همراه و یاور او بود و همچنین پادشاه ستمگر زمان او اشاره دارد. «فرعون» یک تلمیح کنایی است و در واقع ستمگر معاصر «شاه» نیز از آن معنی میگردد. این شعر اشاره دارد به آیۀ: «قالُوا یا لُوطُ اِنّا رُسُلُ رَبِّکَ.... اِنَّ مَوعِدَهُمُ الصُّبحُ اَلَیسَ الصُّبحُ بِقَریبٍ» ( هود، آیۀ 81) ترجمه: «گفتند ای لوط! ما فرشتگان پروردگار توایم؛ آن هرگز دسترسی به تو پیدا نخواهد کرد؛ موعد آنها صبح است، آیا صبح نزدیک نیست؟!.» علی معلم در شعری سروده است:
(معلم دامغانی، 1387: 100) بیت فوق اشاره دارد به آیۀ «وَعَلَیها وَ عَلَی الفُلکِ تُحمَلُونَ» (مؤمنون، آیۀ 22)؛ ترجمه: «وَ بر آنها و بر کشتیها سوار میشوید.» معلم، شعر خود را به منبع نور و الهام و سرمایۀ علم و دانش بشر متصل کرده و از سرچشمههای جوشان و فیّاض آن بهره گرفته است. جدای استفاده از قصص قرآنی، وی به شیوۀ معمول شاعران، به تلویح و با تصریح به آیات الهی اشاره میکند:
(معلم دامغانی، 1387: 16) بیت فوق به سورۀ مبارکۀ «عصر» اشاره دارد که از مثنوی «قسم به فجر قسم، صبح پشت دروازه است» استاد علی معلم است. تمام این مثنوی ترجمهای زیبا از این سورۀ شریف قرآن مجید است. 4ـ3ـ تلمیحات ادبی یکی از تلمیحات ادبی که در شعر دو شاعر دیده میشود، تلمیح به داستان عشق فرهاد به شیرین است؛ فرهاد شغل سنگتراشی داشت و «در عشق خود به شیرین رقیبی را سر راه خود به نام خسرو داشت. او سخت فریفته و عاشق شیرین بوده و خسرو با هدف این که او را از سر راه بردارد به او پیشنهاد کرد که چنانچه کوه بیستون را بکند شیرین را به او وا میگذارد. فرهاد با تیشة خود به کندن کوه مشغول میگردد. کوهکنی و تیشۀ او مشهور است. خسرو برای از میان بردن فرهاد پیرزنی را مأمور میکند تا خبر مرگ شیرین را به دروغ به فرهاد برساند، فرهاد به محض شنیدن این خبر خود را از کوه میافکند و میمیرد» (شمیسا، 1366: 443-442) موسوی گرمارودی و علی معلم هر کدام یک مورد تلمیح به این شخصیتها داشتهاند:
(موسوی گرمارودی، بر آشفتن گیسوی تاک، 1389: 80) شبدیز در شعر فوق نام اسبی است که خسرو پرویز به شیرین داده؛ گویند شیرین عاشق فرهاد نبود و عشق فرهاد به شیرین یک طرفه بوده است. استاد معلم دامغانی نیز اشارتی به این داستان عاشقانه داشته است:
(معلم دامغانی: 1387: 114) تلمیح به «حافظ» از جمله تلمیحات ادبی است که این دو شاعر به ویژه موسوی گرمارودی به آن توجه داشتهاند:
(موسوی گرمارودی، برآشفتن گیسوی تاک، 1389: 10) موسوی در بیت فوق حافظ را پیر مکیده شعر مینامد.
(موسوی گرمارودی، سفر به فطرت گلسنگ 45:1389) با توجه به اشعار فوق، میتوان گفت که موسوی، حافظ را مُرشد و پیر میکدۀ شعر خود میداند؛ این امر را میتوان در شعر معلم نیز مشاهده کرد. او نیز خود را مُرید حافظ رند و نظر باز ذکر میکند:
(معلم دامغانی،1387: 206) سعدی از دیگر شاعرانی است که موسوی گرمارودی و علی معلم در اشعارشان بدان اشاره داشتهاند:
(موسوی گرمارودی، خواب ارغوانی، 1389 : 89) در اشعار فوق «موسوی» به دفاع مقدس و جنگ تحمیلی اشاره دارد و از صبا میخواهد تا به سعدی پیامی برساند تا به قدرت امروز اسلام در ایران امروز و شکست صدّام بنگرد. معلم نیز در اشعارش به بیتی از سعدی اشاره داشته است:
(معلم دامغانی، 1387: 39) در واقع، معلم در بیت بالا اشارهای به این بیت سعدی داشته است:
(سعدی، 93:1384) 2ـ4ـ تلمیحات تاریخی تلمیحات تاریخی، تلمیحاتی هستند که به یک واقعه یا مکان تاریخی اشاره دارند، هر دو شاعر از این نوع تلمیح با بسامد تقریباً بالایی در اشعار خود بهره گرفتهاند: چنگیز هم خونخوارتر از لحظهها نیست / زمان، سیری ناپذیر است / میان شهادت و شقاوت،/ فاصله / به درازای تفنگیست / تا در کدام سوی آن ایستاده باشی!/. ( موسوی گرمارودی، پیوند زیتون بر شاخه ترنج، 1389: 100) شعر بالا علاوه بر اشاره به چنگیز خان مغول بیانگر عقیده شاعر مبنی بر تقسیم انسان به دو قسم نیک و بد است و شهادت و شقاوت را در دو سوی یک تفنگ مینهد؛ سوی شلیککننده (شقاوت)، سوی دیگر مورد اصابت تیر (شهادت). قابل ذکر است که چنگیز یکی از شخصیتهای تاریخی بود که قبایل مغول را با هم متحد ساخت و به ایران حمله کرد و در این یورش بسیاری از شهرهای ایران را با خاک یکسان کرد. از دیگر تلمیحات که در بخش تلمیحات تاریخی پرکاربردترین است، اشاره به امام خمینی(ره) است:
( موسوی گرمارودی، سفر به فطرت گلسنگ، 1389: 124) در بیت فوق موسوی نفس حق آیتالله سید روحالله خمینی را معجزه کننده میداند که دل مرده دلانی که در ظلم و ستم شاه مظلوم واقع شدند را دوباره شاد و زنده میگرداند. در بیت زیر نیز شاعر، امام خمینی را تنها رهبر راستین ایران میداند که اگر هرکس به جز او بود، ملت ایران به سر منزل مقصود نمیرسید:
(موسوی گرمارودی، خواب ارغوانی، 1389: 93) معلم دامغانی نیز تلمیحات زیادی به امام خمینی (ره) داشته است که در زیر به بعضی از آنها اشاره میشود:
(معلم دامغانی، 1387: 94) «معلم» در بیت زیر امام خمینی را مورد خطاب قرار میدهد و از شور جهاد ایشان متعجب میگردد؛ در حالی که رهبران و حاکمان جهان بازار کسادی دارند، بازار جهاد و عشق به امام بسیار رونق دارد:
(همان: 115)
(همان: 212) در غزل فوق که غزلی عاشقانه است و مبرا از مضامین اجتماعی و سیاسی، معلم به سقراط اشاره دارد. او «حکیمی یونانی بود که از 468 تا 399 قبل از میلاد زندگی میگرد.» (نفیسی، ج3، 1343: 1908) در آن زمان، بیشتر تلاش فلاسفه و متفکران درباره جهان و چیستی آن بود؛ اما سقراط پا را فراتر از آن گذاشت و بر این اعتقاد بود که برای فهم جهان، باید ابتدا انسان را بشناسیم. 4ـ5ـ تلمیحات اساطیری «کدام قومی است که در شعر وی آن چه نزد روانشناسان «ناخودآگاه جمعی» نام دارد، به صورت اساطیر انعکاس نیافته باشد. در مورد شعر فارسی این نکته هم قابل یادآوری است که در کنار نام قهرمانان قومی، نام انبیای قرآن کریم و اشخاص قصههای مربوط به تفاسیر و قصص هم مجال انعکاس دارد و چون شعر فارسی، شعر ایران اسلامی است؛ آن جا که ناخودآگاه جمعی در آن، به صورت اسطورهها انعکاس پیدا میکند و به آن چه قومی است، محدود نمیماند و جزیی از مجموعۀ یک میراث مشترک دیرینه است که تصویرها، رمزها و مضمونهای خاصّ شعر فارسی را هویت ممتاز میبخشد.» (زرینکوب، 1384: 200) موسوی گرمارودی و علی معلم، اساطیر را نماد رویدادها و شخصیتها قرار میدهند. «اسطورهها و افسانهها با ظرفیت شاعرانه و سمبلیک و تأویلپذیری که دارند، میتوانند در هر دورهای بر حسب شرایط و اوضاع خاصّ اجتماعی بار معنایی جدید را بپذیرند و از طریق تأویلی جدید، سمبل بعضی افکار و حوادث نو در زمینه رخدادهای سیاسی و اجتماعی جامعه قرار گیرند.» (پورنامداریان، 1374: 245) یکی از تلمیحات اساطیری در شعر موسوی و معلم، تلمیح به «دیو» است؛ واژه دیو که در اوستایی دَئِوَ (Daeva) و هندی باستان، دیوا (Deva) و پهلوی (Dev) خوانده میشود، اصلاً به معنی خداست و در قدیم به گروهی از پروردگاران آریایی اطلاق میشده است. در شاهنامة فردوسی دیوان نقش عمدهای به صورتها و مفاهیم مختلف بر عهده دارند و تقریباً هیأت و منش دیوان کتب مذهبی را دارند. (یاحقی، 1386: 372-371) دیو در اشعار موسوی گرمارودی منشأ شر و بدی است و گاه در لباس و هیأت انسان در شعر به تصویر کشیده میشود:
(موسوی گرمارودی، خواب ارغوانی، 1389: 92) در بیت فوق «موسوی» دیو را به مانند اهریمن دانسته و مقصود او همان صدام بعثی است که با موشک باران ایران، مردمان را به کام مرگ میبرد. معلم نیز به این موجود خیالی اشاره داشته است:
(معلم دامغانی، 1387: 184) از دیگر تلمیحات اسطورهای در شعر دو شاعر، تلمیح به سیمرغ است: سیمرغ (عنقا، سیرنگ) واژهای پهلوی است که «مرغ سین» معنی میدهد. سیمرغ در شاهنامه و اوستا و روایات پهلوی، موجودی خارقالعاده و شگفت است. پرهای گستردهاش به ابر فراخی میماند که از آب کوهساران لبریز است و در پرواز خود پهنای کوه را در بر میگیرد. (یاحقی، 1386: 505-504) «در روایتهای اسطورهای این مرغ از صفات انسانی سخن گفتن، چارهگری و طبابت سخن رفته و این ویژگی در مورد پرندگان دیگر در اساطیر هند، چین و سرزمینهای دیگر نیز دیده میشود.» (هینلز، ترجمۀ باجلان فرخی، 1383: 439)
(موسوی گرمارودی، سفر به فطرت گلسنگ، 1389: 18) «موسوی» بیت فوق را در شعری برای شیخ محمد بن نعمان معروف سروده است و او را همچو سیمرغ در قاف معانی دانسته است. علی معلم نیز به این پرنده اشاره داشته است:
(معلم دامغانی، 1387: 98) 2ـ6ـ تلمیحات مرکزی گاهی در شعر با تلمیحی مواجه میشویم که بارها و بارها در آثار یک شاعر تکرار شده است. به این تلمیح «تلمیح مرکزی» گفته میشود. به عبارتی دیگر، تلمیح مرکزی، تلمیحی است که «دایم در آثار یک شاعر دور میزند و تکرار میشود و یا بسامد تکرار آن تلمیح در بین تلمیحات دیگرش کاملاً چشمگیر است.» (محمدی، 1374: 16) در دایرۀ تلمیحات این جستار، بیشترین بسامد تلمیحات مختص به تلمیحات دینی و مذهبی است که به جرأت میتوان گفت نیمی از تلمیحات اشعار این دو شاعر را به خود اختصاص داده است. معلم دامغانی، بیشتر تمرکز خود را بر روی بخش پیامبران معطوف کرده است که این موضوع، بیان کننده اندیشه نبوی و مذهبی خاص این شاعر است و تلمیحات موسوی گرمارودی بیشتر در بخش امامان متمرکز بوده است. البته او این تلمیحات را به حوادث روزگار خود پیوند زده و از امامان برای پیروزی مردم علیه جور و ستم یاری طلبیده است. قابل ذکر است که از دیدگاه روانشناسی، تلمیحات مرکزی با ناخودآگاه شاعر در ارتباط هستند و به طور غیر مستقیم علاقهها، نفرتها، خواستهها و ناخواستههای او را برای ما آشکار میکنند. (همان: 28) بیشترین تلمیحات دو شاعر بر روی تلمیحات دینی متمرکز شده است که این امر به وضوح در نمودار زیر نشان داده شده است:
نمودار 2ـ1: نمودار دایرهای تلمیحات کل پژوهش همانگونه که در نمودار فوق مشاهده میشود، از کل تلمیحات اشعار دو شاعر، 61/77 درصد را تلمیحات دینی، 4/2 درصد تلمیحات قرآنی، 24 /9 درصد تلمیحات ادبی، 84/6 درصد تلمیحات تاریخی، 91/3 درصد تلمیحات اساطیری تشکیل میدهند که تلمیحات دینی بیشترین درصد کاربرد را در اشعار دو شاعر(موسوی گرمارودی و معلم دامغانی) داشتهاند. قابل ذکر است که تلمیحات یافت شده در اشعار موسوی گرمارودی بیشتر از علی معلم بوده است:
نمودار 2ـ2: نمودار دایرهای مقایسه تلمیحات دو شاعر همانطور که در نمودار فوق مشخص است، موسوی گرمارودی 43/56 درصد و معلم دامغانی 57/43 درصد از تلمیحات کل پژوهش را به خود اختصاص دادهاند که درصد استفاده موسوی گرمارودی از تلمیحات بیشتر بوده است. 2ـ6ـ1ـ تلمیحات مرکزی در اشعار علی موسوی گرمارودی در اشعار موسوی گرمارودی تلمیحات دینی، بیشترین بسامد را داشتهاند که شاعر این تلمیحات را به وقایع سیاسی و اجتماعی عصر خود مرتبط ساخته است. این امر نشان دهندۀ اندیشۀ مذهبی شاعر و همچنین ارتباط قوی و محکم دین و سیاست از نظر شاعر میباشد.
نمودار2ـ3: نمودار دایرهای انواع تلمیحات در اشعار موسوی گرمارودی همانطور که در نمودار فوق مشاهده میگردد در اشعار موسوی گرمارودی به ترتیب تلمیحات دینی با 4/77 درصد، تلمیحات ادبی با 2/11 درصد و تلمیحات تاریخی با 23/6 درصد بیشترین بسامد کاربرد را داشتهاند و تلمیحات اساطیری با 56/3 درصد و تلمیحات قرآنی با 61/1 درصد در ردههای بعدی قرار دارند. شایان ذکر است که تعداد تلمیحات مذهبی در اشعار موسوی و در قسمتهای مختلف، پراکنده بوده است و لیکن اشاره به شخصیتهایی چون حضرت موسی (ع)، حضرت محمد (ص)، امام حسین (ع) و امام علی (ع) بیشترین بسامد کاربرد و تکرار را نسبت به باقی تلمیحات در حوزههای مختلف داشتهاند. به گونهای که به نسبت باقی تلمیحات به کار برده شده در اشعار موسوی گرمارودی، تلمیح به حضرت موسی با 07/9 درصد، حضرت محمد (ص) با 76/6 درصد، امام حسین (ع) با 05/6 درصد و امام علی (ع) با 92/3 درصد بیشترین بسامد تکرار و کاربرد را داشتهاند که تلمیحات مرکزی اشعار موسوی گرمارودی را تشکیل میدهند. 2ـ6ـ2ـ تلمیحات مرکزی در اشعار محمدعلی معلم دامغانی در اشعار معلم دامغانی، تلمیحات دینی بیشترین بسامد تکرار و کاربرد را داشتهاند.
نمودار2ـ5: نمودار دایرهای انواع تلمیحات در اشعار معلم دامغانی همانطور که در نمودار فوق مشخص است تلمیحات دینی با 88/77 درصد بیشترین بسامد کاربرد را دارند و بعد از آن به ترتیب، تلمیحات تاریخی با 61/7 درصد، تلمیحات ادبی با 69/6 درصد، تلمیحات اساطیری با 37/4 درصد و تلمیحات قرآنی با 45/3 درصد قرار دارند. در اشعار معلم دامغانی بیشترین تعداد و درصد اشاره متعلق به شخصیتهای دینی و سیاسی همچون حضرت محمد (ص)، موسی (ع)، یوسف (ع) و امام خمینی (ره) بوده است؛ به گونهای که به نسبت باقی تلمیحات به کار برده شده در اشعار معلم دامغانی، تلمیح به حضرت محمد (ص) با 21/12 درصد، موسی (ع) با 29/8 درصد، یوسف (ع) با 22/3 درصد و امام خمینی (ره) با 85/4 درصد بیشترین بسامد تکرار و کاربرد را داشتهاند که تلمیحات مرکزی اشعار معلم دامغانی را تشکیل میدهند.
نتیجهکاربرد نسبتاً وسیع انواع تلمیحات در اشعار موسوی گرمارودی و معلم دامغانی، ضمن آن که نشاندهندۀ وسعت آگاهی و پشتوانۀ عظیم فرهنگی این شاعران است، همواره لذت ادبی بیشتری را برای خواننده به همراه دارد. تأثیری که موسوی گرمارودی و علی معلم در شعر معاصر به جا گذاشتهاند، باعث شده تا اشعارشان که در واقع شناسنامۀ آنان است، به وادی فراموشی سپرده نشود. آنها، شوربختیهای مردم زمانشان را در قبل از انقلاب اسلامی با عمق وجودشان درک کرده و پا در رکاب مبارزۀ علنی با کاربرد واژگان و تصاویر شعری نهادند. این دو شاعر در اشعار خود، بارها استعمارگران و بیدادگرانی همچون فرعون و نمرود را که جام بلورینشان از شراب غرور و جهالت لبریز بود به پستی کشانیدند. جانفشانی و تلاشهای این دو شاعر تا بهآنجا است که از تلمیح برای تبدیل شعر خود به شعر مقاومت استفاده کردند و با کاربرد آن قصد داشتند تا کاخ طاغوت و صدام را براندازند و به جایش شهری آرمانی بسازند، مملو از اعتقادات و فرهنگ و انساندوستی. سهم قابل ملاحظهای که تلمیحات مذهبی در اشعار علی معلم به خود اختصاص داده، خود گویای این مطلب است که این شاعر با استفاده از اشارات نبوی سعی داشته تا پیامبران را به گونهای دیگر در شعر بنمایاند؛ به گونهای که بیشتر بیانگر تصویر صبر و استقامت این پیامبران و قیام و انقلاب آنها در مقابل طاغوتیان باشد. موسوی گرمارودی نیز با سرودن چکامههای پایداری و آیینی یکی از بنیانگذاران شعر انقلاب شناخته شده است. تلمیحات او در واقع از زیباترین پایداریها و بازتاب فریاد مردمی است که در مقابل بیدادها و بیعدالتیها و زشتخوترین واپسگراییها از مرز کهکشانها گذشتهاند. او با ورود مفهوم تعهد سیاسی و تعهد انقلابی در شعر، تلمیح را از حدّ تعریف واژگانی آن گذرانده است و با تصویرسازی از انواع شخصیتها و حوادث با پیوند به شخصیتهای معاصر (انقلاب اسلامی و دفاع مقدس) به آن (تلمیح) مفهوم والاتری عطا کرده است. شایان ذکر است که تلمیحات موسوی گرمارودی بیشتر از علی معلم دامغانی بوده است. موسوی گرمارودی 43/56 درصد و معلم دامغانی57/43 درصد از تلمیحات کل پژوهش را به خود اختصاص دادهاند که درصد استفاده موسوی گرمارودی از تلمیحات بیشتر بوده است. تلمیحات دینی در اشعار دو شاعر با 61/77 درصد نسبت به بخشهای دیگر بیشترین بسامد کاربرد را داشته است و این تلمیحات در اشعار موسوی گرمارودی با 4/77 درصد و در اشعار معلم دامغانی با 88/77 درصد نسبت به سایر بخشها بیشترین کاربرد و تکرار را داشتهاند. به نسبت باقی تلمیحات به کار برده شده در اشعار موسوی گرمارودی، تلمیح به حضرت موسی با 07/9 درصد، حضرت محمد(ص) با 76/6 درصد، امام حسین(ع) با 05/6 درصد و امام علی(ع) با 92/3 درصد بیشترین بسامد تکرار و کاربرد را داشتهاند که تلمیحات مرکزی اشعار موسوی گرمارودی را تشکیل میدهند. در اشعار معلم دامغانی، تلمیح به حضرت محمد(ص) با 21/12 درصد، موسی(ع) با 29/8 درصد، یوسف (ع) با 22/3 درصد و امام خمینی(ره) با 85/4 درصد بیشترین بسامد تکرار و کاربرد را داشتهاند که تلمیحات مرکزی اشعار معلم دامغانی را تشکیل میدهند.
1390.
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
منابع و مآخذ1ـ قرآن کریم 2ـ برقعی، محمد باقر. سخنوران نامی معاصر ایران. قم: نشر خرّم، چاپ اول، جلد 5، 1373. 3ـ بیگی حبیبآبادی، پرویز. حماسههای همیشه. تهران: انتشارات فرهنگ گستر و صریر، 1382. 4ـ پورنامداریان، تقی. سفر در مه. تهران: زمستان، 1374. 5ـ حلبی، علیاصغر. تأثیر قرآن و حدیث در ادبیات فارسی. تهران: نشر اساطیر، چاپ چهارم، 1385. 6ـ درستی، احمد. شعر سیاسی دوره پهلوی. تهران: مرکز ستاد انقلاب اسلامی، 1381. 7ـ زرینکوب، عبدالحسین. سیری در شعر فارسی. تهران: سخن، 1384. 8ـ سبحانی، جعفر. فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام. تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ اول، 1371. 9ـ ـــــــ، ـــــــ . فروغ ابدیت. قم: مرکز دارالتبلیغ اسلامی، 1373. 10ـ سعدی، مصلحالدین عبدالله. گلستان. تصحیح و توضیح غلامحسین یوسفی، تهران: خوارزمی، 1384. 11ـ شمیسا، سیروس. فرهنگ تلمیحات. تهران: فردوس، 1366. 12ـ فشارکی، محمد. نقد بدیع. تهران: نشر سمت، چاپ اول، 1379. 13ـ کاشفیسبزواری، کمالالدین حسین واعظ. بدایعالافکار فی صنایع الاشعار. ویرایش میرجلالالدین کزازی. تهران: نشر مرکز، چاپ اول، 1369. 14ـ محمدزاده، مرضیه. حسین بن علی، امام شهدا. تهران: مجتمع فرهنگی عاشورا، چاپ اول، 1388. 15ـ محمدی، محمدحسین. فرهنگ تلمیحات شعر معاصر. تهران: میترا، 1374. 16ـ مری، هال. امپراتوری مغول. ترجمۀ نادر میرسعیدی. تهران: نشر ققنوس، 1380. 17ـ معلم دامغانی، علی. رجعت سرخ ستاره. تهران: سورۀ مهر، چاپ پنجم، 1387. 18ـ ــــــــ ، ــــــــ. . شرحه شرحهست صدا در باد. تهران: سورۀ مهر، چاپ اول، 1389. 19ـ معین، محمد. فرهنگ فارسی معین. جلد اول. تهران: انتشارات امیرکبیر، چاپ سیزدهم، 1378. 20ـ مکارم شیرازی، ناصر. تفسیر نمونه. تهران: دارالکتب اسلامیه، جلد 27، 1381. 21ـ موسوی گرمارودی، علی. پیوند زیتون بر شاخه ترنج. تهران: سورۀ مهر، چاپ اول، 1389. 22ـ ــــــــــــــــــ ، ــ . خواب ارغوانی(شعر دفاع مقدس). تهران: سورۀ مهر، چاپ اول، 1389. 23ـ ـــــــــــ، ــــــ. . بر آشفتن گیسوی تاک (مجموعه غزل). تهران: سورۀ مهر، چاپ دوم، 1389. 24ـ ـــــــــــ ، ـــــــ . سفر به فطرت گلسنگ (قطعهها و چکامهها). تهران: سورۀ مهر، چاپ اول، 1389. 25ـ ــــــــــ ، ــــــ. . آغاز روشنایی آیینه (ترکیببند عاشورایی در پانزده بند). تهران: سورۀ مهر، 1390. 26ـ ـــــــــ ، ــــــ. . تا محراب آن دو ابرو. تهران: سورۀ مهر، چاپ اول، 1389. 27ـ میرجعفری، اکبر. حرفی از جنس زمان. تهران: انتشارات قو، 1376. 28ـ نفیسی، علیاکبر (ناظم الاطباء). فرهنگ نفیسی. انتشارات کتابفروشی خیام، 1343. 29ـ هینلز، جان راسل. تاریخ اساطیر ایران. ترجمۀ باجلان فرخی. تهران: اساطیر، 1383. 30ـ یاحقی، محمدجعفر. فرهنگ اساطیر. تهران: سروش، چاپ دوم، 1386. مقالات 1ـ شریفیان، مهدی؛ نظری، نجمه؛ جعفری نیا، صغری. «تجلی حماسه و عرفان عاشورایی در ادبیات انقلاب اسلامی»، نشریۀ ادبیات پایداری، دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شهید باهنر کرمان، سال سوم، شماره پنجم، | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 15,480 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 1,413 |