تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 9,997 |
تعداد مقالات | 83,560 |
تعداد مشاهده مقاله | 77,801,157 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 54,843,825 |
بررسی اثر ساختار گیاهان چوبی بر عملکرد اکوسیستم های مرتعی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اکوسیستم های طبیعی ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 2، دوره 6، شماره 4 - شماره پیاپی 22، اسفند 1394، صفحه 12-25 اصل مقاله (534.52 K) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: پژوهشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
غلامعلی حشمتی1؛ پریا کمالی* 2 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1استاد دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2دانشجوی دکترای علوم مرتع دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
بررسی روابط بین پوشش گیاهی و خاک کمک شایانی به شناخت پتانسیلها و عملکرد مراتع خواهد داشت. گونههای چوبی جز جدایی ناپذیر مراتع میباشند و نقش قابل توجهی در مشخصههای خاک مراتع دارند. تحقیق حاضر به منظور بررسی اثر ساختار گیاهان چوبی بر تغییرات عملکرد مراتع منطقه پرور در استان سمنان صورت گرفت. با استفاده از روش آنالیز عملکرد چشم انداز (LFA)[1]، 11 ویژگی سطح خاک در سه نوع از ساختار گیاهان چوبی (فشرده، نیمه فشرده و باز) در طول 3 ترانسکت صورت گرفت در طول هر ترانسکت 5 تکرار از هر نوع لکه اکولوژیک و نیز خاک لخت برداشت شد. سپس فاکتورهای اندازهگیری شده در قالب سه مشخصه پایداری، نفوذپذیری و چرخه عناصر غذایی در هر نوع ساختار طبقه بندی شد. نتایج نشان داد که گونههای چوبی با فرم فشردهتر نقش پررنگتری در بهبود شاخص های عملکرد مرتع از جمله پایداری، نفوذ پذیری و چرخه عناصر غذایی در مقایسه با ساختار نسبتا فشرده و نیز باز گونه های چوبی دارند. از طرفی هرچه ارتفاع گونههای چوبی کوتاهتر باشد نقش آنها در پایداری خاک بیشتر خواهد بود. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
ساختار گیاهان چوبی؛ ارزیابی سطح خاک؛ integerrima Berberis؛ Acantholimon erinaceum؛ Onobrychis alba | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده: بررسی روابط بین پوشش گیاهی و خاک کمک شایانی به شناخت پتانسیلها و عملکرد مراتع خواهد داشت. گونههای چوبی جز جدایی ناپذیر مراتع میباشند و نقش قابل توجهی در مشخصههای خاک مراتع دارند. تحقیق حاضر به منظور بررسی اثر ساختار گیاهان چوبی بر تغییرات عملکرد مراتع منطقه پرور در استان سمنان صورت گرفت. با استفاده از روش آنالیز عملکرد چشم انداز (LFA)[1]، 11 ویژگی سطح خاک در سه نوع از ساختار گیاهان چوبی (فشرده، نیمه فشرده و باز) در طول 3 ترانسکت صورت گرفت در طول هر ترانسکت 5 تکرار از هر نوع لکه اکولوژیک و نیز خاک لخت برداشت شد. سپس فاکتورهای اندازهگیری شده در قالب سه مشخصه پایداری، نفوذپذیری و چرخه عناصر غذایی در هر نوع ساختار طبقه بندی شد. نتایج نشان داد که گونههای چوبی با فرم فشردهتر نقش پررنگتری در بهبود شاخص های عملکرد مرتع از جمله پایداری، نفوذ پذیری و چرخه عناصر غذایی در مقایسه با ساختار نسبتا فشرده و نیز باز گونه های چوبی دارند. از طرفی هرچه ارتفاع گونههای چوبی کوتاهتر باشد نقش آنها در پایداری خاک بیشتر خواهد بود. واژه های کلیدی: ساختار گیاهان چوبی، ارزیابی سطح خاک، integerrima Berberis، Acantholimon erinaceum، Onobrychis alba.
مقدمه مناطق خشک جهان دارای ساختار منحصر به فردی هستند. در اکوسیستم خشک وجود لکه اکولوژیکهای گیاهی برای جلوگیری از حرکت رواناب و فرسایش فرآیندهای ژئومورفیک مهم، و مسئول توزیع مجدد منابع، مانند آب، خاک و مواد مغذی میباشد (9،10،14،16،17،29). این مراحل به شدت توسط پوشش گیاهی و عوامل دیگر، مانند خاک، توپوگرافی، و ویژگیهای بارش تحت تاثیر قرار میگیرد (25،30). در مناطق مختلف خشک و خشک نیمه جهان، الگوی پراکنش پوشش گیاهی به لحاظ ویژگیهای اقلیمی ترکیبی ار مناطق دارای پوشش محدود با لکههای زیادی از خاک لخت هستند (6). توزیع لکه اکولوژیکهای پوشش گیاهی یکی از ویژگیهای آشکار مناطق نیمه خشک، که اغلب در آن درختچهها و فرمهای بوتهای همراه با ماتریسی از گیاهان کوتاه قدتر پراکنده هستند (17،23،29). در این مناطق خشک، در مقیاس کوچک چشمانداز، لکه های موجود اغلب از دو نوع لکه اکولوژیک تشکیل شده است. یکی از لکههای ماکروفیک[2]، که توسط گیاهان آوندی (لکه های درختچه) احاطه شده اند، و از سوی دیگر میکروفیک[3] (پوسته) لکههای، که سیانو باکتریها، باکتری ها، خزه، جلبک و گلسنگ تشکیل شده است (8). بنابراین، یک رابطه منبع و مخزن بین این دو نوع لکه اکولوژیک در بسیاری از اکوسیستمهای زمین بوتههای خشک وجود دارد (18،24) (شکل 1). بر اساس زمینههای نظری که در محیطهای با بارندگی محدود وجود دارد، مقدار منابع کمیاب به ویژه آب، در لکههای به گیاهی منجر به افزایش بهرهوری گیاهان به شکل پراکنده میشود. در واقع لکههایی با فرم درختچهها به دلیل تجمع آب، رسوبات، مواد مغذی و دانهها جایگاه اصلی بهرهوری و تنوع هستند (27،28،29). غلظت منابع مختلف در لکه اکولوژیکهای بوتهای بهرهوری استفاده از آنها را افزایش میدهد و سبب استقرار نهال گیاهی، افزایش نرخ جوانهزنی و کاهش مرگ و میر گیاهان در این لکهها میشود (34). از طرفی شکل گیاه و فرم درختچهها و بوته نیز بر کارایی این بهرهوری موثر است زیرا می تواند تغییرات سرعت حرکت منابع در این لکه اکولوژیکها در یک شیب دامنه را کنترل کند (12). در واقع میتوان بیان نمود اثر شکل بوتهها میتواند بر کارکرد بوتهها بر روی ویژگیهای عملکردی مرتع از قبیل نفوذپذیری، چرخه مواد غذایی و پایدار حائز اهمیت باشد. ارزیابی شاخصهای سطح خاک مرتع و ویژگیهای عملکردی مرتع از قبیل نفوذپذیری، چرخه مواد غذایی و پایداری خاک گامی مهم برای ارزیابی و مدیریت مرتع و برنامهریزیهای آینده این اکوسیستم میباشد (24). لذا بررسی تاثیر شکل درختچه ها و بوتههای گیاهی بر روند تغییرات بخصوص در مناطق خشک میتواند از اهمیت بالایی برخوردار باشد. مدیریت مرتع در ایران ماهیتا براساس اصول اکولوژیکی است و تاکنون ارزیابیهای مدیریتی که در مرتع صورت گرفته بیشتر براساس ارزیابیهای ساختاری بوده که به صورت کمی به مواردی نظیر تولید، درصد پوشش، تراکم و ترکیب گیاهی پرداخته شده است. بسیاری از ارزیابیها جنبه مدیریتی داشته و هدف نهایی آنها بهرهبرداری بهتر از کالاهای تولیدی اکوسیستمها است (15). در گذشته برای بررسی ویژگیهای عرصههای طبیعی اکثرا نمونه برداری مستقیم واندازهگیریهای مستقیم صورت گرفته و سپس بر اساس این اندازه گیریها قضاوتها برای مدیریت صورت میگرفت. برخی از عناصر مانند ماده آلی سبب تغییر در چرخه مواد غذایی خاک گشته که این تغییر بر عملکرد اکوسیستمهای مورد مطالعه اثر گذاشته که اثرات آنها را میتوان در نوع فرم رویشی ظاهر شده، نوع گونههای گیاهی، تراکم و درصد تاج پوشش مشاهده نمود(2). بافت، رطوبت قابل دسترس، پتاسیم و هدایت الکتریکی خاک بیشترین تأثیر را بر تنوع گونهای دارنددر مراتع پشتکوه یزد داشته است(35) تخلل زیاد با وجود هوا و رطوبت کافی، بذور یا جوانه میزنند و از دسترس خارج میشوند و یا اینکه فعالیت قارچها و جلبکها باعث پوسیدگی آنها میشوند و نهایتا تنوعشان کاهش مییابد (8). لذا مشاهده میشود در منطقه قرق در صورت کاهش درصد تخلخل خاک و افزایش وزن مخصوص ظاهری، احتمالا اثر منفی رطوبت، هوا، قارچها و جلبکها کاهش ِیافته و در نتیجه تنوع گونهای بانک بذر خاک افزایش مییابد افزایش چرای دام باعث افزایش ازت خاک میگردد(31). نتایج Fahimipour et al. (2010) نشان داد که از بین عوامل مورد بررسی، جهت جغرافیایی، عمق، بافت، آهک و پتاسیم خاک بیشترین تأثیر را بر تنوع گونهای پوشش گیاهی دارند(11). نتایج مطالعه (12) در 4 مکان مرتعی در استان اصفهان نشان داد که تنوع با مقدار ماده آلی و بارندگی همبستگی مثبت و با دما همبستگی منفی دارد. لاشبرگ در منطقه چرا شده اشاره کرد. همچنین برخی روش ها وجود دارند که بها اندازه گیری غیر مستقیم میتوانند به یک نتیجه گیری مناسب درباره محیط بپردازند. مدلهای ارزیابی چشم انداز و روش سلامت مرتع و وضعیت از روشهای جدیدی مطالعه است، که کمتر به آن توجه شده است (13). روش چهارعامله تعدیل شده را برای ارزیابی وضعیت مرتع که عامل پوشش گیاهی براساس نظریه کارشناسی تعدیل شده است ، مناسب می باشد(3). Arzani et al. (2006) با استفاده از روش تحلیل عملکرد چشمانداز به بررسی تغییرات شاخصهای سطح خاک و ویژگیهای عملکردی مرتع در اثر شدت چرا و شخم مرتع پرداخته و دریافتند که در اثر چرا و شخم ویژگیهای عملکردی مرتع تغییر کرده است(4). Rezaei & Arzani (2007) با ارزیابی پتانسیل رویشگاه با استفاده از خصوصیات سطحی خاک به بررسی شاخصهای عمکردی پرداخته و بیان نمودند که این شاخصها می توانند عامل بسیار خوبی در تعیین پتانسیل رویشگاه و ترکیب گیاهی باشد(25). Ghilichnia et al. (2008) با ارزیابی خصوصیات سطح خاک با استفاده از روش تحلیل عملکرد چشم انداز در مراتع بوته زار پارک ملی گلستان، وضعیت مرتع را در مقایسه با روش چهارعامله مورد ارزیابی قرار داده و به این نتیجه رسیدند که بین این دو روش اختلاف کارایی و دقت LFA معنیداری وجود دارد و روش کارایی بیشتری دارد(13). در نهایت مطالعه Lotfi anari & Heshmati (2011) نشان داد که هر 3 شاخص پایداری، نفوذپذیری و چرخه عناصر غذایی ارائه شده توسط LFA دارای صحت متوسط هستند. با توجه به این مهم که روش LFA قابلیت ارزیابی وضعیت زیستگاه را بدون نمونه گیری مستقیم و صرف هزینه کم دارا است انتخاب شد(19). از آنجا که تا کنون مطالعه ای به بررسی شکل درختچه ها و بوته ها و تاثیر آنها بر پایداری، نفوذپذیری و چرخه مواد غذایی با روش LFA صورت نگرفته است به نظر میرسد مطالعه تاثیری ساختار گونههای چوبی به لحاظ نحوه قرارگیری شاخهها و سرشاخهها و تراکمی که شاخهها و سرشاخهها دارند و تاثیری احتمالی این مهم بر روی ویژگیهای عملکردی مرتع، مطالعه حاضر با هدف مقایسه اثر شکل و فرم درختچه ها و بوته ها بر خصوصیات عملکردی مرتع شامل پایداری، نفوذپذیری و چرخه مواد غذایی با روش LFA صورت گرفت.
شکل 1: طرح کلی نشان دادن رابطه منبع و مخزن بین لکه اکولوژیک پوسته و لکه های درختچه.
مواد و روش ها: منطقه مورد مطالعه: منطقه حفاظت شده پرور در استان سمنان، بین ΄06 °35 تا ΄53 °35 عرض شمالی و ΄19 °53 تا ΄47 °53 طول شرقی، واقع شده و مساحت آن66 هزار و 626 هکتار است. منطقه حفاظت شده پرور در 40 کیلومتری سنگسر در ارتفاع 1547 متری از سطح دریا واقع است که به لحاظ قرار گرفتن در میان دو اکوسیستم مناطق بیابانی جنوب استان سمنان و مناطق جنگلی استان مازندران واقع شده است. میزان متوسط بارندگی سالیانه بخش شمالی منطقه حدود ۵۰۰ میلیمتر و در بخش کم ارتفاع جنوبی حدود ۲۶۰ میلیمتر میباشد. کمینه میزان بارندگی سالیانه منطقه حدود ۱۵۰ میلیمتر است. دمای متوسط منطقه 2/۱۹ درجه سانتیگراد است که گرمترین و سردترین ماههای سال به ترتیب مربوط به مــرداد و دی ماه می باشد (ایستگاه هواشناسی سمنان). روش کار: برداشت دادهها در قالب طرح سیستماتیک-تصادفی، از طریق استقرار 3 ترانسکت 50 متری در جهت شیب غالب منطقه انجام شد. بعد از استقرار ترانسکتها در عرصه برای بررسی تاثیر شکل بوتهها بر شاخصهای ارزیابی سطح خاک در منطقة مورد مطالعه، انوع قطعات اکولوژیک[4] (انواع شکل های بوته شامل بوته متراکم(به لحاظ نحوه قرارگیری شاخهها و سرشاخههای گیاه)، (کلاه میرحسن، Acantholimon erinaceum) بوته نیمه متراکم (اسپرس، Onobrychis alba) و بوته غیر متراکم (زرشک، Berberis integerrima) و فضای بین قطعات[5]شناسایی شدند. در امتداد هر ترانسکت طول نقاط برخورد انواع لکه های اکولوژیک گیاهی و عرض آنها و طول خاک لخت بین لکه اکولوژیک ها ثبت شد. سپس از هریک از اشکال بوته ها تعداد 5 تکرار در طول هر ترانسکت به صورت تصادفی تعیین و 11 شاخص ارزیابی سطح امتیازدهی شدند (جدول 1). در نهایت با استفاده از روش تجزیه و تحلیل عملکرد چشم انداز که در محیط اکسل طراحی شده است سه شاخص پایداری، چرخة عناصر و نفوذپذیری خاک تعیین شد (30). سپس برای مقایسه هر یک از این شاخص ها بین اشکال مختلف بوته ها طبق طرح کاملا تصادفی داده ها تجزیه و تحلیل شد و در صورت معنی دارد بودن F میانگین داده ها از طرق آزمون دانکن مورد مقایسه قرار گرفت.
جدول1: شاخصهاوارتباطآنهاباویژگیهایعملکردیدرمرتع(36)
نتایج: بر اساس ارزیابیهای صورت گرفته در منطقة مورد مطالعه، سه نوع قطعة اکولوژیک و یک نوع فضای بین قطعهای شناسایی شد. قطعات اکولوژیک عبارتند از: بوته زرشک (Berberis integerrima)، بوته کلاه میرحسن (Acantholimon erinaceum) و بوته اسپرس (Onobrychis alba) بود و فضای بین قطعات همان خاک لخت است. نتایج حاصل از امتیازات 11 فاکتور ارزیابی سطح خاک برای هر فرم رویشی و خاک لخت در جدول 2 نشان داده شده است. شاخص پوشش سطح خاک و حفاظت در برابر پاشمان در اثر قطرات باران به ترتیب در کلاه میرحسن و اسپرس بهتر از زرشک بود. مشخصه پوشش گیاهان چند ساله در هر سه گونه تقریبا نزدیک به هم بود. لاشبرگ به ترتیب در کلاه میر حسن، اسپرس و زرشک بیشتر بود. پوشش نهانزادان در خاک در کلاه میرحسن بیشتر از دو گونه دیگر بود در حالی که گونه زرشک کمترین مقدار را به خود اختصاص می داد. در کلاه میرحسن خاک کمترین شکستگی پوسته و بیشترین امتیاز را داشت. در سایر گونه ها شکستگی سطح پوسته یکسان بود و دارای امتیاز کمتری نسبت به گونه کلاه میرحسن بودند. مقدار فرسایش خاک نیز در خاک لخت بیشترین میزان را داشت و کمترین امتیاز را دریافت کرد. کلاه میرحسن و اسپرس توانایی بالایی در نگه داشت و جذب مواد روسوبی دارند لذا امتیاز بالاتری در مقایسه با زرشک گرفتند. در مشخصه ناهمواری های سطح خاک، هدف ارزیابی سطح خاک از نظر نگه داشت مواد غذایی، بذر، موادآلی و آب است که در اینجا برای دو گونه کلاه میرحسن و اسپرس کمی بهتر از زرشک بود. مقاومت سطح خاک به تخریب که میزان سهولت تخریب خاک در شرایط مکانیکی را نشان می دهد در سه گونه تفاوت زیادی نشان نداد. در آزمون پایداری خاک به رطوبت زرشک کمترین امتیاز را دریافت کرد. بافت خاک در هر سه گونه مورد مطالعه یکسان براورد شد. مقادیر امتیاز ها در نهایت در سه مشخصه اصلی پایداری، نفوذ پذیری و چرخه عناصر غذایی طبقهبندی شد (شکل 2 ، 3 و 4). مقایسه مقادیر شاخص پایداری خاک برای سه گونه مورد مطالعه نشان داد که گونه کلاه میرحسن و اسپرس دارای بیشترین مقادیر پایداری بودند و گونه زرشک نسبت به این دو داری پایداری کمتری بود و دارای تفاوت معنی دار بودند (05/0>P، 41/191F=). همچنین خاک لخت دارای کمترین مقدار پایداری بود (شکل 2). مقادیر شاخص نفوذ پذیری نیز نشان داد که بین همه لکه اکولوژیک ها جز اسپرس و کلاه میر حسن تفاوت معنی دار وجود دارد (05/0>P، 04/28F=، شکل 3.) همچنین بررسی چرخه مواد غذایی نیز نشان داد که کلاه میر حسن دارای بیشترین چرخه مواد غذایی بود و بین لکه اکولوژیک های مختلف اختلاف معنی داری وجود داشت خاک لخت دارای کمترین چرخه مواد غذایی بود و با سایر لکه اکولوژیک های گیاهی دارای اختلاف معنی دار بود (05/0>P، 81/256F=، شکل 4).
جدول 2- مقادیر امتیازات فاکتور های ارزیابی سطح خاک در اشکال رویشی مختلف و خاک لخت
شکل2- تغییرات میانگین شاخص پایداری خاک در اشکال مختلف رویشی
شکل3- تغییرات میانگین شاخص نفوذپذیری خاک در اشکال مختلف رویشی
شکل4- تغییرات میانگین شاخص چرخه مواد غذایی خاک در اشکال مختلف رویشی
بحث و نتیجه گیری: بطور کلی نتایج تحقیق حاضر نشان داد که عملکرد مرتع در کلاه میرحسن بهتر از دو گونه اسپرس، زرشک و خاک لخت بود. Bestelmeyer et al. (2006) بیان میدارند لکه اکولوژیک های با فرمهای مختلف رویشی به دلیل اختلاف در ساختار، دارای اثر متفاوتی بر روی پایداری خاک هستند(5). فرمهای رویشی که فشردهتر هستند درصد پایداری خاک در آنها بیشتر است (13). نتایج بدست آمده مربوط به ویژگیهای سطح خاک برای ساختار متفاوت بوته نیز این مهم را تایید میکند. کلاه میرحسن که ساختار فشردهتری نسبت به دو گونه اسپرس و زرشک دارد، درصد پایداری بالاتری را نشان میدهد. علاوه بر این فرم پوشش تاجی گسترده و خوابیده بر روی زمین کلاه میرحسن و نیز سیستم ریشهای قوی و عمیق آن میتواند از علل افزایش پایداری آن نسبت به دو گونه دیگر باشد. علاوه بر این ارتفاع کم تاج پوشش و تراکم بالا در قسمتهای پایین دو گونه کلاه میرحسن و اسپرس نیز از عواملی است که سبب عملکرد بهتر این دو گونه نسبت به زرشک شده است. مطالعات سایر محققین نیز نشان میدهد که بطور کلی بوته ها نسبت به سایر فرمهای رویشی مثل علفیها و گندمیان نقش مهمتری در پایداری خاک بازی میکنند (1، 18). Sallaway & Waters (1994) در بررسی قابلیت هیدرولیکی گیاهان مختلف بیان کردند که خاک در گونههای مرغوب و دائمی دارای نفوذپذیری بیشتری نسبت به خاک لکه اکولوژیکهای نا مرغوب و زیاد شونده هستند. شاخص نفوذپذیری نیز بین سه گونه دارای تفاوت معنیدار بود و بیشترین نفوذ پذیری در گونه کلاه میرحسن مشاهده شد(27). با توجه به پوشش بیشتر سطح خاک و نقش حفاظتی بالاتر کلاه میر حسن میزان لاشبرگ در زیر این گیاه بیشتر از دو گونه دیگر بود که این مهم میتواند در افزایش نفوذپذیری خاک موثر باشد از طرفی نوع ساختار گیاه کلاه میرحسن سرعت آب را بیشتر از دو گونه دیگر کم میکند و به این ترتیب آب زمان بیشتری را برای نفوذ پیدا میکند (20،21،22) و در واقع گیاه کلاه میرحسن با نوع تاج خوابیده بر زمین خود از سرعت حرکت رواناب کم میکند و در نتیجه با کاهش سرعت آب زمینه برای نفوذ آب به داخل خاک نیز فراهم میگردد. سایر محققین نیز بطور کلی گیاهان چوبی را دارای نقش مهمتری در نفوذ پذیری بیان نمودند. Palmer et al. (2001) بیان کردند وجود پوشش گیاهی خوب در مراتع سبب افزایش قابلیت نگهداری آب در سطح بالا و جریان عناصر غذایی در اکوسیستمها است(23). Li et al. (2008) در چین به بررسی اثر بوتهها در توزیع مواد غذایی و مقابله با روان آب و فرسایش پرداختند و نتایج آنها نشان داد بین لکه اکولوژیکهای بوته و خاک لخت در کنترل مواد و چرخه مواد غذایی و نفوذپذیری تفاوت معنیداری وجود دارد(18). چرخه عناصر غذایی در کلاه میر حسن نیز بیشتر از دو گونه دیگر بود. علت این مهم را شاید بتوان به نقش این گیاه به عنوان گونه پرستار نیز مربوط دانست. در واقع ساختار این بوته شرایطی را فراهم می آورد تا گیاهان خوشخوراک برای فرار از چرای دام در بین فضای این گیاه رشد کنند. (32). از آنجا که این گیاهان سرعت تجزیه پذیری و نفوذ مواد آلی بالایی دارند سبب میشوند که وضعیت چرخه مواد آلی در این گیاه بیشتر اسپرس و زرشک باشد. هرچند گونه های علفی بر خلاف گونههای بوتهای با داشتن برگها و ساقه نازک در مدت کوتاهتری تجزیه شده و به خاک باز میگردند و مقدار مواد غذایی بیشتری به خاک اطرافشان اضافه میکنند (26). از طرفی ساختار خوابیده بر زمین کلاه میرحسن و جلوگیری از چرای دام فرصت بیشتری را برای تجزیه مواد غذایی فراهم میاورد. از طرفی Tongway & Ludwig (1990) گونههای چوبی را به علت سیستم ریشهای گستردهتر نسبت به خاک لخت با خاک پوشیده از گراسها دارای نقش مهمتری در جذب کلسیم، پتاسیم و منگنز معرفی کردند(33). تحقیقات سایر محققین نیز این مهم را تایید میکند( برای مثال Jafari et al. (2008) به بررسی کیفیت لاشبرگ و خاک پای بوته از نظر مقدار کربن، نیتروژن، فسفر و پتاسیم در رویشگاه سه گونه مرتعی Artemisia aucheri، Artemisia sieberi و Acantholimon sp. پرداختند نتایج نشان داد بوته Artemisia sieberi از لحاظ کیفیت لاشبرگ، سرعت تجزیه پذیری و اثرات آن بر خاک بهترین میباشد(17). همچنین Bulterfield & Briggs (2008) در آمریکا به مطالعه ویژگیهای گیاهی و ارتباط آن با مواد غذایی پرداخته و بیان نمودند گیاهان چوبی و لاشبرگ برخی از آنها حاصلخیزی و سطوح مواد آلی خاک (نیتروژن و فسفر) را افزایش داد(7). بطور کلی بررسی عملکرد ساختار گونه ها نشان داد گونههای چوبی با فرم فشردهتر نقش پررنگتری در بهبود شاخص های عملکرد مرتع از جمله پایداری، نفوذ پذیری و چرخه عناصر غذایی در مقایسه با ساختار نسبتا فشرده و نیز باز گونههای چوبی دارند. از طرفی هرچه ارتفاع گونه های چوبی کوتاه تر باشد نقش آنها در پایداری خاک بیشتر خواهد بود.
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
References
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 1,373 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 641 |