تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 9,997 |
تعداد مقالات | 83,560 |
تعداد مشاهده مقاله | 77,801,172 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 54,843,831 |
بررسی و تعیین عوامل محیطی مؤثر بر پراکنش رویشگاههای مرتعی جنوب شرقی سبلان | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اکوسیستم های طبیعی ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 4، دوره 7، شماره 1 - شماره پیاپی 23، خرداد 1395، صفحه 33-44 اصل مقاله (533.31 K) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: پژوهشی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
بهنام بهرامی* 1؛ اردوان قربانی2 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1دانشجوی دکتری علوم مرتع دانشکده فناوری کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه محقق اردبیلی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2دانشیار مرتعداری گروه مرتعو آبخیزداری دانشکده فناوری کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه محقق اردبیلی اردبیل | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده: روابط بین پوشش گیاهی و عاملهای محیطی به شناخت عوامل مؤثر بر رشد و استقرار گونههای گیاهی و همچنین شناسایی رویشگاهها کمک میکند. هدف از این پژوهش، بررسی ارتباط عوامل محیطی با پراکنش رویشگاههای مرتعی و تعیین مهمترین عوامل مؤثر در تفکیک این رویشگاهها در منطقه جنوب شرقی سبلان واقع در استان اردبیل میباشد. نمونهبرداری به روش تصادفی- سیستماتیک انجام شد. در اکوسیستم مرتعی مورد نظر، 45 رویشگاه در نقاط مختلف ارتفاعی و در دامنههای جنوب شرقی سبلان انتخاب و در داخل هر یک از این رویشگاههای تعیین شده، 3 پلات بزرگ 10 مترمربعی با فاصله 40 متر از همدیگر و در طول ترانسکت 120 متری مستقرگردید. در داخل پلاتها فهرست گیاهان موجود و درصد تاج پوشش آنها تعیین گردید. همچنین در داخل هر پلات از دو عمق 15-0 و 30-15سانتیمتری، خاک برداشت شد و خصوصیات اقلیمی نظیر بارندگی و دما، خصوصیات توپوگرافی نظیر ارتفاع، شیب و جهت جغرافیایی، عوامل خاکی نظیر بافت خاک، هدایت الکتریکی، اسیدیته، ماده آلی (کربن)، فسفر و پتاسیم اندازهگیری شدند. به منظور تعیین روابط بین عوامل محیطی با پراکنش پوشش گیاهی، از تجزیه و تحلیل آماری چند متغیره (رج بندی) استفاده شد. رجبندی جوامع گیاهی با توجه به عوامل محیطی به روش آنالیز تطبیقی متعارفی (DCA[1]، RDA[2]، CCA[3]) صورت گرفت. نتایج نشان داد درمنطقه مورد مطالعه، عوامل فیزیوگرافی (ارتفاع و جهت جغرافیایی) تأثیر معنیداری بر پراکنش رویشگاههای مرتعی دارند. نتایج حاصل از CCA عوامل محیطی منطقه مرتعی حاکی از آن است که محور اول و دوم به ترتیب با مقادیر ویژه 703/0 و 519/0 و واریانس 5/11 و 0/20 ، تغییرات رویشگاهها و عوامل محیطی منطقه را توجیه میکنند. از نتایج این تحقیق میتوان در مدیریت، احیا و اصلاح اکوسیستمهای مرتعی جنوب شرقی سبلان و مناطق مشابه استفاده کرد. [1] - Detrended Correspondence Analysis [2] - Representational Difference Analysis [3] - Canonical Correspondence Analysis | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
عوامل اکولوژیکی؛ رویشگاه مرتعی؛ رج بندی؛ سبلان | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده: روابط بین پوشش گیاهی و عاملهای محیطی به شناخت عوامل مؤثر بر رشد و استقرار گونههای گیاهی و همچنین شناسایی رویشگاهها کمک میکند. هدف از این پژوهش، بررسی ارتباط عوامل محیطی با پراکنش رویشگاههای مرتعی و تعیین مهمترین عوامل مؤثر در تفکیک این رویشگاهها در منطقه جنوب شرقی سبلان واقع در استان اردبیل میباشد. نمونهبرداری به روش تصادفی- سیستماتیک انجام شد. در اکوسیستم مرتعی مورد نظر، 45 رویشگاه در نقاط مختلف ارتفاعی و در دامنههای جنوب شرقی سبلان انتخاب و در داخل هر یک از این رویشگاههای تعیین شده، 3 پلات بزرگ 10 مترمربعی با فاصله 40 متر از همدیگر و در طول ترانسکت 120 متری مستقرگردید. در داخل پلاتها فهرست گیاهان موجود و درصد تاج پوشش آنها تعیین گردید. همچنین در داخل هر پلات از دو عمق 15-0 و 30-15سانتیمتری، خاک برداشت شد و خصوصیات اقلیمی نظیر بارندگی و دما، خصوصیات توپوگرافی نظیر ارتفاع، شیب و جهت جغرافیایی، عوامل خاکی نظیر بافت خاک، هدایت الکتریکی، اسیدیته، ماده آلی (کربن)، فسفر و پتاسیم اندازهگیری شدند. به منظور تعیین روابط بین عوامل محیطی با پراکنش پوشش گیاهی، از تجزیه و تحلیل آماری چند متغیره (رج بندی) استفاده شد. رجبندی جوامع گیاهی با توجه به عوامل محیطی به روش آنالیز تطبیقی متعارفی (DCA[1]، RDA[2]، CCA[3]) صورت گرفت. نتایج نشان داد درمنطقه مورد مطالعه، عوامل فیزیوگرافی (ارتفاع و جهت جغرافیایی) تأثیر معنیداری بر پراکنش رویشگاههای مرتعی دارند. نتایج حاصل از CCA عوامل محیطی منطقه مرتعی حاکی از آن است که محور اول و دوم به ترتیب با مقادیر ویژه 703/0 و 519/0 و واریانس 5/11 و 0/20 ، تغییرات رویشگاهها و عوامل محیطی منطقه را توجیه میکنند. از نتایج این تحقیق میتوان در مدیریت، احیا و اصلاح اکوسیستمهای مرتعی جنوب شرقی سبلان و مناطق مشابه استفاده کرد. واژگان کلیدی: عوامل اکولوژیکی، رویشگاه مرتعی، رج بندی، سبلان
مقدمه شناخت عوامل محیطی و میزان اثر آنها بر پوشش گیاهی به لحاظ اصلاح، احیا یا بهرهبرداری از منابع طبیعی حائز اهمیت است. همبستگی بین پوشش گیاهی و عوامل محیطی یکی از مهمترین مسائل تأثیرگذاردر شکلگیری ساختار جوامع گیاهی و پراکنش آنها در هر ناحیه است (9). پی بردن به ساختار جوامع گیاهی و شناخت عوامل محیطی مؤثر، از مسائل بنیادی است که در مدیریت مراتع وحوزههای آبخیز بایستی مد نظر قرار بگیرد (5) (4) (9). هدف از آنالیز چند متغیره، بررسی همزمان عوامل متغیر زیادی که در طبیعت همزمان عمل میکنند، تعیین اثرات و نوع و میزان ارتباط آنها میباشد (9) (16). بطور مثال، Shaltouat و همکاران (2003) درمطالعه رویشگاههای گونه گیاهی Nitrariaretusaبه این نتیجه رسیدند که این گونه با مقدار شوری و رس همبستگی زیادی دارد (26). Heshmati (2003) دربررسی اثر عوامل محیطی بر استقرار و گسترش گیاهان مراتع قشلاقی شورروی استان گلستان با استفاده از آنالیز چند متغیّره، به این نتیجه رسید که مهمترین عامل تأثیرگذار بر جوامع گیاهی، عمق آب زیرزمینی، جهت جغرافیایی و شوری خاک است (10). Barrett و همکاران (2006) عمق آب زیرزمینی و بافت خاک را به عنوان عوامل کلیدی تعیین کننده پراکنش جوامع گیاهی در سواحل دریاچههای شور نیمهخشک غرب استرالیا معرفی کرد (3). نتایج تحقیق MokhtariAsl و همکاران (2008) که ازروش آنالیز تطبیقی متعارفی استفاده کردند، از بین عوامل خاکی مورد بررسی، میزان یون سدیم، درصد املاح محلول و هدایت الکتریکی خاک را مهمترین عوامل در پراکنش و استقرارگونههای گیاهی شاخص در مراتع قرخلار مرند اعلام کردند(24). Haghiyan و همکاران (2008) در مطالعه خود در مراتع ییلاقی البرز میانی 4/57 درصد تغییرات پوشش گیاهی را مربوط به خصوصیات خاک، 4/39 درصد را ویژگیهای توپوگرافی منطقه و 2/3 درصد تغییرات را به اثر متقابل این دو عامل مربوط دانست(9). نتایج آنالیزهای تجزیه توابع تفکیک (CCA) و تحلیل تطبیقی قوس گیری شده (DCA) در تحقیق Esmaeilzadeh و همکاران (2010) نشان دادند که طبقهبندی جوامع گیاهی بر اساس دادههای پوشش گیاهی روزمینی منجر به شکلگیری گروههایی با قابلیت تفکیک و تمایز بالا نسبت به دادههای بانک بذر خاک در جنگل راش شهرستان سوادکوه میشود (6). همچنین MohsennejadAndvari و همکاران (2010)درتحقیق خود در مراتع ییلاقی هراز بیان داشتند که نتایج حاصل از روشهای تجزیة چندمتغیّره، بیانگر وجود ارتباط معنیدار بین عوامل خاکی درجوامع گیاهی است و عوامل خاک حدود 30 درصد از تغییرات پوشش گیاهی را در برداشت (22). Fahimipour و همکاران (2010) درمطالعه خود درمراتع میانی طالقان به این نتیجه رسیدند بین پراکنش پوشش گیاهی و عوامل محیطی رابطه وجود دارد و از بین عوامل مورد بررسی، شیب، ارتفاع از سطح دریا، بافت، عمق، فسفر و ازت خاک بیشترین تأثیر را بر پراکنش گونهها دارند(7). نتایج مطالعه Mohtashamnia (2011) نشان داد بیشترین درصد احتمال وقوع عوامل محیطی در پراکنش گونه Artemisia sieberiدر مراتع استپی استان فارس در گرادیان ارتفاعی 1900-2200 متری از سطح دریا رخ میدهد(23). فسفر، اسیدیته، حضور شن، ارتفاع از سطح دریا به عنوان عوامل اولیه و درصد آهک، گچ و پتاسیم به عنوان عوامل ثانویه بودند. در ارتفاع 2200-2400 متری از سطح دریا نیز ارتفاع و پتاسیم عوامل اولیه و درصد رس و شیب مهمترین عوامل ثانویه بودند در پراکنش این گونه بودند. Askarizadeh و Heshmati (2013) با استفاده از آنالیز تطبیقی (DCA و CCA) تأثیر عوامل محیطی را بر فرمهای رویشی مرتع جواهرده رامسر بررسی نموده و دریافتند که فرمهای رویشی تحت تأثیر توپوگرافی و عوامل فیزیکی و شیمیایی خاک قرار میگیرند که در واقع این موضوع به این مطلب باز میگردد که فرمهای رویشی خاص دارای آشیان اکولوژیک خاص میباشند(1). ارتباط پوشش گیاهی و عوامل محیطی از موارد مهم در مدیریت مراتع به شمار میرود. در تحقیق حاضر نیز هدف بررسی میزان همبستگی بین رویشگاههای مرتعی با فاکتورهای محیطی انتخاب شده ومشخص کردن روندتغییرات رویشگاههای مرتعی با تغییرات فاکتورهای فیزیوگرافی، اقلیمی و خاک است و اینکه تا چه اندازه عوامل محیطی بر پراکنش رویشگاههای مرتعی تأثیر میگذارند؟ در نتیجه بهطور اختصار اهداف این تحقیق: 1) شناخت عوامل مؤثر بر پراکنش رویشگاهها و بررسی ارتباط بین پوشش گیاهی و عوامل محیطی به منظور اصلاح و احیای مراتع و بهرهبرداری بهتر از رویشگاههای طبیعی و 2) تعیین مهمترین فاکتورهای محیطی مؤثر بر گسترش پوشش گیاهی میباشند. مواد و روشها منطقه مورد مطالعه به منظور بررسی رابطه عوامل محیطی با پراکنش رویشگاههای مرتعی، رویشگاه جنوبشرقی مراتع سبلان در محدوده حوزه آبخیز بالخلیچای شهرستان اردبیل با مساحت 155625 هکتار انتخاب گردید (شکل 1). با توجه به آمار ایستگاه هواشناسی سینوپتیک اردبیل (30 ساله)، متوسط حداکثر درجه حرارت در مرداد ماه با 09/18 درجه سانتیگراد و متوسط حداقل درجه حرارت در دیماه 09/1- درجه سانتیگراد و میزان بارندگی سالانه 299 میلیمتر در بخش دشتی تا 766 میلیمتر در ارتفاعات بالای سبلان است. در مجموع این منطقه تابستانهای معتدل و زمستانهای سرد دارد و مدت 3 الی 4 ماه در سال پوشیده از برف و یخبندان است. از اواسط خرداد تا اواسط مهرماه دارای فصل خشک (در ارتفاعات پایین) و بر اساس اقلیم نمای دومارتن رویشگاههای ارتفاعات پایین نیمه خشک و ارتفاعات بالا نیمه خشک سرد بوده و در تقسیمبندی مناطق زیست اقلیمی میتوان حوزه را در قالب نیمه استپی سرد تا ارتفاعات فوقانی طبقهبندی کرد (8).
شکل 1. موقعیت منطقه مورد مطالعه در کشور و استان اردبیل
نمونهبرداری در اکوسیستم مرتعی مورد نظر، 45 رویشگاه در سطح 6 تیپ گیاهی در نقاط مختلف ارتفاعی و در دامنههای جنوب شرقی سبلان انتخاب و در داخل هر یک از این رویشگاهها 3 پلات بزرگ 10 مترمربعی بر مبنای روش سطح حداقل (با توجه به اینکه هدف اصلی تحقیق بررسی خصوصیات فردی یک گونه (Festuca ovina L.) بوده و از شیوه نمونه برداری دو مرحله ای (Two stage sampling) در بررسی آن استفاده شده بود، لذا سطح اول نمونه برداری این سطوح 10×10 متری بوده که مبنای ثبت گونه ها و پارامترهای مختلف دیگر در این تحقیق بوده است) با فاصله 40 متر از همدیگر و در طول ترانسکت 120 متری (در مجموع 135 پلات)در طول دامنه مستقرگردید. طول و فواصل ترانسکتها با توجه به طول و عرض منطقه و حذف اثرات حاشیهای بر پوشش تعیین گردید. بدلیل متفاوت بودنویژگیهای توپوگرافی منطقه، اثرات عوامل فیزیوگرافی منطقه بر پراکنش گونهها قابل حذف نبود. گونههای موجود در هر پلات شناسائی و درصد پوشش گیاهی هر یک از گونهها و متغیّرهای محیطی و عوامل اکولوژیکی ارتفاع (Alt)، بارندگی (Ra)، دما (TeMax, TeAva, TeMin)، اقلیم، شیب (S%) و جهات جغرافیایی (ASE , ANW , AE , AS , AN , ANE) در پلاتها ثبت گردید. نمونه برداری از خاک در هر پلات از دو عمق 15-0 و 30-15 سانتیمتر (بر اساس عمق ریشه دوانیگیاه) صورت گرفت. این عمق با توجه به سایر مطالعات در مناطق مشابه (9) و همچنین با توجه به اینکه منطقه پراکنش ریشهی هر دو فرم رویشی غالب یعنی گراسها و بالشتکیها را در بر بگیرد انتخاب شدند. نمونههای خاک به آزمایشگاه منتقل و آنالیز لازم جهت تعیین بافت خاک (روش هیدرومتری بایکاس (21)، EC (دستگاه شوری سنج)، pH (روش گل اشباع و استفاده از دستگاه pH متر)، کربن آلی خاک (روش تیتراسیون Walky-Blank برحسب درصد)، فسفر(بادستگاه اسپکتروفتومتری (12) و پتاسیم بادستگاه جذب اتمی (18) انجام شد. تجزیه و تحلیل دادهها برای تجزیه و تحلیل روابط بین پوشش گیاهی و خصوصیات خاک ازدرصد ترکیب گونههای گیاهی 89 گونه گیاهی، متعلق به 53 جنس و 18 خانواده گیاهی، بر اساس پلاتهای نمونهبرداری و عوامل محیطی استفاده شد. پس از تهیه جداول، ماتریس گونه گیاهی و عوامل محیطی با روش رج بندی (Ordination) که روشی برای تعیین ارتباط ترکیبی جوامع گیاهی و عوامل محیطی است، مورد پردازش قرار گرفت. در این بررسی، بهمنظور تعیین نوع روش رجبندی ابتدا بهروش آنالیز تطبیقی نااریب (DCA) رج بندی انجام گرفت و طول گرادیان (Length of gradient) اندازهگیری شد. پس از آن با توجه به اندازه طول گرادیان، که بیشتر از 4 بود، از CCA برای بررسی ارتباط عوامل محیطی با پوشش گیاهی استفاده شد. سپس آزمون Lambda جهت تعیین مهمترین عامل محیطی مؤثر بر پراکنش گونهها در منطقه به کار رفت (7). برای طبقهبندی رویشگاه بر اساس پلاتها از اطلاعات پوشش گیاهی (درصدتاج پوشش و ترکیب گیاهی) استفاده شد و مکان پلاتها با توجه به میزان واریانس گونههای داخل آنها بر اساس عوامل محیطی و با استفاده از DCA صورت گرفت. کلیه پردازشها با استفاده از نرم افزار CANOCO نسخه۴ تحت ویندوز صورت گرفت. نتایج تأثیر عوامل محیطی بر پراکنش پوشش گیاهی در منطقهی مورد مطالعه روابط بین عوامل توپوگرافی و رویشگاههای مرتعی منطقه با CCA نشان داد که ارتفاع و جهت (جنوب شرقی) اثر معنیداری بر روی پراکندگی رویشگاهها دارند (جدول 1). ارتباط پراکندگی رویشگاههای کد 1 تا 25 با این عوامل بیشتر است و بررسی نشان داد گونههایی که بیشتر در این رویشگاهها حضور دارند گونههایی مانند Agropyron imbricatum، Astragalus paralipomenus، Festuca sulcata، Medicagosp.، Onobrychis scrobiculatهستند که این رویشگاهها و گونههای حاضر در آنها تحت تأثیر ارتفاع قرار داشتند. همچنین پراکنش گونههای Artemisia aucheri، Dactylis glomerata، Euphorbia sp. که در رویشگاههای 25-1 حضور بیشتری داشتند تحت تأثیر جهت جغرافیایی قرار داشتند (شکل 2).
جدول 1. نتایج آزمون لامبدا جهت تعیین مهمترین عوامل مؤثر بر پراکنش رویشگاههای مرتعی منطقه
**= درسطح 01/0 معنیدار، *= درسطح 05/0 معنیدار Alt(Altitude(m))- A(SE)(Aspects(SE))- H(Aspects(SW))- Ra(Rainfall(mm)- Si(0-15)(Silt%(0-15)- EC(0-15)(EC(0-15cm)- K(0-15)(K(ave) ppm(0-15))- A(NW)(Aspects(NW))- O.C(0-15)(Organic carbon%(0-15))- Si(15-30)(Silt%(15-30))- A(E)(Aspects(E))- A (S)(Aspects(S))- Sa(0-15)(Sand%(0-15))- pH(0-15)(PH(0-15))- EC(15-30)(EC(15-30cm))- K(15-30)(K(ave)ppm(15-30))- pH(15-30)(pH(15-30))-P(15-30)(P(ave) ppm(15-30))- Cl(15-30)(Clay%(15-30))- P(0-15)(P(ave)pmm(0-15))-A(N)(Aspects(N))- Te(min)(Temp(Min))- Te(ava)(Temp(Ava))- Te(Max)(Temp(Max)- Sa(15-30)(Sand% (15-30))- S(d)(Slope (degree))- A(NE)(Aspects(NE))- S(%)(Slope(%))-O.C(15-30)(Organic carbon%(15-30))- Cl(0-15)(Clay%(0-15))
شکل 2. دیاگرام رج بندی CCA منطقه مرتعی مورد مطالعه در جنوب شرقی سبلان
جدول2 مقادیر ویژه، ضریب همبستگی پلات و محیط، درصد واریانس توجیه شده توسط محورها و مقادیر همبستگی با محورهای رجبندی CCA را نشان میدهد که محور اول و دوم به ترتیب با مقادیر ویژه 703/0 و 519/0 و واریانس 5/11 و 0/20 ، تغییرات رویشگاهها و عوامل محیطی منطقه را توجیه میکنند. بنابراین، محورهای یک و دو بیشترین تغییرات پوشش گیاهی را به خود اختصاص دادهاند. شکل 3 مکان رویشگاهها بر اساس نمودار DCA را نشان میدهد.
جدول2. نتایج حاصل از CCA عوامل محیطی منطقه مرتعی
شکل 3. مکان رویشگاهها بر اساس نمودارDCA
بحث و نتیجهگیری گونههای گیاهی در محدوده معین پراکنش دارند و در محیطهایی که برای رشد آنها مناسب است، حداکثر وفور را دارند (17) (16). اجتماعات گیاهی مناطق مختلف به دلیل شرایط محیطی حاکم بر آنها به شدت تحت تأثیر عوامل محیطی مختلف قرار میگیرند. البته از میان عوامل محیطی ممکن است تنها یک یا چند عامل سبب تمایز اجتماعات گیاهی از یکدیگر شود. در منطقه مورد مطالعه ویژگیهای فیزیوگرافی تأثیر زیادی برروی توزیع، پراکنش و یا استقرار گیاهان داشتند. با توجه به این که پوشش گیاهی منطقه دائما دستخوش دخالت انسان قرار میگیرد، لذا در هر مرحلهای از توالی گونههای خاصی جایگزین گونههای قبلی شده که میتواند به عنوان معرف در هر رویشگاه مورد استفاده قرار گیرد. بدیهی است که انتشار و توسعه گونههای گیاهی در طبیعت اتفاقی نیست، بلکه این پوشش تحت تأثیر عوامل مختلف به وجود آمده و در هر رویشگاه بهطور طبیعی با این عوامل در تعادل میباشد. در واقع پوشش گیاهی آیینه تمامنمای خصوصیات رویشگاه است. بنابراین، راهنمای بسیار مفیدی برای اظهار نظر در مورد شرایط اکولوژیکی منطقه است (2). نتایج مطالعه حاضر نشان میدهد که پراکندگی محل رویشگاههای نمونهبرداری در هر منطقه نیز بر اساس واریانس، وابسته به عوامل محیطی است و در واقع این وابستگی به نوعی تحت تأثیر گونههای موجود در منطقه میباشد. در منطقه مورد مطالعه ارتباط ویژهای بین خصوصیات فیزیوگرافی و پراکنش پوشش گیاهی وجود دارد و از بین عوامل محیطی مورد نظر، با توجه به آزمونهای صورت گرفته، ارتفاع از سطح دریا در تفکیک و تشکیل پوششهای گیاهی بیشترین تأثیر را داشتهاست. اثر عوامل فیزیکی در منطقه بیشتر از عوامل شیمیایی بر روی پوشش گیاهی منطقه است که نشاندهندهی تغییرات منطقه و بیانگر این است که عوامل دیگری غیر از عوامل انتخاب شده به صورت تخصصیتر باید مورد بررسی قرار گیرند. بر اساس مطالعه رویشگاهها میتوان به این نتیجه رسید که مکان رویشگاهها نیز تحت تأثیر عوامل محیطی قرار دارد و یکی از مهمترین عواملی که تغییرات در منطقه را توجیه میکند بر اساس ارتفاع میباشد، در واقع با تغییرات ارتفاعی در مکان نمونهبرداری، گونههای موجودنیز تغییر میکند، که میتوان این مهم را در منطقه مشاهده کرد. نمونهبرداری در جهتهای جغرافیایی متفاوت نیز تغییرات گونههای گیاهی را تحت تأثیر قرار میدهد. در واقع دامنههای جنوبی گرمای بیشتری را نسبت به دامنههای شمالی دریافت میکنند. همین امر سبب افزایش تبخیر و تعرق شده و رطوبت کمتری در مقایسه با دامنههای شمالی دارند و این امر باعث میشود که گونههایی که در دو دامنه استقرار مییابند از لحاظ ویژگیهای بوم شناختی با هم تفاوت داشته باشند. در تحقیقی Haghiyan و همکاران (2008) اثر عوامل خاک و توپوگرافی بر پراکنش و استقرار گونههای علوفهای گندمیان و بقولات را انجام و گزارش کردند که اثر عوامل خاکی بر روی پراکنش گونهها بیش از 3 برابر عوامل توپوگرافی است (9). Jafarian و همکاران (2011) بیان داشتند که تمامی عوامل محیطی مورد مطالعه شامل عوامل خاکی، عوامل اقلیمی، و عوامل توپوگرافی به استثنای رطوبت اشباع خاک اثر معنیداری بر طبقات گیاهی داشتهاند و بهطورکلی عوامل محیطی مورد مطالعه نقش عمدهای در تعیین گروه گونههای اکولوژیک منطقه داشتند (13). بر اساس نظر Maltez-Mouro و همکاران (2005) ارتفاع از سطح دریا که یکی از عوامل اصلی تعیین کننده تنوع مکانی دسترسی مواد غذایی خاک برای گیاهان میباشد، با تأثیر بر روی متغیّرهای خاکی و ساختار جامعه دارای اثر غیر مستقیم بر روی ترکیب فلورستیک است (20). در بین فاکتورهای توپوگرافی عامل ارتفاع از سطح دریا تأثیر به سزایی دارد (11).. با افزایش ارتفاع گونههای بالشتکی پراکنش بیشتری پیدا کردهاند (27). از طرفی با مطالعه ارتباط پراکندگی رویشگاهها با عوامل محیطی، میتوان به میزان تشابه رویشگاهها و مکانهای نمونه برداری با هم پی برد، در واقع اگر مکان نمونهبرداریها دارای ویژگیهای متفاوتی باشند، مثلاً در مناطق متفاوت که دارای ویژگیهای متفاوت باشند و یا تحت تأثیر شدتهای چرایی متفاوت قرار داشته باشند، میتوان میزان شباهت و تفاوتها را بر اساس مکان رویشگاهها توجیه کرد و در نهایت درباره میزان تغییرات موجی در رویشگاهها قضاوت کرد. بررسی رویشگاههای موجود در منطقه نیز نشان داد که بر اساس پراکندگی رویشگاهها میتوان بطور کلی دو منطقه را از هم تفکیک کرد. از طرفی برخی رویشگاهها، مانند رویشگاه 45، 30، 35 واقع در شکل 3 که این رویشگاهها در هیچ یک از گروهها قرار نمیگیرند و در واقع این رویشگاهها احتمالاً دارای یک سری گونههای همه جایی هستند که حضور این گونهها در این رویشگاهها بیشتر میباشد و همین مهم سبب شده است که این رویشگاهها جز هیچ یک از گروهها قرار نگیرند. توجه به این نکته نیز حائز اهمیت است که برخی گونهها دارای دامنه اکولوژیکی وسیعی هستند و یافتن رابطهای بین آنها و عوامل محیطی از جمله فاکتورهای خاکی امری بسیار دشوار است (28). در چنین مواردی رابطه عوامل محیطی و پوشش همبستگی ضعیفی را از خود نشان میدهند (15) (19). اما به طورکلی داشتن اطلاعاتی درباره خصوصیات خاک در بومشناسی گیاهی ضروری است زیرا خاک در واقع عامل اولیهای است که نوع پوشش گیاهی را در داخل یک اقلیم تعیین میکند و از طرف دیگر جهت اصلاح و توسعه مراتع میتوان با شناخت خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاکی معرف رویشگاه، گونههای سازگار با شرایط اکولوژیکی منطقه، به خصوص شرایط خاکی را پیشنهاد نمود. برای مثال میتوان به گونه Bromus tomentellusکه هم از گونههای خوشخوراک و هم از گونههای ارزشمند از لحاظ حفاظت خاک است اشاره نمود. از طرفی توجه به سایر گونههایی که با برخی خصوصیات خاک ارتباط بیشتری را نشان میدهند نیز میتواند به استقرار آنها در مناطقی که شرایط مشابه دارند کمک نمایند (25). علت معنیداری پایین برخی از عوامل محیطی با پراکندگی گونهها را باید در عوامل بیرونی مدل جستجو کرد (9). به طور کلی وضعیت ترکیب گونه در مراتع جنوب شرقی سبلان تخریب یافته و همچنین هر گونه گیاهی با توجه به خصوصیات منطقه رویش، نیازهای اکولوژیک و دامنه بردباری با بعضی از خصوصیات اقلیمی، خاکی و عوامل فیزیوگرافی دارای همبستگی بوده، بنابراین یافتههای این تحقیق در راستای مدیریت، احیاء و اصلاح این مراتع و اکوسیستمهای مرتعی با وضعیت مشابه میتواند کاربرد داشته باشد. بدین ترتیب که با مشخص نمودن عوامل اصلی تاثیرگذار بر حضور و عدم حضور گونهها و مطالعه بر روی این عوامل به جای مطالعه بر کلیه عوامل محیطی موجود در منطقه از صرف هزینه زیاد جلوگیری نموده و همچنین میتوان با شناخت روابط حاکم و تعمیم دادن نتایج حاصل در مناطق مشابه، متناسب با ویژگیهای رویشگاهی، وضعیت ترکیب گونهای، راه حلهای معقولی در زمینه اصلاح و توسعه مراتع ارائه نمود.
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
References
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 3,427 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 990 |