.
تاثیر سرمایه فکری بر نسبت ارزش افزوده اقتصادی به سود حسابداری و نسبت ارزش افزوده بازار به سود حسابداری
عماد رضایی
ابراهیم عباسی
چکیده
هدف این مطالعه از یک طرف بررسی تاثیر سرمایه فکری بر نسبت ارزش افزوده اقتصادی به سود حسابداری و از سوی دیگر تاثیر سرمایه فکری بر نسبت ارزش افزوده بازار به سود حسابداری در بورس تهران است. سرمایه فکری شرکتهای بورس اوراق بهادار تهران بر اساس مدل ارزش ناملموس محاسبه شده است. این پژوهش درخصوص 69 شرکت به روش رگرسیون پانل دیتا انجام گرفته است. نتایج حاصل از آزمون فرضیهها حاکی از آن است که سرمایه فکری تاثیر مثبت و معناداری بر نسبت ارزش افزوده اقتصادی به سود حسابداری دارد. همچنین، نتایج نشان داد که تاثیر سرمایه فکری بر نسبت ارزش افزوده بازار به سود حسابداری مثبت و معنادار است. با توجه به مقادیر ضریب تعیین بالاتر شاخص ارزش افزوده اقتصادی به سود حسابداری از توان تبیین بهتری نسبت، به شاخص ارزش افزوده بازار به سود حسابداری برخوردار است.
واژههای کلیدی: سرمایه فکری، مدل ارزش ناملموس محاسبه شده (CVI)، نسبت ارزش افزوده اقتصادی به سود حسابداری، نسبت ارزش افزوده بازار به سود حسابداری.
1- مقدمه
عملکرد مطلوب، باعث افزایش ارزش شرکت و در نهایت افزایش ثروت سهامداران خواهد شد. امروزه از سرمایه فکری به عنوان یکی از موثرترین عوامل در خصوص ارزش آفرینی یاد میشود . و دانش به عنوان مهمترین سرمایه جایگزین، جهت سرمایههای مالی و فیزیکی شناسایی شده است. فضای کسب و کار مبتنی بر دانش، نیازمند رویکردی است که دارایی نامشهود جدید سازمانی مانند شایستگی و نوآوری های نیروی انسانی، روابط با مشتریان، نظامها و ساختار سازمانی و ... را در بر گیرد. در این میان نظریه سرمایه فکری توجه روز افزون محققان دانشگاهی و مدیران را به خود جلب نموده است. نقش سرمایه فکری در ایجاد ارزش برای سازمان ها و واحدهای تجاری بسیار بیشتر از نقشی است که سرمایههای مالی و فیزیکی ایفا میکند در واقع محدودیت های صورت های مالی در توضیح ارزش شرکت این حقیقت را بیان میکند که ارزش اقتصادی منابع فقط منحصر به ارزش کالاهای مادی نیست بلکه سرمایه فکری را هم در بر می گیرد. بنابراین سازمان ها برای کسب مزیت رقابت پایدار، نیازمند شناسایی، اندازهگیری و مدیریت آگاهانه و نظام مند سرمایههای فکری خود می باشند. سرمایه فکری می تواند تنها مدل نوین و کاملی باشد که تاکنون جهت مشاهد ارزش واقعی شرکتها بوجود آمده است. اگرچه سرمایة فکری، ضوابط و معیارهای شناخت را در حسابداری احراز نکرده و در صورت های مالی درج نمی شود؛ با این حال باید توجه داشت که این دارایی ها وجود داشته و بر تصمیم ها اثر می گذارند(مشایخی و همکاران، 1393، ص252).
چالش اساسی در اقتصاد مبتنی بر دانش ، شناسایی ابزارهای مناسب جهت افزایش عملکرد بنگاهها و همچنین تعیین شاخص های مناسب جهت ارزشیابی عملکرد میباشد . (علییانی و همکاران، 2014، ص1410). ارزش افزوده اقتصادی و ارزش افزوده بازار از معیارهایی هستند که رهنمودهای لازم را به مدیران برای ارزیابی ارزش و عملکرد واحد تجاری ارایه می کنند و بازار سرمایه نیز می تواند برای ارزشیابی واحدهای تجاری از آن بهره مند شود. براساس ارزش افزوده اقتصادی، ارزش زمانی خلق می شود که واحدهای تجاری بتوانند تمام هزینههای عملیاتی و هم چنین هزینههای سرمایه ای خود را پوشش دهند و مبلغی نیز به عنوان سود با ارزش افزوده اقتصادی باقی بماند(طالب نیا و شجاع 1390،ص48).
ارزش افزوده بازار زمانی ایجاد می شود که ارزش بازار واحدهای تجاری بیش از سرمایه به کار گرفته شده در آن باشد. ارزش افزوده بازار نشان دهنده ارزیابی سرمایهگذار از شرکت است و حداکثر نمودن آن هدف هر شرکتی است که به دنبال حداکثر کردن ثروت سهامداران است، زیرا با رشد قیمت سهم و افزایش ارزش بازار آن، به طور عملی و واقعی به ثروت سهامداران شرکت افزوده می شود. بنابراین تغییرات ارزش افزوده بازار هر شرکت بیانگر تغییر ثروت سهامداران آن شرکت می باشد.(طالب نیا و شجاع 1390،ص48).
پژوهشهای فراوانی به موضوع سرمایة فکری و عملکرد مالی پرداخته اند، اما نیاز به بررسی تاثیر سرمایه فکری بر ترکیبی از شاخص های اقتصادی و حسابداری همچنان احساس می شد که در این پژوهش مد نظر قرار گرفته است. بنابراین، به دلیل اهمیت سرمایه فکری در ایجاد ارزش برای شرکت، هدف پژوهش حاضر را بررسی مقایسه ای تاثیر سرمایه فکری بر نسبت ارزش افزوده اقتصادی به سود حسابداری (EVA/Earning) و نسبت ارزش افزوده بازار به سود حسابداری (MVA/Earning) شرکتها بورس تهران قرار دادیم. تا از این طریق نقش و اهمیت ارزش آفرینی سرمایه فکری را بررسی نماییم. واینکه، آیا ارزش افزوده اقتصادی توانایی تعیین و اندازهگیری افزایش یا کاهش ارزش ایجاد شده شرکتها را دارد یا خیر، در صورتیکه چنین قابلیتی در ارزش افزوده اقتصادی وجود داشته باشد، میزان آن در مقایسه با ارزش افزوده بازار تا چه میزان است؟ پس ساختار مقاله بدین ترتیب شکل گرفته است: ابتدا مفهوم سرمایة فکری و اجز ای آن معرفی می شود. بعد از مروری بر ادبیات تحقیق، مبانی نظری مطروحه بیان شده و پس از آن به فرضیههای پژوهش و نحو محاسبه متغییر های پژوهش پرداخته میشود . بخش بعد یافتههای پژوهش گزارش و تفسیر خواهد شد و بخش پایانی تحقیق نیز به نتیجهگیری و پیشنهاد های پژوهش اختصاص داده شده است.
2- مبانی نظری و پیشینه پژوهش
در میان مفاهیم جدید مطرح شده در چند سال اخیر در جوامع صنعتی و پیشرفته، سرمایه فکری موضوع جدیدی است که به لحاظ نظری جایگاه ویژه ای را در سطح جهان به خود اختصاص داده است و به عنوان منبعی پرارزش برای سازمان ها و شاخصی در توسعه یافتگی کشورها به حساب می آید (رشیدی، 1388،ص48). به عبارت دیگر ، در جوامع دانش محور کنونی، نقش و اهمیت سرمایههای مالی در مقایسه با سرمایههای فکری در تعیین قابلیت سودآوری پایدار کاهش چشم گیری یافته است . به دلیل اهمیت روز افزون سرمایههای فکری در فرآیند برتری راهبردی شرکت ها ، اکثر شرکت ها در پی یافتن روش های اندازهگیری سرمایههای فکری شرکت ها می باشند . این تحقیق در پی کسب شواهد تجربی در زمینه ارتباط بین روشهای اندازهگیری سرمایه فکری با ارزش افزوده اقتصادی و ارزش افزوده بازار شرکت ها می باشد .
تعاریف مختلفی در رابطه با سرمایه فکری وجود دارد، با این وجود سرمایه فکری را اینکونه می توان تعریف نمود: مجموع دارایی های پنهان شرکت، که در ترازنامه نشان داده ن میشود . و شامل آن چیزی است که در مغز اعضای سازمان است و هم آن چیزی که پس از خروج افراد در سازمان باقی می ماند. این دارایی ها شامل سرمایه انسانی مانند مهارت ها، استعداد و دانش، سرمایه اطلاعاتی مانند پایگاههای داده، سیستم های اطلاعاتی و زیرساخت های فناوری، سرمایه سازمانی مانند فرهنگ، سبک رهبری و توانایی تسهیم دانش است. محققان سه جزء اصلی سرمایه فکری را سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه مشتری (رابطه ای) شناسایی کرده اند. سرمایه انسانی اولین و مهم ترین جزء سرمایههای فکری است و تا به حال طبقه بندی های مختلفی از سرمایههای فکری ارائه شده است که همگی در جزئی به نام سرمایه انسانی که شامل دانش، مهارت ها و نگرش ها کارکنان است، اتفاق نظر دارند. سرمایه انسانی جزء جدایی ناپذیری از کارکنان است و نمی تواند به وسیله سازمان تملک شود. مهم ترین شاخص های سرمایه انسانی، شایستگی حرفه ای و تخصصی کارکنان کلیدی، تحصیلات، تجربه، تعداد افراد با تجربههای قبلی مرتبط و همچنین، توزیع دقیق مسئولیت ها در ارتباط با مشتریان است (مشایخی و همکاران، 1393، ص254). سرمایه ساختاری شامل فناوری ها، شبکه دادهها، انتشارات، فرایندها، نرم افزارها و سخت افزارها، پایگاه دادهها و لابراتوارها میباشد ، که می تواند کارکنان را در عملکرد بهینه فکری یاری کند. سرمایه ساختاری را می توان به هر چیزی که در سازمان وجود دارد و از کارکنان (سرمایه انسانی) در کارشان حمایت می کنند اطلاق کرد. همچنین محیطی ایجاد میکند که دانش از طریق آن خلق و آماده ورود به بازار میشود . این نوع سرمایه به عنوان زیر بنایی حمایت کننده سرمایه انسانی را قادر می سازد به وظایفش عمل کند. سرمایه مشتری به عنوان یکی از ابعاد سرمایه فکری، سرمایه مرتبط با مشتری است. چنانچه بنگاههای اقتصادی علاقمند به حفظ مشتریان فعلی و جذب مشتریان جدید باشند باید برای آن ها ارزش ایجاد کنند، که این امر از طریق کیفیت مطلوب و قیمت مناسب امکان پذیر میباشد . در واقع موضوع اصلی سرمایه مشتری، دانش موجود در مسیرهای بازاریابی و روابط با مشتریان است.
بسیاری از صاحب نظران معتقدند که مطالعات مربوط به سرمایة فکری ، یکی از حوزههای با اهمیت مطالعات آتی حسابداری خواهد بود (عبدالله و سوفیانا، 2012 ، ص 539). بسیاری از پژوهشگران، ازجمله باتی، تامسون، لی، استریکووا، سرمایة فکری را مطالعه و بررسی کرده اند و برخی نیز بر افشای سرمایة فکری متمرکز شده اند. این پژوهشگران به طور کلی نشان داده اند، در حال حاضر افشای اطلاعات مربوط به سرمایة فکری در حد کافی صورت نگرفته است، با این حال با توجه به اهمیت دانش و نقش اطلاعات در موفقیت بنگاهها؛ درآینده شاهد افشای روز افزون اطلاعات مربوط به سرمایة فکری خواهیم بود (تالیانگ و همکاران، 2011، ص 28).
حسنی (۱۳۸۹) در پژوهشی با راهنمایی آقای دکتر علی اصغرانور رستمی، به بررسی رابطه بین سرمایه فکری و ارزش افزوده و سود شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته است و دوره ی زمانی مورد مطالعه ایشان سال های ۱۳۸۳ لغایت ۱۳۸۷ بوده است. در این پژوهش ابتدا سرمایه فکری با روشهای مختلف اندازهگیری و در پایان نیز تجزیه و تحلیل رگرسیونی انجام شده است. نتایج حاصل آزمون فرضیهها، بی نتیجه بودن فرضیه اول (رابطه IC و سود و ارزش افزوده اقتصادی)، رد فرضیه دوم (رابطه و سود و ارزش افزوده اقتصادی VAIC ) و پذیرش فرضیه سوم(رابطه میانCIV و سود و ارزش افزوده اقتصادی ) میباشد . دستگیر و محمدی (۱۳۸۸) در پژوهشی با عنوان سرمایه فکری؛ گنج تمام نشدنی سازمان به تشریح مراحل مدیریت سرمایه فکری شامل مفهوم و تعاریف سرمایه فکری، عناصر تشکیل دهنده و روش های مختلف اندازهگیری آن پرداختند و در پایان نیز نحوهگزارشگری سرمایه فکری توصیف گردید.
رضایی(2014) در پژوهشی به بررسی ارتباط بین سرمایه فکری و سودآوری شرکت های ایران پرداخت. که 111 شرکت پدیرفته شده در بورس تهران را طی سال های 2007 تا 2012 را مورد بررسی قرار داد. نتایج این پژوهش نشان داد رابطه مثبت و معناداری بین سرمایه فکری و سودآوری شرکت وجود ندارد، ولیکن تاثیر سرمایه فکری در صنایع مختلف متفاوت است و در صنایع دارویی بیشترین تاثیر را دارد.
طالب نیا و شجاعی در سال 1390 در پژوهشی به بررسی مقایسه ای بین نسبت ارزش افزوده بازار به سود حسابداری و نسبت ارزش افزوده اقتصادی به سود حسابداری در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران از سال 1380 تا 1386 پرداختند تا بر اساس آن بتوان به یک معیار ارزیابی عملکرد داخلی، که نماینده ای از ارزش بازار نیز محسوب می شود دست یافت . یافتههای آنها نشان داد که ارتباط مثبت و ضعیفی بین نسبت ارزش افزوده بازار به سود حسابداری با نسبت ارزش افزوده اقتصادی به سود حسابداری در کلیه شرکت های مورد مطالعه بدون توجه به صنعت آنها وجود دارد و همچنین در گروه شرکت ها و صنایع مورد بررسی به جز در صنایع خودرویی و دارویی که ارتباط معناداری بین متغیرها وجود داشت در مابقی صنایع ارتباط معناداری بین متغیر مشاهده نشد.
رهنمای رود پشتی در سال1386 پژوهشی در رابطه با ارزیابی کارکرد ارزش افزوده اقتصادی و ارزش افزوده بازار برای ارزیابی عملکرد اقتصادی شرکت ها را در یک دوره زمانی پنج ساله در صنایع فعال و پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار بررسی نمود. یافته تحقیق نشان داد که بین EVA و EPS, P, ROI رابطه وجود دارد و همچنین رابطه بین MVA با RI ، ROS و ROI تایید شد.
چانگ ونگ و همکاران (۲۰۱۲) در پژوهشی با عنوان مطالعه ای بر روی سرمایه فکری و عملکرد شرکت در شرکت های زیست فناوری، به بررسی تأثیر سرمایه فکری در عملکرد شرکت های زیست فناوری پرداختند. آن ها نمونه ای متشکل از ۲۷۹ شرکت زیست فناوری در بازار ایالت متحده را طی سال های ۱۹۹۴- ۲۰۰۵ مورد آزمون قرار دادند. در این پژوهش سرمایههای انسانی توسط عوامل و فاکتورهای مختلف اندازهگیری شد و به این نتیجه رسید که ارتباط مثبتی بین نوآوری تکنولوژی و عملکرد مالی وجود دارد. همچنین یافتههای این پژوهش چارچوبی منسجم برای تعیین ارتباط بین طرح پرداخت غرامت، سرمایه انسانی و عملکرد مالی شرکت های زیست فناوری ارائه کرد.
رضایی و عباسی در سال 2013 در پژوهشی، تاثیر ضریب ارزش افزوده فکری- پولیک AVICرا بر ارزش افزوده اقتصادی EVA در شرکت های ایرانی را با استفاده از تحلیل و رگرسیون بررسی نمودنند. نمونه انتخابی شامل 111 شرکت پذیرفته شده در بورس تهران را طی سال های 2007 تا 2012 بود. نتایج این پژوهش نشان داد رابطه مثبت و معناداری بین ضریب ارزش افزوده فکری و ضریب سرمایه بکار گرفته شده و ارزش افزوده اقتصادی شرکت ها وجود دارد، ولیکن سرمایه انسانی و ساختاری هیچگونه تاثیر مثبت و معناداری بر ارزش افزوده اقتصادی شرکت ها ندارد.
2-1- مدل های اندازهگیری سرمایه فکری
جهت اندازهگیری سرمایه فکری، مدل های توصیفی و روش های کمی ریاضی مختلفی ارایه شده است. برخی از آنها مدل های خاصی هستند که در یک شرکت خاص طراحی و اجرا شده اند، برخی دیگر صرفاً مدل های نظری هستند که بیشترآنها به عنوان یک مدل اندازهگیری سرمایه فکری پذیرفته شده و معتبر، مطرح نیستند.(مدهوشی و اصغرنژاد، ۱۳۸۸،ص ۱۰۳ ). در واقع تفاوت کلیدی بین مدل های مختلف اندازهگیری سرمایه فکری، مربوط به اولویتی است که هر کدام از آن ها به اندازهگیری سرمایه انسانی و اجتماعی داخلی و خارجی میدهند . برخی از این مدل ها تمایل دارند که بر سرمایه مشتری تأکید کنند در حالی که برخی دیگر بر سرمایه انسانی دورن سازمانی توجه می نمایند.
بطور کلی مدلهای سنجش سرمایه فکری را می توان بصورت زیر طبقه بندی کرد:
۱ - مدل کارت امتیازی متوازن ۲- خطوط راهنمای مریتوم
۳- مدل اسکاندیا نویگیتور ۴- الگوی هدایتگر دارایی های نامشهود اسویبی
۵- درخت شاخص سرمایه فکری ۶- ارزش افزوده اقتصادی
۷- درجه بندی سرمایه فکری ۸-روش Joia
9- روش سرمایه فکری مستقیم 10- روش Tobin Q
11- ارزش افزوده اقتصادی 12- نرخ بازده دارایی ها
2-2- مدل مورد استفاده در این پژوهش
در این پژوهش ابتدا سرمایه فکری را از طریق مدل ارزش ناملموس (CVI) اندازهگیری می نمایم. پس از محاسبه سرمایه فکری با استفاده از روش فوق در مرحله بعد به بررسی تاثیر سرمایه فکری بر نسبت ارزش افزوده اقتصادی به سود حسابداری و نسبت ارزش افزوده بازار به سود حسابداری می پردازیم. عملکرد مالی شرکتها با استفاده از شاخصهای مختلفی اندازهگیری میشود. در بسیاری از پژوهشها از نسبتهای بازده حقوق صاحبان سهام ROE) ) ، بازده داراییها (ROA) و درآمد هر سهم (EPS) برای اندازهگیری عملکرد استفاده میشود . اما با در نظر گرفتن مسئله تداوم فعالیت شرکت برای پرداخت سود و توانایی شرکت در پرداخت میزان بازده یا سود سهام اعلام شده، باید توجه داشت که شرکتهای زیادی وجود دارند که از سودهای بالایی برخوردارند اما در زمان پرداخت سود به سهامداران، نقدینگی لازم برای پرداخت سود را ندارند و لذا پرداخت سود به تعویق افتاده و بازده سهامداران در اثر مرور زمان و به دلیل کاهش قدرت نقدینگی کاهش می یابد. به این ترتیب، سهامداران عملاً به بازده مورد نظر خود دسترسی پیدا نمی کنند و بنابراین سعی در خروج سرمایه خود از بازار سهام و سرمایهگذاری در فعالیتهای غیرمولد می کنند که این امر در کل منجر به کاهش داد و ستد و از رونق افتادن بورس اوراق بهادار خواهد شد. حال با عنایت به عیوب فوق در خصوص نرخ بازده دارائیها (ROA)، ارزش افزوده اقتصادی (EVA)و ارزش افزوده بازار (MVA) تا حدودی این عیوب را برطرف و نقصها را جبران کرده است. برای نمونه در محاسبه ارزش افزوده اقتصادی (EVA)، دیگر سود خالص انتهاء صورت سود و زیان مورد استفاده قرار نمیگیرد بلکه از سود خالص عملیاتی بعد از کسر مالیات (NOPAT) استفاده میشود تا برخی مسائل به خودی خود رفع شود.
3- سوال های پژوهش
• آیا سرمایه فکری بر نسبت ارزش افزوده اقتصادی به سود حسابداری تاثیر دارد؟
• آیا سرمایه فکری بر نسبت ارزش افزوده بازار به سود حسابداری تاثیر دارد؟
4- فرضیههای پژوهش
با توجه به مبانی نظری و پیشینه پژوهش بیان شده و همچنین به منظور دستیابی به اهداف فوق، فرضیههای زیر ارایه میگردد:
1) سرمایه فکری بر نسبت ارزش افزوده اقتصادی به سود حسابداری (EVA/Earning) شرکتهای تاثیر معنی داری دارد.
2) سرمایه فکری بر نسبت ارزش افزوده بازار به سود حسابداری MVA/Earning)) شرکتهای تاثیر معنی داری دارد.
5- روش شناسی پژوهش
روش تحقیق پیمایشی ، اکتشافی از نوع همبستگی است. جامعه آماری مورد بررسی در این پژوهش کلیه شرکتهای در بورس تهران در فاصله زمانی سال های ۱۳۸۶ الی ۱۳۹۱ میباشد روش رگرسیون پانل دیتا از طریق صفحهگسترده اکسل و نرم افزار SPSS و Eviews8 مورد استفاده قرار گرفته است.
شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار که دارای ویژگیهای زیر بوده، طبق روش حذف سیستماتیک به عنوان نمونه انتخاب شدند: شرکت هایی که قبل از سال 1386 پذیرفته شده بودند و تا پایان سال 1391 در فهرست شرکت های بورس بودند. شرکت هایی که صورت های مالی حسابرسی شده خود را طی دوره مطالعه به بورس گزارش داده بودند .شرکت های مورد بررسی طی دوره مورد مطالعه زیان نداشته و طبق گزارش حسابرسی دارای سود خالص بعد از مالیات بودند . اطلاعات کامل و یادداشت های همراه صورت های مالی شرکت ها در دسترس باشد. سال مالی همه شرکتها منتهی به پایان اسفند هر سال باشد.
با توجه به ویژگیها و محدودیتهای فوق، از بین شرکتهای بورس تهران، در مجموع 69 شرکت انتخاب شدند.
سرمایه فکری محاسبه شده با مدل ارزش ناملموس (CVI) به عنوان متغیر مستقل این پژوهش در نظر گرفته شده است.
مدل ارزش ناملموس محاسبه شده (CVI)، بر پایه این فرض بنا نهاده شده است که درآمد مازاد یک شرکت (برای مثال درآمد مازاد بر متوسط درآمد صنعت) از سرمایه فکری آن ناشی میشود .
اجرای این روش را می توان در پنج مرحله زیر تقسیم بندی نمود:
1) برای هر یک از شرکتهای انتخابی به صورت جداگانه ، و برای سه سال آخر محاسبه می شود:
(1)
: سود قبل از کسر بهر ومالیات شرکت در دوره t
(2)
: دارایهای ثابث مشهود شرکت در دوره t
(3)
: نرخ بازدهی داراییهای ثابت مشهود در دوره t
۲) برای تمام صنایع که شرکت های منتخب به آنها تعلق دارد نیز بطور جداگانه ، و را بدست می آوریم:
(4)
: سود قبل از کسر بهره و مالیات صنعت در دوره t
(5)
: داراییهای ثابث مشهود صنعت در دوره t
(6)
: نرخ بازدهی دارایی های ثابت مشهود صنعت در دوره t
3) در این مرحله با مقایسه نمودن نرخ با ، در صورت مازاد بودن نرخ مراحل بعدی را انجام می دهیم ( نرخ بازدهی شرکت از صنعت بیشتر باشد)
(7)
4)
(8)
: مازاد بازدهی شرکت در دوره t
(8)
: سرمایه فکری شرکت در دوره t
: میانگین موزون هزینه سرمایه شرکت در دوره
در این پژوهش، از نسبت ارزش افزوده اقتصادی به سود حسابداری (EVA/Earning) و نسبت ارزش افزوده بازار به سود حسابداری MVA/Earning)) به عنوان متغیر وابسته استفاده شده است. نحوه محاسبه متغیرهای وابسته در زیر ارائه شده است:
الف) ارزش افزوده اقتصادی EVA به سود حسابداری:
ارزش افزوده اقتصادی عبارتست از برآورد سود اقتصادی حقیقی شرکت در یک سال، که نشان دهنده سود عملیاتی شرکت پس از کسر هزینه تمامی منابع سرمایه است. که از رابطه 9 محاسبه میشود :
(9)
در ادامه توضیح نحوه محاسبه اجزای رابطه فوق آورده شده است:
NOPAT : سود خالص عملیاتی پس از مالیات است که از رابطه زیر بدست می آید:
NOPAT = سود حسابداری پس از کسر مالیات + (هزینه بهره – (صرفهجویی مالیاتی بهره + تغییرات در معادلهای سرمایه
میانگین موزون هزینه سرمایه (WACC)
هزینه کل سرمایه شرکت برابر است با میانگین موزون هزینه منابع مختلف تامین مالی شرکت که از مجموع حاصلضرب نسبت هر یک از منابع تأمین مالی در میانگین موزون هزینه سرمایه مربوط به اجزای ساختار سرمایه محاسبه میشود . روش محاسبه میانگین موزون هزینه سرمایه به شرح رابطه 10 است:
(10)
Wd = نسبت بدهی در کل ساختار سرمایه
Ws = نسبت حقوق صاحبان سهام در کل ساختار سرمایه
هزینه وام
هزینه بدهی، هزینهای است که شرکت بابت تامین مالی از طریق اخذ وام یا انتشار اوراق مشارکت متحمل میشود. با توجه به تعداد وام های دریافتی توسط شرکتها و نیز تفاوت نرخ بهره این وامها، میتوان یک میانگین را به عنوان هزینه بهره آنها در نظر گرفت:
(11)
هزینه حقوق صاحبان سهام
(12)
Rf = نرخ بازده بدون ریسک
β = شاخص ریسک سیستماتیک
Rm = نرخ بازده مورد انتظار مجموعه سرمایهگذاری بازار
Ke = هزینه حقوق صاحبان سهام
در پژوهش حاضر، از نرخ اوراق مشارکت دولتی به عنوان نرخ بازده بدون ریسک استفادهگردیده است. نرخ بازده مورد انتظار مجموعه سرمایهگذاری بازار از رابطه 13 محاسبهگردد:
(13)
Rm = نرخ بازده مورد انتظار مجموعه سرمایهگذاری بازار
It = شاخص کل بازار در پایان سال t.
It-1 = شاخص کل بازار در پایان سال t-1.
ضریب بتای شرکتها نیز از نرمافزار ره آورد نوین استخراج میگردد .
فرمول کلی محاسبه نسبت ارزش افزوده اقتصادی به سود حسابداری به صورت رابطه 14 است:
(14)
EVAt: ارزش افزوده اقتصادی در پایان دورهt
: Earning سود خالص حسابداری (سود بعد از کسر مالیات مندرج در صورت سود و زیان)
ب ) نسبت ارزش افزوده بازار به سود حسابداری MVA/Earning))
ارزش افزوده بازار، یکی دیگر از متغیرهای وابسته تحقیق می باشد و حاصل اختلاف بین ارزش بازار شرکت در پایان سال مالی منهای ارزش دفتری سرمایه بکار گرفته شده در آن در پایان دوره است. در این خصوص ارزش بازار شرکت از حاصل جمع ارزش بازار بدهی های بهره دار شرکت با ارزش بازار حقوق صاحبان سهام آن بدست می آید. از آنجا که ارزش بازار بدهی های شرکت در دسترس نبوده و همچنین از آنجا که طبق استاندارهای حسابداری بدهی ها باید به ارزش فعلی در صورت های مالی منعکس شوند، ارزش بازار بدهی ها معادل ارزش دفتری شان در نظر گرفته شد. ارزش بازار حقوق صاحبان سهام شرکت نیز از حاصل ضرب ارزش بازار هر سهم در پایان اسفند ماه هر سال در تعداد سهام شرکت محاسبه میگردد . بدین ترتیب ارزش افزوده بازار از کسر نمودن ارزش دفتری سرمایه شرکت از ارزش بازار آن بدست آمد، همچنین از آنجا که ارزش بازار بدهی های شرکت با ارزش دفتری آنها برابر در نظر گرفته شده، بنابراین ارزش افزوده بازار شرکت ها با حاصل اختلاف بین ارزش بازار و ارزش دفتری سهم آنها معادل می گردد.
پس از آنکه ارزش افزوده بازار شرکت ها به شرح فوق محاسبهگردید، آنگاه ارزش افزوده بازار به سود حسابداری به صورت رابطه 15 محاسبهگردید:
(15)
: ارزش افزوده بازار در پایان دوره t
: سود خالص حسابداری (سود بعد از کسر مالیات مندرج در صورت سود و زیان)
6- تحلیل یافتهها
6-1- آمار توصیفی
آمارههای توصیفی دادهها جهت تجزیه و تحلیل دادهها، تحت جدول ۱ ارایه شده است. که بیانگر مقدار پارامترهای توصیفی برای هر متغیر به صورت مجزا میباشد و شامل اطلاعات مربوط به ماکزیمم، مینیمم، میانگین و میانه است. دسته دوم اطلاعات شامل پارامترهای مربوط به پراکندگی نظیر واریانس، چولگی و کشیدگی است که بیانگر پراکنش دادهها حول محور میانگین میباشد .
جدول۱- آمار توصیفی متغیرهای پژوهش طی دوره زمانی ۱۳۹۱-۱۳۸۶
متغیر CVIارزش ناملموس EVA/Earning MVA/Earning
میانگین 54/4371 23/31 6/7
میانه 7/5415 15/34 4/8
ماکزیمم 42/9814 27/52 16/22
مینیمم 15/472 4/9 41/5
انحراف معیار 8/21432 2/9 15/3
کشیدگی 426/5 15/1 2/8
چولگی 37/19 232/2 7/5
جارکو برا 3/7410 15/48 88/26
سطح بحرانی 00/0 00/0 00/0
مشاهده 414 414 414
منبع: یافتههای پژوهشگر
6-2- آزمون فرضیهها
در پژوهش حاضر از روش دادههای ترکیبی استفادهگردید. برای انتخاب نوع دادههای ترکیبی (تابلویی یا تلفیقی ) از آزمون Fلیمر و در دادههای تابلویی برای تعیین اثرات ثابت یا تصادفی از آماره آزمون هاسمن استفاده شد. چنانچه مقدار p-value به دست آمده از آزمون F لیمر بزرگ تر از ۵٪ باشد ، فرضیه تائید و روش دادههای تلفیقی استفاده می