تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 9,997 |
تعداد مقالات | 83,560 |
تعداد مشاهده مقاله | 77,801,364 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 54,843,974 |
عناصر موسیقایی و زیباییهای آن در قصاید انوری و جمال و مقایسه تطبیقی آنها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
زیباییشناسی ادبی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 3، دوره 7، شماره 27، فروردین 1395، صفحه 53-71 اصل مقاله (563.34 K) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده موسیقی به عنوان یکی از عناصر اصلی شعر از دیرباز مورد توجه شاعران بوده است. این رکن جداییناپذیر، پیوندی تنگاتنگ با شعر دارد؛ به گونهای که عروض و قافیه دو عنصر اصلی ساختمان شعر شمرده میشده است. هدف این مقاله پرداختن به این عناصر و زیباییهای آن درقصاید انوری و جمال است. در این جستار کوشش شده است تا با توجه به تأثیرپذیری شاعر اصفهانی از خراسانی در قصیدهسرایی، به بارزترین جنبههای موسیقی شعر؛ یعنی عروض و قافیه و ردیف در قصاید این دو شاعر پرداخته تا میزان این تأثیرپذیری آشکار گردد. بررسیها در عرصه موسیقی بیرونی نشان میدهد که هفت بحر از بحور قصاید انوری و جمال مثل هم هستند و تنها اختلافشان در کاربرد دو بحر قریب و سریع است که جمال از آنها استفاده نکرده است. رویکرد هر دو شاعر بیشتر استفاده از اوزان جویباری و پرکاربرد عروض فارسی بوده است. این دو شاعر تمایل چندانی به استفاده از اوزان دوری نداشتهاند. در زمینه موسیقی کناری نیز مشخص گردید که قافیههای انوری (با اندک تفاوتی) خوشآهنگ تر از قافیههای جمال است؛ زیرا قافیههایی که در آن مصوت بلند به کار رفته است، در قصاید او کاربرد بیشتری دارد. در مقابل، ردیفهای جمال از حرکت و پویایی بیشتری برخوردار است؛ چرا که ردیفهای فعلی او بیشترین بسامد را دارد. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
انوری؛ جمالالدین اصفهانی؛ قصیده؛ وزن؛ قافیه و ردیف | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
عناصر موسیقایی و زیباییهای آن در قصاید انوری و جمال و مقایسه تطبیقی آنها فریبا قرهداغی کراله * دکترحسین خسروی** چکیدهموسیقی به عنوان یکی از عناصر اصلی شعر از دیرباز مورد توجه شاعران بوده است. این رکن جداییناپذیر، پیوندی تنگاتنگ با شعر دارد؛ به گونهای که عروض و قافیه دو عنصر اصلی ساختمان شعر شمرده میشده است. هدف این مقاله پرداختن به این عناصر و زیباییهای آن درقصاید انوری و جمال است. در این جستار کوشش شده است تا با توجه به تأثیرپذیری شاعر اصفهانی از خراسانی در قصیدهسرایی، به بارزترین جنبههای موسیقی شعر؛ یعنی عروض و قافیه و ردیف در قصاید این دو شاعر پرداخته تا میزان این تأثیرپذیری آشکار گردد. بررسیها در عرصه موسیقی بیرونی نشان میدهد که هفت بحر از بحور قصاید انوری و جمال مثل هم هستند و تنها اختلافشان در کاربرد دو بحر قریب و سریع است که جمال از آنها استفاده نکرده است. رویکرد هر دو شاعر بیشتر استفاده از اوزان جویباری و پرکاربرد عروض فارسی بوده است. این دو شاعر تمایل چندانی به استفاده از اوزان دوری نداشتهاند. در زمینه موسیقی کناری نیز مشخص گردید که قافیههای انوری (با اندک تفاوتی) خوشآهنگ تر از قافیههای جمال است؛ زیرا قافیههایی که در آن مصوت بلند به کار رفته است، در قصاید او کاربرد بیشتری دارد. در مقابل، ردیفهای جمال از حرکت و پویایی بیشتری برخوردار است؛ چرا که ردیفهای فعلی او بیشترین بسامد را دارد. واژههای کلیدیانوری، جمالالدین اصفهانی، قصیده، وزن، قافیه و ردیف.
مقدمهانوری و جمالالدین عبدالرزاق از جمله بزرگترین شاعران ایران در قرن ششم هجری هستند. سدهای که قالب قصیده، در نیمه اول آن، قالب رایج و مسلّط شعر فارسی بود. این دو شاعر در این دوره در سرودن قصیده سرآمد همعصران خویش بودند و به قصیدهسرایی شهره. درباره قصاید انوری گفته شده است: «تمامت قصاید او مصنوعست و مطبوع و هیچ کس انگشت بر یکی ازآنها نتواند نهاد.» (صفا: 434). انوری در قصیدهسرایی به مرتبهای میرسد که مورد تحسین شعرای هم عصر و بعد ازخود قرار میگیرد؛ تا جایی که جامی، شاعر قرن نهم، او را یکی از سه پیامبر شعر فارسی میداند:
هنر و مهارت وافر انوری در قصیدهسرایی موجب گردید که سبک و روش او مورد توجه و تقلید معاصران و شاعران بعد از خود قرار گیرد. از جمله سخنورانی که در این قالب به پیروی از شیوه انوری پرداخت، جمالالدین اصفهانی بود. شاعری که فروزانفر در کتاب «سخن و سخنوران» درباره او مینویسد: «او در فن قصیده سبک خاص ندارد و بیشتر قصاید وی به تقلید سنایی و درطریقهای شبیه به رویه انوری یا مسعود سعد سروده شده است.» (فروزانفر: 548). با توجه به این تأثیرپذیری، این نوشتار برآن است تا ضمن بیان اشتراکات و اختلافات قصاید دو شـاعر در زمینه موسیـقی بیرونی (عروض) و موسیقی کناری (ردیف و قافیه) پاسخگوی پرسشهای زیر باشد: 1ـ آیا جمالالدین عبدالرزاق اصفهانی در انتخاب اوزان قصاید خود به اوزان قصاید انوری توجه داشته است؟ 2ـ تأثیرپذیری جمال درعرصه موسیقی کناری (ردیف و قافیه) از انوری در چه حدّی است؟
بحث و بررسی الف) موسیقی بیرونی «منظور از موسیقی بیرونی شعر، جانب عروضی وزن شعر است که بر همه شعرهایی که در یک وزن سروده شدهاند، قابل تطبیق است.» (شفیعی کدکنی: 391). عبدالحسین زرینکوب در تعریف وزن میگوید: «وزن که عبارت است از وجود نوعی نظم در اصوات کلام، به سبب تأثیر خیالانگیزی که دارد حتی نزد منطقیها هم جزو ماهیت شعرست.» (زرینکوب: 105). وزن مهمترین عامل در ساختمان شعر است؛ زیرا موجب ایجاد تخیل و برانگیختن عواطف میشود و از سویی شالوده شعر را تشکیل میدهد. مطالعه این عامل همواره در ارتباط با شعر مطرح بوده و فن عروض بخشی از مطالعات شعرشناسی را به خود اختصاص داده است. با بررسیهای صورت گرفته در قصاید دو شاعر در این زمینه مشخص شد که اوزان مورد استفاده انوری و جمال به ترتیب 42 و 35 وزن است. این قصاید در دیوان شاعر خراسانی در 9 بحر و در دیوان شاعراصفهانی در 7 بحر سروده شده است. جدول زیر به بحور منتخب دو شاعر و میزان کاربرد آنها میپردازد: جدول شماره 1- بسامد بحور قصاید دو شاعر
نتایج به دست آمده ازمقایسه اوزان قصاید انوری و جمالالدین اصفهانی: 1ـ قصاید انوری و جمال در 7 بحر مثل هم هستند و تنها اختلافشان درکاربرد دو بحر قریب و سریع است. در قصاید انوری 4 بار از بحر قریب و 1 بار از بحر سریع استفاده شده و حال آن که جمال از این دو بحر، بهرهای نبرده است. 2 ـ هر دو شاعر به سرودن شعر در بحر رمل تمایل زیادی نشان دادهاند. انوری 61 قصیده ( 75/29 درصد) و جمال 35 قصیده ( 55/27 درصد) را در این بحر سرودهاند. 3ـ درباره اوزان منتخب دو شاعر از نظر تعداد ارکان باید گفت، شاعر خراسانی بیش از یک سوم اشعارخود (78 قصیده حدود 38 درصد) و شاعر اصفهانی نزدیک به یک سوم قصاید خود (39 قصیده حدود 30 درصد) را دراوزان کوتاه سرودهاند. 4ـ انوری از بحورسالم جز متقارب، هزج و رمل (6 قصیده در بحر متقارب، 2 قصیده در بحر هزج، 1 قصیده در بحر رمل) و جمال جز هزج و متقارب (3 قصیده در بحر هزج، 2 قصیده در بحر متقارب) استفاده نکردهاند. 5ـ شفیعی کدکنی اوزان شعر را به «خیزابی، جویباری، شفاف و کدر» تقسیم میکند. (ر ک. شفیعی کدکنی، 1391: 393). اگر این تقسیمبندی در بررسی قصاید این دو شاعر مبنا قرارگیرد، خواهیم دید که غلبه در قصاید هر دو شاعر با اوزان جویباری و کدر است و کمتراز 20 درصد قصاید آنها در اوزان خیزابی است. اوزان جویباری اوزانی است که «شوق به تکرار در ساختمان آنها احساس نـمیشود و ساختار عروضی افاعیل نیز در آنها به گونهای است که رکنهای عروضی در آن آن عیناً تکرارنمیشوند.» (همان: 395). 6 ـ دکتر وحیدیان کامیار درکتاب «ویژگیهای شگفتانگیز اوزان شعرفارسی» مینویسد: «الول ساتن، تعداد اوزان شعرفارسی را ( 208)، مسعود فرزاد تعداد اوزان شعرفارسی را (450) میداند. اوزان پرکاربرد از نظرالول ساتن، (29) وزن است مسعود فرزاد (33) وزن میداند». (وحیدیان کامیار: 19). تطبیق اوزان مورد استفاده دو شاعر با اوزان پرکاربرد ذکر شده در کتاب وحیدیان کامیار، حاکی از این است که 90/63 درصد اوزان قصاید انوری و77/63 درصد اوزان قصاید جمال را اوزان پرکاربرد تشکیل میدهد. در ادامه بسامد پرکاربردترین اوزان قصاید دو شاعر به صورت جدول آماری، ارایه میگردد: جدول شماره 2 ـ بسامد پرکاربردترین اوزان شعرفارسی در قصاید دو شاعر
الف- 1) اوزان دوری در وزنهای دوری هر مصراع از دو نیم مصراع تشکیل میشود و این اوزان هم از بحور مختلف الارکان و هم متحدالارکان ساخته میشوند. «اینگونه اوزان در عروض عرب نیست و وجود آنها در اشعار دوره سامانی خود دلیل است برای که این اوزان ریشه در اوزان شعر پهلوی داشته است.» (وحیدیان کامیار: 114). از ویژگیهای اوزان دوری وجود مکث میان دو نیم مصراع، زوج بودن هجا و متناوبالارکان بودن است. «باید توجه داشت که اوزان دوری خوشآهنگترین اوزان شعری هستند و نیز قسمت اعظم زایایی عروض فارسی بر عهده اوزان دوری است؛ زیرا با ترکیب ارکان مختلف میتوان اوزان تازه ساخت.» (شمیسا: 62). تعداد اوزان دوری در قصاید انوری و جمال بسیار ناچیز است. این وزنها در قصاید انوری 1 بار در بحر مضارع ( 49/0 درصد) و در قصاید جمال 2 بار دربحر منسرح و 1 بار در بحر مضارع (37/2 درصد) به کاررفته است. اگرچه تعداد اوزان دوری قصاید جمال به نسبت انوری بیشتراست؛ اما آنچه که مسلّم است این است که این رقم در مقایسه با کل قصاید شاعر اصفهانی رقم چشمگیری نیست و تأثیر چندانی در موسیقی اشعار او ندارد:
انوری:
(ق 131: ب 1) جمالالدین عبدالرزاق:
( ق 26: ب 1) ب) موسیقی کناری «منظور از موسیقی کناری جلوههای موسیقایی حاصل از تکرار واژگان شعری در پایان هر بیت است. البته این تکرار میتواند در آغاز بیت و در قالبهای نو در پایان هر بند باشد؛ اما آن چه در قالـبهای سنتی بیش از همه متداولتراست، قافیهها و ردیفهای پایانی است.» (فیاضمنش: 169).
ب- 1) قافیه قافیه ضروریترین عنصر موسیقی کناری شعر است که در ایجاد موسیقی شعر و تکمیل وزن و آهنگ آن بسیار مؤثراست. «قافیه همآوایی ناتمامی است که از تکرار یک یا چند صوت باتوالی یکسان در پایان آخرین واژهای نامکرّر مصاریع یا ابیات یک شعر و گاه پیش از ردیف میآید.» (حقشناس: 44). درالمعجم شمس قیس رازی در تعریف قافیه آمده است: « قافیت بعضی از کلمه آخرین بیت باشد به شرط آن که عینها و معناها در آخر بیت تکرارنشود پس اگر تکرار شود آن را ردیف خوانند و قافیت در مقابل آن باشد.» (شمس قیسرازی: 202). اگر چه برخی قافیه را عنصر طفیلی در موسیقی شعر شمردهاند؛ اما حقیقت امر این است که «قافیه نوعی زمینهسازی برای القای موسیقی شعر در ذهن آدمی است.» (ملاّح: 83)، به عبارت دیگر قافیه موجب تکمیل آهنگ و موسیقی شعر میشود و به زیبایی آن میافزاید؛ به ویژه زمانی که تعداد کلمات و حروف مشترک آن، بیشترباشد؛ چرا که فراوانی و بسامد حروف مشترک سبب استحکام و غنای موسیقایی بیشتر شعر میگردد. در جدول زیر، برای آگاهی از میزان هنر و قدرت دو شاعر در کاربرد قافیه، انواع هجاهای قافیه در قصاید آنها نشان داده شده است: جدول شماره 3 ـ انواع هجاهای قافیه در قصاید دو شاعر
جدول انواع هجاهای قافیه حاکی از این است که هجای «صامت + مصوت بلند + صامت» بالاترین و «صامت + مصوت بلند + دو صامت» کمترین بسامد را در قافیههای دو شاعر دارد. انوری در قصاید خود 72/70 درصد و جمال 72/67 درصد از قافیههایی بهره جستهاند که دارای مصوت بلندند. اگرچه به طور طبیعی تعداد مصوتهای بلند کلمات در زبان فارسی کمتر از مصوتهای کوتاه است؛ اما از نظرموسیقایی، از عوامل اصلی ایجاد موسیقی و آهنگ در شعر محسوب میشوند؛ بنابراین اگر بخواهیم قافیههای انوری و جمال را از نظر ارزش موسیقایی مقایسه کنیم، میبینیم که قافیههای شاعر خراسانی با اندک اختلاف (3 درصد) نسبت به قافیههای شاعر اصفهانی، خوش آهنگتر و از ارزش آوایی بیشتری برخوردار است. ب ـ 1 ـ 1) ذوقافیتین و حاجب جمالالدین عبدالرزاق در قصاید خود 6 بار؛ یعنی 72/4 درصد و انوری 4 بار؛ یعنی 95/1 درصد از ذوقافیتین برای موزونیت بیشتر ابیات خود بهره بردهاند: انوری:
(ق: ب 1) جمالالدین اصفهانی:
(ق 113: ب 1) حاجب نیز (با احتساب انواع کلمه) در قصاید شاعر اصفهانی 13 بار (نزدیک به 11درصد) و در قصاید شاعر خراسانی 9 بار(نزدیک به 5 درصد) کاربرد داشته است. دکتر شاهحسینی در کتاب شناخت شعر مینویسد: «اگر حاجب در میان دو قافیه قرار گیرد نزد ادبا بسیار مطلوب است.» (شاه حسینی: 145). در قصاید جمال و انوری فقط 1 بار حاجب در میان دو قافیه قرارگرفته است: انوری:
(ق 170: ب 1) جمالالدین اصفهانی:
(ق 101: ب 1) ب ـ 1 ـ 2 ) عیوب قافیه پس از بررسی عیوب قافیه در قصاید دو شاعر مشخص شد که هر دو شاعر انواع عیوب قافیه را کم و بیش در اشعار خود به کار بردهاند. اگر از این منظر قصاید انوری و جمال را مقایسه کنیم، خواهیم دید که جمال بیش از انوری از قافیههای معیوب استفاده کرده است. «تکرارقافیه و ایطا» بیشترین و «اقوا» کمترین کاربرد را در قصاید آنها داشته است. در ادامه به نمونههایی از این قافیهها اشاره میشود: انوری : اقواء
(ق 87: ب 12- 11) ایطای جلّی
(ق 127: ب 10 و 1) ایطای خفی
(ق 28: ب 8 و 5 ) شایگان
(ق16: ب 11 -10) قافیه معموله
(ق 62: ب 3-2) جمالالدین عبدالرزاق: اقواء
(ق94: ب 26- 25) ایطای جلّی
(ق 46 : ب 5 و 1) ایطای خفی
(ق 5 : ب 11 و 8) شایگان
(ق 76: ب 20و13) قافیه معموله
(ق 30 : ب 45 – 44) ب- 2) ردیف ردیف یکی از زیرمجموعههای موسیقی کناری است که در تکمیل موسیقی قافیه و وزن اهمیت بسیاری دارد. در حدائقالسحر در تعریف ردیف آمده است: «کلمهای باشد یا بیشتر که بعد از حرف «روی» آید در شعر پارسی.» (وطواط: 79). «اگر کلمهای در آخر ابیات مکرر شود، آن را ردیف نام نهادهاند و حروف قافیه در ما قبل آن قراردارد.» (مسگرنژاد: 194). «ردیف یکی از ویژگیهای شعر پارسی است که در ادب هیچ زبانی به وسعت شعر پارسی نیست و تا دوره رشد و تکامل شعر دری، ردیف همواره جزء آشکارا و بارز شعرفارسی بوده است و در ادبیات اسلامی و در شعر زبانهای عربی و ترکی و در دورههای متأخر اردو و زبانهای دیگری که از لهجههای دری هستند، ردیف به تأثیر از شعرفارسی وارد شده است.» (شفیعی کدکنی: 222- 221). ردیف هماره به عنوان یکی از شاخصههای موسیقی ساز در همه دورهها مورد توجه شاعران بوده است؛ اگر چه این عنصر بیشتر در غزل نمودار است؛ اما شاعران نتوانستهاند از کاربرد این ابزار موسیقی آفرین در دیگر قالبها چشمپوشی کنند و کوشیدهاند با استفاده هنرمندانه و ماهرانه ازآن، بر غنای موسیقی کناری اشعار خویش بیفزایند. «وجود ردیف قبل از هر چیز در شعر ارزش صوتی دارد یعنی هر چه تعداد حروف قافیه بیشتر باشد قائمه صوتی بیت در مجموع شعر قویتر خواهد بود و ردیف در یک واحد کامل این تأثیر را به مراتب بیشتر دارد.» (متّحدین: 516). تأمل در قصاید انوری و جمالالدین نشان میدهد که حدود 36 درصد از قصاید انـوری و نـزدیک به 44 درصد از قصایـد جـمال مردّف هستند. این آمار بیانگرآن است که قصاید جمال از نظر موسیقایی قویتر وغنیتر از قصاید انوری است و شاعر اصفهانی بیش از شاعر خراسانی در این زمینه توفیق داشته است. اگر ردیفهای طولانی مورد استفاده دو شاعر ـ که از مختصات شعر قرن ششم محسوب میشود و نقش زیادی در موسیقی کناری شعردارد ـ را بررسی کنیم میبینیم که تنها 3 بار(1 بارانوری و 2 بار جمال) از ردیفهای بلند (3 کلمهای) «ماه وآفتاب»، «آتش و آب» و «تیغ و قلم» استفاده شده است. از نظر تنوع ردیفها، تقریباً انواع ردیف به وضوح در قصاید دو شاعردیده میشود. هر دو از ردیفهای فعلی، اسمی، ضمیری، جملهای، وصفی و ترکیبی استفاده کردهاند و تنها اختلافشان در کاربرد ردیف حرفی است که در قصاید انوری 6 بار مورد توجه قرارگرفته و حال آن که این نوع ردیف در اشعار جمال به کارنرفته است. در ادامه برای آشنایی با میزان کاربرد انواع ردیف (به لحاظ انواع کلمه) در قصاید دو شاعر، به بررسی آن میپردازیم: ب ـ2 ـ1) ردیف در قصاید انوری طبق بررسی در قصاید انوری، مشخص گردید که از 205 قصیده 72 قصیده دارای ردیف هستند؛ یعنی حدود 36 درصد قصاید. از این تعداد 41 قصیده دارای ردیف فعلی هستند و 10 قصیده نیز اسمی است. همچنین 6 ردیف جملهای، 6 ردیف حرفی، 5 ردیف وصفی، 3 ردیف ضمیری و 1 ردیف ترکیبی در قصاید او وجود دارد که بدین قرار میباشند: ردیف با افعال ربطی: ـَ ست (18 مورد)، باد (9 مورد)، باشد (2 مورد) ردیف با افعال تام: شکست (1 مورد)، گرفت ( 2 مورد)، اوفتاد (1 مورد)، داد (1 مورد)، دارد (1 مورد)، کشد (1 مورد)، آمد (1 مورد)، کنند (1 مورد)، میرود (1 مورد)، رسید (1مورد)، خواه (1 مورد) ردیفهای اسمی: آفتاب (1 مورد)، جود (1مورد)، روزگار (2 مورد)، آفرینش (2 مورد)، ملک (1 مورد)، جهان (1 مورد)، طغرلتکین (2 مورد) ردیفهای جملهای: تست (1مورد)، اوست (1 مورد)، تو باد (2 مورد)، کرد روزگار (1 مورد)، تویی (1مورد) ردیفهای حرفی: را ( 6 مورد) ردیفهای وصفی: یافته (2 مورد)، گرفته (3 مورد) ردیفهای ضمیری: تو (3 مورد) ردیفهای ترکیبی: ماه و آفتاب (1 مورد)
ب ـ 2 ـ 2) ردیف در قصاید جمالالدین عبدالرزاق کاربرد ردیف در قصاید جمالالدین اصفهانی بدین شرح است: از مجموع 127 قصیده او 55 قصیده یعنی نزدیک به 44 درصد مردّف هستند. از این تعداد 37 قصیده فعلی و 7 قصیده اسمی است. 4 ردیف وصفی، 3 ردیف جملهای، 2 ردیف ضمیری و 2 ردیف ترکیبی نیز در قصاید او مشاهده میشود: ردیف با افعال تام: شدست (1 مورد)، یافت (1 مورد)، زدست (1 مورد)، آمدست (1 مورد)، یافتست (1 مورد)، برآمد (1 مورد )، بَرَد (2 مورد)، خیزد (1 مورد)، گردد (1 مورد)، همی بخشد(1مورد)، دارد (1 مورد)، کند (1 مورد)، میدهد (1 مورد)، بجهد (1 مورد)، رسید (1مورد)، یابد (1 مورد)، دهد (1 مورد)، کرد (1مورد)، مینماید (1مورد)، کنند (1 مورد)، همی کشد (1 مورد)، نماند (1 مورد)، برگیرد (1 مورد)، نزنم (1 مورد)، میبینم (2 مورد). ردیف با افعال ربطی: ـَ ست (3 مورد)، نیست (1 مورد)، باد (2 مورد)، شد (1 مورد)، شود (1 مورد)، میشود (1 مورد)، نباشد (1 مورد) ردیفهای اسمی: آتش (1 مورد)، عقل (1 مورد)، کرم (1 مورد)، جهان (1 مورد)، سخن (1 مورد) ناخن (1 مورد)، مژه (1 مورد) ردیفهای وصفی: گرفته (1 مورد)، ساخته (1 مورد)، یافته (1مورد)، گشته (1 مورد) ردیفهای جملهای: چه خیزد؟ (1 مورد)، کیم؟ (1 مورد)، کردنش (1 مورد) ردیفهای ضمیری: تو (1 مورد)، او (1 مورد) ردیفهای ترکیبی: آتش و آب (1 مورد)، تیغ و قلم (1 مورد)
برعکس است؛ یعنی فعلهای تام (27 مورد) بیش از دو برابر فعلهای ربطی (10 مورد) است؛ از آنجایی که افعال تام، حرکت و پویایی بیشتری دارند و شعر را از حالت جمود و ایستایی بیرون میآورند؛ میتوان گفت که اشعار جمال به نسبت اشعار انوری از تحرک و جنبش بیشتری برخورداراست. «اگر بخواهیم از منظر روانشناسی این شاعران را مورد بحث قراردهیم، این شاعران بیشتر اهل تجربه و حرکتاند، چه در ذهن و چه در عالم خارج.» (صادقینژاد: 79). در استفاده از ردیفهای اسمی تفاوت معنادار قابل توجهی در قصاید دو شاعر دیده نمیشود. انوری و جمال به تـرتیب 10 و 7 بار اسم را در جایـگاه ردیف قرار دادهاند، «این نوع ردیفها، اگرچه حرکت و حیات ردیفهای فعلی (افعال تام) را ندارند، ارزش آنها را نمیتوان نادیده گرفت. چون واژگانی در این مکان قرار میگیرند که معمولاً دغدغه و فکر اصلی شاعر را با خود حمل میکنند و در انتقال عواطف شاعر بسیار مؤثرند.» (طالبان: 21). نتیجه از بررسی موسیقی بیرونی و کناری قصاید انوری و جمال به این نتیجه میتوان رسید: 1ـ هر دو شاعر در قصاید خود از بحور رمل، خفیف، مضارع، هزج، مجتث، متقارب و منسرح بهره بردهاند و تنها اختلافشان در کاربرد بحر قریب و سریع است که جمال از آنها استفاده نکرده است. 2 ـ سرودن قصاید در اوزان بلند مورد توجه و رغبت هر دو شاعر بوده است. 3ـ هم شاعر خراسانی و هم شاعر اصفهانی بیشتر از اوزان پرکاربرد عروض فارسی بهره جستهاند. 4ـ کاربرد اوزان دوری در قصاید آنها به ندرت دیده میشود. انوری 1 بار و جمال 3 بار در این اوزان طبع آزمایی کردهاند. 5ـ قافیه در قصاید انوری با کمی اختلاف خوشآهنگتر از قافیههای جمال است؛ زیرا در قصاید شاعر خراسانی قافیههایی که در آنها مصوت بلند به کار رفته است، کاربرد بیشتری دارد. 6ـ انواع ردیف (به لحاظ انواع کلمه) در قصاید هر دو شاعر کاربرد دارد و تنها تفاوتشان در کاربرد ردیف حرفی است که در قصاید جمال به کار نرفته است. 7ـ ردیفهای قصاید جمال به دلیل بسامد بالای افعال تام از حرکت و پویایی بیشتری برخورداراست. 8ـ ردیفهای بلند و طولانی در قصاید آنها کاربرد چندانی ندارد و مجموعاً هر دو شاعر 3 بار از ردیفهای بلند استفاده کردهاند.
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
منابع و مآخذ الف) کتابها: 1ـ انوری، علیبن محمد. دیوان. به اهتمام محمدتقی مدرس رضوی، تهران: چاپ 5 ، علمی و فرهنگی، 1376. 2ـ جامی، عبدالرحمن. بهارستان. به تصحیح اسماعیل حاکمی، تهران: چاپ 7، اطلاعات، 1390. 3ـ جمالالدین اصفهانی، محمدبن عبدالرزاق. دیوان. به تصحیح وحید دستگردی، تهران: سیمای دانش، 1379. 4 ــ رازی، شمس قیس. المعجم فی معاییر اشعارالعجم. به تصحیح محمدقزوینی، تهران: زوّار، 1387. 5 ــ زرینکوب، عبدالحسین. شعر بیدروغ. شعری بینقاب، تهران: چاپ 10، علمی، 1388. 6 ــ شاهحسینی، ناصرالدین. شناخت شعر. تهران: چاپ 5، هما، 1385. 7 ــ شفیعی کدکنی، محمدرضا. صورخیال درشعرفارسی. تهران: آگاه، 1358. 8 ــ ــــــــــــــ ، ــــــــ. . موسیقی شعر. چاپ 13، تهران: آگاه، 1391. 9 ــ شمیسا، سیروس. آشنایی با عروض و قافیه. تهران: چاپ 15، فردوس، 1378. 10 ــ صفا، ذبیح الله. تاریخ ادبیات ایران. تهران : جلد 1، چاپ 9، فردوس، 1385. 11 ــ فروزانفر، بدیعالزمان. سخن و سخنوران. تهران: چاپ 4، شرکت سهامی خوارزمی، 1369. 12ــ ملاّح، حسینعلی. پیوند موسیقی و شعر. تهران: نشرفضا، 1385. 13ــ وحیدیان کامیار، تقی. ویژگیهای شگفتانگیز اوزان شعر فارسی. مشهد: دانشگاه آزاد، 1383. 14 ــ ـــــــــــــــ ، ــــ . بررسی منشاء وزن شعر فارسی. مشهد: چاپ 4، به نشر (آستان قدس رضوی)، 1390. 15ــ وطواط، رشیدالدین. حدائق السحر فیدقائق الشعر. به تصحیح عباس اقبال آشتیانی، تهران: کتابخانه سنایی و طهوری، 1362. ب) مقالات: 16 ــ صادقینژاد، رامین. «بررسی سبـکشناختی ردیف در غزلهای سنایی و خاقانی». فصلنامه پژوهشهای نقد ادبی و سبکشناسی، شمارۀ3 ، سال اول، 1390، صص 82-63. 17ــ طالبان، یحیی. اسلامیت. مهدیه. «ارزش چند جانبه ردیف در شعرحافظ». فصلنامه پژوهشهای ادبی، شمارۀ 8، سال سوم، 1384، صص 28-7. 18ــ فیاضمنش، پرند. «نگاهی دیگر به موسیقی شعر و پیوند آن با موضوع، تخیل و احساسات شاعرانه». شمارۀ 4، سال سوم، 1384، صص 189-163. 19 ــ متّحدین، ژاله. «تکرار، ارزش صوتی و بلاغی آن». مجلۀ دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی، شمارۀ 43، سال سوم، 1354، صص 530- 483 . | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 1,239 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 411 |