تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 9,997 |
تعداد مقالات | 83,560 |
تعداد مشاهده مقاله | 77,801,244 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 54,843,894 |
بررسی سبک و شیوة خیام در رباعی از منظر آرایههای ادبی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
زیباییشناسی ادبی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 3، دوره 6، شماره 24، تیر 1394، صفحه 47-60 اصل مقاله (183.02 K) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: علمی پژوهشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
سبک و شیوة هر یک از شاعران در اشعارشان نهفته است. با مطالعه و بررسی آثار و اشعار شاعران میتوان به شیوة سرایش آنان پی برد. بیگمان برای شناخت شیوة شاعری خیام نیز باید در رباعیات وی تأمّل کنیم. هر چند وجود رباعیاتی که دیگران به خیام نسبت دادهاند کار را بر پژوهنده دشوار میسازد، ولی به هر روی بهترین مأخذ برای بررسی سبک و شیوة شاعری خیام، رباعیاتی است که از وی به یادگار مانده است. از آنجا که یکی از شاخصهای سبکشناسی در آثار شاعران، مطالعه و بررسی میزان و چگونگی استفادة آنان از آرایههای ادبی است؛ بنا بر این با توجّه به این پرسش که آیا میتوان از راه بررسی آرایهها به شیوة سخن خیام نیز پی برد، در این جستار کوشش شده است از منظر میزان و کیفیّت استفاده و به کارگیری آرایههای ادبی به بررسی سبک و شیوة خیام در سرایش رباعی پرداخته شود. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
سبک؛ رباعی؛ خیام؛ آرایههای ادبی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
بررسی سبک و شیوة خیام در رباعی از منظر آرایههای ادبیداود باقریزاد* دکتر میرجلالالدّین کزّازی** چکیدهسبک و شیوة هر یک از شاعران در اشعارشان نهفته است. با مطالعه و بررسی آثار و اشعار شاعران میتوان به شیوة سرایش آنان پی برد. بیگمان برای شناخت شیوة شاعری خیام نیز باید در رباعیات وی تأمّل کنیم. هر چند وجود رباعیاتی که دیگران به خیام نسبت دادهاند کار را بر پژوهنده دشوار میسازد، ولی به هر روی بهترین مأخذ برای بررسی سبک و شیوة شاعری خیام، رباعیاتی است که از وی به یادگار مانده است. از آنجا که یکی از شاخصهای سبکشناسی در آثار شاعران، مطالعه و بررسی میزان و چگونگی استفادة آنان از آرایههای ادبی است؛ بنا بر این با توجّه به این پرسش که آیا میتوان از راه بررسی آرایهها به شیوة سخن خیام نیز پی برد، در این جستار کوشش شده است از منظر میزان و کیفیّت استفاده و به کارگیری آرایههای ادبی به بررسی سبک و شیوة خیام در سرایش رباعی پرداخته شود. واژههای کلیدیسبک، رباعی، خیام، آرایههای ادبی
مقدمهیکی از شاخصهای بنیادین در بررسی و شناختن سبک شعری هر یک از شاعران، میزان و چگونگی استفاده و بهرهگیری آنان از صنایع شعری و آرایههای ادبی است. از رهگذر و به مدد بررسی صنایع شعری میتوان به طرز سخن، شیوة بیان و سبک شاعران نیز پی برد. میزان و کیفیّت استفاده از آرایههای ادبی، تاثیر بسیار فراوانی در شناخت سبک شعری شاعران دارد. برای نمونه به کارگیری هنرورزانة حافظ از آرایة ایهام و یا ابداع مضامین و اختراع ترکیبات خاص تازه و به کار بردن استعارات و کنایات مختلف و متعدد، نه تنها در شناخت سبک شعری این دو شاعر توانمند، بیتأثیر نیست، بلکه کمک فراوانی نیز به این امر خواهد نمود. با بررسی رباعیات خیام از منظر صنایع شعری میتوان تا حدود زیادی به سبک سرایش وی نیز در رباعی پی برد و شیوة بیان او را دریافت. بنا بر این یکی از راههای ورود به کلام خیام و شناختن سبک شاعری و ساختار شعر ایشان، مطالعه و بررسی عمیق رباعیات وی از منظر آرایههای ادبی است. روش کار ما در این پژوهش آن است که پس از بیان مساله، ضرورت تحقیق و نیز پیشینة آن، به بررسی و تأمّل در صنایع شعری، آرایههای ادبی و شگردهای هنری رباعیات خیام از دید سبکشناسی بر اساس نسخة محمّدعلی فروغی و دکتر قاسم غنی خواهیم پرداخت. بیان مسالههر چند مقالات و آثار فراوان و ارزشمندی پیرامون خیام نوشته شده است ولی بررسی کارنامة خیامپژوهی، این واقعیت را به روشنی آشکار میسازد که حاصل پژوهشهای صورت گرفته و آنچه در پیوند با خیام پدید آمده است، بیشتر به بررسی اندیشههای او پرداخته یا مربوط به زندگی و شخصیّت و یا درستی و نادرستی انتساب رباعیات وی میباشد و کمتر به سبک و شیوة سخنسرایی خیام مربوط میگردد. این کمتوجّهی به ساختار هنری رباعیات خیام تا حدّی است که ویژگیهای سبکی و زیباییهای هُنری سرودههای وی، از دید بسیاری از اهل ادب و اندیشه دور مانده است. شایان ذکر است که در کتب سبکشناسی و تاریخ ادبیات نیز برای ثبت ویژگیهای ادبی شعر آن دوران، رباعیات خیام خیلی کمتر مورد توجّه قرار گرفته است. شاید دلیل این امر آن باشد که خیام را در عصر خویش بیشتر به عنوان یک دانشمند علوم ریاضی، هیأت و نجوم میشناختند تا یک شاعر. امروزه وقتی ویژگیهای سبکی آن دوران را مورد مطالعه قرار میدهیم مشاهده میگردد که رباعیات خیام نیز از حیث کاربرد آرایههای ادبی پا به پای دیگر قالبهای شعری همان عصر گام برداشته است و گاه نیز پا را فراتر گذاشته و رنگ بدیعتری به خود گرفته است که این امر خود امتیاز سبک و شیوة خیام در رباعیسرایی است. ضرورت و اهمیّت تحقیقاز آنجا که به نظر میرسد «درنگ اندیشمندانة خیام در بنیاد هستی و پرسشهای حیرتآلود و جسارتآمیز او در بارة آدمی، بیش از هر چیز دیگر، توجّه خیام پژوهان را نسبت به او برانگیخته و آنها را از بررسی ساختاری، سبکشناسی و هنری رباعیّات، باز داشته است.» (حسنلی و حسامپور، 1384: 2) و با در نظرگرفتن این نکته که با مطالعه و بررسی رباعیّات خیام از منظر آرایههای ادبی میتوان تا حدود زیادی به سبک و شیوة بیان وی نیز دست یافت، ضرورت این پژوهش که در حقیقت بررسی صنایع شعری و آرایههای ادبی رباعیات خیام و پیوند آن با سبک و شیوة سرایش اوست آشکار میشود. پیشینة تحقیقصرف نظر از اشارههای بسیار مختصری که در آثار و مقالات مربوط به حوزة خیامپژوهی پیرامون موضوع مورد بحث ما شده است، میتوان به نوشتة بسیار کوتاه علی دشتی در کتاب ارزشمند دمی با خیام، که تحت عنوان شیوة سخن و اندیشة این شاعر بیان نمودهاند و مقالة وزین دکتر کاووس حسنلی و دکتر سعید حسامپور با موضوع «قرینهگرایی خیام در رباعیات» که در نشریة شمارة هفدة ادب و زبان فارسی دانشکدة ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شهید باهنر کرمان به چاپ رسیده و نیز مقالة ارزشمند احمد محسنی با موضوع «سبک هنری شعر خیام» که در مجلة نامة پارسی سال یازدهم شمارة اوّل بهار 1385 به چاپ رسیده است، اشاره نمود. خیام و هُنر سرایش رباعیهر چند در ادب پارسی موضوع سرایش رباعی منحصر به خیام نیست و شاعران قبل و بعد از وی نیز در این قالب طبعآزمایی کردهاند ولی شهرت خیام در حوزة شعر و ادبیات به هنر او در سرایش رباعی است. آنچه خیام را به عنوان یک شاعر به ایران وجهان شناسانده، قالب رباعی است. قالبی را که با مختصرترین بیان به شرح مقصود میپردازد. هر یک از رباعیهای خیام « نمونة برترین، در کوتاه سخنی و در ریختن دریا در کوزه است. هر رباعی او به دیوانی میارزد.» (کزّازی، 1380: 77) اگر از منظر کاربرد آرایههای ادبی به بررسی قالب رباعی بپردازیم و سنجشی میان این قالب شعری با دیگر قالبها از جمله قصیده، مثنوی و غزل داشته باشیم، میتوان گفت به میزانی که مجال سخنپردازی و شرح و بسط مفاهیم در رباعی وجود ندارد، به همان میزان مجال کاربرد همة اقسام آرایهها نیز در آن کمتر است. به عبارت دیگر «رباعی از آنجا که بیانکنندة حالات روحی و ذهنی گوینده در کوتاهترین زمان ممکن است از حیث گوهر باطنی شعر میتواند حقیقیتر و واقعیتر هم باشد زیر آن آرایههای ادبی که در قصیده و غزل و دیگر انواع شعر از سوی سراینده به کار گرفته میشود، در رباعی تقریباً وجود ندارد و صفت نابترین هم از این روی برازندة رباعی است.» (قنبری، 1389: 92 و 91) با این وجود نباید گمان کرد که رباعیات خیام عاری از هر گونه آرایههای ادبی است بلکه خیام با سبک مخصوص به خود و بدون آنکه خود را به زحمت اندازد و به لفّاظی بپردازد و یا قصد هُنرنمایی داشته باشد به شیوة بسیار طبیعی از آرایههای ادبی بهره میجوید. گاهی این صنایع شعری به قدری طبیعی در کلام خیام به کار میروند که برای دریافتن آن، چندان به تلاش ذهنی نیاز نیست. انگار که وجود این آرایهها در رباعیات خیام از بسیاری روشنی ناپیدا است. دکتر یوسفی دربارة سبک و شیوة سخن خیام میگوید: «همین که وی توانسته است اندیشههای عمیق و دشواریاب را چنان ساده و روان و نافذ ادا کند که همه کس بیهیچ تلاش ذهنی آنها را دریابد هُنر بزرگی است.» (یوسفی، 1370: 124) برای نمونه در رباعی:
(رباعیات خیام، ص140) آرایههایی از جمله: تقابل میان (دی و فردا)، (گذشت و نیامده) و (نامده و گذشته) واج آرایی حرف (د) در سراسر رباعی، تکرار واژة (مکن) در جایگاه ردیف و عبارت کنایهای (عمر بر باد مکن) چنان ساده و طبیعی به کار رفتهاند که مفهوم رباعی را نیز دلپذیر کرده است. این ویژگیـ کاربرد ساده و طبیعی آرایههاـ را در رباعیات زیر نیز میتوان مشاهده کرد.
(همان: ص154)
(همان: ص106)
(همان: ص67) از آنجا که «خیام رباعیهای خود را غالباً در دنبال تفکرات فلسفی سروده و قصد او از ساختن آنها شاعری و درآمدن در زیّ شعرا نبوده...» (صفا، 1368، ج1: 266) بنا بر این «این رباعیها بسیار ساده و بیآرایش و دور از تصنّع و تکلّف و با این حال مقرون به کمال فصاحت و بلاغت و شامل معانی عالی و جزیل در الفاظ موجز و استوار است.» (همان) نکتة قابل ذکر آن است که اگر معانی لطیف و نکتههای باریک و تأمّل برانگیز در الفاظ زیبا و به سبک و شیوة نیکو بیان نشود چندان اثرگذار نخواهد بود. خیام با شگرد و هُنر کم نظیر خویش توانسته است معانی ژرف و نکتههای باریک فلسفی را در جامة الفاظ نیکو بیان نماید و با این روش بر تأثیر سخنش بیفزاید. به عبارت دیگر «ترانههای خیام علاوه بر معانی عمیق و دلکش از شیوایی و زیبایی تعبیر نیز برخوردار است و این هر دو جنبه ـ که کمال آنها در هنر از یکدیگر جداییپذیر نیست ـ سبب گیرایی رباعیات با روح و خوشآهنگ و دلپذیر اوست.» (یوسفی: 126) به راستی که بخشی از زیبایی تعبیر، مربوط به کاربرد بجا و مناسب آرایههای ادبی است؛ بنا بر این اگر برخی از خیامپژوهان بر این باورند که: «خیام به صنایع شعری مطلقاً توجهی ندارد.» (دشتی، 1390: 133) لفظ مطلقاً چندان نمیتواند مورد پذیرش باشد. به نظر میرسد خیام گاهی برای بیان مقصود و با توجّه به سبک و شیوة مخصوص به خود به بعضی از صنایع شعری رغبت بیشتری نشان میدهد. باید گفت هر چند خیام در رباعیات قصد هُنرنمایی ندارد ولی از هنرها و شگردهای ادبی به میزان نیاز و به شکل طبیعی بهره میجوید با این ویژگی که در بند هنرنماییها گرفتار نمیشود. با تأمّل در رباعیات خیام، میتوان دریافت آرایههایی از جمله تکرار، واجآرایی، جناس، تناسب، تضاد، تشبیه، جانبخشی، تلمیح، تناقض و استعاره بیشتر مورد توجّه و مدّ نظر خیام بوده است. پارهای از این آرایهها را میتوان در رباعیات زیر مشاهده نمود.
(رباعیات خیام، ص19) در رباعی فوق از آرایههای (تشبیه، جان بخشی، تناسب و جناس) برای القای معانی استفاده گردیده است.
(همان: ص22) تناسب زیبای واژههای (یک، دو، سه) در رباعی فوق که همزمان آرایة سیاقه الاعداد را نیز پدید آورده، کم نظیر است. ناگفته پیداست که بیت اوّل این رباعی بر پایة تشبیه و تناسب استوار شده است. مانندگی گذران پیوسته و پر شتاب عمر (یک مشبه) به آب جویباران و باد دشت (دو مشبهبه) در نوع خود شایان توجّه است. تکرار واژة (روز) و واجآرایی یا نغمة حروف در سراسر رباعی نیز روانی و دلنشینی آن را سبب گردیده است. وجود آرایة دلپسند (ایضاح بعد الابهام) یا به گفتة دکتر کزّازی (روشنی پس از پوشیدگی) در بیت دوم، زیبایی خاصی به این رباعی بخشیده است. 2ـ1 شیوة خیام در بهرهگیری از آرایهها هر چند خیام در بند استفاده از صنایع شعری نمیماند و خود را پابند آرایههای ادبی نمیسازد ولی با به کارگیری بسیار طبیعی شگردهای ادبی لطف خاصّی به کلام خویش میبخشد و با این عمل به تأثیر سخنش میافزاید. صادق هدایت در این باره میگوید: «ترانههای خیام به قدری ساده، طبیعی و به زبان دلچسب ادبی و معمولی گفته شده که هر کس را شیفتة آهنگ و تشبیهات قشنگ آن مینماید. شعرش با یک آهنگ لطیف و طبیعی جاری و بیتکلّف است، تشبیهات و استعاراتش یک ظرافت ساده و طبیعی دارد.» (هدایت، 1356: 44-43) اکنون از منظر میزان و کیفیّت استفاده از آرایههای ادبی به رباعی زیر نظری داشته باشیم.
(رباعیات خیام، ص121) آرایههایی از جمله: تناسب میان واژههای (کارگه کوزهگری، کوزه، کوزهگر، کوزهخر، کوزهفروش) و جانبخشی در مصراع دوم و سوم این رباعی (کوزههایی که گویا و خموش هستند و یا کوزهای که ناگهان خروش بر میآورد.) واج آرایی یا نغمة حروف که در سراسر رباعی به چشم میآید و نیز تکرار واژة (کوزه) و همچنین تناقض در مصراع دوّم بیت اوّل (دو هزار کوزهای که در عین گویایی، خموشند) و آرایة سیاقه الاعداد یا به گفتة دکتر کزّازی (نام شمار) در مصراع چهارم این رباعی (کو کوزهگر و کوزه خر و کوزه فروش) بیانگر آنند که خیام نه تنها به آرایهها بیتوجّه نبوده، بلکه بسیاری از این صنایع شعری را در خدمت اندیشة محوری خودـ که همانا موضوع مرگ و زندگی و گرامیداشت دم بودهـ میگرفته است. اکنون با وجود این نمونهها چگونه میتوان پذیرفت که خیام مطلقاً توجهی به صنایع شعری ندارد، بلکه باید گفت شیوة وی در بهرهگیری از آرایههای ادبی آن است که خود را به زحمت نمیاندازد و این صنایع به شکل طبیعی در کلامش جریان مییابند. دکتر زرینکوب دربارة سبک و شیوة خیام در سرایش رباعیات میگوید: «مزیت این رباعیها سادگی و روانی آنهاست. در هیچکدام از آنها اثری از زبان متکلف قصیدهگویان و از استعارات و مبالغاتی که معمول تغزلات و قصایدگویندگان عصر است دیده نمیشود. در سراسر آنها بوی صدق و صفا شنیده میشود. صدق و صفای کسی که ریاورزی و پردهپوشی نمیکند و هرچه را به حس و عقل خود در مییابد بدون بیم و هراس و بیهیچ روی و ریا بیان میکند. فکر روشن و درخشانی در قالب بیان ساده و بیپیرایة او میدرخشد و چنان از هرگونه تقلید و تکلف خالی است که انسان را بیآنکه لحظهای در سطح لفظ و ظاهر توقف نماید به غور باطن میبرد و به فکر و تأمّل وا میدارد و تحت تأثیر قرار میدهد. اینجاست که بیان خیامی، عالیترین و کاملترین نشانة هنرمندی و شاعری را همراه دارد.» (زرینکوب، 1370: 136) خیام سخنور توانایی است که به مدد جادوی هنر، جانی تازه در کالبد واژهها میدمد؛ به گونهای که بخش فراوانی از دلربایی چارانههای وی مربوط به پدیدههای هنری کلام اوست. این هُنر بیان اوست که توانسته افکار عمیق فلسفی را در لباس نگارین ادب بنمایاند. صنایع شعری در کلام خیام بدون آنکه سخنش را دشواریاب سازند به یاری درک عمیقتر محتوا میشتابند. برای نمونه در رباعی:
(رباعیات خیام، ص153) این پدیدههای هُنری است که توانسته به یاری محتوا بشتابد و حیرت خیام را نسبت به نیست و نابودشدن جهان هستی بازگو نماید. لحظهای درنگ در تکرار واژة (کوکو) ـ که هم یادآور صدای فاختهای است بر کنگرة قصری ویران و هم مبین پرسشی است آگاه کننده بر پایان هستی و حیات هر انسان ـ میتواند دل هر نیوشندهای را بلرزاند و با این شیوه به درک مفهوم و دلنشینی بیت کمک بیشتری نماید. سادگی سبک و شیوة خیام در این رباعی به روشنی پیداست. وجود آرایههایی از جمله تناسب میان واژههای (قصر، چرخ، درگاه، کنگره، شاهان) ایهام در عبارت (نهادندی رو) که میتواند در پیوند با درگاه و قصر هم به معنای (آمدن پادشاهان برای ابراز ارادت به درگاه این قصر) باشد و هم به معنای اینکه (پادشاهان به نشانة دلبستگی، چهره بر آستان آن قصر میسودند) به کار رود؛ نه تنها چیزی به دشواری کلام خیام نیفزوده، بلکه حتی آن را زیباتر نیز نموده است. خیام در سرایش رباعیات به شیوة تکرار دلبستگی خاصی دارد. این تکرار میتواند در یک واژه باشد و یا در یک یا چند واج صامت، که خود سبب پیدایی صنعت واجآرایی میگردد. در نمونة قبل تکرار واژة (کو) و نیز نغمة حروف (ک.گ) با یازده بار تکرار به زیبایی سخن میافزاید. از واژههای کلیدی در رباعیات خیام که بیشتر آنها به شیوة تناسب کنار هم میآیند میتوان به (خاک، خشت، گل، کوزه، سنگ، کاسه، ابر، سبزه، باده و پیاله) اشاره نمود که خیام به مدد آنها افکار فلسفی خویش را که در پیوند با مرگ و زندگی است بهتر بیان میکند.
(رباعیات خیام، ص34)
(همان: ص19)
(همان: ص12) از دیگر ویژگیهای سبکی در رباعیات خیام به کارگیری واژهها و صنایعی است که القا کنندة گذر شتابان زمان و عمر باشد. یکی از اندیشههای بنیادین در کلام خیام گرامیداشت دم (اغتنام فرصت) است، بنا بر این طبیعی است که وی از واژههایی استفاده نماید تا مفهوم دم غنیمتشماری را در خاطر خواننده به تصویر بکشد. تابلوی زیبایی را که پیرامون این مضمون در رباعی زیر آمده تماشایی است.
(همان: ص70) خیام در این رباعی، با بهرهگیری از واژههایی که به زمان و گذر شتابان آن مربوط میشود ساختار رباعی را استوار کرده است. تکرار سه بارة فعل استمراری (میگذرد) به عنوان ردیف، تشبیه عمر به قافله و کاروانی که پی در پی در حرکت و گذر است و نیز استفاده از واژههایی چون عمر، دم، فردا، شب و دریاب به شیوة تناسب، مفهوم زمان و شتاب آن را بیشتر برجسته میکند و بر اهمیّت بهرهگیری از زمان تأکید میورزد. آرایههای ادبی، رباعیات خیام را به تابلویی زنده و جاندار بدل کرده است که میتوان در آن صحنهها و نکتههای بسیاری را دید و شنید. در رباعیات خیام، موسیقی موج میزند. جدای از موسیقی کناری که برخاسته از قافیه و ردیف است، موسیقی معنوی و نیز درونی، نمودی هنرمندانه دارد. این شاعر حکیم، آرایهها را آن چنان طبیعی و درونی در شعر راه داده است که خواننده در نگاه نخست پیش از پی بردن به آرایهها، اثر آن را حس میکند. وجود آرایههایی از جمله تلمیح، تناسب، جناس تام، واجآرایی و عکس در رباعی زیر مبین این موضوع است.
(همان: ص11) یکی دیگر از شگردهای خیام در سرایش رباعی، آوردن واژههای متشابه و متجانس است در جایگاه قافیه. وی همزمان با پرداختن واژههای قافیه و شکل دادن به موسیقی کناری شعر، واژههای همجنس و همنوا مییابد و جلوهای دیگر به هنر قافیهپردازی میافزاید و تأثیر موسیقی شعرش را دو چندان میکند. برای نمونه این ویژگی را در رباعی زیرمیتوان یافت.
(همان: ص142) در این رباعی واژههای (گذران ـ گذران) قافیه از نوع جناس تام است. واژههای (برخیز ـ بنشین) جدای از آرایة تضاد، تصویری زیبا از نشستن و برخاستن را در ذهن مجسم مینماید. خیام به مدد جانبخشی، جهان را بیوفا شمرده تا اندیشة محوری خویش را ـ که همانا موضوع مرگ و زندگی و خوشباشی و اغتنام فرصت است ـ به مخاطب القا نماید. شایان ذکر است که از انواع صنایع معنوی، خیام به آرایة تضاد توجّه فراوانی دارد. جهان که بر پایة اضداد بنا نهاده شده است، تصویرش را در شعر خیام بهتر میتوان به نظاره نشست. وی گاهی از واژههای متضاد به شیوة قرینه در شعرش بهره میجوید. این ویژگی را در رباعیهای زیر میتوان مشاهده کرد.
(همان: ص38)
(همان: ص134)
نتیجهبر پایة مطالب و شواهد بیان شده در این پژوهش، میتوان نتیجه گرفت که با توجّه به کیفیّت و نیز به مدد چگونگی و شگرد خیام در استفاده از صنایع شعری و بررسی و شناخت آرایههای مورد نظر وی، میتوان به سبک و شیوة سرایش رباعی او راه یافت. ویژگی بارز خیام در بهرهگیری از آرایههای ادبی، سادگی و روانی و کاربرد شکل طبیعی آن در رباعیات است. وی با گزینش صنایع مناسب و نیز خلق تصاویر زنده و خیالانگیز میکوشد مفاهیم مورد نظر و اندیشههای محوری خویش را هنرمندانهتر در ذهن مخاطبان مجسم سازد. لذتی که بسیاری از خوانندگان رباعیات خیام میبرند حاصل پیوندی است که وی به مدد صنایع شعری میان اندیشه و احساس برقرار ساخته است. آرایهها برای خیام به منزله ابزار انتقال و القای مفاهیم است و چون خیام میزان و کیفیّت استفاده از آن را میشناسد و هنرمندانه از آن بهره میجوید بنا بر این ذهن برای دریافت آن به کوشش بسیار نیاز ندارد.
منابع و مآخذ1ـ احمدنژاد، کامل. تاریخ ادبیات و سبکشناسی. تهران: شرکت چاپ و نشر ایران، 1373. 2ـ اسلامی ندوشن، محمّدعلی. جام جهانبین. تهران: قطره، چاپ سوم، 1391. 3ـ حسنلی، کاووس؛ حسامپور، سعید، «قرینهگرایی خیام در رباعیات»، نشریة دانشکدة ادبیات و علوم انسانی باهنرکرمان، شمارة 17، 1384. 4ـ خیام، عمر بن ابراهیم. رباعیات خیام. به تصحیح محمدعلی فروغی و دکتر قاسم غنی. تهران: پاکتاب، 1385. 5ـ دری، نجمه؛ بردبار، مهتا. «کوزهگر عقلآفرین» نشریة بهار ادب، شمارة اوّل، 1392. 6ـ دشتی، علی. دمی با خیام. تهران: زوّار، چاپ اول، 1390. 7ـ زرینکوب، عبدالحسین. با کاروان حلّه. تهران: انتشارات علمی، چاپ ششم، 1370. 8ـ شفیعیکدکنی، محمّدرضا. صور خیال در شعر فارسی. تهران: آگاه، چاپ چهارم، 1370. 9ـ صفا، ذبیح الله. تاریخ ادبیات ایران. تهران: ققنوس، چاپ هشتم، 1368. 10ـ فولادوند، محمّدمهدی. خیامشناسی. تهران: موسسة الست فردا، 1379. 11ـ قنبری، محمّدرضا. خیامنامه. تهران: زوّار، چاپ چهارم، 1389. 12ـ کزّازی، میرجلالالدّین. بدیع. تهران:کتاب ماد، چاپ سوم. 1374. 13ـ ـــــ ، ـــــــــــــ . بیان. تهران: کتاب ماد، چاپ هشتم، 1387. 14ـ ـــــ ، ـــــــــــــ . در ّدریای دری. تهران: نشرمرکز، چاپ دوم، 1380. 15ـ ـــــ ، ـــــــــــــ . معانی. تهران: کتاب ماد، چاپ هفتم، 1387. 16ـ ـــــ ، ـــــــــــــ . آب و آیینه. تبریز: آیدین، چاپ اول، 1384. 17ـ محسنی، احمد. «سبک هنری شعر خیام» نشریة نامة پارسی، شمارة اوّل، 1385. 18ـ هدایت، صادق. ترانههای خیام. تهران: انتشارات علمی، 1356. 19ـ یوسفی، غلامحسین. چشمة روشن. تهران: انتشارات علمی، چاپ سوم، 1370.
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
منابع و مآخذ1ـ احمدنژاد، کامل. تاریخ ادبیات و سبکشناسی. تهران: شرکت چاپ و نشر ایران، 1373. 2ـ اسلامی ندوشن، محمّدعلی. جام جهانبین. تهران: قطره، چاپ سوم، 1391. 3ـ حسنلی، کاووس؛ حسامپور، سعید، «قرینهگرایی خیام در رباعیات»، نشریة دانشکدة ادبیات و علوم انسانی باهنرکرمان، شمارة 17، 1384. 4ـ خیام، عمر بن ابراهیم. رباعیات خیام. به تصحیح محمدعلی فروغی و دکتر قاسم غنی. تهران: پاکتاب، 1385. 5ـ دری، نجمه؛ بردبار، مهتا. «کوزهگر عقلآفرین» نشریة بهار ادب، شمارة اوّل، 1392. 6ـ دشتی، علی. دمی با خیام. تهران: زوّار، چاپ اول، 1390. 7ـ زرینکوب، عبدالحسین. با کاروان حلّه. تهران: انتشارات علمی، چاپ ششم، 1370. 8ـ شفیعیکدکنی، محمّدرضا. صور خیال در شعر فارسی. تهران: آگاه، چاپ چهارم، 1370. 9ـ صفا، ذبیح الله. تاریخ ادبیات ایران. تهران: ققنوس، چاپ هشتم، 1368. 10ـ فولادوند، محمّدمهدی. خیامشناسی. تهران: موسسة الست فردا، 1379. 11ـ قنبری، محمّدرضا. خیامنامه. تهران: زوّار، چاپ چهارم، 1389. 12ـ کزّازی، میرجلالالدّین. بدیع. تهران:کتاب ماد، چاپ سوم. 1374. 13ـ ـــــ ، ـــــــــــــ . بیان. تهران: کتاب ماد، چاپ هشتم، 1387. 14ـ ـــــ ، ـــــــــــــ . در ّدریای دری. تهران: نشرمرکز، چاپ دوم، 1380. 15ـ ـــــ ، ـــــــــــــ . معانی. تهران: کتاب ماد، چاپ هفتم، 1387. 16ـ ـــــ ، ـــــــــــــ . آب و آیینه. تبریز: آیدین، چاپ اول، 1384. 17ـ محسنی، احمد. «سبک هنری شعر خیام» نشریة نامة پارسی، شمارة اوّل، 1385. 18ـ هدایت، صادق. ترانههای خیام. تهران: انتشارات علمی، 1356. 19ـ یوسفی، غلامحسین. چشمة روشن. تهران: انتشارات علمی، چاپ سوم، 1370. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 9,885 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 1,744 |