تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 9,997 |
تعداد مقالات | 83,560 |
تعداد مشاهده مقاله | 77,801,203 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 54,843,868 |
بررسی عوامل اجتماعی مرتبط با کیفیت زندگی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مطالعات جامعه شناسی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 9، دوره 9، شماره 31، مرداد 1395، صفحه 87-104 اصل مقاله (344.34 K) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: علمی پژوهشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
زهرا محمدی گوجانی1؛ صمد صباغ2 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1کارشناسیارشد گروه جامعهشناسی، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی،تبریز، ایران. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2عضو هیات علمی و استادیار گروه جامعه شناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
هدف مطالعه حاضر بررسی عوامل اجتماعی مرتبط با کیفیت زندگی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز بود که با استفاده از روش پیمایش انجام پذیرفت. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه دانشجویان به تعداد 31447 نفر بود که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 323 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. ابزار مورد استفاده در تحقیق برای کیفیت زندگی و مشارکت اجتماعی، پرسشنامههای استاندارد و برای متغیر احساس امنیت اجتماعی پرسشنامه محققساخته بودهاند که اعتبار و پایایی آنها مورد آزمون و تایید قرار گرفت. طبق نتایج به دست آمده در تحقیق بین متغیرهای احساس امنیت اجتماعی (سطح معناداری=003/0)، مشارکت اجتماعی (معناداری=000/0) و کیفیت زندگی رابطه معناداری به دست آمد. همچنین بین کیفیت زندگی با جنس (سطح معناداری=033/0) و دانشکده (سطح معناداری=003/0) تفاوت معناداری به دست آمد. اما بین کیفیت زندگی و مقطع تحصیلی تفاوت معناداری مشاهده نشد. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کیفیت زندگی؛ مشارکت اجتماعی و احساس امنیت اجتماعی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
بررسی عوامل اجتماعی مرتبط با کیفیت زندگی زهرا محمدی گوجانی[1] دکتر صمد صباغ*[2] تاریخ دریافت مقاله:19/3/1395 تاریخ پذیرش نهایی مقاله:13/8/1395 چکیده هدف مطالعه حاضر بررسی عوامل اجتماعی مرتبط با کیفیت زندگی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز بود که با استفاده از روش پیمایش انجام پذیرفت. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه دانشجویان به تعداد 31447 نفر بود که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 323 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. ابزار مورد استفاده در تحقیق برای کیفیت زندگی و مشارکت اجتماعی، پرسشنامههای استاندارد و برای متغیر احساس امنیت اجتماعی پرسشنامه محققساخته بودهاند که اعتبار و پایایی آنها مورد آزمون و تایید قرار گرفت. طبق نتایج به دست آمده در تحقیق بین متغیرهای احساس امنیت اجتماعی (سطح معناداری=003/0)، مشارکت اجتماعی (معناداری=000/0) و کیفیت زندگی رابطه معناداری به دست آمد. همچنین بین کیفیت زندگی با جنس (سطح معناداری=033/0) و دانشکده (سطح معناداری=003/0) تفاوت معناداری به دست آمد. اما بین کیفیت زندگی و مقطع تحصیلی تفاوت معناداری مشاهده نشد. واژگان کلیدی: کیفیت زندگی، مشارکت اجتماعی و احساس امنیت اجتماعی.
بیان مسئله کیفیت زندگی در هرحوزه علمی معنای خاص خود را دارد. رویکردکلی شاخصهای حوزه علوم اجتماعی به سمت مطالعه کیفیت زندگی از دو بُعد عینی و ذهنی میباشد که در حوزه علوم اجتماعی برای کیفیت زندگی بیان شده است. با این وجود عناصر محوری در تعاریف ذکر شده مبتنی بر افزایش مشارکت، قابلیت و توانایی شهروندان در زندگی اقتصادی– اجتماعی اجتماعات خودشان استکه از طریق آن میزان بهزیستی و ظرفیتهای بالقوه آنها افزایش یابد. شاخصهای به کار گرفته شده در این زمینه نیز متعدد میباشد که از مهمترین آنها میتوان به امنیت اقتصادی-اجتماعی، شمولیت اجتماعی، محیط زیست و همبستگی اجتماعی اشاره نمود. آنچه در پیشرفت و توسعه جوامع عامل تعیینکننده و مهمی به حساب میآید، آموزش عالی و کارکردهایی است که بر عهده دارد. بدیهی است که آموزش عالی با نقش تربیت نیروی انسانی متخصص و متعهد برای جامعه، اهمیت ویژهای در فرآیند رشد و توسعه کشور دارد. دانشجو پساز ورودبه دانشگاهبامحیطجدیدیرو به رومیشودکهبازندگیومحیطاجتماعیگذشتهاش متفاوتاست؛در دورانتحصیلنیزبامسائلومشکلاتبسیاریمواجهخواهدشدکههریک ممکن استبهسلامتو کیفیتزندگیاوخدشهواردکند. افراددردورهتحصیلیدانشگاهیدرمعرضفشارو آسیبپذیریبیشتری قراردارند؛بهواسطهحضورعواملبیشمارهمچوندوریازخانواده،زندگیدر خوابگاه دانشجویی،ورود بهمجموعهبزرگتروپرتنش،سازگاریبافرهنگوافرادمختلف،مشکلات اقتصادیونداشتندرآمد کافی،نوعفعالیتونقشیکهانجاممیدهندوهمچنینانتظارات متعددیکه دیگرانازآنهادارندو مسئولیتیکهاینافرادبرایخودقائلهستند. کیفیتزندگیتابعیازعوامل مختلفاجتماعیوفرهنگی است که درکاهشیاافزایشمیزانکیفیتزندگیافرادمیتواندرابطهداشته باشدو آنرا دچارنوسان کند. محققانعلومانسانیازجنبههایمختلفبهبررسیکیفیتزندگیپرداخته ونشاندادهاندکه عوامل مختلفیازجمله: امنیت اجتماعی، مشارکت اجتماعی، انسجام اجتماعی، شبکه روابط، سلامت اجتماعی و ... از عوامل تاثیرگذار برکیفیت زندگی است. از سوی دیگر از دهه 1970 میلادی و در پی بروز پیامدهای منفی حاصل از تمرکز بر رشد اقتصادی و همچنین برجسته شدن جنبههای اجتماعی توسعه، مفهوم کیفیت زندگی به عنوان شاخصی برای ارزیابی و جهت دادن به برنامهها و سیاستهای توسعه در سطوح مختلف و همچنین اصلاح و تقویت پاردایمهای توسعه بهویژه از حیث توسعه اجتماعی مورد توجه قرار گرفت. تحقیقات بسیاریدراینزمینهصورتگرفتهاستولیتاچندی قبلاکثر اینتحقیقاتتنهابرجنبههای مادیو بیرونیکیفیتزندگیتاکیدداشتندوشاخصهای کلانمانند: میزانفقردر جامعه،نرخشیوعبیماریها و یاخودکشیراموردمطالعهقرارمیدادند.اخیراً باتوجهبه مباحثیمانندبالارفتنانتظاراتمردمو در نتیجهنارضایتیآنها ازبرخیجنبههای زندگیخود،کیفیت زندگیمخصوصاًازبعدذهنیآننیزبسیار موردتوجهقرار گرفتهاست. در جامعه مورد مطالعه نیز بررسی طرحها و پایاننامهها نشان داد که بررسی عوامل کیفیت زندگی دانشجویان مورد کم لطفی قرار گرفته و در مطالعاتی هم در آنها به نحوی به کیفیت زندگی اشاره شده است، مربوط به کارمندان موسسات و یا شهروندان بوده است. با توجه به مطالب فوق این تحقیق به دنبال پاسخگویی به این سوالات است که: دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی تبریز از چه میزان احساس امنیت اجتماعی برخوردارند؟ میزان مشارکت اجتماعی آنان چه قدر است؟ کیفیت زندگی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز چه میزان است؟ و سوال اصلی تحقیق این است که آیا امنیت اجتماعی و مشارکت اجتماعی با کیفیت زندگی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز، رابطه دارند؟ چنانچه رابطه دارند، چه میزان از کیفیت زندگی را تبیین میکنند؟
مبانی نظری عوامل متعددی بر کیفیت زندگی تاثیر دارند اما با توجه به این که در یک تحقیق نمیتوان به بررسی تمامی عوامل پرداخت و با توجه به این که تا کنون تحقیقی در زمینه بررسی رابطه امنیت اجتماعی و مشارکت اجتماعی با کیفیت زندگی صورت نگرفته و در جامعه مورد نظر نیز برای اولینبار صورت خواهد گرفت، متغیرهای امنیت اجتماعی و مشارکت اجتماعی مستقل تحقیق در رابطه با کیفیت زندگی قرار خواهند گرفت. دیوید فیلیپس کیفیت زندگی را در ابعاد فردی و جمعی مورد بررسی قرار میدهد که در سطح فردی مولفههای عینی و ذهنی را شامل میشود. لازمه کیفیت زندگی فردی در بعد عینی، تامین نیازهای اساسی و برخورداری از منابع مادی جهت برآوردن خواستهای اجتماعی شهروندان است و در بعد ذهنی به داشتن استقلال عمل در: 1. افزایش رفاه ذهنی شامل لذتجویی، رضایتمندی، هدفداری در زندگی و رشد شخصی 2. رشد و شکوفایی در مسیر سعادت و دگرخواهی 3. مشارکت در سطح گستردهای از فعالیتهای اجتماعی مربوط میشود. طبق نظر فیلیپس، کیفیت زندگی دربعد جمعی آن برثبات و پایداری محیط فیزیکی و اجتماعی، منابع اجتماعی درون گروهها و جوامعی که در آن زندگی میکنند شامل: انسجام مدنی، همکوشی و یکپارچگی، روابط شبکهای گسترده و پیوندهای موقتی در تمامی سطوح جامعه، هنجارها و ارزشهایی اعم از اعتماد، نوعدوستی و رفتار دگرخواهانه، انصاف، عدالت اجتماعی و برابریطلبی تاکید دارد. در دیدگاه مالمن[3] (1977) کیفیت زندگی مفهومی ناظر به افراد است، ولی همچون انتظارات از طریق تعامل پویای بین فرد مفروض، جامعه و محل سکونت او تعیین میشود. در نظر دیوان[4] کیفیت زندگی به عنوان حالتی در نظر گرفته میشود که فرد در آن نسبت به خودش، طبیعت و جامعهای که در آن زندگی میکند، احساس آرامش درونی دارد. هاگرتی و همکاران هفت قلمرو شامل: روابط خانواده، بهزیستی عاطفی، بهزیستی مادی، سلامت، کار و فعالیت مولد، احساس تعلق به اجتماع و امنیت فردی میتوانند فضایکیفیت زندگی را به خوبی پوشش دهند. کمبل و همکاران وی نیز درسال 1976، درگزارش کیفیت زندگی مردم آمریکا، دوازده قلمرو خاص را برای مطالعه کیفیت زندگی مورد توجه قرار دادند، که عبارت است از: ازدواج، زندگی خانوادگی، بهداشت، همسایگی، دوستی، شغل، مکان زندگی، مسکن، استاندارد زندگی، تحصیلات، پسانداز و آموزش رسمی و سپس به تدوین مدلی از عوامل پرداختند که در ابراز رضایتمندی کلی او در زندگی موثر بود. این مدل مبین آن است که موقعیت عینی شخص در هر کدام از قلمروهای زندگی مانند بهداشت در ادراک وی از آن موقعیت موثر است، اما این ادراک ممکن است نسبت به موقعیت عینی (به لحاظ خصوصیات شخصی فرد) کاملاً متفاوت باشد. در مرحله بعد، موقعیت ادراک شده با معیارهای مقایسه ترکیب شده تا ارزیابی او از آن قلمرو مشخص شود. آنگاه بار دیگر، ترکیب خصوصیات شخصی با ارزیابی شخص صورت گرفته تا رضایتمندی او در آن قلمرو تعیین شود و سرانجام، رضایتمندی شخص درهمه قلمروهای زندگی ترکیب شده تا کیفیت کلی زندگی او را مشخص کند. از نظر دولان و شولر «کیفیت زندگی فرآیندی است که به وسیله آن همه اعضای سازمان از راه مجاری باز و متناسبی که برای این مقصود ایجاد شده است در تصمیمهایی که به ویژه بر شغلشان و بر محیط کارشان اثر میگذارد، به نحوی دخالت میکنند و در نتیجه مشارکت و خشنودی آنها از کار بیشتر میشود و فشار ناشی از کار برایشان کاهش مییابد». همچنین رولان و بارت بر این باورند که بخشی از رکود بهرهوری و کاهش کیفیت خدمات و محصولات در برخی از کشورهای بزرگ صنعتی ناشی از کاستیهای کیفیت زندگی و تغییراتی است که در علاقهمندیها و رجحانهای کارمندان پدید آمده است. کارمندان در خواست دارند که در کارشان نظارت و دخالت بیشتری داشته باشند. آنان میل دارند مانند یک مهره در یک دستگاه بزرگ به شمار نیایند. هنگامیکه با کارمندان با احترام رفتار شود و آنان فرصت بیان اندیشههای خود را داشته باشند و در تصمیمگیریها بیشتر دخالت کنند، واکنشهای مناسب و مطلوبی از خود نشان خواهند داد. توجه تام به کیفیت زندگی از مهمترین موضوعات است، زیرا هم تعیین کننده شرایط عینی و هم ارضای ذهنی افراد است. هابرماس معتقد است: مشارکتدرتدوینوارائه سیماییواضحاز یک "جامعهجهانیبهتر" جامعهایکهدرآن امکاناتوتسهیلاتبیشتریبرای سعادت، شادکامی،صلحوهمبستگیهمگانفراهمباشد. گیدنز زندگیاجتماعی انسان را واجد الگومندی و ظابطهمندی خاصی میداندکه به این واسطه فرآیند امور سامان مییابد و این سامان یافتگی تا حدودی طبیعی تلقی شده و عمدتاً برنامهریزی بر روی آن در ظاهر به صورت ناآگاهانه جلوه میکند. گیدنز آن را فرآیندی میداند که در خلال آن الگوهای روابط بین انسانی شکل میگیرد. به نظر وی این الگویابی زندگی اجتماعی به مسئله «ساختیابی» منتج میشود که در جامعه قابل احصاء میباشد و این امر تداوم زندگی را باعث شده و «امنیت وجودی» را تضمین میکند. بر این مبنا گیدنز امنیت وجودی را چنین تعریف میکند: زمانی که فرد میداند چگونه به کار خود ادامه دهد، بدون آن که وقفه و مزاحمتی برای او به وجود آید حالتی ذهنی و روانی در وی بروز میکندکه این حالت همان امنیت وجودی (احساس امنیت) است. چنانچه این فرد بازیگر و عامل به طور کلی توانایی ادامه فعالیت را از دست بدهد، وضعیتی که ممکن است پیامدهای زلزلهای باشد که به لحاظ اجتماعی همه را فلج کرده یا ناشی از جراحتی باشد که فرد را به لحاظ اجتماعی فلج کرده است، در چنین حالتی فرد احساس درماندگی، نگرانی و بیثباتی کامل (احساس ناامنی) میکند. بوزان در مورد احساس امنیت اعتقاد دارد که: نمیتوان چندان مطمئن بود که امنیت در مفهوم جامع آن برای همه افراد تامین گردد، چرا که هر یک از افراد جامعه اعم از غنی و فقیر به طورنسبی درمعرض تهدیدات مختلفی از جمله تهدیدات طبیعی (مانند زلزله، قحطی و سیل)، تهدیدات فیزیکی یا جسمی (درد، صدمه و مرگ)، تهدیدات اقتصادی (سرقت یا تخریب اموال و عدم اشتغال)، تهدیدات حقوقی (زندانی شدن و فقدان آزادی بیان)، تهدیدات موقعیتی (ازدست دادن شغل و تنزل رتبه)، تهدیدات اجتماعی (نبود اعتماد، فقدان تعهد و ازدست دادن آبرو و ارزشهای اخلاقی)، تهدیدات فرهنگی (عدم دسترسی به دانش و معرفت) و تضعیف الگوهای فکری- رفتاری قرار میگیرند. از نظر بوزان این تهدیدات از جمله تهدیدات اجتماعی و تهدیدی بر امنیت اجتماعی محسوب میشود. این امر نشان دهنده ارتباط بین بیاعتمادی و افزایش ناامنی اجتماعی را نشان میدهد. نکته دیگر، اینکه بوزان و ویور امنیت را در دو بعد عینی و ذهنی مطرح کرده و اظهار میدارند که تهدیدهای امنیتی در دامنهای وجود دارند که به طور ذهنی قابل تجربه هستند. بوزان، نقطه آغازین امنیت را ذهنی مبتنی بر تصمیم بازیگران معرفی میکند. او بیان میدارد که، مسئله امنیت در اجتماع شناخته میشود، زیرا بازیگران میتوانند به آن رجوع کنند و برخی از پدیدهها را به عنوان تهدید نگاه کنند. به این ترتیب، نگاه تاریخی به پدیدههای اجتماعی و تاکید بر نقش هنجارها، قواعد و فرهنگ نیز در این دیدگاه مطرح میشود. چرا که آنها معتقدند امنیت همیشه بر پایه ارجاع عینی نیست و ارتباط انسانی و نقش هنجارها در تامین امنیت مهم و تاثیرگذار است. بنابراین درجامعهایکهافرادامنیتاجتماعیبهتریراتجربه میکنند، گسترهتعاملاتبین افرادبهدلیل احساسامنیتیکهوجودداردگسترشیافتهواینخود زمینهدستیابیبهتربه منابعمختلفحمایتی را برایشخصفراهممیکند. منابعحمایتیکهمیتوانند درمقابله بامشکلاتو دشواریهایزندگی، فرد رایاریدادهوعبورازمراحلبحرانیرابرای شخص کیفیت زندگی بهتری برخوردار گردد. با توجه به نظریههای فوق، متغیر احساس امنیت اجتماعی با استفاده از نظریههای گیدنز، بوزان و ویور؛ برای متغیر مشارکت اجتماعی از نظریههای هابرماس، دولان شولر و رولان بارت، به عنوان متغیرهای مستقل در رابطه با کیفیت زندگی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز مورد بررسی قرار میگیرند.
پیشینه تحقیق سام آرام و همکاران(1393) تاثیر سلامت اجتماعی را بر کیفیت زندگی دانشجویان مورد بررسی قرار دادند. یافتههای تحقیق آنها همبستگیمثبتومعناداریبینسلامتاجتماعی و ابعاد آن با کیفیت زندگی000/0sig=و 535/0r=دانشجویانبه دست دادونیزابعاد سلامتاجتماعی ارتباطمعناداریبا ابعادچهارگانهکیفیتزندگییعنیسلامتجسمانی،سلامتروانی، سلامت روابطاجتماعیوسلامت محیطیدارد(سام آرام و همکاران، 1393). خانجانی و همکاران(1393)، رابطهامنیتاجتماعیوسبک زندگیباکیفیتزندگیوشادکامیزنانشهرکرمانشاه را مورد بررسی قرار دادند. نتایجنشاندادبین امنیتاجتماعیباکیفیتزندگیوشادکامیرابطهوجوددارد. بینسبکزندگیوشادکامیهمچنین بینسبکزندگیباکیفیتزندگیرابطه وجوددارد. نتایجتحلیلرگرسیوننشاندادمتغیرهایامنیت اجتماعیوسبکزندگیدرمجموعمیتوانند26 درصد تغییراتمربوطبهشادکامیراتبیینکنندو هم چنینامنیتاجتماعی 49/0– کیفیت زندگی را پیشبینی میکند(خانجانی و همکاران، 1393). علیزاده و همکاران(1393) درپژوهشیهمبستگیبینمشارکتاجتماعیزنانباکیفیتزندگیآنان رادرشهر کرمانبررسیکردند. دراینپژوهشتوصیفی-همبستگی،33زندربازهسنی 73-18سالباروش نمونهگیریخوشهایاز 12منطقهشهرکرمانانتخابشدهبودند. یافتههای تحقیقنشاندادکه مشارکت اجتماعیزناندر18درصدمواردمناسب،در81درصد مواردمتوسطودر3 درصدموارد نامناسببود. کیفیتزندگینیزدر 44درصدمواردمناسب، در54درصدمواردمتوسطودر7/1درصد مواردنامناسب بودهاست.همچنینبینمشارکت اجتماعیوکیفیتزندگیهمبستگیمستقیممعناداری وجودداشت (علیزادهوهمکاران،1393). شمسالهی و کفاشی(1392) در بررسی عوامل اجتماعی و فرهنگی موثر بر کیفیت زندگی شهروندان تهرانی، رابطه معناداری بین اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی و پایگاه اقتصادی- اجتماعی با کیفیت زندگی به دست آوردند. اما بین عوامل فرهنگی و کیفیت زندگی رابطه معناداری مشاهده نکردند(شمسالهی و دیگری، 1392). موحدیتاثیرسلامتاجتماعیبرمیزانکیفیتزندگی کارکنانبانکملیایران، رادرسال 88 بررسیکرد.ویدریکمطالعههمبستگی،بر روی3 نفرازکارمندانبانکملیشهرتهرانپژوهش کرد کهبهشیوهنمونهگیریتصادفی طبقهایانتخابشدهبودند.یافتههای تحقیقنشاندادکهبینسلامت اجتماعیوکیفیتزندگی کارکنان،ارتباطمثبتیوجودداردوبینسنکارمندانوسنواتخدمتآنهابا کیفیتزندگینیز ارتباطمعناداریوجودداشتهاست.وجودارتباطمثبتبینسلامتاجتماعیووجه روانی کیفیتزندگیحاکیازاهمیتمسائلروحیوروانیواحساسرضایتمندیدربالابردن سطح سلامتاجتماعیاست،بهطوریکهباافزایشفرهمندیواحساسرضایتخاطربینافراد جامعه، سلامت اجتماعیبالاتریخواهندداشت. وجودارتباطمعناداربینانسجاماجتماعیو کیفیتزندگی نشانگر تاثیر مستقیمتعلقخاطربهجامعهبررویکیفیتزندگیجسمیوروانی افراداست؛بهطوریکهمیتوان امیدوار بودباافزایشحمایتهای اجتماعیوایجادعوامل تعلقآوروسهیمکردنافراددرسودوزیانهای اجتماعی، کیفیتزندگیوبه تبعآن رضایتمندیفردیافزایشیابد.فقدانارتباطبینسطحتحصیلات، جنسیتو رستهشغلیبا کیفیتزندگیممکناستتا حدیبیانگرکماهمیتبودناینعواملباشد،در مقایسهبا سنو سنواتخدمتکهتوامباتجربهوکسبمهارتهای بیشتردرمحیطکاریاست(موحدی و دیگری، 1388). حسینیفرجام(1383)، نیزدرتحقیقخودباعنوان «بررسیومقایسهکیفیتزندگی کاریمعلمان شهرهمدان» دریافتهاستکهمعلمانتاحدودیازکیفیتزندگیکاریمناسببرخوردارند، بینمولفههای ششگانه،مشارکتدروضعیتمناسبترینسبتبهسایرمولفهها قرارداشتهو رضایتاز حقوقومزایا درردیفآخربودهاست(موحدی و دیگری، 1388). پاول(2008) درپژوهشیبهارتباطبینعملکردهایارتباطی،سلامتاجتماعیومعنویبرکیفیت زندگیبیمارانمبتلابهسرطانپرداختهاست. بیمارانمبتلابهسرطان80-35 ساله اینپژوهش نمونههای این پژوهشراشاملمیشدند.نتایجبهدستآمدهنشاندادکه،همبستگیمثبتوقوی بین سلامتاجتماعیومعنوی،عملکردهایارتباطیوکیفیتزندگیوجوددارد. سلامتمعنوی به طور معناداری5 درصدواریانسکیفیتزندگیراتبیینکرده،اگرچهبهلحاظآماریمعنادار نبود(سام آرام، 1393). کلیفتون و همکاران(1996)؛ ماکنین و فیچل(2001)؛ ان جی(2005) و سیرجی(2007) در تحقیقات خود دریافتند که سلامت، شخصیت و رضایت کلی از زندگی با کیفیت زندگی رابطه معنادار دارد (فلاحتی، 1392: 155).
فرضیههای تحقیق - بین احساس امنیت اجتماعی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز با میزان کیفیت زندگی آنان رابطه وجود دارد. - بین مشارکت اجتماعی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز با میزان کیفیت زندگی آنان رابطه وجود دارد. - بین جنسیت و کیفیت زندگی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز تفاوت وجود دارد. - بین مقطع تحصیلی و کیفیت زندگی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز تفاوت وجود دارد. - کیفیت زندگی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز به تفکیک دانشکده آنان متفاوت است.
تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرها کیفیت زندگی بنابه تعریف سازمان بهداشت جهانی[5] کیفیت زندگی، درک افراد از موقعیت خود در زندگی از نظر فرهنگ، سیستم ارزشی که در آن زندگی میکنند، اهداف، انتظارات، استانداردها و اولویتهایشان است. پس موضوعی کاملاً ذهنی بوده و توسط دیگران قابل مشاهده نیست و بردرک افراد از جنبههای مختلف زندگی استوار است. سازمان جهانی بهداشت چهار بعد سلامت جسمی، روانی، روابط اجتماعی و محیط زندگی را برای کیفیت زندگی در نظر گرفته است(گزارش سازمان جهانی بهداشت، 1996). در تحقیق حاضر این متغیر با استفاده از پرسشنامه استاندارد سازمان بهداشت جهانی اندازهگیری میشود. (WHOQOL- BREF) کیفیت زندگی فیزیکی[6] یا سلامت جسمانی سلامت جسمانی را مورد بررسی قرار میدهد و دربرگیرنده فعالتهای روزمره، وابستگی دارویی، داشتن انرژی، احساس خستگی، وضعیت تحرک، درد، خواب، استراحت و ظرفیت کاری را ارزیابی میکند (king & Hinds, 2004: 472). بعد جسمانی کیفیت زندگی طبق پرسشنامه استاندارد سازمان بهداشت جهانی با گویههای زیر سنجیده شد: - چه قدر دردسر جسمانی مانع کارهای مورد نظرتان میگردد؟ - چه قدر برای فعالیتهای روزمرهتان نیازمند درمان پزشکی هستید؟ - آیا برای زندگی روزمره انرژی کافی دارید؟ چه قدر میتوانید جابجا شوید و تحرک داشته باشید؟ - چه قدر از خواب خود رضایت دارید؟ - چه قدر از توانایی خود در انجام امور روزمره زندگی رضایت دارید؟ - چه قدر از توانایی خود برای کارکردن (اشتغال) رضایت دارید؟(WHOQOL- BREF, 2004).
کیفیت زندگی روحی[7] و روانی جنبه روانی را ارزیابی میکند و دربرگیرنده تصور فرد از جسم و ظاهر خود، میزان لذتبردن از زندگی، معنیدار بودن زندگی، میزان رضایتمندی از خود و بررسی حالات روحی نظیر افسردگی، ناامیدی، خلق غمگین، میزان تمرکز و حافظه میباشد(king & Hinds, 2004: 473). کیفیت زندگی روحی و روانی طبق پرسشنامه استاندارد سازمان بهداشت جهانی با گویههای زیر سنجیده شد: - چه قدر از زندگی خود راضی هستید؟ - چه قدر احساس میکنید که زندگی شما معنیدار است؟ - چه قدر قادر به تمرکز هستید؟ - آیا از ظاهر بدن خود راضی هستید؟ - چه قدر از خودتان رضایت دارید؟ - چهقدر دچار حالاتی مانند خلق غمگین، ناامیدی، اضطراب و افسردگی میشوید(WHOQOL-BREF, 1996).
کیفیت زندگیاجتماعی[8] دربرگیرنده ارتباطلات شخصی، حالتهای اجتماعی و فعالیتهای جنسی است)(king & Hinds, 2004: 473. کیفیت زندگی اجتماعی طبق پرسشنامه استاندارد سازمان بهداشت جهانی با گویههای زیر سنجیده شد: - چه قدر از روابط خصوصی خود رضایت دارید؟ - چه قدر از روابط جنسی خود رضایت دارید؟ - چه قدر از حمایتی که از دوستان خود دریافت میدارید راضی هستید؟(WHOQOL- BREF, 1996).
کیفیت زندگی محیطی[9] عوامل تاثیرگذار محیطی را بررسی میکند و دربرگیرنده منابع مالی، امنیت جسمی و آزادی، مراقبتهای بهداشتی و اجتماعی، محیط فیزیکی خانه، فرصتهای کسب مهارتها و اطلاعات، فعالیتهای خلاقانه و اوقات فراغت، حمل و نقل و محیط زیست فیزیکی است)(king & Hinds, 2004: 473. کیفیت زندگی محیطی طبق پرسشنامه استاندارد سازمان بهداشت جهانی با گویههای زیر سنجیده شد: - چه قدر در زندگی روزمره خود احساس امنیت میکنید؟ - چه قدر محیط اطراف شما سالم است؟ - آیا به اندازه احتیاج پول دارید؟ - چه قدر به اطلاعات مورد نیاز روزمره خود دسترسی دارید؟ - چه قدر امکان فعالیتهای تفریحی دارید؟ - چه قدر از شرایط محل سکونت خود رضایت دارید؟ - چه قدر از دسترسی خود به خدمات بهداشتی و درمانی رضایت دارید؟ - چه قدر از امکانات حمل و نقل خود راضی هستید؟(WHOQOL- BREF, 1996).
مشارکت اجتماعی محسنی تبریزی در تعریف مشارکت اجتماعی به ارادی بودن فعالیتهای مشارکتی تاکید نموده است. از نظر وی مشارکت اجتماعی به آن دسته از فعالیتهای ارادی دلالت دارد که از طریق آنها اعضای یک جامعه در امور محله، شهر و روستا شرکت کرده و به صورت مستقیم یا غیرمستقیم در شکل دادن به حیات اجتماعی مشارکت دارند(محسنی تبریزی، 1375: 92). انجمنهای داوطلبانه مهمترین عرصه شکلگیری و ساماندهی فعالیتهای مشارکتی درجامعه محسوب میگردند. بااین نگاه، مشارکت اجتماعی ارتباط تنگاتنگی با جامعه مدنی دارد. انجمنهای داوطلبانه نوعی بسترسازی مناسب برای مشارکت اجتماعی را فراهم میآورند. از یک طرف تشکلهای مشارکتی با جلب همکاری افراد، زمینه اتصال هر چه بیشتر آنها به جامعه را فراهم آورده و مشارکت فرد در امور اجتماعی را افزایش میدهند و ازسوی دیگر با بسط شبکههای اجتماعی[10] و تقویت همبستگی اجتماعی[11] به گسترش مشارکت فعالانه و داوطلبانه افراد جامعه کمک میکند(چلبی، 1388: 290). جهت سنجش میزان مشارکت اجتماعی دانشجویان از پرسشنامه استاندارد 16 گویهای چاپین استفاده شد: - در مورد حل مشکلات محله/ روستا/ شهر یا کشور خود به ادارات و مقامات مربوط مراجعه نمودهاید؟ - در مورد حل مشکلات محله/ روستا/ شهر یا کشور خود به مقامات مربوط نامه نوشتهاید؟ - در مورد حل مشکلات محله/ روستا/ شهر یا کشور خود مطلبی را در روزنامه یا مجلهای نوشتهاید؟ - تمایل به مشارکت در صورت اجرای طرحهای عمرانی (جادهسازی، پلسازی و ...) دارید؟
(احساس) امنیت اجتماعی از نگاه جانی نی مورز امنیت یعنی رهایی نسبی از تهدیدات زیانبخش(همان: 31). این تهدیدات میتواند هم شامل ارزشهای عینی مانند جان انسان و هم شامل ارزشهای ذهنی مانند هویت باشد. از دیدگاه آرنولد ولفرز، امنیت به معنای عینی آن یعنی فقدان تهدید نسبت به ارزشهای کسب شده و در معنای ذهنی آن یعنی فقدان هراس از اینکه ارزشهای مزبور مورد حمله قرار گیرد(بوزان، 1378: 32). در تحقیق حاضر احساس امنیت اجتماعی با 15 سوال در 3 بعد سنجیده شد که به شرح زیر است: امنیت جانی: یعنی تضمین جسم و جان افراد در مقابل خطرات و آسیبهایی که مانع ادامه حیات آن شود. دراین تحقیق، امنیت جانی توسط شاخصهای زیر مورد اندازهگیری قرارگرفته است: تنها طی کردن مسیر طولانی، تردد با ماشینهای مسافرکش شخصی در شب، ترک منزل و پرداختن به امور روزانه، قدم زدن در مسیر خلوت و تنها ماندن در خانه. امنیت اخلاقی عبارت است از: تضمین اصول و الگوهای اخلاقی در روابط و مناسبات افراد مانند: اعتماد، صداقت، حسن نیت، سعه صدر، خیرخواهی و غیره. در این تحقیق، امنیت اخلاقی توسط میزان مخاطرهآمیز بودن شاخصهای زیر مورد اندازهگیری قرار گرفته است، به عنوان مثال برقراری ارتباط دوستی با افراد غریبه، اگر در جایی (مثل دانشگاه یا کتابخانه) در اثر فراموشی وسایلم را جا بگذارم، از سرقت نرفتن آن اطمینان دارم و ...(نویدنیا، 1382: 95-94). امنیت عاطفی: یعنی اطمینان از آن که دیگران ما را دوست دارند و بود یا نبودمان برایشان اهمیت دارد، دردها و مصائب ما آنان را نیز دچار اندوه و غم میکند و مسائلی از این قبیل که در جهان احساس و عاطفه قرار میگیرند. در این تحقیق، امنیت عاطفی توسط شاخصهای زیر مورد اندازهگیری قرار گرفته است: میزان روابط چهره به چهره، همدردی، صمیمیت، عاطفه و محبت.
روش تحقیق تحقیق حاضر از نظر هدف یک مطالعه کاربردی و از نظر زمان مطالعه مقطعی میباشد. از نظر روش تحقیق، روشپیمایشاست.
جامعه آماری، حجم نمونه و شیوه نمونهگیری جامعه آماری، دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز درسال تحصیلی 95-1394 که تعداد آنها برابر با 31447 نفر میباشدکه از این تعداد 13289 نفر دختر و 18158 نفر پسر هستند. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 323 نفر تعیین شدند، که از این تعداد 136 نفر دختر و 187 نفر پسر تعیین شدند (جدول شماره (1) و جدول شماره (2)). روش نمونهگیری، طبقهبندی متناسب با حجم نمونه است. افراد جامعه آماری با توجه به این که از دانشجویان دختر و پسر تشکیل شده است، بنابراین از هر گروه به تعداد نسبت آنها به جامعه نمونهگیری تصادفی صورت گرفت.
جدول شماره (1): حجم نمونه دانشجویان
جدول شماره (2): جامعه آماری و حجم نمونه دانشجویان به تفکیک دانشکده و جنس
منبع: (مرکز آمار و اطلاعات دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز، 1394). ابزار اندازهگیری برای سنجش متغیر کیفیت زندگی از پرسشنامه استاندارد سازمان بهداشت جهانی، برای اندازهگیری متغیر مشارکت اجتماعی ازمقیاس سنجش مشارکت اجتماعی چاپین و برای سنجش متغیر احساس امنیت اجتماعی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد.
اعتبار و پایایی ابزار تحقیق پرسشنامه کیفیت زندگی با استفاده از پیشآزمون اعتبار و پایایی پرسشنامه حاضر مورد آزمون قرار گرفت. در جدول شماره (3) اطلاعات دقیقتر نشان داده شده است.
جدول شماره (3): ضریب آلفای کرونباخ برای کیفیت زندگی
پرسشنامه مشارکت اجتماعی با وجود اینکه اعتبار و پایایی پرسشنامه مشارکت اجتماعی، مکرراً مورد آزمون قرار گرفته و تایید گردیده است، جهت اطمینان بیشتر با استفاده از پیشآزمون مجدداً مورد آزمون قرار گرفت.
جدول شماره (4): ضریب آلفای کرونباخ برای مقیاس مشارکت اجتماعی
پرسشنامه احساس امنیت اجتماعی جهت تایید اعتبار پرسشنامه احساس امنیت از اعتبار صوری یعنی با استفاده از نظریات و پیشنهادات استاد راهنما و استادان گروه تنظیم گردید و نهایی شد. در مورد پایایی ابزار نیز با وجود اینکه قبلاً مورد تایید قرار گرفته اما در جامعه مورد بررسی مجدداً با استفاده از پیشآزمون و آزمون آلفای کرونباخ مورد سنجش قرار گرفت که نتایج آن در جدول شماره (5) آمده است.
جدول شماره (5): ضریب آلفای کرونباخ برای مقیاس احساس امنیت اجتماعی
نتایج توصیفی مطالعه حاضر باهدف بررسی عوامل اجتماعی مرتبط باکیفیت زندگی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز، انجام گرفت. در این مطالعه با توجه به پیشینههای مطالعاتی متغیرهای مشارکت اجتماعی و احساس امنیت اجتماعی به عنوان متغیرهای مستقل مرتبط با کیفیت زندگی مورد بررسی قرار گرفتند. جامعه آماری تحقیق دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز در سال تحصیلی 95-1394 که تعداد آنها برابر با 31447 نفر میباشدکه از این تعداد 13289 نفر دختر و 18158 نفر پسر بودند که تعداد 323 نفر حجم نمونه براساس فرمول کوکران تعیین شد و از این تعداد 136 نفر معادل 1/42 درصد دانشجویان دختر و 187 نفر معادل 9/57 درصد دانشجویان پسر بودند. بر اساس یافتههای توصیفی پژوهش، از 323 نفر مورد مطالعه 256 نفر معادل 3/79 درصد از پاسخگویان مجرد و 68 نفر معادل 8/19 درصد متاهل بودند. بنابراین از بین نمونههای تحقیق بیشترین فراوانی با دانشجویان مجرد است. ازنظر مقطع تحصیلی نمونههای تحقیق 271 نفر معادل 9/83 درصد دانشجویانکارشناسی و 39 نفر معادل 1/12 درصد دانشجویان ارشد و 13 نفر معادل 4 درصد دانشجویان دکترا بودهاند. چنان که نتایج نشان میدهد بیشترین فراوانی در بین نمونههای تحقیق را دانشجویان مقطع کارشناسی تشکیل دادهاند. همچنین بیشترین نمونههای تحقیق را دانشجویان دانشکده فنی مهندسی با تعداد 69 نفر معادل 29 درصد و کمترین فراوانی را دانشجویان دانشکده علوم پایه با 15 نفر معادل 3 درصد تشکیل دادند. باتوجه به یافتههای مطالعه حاضر، دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی تبریز میانگین 88/59 درصد را به دست آوردند، بنابراین از نظر کیفیت زندگی در سطح متوسط قرار دارند. از نظر وضعیت احساس امنیت اجتماعی، دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز، میانگین 77/33 درصد را به دست آوردند. به این معنا که دانشجویان این دانشگاه، احساس امنیت اجتماعی پایینی دارند. بر اساس یافتههای تحقیق، میانگین مشارکت اجتماعی در بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز میانگین 63/34 درصد به دست آمدکه نشان میدهد دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز از میانگین مشارکت اجتماعی پایینی برخوردارند. به طور کلی بر اساس نتایج به دست آمده: 4/3 درصد از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز از کیفیت زندگی پایینتر از متوسط برخوردارند. بالاترین نمره احساس امنیت اجتماعی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز 62/62 بوده و 9/48 درصد از میانگین احساس امنیت اجتماعی پایینتر برخوردارند. 9 درصد از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز از مشارکت اجتماعی بالا برخوردارند، لازم به ذکر است که بالاترین نمره کیفیت زندگی 15/86 بوده است.
نتایج تحلیلی نتایج به دست آمده از آزمون فرضیههای تحقیق به شرح زیر به دست آمدند: فرضیه اول: در بررسی رابطه احساس امنیت اجتماعی با کیفیت زندگی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز، از آزمون همبستگی پیرسون استفاده گردید. در این آزمون رابطه مثبت و معناداری بین دو متغیر به دست آمده است. یافتههای مطالعه حاضر با یافته محمدی و همکاران(1391) و خانجانی و همکاران(1393) همسو میباشد. یافته تحقیق با نظریه گیدنز مبنیبر اینکه عدم احساس امنیت باعث میشود فرد توانایی خود را برای ادامه فعالیت از دست بدهد و دچار احساس درماندگی و بیثباتی شود و همچنین نظریه نیازهای مازلو که احساس امنیت در پایینترین سطح نیازها قرار دارد و با تامین آن امکان رفتن به پلههای بالاتر و پرداختنی به نیازهای سطوح بالاتر فراهم میشود، همراستا میباشد. فرضیه دوم: جهت آزمون رابطه مشارکت اجتماعی وکیفیت زندگی دانشجویان ازآزمون ضریب همبستگی پیرسون استفاده گردید و رابطه معنادار و مثبت به دست آمد. یافته تحقیق با یافتههای سامآرام و همکارن (1393)، علیزاده و همکاران(1393)، شمسالهی وکفاشی(1392)، مرادی و همکاران(1390) و پاول(2008)، همسو میباشد. همچنین یافته تحقیق نظریات دولان و شولر را مبنیبر اینکه مشارکت باعث میشود افراد احساس خشنودی و رضایت بیشتری داشته باشند و از میزان استرس و فشار آنها کاسته شود و این امر موجب افزایش کیفیت زندگی بهویژه بعد روانی آن میگردد. در نظریه رولان و بارت نیز تاکید بر این است که در جوامع امروزی و مدرن، افراد نیاز به نظارت بر امور خود و مشارکت بیشتر در تصمیمگیریهای محیط اطراف خود دارند و عدم مشارکت باعث میشود انسانها به ابزار و مهرههایی تبدیل شوند که هیچ اختیاری از خود ندارند. این امر منجر به احساس بیگانگی و پایین آمدن کیفیت زندگی میگردد. طبق نظر هابرماس نیز مشارکت باعث فراهم شدن امکانات و تسهیلات بیشتر برای همگان میگردد. نتایج به دست آمده از مطالعه حاضر نیز همراستا با نظریات فوق است. فرضیه سوم: جهت تعیین تفاوت میانگین کیفیت زندگی به تفکیک جنس از آزمون T استفاده گردید و نتیجه آزمون، تفاوت معناداری بین کیفیت زندگی زنان و مردان نشان داد. یافته تحقیق با یافتههای مکوندی و همکاران(1389)، موحدی(1388) و علیخانی و همکاران(1388)، ناهمسو و با یافته سلطانی و همکاران(1389) همسو میباشد. بالاتر بودن کیفیت زندگی زنان نسبت به مردان میتواند به این دلیل باشد که مردان نسبت به زنان درگیری اجتماعی بیشتری دارند، بنابراین بیشتر از زنان زیر فشارهای شغلی و اجتماعی و روانی قرار میگیرند، بنابراین کیفیت زندگی آنان نسبت به زنان پایینتر میآید. فرضیه چهارم: جهت آزمون معناداری تفاوت میانگین کیفیت زندگی به تفکیک مقطع تحصیلی از آزمون تحلیل واریانس استفاده گردید. اما تفاوت معناداری در کیفیت زندگی دانشجویان مقاطع تحصیلی مختلف، مشاهده نشد. یافته تحقیق با یافتههای موحدی همسو بوده است. فرضیه پنجم: جهت آزمون تفاوت میانگین متغیرهای کیفیت زندگی و دانشکده تحصیلی دانشجویان از آنالیز واریانس یا F استفاده گردید. نتایج این آزمون تفاوت معناداری نشان داد. دانشجویان دانشکدههای مکانیک وعلوم انسانی ازنظر میانگین کیفیت زندگی بیشترین تفاوت را با دانشجویان سایر دانشکدهها داشتند. دانشجویان دانشکده علوم پایه نسبت به دانشجویان سایر دانشکدهها از کیفیت زندگی بالاتری برخوردارند و دانشجویان دانشکدههای مکانیک و علوم انسانی از کیفیت زندگی پایینتری برخوردارند. با توجه به این که در مطالعه پیشینه نمونه مشابهی به دست نیامد، بنابراین امکان مقایسه وجود نداشت.
بحث و نتیجهگیری هدف مطالعه حاضر تعیین میزان کیفیت زندگی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز و عوامل اجتماعی مرتبط با آن بود که پس از مطالعه پیشینه مطالعاتی، متغیرهای مشارکت اجتماعی و امنیت اجتماعی به عنوان متغیرهای مرتبط در نظر گرفته شدند. کیفیت زندگی به درک و احساس افراد و گروهها از میزان برآورده شدن نیازها و فرصتهای دسترسی آنها به این آرزو و خواستهها تعریف شده است. کیفیت زندگی یک عامل ذاتی چند بعدی است که ترکیبی از عوامل شناختی (رضایت) و احساسی (شادی) میباشد. ارزیابیکیفیتزندگیدریکجامعه ودستیابیبه عواملموثربرآنمیتواندبرنامهریزانو تصمیمگیرندگانهرنظامرابرایطراحی برنامههایکاربردیو موثریاریدهدکهدرنهایتبه افزایشرفاهورضایتمندیافرادآنجامعهمنجر شود.بهعلاوههراندازه کیفیتزندگی بهطورمستمرارتقاءیابدازآسیبهایروانیواجتماعیمانند: بیماریهایروانیو سرخوردگیها،احساسبیگانگی (ازجامعهوازخود)،احساسسرگشتگی،احساس بیهودگی ونارضایتیاز زندگیو بزهکاریهاوناهنجاریهایاجتماعیکاستهمیشود. محققانی چون بوگستی[12] ، مارشال[13] و چاوز[14] خاطر نشان کردهاندکه اندازهگیری کیفیت زندگی میتواند درشناسایی نیازهای جامعه برای ارتقاء خدمات بهداشتی و تنظیم برنامههای ویژه کمک کننده باشد. در نظر دیوان[15] کیفیت زندگی به عنوان حالتی در نظر گرفته میشود که فرد در آن نسبت به خودش، طبیعت و جامعهای که در آن زندگی میکند، احساس آرامش درونی دارد. طبق نظر دولان و شولرکیفیت زندگی فرآیندی استکه به وسیله آن همه اعضا جامعه از راه مجاری باز و متناسبی که برای این مقصود ایجاد شده است در تصمیمهایی که بهویژه بر شغلشان و بر محیط کارشان اثر میگذارد، به نحوی دخالت میکنند و در نتیجه مشارکت و خشنودی آنها بیشتر میشود و فشار حاکم بر ایشان کاهش مییابد. رولان و بارت نیز براین باورندکه بخشی از رکود بهرهوری وکاهش کیفیت خدمات و محصولات در برخی از کشورهای بزرگ صنعتی ناشی از کاستیهای کیفیت زندگی و تغییراتی است که در علاقهمندیها و رجحانهای افراد پدید آمده است. هنگامی که افراد فرصت بیان اندیشههای خود را داشته باشند و در تصمیمگیریها بیشتر دخالت کنند، واکنشهای مناسب و مطلوبی از خود نشان خواهند داد و از کیفیت زندگی روانی و محیطی مناسبتری که جزء اساسی کیفیت زندگی را تشکیل میدهند خواهند داشت. به اعتقاد هابرماس مشارکت، درتدوینوارائهسیماییواضحاز یک "جامعهجهانیبهتر" کمک میکند. جامعهایکهدرآن امکاناتوتسهیلاتبیشتریبرایسعادت، شادکامی،صلحوهمبستگی همگانفراهمباشد. گیدنز نیز معتقد است امنیت در جامعه تداوم زندگی را باعث شده و«امنیت وجودی» (احساس امنیت) را تضمین میکند. به این معنا که، زمانی که فرد میداند چگونه به کار خود ادامه دهد، بدون آنکه وقفه و مزاحمتی برای او به وجود آید، حالتی ذهنی و روانی در وی بروز میکند که این حالت همان امنیت وجودی (احساس امنیت) است. چنان چه این فرد بازیگر و عامل به طور کلی توانایی ادامه فعالیت را از دست بدهد، فرد را به لحاظ اجتماعی فلج کرده است، در چنین حالتی فرد احساس درماندگی، نگرانی و بیثباتی کامل میکند. در این میان بوزان اعتقاد دارد که نمیتوان چندان مطمئن بود که امنیت در مفهوم جامع آن برای همه افراد تامین گردد. چرا که هر یک از افراد جامعه اعم از غنی و فقیر به طور نسبی در معرض تهدیدات مختلفی قرار میگیرند. از نظر بوزان این تهدیدات ازجمله تهدیدات اجتماعی، تهدیدی برامنیت اجتماعی محسوب میشود. این امر نشاندهنده ارتباط بین بیاعتمادی و افزایش ناامنی اجتماعی را نشان میدهد. نکته دیگر، این که بوزان و ویور معتقدند امنیت همیشه بر پایه ارجاع عینی نیست و ارتباط انسانی و نقش هنجارها در تامین امنیت مهم و تاثیرگذار است. بنابراین درجامعهای که افرادامنیتاجتماعیبهتریراتجربهمیکنند، گسترهتعاملاتبین افرادبهدلیلاحساسامنیتیکه وجودداردگسترشیافتهواینخودزمینهدستیابیبهتربه منابعمختلفحمایتیرابرایشخصفراهم میکند. منابعحمایتیکهمیتوانند درمقابله بامشکلاتو دشواریهایزندگی،فردرایاریدادهو عبور ازمراحلبحرانیرابرای شخصکیفیت زندگی بهتری برخوردار گردد. باتوجه به نظرگیدنز، بوزان و ویور مشخص میشودکه احساس امنیت اساس کاهش و افزایش کیفیت زندگی را به همراه دارد. نداشتنترسو بیمدرزندگیو وجودامنیتجانیومالیبرایبشراز چنان جایگاهیبرخورداراستکهبدونآنهیچ فعالیتیممکننخواهدبود. همچنانکهمازلووقتی میخواهد نیازهایانسانرادریک هرمبیانکندنیازبهامنیترابعدازنیازهایفیزیولوژیکمیآوردو بهعنوان دومیننیاز بیانمیکند. به طورکلیمیتوانبااینجملهایننظریهرابیانکردکهبعدازآن کهانسان غذابهدستآوردوسیرشد، دنبالنیازهایدیگرخودخواهدرفتکه اولیننیازیکه هنگامیکه گرسنه نیست،سراغآنراخواهدگرفتنیازبهامنیتاست. همچنین با توجه به نظریات هابرماس، رولان و بارت، دولان و شولز، مشارکت اجتماعی باعث انسجام و دسترسی به حمایتهای اجتماعی بیشتر برای افراد میگردد. یافتههای این مطالعه نیز نظریات فوق را تایید میکند و نشان میدهد که افراد هر اندازه میزان احساس امنیت اجتماعی بالاتر برخوردار باشند و مشارکت اجتماعی بیشتری داشته باشند، کیفیت زندگیشان نیز افزایش مییابد.
پیشنهادهای کاربردی با توجه به معناداری رابطه احساس امنیت اجتماعی و کیفیت زندگی، پیشنهاد میشود: - با در نظر گرفتن این مهم که عدم احساس امنیت از مواردی است که سایر جنبههای زندگی را تحت شعاع قرار میدهد، توجه به تامین امنیت و ایجاد احساس امنیت در افراد جامعه برای بهبود وضعیت کیفیت زندگی افراد جامعه تلاش شود. - با توجه به معناداری رابطه مشارکت اجتماعی و کیفیت زندگی پیشنهاد میشود، با ایجاد کارگاهها و اردوهای گروهی، برگزاری همایشها و مسابقات جمعی و گروهی، شرایط افزایش مشارکت اجتماعی برای افراد جامعه فراهم شود. به ویژه مراکز آموزشی مانند دانشگاهها با برگزاری انجمنها و اردوهای تفریحی و مسابقات گروهی شرایط مشارکتی را برای دانشجویان فراهم نمایند. - با توجه به معناداری تفاوت کیفیت زندگی بین زنان و مردان و بالاتر بودن کیفیت زندگی زنان نسبت به مردان، پیشنهاد میشود، با کارآفرینی و ایجاد شرایط اجتماعی و اقتصادی مناسبتر از فشارهای اقتصادی حاکم بر زندگی که اغلب بر دوش مردان است، کاسته شود. زیرا فشارهای اقتصادی زمینه را برای فشارهای اجتماعی و روانی آماده میکند و با بهبود این وضعیت، به بهبود کیفیت زندگی آنان کمک میشود. - با توجه به معناداری تفاوت کیفیت زندگی دانشجویان دانشکدههای مختلف پیشنهاد میشود، با آموزش مهارتهای اجتماعی و ارتباطی مناسب به دانشجویان در بالابردن کیفیت زندگی آنان قدمهای مثبت برداشته شود.
منابع بوزان،ب. (1389). مردم، دولتها و هراس. ترجمه: پژوهشکده مطالعات راهبردی. تهران: انتشارات پژوهشکده مطالعات راهبردی. چاپ اول. چلبی، م. (1388). جامعهشناسی نظم. تهران: نشر نی. خانجانی، پ؛ و همکاران. (1393). رابطهامنیتاجتماعیوسبکزندگیباکیفیتزندگیوشادکامیزنانشهرکرمانشاه. مجله تحقیقات بالینی در پیراپزشکی. سال سوم. شماره 4. دولان، ش؛ و دیگری. (1381). مدیریت امور کارکنان و منابع انسانی. ترجمه: م، ع، طوسی و دیگری. تهران: موسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت برنامهریزی. سام آرام، ع؛ و همکاران. (1392). بررسی تاثیر سلامت اجتماعی بر کیفیت زندگی دانشجویان دانشگاه پیامنور مشکینشهر. مطالعات تحقیقات اجتماعی در ایران. دوره دوم، شماره 4، صص 546-525. سلطانی، ر؛ و همکاران. (1389). بررسی کیفیت زندگی دانشجویان دانشگاه گیلان. مجله دانشگاه علوم پزشکی گیلان. دوره 12، شماره 75. صص 35-25. شمسالهی، س؛ و دیگری. (1392). عواملاجتماعیوفرهنگیموثربرکیفیتزندگیشهروندانشهرتهران. فصلنامه پژوهش اجتماعی.سالپنجم،شمارهبیستم. علمی، م؛ و دیگری. (1390). بررسی رابطه بین کیفیت زندگی و ازخود بیگانگی اجتماعی در بین دبیران دبیرستانهای شهر تبریز. پایاننامه کارشناسیارشد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز. علمی، م؛ و دیگری. (1391). بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و امنیت اجتماعی در میان خانوادههای شهر تبریز. پایاننامه کارشناسیارشد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز. علمی، م؛ و دیگری. (1393). بررسی رابطه کیفیت زندگی با میزان نشاط اجتماعی کارمندان شرکت گاز منطقه شمالغرب کشور. پایاننامه کارشناسیارشد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز. علیخانی، س؛ و همکاران. (1388). بررسیکیفیتزندگیدانشجویاندانشگاهعلومپزشکیقزوین. «ادراک» مجله علمی کمیته تحقیقات دانشجویی دانشگاه قزوین.سالششم،شمارهبیستودوم. مرادی، ش؛ و همکاران. (1390). ﺑﺮرﺳﻲ راﺑﻄﻪ ﻣﺸﺎرﻛﺖ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ و ﻛﻴﻔﻴﺖ زﻧﺪﮔﻲ ﺳﺎﻟﻤﻨﺪان ﻋﻀﻮ ﻛﺎﻧﻮنﻫﺎی ﺳﺎﻟﻤﻨﺪی ﺷﻬﺮ ﺗﻬﺮان. مجله سالمندی ایران. سال 7، شماره 27. موحدی، ا؛ و دیگری. (1388). بررسی رابطه بین سلامت اجتماعی و شاخصهای آن بر میزان کیفیت زندگی کارکنان بانک ملی شهر تهران. منبع بدون نام از SID. نویدنیا، م. (1382). درآمدی بر امنیت اجتماعی. فصلنامه مطالعات راهبردی. سال ششم، شماره اول، صص 76-55. Hersy, P. & etal. (1983). Management of organizational 4end, new dehil: prentice hall. Keyes Corey, L. M. (2006). Mental health in adolescence: Is America's youth flourishing? American journal of orthopsychiatry.Vol. 76, No. 3, P.p: 395-402. Marshal, H. (2007). The Relation Between Supervise and welfare. P:MC Growhill. Moller, B. (2000). National, Societal and Human Security Discussion case, study of the Israel - Palestine conflict. Schuessler, K. F. & etal. (1985). Quality of life research and sociology. Annual review of sociology. Vol. 11, P.p: 49-129. WHO Quality of Life Group. (1996). WHOQOL-BREF Introduction, Adminstration and scoring, Field Trial version, World Health Organization. Geneva: 1996.
[1]. کارشناسیارشد گروه جامعهشناسی، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی،تبریز، ایران. [2]. استادیارگروه جامعهشناسی، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران (نویسنده مسئول)* Email:sabagh@iaut.ac.ir [4]. Diwan [5]. The World Health Organization [6]. Physical Quality of Life [8]. Quality of Social Life [10]. Social Networks [11].Social Solidarity [12]. Bougsty [13]. Marshal [14]. Chavez [15]. Diwan | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 1,418 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 460 |