تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 9,997 |
تعداد مقالات | 83,560 |
تعداد مشاهده مقاله | 77,801,236 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 54,843,893 |
بررسی مسایل اجتماعی- امنیتی و مرزی ایران و ترکیه | |||
مطالعات جامعه شناسی | |||
مقاله 4، دوره 10، شماره 36، مهر 1396، صفحه 81-65 اصل مقاله (79.25 K) | |||
نوع مقاله: علمی پژوهشی | |||
نویسندگان | |||
مهدی نجفی1؛ اکبر مهدیزاده2 | |||
1کارشناسیارشد روابط بین الملل، واحد تسوج، دانشگاه آزاد اسلامی؛ تسوج- ایران. | |||
2. گروه علوم سیاسی، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی؛ تبریز– ایران (نویسنده مسئول). | |||
چکیده | |||
اهمیت مرز در روابط دیپلماتیک، حریمهای شناخته شده بر اساس میثاقهای بینالمللی و حقوق جهانی میباشد که عاملی برای ثبات و آرامش میان کشورها یا اختلافات و منازعات و ادعاهای ارضی کشورها علیه یکدیگر به حساب میآیند. بخش مهمی از سیاستهای خارجی و داخلی کشورها در تبعیت از چگونگی از مرزهای مشترک آنان با یکدیگر و برخورداری از موقعیت ژئوپولیتیکی متاثر از مرزها شکل گرفته و تعریف میشوند. یکی از پرتنشترین مرزهای کشور ایران، نوار مرزی شمال غرب است که از دیر باز مورد توجه مسئولان امنیتی و انتظامی کشور ایران بوده و موضوع امنیت در این منطقه از جایگاه ویژهای برخوردار بوده است. اگر چه از دیر باز مرزها محل مناقشات و تنش میان دولتها بوده است، تاثیرات مستقیم و گسترده مرزها در خصوص مسایل امنیت داخلی، حاکمیت ملی، استقلال تمامیت ارضی و دیپلماسی اهمیت ویژه مرزها را آشکار میسازد. از نقش مرز، نه به عنوان عامل جدایی میان ملتها و تناقضات دولتها، بلکه به عنوان حلقهای جهت اتصال پیوندهای میان آنان یاد میشود. شناخت تاثیر بازارچههای مرزی، مساله قومیت، نقش رسانهها، عضویت ترکیه در ناتو و حضور گروههای تروریستی در نوار مرزی از اهداف این بررسی میباشد و میتواند نمونهای از چالشهای امنیتی و مرزی ایران و ترکیه قلمداد شود. | |||
کلیدواژهها | |||
امنیت؛ مرز؛ قومیتگرایی؛ بازارچههای مرزی؛ گروههای تروریستی؛ رسانه | |||
اصل مقاله | |||
بررسی مسایل اجتماعی- امنیتی و مرزی ایران و ترکیه مهدی نجفی[1] اکبر مهدیزاده[2] تاریخ دریافت مقاله:9/4/1395 تاریخ پذیرش نهایی مقاله:27/3/1396 چکیده اهمیت مرز در روابط دیپلماتیک، حریمهای شناخته شده بر اساس میثاقهای بینالمللی و حقوق جهانی میباشد که عاملی برای ثبات و آرامش میان کشورها یا اختلافات و منازعات و ادعاهای ارضی کشورها علیه یکدیگر به حساب میآیند. بخش مهمی از سیاستهای خارجی و داخلی کشورها در تبعیت از چگونگی از مرزهای مشترک آنان با یکدیگر و برخورداری از موقعیت ژئوپولیتیکی متاثر از مرزها شکل گرفته و تعریف میشوند. یکی از پرتنشترین مرزهای کشور ایران، نوار مرزی شمال غرب است که از دیر باز مورد توجه مسئولان امنیتی و انتظامی کشور ایران بوده و موضوع امنیت در این منطقه از جایگاه ویژهای برخوردار بوده است. اگر چه از دیر باز مرزها محل مناقشات و تنش میان دولتها بوده است، تاثیرات مستقیم و گسترده مرزها در خصوص مسایل امنیت داخلی، حاکمیت ملی، استقلال تمامیت ارضی و دیپلماسی اهمیت ویژه مرزها را آشکار میسازد. از نقش مرز، نه به عنوان عامل جدایی میان ملتها و تناقضات دولتها، بلکه به عنوان حلقهای جهت اتصال پیوندهای میان آنان یاد میشود. شناخت تاثیر بازارچههای مرزی، مساله قومیت، نقش رسانهها، عضویت ترکیه در ناتو و حضور گروههای تروریستی در نوار مرزی از اهداف این بررسی میباشد و میتواند نمونهای از چالشهای امنیتی و مرزی ایران و ترکیه قلمداد شود. واژگان کلیدی: امنیت، مرز، قومیتگرایی، بازارچههای مرزی، گروههای تروریستی، رسانه.
مقدمه مرزها در استقلال و تمامیت ارضی، به وجود آورنده یک وحدت سیاسی در یک قلمرو جغرافیایی میباشند. وحدتی که لزوما با وحدت طبیعی یا انسانی همراه نیست. امنیت و استقلال هر کشوری مترادف سرزمینی است که به نام آن کشور ثبت و ضبط شده و اسناد بینالمللی و وفاقهای جهانی و حقوق فرا ملی در سطح جهان بر این مرزها مهر تایید شده و اسناد مالکیت آن را به نام خودش امضا کردهاند. حاکمیت ملی نماد یک کشور در مرزها بوده که حساسیت یک ملت به حفاظت از مرزها و نگهداری سرزمین بر اساس مرزهای تعریف شده، شاخصی از حاکمیت ملی است. اقتدار یا ضعف یک ملت یا دولت در تثبیت مرزها و قدرت نظامی معرف شدت و ضعف حاکمیت ملی است و از سوی دیگر قلمرو این حاکمیت با مرزها تبیین میشوند و از دیر باز مرزها از عوامل تاثیرگذار بر توان اقتصادی و مبادلات بازرگانی کشورها بودهاند. عبور کاروان تجاری از مرزها، کیفیت و کمیت مبادله کالا و فرهنگسازی و تاثیرگذاری متقابل فرهنگها بر یکدیگر و میزان و چگونگی نقش آن در دنیای کنونی تعیین کننده ارتباطات و تعاملات فرهنگی میباشد. با پیروزی انقلاب اسلامی، قدرتهای بزرگ و در راس آن آمریکا برای حفظ منافع راهبردی خود دست به اقداماتی برای مهار جمهوری اسلامی ایران دست زده است. یکی از راهبردشناسان آمریکایی بنام «مارک پالمر»[3] است که از او به عنوان یکی از نوآوران سیاست خارجی ایالات متحده نام میبرند. وی در استدلال خود به صراحت اعلام میدارد: "ایران به لحاظ وسعت سرزمینی، کمیت جمعیت، کیفیت نیروی انسانی، امکانات نظامی، منابع طبیعی سرشار، موقعیت جغرافیایی ممتاز در نظام بینالمللی به قدرتی کم نظیر تبدیل شده است". در جریان جنگ تحمیلی، در رزم اصول مختلفی پیاده شدند که میتوان به موارد زیر اشاره نمود: - اصل آفند: که ابتکار و آزادی عمل را به دست آورده و اراده خود را بر دشمن تحمیل نمود. - اصلتمرکز: ضربه قطعی به نقطه ضعف دشمن و نابودی او و با قرار دادنش در وضعیتیکه انهدام او را در آینده تحصیل نماید. - اصل مانور: این عمل با تمرکز نیروهای لازم در زمان و مکان مناسب توام بوده و استفاده صحیح از این اصل منجر به غافلگیری دشمن میگردد. - اصل تامین:حفاظت در برابر غافلگیری، جاسوسی، خرابکاری، عملیات ایذایی از سوی دشمن. - اصل غافلگیری:وارد کردن ضربه در زمان و مکان مناسب به روش غیر منتظره بر دشمن. - اصل سادگی:به کار بردن تاکتیکهایی که برای همه قابل هضم باشد. این شش اصل را میتوان به مقابله با دشمنکه از آن سوی مرزها درتدارکات درگیری با نظام جمهوری اسلامی بوده پیاده نمود و یک سری از مسائل که در نوار مرزی که با در نظر گرفتن اصلهای فوقالذکر و پیاده نمودن بر مسائل دیگر همچون توسعه اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی مرزها، مسائل قومیتگرایی، مسائل بازارچههای مرزی و گمرک، نقش رسانهها و غیره میتوان بر مشکلات فائق آمد و تهدید را کنار زده درصورتی که این گونه تهدید باعث به خطر افتادن ثبات و امنیت ملیکشور، ارزشهای حیاتی و حساس یک کشور و غیره میشود. چهار گونه تهدیداتی را که در نوار مرزی باعث چالشهای امنیتی و مرزی میشود را میتوان مدنظر قرارداده و بررسی نمود شامل: - تهدیدات اجتماعی و فرهنگی همچون رسانهها و قومگرایی. - تهدیدات اقتصادی همچون بازارچههای مرزی، گمرکات، قاچاق کالا و مواد سوختی، گسترش فقر و محرومیت در نوار مرزی، گسترش بیکاری. - تهدیدات سیاسی قومگرایی، تروریسم در نوار مرزی، ایجاد کردستان مستقل، جذب جوانان منطقه در گروههای تروریستی. - تهدیدات نظامی از سوی آمریکا و اسرائیل، قاچاق سلاح و مهمات، استقرار سیستم دفاع موشکی ناتو در ترکیه و عضویت ترکیه در ناتو. «آرنولد ولفرز»[4] معتقد بودکه معیار امنیت از لحاظ عینی فقدان تهدید درقبال ارزشهای اکتسابی است و از لحاظ ذهنی نبود ترس از این ارزشها مورد هجوم قرار خواهد گرفت(اسمیت، 1388: 564). یک ملت زمانی دارای امنیت استکه در حالت اجتناب از جنگ قادر به حفظ ارزشهای اساسی خود بوده و در حالت اقدام به جنگ بتواند آن را به پیش ببرد(Lipman, 1943: 5) .امنیت حمایت یک ملت از حمله فیزیکی و مصون نگه داشتن فعالیتهای اقتصادی آن ازجریانات ویران کننده بیرونی میباشد(Hoffman, 1981: 405) .اگر به مرزها به عنوان یک مانع نگریسته شود، حداقل چهار کارکرد را میتوان برای آنها تصور کرد: نقش مرزها به عنوان مانع دفاعی، مانع اقتصادی، مانع اجتماعی و مانع سیاسی(Dwivedi , 1990: 141). نقش و عملکرد مرزها به مرور زمان تغییر میکند و امروزه تکنولوژی پیشرفته، ارزش عملکرد تدافعی مرزها را کم کرده است و اکثر دولتها معتقد به تقویت مرزهای خود برای تامین امنیت خود نیستند. (Glassner, 2004: 80). مرزنشینان در واقع مرزداران محل بوده که زندگی و منافع آنان با مرز گره خورده است و به علت علایق فطری و عاطفی و ملی و مالی تا سر حد امکان از مرز نگهبانی مینمایند. گر چه اکثر تخلفات مرزی توسط مرزنشینان شکل میگیرد لیکن میبایستی به دلائل آن معطوف شد که چرا این تخلفات صورت میگیرد و راهکارهای آن را پیدا نمود و راهکار مذکور باید هدفمند بوده و درراستای بر طرف نمودن چالش بوده و نه برای رفع تکلیف باشد(جاویدی، 1391: 271). اجرای طرحها برای مدتی چند خود به خود تاثیر بسزایی نداشته اما موارد چالش را در بازارچههای مرزی، معافیتهای گمرکی، پروانههای گذر مرزی میبایستی جستجو کرد که چرا مرزنشینان علاقه به داد وستد در دروازههای رسمی نداشته و به هر نحو ممکن تمایل به داد و ستد به صورت عبور غیر مجاز از نوار مرزی بوده که این عبور غیر مجاز، تبعات منفی را به همراه داشته و دارد. یکی از دغدغههای اصلی مسئولان هر کشور تامین امنیت مرزها در ابعاد گوناگون میباشد که به صورت سلسلهوار امنیتهای مختلف با همدیگر در ارتباط بوده و به یکدیگر اثرگذار بوده است. مرزنشین میتواند نقش مثبتی در تعادل امنیت کشور داشته باشد و وجود او در مرز به عنوان یک فرصت تلقی میشود که از این پتانسیل به نحو احسن باید بهره جست و چرخه اقتصادی، فرهنگی و سیاسی را به نفع کشور چرخاند. مناطق مرزی ایران دریک سیستم و محیط خاص قرار دارندکه عمدتاً مرزهای ما مرزهایی هستند که اقـوام را تقسیم کرده و به لحاظ عوارض جغرافیایـی و به دلیل دوری از مرکز، تنوع قومی و اجتماعی و فرهنگی و غیره در شرایطی قرار گرفته که به سختی قابل کنترل میباشد.
اهداف تحقیق هدف کلی تعیین مهمترین مسایل اجتماعی- امنیتی و مرزی ایران و ترکیه.
اهداف اختصاصی - تعیین نقش بازارچههای مرزی در ایجاد امنیت مرزهای شمال غرب کشور - تعیین نقش قومیتگرایی در امنیت مرزهای شمال غرب کشور - تعیین نقش رسانهها در ایجاد امنیت مرزهای شمال غرب کشور - تعیین نقش عضویت ترکیه در ناتو و گروههای تروریستی در نوار مرزی در امنیت مرزهای شمال غرب کشور.
سوالهای اصلی تحقیق
2. گسترش بازارچههای مرزی چه نقشی در ایجاد امنیت میتواند داشته باشند؟
تعریف متغیرها امنیت الف) امنیت از دیدگاه گفتمان سلبی: امنیت در نبود عامل دیگری که از آن به عنوان تهدید یاد میشود که خود به دو دسته تقسیم میشود: - سنتگرایان: بیشتر بر روی عامل زور و جنگ تاکید دارد و امنیت با جنگ و زور معنا مییابد. - فراسنتیها: تک بعدینگری به مقوله امنیت را به شدت نقد نموده، آن را مقولهای چند بعدی ارزیابی میکند و معتقدند که مقوله امنیت محدود به چهره نظامی نیست بلکه چهرههای متعدد اقتصادی، زیستی محیطی، فرهنگی، سیاسی و البته نظامی نیز دارد(رضایی، 1387: 64). ب) امنیت از دیدگاه گفتمان ایجابی: امنیت به توانایی یک نظام برای پاسخگویی به نیازهای شهروندی و صیانت از منافع ملی بر اساس رضایت ملی اطلاق میشود. در این طرح منظور از امنیت را میتوان در داخل کشور با تاکید بر گفتمان ایجابی و در نگاه بیرونی بر گفتمان سلبی بحث نمود و ویژگیهای نسبی بودن امنیت، ذهنیبودن امنیت، تعداد معانی امنیت، هدف نبودن امنیت، سیال بودن مفهوم امنیت مدنظر است.
امنیت ملی وقتی کشوری امنیت دارد که مجبور نباشد منافع مشروع خویش را برای احتراز از جنگ قربانی نماید و در صورت لزوم قادر باشد این منافع را از طریق جنگ حفظ کند. بنابراین امنیت در بعدعینی فقدان تهدیدات نسبت به ارزشها، منافع و اهداف و در بعد ذهنی فقدان ترس از این که بنیانهای ملی (ارزشها، منافع، و اهداف) مورد هجوم (فیزیکی و غیر فیزیکی) معنا میگردد.
مرز مرز گسترده، قلمرو یک حکومت است و آن بخشی از خاک، آب و فضا است که قوانین و مقررات حکومتی در آن قابل اجرا است. مرزها یا قلمرو حاکمیت منحصر به خاک نیست، بلکه قسمتی از دریا و فضا را هم در بر میگیرد. مرز خط فرضی و قراردادی است که به منظور تعیین حدود یک واحد سیاسی (کشور) روی زمین و اسناد مرزی مشخص میشود. آخرین حد قلمرو زمینی، فضایی، دریایی، زیرزمینی و زیر بستر دریاهای هر کشور را مرز آن کشور میگویند. مرز خط فرضی و قراردادی است که درروی زمین با نصب علائم و نشانههایی و در نقشهها با رسم خطوط مرزی مشخص میشود و در قراردادها و اسناد و مدارک با ذکر مختصات و مشخات و عوارض طبیعی تشریح شده است.
مبانی نظری و تجربی دستیابی به امنیت در مرزهای سیاسی، به توانایی کنترل دولت مرکزی بستگی دارد که با شیوههای گوناگونی قابل حصول است. جدا از ابزارهای سنتی و پیشرفته موجود برای این امر روشهای دیگری نیز میتواند دراین مساله موثر باشندکه ازجمله آنها تکیه بر شیوههای اقتصادی و فراهمکردن رفاه اقتصادی مرزنشینان است. مناطق مرزی، به دلیل تماس با محیطهای گوناگون داخلی و خارجی، از ویژگیهای خاص برخوردارند. وجود مبادلات و پیوندهای فضایی دو سوی مرز بینکشورهای مجاور و آسیبپذیریها و تهدیدهای مختلف در این مناطق، اهمیت ویژهای در فرآیند برنامهریزیهای توسعه، امنیت، آمایش کشور به مناطق مرزی داده است.
ویژگیها ی مناطق مرزی - دوری از مرکز: یکی از ویژگیهای مناطق مرزی دوری از مرکزکشور است. این مساله که از طبیعت مناطق مرزی نشات میگیرد پیامدهای نامطلوبی برایمناطق مرزی به همراه دارد. مهمترین این پیامدها، ضعف اطلاع مسئولین مرکزنشین از مشکلات مناطق دور از مرکز و عدم توجه به آنهاست. - انزوای جغرافیایی:حاشیهای بودن به مفهوم دوری و جدایی ازساختار اقتصادی یک کشور است. پدیده حاشیهای بودن، بیشتر دارای ماهیتی اقتصادی است و با پدیده جغرافیایی دوری ازمرکز مشترکات فراوانی دارد. انطباق پدیدهی حاشیهای بودن، با دوری ازمرکز به این دلیل است که مرزها در ایران و دیگر نقاط جغرافیایی که دارای منابع کم اقتصادی و جمعیت پراکنده میباشند، عبور داده شدهاند. همین امر باعثگردیده در فرآیندهای بعد توسعهای آن مناطق به دلیلکم توجهی در بهرهبرداری ازمنابع محدود از دیگر مناطق عقبتر بمانند که مناطق دور از مرکز و حاشیهای همیشه جولانگاه فراریان از قانون، قاچاقچیان و غیره است. - ناپایداریسکونت: یکی دیگر از ویژگیهای مناطق مرزی داشتن جمعیت ناپایدار و ناپایداری در سکونت است؛ این پدیده بر اثر دو دلیل عمده به وجود میآید: ۱. توسعه نیافتگی. ۲. حاشیهای بودن. مناطق مرزی به طور عمده مناطق توسعه نیافته و زندگی در آنها به شیوههای اولیه به ویژه متکی بر اقتصاد رمهگردانی همراه با کوچروی است. این امر خود احساس تعلق به زمین و سرزمین را در بین مرزنشینانکاهش میدهدکه خود منشا مشکلات و پیامدهای ناشی از بیثباتی توسعه اقتصادی و جمعیت میگردد. در مراحل بعدی، به ویژه در شرایطی که مرزها محل ناآرامیها باشد، جمعیت بتدریج از مناطق مرزی به محلهای امنتری کوچ میکنند. این پدیده در فرآیند توسعه و امنیت مناطق مرزی تاثیر منفی میگذارد. - رونق مبادلات اقتصادی: به دلیل تفاوت سطح توسعه اقتصادی، فناوری، تولیدات صنعتی و کشاورزی در دو سوی مرز، مناطق مرزی دو کشور محل مبادلات اقتصادی، فناوری و انواع تولیدات کالا و خدمات بین دو کشور است. پدیده گسترش مبادلات اقتصادی درمناطق مرزی چنانچه با ابزار قانونیکنترل نشود، بینظمی اقتصادی و اجتماعی در فعالیتهای اقتصادی از جمله گسترش پدیده قاچاق کالا را موجب میگردد؛ این پدیده افزون برناپایداری جمعیت درمناطق مرزی، تاثیرات عمیقی روی امنیت مناطق مرزی میگذارد. ضعیف بودن احساس تعلق به سرزمین، امکان سوء استفاده از جمعیت مرزنشین توسط دشمن در بسیاری از موارد در مناطق مرزی دیده شده که به شدت امنیت در آن مناطق با بحران روبرو شده است (عندلیب، 1380: 201). - تبادلات مرزی: از دیدگاه سیستمی، مناطق مرزی نسبت به کل نظام یک کشور، حکم پوست بدن را دارد که دو وظیفه اصلی بر عهده دارد:
- تفاوتهای فرهنگی: یکی دیگر از ویژگیهای به نسبت عمومی و جهانشمول مناطق مرزی، داشتن تنوع قومی، اجتماعی و فرهنگی است. این پدیده ناشی از قانون تراوش یا نشر و انتشار بین مناطق جغرافیایی مجاور است. براساس این قانون مقداری از جمعیت یک منطقه به منطقه مجاور مهاجرات کرده و ویژگیهای خود را به آن سوی مرز میبرند. این پدیده با مرور زمان باعث تشکیل گروههای قومی، اجتماعی و فرهنگی در مناطق مرزی میگردد. مهمترین مساله تنوع قومی- فرهنگی در مناطق مرزی که تاثیرات مستقیمی بر روند و برنامههای توسعه و امنیت در آن مناطق میگذارد. مساله واگرایی و همگرایی قومی- فرهنگی این گروههای اجتماعی با دولت مرکزی است؛ چنان که قومیتی با دولت مرکزی خود همگرایی نشان دهد، شرایط توسعه و امنیت در آن مناطق فراهم میشود. - ضد سیستمی: از دیدگاه سیستمی، فضاهای مناطق مرزی از سویی تعلق به کل نظام داخلی دارد و از سوی دیگر به دلیل مجاورت با کشورهای همجوار تحت تاثیر نظام فضاهای همجوار قرار میگیرد که از این جهت مناطق مرزی ضمن اینکه تابع نظام داخلی است و از سوی دولت مرکزی اداره میشود. پدیده ضد سیستم عمل کردن در مناطق مرزی را میتوان به شرح ذیل بیان نمود. - اقتصاد منفی: در مناطق مرزی، رواج قاچاق و درآمد حاصل از آن، بیشتر از درآمد حاصل از فعالیتهای مجاز و قانونی مانند کشاورزی، کارگری و خدماتی در آن مناطق است. این پدیده در مناطق مرزی بتدریج گسترش مییابد و در نهایت هرگونه فعالیت مولد و سرمایهگذاری بخش خصوصی و دولتی در آن مناطق را مورد تهدید قرار میدهد و نتایج آن را خنثی میکند. - امنیت از طریق تسلیح: نظر به این که مناطق مرزی تحت تاثیر کشورهای همجوار قرار میگیرند و به دلیل حساسیتهای امنیتی و دفاعی و همچنین ضعف کنترل دولت مرکزی، امنیت این مناطق از طریق تسلیح و نیروی نظامی کنترل میشود که اغلب نتایج معکوسی به بار میآورد. - عدم وابستگی به زمین: ناپایداری جمعیت یکی از شاخصهای توسعه نیافتگی و ناامنی در مناطق مرزی است، عدم وابستگی به زمین باعث عدم وابستگی به سرزمین میشود. عوامل و نیروهای مخالف تاثیرگذار در امنیت و توسعه مناطق مرزی ممکن است به طرق مختلف مستقیم و غیرمستقیم مانع از استقرار جمعیت در مناطق مرزی شوند. - نظم و قانون: یکی از عوامل ناامنی برای زندگی و فعالیت اقتصادی، گسترش بینظمی و بیقانونی است که شرارت، قاچاق، سرقت و غیره در مناطق مرزی که دور از کنترل و دسترسی میباشد رواج پیدا میکند. - نفوذ توسعه نیافتگی: عوامل توسعه یافتگی و توسعه نیافتگی کشور مقابل میتواند از طریق مرزها نفوذ کند. مانند بیماریها، ناامنی، بیسوادی و غیره. دو کشور ایران و ترکیه نیز به دلایل همسایگی و داشتن قدمت تاریخی از قدیمالایام در زمینههای مختلف دارای روابطی بودهاند. انزوای جغرافیای نسبی ایران، احاطه شدن به وسیله رشتهکوههای مرتفع و دریا در پیدایش و بقای یک هویت و فرهنگ متمایز ملی موثر بوده است(همان: 206).
پیشینه تحقیق «جان بلیتس»[5] و «استیو اسمیت»[6] در کتاب جهانی شدن سیاست؛ روابط بینالملل در عرصه نوین، امنیت را به معنای رهایی از تهدیدات در مقابل ارزشهای بنیادی دانسته اما درباره این که توجه و تمرکز اصلی باید در سطح فردی، ملی و بینالمللی باشد. اختلاف نظرهای بسیاری وجود دارد. نویسنده از نظریه «بوزان» بهره جسته که آیا ملاحظات امنیت ملی و امنیت بینالملل باهم سازگار هستند یا اینکه با توجه به ماهیت نظام بینالمللی آیا کشورها میتوانند به همکاریهای بیشتر بینالمللی و جهانی فکر کنند. بررسی ابعاد مختلف امنیت بینالمللی و همچنین امنیت که مهمترین وضعیت دولتها بوده و دولتها همواره معتقد بودهاند که برای حفاظت و امنیت همواره باید به خود متکی باشند و هیچ راه دیگری در جهانی که مبتنی برخودیاری است وجود ندارد، بحث تنگنای امنیتی را مطرح نموده که ریشههای تنگنای امنیتی را عدم اطمینان و ترس دانسته است و دیدگاههای نهادگرایی لیبرال دموکراتیک در خصوص امنیت و نحوه رسیدن به آن بحث نموده است. در کتاب سبز ترکیه که نویسنده آن «صابر قاسمی» بوده در مورد جغرافیای طبیعی و انسانی و سیاسی و ادیان و مذاهب کشور ترکیه و اوضاع و احوال مسائل اجتماعی، فرهنگی و نقش رسانههای گروهی را به تحریر درآورده است و در مورد مبانی و اصول سیاست خارجی ترکها درقبال غربیها درمنطقه خاورمیانه و عوامل داخلی و خارجی موثر در سیاستهای خارجی ترکیه در خصوص مسائل اعراب و اسرائیل و مساله کردها و احزاب کردی در ترکیه و استراتژی ترکیه در قبال اکو، عضویت در پیمان نظامی ناتو و روابط آن با دولت جمهوری اسلامی ایران بعد و قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران بحث نموده است. «عبادینژاد» در کتاب ژئوپلیتیک مرزهای ایران در مورد مفهوم حکومت و مرز در ایران و عوامل ژئوپلیتیک موثر بر مرزهای ایران و مناطق مرزی درمحیطی ویژه و سیستم خاص قرار دارند، بحث نموده است. نویسنده معتقد است بسیاری از عملکردها و ویژگیها و خصوصیات مناطق مرزی در پاسخ به برخی از نیازهای آن محیط صورت میگیرد که میتوان دوری از مرکز مناطق مرزی، موقعیت جغرافیایی، تبادلات مرزی، تهدیدات خارجی، ناپایداری سکونت اشاره نمود. نویسنده اساس و مبانی شکل مرزها و خط سیر آنها را گوناگون دانسته و در مجموع ناشی از توجه به امنیت، میراث تاریخی، موافقتنامهها، درگیریهای نظامی و غیره را مدنظر خود قرار داده است و در نهایت شکل هندسی مرزها زاییده تفکرات ژئواستراتژیک دانسته و شکل هندسی مرزها را به صورت محدب- مقعر- مستقیم تقسیم نموده است و در مورد شرح خط مرزی ایران و ترکیه که ابتدای سرحد بین ایران و ترکیه از ملتقای رود سد ارس و رود قرهسو از علامت سر حدی نمره یک واقع در خاک ایران شروع و تا کوه دالامپر با علامت سر حد نمره 99 سر حد ترکیه- عراق متصل میشود(میله مرزی: 517-1). در کتاب امنیت ملی «حسن روحانی» در مورد مفهوم امنیت، گونهشناسی امنیتی، تهدیدهای امنیتی، که شاملنظامی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، زیست محیطی بحث نموده است. نویسنده امنیت و استمرار آن را از جمله آرزوها و خواستههای حیاتی بشر دانسته در واقع پیامدهای ابهام درمعنی و مفهوم امنیت را به فرصتطلبی قدرتمداران در خصوص اغراق در میزان تهدیدات، به وجود آمدن دشمنان فرضی، توجیه نظارتهای قویتر سیاسی، تخصیص بیش از حد منابع کشور به مصارف نظامی و اتخاذ سیاستهای ویژه حمایتی در ابعاد مختلف که همه دارای پیامدهای مهم در اداره امور داخل و رابطه حکومت، نهادهای مدنی و آحاد جامعه دانسته است و امنیت موضوع مهمی است و نقش آن در زندگی اجتماعی، اقتصادی، و غیره قابل لمس میباشد.
بازارچههای مرزی از سالیان بسیار دور، بشر برای رفع مایحتاج خود به مبادله نیاز داشته و لذا پس از به وجود آمدن دولتها، تجارت خارجی امری مهم بوده است؛ به طوری که امروزه این مبادلات نه تنها درتامین نیازهای معیشتی انسانها نقش مهمی را ایفا میکند، بلکه برای دستیابی به اهداف دیگری ازجمله رشد و توسعه و رفاه افراد نیز انجام میگیرد. مبادلات مرزی نیز که بخشی از بازرگانی خارجی است، مسلماً نمیتواند جدای از این مقوله باشد. در گذشته علت اصلی برقراری تسهیلات برای ساکنان نقاط مرزی جلوگیری از تخلیه این مناطق و اثرات سوء آن بوده است. تاسیس بازارچههای مرزی و توسعه مبادلات از طریق این واحدها با رعایت اولویتها مانند استعدادهای محلی، ضرورت و میزان ایجاد اشتغال و توسعه روابطتجاری با کشورهای همجوار نسبت به تاسیس بازارچههای مرزی اقدام نمایند که این موضوع در ماده 11 قانون مقررات و صادرات آمده است. یکی از دلایل ضمنی در ایجاد بازارچههای مرزی افزایش ضریب اطمینان و امنیت در مناطق مرزی از طریق توسعه تجارت و بالطبع توسعه مناطق مرزی میباشد، با توجه به این که در برخی از نواحی مرزی، به دلیل شرایط جغرافیایی امکان انجام برخی از فعالیتهای تولیدی نظیر کشاورزی و دامپروری محدود میباشد از یک طرف انگیزه اقامت در این مناطق برای اهالی مرزنشین بیشتر میشود و از طرف دیگر با حضور مردم ضریب امنیت نیز افزایش مییابد. نتایج مطالعات میدانی در بسیاری از نواحی مرزنشین نشان داده است که مبادلات مرزی محرک خوبی برای توسعه مبادلات کالایی و مزیتهای رقابتی مناطق مرزنشین بوده و ضمن کمک به رفع معضل بیکاری و تقویت سطح درآمدها، بازوی محرکی برای رشد بازار تولید و سرمایهگذاری محسوب میشود. در حقیقت بازارچههای مرزی ضمن کمک به تامین نیازمندیهای ساکنان مناطق دو سوی مرز در ایجاد صلح و امنیت و حسنروابط همجواری تاثیر بسیاری دارد و ازاین رو از اقدامات مثبت دولت تلقی میشود. به عبارتی دیگر با توجه به اهمیتی که بازارهای مرزی از نظر حفظ صلح و امنیت و جلوگیری از تغییر بافت جمعیتی در مناطق مرزی دارند، معمولاً تمایل دولتها به تشکیل این بازارچهها به منظور گسترش مناسبات فرهنگی زیاد است. مسلماً ورود افرادی با فرهنگ و الگوی متفاوت و برقراری تعامل با نواحی مذکور میتواند در تحول فرهنگ سنتی حاکم برمنطقه و خروج اقوام مرزنشین از این بنبست بسیار مفید واقع شود. از سوی دیگر ایجاد و فعالیت چنین بازارچههایی زمینه نسبتا مناسبی را برای جذب بازرگانان و پیلهوران داخلی و خارجی به این منطقه فراهم آورد و در دراز مدت با توجه به میزان بازگشت سود و عایدی که نصیب این صنف میگردد زمینه بسیار مساعدی برای سرمایهگذاری بیشتر در منطقه هموارتر میگردد. ایجاد چنین ارزش افزودهای در منطقه که به شکل قانونی و از مجاری رسمی، اقتصاد منطقه را تغذیه مینماید، فرصت مناسبی برای ارتقای عمومی سطح زندگی و رفاه دستاندرکاران شاغل در این فعالیت را به وجود میآورد و منابعلازم برای گسترش فعالیتهای بازرگانی در چارچوب اهداف و سیاستهای توسعه منطقهای را فراهم میسازد. ورود و خروج اتباع خارجی و اقامت آنان در این مناطق مرزی باعث میگردد دولت به ایجاد بستری مناسب در این محدوده مرزی مبادرت ورزد. سرمایهگذاری ایجاد شده در ناحیه مرزی و حضور اتباع خارجی در آن به نوبه خود امنیت آن منطقه را تامین و باعث ایجاد زیرساختهای رفاهی لازم در آنجا میشود، مسلماً تدبیر اندیشیده شده برای استقرار اتباع خارجی نسبت به اتباع داخلی متفاوت بوده و ارائه یک چهره مورد قبول از منطقه در نظر این افراد مستلزم هزینه بیشتر و صرف امکانات مکفی خواهد بود. به این صورت میتوان از ایجاد این بازارچهها، به عنوان یک طرح توسعهای کامل و جامع و همچنین سیاستگذاری توسعهای برای مناطق یاد کرد. درمجموع میتوان به نقش بازارچهها در این مناطق اذعان نمود که با رونق هرچه بیشتر این نقطه از نوار مرزی را در مسیر پیشرفت قرار داده و در نهایت به خروج این منطقه از انزوا کمک بسزایی نماید. به منظور تبیین روشنتر اهداف تشکیل بازارچههای مرزی در دو سطح منطقهای و ملی طبقهبندی و تشریح میگردد. مرزهای هر کشور، تاثیر عمیقی بر چگونگی فعالیتهای اقتصادی، روابط و مبادلات مرزی مرزنشینان و نقش برجسته در شکلدهی مناسبات اقتصادی میان دولتها بر عهده دارد. تاثیر وضعیت مرزها در اوضاع داخلی کشور، بسیار گسترده است به طوری که مرزهای باز و کنترل نشده باعث به هم ریختگی ارکان اقتصادی کشور میشود. لذا وجود تفاوت فاحش درقدرت اقتصادی دو کشور همسایه منجر به تفاوت قابل توجه قیمتکالا و خدمات و تسهیلات و بازار کار در دو سوی مرز میگردد(شریفنژاد، 1386: 126). مرزهای بینالمللی، در شکلدهی مناسبات میان دولتها نقش برجستهای دارد؛ دلیل اهمیت آن این است که در آن امکان بروز اختلافات و منازعه سیاسی وجود دارد. فلذا این نوع مرزها از اهمیت ویژهای برخوردارند. مرزهای جغرافیایی و مسائل مختلف مربوط به آن در سیاستهای داخلی و خارجی هر کشور اثر داشته و دارای اهمیت ویژهای هستند. مرز، مهمترین عامل در روابط سیاسی دو کشور محسوب میشود. اگر امنیت کشوری از طرف مرزهای مشخص مختل و ناآرام گردد، مسلما روابط بین آن کشورها تیره و در صورت افزایش بحران قطع میگردد. عکس این قضیه نیز صادق است؛ به طوری که اگر دو کشور همسایه دارای روابط سیاسی حسنه باشند هرگونه همکاری را در تامین امنیت مرز مشترک به عمل خواهند آورد. در مقابل چنان چه اختلافات سیاسی عمیق بین دو کشور همسایه وجود داشته باشد نه تنها هیچگونه همکاری نخواهند داشت بلکه هریک ازطرفین با به کارگیری تمامی امکانات خود سعی در ناآرامی در مرز و ایجاد اختلال در امنیت داخلی کشور مقابل خواهند نمود. بدین ترتیب وضعیت را میتوان در حالت جنگ که اصولا روابط سیاسی دو کشور قطع میگردد، مشاهده کرد؛ در این حالت هر دو کشور با تمامی توان نظامی، اقتصادی و تبلیغاتی خود، سرزمینهای یکدیگر را زیر آتش گرفته و هیچ گونه امنیتی در منطقه وجود نخواهد داشت. در وضعیت دیگری که روابط سرد سیاسی بین دو کشور همسایه حاکم باشد، دولتهای هر یک از طرفین در خاک خود سعی میکنند مخالفین و کسانی که قصد آسیب رسانی به امنیت ملی کشور مقابل را دارد مورد حمایت قرار داده و ضمن تجهیز، آنها را از مرزهای فیمابین به داخل کشور همسایه نفوذ دهند(همان: ۱۳۳).
جایگاه قومیتگرایی در امنیت مرزی نیاز طبیعی انسانها به منابع موجود در محیط اطراف باعث شده تا انسان از ابتدای پیدایش خود و تشکیل قومیتها و زندگی گروهی، محدوده معینی را برای خود مشخص کند و از آن محدوده در مقابل بهرهبردای و نفوذ و دخالت سایر افراد جلوگیری و در صورت لزوم به طور دسته جمعی از حریم خود دفاع نماید. با افزایشجمعیت، گسترش قومیتها، پیشرفت فرهنگ اجتماعی، افزایش دانش بشری، آگاهی از امکانات نهفته موجود در اطراف خود، پیشرفت تکنولوژی، افزونطلبی جوامع قدرتمند و سایر مسائل باعث شده که روز به روز شیوههای جدیدی در تعیین محدوده، نحوه کنترل، رفع اختلافات ایجاد شده و دفاع از محدوده مرزی به وجود آید. بدون شک اتحاد و همبستگی در حیات بشری همواره رمز توفیقات و پیروزیها بوده است، همزیستی مسالمتآمیز اقوام، مذاهب، نژادها و زبانهای گوناگون در کنار یکدیگر به شکوفایی تمدنها و اقتدار و امنیت ملتها انجامیده و همواره دشمن را از دستیابی به منافع و مصالح ملی محروم کرده است اما در طول تاریخ قدرتهای بیگانه همواره در صدد ایجاد شکاف و ناآرامی قومی در مناطق قومیتنشین ایران از جمله خوزستان، سیستان و بلوچستان، کردستان و آذربایجان برآمدهاند که تلاشی است در جهت ایجاد شکاف ما بین اقوام و تحتالشعاع قرار دادن امنیت ملی کشور میباشد. در یک دهه اخیر بحران قومیتی با رویکرد و ماهیت خاص خود، چالشهای سیاسی و فرهنگی و بعضاً امنیتی را برای نظام اسلامی ایجاد کرده است. آمریکاییها در سالهای اخیر در جهت تقویت گرایشات قومی و ایجاد تحریکات در میان اقوام ایرانی (کردها، بلوچها، عربها و آذریها) سرمایهگذاریهای قابل توجهی را به عمل آوردهاند. رخدادها و حوادث سالهای اخیر از جمله در خوزستان به محوریت جریان «منصورالاهوازی» رهبر حزب غیرقانونی «دموکراتیکالاهوازیه» درانگلستان و برخی جریانهای سیاسی ملی، حوادث کردستان و شمالغرب به محوریت حزب «پ.ک.ک» و «پژاک» تحت حمایت پنهانی ترکیه و احزاب کردی در شمال عراق با مدیریت آمریکا بوده است. «ریموند هینبوش»[7] در کتاب سیاستهای خارجی کشورهای خاورمیانه نوشته است: "انعقاد پیمانی میان ترکیه و اسرائیل که در درجه اول هدفش سوریه و در گام بعدی ایران بوده که اتحاد ترکیه و اسرائیل نوعی تهدید راهبردی آشکار بر ضد سوریه، عراق و ایران محسوب میشود. پیمان ترکیه و اسرائیل محور نظم نوین آمریکا بوده که بر این منطقه تحمیل شده بود و در آن نقش ترکیه کمک به تقویت برتری اسرائیل، حفظ مهار دو جانبه عراق و ایران و مبارزه با تروریسم است." مفهوم قومیت اشاره به ویژگیهای فرهنگی دارد که ممکن است از یک نسل از طریق فرایند جامعهپذیری، به نسل بعد منتقل شده باشد. این ویژگیها ممکن است، زبان، مذهب، منشا ملی، عادات غذایی، میراث تاریخی و سایر ویژگیهای بارز فرهنگی را شامل گردد. از نظر جامعه شناسی سیاسـی، مبحث اقلیتهای قومی و ملی و رابطه آنها با قدرت دولتی مبحث مهمی است. عنوان اقلیتهای ملی، در مورد گروههای قومی و فرهنگ خاص به کار میرود که در درون کشوری به سر میبرنـد که دولت آن تحت سلطه قوم دیگری است. پیدایش مشکل اقلیتهای قومی در درون کشورها، حاصل پیدایش ناسیونالیسم نوین بوده است که هم موجب تقویت اساس همبستگی قومـی اقلیتها شده و هم احساسات وطنپرستی قوم حاکـم را تقویت کرده است(بشیریه، 1376: 280).
نقش رسانهها در امنیت مرزها توجه به آثار ارتباط و رسانهها به ویژه از دهه 1950 به سبب اهمیت یافتن امر توسعه سیاسی کشورهای جهان افزایش یافت از آن پس چون از نظر کارشناسان غربی اساس توسعه اقتصادی رشد سریع تولید شناخته میشود و به عقیده آنان چنین رشدی ایجاب میکند که در رفتار انسانی تغییراتی اساسی پدید آید و ارتباط به عنوان یک عامل دگرگونی رفتارها به کار گرفته شود. در واقع رسانهها به عنوان نظام مرکزی اعصاب جامعه امروزی عمل میکند. انقلاب اطلاعات و فناوری، رایانهها و ارتباطات جامعه جهانی را به واسطه توسعه و پیشرفت در حوزه وسائل ارتباطی در دو بعد زمان و مکان متراکم کرده است. حاصل این توسعه و پیشرفت تشکیل دهکده جهانی است که در آن انسانها هر چند بسیار به هم نزدیک شده و از ناامنی و بیخبری رهایی یافتهاند اما در مقابل به خاطر ظهور پدیده «جهانی شدن» به ویژه در حوزه فرهنگ با ناامنی جهانی مواجهاند. زیرا هویت فرهنگی و دینی جوامع از سوی تهاجم فرهنگی تهدید میشود. جهانی شدن، ابعاد مختلفی دارد که همه آنها در سایه فناوری اطلاعات و رسانهها به منصه ظهور رسیده است(همان: 63). استان آذربایجانغربی با مساحتی بالغ بر 37554 کیلومتر مربع درشمالغرب کشور جمهوری اسلامی ایران وقع شده و در حدود 3/2 درصد کل مساحت کشور را در بر میگیرد. این استان تنها استان کشور است که با سه کشور مرز مشترک دارد که از شمال به جمهوری آذربایجان (نخجوان) و از مغرب به کشورهای ترکیه و عراق منتهی میگردد. در شهرهای مرزی این استان، کانالهای تلویزیونیکشورهای همسایه بدون نیاز به گیرندههای ماهوارهای قابل دریافت است. کانالهای تلویزیونی عراق که در این استان دریافت میشود عبارتند از: (noroz, zagros, korstar, kordestan tv, show tv, MTV)، همچنین کانالهای احزاب مخالف نیز به پخش برنامههای تلویزیونی میپردازند. کانالهای تلویزیونی ترکیه متعدد میباشد و برخی از آنها که در این استان دریافت میشوند عبارتند از: (star, gonaz, ATV, Dtv, show tv)، ازکانالهای تلویزیونی نخجوان میتوان به (Aztv, ETV, ATV, STIS, Lider)، اشاره نمود. این شبکهها ضمن بیان سیاستهای دولتهای خود به طور زیرکانه به نقد و بررسی حکومت جمهوری اسلامی ایران پرداخته و مشروعیت نظام را زیر سوال میبرند. ترویج فساد، بیبند و باری، ابتذال فرهنگی، قومگرایی از جمله اهداف این شبکهها میباشد. متاسفانه به علت قاچاق گیرندههای ماهوارهای از مرز عراق که استفاده از این گیرندهها در سطح کشور رواج پیدا کرده اکثر برنامههای تلویزیونی سایر کشورها مخصوصاً نیروهای ضد انقلاب با حمایت استکبار جهانی به پخش برنامههای سیاسی و فرهنگی و ترویج ابتذال و فساد اخلاقی و کمرنگ نمودن رابطه مردم با دولت میپردازند(شعبانلو، 1386: 71). تلویزیون رسانهای است که دسترسی به آن نیازمند سواد نیست و از بزرگسالان تا نوجوانان را به شدت تحت تاثیر قرار میدهد و جامعه را به سوی یک جنگ سرد جدید میکشاند که باعث فروریختن ارزشها و اخلاق جامعه و زوال شخصیت انسان توسط رسانهها، روی یکی از ابعاد مهم زندگی اجتماعی انسان یعنی امنیت ملی به طور عام، بر فرهنگها، امنیت مرزها به طور خاص تاثیر میگذارد. این ادعا که اخلاق اساس امنیت داخلی و اجتماعی در جامعه است ادعای گزافی نمیباشد(همان: ۷۲). اخلاق عنصر مهم و تعیین کنندهای در روابط اجتماعی و سالم ساختن آن است در واقع هرچه قدر افراد دریک جامعه به اصول اخلاقی پایبندی بیشتری داشته باشند درآن جامعه ارتباطات اجتماعی از ناهنجاریهای کمتری برخوردار خواهد بود. رسانه ها و امواجی که استان آذربایجانغربی را تحت پوشش قرار دادهاند در ارائه انحرافات اجتماعی، کارکردهای منفی و اثرات مخربی را برای امنیت مرزها و کاهش سرمایه اجتماعی دارند.
عضویت ترکیه در ناتو امنیت ملی اساساً تعبیری مدرن است که با تکوین دولتهای ملی معنا و مفهوم یافته است. مطالعات امنیت ملی نیز بحثی جدیدتر و مربوط به قرن بیستم است در حالی که امنیت مقولهای کهن و دیرینه و از مسائل مهمه بوده است که با جوهر هستی انسان پیوندی ناگسستنی داشته و دارد و آدمی آنگاه که بر هیبت و هویت اجتماعی در نیامده بود نیز به امنیت به چشم آشنای همیشه همراه مینگریست(خلیلی، 1384: 97). ناحیه آناتولی شرقی و جنوب شرقی منطقه مرز سیاسی مشترک ایران و ترکیه است که تماماً در محدوده جغرافیایی استان آذربایجان غربی واقع شده است، در واقع میتوان گفت نواحی مذکور در حال حاضر به علت فعالیت حزب قدرتمند کارگران کردستان، پ.ک.ک در حال حاضر مرکز مهمترین چالشهای نظامی و سیاسی حکومت ترکیه میباشد. بنابراین مساله قومیت کرد برای ترکیه بسیار حیاتی است در واقع برای آنکارا هیچ یک از مسائل استراتژیکی بیرونی و درونی به اندازه واگرایی سنتی کردها مهم تلقی نمیشود. سالیانه حدود 30 درصد بودجهکلان نظامی ترکیه صرف مهار کردها میشود(کریمیپور، 1379: 56). مساله کردهای ترکیه به دلیل ماهیت خاص خود از بعد منطقهای آغاز شده و سپس در جامعه ترکیه نمود یافته و در نهایت اهمیت بینالمللی پیدا کرده است. حکومتهای ترک طی سالهای متمادی با اطلاق اصطلاح «ترکهای کوهستان» به کردها وجود مسالهای به نام کرد را انکار و زبان کردی را غیر قانونی اعلام کردهاند، با تاسیس پادگانهای متعدد در منطقه کردنشین و تبعید و حبس رهبران جنبشهای استقلالطلبانهکردها با دعاوی تجزیهطلبانه آنها مقابله میکند(تهامی، 1384: 156).
نتیجهگیری و بحث یکی از مسایل مرزی ایران و ترکیه جایگاه بازارچههای مرزی و کارکرد آنها درمناطق مرزی است که دارای نقش پر اهمیتی بوده و باعث بهبود زندگی ساکنان نقاط مرزی میشوند که در نوع خود در توسعه همکاریهای متقابل اقتصاد، گسترش بازارچههای محلی، ایجاد صلح و ثبات در مناطق مرزنشین و بالاخره بهبود امنیت در مناطق مرزنشین نقش بسزایی داشته است. در واقع مرزها زمانی به ثبات و امنیت دست خواهند یافت که در آن جا سرمایهگذاری به صورت جدی و اصولی انجام شود تا مرزنشین بتواند از این سرمایهگذاری به نفع خود و منطقه بهره ببرد. در نهایت این که هرچند که نقش بازارچهها در راستای جامه عملپوشاندن به آن چه فلسفه وجودی آن بوده است، غیرقابل انکار است، اما نتایج مطالعات میدانی در بسیاری از زمینهها نشان داده که بازارچههای مرزی در راستای اهداف تعریف شده خود مبتنی بر توسعه اقتصادی و ایجاد رفاه در این مناطق آن چنان که باید موفق نبودهاند. بر همین مبنا با استفاده از نظرات تخصصی و کارشناسی میتوان بر مشکلات بازارچههای مرزی و گمرک غلبه نمود؛ با حذف تشریفات گمرکی در راستای ایجاد اشتغال و افزایش تعامل میان مرزنشینان و مردم سایر نقاط کشور، کمک به کشاورزی منطقه، گسترش و ترمیم راههای ارتباطی و غیره به نتایج مثبتی در راستای امنیت دست یافت. از دیگر چالشهای مرزی ایران و ترکیه تنوع اقوام بوده است. بررسی مشخصههای اقوام ایرانی نشان میدهد که تقسیم مردم ایران بر اساس زبان و دین صورت گرفته و نژاد نقش چندانی ندارد؛ اگر چه ویژگیهای نژادی در بعضی موارد چون ترکمنها ، هزارهها و بربرها چشمگیر هست حتی در این اقوام نیز دین و زبان عامل مهمتری هست تا نژاد. با تقویت وحدت و هویت ملی مبتنی بر ارزشهای اسلامی، تقویت خودباوریهای فرهنگی، تقویت پیوندهای اعتقادی و تلاش در جهت تحقق عدالت اجتماعی میتوان در روند استفاده بهینه از موقعیت تنوع قومی بهره جست. نابرابریها که گهگاهی شکل فاحشی به خود میگیرد، عرصههای مختلف فرهنگی، مذهبی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را شامل میشوند. اگر چه این نابرابریها شکل حقوقی آشکاری در قوانین اساسی و عادی به خود نگرفتهاند، اما به شکل پنهان عمل میکنند. دولتها طی هشت دهه گذشته عمدتا بر دولت قومیت مسلط بوده است. نابرابری میان قومیت مسلط و سایر قومیتهای ایرانی اساساً نابرابری در فرصتهاست؛ در نتیجه هرگونه برابری میان آنها باید در خصوص فرصتها باشد. لذا اتخاذ سیاستهای مدبرانه در این مسائل از اهم وظایف و مسئولیتهای حکومت است. از دیگر چالشهای مرزی شمالغرب میتوان رسانه را مطرح کرد. رسانههای ملی، با توجه به ارتباط گسترده و مستقیم با مردم، از خواستههای حیاتی مهم، قابل تعدیل و تشریفاتی مردم مطلع هستند؛ این امر موجب میشود که با انعکاس صحیح و مناسب خواستههای مردم، دولت را در طرح برنامهها و تدوین راهبردها یاری رسانند. ازسوی دیگر عملکرد تخصصی رسانههای ملی و اطلاع آنها از نتایج واقعی عملکرد دولتمردان، این امکان را به آنها میدهد که با انعکاس اطلاعات، مردم را نسبت به عملکرد دولت آگاهتر و مطلعتر سازد. بر این اساس، اطلاع رسانی بر دو عامل «رضایت شهروندی» و « کارکرد دولتی » در امنیت داخلی تاثیر مثبت میگذارد و میتواند فعالیتی امنیتساز برای نظام تلقی شود. از سوی دیگر، رسانههای ملی با اطلاع رسانی گسترده و مناسب به ارتقاء سطح دانش و فرهنگ در جامعه کمک کرده و بدین وسیله بستر بروز بسیـاری از ناامنیها و هنجارشکنیها که ریشه در توسعه یافتگی فرهنگ ملی دارد، از بین میبرند. تحولات منطقه کردستان در کشورهای عراق، ترکیه و ایران کاملاً همسو و همگرا با یکدیگر در حال انجام گرفتن است. با توجه به حمایتهای قدرتهای فرامنطقهای مانند آمریکا و اسرائیل از این تحولات صورت گرفته، پیشبینی میشود این منطقه همچنان آبستن ناآرامیهای مناطق مرزیکشورهای همجوار خواهد بود. با وجود گروههایی مانند «پ.ک.ک» در شمال عراق و جنوب شرق ترکیه، پژاک در داخل خاک ایران و گروههایی در منطقه کردستان عراق، درگیریهای نظامی در مناطق مرزی استان همچنان ادامه خواهد داشت. وجود محدودیت و بیعدالتیهای جغرافیایی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در مناطق مرزی این استان با منشاء داخلی و خارجی روند رو به تزاید معضلاتی مانند قاچاق کالا، اسلحه، همگرایی منطقهای، گرایشهایسیاسی و فرهنگی به آن سوی مرزها، واگرایی نسبت به حکومت مرکزی را تقویت خواهد نمود. براساس بررسیهای به عمل آمده با استفاده از اصل درونزایی که توسعه مناطق مرزی در درجه نخست باید بر منابع و شرایط محیطی و بومی مناطق مرزی متکی باشد و هرگونه تزریق منابع از بیرون منطقه باید به عنوان اقدام تکمیلی ترقـی شده و هدف اصلی ازآن، بارورکردن منابع و استعدادهای بومـی و مزیتهـای منطقهای باشد. لذا مناطق مرزی بنا به طبیعت ناشی از موقعیت جغرافیایی آنها، به عنوان فضاهای ارتباطدهنده لولایی فضاهای داخل و خارج ازکشور عمل میکندکه توسعه مناطق مرزی، باعث توسعه کشور میگردد که در واقع میتوان یک اصل ارتباطدهی تلقی نمود. لذا فقر و محرومیت، تبعیض و فساد از عوامل توسعه نیافتگی و ضد امنیتی محسوب میشود که با افزایش میزان محرومیت و فقر اقتصادی و فرهنگی در مناطق مرزی، ضریب امنیت و آمادگی دفاعی در آنها نیز به شدت کاهش مییابد. با استفاده از اصل آمادگی دفاعی به علت موقعیت جغرافیایی، سیاسی و راهبردی مناطق مرزی که در مجاورت با کشورهای همجوار، همیشه در معرض خطر تهاجم نظامی واخلال در امنیت آنها از آنسوی مرزها قرار داشته میطلبد همواره آمادگی و هوشیاری جهت دفاع در برابر تهاجم و خطرات احتمالی حفظ شود. نظر به این که مناطق مرزی به عنوان دیوارههای دفاعی در حفظ امنیت ملی، با سد کردن خطرات امنیتی احتمالی از آنسوی مرز، نسبت به سایر مناطق داخلی از حساسیت و خطرات ویژهای برخوردارند. لذا لازم است به ضریب امنیت عمومی درمناطق مرزی توجه خاصی معطوفگردد. به دلیل همجواری مناطق مرزی با کشور یا کشورهای بیگانه، متاثر از ساختار اجتماعی، فرهنگی و جمعیتی موجود در آن سوی مرز میباشند. لذا پیوندهای اجتماعی، فرهنگی و جمعیتی مناطق مرزی با کل کشور ممکن است سست و شکننده باشد که باید درتحکیم آن کوشش بیشتری صورت گیرد تا اصل هم پیوندی برقرار شود. هر چند در راستای انسداد نوار مرزی غرب کشور اقدامات بهینه از جمله ایجاد پاسگاهها و پایگاههای جدید قدمهای مثبتی برداشته شده است، در بعضی از نقاط صفر مرزی توسط مرزبانی فنسکشی و حفر کانال نیز صورت گرفته است. این اقدامات در مقطع زمانی خاصی در انسداد نوار مرزی مفید خواهد بود. میبایستی به نحوی عمل نمودکه مرزنشینان نوار مرزی خودشان رغبت بیشتری به داد و ستد در بازارچههای مرزی را داشته باشند و مقرون به صرفه نباشد که به صورت غیر مجاز اقدام به داد و ستد نمایند.
منابع بشیریه، حسین. (1376). جامعهشناسی سیاسی. تهران: نشر نی. چاپ سوم. تهامی، م. (1384). امنیت ملی، دکترین، سیاستهای دفاعی و امنیتی. تهران: نشر ارتش جمهوری اسلامی ایران. جاویدی، م. (1391). نیروی انتظامی مظهر اقتدار ملی. تهران: معاونت سیاسی سازمان عقیدتی سیاسی ناجا. شعبانلو، س. (1386). تاثیر برنامههای رسانهای بر امنیت مرزهای استان آذربایجان غربی. نشر فرماندهی انتظامی استان آذربایجان غربی. شریف نژاد، ج. (۱۳۸۶). تاثیر توسعه اقتصادی بر امنیت مرزها. ارومیه، انتشارات ادیبان. عندلیب، ع. (1379). آمایش مناطق مرزی با تاکید به ملاحظات امنیتی– دفاعی. تهران: نشر دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران. کریمیپور، ی. (1379). مقدمهای بر ایران و همسایگان (منابع تنش و تهدید). تهران: نشر دانشگاه تربیت معلم. اسمیت، استیو. (1387). جهانی شدن سیاست: روابط بین الملل رد عصر نوین. تهران: معاونت پژوهشی و مطالعات و تحقیقات بینالمللی ابرار معاصر. رضایی ، قاسم. (1387). مرزبانان. تهران: دفتر تحقیقات کاربردی، علمی و تخصصی پلیس مرزبانی ناجا. خلیلی، رضا. (1385). تحول تاریخی– گفتمانی مفهوم امنیت. تهران: مجموعه مقالات همایش ملی مطالعات استراتژیک، پژوهشکده مطالعات راهبردی. Shill, David. (1972). The international encyclopedia of social science Macmillan Company, rol. 5, 6, (1979), p: 57. Haffman Stanly– security in the age of turbulence: means of Rwsponse in tird world confict and international sesarity- Adelphipapers. No. 1. 7, (summer,. 1981), p: 405. Lipmanwalter– usforeignploticy: shield of repub, ic- boston: litter Btown and co. (1943), p: 5.
[1]. کارشناسیارشد روابط بین الملل، واحد تسوج، دانشگاه آزاد اسلامی؛ تسوج- ایران. 2. گروه علوم سیاسی، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی؛ تبریز– ایران (نویسنده مسئول).
| |||
مراجع | |||
بشیریه، حسین. (1376). جامعهشناسی سیاسی. تهران: نشر نی. چاپ سوم. تهامی، م. (1384). امنیت ملی، دکترین، سیاستهای دفاعی و امنیتی. تهران: نشر ارتش جمهوری اسلامی ایران. جاویدی، م. (1391). نیروی انتظامی مظهر اقتدار ملی. تهران: معاونت سیاسی سازمان عقیدتی سیاسی ناجا. شعبانلو، س. (1386). تاثیر برنامههای رسانهای بر امنیت مرزهای استان آذربایجان غربی. نشر فرماندهی انتظامی استان آذربایجان غربی. شریف نژاد، ج. (۱۳۸۶). تاثیر توسعه اقتصادی بر امنیت مرزها. ارومیه، انتشارات ادیبان. عندلیب، ع. (1379). آمایش مناطق مرزی با تاکید به ملاحظات امنیتی– دفاعی. تهران: نشر دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران. کریمیپور، ی. (1379). مقدمهای بر ایران و همسایگان (منابع تنش و تهدید). تهران: نشر دانشگاه تربیت معلم. اسمیت، استیو. (1387). جهانی شدن سیاست: روابط بین الملل رد عصر نوین. تهران: معاونت پژوهشی و مطالعات و تحقیقات بینالمللی ابرار معاصر. رضایی ، قاسم. (1387). مرزبانان. تهران: دفتر تحقیقات کاربردی، علمی و تخصصی پلیس مرزبانی ناجا. خلیلی، رضا. (1385). تحول تاریخی– گفتمانی مفهوم امنیت. تهران: مجموعه مقالات همایش ملی مطالعات استراتژیک، پژوهشکده مطالعات راهبردی. Shill, David. (1972). The international encyclopedia of social science Macmillan Company, rol. 5, 6, (1979), p: 57. Haffman Stanly– security in the age of turbulence: means of Rwsponse in tird world confict and international sesarity- Adelphipapers. No. 1. 7, (summer,. 1981), p: 405. Lipmanwalter– usforeignploticy: shield of repub, ic- boston: litter Btown and co. (1943), p: 5.
| |||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 3,371 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 903 |