تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 9,997 |
تعداد مقالات | 83,560 |
تعداد مشاهده مقاله | 77,801,189 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 54,843,850 |
بررسی راز و رمز تشبیه در اشعار نادرپور | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
زیباییشناسی ادبی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 7، دوره 8، شماره 31، فروردین 1396، صفحه 161-190 اصل مقاله (709.43 K) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: علمی پژوهشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
رسول علی پناهیان1؛ محمدرضا قاری2 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1دانشجوی دوره دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی اراک. (نویسنده مسؤول) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک، پروه زبان و ادبیات فارسی، اراک، ایران. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
در مباحث بیانی «تشبیه» به عنوان اولین عامل تصویرآفرین مورد توجه قرار گرفته است، تشبیه یکی از ارکان بلاغی است که سایر صورتهای بلاغی نظیر: استعاره، مجاز، تشخیص و کنایه از آن نشأت میگیرند و میتوان آن را ابتداییترین و سادهترین نوع صور خیال شمرد. زیرا فهم آن برای ذهن از دیگر صور خیال راحتتر انجام میگیرد. نادرپور در مجموعه اشعارش به نحو مؤثر و کارآمدی از ابزارهای بلاغی بهره برده است. او به شیوههای گوناگون، با استفاده از تشبیه به ابلاغ پیام خود پرداخته و تشبیه را با تصاویر و هنرنماییهای ویژهای همراه کرده است، در این پژوهش به منظور آشکار شدن اهمیت تشبیه و چگونگی کار برد این صنعت ادبی، به بررسی و تحلیل و تهیه آمار تقریبی انواع تشبیهات او پرداخته، تشبیهات شعری او را از رهگذرهای مختلف از لحاظ طرفین حسی یا عقلی بودن، از نظر ارکان و... تقسیمبندی نموده، لطایف و ظرایف این تصویر هنری کاویده میشود. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شعر نادرپور؛ صور خیال؛ تشبیه؛ شعر معاصر | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
بررسی راز و رمز تشبیه در اشعار نادرپور رسولعلی پناهیان*[1] دکتر محمدرضا قاری***[2] چکیده در مباحث بیانی «تشبیه» به عنوان اولین عامل تصویرآفرین مورد توجه قرار گرفته است، تشبیه یکی از ارکان بلاغی است که سایر صورتهای بلاغی نظیر: استعاره، مجاز، تشخیص و کنایه از آن نشأت میگیرند و میتوان آن را ابتداییترین و سادهترین نوع صور خیال شمرد. زیرا فهم آن برای ذهن از دیگر صور خیال راحتتر انجام میگیرد. نادرپور در مجموعه اشعارش به نحو مؤثر و کارآمدی از ابزارهای بلاغی بهره برده است. او به شیوههای گوناگون، با استفاده از تشبیه به ابلاغ پیام خود پرداخته و تشبیه را با تصاویر و هنرنماییهای ویژهای همراه کرده است، در این پژوهش به منظور آشکار شدن اهمیت تشبیه و چگونگی کار برد این صنعت ادبی، به بررسی و تحلیل و تهیه آمار تقریبی انواع تشبیهات او پرداخته، تشبیهات شعری او را از رهگذرهای مختلف از لحاظ طرفین حسی یا عقلی بودن، از نظر ارکان و... تقسیمبندی نموده، لطایف و ظرایف این تصویر هنری کاویده میشود. واژههای کلیدی شعر نادرپور، صور خیال، تشبیه، شعر معاصر
مقدمه نادر نادرپور از شاعران شناخته شدۀ معاصر است. او شعرش را «آیینه زلال» خوانده است البته او این تعریف را از عین القضات اخذ نموده آن جا که میگوید «جوانمرد ا این شعرها را چون آیینه دان.» (عید گاه طرقبهای، 260: 1388). در میان صور خیال، تشبیه از زیباترین صورتهای خیال است که بیشترین تأثیر و ماندگاری را در ذهن مخاطب از خود به جا میگذارد، بزرگترین شاعران مانند خورشیدی از افق خیال، طلوع کردهاند و از عنصر خیال در سرودن اشعار خویش بهره بردهاند. در واقع تمامی هنرمندان، برای به تصویر کشیدن اندیشه خویش، ناگزیر از کاربرد گونههای خیال میباشند و به مدد این نیرو است که دست به آفرینش جهانی، فرا واقع میزنند. بنا بر این «خیال شاعرانه، با یاری گرفتن از عنصر تصویر، بسیاری از امور ذهنی را دیداری میکند و تصورات خود را از این راه به تماشا میگذارد.» (حسن لی، 1383: 282) تشبیه بر جستهترین صور خیال در شعر نادرپور است «به او منوچهری دیگر لقب دادهاند.» (باقی نژاد، 1389: 337) اساتید علم بیان از دیر باز تا کنون بر نقش پراهمیت تشبیه در تصویر آفرینیهای شاعران اتفاق نظر دارند و اعتقاد دارند که «تشبیه هسته اصلی و مرکزی اغلب خیالهای شاعرانه است.» (پور نامداریان، 1381: 214) تشبیه نشاندهنده وسعت و زاویه دید شاعر است، بیجهت نیست که ارسطو میگوید. «مشاهده تصاویری که شبیه اصل باشند، موجب خوشایندی میشود زیرا ما از مشاهده این تصاویر اطلاع و معرفت به احوال اصل آن صورتها پیدا میکنیم.» (ارسطو، 1369: 26) هدف این مقاله بیان جایگاه تشبیه در شعر نادرپور و کشف نگاه او به جهان هستی از رهگذر خیال و تشبیه است. گفتنی است که در بسیاری از موارد برای پرهیز از اطاله کلام که قطعاً در حوصله مقاله نمیگنجید به ناچار بسیاری از شواهد را حذف نمودهایم و در بعضی از موارد تنها به ذکر یک مثال اکتفا گردیده است. 2ـ پیشینه تحقیق تشبیه از موضوعاتی است که اولین کتابهای بلاغی بدان پرداختهاند کتابهایی مانند: اسرارالبلاغه، ترجمان البلاغه، المعجم و.... در زمینه شعر و اندیشههای نادرپور کتابها و مقالات زیادی نوشته شده است که از آن جمله کتابهای: «شعر زمان ما» از فیض شریفی (1391) «در آیینه» از یزدان سلحشور (1380) «خیره در تصویر خود» از عباس باقینژاد (1388)، «کهن دیارا» از وحید عیدگاه طرقبهای (1388) و مقالههای «شعر و شاعری از دیدگاه نادر نادرپور» از عنایتالله شریفپور و فریبا مدبری (1389) «موسیقی بیرونی در شعر نادرپور» از حبیبالله عباسی و حامد ذاکری «روانشناسی درد در شعر نادر نادرپور» از مهدی شریفیان (1389) اشاره کرد، اما مقاله حاضر صرفاً به مقوله تشبیه و انواع آن در اشعار نادرپور پرداخته و ایدههای خاص خود را دارد و از این بابت اثری مستقل محسوب میشود. 3ـ تشبیه تشبیه اولین و مهمترین ابزار وصف و زیبایی کلام بوده است. «تمام تصاویر به نوعی با تشبیه مرتبط بوده و آشکارا یا نهان از آن مایه میگیرند.» (پورنامداریان، 1381: 118) این شگرد بیانی نشان میدهد که شاعر چگونه توانسته میان اشیا و عناصر به ظاهر بیارتباط و متنوع پیوند ایجاد کند ارتباطی که با هیچ دید و توانی جز دید و توان شاعر دریافت نمیشود و تشبیه «آن است که چیزی را به چیزی در صفتی مانند کنند. امر اول را مشبه و دوم را مشبهبه و صفت مشترک ما بین آنها را وجه شبه و کلمهای را که دلالت بر معنی تشبیه داشته باشد ادات تشبیه میگویند.» (همایی، 1370: 227) 3ـ1ـ انواع تشبیه از نظر ذکر یا حذف ارکان تشبیه تشبیه در زبان فارسی گاه با ذکر هر یک از ادات و وجه شبه و گاه بدون ذکر هر یک از آن دو صورت میگیرد. اگر وجه شبه در تشبیه وجود داشته باشد آن تشبیه را مفصل و اگر وجود نداشته باشد آن را مجمل گویند. اگر ادات تشبیه در جمله وجود داشته باشد آن تشبیه را مرسل «صریح» و اگر وجود نداشته باشد آن را موکد گویند. بنا بر این دیدگاه، تشبیه به چهار دسته تقسیم میگردد: 1ـ مرسل مفصل 2ـ مرسل مجمل 3ـ موکد مفصل 4ـ موکد مجمل (بلیغ) 3ـ2ـ مرسل مفصل (چهار رکنی) «اگر وچه شبه در کلام ذکر بشود تشبیه را مفصّل میگویند... و اگر ادات تشبیه ذکر شود تشبیه را مرسل یا صریح میگویند.» (احمدنژاد، 1374: 87) ـ به رقص آرم چو موجی خرمن زرد / چو بادی خوشهها گیرم در آغوش (نادرپور، 1382: 130) مصراع اول مشبه: م (من) مشبهبه: موج ادات: چو وجه شبه: به رقص در آوردن خرمن زرد. مصراع دوم مشبه: م (من) مشبهبه: باد ادات: چو وجه شبه: در آغوش گرفتن خوشهها. در این بیت علاوه بر تشبیه میان کلمات «خوشه» و «خرمن» از یک طرف و «موج» و «باد» از طرف دیگر تناسبی هنرمندانه ایجاد شده است. 3ـ3ـ سه رکنی با حضور وجه شبه (مؤکد مفصل) تشبیهی است که ادات ندارد اما وجه شبه در آن ذکر میشود. «به تشبیهی گفته میشود که ادات تشبیه در آن حذف می-شود.» (رنجبر، 1385: 46) 1ـ دلی به ظلمت شب دارم/ غمی به وسعت ویرانی (نادرپور، 1382: 661) مصرع اول: مشبه: دل مشبهبه: شب وجه شبه: ظلمت ادات: ندارد. مصرع دوم: مشبه: غم مشبهبه: ویرانی وجه شبه: وسعت ادات: ندارد. 2ـ کلاف ابر پریشان بود... (همان: 608) تحلیل: شاعر سردرگمی و آشفتگی ذهنی خود را که به سان کلافی درهم پیچیده است بیان میدارد و ابر نیز همان کلاف از هم پاشیده با من درونی شاعر همزادپنداری میکند و او تلاش دارد که این آشفتگی را با عناصر طبیعت در میان گذارد. تا آنجا که در ادامه میگوید: «به زیر پلک حریرین پردهای پوشاند و من، دو مردمکم را به اشک پوشاندم... کلاف ابر در اندیشة گسستن بود/ و آسمان خزان 3ـ4ـ سه رکنی با حضور ادات (مرسل مجمل) تشبیهی است شامل ادات که وجه شبه در آن ذکر نمیشود. «از نظر تئوری ادبیات تشبیه مجمل از مفصل بهتر است.» (شمیسا، 1386: 68) به جهت اینکه در این نوع تشبیه وجه شبه ذکر نمیشود حس تخیل در خواننده برای درک وجه شبه قدرت بیشتری میگیرد و تشبیه رساتر و پرتأثیرتر است. 1ـ این پیرِ خردسال/ مویی به رنگ شیر و شکر دارد (نادرپور، 1382: 783) مشبه: موی مشبهبه: شیر و شکر ادات: به رنگ وجه شبه محذوف: سفید بودن این بیت افزون بر تشبیه، دارای نغمه حروف «ر» میباشد و شاعر با به کار بردن ترکیب زیبای «پیرِخردسال» آرایه پارادوکس را هنرمندانه ابداع نموده است. 3ـ5ـ تشبیه موکد مجمل (بلیغ) تشبیهی است که در آن ادات و وجه شبه هر دو حذف میشوند. علوی مقدم و اشرفزاده معتقدند: «اگر هم ادات تشبیه و هم وجه شبه حذف شود تشبیه بلیغ است که رساترین و زیباترین شکل تشبیه میباشد چرا که ادعای همانندی و اشتراک بین مشبه و مشبهبه در این نوع تشبیه قویتر است تا آنجا که برخی این نوع از تشبیه را استعاره دانستهاند و چنین استدلال کردهاند که در اینگونه تشبیهات «ادعای یکسانی و یگانگی» مشبه و مشبهبه مطرح است نه «ادعای همانندی و اشتراک بین مشبه و مشبهبه در یک یا چند صفت.» (علوی مقدم و اشرافزاده، 1388: 88) تشبیه بلیغ خود بر دو نوع است: 3ـ5ـ1ـ بلیغ اضافی (اضافهتشبیهی) تشبیهی است که در آن مشبه و مشبهبه، به هم اضافه شده باشند و در این صورت ادات و وجه شبه محذوف است. 1ـ پیراهنی که دوختهای از حریر ابر/ چو آبشار نور فرو ریزد از برت (نادرپور، 1382: 109) مشبه: حریر مشبهبه: ابر مشبه: آبشار مشبهبه: نور شاعر مبتکرانه اغراق را به اوج خود رسانده و با کمترین الفاظ و ترکیبات، معانی ذهنی خود را با عاطفهای شگرف به مخاطب القاء میکند آنجا که «پیراهن» را به «حریر» و «آبشار» همانند نموده و به شیوه «تشبیه در تشبیه» تصاویر زیبایی را در ذهن مجسم نموده است. 2ـ خواندم زدیدگان غم آلود اختران /از آخرین غروب نگاهت اشارهها (همان: 121) مشبه: نگاه مشبهبه: غروب در این بیت علاوه بر تشبیه بلیغ «غروب نگاه»، شاعر با ترکیب «دیدگان غمآلود اختران» هنرمندانه از تشخیص بهره برده و زیبایی آن را مضاعف نموده است. 3ـ5ـ2ـ بلیغ غیر اضافی (اضافه اسنادی) در این تشبیه، مشبه و مشبهبه، به هم اسناد داده میشوند و اغراق به اوج خود میرسد زیرا ادعای همانند بودن با اسناد قوت بیشتری میگیرد. 1ـ زین محبسی که زندگیاش خوانند /هرگز مرا توان رهایی نیست (نادرپور، 1382: 116) مشبه: زندگی مشبهبه: زندان 2ـ تو خورشید بیمار پیش از غروبی/ که بر خاطرم گرد اندوه پاشی (همان: 299) مشبه: تو مشبهبه: خورشید شاعر محبوب را همانند خورشید بیماری میداند که انوار تابش او نه تنها باعث شادی و تلألو نور او نشده بلکه او را دچار غم و اندوه نموده است. جدول و نمودار آماری تشبیه به اعتبار ادات و وجه شبه
تحلیل: به نظر میرسد با توجه به بسامد بالای تشبیهات مرسل؛ یعنی تشبیهاتی که در آنها وجه شبه ذکر میشود، نادرپور از تشبیهات تازه استفاده کرده است (34درصد) چرا که یکی از دلایل ذکر وجه شبه تازه بودن تشبیه و مسبوق به سابقه نبودن آن است. 3ـ6ـ انواع تشبیه از نظر مفرد، مقید و مرکب بودن طرفین هر یک از طرفین تشبیه (مشبه، مشبهبه) میتواند به صورت مفرد، مقید و یا مرکب در تشبیه به کار رود. با ذکر این مقدمه تشبیه در شعر نادرپور بدین اعتبار به چند دسته تقسیم میشود: 3ـ6ـ1ـ مفرد به مفرد تشبیهی است که هم مشبه و هم مشبهبه، هر دو مفردند و رنجبر میگویند: «ممکن است هر دو طرف تشبیه مفرد باشد.» (رنجبر، 1385: 34) 1ـ وزشکاف پلکهای من/جویبار اشک میجوشید. (نادرپور، 1382: 291) مشبه مفرد: اشک مشبهبه مفرد: جویبار در این بیت علاوه بر اضافهتشبیهی «جویبار اشک» میان کلمات «پلک» و «اشک» و «جویبار» و «جوشیدن» تناسب زیبایی به کار رفته و افزون بر آن اغراق «جویبار اشک جوشیدن» به نحو هنرمندانهای به کار رفته است. 2ـ تو ابری، تو آن ابر اندوهگینی (همان: 299) مشبه مفرد: تو مشبهبه مفرد: ابری شاعر علاوه بر اضافهتشبیهی اسنادی، هنرمندانه از آرایه تکرار در میان کلمات «تو» و «ابر» بهره برده است. 3ـ6ـ2ـ مفرد به مقید به مفردی میگویند که همراه آن یک کلمه، صفت، مضاف الیه یا قیدی دیگر آمده باشند. «مشبه مفرد و مشبهبه مقید.» (رنجبر، 1385: 34) 1ـ غباری چون بخار گرم آهک / و یا دودی که خیزداز شررها (نادرپور، 1382: 66) مشبه مفرد: غبار مشبهبه مقید: بخار گرم آهک بیت مزبور علاوه بر تشبیه مفرد به مقید دارای تشبیه جمع هم میباشد، «غبار» را به «بخار گرم آهک» و «دود که از شررها بر میخیزد» تشبیه نموده و افزون بر این دارای واجآرایی «ا» و «ر» هم میباشد. 3ـ6ـ3ـ مفرد مقید به مفرد مقید در این نوع تشبیه، مشبه و مشبهبه هردو مقیدند. نادرپور در اینگونه تشبیهات با مقید کردن طرفین تشبیه بر توصیفی و تخیلی و تصویری بودن تشبیهات میافزاید. 1ـ سایههای خفته چون دزدان رهزن (نادرپور، 1382: 97) مشبه مفرد مقید: سایههای خفته مشبهبه مفرد مقید: دزدان رهزن شاعر علاوه بر تشبیه مفرد مقید به مفرد مقید، تشخیص زیبای «سایههای خفته» را هنرمندانه به کار برده است. 2ـ رشتههای سیم چون برق مجسم (همان: 100) مشبه مفرد مقید: رشتههای سیم مشبهبه مفرد مقید: برق مجسم 3ـ6ـ4ـ مفرد مقید به مفرد مجرد در این تشبیه، مشبه مقید همراه مشبهبه مفرد آورده میشود. 1ـ تودههای سیاه درختان / ساکن اندر خموشی چو کوهند (نادرپور، 1382: 68) مشبه مفرد مقید: تودههای سیاه درختان مشبه مفرد مجرد: کوه 3ـ6ـ5ـ مرکب به مفرد «یعنی مشبه مرکب باشد و مشبهبه مفرد که ممکن است مفرد مجرد یا مفرد مقید باشد.» (علوی مقدم و اشرفزاده، 1388: 104) 1ـ رنگها در گوی چشمت نقش میبندد/ صبحگاهان، چون پر طاووس (نادرپور، 1382: 250) مشبه مرکب: صبحگاهان رنگها در چشمت نقش میبندد مشبهبه مفرد: پرطاووس (مفرد مقید) تصویر پدید آمده در بیت به شیوه تشبیه در تشبیه به کار رفته: («گوی چشمت» به «پرطاووس») و همچنین اغراق مصرع اول دل انگیزی بهتری در شعر ایجاد نموده و مضاعف بر آن تناسب کلمات «رنگ» و «طاووس» آهنگ ویژهای به شعر بخشیده است. 3ـ6ـ6ـ مفرد به مرکب یعنی مشبه مفرد باشد و مشبهبه مرکب باشد. 1ـ لرزم چو شاخ و برگ نهالان نیمهجان/ در زیر تازیانه باران شامگاه (نادرپور، 155: 1382) مشبه مفرد: م (من) مشبهبه مرکب: شاخ و برگ نهالان در زیر تازیانه باران. 3ـ6ـ7ـ مرکب به مرکب گروهی یا هیأتی را به هیأت و گروه دیگری مانند میکنند. 1ـ چشمکزنان زپشت درختان ستارهها / چون چشم دیوهای هراسان زآدمی (نادرپور، 56: 1382) مصرع اول: مشبه مرکب مصرع دوم: مشبهبه مرکب جدول و نمودار آماری انواع تشبیه به اعتبار طرفین (مفرد، مقید، مرکب)
تحلیل: تشبیهات مفرد به مقید نیز با بسامد بالا نسبت به انواع دیگر نشان میدهد که شاعر در پی تحدید و مشخص کردن وجه شبه است؛ یعنی میخواهد ذهن خواننده را هدایت کند به سمت تصویری که خود در ذهن دارد. (24درصد) 3ـ7ـ تشبیه به اعتبار طرفین (حسی و عقلی) برای درک بهتر شعر شاعران از عناصر حسی و عقلی در ساخت مشبه و مشبهبه استفاده میکنند. مراد از حس مواردی است که با حواس پنجگانه دریافت شود و منظور از عقلی هر چیزی است که با این حواس قابل درک نباشد تشبیه به اعتبار حسی و عقلی بودن مشبه و مشبهبه چهار حالت دارد: 3ـ7ـ1ـ تشبیه حسی به حسی تشبیهی است که طرفین تشبیه محسوس به محسوس هستند «هم مشبه و هم مشبهبه از امور حسی باشند.» (علوی مقدم و اشرفزاده، 1388: 95) حجم زیادی از تشبیههای نادرپور از این الگو پیروی میکند. 1ـ چشم تو آن دریچه روشن بود/ کز آن رهی به زندگیم دادند (نادرپور، 1382: 181) مشبه حسی: چشم مشبهبه حسی: دریچه روشن 2ـ رشته طنابی ز نور غمزده ماه / روزنه را میگشود و سرزده میتافت (همان: 77) مشبه حسی: نور ماه مشبهبه حسی: رشته طنابی اینک چند نمونه را برای مثال میآوریم: باران به دم اسب (12/506) نمای قریه به کندو (2/65) پرنده به ماهی (5/85) ماه به جام (4/99) ابر به حریر (11/109) و... 3ـ7ـ2ـ تشبیه حسی به عقلی در تشبیه محسوس به معقول هدف شاعر نوعی ارتقا بخشیدن به امور محسوس است چرا که در ویژگی مورد نظر او، آن محسوس با آن معقول رقابت میکند و یا ممکن است مشبهبه عقلی برای مشبه حسی نوعی اغراق در بیان مقصود باشد و احمدنژاد معتقد است: «شاعر امور مادی و محسوس را به امور عقلانی و انتزاعی مانند میکند.» (احمدنژاد، 1374: 86) 1ـ شبها گریختند و تو چون یادهای دور/ هر لحظه از گذشته من دورتر شدی (نادرپور، 1382: 155) مشبه حسی: تو مشبهبه عقلی: یادهای دور. 2ـ وقتی که آیات سیاه گیسوان تو/ بر سینه من نقش میبندد (همان: 743) مشبه حسی: گیسوان سیاه مشبهبه عقلی: آیات چند نمونه دیگر: پیرمرد به روح (1/504) برف به زهد سپید (3/762) من به سکوت (17/622) و... 3ـ7ـ3ـ تشبیه عقلی به حسی «اینگونه تشبیه با یکی از اصول مسلم تشبیه که مشبهبه بایداجلی از مشبه باشد و برای تبیین و ایضاح امور عقلی آنها را به امور حسی تشبیه میکنند سازگار است.» (بهمن مطلق، 1387: 143) و بندتو میگوید: «گفتهاند که تصور آنگاه جنبه هنری پیدا میکند که معقولی را به محسوسی پیوند دهد.» (بندتو، 1344: 79) ا ـ من بودم و سکوت شب و سیل خاطرات... (نادرپور، 1382: 58) مشبه عقلی: خاطرات مشبهبه حسی: سیل 2ـ جانم ز تاب آتش غمها سوخت/ ای سینه گداخته، فریادی (همان: 118) مشبه عقلی: غم مشبهبه حسی: آتش 3ـ7ـ4ـ تشبیه عقلی به عقلی در این تشبیه، شاعر عواملی را که در محدوده حس انسان قرار نمیگیرد را به کمک امور عقلی در ذهن بیان میکند و «آن است که دو امر معنوی و عقلی به همدیگر مانند شوند.» (تجلیل، 1376: 48) این نوع تشبیه در شعر نادرپور بسیار اندک است زیرا از مشبهبه عقلی وجه شبه روشن و صریحی اخذ نمیشود تا حال مشبه را به کمک آن دریابیم. 1ـ عمر من بود آنچه در زورق هنوز شعله میزد / چون امید واپسین (نادرپور، 1382: 925) مشبه عقلی: عمر مشبهبه عقلی: امید واپسین 2ـ آهنگی از نگاه تو میایدم به گوش/ چون موجهای خاطره غمگین و دلنواز (همان/109) مشبه عقلی: آهنگی که از نگاه تو احساس میشود. مشبهبه عقلی: موجهای خاطره. در این بیت علاوه بر تشبیه عقلی به عقلی و تشبیه عقلی به حسی «موجهای خاطره»، آرایه حسآمیزی «آهنگی از نگاه تو میآیدم به گوش» تصویر زیبایی را در شعر بالا خلق کرده و علاوه بر آن شاعر با گزینش صفتهای «غمگین» و «دلنواز» آرایه تنسیق الصفات را هنرمندانه ایجاد نموده است. جدول نمودار آماری انواع تشبیه حسی به عقلی
تحلیل: نزدیک 47 درصد تشبیهات عقلی به حسی است. نشان میدهد ذهن شاعر کمتر به دنبال پیچیده کردن تصاویر و ابهامآفرینی است بلکه به عکس با این نوع تشبیهات میخواهد معقولات را محسوس کند که البته این امر اصلیترین هدف تشبیه نیز هست. 3ـ8ـ تشبیه خیالی و وهمی «از فروع بحث تشبیهی که مشبهبه آن عقلی است بحث تشبیه خیالی و وهمی است. یکی از امکاناتی که شاعر در آوردن مشبهبه عقلی دارد این است که هیأت و ترکیبی ذهنی بسازد که اجزایآن یا یکی از اجزایآن حسی باشد.» (شمیسا، 1383: 39) 3ـ8ـ1ـ تشبیه خیالی تشبیهی است که اجزای مشبهبه آن به تنهایی در عالم واقعی وجود داشته باشند ولی ترکیب آنها در هستی موجود نباشد. 1ـ نور بتابد ز لای برگ درختان/ در دل امواج آب و چشمه مهتاب (نادرپور، 1382: 93) «چشمه» به تنهایی وجود دارد، «مهتاب» هم همین طور، اما ترکیب «چشمه مهتاب» وجود ندارد و خیالی است. تشبیهات خیالی نادرپور در حدود 12 مورد است که بعضی از آنها عبارتند از: زنبور آفتاب ـ ابریشم غبار (2/319) ـ برف قیرگون (3/931) ـ باروت شاخهها (8/430) 3ـ8ـ2ـ تشبیه وهمی «تشبیهی است که مشبهبه غیر موجود آن مرکب از دو جزء است که یکی از اجزایآن وجود خارجی ندارد.» (شمیسا، 1383: 39) 1ـ سیمرغ قلههای کبودم که آفتاب/هر بامداد، بوسه نشاند به بال من (نادرپور، 1382: 279) «من» (مشبه) به «سیمرغ قله ها» (مشبهبه) تشبیه شده که «سیمرغ» وجود خارجی ندارد. جدول و نمونه آماری انواع تشبیه وهمی و خیالی
3ـ9ـ تقسیمات تشبیه بر پایه وحدت و تعدد طرفین شگردهای هنری نادرپور در تشبیه متنوع و گوناگون است، تشبیه در اشعار وی کاربرد وسیع و معناداری دارد و او از صورتهای مختلف دیگری همچون جمع، تسویه، ملفوف و مفروق بهره برده است. 3ـ9ـ1ـ تشبیه جمع تشبیهی است که برای یک مشبه چند مشبهبه آورده شود. 1ـ چشمه میخندید و ذرات ستاره/ در دهانش همچو پولکهای ماهی / یا چو دندانها ز مروارید غلتان. (نادرپور، 98: 1382) مشبه: ذرات ستاره مشبهبه 1: پولکهای ماهی مشبهبه 2: دندانهای زمروارید غلتان 2ـ لیک آهن و گیاه و سنگ نیستم / بیخبر زنام و ننگ نیستم (همان: 439) مشبه: من مشبهبه 1: آهن مشبهبه 2: گیاه مشبهبه 3: سنگ 3ـ9ـ2ـ تشبیه تسویه برای چند مشبه یک مشبهبه آورده شود و عکس تشبیه جمع است. 1ـ با شاخه نازک پاها و دستها / ابریشم هوا را تا آسمان درید (نادرپور، 429: 1382) پاها و دست دو چیز هستند به یک چیز یعنی «شاخه نازک» تشبیه شده است. . 2ـروزها و شبها این سکههای قلب/در دستهای چرکین ساییده میشوند. (همان: 447) 3ـ9ـ3ـ تشبیه ملفوف «تشبیهی است که در آن، شاعر چند مشبه با هم میآورد و چند مشبهبه را نیز با هم میآورد که به طریق لف و نشر، هر مشبهبهی با مشبه خود ارتباط دارد.» (علوی مقدم و اشرفزاده، 1388: 105) 1ـ اینجا زمان و خاطره بیگانه از همند / وز یکدیگر بسان شب و روز میرمند (نادرپور، 941: 1382) «زمان» و «خاطره» مشبه است و «شب» و «روز» مشبهبه آنها میباشد. 2ـ اندیشه و تیشهام مهیا بود/ چون لوح و قلم کنار یکدیگر (همان: 655) «اندیشه» و «تیشه» مشبه و «لوح» و «قلم» مشبهبه میباشد. 3ـ9ـ4ـ تشبیه مفروق «تشبیهی است که در آن چند مشبه و مشبهبه پیاپی آورده شود.» (احمدنژاد، 1374: 930) 1ـ سایههای خفته چون دزدان رهزن / تک درختان چون نگهبانان تنها (نادرپور، 1382: 97) «سایههای خفته» به «دزدان رهزن» و «تک درختان» به «نگهبانان تنها» مانند شدهاند. 2ـ آن شب اطاق من به مثل جام باده بود/نور چراغ من به مثل رنگ باده داشت (همان: 175) تقسیمات تشبیه بر پایه وحدت و تعدد طرفین
تحلیل: نزدیک 39 درصد از تشبیهات از نوع جمع هستند شاعر با این کار درصدد است نهایت روشنی و وضوح را به تصاویرش بدهد؛ یعنی دغدغه شاعر انتقال حداکثری مافی الضمیر میباشد. 3ـ10ـ وجه شبه وجه شبه، شباهت ادعایی ایجادشده بین مشبه و مشبهبه است که به طور حقیقی یا خیالی در آن اشتراک دارند «بحث وجه شبه مهمترین بحث تشبیه است چون وجه شبه مبین جهان بینی و وسعت تخیل شاعر است و در نقد شعر بر مبنای وجه شبه است که متوجه نوآوری یا تقلید هنر مند میشویم.» (شمیسا، 98: 1386) قدما وجه شبه را به دو مورد تحقیقی و تخییلی تقسیم کردهاند: 3ـ10ـ1ـ وجه شبه تحقیقی «آن است که وجه شبه حقیقتا در طرفین تشبیه وجود داشته باشد.» (پرهیزی، 1385: 34) 1ـ دیدم پرنده بر خاک / جان میکند چو ماهی (نادرپور، 1382: 85) مشبه: پرنده مشبهبه: ماهی وجه شبه تحقیقی: جان کندن 2ـ من اکنون قطرههای ریز باران را /که همچون بال زنبوران خوابآلوده میریزد (همان: 415) مشبه: قطره باران مشبهبه: بال زنبوران وجه شبه تحقیقی: ریختن 3ـ10ـ2ـ وجه شبه تخیلی «وجه شبه در هر دو طرف تشبیه یا در یکی از طرفین، خیالی و ادعایی باشد.» (علوی مقدم و اشرفزاده، 1388: 94) 1ـ شوم مهتاب و پر گیرم شبانگاه/بر آن دریای ژرف آسمان رنگ (نادرپور، 1382: 130) مشبه: من مشبهبه: مهتاب وجه شبه: پر گرفتن و پرواز کردن وجه شبه نسبت به مشبه: تخییلی وجه شبه نسبت به مشبهبه: تخییلی 2ـ شبها گریختند و تو چون بادهای سرد / همراه با سیاهی شبها گریختی (همان: 151) مشبه: تو مشبهبه: بادهای سرد وجه شبه: گریختن وجه شبه نسبت به مشبه: تحقیق وجه شبه نسبت به مشبهبه: تخییلی جدول و نمودار آمار انواع وجه شبه به اعتبار (تحقیقی و تخییلی)
3ـ11ـ وجه شبه به اعتبار مفرد، متعدد، مرکب، حسی و عقلی بودن 3ـ11ـ1ـ وجه شبه مفرد وجه شبه وقتی مفرد است که از یکی بیشتر نباشد یعنی فقط یک مطلب است. 1ـ تا بوته گناه نروید ز باغ دل / بنیاد هر هوس را از سینه کندهایم (نادرپور، 1382: 433) مشبه 1: گناه مشبهبه 1: بوته مشبه 2: دل مشبهبه 2: باغ وجه شبه مفرد: روییدن (برای هر دو مشبه) شاعر در کنار تشبیههای موجود در این بیت با استفاده از «دل» و «سینه» از آرایه ارداف به نحو زیبایی استفاده کرده است. 2ـ بهار زندگی زودم خزان گشت / که عمرم چون نسیمی تیز پر بود (همان: 434) مشبه: عمر مشبهبه: نسیم وجه شبه مفرد: تیز پر بودن 3ـ11ـ2ـ وجه شبه مرکب «هنریترین وجه شبه است و از مشبهبه مرکب اخذ میشود هیأت حاصله از امور متعدد است و یا به اصطلاح منتزع از چند چیز است یعنی تابلو و تصویری است که از مجموعه جزئیات گوناگون حاصل میشود.» (شمیسا، 1386: 43) 1ـ دل خونین مرا بستر غم خوابگه است/ خال سرخی است که بر گونه زرد افتاده است (نادرپور، 1382: 296) مشبه: مصرع اول مشبهبه: مصرع دوم وجه شبه مرکب: قرار گرفتن سرخی در میان زردی. 2ـ در افق چون پنبهها بر صورت شب / ابرها آغشته شد با روشنایی (همان: 101) مشبه: ابرها مشبهبه: پنبهها بر صورت شب وجه شبه مرکب: آغشته شدن تیرگی با روشنایی. 3ـ11ـ3ـ وجه شبه متعدد آن است که از یکی بیشتر باشد. 1ـ چشمهساران خیره بر نقش جمالش / ماه چون آوارگان خاموش و تنها (نادرپور، 1382: 100) مشبه: ماه مشبهبه: آوارگان وجه شبه متعدد: خاموش و تنها بودن. 2ـ خشمی است که چون کیسه زهر از بن هر موی /میجوشد و میریزد و سرچشمهاش آنجاست (همان: 222) مشبه: خشم مشبهبه: کیسه زهر وجه شبه متعدد: جوشیدن و ریختن این بیت علاوه بر تشبیه، بخاطر کلمات «خشم» و «کیسه» در مصرع اول و «می جوشد» و «می ریزد» در مصرع دوم آرایه لف و نشر مرتب دارد و همچنین در مصرع اول بین «زهر» و «هر» جناس افزایش در حرف اول هنرمندانه به کار رفته است. 3ـ11ـ4ـ وجه شبه حسی وجه شبه حسی باید از حواس پنج گانه اخذ شده باشد «یعنی وجه شبه از امور حسی (شنیدنی، دیدنی، چشیدنی، پسودنی یا بوییدنی) باشد.» (علوی مقدم و اشرفزاده، 1388: 92) 1ـ پیراهنش سپید چو مهتاب نیمه شب / در تیرگی به موج زدن در مسیر باد (نادرپور، 1382: 59) مشبه: پیراهن مشبهبه: مهتاب وجه مشبه حسی: سپیدی (دیدنی است) 2ـ اندام بیشه در شمدنرم ماهتاب / چون زخمیان پیر، به بستر لمیده بود (همان: 58) مشبه: اندام بیشه مشبهبه: زخمیان پیر وجه شبه حسی: لمیده بودن 3ـ11ـ5ـ وجه شبه عقلی آن وقتی است که وجه شبه از کیفیات نفسانی و امور عقلانی است. 1ـ آهنگی از نگاه تو میآیدم به گوش / چون موجهای خاطره غمگین و دلنواز (نادرپور، 1382: 109) مشبه: آهنگ مشبهبه: موجهای خاطره وجه شبه عقلی: غمگین و دلنواز بودن 2ـ مغرورتر زقله در ابر خفتهام / از پشت من نمیگذرد سیل بادها (همان: 280) مشبه: من مشبهبه: قله وجه مشبه عقلی: مغرور بودن جدول و نمودار آماری انواع وجه شبه به اعتبار (مفرد، متعدد، مرکب، حسی، عقلی)
3ـ12ـ گونههای تشبیه بر پایه وجه شبه 3ـ12ـ1ـ تشبیه تمثیل «در تشبیه تمثیل، مشبهبه مرکب باید جنبه مثل یا حکایت داشته باشد. در این نوع تشبیه، مشبه امری معقول و مرکب است که برای تقریر و اثبات آن، مشبهبهی مرکب و محسوس ذکر میشود.» (شمیسا، 1383: 1ـ آرام و پر غرور، به سویش روان شدی / چون یونسی که در دل ماهی فرو خزید (نادرپور، 1382: 176) مشبه: مصرع اول مشبهبه: مصرع دوم که تمثیل مرکب و محسوس برای اثبات مشبه (مصرع اول) ادات: چو 3ـ12ـ2ـ تشبیه غریب و بعید «تشبیه غریب آن است که در انتقال از «مشبه» به «مشبهبه» نیاز به فکر و دقت نظر بسیار است. چون وجه شبه در ابتدای امر مشخص نمیشود و آن به سبب خفا و عدم ظهور وجه شبه است.» (رنجبر، 1385: 44، 45) 1ـاز قاب تنگ پنجره، سنگ نگاه من / چون مرغ پر کشید (نادرپور، 1382: 413) مشبه: نگاه مشبهبه: سنگ وجه شبه: (وجه شبه غیر مشهور برای نگاه) بیتحرک بودن شاعر با وجود بیتحرکی سنگ، نگاه را که همانند سنگ ثابت و مبهوت مانده، همانند پرندهای به پرواز در آورده است. 2ـتا به زمین پاشد، آسمان نمک نور / برکشد از زخم شانههام، دماری. (همان، 231) 3ـچرا ز کوزة ماه امشب / نَمی، برون نتراویده ست؟ (همان، 241) 4ـ پیکرتراش پیرم و با تیشة خیال /یک شب تورا ز مرمر شعر آفریدهام. (همان، 257) تحلیل: شاعر در این ابیات از تشبیهاتی نو و غریب بهره گرفته است. (کوزة ماه ـ نمک نور-تیشة خیال ـ مرمر شعر) در واقع ربط بین مشبه و مشبهبه در این تشبیهات بسیار اندک و دور است. و این امر باعث شده است که درک و دریافت تشبیه با کمی تأمل و در ادامه، حیرت همراه باشد. شفیعیکدکنی میگوید: «بدوی طبانه معتقد است که هرچه جهات اختلاف [بین مشبه و مشبهبه] بیشتر باشد، تشبیه زیباتر است. زیرا این کار مینماید که هنرمند نسبت به ارتباطات موجود میان عناصر طبیعت و اشیاءحسّاستر است و حقایق نهفته را دقیقتر ادراک میکند.» (شفیعیکدکنی، 1391: 57) جدول و نمودار آماری تشبیه بر پایه وجه شبه
3ـ13ـ راههای خروج تشبیه از ابتذال ریچاردز در فلسفة بلاغت میگوید: «اگر شاعران نو، به خلق مجدد تداعیهایی که از هم پاشیدهاند، اقدام نکنند، زبان کارایی خود را از دست میدهد.» (ریچاردز، 1382: 101) به همین سبب شاعر نو پرداز ما که به این امر واقف است تلاش کرده است که با ترفندهای شاعرانه زبان شعرش را تازگی ببخشد و کاراتر کند. از جملة این شیوهها میتوان به موارد زیر اشاره کرد: 3ـ13ـ1ـ تشبیه بلیغ «به تشبیهی گفته میشود که در آن، تنها طرفین تشبیه (مشبه و مشبهبه) ذکر میشود.» (آشوری، 1366: 52) 1ـ چشمه آوازشان زحنجره جوشید / نغمه آنها به بانگ باد در آمیخت (نادرپور، 1382: 109) مشبه: آواز مشبهبه: چشمه ادات و وجه شبه: محذوف. 3ـ13ـ2ـ تشبیه شرط «نوعی از تشبیه است که حرف شرط در آن به کار میرود و یکی از طرفین تشبیه را مشروط میسازد.» (سلاجقه، 1378: 134) 1ـ گر شعر من شراره آتش بود / اینک بغیر دود سیاهی نیست (نادرپور، 1382: 181) 3ـ13ـ3ـ تشبیه مضمر «چیزی را به چیزی تشبیه نمایند و چنان اظهار کند که مقصود او تشبیه نیست و در واقع مراداوتشبیه باشد.» (تقوی، 1363: 176) 1ـ به زیر ابر مسین خورشید / سر از ملال به بالین داشت / زنور مفرغیاش، آفاق / لعاب ظرف سفالین داشت (نادرپور، 1382: 253) شاعر در محتوا «ابر» را به «بالین» و «نور» را به «لعاب» تشبیه نموده است. 3ـ13ـ4ـ تشبیه تفضیل «آن است که مشبه را ازمشبهبه بالاتر تصور کنند و آن را (مشبه را) بر مشبهبه برتری دهند.» (صفا، 1367: 42) 1ـ پاکیزهتر ز اشک زلال ستاره بود / بخشندهتر زابر سپیدبهاره بود (نادرپور، 1382: 293) مشبه: محذوف مشبهبه: اشک زلال، ابر سپید شاعر «مشبه» را پاک تراز «اشک زلال» و بخشندهتر از «ابر بهاره» میداند. 3ـ13ـ5ـ تشبیه عکس «مشبهبه باید کاملتر ومعروفتر از مشبه باشد. چرا که این مشبه است که باید از مشبهبه، رنگ و روغن و جلا و کمال بگیرد گاهی به جهت مبالغه یا به سبب تناسی تشبیه، این اصل، معکوس میشود و مشبهبه بر مشبه مانند میشود و بالنتیجه در تشبیه مقلوب یا معکوس، مشبه را مشبهبه قرار میدهند به ادعای این که وجه شبه در آن نیرومندتر است.» (تجلیل، 5556: 1376) 1ـ تنم در کوره خورشید بگداز / مرا پاکیزه دل، پاکیزه جان کن (نادرپور، 113: 1382) مشبه: خورشید مشبهبه: کوره شاعر در ادعایی مشبه «خورشید» را به مشبهبه «کوره» مانند کرده است، حال آن که مشبهبه باید از نظر عرف تشبیه از مشبه کاملتر باشد درحالی که شاعر «خورشید» را به «کوره» مانند کرده است و اصل تشبیه را معکوس نموده است. جدول و نمودار آماری راههای خروج تشبیه از ابتذال
تحلیل: ظاهراً شاعر ناخودآگاه به این موضوع واقف است که چون تشبیهاتش تازه و غریباند پس از روشهایی معمول تازه کردن تشبیه کمتر استفاده کرده است. ضمناً نادرپور با استفاده از تشبیهات بکر و ابتکاری، سعی کرده است به غنای تصویری زبان و شعر فارسی چیزی بیفزاید. ضمناً از امکانات زمان خود نیز همچون دیگر شاعران خلاق و نوجو، بهره میگیرد:
البته مانند هر شاعر دیگری، نادرپور نیز تحت تأثیر تصاویر تشبیهی شاعران گذشته است. فقط برای نمونه برخی از این تأثُرها را بدون هیچگونه تحلیلی میآوریم: چشمة مهتاب (6/93)، آتش غم (1/95)، کارگاه وجود (15/95)، آیینة دل (9/103)، بادة نگاه (5/110)، چراغ عمر (5/136) نتیجه تشبیه یکی از کار آمدترین ابزارهای بلاغی است که نادرپور به شیوههای مختلف برای بیان مقصود خود از آن بهره برده است و بسیاری از تشبیهاتی که در کلام خود به کار برده از نوع تشبیه بلیغ و در برخی موارد در قالب اضافهتشبیهی است و اینگونه تصاویر در ایجاز و کوتاهی لفظ بینظیر است. وی در تصویرپردازیهایش گاه متأثر از گذشته است و به این سبب که روحی غنایی داشته و عشق و عاشقی بر افکار او سیطره دارد و بعضی از این تصاویر تکراری و کلیشهای و مربوط به حوزه تصاویر غنایی است، نادرپور شاعر زمان خود است و هیچگاه از امکانات زمان خود در تصویرپردازی غفلت نکرده و تصاویر زیبا و دلنشین با پدیدههای نو ظهور و معاصر خلق کرده که بکر و نو هستند و در تصاویرش رنگ زمان دیده میشود و کثرت تشبیهات او ابداعی و زیباست و خلاقیت ذهنی او را به خوبی نشان میدهد، اندیشههایش را به شیوهای زیبا و ابتکاری در تشبیهات خود گنجانیده است و از این نظر سر آمد آن زمان است. خصوصیت شعر او از نظر تشبیه این است که در بیان تجربههای ذهنی خویش از همه نوع تشبیه به اعتبار ادات و وجه شبه بهره برده، او با استفاده از اضافهتشبیهی در تصویرسازی دامنه تخیل و ابهام را توسعه داده است و همین ویژگی سبب دلنشینی سخن اوست.
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
منابع و مآخذ 1ـ آشوری، داریوش و همکاران. پیامی در راه. تهران: طهوری، چاپ سوم، 1366. 2ـ احمدنژاد، کامل. فنون ادبی. تهران: انتشارات پایا، چاپ دوم، 1374. 3ـ ارسطو. فن شعر. ترجمه عبدالحسین زرینکوب. تهران: امیرکبیر، 1369. 4ـ باقینژاد، عباس. خیره در تصویر خود. ارومیه: ناشر دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارومیه، چاپ اول، 1388. 5ـ بهمنمطلق، یدالله، «تشبیه در شعر سپهری»، مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی، شماره 62، سال 16، 1387، 162ـ132. 6ـ پرهیزی، عبدالخالق. بیان، تهران: نشر زمان، 1385. 7ـ پورنامداریان، تقی. سفر در مه. تهران: نگاه، چاپ اول، 1381. 8ـ ـــــــــــ ، ــ . نگاهی به تصویر آفرینی در مرزبان نامه، هشتمین کنگره ایرانی، تهران: فرهنگستان ادب و هنر، 1357. 9ـ تجلیل، جلیل. معانی و بیان. تهران: مرکز نشر دانشگاهی، چاپ پنجم، 1376. 10ـ تقوی، سیدنصرالله. هنجارگفتاردرفن معانی و بیان و بدیع. اصفهان: فرهنگ سرای اصفهان، 1363. 11ـ حسنلی، کاووس. گونههای نو آوری در شعر معاصر ایران. تهران: ناشر نشر ثالث با همکاری انتشارات دبیرخانه شورای گسترش زبان و ادبیات فارسی، چاپ اول، 1383. 12ـ رنجبر، احمد. بدیع. تهران: انتشارات اساطیر، چاپ اول، 1385. 13ـ ریچاردز، آی. ا. فلسفة بلاغت. ترجمه دکتر علی محمدی آسیابادی. تهران: نشر قطره، چاپ اول، 1382. 14ـ سلاجقه، پروین. در آمدی بر زیباییشناسی شعر (معانی و بیان). تهران: انتشارات چکاد، چاپ دوم، 1378. 15ـ شفیعیکدکنی، محمدرضا. صور خیال در شعر فارسی. تهران: نشر آگه، چاپ پانزدهم، 1391. 16ـ شمیسا، سیروس. بیان. تهران: میتراف چاپ هشتم، 1386. 17ـ ـــــ ، ـــــــ . معانی و بیان. تهران: انتشارات فردوس، چاپ هشتم، 1383. 18ـ صادقیان، محمد علی. طراز سخن. تهران: مرکز انتشارات علمی دانشگاه آزاد اسلامی، 1371. 19ـ صفا، ذبیحالله. آئین سخن. تهران: انتشارات ققنوس، 1367. 20ـ علوی مقدم، محمد، اشرفزاده، رضا. معانی و بیان. تهران: انتشارات سمت، چاپ نهم، 1388. 21ـ عیدگاه طرقبهای، وحید. کهن دیارا. تهران: انتشارات سخن، چاپ دوم، 1388. 22ـ کروچه، بندتو. کلیات زیباییشناسی، ترجمه فواد روحانی، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1344. 23ـ نادرپور، نادر. مجموعه اشعار. تهران: انتشارات نگاه، چاپ دوم، 1382. 24ـ همایی، جلالالدین. فنون بلاغت و صناعات ادبی. تهران: نشر هما، چاپ هفتم، 1370. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 12,183 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 832 |