تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 10,005 |
تعداد مقالات | 83,625 |
تعداد مشاهده مقاله | 78,453,355 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 55,469,032 |
بررسی اثرات داروی ضدصرع توپیرامات بر روی ناهنجاریهای جنینهای موش سوری نژادNMRI | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مجله پلاسما و نشانگرهای زیستی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 6، دوره 11، شماره 3 - شماره پیاپی 42، شهریور 1397، صفحه 67-76 اصل مقاله (563.83 K) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
زمینه و هدف: یکی از مهمترین عوارض مصرف داروهای ضدصرع در دوران بارداری افزایش ناهنجاریهای جنینی میباشد. در رابطه با اثرات تراتوژنیک توپیرامات در دوران بارداری بر روی ارگانوژنز جنین اطلاعات کاملی در دسترس نیست. از این رو این مطالعه به منظور تعیین ناهنجاریهای ماکروسکوپی ایجاد شده توسط توپیرامات در زمان ارگانوژنز جنین موش طراحی گردید. روش کار: در این مطالعه 40 سر موش سفید کوچک آزمایشگاهی نژادNMRI به سه گروه تجربی(Ι،Π ،Ш ) و یک گروه شاهد تقسیم شدند. سه گروه تجربی، توپیرامات را به ترتیب با مقادیر50 ، 100 و200میلیگرم بر کیلوگرم در روز و گروه شاهد سرم فیزیولوژی با حجم 2/0 میلیلیتر از روز ششم(GD6) تا روز چهاردهم(GD14) بارداری به صورت درونصفاقی دریافت نمودند. موش ها در روز 18 بارداری سزارین شده و جنینها پس از توزین و اندازهگیری طول سری-دمی، مورد بررسی ماکروسکوپی قرار گرفتند. دادهها با استفاده از نرمافزار آماری SPSS و آزمونهای ANOVA و LSD مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته شدند. یافته ها: کاهش معنیداری در میانگین وزن بین گروه تجربی Ш و شاهد دیده شد(05/0P<). در گروههای تجربی Π و Ш میانگین طول سری-دمی جنین در مقایسه با گروه شاهد به صورت معنیداری کاهش یافته بود(05/0P<). افزایش معنیداری در میزان بروز هموراژی و جذب جنین در گروههای تجربی Ι، Πو Ш در مقایسه با گروه شاهد دیده شد(05/0P<). در هر سه گروهتجربی میانگین تعداد جنین در مقایسه با گروه شاهد به صورت معنیداری کاهش یافته بود(05/0P<). نتیجهگیری: استفاده از داروی توپیرامات در طی مراحل ارگانوژنز موش سبب کاهش وزن، طول سری-دمی و تعداد جنینها؛ هم چنین سبب جذب جنینو هموراژی میگردد. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
توپیرامات؛ ناهنجاریزایی؛ جنین؛ موش | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقدمه
تراتولوژی شاخهای از علم پزشکی و زیستشناسی تکوینی میباشد که به مطالعۀ ناهنجاریهای مادرزادی یا نقایص هنگام تولد میپردازد(45، 20، 9). ناهنجاریهای مادرزادی هم به واسطۀ دلایل وراثتی و هم به واسطۀ دلایل محیطی رخ میدهند(42)، که یکی از مهمترین عوامل محیطی استفاده از بعضی از ترکیبات دارویی است که مصرف آن ها در دوران بارداری می تواند اثر بدی بر روی جنین داشته باشد(34). ایجاد ناهنجاری داروهای ضدصرع مسئلهای مهم است از این نظر که اگر داروهای ضدصرع که میلیونها نفر در سراسر دنیا از آن استفاده میکنند، اثرات تراتوژنیسیته داشته باشند، حتی اگر درصد کمی از نوزاد بیماران دچار آن شوند، در مجموع اثرات عمیقی را خواهد گذاشت و در عین حال اثرات آن ها موردشک و تردید است زیرا هم صرع و هم داروهای ضدصرع ناهمگون بوده و اثرات آن ها از هم تفکیکناپذیر است، هم چنین در مقایسه، تعداد بیماران صرعی که دارو نمیگیرند، خیلی کم می باشد(16). صرع به صورت یک بیماری مزمن با مجموعهای از علایم ناهمگون است که مشخصۀ آن حملات تشنجی عودکننده میباشد(33، 16، 12). توپیرامات(3،2: 5،4–بیس-O–(1–متیلاتیلیدن)-ß-D-فروکتو پیرانوز سولفامات؛ C12H21NO8S)(31) از نسل دوم داروهای ضدصرع میباشد(11). توپیرامات مشتق از منوساکارید D-فروکتوزاست که از نظر ساختمان با همۀ داروهایضدتشنج دیگر متفاوت می باشد(36، 16، 15). از این دارو برای درمان بیمارانی که صرع دارند صرفنظر از سن، جنس و وضعیت بارداری استفاده میشود؛ چرا که در آزمون حداکثر الکتروشوک(MES) بازدهی خوبی دارد، مدت زمان عمل آن نسبتاً طولانی بوده و شاخص بالایی برای محافظت نورونی دارد(38). این دارو در انسان به راحتی از جفت عبور میکند و در شیر مادر هم ترشح میشود(28، 3). به آسانی از غشای سلولی عبور میکند(36، 31، 10). با توجه به این که توپیرامات یکی از داروهای مهم در درمان صرع میباشد، مادران باردار مبتلا به صرع مجبور به استفاده از این دارو میباشند(16، 3). ایمنی توپیرامات در دوران بارداری تا حد زیادی ناشناخته باقی مانده است(25، 24). در بیشتر مطالعات انجام گرفته در انسان، ناهنجاری شکاف لب(همراه با یا بدون شکاف کام)(14، 8) و در فرزندان پسر، هیپوسپادیاس گزارش شده است(16، 8). اثرات تراتوژنیک توپیرامات در حیوانات آزمایشگاهی از جمله خرگوش، موش و رت تاحدی شناسایی شده است(30). با توجه به این مطالعات ناقص و اندکو از آن جایی که اثرات یک ماده میتواند نسبت به دوز مصرفی، روزهای تجویز و شکل تجویز(درون صفاقی و خوراکی(گاواژ)) متفاوت باشد، این مسئله ما را بر آن داشت تا با اجرای یک طرح تکمیلی، به صورت دقیقتر در مورد نقش توپیرامات در ایجاد اثرات تراتوژنیک در زمان و میزان مصرف در دوران بارداری و بر روی ارگانوژنز موش بررسی گردد. از این رو این مطالعه به لحاظ زمان تجویزو شکل تجویز(درون صفاقی) در یک تحقیق بنیادی جدید و غیرتکراری است و به منظور تعیین اثرات تراتوژنیک توپیرامات در موشهای باردار در زمان ارگانوژنز بر روی جنینهای موش سوری نژاد NMRIطراحی گردید. مواد و روش ها در این مطالعه تجربی، از40 سر موش سفید کوچک آزمایشگاهی نژاد NMRIبا 5/2 ماه سن و وزن تقریبی 30-25 گرم از انستیتو پاستور آمل تهیه شدند و در شرایط آزمایشگاهی کنترل شده در اتاق حیوانات دانشگاه آزاد اسلامی واحد دامغان با دمای 25-23 درجه ساتی گراد، رطوبت 50-40 درصد، تناوب روشنایی و تاریکی 12 ساعته نگهداری شدند. در مدت نگهداری حیوانات از غذای خشک استاندارد و آب شرب شهری استفاده گردید. دو هفته پس از نگهداری حیوانات در این شرایط 2 سر موش ماده به همراه 1 سر موش نر در داخل قفس جهت جفتگیری قرار داده شدند. سپس صبح روز بعد موشهای ماده از نظر وجود اسپرم در واژن بررسی و در صورت مشاهده به عنوان موفقیت در بارداری تلقی گردید و زمان صفر بارداری(GD0) برای آن ها در نظر گرفته شد. تعداد 40 سر موش باردار به صورت تصادفی به سه گروه تجربی و 1 گروه شاهد(10 سر موش در هر گروه) تقسیم شدند: باتوجه به این که توپیرامات برای استفادۀ خوراکی به صورت قرصهایی حاوی 50، 100 و 200 میلیگرم از مادۀ فعال به بازار عرضه شده است(31، 10). گروههای تجربیΙ، Π و Ш به ترتیب داروی توپیرامات را با دوزهای200، 100 و 50 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن در روز با حجم 2/0 میلیلیتر از روز ششم(GD6) تا روز چهاردهم(GD14) بارداری به صورت تزریق درونصفاقی و گروه شاهد سرم فیزیولوژی را در همین مدت به همان حجم دارو تزریق شده دریافت نمودند. از آن جایی که در دوران رشد جنینی، دوران اندامزایی(ارگانوژنز) از حساسترین و آسیبپذیرترین دوران جنینی است که در انسان سه ماههی اول بارداری و در موش هم زمان با روزهای 6 تا 14 بارداری میباشد تزریق دارو در این روزها صورت گرفت(43، 27، 17). موش ها در روز 18 بارداری با کلروفرم بیهوش و جراحی شدند چنینها پس از باز کردن کیسه آمنیون، آزاد و با سرم فیزیولوژی شستوشو داده شدند و مورد بررسی ماکروسکوپی توسط استریومیکروسکوپ مجهز به دوربین مدل SMZ800 NIKON قرار گرفتند. سپس تعداد جنینهای زنده و جذبی بهطور جداگانه مورد بررسی و شمارش قرار گرفته و هر جنین جداگانه توسط ترازوی دیجیتال مدل 200 GR-AND با دقت 001/0 توزین گردید. سپس طول سری-دمی(Crown-Rump) هر جنین با استفاده از کولیس دیجیتال مدل 196-500 Mitutoyo با دقت 01/0 اندازهگیری و ثبت شد. دادههای به دست آمده از گروههای مختلف آزمایشی توسط نرم افزار آماری SPSS تجزیه واریانس و مقایسه میانگینها توسط آزمون LSD در سطح احتمال 05/0 انجام گردید. پودر خالص توپیرامات از شرکت داروسازی آریا تهیه گردید. نتایج نتایج حاصل از مطالعه حاضر بر اساس برش سزارینی در روز 18 بارداری(GD18) در جدول 1 نشان داده شده است: تعداد جنین: آزمونهای آماری به کار رفته در مورد بررسی تفاوت بین میانگینهای تعداد جنینها در گروههای آزمایشی نشان داد که گروههای تجربی Ι، Π و III نسبت به گروه شاهد کاهش معنیداری نشان میدهند(05/0P<)(جدول1). جذب جنین: آزمونهای آماری به کار رفته در مورد بررسی تفاوت بین میانگینهای جذب جنینها در گروههای آزمایشی نشان داد که گروههای تجربی Ι، Π و III نسبت به گروه شاهد افزایش معنیداری نشان میدهند(05/0P<)(جدول 1وشکل 1). وزن جنین: آزمونهای آماری به کار رفته در مورد بررسی تفاوت بین میانگینهای وزن جنینها در گروههای آزمایشی نشان داد که گروه تجربی III نسبت به گروه شاهد کاهش معنیدار نشان میدهد(05/0P<)، اما این کاهش بین گروههای تجربی Ι و Π با گروه شاهد معنیدار نمیباشد(جدول1). هموراژی جنین: آزمونهای آماری به کار رفته در مورد بررسی تفاوت بین میانگینهای هموراژی جنینها در گروههای تجربی نشان داد که گروههای تجربیI، Π و III نسبت به گروه شاهد افزایش معنیداری را نشان در میدهند(05/0P<). که به صورت خونریزیهای موضعی نواحی مختلف بدن از جمله ستونفقرات، دم، گردن، سر، دستها و پاها مشاهده شد(جدول 1 و شکل2). طول سری_دمی جنین: آزمونهای آماری به کار رفته در مورد بررسی تفاوت بین میانگینهای طول سری-دمی جنینها در گروه های آزمایشی نشان داد که گروه های تجربی Π و III نسبت به گروه شاهد کاهش معنیداری را نشان میدهند(05/0P<). اما این کاهش بین گروه تجربی Ι و گروه شاهد معنیدار نمیباشد(جدول 1 و شکل 3).
جدول 1- یافتههای تحقیق بر اساس برش سزارینی در روز هجده بارداری
*05/0 P<در مقایسه با گروه شاهد؛**01/0P< در مقایسه با گروه شاهد؛***001/0P< در مقایسه با گروه شاهد.
بحث و نتیجه گیری
بهطور کلی صرع باعث افزایش میزان اختلالات در رشدونمو دوران جنینی میشود(41، 26). مطالعه حاضر روی موشهای باردار انجام شد تا تأثیر توپیرامات را بر نتیجه بارداری مشخص نماید. توپیرامات از نظر خطر ناهنجاریزایی در دستهی Dتوسط FAD(سازمان غذا و دارو) قرار گرفته است(11)، مبنی بر وجود شواهدی از خطر برای جنین در انسان وجود دارد؛ ولی در بعضی از موارد منافع دارو ممکن است استفاده از آن را اجتنابناپذیر نماید و در مقابل منافع دارو، خطرات احتمالی این دارو را باید پذیرفت(45، 44). اخیراً از این دارو به عنوان یک عامل بی اشتهایی برای کاهش وزن در افراد چاق استفاده میشود(38، 18، 13، 11). توپیرامات قادر به مهار آنزیم 1و6 بیسفسفاتاز و در نتیجه مهار کنندهی گلوکونئوژنز است(36). گلوکونئوژنز یا نوگلوکززایی مسیری متابولیکی است که کربوهیدراتها را از پیشسازهای ساده مانند(پیروات، لاکتات، گلیسرول و اگزالواستات) در موجودات زنده میسازد. این مسیر یکی از راهکارهایی است که بدن انسان و برخی جانوران جهت جلوگیری از افت سطح گلوکز خون در کنار گلیکوژنولیز انجام میدهند. بیوسنتز گلوکز یک ضرورت مطلق برای تمامی پستانداران است. مغز و سیستم عصبی، گلبولهای قرمز، بیضهها، قسمت مرکزی کلیهها و بافت جنینی نیاز به گلوکز برداشت شده از خون به عنوان تنها منبع اصلی سوخت دارند(21). بنابراین توپیرامات با مهار فرآیند گلوکونئوژنز بر سطح گلوکز خون که تنها منبع اصلی سوخت برای بافتهای جنین هست اثر گذاشته و با مهار گلوکونئوژنز و کاهش گلوکز خون تغییراتی را بر روی وزن و طول سری-دمی جنین اعمال کرده است. همچنینOrnoy و همکاران در بررسی انجام گرفته بر روی 52 زن باردار مشاهده نمودند که مصرف توپیرامات در دوران بارداری باعث کاهش وزن نوزادان هنگام تولد شده است(29). در مطالعاتی نشان دادهاند که مصرف توپیرامات با کاهش قابل توجه وزن جنین همراه میباشد که یکی از اثرات مورد انتظار مهار هیستون داستیلازها میباشد(25). هم چنین کاهش قد و وزن میتواند به علل مختلف دیگری نیز باشد؛ به نظر برخی از محققین استفاده از داروهای ضدصرع در دوران بارداری باعث کاهش محتوای پروتئینی کل جنین و به دنبال آن کاهش قد و وزن جنین میگردد(45، 6). برخی دیگر از محققین تغییرات دژنراتیو در جفت و نیز پاره شدن عروق لاکوناهای مادری و در واقع تأثیر آن بر تغذیهی جنین را در این امر مؤثر میدانند(35).
شکل 1-جنین سالم گروه تجربی I(سمت راست)در مقایسه با شکل2-جنینهای جذبی مربوط به یک موش گروه جنین جذبی گروه تجربیI(سمت چپ)تجربیIII
شکل 3- مقایسه بین جنین گروه شاهد(جنین پائینی) و جنین شکل 4- جنین گروه تجربیΠ دارای هموراژی گروه تجربیIII(جنین بالا) از نظر طول سری-دمی در ناحیه سروگردن(فلش).
شکل 5-جنین گروه تجربی III دارای هموراژیدر ران پا (فلش). شکل 6-تصویر استریومیکروسکوپی جنین گروه تجربی Iدر ران پا (فلش)، دارای هموراژی دردست (فلش).
علاوه بر این Suchesto و همکاران ارتباط مثبتی را بین اندازهگیری طول استخوان دراز تشکیل شده و وزن جنین در موشهای در معرض داروهای ضدصرع یافتند(40). هم چنین طبق مطالعات Fadel و همکارانش و Ariyuki و همکارانش نشان دادند که وزن کم بدن با کاهش میزان تشکیل استخوانها همراه میباشد(2). در نتیجه این کاهش وزن جنینها به اثر داروهای ضدصرع از جمله توپیرامات بر استخوانسازی اسکلت جنینی هم مربوط میباشد که نیاز به انجام تحقیقات مولکولی و گستردهای میباشد. طی این مطالعه تجربی کاهش معنیداری در تعداد جنینها در گروههای تجربی نسبت به گروه شاهد دیده شد(05/0P<) و هم چنین جذب جنینی در گروههای تجربی مشاهده گردید. علت جذب جنینی عمدتاً مربوط به اختلالات خونرسانی جفت و ناهنجاریهای اولیه جنینی میباشد، خصوصاً در دورهی اندامزایی جنین که منجر به توقف از ادامه رشد و نمو جنینی خواهد شد و جنینها به یک توده بیشکل به نام جنین جذبی خواهد شد. در واقع جنین جذبی شکل پیشرفتهای از ناهنجاریهای جنین خصوصاً در مراحل اولیه رشدونمو میباشد. بنابراین از آن جایی که توپیرامات از جفت عبور میکند، منجر به ضخیم شدن سدجفتی و اختلال در رگهای خونی میشود(38)؛ درنتیجه منجر به جذب و عدم رشد جنین میگردد. به بیان دیگر مقاطع بحرانی در بارداری وجود دارد که در مرحلهی پیشتمایزی(اولین مرحله حساسیت جنین به عوامل ناهنجاریزا) حساسیت جنین به آن عامل همه یا هیچ میباشد در واقع در این مرحله در معرض قرار گیری یا باعث آسیب دیدن اکثریت یا تمام سلولها و در نتیجه توقف رشد جنین میگردد؛ و یا این که جنین نسبتاً مقاوم است هیچ تأثیر مشخصی بر روی جنین ندارد. حتی زمانیکه برخی اثرات مضر خفیفی ایجاد شده باشد، چند سلول باقی مانده بسیج شده و سبب بهبود این جنین میشوند و یک جنین طبیعی شکل میدهند(22). اصطلاح جنین جذبی یعنی جنینهایی که رشد و نموشان به شکست انجامیده وگرنه چیز خاصی به نام جذب وجود ندارد. بنابراین اثر توپیرامات در بارداری باعث توقف رشد درصدی از جنینها(جذب جنینی) و در نتیجه کاهش تعداد جنینهای زنده گردید. یافتههای مطالعه ما در این زمینه طبق مطالعهی Rafighdoost و همکاران افزایش معنیداری در جذب جنینی در گروههای تجربی نسبت به گروه شاهد نشان داده است ولی اختلاف چشمگیری در تعداد جنینهای جذب شده نسبت به مطالعهRafighdoost و همکاران وجود دارد(32). در مطالعهی حاضر شکل تجویز به صورت تزریق درون صفاقی صورت گرفته است در صورتی که در مطالعهی Rafighdoost و همکاران تجویز به صورت گاواژ صورت گرفته و با توجه به مطالعات متعدد در زمینه داروهای دیگر ضدصرع نتیجه گرفته اند که مـسیر تزریقـی یک دارو از تجـویز خوراکی آن می تواند آثار تراتوژنیکی شدیدتری بـه دنبـال داشته باشد در صورتی که نتایج مطالعهی Rafighdoost و همکاران این ادعا را تایید نمیکند. همچنین مـشخص گردیده اسـت کـه مـسیر متفـاوت مـصرف دارو بـه علـل مختلفی از جمله متابولیزه شدن دارو میتوانـد منجـر بـه بروز آثـار تراتـوژنیکی متفـاوتی گـردد(27)، مطالعات قبلی در زمینه داروهای دیگر ضدصرع که میزان اثرات داروهای دیگر را در دو شکل تجویز خوراکی(گاواژ) و تزریق درون صفاقی بررسی نمودهاند، نتیجه گرفتهاند که میزان ناهنجاریها در شکل تجویز خوراکی نسبت به تزریق درونصفاقی کاهش معنیداری داشته(27، 1) تعداد جنین های جذبی در مطالعهی Rafighdoost و همکاران که به صورت گاواژ انجام شده نسبت به نتایج تزریق درون صفاقی در مطالعه ما، تعداد بالایی گزارش شده که جای تردید دارد و با توجه به بررسی مطالعات دیگر در مورد اثر داروهای ضدصرع که میزان جذب جنینی در تعداد خیلی کمتری گزارش شده و از نظر آماری معنیدار بودند. از طرفی با توجه به این که مصرف اسـیدفولیک بـه عنـوان یـک ویتـامین مکمل تا حـدود زیـادی از اختلالاتـی مثـل تـأخیر تکـوینی و تأخیر رشدی در مادران باردار سالم جلوگیری می کنـد؛ مـورد قبول بـسیاری از محققـین مـیباشـد(39، 5) از طرفـی مطالعــاتی وجــوددارد کــه نــشان مــیدهــد؛ ســطح ســرمی اسیدفولیک در مادران باردار دچار صرع نسبت بـه افـراد سـالم پایینتر از حد معمول اسـت(7، 4). این تعداد جنین جذبی در مطالعهی Rafighdoost و همکاران در دوزهای همراه با اسید فولیک به خصوص دوزml/kg/day200 توپیرامات که یعنی تقریباً نیمی از جنین ها جذبی هستند جای تأمل دارد. با توجه به بررسی مقالات دیگر که اثر داروهای ضدصرع را بدون و همراه با اسیدفولیک بررسی کردهاند و نتیجه گرفتهاند که میزان ناهنجاریها کاهش پیدا میکند(1). طبق مطالعهی Kriendler و همکاران، مصرف دوز بالای بنزوات سدیم به عنوان یک فاکتور تراتوژن میتواند سبب آزاد شدن هیستامین از گرانولهای ماستسلها شده و هیستامین با اثر بر گیرندههای H1 موجود در سلولهای اندوتلیال باعث افزایش نفوذپذیری و تراوایی عروق به عناصر مختلف میگردد. از طرفی در داخل سیتوپلاسم سلولهای آندوتلیال پروتئینهای قابل انقباضی وجود دارد که تحت تأثیر هیستامین منقبض شده و منجر به انقباض و تغییر شکل این سلولها شده و در نهایت سلولهای آندوتلیال از هم فاصله گرفته و بین آنها منافذی ایجاد میشود که میتواند منجر به نشت پلاسمای خون و التهاب و حتی خونریزی در بافتها(هموراژی) شود(19). به نظر میرسد توپیرامات نیز به عنوان یک فاکتور تراتوژن میتواند به همین طریق بر روی خونریزی زیرپوستی در بافتها (هموراژی) اثر بگذارد. لذا مشاهده میشود که طی این بررسی میانگین هموراژی در گروههای تجربی نسبت به گروه شاهد افزایش معنیداری داشته است. براساس مکانیسم های مولکولی، توپیرامات، هیستون د استیلاز(HDACs) را در سلولهای انسانی مهارمیکند. مهارکنندههای هیستون د استیلاز، نقص مربوط به قرار گرفتن جنینی در معرض والپروئیکاسید را تقلید میکنند که پیشنهاد شده است احتمالاً نقطه شروع خطرات تراتوژنیکاش باشد(25). این مطالعه نشان داد مصرف توپیرامات در دوران بارداری و هم زمان با دوران ارگانوژنز در موشهای نژاد NMRI باعث کاهش وزن، طول سری-دمی و اختلال در رشد و تکامل جنین میشود. بر اساس بررسیهای انجام شده برای اولین بار گزارشی از اثر این دارو در ایجاد خونریزی زیرپوستی در بافتها(هموراژی) در این مقاله به صورت مستند گزارش شده است. از اینرو پیشنهاد میگردد که مصرف این دارو در دوران بارداری در انسان و به خصوص سه ماهۀ اول بارداری بایستی با دقت و احتیاط بیشتری صورت گیرد. نهایتاً علیرغم مطالعاتی که در این زمینه،مساله تراتوژن بودن داروهای ضد صرع نسل جدید در دوزها، روزهای خاص و مسیرهای متفاوت تجویز هنوز به عنوان یک معضل در جامعه پزشکی زنان و مامایی مطرح می باشد و نیازمند بررسیهای بیشتر اثر این دارو و یافتن مکانیزمهای اثر آن است. تشکروقدردانی از گروه زیستشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد دامغان به دلیل تأمین فضا و دستگاه و لوازم آزمایشگاهی موردنیاز در انجام این طرح صمیمانه تشکر میگردد. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1.Afshar, M., Hasanzadeh, MM., Mo'allem, A., Tamizi, A., Golalipour, J. (2010). Comparative study of teratogenic effects of gabapentin administration via peritoneum and gavages on skeletal system of mice fetuses using alizarin-red S and Alcian-blue Staining Techniques. Razi Journal of Medical Sciences, 16(68); 7-18.
2.Ariyuki, F., Ishihara, H., Higaki, K., Yasuda, M. (1982). A study of fetal growth retardation in teratological tests: relationship between body weight and ossification of the skeleton in rat fetuses. Teratology‚ 26(3); 263-7.
3.Arnone, D. (2005). Review of the use of topiramate for treatment of psychiatric disorders. Annals of general psychiatry‚ 4(1); 5-10.
4.Attilakos, A., Papakonstantinou, E., Schulpis, K., Voudris, K., Katsarou, E., Mastroyianni, S. (2006). Early effect of sodium valproate and carbamazepine monotherapy on homocysteine metabolism in children with epilepsy. Epilepsy Res‚ 71(2-3); 229-32.
5.Biale, Y., Lewenthal, H. (1984). Effect of folic acid supplementation on congenital malformations due to anticonvulsive drugs. Eur J ObstetGynecolReprodBiol‚ 18(4); 211-6.
6.Chung, S., Ahn, C. (1994). Effects of anti-epileptic drug therapy on bone mineral density in ambulatory epileptic children. Brain and Development‚ 16(5); 382-5.
7.Dansky, LV., Rosenblatt, DS. (1992). Andermann E. Mechanism of teratogenesis: folic acid and antiepipleptic therapy, 42(5); 32-42.
8.De Jong, J., Garne, E., Wang, H. (2016). The Risk of specific congenital anomalies in relation to newer antiepileptic drugs: a literature review. Drugs-real world outcomes‚ 3(2); 131-43.
9.Dutta, S. (2015). Human teratogens and their effects: a critical evaluation. Information Research and Review, 2(3); 525-536.
10.Eadie, MJ., Vajda, FJ. (2016). Antiepileptic Drugs and Pregnancy. Springer International Publishing.
11.Fadel, RA., Sequeira, RP., Abu-Hijleh, MF., Obeidat, M., Salem, AH. (2012). Effect of prenatal administration of therapeutic doses of topiramate on ossification of ribs and vertebrae in rat fetuses. Rom J Morphol Embryol‚ 53(2); 321-7.
12.Greco, A., Rizzo, MI., De Virgilio, A., Conte, M., Gallo, A., Attanasio, G. (2016). Autoimmune epilepsy. Autoimmunity Reviews‚ 15(3); 221-5.
13.Harden, CL. (2014). Topiramate, zonisamide and small for gestational age: maternal factors, timing of exposure and baby fat. Epilepsy Currents‚ 14(4); 199-200.
14.Hernández-Díaz, S., Mittendorf, R., Smith, CR., Hauser, WA., Yerby, M., Holmes, LB. (2012). Comparative safety of antiepileptic drugs during pregnancy. Neurology‚ 78(21); 1692-9.
15.Hoy, SM. (2016). Topiramate extended release: a review in epilepsy. CNS Drugs‚ 30(6); 559-66.
16.Katzung, BG., Masters, SB., Trevor, AJ. (2011). Basic & clinical pharmacology. New York: McGraw-Hill Medical.
17.Kaufman, M.‚ Brad, JL. (1999). The anatomical basis of mouse development. USA: Academic Press.
18.Kramer, CK., Leitao, CB., Pinto, LC., Canani, LH., Azevedo, MJ., Gross, JL. (2011). Efficacy and safety of topiramate on weight loss: a meta‐analysis of randomized controlled trials. Obesity Reviews‚12(5);e338-47.
19.Kreindler, JJ., Slutsky, J., Haddad, ZH. (1980). The effect of food colors and sodium benzoate on rat peritoneal mast cells. Annals of Allergy‚ 44(2); 76-81.
20.Lancaster, PA. (2011). Causes of birth defects: lessons from history. Congenital Anomalies, 51(1); 2-5.
21.Lehninger, AL., Nelson, DL., Cox, MM. (2005). Lehninger's Principles of Biochemistry. W. H Freeman.
22.Lu, FC., Kacew, S. (2002). Lu's Basic toxicology: fundamentals, target organs and risk assessment. CRC Press.
23.Mackenzie, KM.‚ Hour, RM. (2002). Developmental toxicology. In: Derelanko‚ M. J‚ (Ed)‚ Handbook of Toxicology, P; 497-521.
24.Morrow, J., Russell, A., Guthrie, E., Parsons, L., Robertson, I., Waddell, R. (2006). Malformation risks of antiepileptic drugs in pregnancy: a prospective study from the UK epilepsy and pregnancy register. Neurology, Neurosurgery & Psychiatry‚ 77(2); 193-8.20.
25.Naegel, S., Obermann, M. (2010). Topiramate in the prevention and treatment of migraine: efficacy, safety and patient preference. Neuropsychiatr Dis Treat‚ 6; 17-28.
26.Narotsky, MG., Rogers, JM. (2000). Examination of the axial skeleton of fetal rodents. Developmental Biology Protocols, Volume I; 139-50.
27.Nau, H. (1986). Valproic acid teratogenicity in mice after various administration and Phenobarbital-pretreatment regimens: The parent drug and not one of the metabolites assayed is implicated as teratogen. Fundamappl Toxicol, 6(4); 662-68.
28.Öhman, I., Vitols, S., Luef, G., Söderfeldt, B., Tomson, T. (2002). Topiramate kinetics during delivery, lactation, and in the neonate: preliminary observations. Epilepsia‚ 43(10); 1157-60.
29.Ornoy, A., Zvi, N., Arnon, J., Wajnberg, R., Shechtman, S., Diav-Citrin, O. (2008). The outcome of pregnancy following topiramate treatment: a study on 52 pregnancies. Reproductive Toxicology‚ 25(3); 388-9.
30.Palmieri, C., Conger, R. (2002). Teratogenic potential of the newer antiepileptic drugs. CNS drugs16(11); 755-64.
31.Pinto, EC., Dolzan, MD., Cabral, LM., Armstrong, DW., de Sousa, VP. (2016). Topiramate: A review of analytical approaches for the drug substance, its impurities and pharmaceutical formulations. Chromatographic Science‚ 54(2); 280-90.
32.Rafighdoost,L., Khaiatzadeh, J., Tabrizian, K., Mahjoor, A.A., Abootorabi, A. (2012). Role of Folic acid on the reduction of topiramate- induced craniofacialdeformities in Balb/c mic fetuses. zabol university of medical Sciences and Health Services, 4(2); 61-72.
33.Reddy, DS. (2014). Clinical pharmacology of current antiepileptic drugs. Int J Pharm Sci Nanotech‚ 7(1); 2305-19.
34.Sadler, TW. (2011). Langman's medical embryology. Lippincott Williams & Wilkins.
35.Saxen, L. (1976). Mechanisms of teratogenesis. Embroyology and Experimental Morphology‚ 36; 1-12.
36.Shank, RP., Gardocki, JF., Streeter, AJ., Maryanoff, BE. (2000). An overview of the preclinical aspects of topiramate: pharmacology, pharmacokinetics, and mechanism of action. Epilepsia‚ 41(s1); 3-9.
37.Siessere, S., Semprini, M., Lopes, RA., Azoubel, R., Sala, MA., Mattos, MG. (2004). Phenytoin action in the lingual mucosa of rat fetuses: morphometric study. Int. J. Morphol‚ 22(2); 149-54.
38.Singh, AM. (2008). Topiramate induced histopathological changes in placenta of rats. Experimental Biology‚ 46; 715-9.
39.Sram, RJ., Binkova, B., Lnenickova, Z., Solansky, I., Dejmek, J. (2005). The impact of plasma folate levels of mothers and newboms on intrauterine growth retardation and birth weight. Mutation Research/Fundamental and Molecular Mechanisms of Mutagenesis, 591(1-2); 302-10.
40.Sucheston, ME., Hayes, TG., Eluma, FO. (1986). Relationship between ossification and body weight of the CD‐1 mouse fetus exposed in utero to anticonvulsant drugs.Teratogenesis, Carcinogenesis, and Mutagenesis‚ 6(6); 537-46.
41.Tyl, RW., Chernoff, N., Rogers, JM. (2007). Altered axial skeletal development. Developmental and Reproductive Toxicology‚ 80(6); 451-72.
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 4,036 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 246 |