تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 10,005 |
تعداد مقالات | 83,624 |
تعداد مشاهده مقاله | 78,435,442 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 55,456,016 |
رابطه بین مصرف انرژی و تولید در بخش صنعت ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مدلسازی اقتصادی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 5، دوره 6، شماره 17، فروردین 1391، صفحه 91-110 اصل مقاله (282.11 K) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: پژوهشی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
سید کمال صادقی* 1؛ ناصر صنوبر2؛ داوود بهبودی2؛ علی دهقانی3 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1استادیار دانشگاه تبریز | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2دانشیار دانشگاه تبریز | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
3دانشجوی دکتری دانشگاه تبریز | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
هدف اصلی این مقاله بررسی رابطه بین مصرف انرژی و ارزش تولیدات زیر بخشهای صنعتی در صنایع چهاررقمی ایرانبا استفاده از علیت گرنجر و گرنجر- هشیائودر دوره 86-1374 می باشد. نتایج مدل نشان میدهد که بین متغیرهای ارزش تولیدات صنعتی و انرژی مصرفی در این بخش یک رابطه علی یک طرفه از سوی انرژی مصرفی به ارزش تولیدات زیربخشهای صنعتی، بر اساس طبقه بندی ISIC برقرار بوده و این رابطه علی یک طرفه در هر دو رویکرد علیت تأیید میشود. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
علیت گرنجر- هشیائو؛ ارزش تولید؛ انرژی؛ صنایع تولیدی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1- مقدمه انرژی نقش مهمی را در زنجیره عرضه به عنوان کالای نهایی[1] و در فرایند تولید بسیاری از کالاها و خدمات به عنوان یک نهاده ایفا میکند. علاوه بر این، در دهههای اخیر توجه ویژهای به مصرف انرژی و تأثیر آن بر بخشهای مختلف اقتصادی و محیط زیست شده است. در این میان بخش صنعت به عنوان یکی از بخشهای مهم مصرف کننده انرژی بوده و تلاش برای منطقی نمودن مصرف انرژی و استفاده بهینه آن با توجه به محدودیت منابع همواره مورد توجه سیاست گذاران اقتصادی بسیاری از کشورهای در حال توسعه و از جمله ایران بوده است. مطالعات انجام شده نیز در دهه اخیر دلالت بر ارتباط علی بین این دو متغیر میباشد. از آنجا که چگونگی ارتباط بین مصرف انرژی و تولیدات بخش صنعت در مطالعات داخل مورد توجه نبوده است، لذا در این راستا هدف اصلی این مطالعه تبیین ارتباط بین متغیرهای مصرف انرژی و تولید در زیر بخشهای صنعت ایران در سالهای 1374-1386 میباشد. زیرا بررسی ارتباط بین این دو متغیر میتواند سیاست گذاران اقتصادی را در ز مینه استفاده بهینه از منابع محدود انرژی در بخشهای اقتصادی و به ویژه بخش صنعت یاری رساند. تاکید برنامه های توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ج.ا.ا و لایحه بودجه سال 1389 از یک سو و قانون هدفمند کردن یارانه ها از سوی دیگر، دولت را مکلف نموده است تا برنامه های خاصی به منظور مصرف بهینه انرژی در بخش های مختلف اقتصادی، از جمله بخش صنعت، داشته باشد. از این رو، لازم است تا طی مطالعه ای، میزان بهینه مصرف انرژی در زیر بخش های صنعت ایران مشخص شود. هدف از انجام این پژوهش تببین ارتباط بین مصرف انرژی و تولیدات زیر بخشهای صنعت بر حسب طبقه بندی ISIC در سطح دو رقمی، در اقتصاد ایران در سالهای 1374-1386 میباشد[2].فرضیه اساسی که این مطالعه در پی ارائه پاسخ مناسب به آن می باشد، عبارتست از: ارتباط بین مصرف انرژی و میزان تولید در زیر بخش های صنعت ایران مستقیم و مثبت است. نتایج این مطالعه می تواند حد بهینه مصرف انرژی به منظور تولیدات صنعتی در زیربخش های صنعت ایران را ارائه نماید. از این رو این مطالعه یک مطالعه کاربردی بوده و نتایج آن در بحث مدیریت مصرف انرژی در کشور قابل استفاده می باشد. ضمن اینکه رویکرد دولت، کنترل و حذف یارانه ها، بخصوص یارانه انرژی در سالهای اخیر بوده است و نتایج این مطالعه می تواند مورد استفاده سیاستگزاران دولتی در این خصوص قرار گیرد. برای آزمون این فرضیه مقاله بصورت زیر سازماندهی شده است: پس از مقدمه، در قسمت دوم مقاله، به بررسی چارچوب نظری اثر نوآوری بر بیثباتی سهم بازار پرداخته شده و در قسمت سوم مطالعات تجربی تحقیق در قالب مطالعات داخلی و خارجی مرور میشود. در قسمت چهارم به معرفی مدل و روش تخمین(مواد و روشها) پرداخته شده و در قسمت پنجم مقاله تحلیل آماری، نتایج تخمین مدل و تحلیل نتایج ارائه میشوند. قسمت ششم و پایانی مقاله نیز به جمعبندی و ارایه توصیههای سیاستی تحقیق، اختصاص یافته است. امروزه علاوه بر نهاده نیروی کار و سرمایه، انرژی نیز به عنوان یکی از نهادههای مهم تولید در بحثهای اقتصاد کلان مطرح است.لذا تولید تابعی از نهاده نیروی کار، سرمایه و انرژی خواهد بود. (1) در این رابطه Q محصول ناخالص داخلی،K نهاده سرمایه،L نهاده نیروی کار و E انرژی است.همچنین فرض بر این است که در بین میزان استفاده از این نهاده ها و سطح تولید رابطه مستقیم وجود دارد، به بیان ریاضی داریم: (2) اگر فرض کنیم که در تعیین عرضه کل در اقتصاد کلان، نیروی کار متغیر و بقیه عوامل تولید ثابت هستند، در این صورت، افزایش در قیمت انرژی و در نتیجه کاهش در تقاضا برای آن سبب میشود که بهره وری نیروی کار کاهش یافته و به دنبال آن منحنی تقاضا برای نیروی کار به سمت چپ منتقل شود. شوک قیمت انرژی همچنین میتواند سطح عمومی قیمت ها را از طریق افزایش در هزینه تولید افزایش داده که در این صورت، موجب کاهش در اجزای تشکیل دهنده تقاضای کل میشود و منحنی تقاضای کل در اقتصاد کلان را به سمت چپ منتقل و تولید ملی حقیقی را کاهش میدهد (احمدیان، 1378، 277-297). استرن و کلولند[3](2004) با استفاده از ادبیات تابع تولید نئوکلاسیکی، عواملی که میتوانند رابطة بین مصرف انرژی و فعّالیتهای اقتصادی را تحت تأثیر قرار دهند، را مورد بررسی قرار دادهاند. آنها حالت کلی یک تابع تولید را به شکل زیر بیان میدارند: (3)
که در آن Qiتولیدات مختلف اقتصادی از قبیل کالاهای تولیدی و خدمات،Xi نهادههای مختلف تولیدی از قبیل سرمایه، نیروی کار و غیره،Ei نهادههای متفاوت انرژی مانند نفت، زغال سنگ و غیره میباشد و A وضعیت تکنولوژیکی که به عنوان شاخص بهرهوری کل عوامل تعریف شدهاست. در این تابع، رابطة بین انرژی و تولید کل از قبیل تولید ناخالص داخلی میتواند به وسیلة عواملی از قبیل جانشینی بین انرژی و دیگر نهادهها، تغییرات تکنولوژیکی، تغییر در ترکیب نهادة انرژی و تغییر در ترکیب محصول تولیدی تحت تأثیر قرار گیرد. تغییر در ترکیب دیگر نهادهها- برای مثال انتقال از اقتصاد کاربر به اقتصاد سرمایه بر- نیز میتواند رابطة بین انرژی و تولید را تحت تأثیر قرار دهد. همچنین ممکن است متغیّر نهادههای X بهرهوری کل عوامل را تحت تأثیر قرار دهد، که این بحث در مجموعة تغییرات تکنولوژیکی مورد بررسی قرار میگیرد (استرن و کلاولند،2004). برای تحلیل بیشتر رابطه مصرف انرژی و رشد اقتصادی، دیدگاه های مختلفی ارائه شده است. پیندیک(1979)[4] معتقد است اثر قیمت انرژی بر رشد اقتصادی، به نقش انرژی در ساختار تولید بستگی دارد. به نظر وی، در صنایعی که انرژی به عنوان نهاده واسطه ای در تولید به کار میرود، افزایش قیمت آن بر امکانات و میزان تولید اثر خواهد گذاشت و تولید ملی را کاهش میدهد. او از تابع هزینه کل برای نشان دادن آن استفاده میکند و تحلیل خود را بر اساس کشش هزینه تولید نسبت به قیمت انرژی انجام میدهد. اگر سرمایه و کار را جانشین انرژی در نظر بگیریم، افزایش در قیمت انرژی موجب افزایش در استفاده از هردوعامل سرمایه و نیروی کار می شود و افزایش هزینه های تولید بر اثر افزایش قیمت انرژی، تخصیص عوامل تولید را تغییر داده و سهم نسبی تولید ناشی از دو عامل کار و سرمایه افزایش خواهد یافت. داگلاس[5](1991) به نقل از برندت و وود[6](1975) بیان میکند که در تابع تولید، کل انرژی یک عامل تولید است که ارتباط تفکیک پذیر ضعیفی با عامل نیروی کار دارد. در تابع تولید پیشنهادی آنها انرژی ابتدا با سرمایه ترکیب می شود و حاصل ترکیب آنها بعد از ترکیب با عامل کار، محصول را ایجاد می کند. بنابراین مصرف انرژی بدون اثر گذاشتن بر تولید نهایی نیروی کار، تولید نهایی سرمایه را تحت تأثیر قرار میدهد. با توجه به مطالب ذکر شده در بالا و دیگر شواهد نظری موجود در خصوص توجیه وجود ارتباط بین مصرف انرژی و رشد اقتصادی، میتوان وجود چنین رابطه ای را از دیدگاه نظری تا حدود زیادی منطقی و قابل توجیه تلقی نمود. 3- مطالعات تجربی در زمینه بررسی رابطه بین مصرف انرژی و تولید ناخالص داخلی و رشد اقتصادی در خارج و داخل کشور مطالعات متعددی صورت گرفته است که در هر یک از این مطالعات به صورت تک کشوری و بین کشوری و با بهرهگیری از روشهای مختلف علیت در دادههای سری زمانی و دادههای تابلویی به بررسی رابطه علی بین این دو متغیر پرداخته شده است.ازمطالعات انجام یافته می توان به موارد ذیل اشاره کرد. اسکوالی[7](2006)با استفاده از رویکرد تودا و یاماموتو رابطه بین مصرف انرژی و رشد تولیدات را در کشورهای عضو اپک طی سالهای (1980-2003) میپردازد و نتیجه میگیرد که رابطه بین این متغیرها در کشورهای مختلف یکسان نیست. ولد-رافائل[8](2006) نیز نتیجه مشابه مطالعه قبلی را در بین 17 کشور آفریقایی طی سالهای (1971-2001) با همان رویکرد تودا و یاماموتو نتیجهگیری مینماید. هانگ و یانگ[9] (2008) با استفاده از روش گشتاور تعمیم یافته در دادههای تابلویی ( دادههای تابلویی پویا) در 82 کشور، در چهار گروه درآمدی متفاوت طی سالهای (1972-2002) نتیجه مشابهی را میگیرند. مهمترین مطالعات خارجی و داخلی انجام شده در خصوص بررسی رابطه علی بین مصرف انرژی،ارزش تولیدات و رشد تولیدات، که رابطه دوطرفه بین متغیرهای مصرف انرژی و رشد تولیدات را مورد توجه قرار دادهاند، در جدول (1) ارائه شده است: جدول 1: مهمترین مطالعات خارجی و داخلیبا رویکرد علیت دوطرفه بین مصرف انرژی و رشد تولیدات
در داخل کشور نیز میتوان به مطالعه بهبودی و همکاران (1387) اشاره نمود که با استفاده از آزمونهای ریشه واحد زیوت- اندریوز و آزمون هم جمعی گریگوری – هانسن طی سالهای 1384-1346 رابطه بین متغیرهای مصرف انرژی و رشد تولیدات را مطالعه و نتیجه میگیرند که با در نظر گرفتن شکست ساختاری رابطه بلندمدت مثبت بین مصرف انرژی و رشد اقتصادی در ایران وجود دارد.بهبودی و همکاران (1388) در مطالعه دیگری با استفاده از روش هم انباشتگی در دادههای تابلویی بصورت بین کشوری و در 64کشور در حال توسعه و 14 کشور توسعه یافته طی سالهای (2006-1970) رابطه بین این متغیرها را بررسی نموده و نتیجه میگیرند که رابطه همانباشتگی بین متغیرها در بلندمدت در بین کشورها وجود دارد و همچنین میزان مصرف انرژی در کشورهای توسعه یافته بیشتر از کشورهای در حال توسعه است. آرمن و زارع (1388) نیز با استفاده ار رویکرد تودا و یاماموتو برای سالهای 1385-1346 رابطه بین این متغیرها را مورد بررسی قرار دادهاند و نتیجه گرفتهاند که یک رابطه علّیت گرنجری یک طرفه ازمصرف انرژی دربخش خانگی وتجاری ومصرف انرژی دربخش حمل ونقل به رشد اقتصادی وجوددارد. در ادامه، مطالعات خارجی و داخلی انجام شده با رویکرد علیت یک طرفه بین متغیرهای مصرف انرژی و رشد تولیدات، در جدول (2) به صورت زیر گزارش میشود:
جدول 2: مهمترین مطالعات خارجی و داخلی با رویکرد علیت یک سویه بین مصرف انرژی و رشد تولیدات:
در خصوص جمعبندی مطالعات انجام شده خارجی و داخلی میتوان بیان کرد که در ایران، مطالعهای که با استفاده ازروشهای علیت گرنجر، تودا و یاماماتو و روش هیسائو برای بررسی رابطه علی بین مصرف انرژی و تولید در صنایع با طبقه بندی ISIC، پرداخته شده باشد، انجام نشده است. لذا این مطالعه از این جهت حائز اهمیت میباشد. در این مقاله به منظور ارزیابی تاثیر مصرف انرژی بر ارزش تولیدات در زیربخش های صنعتی ایران از مدل رشد کلاسیکی به صورت زیر استفاده شده است:
(4)
که در آن VPمتغیر وابسته بوده و بیانگر ارزش تولیدات زیربخش های صنعت می باشد. همچنین INV حجم سرمایه گذاری صنعتی، LAB تعداد نیروی کار و ENER ارزش انرژی مصرفی در زیربخشهای صنعتی می باشد. همچنین فرم تصریح شده مدل مذکور به شکل زیر می باشد: (5)
که در آن از متغیرهای مدل ریاضی قبلی لگاریتم نپرین گرفته شده است. در این بخش به صورت اجمالی به معرفی آزمون های علیت گرنجر- هشیائو و تودا و یاماماتو پرداخته میشود. 4-1- آزمون علّیت گرنجر- هشیائو[10] آزمون هشیائو در دو مرحله انجام می شود. در مرحله اول، مجموعهای از رگرسیون های خودرگرسیو روی متغیر وابسته تخمین زده می شود. در معادله رگرسیون اول، متغیر وابسته یک وقفه خواهد داشت و در رگرسیون های بعدی به ترتیب یک وقفه اضافه خواهد شد. m رگرسیونی که تخمین زده می شود به شکل زیر خواهد بود: (6) در مرحله بعد تعداد وقفه مناسب بر اساس آماره های آکائیک و شوارتز تعیین شده و سپس برای هر معادله رگرسیون معیار خطای نهایی پیش بینی [11](FPE) را به صورت زیر محاسبه مینماییم: (7) که در آن T حجم نمونه و ESS مجموع مربعات پسماند[12] است. طول وقفه بهینه ( ) طول وقفه ای خواهد بود که حداقل معیار خطای نهایی پیش بینی را ایجاد کند. در مرحله دوم، هنگامی که تعیین شد، معادلات رگرسیونی به فرم زیر با وقفه هایی که بر متغیر دیگر اعمال می شود، تخمین زده می شود:
(8 ) سپس، معیار خطای نهایی پیش بینی را برای هر معادله رگرسیون به روش زیر محاسبه میکنیم: (9)
طول وقفه بهینه متغیر X طول وقفه ای است که حداقل معیار خطای نهایی پیش بینی را ایجاد کند. حال به منظور انجام علّیت گرنجری را با مقایسه میکنیم. اگر › باشد، در نتیجه X علت گرنجری Y نیست. ولی اگر ‹ باشد، X علت گرنجری Y است. نکته مورد توجه در آزمون علّیت گرنجر هشیائو آن است که در این روش لازم است تمام متغیرها پایا باشند و در صورت ناپایایی متغیرها باید ابتدا از آنها تفاضل گیری نمود تا پایا شوند و سپس از تفاضل پایای آنها برای انجام آزمون استفاده کرد. (هشیائو،1981) 4-2- آزمون علیت تودا و یاماماتو ( TY) تودا و یاماماتو در سال 1995 یک روش ساده به صورت تخمین یک مدل توضیح خود رگرسیون برداری (VAR) تعدیل یافته برای بررسی رابطه علیت گرنجری پیشنهاد کردند. آنها استدلال می کنند که این روش حتی در صورت وجود یک رابطه همجمعی بین متغیرها نیز معتبر است. در این روش ابتدا باید تعداد وقفه های بهینه مدل VAR، (k) و سپس درجه پایایی ماکزیمم(d) را تعیین کرد و یک مدل خودتوضیح برداری را با تعداد وقفه های (k+d) تشکیل داد. فرایند انتخاب وقفه زمانی معتبر است کهk≥ d باشد. (10)
(11) برای آزمون این فرضیه کهX علت گرنجری Y نیست، را آزمون می کنیم. اگر این فرضیه رد نشود، در این صورت Xعلیت گرنجری Y نخواهد بود[13]. 5- نتایج تجربی با توجه به این که دوره مورد بررسی در این تحقیق13 سال می باشد و برای آزمون علیت استاندارد گرنجری نیاز به بررسی رابطه بلند مدت و هم جمعی بین متغیرها می باشد و با توجه به این که در آزمون علیت تودا و یاماماتو اطلاع در مورد ویژگی های هم جمعی سیستم ضروری نیست، بنابراین در این تحقیق به منظور بررسی رابطه علیت گرنجری بین متغیرها از روش تودا و یاماماتو استفاده می شود. به منظور قوت بخشیدن به نتایج، از روش علیت هشیائو نیز برای بررسی رابطه علیت گرنجری بین متغیرها استفاده می شود و سپس نتایج این دو روش با یکدیگر مقایسه خواهند شد. جامعه آماری مورد استفاده شامل متغیرهای 140 صنعت با کد 4 رقمی ایران در فاصله زمانی 1374-1386 می باشد. منبع مورد استفاده برای جمع آوری داده ها، نشریات مرکز آمار ایران مربوط به طرح های آمارگیری از کارگاه های صنعتی 10 نفر کارکن و بالاتر طی سال های مذکور می باشد. متغیرهای مورد استفاده در این مطالعه عبارتند از:VPمتغیر وابسته بوده و بیانگر ارزش تولیدات زیربخش های صنعت می باشد. همچنین INV حجم سرمایه گذاری صنعتی، LAB تعداد نیروی کار و ENER ارزش انرژی مصرفی در زیربخش های صنعتی می باشد. به منظور مشاهده دادههای مربوط به ارزش تولیدات زیر بخشهای صنعتی و مصرف انرژی، دادهای مورد بررسی به تفکیک کدهای دو رقمی ISIC و برای سال 1386 در جدول زیر ارائه شده است:
جدول3: دادههای مربوط به مصرف انرژی و ارزش تولیدات صنایع با کد دو رقمی در سال 1386
مآخذ: مرکز آمار ایران، طرحهای آمارگیری از کارگاههای صنعتی 10 نفر کارکن و بیشتر محاسبات نشان میدهد که نسبت مصرف انرژی به ارزش تولیدات زیر بخشهای صنعتی ایران در سطح کدهای ISIC دورقمی، در بین 23 کد دو رقمی در سال 1386، صنعت بازیافت بیشترین نسبت را داشته است.( حدود 2/12 درصد). پس از صنعت بازیافت، صنعت تولید سایر محصولات کانی غیر فلزی و صنعت تولید فلزات اساسی به ترتیب با 3/8 و 3/7 درصد، سهم بالاتری را دارا بودهاند. کمترین سهم نیز مربوط به صنعت تولید رادیو و تلویزیون و دستگاهها و وسایل ارتباطی (حدود 01/0 درصد) و پس از آن صنعت تولید ماشین آلات اداری و حسابگر و محاسباتی (6/0 درصد) و صنعت ولید سایر وسایل حمل و نقل ( 7/0 درصد) قرار گرفتهاند. متوسط شاخص فوق نیز برای صنایع مذکور در سال 1386حدود 5/2 درصد بوده است. محاسبات نشان میدهد که ضریب همبستگی بین متغیرهای مصرف انرژی و ارزش تولیدات صنایع با کد دو رقمی ایران در سال 1386 برابر 2/93 درصد بوده است که بیانگر همبستگی بالای این دو متغیر بوده است. آزمونهای متداول ریشه واحد نظیر دیکی- فولر و دیکی- فولر تعمیم یافته و فیلیپس پرون که برای داده های سری زمانی مورد استفاده قرار میگیرند، در مورد داده های تابلویی از توان آزمون پایینی برخوردار بوده و دارای تورش به سمت قبول فرضیه صفر می باشند. یکی از آماره آزمونهایی که برای حل این مشکل پیشنهاد میشود، استفاده از آزمون هریس-تزاوا[14](1999) است. مزیت این آماره آزمون نسبت به سایر آمارههای آزمون ریشه واحد در دادههای تابلویی نظیر آزمون لوین و همکاران[15]و ایم، پسران و شین[16] این است که این آماره آزمون در نمونههای با حجم بیشتر و دوره زمانی اندک، نسبت به سایر آزمون های ریشه واحد، آزمون مناسب و قویتری میباشد. از اینرو در این مطالعه با توجه به محدود بودن دوره زمانی مورد مطالعه و همچنین تعداد نسبتاً زیاد کدهای صنعتی مورد مطالعه، از این آماره آزمون برای بررسی پایایی متغیرهای مصرف انرژی، ارزش تولیدات، نیروی کار و سرمایه گذاری استفاده شده است. فرضیه صفر این آماره آزمون بیانگر این امر است که متغیر مورد نظر ناپایا است. نتایج این آزمون در جدول زیر بیان شده است. جدول 4: نتایج آزمون پایایی متغیرهای مدل
مأخذ: یافتههای تحقیق نتایج حاصل از بررسی پایایی متغیرهای مدل نشان میدهد که تمامی متغیرها، بر اساس آزمون هریس، در سطح ناپایا میباشند. متغیرها در تفاضل مرتبه اول بیانگر آن است که متغیرها با یک مرتبه تفاضل گیری، پایا شدهاند. در ادامه به بررسی رابطه علی کوتاه مدت بین متغیرهای ارزش تولیدات زیربخش های صنعت و ارزش انرژی مصرفی بر اساس آزمونهای تودا و یاماماتو و علیت هشیائو پرداخته میشود. برای بررسی رابطه علی بین درآمد سرانه و مخارج بهداشتی سرانه در روش تودا و یاماماتو، از الگوی خودرگرسیونی در دادههای تابلویی[17] شامل متغیرهای VP و ENERبا معادلاتی نظیر معادله 12 و 13 و با تعداد دو وقفه استفاده می کنیم. تعداد دو وقفه از جمع رتبه مدل panel VAR و درجه پایایی ماکزیمم( که طبق نتایج جدول 3، یک است) به دست آمده است. رتبه مدل panel VAR نیز با توجه به معنی داری ضرایب مقادیر وقفه دار متغیرها، یک به دست آمده است. در جدول (5) نتایج آزمون معنیداری ضرایب با وقفه متغیرهای به کار رفته در معادلات مدل panel VAR نشان داده شده است. بر اساس نتایج این جدول میتوان بیان کرد که یک رابطه علیت گرنجری یک طرفه از طرف انرژی مصرفی در زیربخشهای صنعتی به ارزش تولیدات بخش صنعت وجود دارد.
جدول5: نتایج آزمون علّیت تودا و یاماماتو مأخذ: یافتههای تحقیق در ادامه از روش علیت گرنجر- هشیائو نیز برای بررسی رابطه علی کوتاه مدت بین متغیرهای ارزش تولیدات زیربخش های صنعت و ارزش انرژی مصرفی استفاده شده است. در این روش ابتدا هر متغیر را روی مقدار وقفه دار خود رگرس نموده و طول وقفه بهینه را از طریق آماره آزمون آکاییک تعیین نماییم. در مرحله بعد مقادیر وقفه دار متغیر دوم را در مدل لحاظ نموده و وقفه بهینه آن را نیز از طریق مقدار آکاییک تعیین میکنیم. جدول6: تعیین طول وقفه بهینه ENER و VP
مأخذ: یافتههای تحقیق در این جدول، متغیر VP، ارزش تولیدات صنعت و ENER، بیانگر ارزش انرژی مصرفی میباشد. در ادامه، وقفه بهینه متغیرها، وقتی که متغیر ENERمتغیر وابسته میباشد، بررسی میشود. جدول7: تعیین وقفه بهینه VP و ENER
مأخذ: یافتههای تحقیق نتایج جداول 6 و 7 نشان میدهد که وقتی متغیر وابسته VPاست، مقدار وقفه بهینه VP و ENERبرابر 2 بوده و در صورتی که متغیر وابسته ENER باشد، مقدار بهینه ENER برابر 1 و مقدار بهینه VPبرابر 2 میباشد.بنابراین: (12) و (13)
با توجه به روابط (12) و (13)، در صورتی که متغیر وابسته ENER باشد، برابر 46/31427 و برابر 43/32204 میباشد و از آنجا که › است، لذا ارزش تولیدات بخش صنعت (VP) علت گرنجری ارزش انرژی مصرفی نمیباشد. نتایج به دست آمده از روش علیت گرنجر- هشیائو با نتایج حاصل از آزمون علیت تودا و یاماماتو سازگار میباشد. همچنین زمانی که متغیر وابسته VP است، برابر 39/1212 و برابر 045/1131 می باشد و چون ‹ است، بنابراین میتوان بیان کرد که انرژی مصرفی علت گرنجری ارزش تولیدات زیربخشهای صنعتی می باشد.
6- نتیجهگیری و توصیههای سیاستی این مطالعه با هدف بررسی رابطه علی کوتاه مدت بین متغیرهای ارزش تولیدات بخش صنعت و مصرف انرژی در صنایع چهاررقمی ایران طی سالهای 1374-1386 میباشد. برای این منظور از رهیافت علیت گرنجر و گرنجر- هشیائو در دادههای تابلویی استفاده شده است. نتایج حاصل از برآورد مدل دلالت بر این دارد که بر اساس هر دو رهیافت مورد مطالعه، یک رابطه علی یک طرفه از سوی مصرف انرژی به ارزش تولیدات بخش صنعت در صنایع چهاررقمی ایران، بر اساس طبقه بندی ISIC، برقرار میباشد. به عبارت دیگر افزایش مصرف انرژی علیت افزایش ارزش تولیدات زیربخشهای صنعتی ایران میباشد. نتایج به دست آمده در این مطالعه با مطالعات تجربی نظیر بایدن و پاینی (2009) سازگار میباشد. با توجه به نتایج به دست آمده از این مطالعه میتوان بیان کرد که مصرف انرژی از عوامل تعیین کننده ارزش تولیدات صنایع ایران طی سالهای 1374-1386 بوده است. از آنجا که افزایش مصرف انرژی میتواند منجر به بهبود تولیدات بخش صنعت شود، لذا مهمترین توصیه سیاستی این مطالعه آن است که برنامهریزان اقتصادی با اعمال سیاستهای بهینه مصرف انرژی ضمن افزایش بازدهی مصرف انرزی به عنوان یکی از نهادههای مهم تولید، زمینههای تقویت و افزایش ارزش تولیدات صنایع مورد بررسی را فراهم آورند تا از این طریق منجر به افزایش رشد بخش صنعت گردند. [1].Final Goods [2]- آمار و اطلاعات خام مورد استفاده در این مقاله از طرح های آمارگیری کارگاههای صنعتی کشور اخذ شده است و سپس با استفاده از برنامه نویسی کامپیوتری، اطلاعات نهایی استخراج شده است و در تاریخ تکمیل این تحقیق، یعنی دی ماه 1389، آمار این بخش تا سال 1386 گردآوری و منتشر شده است.
[3].Stern & Cleveland [4].Pindyck [5].Douglas [6].Berndt & Wood [7].Squalli, J. [8].Wolde-Rufael, Y. [9].Huang, B., Hwang, M.J., Yang, C.W. [10]. Hsiao,s Granger Causality [11].Final prediction error [12]. Sum of squared error [13].آرمن، 1384 [14].Harris-Tzava [15].Levin, Lin and Chou [16].Im, Pesaran and Shin [17].Panel VAR | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
منابع - آرمن، سیدعزیز، زارع، روح الله (1388).مصرف انرژی دربخشهای مختلف وارتباط آن بارشداقتصادی درایران:تحلیل علّیت براساس روش تودا و یاماموتو. فصلنامه مطالعات اقتصادانرژی، سال ششم ( 21): 92-67. - آرمن، سیدعزیز و زارع، روح الله (1384). بررسی علیت گرنجری بین مصرف انرژی و رشد اقتصادی در ایران طی سال های 1346-1381. فصلنامه پژوهش های اقتصاد ایران، سال هفتم( 24):117-143. - ابریشمی، حمید و مصطفایی، آذر (1380). بررسی رابطه بین رشد اقتصادی و مصرف فراورده های عمده نفتی ایران. مجله دانش و توسعه،( 11):14- 45. - بهبودی، داود، محمدزاده، پرویز و جبرائیلی، سودا (1388). بررسی رابطه مصرف انرژی و تولید ناخالص داخلی در کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته.فصلنامه مطالعات اقتصادانرژی، سال ششم (23): 21-1. - بهبودی، داود، اصغرپور، حسین و قزوینیان، حسن (1387). شکست ساختاری، مصرف انرژی و رشد اقتصادی ایران (1384-1346). فصلنامه پژوهشهای اقتصادی، سال نهم(3): 83-54. - شرزهای، غلامعلی و وحیدی، محمدرضا (1379). بررسی ارتباط متقابل بین مصرف انرژی و رشد اقتصادی با استفاده از داده های پانل )panel data( در کشورهای منتخب عضو او پک.نشریه مدیریت و توسعه،سال اول(7): 16-23. - طاهری فرد، احسان و رحمانی، علی (1376) بررسی رابطه کوتاه مدت و بلندمدت تولید ناخالص داخلی، مصرف انرژی و موجودی سرمایه برای کشور ایران طی سال های 1346-1373. دومین همایش ملی انرژی ایران، تهران. - ملکی، رضا (1383)، بررسی رابطه علیت بین مصرف انرژی و تولید داخلی در ایران، مجله برنامه و بودجه،سال یازدهم( 89):81-121. - ملکی، رضا، (1378)، بررسی رابطه علیت بین مصرف انرژی و رشد اقتصادی، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی، دانشگاه شهید بهشتی. -Altinay, G. &Karagol, E. (2005). Electricity consumption and economic growth: Evidence from Turkey, Energy Economics,(27):849-856. -Apergis, N., Payne, J.E., (2010). Renewable energy consumption and economic growth: Evidence from a panel of OECD countries, Energy Policy, (38): 656–660. -Belke, A., Dreger, Ch., Haan, F., (2010).Energy consumption and economic growth –New Insights into the cointegration relationship,Ruhr economic papers, (190). -Chontanawat, J., Hunt, L. &Pierse, R. (2006). Causality between energy consumption and gdp: evidence from 30 OECD and 78 non-oecd countries,Surrey Energy Economics Centre: 1-64. -ESSO, J.L. (2010). The energy consumption-growth nexus in seven sub-saharan African Countries, 30(2):1191-1209 -Fatai, K. et al. (2004). Modeling the causal relationship between energy consumption and gdp in New Zealand, Australia, India, Indonesia, the Philippines and Thailand.Mathematics and Computer in Simulation.(64):431-445. -Hoonu, S. (2005). Energy consumption and economic growth evidence frome Korea,Energy Policy, (33):1627-1632. -Huang, B., Hwang, M.J., Yang, C.W., (2008). Causal relationship between energy consumption and GDP growth revisited: A dynamic panel data approach, ecological economic (67): 41-54. -Lee, C. & Chang, C. (2007), Energy consumption and economic growth in Asian countries: A more comprehensive analysis using panel data, Resource and Energy Economics. -Lee, C. and Lee. J. (2010).A panel data analysis of the demand for total energy and electricity in OECD countries.Energy Journal, (31):1–23. -Mozumder,P. &Marathe, A.(2007), Causality relationship between electricity consumption and GDP in Bangladesh,Energy Policy: 395-402 -Sica, E., (2007). Causality between energy and economic growth: the Italian case, dipartimento di scienzeeconomiche, matematiche e statistiche university deglistudi di foggia (3). -Siddiqui, R., (2004), Energy and economic growth in Pakistan, The Pakistan Development Review, 43(2): 175–200. -Sinha, D. (2009), the energy consumption-GDP nexus: Panel data evidence from 88 countries, MPRA Paper, (18446):1-17. -Squalli, J. (2006), Electricity consumption and economic growth: Bounds and causality analyses of OPEC members,Energy economics. -Stern, D.I. &Celeveland C.J. (2004). Energy and economic growth,Rensselaer Working Papers, (.0410) -Wolde-Rufael, Y. (2006), Electricity consumption and economic growth: a time series experience for 17 African countries, Energy Policy, ( 34):1106-1114. -WWW.World Bank.Org. World development indicator(2010),cd.rom. -Yang, H. Y. (2000).A note on the causal relationship between energy and gdp in Taiwan.Energy economics, (22):309-317. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 5,550 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 1,763 |