تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 10,005 |
تعداد مقالات | 83,629 |
تعداد مشاهده مقاله | 78,550,213 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 55,693,375 |
ارتباط بین سرمایه گذاری در بخش مسکن و سیکلهای تجاری در ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||
مدلسازی اقتصادی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 7، دوره 5، شماره 13، اردیبهشت 1390، صفحه 125-144 اصل مقاله (242.26 K) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: پژوهشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||
در این مقاله، اثر پذیری سیکلهای تجاری ایران از تغییرات سرمایه گذاری در بخش مسکن طی سالهای 1385-1338 مورد بررسی قرار میگیرد. ابتدا به کمک متغیر تولید ناخالص داخلی، روند بلند مدت و ادوار تجاری ایران با استفاده از فیلتر هدریک – پرسکات استخراج شده، سپس به منظور بررسی اثر شوک سرمایه گذاری در بخش مسکن و تعداد دورههای اثر گذاری آن بر ادوار تجاری، از مدل VAR و تابع عکس العمل آنی استفاده میشود. نتایج حاصله نشان میدهد اولاً، آزمون تسلسل نشان میدهد که نوسانات تولید ناخالص داخلی در ایران از یک الگوی منظم پیروی میکند و میتوان این نوسانات را در قالب ادوار تجاری مورد بررسی قرار داد. ثانیاً، سرمایه گذاری بخش مسکن میتواند تحولات آتی ادوار تجاری را پیش بینی کرده و یک شوک مثبت در آن، میتواند به مدت 3 سال بر روی ادوار تجاری تأثیر گذار باشد. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||
سرمایه گذاری؛ بخش مسکن؛ سیکلهای تجاری؛ فیلتر هدریک – پرسکات | |||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||
- مقدمه تعاریف زیادی برای ادوار تجاری ارائه شده، اما تقریبا تمام تعاریف معنای مشابهی دارند. به همین دلیل کمتر مجادلهای پیرامون این موضوع انجام گرفته است. برنزومیچل در تعریفی علمی، ادوار تجاری را به صورت زیر ارائه میدهد (هادیان و مجیدزاده، 1381: 95). «ادوارتجاری، نوعی نوسانات با قاعده و منظم در فعالیتهای کلان اقتصادی کشورهاست که عمدتا بهوسیله بنگاههای تجارتی سازماندهی میشوند. یک چرخه با دوره رونق اقتصادی که همزمان در فعالیتهای متعدد اقتصادی رخ میدهد، شروع و به دورة رکود و انقباض منتهی میشود. این سلسله از تغییرات بارها تکرار میشوند ولی حالت منظم دورهای ندارند. به عبارتی، مدت زمان ادوار تجاری ممکن است از یک سال تا ده سال متغیر باشد. این چرخه قابل تقسیم به چرخههای کوتاهتری نیست». دورنبوش و همکاران نیز در تعریفی مشابه، آن را فراز و نشیبهای منظم از رونق و رکود در فعالیتهای اقتصادی پیرامون مسیر رشد اقتصادی میدانند. بنا به تعریف، ادوار تجاری نوعی نوسانات با قاعده و منظم در فعالیتهای کلان اقتصادی کشورها است. این ویژگی اساسی به این معنی است که هر نوسان مشاهده شده در اقتصاد، منعکس کننده ادوار تجاری نیست. نوسانات در اقتصاد میتواند تصادفی باشد؛ مانند جنگ که فعالیتهای اقتصادی را بدون الگوی منظم به سمت بالا و پایین سوق میدهد. به طور کلی، سرمایه گذاری در بخش مسکن یکی از مهمترین اقلام تشکیل دهنده تولید ناخالص داخلی میباشد. بخصوص از لحاظ تغییرات تولید ناخالص داخلی، سرمایه گذاری در بخش مسکن میتواند به عنوان یک متغیر پیشرو مورد بررسی قرار گیرد. عامل دیگری که اهمیت این بخش را روشنتر میسازد، این است که به طور کلی، سرمایه گذاری و بالاخص سرمایه گذاری در بخش مسکن متأثر از سیاستهای مالی و پولی و سایر پارامترهای اقتصادی میباشد؛ بهطوری که تغییرات در سرمایه گذاری در بخش مسکن میتواند به عنوان نماینده بسیاری از عوامل و پارامترهای اقتصادی بوده و به همین منظور است که اقتصاددانان میباید در اجرای سیاستهای مالی یا پولی دقت فراوانی روی اثر گذاری این سیاست بر بخش مسکن داشته باشند(کوگلی و همکاران، 1995: 495) چارچوب این مقاله پس از بیان مقدمه، بهترتیب شامل موارد زیر میباشد. در بخش دوم، مبانی نظری تحقیق ارائه میشود. بخش سوم، شامل روش تحقیق میباشد. بخش چهارم، به تحلیل آماری ادوار تجاری در اقتصاد ایران اختصاص دارد. در بخش پنجم، پس از بررسی مانایی متغیرها، مدل VAR به کار رفته مورد برازش قرار گرفته و به کمک توابع عکس العمل آنی و تجزیه واریانس، اثر شوکها مورد بررسی قرار میگیرد و در نهایت در بخش پایانی، به نتیجه گیری و ارائه پیشنهادات خواهیم پرداخت. 2- مبانی نظری و مروری بر ادبیات تحقیق دیدگاههای گوناگونی دربارة عوامل ایجاد کننده ادوار تجاری توسط اقتصاددانان مختلف مطرح شده است، اما فصل مشترک دیدگاههای مذکور، شناخت تحولات آتی ادوارتجاری و متغیرهای مؤثر بر آن میباشد؛ به طوریکه (هابرلر، 1964: 25) در یک تفسیر واقع بینانه از دیدگاههای مختلف موجود در زمینة ادوار تجاری، گفته است که غالب نظریه پردازان ادوار تجاری به نحوی برخورد کرده اند که گویا این ادوار تجاری ناشی از رویدادهای کاملا متفاوت بوده است. به همین دلیل درنظرات هر یک از آنها، الگوی فرد دیگری غیر واقع بینانه میباشد(ولی مقدم زنجانی و همکاران، 1379). اما با وجود تفاوتهایی که در تبیین ادله شکل گیری ادوارتجاری و عامل مؤثر برآنها در قالب هر یک از دیدگاهها مطرح شده، عملاً وجوه مشترکی در کلیة آنها وجود داشته؛ به طوریکه اقتصاددانان هر عصر، نظرات خود را با توجه به نظریههای استاندارد دورة خود و با بهرهگیری از برداشتهای نظری مستخرج از واقعیات اقتصادی عصر خود طرح نمودهاند و کلیة دیدگاههای آنها بر پویایی درون سیستمی تاکید داشته و رابطه درونزایی بین سطوح تولید، اشتغال و قیمت را ابزار اصلی تبیین نظرات و رخدادهای اقتصادی میدانستند. شناخت رخدادهای آتی اقتصاد و نحوة تاثیرگذاری بر آنها، هدف نهایی نظریه پردازان هر دوره را تشکیل میدهد. به همین خاطر در این قسمت از مقاله، به بررسی چگونگی برخورد مکاتب اقتصادی با پدیده ادوار تجاری میپردازیم. کلاسیکها در خصوص ادوار تجاری از تحلیل الگوهای رشد استفاده میکنند و از مهمترین این نظریات، نظریه آدام اسمیت است. مطابق الگوی وی، نوسانات سطوح تولید ناشی از اثرات متقابل متغیرهای مؤثر بر مکانیزم بازار بوده که حصول شرایط تعادلی را اجتناب ناپذیر میسازد. کینز در سال 1936 و یک سال بعد، هیکس برمبنای نوشتههای کینز با طرح الگوهای IS-LM، فروض انعطاف پذیری سریع قیمتها و دستمزدها برای تسویه کامل بازارها ونیز فروض دو بخشی بودن اقتصاد را مورد سئوال قرار دادند. مطابق الگوی نظری کینزینها در شرایط رکودی، دولت از طریق فروش اوراق قرضه و افزایش هزینههای خود، از یکسو تقاضای مؤثر ایجاد کرده که زمینة رونق اقتصادی را مهیا میسازد و از سوی دیگر، با افزایش فروش اوراق قرضه و رشد نرخ بهره سبب کاهش سرمایه گذاری، تولید و اشتغال در چرخه بعدی فعالیتهای اقتصادی میشود. مطابق دیدگاه طرفداران مکتب کینز سیاستهای پولی و مالی بر خلاف نظر کلاسیکها بر ادوار تجاری مؤثر بوده و برای مقابله با بسیاری از بحرانها و کاهش دامنه نوسانات چرخههای اقتصادی، قابل استفاده میباشد(مانکیو، 1375). مطابق الگوی نظری پولگرایان، نوسانات سطوح تقاضا در بازار نیروی کار در بلند مدت از طریق تغییر در شرایط تعادلی بازار کار، زمینه تغییرات سطوح تولید را در قالب ادوار مختلف تجاری، مشابه تحلیل نحوه شکلگیری چرخههای تجاری الگوهای کلاسیک، مهیا میسازد. رابرت لوکاس در سال 1972 با افزودن فرضیه شکل گیری انتظارات افراد به صورت عقلایی در کنار دو فرض پایه شفافیت بازارها و نیز تبادل ناقص اطلاعات در کوتاه مدت که از الگوی پولگرایان منتج شده، نظریه انتظارات عقلایی[1] را مطرح نمود. در الگوی لوکاس و سارجنت نیز منشأ نوسانات ادوار تجاری، انحراف سطح عمومی قیمتها از قیمتهای انتظاری میباشد(ولی مقدم زنجانی و همکاران، 1379). کینزینهای جدید، منشأ نوسانات اقتصادی (تولید و اشتغال) را شوکهای مربوط به بخش واقعی اقتصاد میدانند. مکانیزم تنظیم گردش ادوار تجاری در این نظریه همانند الگوهای کلاسیکی، بر حسب نوسانات سطوح تعادل بازار کار میباشد. با این تفاوت که عامل مؤثر بر نوسانات ادواری، تحولات تکنولوژیک و اثرات ناشی از آن برتولید نهایی نیروی کار میباشد (لسلی، 1379: 356). حال پس از بیان مبانی نظری تحقیق، لازم است به مطالعات تجربی صورت گرفته و نتایج حاصله از آنها نیز توجه شود. کاشین و اویلاریس (2001) در بررسی سیکلهای تجاری کشور استرالیا، ادوار تجاری را از منظر عرضه مورد توجه قرار میدهند. بر اساس این بررسی، مهمترین عامل از منظر عرضه، شوکهای تکنولوژی است که یکی از عوامل مهم در ایجاد ادوار تجاری شناخته شده است(کاشینا و اویلاریس، 2001). [2] اندریا و قایدو (1997) شوکهای طرف عرضه و تقاضا را در ایتالیا مورد بررسی قرار داده اند. در این تحقیق روند تاریخی تولید صنعتی، علل بروز ادوار تجاری میباشد. نتایج حاصله نشان میدهد که شوکهای تکنولوژی بهطور دائمی اثر معنی داری روی تغییر پذیری تولیدات صنعتی داشته و رفتار کوتاه مدت تولیدات صنعتی به طورگسترده تری توسط شوکهای طرف عرضه توضیح داده میشود(آندریا و قایدو، 1997). [3] پرسکات (1997) تئوری مقدماتی در اندازه گیری ادوار تجاری را برای کشور آمریکا ارائه میکند. او در مقاله خود بر نقش بالقوه و مهم اختلالات تکنولوژیکی به عنوان منبع نوسانات ادوار تجاری اشاره دارد. (پرسکات، 1997). ایهانکوس و همکاران (2001) به بررسی تحولات سیکلهای تجاری کشورهای گروهG7 پرداختهاند. بر اساس یافتههای به دست آمده یک شوک عمومی، شکست (شکاف) بزرگتری را در تولید ملی، مصرف و سرمایهگذاری در دوره جهانی شدن نسبت به دورة برتون وودز ایجاد میکند. از جمله نتایج جالب توجه دیگر اینکه نرخ بهره، منبع اصلی هم حرکتی بین کشورهاست. یعنی اینکه وقتی نرخ بهره در کشورهای گروهG7، به صورت همسو حرکت نمایند، تولید ناخالص داخلی این کشورها نیز حرکت همسویی را خواهد داشت و البته هر چه قدر اقتصاد کشوری نسبت به قیمتهای جهانی نفت حساستر باشد، این همسویی بیشتر است(آیهانکوس و همکاران، 2001)[4]. پلوژر (1989) در مطالعه تجربی ادوار تجاری اقتصاد آمریکا، به بررسی رابطه بین متغیرهای کلان اقتصادی از قبیل: هزینههای مصرفی، سرمایه گذاری، هزینههای دولت با ادوار تجاری پرداخته شده است. نتایج حاکی از حرکت هم جهت متغیرهای سمت تقاضا، متغیرهای پولی و متغیرهای عوامل تولید با GDP حقیقی آمریکا میباشد (پلوژر، 1989: 60). باستانزاده و مقدم زنجانی (1382) در مقاله خود تحت عنوان ادوار تجاری در اقتصاد ایران، به بررسی متغیرهای پیشگام در کشورهای مختلف و از جمله ایران پرداخته شده است. بعد از مشخص کردن متغیرهای موثر بر سیکلهای تجاری در اقتصاد ایران، میزان تاثیر گذاری و هم حرکتی میان این متغیرها با ادوار تجاری به صورت خلاصه بررسی میشود (باستانزاده و مقدم زنجانی، 1382). 1- افزایش تقاضای اسمی و سطح عمومی قیمتها مستقیماً بر فرایند سرمایه گذاری و تولیدات اثر منفی داشته که بازتاب آن در کوتاه مدت، کاهش تولید و کاهش اشتغال میباشد. 2- نوسانات ادوار تجاری بر بازار عوامل تولید و شاخص قیمت عمده فروشی، اثرات کوتاه مدت و بر شاخص هزینه زندگی، اثرات میان مدت دارد. 3- حجم اسناد مالی مبادلاتی با چرخههای تجاری، رابطه مستقیمی داشته، به طوری که در مواقع رونق مقادیر چک، سفته و برات مورد استفاده در فعالیتهای اقتصادی افزایش مییابد و در دوره رکود، حالت عکس اتفاق میافتد. 4- فعالیتهای ساختمانی نیز یکی از بخشهای پیشگام تبیین نوسانات ادوار تجاری میباشد؛ بهطوریکه رونق در ساخت و ساز به علت اثرات پیشینی و پسینی گسترده بر فعالیتهای اقتصادی زمینه رشد اقتصادی را مهیا میسازد. مجیدزاده (1386) در مقاله خود تحت عنوان بررسی عوامل ادوار تجاری در ایران، از مدل پولی لوکاس استفاده کرده و نتایج زیر به دست آمده است. افزایش تقاضای اسمی و سطح عمومی قیمتها مستقیما بر فرایند سرمایهگذاری و تولیدات، اثر منفی داشته که بازتاب آن در کوتاه مدت، کاهش تولید و کاهش اشتغال میباشد (مجیدزاده، 1386). صمدی و جلایی (1383) در تحقیق خود تحت عنوان تحلیل ادوار تجاری در ایران، ابتدا وجود همبستگی سریالی در ادوار تجاری را مورد بررسی قرار داده و سپس با بررسی عوامل ایجاد کننده این سیکلها از طرف تقاضا، به نتایج زیر رسیده است. سرمایه گذاری بخش خصوصی، درآمدهای حاصل از فروش نفت و گاز، تأثیر مثبت و حجم نقدینگی تأثیر منفی بر روند ادوار تجاری دارد(صمدی و جلایی، 1383). هادیان وهاشم پور (1382) در تحقیق خود تحت عنوان شناسایی چرخههای تجاری در اقتصاد ایران، به شناسایی و تشخیص علل پیدایش ادوار تجاری در ایران پرداخته است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که از سال 1338 تا 1380 هفت دور تجاری وجود دارد که تجربه نوسانات اقتصادی ایران، متأثر از تکانههای سمت عرضه است و درآمدهای نفتی در ایران، دلیل پیدایش ادوار تجاری در ایران معرفی میشود (هادیان وهاشم پور، 1382). نیلی و درگاهی (1377) در مقاله خود تحت عنوان تحلیل وضعیت رکودی اقتصاد ایران به بررسی تک تک متغیرهای اصلی اقتصاد و همسویی این متغیرها با ادوار تجاری پرداختهاند و پس از مشخص کردن متغیرهای موثر(سرمایه گذاری، واردات، عرضه پول، نرخ ارز و درآمدهای نفتی)، به میزان تأثیرگذاری این متغیرها بر ادوار تجاری پرداخته شده است . از جمله نتایج مهم در این مقاله عبارت است از: 1- سیاستهای پولی، تأثیر کمی روی اداوارتجاری دارند؛ 2- درآمدهای نفتی، تأثیر معنی داری روی ادوار دارد ولی نسبت بسیار پایین سرمایه گذاری به تولید ناخالص داخلی، تحقق رشد بالا و پایدار را به خطر انداخته است و بنابراین، باید بخش غیر دولتی در امر سرمایهگذاری پیشرفت کند، که این امر نیز با ایجاد فضای باز و مطمئن برای سرمایهگذاران تحقق مییابد(نیلی و درگاهی، 1377). 3- روش تحقیق به منظور دستیابی به هدف میباید روند بلند مدت حرکت تولید ناخالص داخلی واقعی و نوسانهای حاصله پیرامون خط روند بلند مدت، شناسایی و برآورد شوند. برای این منظور، از فیلتر هدریک- پرسکات[5] استفاده میشود(ساید و برن اچنبام[6]، 1996). برای بررسی این موضوع که چرخههای تجاری از الگوی منظمی پیروی میکنند (تصادفی نیستند)، از آزمون تسلسل استفاده میشود(گجراتی، 1389: 536). با توجه به اینکه روش مطالعه در این مقاله مبتنی بر روشها و تکنیکهای سری زمانی میباشد، بر این اساس ابتدا تمامی متغیرها تحت آزمون ایستایی[7] قرار گرفته و درجه همگرایی آنها مشخص میگردد. برای این منظور از تکنیکهای آزمون ریشه واحد[8] به روش دیکی- فولر تعمیم یافته (ADF)[9] استفاده میگردد. سپس از الگوی VAR جهت برآورد مدل استفاده میشود و نتایج را با استفاده از تجزیه واریانس و توابع عکسالعمل مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهیم. هنگامی که رفتار چند متغیر سری زمانی، مورد بررسی قرار میگیرد، لازم است به ارتباط متقابل این متغیرها در قالب یک الگوی سیستم معادلات همزمان توجه کنیم. اگر معادلات این الگو شامل وقفههای متغیرها نیز باشد، اصطلاحاً آن را الگوی معادلات همزمان پویا گویند. در این ارتباط، الگوی خود توضیح برداری (VAR) جهت برآورد مطرح میشود که در این مقاله نیز مورد استفاده قرار میگیرد. با توجه به متغیرهایی که در زیر معرفی میشوند و یک وقفه به کار رفته در آنها، مدل به شکل زیر خواهد بود(چری و همکاران، 2004)[10]:
بردارهای 1×2 و ماتریسهای 2×2 ضرایب الگو هستند و به صورت زیر تعریف میشوند.
HGP: شکاف تولید ناخالص داخلی، HIP: شکاف سرمایه گذاری در بخش مسکن، DUW: متغیر مجازی دوران جنگ میباشد (نوفرستی، 1378: 109). 4- تحلیل آماری ادوار تجاری در اقتصاد ایران در این قسمت، ادوار تجاری در ایران از لحاظ آماری مورد بررسی قرار میگیرد. پس از استخراج روند سری زمانی تولید ناخالص داخلی و دستیابی به روند بلند مدت حرکت تولید ناخالص داخلی واقعی، نوسانهای حاصله پیرامون خط روند بلند مدت شناسایی و برآورد میشود. نمودار(1): نوسانات چرخهای تولید ناخالص داخلی ایران
مأخذ: یافتههای تحقیق روند زمانی تولید ناخالص داخلی حقیقی ایران در محدوده زمانی مورد مطالعه نشان میدهد که تولید ناخالص داخلی ایران با فراز و نشیبهای بسیاری روبرو بوده است؛ به طوری که عوامل داخلی و خارجی مانند تکانههای نفتی، وقوع انقلاب و بروز جنگ، نقش قابل توجهی در شکل گیری مسیر حرکت آن داشتهاند. مطابق روند تولید ناخالص داخلی، مشاهده میشود که در سالهای 1361-1356 و 1367 -1364 دو رکود شدید وجود دارد، که حاصل حوادث انقلاب و جنگ بوده است که در این دو دوره، نرخ رشد تولید ملی منفی بوده است. برای درک بهتر نوسانات شدید اقتصادی ایران، میتوان از جدول زیر استفاده کرد که نرخهای رشد متوسط را طی سالهای تعیین شده مشخص میکند. جدول 1: میانگین نرخ رشد تولید ناخالص داخلی در دورههای مختلف
مأخذ: یافتههای تحقیق براساس جدول بالا، میانگین نرخ رشد تولید ناخالص داخلی حقیقی طی دوره زمانی مورد مطالعه 5/5 درصد است. در طی دوره اول 1356-1338 عملکرد اقتصاد ایران با نرخ رشد بالا (10 درصد) و تغییرات پایین مشخص شده است در این دوره که مصادف با انتهای برنامه دوم توسعه و اجرای برنامه سوم و چهارم توسعه قبل از انقلاب بوده، تولید ناخالص داخلی از 6/232 در سال 1338 به 3/10746 در سال 1353 رسیده و در دوره دوم، اقتصاد ایران با نوسانات زیادی روبرو بوده است این دوره مصادف با پیروزی انقلاب اسلامی و نیز آغاز جنگ تحمیلی است که متوسط نرخ رشد 6/1- درصد را داشتهایم. سومین دوره که همزمان با دو برنامه اول و دوم توسعه بعد از انقلاب است، شاهد نوسانات کمتری هستیم که در این دوره نرخ رشد (1/5درصد) را اقتصاد ایران تجربه کرد. با توجه به نمودار (1) میتوان دریافت که اقتصاد ایران در طول دورهی مورد بررسی (اگر نقاط اوج را در نظر بگیریم)، شش الی هفت دور تجاری قابل شناسایی است که شدیدترین آنها در سالهای 1355، 1364 و 1372 بوده است. اگر سیکلهای تجاری را براساس نقاط حضیض طبقه بندی کنیم، چرخه اول از سال 1338 شروع و تا سال 1342 ادامه داشته است. دورهی بعدی از سال 1342 شروع شده و در سال 1353 به پایان رسیده است. دو دوره بعدی یعنی 59-1353 و 67-1359 دورههایی بودهاند که در آن، اقتصاد ایران بیشترین نوسانات را داشته است. دوره بعدی که همزمان با جنگ پایان تحمیلی بوده از سال 1367 شروع و تا 1374 ادامه داشته است و آخرین دوره از سال 1374 شروع شده و در سال 1378 خاتمه یافته است که در این دوره، اقتصاد دوران رونق خود را میگذراند که بر این اساس، متوسط دوره چرخهای براساس فاصله زمانی دو نقطه حضیض 6 سال میباشد. جدول 2: طول دوره ادوار تجاری در اقتصاد ایران
مأخذ: یافتههای تحقیق حال با توجه به نتایج حاصله از دادههای شکاف تولید ناخالص داخلی، اول تصادفی بودن ادوار تجاری در ایران مورد آزمون قرار میگیرد. دادهها نشان میدهد که تعداد سلسلهها برابر با 11 و تعداد باقی ماندههای مثبت و منفی برابر با 24 میباشد؛ یعنی:T1=24 T2=24 T=48 n=11 بدین ترتیب، میانگین و واریانس تعداد سلسلهها بر اساس روابط بالا به ترتیب برابر 25 و75/11 تعیین میشوند. فاصله اعتماد محاسبه شده در سطح 95 درصد برابر با میباشد. از آنجا که تعداد سلسلهها برابر با 11 بوده و در خارج از فاصله اعتماد به دست آمده قرار دارد، به همین دلیل، میتوان نتیجه گرفت که با احتمال 95 درصد اعتماد، سری HOP یعنی شکاف تولید ناخالص داخلی یا ادوار تجاری موجود تصادفی نبوده و همبستگی سریالی بین مقادیر شکاف تولید در طول زمان تایید میشود. به عبارت دیگر، میتوان نتیجه گرفت ادوار تجاری در اقتصاد ایران به دلیل انحرافهای تصادفی حول وحوش روند بلند مدت مشخص نمیشوند و در صورتی که تولید در یکسال کمتر و یا بیشتر از مقدار طبیعی خود باشد این وضع برای چندین دوره تداوم خواهد داشت. در ادامه، ابتدا روند سرمایه گذاری در بخش مسکن در ایران مورد بررسی قرار میگیرد و سپس به صورت اجمالی رابطه بین مقدار واقعی اقتصاد و سرمایه گذاری در بخش مسکن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته تا اهمیت و رابطه این بخش با سایر بخشها مشخص گردد.
نمودار 2: شکاف سرمایه گذاری در بخش مسکن ایران طی دوره 1385-1338
مأخذ: یافتههای تحقیق با توجه به نمودار شکاف تولید ناخالص داخلی و نمودار شکاف سرمایه گذاری در بخش مسکن، میتوان مشاهده کرد که متغیر شکاف سرمایه گذاری در بخش مسکن با شکاف تولید ناخالص داخلی، همبستگی بالایی داشته، به طوری که ضریب همبستگی میان این دو متغیر در حدود 63 درصد میباشد. نمودار 3: شکاف تولید ناخالص داخلی و شکاف سرمایه گذاری در بخش مسکن ایران
ماخذ: یافتههای تحقیق
با نگاهی اجمالی به نمودار شماره (3) میتوان به طور خلاصه وضعیت نوسانات سرمایه گذاری در بخش مسکن را مورد بررسی قرار داد. به طور کلی تا سال 1354 بخش مسکن نوسانات عمدهای را نداشته و از رشد متوازنی برخوردار بوده است؛ بهطوریکه میانگین رشد سرمایه گذاری در بخش مسکن در طول این دوره برابر با 15درصد میباشد؛ ولی از سال 1355 به بعد و بخصوص در سال 1355 به دلیل رشد درآمدهای نفتی، این بخش رونق خاصی گرفت، به گونهای که در سال 1355 رشد سرمایه گذاری در این بخش نسبت به سال قبل نزدیک 71 درصد میباشد. از سال 1355 به بعد تا سال 1360 سرمایه گذاری در این بخش با رشد منفی روبرو شد که تقریبا مصادف بود با دوران انقلاب اسلامی که در این دوران، چون ایران از لحاظ سیاسی در دوران گذار بود و توجه به مقولههای اقتصادی در اولویتهای بعدی قرار داشت، نرخ رشد سرمایه گذاری در بخش مسکن در طول این دوران نزدیک به 1 درصد بود. از سال 1360 تا سال 1368 یک دوره رونق و یک دوره رکود داشته ایم که متوسط نرخ رشد سرمایه گذاری در این دوره تقریبا 4 درصد بوده است. از سال 1369 تا 1372 یک دوره رونق داشته ایم که متوسط نرخ رشد در این دوران تقریبا 14درصد بوده است. این دوران مصادف بود با اتمام جنگ تحمیلی که دولت پس از جنگ جهت مرمت ویرانههای حاصل از جنگ، سرمایه گذاری وسیعی را در بخش مسکن داشته است. در سالهای 1373 و 1374 یک رکود در این بخش داشته ایم که البته در سالهای بعد تقریباً یک دوران پایدار با نرخ متوسط رشد 3 درصد را داشته ایم. 5- تخمین مدل در این قسمت به تخمین مدل پرداخته و نتایج حاصله را مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهیم. با توجه به تائید و وجود ادوار تجاری در اقتصاد ایران و وجود محدودیتهایی در استفاده از مدل VAR ابتدا متغیرها از لحاظ مانایی[11] مورد بررسی قرار میگیرند. بدین منظور قبل از برآورد VARمیباید دو موضوع مورد بررسی قرار گیرد. 1- بررسی ایستایی متغیرها؛ 2- انتخاب تعداد وقفه بهینه درمدل. با توجه به آزمونهای دیکی فولر تعمیم یافته متغیرهای شکاف تولید ناخالص داخلی و شکاف سرمایه گذاری در بخش مسکن نشان میدهد که این متغیرها در سطح 95 درصد مانا میباشند. پس از اطمینان از مانا بودن متغیرهای مورد استفاده، مدل VAR تخمین زده میشود. اما سئوالی که در اینجا مطرح است، تعیین تعداد وقفههای بهینه است که باید انتخاب شود. با توجه به معیارهای آکائیک، شوارز بیزین وحنان کوئین، وقفة بهینه در این مدل دو تعیین شده و مدل با دو وقفه بهینه مورد برازش قرار میگیرد. برمبنای این روش، یک دسته معادلات با وقفههای مساوی برای همه متغیرها تخمین زده میشود که سیمز این روش را اتورگرسیون برداری مینامد. بنابراین با توجه به مطالب ارایه شده، مدل به شکل زیر میباشد که البته متغیر DUW به عنوان یک متغیر دامی برای سالهای جنگ تحمیلی مورد استفاده قرار گرفته است. برای سالهای مربوط به جنگ، عدد یک و برای مابقی سالها، مقدار صفر در نظر گرفته شده است.
با توجه به نتایج به دست آمده، میتوان نتیجه گیری کرد که تغییرات متغیر سرمایه گذاری در بخش مسکن، تأثیر معنی داری بر سیکلهای تجاری دارد. در واقع، تأکید بیشتر بر معادله اول میباشد؛ یعنی معادلهای که در آن متغیر وابسته شکاف تولید ناخالص داخلی است. علاوه بر نتایج حاصله، سرمایه گذاری در بخش مسکن را میتوان به عنوان یک متغیر مهم در اقتصاد ملی قلمداد نمود. به عبارتی دیگر، میتوان نوسانات بخشهای دیگر اقتصاد را در نوسانات بخش مسکن مشاهده کرد. با توجه به اینکه ضرایب به دست آمده از مدل VAR کارآیی چندانی در تحلیلهای اقتصادی ندارند، از تابع عکس العمل[12] و آنالیز واریانس[13] استفاده میشود. تابع عکس العمل، میزان شوک پذیری شکاف تولید را به ازای یک انحراف معیار، تغییر در سایر متغیرها را نشان میدهد و آنالیز واریانس، میزان درصد توضیح دهی تغییرات شکاف تولید را به وسیله سایر متغیرها توضیح میدهد؛ یعنی اینکه چند درصد از تغییرات شکاف تولید بهوسیله سایر متغیرها توضیح داده میشود و نتایج به دست آمده به شرح زیر میباشد. نمودار 4: تابع عکس العمل شکاف تولیدنسبت به شوک سرمایه گذاری در بخش مسکن
مأخذ:یافتههای تحقیق
نمودار 5: تابع عکس العمل شکاف تولیدنسبت به شوک تولید
مأخذ:یافتههای تحقیق با توجه به نمودار تابع عکس العمل شکاف تولید نسبت به سرمایه گذاری در بخش مسکن، میتوان عنوان کرد که یک شوک مثبت سرمایه گذاری در بخش مسکن موجب رونق میشود ولی این دوره رونق، تقریباً پس از طی دو سال، اثر خود را کاهش داده تا اینکه اثر این شوک تقریباً از سال دهم به بعد خنثی میشود. نمودار(5) نشان میدهد که اگر یک شوک به میزان یک انحراف معیار به شکاف تولید وارد شود، تقریباً پس از سال دهم، اثر این شوک کاهش یافته و در سال پانزدهم کاملا خنثی میشود. نمودار 6: تابع آنالیز واریانس خطای پیش بینی
مأخذ: یافتههای تحقیق
نمودار 7: نمودار تابع آنالیز واریانس خطای پیش بینی
مأخذ: یافتههای تحقیق نمودار شماره (6) نشان میدهد که اگر یک شوکی به اندازه یک انحراف معیار در متغیر شکاف تولید ایجاد شود، شکاف سرمایه گذاری در بخش مسکن، تقریباً 25 درصد این تغییرات را میتواند توضیح دهد. این قدرت توضیح دهی در سالهای اولیه رفته رفته کاهش مییابد ولی پس از تقریبا سه سال، این توان توضیح دهی افزایش پیدا میکند. نمودار شماره (7) نشان میدهد که اگر یک شوکی به اندازه یک انحراف معیار در متغیر شکاف سرمایه گذاری بخش مسکن ایجاد شود، شکاف تولید تقریبا 40 الی 45 درصد این تغییرات را میتواند توضیح دهد. این قدرت توضیح دهی در سالهای اولیه رفته رفته افزایش مییابد ولی پس از تقریباً ده سال، این قدرت توضیح دهی از بین میرود. 6- نتیجهگیری و پیشنهادها بررسی ادوار تجاری و متغیرهای مؤثر بر آن، یکی از موضوعات مهم در اقتصاد میباشد. به طور کلی، مهمترین هدف در شناخت عوامل مؤثر بر ادوار تجاری، به حداقل رساندن نوسانات اقتصادی میباشد تا با استفاده از این عوامل کنترلی، سیاستهایی اتخاذ شود تامنجر به ثبات اقتصادی گردد. متغیر سرمایه گذاری در بخش مسکن به دلیل رابطه پسین و پیشین گستردهای که با سایر متغیرهای کلان اقتصادی دارد، به عنوان یکی از متغیرهای مهم در اقتصاد ایران مطرح میباشد. شکاف تولید در اقتصاد ایران در مقایسه با انواع مشابه آن در اقتصادهای متکی بر بازار بسیار پرنوسان و کوتاه میباشد. مهمترین دلیل پدیده مذکور، جایگاه سیاستهای سمت تقاضا (پولی و مالی) و نوسانات تولید ناخالص داخلی، به طور اعم و سیاستهای مالی به طور اخص، میباشد. سرمایه گذاری در بخش مسکن به عنوان یک متغیری که رابطه بسیار نزدیکی با سیاستهای اقتصادی (بخصوص سیاستهای پولی) دارد، میتواند در اقتصاد ایران به عنوان یک متغیر مهم و تأثیر گذار مورد بررسی قرار گیرد. به همین منظور، رابطه میان شکاف تولید و شکاف سرمایه گذاری در بخش مسکن در اقتصاد ایران مورد آزمون قرار گرفته که نتایج حاصله به شرح زیر میباشد: الف) وقتی که یک شوک به میزان یک انحراف معیار به شکاف تولید وارد میشود، تقریباً چهار سال طول میکشد تا این شوک خنثی شود. ب) تابع عکس العمل شکاف تولید نسبت به سرمایه گذاری در بخش مسکن، نشان میدهد که یک شوک مثبت سرمایه گذاری در بخش مسکن موجب رکود میشود ولی این رکود تقریباً پس از طی سه سال، اثر خود را کاهش داده تا اینکه اثر این شوک، تقریباً از سال دهم به بعد خنثی میشود. ج) اگر یک شوکی به اندازه یک انحراف معیار در متغیر شکاف تولید ایجاد شود، شکاف سرمایه گذاری در بخش مسکن تقریباً 25 درصد این تغییرات را میتواند توضیح دهد. این قدرت توضیح دهی در سالهای اولیه رفته رفته کاهش مییابد ولی پس از تقریباً سه سال، این توان توضیح دهی افزایش پیدا میکند. د) اگر شوکی به اندازه یک انحراف معیار در متغیر شکاف سرمایه گذاری بخش مسکن ایجاد شود، شکاف تولید تقریباً 40 الی45 درصد این تغییرات را میتواند توضیح دهد. این قدرت توضیح دهی در سالهای اولیه رفته رفته افزایش مییابد ولی پس از تقریبا ده سال، این قدرت توضیح دهی از بین میرود. بنابراین پیشنهاد میشود که دولت با ارایه تسهیلات ویژه برای سرمایه گذاری در بخش مسکن و ایجاد ثبات در قوانین سرمایه گذاری، به اقتصاد رونق دهد. چون با توجه به تابع عکس العمل مربوط به سرمایه گذاری، یک شوک مثبت در سرمایه گذاری در مسکن باعث ایجاد یک دوره رونق در اقتصاد میشود ولی این دوره رونق، تقریباً پس از طی دو سال اثر خود را کاهش داده تا اینکه اثر این شوک تقریباً از سال دهم به بعد خنثی میشود. بنابراین، دولت میتواند با ارایه این تسهیلات و ایجاد ثبات در قوانین سرمایه گذاری، اولاً، باعث ایجاد رونق در بخش ساختمان شود، ثانیاً از ایجاد شوکهای بی مورد جلوگیری کند. [1]- Rational Expectation Theory [2]- Cashina Ouliarise [3]- Andrea guido [4]- Ayhankose et al [5]- R. Hedrick & E. Prescott [6]- Burnside & Eichenbaum [7]- Stationary [8]- Unit Root Test [9]- Augmented Dicky-Fuller [10]- Chari et al. [11]- Stationary
[12]- Impulse Responses [13]- Variance Decomposition | |||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||
منابع ــ برانسون، ویلیام اچ. (1372). ترجمه شاکری، عباس. تئوری و سیاستهای اقتصاد کلان. نشر نی، تهران. ــ بانک مرکزی جمهوری اسلامی.(1386). گزارش اقتصادی و ترازنامههای سالهای (1385-1338) .انتشارات بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، اداره بررسیهای اقتصادی ــ بیدرام، رسول، (1381). همگام با اقتصاد سنجی. منشور بهره وری، انتشارات بیستون، تهران. ــ شاهرودی، محمد .(1383). بررسی عوامل سیکلهای تجاری در ایران1381-1338. پایان نامه کارشناسی ارشد گروه علوم اقتصادی، دانشگاه اصفهان. ــ صمدی، سعید؛ جلائی، سید عبدالمجید، (1383). تحلیل ادوار تجاری در اقتصاد ایران. مجله تحقیقات اقتصادی، 66 :153-139. ــ گرجی، ابراهیم، میر سپاسی، آرزو، (1381). بررسی تئوریک سیکلهای تجاری و علل پیدایش آن در اقتصاد ایران. موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی، تهران. ــ گجراتی، دامودار. (1389). مبانی اقتصاد سنجی. ترجمه ج. ابریشمی. انتشارات دانشگاه تهران، جلد دوم، تهران. ــ مانکیو گریگوری، ان (1375). ادوار تجاری حقیقی یک نگرش جدید کینزی. ترجمه محمدی، تیمور، فصلنامه پژوهشهای اقتصادی، پائیز 1375، 2 : 97-82. ــ لسلی، درک، (1379). اقتصاد کلان پیشرفته.ترجمه توکلی، اکبر، انتشارات دانشگاه اصفهان. اصفهان ــ نوفرستی، محمد، (1378). ریشه واحد و همجمی در اقتصاد سنجی. موسسه خدمات فرهنگی رسا، تهران. ــ نیلی، مسعود، درگاهی، حسین، (1377).تحلیل وضعیت رکودی اقتصاد ایران بر مبنای نظریات چرخههای تجاری و ارائه راهکارهای لازم. مجموعه مقالات سمینار پولی و بانکی، 131و132 :157-142. ــ ولی مقدم زنجانی، محمد؛ باستانزاده، حسین؛ بهرامی، مهناز؛ (1379). اثرات متغیرهای پیشرو در سیکلهای تجاری اقتصاد ایران. انتشارات پژوهشکده پولی و بانکی، تهران ــ هادیان، ابراهیم؛هاشم پور، محمد رضا (1382). شناسایی چرخههای تجاری در ایران. فصلنامه پژوهشهای اقتصادی ایران، سال پنجم، 15: 93-120 ــ مجیدزاده، کیوان، (1386). بررسی عوامل ادوار تجاری در ایران. فصلنامه پژوهشهای اقتصادی، 3 : 41-35 . - Andrea, G.& guido, p. (1997). Sectoral shocks on Business cycle. Journal of Economic Theory, 4: 103-124. - Ayhankose, M., Ehristopher trok, O.& Whiteman, CH. (2001). The business cycle in the g-7 economies. IMF working paper. - Burnside, C., & Eichenbaum, M. (1996). Factor-Hoarding and the Propagation of Business-Cycle Shocks; American Economic Review, 86: 1154-74. - Chari, V. V., Patrick J. Kehoe, and Ellen McGrattan (2004). Are structural VARS useful guides for developing business cycle theories? Federal Reserve Bank of Minneapolis, Working Paper 631. - Cashina, p., Ouliarise, S. (2001). Key features of Australian business cycle; IMF working paper, WP/01/171. - Cogley, Timothy and James Nason (1995). Output dynamics in real business cycle models; American Economic Review, 85: 492-511. - Davis, M. and Heathcote, J. (2005). Housing and the business cycle. International Economic Review, 46: 751-84. - Fisher, Jonas D. (2007). Why does household investment lead business investment over the business cycle? Journal of Political Economy, 115(1): 141-169. - Haberler, G. (1964). Prosperity and depression: a theoretical analysis of cyclical movements, 5th edition. London: George Allen and Unwin. - King, Robert, Charles Plosser, and Sergio Rebelo (1988). Production, growth and business cycles: the basic neoclassical model; Journal of Monetary Economics, 21: 195-232. - Mall, O.P. (1999) Composite Index of Leading Indicators for Business Cycles in India; RBI Occasional Paper, 20(3). - Plosser, 1989. Understanding real business cycles. Journal of Economic Perspectives, 3(3): 51-77 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 2,125 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 1,453 |