پراگماتیسم و سیاست: بررسی و نقد پراگماتیسم در قلمرو سیاست و حکومت

فصلنامه علمی تحقیقات سیاسی و بین المللی

مقاله 4، دوره 2، شماره 5، اسفند 1389، صفحه 89-123   

نوع مقاله: پژوهشی

نویسندگان

علیرضا سبزیان موسی آبادی¹؛ شعیب بهمن²

¹استادیار و عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه اسلامی واحد شهرضا

²دانشجوی دکترای علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرضا

چکیده

پراگماتیسم،به مثابه یک نظریه ی فلسفی و روش دستیابی به حقیقت،دیدگاه تقریبا ًجدیدی است که در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم میلادی در آمریکا رواج پیدا کرد. پراگماتیسم بر این اصل استوار است که درباره ی هر نظریه یا آموزه ای بایدبرپایه ی نتایجی که ازآن به دست می آید،داوری کرد. به نظرپراگماتیست ها،اگرعقیده ای به نتیجه ی خوب وکار آمدبرای انسان بیانجامد،بایدآن راحقیقی قلمدادکرد. در واقع،حقیقت چیزی نیست که مستقل ومجردازانسان وجودداشته باشد. فلسفه ی پراگماتیسم نیز همانندسایر فلسفه ها دارای پیوندهای عمیقی باسیاست و مسائل سیاسی است.

کلیدواژه‌ها

پراگماتیسم؛ سودانگاری؛ ابزارگرایی؛ ویلیام جیمز؛ جان دیویی؛ چارلز پیرس