تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 9,997 |
تعداد مقالات | 83,560 |
تعداد مشاهده مقاله | 77,800,521 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 54,843,329 |
پیشبینی سازگاری عاطفی و تحصیلی دانشآموزان بر اساس ابعاد کارکردی خانواده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نشریه علمی آموزش و ارزشیابی (فصلنامه) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 5، دوره 11، شماره 44، اسفند 1397، صفحه 103-118 اصل مقاله (268.01 K) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
خلیل اسماعیلپور* 1؛ اکرم فرزانه2 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1دانشیار روانشناسی، گروه روانشناسی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2کارشناس ارشد رشته مشاوره. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
هدف پژوهش حاضر، پیشبینی سازگاری عاطفی و سازگاری تحصیلی دانشآموزان دبیرستانی بر اساس ابعاد کارکردی خانوادهبود. جامعه مورد مطالعه این پژوهش را کلیه دانشآموزان دختر و پسر دبیرستانی شهر تبریز تشکیل میداد که در سال تحصیلی 1396-1395 در مدارس دوره دوم متوسطه شهر تبریز مشغول به تحصیل بودند. بدین منظور نمونهای به تعداد 256 نفر از بین دانشآموزان دختر و پسر دوره دوم متوسطه با استفاده از روش نمونهگیری چندمرحلهای انتخاب شد. برای اندازهگیری متغیرهای مورد مطالعه از پرسشنامه سازگاری دانشآموزان دبیرستانی سینگ و سینها (AISS) و پرسشنامه ارزیابی انسجام و انعطافپذیری خانواده اولسون ((FACES-IV استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل آماری دادههای پژوهش از روشهای ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که انسجام خانوادگی میتواند به خوبی سازگاری عاطفی را پیشبینی کند، اما سازگاری آموزشی از طریق رضایت نوجوان از خانواده پیشبینی میشود. براساس یافتههای این پژوهش، نقش متمایز ابعاد کارکردی خانواده در سازگاری عاطفی و سازگاری تحصیلی دانشآموزان مشخص شد. لذا ضروری است مشاوران خانواده و مشاوران مدارس در مشاوره با دانشآموزان و برای کمک به سازگاری تحصیلی و عاطفی آنها به ابعاد کارکردی خانواده توجه داشته باشند. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
سازگاری عاطفی؛ سازگاری تحصیلی؛ کارکرد خانواده؛ انسجام خانوادگی؛ انعطافپذیری خانواده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقدمه دوره نوجوانی مهمترین دوره رشدی، و حساسترین و بحرانیترین دوره رشد انسان است؛ نوجوانان به خاطر تغییرات سریع جسمانی، اجتماعی، هیجانی و شناختی با چالشهای زیادی روبهرو هستند. در این دوره فرد به بلوغ میرسد، و دنبال هویتیابی و استقلال، و انتخاب رشته تحصیلی و نگران شغل آینده خویش است. به دلیل این تغییرات و اتفاقات مهم این دوران، نوجوانان دارای وضعیت روانی باثباتی نیستند؛ در این دوره است که معمولاً بیشترین مشکلات رفتاری برای نوجوانان بهوجود میآید. مشکلات رفتاری و هیجانی نوجوانان از یک سو و فشارهای محیطی (والدین، مدرسه و ...) از سوی دیگر منجر به مشکلات سازگاری آنان در حوزههای مختلف میگردد (خدایاری فرد، 1395). در سطح اجتماعی نیز شاخصهای سوءمصرف مواد، رفتارهای پرخطر جنسی، بزهکاریها، آمارهای خودکشی و عملکرد ضعیف در مدرسه بیانگر این است که تعداد زیادی از نوجوانان دارای مشکلات سازگاری شدیدی هستند (وایزبرگ و گرینبرگ[1]، 1998). ناسازگاری نوجوانان از مسائل مهم خانوادهها و مدارس، و از جمله پدیدههایی است که در عصر حاضر، نمود بیشتری پیدا کرده است. تحقیقات (میرزایی، 1390) نیز تأیید کردهاند که علل رفتار سازش نیافته را باید در عوامل آموزشگاهی و خانواده جستجو کرد. نتایج اینگونه تحقیقات (یوسیلانی، حبیبی و سلیمانی، 1391؛ تجلی و اردلان، 1389؛ امان الهی فرد، عطاری، و خجسته مهر، 1388) بیانگر تأثیر و ارتباط عملکرد خانواده با سازگاری دانشآموزان است. نظام حاکم بر روابط اعضای خانواده و روابط خانوادگی مثبت به عنوان یکی از عوامل مؤثر بر نحوه سازگاری فرد در سنین مختلف (چو[2]، 2000)، بهویژه سازگاری نوجوانان (آلام[3]، 2017) و عامل محافظت کننده آنها در برابر بعضی رفتارها است که سلامتی فرد را به خطر میاندازند (چن، برودی و میلر[4]، 2017). یافتههای مطالعات طولی (برانج، هال، فرینجس و میوس[5]، 2010) نیز نقش کیفیت پایین روابط والدین را در افسردگی فرزندان نشان داده است. طبق نتایج تحقیقات (کاگان، اسنیدمن و آرکاس[6]، 1992) در خانوادههایی که در آنها تعاملات و روابط عاطفی و فعالیتهای اجتماعی کمتری وجود دارد، سازگاری عاطفی، اجتماعی و آموزشی فرزندان پایینتر است. همچنین رابطه جو عاطفی خانواده با پیشرفت تحصیلی دانشآموزان نشان داده شده است (برای مثال، داسگوپتا و ساین[7]، 2015؛ نِیلینگ[8]، 2010؛ باسکو، دیویس، استورگ- اپل و کامینگز[9]، 2009؛ ریچموند و استوکر[10]، 2006؛ پالوک و لمبورن[11]، 2006؛ محبی نورالدینوند، مشتاقی و شهبازی، 1390). طبق نتایج تحقیقات، کارکرد خانواده سهم زیادی در پیشبینی سلامت روانی فرزندان دارد (اکویهوا[12]، 2010). در این تحقیقات رابطه کارکرد خانواده با بهزیستی روانشناختی (اخباراتی و بشردوست، 2016) و رابطه بین سطوح پایین کارکرد خانواده با عدم ارضای نیازهای روانشناختی فرزندان (رحیمینژاد و پاکنژاد، 1393) تأیید شده است. از جمله نظریهپردازان حوزه خانواده که با دید سیستمی به بررسی کارکرد خانواده پرداخت، اولسون[13](1999) است. اولسون با بیان مدل سیرکمپلکس[14] (مدل حلقوی ترکیبی) تغییرات تحولی خانواده و همچنین تغییرات مربوط به واکنش خانواده در برابر شرایط استرسزا را بررسی میکند. در این مدل دو بعد اساسی کارکرد خانواده با عنوان انسجام[15] و انعطافپذیری[16] مشخص شده است. اولسون همچنین یک بعد مکمل و کمکی به نام ارتباطات توصیف کرد که به عنوان توانایی برقراری ارتباط به شیوه مثبت در سیستم خانواده درک شده است. یک بعد مکمل مهم دیگر در این مدل، رضایت از خانواده است (اولسون، 2011). مراد از انسجام خانواده احساس همبستگی، پیوند و تعهد عاطفی اعضای یک خانواده نسبت به یکدیگر است (اولسون، 1999). لینگرن[17] (2003) دو کیفیت مربوط به انسجام در خانواده را مشتمل بر تعهد و وقتگذراندن با هم میداند. منظور از تعهد، میل به صرف وقت و انرژی در فعالیتهای خانواده و همچنین ممانعت از تأثیر منفی عواملی چون مسائل شغلی در آن و منظور از وقت گذاشتن، با هم بودن اعضای خانواده است. خانوادههایی که در این زمینه قوی هستند به طور مرتب برنامهها و زمانهایی برای فعالیتهای گروهی در نظر میگیرند. در مدل حلقوی ترکیبی اولسون انعطافپذیری به صورت مقدار تغییراتی که در نقشها، قوانین، کنترل و انضباط خانواده وجود دارد، تعریف شده است. در خانوادههای انعطافپذیر، رهبری و مدیریت خانواده به صورت دموکراتیک است و کمتر حالت استبدادی به خود میگیرد و اعضای جوانتر خانواده نیز در تصمیمگیریها مشارکت داده میشوند (اولسون، 1999). محققان انسجام خانواده را به عنوان یکی از مهمترین کارکردهای خانواده، و از عوامل مؤثر در آموزش و پرورش فرزندان میدانند (کاشاهو، کاراج و کاراج[18]، 2017). همبستگی خانوادگی (انسجام) تأثیر بهسزایی در کاهش بروز مشکلات عاطفی و رفتاری نوجوانان و افزایش میزان سازگاری آنان (جانسون، لاووی و ماهونی[19]، 2001)، همچنین کاهش مشکلات درونیشده در فرزندان دارد (لوسیا و برسلو[20] (2006). واقلا[21] (2015) در تحقیق خود نشان داد که بین دانشآموزان دختر نوجوان دارای خانواده منسجم و خانواده گسسته از نظر سازگاری عاطفی تفاوت معنیداری وجود دارد. اما از نظر سازگاری تحصیلی تفاوت معنیداری مشاهده نشد. اما پژوهش احقر (1390) بر روی دانشآموزان دبیرستانی نشان داد که سازگاری عاطفی، اجتماعی و آموزشی دانشآموزانی که از ساخت خانوادگی سالم برخوردارند، به طور معنیداری بالاتر از دانشآموزانی است که در خانواده فروپاشیده زندگی میکنند. رابطه انسجام (و گسستگی) خانواده با سازگاری عاطفی، و تحصیلی نوجوانان در تحقیق آلام (2017) و رابطه انسجام خانواده، پذیرش و مراقبت با سازگاری عاطفی، اجتماعی و تحصیلی در تحقیق دیپشیخا و بانوت[22] (2011) نشان داده شده است. بنابراین همانطور که ملاحظه میشود، برخی تحقیقات رابطه معنیداری بین انسجام خانواده با برخی از ابعاد سازگاری نشان ندادهاند. اما به طور کلی نشان داده شده است که فرزندان خانوادههای منسجم از قدرت حل مسئله (اسمیت، پرینز، دوماس و لاگلین[23]، 2001)، انطباق، سازگاری و عزت نفس (کاشول[24]، 1995) بالایی برخوردارند و همچنین فرزندان خانوادههای انعطافپذیر از حس استقلال، خودکارآمدی، عزت نفس، قدرت انطباق، سازگاری و رفتار نوعدوستانه مناسبی برخوردارند. آنها قادرند به دیگران اعتماد کنند و به قدرت خود نیز اعتماد بیشتری دارند (پلگ- پاپکو و دار[25]، 2001). همانطور که ملاحظه میشود در تحقیقات قبلی عمدتاً کارکردهای خانواده به عنوان یک سازه کلی در نظر گرفته شده و از مدل اولسون نیز استفاده نشده است. بیشتر این تحقیقات مؤلفههای سازگاری را بررسی نکردهاند، یا اینکه درمورد برخی مؤلفههای سازگاری نتایج غیرمعنیدار به دست آمده است. همچنین از آنجا که بخش عظیمی از جمعیت ایران را جوانان و نوجوانان تشکیل میدهد و این قشر با ناسازگاری و مشکلات بیشتری دست به گریبان هستند و با عنایت به نقش حمایتی غیرقابل انکار خانواده در حل مشکلات نوجوانان و جوانان، به نظر میرسد توجه به مدل جامع اولسون میتواند در روشنتر کردن مسائل مربوط به سازگاری نوجوانان مؤثرتر باشد. لذا سؤالات اصلی پژوهش حاضر عبارتند از اینکه ابعاد کارکردی خانواده تا چه حد میتوانند سازگاری تحصیلی دانشآموزان را پیشبینی کنند؟ و ابعاد کارکردی خانواده تا چه حد میتوانند سازگاری عاطفی دانشآموزان را پیشبینی کنند؟
روششناسی پژوهش این پژوهش از نوع تحقیقات توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشآموزان دختر و پسر دبیرستانی شهر تبریز تشکیل میداد که در سال تحصیلی 96- 1395 مشغول تحصیل بودند. نمونه پژوهش به شیوه چندمرحلهای انتخاب شد. بدین ترتیب که از بین نواحی آموزش و پرورش شهر تبریز، ناحیه 3 و 4 انتخاب شده و از بین دانشآموزان مدارس متوسطه این نواحی تعداد 256 نفر (131 دختر و 125 پسر) در این مطالعه شرکت داشتند. در این پژوهش برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامه سازگاری دانشآموزان دبیرستانی[26] (AISS) سینها و سینگ[27] و مقیاس ارزیابی انسجام و انعطافپذیری خانواده[28] (FACES-IV) اولسون استفاده شد. پرسشنامه سازگاری دانشآموزان دبیرستانی سینها و سینگ (1993) برای جداسازی دانشآموزان دبیرستانی (14 تا 18 سال) با سازگاری خوب از دانشآموزان با سازگاری ضعیف در سه حوزه سازگاری عاطفی، اجتماعی و آموزشی تدوین شده است. این پرسشنامه دارای 60 سوال (هر حوزه شامل 20 سؤال) است؛ در این تحقیق از خرده مقیاسهای سازگاری عاطفی و آموزشی استفاده شده است. در نمرهگذاری پرسشنامه، برای پاسخهایی که نشانگر سازگاری است نمره صفر، و در غیر این صورت نمره یک منظور میگردد؛ کسب نمره پایین نشانه سازگاری بهتر است. این ابزار از اعتبار و پایایی خوبی برخوردار است. سازندگان پرسشنامه ضریب پایایی آن را به روش دونیمه کردن برای کل پرسشنامه 95/0 و برای مقیاس عاطفی و آموزشی به ترتیب، 94/0 و 96/0 گزارش کردهاند. در پژوهش حمید، ویسی و سجادی (1392) ضرایب پایایی با استفاده از روش کودر ریچاردسون و دونیمه کردن برای کل پرسشنامه به ترتیب 81/0 و 70/0، برای مقیاس عاطفی 66/0 و 64/0 و برای مقیاس آموزشی 67/0 و 58/0 محاسبه گردید. پرسشنامه ارزیابی انسجام و انعطافپذیری خانواده اولسون (2011) چهارمین نسخه ارزیابی خودگزارشی خانواده براساس مدل سیرکمپلکس (مدل حلقوی ترکیبی) درباره سیستم خانواده و ازدواج است که به ارزیابی ابعاد انسجام و انعطافپذیری، ارتباطات خانواده و رضایت خانواده میپردازد. اولسون در FACES-IV تغییراتی اعمال کرده است طوری که در مجموع، این پرسشنامه جامعتر و متمایز از نسخههای قبلی شده است. بیش از 1200 مقاله منتشر شده و پایاننامه با استفاده از یکی از نسخههای این پرسشنامه و یا به کمک این مدل نوشته شده است (کونسکی[29]، 2001). این پرسشنامه شامل شش مقیاس فرعی (دو مقیاس متعادل و چهار مقیاس نامتعادل) برای ارزیابی انسجام و انعطافپذیری خانواده (42 سوال) و دو مقیاس اضافی برای ارزیابی ارتباطات خانواده و رضایت خانواده (هر کدام شامل 10 سوال) است. مقیاس ارتباطات مهمترین در نظام خانواده را نشان میدهد. مقیاس رضایت نیز رضایت اعضای خانواده را با توجه به این سه بعد ارزیابی میکند. این پرسشنامه از قابلیت اطمینان و اعتبار بسیار خوبی برخوردار است (اولسون، 2011).
یافتهها ابتدا آمارههای توصیفی گروه نمونه و ضرایب همبستگی متغیرهای مورد مطالعه ذکر میشود (جدول 1). سپس برای دستیابی به هدف مطالعه، دادهها از طریق همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه مورد تحلیل قرار میگیرد. جدول1. شاخصهای توصیفی مربوط به سازگاری تحصیلی و عاطفی و ابعاد کارکردی خانواده Table 1 Descriptive statistics and correlation matrix of emotional and educational adjustment, and components of family functioning
همانگونه که در جدول 1 مشاهده میشود بین انسجام و انعطافپذیری خانوده، ارتباط و رضایت خانوادگی با نمره سازگاری تحصیلی و سازگاری عاطفی رابطه معنیدار وجود دارد. به عبارت دیگر، هر چقدر انسجام و انعطافپذیری خانوده، ارتباط و رضایت خانوادگی بالاتر باشد، سازگاری تحصیلی و عاطفی دانشآموزان دبیرستانی بالاتر خواهد بود. جدول2. نتایج تحلیل رگرسیون پیشبینی سازگاری عاطفی و تحصیلی از روی مؤلفههای کارکرد خانواده Table 2 Results of regression analyses of predicting emotional and educational adjustment from components of family functioning
برای بررسی نقش مؤلفههای انسجام، انعطافپذیری، ارتباط و رضایت خانوادگی در سازگاری تحصیلی و عاطفی از رگرسیون چندگانه استفاده شده است. نتایج (جدول 2) نشان داد که مدل رگرسیون چندگانه برای سازگاری عاطفی معنیدار بوده (001/0P<؛ 12/14=F) و مؤلفههای مربوط به انسجام، انعطافپذیری، رضایت و رابطه در مجموع توانستند 8/17 درصد واریانس سازگاری عاطفی را تبیین کنند (178/0= R2). لازم به ذکر است شاخص دوربین واتسون برابر 63/1 بود و فرض استقلال باقیماندها پذیرفته میشود. همچنین نتایج (جدول 2) نشان داد که مدل رگرسیون چندگانه برای سازگاری تحصیلی نیز معنیدار بوده (0001/0P<؛ 65/6=F) و مؤلفههای مربوط به انسجام، انعطافپذیری، ارتباط و رضایت خانوادگی در مجموع توانستند 3/9 درصد واریانس سازگاری تحصیلی را تبیین کنند (093/0= R2). لازم به ذکر است شاخص دوربین واتسون برابر 80/1 بود و فرض استقلال باقیماندها پذیرفته میشود. همانطور که جدول 3 و 4 نشان میدهد شاخصهای چندهمخطی Tolerance در هیچ یک از موارد کمتر از 1/0 و VIF بزرگتر از 10 نیست و احتمال چندهمخطی وجود ندارد و میتوان از رگرسیون چندگانه استفاده کرد.
جدول3- ضرایب رگرسیون پیشبینی سازگاری عاطفی از روی مؤلفههای کارکرد خانوادگی Table 3 Regression coefficient of predicting emotional adjustment from components of family functioning
ضرایب رگرسیون مربوط به متغیرهای پیشبین (جدول 3) نشان میدهد که انسجام خانوادگی با ضریب بتای 305/0- نقش منفی در سازگاری عاطفی دانشآموزان دارد. سایر ابعاد نقش معنیداری در پیشبینی سازگاری عاطفی ندارند.
جدول4- ضرایب رگرسیون پیشبینی سازگاری آموزشی از روی مؤلفههای کارکرد خانوادگی Table 4 Regression coefficient of predicting educational adjustment from components of family functioning
همچنین ضرایب رگرسیون مربوط به متغیرهای پیشبین (جدول 4) نشان میدهد که رضایت با ضریب بتای 391/0- نقش منفی در سازگاری آموزشی دانشآموزان دارد. سایر ابعاد نقش معنیداری در پیشبینی سازگاری آموزشی ندارند. بحث و نتیجهگیری هدف از پژوهش حاضر پیشبینی سازگاری عاطفی و تحصیلی دانشآموزان بر اساس ابعاد کارکردی خانواده بود. نتایج نشان داد که انسجام خانوادگی میتواند به خوبی سازگاری عاطفی نوجوانان را پیشبینی کند. نتیجه تحقیق حاضر با نتایج پژوهشهای خارجی (آلام، 2017؛ واقلا، 2015؛ شارما[30]، 2015؛ دیپشیخا و بانوت، 2011؛ برانج و همکاران، 2010؛ و هرمن، استرندر و توکر[31]، 2007؛ لوسیا و برسلو، 2006؛ ریچموند و استوکر، 2006؛ جانسون و همکاران، 2001) و نتایج پژوهشهای داخلی (اخباراتی و بشردوست، 2016؛ رحیمینژاد و پاکنژاد، 1393؛ درتالتّاج تهرانی، حسینیان و فراهتی، 1392؛ سامانی و رضویه، 1386) که مفاهیم مشابه انسجام (از جمله جوّ عاطفی یا عملکرد کلّی خانواده) را بررسی کردهاند، همسو است. در تبیین یافته فوق میتوان گفت که روابط حاکم بر خانوادههای منسجم و از آن جمله نزدیکی و پیوند عاطفی باعث سازگاری فرزندان میشود. در واقع فرزندان خانوادههای منسجم این احساس را پیدا میکنند که مورد پذیرش والدین هستند و والدین نسبت به خواستههای آنها حساس و مسئول هستند. نتیجه این امر، ایجاد احساس آرامش در فرزندان و کاهش ناراحتیهای عاطفی آنها خواهد بود (لوسیا و برسلو، 2006؛ ویکتور، برنات، برنستین و لاین[32]، 2007)؛ به عنوان مثال، نتیجه تحقیق هرمن و همکاران (2007) مؤید این است که انسجام خانواده و روابط حمایتی بین اعضا، با سازگاری روانی نوجوانان و افسردگی کمتر آنان رابطه دارد. فرزندان این خانوادهها ویژگیهایی نظیر رفتارهای سازگارانه، روابط مؤثر، افزایش عزت نفس و کاهش اضطراب، استرس و ناامیدی دارند (زارع و سامانی، 1387). با توجه به تعهد و پیوند عاطفی میان اعضای خانوادههای منسجم، اعضای خانواده نسبت به ارزشها و علایق یکدیگر حساس هستند و برای یکدیگر وقت و انرژی صرف میکنند. فرزندانی که در خانودههای منسجم پرورش مییابند، عواطف و گرمی روابط، عشق و علاقه به یکدیگر، و احساس مسئولیت و تعهد در برابر یکدیگر را تجربه میکنند. در این خانوادهها نوجوانان میتوانند احساسات، نگرانیها، دغدغهها و دلمشغولیهای خود را آزادانه و بدون احساس ترس یا طرد شدن با والدین در میان بگذارند. در این خانوادهها، نوعی امنیت روانی پدید میآید که میتواند مهمترین علت ایجاد سازگاری نوجوانان با تغییرات باشد. در واقع جوّ عاطفی خانوادگی گرم و پذیرنده همچون سپری فرد را در مقابل آسیبهای روانی از قبیل اضطراب، افسردگی و مشکلات رفتاری محافظت میکند. همانطور که تحقیق سامانی و رضویه (1386) نیز نشان داده است، همبستگی خانواده (انسجام) میتواند با میانجیگری استقلال عاطفی در سازگاری عاطفی دانشآموزان نوجوان نقش داشته باشد. به عبارت دیگر، خانواده و والدین از عوامل مهمی هستند که میتوانند به نوجوانان کمک کنند تا آنها از عهدهی آنچه که لازمهی مستقل شدن است، برآیند و به فرد بزرگسال متکی به خود تبدیل شوند. زمانیکه والدین پذیرش، محبت، اعتماد و کنترل مناسبی از خود نشان دهند، نوجوانان مشکلات کمتری خواهند داشت (بشارتیپور، 1389). همچنین نتایج این پژوهش نشان داد که رضایت نوجوانان از خانواده، سازگاری آموزشی آنها را پیشبینی میکند. این یافته را میتوان تا حدی با نتیجه تحقیق شارما (2015) همسو دانست. در تحقیق شارما رضایت خانوادگی، عامل تفاوت معنیدار بین سازگاری عاطفی دانشآموزان خانوادههای منسجم و آشفته نشان داده شده است. سازگاری آموزشی شامل داشتن روابط مناسب با معلم، نگرش مطلوب دانشآموزان نسبت به مدرسه، عقاید آنان نسبت به اهمیت مدرسه در موفقیت آینده، احساس غرور از انجام موفقیتآمیز تکالیف و معدل نمرات درسی است (پالوک و لمبورن، 2006). در تحقیقات قبلی رابطه سازگاری تحصیلی فرزندان (پارسا، احمدپناه، پارسا و قلعهایها، 1393) و کاهش استرس تحصیلی (مولیادی، رهاردجو و باسوکی[33]، 2016) با کیفیت ارتباطات بین والدین و فرزندان نشان داده شده است. به عقیده لنت، تاویرا، شئو و سینگلی[34] (2009) حمایتهای محیطی پیشبینی کننده سازگاری تحصیلی است. بهترین منبع حمایت محیطی برای نوجوان، خانواده و روابط حاکم بر آن است. چنانچه والدین در فعالیتهای تحصیلی فرزندان خود بیشتر نقش داشته باشند، میزان سازگاری تحصیلی فرزندانشان افزایش مییابد (کوپرمینک، دارنل و آلوارز- جیمنز[35]، 2008). پذیرش و حمایت خانواده در کنار کنترل مطلوب رفتار فرزندان در سازگاری تحصیلی آنها نقش دارد (پالوک و لمبورن، 2009). همچنین انتظارات واقعبینانه والدین از پیشرفت نوجوانان، با کاهش مشکلات رفتاری آنها در مدرسه رابطه دارد (تیلور و لوپز[36]، 2005). به عبارت دیگر، نوجوانانی که از جانب خانواده به خوبی حمایت میشوند، در مدرسه نیز قواعد و مقررات آموزشی را رعایت کرده و رفتارهای انضباطی مطلوبتری دارند. در واقع وقتی والدین توجه، همدلی و حمایت بیشتری به فرزندان خودشان نشان میدهند، اعتماد به نفس فرزندان افزایش مییابد (پارکر و بنسون[37]، 2004؛ ترومپتر، واتسون، اولیری و ویتنگتون[38]، 2008). به طور کلی، تعادل بین روابط والدین و فرزندان، اعتماد برای مقابله با هر گونه چالش و مشکلات زندگی از جمله چالشهای تحصیلی و مطالباتی را که میتواند منبع استرس تحصیلی در فرزندان باشد، فراهم میکند (مولیادی و همکاران، 2017). نوجوانانی که خانوادههایشان عملکرد نامطلوبی دارند، از مشکلات بهداشت روانی و عملکرد تحصیلی ضعیفتر رنج میبرند (شِک[39]، 1998). از طرف دیگر، سازگاری روانی نوجوان و رضایت وی به طور قابل توجهی به سطح تعارض ادراک شده از خانواده مرتبط است (دیپشیخا و بانوت، 2011). هر چه فرد از نوع روابط حاکم بر خانواده خود، روابط و سبکهای رفتاری آنان احساس رضایت داشته باشد، از لحاظ عاطفی کمتر دچار مشکل بوده و سازگاری بیشتری خواهد داشت. هر چه میزان اعتماد و ارتباط بین والدین و فرزندان بیشتر باشد، سازگاری آنان نیز افزایش خواهد یافت (واحدی و مرادی، 1388). رضایت نوجوان از خانواده و دریافت حمایت از جانب والدین باعث میشود نوجوان در زمینه آموزشی انگیزه و تلاش بیشتری از خود نشان دهد و به قوانین و مقررات مدرسه بیشتر پایبند باشد. همچنین به نظر میرسد نوجوانان نارضایتی و اعتراض خود را با ناسازگاریهای تحصیلی نشان میدهند. به عبارت دیگر، ناسازگاریهای تحصیلی میتواند به عنوان علامت خطری در نظر گرفته شود که گویای نارضایتی نوجوان از جوّ خانواده است. این امر میتواند در مشاوره و ارائه خدمات روانشناختی مدنظر قرار گیرد. چه بسا توجه به ابعاد کارکردی خانواده و مشارکت دادن خانواده خواهد توانست در کاهش ناسازگاریهای تحصیلی و عاطفی مؤثر باشد. با توجه به اینکه این تحقیق بر روی نوجوانان دبیرستانی (اواخر دوره نوجوانی) که تا حد زیادی استقلال کسب کرده و از خانواده فاصله گرفتهاند، انجام شده است لذا در تعمیم نتایج به سایر گروهها باید ملاحظات مرتبط با ویژگیهای این گروه سنی مدنظر قرار گیرد. همچنین از آنجا که دغدغههای تحصیلی- شغلی و مسائل مرتبط با ترس از آینده در نوجوانان میتواند در سازگاری آنها تأثیر زیادی داشته باشد، پیشنهاد میشود در تحقیقات آتی علاوه بر ابعاد خانواده به مسائل و نگرانیهای شخصی نوجوانان نیز توجه شود. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
احقر، قدسی (1390). بررسی نقش عوامل خانوادگی در میزان سازگاری عاطفی، اجتماعی و آموزشی دانشآموزان مقطع متوسطه کشور. فصلنامه خانواده و پژوهش، (13)8 ،30-7. امان الهی فرد، عباس؛ عطاری، یوسفعلی و خجسته مهر، رضا. (1388). بررسی رابطه عملکرد خانواده و جو روانی- اجتماعی کلاس با ناسازگاری در بین دانشآموزان سال اوّل دبیرستان شهر اهواز.فصلنامه تازهها و پژوهشهای مشاوره. (30)8، 82-61. بشارتیپور، معصومه (1389). رابطه انسجام و انعطافپذیری خانواده با ابراز وجود در دانشآموزان سال اوّل دبیرستان شهر بندر امام خمینی (ره).پایاننامه کارشناسی ارشدروانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت. پارسا، نکیسا؛ احمدپناه، محمد؛ پارسا، پریسا و قلعهایها، علی (1393).بررسی ارتباط روابط عاطفی بین والدین و فرزندان با سازگاری تحصیلی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی همدان. مجله علمی پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی ایلام، (4)22، 90-83. تجلّی، فاطمه و اردلان، الهام (1389). رابطه ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده با خودکارآمدی و سازگاری تحصیلی. مجله روانشناسی، (1)14، 78-62. خدایاری فرد، محمد (1395). مسائل نوجوانان و جوانان. تهران: انتشارات انجمن اولیا و مربیان. درتالتّاج تهرانی، فرشته سادات؛ حسینیان، سیمین و فراهتی، مهرزاد (1393). تأثیر کیفیت رابطه ولی- فرزندی بر ارتباط آن با سازگاری، عزت نفس و پیشرفت تحصیلی در نوجوانان دختر. فصلنامه روانشناسی مثبت، (2)1، 20-13. رحیمینژاد، عباس و پاک نژاد، محسن ( 1393). رابطه عملکرد خانواده و نیازهای روانشناختی با سلامت روانی نوجوانان.فصلنامه خانوادهپژوهی،(37)10، 111-99. زارع، مریم و سامانی، سیامک (1387). بررسی نقش انعطافپذیری و انسجام خانواده در هدف گرایی فرزندان. فصلنامه خانوادهپژوهی، (13)4 ، 36-17. سامانی، سیامک و رضویه، علیاصغر (1386). رابطه همبستگی خانوادگی و استقلال عاطفی با مشکلات عاطفی. فصلنامه پژوهش در سلامت روانشناختی، (1)1، 37-30. محبی نورالدینوند، محمدحسین؛ مشتاقی، سعید و شهبازی، مسعود (1390). رابطه جوّ عاطفی خانواده با رشد مهارتهای اجتماعی و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان پسر و دختر پایههای چهارم و پنجم ابتدائی شهرستان مسجد سلیمان. فصلنامه پژوهش در برنامه ریزی درسی، (30)8، 93-84 . میرزایی، لیلا (1390).رابطه سبکهای دلبستگی مادران و سازگاری عاطفی و اجتماعی دختران نوجوان دوره دبیرستان شهرستان ورامین. پایاننامه کارشناسی ارشد رشته مشاوره مدرسه. دانشگاه علامه طباطبایی. واحدی، شهرام و مرادی، سمانه (1388). رابطه سبکهای دلبستگی پدر و مادر با سازگاری هیجانی، رفتاری و اجتماعی در دانشجویان غیربومی سال اول. مجله اصول بهداشت روانی،(11)3، 232-223. یوسیلانی، غلامعلی؛ حبیبی، مجتبی و سلیمانی، اسماعیل (1391). رابطه رفتار مطلوب انضباطی با عملکرد خانواده، منبع کنترل و عزت نفس دانشآموزان. مجله روانشناسی مدرسه،(2)1، 134-114. Ahghar, Gh. (2012). An investigation of the role of family factors in high school students’ emotional, social, and educational adjustment. Journal of Family and Research, 8(13), 7-30 [In Persian]. Akhbarati, F., & Bashardoust, S. (2016). The prediction of psychological well-being according to family function and basic psychological needs of students. Fundamentals of Mental Health,18 (Special Issue), 374-379. Alam, M. (2017). Study of impact of family on the adjustment of adolescents. International Journal of Indian Psychology, 4(4), 191-200. Amanelahi Fard, A., Attari, Y. A., & Khojasteh Mehr, R. (2009). Investigating the relationship of family functioning and class psychosocial climate with unsociability among first grade high school students in Ahvaz city. Journal of Counseling Research & Developments, 8(30), 61-82 [In Persian]. Bascoe, S. M., Davies P. T., Sturge-Apple, M. L., & Cummings E. M. (2009). Children's representation of family relationships, peer information processing, and school adjustment. Developmental Psychology, 45(6), 1740-1751. Basharati, M. (2010). Relationship of Cohesion and Flexibility with assertiveness among first grade high school students in Bandar-e Emam Khomeyni city. Master’s Thesis in psychology, Islamic Azad University, Marvdast Branch [In Persian]. Branje, S. J. T., Hale, W. W., Frijns, T., & Meeus, W. H. J. (2010). Longitudinal associations between perceived parent–child relationship quality and depressive symptoms in adolescence. Journal of Abnormal Child Psychology, 38(6), 751-763. Chen, E., Brody, G. H., & Miller, G. E. (2017) Childhood close family relationships and health. American Psychologist. 72(6), 555–566. Chou, K. L. (2000). Emotional autonomy and depression among Chines adolescent. Journal of Genetic Psychology. 2, 161-168. Dasgupta, M., & Sain, R. R. (2015). The impact of family environment upon development of life skills and psychological hardiness among adolescent boys. The International Journal of Indian Psychology. 2(2), 110-120. Deepshikha & Bhanot, S. (2011). Role of family environment on socio-emotional adjustment of adolescent girls in rural areas of eastern UttarPradesh. Journal of Psychology.2(1), 53-56. Doratotaj Tehrani F. S., Hoseinian S., & Farahati M. (2014). The effect of parent- child relationship on psychological adjustment in adolescent girls. Journal of Positive Psychology, 1(2), 13-20 [In Persian]. Equihua, D. (2010). The relationship of mental health and family factors to parental involvement in their children`s education among Latina mothers. California State University, Long Bech. Herman, K. C. Ostrander, R., & Tucker, C. M. (2007). Do family environments and negative cognitions of adolescents with depressive symptoms vary by ethnic group? Journal of Family Psychology, 21(3), 325–330. Johnson, H. D., LaVoie, J. C., & Mahoney, M. (2001). Interparental conflict and family cohesion: Predictors of loneliness, social anxiety, and social avoidance in late adolescence. Journal of Adolescence Research. 16(3), 304-318. Kagan, J., Snidman, N., & Arcus, D. M. (1992). Initial reactions to unfamiliarity. Current Directions in Psychosocial Science, 1(6), 171-174. Kashahu, L. Karaj, S., & Karaj, T. (2017). Academic achievements of adolescents and family functioning. Academic Journal of Interdisciplinary Studies, 5(31), 157-170. Kashwell, C. S. (1995). Family functioning and self-esteem of middle school students: A matter of perspective. Journal of Humanistic Counseling. 34(2), 83-91. Khodayari Fard, M. “Juvenile and adolescents’ problems”. Tehran: Parents and Teachers Association Publication. [In Persian] Kouneski, E. (2001). Circumplex model and FACES: Review of literature. Available at: www.facesIV.com Kuperminc, G. P., Darnell, A. J., & Alvarez-Jimenez, A. (2008). Parent involvement in the academic adjustment of Latino middle and high school youth: Teacher expectations and school belonging as mediators. Journal of Adolescence. 31(4), 469–483. Lent, R. W., Taveira, M. C., Sheu, H. B., & Singley, D. (2009). Social cognitive predictors of academic adjustment and life satisfaction in Portuguese college students: A longitudinal analysis. Journal of Vocational Behavior, 74, 190–198. Lingren, H. G. (2003). Creating sustainable families. Cooperative Extension Institute of Agriculture and Natural Resources. University of Nebraska-Lincoln. Available on: www.ianr.unl. unl.edu/pubs/family. Lucia, V. C., & Breslau, N. (2006). Family cohesion and children's behavior problems: A longitudinal investigation. Psychiatry research, 141(2), 141-149. Mohebi Noredinvand, M. H., Moshtaghi, S., & Shahbazi, M. (2011). Relationship between family emotional climate and development of social skills and achievement of elementary students. Journal of Research in Curriculum Planning, 8(30), 84-93. [In Persian] Mirzaei, L. (2011). Relationship of mothers’ attachment styles with adolescent girls’ emotional and social adjustment in Varamin city. Master’s Thesis in school counseling, Allameh Tabata’i University [In Persian]. Mulyadi, S. Rahardjo, W., & Basuki, H. (2016). The Role of Parent-Child Relationship, Self- Esteem, Academic Self-Efficacy to Academic Stress. Procedia - Social and Behavioral Sciences, 217, 603-608. Nailing, X. (2010). Family factors and student outcomes. Rand Corporation, Ph.D. ERIC Document Reproduction Service, Retrieved. http://www.eric.ed.gov/ ERICPortal/record Detail? ac cno=EJ302109. Olson, D. H. (1999). Circumplex model of marital Family system. Journal of Family Therapy. 17، 295- 310. Olson, D. H. (2011). FACES IV and the Circumplex model: Validation study. Journal of Marital and Family Therapy, 37 (1), 64-80. Parker, J. S., & Benson, M. J. (2004). Parent-adolescent relations and adolescent functioning: Self-esteem, substance abuse, and delinquency. Adolescence, 39(155), 519-530. Parsa, N., Ahmad Panah, M., Parsa, P., & Ghaleiha,A. (2014). The relationship between parental attachment and students’ academic adjustments among first year student in Hamadan University of Medicine and Health Sciences. Journal of Ilam University of Medical Sciences, 22(4),83-90 [In Persian]. Pallock, L. L., & Lamborn, S. D. (2006). Beyond parenting practices: Extended kinship support and the academic adjustment of African-American and European-American teens. Journal of Adolescence. 29(5), 813–828. Peleg-Popko, O., & Dar, R. (2001). Marital quality, family patterns, and children's fears and social anxiety. Contemporary Family Therapy, 23(4), 465-487. Rahiminezhad, A., & Paknezhad, M. (2014). The relationship between family functioning and psychological needs with adolescents’ mental health. Journal of Family Research, 10(1), 99-111 [In Persian]. Richmond, M. K., & Stocker, C. M. (2006). Associations between family cohesion and adolescent siblings' externalizing behavior. Journal of family Psychology, 20(4), 663-669. Samani, S., & Razavieh, A. (2007). The relationship between family cohesion and emotional autonomy with emotional problems. Journal of Research in Psychological Health, 1(1), 30-37.[In Persian] Sharma, S. (2015). A study to find the effect of family climate on emotional and social adjustment of school students. International Journal of Applied Research, 1(8), 221-224. Shek, D. T. L. (1998). A longitudinal study of Hong Kong adolescents’ and parents’ perceptions of family functioning and well-being. SREL. The Journal of Genetic Psychology, 159(4), 389-403. Smith, E. P., Prinz, R. J., Dumas, J. E., & Laughlin, J. (2001). Latent model of family process in African American families: Relationships to child competence, achievement, and problem behavior. Journal of marriage and family, 63(4), 967- 980. Tajalli, F., Ardalan, E. (2010). Relationship of family communication patterns with self-efficacy and academic adjustment. Journal of Psychology, 14(1), 62-78. [In Persian] Taylor, R. D., & Lopez, E. I. (2005). Family management practice, school achievement, and problem behavior in African American adolescents: Mediating processes. Journal of Applied Developmental Psychology, 26(1), 39–49. Trumpeter, N. N., Watson, P. J., O’Leary, B. J., & Weathington, B. L. (2008). Self-functioning and perceived parenting: Relations of parental empathy and love inconsistency with narcissism, depression, and self-esteem. The Journal of Genetic Psychology, 169(1), 51-71. Vaghela, K. J. (2015). Adjustment among Adolescent Girl Students of Secondary School with Respect to their type of Family. International Journal of Applied Research, 1(8), 781-784. Vahedi, Sh., & Moradi, S. (2009). The relationship between parents' attachment styles and students' social, behavioral, and emotional adjustments in non-local freshmen university students. Journal of fundamentals of mental health, 11(3), 223-232 [In Persian]. Victor, A. M., Bernat, D. H., Bernstein, G. A., & layne, A. E. (2007). Effects of parent and family characteristics on treatment outcome of anxious children. Journal of Anxiety Disorders, 21(6), 835- 848. Weissberg, R. P., & Greenberg, M. T. (1998). School and community competence enhancement and prevention programs. In: Damon, W., Sigel, I.E. & Renninger, K.A., (editors). Handbook of child psychology, (vol. 4.) Child psychology in practice. (5th ed). New York: John Wiley & Sons Press; pp, 877-954. Yoselyani, Gh., Habibi, M., & Soleymani S. (2012). The relationship between desired discipline behavior and family functioning, locus of control and self-esteem of students. Journal of School Psychology, 1(2), 114-134. [In Persian] Zareh, M., & Samani, S. (2008). The role of family flexibility and cohesion in child goal orientation. Journal of Family Research, 4(13), 17-36 [In Persian]. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 2,714 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 997 |