تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 10,004 |
تعداد مقالات | 83,629 |
تعداد مشاهده مقاله | 78,548,084 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 55,629,722 |
تاثیر پرایمینگ بذر و مدیریت علفهای هرز بر عملکرد و اجزای عملکرد ذرت (Zea mayz L.) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
دوفصلنامه ی علوم به زراعی گیاهی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 2، دوره 9، شماره 1، مرداد 1398، صفحه 15-26 اصل مقاله (208.98 K) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: پژوهشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
امین الله پودینه11؛ حسن مکاریان2** 2؛ حمید عباس دخت2،2؛ مهدی برادران فیروزآبادی22؛ عباس نصیری دهسرخی33 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
11- دانش آموخته کارشناسی ارشد اگرواکولوژی، دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی شاهرود | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
22- دانشیار گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی شاهرود | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
33- دانشجوی دکترای اگرواکولوژی، دانشکده کشاورزی دانشگاه زابل | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
بهمنظور بررسی تاثیر مدیریت تلفیقی کنترل علفهای هرز بر عملکرد و اجزای عملکرد ذرت (سینگل کراس 704)، آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی شاهرود در سال زراعی 92-1391 اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل: وجین در کل فصل رشد، عدم وجین در کل فصل رشد، علفکش نیکوسولفورون با مقدار توصیه شده (80 گرم ماده موثره در هکتار)، هیدروپرایم+علفکش نیکوسولفورون با مقدار کاهش یافته (40 گرم ماده موثره در هکتار)، هیدروپرایم+یکبار وجین شش هفته پس از سبز شدن، هیدروپرایم، هیدروپرایم+پرایم با اسیدسالیسیلیک+علفکش کاهش یافته، پرایم با اسیدسالیسیلیک، پرایم با اسیدسالیسیلیک+یکبار وجین، پرایم با اسیدسالیسیلیک+علفکش کاهشیافته، هیدروپرایم+پرایم با اسیدسالیسیلیک+یکبار وجین بودند. نتایج نشان داد که تراکم و زیستتوده خشک علفهای هرز در تیمارهای پرایم با اسیدسالیسیلیک+علفکش کاهش یافته و نیز هیدروپرایم+پرایم با اسیدسالیسیلیک+یکبار وجین شش هفته پس از سبز شدن، تفاوت معنیداری با کاربرد مقدار توصیه شده علفکش نیکوسولفورون نداشتند. همچنین، تیمار هیدروپرایم+علفکش کاهش یافته باعث افزایش معنیدار عملکرد بیولوژیک به میزان 25 و 45 درصد بهترتیب نسبت به تیمارهای مقدار توصیه شده علفکش و شاهد آلوده به علفهرز گردید. عملکرد دانه نیز به میزان 3/45 درصد در تیمارهای هیدروپرایم+مقدار کاهش یافته علفکش و پرایم با اسید سالیسیلیک+مقدار کاهش یافته علفکش نسبت به تیمار عدم وجین افزایش یافت. بر اساس نتایج این آزمایش تلفیق پرایمینگ بذر با مقدار کاهش یافته نیکوسولفورون و یا پرایمینگ با یکبار وجین، میتواند درکنترل مطلوب علفهایهرز و افزایش عملکرد ذرت موثر بوده و سبب کاهش مصرف علفکش گردد. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
واژههای کلیدی: مقدار کاهش یافته علفکش؛ سالیسیلیک اسید؛ هیدروپرایمینگ | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
ذرت یکی از مهمترین گیاهان زراعی ایران بوده که پرمحصولترین گیاه تیرهی غلات بهشمار میرود. این گیاه از نظر میزان محصول بعد از گندم و برنج، سومین محصول غلهای جهان میباشد. ذرت بهدلیل اهمیت بالایی که در تغذیه انسان و دام داشته و بهدلیل سازگاری گستردهای که با مناطق آب و هوایی معتدل و گرمسیری دارد، یکی از گیاهان زراعی راهبردی محسوب میشود (22). بعد از تنشهای محیطی، علفهایهرز از مهمترین مشکلات موجود بر سر راه تولید محصول ذرت است و رقابت بین ذرت و علفهایهرز جدیترین معضل تولید ذرت، بهخصوص در طول قرن بیستم بود و این مشکل در قرن 21 نیز وجود دارد (19). امروزه متخصصان علفهای هرز به دلیل بروز مشکلات زیستمحیطی و همچنین گسترش روز افزون مقاومت علفهای هرز به علفکشها، به دنبال روشهای جایگزینی میگردند که ضمن به حداقل رساندن مصرف علفکش، راندمان مدیریت علفهای هرز را به حداکثر برسانند. در این خصوص کاربرد علفکشها با مقدار مصرف پایین و هر عملیاتی که بتواند کارایی آنها را افزایش دهد میتواند سبب کاهش مصرف آنها شود (7). بهرهگیری از مدیریت تلفیقی علفهای هرز به عنـوان راهکـاری مناسب جهت دستیابی به مـدیریت پایـدار از طریـق اسـتراتژیهـایی مانند افزایش تراکم، استفاده از مالچ، شـخم حفـاظتی، کولتیواسـیون و غیره موجبات کاهش مصرف علفکـشهـا را فـراهم مـیآورد (17). مدیریت تلفیقی علفهای هرز ذرت، که شامل ترکیبی از ایـن عوامـل است به همراه کاربرد علفکشها از یک سو، در افزایش توان رقابتی ذرت در مواجه با علفهای هرز موثر است و از سوی دیگر قادر اسـت تا موجبات کاهش مقدار مصرف علفکشهـای رایـج در کشـت ذرت را فراهم آورد (18). افزایش سرعت جوانهزنی و رشد گیاه زراعی در ابتدای فصل میتواند موجب افزایش قدرت رقابتی گیاه زراعی و کاهش خسارت علفهایهرز گردد. از جمله مهمترین روشهای افزایشدهنده قدرت جوانهزنی بذر که منجر به افزایش قابلیت رقابت با علفهای هرز میشود، میتوان به پرایمینگ اشاره کرد (8). محققان علت تسریع در جوانهزنی در بذور پرایم شده را ناشی از فعالیت آنزیمهای تجزیهکننده مثل آلفاآمیلاز، افزایش سطح انرژی زیستی در قالب افزایش مقدار ATP، افزایش سنتز DNA و RNA، افزایش تعداد و در عین حال ارتقای عملکرد میتوکندری را اعلام کردهاند (12). نصیری دهسرخی و همکاران (9) گزارش دادند با کاربرد پرایمینگ در تلفیق با مقدار کاهشیافته علفکش تریفلورالین میتوان ضمن کاهش معنیدار وزن خشک علفهای هرز، عملکردی معادل تیمار وجین تمام فصل و یا مصرف مقدار کامل علفکش بهدست آورد. مهدی زاده (6) اظهار داشت گیاهان حاصل از بذرهای پرایم شده با سایهاندازی بر روی علفهای هرز مزرعه، بیوماس و تراکم کل علفهای هرز غالب را کاهش داده و باعث افزایش عملکرد و اجزای عملکرد ذرت گردیدند. سالیسیلیک اسید یک تنظیمکننده رشد بیرونی است که بر روی جوانهزنی بذر، بسته شدن روزنه، جذب و انتقال یون، نفوذپذیری غشا، سرعت رشد و نیز فتوسنتز تأثیر میگذارد (16). پرایمینگ بذر ذرت با سالیسیلیک اسید موجب بهبود سبزکردن، استقرار اولیه، پنجه زنی، آللومتری، عملکرد دانه و کاه و همچنین شاخص برداشت گردید (15). صیامی و همکاران (3) گزارش دادند پرایمینگ بذر با غلظتهای 100 و 200 پیپیام از سالیسیلیک اسید عملکرد دانه ذرت را بهطور میانگین 5/13 درصد در مقایسه با شاهد افزایش داد و اختلاف آماری معنیداری از لحاظ عملکرد دانه بین دو غلظت مورد مطالعه وجود نداشت. نتایج پژوهش میری زاده (7) نشان داد بالاترین عملکرد دانه ذرت مربوط به تیمار وجین علف هرز و مصرف اسید سالیسیلیک بود و کمترین میزان عملکرد دانه نیز در تیمار عدم وجین علف هرز مشاهده گردید. سالیسیلیک اسید باعث افزایش بعضی از هورمونهای گیاهی شامل اکسین و سیتوکینین شده و از این طریق باعث بهبود رشد و افزایش فتوسنتز میشود و در نتیجه بر عملکرد و اجزای عملکرد تاثیر میگذارد (21). با توجه به مطالعات انجام شده، بهنظر میرسد پیشتیمار بذور ذرت با اسید سالیسیلیک و هیدروپرایمینگ میتواند از طریق بهبود استقرار گیاه نقش موثری در قابلیت رقابت ذرت با علفهای هرز و کاهش مصرف علفکشها داشته باشد. لذا در این تحقیق تلاش شد تا ضمن ارزیابی کنترل علفهای هرز تحت تاثیر مقدار کاهشیافته علفکش، تلفیق آن نیز با روشهای پیشتیمار بذری مانند اسیدسالیسیلیک و هیدروپرایمینگ مورد بررسی قرار گیرد. همچنین، میزان اثر بخشی روشهای کنترل علفهای هرز بر عملکرد و اجزای عملکرد ذرت در شرایط مزرعه نیز مشخص گردد.
مواد و روشها این آزمایش در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی شاهرود با عرض جغرافیایی 36 درجه و 25 دقیقه شرقی طول جغرافیایی 54 درجه و 57 دقیقه شمالی از نصف النهار گرینویچ و ارتفاع 1345 متر از سطح دریا در سال زراعی 92-1391 اجرا شد. بهمنظور تشخیص خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک قبل از عملیات اجرایی طرح، از عمق صفر تا 30 سانتیمتری خاک نمونهبرداری انجام شد و مورد تجزیه قرار گرفت که نتایج حاصله در جدول 1 نشان داده شده است. جدول 1- خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک محل آزمایش
تیمارهای آزمایش شامل: وجین در تمام فصل رشد، عدم وجین در تمام فصل رشد، علفکش نیکوسولفورون با مقدار توصیه شده (80 گرم ماده موثره در هکتار)، هیدروپرایم+علفکش نیکوسولفورون با مقدار کاهش یافته (40 گرم ماده موثره در هکتار)، هیدروپرایم+یکبار وجین شش هفته پس از سبز شدن، هیدروپرایم، هیدروپرایم+پرایم با اسیدسالیسیلیک+علفکش کاهش یافته، پرایم با اسیدسالیسیلیک، پرایم با اسیدسالیسیلیک+یکبار وجین، پرایم با اسیدسالیسیلیک+علفکش کاهش یافته، هیدروپرایم+پرایم با اسیدسالیسیلیک+یکبار وجین بودند. زمین مورد استفاده در سال قبل از آزمایش بهصورت آیش بود و پاییز همان سال شخم خورده بود. بنابراین عملیات آمادهسازی زمین با مساعد شدن شرایط آب و هوایی و گاورو شدن زمین در خرداد 1392 صورت گرفت. در ابتدا زمین مورد نظر توسط گاو آهن برگرداندار شخم زده شد، سپس اقدام به تسطیح زمین گردید. در پایان بوسیله فاروئر جوی و پشتههایی بهفاصله 60 سانتیمتر در جهت شمال به جنوب ایجاد گردید و سپس جویهای آبیاری تعبیه شدند. طول هر کرت آزمایش هشت متر و عرض آن سه متر بود. فاصله بین ردیفها در هر کرت 75 سانتیمتر و فاصله کاشت روی ردیفها 20 سانتیمتر در نظر گرفته شد. رقم ذرت مورد آزمایش سینگل کراس 704 بود که قبل از کاشت، آزمایش جوانهزنی بذور ذرت در آزمایشگاه روی آن انجام شد. برای انجام هیدروپرایمینگ از آب مقطر استریل استفاده شد. بذرها به مدت شش ساعت در دمای 25 درجه سانتی گراد در آب مقطر استریل شده خیسانده و پس از این مدت از آب خارج شدند و آب اضافی آنها بوسیله کاغذ صافی گرفته شد و سپس در دمای آزمایشگاه خشک شدند تا رطوبت آنها به سطح اولیه برسد. سپس برای پرایم با اسیدسالیسیلیک بذور در محلول 4/0 میلیمولار به مدت شش ساعت قرار گرفتند. کاشت بذرهای پرایم و عدم پرایم در هفته اول تیرماه بوسیله دست صورت گرفت. بلافاصله پس از کاشت بذر درون خاک، آبیاری سنگینی به صورت نشتی انجام شد تا ردیفها کاملا مرطوب شوند و آبیاریهای بعدی در طول فصل رشد هر هفت روز یک بار انجام گرفت. در کرتهای مربوط به تیمار تداخل تمام فصل با علفهایهرز، هیچ عملیات کنترلی علیه علفهای هرز صورت نگرفت و در تیمارهای عدم تداخل، وجین دستی در سراسرفصل رشد صورت گرفت. در کرتهای مربوط به تیمار مقدار 80 گرم علفکش نیکوسولفورون در هکتار، علفکش به وسیله سمپاش ماتابی دارای نازل شرهای با فشار 5/2 بار در مرحله سه تا چهار برگی ذرت بین ردیفها و روی ردیفها به کار برده شد و در تیمارهای مقدار 40 گرم علفکش نیکوسولفورون در هکتار، نیکوسولفورون مانند روش فوق مورد استفاده قرار گرفت. حجم محلول مصرفی 350 لیتر در هکتار بود. نمونهبرداری از علفهایهرز ذرت به کمک کوادراتی به ابعاد 30×50 سانتیمتر که سه بار در هر کرت بهطور تصادفی قرار داده میشد، صورت گرفت. علفهای هرز موجود در کوادرات پس از شمارش تعداد هر گونه و شناسایی علفهایهرز، از محل طوقه قطع شده داخل پاکتهایی قرار گرفتند و به آزمایشگاه منتقل شدند تا وزن خشک آنها تعیین شود. اندازهگیری اجزای عملکرد، عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیک با حذف اثرات حاشیهای و برداشت پنج بوته از خطوط کاشت میانی هر کرت در پایان فصل رشد انجام شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار MSTATC و مقایسه میانگینها با استفاده از آزمون LSDدر سطح احتمال پنج درصد صورت گرفت.
نتایج و بحث تعداد دانه در ردیف با توجه به نتایج به دست آمده از تجزیه واریانس (جدول 2) مشاهده شد که بین تیمارهای اعمال شده از نظر تاثیر بر تعداد دانه در ردیف اختلاف معنیداری در سطح احتمال یک درصد وجود داشت. مقایسه میانگین تیمارها نشان داد بیشترین تعداد دانه در ردیف (79/32) و کمترین آن (71/16) بهترتیب در تیمارهای وجین کامل در طول فصل رشد و عدم وجین بهدست آمد. بر همین اساس، عدم وجین باعث کاهش 50 درصدی تعداد دانه در ردیف نسبت به تیمار برتر گردید (جدول 3). نتایج تحقیقات دیگر پژوهشگران با نتایج تحقیق حاضر همخوانی داشت، بطوریکه برخی محققین اظهار داشتند فشار رقابتی زیاد از سوی علفهای هرز موجب کاهش دسترسی ذرت به آب و عناصر غذایی شده و از این طریق موجب کاهش تعداد دانه در ردیف و متعاقب آن کاهش تعـداد دانه در بلال میگردد (5). همچنین برخی محققان اظهار داشتند حساسترین جزء عملکرد ذرت به تداخل علفهای هرز، تعداد دانه در ردیف بود (14). کاهش تعداد دانه در ردیف میتواند به علت عدم تلقیح مناسب ذرت و یا کاهش تولید و انتقال مواد پرورده به دانه در شرایط رقابت با علفهرز باشد. بهنظر میرسد رقم استفاده شده در این آزمایش نتوانسته از اثرات منفی رقابت با علف هرز بر روی صفات تعداد دانه در ردیف در امان بماند. به هرحال نتایج نشان داد که روشهای تلفیقی که علفکش هم در آن جایگاهی ندارد مانند پرایمینگ و یکبار وجین و یا مقدار کاهش یافته علفکش در ترکیب با روشهای غیر شیمیایی، قابلیت خوبی در مهار علفهایهرز و افزایش تعداد دانه در ردیف ذرت دارد. میری زاده (7) اظهار داشت در تیمار دو لیتر علف کش مصرف اسید سالیسیلیک بهطور معنیداری تعداد دانه در ردیف بلال را افزایش داد که بهنظر میرسد مصرف اسید سالیسیلیک تنش حاصل از کاربرد علفکش را کاهش داده و باعث بهبود رشد گیاه و در نهایت افزایش تعداد دانه در ردیف بلال گردیده است. مهدی زاده (6) اظهار داشت در حالت عدم کنترل علفهای هرز، پرایم کردن با آب معمولی و یا محلول سولفات روی سبب افزایش تعداد دانه در بلال (بهترتیب 18 و 20 درصد) نسبت به تیمار پرایم نشده (شاهد) شده است که حاکی از افزایش توان رقابتی گیاهان پرایم شده و انجام بهتر گردهافشانی در شرایط تداخل است. یافتههای این آزمایش بیانگر آن بود که تعداد دانه در ردیف در تیمارهای علفکش کاهش یافته و کامل تفاوت معنیداری نداشتند. بر این اساس بهنظر میرسد با توجه به جنبههای زیستمحیطی، استفاده از مقدار کاهش یافته سموم میتواند دارای اهمیت باشد. از طرف دیگر این عدم تفاوت میتواند موید این نکته باشد که میزان کاهش یافته سموم تاثیر کاراتری بر جمعیت علفهایهرز داشته است و از طریق تنش وارده به علف هرز باعث کاهش رشد و مرگ تدریجی آن شده است اما در مقابل گیاه زراعی با رقابت بهتر در شرایط ایجاد شده توانست از رشد مطلوبی برخوردار گشته و تعداد دانه بیشتری در ردیف ایجاد نماید. جدول 2- تجزیه واریانس میانگین مربعات عملکرد و اجزای عملکرد ذرت و تراکم و وزن خشک علفهای هرز تحت تاثیر تیمارهای آزمایش
ns، * و ** به ترتیب غیر معنیدار و معنیدار در سطح احتمال پنج درصد و یک درصد آماری.
تعداد ردیف در بلال جدول تجزیه واریانس (جدول 2) نشان داد که صفت تعداد ردیف دانه بطور معنیداری در سطح پنج درصد تحت تاثیر تیمارها قرار گرفت. مقایسه میانگینها نشان داد که تیمار هیدروپرایم + پرایم با اسیدسالیسیلیک + یکبار وجین شش هفته پس از سبز شدن با میانگین تعداد 33/18 ردیف دانه در هر بلال رتبه اول را به خود اختصاص داد و بعد از آن، تیمار وجین کامل تمام فصل با میانگین 66/15 ردیف دانه در رتبه دوم قرار گرفت. هرچند بین این دو تیمار و تیمارهای علفکش کامل، پرایم با اسید سالیسیلیک + وجین و پرایم با اسید سالیسیلیک + علفکش کاهش یافته، تفاوت معنی داری از لحاظ آماری وجود نداشت (جدول 3). همچنین، کمترین تعداد ردیف دانه مربوط به تیمار عدم وجین بود که با میانگین 63/8 ردیف دانه در بلال، حدود 53 درصد کمتر از تیمار هیدروپرایم + پرایم با اسید سالیسیلیک+ یکبار وجین دو هفته پس از سبز شدن بود. در طی پرایمینگ، با جذب آب، فرآیندهای فیزیولوژیکی لازم برای جوانهزنی (از قبیل فعالیت آنزیمها، تجزیه ذخایر بذر و سنتز مواد جدید) انجام میشوند و بدین ترتیب، بذر پرایم شده وقتی در محیط جوانه زنی قرار میگیرد، ضمن اینکه سریعتر از بذر معمولی جوانه میزند، از مدت زمان مواجهه آن با شرایط نامساعد محیط، کاسته میشود. علت تسریع جوانهزنی در بذور پرایم شده میتواند ناشی از افزایش فعالیت آنزیمهای تجزیه کننده مثل آلفا– آمیلاز، افزایش سطح شارژ انرژی زیستی در قالب افزایش مقدار ATP، افزایش سنتز RNA و DNA، افزایش تعداد و در عین حال ارتقا عملکرد میتوکندریها باشد (12). علفهای هرز همواره در استفاده از منابع با گیاه زراعی وارد رقابت میشوند و باعث کاهش عملکرد گیاه زراعی میشوند. بنابراین با افزایش سرعت جوانهزنی و استقرار سریعتر، گیاه بهتر از منابع استفاده کرده و در نتیجه صفات مرفولوژیک و فیزیولوژیک آن بهبود مییابد بهطوریکه این وضعیت امکان بهرهبرداری مناسبتر از نهادههای محیطی مثل آب، نور و غیره را به گیاه میدهد و قدرت رقابتپذیری را در مقایسه با علفهای هرز بالا میبرد. در همین راستا، مهدی زاده (6) اظهار داشت گیاهان پرایم شده با سایهاندازی بر روی علفهای هرز مزرعه، بیوماس و تراکم کل علفهای هرز غالب را کاهش داده و باعث افزایش عملکرد و اجزای عملکرد ذرت گردید. جدول 3- مقایسه میانگین عملکرد و اجزای عملکرد ذرت تحت تاثیر تیمارهای آزمایش
در هر ستون، میانگینهای دارای حداقل یک حرف مشترک، بر اساس آزمون LSD در سطح احتمال پنج درصد اختلاف معنیداری با یکدیگر ندارند. T1: وجین تمام فصل، T2: عدم وجین تمام فصل، T3: علفکش کامل (نیکوسولفورون 80 گرم ماده موثره در هکتار) در مرحله 3 تا 4 برگی ذرت،
عملکرد بیولوژیک جدول تجزیه واریانس (جدول 2) نشان داد که، تیمارهای اعمال شده تاثیر معنیداری بر عملکرد بیولوژیک ذرت در سطح پنج درصد داشتند. نتایج مقایسه میانگین نشان داد که بیشترین میزان بیوماس تولید شده توسط گیاه ذرت متعلق به تیمار هیدروپرایم + علفکش کاهش یافته بود (جدول 3). در راستای نتایج این پژوهش، گزارش شده است که کاربرد ترکیبی پرایمینگ + علفکش کاهش یافته ترفلان، توانست با کنترل مناسب علفهای هرز به اندازه مقدار توصیه شده این علفکش عملکرد بیولوژیک لوبیا چشم بلبلی را افزایش دهد (9). همچنین نتایج پژوهش حاضر نشان داد تیمار عدم وجین با تولید عملکرد بیولوژیک 14370 کیلوگرم در هکتار و کاهش 45 درصدی نسبت به تیمار هیدروپرایم + علفکش کاهش یافته، کمترین عملکرد بیولوژیک را تولید کرد هرچند با تیمار کاربرد مقدار کامل علفکش در یک گروه آماری قرار داشت. کنترل موثر علفهرز و افزایش قابلیت رشد و رقابت ذرت در تیمارهایی که بذور ذرت در آن پیش تیمار شده بودند دلیل افزایش عملکرد بیولوژیک میباشد. بررسی نتایج نشان داد که در میان ترکیبهای تیماری، تیمارهایی که در آنها پیش تیمار پرایمینگ بذور انجام شده بود عملکرد بیولوژیک بیشتری داشتند. در همین راستا، محققان اظهار داشتند کاربرد اسید سالیسیلیک در شرایط عدم کنترل علف هرز با تاثیر بر رشد ذرت و افزایش قابلیت رقابت آن با علفهای هرز باعث افزایش عملکرد بیولوژیک معادل تیمارهایی شد که علفکش در آن استفاده شده بود (7). بهنظر میرسد افزایش بیوماس در اثر استفاده از اسید سالیسیلیک بهخاطر فعالیت آنتیاکسیدانی این ماده در غشا سلولی باشد. از طرفی اسید سالیسیلیک با افزایش میزان کلروفیل در برگهایی که در آغاز فرآیند پیری هستند، میتواند سبب افزایش رشد شود (4). بذور پرایم شده پس از قرار گرفتن در بستر خود زودتر جوانه زده و در نتیجه استقرار گیاهان حاصل از این بذور، سریعتر، بهتر و در عین حال یکنواختتر انجام میپذیرد (11) و سبب رقابت بهتر با علفهایهرز میشود. در واقع چنین گیاهی در مقایسه با گیاهان بوجود آمده از بذور پرایم نشده در طی زمان کوتاهتری سیستم ریشهای خود را گسترش داده و با جذب مطلوبتر آب، مواد غذایی، نور و تولید اندام فتوسنتز کننده به مرحله خودکفایی میرسد. از طرفی رسیدن به چنین شرایطی گیاه را از لحاظ زیستی و اکولوژیک در موقعیت مناسب قرار میدهد (13). بنابراین با راهکارهای ساده و موثر مانند پیشتیمار بذری با پرایمینگ و اسید سالیسیلیک میتوان روابط رقابتی ذرت و علفهرز را به نفع ذرت تغییر داده و باعث افزایش عملکرد بیولوژیک شد. درضمن مشاهده شد که ترکیبهای تیماری که پیشتیمار بذری در آن استفاده شد مانند پرایمینگ + علفکش کاهش یافته و یا پرایمینگ و یک بار وجین به اندازه تیمارهای وجین تمام فصل و حتی بیشتر از علفکش توصیه شده در بهبود رشد ذرت و قابلیت رقابت آن تاثیر گذار بودند که این نتایج اهمیت مدیریت تلفیقی را در کاهش مصرف علفکشها نشان میدهد. عملکرد دانه نتایج جدول تجزیه واریانس نشان داد که، تیمارهای اعمال شده تاثیر معنیداری بر عملکرد ذرت در سطح یک درصد داشتند (جدول 2). نتایج حاصل از مقایسه میانگینها (جدول 3) نشان داد که تیمار وجین کامل در طول فصل رشد با 12330 کیلوگرم دانه در هکتار بیشترین عملکرد دانه را در اختیار داشت. هر چند با تیمارهایی مانند کاربرد پرایمینگ + وجین شش هفته پس از سبز شدن، پرایمینگ + علفکش کاهش یافته، علفکش کامل، هیدروپرایم+پرایم با اسید سالیسیلیک+علفکش کاهش یافته (نیکوسولفورون 40 گرم ماده موثره در هکتار)، هیدروپرایم+پرایم با اسید سالیسیلیک+یکبار وجین شش هفته پس از سبز شدن و پرایم با اسید سالیسیلیک+ وجین از نظر آماری تفاوتی نداشت. درحالیکه تیمار عدموجین با 6529 کیلوگرم دانه در هکتار کمترین عملکرد دانه را دارا بود، که نشان از کاهش شدید عملکرد ناشی از عدم کنترل علفهایهرز داشت. نتایج نشان داد عملکرد دانه بهمیزان 3/45 درصد در تیمارهای هیدروپرایم + مقدار کاهش یافته علفکش و پرایم با اسید سالیسیلیک + مقدار کاهش یافته علفکش نسبت به تیمار عدم وجین افزایش یافت. در همین راستا، نتایج پژوهش میری زاده (7) نشان داد بالاترین عملکرد دانه ذرت مربوط به تیمار وجین علف هرز و مصرف اسید سالیسیلیک بود و کمترین میزان عملکرد دانه نیز در تیمار عدم وجین علف هرز مشاهده گردید. عدم کنترل علفهای هرز تاثیر منفی شدیدی بر رشد زایشی و عملکرد دانه ذرت دارد بهطوریکه کاهشی معادل 3/63 درصد برای عملکرد دانه در تیمار عدم وجین گزارش شده است (2). نتایج نشان داد کاربرد پرایمینگ همراه با مقدار کاهشیافته علفکش توانست به اندازه تیمار علفکش کامل، علفهای هرز را کنترل کرده و عملکرد بالایی تولید کند. همچنین هیدروپرایم و یکبار وجین توانست به اندازه تیمارهای علفکش کامل و وجین کامل تمام فصل عملکرد را افزایش دهد. در همین راستا، نتایج پژوهشی نشان داد تیمارهای ترکیبی پرایمینگ+وجین و پرایمینگ+علفکش کاهشیافته تریفلورالین توانستند به اندازه علفکش توصیه شده و همچنین تیمار وجین تمام فصل علف هرز، عملکرد دانه لوبیا چشم بلبلی را افزایش دهند (9). صیامی و همکاران (3) گزارش دادند پرایمینگ بذر با غلظتهای 100 و 200 پیپیام از سالیسیلیک اسید عملکرد دانه ذرت را بهطور میانگین 5/13 درصد در مقایسه با شاهد افزایش داد و اختلاف آماری معنیداری از لحاظ عملکرد دانه بین دو غلظت مورد مطالعه وجود نداشت. سالیسیلیک اسید باعث افزایش بعضی از هورمونهای گیاهی شامل اکسین و سیتوکینین شده و از این طریق باعث بهبود رشد و افزایش فتوسنتز میشود و در نتیجه بر عملکرد و اجزای عملکرد تاثیر میگذارد (21). بهنظر میرسد تیمارهای دارای پرایمینگ (هیدرو یا سالیسیلیک اسید) از طریق بهبود رشد ذرت و افزایش قدرت رقابت آن با علفهای هرز و تیمار کاربرد علفکش از طریق کنترل مطلوب علفهرز، زمینه افزایش معنیدار عملکرد دانه ذرت را فراهم آورده است. شاخص برداشت نتایج تجزیه واریانس (جدول 2) نشان داد که شاخص برداشت بهطور معنیداری در سطح پنج درصد تحت تأثیر تیمارهای اعمال شده قرار گرفت. مقایسه میانگینها (جدول 3) نشان داد که بیشترین شاخص برداشت در تیمار استفاده کامل از علفکش بود، اگرچه تیمار وجین کامل تمامفصل و تیمار عدموجین نیز در همین گروه قرار داشت. کمترین شاخص برداشت متعلق به تیمارهای هیدروپرایمینگ، سالیسیلیک اسید، هیدروپرایم+پرایم با اسید سالیسیلیک+علفکش کاهش یافته و پرایم با اسید سالیسیلیک+یکبار وجین شش هفته پس از سبز شدن بود. در همین راستا، نتایج پژوهش میری زاده (7) نشان داد تیمار وجین علف هرز و مصرف اسید سالیسیلیک با 9/36 درصد و تیمار شاهد (عدم کنترل) و عدم مصرف اسید سالیسیلیک با 83/18 درصد بهترتیب بالاترین و کمترین شاخص برداشت را نشان دادند. نتایج پژوهشی نشان داد پرایمینگ بذور لوبیا چشم بلبلی باعث افزایش شاخص برداشت گیاه نسبت به شاهد (عدم پرایمینگ) گردید (1). کاهش شاخص برداشت ذرت با افزایش دورههای تداخل علفهای هرز نیز گزارش شده است (10). کنترل موثر علفهای هرز بهویژه روشهای تلفیقی نقش بهسزایی در افزایش شاخص برداشت گیاه دارند (9). بهنظر میرسد که هر اقدام مدیریتی که بر جمعیت علفهای هرز تأثیر گذار باشد، میتواند شاخص برداشت را تغییر دهد. اگرچه در این آزمایش شاخص برداشت تیمار بدون وجین رقم قابل توجهی بود، اما باید به این نکته توجه داشت که شاخص برداشت به تنهایی فاکتور مهمی برای سنجش بین دو تیمار و یا دو گیاه نمیباشد. بالا بودن شاخص برداشت در این تیمار را میتوان به ویژگی گیاهان مربوط دانست که در شرایط تنش تمامی انرژی خود را صرف بقاء نسل، تولید مثل و در نتیجه تولید دانه میکنند. از آنجا که بیوماس تولید شده گیاه نسبت به عملکرد دانه بیشتر کاهش پیدا کرد، در نتیجه درصد شاخص برداشت در تیمار تداخل کامل با علفهای هرز نیز افزایش یافت. وزن خشک علفهای نیز بهطور معنیداری (در سطح احتمال یک درصد) تحت تأثیر روشهای کنترل علفهای هرز قرار گرفت (جدول 2). مقایسه میانگینها نشان داد که حداکثر وزن علفهای هرز بهمیزان 3/373 گرم در مترمربع متعلق به تیمار عدم وجین بود. کمترین وزن خشک علفهای هرز بعد از تیمار وجین تمام فصل در تیمار علفکش با مقدار توصیه شده مشاهده گردید که از نظر معنیداری در یک گروه آماری قرار گرفتند (شکل 2). نتایج پژوهش میری زاده (7) نشان داد افزایش مقدار علفکش نیکوسولفورن بهمیزان دو لیتر در هکتار در مقایسه با مصرف یک لیتر در هکتار تاثیر معنیداری بر کنترل علفهای هرز داشت. بهطوریکه کمترین کاهش وزن خشک علف هرز (بعد از تیمار وجین) مربوط به تیمار دو لیتر علف کش بود که باعث کاهش 100 درصدی وزن خشک علفهای هرز گردید. علفکشهای خانواده سولفونیل اوره بازدارندة آنزیم استولاکتات سینتاز هستند و باعث محدودسازی تولید اسیدهای آمینه ایزولوسین، لوسین و والین میشوند. این علفکشها ابتدا روی بافت مریستمی اثر میکنند و موجب توقف رشد، کلروز و نکروزه شدن بافت میشوند (20). همچنین نتایج پژوهش حاضر نشان داد تیمارهای تلفیقی پرایم با اسید سالیسیلیک+علفکش کاهشیافته و هیدروپرایم+پرایم با اسید سالیسیلیک+یکبار وجین شش هفته پس از سبز شدن ذرت توانستند به اندازه تیمار مقدار توصیه شده علفکش، وزن خشک علفهای هرز را کاهش دهند (شکل 2). در همین راستا، نصیری دهسرخی و همکاران (9) گزارش دادند با کاربرد پرایمینگ در تلفیق با مقدار کاهشیافته علفکش تریفلورالین میتوان ضمن کاهش معنیدار وزن خشک علفهای هرز، عملکردی معادل تیمار وجین تمام فصل و یا مصرف مقدار کامل علفکش بهدست آورد. مهدی زاده (6) اظهار داشت گیاهان پرایم شده با سایهاندازی بر روی علفهای هرز مزرعه، بیوماس و تراکم کل علفهای هرز غالب را کاهش داده و باعث افزایش عملکرد و اجزای عملکرد ذرت گردید. بهنظر میرسد هر عملیاتی اعم از پرایمینگ، وجین و یا علفکش که منجر به بهبود وضعیت رشد گیاه زراعی شود میتواند زیستتوده علفهای هرز را بهمقدار قابل ملاحظهای کاهش دهد. اما بهنظر میرسد کاربرد تلفیقی این روشها میتواند تاثیر مطلوبتری بههمراه داشته باشد، چنانکه در شکل 2 نیز مشاهده میشود، تیمارهای هیدروپرایمینگ و پرایمینگ با سالیسیلیک بهتنهایی بعد از تیمار عدم وجین بیشترین وزن خشک علف هرز را بههمراه داشتند. لذا تلفیق روشهای شیمیایی با یکدیگر و یا استفاده از مقدارهای کاهش یافته همراه با پیش تیمار بذری میتواند گامی موثر در جهت کاهش آلودگیهای زیستمحیطی ناشی از مصرف علفکشها و حصول عملکرد مطلوب باشد.
شکل 2- تاثیر تیمارهای اعمال شده بر وزن خشک کل علفهای هرز T1: وجین تمام فصل، T2: عدم وجین تمام فصل، T3: علفکش کامل (نیکوسولفورون 80 گرم ماده موثره در هکتار) در مرحله 3 تا 4 برگی ذرت، T4: هیدروپرایم+علفکش کاهش یافته (نیکوسولفورون 40 گرم ماده موثره در هکتار) در مرحله 3 تا 4 برگی ذرت، T5: هیدروپرایم+یکبار وجین 6 هفته پس از سبز شدن، T6: هیدروپرایم، T7: هیدروپرایم+پرایم با اسید سالیسیلیک+علفکش کاهش یافته، T8: پرایم با اسید سالیسیلیک، T9: پرایم با اسید سالیسیلیک+یکبار وجین 6 هفته پس از سبز شدن، T10: پرایم با اسید سالیسیلیک+علفکش کاهش یافته T11: هیدروپرایم+پرایم با اسید سالیسیلیک+یکبار وجین 6 هفته پس از سبز شدن. میانگینهای دارای حداقل یک حرف مشترک بر اساس آزمون LSD در سطح پنج درصد دارای تفاوت معنیداری نمیباشند.
نتیجهگیری نهایی در این آزمایش تیمارهای تلفیقی توانستند از طریق بهبود سرعت رشد و توسعه کانوپی ذرت، قابلیت رقابت آن را با علفهای هرز افزایش دهند بطوریکه اثراتی مشابه تیمار علفکش کامل بر جمعیت و زیستتوده خشک علفهای هرز نشان دادند. بنابراین میتوان با استفاده از تلفیق روشهای پیشتیمار بذری همچون پرایمینگ بذر با آب و اسیدسالیسیلیک به همراه علفکش کاهشیافته و یا یکبار وجین شش هفته پس از سبز شدن ذرت، نتایجی مشابه علفکش کامل از نظر کنترل علفهای هرز بدست آورد. بدیهی است کاهش مصرف علفکشها به هر روش ممکن، میتواند گامی در راستای اهداف کشاورزی پایدار و کاهش آلودگیهای زیستمحیطی باشد.
منابع 1c. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
- پاک مهر، آ.، راستگو، م.، شکاری، ف.، صبا، ج.، وظایفی، م. و زنگانی، ا. 1390. تاثیر پرایمینگ سالیسیلیک اسید بر عملکرد و اجزای عملکرد دانه لوبیا چشم بلبلی تحت تنش کم آبی در مرحله زایشی. نشریه پژوهشهای حبوبات ایران. 2(1): 53-64. 2- روانگرد، ش.، نصری، م. و صادقی، ف. 1394. بررسی کاربرد توام روشهای کنترل علفهای هرز و کود زیستی تثبیت کننده نیتروژن در کنترل علف هرز ذرت سینگل کراس 704. پژوهشهای زراعی در حاشیه کویر. 12(3): 210-197. 3- صیامی، ر.، میرشکاری، ب.، فرح وش، ف.، رشیدی، و. و تاری نژاد، ع. ر. 1396. اثر پرایمینگ بذر با سالیسیلیک اسید و تنش کم آبی بر فعالیت آنزیمی و عملکرد ذرت دانه ای. فصلنامه علمی پژوهشی فیزیولوژی گیاهان زراعی- دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز. 9(34): 35-23. 4- طریق الاسلامی، م.، کافی، م.، نظامی، ا. و ضرغامی، ر. 1396. تاثیر اسید سالیسیلیک در بهبود خسارت تنش سرمازدگی در هیبرید ذرت سینگل کراس 400 (Zea mays L.). فرآیند و کارکرد گیاهی. 6(19): 292-281. 5- عباس دخت، ح. و اصغرنیا، م. 1394. عملکرد و اجزای عملکرد ذرت متاثر از کنترل علفهای هرز، اسموپرایمینگ و محلولپاشی عناصر ریزمغذی. نشریه علمی- پژوهشی اکوفیزیولوژی گیاهان زراعی. 2(34): 322-307. 6- مهدی زاده، ا. 1390. تأثیر پرایمینگ بذر در مزرعه، بر کنترل علفهای هرز و خصوصیات رشد ذرت (Zea mays L.) در همدان. پایان نامه کارشناسی ارشد در رشته مهندسی کشاورزی گرایش زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه بوعلی سینا. 87 صفحه. 7- میری زاده، آ. 1392. بررسی تاثیر اختلاط علف کش نیکوسولفورون با اسید سالیسیلیک و مویان کوکووت بر رشد، عملکرد و کنترل علفهای هرز ذرت. پایان نامه کارشناسی ارشد، گروه زراعت، دانشکده کشاورزی، دانشگاه صنعتی شاهرود. 110 صفحه. 8- نصیری دهسرخی، ع. 1394. تاثیر امواج اولتراسونیک، پرایمینگ بذر و کاربرد علفکش بر رشد و عملکرد لوبیا چشم بلبلی (Vigna sinensis) و کنترل علفهای هرز. پایان نامه کارشناسی ارشد اگرواکولوژی، گروه زراعت، دانشگاه صنعتی شاهرود. 108 صفحه. 9- نصیری دهسرخی، ع.، مکاریان، ح.، قلی پور، م. و عباس دخت، ح. 1396. تأثیر امواج فراصوت و پرایمینگ بذر در تلفیق با مدیریت علفهای هرز بر عملکرد و اجزای عملکرد لوبیا چشم بلبلی (Vigna sinensis L.). پژوهشهای حبوبات ایران. 8(2): 140-126. 10- یدوی، ع.، آقاعلیخانی، م.، قلاوند، ا. و زند، ا. 1385. اثر تراکم بوته و آرایش کاشت بر عملکرد و شاخصهای رشد ذرت دانه ای (Zea mays L.) تحت رقابت با علف هرز تاج خروس ریشه قرمز (Amaranthus retoflexus L.). پژوهش کشاورزی آب، خاک و گیاه در کشاورزی. 6(3): 46-31. 11- Abbasdokht, H. 2011. The effect of hydropriming and halopriming on germination and early growth stage of wheat (Triticum aestivum L.). Desert. 16: 61-68.
12- Afzal, I., Basra, S. M. A., Ahmad, R. and Iqbal, A. 2002. Effect of different seed vigor enhancement techniques on hybrid maize (Zea mays L.). Pakistan Journal of Agriculture Science. 39: 109-112.
13- Duman, I. 2006. Effect of seed priming with PEG and K3PO4 on germination and seedling growth in Lettuce. Pakistan Journal of Biology Science. 9(5): 923-928.
14- Evans, S.P., Knezevic, S.Z., Lindquist, J.L., Shapiro, C.A. and Blankenship, E.E. 2003. Nitrogen application influences the critical period for weed control in corn. Weed Science. 51: 408-417.
15- Farooq, M., Aziz, T., Barsa, S. M. A., Cheema, M. A. and Rehman, H. 2008. Chilling tolerance in hybrid maize induced by seed priming with salicylic acid. Journal Agro Crop Science. 194: 161-168.
16- Hussein, M.M., Balbaa, L.K. and Gaballah M.S. 2007. Salicylic acid and salinity effects on growth of maize plants. Research Journal of Agriculture and Biological Sciences. 3: 321-328.
17- Norsworthy J.K. and Oliveira M.J. 2004. Comparison of the critical period for weed control in wide and narrow – row corn. Weed Science. 52: 802-807.
18- Norsworthy, J.K. and Frederick, J.R. 2005. Integrated weed management strategies for maize production on the southeastern coastal of North America. Crop Protection. 24: 119-126.
19- Rajcan, I.R. and Swanton, C.J. 2001. Understanding maize-weed competition: resource competition, light quality and whole plant. Field Crop Research. 71: 139-150.
20- Rao, V.S. 2000. Principles of Weed Science. Science Publishers, Inc, New Hampshire.
21- Shakirova, F.M. and Bezrukova, M.V. 1997. Induction of wheat resistance against environmental salinization by salicylic acid. Biology Bullentin. 24: 109-112.
22- Yazdani, M., Bahmanyar, M.A., Pirdashti, H. and Esmaili, M.A. 2009. Effect of phosphate solubilization microorganisms and plant growth promoting rhizobacteria on yield and yield components of corn. World Academy of Science, Engineering and Technology. 3: 2-12 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 588 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 269 |