تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 9,997 |
تعداد مقالات | 83,560 |
تعداد مشاهده مقاله | 77,801,282 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 54,843,916 |
خروج آمریکا از برجام و تلاطم در اقتصاد ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
فصلنامه مطالعات روابط بین الملل | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 4، دوره 12، شماره 46، شهریور 1398، صفحه 123-155 اصل مقاله (1.09 M) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: پژوهشی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): DOR:20.1001.1.24234974.1398.12.46.4.7 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
امیر ساجدی* 1؛ سیناز ساجدی2 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1استادیار و عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، تهران، ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2مدیر گروه دانش شاخص بازار سرمایه | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
بسیاری از افراد و شرکتها، تصمیمات اقتصادی خود را بر مبنای تحولات و تغییرات سیاسی اتخاذ میکنند. در این مقاله سعی گردیده تا به بررسی یک رویداد سیاسی مهم یعنی خروج آمریکا از برجام و تاثیر آن بر بازار سرمایه ایران پرداخته شود. با خروج آمریکا از برجام و تهدیدهای آمریکا مبنی بر از سرگیری تحریمها، اقتصاد ایران دچار نابسامانی و تغییر و تحولهای شدیدی شده است که این مسئله به وضوح در روزهای قبل و بعد از زمان ازسرگیری تحریمها در بازارهای مالی ایران مشاهده میشود. ما در این پژوهش برآنیم تا تغییرات ناشی از خروج آمریکا از برجام و تاثیرگذاری آن بر اقتصاد وابسته نفتی و بازارهای مالی ایران را بررسی نموده و با استفاده از روشهای گارچ چند متغیره سرایت و شدت تلاطم در اقتصاد ایران بخصوص بازارهای مالی ایران را تجزیه و تحلیل نمایم. در این راستا از مدل گارچ چند متغیره (DCC) و رویکرد تجزیه واریانس برای بررسی اثر این رویدادها بر شاخص بورس تهران استفاده می شود. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
وابستگی اقتصادی؛ خروج امریکا از برجام؛ تحریم اقتصادی؛ گارچ چند متغیره؛ شدت تلاطم در اقتصاد ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
Top of Form خروج آمریکا از برجام و تلاطم در اقتصاد ایران امیر ساجدی[1] استادیار و عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، تهران، ایران سیناز ساجدی مدیر گروه دانش شاخص بازار سرمایه (تاریخ دریافت 4/9/97 - تاریخ تصویب 17/6/98)
چکیده بسیاری از افراد و شرکتها، تصمیمات اقتصادی خود را بر مبنای تحولات و تغییرات سیاسی اتخاذ میکنند. در این مقاله سعی گردیده تا به بررسی یک رویداد سیاسی مهم یعنی خروج آمریکا از برجام و تاثیر آن بر بازار سرمایه ایران پرداخته شود. با خروج آمریکا از برجام و تهدیدهای آمریکا مبنی بر از سرگیری تحریمها، اقتصاد ایران دچار نابسامانی و تغییر و تحولهای شدیدی شده است که این مسئله به وضوح در روزهای قبل و بعد از زمان ازسرگیری تحریمها در بازارهای مالی ایران مشاهده میشود. ما در این پژوهش برآنیم تا تغییرات ناشی از خروج آمریکا از برجام و تاثیرگذاری آن بر اقتصاد وابسته نفتی و بازارهای مالی ایران را بررسی نموده و با استفاده از روشهای گارچ چند متغیره سرایت و شدت تلاطم در اقتصاد ایران بخصوص بازارهای مالی ایران را تجزیه و تحلیل نمایم. در این راستا از مدل گارچ چند متغیره (DCC) و رویکرد تجزیه واریانس برای بررسی اثر این رویدادها بر شاخص بورس تهران استفاده می شود.
واژگان کلیدی: وابستگی اقتصادی، خروج امریکا از برجام، تحریم اقتصادی، گارچ چند متغیره، شدت تلاطم در اقتصاد ایران
مقدمه در عصر کنونی، تحولات بینالمللی و جهانی شدن اقتصاد (وابستگی اقتصادی) برای کشورهای در حال توسعه، موجب ایجاد فرصتها و به تبع آن هزینههایی میشود. استفاده از تحولات بینالمللی بستگی به این دارد که کشورها چگونه از فرصتها و امکانات بینالمللی بهرهمند شده و هزینههای آن را به حداقل میرسانند. کشور ایران نیز همانند بسیاری از کشورهای دیگر که مسائل سیاسی و اقتصادیش با تحولات بینالمللی در هم گره خورده، اقتصادش تحت تاثیر عوامل و مسائل سیاسی بینالمللی میباشد. این تاثیرگذاری در اقتصاد ایران بخصوص در بازار سرمایه ایران به وضوح قابل مشاهده است چرا که تغییرات شاخص سهام در ایران بعد از رویدادهای سیاسی مهم مانند خروج امریکا از برجام، شاهدی معتبر بر این ادعا میباشد. برای درک بهتر از این وضعیت، ما با مدلسازی برای تغییرات و نواسانات اقتصادی میتوانیم تا حدودی با پیشبینی تلاطم و نوسان در بازار ایران یک پرتوی متنوعی تشکیل دهیم تا در هنگام رویداهای سیاسی مهم تا حد ممکن بتوان بروز مسائل مالی و اقتصادی را ارزیابی نمود. ﻧﮕﺎﻫﻲ ﮔﺬرا ﺑﻪ دادهﻫﺎی ﻣﺎﻟﻲ ﻧﺸﺎن ﻣﻲدﻫـﺪ ﺑـﺎزدهﻫـﺎ در ﺑﺮﺧـﻲ از دورهﻫﺎی زﻣﺎﻧﻲ، ﭘﺮرﻳﺴﻚﺗﺮ از دﻳﮕﺮ افقهای زمانی ﻫﺴـﺘﻨﺪ. در اﻳـﻦ ﺻـﻮرت ﺑـﺎ پدیده تلاطم یا نوسان بازده داراییها مواجه هستیم که به آن ﻧﺎﻫﻤﺴـﺎﻧﻲ وارﻳﺎﻧﺲ ﺑﺎزدهﻫﺎ میگویند. ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ درﺟﻪای از ﺧﻮدﻫﻤﺒﺴﺘﮕﻲ در ﺑﺎزارﻫﺎی ﻣﺎﻟﻲ ﭘﺮرﻳﺴﻚ وﺟـﻮد دارد ﻛﻪ در ﻣﺪلﻫﺎی ﺳﺎده ﺑﻴﺎن ﻧﻤﻲﺷﻮد. انگل مدل خودرگرسیونی ناهمسانی واریانس شرطی ( آرچ)* را ارائه داد که بازده یک سری زمانی در طول یک دوره خاص را بررسی میکند. اﻣﺎ ﺑﻮﻟﺮﺳﻠﻮ ﻣﺪل اﻧﮕﻞ را ﺑﺎ روﺷﻲ ﮔﺴﺘﺮش داد که واریانس شرطی را در فرایند مدل خود همبسته میانگین متحرک(آرما)** بیان میکند. مدل تعمیمیافته آرچ، مدل خودرگرسیونی ناهمسان واریانس شرطی تعمیم یافته یا گارچ*** نامیده میشود که خودرگرسیونی و میانگین متحرک را همزمان در ناهمسانی واریانس به کار میگیرد. ترکیب غیرخطی از چندین مدل گارچ یک مدل جدید به وجود آورد که این مدل ناهمسانی واریانس و سرایت تلاطم را میان چند بازار نشان میدهد، این مدل که گارچ چند متغییره**** نام دارد برای مطالعه ارتباط بازارها و تهیه پرتفو بهینه و متنوع برای کاهش ریسک به کار میرود. مدل همبستگی شرطی پویا***** یکی از انواع مدل گارچ چند متغییره میباشد که ناهمسانی شرطی واریانس را در طول زمان متغیر در نظر میگیرد که این امر باعث پویایی مدل و واقعیتر شدن آن میشود. در این مقاله نیز از این روش برای بررسی ارتباط بین نرخ ارز و شاخص سهام استفاده شده است. از دیگر موارد بررسی در این مقاله، اندازهگیری شدت سرایت تلاطم قبل و بعد از یک رویداد سیاسی میباشد تا با مقایسه این شدت به تأثیرگذاری وقایع سیاسی پی برده شود تا برای چینش یک پرتفو بهینه علاوه بر مسائل مالی و اقتصادی، مسائل سیاسی نیز مدنظر قرار بگیرد. برای تخمین این روش از رویکرد تجزیه واریانس در طول دو بازه زمانی مورد بررسی استفاده میشود. تحلیل واریانس****** ، مجموعهای از مدلهای آماری است که به بررسی میانگین در گروهها و توابع وابسته به آنها مثل واریانس، در یک گروه یا بین چند گروه و در اینجا بین دو بازه زمانی میپردازد و نتایج مرحله قبل یعنی سرایت تلاطم در هر دو بازه میزان شدتشان سنجیده و با یکدیگر مقایسه میگردند. ما در این مقاله ابتدا مشخص میکنیم که آیا بین بازار نرخ ارز (دلار) و بازارسهام ایران(شاخص بورس اوراق بهادار) سرایت تلاطم وجود دارد یا خیر؟ که برای این کار از مدل همبستگی شرطی پویا بهره خواهیم گرفت. سپس یک رویداد سیاسی مهم یعنی انتخابات ریاست جمهوری آمریکا را در نظر گرفته و شدت سرایت تلاطم قبل و بعد از پیروز شدن ترامپ در انتخابات آمریکا که اندازه گفته میشود را مورد بررسی قرار میدهیم. سرانجام شدتهای سرایت تلاطم را با یکدیگر مقایسه کرده و در نهایت به تحلیل تأثیرگذاری عوامل و رویدادهای سیاسی بر عوامل اقتصادی و مالی در ایران پرداخته میشود. پیشینه پژوهش پژوهشهای مختلفی در زمینه سرایت تلاطم بین بازارهای مالی انجام شده است. در چند سال اخیر بسیاری از این تحقیقات با مسائل سیاسی در هم تنیدهاند و باعث به وجود آمدن موضوعات جدید و جذابی شده است که به برخی از آنها اشاره میشود. جوزه آلبرتو کندلاریا[2] به بررسی سرایت تلاطم بین بازده بازارهای آمریکای لاتین در خلال دو بحران اقتصادی پرداخت و با استفاده از روش همبستگی شرطی پویا نشان داد که این بحرانهای مالی و سیاستهای انتخابی بر نوسانات بین این بازارها تأثیر گذاشته و سرمایهگذاران برای سرمایهگذاری امن باید بحرانهای مالی و سیاسی را تؤاماً مدنظر قرار دهند (Candelaria, 2009). کامل ناوی و همکاران[3] با استفاده از روش همبستگی شرطی پویا به بررسی سرایت تلاطم بین بازارهای نوظهور و بازار سهام آمریکا پرداختند و نشان دادند که این سرایت و همبستگی در دوران بحرنهای اقتصادی که بعضاً ناشی از تصمیمات سیاسی است، شدت بیشتری دارد .(Naoui, 2010)اینچنگ هوان و همکاران[4] با استفاده از روش همبستگس شرطی پویا-گارچ چند متغییره به بررسی اثرگذاری فساد و سرایت تلاطم بین 38 کشور پرداختند و نشان دادند وجود فساد حتی در بازارهای پیشرفته نیز وجود دارد و بر رابطه و سرایت نوسان بین بازارها تأثیر میگذارد. آدم محمد رحیم و منصور مسیح[5] به بررسی ناآرامیهای سیاسی و تأثیر آن بر سرایت تلاطم بین بازارهای اسلامی آسیایی و بازار سهام آمریکا پرداختند، آنها از دادههای روزانه بازار سهام مراکش و شاخص داوجونز استفاده کردند و با استفاده از مدل DCC نشان دادند که بهتر است سرمایهگذاران کشورهای اسلامی در ناآرامیهای سیاسی پرتفویی متنوع از سهام کشورهای مختلف داشته باشند و همچنین نتیجه گرفتند که ناآرامیهای سیاسی بر ثبات بازار منطقه(کشورهای اسلامی) بسیار مؤثر است(Adam,2014). آنا جنگیا-کیمیل[6] به بررسی سرایت تلاطم مضر(مخرب) بین چند کشور انتخابی اروپایی و لهستان پرداخت. او با استفاده از مدل همبستگس شرطی پویا-گارچ چند متغییره نشان داد که کشور لهستان از یکی از کشورهای عضو اتحادیه اروپا در توسعه اقتصادی، سرایت میپذیرد. همچنین نشان داد که جفتهای اقتصادی از جمله فرانسه و لهستان، بلژیک و لهستان، هلند و لهستان، دانمارک و لهستان وابستگی متقابل در توسعه اقتصادی دارند و توسعه اقتصاد در جفتهای آلمان-لهستان و بریتانیا-لهستان به شدت همپوشانی دارد(Janiga-Ćmiel,2016). کازوتاکا کراساوا[7] در مقالهای نشان داد که بازار ژاپن عمدتا تحت تاثیر تغییرات سیاسی در ایالات متحده و ژاپن قرار دارد. این تحقیق، مدل همبستگی مشروط پویا چند متغیره یا همان DCC را برای تجزیه و تحلیل اثرات متغیر زمان عدم قطعیت سیاست، را به کار گرفت و نشان داد که بین نرخ ارز آمریکا و بازار سهام سرایت تلاطم وجود دارد که شدت این سرایت به تصمیمات سیاسی این دو کشور وابسته است (Kurasawa,2016). داهیرو بالا و تارو تاکیموتو[8] با استفاده از روش همبستگس شرطی پویا-گارچ چند متغییره به بررسی سرایت تلاطم بین بازارهای پیشرفته در بحرانهای مالی پرداختند. آنها با استفاده از رویکرد تی-استیودنت اریب به بررسی شدت این بحرانهای مالی پرداختند و نشان دادند که بازارهای مورد مطالعه از یکدیگر سرایت میپذیرند و این سرایت تلاطم در زمان بحرانها شدت میگیرد، لذا سرمایهگذاران باید این عوامل را در سیاستهای انتخابی خود برای چینش پرتفو همواره مورد توجه قرار دهند. در داخل کشور نیز در زمینه گارچ چند متغیره و استفاده از روش همبستگی شرطی پویا کارهای متعددی صورت گرفته از جمله، ابونوری و عبداللهی به بررسی همبستگی بین بخشهای مختلف بازار بورس ایران با استفاده از مدلهای گارچ چند متغیره پرداختهاند. نتایج این پژوهش نشان میدهد که بخشهای مختلف از بازدههای گذشته خود تأثیر میپذیرند. همچنین بر اساس ضرایب آرچ و گارچ، انتقال نوسانات در میان بخشهای مختلف به صورت مستقیم و غیرمستقیم دیده میشود (ابونوری و عبداللهی، ۱۳۹۱: 16-1). سید حسینی و ابراهیمی به بررسی سرایت تلاطم بین سه شاخص ایران، امارات متحده عربی، ترکیه و قیمت جهانی نفت پرداختند. در این تحقیق مدل گارچ برداری* سرایت تلاطم از بازار امارات به بازار تهران را نشان داده، درحالیکه این اثر به صورت معکوس یعنی از تهران به امارات مشاهده نشده است. دادهها توسط مدل بک** نیز تخمین زده شدند که نتایج مانند مدل قبل بوده است اما با این تفاوت که در این مدل سرایت تلاطم از شاخص قیمت جهانی نفت به بازار تهران مشاهده نشد. همچنین نتایجی که از بهکارگیری مدل همبستگی شرطی ثابت*** به دست آمد، وجود سرایت تلاطم از بازار جهانی نفت به بازار تهران را تایید کرد (حسینی و ابراهیمی، 1392: 97-81). فیروز فلاحی و همکاران در مقالهای به بررسی همبستگی بین بازار سهام، ارز و سکه در ایران با استفاده از مدل همبستگی شرطی پویا-گارچ پرداختند و نشان دادند که همبستگی شرطی زیاد بین بازده نرخ ارز و سکه طلا وجود دارد و با استفاده از روش بهینهسازی سبد دارایی مارکویتز به این نتیجه رسیدند که بهتر است بخش قابل توجهی از دارایی به سرمایهگذاری در بازارسهام اختصاص یابد (فلاحی، 1393). خطیب سمنانی و همکاران به بررسی اثرات نوسانات قیمت نفت خام ایران بر شاخص بازدهی بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. نتایج به دست آمده عدم وجود سرایت مثبت و معنادار در بلندمدت و کوتاهمدت میان متغیرهای نوسانات قیمت نفت خام سنگین ایران و شاخص بازدهی بورس اوراق بهادار تهران را نشان میدهد و از سوی دیگر بر اساس نتایج مدل حزء خطای گارچ برداری*، وجود رابطه بلندمدت و معکوس بین متغیرهای نامبرده میباشد (سمنانی، 1393: 114-89). مقدم و سزاوار به بررسی رابطه همبستگی شرطی بازارهای سرمایه بینالمللی و بازار نفت با بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. نتایج همبستگی شرطی ثابت و همبستگی شرطی پویا بین شاخص بورس تهران با سایر شاخصها نشان میدهد که بیشترین همبستگی با شاخص بورس سهام نیویورک و نزدک (S&P) و کمترین میزان همبستگی با شاخص قیمت جهانی نفت میباشد (مقدم و سزاوار، 1395: 213-195). فعلی در پایاننامه خود با استفاده از رویکرد تجزیه واریانس و مدل مارکوف سوئیچینگ به بررسی سرریز تلاطم از بازار نفت به چند صنعت مختلف پرداخت و شدت هرکدام از سرریزها را نیز اندازهگیری کرد تا قابل مقایسه با یکدیگر شوند که کدامیک تأثیرپذیرترند (فعلی، 1395). تعریف مفاهیم برای درک و فهم بهتر این تحقیق ما از دو مفهوم دولت رانتیر و وابستگی اقتصادی بهره میبریم چراکه این دو مفهوم کمک میکنند تا بر جنبههای ویژهای از واقعیتها تمرکز کرده و تاثیر خروج امریکا از برجام را بهتر و دقیقتر مورد بررسی قرار دهیم. الف- مفهوم دولترانتیر (تحصیلدار): رانت یک اصطلاحی است بر گرفته از علم اقتصاد که در مباحث سیاسی و اقتصادی کاربرد زیادی پیدا نموده است. در اصطلاح فرهنگی رانت بهمعنی اجارهی زمین یا اجاره بها بوده و بطور کلی هر گونه درآمدی که حاصل کار و تلاش تولیدی نباشد، رانت نامیده میشود (طیبیان، 1371: 3). اصطلاح رانت برای توصیف درآمدهایی که بسیار بالاتر از بازدهی معمولی است، بکار میرود. رانت درآمدی است که بدون تلاش زیاد بهدست میآید و در مقابل مفاهیمی چون مزد و سودی است که در نتیجه تلاش و فعالیت اقتصادی باید کسب گردد (حسین خان، 1386: 23-21). آدام اسمیت رانت را نوعی خاصی از منابع درآمد میداند که با دیگر منابع درآمد همچون سود و دستمزد تفاوت دارد. این نوع درآمد بدون نیاز بهصرف تلاش یا فعالیت مولد و ارزش افزا، نصیب فرد و یا گروه خاصی میگردد. اما در اقتصاد سالم سود و دستمزد در نتیجه تلاش مولد حاصل میگردد (میرترابی1387: 113-112). در مباحث اقتصاد سیاسی مفهوم رانت بهمعنی درآمدهایی است که دولت از منابع فروش مواد خام یا دریافت از منابع خارجی است که این درآمدها ارتباطی به فعالیتهای تولیدی اقتصاد داخلی نداشته و از یک فعالیت مولد اقتصاد داخلی کسب نگردیده است. حازم ببلاوی رانت را مختص منابع طبیعی میداند و اظهار میدارد که منابع معدنی رانت را بوجود میآورد. برای استخراج مواد معدنی نیروی کار کمی به استخدام در میآیند و درآمد حاصل از فروش مواد معدنی در اختیار دولت قرار میگیرد. از آنجائیکه عمده درآمد برخی از دولتها از منابع معدنی یا منابع خارجی به شکل رانت میباشد اینگونه دولتها به دولتهای رانتیر معروف هستند (حاجی یوسفی، 1377: 92). بیشتر دولتهای خاورمیانه در اکثر حوزههای اقتصادی حضور دارند و آنها تسلط اقتصادیشان را بصورت گسترده نه تنها بر منابع طبیعی کشور بلکه بر دیگر بخشهای اقتصادی شکل دادهاند. ار آنجائیکه در این کشورها رقابت به انحصار تبدیل گردیده، بدین سبب ما شاهد پدید آمدن دولتهای رانتیر در این کشورها هستیم (ساجدی، 1389: 108). ب- مفهوم وابستگی اقتصادی: نظریه وابستگی بصورت جدی بیشتر در جامعهشناسی توسعه مطرح گردید. نظریات وابستگی به صورت عمده از اندیشههای پل باران در واپسین سالهای دهه 1950 بیان گشت. شکست برنامه اکلامو و نیز بحران مارکسیسم در امریکای لاتین در دهه 1960، در شکلگیری نظریه وابستگی تاثیر بسزایی داشتند. معتقدان این نظریه اظهار میدارند که نظریه وابستگی، پاسخی انتقادی به نظریات آدام اسمیت است. مکتب اسمیت براین عقیده است که بازرگانی بینالمللی موجب تخصصی شدن مناطق و کاهش تعرفههای گمرکی شده که نتیجتاٌ حداکثر امکانات را برای رُشد اقتصادی فراهم میکند. نظریه وابستگی اظهار میدارد از آنجائیکه منابع طبیعی، اقلیم و عرضه نیروی انسانی در بین جوامع بطور نابرابر توزیع شدهاند، پس هر کشوری باید در حول استعدادهای طبیعی خودش بصورت تخصصی رُشد تولیدی را کسب نمائید. بدین ترتیب مبادلات بازرگانی بینالمللی بصورتی شکل میگیرد که حداکثر قابلیت تولید را در زمینه اقلام معین، مواد خام و کالاها و خدمات تأمین نماید. بسیاری ازنظریهپردازان وابستگی بر خلاف نظریه آدام اسمیت اظهار میدارند که اقتصاد جهانی را نمیتوان بهعنوان یک نظام متشکل از طرفهای برابر بازرگانی تصور نمود، چراکه برتری قدرت نظامی، *Vector Error Correction Model (VECM) اقتصادی و سیاسی جوامع صنعتی نابرابری شرایط مبادله را بر جوامع کمتر توسعهیافتهای که به صدور مواد خام و نیروی انسانی وابستگی دارند، تحمیل مینماید. جوامع صنعتی با تحمیل تولید اختصاصی مواد خام از جوامع کمتر توسعه یافته به جوامع توسعه یافته، نه تنها باعث وابستگی شدید آنها به صدور مواد خام شده بلکه در یک نظام نابرابر، مبادلات صادرکنندگان مواد خام را ناگزیر به وابستگی به بازار جهانی و تن دادن به بیثباتی در صادرات مواد خام میسازند. بهعبارتی با توجه به وابستگی به صادرات مواد خام یا تک محصولی ، اقتصاد این کشورها وابسته به تعیین بهای جهانی کالای مربوطه خواهد بود که همواره میتواند پیامدهای منفی برای آنها داشته باشد (ساجدی، 1392: 183-182). منتقدین نظریه وابستگی همچنین استدلال میکنند که ساختار نظام بینالمللی اینگونه وابستگی شدید را در بخشهای اقتصادی برای کشورهای ضعیف بوجود آورده و بدین سبب فرصتهای توسعه برای کشورهای توسعهنیافته از بین رفته و مانع بزرگی در روند پیشرفت و توسعه آنها ایجاد مینماید. تمرکز این مکتب براین پایه استوار است که نباید توسعه کشورهای جهانسومی به صورت انتزاعی و جدا از توسعه کشورهای پیشرفته در نظر گرفت بلکه میبایست کلیه کشورهای جهان را به منزله یک نظام واحد در نظر گرفت تا پیشرفت و توسعه برای تمامی کشورها تحقق پیدا نماید. (خالدی، 1393). پ- وابستگی متقابل: در پاسخ به منتقدین نظریه وابستگی اقتصادی، بسیاری از اقتصادانان و نویسندگان راهکار نظریه پیوستگی متقابل را ارائه دادهاند که میتواند پاسخی منطقی به انتقادات نظریه وابستگی باشد. آنها معتقدند که وابستگی متقابل اقتصادی واحدهای ملی روندی است که با جهانی شدن گسترش یافته و تکمیل شده و وابستگی متقابل اقتصادی با تحول مفهومی به سمت پیوستگی حرکت نموده و تا بحال بسیاری از موانع تجارت را از میان برداشته است. ریچارد کوپر بر بعُد اقتصادی وابستگی متقابل تاکید و آن را حساسیت تعاملات اقتصادی میان دو یا چند دولت به تحولات اقتصادی درون آن دولتها میداند (مشیرزاده، 1386: 46). ورود به جرگه وابستگی متقابل دارای لوازمی است. این لوازم از میزان توسعه داخلی ناشی شده و چنانچه توسعه در داخل به اندازه لازم و مکفی ایجاد نشده باشد، این کشور بصورت وابسته یکطرفه عمل میکند که همواره تحت تاثیر دیگران قرار میگیرد (سیف زاده، 1385: 136). حاکمیت اصل وابستگی متقابل بر روابط نظام اقتصاد سیاسی و بینالمللی و ویژگیهای آن در توسعه نظام واحد لیبرال و از میان برداشتن مرزهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و ایدئولوژیک زمینههای عمده فرآیند جهانی شدن را بهدنبال داشته و امروزه بهعنوان مهمترین ویژگی نظام اقتصاد سیاسی جهانی محسوب میگردد. با بروز پدیده جهانیشدن اقتصاد و از میان برداشته شدن بسیاری از موانع تجارت، زمینه نقل و انتقال سرمایه و منابع انسانی و فنآورانه گسترش پیدا کرده و بسترهای زیادی برای همکاری و بهره جویی از ظرفیتهای مشترک در راستای بیشینه سازی منافع مهیا شده است .در فضای جهانی شدن، روند وابستگی متقابل اقتصادی کشورها رو به فزونی نهاده است و دولتها و دیگر بنگاههای اقتصادی برای رُشد و بهرهوری بیشتر به گسترش مناسبات اقتصادی ورای مرزها روی آوردهاند تا جایی که وابستگی جای خود را به پیوستگی داده است. در میان اندیشمندان و صاحبنظران درباره وابستگی متقابل اقتصادی دیدگاه های متفاوتی شکل گرفته است و هر کدام از دریچهای خاص به این مقوله نگریسته اند. نظریه وابستگی متقابل ناظر بر بایسته های ایجاد بستری برای پویش همگرایانه بینالمللی است زیرا بهرهجویی از سرمایه های انسانی مشترک علمی، فنی و اندیشهای و پویشی مربوط به درون و بیرون قلمروهای ملی است. از این رو در چارچوب نگرش و عملکرد تعاملی است که میتوان به داشتهها و تجربههای دیگر کشورها دست یافت. در عرصه واقعیت، کشورهایی که رُشد قابل توجهی دارند، کشورهایی هستند که از روابط و مناسبات گسترده بینالمللی در عرصه های گوناگون سیاسی، اقتصادی و علمی سود جستهاند که برای نمونه میتوان به وضعیت اقتصادی دو کشور چین و کره جنوبی اشاره نمود. البته ذکر این نکته ضروری است که دولتها هرچه سنتیتر و بستهتر باشند شرایط تطبیق آنها با جهانیشدن سختتر خواهد بود و وابستگی متقابل به راحتی نمیتواند پویش همگرایانه بینالمللی لازمه را برای آنها فراهم آورد. چراکه جهانی شدن و وابستگی متقابل، اقتصاد کشورها به ویژه قدرتهای اقتصادی را چنان بهیکدیگر گره زده که بروز یک رکود اقتصادی در یک کشور به سرعت به دیگر کشورها تسری مییابد و اقتصاد کشورهای صادر کننده مواد خام بیش از دیگران متاثر از این نوع تلاطمها میگردد. برای مثال وابستگی شدید اقتصاد کشورهای صادر کننده نفت به این کالا، ضعف بزرگی برای آنها محسوب میشود و شرایطی را ایجاد میکند که اقتصاد آنها تحت تاثیر نوسانات بهای نفت قرار گیرد و یا قدرتهای تاثیرگذار با تمرکز بر این عامل حیاتی اقتصادی آنها قادر هستند از راههای مختلف (مانند تحریم) صادرات نفتی این کشورها را در زمان مقتضی کاهش داده و اقتصاد آنها را در تلاطم قرار دهند. وابستگی اقتصاد ایران به نفت: امروزه اهمیت نفت بر هیچ یک (صادر و مصرف کننده) پوشیده نیست. نفت بهعنوان یک کالای استراتژیک بر رشُد اقتصاد کشورهای نفت خیز و وارد کننده این کالا تاثیر بسزایی گذاشته بهگونهای که موضوع امنیت انرژی بهعنوان یکی از مهمترین موضوعات مهم در نظام بینالملل بهویژه بین کشورهای توسعهیافته و در حالتوسعه مطرح شده است. وابستگی دنیای امروز به نفت از چند جهت مهم میباشد. نفت برای کشورهای صنعتی تولید انرژی مینماید و منبع درآمد و ثروت برای کشورهای صادر کننده نفت میباشد. این ماده خام دارای ارزش ریادی است بطوریکه هزاران ماده و مشتقات از آن بدست میآید که برای نمونه میتوان به پتروشیمی که یک صنعت بزرگ سودآور است، اشاره نمود. نفت همچنین عاملی برای کسب قدرت و پرستیژ برای کشورهای دارنده شده و گهگاهی نیز عامل منازعه و رقابت در صحنه جهانی گردیده است (میرترابی، 1391: 24). به سبب وابستگی زیاد اقتصاد کشور ایران به نفت، این ماده شاهرگ اقتصادی ایران و بسیاری از کشورهای صادر کننده این ماده فسیلی میباشد. درآمد بالای نفت باعث گردیده تا نظام اقتصادی کشورهای صادر کننده نفت تا حدود زیادی بسوی تک محصولی شدن و وابسته به شرایط اقتصادی بازار جهانی باشد. از تاریخ استخراج نفت بهصورت تجاری (1908م) در ایران تا به امروز یکصد و ده سال می گذرد و این ماده هنوز بهعنوان موتور تحرک اقتصاد ایران قلمداد میشود. نقش نفت نه تنها در مسائل اقتصادی بلکه در موارد دیگر مانند امنیت کشور و وابستگی ماشینهای صنعتی، جنگی، لجستیکی و دیگر نیروها به این انرژی کاملاٌ هویدا است. در هر دو نظام (پهلوی و جمهوری اسلامی) نفت مهمترین و کلیدیترین صنعت در ایران ایفای نقش کرده است. در اواخر ماههای منتهی به انقلاب 1357 با اعتصاب کارگران حوزههای نفتی اقتصاد ایران، یکی از بزرگترین صادر کننده نفت جهان فلج گردید و بهای جهانی نفت دوباره بعد از شوک نفتی 1974 دچار هرج و مرج ناشی از قطع صدور نفت ایران گردید و به بیش از دو برابر افزایش یافت (رضوی، 1380: 123). بهعبارت دیگر اقتصاد ایران، دومین صادر کننده نفت جهان با بسته شدن شیرهای لولههای نفتی و عدم صدور این ماده به خارج از کشور دچار ضربه شدیدی گردید. شدت اثر این ضربه اقتصادی در سخنان سفیران امریکا و شوروی به روشنی نشان از این واقعیت داشت، یعنی زمانیکه آنها اظهار داشتند " فلج کنندهترین شیوه انقلاب اسلامی در بُعد مادی و اقتصادی، اعتصابات بوده و تعیین کنندهترین آنها اعتصابات صنعت نفت بود که منجر به به قطع صادرات نفت و افتادن کنترل آن بهدست انقلابیون شد. همین امر موجب نوامیدی شاه گردید و افکار عمومی جهان متوجه شد که انحصار قدرت شاه در ایران از هم پاشیده است" (نجاتی، 1371: 175). این اظهار نظر بخوبی نشان میدهد که تا چه اندازه اقتصاد ایران در دوره پهلوی وابسته به نفت بود. متاسفانه این وابستگی نفتی بعد از انقلاب نیز کاهش نیافته چراکه حدود هفتاد درصد بودجه دولتهای مختلف در سالهای بعد از انقلاب همچنان وابسته به درآمدهای نفتی میباشد.( دوماهنامه سیاسی، 1386). وجود نفت در ایران باعث پدید آمدن دولت رانتیر و جامعه رانتجو گردیده که هر دو ماهیئت ضد توسعه دارند. سایه افکندن اندیشه و روحیه رانت جویانه بر دولت و جامعه ایران راه را برای بهره گیری هرچه بیشتر از منابع نفتی باز نموده است که این وضعیت باعث میگردد تا اقتصاد ایران همچنان در چنگال نفت و مشتقات آن قرار گیرد. نفت در طول تاریخ ایران مانع بزرگی در راه توسعه بخشهای مولد درونی عمل کرده و بیشتر به نیازهای بازار جهانی پاسخ داده است. با وجود تمامی اظهارات مقامات جمهوری اسلامی مبنی بر رهایی از وابستگی نفتی بایستی اقرار نمود که این وابستگی نفتی تا به امروز ادامه داشته و این درآمد نفتی در رگ و پی اقتصادی، سیاسی و اجتماعی این کشور در هم تنیده شده است. این شدت وابستگی به حدی است که با یک شوک نفتی در بازار بینالمللی و یا یک تحریم اثربخش بر بخش نفتی ایران، اقتصاد این کشور دچار تلاطم میگردد.از آنجائی که نفت شاهرگ حیات اقتصادی ایران بوده و وابستگی درآمدهای نفتی ایران مانند بسیاری از کشورهای نفت خیز خاورمیانه، معضلی است که نه تنها عامل تهدیدی در اقتصاد تک محصولی بلکه امنیت ملی آنها بشمار میرود. یکی از معضلات کشورهای نفتی، بیماری هلندی است که اقتصاد این کشورها بدان دچار میشوند. بیماری هلندی به وضعیتی اطلاق میشود که درآن بدنبال استخراج زیاد یک منبع طبیعی مانند نفت و در نتیجه افزایش عواید هنگفت ارزی ناشی از صادرات آن، باعث افزایش قیمت در بخش کالا و خدمات شده و در نتیجه واردات شدت گرفته و قدرت رقابت و صادرات تولیدکنندگان کالا را در کشور نفتی تضعیف و نتیجتاٌ سهم شان را از بازار جهانی از دست میدهند. بهعبارتی پول ملی بصورت غیر طبیعی افزایش یافته و عملکرد صادرات کشور در خصوص کالاهای دیگر کاهش مییابد. برای مثال در بیشتر سالهای دولت نهم و دهم بهای نفت بسیار بالا رفت و تا مرز بشکهای 148 دلار هم رسید و خزانه دولت از ارز پر گشت. بر اساس آمارها کل درآمدهای نفتی ایران از سال 1360 تا سال 1392 برابر با 92/1010 میلیارد دلار بوده که سهم درآمد دوره (هشت سال) دولت احمدی نژاد از این 31 سال بیش از 57% بوده است. اما این درآمد رویایی در دو دوره دولت احمدی نجات نتوانست، با این حجم از درآمدهای نفتی، رشُد و توسعه اقتصادی کشور را بهبود ببخشد. چراکه درآمدهای افسار گریخته نفتی با عدم مدیریت صحیح بیشتر به واردات اختصاص یافت و تولیدات صنعتی و حتی کشاورزی در این دو دوره با مشکلات عدیدهای مواجه گردیدند. این درآمد هنگفت نفتی در این دوره باعث گردید تا بیماری هلندی اقتصاد ایران تشدید گردد. تبعات تشدید بیماری در اقتصاد ایران در دوره دولت نهم و دهم جمهوری اسلامی منجر به افزایش نرخ تورم و کاهش فعالیتهای تولیدی و بهدنبال آن افزایش نرخ بیکاری که همگی آنها منجر به کاهش نرخ رشُد اقتصادی و تخریب زیر ساختهای صنعتی اقتصاد گردید. بعلاوه تا این اندازه وابستگی نفتی بوضوح نشان میداد که در قبال تحریمهای نفتی، اقتصاد و امنیت ملی ایران بشدت تحت تاثیر قرار میگیرد. تحریم اقتصادی ایران: تحریم به معنی امتناع نظام یافته از برقراری اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و نظامی یک دولت و یا گروه برای تنبیه یا ایجاد تغییر در رفتار تحریم شده برای رسیدن به یک رفتار قابل قبول میباشد (فیضی، 1393: 176). امروزه کاربرد تحریم بیشتر در روابط اقتصادی بینالمللی است که کالا و خدمات تولید یک دولت خاص را مورد تحریم قرار میدهد. این تحریم بعضی مواقع میتواند شامل تمامی کالاها باشد (ایوانز، و نونام ، 1381 :110). هافبار و اسکات اظهار میدارند که تحریم اقتصادی بهمعنی حذف آگاهانه و با خواست دولتی و یا تهدید به حذف روابط تجاری و مالی است ( ولیزاده، 1390: 351). تحریم زمانی بیشتر موثر واقع میگردد که یک قدرت بزرگ اقتصادی و یا مجموعهای از چندین قدرت با هم آنرا به اجرا گذارند. ایالات متحده امریکا به رغم افول قدرت نسبی هژمونیک بعد از یازده سپتامبر 2001، هنوز قدرتمندترین بازیگر نظام اقتصاد سیاسی بینالملل بوده و در بسیاری از عوامل، ساختارهای قدرت داخلی آن نقش جهانی ایفا میکند. بر اساس آمار بانک جهانی که در سال 2108 انتشار یافت، سهم تولید ناخالص ملی (GDP) امریکا در اقتصاد جهانی در سال 2017 معادل 24.4% میباشد. با یک نگاه اجمالی به آمار اقتصاد جهانی بهروشنی تسلط و نفوذ امریکا در اقتصاد جهانی را میتوان دریافت.
اقتصاد جهانی تولید ناخالص ملی کشورها در سال 2017 source: https://howmuch.net/articles/the-world-economy-2017, http://databank.worldbank.org/data/download/GDP.pdf تحریم نفتی ایران از سوی امریکا (داماتو) در دوره ریاست جمهوری بیل کلینتون با اعلام اینکه مجازاتهایی برای شرکتهای امریکایی که بیش از 40 میلیون دلار در صنعت نفت و گاز ایران سرمایه گذاری نمایند، باعث گردید تا برخی از شرکتهای دسته اول نفتی این کشور از سرمایه گذاری در ایران سرباز زنند و آن دسته از شرکتهای قدر نفتی غیر امریکائی نیز با بررسی و احتیاط بیشتری به امور نفتی ایران بپردازند (روحانی،1389: 14). در شرایطی که شرکتهای بزرگ نفتی از انجام معاملات نفتی با ایران سر باز میزدند، شرکت نفت ایران بناچار مجبور میگشت تا با شرکتهای درجه دو و با تکنولوژی پائینتر مانند شرکت نفت چین یا پتروناس مالزی و با دادن امتیازات بیشتر از حد معمول با آنها وارد معامله گردد. چراکه در سال 1999 وضعیت ریسک ملی در ایران بسیار بالا و در رتبه بعد از عراق و سودان قرار داشت (نصری، 1380: 138-134). گرچه برخی از شرکتهای معتبر دنیا مانند توتال فرانسه به همکاری نفتی با ایران تحت شرایط خاص (ریسک بالا) ادامه دادند ولی ایران هیچ زمانی نتوانست آن مقدار سرمایهگذاری لازم را از طرف اینگونه شرکتها برای انجام بهره برداری از چاههای نفتی دریافت نماید. از آنجائی که صنعت نفت پایهایترین بخش اقتصاد ایران میباشد، پس همواره این بخش از اقتصاد ایران مورد نظر تحریمهای اقتصادی کشورهای تحریم کننده میباشد. این وابستگی اقتصادی ایران همیشه این امکان را به کشورهای بزرگ تحریم کننده میدهد تا با استفاده از این پاشنه آشیل، اقتصاد ایران را دچار تلاطم نمایند. با روی کارآمدن دولت نهم (محمود احمدی نژاد) در سال 1384 و یک سلسله اقدامات هستهای در ایران بخصوص راهاندازی مجدد مجتمع UCF اصفهان، حساسیتها نسبت به پرونده هستهای ایران در غرب تشدید شد( سلطانی نژاد، 1394: 183). ایالات متحده در سال 1384 با فشار دیپلماتیکی خود بر شرکتهای نفتی بزرگ باعث گردید تا شرکتهایی مانند توتال و شل در اجرای پروژههای خود در ایران تأخیر ورزند و بعد از مدتی بانکهای اروپایی نیز از تامین منابع مالی برای عملیات و توسعه استخراج نفت سرباز زدنند. در این دوره شرایطی بوجود آمد تا دولت ایران مجبور شود با شرکتهای نفتی که از تکنولوژی پانینتری برخوردار هستند(روسی و چینی) برای توسعه صنعت نفت قراردادهایی منعقد نماید تا از اثر تحریمها بکاهد. این تحریمها باعث افول قدرت ایران در اوپک، تقلیل رقابت بین سرمایهگذاران خارجی در ایران، گرانتر شدن پروژههای نفتی، مشکل انتقال تکنولوژی، کمبود تجهیزات بهروز بهویژه تجهیزات دریایی و ترس بخش خصوصی نسبت به سرمایهگذاری به دلیل مجازات تحریمکنندگان گردید. غنی سازی اورانیوم و فعالیت مجدد سایت نطنز باعث گردید تا شورای حکام پرونده هستهای ایران را به شورای امنیت ارجاع دهد. شورای امنیت نیز با صدور قعطنامه 1696 از ایران درخواست نمود تا هرچه زودتر غنی سازی خود را تا تاریخ 9 شهریور 1385 بحالت تعلیق درآورد. درگیریهای دولت ایران با شورای حکام و تحریمهای مختلف باعث التهاب ارزی بیشتری در دو سال آخر ریاست جمهوری احمدی نژاد شد که منجر به کاهش ارزش پول ملی ایران تا مرز یک سوم گردید. این امر نشان داد دولت احمدی نژاد حتی با درآمدهای زیادی که در دوره 1384 تا 1390 کسب کرده بود، نتوانست اقتصاد مبتلا به بیمار هلندی ایران را نجات دهد و در این دوره (تحریمها)، نظام اقتصادی و پولی کشور ایران دچار تلاطم شدیدی گردید (دلاورپور اقدم، 1396: 50-49). در این تلاطم اقتصادی فاصله طبقاتی در ایران گستردهتر گردید و رانت و رانتجویی بیش از هر زمان دیگر اثرات مخرب خود را در ایران بر جای گذاشتند. شکلگیری برجام و تاثیر آن بر بازار اقتصادی ایران با روی کار آمدن دولت یازدهم (1392) با شعار اعتدال در داخل و سیاست تنشزدایی در منطقه و همچنین تعامل با جهان بسیاری امید براین داشتند که با مذاکره و گفتگو دولت آقای روحانی با قدرتهای بزرگ تحریمکننده، از خصومتها و تحریمها کاسته و ایران از انزوا خارج شود. بدین منظور و برای رهایی از مشکلات اقتصادی و رکود تورمی که معیشت ملت ایران را با مشکلات زیادی مواجه کرده بود، دولت روحانی سعی نمود تا با استفاده از دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی، به حل این مشکل بپردازد. بدین منظور پرونده هستهای ایران به تیم وزارت امور خارجه به رهبری محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه سپرده شد (دریایی، 1394: 13). پس از یک سری مذاکرات طولانی هیأت دیپلماسی ایران با نمایندگان ارشد 1+5 (روسیه، چین، امریکا، فرانسه، انگلیس و آلمان) سرانجام بدنبال دو توافق موقت وین و لوزان در تیرماه 1394 (14 زانویه 2015) برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) تحت عنوان توافق وین کسب گردید (شیرازی، 1394: 38-4). کسب برجام یک پیروزی بزرگ برای دولت حسن روحانی در داخل و خارج تلقی گردید. چراکه دیپلماسی دولت یازدهم توانسته بود مذاکرات هشت ساله ایران و اعضای 1+5 را از بن بست خارج و مذاکرات مستقیم با نمایندگان ایالات متحده در غالب نشستهای دو یا چند جانبه را برگزار نماید. باوجود اینکه برجام از طرف اصولگرایان در داخل و اسرائیل در خارج مورد انتقاد قرار گرفت ولی هنوز یک دستآورد بزرگ برای دولت روحانی محسوب میگشت. تحول اقتصادی ایران بعد از توافق هستهای (برجام) هرچند آنقدری که انتظار میرفت گسترده و عمیق نبود ولی باعث گردیده بود تا ورود برخی از شرکتهای خارجی به ایران امکانپذیر گردد. در عصر تحولات بینالمللی و جهانیشدن و وابستگی اقتصادی کشورهای در حالتوسعه، فرصت بهرهمند شدن از امکانات بینالمللی و سرمایهگذاری خارجی برای این کشورها تا حدود زیادی فراهم میشود. اقتصاد ایران نیز مانند بسیاری از کشورهای در حال توسعه با تحولات بینالمللی گره خورده است. اما شدت عوامل و مسائل سیاسی بینالمللی در اقتصاد ایران بسیار است. برای نمونه با یک نگاه به بازار سرمایه ایران میتوان این مهم را دریافت که شاخص سهام در این کشور بعد از رویدادهای سیاسی مهم مربوط به ایران در صحنه بینالملل دچار تغییرات شگرفی میگردد. بسیاری بر این باور بودند که بدست آمدن برجام و ورود برخی از شرکتهای خارجی به بازار اقتصادی ایران و همچنین تغییر اساسی که در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایجاد گردیده، دولت ایران سیاست تهاجمی خود را آرام آرام بکناری خواهد نهاد و سیاست تنشزدایی، اعتمادسازی و تعامل را در خاورمیانه و جهان دنبال خواهد نمود. در برجام آمده بود که ایران با انجام تعهداد هستهای خود و ارائه اطلاعات مشخص به آژانس بینالمللی انرژی اتمی راه را برای تعلیق تحریمهای وضع شده از طرف شورای امنیت سازمان ملل باز خواهد نمود. ایران با انجام تعهدات خود توانست بسیاری از تحریمها بخصوص تحریمهای خرید نفت که مانع بزرگی برای خریداران نفت ایران محسوب میگشت را بحالت تعلیق در آورد. تصور بر این بود که با برداشته شدن تحریمهای هستهای شورای امنیت و تحریمهای یک جانبه ایالات متحده، دولت ایران امکان دستری به حوزههای تجاری، مالی، فنآوری و انرژی را براحتی کسب خواهد نمود. بهعلاوه دولت یازدهم با رفع تحریمها میتوانست تحول شگرفی را در صنعت هوایی و ایمنی برای ملت ایران به ارمغان آورد. پیروزی ترامپ در انتخابات و خروج امریکا از برجام: شعارهای تند ضد ایران و برجام در دوره کاندیاتوری دونالد ترامپ (کاندیدای جمهوریخواهان) امریکا در انتخابات 2016 نشان از آن داشت که چنانچه او در امریکا قدرت را بدست گیرد دولت حسن روحانی با مشکلات اقتصادی در داخل و انزوای سیاسی در ناحیه مواجه خواهد شد. ورود او به کاخ سفید و کنار گذاشتن سیاست مباشات اوباما (با نظام جمهوری اسلامی ایران)، باعث خشنودی برخی از جناحهای اصولگرا در داخل و شادی برخی از حکام منطقهای گردید (ساجدی، 1397: 251). چراکه توافق هستهای برای برخی از کشورهای خاورمیانه (اسرائیل و عربستان) که نگاه مثبتی به اعمال ایران نداشتند، بسیار نگران کننده بود. از نظر این کشورها توافق هستهای به ظاهر ترک رویکردی مواجهگرایانه نظام جمهوری اسلامی بوده که در پوشش این رویکرد بدنبال تعامل با غرب و برخی از دولتهای منطقهای خواهد بود و بدین سبب نقش بازیگری آنها را در خاورمیانه تحت تاثیر قرار خواهد داد. بزودی تحولات داخلی ایران (انتقادات اصولاگرایان، فشار نظامیان، نشان دادن توان موشکی و نوشتن شعار نابودی اسرائیل بر روی آنها) و همچنین افزایش نیروهای نظامی ایران در سوریه و گسترش نفوذ در دیگر نقاط خاورمیانه باعث گردید تا این تصویر تعاملی جمهوری اسلامی ایران نزد دولتمردان امریکائی خیلی زود رنگ ببازد و مجدداٌ سیاستمداران امریکائی و اسرائیلی، نظام جمهوری اسلامی ایران را یک نظام تهاجمی در صحنه بینالملل معرفی نمایند. با پیروزی ترامپ در انتخابات و بدست گرفتن کرسی قدرت، او سعی نمود تا با محول کردن خروج امریکا از برجام به کنگره به یکی از شعارهای انتخاباتی خود عمل و کنگره را در این مسئله درگیر نماید. اما کنگره با طفره رفتن از این امر مهم، آنرا به خود ترامپ واگذار نمود. سرانجام در تاریخ 18 اردیبهشت 1397ترامپ خروج امریکا را از برجام اعلام نمود که مورد انتقاد دولت روحانی و دیگر اعضای برجام قرار گرفت. با توجه به اقداماتی که در خصوص برجام و در عرصه سیاست بینالملل یعنی خروج امریکا از آن صورت گرفت، نوسانات زیادی در اقتصاد مالی و پولی ایران بوجود آمد. برجام که یک توافق چند جانبه و در سازمان ملل ثبت گردیده بود، باعث شده بود که درآمد نفتی ایران دوباره احیاء گردد و تأثیر فراوانی بر بخش اقتصادی ایران گذارد. اما با خروج آمریکا از برجام و تهدیدهای آمریکا مبنی بر از سرگیری تحریمها، اقتصاد ایران دچار نابسامانی و تغییر و تحولهای شدیدی شده است که این مسئله به وضوح در اوایل سال 1397 در بازارهای مالی ایران مشاهده شد. برای فهم بیشتر تغییرات ناشی از خروج آمریکا از برجام و تاثیرگذاری آن بر اقتصاد و بازارهای مالی ایران و سرایت تلاطم در این بازارها ما با استفاده از روشهای گارچ چند متغیره و رویکرد تجزیه واریانس به بررسی آنها میپردازیم و سپس با تجزیه و تحلیل آنها شدت سرایت تلاطم و نوسانات در بازارهای مالی و بورس ایران را نشان میدهیم. گارچ چند متغیره مدل خودرگرسیونی مشروط بر ناهمسانی واریانس[9] مدل خودرگرسیونی مشروط بر ناهمسانی واریانس (آرچ)، اولین بار توسط انگل(1982) به عنوان یکی از مدلهای غیرخطی برای سری زمانی مالی معرفی شد. از ویژگیهای این مدل میتوان به وابسته به زمان فرض کردن نوسانات بازدهها اشاره نمود. مدل خود رگرسیونی مشروط بر ناهمسانی واریانس تعمیم یافته[10] در برخی از کاربردهای مدل آرچ، معادلات واریانس شرطی با وقفههای نسبتاً طولانی مورد استفاده قرار میگیرند که تعیین ساختار وقفهها برای جلوگیری از مشکل پارامترهای منفی در واریانس، لازم است تا بتوان فرآیندی با حافظه طولانیتر و ساختار وقفه انعطافپذیرتر از رده[11] آرچ انتخاب نمود. برای دستیابی به یک انعطافپذیری بیشتر، یک تعمیم دیگر به صورت فرآیند آرچ تعمیمیافته توسط بولرسلو[12](1986) پیشنهاد شده است. مدلهای خودرگرسیونی مشروط بر ناهمسانی واریانس تعمیمیافته چندمتغیره [13] مدلهای ترکیب خطی آرچ تک متغیره[14]، ترکیبهای خطی از چندین مدل تک متغیره هستند که هر یک لزوماً یک مدل استاندارد گارچ نمیباشند. اما مدلهای ترکیب غیرخطی گارچ تک متغیره[15] به محقق این امکان را میدهند تا به صورت مجزا، از یک طرف هر یک از واریانسهای شرطی را مشخص کرده و از طرف دیگر، ماتریس همبستگیهای شرطی را مشخص کند. در جدول شماره 1 انواع مدلهای گارچ چند متغیره بتوسط باونز و همکاران[16] دسته بندی گردیدهاند. جدول شماره1: انواع مدلهای گارچ چند متغیره
مدل همبستگی شرطی پویا (DCC): با توجه به اینکه ثابت در نظر گرفتن همبستگی در طول زمان، شاید در برخی مواقع به دور از واقعیت باشد، مدل همبستگی شرطی ثابت (CCC) همیشه کاربردی نیست. بنابراین مدلی به وجود آمد که با متغیر در نظر گرفتن همبستگی در طول زمان، این مدل را بیشتر به واقعیت نزدیک کند. مدل همبستگی شرطی پویا، مدلی بود که با دارا بودن این شرایط، کاربردیتر به نظر میرسد و در این پژوهش نیز از این مدل استفاده شده است.برآوردهای گوناگونی از مدل همبستگی شرطی پویا وجود دارد ولی یکی از پرکاربردترین آنها مدل انگل در سال 2002 است.مدل همبستگی شرطی پویا شبیه به مدل همبستگی شرطی ثابت است با این تفاوت که درآن همبستگی در طول زمان متغیر است. مدل همبستگی شرطی پویا یکی از معتبرترین مدلهایی است که در رابطه با مدلسازی پارامترهای همبستگیهای متغیر با زمان برای پورتفولیو چند متغیره معرفی شده است. این مدل سهولت تخمین مدل همبستگی شرطی ثابت را حفظ میکند و همچنین همبستگیها را در طول زمان متغیر در نظر میگیرد. مدل همبستگی شرطی پویا ماتریس واریانس-کوواریانس قطعی ثابت را در هرلحظه از زمان ایجاد میکند. رویکرد تجزیه واریانس اندازهگیری شدت سرریز در این پژوهش با استفاده از رویکرد تجزیه واریانس پیشنهادشده توسط دیبولد و ییلماز (2012) صورت گرفته است. این رویکرد مبتنی بر تجزیه H گام به جلو واریانس خطای پیشبینی[17] برای هر N متغیر موجود در خودرگرسیون برداری N متغیره میباشد. در رویکرد مذکور این امکان فراهم میشود که بخشی از واریانس خطای پیشبینی متغیر i را که میتواند به شوکهای ناشی از متغیر j نسبت داده شود مورد بررسی قرار گرفته و با جمع زدن این آثار، شاخص سرریز را محاسبه نمود. سرایت در بازارهای مالی اشاره به این دارد که یک زیان در یک دارایی، یا مجموعهای از داراییها و یا یک کشور منجر به افزایش ریسک در سایر داراییها و یا کشورهای دیگر شود (برنگر و همکاران، 2009).[18] در تحلیل سرریزها مناسب خواهد بود که اثرات مستقیم از سوی (یا بهسوی ) یک بازار خاص نیز مورد بررسی قرار گیرد. مقادیر مثبت شاخص سرریز خالص دلالت بر وجود آثار سرریز از سوی بازار i به سایر بازارها دارد درحالیکه مقادیر منفی آن بیانگر این است که بازار i دریافتکننده آثار سرریز است (دیبولد و ییلماز، 2008). تخمین مدل در این پژوهش ما ابتدا به بررسی سرایت نوسان از بازار ارز به بازارسهام ایران پرداخته که برای این منظور از دادههای سال 1388 تا 1397 مورد استفاده قرار داده و سپس شدت سرایت تلاطم را در دو بازهای که در قبل و بعد از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا را اندازه و مقایسه مینمائیم. همچنین بازه زمانی مورد بررسی شامل 2070 داده در نظر گرفته شده است. برای بررسی عملکرد و فهم بهتر نحوۀ تأثیرگذاری بر یکدیگر، بازده لگاریتمی دو شاخص از فرمول محاسبه و مدنظر قرار گرفته شد. در این فرمول بیانگر قیمت در زمان t و بیانگر قیمت در یک دوره قبل است. روند تغییرات بازده دو سری زمانی در شکل(1) نشان داده شده است.
شکل 1. بازده لگاریتمی شاخص کل بازار سهام تهران و قیمت دلار مشخصات آماری سری زمانی لگاریتم شاخص کل بورس تهران و نرخ ارز (دلار آمریکا و ریال ایران) از فروردین سال 1388 تا بهمن 1396 در جدول شماره 2 نشان دادهشدهاست.
جدول شماره2. مشخصات آماری بازده لگاریتمی شاخص کل بازار سهام تهران و قیمت دلار
میزان چولگی در هر دو سری زمانی را میتوان ناچیز در نظر گرفت اما با توجه به میزان کشیدگی در هر دو سری زمانی میتوان آنها را دمپهن فرض نمود که این امر باعث میگردد تا توزیعهای مورد استفاده در خصوص این سریها را تیاستودنت فرض نماییم. همچنین نتایج آزمونهای دیکیفولر[19] و فیلیپسپرون[20] بر روی هردو شاخص به شرح زیر میباشند: جدول شماره3. نتایج تستهای مانایی شاخص کل بازار سهام تهران و نفت
سرایت تلاطم از قیمت دلار به شاخص بورس تهران با استفاده از مدل همبستگی شرطی پویا که از مدلهای گارچ چندگانه میباشد، به صورت جدول شماره4 تخمین زده شدهاست.
جدول شماره4. نتایج مدل DCC
در جدول فوق پارامترهای M ضرایب ثابت، A ضرایب آرچ و B ضرایب گارچ میباشند. با توجه به جدول شماره4 میتوان دریافت که در سطح 5 درصد هر دو سری زمانی از ضرایب آرچ و گارچ گذشته خود تاثیر میپذیرند و همچنین هر دو ضریب آرچ و گارچ از سری زمانی۱(قیمت دلار) به سری زمانی۲(شاخص بورس تهران) معنادار شده و این یعنی سرایت تلاطم از قیمت ارز به شاخص بورس تهران وجود دارد. در این تخمین شاخص بورس تهران، متغیر وابسته و قیمت دلار متغیر مستقل درنظر گرفته شدهاست. پس از بررسی و مشاهده وجود سرایت تلاطم از قیمت دلار بر شاخص کل بازار بورس تهران، در این بخش، بازۀ مذکور به دو بازۀ زمانی پیش و پس از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و برنده شدن ترامپ در انتخابات، تقسیم شده تا مشخص گردد که آیا این انتخابات و تحولات آمریکا بر بازار بورس تهران، که از مهمترین بازارهای سرمایه است، تاثیر داشته یا خیر. با استفاده از رویکرد تجزیه واریانس به اندازهگیری شدت سرایت تلاطم در دو بازۀ مساوی پیش و پس از پیروزی ترامپ در انتخابات پرداختیم. جدول شماره5. شدت سرایت تلاطم پیش از پیروزی ترامپ در انتخابات آمریکا
طبق جدول شماره 5 شدت سرایت تلاطم از قیمت دلار به بازار بورس تهران حدود۹.۶۵ واحد میباشد و در کل حدود 3% در این دو بازار سرایت تلاطم وجود دارد.
جدول شماره6.شدت سرایت تلاطم پس از پیروزی ترامپ در انتخابات آمریکا
طبق جدول شماره 6 شدت سرایت تلاطم از قیمت دلار به بازار بورس تهران حدود ۲۳ واحد میباشد که این عدد نسبت به دورۀ قبل ۱۳.۶ واحد افزایش داشته و در کل حدود ۶ درصد سرایت تلاطم بین این دو بازار افزایش پیدا کرده و به ۸% رسیده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که بازار بورس تهران که نماد اصلی بازارسرمایه است، از برخی متغیرها نظیر نرخ ارز تاثیر میپذیرد و نوسانات بازار ارز به بازارسرمایه منتقل میشود. حال این تاثیرات در زمان برخی از بحرانها شدت مییابد و باعث ناآرامیهای بیشتری میشود. اندازهگیری شدت سرایت تلاطم در زمان پیروزی ترامپ و مقایسه آن با زمان قبل از پیروزی، این موضوع را خاطرنشان میکند که بازارسرمایه ایران از تحولات سیاسی اثرپذیر است و با توجه به اینکه این اثرپذیری به صورت مستقیم قابل اندازهگیری نیست(متغیر خاصی برای نشان دادن تحولات سیاسی وجود ندارد)، ما سعی نمودیم تا در این پژوهش با تقسیمبندی زمان به دو بازه قبل و بعد از تحول، این تاثیرپذیری را نشان دهیم.
نتیجهگیری صادرات و واردات در اقتصاد کشور جمهوری اسلامی ایران نقش بسیار مهمی دارد. بسیاری از کالاها و مواد اولیه مصرفی از واردات تأمین میگردند. همچنین پالایشگاهها و شرکتهای نفتی در صادرات نفت و گاز به صورت فعال عمل میکنند. این واردات و صادرات باعث ارتباط گسترده ایران با سایر کشورها گردیده و چون تمامی این تبادلات و معاملات بینالمللی با واحد پولی دلار صورت میگیرد، انتظار میرود نوسانات این واحد پولی، به شدت بازارسرمایه را متأثر کند. از سوی دیگر دلار یکی از بازارهای موازی بازارسرمایه در ایران میباشد که قاعدتاً بازارهای موازی بر یکدیگر تأثیر گذارند و روند حرکتی یکدیگر را تعیین میکنند، لذا میتوان به دو دلیل قاطع و منطقی انتظار سرایت تلاطم از نوسانات نرخ دلار بر بازارسرمایه داشت، نخست واردات و صادرات و دوم جنبهی سرمایهگذاری دلار در ایران. نتایج آماری بخش اول این پژوهش انتظار بالا را برآورده میکند و نشان میدهد که سرایت تلاطم از قیمت دلار بر شاخص بورس تهران وجود دارد. با توجه به نتایج جدول ۳ که از مدل همبستگی شرطی پویا استفاده شد تا سرایت تلاطم نشان داده شود، ضرایب آرچ و گارچ در این مدل معنادار بوده و این امر به آن معناست، از متغیر مستقل به متغیر وابسته که در این مقاله به ترتیب قیمت دلار به شاخص بورس تهران بودهاند، سرایت تلاطم وجود دارد. در قسمت دوم به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و تأثیر آن بر اقتصاد ایران بررسی شد. نتایج نشان داد که شدت سرایت تلاطم از قیمت دلار بر شاخص بورس تهران پیش و پس از انتخاب شدن دونالد ترامپ به ریاست جمهوری آمریکا متفاوت بوده، این شدت بعد از انتخاب شدن ترامپ به وضوح قابل مشاهده است، خصوصاً که بلافاصله بعد از اعلام ترامپ به عنوان برندهی انتخابات ریاست جمهوری امریکا، شاهد ریزش شاخص بورس تهران بودیم. مقایسه جداول ۴ و ۵ این موضوع را به خوبی نشان میدهند. سرایت تلاطم از قیمت دلار به بورس تهران پیش از پیروزی ترامپ حدود ۹.۶۵ واحد بوده که این عدد بعد از پیروز شدن ترامپ در انتخابات به ۲۳ واحد رسیده است. همچنین درصد سرایت تلاطم در مجموع بین دو سری زمانی قیمت دلار و شاخص بورس تهران حدود ۶٪ افزایش پیدا کرده است. مقایسه دو جدول مذکور نشان میدهد که در شاخص بورس تهران تغییر اساسی رخ داده و تلاطم آن به شدت افزایش پیدا کرده و این تلاطم از سری زمانی دیگری که قیمت ارز است، ناشی شده است. با بررسی صورت گرفته میتوان دریافت که در این بازه تغییر اساسی مدنظردر اقتصاد ایران ناشی از انتخابات آمریکا بوده که موضوع اصلی بحث این نوشتار میباشد. در یک جمعبندی کلی این مقاله نشان میدهد که گفتگوها و تئوریهای سیاسی فقط تحلیل و بحث نیستند، بلکه دلیل و مدرک علمی و آماری نیز دارند. سیاستمداران و دولتمردان که از وابستگی نفتی ایران بخوبی آگاهند باید همواره این نتایج را مورد بررسی قرار دهند و تصمیمات درست و به دور از هیجان و تعصب و بر مبنای منطق و علم بگیرند تا شاهد بروز ناهماهنگیهای عجیب در شاخصهای اقتصادی مهم کشور نباشیم، چراکه هر زمان اقتصاد کشور تحت تاثیر این ناهماهنگیهای شدید قرار گیرد، دچار تزلزل و نابسامانی میگردد و جبران این گونه خساراتهای ناشی از این نوسانات شدید کاری بسیار دشوار و زمانبر است. علاوه بر آن با پیشبینی حرکت سایر بازارها، بخصوص بازار ارز و با در نظر گرفتن تحولات مهم سیاسی، میتوان تخمین درستی از حرکت بازارسرمایه که از مهمترین بازارهای اقتصادی است، بدست آورد و تصمیمهای مناسبی جهت پیشبرد اهداف اقتصادی اتخاذ کرد. با توجه به نتایج بدست آمده بر اثر تحولات سیاسی ایران و امریکا بعد از برجام، میتوان گفت در سال 1397 اقتصاد ایران تحت تاثیر تحریمهای جدید امریکا (بخصوص تحریم نفتی) شدیداُ دچار تلاطم شده که سرایت این تلاطم در بخشهای بازرار مالی و بازار سهام بیشتر از سایر بخشهای دیگر نمایان است.
منابع: ایوانز، گراهام و نونام، جفری (1381)، فرهنگ روابط بینالملل، ترجمه حمیرا مشیرزاده و حسین شریفی طراز کوهی، تهران: میزان. حسین خان، مشتاق (1386)، رانتها، رانت جویی و توسعه اقتصادی، ترجمه محمد خضری، تهران: پژوهشکده مطالعات راهبردی، رضوی، حشمت الله(1380)، اوپک و سیاست نفتی جمهوری اسلامی ایران، تهران: انتشارات چاپخش. دریایی، محمد حسن (1394)، مجموعه اسناد مذاکرات هستهای جمهوری اسلامی ایران با کشورهای 1+5، تهران: اداره نشر وزارت امور خارجه. دلاورپور اقدم، مصطفی (1396)، فرصتها و چالشهای پسابرجام، تهران: ابرار معاصر تهران. ساجدی، امیر (1397) کُندی توسعه خاورمیانه، قم: نسیم کوثر. سیف زاده، سید حسین (1380)، اصول روابط بینالملل الف و ب، تهران: نشر میزان. نجاتی، غلامرضا (1371)، تاریخ سیاسی بیست و پنج ساله ایران، تهران: رسا. نصری، قدیر (1380)، نفت و امنیت ملی، تهران: انتشارات پژوهشکده مطالعات راهبردی. مشیرزاده، حمیرا ( 1386)، تحول در نظریه روابط بینالملل، تهران: سمت. میرترابی، سعید (1391)، درآمدی بر اقتصاد سیاسی نفت و مسائل نفت ایران، تهران: نشر قومس، چاپ اول. میرترابی، سعید (1387)، نفت، سیاست و دموکراسی، بررسی پویشهای متفاوت نفت و سیاست در کشورهای در حال توسعه، تهران: نشر قومس. ابوالحسن شیرازی، حبیب الله (1394)، "کالبد شناسی مذاکرات هستهای ایران و آمریکا تا حصول برجام و تصویب قعطنامه 2231"، پژوهشنامه روابط بین الملل، سال 8 ، شماره 30. ابونوری، ع.؛ عبداللهی، م. (۱۳۹۱)، "بررسی همبستگی بین بخشهای مختلف بازار بورس ایران با استفاده از مدلهای گارچ چندمتغیره"، نشریه تحقیقات مالی دانشگاه تهران، سال۱، شماره 14. "راهبردی چشم انداز ایران"، دوماهنامه سیاسی، سال1386، شماره 47. حاجی یوسفی، امیر محمد (1377)، "دولت رانتیر یک بررسی مفهومی"، اطلاعات سیاسی اقتصادی، شماره 125و 126. خالدی، سمانه (1393)، "نظریه وابستگی"، پژوهشکده باقرالعلوم، 24 آبان. روحانی، حسن، (1389)، "سیاست خارجی و آینده نفت و گاز کشور"، فصلنامه بینالمللی روابط خارجی، سال دوم، شماره 7. ساجدی، امیر (1389)، "مشکلات و موانع توسعه دموکراسی در خاورمیانه"، فصلنامه مطالعات سیاسی، سال دوم، شماره 8. ---------- (1392)، "مشکلات توسعهای کشورهای خلیج فارس با نظام های موروثی"، فصلنامه تخصصی علوم سیاسی، سال 9، شماره 25. سلطانی نژاد، احمد، گودرزی، سهیل و نجفی، مصطفی (1394)، توافق وین: تداوم یا تغییر در دیپلماسی هستهای؟ "پژوهشنامه روابط بین الملل" ، سال 8، شماره 31.سمنانی، خطیب م. و شجاعی، م. و شجاعی خسروشاهی، (۱۳۹۳)، "بررسی اثرات نوسانات قیمت نفت خام ایران بر شاخص بازدهی بورس اوراق بهادار تهران"، فصلنامه اقتصاد مالی، سال 8، شماره 29.سیدحسینی، م. و ابراهیمی، ب. (۱۳۹۲)، "بررسی سرایت تلاطم بین سه شاخص ایران، امارات و قیمت جهانی نفت"، فصلنامه علمی پژوهشی دانش مالی تحلیل اوراق بهادار، سال 3، شماره 19. طیبیان، محمد (1371)، "رانت اقتصادی بعنوان یک مانع اقتصادی"، مجله برنامه و توسعه، شماره 4. فعلی، عاطفه (1395)، بررسی سرریز تلاطم بازده نفت بر بازدهی صنایع منتخب در بازار بورس اوراق بهادر تهران (رویکرد تجزیه واریانس)، "دانشگاه خوارزمی"، پایان نامه کارشناسی ارشد. فلاحی فیروز و حقیقت، جعفر و صنوبر، ناصر و جهانگیری، خلیل (بهار 1393)، "بررسی همبستگی بین تلاطم بازار سهام، ارز و سکه در ایران با استفاده از مدل DCC-GARCH،" فصلنامه پژوهشنامه اقتصادی، سال 14، شماره 52. فیضی، فاضل (1393)، "بررسی ماهیت و اهداف تحریمهای سازمان ملل متحد"، فصلنامه مطالعات سیاسی، سال 7، شماره 25. مقدم، م و سزاوار، م ( بهار ۱۳۹5)، "بررسی رابطه همبستگی شرطی بازارهای سرمایه بینالمللی و بازار نفت با بورس اوراق بهادار تهران"، فصلنامه مطالعات اقتصاد انرژی، دوره 13، شماره 48. ولیزاده، اکبر(1390)، "رهیافت ها و نظریههای کارایی تحریم در اقتصاد سیاسی بینالمللی"، فصلنامه سیاست، دوره 4، شماره 1. Adam, Mohamed Rahim and Masih, Mansur (August 2014)," Efects of Political Turmoil (Arab Spring) on Portfolio Diversification Benefits: Perspectives of the Moroccan Islamic Stock investors", MPRA Munich Personal RePEc Archive. 25. Candelaria, Jose Alberto, "A DCC-GARCH analysis of regulatory impacts and nancial contagion in latin American markets derived from two relevant crisis at the dawn of the 21st century in the US: the telecommunications bust in 2001 and the great recession in 2007−2009", Centro de Estudios, Instituto Federal de Telecomunicaciones México, D.F. Janiga-Ćmiel, Anna, (2016), "An analysis of conditional dependencies of covariance matrices for economic processes in selected EU contries", Folia Oeconomica Stetinensia. DOI: 10.1515/foli-2016. Kurasawa, Kazutaka (2016)," policy uncertainty and foreign exchange rates: the DCC-GARCH model of the US / JAPANESE foreign exchange rates", International Journal of Economic Sciences, Vol. V, No. 4 Naoui, Kamel; Liouane, Naoufel and Barhim, Salem (August 2010), "A Dynamic Conditional Correlation Analysis of Financial Contagion: The Case of the Subprime Credit Crisis", International Journal of Economics and Finance, Vol. 2, No. 3. https://howmuch.net/articles/the-world-economy-2017, http://databank.worldbank.org/data/download/GDP.pdf
[1] نویسنده مسئول Email: amir_sajedi2001@yahoo.com
1 José Alberto Candelaria 2 Kamel NaoulI, Naoufel Liouane, Salem Brahim 3 Inchang Hwang,Francis Heauck In,Tong Suk Kim *Auto Regressive Conditional Heteroskedasticity (ARCH) **Auto Regressive Moving Average (ARMA) ***GeneralizedAuto Regressive Conditional Heteroskedasticity(GARCH) *****Multivariate GeneralizedAuto Regressive Conditional Heteroskedasticity (MGACH) *****Dynamic Conditional Correlation (DCC) ****** Analysis of Variance (ANOVA) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
منابع: ایوانز، گراهام و نونام، جفری (1381)، فرهنگ روابط بینالملل، ترجمه حمیرا مشیرزاده و حسین شریفی طراز کوهی، تهران: میزان. حسین خان، مشتاق (1386)، رانتها، رانت جویی و توسعه اقتصادی، ترجمه محمد خضری، تهران: پژوهشکده مطالعات راهبردی، رضوی، حشمت الله(1380)، اوپک و سیاست نفتی جمهوری اسلامی ایران، تهران: انتشارات چاپخش. دریایی، محمد حسن (1394)، مجموعه اسناد مذاکرات هستهای جمهوری اسلامی ایران با کشورهای 1+5، تهران: اداره نشر وزارت امور خارجه. دلاورپور اقدم، مصطفی (1396)، فرصتها و چالشهای پسابرجام، تهران: ابرار معاصر تهران. ساجدی، امیر (1397) کُندی توسعه خاورمیانه، قم: نسیم کوثر. سیف زاده، سید حسین (1380)، اصول روابط بینالملل الف و ب، تهران: نشر میزان. نجاتی، غلامرضا (1371)، تاریخ سیاسی بیست و پنج ساله ایران، تهران: رسا. نصری، قدیر (1380)، نفت و امنیت ملی، تهران: انتشارات پژوهشکده مطالعات راهبردی. مشیرزاده، حمیرا ( 1386)، تحول در نظریه روابط بینالملل، تهران: سمت. میرترابی، سعید (1391)، درآمدی بر اقتصاد سیاسی نفت و مسائل نفت ایران، تهران: نشر قومس، چاپ اول. میرترابی، سعید (1387)، نفت، سیاست و دموکراسی، بررسی پویشهای متفاوت نفت و سیاست در کشورهای در حال توسعه، تهران: نشر قومس. ابوالحسن شیرازی، حبیب الله (1394)، "کالبد شناسی مذاکرات هستهای ایران و آمریکا تا حصول برجام و تصویب قعطنامه 2231"، پژوهشنامه روابط بین الملل، سال 8 ، شماره 30. ابونوری، ع.؛ عبداللهی، م. (۱۳۹۱)، "بررسی همبستگی بین بخشهای مختلف بازار بورس ایران با استفاده از مدلهای گارچ چندمتغیره"، نشریه تحقیقات مالی دانشگاه تهران، سال۱، شماره 14. "راهبردی چشم انداز ایران"، دوماهنامه سیاسی، سال1386، شماره 47. حاجی یوسفی، امیر محمد (1377)، "دولت رانتیر یک بررسی مفهومی"، اطلاعات سیاسی اقتصادی، شماره 125و 126. خالدی، سمانه (1393)، "نظریه وابستگی"، پژوهشکده باقرالعلوم، 24 آبان. روحانی، حسن، (1389)، "سیاست خارجی و آینده نفت و گاز کشور"، فصلنامه بینالمللی روابط خارجی، سال دوم، شماره 7. ساجدی، امیر (1389)، "مشکلات و موانع توسعه دموکراسی در خاورمیانه"، فصلنامه مطالعات سیاسی، سال دوم، شماره 8. ---------- (1392)، "مشکلات توسعهای کشورهای خلیج فارس با نظام های موروثی"، فصلنامه تخصصی علوم سیاسی، سال 9، شماره 25. سلطانی نژاد، احمد، گودرزی، سهیل و نجفی، مصطفی (1394)، توافق وین: تداوم یا تغییر در دیپلماسی هستهای؟ "پژوهشنامه روابط بین الملل" ، سال 8، شماره 31.سمنانی، خطیب م. و شجاعی، م. و شجاعی خسروشاهی، (۱۳۹۳)، "بررسی اثرات نوسانات قیمت نفت خام ایران بر شاخص بازدهی بورس اوراق بهادار تهران"، فصلنامه اقتصاد مالی، سال 8، شماره 29.سیدحسینی، م. و ابراهیمی، ب. (۱۳۹۲)، "بررسی سرایت تلاطم بین سه شاخص ایران، امارات و قیمت جهانی نفت"، فصلنامه علمی پژوهشی دانش مالی تحلیل اوراق بهادار، سال 3، شماره 19. طیبیان، محمد (1371)، "رانت اقتصادی بعنوان یک مانع اقتصادی"، مجله برنامه و توسعه، شماره 4. فعلی، عاطفه (1395)، بررسی سرریز تلاطم بازده نفت بر بازدهی صنایع منتخب در بازار بورس اوراق بهادر تهران (رویکرد تجزیه واریانس)، "دانشگاه خوارزمی"، پایان نامه کارشناسی ارشد. فلاحی فیروز و حقیقت، جعفر و صنوبر، ناصر و جهانگیری، خلیل (بهار 1393)، "بررسی همبستگی بین تلاطم بازار سهام، ارز و سکه در ایران با استفاده از مدل DCC-GARCH،" فصلنامه پژوهشنامه اقتصادی، سال 14، شماره 52. فیضی، فاضل (1393)، "بررسی ماهیت و اهداف تحریمهای سازمان ملل متحد"، فصلنامه مطالعات سیاسی، سال 7، شماره 25. مقدم، م و سزاوار، م ( بهار ۱۳۹5)، "بررسی رابطه همبستگی شرطی بازارهای سرمایه بینالمللی و بازار نفت با بورس اوراق بهادار تهران"، فصلنامه مطالعات اقتصاد انرژی، دوره 13، شماره 48. ولیزاده، اکبر(1390)، "رهیافت ها و نظریههای کارایی تحریم در اقتصاد سیاسی بینالمللی"، فصلنامه سیاست، دوره 4، شماره 1. Adam, Mohamed Rahim and Masih, Mansur (August 2014)," Efects of Political Turmoil (Arab Spring) on Portfolio Diversification Benefits: Perspectives of the Moroccan Islamic Stock investors", MPRA Munich Personal RePEc Archive. 25. Candelaria, Jose Alberto, "A DCC-GARCH analysis of regulatory impacts and nancial contagion in latin American markets derived from two relevant crisis at the dawn of the 21st century in the US: the telecommunications bust in 2001 and the great recession in 2007−2009", Centro de Estudios, Instituto Federal de Telecomunicaciones México, D.F. Janiga-Ćmiel, Anna, (2016), "An analysis of conditional dependencies of covariance matrices for economic processes in selected EU contries", Folia Oeconomica Stetinensia. DOI: 10.1515/foli-2016. Kurasawa, Kazutaka (2016)," policy uncertainty and foreign exchange rates: the DCC-GARCH model of the US / JAPANESE foreign exchange rates", International Journal of Economic Sciences, Vol. V, No. 4 Naoui, Kamel; Liouane, Naoufel and Barhim, Salem (August 2010), "A Dynamic Conditional Correlation Analysis of Financial Contagion: The Case of the Subprime Credit Crisis", International Journal of Economics and Finance, Vol. 2, No. 3. https://howmuch.net/articles/the-world-economy-2017, http://databank.worldbank.org/data/download/GDP.pdf | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 4,033 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 1,153 |