تعداد نشریات | 333 |
تعداد شمارهها | 6,793 |
تعداد مقالات | 55,677 |
تعداد مشاهده مقاله | 46,320,539 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 36,205,886 |
بررسی رابطه رهبری معنوی و سرمایه فکری با اخلاق حرفهای مدیران مدارس منطقه آذرشهر | ||
مطالعات جامعه شناسی | ||
مقاله 6، دوره 12، شماره 43، تابستان 1398، صفحه 109-127 اصل مقاله (829.72 K) | ||
نوع مقاله: علمی پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.30495/jss.2019.667960 | ||
نویسندگان | ||
زهرا عباسپور قاضی جهانی1؛ امیدعلی حسینزاده2 | ||
1کارشناسی ارشد مدیریت آموزشی، گروه مدیریت آموزشی، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی؛ تبریز– ایران. | ||
2استادیار گروه مدیریت آموزشی، واحد شبستر، دانشگاه آزاد اسلامی؛ شبستر– ایران (نویسنده مسئول). | ||
چکیده | ||
این پژوهش با هدف بررسی رابطه رهبری معنوی و سرمایه فکری با اخلاق حرفهای مدیران مدارس منطقه آذرشهر انجام گرفت. پژوهش حاضر بر اساس هدف از نوع کاربردی و بر اساس نحوه گردآوری دادهها تحقیق توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری پژوهش 273 نفر از مدیران و معاونان مدارس آموزش و پرورش منطقه آذرشهر بودند که از این تعداد 167 نفر مرد و 106 نفر زن بودند. نمونه پژوهش با استفاده از جدول مورگان 160 نفر تعیین شد که از این تعداد 98 نفر مرد و 62 نفر زن با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند. ابزار جمعآوری اطلاعات شامل پرسشنامه رهبری معنوی(فرای و همکاران، 2005)، پرسشنامه سرمایه فکری(بونتیس، 1998)، و پرسشنامه اخلاق حرفهای(قاسمزاده و همکاران، 1393)، بود. برای تحلیل فرضیهها از روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه همزمان استفاده شد. نتایج نشان داد بین رهبری معنوی با اخلاق حرفهای مدیران مدارس منطقه آذرشهر رابطه وجود دارد(05/0>p). بین سرمایه فکری با اخلاق حرفهای مدیران مدارس منطقه آذرشهر رابطه وجود دارد(05/0>p). ضریب رگرسیون رهبری معنوی (265/0=β) و سرمایه فکری (805/0=β) بر روی اخلاق حرفهای با توجه به مقدار آزمون t معنادار بود و نشان داد که رهبری معنوی و سرمایه فکری میتوانند اخلاق حرفهای را به طور معناداری پیشبینی نمایند. | ||
کلیدواژهها | ||
رهبری معنوی؛ سرمایه فکری؛ اخلاق حرفهای؛ مدیران مدارس | ||
اصل مقاله | ||
بررسی رابطه رهبری معنوی و سرمایه فکری با زهرا عباسپور قاضی جهانی[1] امیدعلی حسینزاده[2] تاریخ دریافت مقاله:7/3/1398 تاریخ پذیرش نهایی مقاله:28/4/1398 چکیده این پژوهش با هدف بررسی رابطه رهبری معنوی و سرمایه فکری با اخلاق حرفهای مدیران مدارس منطقه آذرشهر انجام گرفت. پژوهش حاضر بر اساس هدف از نوع کاربردی و بر اساس نحوه گردآوری دادهها تحقیق توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری پژوهش 273 نفر از مدیران و معاونان مدارس آموزش و پرورش منطقه آذرشهر بودند که از این تعداد 167 نفر مرد و 106 نفر زن بودند. نمونه پژوهش با استفاده از جدول مورگان 160 نفر تعیین شد که از این تعداد 98 نفر مرد و 62 نفر زن با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند. ابزار جمعآوری اطلاعات شامل پرسشنامه رهبری معنوی(فرای و همکاران، 2005)، پرسشنامه سرمایه فکری(بونتیس، 1998)، و پرسشنامه اخلاق حرفهای(قاسمزاده و همکاران، 1393)، بود. برای تحلیل فرضیهها از روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه همزمان استفاده شد. نتایج نشان داد بین رهبری معنوی با اخلاق حرفهای مدیران مدارس منطقه آذرشهر رابطه وجود دارد(05/0>p). بین سرمایه فکری با اخلاق حرفهای مدیران مدارس منطقه آذرشهر رابطه وجود دارد(05/0>p). ضریب رگرسیون رهبری معنوی (265/0=β) و سرمایه فکری (805/0=β) بر روی اخلاق حرفهای با توجه به مقدار آزمون t معنادار بود و نشان داد که رهبری معنوی و سرمایه فکری میتوانند اخلاق حرفهای را به طور معناداری پیشبینی نمایند. واژگان کلیدی: رهبری معنوی، سرمایه فکری، اخلاق حرفهای، مدیران مدارس.
مقدمه یکی از عواملی که با اخلاق حرفهای در ارتباط است، رهبری معنوی میباشد. رهبری معنوی شامل برانگیختن و الهام بخشیدن کارکنان از طریق یک چشمانداز متعالی و یک فرهنگ بر مبنای ارزشهای نوعدوستانه برای پرورش نیروی انسانی با انگیزه، متعهد و بهرهور میباشد(فرای، مترلی و اویمت، 2010). رهبری معنوی شامل مدلهای خدمتگزاری رهبری، مشارکت دادن کارکنان و توانمندسازی آنان است و براساس فلسفه رهبری خدمتگزار بنا شده است. رهبری معنوی یک بُعد بزرگ از مسئله رهبری سازمان استکه نادیده گرفته شده درحالی که در قرارداد روانشناختی سازمانهایکاری دخیل است(کریشناکومار، هاوتن، نک و الیسون، 2015). رهبری معنوی در سازمان که چهار عرصه اساسی ماهیت انسان یعنی جسم (فیزیکی)، ذهن (تفکر منطقی)، سرشت (عواطف و احساسات) و روح را در هم ادغام میکند نمود دارد. افراد در چنین سازمانهایی توانمند هستند و صلاحیت دستیابی به چشمانداز روشن سازمانی را به طور نمایانی دارند(فیرهولم و گرانو، 2015). رهبری معنوی میتواند به عنوان یک حوزه تحقیق در زمینه وسیعتری از معنویت در محیط کار دیده شود. ایگل و فرای(2017)، بیان کردهاندکه رهبران معنوی به برخی از ویژگیهای مهم برای سازمانشان همچون خودشکوفایی و معنا در زندگی اطمینان میبخشند. رهبری معنوی رفاه معنوی را پرورش میدهد و به دنبال آن بر رضایت کارکنان از زندگی، مسئولیتپذیری سازمانی، تعهد سازمانی، بهرهوری و عملکرد مالی تأثیر مثبت میگذارد(فرای، مترلی و اویمت، 2010). حسنی و عباسخانی(1397)، نشان داد که بین متغیرهای رهبری معنوی و اخلاق حرفهای با عملکرد سازمانی و کیفیت زندگیکارکنان رابطهای معنیدار وجود دارد. نتایج تحقیق آنان نشان داد توجه به رهبری معنوی و اخلاق حرفهای میتواند در افزایش عملکرد سازمانی و کیفیت زندگی کاری و همچنین ارتقای یادگیری سازمانی در بین کارکنان اثرگذار باشد. همچنین نتایج تحقیق اسیانی و دانجفی(2015)، و حنسی(2018)، نشان داد بین رهبری معنوی با اخلاق حرفهای مدیران رابطه وجود دارد. عامل مهم بعدی در ارتباط با اخلاق حرفهای سرمایه فکری میباشد. سرمایه فکری ترکیبی از داراییهای نامشهود، دارایی انسانی و زیر ساختهایی است که سازمان را در انجام وظایفش توانمند میسازد(وانگ، 2017). سرمایه فکری در واقع منبع شایستگی اصلی سازمان محسوب می شود(هانوشک و ووسمن[3]، 2016). سازمانهایی که از سطوح بالای سرمایه فکری برخوردار هستند، تعیین کنندگان اصلی نوع و شدت رقابت در محیط رقابتی هستند. اغلب سازمانهای بزرگ امروز دریافتهاند که به خاطر مهارتها و تجارب نیروی انسانیشان موفق خواهند بود و نه به خاطر سیستمهای فیزیکی و مکانیکی و اگر نتوانند سطح علمی و تخصصی نیروهای انسانی در سازمان را بالا ببرند، قطعا از رقابت با سایر سازمانها عقب خواهند ماند(روس، هانوشک و ووسمن، 2016). محققان برروی سه عنصر سرمایهفکری اتفاق نظر دارند: سرمایه انسانی[4]، سرمایه ساختاری[5] و سرمایه رابطه ای[6](وانگ، 2017). سرمایه انسانی نشان دهنده موجودی دانش افراد یک سازمان است. روس و همکارانش[7](1997)، نیز بحث میکنند که کارکنان، سرمایه فکری را از طریق شایستگی، نگرش و چالاکی فکریشان ایجاد میکنند. همچنین، بروکینگ[8](1996)، معتقد است دارائی انسانی یک سازمان شامل مهارتها، تخصص، توانایی حل مسأله و سبکهای رهبری است(به نقل از لورنز، لیباس، لولری و اسچون، 2017). سرمایه انسانی سبب شده است که سازمانها تا حد زیادی به دانش و مهارتهای کارکنانشان برای ایجاد درآمد، رشد و همچنین، بهبود کارآیی و بهرهوری متکی شوند. سرمایه ساختاری شامل همه ذخایر غیرانسانی دانش در سازمان میشودکه در برگیرنده پایگاههای داده، نمودارهای سازمانی، دستورالعملهای اجرایی فرایندها، استراتژیها، برنامههای اجرایی، و به طورکلی هر آن چه که ارزش آن برای سازمان بالاتر از ارزش مادیاش باشد است(وجرون، مادسن و دامبراسیو، 2015). چن وهمکارانش[9](2004)، معتقدند سرمایه ساختاری میتواند به کارکنان پشتیبانی برای تحقق عملکرد فکری بهینه و همچنین عملکرد کسب و کار سازمان کمک کند. سرمایه ساختاری تابعی از سرمایه انسانی نیز میباشد. بنابراین، سرمایه ساختاری و سرمایه انسانی در تعامل بایکدیگر به سازمانها کمک میکنند که به طور هماهنگ سرمایه مشتریان را شکل و توسعه داده و به کارگیرند. سرمایه ارتباطی هم نشان دهنده توانایی بالقوه یک سازمان به خاطر عوامل نامشهود بیرونیاش است. همچنین، چن و همکارانش سرمایه ارتباطی را در قالب قابلیت بازاریابی، شدت بازار و وفاداری مشتری طبقهبندی میکنند. رشد سرمایه ارتباطی به حمایت از سرمایه انسانی و سرمایه ساختاری بستگی دارد. به طور کلی، سرمایه ارتباطی، که به عنوان یک پل و واسطه در فرایند سرمایه دانشی عمل می کند. صابر(2015)، تحقیقی با عنوان اخلاق حرفهای، سرمایه فکری و کارآمدی آموزش تربیت بدنی انجام دادند. نتایج نشان داد بین اخلاق حرفهای با سرمایه فکری و کارآمدی آموزش تربیت بدنی دبیران رابطه وجود دارد. قاسمزاده علیشاهی، کاظمزاده بیطالی و شریفی(1397)، نشان داد که ضریب مسیر مستقیم سرمایه فکری بر اخلاق حرفهای با مقدار ضریب 42/0 معنیدار دیده میشود. همچنین نتایج تحقیق آنان نشان داد توجه به اصول اخلاق حرفهای و مدیریت و توسعۀ سرمایه فکری به عنوان کانون خلق دانش، از اهمیت قابل توجهی برخوردار میباشد. تحقیق حاضر به دنبال پاسخگویی به این سوال است که آیا بین رهبری معنوی و سرمایه فکری با اخلاق حرفه ای مدیران مدارس منطقه آذرشهر رابطه وجود دارد؟
اهداف تحقیق هدف کلی - تعیین رابطه رهبری معنوی و سرمایه فکری با اخلاق حرفهای مدیران مدارس منطقه آذرشهر.
اهداف جزئی 1. تعیین رابطه رهبری معنوی با اخلاق حرفهای مدیران مدارس منطقه آذرشهر 2. تعیین رابطه سرمایه فکری با اخلاق حرفهای مدیران مدارس منطقه آذرشهر 3. تعیین سهم چندگانه رهبری معنوی و سرمایه فکری با اخلاق حرفهای مدیران مدارس منطقه آذرشهر.
مبانی نظری سرمایه فکری سرمایه فکری مجموعهای از دانش، اطلاعات، داراییهای فکری، تجربه، رقابت و یادگیری سازمانی است که میتواند برای ایجاد ثروت به کار گرفته شود. در واقع سرمایه فکری تمامی کارکنان، دانش سازمانی و تواناییهای آن را برای ایجاد ارزش افزوده در بر میگیرد و باعث منافع رقابتی مستمر میشود(مادیسون، چاتزودس، تسیریدی و تریو، 2011). تحقیقات در زمینه سرمایه فکری در سال ۱۹۹۰ آغاز گردید و به طور عمده به افزایش آگاهی در مورد وجود و ارزش داراییهای ناملموس در سازمان و گسترش مدلهای طبقهبندی سرمایه فکری مربو |