تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 9,997 |
تعداد مقالات | 83,560 |
تعداد مشاهده مقاله | 77,800,518 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 54,843,318 |
بررسی کارکردها و پیامدهای شبکههای اجتماعی در ایران (مورد مطالعه استان اردبیل) | ||||||||||
مطالعات جامعه شناسی | ||||||||||
مقاله 7، دوره 12، شماره 44، آذر 1398، صفحه 121-136 اصل مقاله (484.85 K) | ||||||||||
نوع مقاله: علمی پژوهشی | ||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.30495/jss.2019.669589 | ||||||||||
نویسندگان | ||||||||||
محمدباقر سپهری1؛ محمد فرنام2؛ محسن علایی3 | ||||||||||
1دکترای مطالعات رسانه، دانشگاه استانبول ترکیه، پژوهشگر حوزه رسانه در سازمان صدا و سیما (نویسنده مسئول). | ||||||||||
2دکترای جامعهشناسی، دانشگاه آزاد شهرضا، تهیه کننده رادیو در سازمان صدا و سیما | ||||||||||
3عضو هیات علمی دانشگاه پیام نور اردبیل | ||||||||||
چکیده | ||||||||||
مقاله حاضر در جهت شناسایی اهداف و کارکردهای شبکههای اجتماعی و نیز شناسایی پیامدها و آثار مخرب شبکههای اجتماعی با روش کیفی و استفاده از دو تکنیک فوکوس گروپ با دانشآموزان و دانشجویان و مصاحبه عمیق با کارشناسان به انجام رسیده است. روش جمعآوری اطلاعات از طریق پرسشنامه باز و ساختیافته برای جمعآوری نظرات کارشناسان، دانشآموزان و دانشجویان میباشد. از جمله نتایج مهم، شناسایی کارکردهای مهمی چون امکان اضافه کردن امکانات و سرویسها از سوی کاربر، وجود ارتباطات چندجانبه، سرعت انتشار و انتقال اطلاعات و ... و از جمله اهداف مهم، سرگرم کننده و تفریحی، اطلاعیابی و اطلاع رسانی، به دست آوردن توانمندیهای روزمره هستند. پیامدهای منفی شبکههایاجتماعی شامل مواردی همچون افزایش شایعهپراکنی، اخبارکذب، نقض حریم خصوصی، انزوا و دور ماندن از محیطهای واقعی، افراد با هویتهای جعلی و سوء استفاده از دیگران، تغییر سبک زندگی و تحمیل عادتهای غلط میباشند. همچنین از جمله پیامدهای منفی در استان اردبیل که خاصه این استان بوده شامل مواردی چون افزایش حس ناسیونالیسم و قومیتگرایی در مقایسه با سایر استانها و افزایش خشونت از جمله موارد مهمی است که در طی بررسیها شناسایی شدهاند. | ||||||||||
کلیدواژهها | ||||||||||
شبکههای اجتماعی؛ آسیبها و پیامدهای اجتماعی؛ کارکردها و اهداف شبکههای اجتماعی | ||||||||||
سایر فایل های مرتبط با مقاله
|
||||||||||
اصل مقاله | ||||||||||
بررسی کارکردها و پیامدهای شبکههای اجتماعی در ایران دکتر محمدباقر سپهری[2] دکتر محمد فرنام[3] دکتر محسن علایی[4] تاریخ دریافت مقاله:9/4/1398 تاریخ پذیرش نهایی مقاله:13/8/1398 چکیده مقاله حاضر در جهت شناسایی اهداف و کارکردهای شبکههای اجتماعی و نیز شناسایی پیامدها و آثار مخرب شبکههای اجتماعی با روش کیفی و استفاده از دو تکنیک فوکوس گروپ با دانشآموزان و دانشجویان و مصاحبه عمیق با کارشناسان به انجام رسیده است. روش جمعآوری اطلاعات از طریق پرسشنامه باز و ساختیافته برای جمعآوری نظرات کارشناسان، دانشآموزان و دانشجویان میباشد. از جمله نتایج مهم، شناسایی کارکردهای مهمی چون امکان اضافه کردن امکانات و سرویسها از سوی کاربر، وجود ارتباطات چندجانبه، سرعت انتشار و انتقال اطلاعات و ... و از جمله اهداف مهم، سرگرم کننده و تفریحی، اطلاعیابی و اطلاع رسانی، به دست آوردن توانمندیهای روزمره هستند. پیامدهای منفی شبکههایاجتماعی شامل مواردی همچون افزایش شایعهپراکنی، اخبارکذب، نقض حریم خصوصی، انزوا و دور ماندن از محیطهای واقعی، افراد با هویتهای جعلی و سوء استفاده از دیگران، تغییر سبک زندگی و تحمیل عادتهای غلط میباشند. همچنین از جمله پیامدهای منفی در استان اردبیل که خاصه این استان بوده شامل مواردی چون افزایش حس ناسیونالیسم و قومیتگرایی در مقایسه با سایر استانها و افزایش خشونت از جمله موارد مهمی است که در طی بررسیها شناسایی شدهاند. واژگان کلیدی: شبکههای اجتماعی، آسیبها و پیامدهای اجتماعی، کارکردها و اهداف شبکههای اجتماعی. مقدمه اینترنت از جمله بزرگترین دستاورد بشری، با کارکردها، قابلیتها و پتانسیلهای وسیع و ناتمام خود که هر روز بر وسع آن افزوده میشود، اغلب جنبههای مختلف زندگی بشر را زیر تاثیرات مثبت و منفی قرار داده است. ظهور فضای سایبر و امکاناتی که فنآوریهای اطلاعاتی به همراه آوردهاند، امیدها، آرزوها و کابوسهایی را در پی داشته است. در چنین دورانی، ارتباطات رایانهای مجموعهای از جوامع مجازی را به وجود میآورند که در نتیجه آن، همه ساختارها و فرآیندهای مادی و معنوی بشر دگرگون میشوند(کاستلز[5]، 2009: 24). در فرآیند دگرگونی و تحولات موجود در فضای سایبری، هدف و مبنای اصلی اینترنت، برداشتن فواصل جغرافیایی در بین انسانها در سرتاسر دنیا و ایجاد تغییر و تحولات در عرصههای ارتباطی و تبادلات اطلاعاتی است(سلیمانیپور، 1394: 14). شاید کسی تصور نمیکرد که جنبه اجتماعی اینترنت به صورت کاربرد اصلی درآیدکه شبکههای اجتماعی ظهورکردند. وجود امکاناتی که در میانکاربران اینترنت مورد استقبال قرار گرفته به گونهای است که شاید بتوان آن را یکی از موثرترین سرویسهای ارایه شده در اینترنت به شمار آورد. این شبکهها در طی سالیان اخیر تغییرات چشمگیری در سیستم اجتماعی کشورهای مختلف به وجود آوردند و باعث تغییرات بنیادین و حرفهای در دنیای ارتباطات شدند. هدف از ایجاد چنین شبکههاییبهطورکلیسازماندهیانواعگروههایاجتماعیمجازیباتکیهبر اشتراکات مختلفورسیدنبههدفمشترکغالباسیاسی،اجتماعیوفرهنگیدردنیایواقعی،توسعه مشارکتهایاجتماعی، بهاشتراکگذاشتنعلاقهمندیهاتوسطاعضاازمهمترینکارکردهایشبکههایاجتماعیاستکهبدونآن،شبکه اجتماعیمعناندارد(لای، توربان[6]، 2008: 387). به اشتراک گذاشتن دغدغههاوعلایقبایکدیگرتوسط کاربران و مبادرت بهایجادمحتوا توسطاعضابرخلافسایر رسانهها، از ویژگیهای مهم آن است وتعاملوتاثیرگذاریمخاطباندرتولیدوانتخابمحتوایدلخواه زیاداستوقدرت انتخاببیشتریدارندو از طرف دیگرتبلیغاتهدفمنداینترنتی اینسایتهایکیاز منابعمهمکسب درآمدهستند(سلطانپور، 1389). وجود چنینکارکردهایی باعث ایجاد تغییرات و تحولات در زندگی کاربران به طور خاص و کل مردم به طور عام شده است. با توجه به شرایط جوامع و پتانسیلهای شبکههای اجتماعی میتوان شاهد پیامدهای مثبت و منفی در جامعه بود که اگر استفاده صحیح و اصولی از آن صورت نگیرد، طبیعتا پیامدهای منفی بیشماری به دنبال خواهد داشت. نتایج پژوهشهای انجام شده(سلیمانیپور، 1394: 14؛ بشیر و افراسیابی، 1391: 62)، نشان میدهند در کنار همه آثار مثبت شبکههای اجتماعی، تصور برخی از پیامدهای منفی آنها و چالشهایی که ایجاد میکنند امری بدیهی است. اکثر اعضای شبکههای اجتماعی معتقدند میان عضویت آنها در شبکههای اجتماعی اینترنتی و زندگی آنها رابطه چشمگیری وجود دارد، اغلب مردان و زنان معتقدند شبکههای اجتماعی اینترنتی توانسته است به میزان بالایی در نوع ادبیات افراد جامعه موثر باشد. همچنین بیشتر مردم بر این باور هستند که عضویت در شبکههای اجتماعی اینترنتی توانسته است بر سبک پوشش آنها در جامعه موثر باشد. خانوادههای ایرانی، فضاهای مجازی را مجال شکلگیری اجتماعات جدیدی برای خود یافتهاند و بعد از عضویت در این شبکهها خود را به طور خلاصه معرفی و به راحتی به دیگران اجازه میدهند تا با آنها ارتباط برقرار کرده و بدون تحقیق و بررسی عوامل زیانباری که این نوع موقعیتها ممکن است داشته باشند، به تبادل افکار مطالب و گاهاً انتشار تصاویر خصوصی خود پرداخته و این تفکر را نوعی آزاداندیشی میپندارند. وضعیت پیش آمده به گونهای است که نباید با آن برخورد سلبی کرد بلکه بررسی و ریشهیابی مشکلات و پیامدهای منفی ناشی از آن و در پیش گرفتن راههای اصلاحی، قطعاً نتایج بهتری را در بر خواهد داشت. نگاه اجمالی به محتواهای شبکههای اجتماعی نشان از این حقیقت دارد که آن چه در این شبکهها غالب است، انتشار دادن مطالب بدون سند و منبع است که اعتماد نسبت به این نوع مطالب باید در پایینترین درجه باشد اما شرایط طوری است که این مطالب بعضاً گروههایی را در جامعه به واکنش وا میدارد و آرامش جامعه را بر هم میزند، برخی اوقات شایعات به حدی بیشتر میشود که مسئولان جامعه را به پاسخگوئی و رد شایعات و تلاش برای آرامبخشی به افکار عمومی وا میدارد.[7] مسئله اصلی اینجاست که با تمامی مزایا و معایب، پیامدهای مثبت و منفی که شبکههای اجتماعی از آنها برخوردار است با وجود میلیونها کاربر که از انواع شبکههای اجتماعی استفاده میکنند و این کاربران در معرض تهدیدها و آسیبهای فراوانی هستند که هر کدام از آنها میتواند آثار منفی زیانباری بر جای بگذارد(پمپک[8]، 2009: 233)، اما هنوز به طور آشکار و گسترده در باره پیامدها و آثار مخرب آن و اطلاع رسانی دقیق در جهت کاهش و از بین بردن آثار منفی شبکههای اجتماعی صورت نگرفته و در این زمینه بایدکارهای اساسی صورت گیردکه انجام آن هم شامل دولت و مسئولان ذیربط و همکاربران میشود. با توجه به اهمیت و حساسیت رسانههای نوین که به عنوان جزیی جداییناپذیر در توسعه یا پسرفت جوامع ارتباطی نقش ایفا میکنند، جا دارد که به این امر مهم با حساسیت بیشتر و با برنامهریزی دقیقتر در جهت تقویت مزایا و کاهش و از بین بردن چالشها و آسیبهای آن فکری اساسی کرده و گامهای کاربردی و راهبردی برداشته شود. با وجود قابلیتها و پتانسیلهای شبکههای اجتماعی، این مهم در کشور ما به خصوص در اردبیل مورد غفلت واقع شده است و به خاطر همین، بررسی چالشها و آسیبهای آن امری ضروری مینماید. بنابراین موضوع شبکههای اجتماعی؛ آثار و پیامدهای آن دراردبیل به عنوان محور اساسی این مطالعه است که در چارچوب اهداف پژوهشی مقاله حاضر مورد بررسی قرار گرفته است. 1. شناسایی اهداف و کارکردهای شبکههای اجتماعی 2. شناسایی پیامدها و آثار شبکههای اجتماعی میباشند که بر اساس اهداف مورد نظر، برای مقاله حاضر پنج سوال طراحی شده عبارتند از: - کارکردهای شبکههای اجتماعی کدامند؟ - شبکههای اجتماعی دارای چه اهدافی هستند؟ - پیامدهای منفی شبکههای اجتماعی چیست؟ - پیامدهای منفی شبکههای اجتماعی در استان اردبیل کدامند؟ - چه راهکارهایی برای رفع پیامدهای منفی شبکههای اجتماعی وجود دارند؟ اگرچه مطالعات پژوهشی از نوع کیفی اغلب اوقات نیازی به ارایه فرضیه ندارد اما در جستجوی معرفت نظام یافته آن چه که راهنمای پژوهش است، فرضیه میباشد. فرضیه میتواند به عنوان ابزار کار محقق در تبیین پدیدههای اجتماعی کمک حال پژوهش باشد. در واقع هر فرضیهای متشکل از چند مفهوم است و روابط بین مفاهیم را مشخص میکند. بر این اساس فرضیات اصلی عبارتند از:
با توجه به اهداف، سوالها و فرضیهها مورد نظر، در ادامه به مباحث جامعهشناختی در حوزه شبکههای اجتماعی پرداخته میشود.
شبکههای اجتماعی رسانه اجتماعی کاربرد تکنولوژیهای متحرک وب پایه برای تبدیل ارتباطات به دیالوگی دوسویه است. رسانههای اجتماعی، رسانههایی برای تعامل اجتماعی هستند که از تکنیکهای ارتباطی بسیار در دسترس و گسترشپذیر[9] استفاده میکنند(رسانههای اجتماعی؛ به نقل از سایت همشهری آنلاین[10]). برایان سولیس[11](2007)، در تعریف رسانههای اجتماعی میگوید: رسانههای اجتماعی از محتوای دموکراتیک تشکیل شده و درک درستی از روند نقش مردم دارد، زیرا نقش آنها تنها خواندن و منتشرکردن اطلاعات نیست، بلکه آنها اطلاعات را تولید و برای دیگران به اشتراک میگذارند. همچنین در تعریفی دیگر آمده است: رسانههای اجتماعی توصیف ابزارهای آنلاین استکه مردم از آن برای اشتراک محتوا، پروفایلها، نظرات، دیدگاهها، تجربیات و افکار استفاده میکنند. بنابراین رسانههای اجتماعی تسهیل کننده گفتگوها و کنشهای متقابل آنلاین بین گروههایی از مردم است. این ابزارها شامل بلاگها، تابلوهای پیام، پادکست، میکروبلاگ، نشانهگذاریها، شبکهها و ویکیهاست(افتاده، 1388: 129). برخی صاحبنظران به جای استفاده از واژه رسانههای اجتماعی باتوجه به کارکرد شبکهای این دسته از رسانهها، استفاده از واژه شبکههای اجتماعی را ترجیح میدهند. هلن صدیق بنای معتقد است هر چند شبکههای اجتماعی[12] واژهای است که برای نامیدن گروهی از افراد که در میان خود دارای ارتباطات وسیع و مستمر هستند و یک حلقه منسجم ارتباطاتی را تشکیل میدهند، به کار میرود، اما این واژه امروزه عمدتاً برای نامیدن پایگاههای اینترنتی است که افراد با عضویت در آنها امکان دستیابی به اطلاعات سایر اعضا، آشنایی با علایق آنها، به اشتراکگذاری تولیدات متنی، صوتی و تصویری و نیز تشکیل گروههایی بر اساس علایق مشترک با برخی دیگر از اعضای پایگاه را پیدا میکنند(صدیق بنای، 1387: 46). آمار روزافزونبازدید کنندگان شبکههای اجتماعی بیان کننده جذابیتهای متعدد جوامع مجازی برای جذبکاربران اینترنت است. راهاندازی شبکههای اجتماعی جدید نیز خود نشان دهنده میزانعلاقه کاربران از این فضا است(به نقل از پایاننامه سیروس فتاحی– هاوبر، 2007). این شبکهها مکانی برای اشتراکگذاری عقیدهها و نظرات کاربران است. تبادل نظر درباره ایدههای جدید در فضای مجازی برای کاربران با یکدیگر در کشورهای مختلف جهان از قابلیت شبکههای مجازی است. اهداف مختلف تجارتی و تبلیغی سبب راهاندازی شبکههای اجتماعی میشود برای همین اهمیت این شبکهها روزافزون است و محبوبیت بیشتری بین کاربران خود پیدا کرده است. در عین حال که محبوبیت شبکههای اجتماعی در میان کاربران بیشتر میشود، همچنین فضای ایجاد شده به گونهای است که یک فضای عمومی مجازی را شکل داده که در این باره هابر ماس در تئوری حوزه عمومی به نحو احسن توضیح داده است.
حوزه عمومی هابر ماس و شبکههای اجتماعی هابرماس تعبیر حوزه عمومی را در اطلاق به عرصههای اجتماعی به کار میبرد که در آن افراد از طریق مفاهمه، ارتباط و استدلال مبتنی بر تعقل، موضعگیریها و جهتگیریهای هنجاریای اتخاذ میکنند که بر فرآیند اعمال قدرت دولت، تأثیراتی آگاهیدهنده و عقلانیساز باقی میگذارند، به عبارتی دیگر، افراد درحوزه عمومی از طریق مفاهمه و استدلال و در شرایطی عاری از هر گونه فشار، اضطراب یا اجبار درونی یا بیرونی و بر مبنای آزادی و آگاهی تعاملی و در شرایط برابر برای تمام طرفهای مشارکت کننده در حوزه عمومی مذکور، مجموعهای از رفتارها، مواضع و جهتگیریهای ارزشی و هنجاری را تولید میکنند. این مجموعه، در نهایت به صورت ابزاری مؤثر برای تأثیرگذاری بر رفتار و عملکرد دولت به ویژه در عقلانی ساختن قدرت دولتی عمل میکند(نوذری، 1381: 439). هابر ماس در تبیین و توضیح مفهوم حوزه عمومی خود چنین مینویسد: منظور ما از حوزه عمومی قبل از هر چیزی قلمروی از حیات اجتماعی ماستکه در آن چیزی نظیر افکار عمومی بتواند شکل بگیرد. علیالاصول تمامی شهروندان باید از امکان دسترسی به حوزه عمومی برخوردار باشند. در جریان هر مکالمه یا گفتگو که طی آن اشخاص خصوصی در کنار هم جمع میشوند تا یک اجتماع را تشکیل دهند، در حقیقت بخشی از حوزه عمومی تشکیل یا ایجاد میگردد. شهروندان یا افرادی که در کنار هم جمع شدهاند نه در مقام افراد اقتصادی یا حرفهای که تنها به فکر اداره امور خصوصی خود هستند و موظف به اطاعت و تبعیت از قواعد مذکورند بلکه شهروندان و افراد خصوصی زمانی به منزله عموم عمل میکنند که بدون اجبار و اضطرار بتوانند به مسائل مورد علاقه مردم یا منافع و مصالح عمومی بپردازند(همان: 34). پوستر[13](1995)، گفتگو را عنصر مرکزی حوزه عمومی هابر ماس میداند. به عبارت دیگر از طریق گفتگو است که افکار عمومی شکل میگیرد و از این طریق حوزه عمومی میتواند به وظیفه اصلی خود یعنی نقد سیاستهای دولت بپردازد و موجب عقلانی شدن آنها گردد. اما گفتگو در حوزه عمومی هنگامی نقش رهاییبخش خود را ایفا خواهد کرد که شرایط زیر برقرار باشند: 1. عقلانی- انتقادی بودن محتوای گفتگو. 2. گفتگو درباره موضوعات مدنی مشترک شهروندان نه موضوعات خصوصی. 3. نادیده گرفتن تمایزات و تفاوتها و در مقابل مشارکت افراد در گفتگوها همچون افراد برابر. 4. محدود بودن فرآیند گفتگو به شکلگیری افکار عمومی. 5. ترجیح یک حوزه عمومی یکپارچه، که رسیدن به وفاق در آن بر تنوع و تعدد حوزههای عمومی امکانپذیر باشد(میناوند، 1385: 125). هدف اصلی حوزه عمومی این است که میان شهروندان درباره «ارزش مشترک» بحثهای انتقادی عقلانی صورت گیرد و این امر به صورتبندی یا تدوین سلسله اقداماتی که در جهت منافع عموم عمل میکند، منتهی شود. در این میان، رسانههای جمعی با توجه به تمرکزشان بر انتشار اخبار و تحلیلهای انتقادی در مورد عملکرد دولت، یکی از ارکان حوزه عمومی کارآمد هستند(اوبرین[14]، 1999). از حوزه عمومی هابر ماس، اساساً به عنوان ابزار تحلیلی برای توصیف فضایی استفاده میکنند که در جامعه بورژوایی میان حوزه خصوصی و دولت پدید آمده بود. شهروندان در این فضا به تأمل و تعمق انتقادی درباره خود و دولت میپرداختند. در نتیجه مباحث عقلانی و منطقی، نوعی توافق و اجماع پدید میآمد(پلاایستد[15]، 2003). اینترنت و حوزه عمومی: اینترنت به دلیل داشتن ویژگیهایی چون تعاملی بودن، امکان تشکیل اجتماعات مجازی، سهولت تولید و انتشار اطلاعات، فعال بودن مخاطب، جهانی بودن و تمرکززدایی در مقایسه با سایر وسایل ارتباط جمعی میتواند به عنوان احیاگر حوزه عمومی تلقی شود. البته نباید رابطه اینترنت و حوزه عمومی را به صورتی ساده و قطبی ترسیم کرد. در رابطه با نقش اینترنت (به دلیل ویژگی متفاوتش با رسانههای دیگر) در شکلگیری حوزه عمومی جایگزین، دیدگاههای متفاوتی وجود دارد (خلیلی و کفاشان، 1386: 9). اینترنت، اجتماعی الکترونیک استکه از شبکه وسیعی از شهروندان آزاد و برابر درسطح جهان تشکیل شده است(کاستلز، 1380: 475). این شهروندان قادرند درباره همه جنبههای زندگی بحث کنند، بی آن که نسبت به کنترل و نظارتهای دولتی و حکومتی هراس داشته باشند(خانیکی، 1383: 9؛ به نقل از لودر و هاگئو). همچنین باید به این مسئله توجه داشت که مبادلات اینترنتی، غیراقتصادی است ولی رسانههای جمعی به طور فزایندهای تجاری هستند. در اینترنت هر کسی میتواند مطلبی را انتشار دهد درحالی که نشر از طریق دیگر رسانههای جمعی در کنترل مالکین آنهاست. طیف وسیعی از تفکرات عموم در اینترنت یافت میشود، اما بحث و گفتگو در رسانههای جمعی محدود و به طور حساب شدهای انعکاس جهانبینی مالکین آنهاست(کی مور، 1992: 93). به اعتقاد الینا تورنتون اینترنت به دلیل داشتن ویژگیهای خاص خود میتواند احیاگر حوزه عمومی باشد. این ویژگیها عبارتند از: 1. توانایی گروههای ذینفع کوچک برای یافتن یکدیگر و برقرار کردن ارتباط، 2. توانایی افراد و گروههای کوچک برای معرفی خود و ارایه نقطه نظرات گوناگون، 3. بقاء و ماندگاری مواد و اطلاعات در اینترنت و 4. تعاملی بودن که باعث شکلگیری ارتباط دوسویه بین فرستنده و دریافت کننده میشود (تورنتون[16]، 2003). البته برخی گفتهاند: اینترنت اگرچه از مزیتهایی برخوردار است اما وجود یک نوع حوزه عمومی را که هم نافع باشد، هم جنبه نمایندگی داشته باشد و در عین حال متوازن و برابر باشد، تضمین نمیکند. اینترنت بدون تعهد واقعی به "بیان آنلاین" صرفاً توهم گشودگی را عرضه میکند. این واقعیت که تکنولوژیهای آنلاین فقط در دسترس و قابل مصرف برای بخشی از جمعیت هستند و به شکلگیری حوزه عمومی انحصارگرایانه، نخبهگرایانه و به دور از الگوی آرمانی، کمک میکندکه چندان هم از الگوی حوزه عمومی بورژوایی قرن هفدهم و هجدهم متفاوت نیست(پاپاچاریسی[17]، 2004). همچنین بریزل استدلال میکند که گمنامی و فقدان مکانیک و فشردگی و تراکم اینترنت، برای همبستگی اجتماعی مخرب است. او چنین نتیجه میگیرد که فقدان مسوولیت و تعهد یکپارچه و منسجم، پتانسیل واقعی اینترنت به عنوان یک حوزه عمومی را خنثی میسازد(میناوند، 1386: 132).
روش پژوهش این مقاله با استفاده از روش کیفی، آسیبها و پیامدهای شبکههای اجتماعی در شهر اردبیل را مورد بررسی قرار میدهد. روش کار مطالعه حاضر با استفاده از دو تکنیک گروه کانونی یا فوکوس گروپ و مصاحبه عمیق با صاحبنظران به شرح زیر انجام شده است. تکنیک اول: گروه کانونی (فوکوس گروپ): گروه متمرکز با این هدف تحت نظر قرار میگیرند که انواع به خصوصی از اطلاعات را از مجموعه افراد مشخصی به دست آورد. به عبارت دیگر افرادی که برای شرکت در یک گروه کانونی دعوت میشوند، باید قادر و مشتاق باشند که اطلاعات مورد نیاز را فراهم آورند و نماینده مناسبی برای جمعیت مورد نظر باشند. در این روش تعداد گروهها با توجه به اهداف تحقیق، منابع موجود و بررسی مدارس (برای یافتن گروههای دانشآموزان) و دانشگاهها (برای ایجاد گروههای دانشجویی) تشکیل یافت و شش گروه برای این کار در نظر گرفته شد. در مقاله حاضر، پژوهشگر به عنوان مدیر و یک نفر دیگر به عنوان کمک کننده به مدیر برای اجرا و هدایت جلسات تلاش و کوشش به عمل آمد. در این راستا پرسشهای مصاحبه در جهت اهداف پژوهش پوشش داده شدند و تعادلی منطقی بین شرکت کنندگان برقرار شد. همچنین با مدیریت جلسات و تشویق همه شرکت کنندگان برای شرکت در بحث، نهایت تلاش برای کانونی بودن بحث رعایت شد. با این وجود، بحثهای گروه بر محور موضوعات و مباحث مرتبط با اهداف پژوهش به طور منقضی و مناسب پیش رفت. ابتدا از سوالها و موضوعات کلیتر شروع شده و به سمت مسایل تخصصی و مرتبط با اهداف جلو رفت و تمامی تلاشها به کار گرفته شد تا همه اعضا در بحثها شرکت کرده و پاسخگوی سوالها باشند. جامعه آماری و حجم نمونه گروههای کانونی: جامعه آماری در بخش فوکوس گروپ، دانش آموزان و دانشجویان ساکن در اردبیل میباشند. با بررسی دقیق مدارس و دانشگاهها و همکاری با نواحی آموزش و پرورش برای تشکیل گروههای کانونی دانشآموزی و دانشگاههای محقق اردبیلی، پیام نور و آزاد اردبیل برای شکل دادنگروههای دانشجویی همکاری به عمل آمد. از میان دانشآموزان و دانشجویان با خیلی از آنها صحبتهای اولیه صورت گرفت و سپس در ارتباط با شبکههای اجتماعی، میزان آشنایی و همچنین نوع و نحوه فعالیت در شبکههای اجتماعی پرسیده شد و نهایتاً افرادی که در این زمینه صاحب فکر بوده و در این شبکهها فعال بودند و مشتاق به شرکت در کارگروهها بودند، انتخاب شدند. با توجه به این که برای پژوهش شش گروه (سه گروه دانشآموزی و سه گروه دانشجویی) در نظر گرفته شده بود، و با توجه به این که برای هر گروه بین چهار تا شش نفر کفایت میکرد. بنابراین برای هر گروه شش نفر در نظر گرفته شد که در گروههای دانشآموزی یکی از گروهها متشکل از مردان، گروه دیگر متشکل از زنان و گروه سوم نیز از افراد مختلط مرد و زن استفاده شد. همچنین در گروههای دانشجویی گروه چهارم را گروههای کانونی دانشجویان مرد شکل میدادند و گروه پنجم متشکل از دانشجویان زن بودند و آخرین گروه یعنی گروه ششم نیز دانشجویان مختلط مرد و زن هستند. برای گروههای دانشآموزی از افراد بین 15 تا 18 سال استفاده شد و برای دانشجویان نیز افرادی که دانشجوی دوره کارشناسی و یا سال اول کارشناسی ارشد بودند دعوت به عمل آمد. تکنیک دوم: مصاحبه عمقی: در این نوع از مصاحبه، رویکرد پژوهشگر کمابیش هدایت کننده میباشد اما به هر شکل اوست که موضوع مورد مصاحبه عمیق را پیشنهاد میکند. پژوهشگر آزادی کاملی در اداره مصاحبه دارد همان طور که مصاحبه شونده نیز در پاسخهایش از آزادی کامل برخوردار است. در این مورد انجام تعدادی مصاحبه مفید به نظر میرسد. در مصاحبه عمیق نیز، پژوهشگر تلاش میکند محتوای پنهان مصاحبه را مشاهده کرده و آن را به شیوهای کیفی تحلیل کند. مصاحبه عمیق در این روش بر فرد متمرکز است. دراین پژوهش از سوالها ساختاریافته و باز استفاده شد و دلیل آن هم با توجه به این که در پژوهش از دو روش استفاده شده و برای به دست آوردن تحلیل درست و توان مقایسه و بررسی نتایج به دست آمده از دو تکنیک، ایجاب میکرد که در مصاحبه عمیق نیز سوالها مشخص از نوع سوالها باز باشند تا از این طریق بتوان با سوالها مشابه در دو تکنیک فوکوس گروپ و مصاحبه عمیق به نتایج تحلیلی درست دست یافت. جامعه آماری و حجم نمونه مصاحبه عمیق: برای انجام مصاحبه لیستی از اساتید دانشگاه، مدیران رسانهای، صاحبانگروهها و شبکهها درحوزه شبکههای اجتماعی، فعالان و افراد مشهور تهیه شد و لیست آماده شده نهایتاً 56 نفر را شامل شد. سپس با بررسیهای دقیقتر، این لیست به سی نفر کاهش یافت. پژوهشگر با مراجعه به افرادی که در لیست بودند توانست نهایتاً با 11 نفر مصاحبه عمیق انجام دهد. با توجه به این که محدوده زمانی پژوهش طوری بود که در زمان مقرر باید مصاحبهها انجام میشد برای همین برخی از افراد به خاطر مسایل یا مشکلاتی نتوانستند در مصاحبه حاضر شوند و نهایتاً با 11 نفر مصاحبههای عمقی انجام شد. با توجه به اینکه به نوعی اشباع در پاسخها وجود داشت یعنی از مصاحبهها نتایج مشابه به دست میآمد، بنابراین ادامه آن و افزودن مصاحبههای دیگر نتیجه متفاوتی در بر نداشت بنابراین به 11 نفر اکتفا شد.
یافتههای پژوهش مبنای پژوهشی مقاله حاضر بر دو هدف اصلی و مهم (شناسایی اهداف و کارکردها و شناسایی آثار و پیامدهای شبکههای اجتماعی) استوار است که تمامی مراحل پژوهش بر اساس و پایه آن شکل گرفتهاند. بر این اساس پنج سوال شاکله اصلی مقاله را تشکیل دادهاند که در ادامه به بررسی نتایج به دست آمده پرداخته میشود. کارکردها و اهداف شبکههای اجتماعی: دنیای امروز بر اساس فضایی غیر حقیقی شکل گرفته که انسانها را از آن چه که قبلاً در فضای سنتی زندگی میکرد و یا بر اساس زندگی الکترونیکی که سرعت آن زیاد به چشم نمیآمد. اما امروزه در جهانی زندگی میکنیم متفاوتتر از قبل و بسیار مهیج و گیجکننده که همه انسانها را درگیر خود ساخته و دیگر چند نفر برای همه تصمیم نمیگیرند بلکه نگاهی مثبت بمانند گیدنز که فضای سایبر را فضایی تعاملی بداند و یا دیدگاهی منفی و بدبینانه آن چنان که بودریار اعتقاد دارد که ما دیگر در حکم افراد با یکدیگر ارتباط برقرار نمیکنیم، بلکه پیامهایی هستیم بر صفحه کامپیوتر دیگران، ما را وا میدارد تا وجود فضای مجازی و در درون آن شبکههای اجتماعی را دنیایی تعاملی شده برای همه انسانها بدانیم یا این که خود را در تله تکنولوژی گرفتار کردهایم که به دست خود زندگی را به این دستاورد بشر سپردهایم تا هر آن چه بخواهد بر سر ما بیاورد. این وضعیت و نگاهی عمقی به مساله شبکههای اجتماعی نشان از کارکردهای متفاوت و متنوع و همچنین اهداف خاص و عامی است که از دل چنین تکنولوژی بر میآید. سوال اول: کارکردهای شبکههای اجتماعی کدامند؟ شناسایی و دستیابی به اهداف و کارکردهای شبکههای اجتماعی هدفی مهم است که میتوان بر اساس آنها به مسیری که در حال پیمودن هست و نیز در آینده طی خواهد شد، در راه تصمیمگیری و سیاستگذاری صحیح و اصولی گام بر داشت. براساس آن چه روند پژوهشی مقاله حاضر بدان دست یافت و طی بررسیهای کارشناسانه و جلسات فوکوس گروپ به دست آمد، کارکردهایی که در طی این مسیر شناسایی شدهاند درجدول شماره (1) اشاره شدهاند.
جدول شماره (1): کارکردهای شبکههای اجتماعی
سوال دوم: شبکههای اجتماعی دارای چه اهدافی هستند؟ علاوه بر کارکردهای شبکههای اجتماعی، اهداف این شبکهها نیز از اهمیت به سزایی برخوردار است. اهدافی که در این شبکهها دنبال میشود مواردی هم چون ﺗﺒﻠﯿﻐﺎت ﻫﺪفمند اﯾﻨﺘﺮﻧﺘﯽ، جهانیسازی و ﮐﻨﺘﺮل دولتها را شامل میشود که در ذیل اینگونه اهداف دارای هدفهای آشکار و پنهان دیگری استکه استفاده از شبکههای اجتماعی را حساستر و نوع و شرایط استفاده از آن را با اهمیتتر جلوه میکند. تعمق در محتواهای مورد استفاده در شبکههای اجتماعی اهمیت آن را بیشتر آشکار میسازد. محتواهایی چون اخبار و مسایل سیاسی روز، مطالب ادبی و هنری، محتواهای مذهبی و دینی و همچنین اخلاقی و آموزههای تربیتی، مطالب علمی و آموزشی و مسایل مرتبط با فرهنگ و جامعه، دغدغههایی چون سلامت، بهداشت، پزشکی و محیط زیست و نیز مطالب تخصصی که به علایق شغلی و سلایق شخصی مربوط میشوند و همچنین مطالب سرگرم کننده و محتواهای تفریحی که درصدد گذران اوقات فراغت و تمدد اعصاب میباشد، باعث ایجاد و تقویت اهداف مورد استفاده از شبکههای اجتماعی میشود که بر اساس آنها میتوان شاهد پیامدهای مثبت یا منفی و مزایا و آسیبهای آن بود. آن چه از بررسیها حاصل میشود که در ارتباط با دانشآموزان، دانشجویان و کارشناسانی که در حوزه شبکههای اجتماعی فعال بوده، به عنوانکاربر حضور دارند و صاحب مطالعه نیز هستند، دیدگاههای آنها بر این اساس در جدول شماره (2) آمدهاند.
جدول شماره (2): اهداف شبکههای اجتماعی
پیامدها و آثار شبکههای اجتماعی: دستاوردهای انسانها از هر توسعهای از صنعت گرفته تا فناوریهای نوین علاوه بر مزایا و منافعی که برای انسان داشته و راحتی و رفاهی که برای او پیشکش کرده اما همواره معایب و آسیبهایی را نیز به همراه داشته است. با آن که اغلب ابداعات و نوآوریها با انگیزه رفاه و آسایش و تحکیم ارزشهای انسانی و در جهت نیل به کمال شکل گرفته است، اما در عین حال به دلیل برخی کج فکریها و استفادههای نادرست از ابزارهای جدید، این اختراعات، جسم و جان و اخلاق و روان انسانها را نیز مورد آسیب قرار داده و باعث شده تا فرهنگ و اعتقادات و رفتارهای اجتماعی وی تغییر یابد.گسترش و توسعه شبکههای اجتماعی نیز به مانند هر نوآوری دیگر به ایجاد تغییراتی در جنبههای مختلف زندگی انجامیده است و در کنار دستاوردهای مثبت در زمینههای گوناگون، پیامدها و آسیبهایی نیز به همراه داشته است. مقاله حاضر با هدف دستیابی به پیامدها و آثار شبکههای اجتماعی و بر اساس مصاحبههای عمیق با کارشناسان و جلسات فوکوس گروپ با دانشآموزان و دانشجویان به سراغ موارد مرتبط با آثار و پیامدهای منفی و مثبت رفته تا با دریافت نظرات و دیدگاههای آنها در جهت شناسایی پیامدهای مورد نظر اقدام کرده و با ارایه راهکارهای ممکن درجهت کاهش و از بین بردن آنها گامهای اساسی بردارد. در این زمینه و در میان کارشناسان در مورد پیامدهای شبکههای اجتماعی دیدگاه غالبی وجود ندارد و برخی معتقد به پیامدهای منفی بیشتر و برخی دیگر معتقد به آثار مثبت بیشتر شبکههای اجتماعی هستند. در این باره اغلب دانشآموزان و دانشجویان تاکید بر پیامدهای منفی شبکههای اجتماعی دارند و معتقدندکه آثار منفی و آسیبهای شبکههای اجتماعی از موارد مثبت و مزایای آن بیشتر است. هر چند برخی از آنها به مساوی بودن پیامدها و ارتباط داشتن پیامد منفی و مثبت به انسانها تاکید میکردند اما آثار مثبت مورد تاکید برخی قرار داشت هرچند همه آنها به این که آثار منفی و مثبت وجود دارد، اعتقاد داشتند. سوال سوم: پیامدهای منفی شبکههای اجتماعی چیست؟ شبکههای اجتماعی دارای انواع مختلفی از پیامدها و آثار منفی هستند که موجب ایجاد آسیبهایی در جامعه میشوند. پیامدهایی که مورد تاکید کارشناسان و دانش آموختگان بود در جدول شماره (3) اشاره شدهاند.
جدول شماره (3): پیامدهای منفی شبکههای اجتماعی
سوال چهارم: پیامدهای منفی شبکههای اجتماعی در استان اردبیلکدامند؟ با توجه به این که محدوده جغرافیایی مطالعات حاضر، استان اردبیل است، بنابراین شناسایی آسیبها و پیامدهایی که مختص استان اردبیل بوده و در نتیجه استفاده از شبکههای اجتماعی حاصل شده است، مورد تدقیق قرار گرفت. با آن که اغلب مشارکین و کارشناسان اعتقاد داشتند که آسیبها عمومی است و مختص اردبیل نیست و مواردی که در اردبیل اتفاق میافتند در شهرها و استانهای دیگر نیز رخ میدهند با این حال در این زمینه مواردی شناسایی شدند که در اردبیل به وقوع پیوسته و با توجه به انتشار گسترده آن باعث ایجاد آسیبهایی به استان اردبیل شده است. موارد مرتبط در جدول شماره (4) آمدهاند.
جدول شماره (4): پیامدهای منفی شبکههای اجتماعی در استان اردبیل
سوال پنجم: چه راهکارهایی برای رفع پیامدهای منفی شبکههای اجتماعی وجود دارند؟ همه مطالعات پژوهشی پس از طی مراحل علمی خود و یافتن پاسخها باید راهکارهایی هم برای از بین بردن نقاط ضعف یا تقویت قوتها وجود داشته باشد. در این مطالعه نیز پس از بررسیها و کاوشهای گوناگون از طریق مصاحبههای عمقی و جلسات متعدد فوکوس گروپ راهکارهایی به دست آمدند که در جدول شماره (5) آمدهاند.
جدول شماره (5): راهکارهای رفع پیامدهای منفی شبکههای اجتماعی
بحث و نتیجهگیری شبکههای اجتماعی امروزه جایگاه حوزه عمومی را گرفتهاند که شامل عرصههای اجتماعی است که مفاهمه، ارتباط و استدلال مبتنی بر تعقل، موضعگیریها و جهتگیریهای هنجاری توسط افراد آن جامعه در فرآیند اعمال قدرت دولت، نقش آگاهی دهنده و عقلانیساز دارند، یعنی اعضای جامعه که تشکیل دهنده حوزه عمومی هستند به واسطه مفاهمه و استدلال و در شرایطی که فشاری متوجه آنها نیست، در حوزه عمومی مذکور اضطراب، اجبار درونی یا بیرونی وجود نداشته و بر اساس اصول آزادی و آگاهی تعاملی که شرایطی برابر را برای همه مشارکت کنندهها فراهم میکند، تجمیعی از کنشها، موضعها و جهتگیریهای ارزشی و هنجاری را میسازد. این مجموعه، نهایتاً ابزار مؤثری هستند در اثرگذاری بر عملکردها و رفتارهای حکومت خصوصاً زمانیکه قدرت و اقتدار حکومت را به صورت عقلانی در میآورد. بنابراین حوزه عمومی که در سدههای هفده و هجده میلادی به صورت کافهها و مطبوعات و در اجتماعات حقیقی دیده میشد امروزه به شکل مجازی در شبکههای اجتماعی تبلور یافته است. در واقع قلمروی از حیات اجتماعی است که در آن افکار عمومی میتواند موجودیت بیابد. معمولاً همه افراد جامعه باید به حوزه عمومی دسترسی داشته باشند. در جریان هر مکالمه یا گفتگو که طی آن اشخاص با هم جمع میشوند تا یک اجتماع را تشکیل دهند، در واقع بخشی از حوزه عمومی تشکیل یا ایجاد میگردد. شهروندان یا افرادی که در کنار هم جمع شدهاند نه در مقام افراد اقتصادی یا حرفهای که تنها به فکر اداره امور خصوصی خود هستند و موظف به اطاعت و تبعیت از قواعد مذکورند بلکه شهروندان و افراد زمانی به منزله عموم عمل میکنند که بدون اجبار و اضطرار بتوانند به مسائل مورد علاقه مردم یا منافع و مصالح عمومی بپردازند. وجود اینترنت و در درون آن، شبکههای اجتماعی به عنوان آخرین نوآوری فناوریهای تکنولوژیکی با وجود ایجاد حوزههای عمومی مجازی علاوه بر داشتن مزایایی چون نظارت بر حکومت و ایجاد اتحاد در میان آحاد مردم و اجتماعات مجازی که دستیابی به اطلاعات و وقایع، بسیار آزادانه و سریع فراهم شدهاند اما معایب بزرگی دارند که باید در مقابل آنها با حساسیت بیشتر و برنامهریزی بهتر پیش رفت. خصوصاً در جوامعی مثل ایران که جامعهای مصرفی به شمار آمده و قبل از اینکه شبکههای اجتماعی در آن نهادینه شود و با توجه به عدم وجود آموزشهای لازم به شرایط و کم و کیف استفاده از آن چارهای اندیشیده شود، به صورت عمومی مورد استفاده مردم قرار میگیرد و همین شرایط باعث ایجاد آسیبهای فراوانی برای جامعه ایرانی میشود. دراین مقاله خواستگاه و هدف اصلی، شناسایی و دستیابی به آسیبها و معایب شبکههای اجتماعی است که در اردبیل به انجام رسیده و یافتههای پژوهشی آن در قالب دو هدف ارایه شده است. بررسی آسیبها و پیامدهای منفی شبکههای اجتماعی مورد تدقیق قرار گرفته و معایب و پیامدهای منفی آن و همچنین کارکردهای این شبکهها به صورت عام و خاص مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. یافتهها بر اساس مصاحبه با کارشناسان و فوکوس گروپها نشان میدهند که هر چند شبکههای اجتماعی دارای مزایایی هستند اما معایب و آثار منفی آنها تا به حدی است که میتواند جامعهای را با فروپاشی اخلاقی، از بین رفتن اعتماد بین افراد، سوء استفاده از افراد در زمینههایی چون مسایل جنسی، اطلاعاتی، مالی و ... مواجه سازد. بنابراین برعهده دستگاههای ایدئولوژیک هم چون صدا و سیما، آموزش و پرورش، فرهنگ و ارشاد و ... است تا با توسل به راههای گوناگون و مناسب با آموزش اصولی و صحیح و نشان دادن راهکارهای درست در مسیر استفاده از شبکههای اجتماعی گامهای اساسی برداشته شود تا فضای عمومی ایجاد شده مبتنی بر فضای مجازی بتواند در جلوگیری از آثار مخرب و منفی شبکههای اجتماعی موثر افتد.
منابع افتاده، جواد. (1388). کاربران تولید کننده محتوا، اساس روابط عمومی2 در عصر رسانههای اجتماعی. مجموعه مقالات همایش بین المللی روابط عمومی 2، تهران: انتشارات کارگزار روابط عمومی. بشیر، حسن؛ افراسیابی، محمدصادق. (1391). بررسی شبکههای اجتماعی اینترنتی و سبک زندگی جوانان، فصلنامه تحقیقات فرهنگی ایان. شماره 17، بهار، دوره 5. خانیکی، هادی. (1383). رسانه؛ دمکراسی دیجیتال، فصلنامه رسانه. سال پانزدهم، شماره سوم. خلیلی، محسن؛ کفاشان، مجتبی. (1386). بررسی جامعة انسانی و تأثیر اطلاعات بر آن، مجلة الکترونیکی نما. پژوهشگاه اطلاعات و مدارک علمی ایران، شماره 1. سلطانپور، محمد. (1389). شبکههای اجتماعی. به نقل از وبلاگ نوقلم www.noghalam.blogfa.com/post-29.aspx . سلیمانیپور، روحالله. (1394). شبکههای اجتماعی؛ فرصتها و تهدیدها، مجله رهآورد نور. تابستان، شماره 31. صدیقبنای، هلن. (1387). آشنایی با شبکههای اجتماعی. تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات رسانهای همشهری. فتاحی، سیروس. (1393). مطالعه نقش شبکههای اجتماعی در ارتباطات پویا و مفید بین پژوهشگران، مردم و دانشگاهها. پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد واحد کرمانشاه. کاستلز، مانوئل. (1380). عصر اطلاعات، اقتصاد، جامعه و فرهنگ. ترجمه: احد، علیقلیان؛ افشین، خاکباز؛ و حسن، چاوشیان. ویراستار علی، پایا، تهران: طرح نو. کیمور، ر. (1393). دموکراسی و فضای سایبر، ترجمه: روشندل. فصلنامه رسانه. ویژهنامه رسانهها و حوزه عمومی، شماره 21. مهدیزاده، سیدمحمد. (1393). اینترنت و حوزه عمومی. فصلنامه رسانه.ویژهنامه رسانهها و حوزه عمومی، شماره 988. میناوند، محمدقلی. (1385). اینترنت و توسعه سیاسی: حوزه عمومی در فضای سایبرنتیک، دو فصلنامه پژوهش علوم سیاسی. شماره 2. نوذری، حسینعلی. (1381). بازخوانی هابرماس. تهران: نشر چشمه. Castells, Manuel. (2009). Communication Power. Oxford University Press. Lai, L. S., & Turban, E. (2008). Group’s formation and operations in the Web 2.0 environment and social networks, Group Decision and Negotiation. 17 (5), P.p: 387-402. Obrien Rory. (1999). Civil society, the public sphere and the internet. http"//www.web.net/-robrien.papers/civsoc Papacharissi, zizi. (2004). The virtual sphere in webster Frank (ed) the information society Reader. Routledge publications. Pempek, T., & et al. (2009). College students' social networking experiences on Facebook, Journal of Applied Developmental Psychology. 30, P.p: 227–238. Plaisted tim. (2003). internet, Democracy and the Public Sphere in Australia. http://www.geocities.com Poster, M. (1995). The Net as a Public Sphere, In: communication in History: Technolog, Culture. Society. Third edition, London: Longman. Solis, B. (2007). The social media manifesto. http://www.briansolis.com /2007/06/ future-of-communications-manifesto-for. Thornton, A. (2003). Does Internet Create Democracy? Diss: University of Technology, Sydney, Retrieved from: www.wr.com.au.
[1]. مقاله حاضر حاصل پژوهشی با عنوان بررسی آسیبها و پیامدهای شبکههای اجتماعی در استان اردبیل است که در واحد پژوهش صدا و سیمای مرکز اردبیل به انجام رسیده است. [2]. دکترای مطالعات رسانه، دانشگاه استانبول ترکیه، پژوهشگر حوزه رسانه در سازمان صدا و سیما (نویسنده مسئول). شماره موبایل: 09141560898 E- mail: mohammadbagher.sepehri@yahoo.com [3]. دکترای جامعهشناسی، دانشگاه آزاد شهرضا، تهیه کننده رادیو در سازمان صدا و سیما. E- mail: m_farnam@yahoo.com [4]. استادیار گروه جامعهشناسی دانشگاه پیام نور اردبیل- ایران. E- mail: moalaei@gmail.com [5]. Castells Manuel [6]. Lai, L.S; Turban, E. [8]. Pempek, T. [9]. Scalable [10]. http://www.hamshahrionline.ir/details/135464/Communication/internetMedia [12]. Social Netwerk [13]. Poster, Mark [14]. Obrien, Rory [15]. Plaisted, Tim [16]. Thornton, A. [17]. Papacharissi, Zizi | ||||||||||
مراجع | ||||||||||
افتاده، جواد. (1388). کاربران تولید کننده محتوا، اساس روابط عمومی2 در عصر رسانههای اجتماعی. مجموعه مقالات همایش بین المللی روابط عمومی 2، تهران: انتشارات کارگزار روابط عمومی. بشیر، حسن؛ افراسیابی، محمدصادق. (1391). بررسی شبکههای اجتماعی اینترنتی و سبک زندگی جوانان، فصلنامه تحقیقات فرهنگی ایان. شماره 17، بهار، دوره 5. خانیکی، هادی. (1383). رسانه؛ دمکراسی دیجیتال، فصلنامه رسانه. سال پانزدهم، شماره سوم. خلیلی، محسن؛ کفاشان، مجتبی. (1386). بررسی جامعة انسانی و تأثیر اطلاعات بر آن، مجلة الکترونیکی نما. پژوهشگاه اطلاعات و مدارک علمی ایران، شماره 1. سلطانپور، محمد. (1389). شبکههای اجتماعی. به نقل از وبلاگ نوقلم www.noghalam.blogfa.com/post-29.aspx . سلیمانیپور، روحالله. (1394). شبکههای اجتماعی؛ فرصتها و تهدیدها، مجله رهآورد نور. تابستان، شماره 31. صدیقبنای، هلن. (1387). آشنایی با شبکههای اجتماعی. تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات رسانهای همشهری. فتاحی، سیروس. (1393). مطالعه نقش شبکههای اجتماعی در ارتباطات پویا و مفید بین پژوهشگران، مردم و دانشگاهها. پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد واحد کرمانشاه. کاستلز، مانوئل. (1380). عصر اطلاعات، اقتصاد، جامعه و فرهنگ. ترجمه: احد، علیقلیان؛ افشین، خاکباز؛ و حسن، چاوشیان. ویراستار علی، پایا، تهران: طرح نو. کیمور، ر. (1393). دموکراسی و فضای سایبر، ترجمه: روشندل. فصلنامه رسانه. ویژهنامه رسانهها و حوزه عمومی، شماره 21. مهدیزاده، سیدمحمد. (1393). اینترنت و حوزه عمومی. فصلنامه رسانه.ویژهنامه رسانهها و حوزه عمومی، شماره 988. میناوند، محمدقلی. (1385). اینترنت و توسعه سیاسی: حوزه عمومی در فضای سایبرنتیک، دو فصلنامه پژوهش علوم سیاسی. شماره 2. نوذری، حسینعلی. (1381). بازخوانی هابرماس. تهران: نشر چشمه. Castells, Manuel. (2009). Communication Power. Oxford University Press. Lai, L. S., & Turban, E. (2008). Group’s formation and operations in the Web 2.0 environment and social networks, Group Decision and Negotiation. 17 (5), P.p: 387-402. Obrien Rory. (1999). Civil society, the public sphere and the internet. http"//www.web.net/-robrien.papers/civsoc Papacharissi, zizi. (2004). The virtual sphere in webster Frank (ed) the information society Reader. Routledge publications. Pempek, T., & et al. (2009). College students' social networking experiences on Facebook, Journal of Applied Developmental Psychology. 30, P.p: 227–238. Plaisted tim. (2003). internet, Democracy and the Public Sphere in Australia. http://www.geocities.com Poster, M. (1995). The Net as a Public Sphere, In: communication in History: Technolog, Culture. Society. Third edition, London: Longman. Solis, B. (2007). The social media manifesto. http://www.briansolis.com /2007/06/ future-of-communications-manifesto-for. Thornton, A. (2003). Does Internet Create Democracy? Diss: University of Technology, Sydney, Retrieved from: www.wr.com.au.
| ||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 17,915 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 5,418 |