تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 10,004 |
تعداد مقالات | 83,629 |
تعداد مشاهده مقاله | 78,548,303 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 55,634,318 |
تحلیل زیباییشناختی شادیسرودههای لرستان با تکیه بر ترانة «سیتبیارم» | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
زیباییشناسی ادبی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 7، دوره 10، شماره 42، اسفند 1398، صفحه 125-154 اصل مقاله (796.97 K) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: علمی پژوهشی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
سیتبیارم به معنی«برای تو بیاورم» که منظور از آن آوردن هدایا برای عروس از سوی داماد است. این ترانه بیشتر به صورت دستهجمعی توسط زنان، بدون نواختن موسیقی اجرا میشود. در این مقاله بر اساس منابع کتابخانهای، کارکرد زیباییشناختی ترانة «سیتبیارم» که به روش میدانی گردآوری شده، در دو بخش روساخت: «آواها، واژگان، موسیقی و صورخیال» و ژرفساخت: «عاطفه، اندیشه و معنی» تجزیه و تحلیل شده است. دستاورد پژوهش نشان میدهد: در بخش روساخت: «آواها»، شور و حرکت توأم با موسیقی را گاه با آرامش و گاه با خشونت در ابیات میآفرینند. همنشینی واژگان در تداعی عواطف و معنی شعر نقشی مؤثر دارد. در پارهای از ابیات، وزن و قافیه ایراد دارد که قابل اغماض است. موسیقی درونی ابیات به ترتیب، مرهون آرایههای «واجآرایی»، «واژهآرایی» و «جناس» است و موسیقی معنوی نیز به ترتیب فراوانی، ناشی از «مراعاتنظیر»، «حسنتعلیل»، «اغراق» و.. است. «کنایه» و سپس «تشبیه» در آفرینش صورخیال مؤثرند. در بخش ژرفساخت، از نظر عاطفی شور و شادی در ابیات موج میزند که مرهون آواها و واژگان و ترکیب خاص آنها و برخاسته از اندیشة حاکم بر ابیات است. از نظر معنی، به ترتیب فراوانی، موضوعات: «عاشقانهها»، «منابع طبیعی » و«ملزومات زندگی روستایی عشایری » در ابیات مشهود است. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
زیباییشناسی؛ لرستان؛ شادیسرودهها؛ ترانه؛ سیتبیارم | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
تحلیل زیباییشناختی شادیسرودههای لرستان با تکیه بر ترانة «سیتبیارم» معصومه ارشد* دکتر فرهاد طهماسبی** دکتر رقیه صدرایی***
چکیده سیتبیارم به معنی«برای تو بیاورم» که منظور از آن آوردن هدایا برای عروس از سوی داماد است. این ترانه بیشتر به صورت دستهجمعی توسط زنان، بدون نواختن موسیقی اجرا میشود. در این مقاله بر اساس منابع کتابخانهای، کارکرد زیباییشناختی ترانة «سیتبیارم» که به روش میدانی گردآوری شده، در دو بخش روساخت: «آواها، واژگان، موسیقی و صورخیال» و ژرفساخت: «عاطفه، اندیشه و معنی» تجزیه و تحلیل شده است. دستاورد پژوهش نشان میدهد: در بخش روساخت: «آواها»، شور و حرکت توأم با موسیقی را گاه با آرامش و گاه با خشونت در ابیات میآفرینند. همنشینی واژگان در تداعی عواطف و معنی شعر نقشی مؤثر دارد. در پارهای از ابیات، وزن و قافیه ایراد دارد که قابل اغماض است. موسیقی درونی ابیات به ترتیب، مرهون آرایههای «واجآرایی»، «واژهآرایی» و «جناس» است و موسیقی معنوی نیز به ترتیب فراوانی، ناشی از «مراعاتنظیر»، «حسنتعلیل»، «اغراق» و.. است. «کنایه» و سپس «تشبیه» در آفرینش صورخیال مؤثرند. در بخش ژرفساخت، از نظر عاطفی شور و شادی در ابیات موج میزند که مرهون آواها و واژگان و ترکیب خاص آنها و برخاسته از اندیشة حاکم بر ابیات است. از نظر معنی، به ترتیب فراوانی، موضوعات: «عاشقانهها»، «منابع طبیعی » و«ملزومات زندگی روستایی عشایری » در ابیات مشهود است.
واژههای کلیدی زیباییشناسی، لرستان، شادیسرودهها، ترانه، سیتبیارم مقدمهمردم لر در پیمودن مسیر تولّد تا مرگ، با ره توشههایی از باورها، آیینها و آواها و زبانزدهای مخصوص، حماسه کار و زندگی را خلق میکنند. یعنی انسان در بستر زندگی و کار متولّد میشود؛ گاه شادمان است و گاه غمبار، گاه سور دارد و گاه سوگ، گاهی در عروسی است و گاهی در عزا و در این رهگذر، عزیزترین یادگاری که برای نسل بعد از خود بر جای میگذارد، فرهنگ است. (چنگایی و حنیف، 1374: 12) بیان مسألهدر لرستان ادبیات عامّه که بخشی از فرهنگ مردم است؛ با توجه به شرایط اقلیمی و «دو نوع گویش رایج در آن نخست لکی که از لحاظ کثرت و پیرایش واژههای غنی قابل توجه میباشد و خود شاخه ای وسیع از زبان عصر ساسانی است و دیگری لری...»( غضنفری، 2،1364) شامل موارد زیر است: الف) موره و هوره، ب) چیستان، پ) لالایی، ت) چریکه (بیت)، ث) فال چهلسرود، ج) ضربالمثل، چ) ترانه محلی، ح) قصه و ... (نجفزاده قبادی، 1391: 14) نکته: موضوع مورد بحث این مقاله، ترانة محلی است که شادی سرودهها زیر مجموعة آن است. ترانه محلیترانههای محلی زادة ذهنهای خلاق بوده است. این ترانهها، همواره تسکین دهندة آلام و رنجهای ناشی از کار و تلاش زندگی فردی و جمعی انسانها بوده است. (ذوالفقاری، 1396: 287) طبقهبندی ترانههاطبقهبندی ترانهها به دلیل تنوع در مضامین و کاربردها بسیار مشکل است، اما میتوان به تقسیمبندیهای کلی از قبیل: ترانههای اجتماعی، ترانههای کار، ترانههای مراسم شادمانی، ترانههای کودکان، ترانههای فکاهی، ترانههای مستهجن (مستهجنات)، ترانههای عاشقانه، ترانههای حماسی، ترانههای سرگرمی (چیستانها و معماها) ترانههای سوگ و... رسید که هر یک میتوانند دارای زیرمجموعههایی باشند؛ مثل ترانههای اجتماعی شامل: طنز، سیاسی، اجتماعی و ... از میان موارد فوق، ترانههای مراسم شادمانی (شادی سرودهها) و از آن جمله ترانة «سیت ییارم»، موضوع بحث این مقاله است: شادیسرودهها: شامل تکبیتهایی است که در مجالس شاد مانند ختنهسوران، نامزدی و شیرینیخوران، عقدکنان، حنابندان و عروسی، زنان و مردان با آهنگی دلنشین و شاد به صورت گروهی میخوانند و دست میزنند و کِل میکشند. موسیقی لری که شامل نواها و نغمههای لری و لکی است از خصایل عاطفی و انسانی سرشار است. حتی در ترانههای حماسی و رزمی پیامی نهفته است که جنگ و برادرکشی را منع میکند و با توصیف صحنه، هشدار میدهد آن که بر زمین افتاده دشمن نیست؛ بلکه فردی از تبار و طایفه توست. ترانههای شورانگیز عاشقانه، قصة فراق را به شکوه و شکایت چنان که معمول است تبدیل نمیکند، بلکه همة ترانه سرشار است از محاسن دلدار. نغمهها و نواهای لری در انتقال احساس و یا ایجاد انگیزه به صورت روایی و یا آیینی اثربخش است. (ایزدپناه، 1384: 175) موسیقی و ترانههای عروسی در لرستان به سه بخش تقسیم میشود: 1ـ موسیقی با کلام 2ـ موسیقی بدون کلام 3ـ ترانهها و آواهای بدون موزیک موسیقی با کلام، آمیزهای است از موزیک و اشعار محلی که توسط مردها خوانده میشود و عموماَ در حین رقص محلی (دست گرفتن) به اجرا در میآید. موسیقی بدون کلام، بیهمراهی آواز اجرا میشود و از تمهای محرک و نشاطآور تشکیل گردیده است. کلام بدون موزیک نیز، به صورت دستهجمعی و بیشتر توسط زنان (زنانی که دور عروس حلقه زده اند) خوانده میشود. معروفترین این آواها، هیولهها میباشد که در اکثر نقاط لرستان امروزی، صرف نظر از گویش منطقه به همین نام مشهور است. «چنگایی و حنیف، 42:1374» هیوله وسیعترین، نافذترین و معروفترین آواهای عروسی است؛ اکثر قریب به اتفاق زنان لرستان این لفظ را میشناسند. در گویش لری خرمآبادی به هیوله، «سیتبیارم» هم میگویند. «همان: 49» سیتبیارم: به معنی«برای تو بیاورم» که منظور آوردن هدایا برای عروس از سوی داماد است. این آواز بیشتر به صورت دسته جمعی توسط زنان و دست زدن با همین ریتم، بدون نواختن موسیقی اجرا شده و درمقام سنگینسماع است که امروزه با کمانچه و ضرب یا سرنا و دهل نیز شنیده میشود. (سیفزاده، 1377: 47) (سیتبیارم). سی، یعنی برای، (ت ) ضمیر مفرد دوم شخص یعنی برایت، بیاورم. چون این جمله در بسیاری از بیتهای آن آمده است و تکرار شده است، از این رو به (سیتبیارم) مشهور و ماندنی شده است. سؤال تحقیق: این است که: آیا ابیات ترانة «سیتبیارم» کارکرد زیباییشناختی دارند؟ فرضیة تحقیق: با توجه به بعد تأثرات عاطفی و احساسی این ابیات که برخاسته از کاربرد آرایههای ادبی است میتوان گفت: ابیات ترانة «سیتبیارم» کارکرد زیباییشناختی دارند. اهداف تحقیق ـ بررسی ادبیات عامیانه لرستان به منظور حفظ میراث کهن این مرز و بوم با تکیه بر ادبیات شفاهی ـ تبیین ابعاد زیباییشناختی شادی سرودههای لرستان در قالب ابیات ترانة «سیت بیارم» ـ تبیین و تصویر هویت فردی و اجتماعی اقوام لر و لک استان لرستان با تکیه برادبیات شفاهی ایشان. ـ کمک به غنیسازی نقد ادبی در حوزة ادبیات عامیانه و به ویژه در منطقه لرستان. ضرورت و اهمیت تحقیقدر لرستان به واسطه دارابودن تاریخی کهن، ادبیات شفاهی، از جمله شادی سرودهها، سهم بزرگی در فرهنگ این سرزمین دارد؛ ادبیاتی که با گذشت زمان در حال فراموشی است و متولیان امر نیز تاکنون برای حفظ و نگهداری آن هیچ اقدام چشمگیری انجام ندادهاند؛ لذا انجام تحقیقی گسترده و همه جانبه در این باب ضروری به نظر میرسد. پیشینه و روش تحقیقدر رابطه با شادی سرودهها و به طور اخص زیر مجموعة آن ترانة «سیت بیارم»، پژوهشهایی در جهت گردآوری ترانهها صورت گرفته است و برخی کتب و مقالات نیز پارهای از ابعاد این موضوع را با رویکردی متفاوت مورد بررسی قرار دادهاند. منابع زیر تا حدودی با موضوع (شادی سرودهها)، مرتبط است: ـ «فرهنگ مردم لرستان» نویسنده: سعید شادابی (1377). ـ «فرهنگ قوم لر» مؤلفان: عزت الله چنگایی، محمد حنیف (1374). در این آثار، نگارندگان نحوة اجرای آداب عروسی را بیان نموده و نمونههایی از ترانههای آن را به فارسی روان بازگردانی نموده اند. ـ «پیشینة تاریخی موسیقی لرستان» مؤلف: سیدمحمد سیفزاده (1377). در این کتاب، نویسنده انواع موسیقی و ترانههای محلی لرستان شرح داده و متن ترانهها را به طور کامل بیان نموده است. ـ «سور و سیت بیارم» پژوهشی در بارة مراسم عروسی و رابطة آن با سیت بیارم در لرستان، پژوهش و نگارش: غلام حسین محمدیان (سکوند) (1388) نگارنده در این کتاب رسوم و سنن مربوط به عروسی در لرستان را در قالب تک بیتهایی موسوم به «سیت بیارم» بیان نموده است. ـ «فهلویات یا (پهلویانهها) تک بیتهای کهن سور و سوگ به زبان لکی» نویسنده: علیمردان عسکری عالم (1382). نویسنده، تکبیتهای سور و سوگ را «پهلویانه» یا فهلویات دانسته و به طور مختصر به نمونههایی از این ابیات پرداخته است. موضوع این مقاله بررسی جنبة زیباییشناختی ترانة «سیتبیارم» در دو بخش روساخت: بررسی«آواها، واژگان، موسیقی و صور خیال» و ژرف ساخت: «عاطفه، اندیشه و معنی» است که میتواند حاوی زمینههای اجتماعی و فرهنگی و تاریخی و... باشد. برای تحلیل زیباییشناسی ترانة «سیتبیارم»، به کمک نمونهگیری از دویست بیت که از طریق گفتگو با گویشوران محلی و با بهرهگیری از سه منبع مهم گردآوری شدهاند، کوشیدهایم مباحث را به صورت کمی و توصیفی ارایه دهیم. صد بیت از این ابیات به صورت تصادفی انتخاب شده و از نظر زیباییشناسی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. سه منبع مورد استفاده عبارتند از: کتابهای: 1ـ «پیشینة تاریخی موسیقی لرستان» مؤلف: سیدمحمد سیفزاده (1377). 2ـ «سور و سیتبیارم» پژوهشی در بارة مراسم عروسی و رابطة آن با سیتبیارم در لرستان، پژوهش و نگارش: غلامحسین محمدیان (سکوند) (1388) 3ـ «فهلویات یا (پهلویانهها) تکبیتهای کهن سور و سوگ به زبان لکی» نویسنده: علیمردان عسکری عالم (1382). بحث و بررسیبا توجه به این که شعر از شاخههای هنر است. (محجوب، 1382: 37) و زیبایی لازمة هنر؛ میتوان آن را از نظر زیبایی بررسی کرد اما واقعیت این است که بسیاری از نظریههای زیباییشناسی نسبی است و بر پایۀ ذوق و سلیقه استوار است. در راستای ارزیابی دقیقتر شعر از منظر زیباییشناسی، برخی از محققان معتقدند: «میتوانیم هر عنصری را در شعر فقط به این عنوان که آیا توانسته شعر را در رسیدن به هدف اصلیاش کمک کند، ارزیابی کنیم. همچنین میتوانیم در مورد کل شعر از این نظر که آیا این عناصر دست به دست هم داده و یک مجموعة کامل را تشکیل دادهاند یا نه، قضاوت کنیم» (پرین، 1373: 103). کالریج[1] زیبایی شعر را محصول زیبایی قسمتهای گوناگون آن دانسته، میگوید: «در شعر لذتی که از کل اثر میبریم با لذت حاصل از یکایک اجزای ترکیب سازگار و حتی ناشی از آن است.» (دیچز، 1373: 173) بر اساس این دیدگاه میتوان گفت زیبایی شعر حاصل زیبایی واحدهای ساختاری آن اعم از روساخت و ژرفساخت است؛ که در بخش روساخت شامل: زبان، موسیقی و صور خیال است و در بخش ژرفساخت شامل: عاطفه و اندیشهای که عاطفه را شکل میدهد و همچنین موضوع یا پیام یا آنچه در ادبیات کلاسیک تحت عنوان مـعنی شـعر مطرح است.» (صهبا، 1384: 93) روساخت (زبان، موسیقی، صورخیال)زیبایی زبان: «کروچه[2] و فوسلر[3] معتقد بودند که زبان جـنبة هـنری و خلاق دارد و با سبک و زیبایی عجین است.» (شمیسا، 1378: 120) زیبایی زبان را در بخشآوایی، واژگانی میتوان بررسی نمود: آواها: صاحب نظرانی که به وجود رابطة طبیعی میان آوا و مفهوم معتقدند، مدعی هستند که علاوه بر واژهها، آواها (یا واجها) نیز در انتقال معنا و مفهوم نقش دارند؛ این ادعا به ویژه در زبان ادبی قابل توجه است. «الکساندر پوپ[4]، شاعر و منتقد معروف انگلیسی، بر این عقیده است که در هر شعر صوت باید انعکاسی از معنی و ارتباطی با آن داشته باشد.» (یوسفی، 1386: 172) «در کتاب آناتومی شعر[5] در بارة دلالت حروف بر مفاهیم چنین آمده است: مصوتهای بلند بیش از مصوتهای کوتاه بر آرامش و وقار دلالت دارند. مصوتهای کوتاه حاکی از حرکت سریع و هیجان هستند. «ب» و «پ» بر صداهای انفجاری، سرعت، حرکت دلالت دارند. «م» و «ن» بر زمزمه، آواز، موسیقی حکایت میکند. «ل» بر مایع روان، جوی آب، استراحت، آرامش، سرخوشی دلالت دارد. «ک» و «گ» و «چ» حاکی از خشونت، درشتی و سختی، سر و صدا و برخورد است. (ناگفته نماند که «خ» و بعد «غ» از دیگر حروف خشنتر هستند.) «س» و «ش» بر صداهای هیس، فش، همچنین صداهای نرم و صاف و آرام بخش دلالت دارند. «ز» به بافت کلام خشونت میدهد...«ت» و «د» همانند «ک» و «گ» هستند اما با تأکیدی کمتر. «ر» بیشتر در بافتهای دارای صدا و حرکت به کار میرود... ضمناً دلالت صدای حروف بر صدای اشیاء و مفاهیم خاص، حرف تازهای نیست بلکه از دیرباز مورد بحث بوده؛ علمای اسلامیآز جمله ابوعلی سینا به بعضی از آنها اشاره کردهاند». (وحیدیان کامیار، 1375: 28) جدول(1) نتایج به دست آمده از فراوانی آواها در صد بیت نمونه «سیتبیارم»، به این شرح است:
با توجه به مفاهیم آواها و نتایج به دست آمده، فراوانی مصوتهای کوتاه به همراه صامت «ر» به خوبی شور و هیجان و حرکت برخاسته از شادی و نشاط نهفته در ابیات سور را منعکس میکند که با آرامش و وقار ناشی از مصوتهای بلند و زمزمه و آواز و موسیقی صامتهای «م» و «ن»، همراه است و در نهایت به آرامش ناشی از صامتهای «س، ش» منجر میگردد با توجه به میزان فراوانی سایر صامتها همچون: «ت، د»، «ک، گ، چ، خ، ز»، و «ب،پ» در پارهای از ابیات، سر و صدا و حرکت ودرشتی دریافت میشود که با توجه به مضمون ابیات «سیتبیارم»، امری بدیهی است و برخاسته از شور و شعف این سرودههاست و در نهایت با وجود صامت «ل» به نرمی و آرامش و سرخوشی منجر میشود. واژگانگزینش مناسبترین واژهها برای القای مفهوم و پیام، نقش بسیار مهمی در شعر دارد. «واژهها با داشتن دلالتهای گوناگون معنایی که از طریق مجاز، استعاره، نماد و... پدید میآید، دارای توانهای بالقوهای هستند که ذهن توانمند شاعری میتواند آنها را در سرایش خود به کار گیرد و از گردة آنها به سود خود کار بکشد.» (حسنلی، 1391: 103) «انسجام[6] پیوند میان جملههایی است که یک متن[7] را تشکیل میدهند بر اساس نظریة هلیدی[8] یک گونه از انسجام، انسجام واژگانی[9] است. و یکی از انواع انسجام واژگانی، تکرار است. منظور از «تکرار» در نظریة هلیدی، تکرار واژه در دو و یا چند جمله است، که موجب پیوند و انسجام بین آن جملهها میشود.» (بهادری، شیری: 1392: 108) در ابیات زیر ، شاهد تکرار واژه و در نتیجه انسجام متن هستیم:
Sīt bēārem Sīt bēārem bārē gol bārē Henā / Henāyā sī das ō pāŝo Golēā sī sare jā برایت بیاورم برایت بیاورم، یک بار گل و یک بار حنا، حناها برای دست و پاهایشان (عروس و داماد) و گلها برای بستر آنها تکرار ترکیب واژگان «سیت بیارم: برایت بیاورم» در آغاز بسیاری از ابیات این ترانة قدیمی دلیلی بر تأکید و پافشاری بر انجام مضمون نهفته در بیت و حاکی از عشق و محبت و صداقت است چرا که منظور، آوردن هدایا برای عروس و داماد و ... است. در همین ترکیب و تکرار و سایر واژگان بیت، مصوتهای بلند «ای» و «ا» و صامت «س»، تداعیکنندة آرامش و وقار است که با سرعت و حرکت ناشی از تکرار صامتهای «ب، ر» در هم میآمیزد و تصویری از شوق و شور و عشق را برای انجام مضمون بیت، به نمایش میگذارد. کاربرد واژگان «گل» و «حنا» فضای بیت را عطرآگین ساخته و تصویری زیبا و بدیع را رقم زده است.
Sīt bēārem Sīt bēārem dasmālyā kë raŋ ve raŋ tō ve nāz čūpī bavāzī qam derā de dele taŋ برایت بیاورم دستمالهای رنگارنگ تا تو با ناز برقصی و غم وغصه از دل بیرون آید. استفاده از آواهای «ب، ر، چ» و واژة «چوپی (رقص)»، سرعت و حرکت رقصیدن را در ذهن تداعی میکند. آواهای «ن، گ»، آواز و موسیقی این رقص را رقم میزند. واژة «رنگ وِ رنگ(رنگارنگ)» تصویری زیبا با رنگهای شاد و فرح بخش میآفریند که کاربرد مصوتهای «ا» و «ای» و صدای «س» این تصویر زیبا را به آرامش و وقار ختم مینماید. «چوپی: 1ـ دسته و گروه 2ـ عده و تعدادی که دست در دست هم بازی محلی لکی میکنند (چوخی) وگاه به سر دسته و رهبر گروه میگویند. یا به رهبر و سردستة آنها (سر چَلَه، سرچوپی، سرچوخی) گویند.» (کیانی کولیوند، 1:450:1390) موسیقیدر راستای چگونگی ایجاد توازنها و تناسبها، موسیقی شعر به انواع مختلفی تقسیم مـیشود. بـعضی از انواع شناختهشدة آن را دکتر شفیعی کدکنی چنین معرفی میکند: «موسیقی بیرونی (عروض)، موسیقی کناری (قافیه و ردیف)، موسیقی درونی (جناسها و قافیههای میانی، و همخوانی مصوتها و صامتها) و موسیقی مـعنوی (انواع هماهنگیهای معنوی درونی یک مصراع یا چند مصراع: تضاد، طباق، مراعاتنظیر و ....» (شفیعی،271:1370). موسیقی بیرونی (وزن)همة محققان شعر عامه اذعان دارند که وزن شعر عامه با وزن شعر رسمی فارسی متفاوت است؛ اما در این تفاوت اختلاف نظر دارند. عدهای از محققان به عروضی بودن و برخی به هجایی بودن و دستهای به تلفیقی از این دو اشاره کردهاند. (ذوالفقاری، 300،1396) جدول (2) با توجه به نمونههای مورد بررسی در این پژوهش به نظر میرسد که وزن عروضی تمام ابیات، «فاعلاتن، فاعلاتن، فاعلاتن، فاعلن» بحر رمل مثمن محذوف باشد:
با توجه به این نکته که در تقطیع پایههای آوایی ابیات، وزن مذکور حاصل نمیشود اما تعداد هجاها در دو مصرع برابر است (15-15)؛ بنا بر این میتوان گفت: وزن ابیات ترانة «سیتبیارم» هجایی است، نه عروضی. موسیقی کناریدر اشعار عامه، قافیه قواعد و قوانین آزادمنشانۀ خود را دارد. (احمدپناهی سمنانی، 1383: 140) و بسیاری از ایرادهای قافیه در شعر رسمیچون: اقوا، اکفا، سناد و ایطا (ماهیار، 1387: 287)، از اصول پذیرفتۀ دانش قافیه در اشعار عامه است؛ زیرا «اساس قافیه بر نزدیکی تلفظ حروف است؛ نه بر یکسان بودن حرف روی که در شعر کلاسیک فارسی و عربی اصل است.» (کمرپشتی، 477:1390-485) لذا در ترانة «سیت بیارم» نیز، قافیه شدن کلمات، بر اساس بعد شنیداری است نه نوشتاری:
کلمات قافیه: راضیه، قاضیه ـ قافیه: راضی(صفت) ـ قاضی (صفت)
کلمات قافیه: قلا، طلا قافیه: قلا (قلعه: اسم)، طلا (اسم) ـ قافیهشدن کلماتی که حرف روی در آنها با تلفظ یکسان و املای متفاوت است:
کلمات قافیه: بازی، راضی قافیه: بازی (اسم) راضی (صفت) ردیف: کنه (کند: فعل) ناهمسانی مصوتها در کلمات قافیه:
کلمات قافیه: دُهِل، گُل قافیه: دهل: طبل (اسم) گل (اسم) موسیقی درونی: هم خوانی صامتها و مصوتها، به صورت «واجآرایی»، «واژهآرایی» و «جناس»، در ابیات، قابل بررسی است: جدول (3) موسیقی درونی (در صد بیت):
واجآرایی و واژهآرایی: لازم به ذکر است که بسیاری از ابیات هر دو آرایة «واجآرایی» و «واژهآرایی» را توأم دارند:
Kel zenonë Kel zenēto keleton bolen zenēt har komto xoare domā keleton de del zenēt ای افرادی که کِل میزنید (فریاد هلهله و شادی سردادهاید)، کل بزنید، بلند، کل بزنید. هر کدامتان خواهر داماد هستید، از دل (با تمام وجود) کل بزنید. واجآرایی: مصوتهای کوتاه: « ِ » 15، « ُ » 9، بار و مصوت بلند: «ای» 3 بار و صامتهای: «ن» 8، «ت» 6، «ک» 5، «ل» 5، «ز» 4، «د» 3 بار تکرار شده است. واژهآرایی: «کِل: صدایی است که در آن آوا وصدا را با چرخش زبان در دهان، سر میدهند که نشانه شادمانی است.» «کل زنیت: کل بزنید» جناس
Rīt vā Ĭām ko Rīt vā Ĭām ko rī gošonat moštema / nāz nako nāz nīz nako hāzerī sīt dāštema رویت را به طرف من بچرخان؛ رونمای تو در مشت من است. ناز و سرو صدا نکن که رونمایت را از قبل حاضر کردهام. واژههای جناس: «ناز، نیز» جناس ناقص اختلافی در حرف وسط
Domā de dōme yāra čī ʔ ōrdī dāra mē / hamato rët vā nehāšo hama vā zan ō pēā داماد در پی یار همچون یک اردو میتازد؛ جملگی با زن و مرد به پیشواز او بروید. واژههای جناس: «دوما: داماد، دم: دنبال» جناس ناقص افزایشی موسیقی معنویکاربرد صنایعی چون مراعات نظیر و تضاد و طباق... باعث آفرینش موسیقی معنوی میشود. کاربرد این صنایع ادبی در شادی سرودهها، در هم تنیده است و چه بسا یک بیت صنایع مختلف ادبی داشته باشد. برای سنجش دقیقتر، میزان فروانی این صنایع به صورت انفرادی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است: جدول (4) موسیقی معنوی: (در صد بیت):
مراعاتنظیر (تناسب): آوردن کلماتی هم جنس و متناسب در شعر و سخن همچون اسمهای ستارگان، گلها و... با توجه به جدول، آرایة «مراعات نظیر یا تناسب» بیشترین فراوانی را در ابیات دارد و این حاکی از تسلط سرایندگان ابیات به کاربرد کلمات متناسب با هم، در یک بیت است:
Sāzena pof ko de sāzet tā xom bwem marhabā / sare sāzet nweqra beyrem kamar bālāš de telā ای نوازندة سرنا! در ساز خود بدم تا من به تو مرحبا بگویم. سر سازت را نقرهکوب و بالای آن را طلاکوب کنم. تناسب: «سازنه: نوازنده سرنا، ساز» «سر، کمر» «نقره، طلا» حسنتعلیل: آن است کهشاعر برای مقصود خود دلیلی ادعایی بیان کند. بعد از تناسب، بیشترین درصد فراوانی را در شادی سرودهها دارد:
ʔ asbēāne zīn kenēto tā börēm jehāzeše sādomāne bēārēto tā bakaša nāzeše اسبها را زین و آماده کنید تا جهاز عروس را ببریم. شاهداماد را بیاورید تا ناز عروس را بکشد. حسنتعلیل: « علت آماده کردن اسبها، بردن جهاز عروس است.» «داماد را بیاورید، به این علت که ناز عروس را بکشد.» اغراق: زیادهروی و افراط در ستایش کسی یا چیزی است.
ʔ emšow čārda šöa hā zenēm ču ve dōhel / šö čerāϒa rūz čerāϒa hā yarēm xarmenē gol امشب چهاردهشب است که به با چوب به دهل میزنیم. شبانهروز چراغانی است زیرا میخواهیم خرمنی گل (عروس) بیاوریم. اغراق: «چارده: چهارده شب بر دهل کوفتن» «شو چراغ و روز چراغ: شبانه روز چراغانی بودن» تضاد
Hë ratēmo hë ratēmoʔ oftāymo de kan ō kūs / sēr ratēm gosnaʔ omāym de hona boëʔ arūs این بیت حالت طنز دارد و مربوط به زمانی است که اقوام داماد، برای بردن عروس میآیند؛ خطاب به خانوادة وی میگویند: رفتیم و رفتیم و مسیر طولانی و پر شیب و فرازی را طی کردیم (تا به خانة پدر عروس رسیدیم). سیر به خانة عروس رفتیم ولی گرسنه برگشتیم! تضاد: «سیر، گسنه: گرسنه» تلمیح:اشاره به داستانی یا موضوعی تاریخی و ...در سخن است.
čeļ gonī ganem feroxtem dam ve pīļe Nāderī / Hamaše xarje tō kerdem söza šīrīn čāderī چهل گونی گندم فروختم و آن را با پول نادری عوض کردم برای خرج عروسی تو ای سبزهگون شیرین و چادری! تلمیح به: «پیل نادری (پول نادری)، سکه رایج دوران نادرشاه افشار» (سیفزاده، 48:1377) حسآمیزی: آمیختن دو حس با یکدیگر است.
ʔ arūs maagrēvʔ arūs maagrēvʔ īče dūče bētera /ʔ ē hōsīra ke tō dārī de šakar šīrīntera عروس خانم گریه نکن اینجا (خانه داماد) از آنجا (خانه پدری) بهتر است. این مادر شوهری (یا پدرشوهر) که تو داری از شکر شیرینتر است. (خوش اخلاق است) حسآمیزی: «ای حسیره که تو داری د شکر شیرینتره» حسیره: پدر یا مادر شوهر از شکر شیرینتر است. شیرینی با حس چشایی قابل درک است و پدر یا مادر شوهر را میتوان با حس بینایی درک کرد. در این بیت که پدر یا مادر شوهر به شکر و حتی شیرینتر ازآن تشبیه شدهاند، تشبیه تفضیل داریم، و «شیرینتر از شکر بودن»: کنایه نیز از خوشاخلاقی است. به اجمال می توان گفت: این ترانهها، به قول صادق هدایت خاصیتی دارد که موسیقی علمی فاقد آن است. «...لطف و گیرندگی طبیعی، صداقت در احساسات، سادگی تشبیهات و طراوت شاعرانه و گاه نیز ملهم از افکار شاعرانة در حقیقت عالی می باشند که مقام جداگانهای احراز می نمایند.» (هدایت، 1371: 202) صورخیالصورخیال: خیال عبارت است از کوششی که ذهن هـنرمند در کـشف روابط پنهانی اشیا دارد. به تعبیر دیگر تخیل نیرویی است که به شاعر امکان مـیدهد کـه میان مفاهیم و اشیاء ارتباط بـرقرار کـند» (شفیعی کدکنی، 1380: 89). تشبیه، استعاره، مجاز و کـنایه، از اقسام صور خیال اسـت کـه شاعران با بهرهبردن از آنها به سحرآفرینی میپردازند. جدول (5) صورخیال (در صد بیت):
ترانههای عامیانه و از جمله ترانة «سیت بیارم» آرایههای ادبی پیچیده ندارند. تشبیهات در آنها ساده و عینی و ملموس است و استعارات دیریاب شعر رسمی را ندارند و به طور کلی بیانگر احساسات و افکار عامه مردمند. کنایه: کنایات از نوع ایماء است و ربط بین معنی اول و دوم، آشکار است:
Beīë verē verē čāderet ve sar bakaš /ʔ ū xēāle doxterīte de gūšet ve dar bakaš عروس خانم بلند شو، بلند شو و چادرت را به سر بکش و خیال دختریت را از گوشت به در بکش(دوران دختریت را فراموش کن و آمادة شوهرداری باش) «دِ گوشِت وِ در بَکش: ازگوشت بیرون بکش: کنایه: فراموش کن» تشبیه: در تشبیهات، مشبه و مشبّهٌبه حسی است و از اموری است که شاعر خود، آنها را لمس کرده است:
Koř de xom doxter de xom har dekšo malūs malūs / yakēšo donaʔ enār yakēšo čīʔ awe nūs پسر و دختر هر دو از آن من و هر دو ناز و ملوس هستند. یکی از آنها دانة انار است و دیگری همچون آبنوس وجه شبه: در هر دو تشبیه، زیبایی است. و تشبیه به اعتبار طرفین (مشبّه، مشبّهٌبه )، حسی است. استعاره: اکثر استعارات از نوع مصرحه است یعنی استعارهای که صراحت دارد یا تشبیهی است که از آن فقط مشبّهٌ به باقی ماندهاست.
Tāse čarxī tāse čarxī de felak bāzī kena / beytoneŝ ve dase domā tāʔ arūse rāzī kena تاس چرخی، تاس چرخی، در فلک بازی میکند؛ آن را به دست داماد بدهید تا با اهدای آن به عروس خانم، وی را راضی نماید. تاس چرخی: استعاره از ماهدر این بیت نیز، استعاره از نوع مصرحه است؛ فقط مشبّهٌبه (تاس چرخی) ذکر شده است وبا توجه به قرینه (دِ فلک بازی کنه: در فلک بازی میکند) میتوان به مشبه محذوف (ماه) پی برد. و با توجه به مضمون «بازی کردن ماه در فلک»، آرایة «تشخیص» نیز داریم. مجاز
ʔ ë berār jo ey xoar jo sare me qorboneto /ʔ ē qedar xodā nakošam sī hena vanoneto ای برادر جان و ای خواهر جان، سر من به قربان شما. از خدا میخواهم مرا تا زمان حنابندان شما نکشد. «سرِ مِ قربونتو: سر من به قربان شما، سر: مجاز از تمام وجود»
Majma gapa Majma gapa čār gūšaš čārʔ ašrafī / tāʔ omā bazena veš Ĭōreso xarješ kašī ای مجمه (دیس) بزرگ! ای مجمه بزرگ! که در چهارگوشهات چهار اشرفی وجود دارد، به محض این که نوازندگان شروع به نواختن کردند؛ لرستان هزینة عروسی را پرداخت. «لرسو خرجش کشی: لرستان هزینهاش را پرداخت. لرستان: مجاز از بزرگان لرستان» ژرفساخت (عاطفه، اندیشه، معنی)عاطفه: حالتهای مختلف غم و شادی و بیم و امید و ترس و حیرتی است که شاعر به کمک لفظ و آهنگ آن را نشان میدهد. کروچه آن را مادة خام یا اولیهای میداند که هنرمند آن را به کمک آفرینش هنری تعدیل نموده و به شکل خیال و تصویر و نه به صورت ناله و آه ارایه میدهد. (غریب، 103،121:1378، صهبا، 1384: 103) انـدیشه: نوع نگرش به عالم هستی و تکیهگاه عاطفه است. «هر شعری در هر قالبی و هر شیوهای در بر دارندة اندیشه و تفکری خاص است که ناشی از فرهنگ اعتقادی و باورهای فردی و اجتماعی شاعر و تأثیرپذیریهای او از جامعة پیرامون و خصائص اقلیمیخود میباشد.» (روزبه، 46:1370) همانطور که از نام این ابیات (شادی سرودهها) بر میآید، از نظر عاطفی شور و هیجانی سرشار از شادی و نشاط و شعف در این ابیات موج میزند که مرهون آواها و واژگان و ترکیب خاص آنها و برخاسته از اندیشة حاکم بر ابیات است که محتوایی پرتحرک، متنوع و جذاب دارند:
Kelīlyāne sīm bēārēt dare yaxdone vāz kenem / xalatī deŝ derārem ve qöm ō xīŝ bar kenem کلید یخدون (چمدان) را برایم بیاورید تا آن را باز کنم و خلعتی را از آن بیرون آورم و به قوم و خویش هدیه بدهم. ژرف ساخت: از نظر عاطفی شوق و هیجان در بیت نهفته است و اندیشة حاکم بر آن ناشی از این رسم است که داماد هدایایی را به عنوان خلعتی برای چند تن از نزدیکان و بزرگان طایفة عروس خریداری میکند که معمولاً چند قواره پارچه و یا چند دست کت و شلوار و ... است و در عوض پدر عروس نیز برای داماد و بستگان وی چنین هدایایی تهیه میکند. این رسم دلیلی دیگر بر همبستگی قومی و همچنین احترام و بزرگداشت بزرگان و اقوام است. معنی: صـورت زیبای شعر همچون جامة زیبا و دلربایی است که بایسته است صنم زیبای معنی را در بر بگیرد یا مانند صدف زیبایی است که اگر تهی از گوهرهای گرانبها بـاشد ارزشی ندارد. در قالب ابیات ترانه «سیتبیارم» مراحل مختلف ازدواج، از ابتدا تا انتها، به تصویر کشیده شده است. جدول (6) در صد بیت نمونه، میتوان محتوای «سیتبیارم» را در موضوعات زیر دستهبندی کرد:
عاشقانههابا توجه به موضوع ابیات که اغلب سور و عروسی است؛ وجود مضامین عاشقانه با فراوانی 31 درصد، امری بدیهی و مورد انتظار است. ابیات این ترانه اغلب مضمون غنایی دارند که برخاسته از عواطف، احساسات و امیال سرایندگان آن و ترجمان روح پرسوز و گداز ایشان است که به سادگی و بدون قید و بند، بیان شده و تصویری زیبا آفریدهاند:
Sīt bēārem Sīt bēārem har čē ke delt mēhā /menem ō delē de sīna ve fedā čaše tō bā برایت بیاورم، برایت بیاورم، هر آنچه را که دلت میخواهد. من فقط، دلی در سینه دارم، آن هم فدای چشمان تو. طبیعت: (گلها، گیاهان، درختان، کوه، چشمه و .....)در این ترانه انعکاس ویژگیهای جغرافیایی، اقلیمی و رنگ وبوی محیطی، در مراحل مختلف ازدواج حتی در بدو امر، یعنی موضوع خواستگاری، به زیبایی جلوهگرست:
Dāre morvārë dāre morvārë sā vana de čam ō rū / sad soār de ʔ ēle boam sō mēān ve goftegū درخت مروار (سرخ بید) سایهاش را در پیچ و خم رود گسترانده است / فردا صد سوار از طایفة پدرم برای گفتگو (خواستگاری) میآیند.
ʔ āwe šajū ʔ we gardāw sī dāwat čanē xūa / gol de rīše boa domā hë xūa hākem būa آب نهر شاهجوی و آب نهرگرداب برای عروسی خیلی خوب است. صورت پدر داماد گلآذین باد و چه خوب است که همیشه حاکم باشد. «آو شجو: آب یا نهر شاهجوی (شهجو)، بزرگترین نهر لرستان، مربوط به دورة ساسانی که پس از عبور از کنار منارة خرمآباد به اراضی پشته و دیگر اراضی جنوبی آن میریخته است. آو گرداو: آب گرداب، گردآوبردینه gardāw bardīna (گرداب سنگی) یا گرآو سروینه در قدیم یکی از باغهای والیان لرستان بوده و تعداد زیادی درخت سرو داشته که از آب این سراب آبیاری میشد و به این نام معروف بود. امروز گرداب سنگی نام دارد و ساختمان سنگی آن در خرمآباد پابرجاست.» (سیفزاده، 1377: 50) ملزومات زندگی روستایی و عشایریدامپروری
Vare pardat gāwē koštem pošte pardat šīšakī / jāye domāne bonēto sāya dāre mēxakē جلوی پردة حجلة تو گاوی و پشتپرده، برهای سر بریدم. رختخواب داماد را در سایة درخت میخکی بیاندازید. «شیشک: بره دو یا سه ماهة بز وگوسفند است.» (همان:60) «به رسوم ازدواج اشاره میکند. وقتی عروس را به خانة داماد میبرند، یک رأس گوسفند، جلوی پای او قربانی میکنند.»
ʔ asbe kēa ʔ asbe kēa zaneša mēne qelā / ʔ asbeka šādomāa zīnš beyrēt de telā اسب کیست؟ اسب کیست که آن را میان قلعه بستهاند؟ اسب شاهداماد است، زینش را از طلا بگیرید. کشاورزی
Dīčenē tā pāqelā hamaš bāϒe zöřata /qad bālā köre domā čī kāϒezē xošxata از این مکان تا پاقلا (پای قلعه) همه را ذرت کاشتهاند. قد و بالای داماد هم چون کاغذی خوشخط، زیباست. شکار و اسلحه
Sīt bēārem Sīt bēārem čārakē gūšte Bera / Bonēto vā ŝone domā tefaŋe pas noϒera برایت بیاورم، برایت بیاورم، یک چارک از گوشت بره را، بیندازید به شانه داماد تفنگ بست نقرهای را چند روز بعد از خواستگاری خانوادة داماد با هدایایی شامل یک رأس گوسفند نر«بره» (گوشت بره در گذشته بهترین نوع گوشت بوده که به عنوان سوغاتی ازآن یاد شده است.)، حلقة نامزدی و... برای اولین بار داماد را به منظور آشنایی بیشتر به خانة پدر عروس میبرند و پدر عروس نیز یک قبضه تفنگ، به عنوان هدیه، به داماد میدهد. نکته: «تفنگ» در زندگی ایلات و عشایر نقش مهمیدارد و حتی وسیلة تفریح و یا تأمین معاش ایشان از طریق شکار است.
Sīt bēārem Sīt bēārem gūšte ʔ āhū yā šekār / šādomā qetār basta mēra ve šīš maϒār برایت بیاورم، برایت بیاورم گوشت آهو یا شکار گوزن؟! شاهداماد قطار را بسته و به تیغة بلند کوه و غارها میرود. «شکار یا اشکار، منظور شکار حیواناتی همچون گوزن و بزکوهی است.» «شیش مغار: تیغه بلند کوه و غارها» سایر مواردمشاغل
ʔ eë hamomčī ʔ eë hamomčī ra hamomet hā kom Ĭā / deš bašūrēm zelfe meškī deš derāēm qorse māh ای حمام چی ای حمام چی، راه حمامت از کدام طرف است که در آن زلف مشکی بشوریم و از آن قرص ماه بیرون بیاوریم.
Kīča hārī kīča bālāy ʔ ūsā Bāqer sāxteša / māštaka pare jehāzeš Sözī jīĬā bāfteša کوچة پایینی و کوچة بالایی را استاد باقر بنا ساخته است. آن جاجیم گوشة جهازش را سبزی جاجیم باف، بافته است. «سوزیجیلا، سبزعلی درویشیان، معروف به سوزیجیلا (جاجیم باف) و ساکن شهر خرمآباد است.» (همان: 54) مکانها: اشاره به مکانها در ابیات این ترانه دلیلی بر روابط گسترده سرایندگان با شهرها و مناطق مختلف علیرغم بعد مسافت است که از نظر اجتماعی و جامعهشناسی حایز اهمیت است:
Sīt bēārem Sīt bēārem de xorāsoʔ ënakē/ de xormwa šāl ō čūϒā de dezfīĬ ham madrakē برایت بیاورم، برایت بیاورم از خراسان عینکی. از خرمآباد شال و رودوشی و از دزفول هم مدرک و سندی. «مدرک: سند، کاغذ نکاحنامه. در گذشته به علت صعبالعبور و دور بودن راهها، عروس را به همراه داماد به محضر نمیبردند و به جای آن پدر عروس به وکالت، نشان دختر، معمولاً سنجاق یا شانهای را همراه خود به محضر برده و به وکالت عروس، او را به عقد داماد درمیآورد. به روایت محمدتقی کشوری 68 ساله از منطقة سپید دشت لرستان»(همان:60) اعتقادی
ʔ ë hösīra ʔ ë hösīra tō kūše parvardegār /ʔ ē domā čī koř xotaʔ esme xarj hīč veš nēār ای مادرزن! ای پدرزن! شما را به خداوند عالم قسم میدهم که این داماد مانند پسر شماست بهانة خرج و هزینة عروسی به او نگیرید.
Ya domā bī Ya domā bīʔ omā seyĬe jehāz baka / hā rōa ve pošte parda dō rekāt nemāz baka این داماد است، این داماد است، آمده تا جهیزیه را نگاه کند. میخواهد به پشت پرده برود و دو رکعت نماز بخواند. متفرقهعلاوه بر موضوعات فوق، در لابهلای ترانه «سیتبیارم» میتوان به مضامینی از این قبیل برخورد: احترام به بزرگترها در مراسم عروسی
Dāre maĬhō Dāre maĬhō domā kerda vā gaĬeš/berāreš tō gapterī bēā bwer xarje zaneš رضایت پدر در ازدواج دختر
Bēā tā rëmo mahreŝ kenēmʔ ar pedareŝ rāzīa / kadxodā boë doxter MoĬā Mīrzā qāzīa بیا تا برویم عروس را عقد کنیم اگر پدرش راضی است. پدر دختر کدخداست. (از هر نظر صاحب اختیار و تصمیم گیرنده است.) و ملا میرزای قاضی، عاقد است. «ملا میرزا قاضی، از افراد معتمد در طایفة سکوند تیره ساکی بوده که مُلا و عاقد محلی مقارن اواخر قاجاریه در منطقة ازنا ممیل بوده است.به روایت نعمت اله سکوند، 125 ساله، ساکن منطقة ازنا ممیل» (همان: 54) عزیز بودن برادر
Dē xodā hāstem Dē xodā hāstem berāĬam beynem soār/ dōre zīneš gol bakārem mēne zīneš qelamkār از خداوند خواستم، از خداوند خواستم که برادرم را سوار بر اسب ببینم. دور زینش را گل بکاریم و درون زین را قلمکار. هر چه تعداد برادران بیشتر باشد، افتخارش نیز بیشتر است:
taĬe hārī taĬe bālā taĬe mēnjā söztera / de mēne haftā berārem šādomā azīztera از بین شاخه پایینی و بالایی، شاخة وسطی سبزتر است. از بین هفت برادری که دارم، شاهداماد از همه برادرانم عزیزتر است. نتیجهترانة (سیتبیارم)، در مراسم عروسی و اغلب توسط زنان به زبان لری، همراه با دست زدن و کِل کشیدن خوانده میشود. «سی» یعنی برای؛ «ت»: ضمیر مفرد دوم شخص یعنی برایت، «بیارم»: بیاورم. چون این جمله در بسیاری از بیتهای آن تکرار شده است، از این رو به (سیتبیارم) مشهور و ماندنی شده است. در این پژوهش، زیباییشناسی صد بیت از ابیات ترانة «سیتبیارم»، در دو زمینة: «روساخت: آواها، واژگان، موسیقی و صورخیال» و «ژرفساخت: عاطفه، اندیشه و معنی» بررسی شد: در بخش روساخت: با توجه به فراوانی مصوتهای کوتاه به همراه برخی صامتها همچون «ر، ت، ک، گ، خ، چ و..» شور و هیجان و حرکت و سر و صدا در ابیات منعکس میشود که با مضمون ابیات «سیتبیارم» متناسب است و برخاسته از شور و شعف این سرودههاست که با آرامش و وقار ناشی از مصوتهای بلند و زمزمه و آواز و موسیقی صامتهای «م» و «ن»، همراه است و در نهایت به آرامش و سرخوشی ناشی از صامتهای «س، ش، ل» منجر میگردد. «واجها»ی مختلف و «واژگان» و ترکیب سادة آنها و همنشینی کلمات در تداعی معنی نقشی مؤثر دارد. از نظر زیبایی موسیقایی، موسیقی بیرونی (وزن): میتوان وزن ابیات را در گوشنوازی «فاعلاتن، فاعلاتن، فاعلاتن، فاعلن» به حساب آورد. هر چند در این وزن (هجایی) اگر حرفی یا حروفی در ارکان اضافه بیاید، اشکال ندارد. با توجه به مضمون، ابیات ریتمی ملایم و سنگین و گاهی تند وخشن دارند. از نظر موسیقی کناری (قافیه و ردیف): اساس قافیه بر نزدیکی تلفظ حروف است، نه بر یکسان بودن حرف روی و در پارهای از ابیات «ردیف»های ساده دیده میشود. تکرار صامتها و مصوتها (واجآرایی) با فراوانی 100% و «واژهآرایی» با فراوانی 84% در آفرینش موسیقی درونی قابل توجه است و البته آرایة «جناس» نیز مکمل این نقش است. از نظر موسیقی معنوی: آرایة «تناسب» با فراوانی 85% بین واژگان ابیات بیشترین بسامد را دارد و سپس آرایههای «حسنتعلیل 45%»، «اغراق 22%»، «تلمیح 21%»، «تضاد 19%»، بیشترین نقش را در آفرینش زیبایی معنوی دارند. از نظر صورخیال: آرایههای «کنایه با فراوانی ۲4%»، «تشبیه 12%»، «استعاره 11%» و «مجاز 5%» به ترتیب در خیالانگیزی تصاویر، مهمترین نقش را دارند. در بخش ژرفساخت: از نظر عاطفی شور و هیجانی سرشار از شادی و نشاط و شعف در این ابیات موج میزند که مرهون آواها و واژگان و ترکیب خاص آنها و برخاسته از اندیشة حاکم بر ابیات است. از نظر معنی، موضوعات به ترتیب فراوانی عبارتند از: «عاشقانهها 31%»، «منابع طبیعی مانند کوه و درخت و...19%»، «ملزومات زندگی عشایری و روستایی مانند: کشاورزی و دامپروری، شکار و اسلحه در مجموع 29%»، و «مشاغل شهری 18%»، «نام مکانها ۱1%» که دلیلی بر وسعت ارتباطات اجتماعی این مردم است و «اعتقادات مذهبی 7%». «موضوعات متفرقه 59% شامل مواردی چون: «احترام به بزرگترها در مراسم عروسی، رضایت پدر در ازدواج دختر، عزیز بودن برادر و ......» به طور کلی میتوان گفت: ابیات ترانة «سیتبیارم» کارکرد زیباییشناختی دارند و درآنها تصاویری وجود دارد که در عین زیبایی، حسی و سادهاند زیرا نتیجه مستقیم تجربة سرایندگان آنهاست و تصویر را از هیچ شاعر دیگری نگرفته و در نتیجة احساس خود دست به آفرینش تصویر زدهاند.
الفبای خط لری و لکی با فونتیک (نجف زاده قبادی، 18،1391)
منابع و مآخذ1ـ احمدپناهی سمنانی، محمد. ترانه و ترانهسرایی در ایران. تهران: سروش، 1383. 2ـ ایزدپناه، حمید. لرستان در گذرگاه زمان و تاریخ. تهران: اساطیر، 1384. 3ـ بهادری، محمدجلیل؛ شیری، علیاکبر، «نقش و کارکرد آواها (واجها) در شعر فارسی (با بررسی غزلیات حافظ)»، مجلة زیباییشناسی ادبی، دوره4، شماره17، 87-114، 1392. 4ـ چنگایی، عزتالله؛ حنیف، محمد.فرهنگ قوم لر. تهران: جهاد دانشگاهی، 1374. 5ـ حسنلی، کاووس. گونههای نوآوری در شعر معاصر ایران. تهران: نشر ثالث، چاپ سوم، 1391. 6ـ دیچز، دیوید. شیوههای نقد ادبی. ترجمه محمدتقی صدقیانی؛ غـلامحسین یوسفی. تهران: نشر علمی، 1373. 7ـ ذوالفقاری، حسن. زبان و ادبیات عامه ایران. تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت)، چاپ دوم، 1396. 8ـ روزبه، محمدرضا، «عنصر اندیشه در شعر»، تربیت، شماره60، 46، 1370. 9ـ سیفزاده، سیدمحمد. پیشینه تاریخی موسیقی لرستان. خرمآباد: افلاک، 1377. 10ـ شفیعی کدکنی، محمدرضا. مـوسیقی شـعر. تهران: آگاه. چاپ سوم، 1370. 11ـ شمیسا، سیروس. کلیات سبکشناسی. تهران: فردوس، 1378. 12ـ ـــــــ، ــــــ . ادوار شعر فارسی (از مشروطه تا سقوط سلطنت)، تهران: سخن، چاپ اول، 1380. 13ـ صهبا، فروغ. «مبانی زیباییشناسی شعر»، مجلۀ علوم اجتماعی و انسانی دانشگاه شیراز، دورۀ بیست و دوم، ش سوم، پیاپی 44،90-109، 1384. 14ـ غریب، رز. نقد بر مبنای زیباشناسی. ترجمه نجمة رجایی، مشهد: دانشگاه فردوسی، چاپ اول، 1378. 15ـ کمرپشتی، عارف، «وزن و قافیه در دوبیتیهای مازندرانی »، مجموعه مـقالات هـمایش مـلی ادب محلی و محلیسرایان ایران زمین، یاسوج: دانشگاه آزاد اسلامی، 477-485، 1390. 16ـ کیانیکولیوند، کریم. فرهنگ و واژه نامه لکی، خرمآباد: سیفا، 1390. 17ـ ماهیار، عباس. عروض فارسی. تهران: قطره، 1387. 18ـ محجوب، محمدجعفر. ادبیاتعامیانه ایران (مجموعه مقالات در بارة افسانهها و آداب و رسوم مردم ایران).به کوشش حسن ذوالفقاری، ج2، تهران: نشر چشمه، 1382. 19ـ نجفزاده قبادی، امیدعلی. ادبیات عامه لکی. خرمآباد: انتشارات شاپورخواست، 1391. 20ـ هدایت، صادق. فرهنگ عامّة مردم ایران. تهران: چشمه، 1371. 21ـ وحیدیان کامیار، تقی. فرهنگ نامآوایی فارسی. مشهد: انتشارات دانشگاه فردوسی، 1375. 22ـ یوسفی، غلامحسین. موسیقی کلمات در شعر فردوسی. مجموعه مقالات کاغذ زر، تهران: سخن، چاپ دوم، 1386. * دانشجوی دوره دکتری زبان و ادبیات فارسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران. ** دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران. (نویسنده مسؤول) *** استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران. تاریخ دریافت: 30/6/1398 تاریخ پذیرش: 2/10/1398 [2]- (Benedetto Croce) فیلسوف و نظریهپرداز ایتالیایی(1952-1866) [3]- (Karl Vossler) (1872-1948) استاد، منتقد و سبکشناس بزرگ آلمان [4]- Alexander Pope (1688-1744) [5]- Marjorie Boulton: The Anatomy of poetry,1970 p 58 نویسنده و شاعر انگلیسی ( -1924) [6]- cohesion [7]- text [8]- Michael Alexander Kirkwood Halliday زبانشناس بریتانیایی [9]- lexical cohesion | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1ـ احمدپناهی سمنانی، محمد. ترانه و ترانهسرایی در ایران. تهران: سروش، 1383. 2ـ ایزدپناه، حمید. لرستان در گذرگاه زمان و تاریخ. تهران: اساطیر، 1384. 3ـ بهادری، محمدجلیل؛ شیری، علیاکبر، «نقش و کارکرد آواها (واجها) در شعر فارسی (با بررسی غزلیات حافظ)»، مجلة زیباییشناسی ادبی، دوره4، شماره17، 87-114، 1392. 4ـ چنگایی، عزتالله؛ حنیف، محمد.فرهنگ قوم لر. تهران: جهاد دانشگاهی، 1374. 5ـ حسنلی، کاووس. گونههای نوآوری در شعر معاصر ایران. تهران: نشر ثالث، چاپ سوم، 1391. 6ـ دیچز، دیوید. شیوههای نقد ادبی. ترجمه محمدتقی صدقیانی؛ غـلامحسین یوسفی. تهران: نشر علمی، 1373. 7ـ ذوالفقاری، حسن. زبان و ادبیات عامه ایران. تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت)، چاپ دوم، 1396. 8ـ روزبه، محمدرضا، «عنصر اندیشه در شعر»، تربیت، شماره60، 46، 1370. 9ـ سیفزاده، سیدمحمد. پیشینه تاریخی موسیقی لرستان. خرمآباد: افلاک، 1377. 10ـ شفیعی کدکنی، محمدرضا. مـوسیقی شـعر. تهران: آگاه. چاپ سوم، 1370. 11ـ شمیسا، سیروس. کلیات سبکشناسی. تهران: فردوس، 1378. 12ـ ـــــــ، ــــــ . ادوار شعر فارسی (از مشروطه تا سقوط سلطنت)، تهران: سخن، چاپ اول، 1380. 13ـ صهبا، فروغ. «مبانی زیباییشناسی شعر»، مجلۀ علوم اجتماعی و انسانی دانشگاه شیراز، دورۀ بیست و دوم، ش سوم، پیاپی 44،90-109، 1384. 14ـ غریب، رز. نقد بر مبنای زیباشناسی. ترجمه نجمة رجایی، مشهد: دانشگاه فردوسی، چاپ اول، 1378. 15ـ کمرپشتی، عارف، «وزن و قافیه در دوبیتیهای مازندرانی »، مجموعه مـقالات هـمایش مـلی ادب محلی و محلیسرایان ایران زمین، یاسوج: دانشگاه آزاد اسلامی، 477-485، 1390. 16ـ کیانیکولیوند، کریم. فرهنگ و واژه نامه لکی، خرمآباد: سیفا، 1390. 17ـ ماهیار، عباس. عروض فارسی. تهران: قطره، 1387. 18ـ محجوب، محمدجعفر. ادبیاتعامیانه ایران (مجموعه مقالات در بارة افسانهها و آداب و رسوم مردم ایران).به کوشش حسن ذوالفقاری، ج2، تهران: نشر چشمه، 1382. 19ـ نجفزاده قبادی، امیدعلی. ادبیات عامه لکی. خرمآباد: انتشارات شاپورخواست، 1391. 20ـ هدایت، صادق. فرهنگ عامّة مردم ایران. تهران: چشمه، 1371. 21ـ وحیدیان کامیار، تقی. فرهنگ نامآوایی فارسی. مشهد: انتشارات دانشگاه فردوسی، 1375. 22ـ یوسفی، غلامحسین. موسیقی کلمات در شعر فردوسی. مجموعه مقالات کاغذ زر، تهران: سخن، چاپ دوم، 1386. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 2,571 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 774 |