تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 9,997 |
تعداد مقالات | 83,560 |
تعداد مشاهده مقاله | 77,800,534 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 54,843,352 |
کوگیتوی دکارت و مسأله پیشفرض جوهر | ||
پژوهشهای معرفت شناختی | ||
دوره 9، شماره 20، بهمن 1399، صفحه 199-216 اصل مقاله (676.23 K) | ||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
نویسندگان | ||
سید محمدمهدی موسوی* 1؛ مرتضی قرائی2 | ||
1گروه فلسفه، دانشگاه تهران | ||
2گروه عمومی، دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی | ||
چکیده | ||
این نوشتار قصد دارد با رویکردی انتقادی به بحث دربارهی گزارهی معروف میاندیشم پس هستم بپردازد. در آغاز، مقدماتی دربارهی شیوهی عام دکارت در دستگاه معرفت-شناسیاش، که میتوان آن را شکّ روششناختی نامید، خواهیم گفت و سپس شرحی از دو رویکرد کلّی در تفسیر این گزاره در میان مفسران دکارت ارائه خواهیم کرد: رویکرد استنتاجی و رویکرد شهودی. نشان خواهیم داد که این رویکردها همگی باید به این پرسش پاسخ دهند که آیا دکارت براستی یک نفس، خود، جوهر یا چیزی از این دست را به عنوان پیشفرض هنگام بیان میاندیشم، پس هستم منظور کرده است یا نه. در این پژوهش، با محور قراردادن کتاب تأملات و بررسی شواهدی از سایر آثار دکارت، کوشش خواهد شد که نگاه دکارت به مسألهی من و همچنین آموزههای خود او دربارهی ارتباط اندیشه و وجود من شرح داده شود. به نظر میرسد دستگاه معرفتی دکارت در توجیه هم بودی آگاهی با ادراک اندیشهها، و تصورها و تعلق آنها به یک سوژهی واحد دچار شکاف است. ادعای بخش اصلی نوشتار این است که دکارت، برخلاف مقتضیات روششناختیاش، به طور پیشینی معرفت به ماهیت خود را به عنوان یک اصل وضع کرده و فرض خاصی دربارهی من دارد: من چونان جوهری دارای صفتهای معیّن. این را مسألهی پیشفرض جوهر نامیدهایم. در واقع، ساختار زیرلایه-کیفیت در عمق دستگاه معرفتی دکارت و به ویژه در کوگیتوی او حضوری پنهان اما مؤثر دارد. نوشتار حاضر تلاشی است برای آشکارکردن این واقعیت از طریق بررسی ناسازواری در کاربست روش دکارت برخی مشکلات معناشناختی کاربرد ”من“ در کوگیتو ارگو سوم. | ||
کلیدواژهها | ||
کوگیتو؛ کوگیتو ارگو سوم؛ جوهر؛ تأملات؛ دکارت | ||
مراجع | ||
دکارت، ر. (1392). تأملات در فلسفهی اولی، ترجمهی احمد احمدی، تهران: سمت. دکارت، ر. (1394). اعتراضات و پاسخها، ترجمهی علی افضلی، تهران: علمی و فرهنگی. کاپلستون، ف. (1390). تاریخ فلسفه: از دکارت تا لایبنیتس، ترجمهی غلامرضا اعوانی، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی. Anscombe, E. (1975). “The First Person,” Mind and Language, ed. Samuel Cuttenplan,Oxford: Oxford University Press, pp. 21-36. Ayer, A. J. (1953). “Cogito,Ergo Sum,” Analysis, Vol. 14, No. 2 , pp. 27-31. Curley, E. M. (1978). Descartes against the Skeptics, Cambridge: Harvard University Press. Curley, E. M. (2006). The Blackwell Guide to Descartes’ Meditations, ed. Stephen Gaukroger, Oxford: Blackwell Publishing Ltd. Descartes, R .(2012a). Dicource on the Method, translated by J. Cottingham, R. Stoothoff, and D. Murdoch, Cambridge: Cambridge Univeristy Press. Descartes, R. (2012b). Principles of Philosophy, translated by J. Cottingham, R. Stoothoff, and D. Murdoch, Cambridge: Cambridge Univeristy Press. Descartes, R. (2012c). Objections and Replies, translated by J. Cottingham, R. Stoothoff, and D. Murdoch, Cambridge: Cambridge Univeristy Press. Frankfurt, H. G. (1966) “Descartes's Discussion of His Existence in the Second Meditations,” The Philosophical Review, Vol. 75, No. 3, pp. 329-356. Hintikka, J. (1962). “Cogito ergo Sum: Inference or Performance?,” The Philosophical Review, Vol. 71, No. 1, pp. 3-32. Markie, p. (1992). “Cogito and its Importance,” in Cambridge Companion to Descartes, ed.John Cottingham, Cambridge: Cambridge University Press. Newman, L. (2014). “Descartes' Epistemology,”The Stanford Encyclopedia of Philosophy. Weinberg, J. R. (1962). “Cogito, Ergo Sum: Some Reflections’s on Mr. Hintikka’s Article,” The Philosophical Review, Vol. 71, No. 4, pp. 483-491. Williams. B. (2005). Descartes: The Project of Pure Enquiry, Abingdon: Routledge. Wilson, M. D. (1982). Descartes, London: Routledge. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 375 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 159 |