تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 10,005 |
تعداد مقالات | 83,625 |
تعداد مشاهده مقاله | 78,440,656 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 55,459,897 |
واکاوی مناسبات موانع مشارکت سیاسی زنان و قوانین موضوعه در نظام جمهوری اسلامی ایران | ||
زن و مطالعات خانواده | ||
مقاله 7، دوره 14، شماره 54، اسفند 1400، صفحه 135-158 اصل مقاله (932.62 K) | ||
نوع مقاله: علمی پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.30495/jwsf.2021.1913219.1513 | ||
نویسندگان | ||
هدیه سادات میرترابی* 1؛ حجت الله محمدشاهی2؛ نیلوفر چینی چیان3 | ||
1استادیار، گروه حقوق، واحد تهران شرق، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران ( نویسنده مسئول) Mirtorabi52@ut.ac.ir | ||
2مربی ، حقوق عمومی ، واحد پردیس، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران. | ||
3دانش آموخته دکترای علوم سیاسی ، واحد پردیس، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران. | ||
چکیده | ||
حقوق سیاسی زنان و نحوه مشارکتشان در حوزه عمومی در ایران معاصر، با توجه به چارچوبهای برگرفتهشده از دین، سنت، فرهنگ و عرف حاکم بر جامعه، همواره از مسائل چالشبرانگیز است. از این منظر تبیین سؤال اصلی این مقاله ناظر بر چرایی کاستیها و ظرفیتهای موجود در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران برای حضور زنان در امور سیاسی است. ساختار پژوهش بر مبنای بیان تاریخچه مشارکت و حضور زنان در عرصه عمومی از عصر مشروطه تاکنون، جایگاه حقوق سیاسی زنان در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، عملکرد و حضور زنان در قوای عمومی ایران (بهتفکیک نهادهای اساسی کشور) و نهایتاً ارائه راهکاری عملی تبیین شده است. همچنین در حوزه چارچوب نظری علاوه بر قوانین موضوعه برخی دیدگاههای مخالفِ مشارکت زنان در امور عمومی مطرح و نقد شدهاند. در این فرایند روش پژوهش توصیفی – تحلیلی است؛ هدف از این نوشتار علاوه بر شناخت ظرفیتهای قانونِ اساسی جمهوری اسلامی ایران، بررسی چالشها و کاستیهای آن در عرصه نظری و عملی است. همچنین در این راستا با تکیه بر توانِ بالای چارچوبهای معرفتی قوانین اسلامی و با توجه به اوضاع عصر حاضر زمینهها و راهکارهای عملی و مناسب برای رفع این مهم در عرصه سیاستورزی و قانونگذاری مورد بررسی قرار میگیرد. | ||
کلیدواژهها | ||
مشارکت سیاسی؛ حقوق زنان؛ نظام حقوقی ایران معاصر | ||
اصل مقاله | ||
امروزه موضوع زنان بهعنوان نیمی از اجتماع انسانی در تمامی ابعاد موردتوجه خاص قرارگرفته است. در این راستا مشارکت سیاسی زنان مفهومی است که بازخورد آن در طیف گستردهای از مفاهیم کلیدی جامعه مشاهده میشود. میزان مطلوبیت «مشارکت سیاسی» از جهت کمی و کیفی، بیانگر توسعه در تمامی وجوه حیات جامعه مدنی محسوب میشود. در عصر حاضر این مفهوم دستخوش تحولات معرفتی گشته است. در این نگرش دخالت زنان در عرصه تصمیمسازیهای جامعه با سرنوشت جمعی ارتباط مستقیم دارد. ورود فعالانه و آگاهانه زنان در حوزههای عمومی موجب ثبات و پیشرفت جامعه میشود. در رابطه با اصالت و مناسبات فرد و جامعه، زنان نقش مضاعفی ایفا میکنند؛ زیرا از سویی جامعه بهمثابه بستری برای رشد انسان متشکل از افرادی است که در خانواده تربیتیافتهاند؛ خانوادهای که نقش زن بهعنوان مادر و همسر بسیار حیاتی است. از سوی دیگر تجلی کمال در فرد، تنها در اجتماع میسر خواهد شد. ازاینرو به نظر میرسد اسلام ضمن تأکید بر تهذیب و تربیت فردی، مصلحت جامعه را مقدم بر مصلحت فرد میداند. مشارکت سیاسی زنان یک فرآیند با عناصر متعدد است که مهمترین آنها عبارتاند از: دانش و آگاهیهای سیاسی و اجتماعی، کاهش انسداد اجتماعی، نفی گفتمان غیریتساز، تصمیمگیری و سازماندهی مبتنی بر عقلانیت، نوعیت سیستم سیاسی و نقش احزاب و گروههای ذینفوذ. اما گاهی در توضیح مشارکت سیاسی زنان مؤلفههای دیگری نیز به آن افزوده میشود که ریشه در باورها و نگرش جامعه نسبت به حضور زنان در عرصه عمومی دارند. وقتی از حقوق سیاسی زنان سخن به میان میآید، طیف و دامنه گستردهای از موضوعات و مصادیق حقوق سیاسی را در برمیگیرد. در این مقاله با تمرکز بر دو مصداقِ حقوق سیاسی، یعنی 1- حق مشارکت سیاسی و حقوق انتخاباتی 2- تصدی امور حکومتی و مناصب رسمی ِسیاسی و مدیریتی به ادامه مباحث پرداخته میشود. از این منظر با تحلیلی از متن قوانین، جایگاه زنان در ایران مورد بررسی قرار میگیرد تا بتوان به ظرفیتها و کاستیهای موجود پی برد و در جهت حل مشکل گام برداشت. یافتههای پژوهشگران نشان میدهد برخی راهکارها در جهت گسترش فرایند مشارکت سیاسی زنان در ذیل مطرحشده است: بازتولید روابط باهدف کاهش شکاف جنسیتی، اصلاح فرهنگ جامعه، اشتغال زنان، آموزشهای حقوقی و غیرحقوقی، تعامل نهادهای قدرت با حضور زنان در حوزه عمومی، تفکر جمعی، واکنش صحیح به وضیعت سنتی زنان در ایران. با توجه به مقدمه فوق برای دستیابی به هدف پژوهش، پس از شناسایی منابع موردنیاز، (از مجموعههای علمی مختلف نظیر کتابخانههای مرکزی، سایتهای علمی معتبر نظیر سایت جهاد دانشگاهی، سیویلیکا، ساینس دایرکت و...) اقدام به مطالعه و فیشبرداری از آنها نمودهایم. گزیدههای شناساییشده بهصورت مقایسهای مورد بررسی قرار گرفت و موارد تکرار شده نیز اولویتبندی گردید. ازاینرو گردآوری دادهها و تحلیل آنها بر مبنای طبقهبندی اطلاعات، شناخت کاستیها و محدودیتها و ارائه راهکارهای مناسب است.
یافتهها معنای مشارکت سیاسی در تعریف لغوی، مفهوم مشارکت به معنای همکاری و شراکت است و در تعریف اصطلاحی کلیدواژهٔ «مشارکت سیاسی» در منابع تعاریف متعددی آمده است: در «فرهنگ علوم سیاسی» «شرکت/دخالت در سیاست: مساعی سازمانیافتهٔ شهروندان برای انتخاب رهبران خویش، شرکت مؤثر در فعالیتها و امور اجتماعی و سیاسی و تأثیر گذاشتن بر صورتبندی و هدایت سیاست دولت». دائرهالمعارف بینالمللی علوم اجتماعی: فعالیت داوطلبانه اعضای جامعه در انتخاب رهبران و شرکت مستقیم و غیرمستقیم در سیاستگذاری عمومی (مصفا،1375: 21-18). درگیرشان فرد در سطوح مختلف عالی در نظام سیاسی از عدم درگیری تا داشتن مقام رسمی سیاسی (راش، 1377: 123). «هر عمل داوطلبانهٔ موفق یا ناموفق، سازمانیافته یا بیسازمان، دورهای یا مستمر، شامل بهکارگیری روشهای مشروع یا نامشروع برای تأثیر بر انتخاب سیاستهای عمومی، ادارهٔ امور عمومی، انتخاب رهبران سیاسی در هر سطحی از حکومت محلی یا ملّی». سه جنبه در مشارکت لحاظ میشود: عمل است؛ داوطلبانه و با انتخاب همراه است (مصفّا،11372: 142). یکی از منابع مشارکت سیاسی را به دو قسم تقسیم نموده است: الف (بالمعنیالاعم؛ ب) بالمعنی الاخص. ملاکها و معیارهایی که برای تبیین مرزهای این دو نوع بیانشده عبارتاند از: 1) در معنای اوّل (اعمّ) وجود تشکیلات شرط ضروری آن نیست و اگر تشکیلاتی باشد، میتواند به نحوی مستقیم یا غیرمستقیم متصل بهنظام سیاسی و هیأت حاکمه باشد (میتواند هم نباشد). درحالیکه مشارکت به معنای دوّم (اخص) تشکل و نهادینه شدن شرط ضروری آن است؛ ولی این ارتباط بهنحویکه لزوماً در هماهنگی باسیاستهای نظام عمل کنند، نیست؛ 2) در معنای اوّل هدف میتواند مادی یا معنوی بر اساس رقابت یا همکاری باشد، ولی در معنای دوّم، هدف صرفاً رقابت بر روی منافع مادی و حیاتی زندگی باشد؛ 3) پیشینهٔ مشارکت به معنای عام به قدمت بشریت، ولی مشارکت خاص امر مستحدثه و جدیدی است؛ 4) مشارکت به معنای عام بامعنای لغوی آن -دخیلشدن/همکاری دیگران- نزدیک است، ولی در مشارکت خاص علاوه بر همکاری، «رقابت» و «تعارض» نیز محوریت دارد. «مشارکت مردم در سیاست بههرشکل معناداری برای تحقق دموکراسی لازم است، هرچند کافی نیست. سادهترین شکل مشارکت سیاسی، رأی دادن شهروندان به احزاب، افراد و سیاستها است. اشکال دیگر عبارتاند از: مبارزات انتخاباتی، اعمالنفوذ بر سیاستمداران، تشکیل گروههای ذینفوذ و احزاب سیاسی. مشارکت از طریق حق رأی از اواخر قرن 19 در غرب گسترش یافت» (بشیریه،1386: 376-375). برخی نکات ضرورت مشارکت سیاسی را مدلل میکنند: 1) حق مشارکت سیاسی آحاد شهروندان جلوهٔ بارز حق تعیین سرنوشت آنها و از حقوق شهروندی است و باعث تبدیل رعیت به شهروندان میشود. 2) برای پیگیری «نصیحه الأئمه المسلمین» و «امربهمعروف و نهی از منکر سیاسی» بهنظام حزبی نیاز است و برای تشکیل نظام حزبی و توسعهٔ آن به مشارکت سیاسی (از باب مقدمهٔ واجب، واجب است). 3) مشارکت سیاسی بدون رقابت سیاسی، دموکراتیک نیست و ازجمله عوامل مؤثر بر میزان شرکت در انتخابات، وجود نظام حزبی است. تحزب و پذیرش نظام حزبی لازمهٔ مشارکت سیاسی شهروندان است. 4) مشارکت سیاسی یکی از جلوههای ابراز رضایت شهروندان از حکومتشان و یکی از جلوههای بروز حق حاکمیت ملی محسوب میشود. مشارکت سیاسی مردم از طریق انتخابات بهترین راه طرح مطالبات سیاسی است که مردم را از کف خیابانها جمع کرده و بهپای صندوقهای رأی میآورد و سبب تربیت سیاسی مردم و بلوغ سیاسی و اجتماعی آنان میشود. مردم بهجای اعتراضهای سیاسی مکرر نسبت به حکومت و عملکرد او، قبل از اجرا و از طریق انتخابات، در تصمیمسازیها مشارکت میکنند. 5) برای جلوگیری از تمرکز قدرت و تمامیتخواهی برخی افراد قدرتطلب، مشارکت سیاسی فعال آحاد شهروندان در همهٔ عرصهها ضرورت دارد. 6) برای تضمین تصویب و اجرای قوانین عادلانه و تضمین نظم و ثبات در جامعه، به مشارکت سیاسی حداکثری مردم نیاز است. قوانین عادلانهای که مصالح عامه را بازتاب دهند و تنها به نفع گروههای خاص نباشند، از سوی مجلسی بارأی بالای مردم و مشارکت حداکثری به تصویب خواهند رسید. از مشارکت سیاسی در علم حقوق بهمثابه یک حق نیز میتوان سخن گفت. حق مشارکت سیاسی در حقیقت ترجمان حق بر تعیین سرنوشت و از جلوههای بارز حق اخیر در ساحت امور عمومی کشور است که در دنیای امروز جلوههای گوناگونی دارد. تشکیل احزاب و سازمانهای سیاسی، انتشار کتب، نشریات و دیگر ابزارهای ارتباطجمعی، تجمعات و راهپیماییهای سیاسی نمونههایی از دستهٔ حقها و آزادیها هستند. دربارهٔ ماهیت حق مشارکت سیاسی میخوانیم، این حق را همانند سایر حقهای مدنی و سیاسی ماهیتاً باید در شمار حق-ادعاها طبقهبندی کرد. لازمهٔ حق-ادعا، وجود مکلف و متعهدی در مقابل این حق است. «شهروندان» دارندهٔ حق و «دولت» متعهد به تضمین این حق است. حق مشارکت سیاسی، حق-ادعایی مدنی و سیاسی است که به عدممداخلهٔ غیرموجه تحدیدی دولت از یکسو و مداخلهٔ حمایتی آن بهعنوان متعهد در مقابل این حق محقق خواهد شد (قاریسیدفاطمی،1388: 91).
تاریخچه مشارکت سیاسی زنان در ایران مشارکت زنان در عصر مشروطیت مشارکت فعالانه زنان در جنبشهای اجتماعی و سیاسی ایران تا پیش از دوران قاجار چندان روشن نیست. تنها چند مورد از فعالیتهای سیاسی، اجتماعی زنان که بهگونهای پراکنده در کتابهای تاریخی به ثبت رسیده، به نقش زنان در حمایت از سربازان در جنگ با دشمنان مربوط میشود. مثلاً در جنگهای ایران و عثمانی در زمان صفویه، زنان آذربایجان لباس جنگ پوشیده، وارد میدان نبرد میشدند و زنان از بالای بام بر سر دشمنان آبجوش میریختند (صابری شمیرانی،1354: 45). در دوره قاجاریه مهمترین حرکت اجتماعی- سیاسی زنان پیش از مشروطیت، نهضت تنباکو است که ایرانیان در اعتراض به اعطای امتیاز تنباکو به بیگانگان طی سالهای 1892-1891، به اعتصاب دست زدند وزنان همانند مردان قلیانها را شکستند (تیموری،1361: 106). باوجود مشارکت فعالانه زنان در جریان نهضت مشروطه و پیروزی آن در 1285 ش (1324 ق)، اصول 36، 37 و 38 قانون اساسی، دختران یا همسران پادشاه را از سلطنت محروم ساخت، حتی اگر شایستگی بیشتر از عناصر ذکور داشتند. بدینشکل برای نخستین بار در ایران با تدوین قوانین بهویژه قانون اساسی، محرومیت زنان در بسیاری از عرصهها ازجمله سلطنت منشأ قانونی پیدا کرد و تبعیض مبتنی بر جنسیت بر روح قوانین حاکم گردید (کار،1379: 16). یکی از مسائل نوپدید در انقلاب مشروطه، تأسیس و گسترش انجمنهای مخفی و نیمه سری زنان بود. ژانت آفاری به چگونگی سازماندهی، عضوگیری و فعالیتهای آنان میپردازد (آفاری، 1377: فصل 1). فعالیتهای سیاسی زنان، پخش اطلاعات به شکل خبرچین و پیک، شرکت در تظاهرات و دست گرفتن اسلحه جهت اعتراض بود (ملکزاده،1364: 61). زنان به اقداماتی چون ایجاد انجمنهای زنانه و انتشار روزنامه/مجله روی آوردند، اما منتظر حمایت مالی دولت نماندند و خلاقانه به تأسیس و اداره مدارس زنانه و مراکز درمانی و نگهداری کودکان بیسرپرست دست زدند (مصفا، 1375: 107). با تلاشهای زنان تا 1910 بیش از 50 مدرسهٔ دخترانه در تهران تأسیس گردید و در ادامه زنان نخستین کنگرهٔ آموزشی خود را در پایتخت برگزار کردند (آفاری،1377: 17-16). زنان با تأسیس مدارس دخترانه جنبههای فرهنگی-غیرسیاسی به نهضت بخشیدند و نامهایی چون «سطواران»، «مخدرات اسلامیه»، «ناموس» و «عصمتیه» که برای مدارس انتخاب میشد حاکی از این بود که زنان بر جنبههای دینی حرکتشان تأکید میکنند (کسروی،1360: 641). در این دوره انجمنهای زنان در تهران، اصفهان، تبریز و رشت فعال بودند (بامداد، بدرالملوک، زنان ایرانی...: 40). با استقرار مشروطیت نخستین نشریات زنانه نیز منتشر شدند (سانساریان، 1384: 58). معذلک زنان در انقلاب مشروطیت فعالانه شرکت داشتند، حمایت زنان از تأسیس بانک ملی و مخالفت آنان با استقراض خارجی، حمایت مالی و پشتیبانی گروهی از زنان در دوره استبداد صغیر محمدعلی شاه قاجار از قیام ستارخان و باقرخان در آذربایجان و حتی مشارکت مسلحانه بعضی از آنان در آن قیام و نیز ایجاد تشکلها و انجمنهای زنان، مدارس دخترانه و انتشار روزنامههای زنان، بازتابی از بیداری تدریجی و نقش زنان پیشگام در فعالیتهای سیاسی و اجتماعی در تاریخ مشروطه ایران است. مشارکت زنان در عصر پهلوی با ظهور رضاشاه، حکومتی سرکوبگر وارث مشروطیت شد و بهبود وضعیت زنان و وارد ساختن آنان به حوزه عمومی را خود برعهدهگرفته (حافظیان،1378: 155). رضاشاه با حرکتی نمادین زنان را در خط مقدم انقلاب اجتماعی خود علیه اسلام قرارداد. سیاست کشف حجاب اجباری دوره رضاشاه باعث گردید زنان ناراضی از حضور در عرصههای سیاسی-اجتماعی و اقتصادی امتناع کنند که سبب انزوای اجتماعیشان شد (آپتون،1361: 102). سازمانهای زنان مانند جمعیت نسوان وطنخواه تعطیل و نشریات زنان بسته شد و بهجای آن کانون بانوان (خیریه و میانهرو) تشکیل شد (سانساریان، 1384: 107). در سال 1312 رضاشاه به مؤسسات آموزشی بهویژه دانشگاه تهران دستور داد از دختران نیز ثبتنام کنند؛ یعنی آموزش دختران در راستای سیاستهای فرهنگی دولت و انجام اصلاحات اجتماعی-فرهنگی قرار گرفت (درکتانیان،1383: 347). در عصر رضاشاه مانند پس از مشروطه، زنان از حقوق سیاسی محروم بودند و نمیتوانستند در فضای اختناق آمیز سیاسی حاکم، حقوق خود را بر پایهٔ مبانی دموکراسی در قالب تشکلهای مستقل مطالبه نمایند (کار،1379: 23). در 1344 شورای عالی سازمانهای زنان که شامل شماری سازمانهای مستقل زنان میشد به سود یکپارچگی و کنترل سختتر از بالا منحل و سازمان زنان ایران به ریاست اشرف پهلوی تشکیل گردید. در 1355 مهناز افخمی دبیر کل سازمان، به پست تازه ایجادشده وزیر مشاور در امور زنان گماشته شد؛ بنابراین اساسنامهٔ سازمان اصلاح شد تا «آمادهسازی و هماهنگسازی زنان جهت مشارکت فعالانه در توسعهٔ ملی ایران در محدودههای حزب رستاخیز» در آن گنجانده شود. برخلاف افخمی، نویسندگان مستقل شرح دیگری دربارهٔ سازمان زنان ارائه میدهند. پروین پایدار مینویسد، «سازمان زنان ایران به نهادی بسته، سلسلهمراتبی و غیر دموکراتیک بدل گردید و از زوال و فساد ذاتی اینگونه نمادها رنج میبرد» (سانساریان،1982: 83). نجمآبادی مینویسد، «یک سازمان زنان دولتی تشکیل گردید تا راه آزادسازی زنان را هموار سازد، این تحول به دورهای از فعالیتهای مستقل زنان پایان بخشید» (Najmabadi, Afsane, HaZards of Modernity..., p.62) در دوران محمدرضا پهلوی، لایحهٔ انجمنهای ایالتی و ولایتی به تصویب رسید وزنان برای نخستین بار حق رأی و نامزدی در انتخابات را به دست آوردند. (Mehrabi, Iran and its place, p.121). برای اولین بار در 26/6/1342 در انتخابات دوره 21 مجلس شورای ملی تعدادی از کاندیداهای زن به مجلس راه یافتند (دفتر انتخابات وزارت کشور). قبل از انقلاب 1357، 1500 زن در مقامهای ارشد مدیریتی کشور،22 زن در مجلس شورای ملی، 5 شهردار و 33٪ کل مشاغل آموزش عالی ایران برعهدهگرفته زنان بود (Mehrabi, Iran and its place..., p.121). در این دوران دو زن (فرخرو پارسا و مهناز افخمی) در مقام وزارت خدمت نمودند (سانساریان،1384: 172). با توجه به مطالب فوق مشارکت سیاسی زنان در عصر پهلوی را میتوان در چند زمینهٔ نیابت از سلطنت، وزارت، مجلس شورای ملی و مجلس سنا ارزیابی کرد. بااینوجود برخلاف تبلیغات رژیم پهلوی در مشارکت سیاسی زنان، انتخاب زنان به مقامهای سیاسی در دوره پهلوی بیشتر از آنکه امری عامه ارزیابی شود، انتصاباتی بود که بیشتر به دلیل روابط آنان با دربار و سیاستمداران شکل میگرفت. ازاینرو زنان وابسته به دربار بهصورت نامشروع در سیاست مداخله میکردند و در بسیاری از کارهای رژیم اثرگذار بودند. بااینوجود صرف حضور زنان را نمیتوان مشارکت سیاسی در این دوره قلمداد کرد. | ||
مراجع | ||
آپتون، جوزف. (1361). نگرشی بر تاریخ نوین ایران. ترجمه یعقوب آژند. نشرنیلوفر. آفاری، ژانت. (1377). انجمنهای سری زنان در نهضت مشروطه. ترجمه جواد یوسفیان. نشربانو. ابراهیمزاده، نبیاللـه. (1377) حاکمیت دینی. مرکز تحقیقات اسلامی. بامداد، بدرالملوک. (1347) زنان ایرانی از انقلاب مشروطه تا انقلاب سفید، ج1، نشرابنسینا. بشیریه، حسین. (1378). جامعهی مدنی و توسعهی سیاسی در ایران. علومنوین. بشیریه، حسین. (1386) آموزش دانش سیاسی. مؤسسهی پژوهشی نگاه معاصر. تیموری، ابراهیم، 1361) تحریم تنباکو، اولین مقاومت منفی ایران، انتشارات امیر کبیر. حافظیان، محمدحسین. (1378). بررسی مشارکت سیاسی زنان در روند انقلاب اسلامی ایران. پایاننامهکارشناسیارشد. دانشگاه تهران. حسنزادهگرجی، فرشته. (1385). بررسی و نقد حقوق سیاسی زنان در قانون جمهوری اسلامی ایران. پایاننامه. دانشگاه تهران. درکتانیان، غلامرضا. (1383). نهضت فرهنگی زنان ایران و تأسیس مدارس دختران. مجموعه مقالات همایش بزرگداشت مشروطیت. نشرستوده. دفتر انتخابات وزارت کشور، (1386). فهرست اسامی و مشخصات نمایندگان بیستوچهارمین دوره مجلس شورای ملی. تهران. راش، مایکل. (1377). جامعه و سیاست. ترجمه منوچهر صبوری. نشرسمت. رئوف، هبه. (1373) مشارکت سیاسی زنان (دیدگاهی اسلامی). ترجمه محسن آرمین. نشرقطره. سانساریان، الیز. (1384). جنبش حقوق زنان در ایران (طغیان، افول وسرکوب از1280 تا انقلاب57). ترجمه نوشین احمدیخراسانی. نشراختران. شمسالدّین، محمدمهدی. (1376). حدود مشارکت سیاسی زنان در اسلام. ترجمه محسن عابدی. نشربعثت. صابریشمیرانی، (1354). نقش زن در جامعه ایران. پایاننامهکارشناسیارشد. مؤسسه عالی علوم سیاسی و حزبی. صادقی، جواد. (21/9/1388) نقش قضات زن در دادگاه خانوادهکلیدی است. روزنامه فارس. صورت مشروح مذاکرات مجلس بررسی نهایی قانون اساسی، (1364). ج3. انتشارات مجلس شورای اسلامی. علیم، شمیم. (14/1/1373). مشارکت سیاسی زنان در کشورهای درحال توسعه و توسعهنیافته. ترجمه زهرا حیدرزاده. روزنامه همشهری. قاریسیدفاطمی، محمد. (1388). حقوق بشر در جهان معاصر. ج2. مؤسسهی مطالعات و پژوهشهای حقوقی. قربانیان، ناصر و همکاران. (1380). بازپژوهی حقوق زن. مرکز امورمشارکت زنان ریاستجمهوری. ج1. روزنو. کار، مهرانگیز. (1376). حقوق سیاسی زنان در ایران. انتشارات روشنگران ومطالعات زنان. کار، مهرانگیز. (1379). مشارکت سیاسی زنان (موانع و امکانات). انتشارات روشنگران ومطالعات زنان. کدیور، جمیله، (1378). زن. انتشارات اطلاعات. کسروی، احمد، تاریخ مشروطه ایران، ج2، انتشارات امیرکبیر. مدنی، سیدجلالالدین. (1376). کلیات حقوق اساسی. انتشارات پایدار. مرادخانی، فردین.(1392). اصول بنیادین مشروطیت در اندیشهی مشروطهخواهان ایرانی (رسالهی دکتری). دانشکدهی حقوق دانشگاه شهیدبهشتی. مصفّا، نسرین. (1373). نظامهاى سیاسى تطبیقى. انتشارات دانشکدهی حقوق و علومسیاسى دانشگاه تهران. مصفا، نسرین. (1375). مشارکت سیاسی زنان. وزارت امورخارجه. ملکزاده، مهدی.(1364). تاریخ انقلاب مشروطیت ایران. ج2. نشرابنسینا. منصورنژاد، محمد.(1381). مسئله ی زن اسلام و فمینیسم. انتشارات برگ زیتون. موسویخمینی، سیدروحالله. (1362). راه امام ازکلام امام: زن، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. مهرپور، حسین. (1383). نظام بینالمللی حقوق بشر. انتشارات اطلاعات. مهرپور، حسین. (1384). مباحثی از حقوق زن (بحثی پیرامون قضاوت زن). انتشارات اطلاعات. نشاط، امید.(1378). معرفی نظام جمهوری اسلامی ایران. مرکز مطالعات فرهنگی و بینالمللی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی. نودهی، عفت.(1377). نقد و بررسی حقوق اجتماعی سیاسی زنان. پایاننامه. دانشگاه شهیدبهشتی. ولویون، یروان، جایگاه زن درقانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، روزنامه آفتاب، 3/9/1388. هاشمی، سیدمحمد.(1374). حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران. جلد 2. انتشارات میزان هاشمی، سیدمحمد. (1375). حقوق اجتماعی و سیاسی زنان درچهار عرصه، مجله فرزانه، ش8. هدیهلو، مریم. (14/9/1389). نقش زنان در مشارکت سیاسی. روزنامه جامجم.
Afari, Janet. (1998). Secret Women's Associations in the Constitutional Movement. Translated by Javad Yousefian. Banoo Publications. Alim, Shamim. (1994/4/3). Women's political participation in developing and underdeveloped countries. Translated by Zahra Heidarzadeh. Hamshahri newspapar. Bamdad, Badr al-Muluk. (1995) Iranian women from the Constitutional Revolution to the White Revolution. vol. 1. IbneSina publications. Bashirieh, Hussein. (1999). Civil society and political development in Iran. New Sciences Publications. Bashirieh, Hussein. (2007). Teaching political knowledge. Publications of the Contemporary View Research Institute. Daraktanian, Golamreza. (2004). Iranian women's cultural movement and establishment of girls' schools. Proceedings of the Conference in Commemoration of Constitutionalism. Sotoudeh Publications. Detailed minutes of the parliamentary deliberations on the final review of the Constitution (1985). Vol.3. Islamic Consultative Assembly Publications. Ebrahimzade, Nabiolah. (1998). Religious Sovereignty, Islamic Research center. Ghorbanian, Nasser and…. (2001). Review of women's rights. Center for Women Participation in the Presidency. Roze No Publications. Hafezian, MohammadHossein. (1999). A Study of Women's Political Participation in the Process of the Islamic Revolution of Iran. Master Thesis. University of Tehran Hasanzadeh Gorgi, Fereshte. (2006). Review and Critique of women's political rights in the constitutional of Islamic republic of Iran. Tehran University Hashemi, Seyed Mohammad. (1995). Constitutional law of the Islamic Republic of Iran. Vol.2. Mizan Publications. Hashemi, Seyed Mohammad. (1996). Social and political rights of women in four areas. Farzaneh Magazine. N.8. Hediyehloo, Maryam. (2010/12/5). The role of women in political participation. Jam-e-Jam newspaper. Kadivar, Jamileh, (1999). Woman. Etelaat publications. Kar, Mehrangiz. (1997). Women's Political Rights in Iran. Roshangaran Publications. Kar, Mehrangiz. (2000). Women's political participation (barriers and opportunities). Roshangaran Publications. Kasravi, Ahmad, (1984). Constitutional history of Iran. Vol.2. Amirkabir Publications. Madani, Seyed Jalaluddin. (1997). Generalities of constitutional law. paydar Publications. Malekzadeh, Mehdi. (1985). History of the Iranian Constitutional Revolution. Vol2. IbneSina publications. Mansournejad, Mohammad. (2002). The problem of women, Islam and feminism. Barge Zeyton Publications. Mehrabi, MaFine zam. (2008). Iran and its place among nations. Newyork: Praeger. Mehrpour, Hussein (2004). International human rights system. Etelaat publications. Mehrpour, Hussein (2005). Discussions on women's rights (discussion on women's judgment). Etelaat publication. Ministry of Interior Election Office. (2007). List of names and details of the representatives of the 24th term of the National Assembly. Tehran. Moradkhani, Fardin (2013). The basic principles of constitutionalism in the thoughts of Iranian constitutionalists (doctoral dissertation). Faculty of Law, Shahid Beheshti University. Mousavi Khomeini, Sayyed Ruhollah. (1983). Imam's way from Imam's words: Woman, Ministry of Culture and Islamic Guidance Musafa, Nasrin. (1994). Comparative political systems. Reproduction from the Faculty of Law and Political Science, University of Tehran. Musafa, Nasrin. (1996). Women's Political Participation. Publications of the Ministry of Foreign Affairs. Najmabadi, Afsane. (1991). Hazards of Modernity and Morality: Women, state and Ideology in contemporary Iran. in D. kandiyoti(ed), women Islam and state, London: Macmillan Press. Neshat, Omid. (1999). Introduction of the Islamic Republic of Iran. Publications of the Center for Cultural and International Studies of the Organization of Islamic Culture and Communications. Nodehi, Effat. (1998). Critique of women's socio-political rights. Thesis. Shahid Beheshti University. Qari Seyed Fatemi, Mohammad (2009). Human rights in the contemporary world. Vol.2. Institute of Legal Studies and Researches. Raouf, Hebe. (1994) Women's Political Participation (Islamic Perspective). Translated by Mohsen Armin. Gatreh Publications. Rush, Michael. (1998). Society and politics. Translated by Manouchehr Sabouri. Samt Publications. Saberi Shemirani. (1975). The role of women in Iranian society. Master Thesis. Higher Institute of Political and Party Sciences. Sadeghi, Javad. (2009/12/12). The role of female judges in the family court is key. Fars Newspaper. Sansarian, Eliz. (2005). The Women's rights movement in Iran (uprising, decline and repression from 1280 to the revolution of 57). Translated by Noushin Ahmadi-Khorasani. Akhtaran Publications. Shamsuddin, MohammadMahdi. (1997). Limits of women's political participation in Islam. Translated by Mohsen Abedi. Besat Publications. Teymouri, Ibrahim. (1982). Tobacco boycott: Iran's first negative resistance. Amirkabir Publications Upton, Joseph. (1982). A view on the modern history of Iran. Translated by Yaghoub Azhand. Niloufar Publications. Volvion, Yerevan. (2009/11/24) The status of women in the constitution of the Islamic Republic of Iran, Aftab newspaper.
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 1,430 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 407 |