تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 10,005 |
تعداد مقالات | 83,629 |
تعداد مشاهده مقاله | 78,552,497 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 55,725,807 |
طراحی مدلی برای پیادهسازی استانداردهای بینالمللی گزارشگری مالی شماره (17) Designing a Model for the Implementation of International Financial Reporting Standards No. (17( | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
پژوهش های حسابداری مالی و حسابرسی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
دوره 13، شماره 49، اردیبهشت 1400، صفحه 233-257 اصل مقاله (951.76 K) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله علمی پژوهشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مهدی اسکافی اصل1؛ فرزانه حیدر پور* 2 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1گروه حسابداری، واحد تهران مرکزی،دانشگاه آزاد اسلامی، تهران،ایران. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2گروه حسابداری،واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاداسلامی،تهران،ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
تصویب گسترده استانداردهای بینالمللی گزارشگری مالی در صنعت بیمه یکی از مهمترین تحولات در تاریخ حسابداری است. هدف اصلی تحقیق، شناسایی چالشهای عمومی و خاص پیش روی صنعت بیمه در اجرای استاندارد بینالمللی گزارشگری مالی شماره (17) و ارائه مدل مناسب برای پیادهسازی استاندارد بینالمللی گزارشگری مالی شماره (17) است. دادهها بر اساس مصاحبههایی که با صاحبنظران در صنعت بیمه در سطوح مختلف انجام شده، جمعآوری شده است؛ بنابراین این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر ماهیت از نوع کیفی و از نظر استراتژی، نظریه زمینه بنیان است. جامعه آماری پژوهش صاحبنظران در صنعت بیمه هستند که تجربه کافی در زمینه گزارشگری مالی دارند. نمونه آماری بر اساس روش نمونهگیری هدفمند انجام شده است. نتایج نشان میدهد که مقولههایی به مانند بازار رقابتی/انحصاری؛ سیاستهای بیمه مرکزی؛ کشش قیمتی در صنعت بیمه؛ تطابق قوانین جاری با نیازهای بازار؛ پیشگام بودن قوانین؛ نظارت بر صنعت بیمه؛ تحریمها؛ روابط بینالمللی؛ مدلها و پیشفرضها و تنظیمات ورودی؛ سیاست سرمایهگذاری در صنعت بیمه؛ کیفیت و ...، نقش با اهمیت در پیادهسازی استانداردهای بینالمللی گزارشگری مالی شماره (17) در صنعت بیمه دارد. واژههای کلیدی: استانداردهای بینالمللی گزارشگری مالی، حاکمیت دادهها، صنعت بیمه، نظریه زمینه بنیان. Designing a Model for the Implementation of International Financial Reporting Standards No. (17( Mahdi Eskafi Asl Farzaneh Heydarpour Widespread adoption of international financial reporting standards in the insurance industry is one of the most important developments in the history of accounting. The main purpose of this study is to identify the general and specific challenges facing the insurance industry in the implementation of International Financial Reporting Standard No. 17 and to provide an appropriate model for the implementation of International Financial Reporting Standard No. 17. The data were collected based on interviews with insurance industry experts at various levels. Therefore, this research is grounded in terms of applied purpose, qualitative in terms of nature and grounded in terms of strategy. The statistical population of the study is experts in the insurance industry who have sufficient experience in the field of financial reporting. The statistical sample is based on purposive sampling method. The results show that categories such as competitive / monopoly market; Central insurance policies; Price elasticity in the insurance industry; Adaptation of current laws to market needs; Pioneering the rules; Supervision of the insurance industry; Sanctions; international relations; Models and defaults and input settings; Investment policy in the insurance industry; Quality, etc., play an important role in the implementation of International Financial Reporting Standards No. (17) in the insurance industry. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
استانداردهای بینالمللی گزارشگری مالی؛ حاکمیتدادهها؛ صنعتبیمه؛ نظریهزمینه بنیان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
http;//dorl.net/do/20.1001.1.23830379.1400.13.49.10.5 طراحی مدلی برای پیادهسازی استانداردهای بینالمللی گزارشگری مالی شماره (17)
مهدی اسکافی اصل[1] فرزانه حیدرپور[2]
چکیده تصویب گسترده استانداردهای بینالمللی گزارشگری مالی در صنعت بیمهیکی از مهمترین تحولات در تاریخ حسابداری است. هدف اصلی تحقیق، شناسایی چالشهایعمومیوخاصپیشرویصنعتبیمهدراجرایاستانداردبینالمللی گزارشگریمالیشماره(17)و ارائه مدلمناسببرایپیادهسازیاستانداردبینالمللیگزارشگریمالیشماره(17)است. دادههابراساسمصاحبههاییکهباصاحبنظراندرصنعتبیمهدرسطوحمختلفانجامشده،جمعآوری شده است؛بنابرایناینپژوهشازنظرهدفکاربردی،ازنظرماهیتازنوعکیفیوازنظراستراتژی،نظریه زمینهبنیاناست. جامعه آماری پژوهش صاحبنظران در صنعت بیمه هستند که تجربه کافی در زمینه گزارشگری مالی دارند. نمونه آماری بر اساس روش نمونهگیری هدفمند انجام شده است. نتایجنشانمیدهدکهمقولههاییبهمانندبازاررقابتی/انحصاری؛سیاستهایبیمهمرکزی؛کششقیمتیدرصنعتبیمه؛تطابققوانینجاریبانیازهایبازار؛پیشگامبودنقوانین؛نظارتبرصنعتبیمه؛تحریمها؛روابطبینالمللی؛مدلهاوپیشفرضهاوتنظیماتورودی؛سیاستسرمایهگذاریدرصنعتبیمه؛کیفیتو ...،نقشبا اهمیتدرپیادهسازیاستانداردهایبینالمللیگزارشگریمالیشماره (17) درصنعتبیمهدارد. واژههای کلیدی:استانداردهای بینالمللی گزارشگری مالی، حاکمیتدادهها، صنعتبیمه، نظریهزمینه بنیان. 1- مقدمه صنعتبیمهبهعنوانیکیازنهادهایمـالیازلحـاظابعـاداقتصـادیواجتمـاعیدارایاثراتبااهمیتی بر اقتصاداست وبارزتریناثرفعالیتهایبیمـهایجـاداطمینـانوآسـایشخاطربرایبیمهگذاراناست. صنعتبیمه،بابرخورداریازمجموعهوسیعنیرویانسانیوشبکهگستردهایازشعب،نمایندگیهاوسایرارکانبیمهای،میتواندنقشحائزاهمیتیدرتوسعهاقتصادیکشورایفاکند. درراستایسیاستهایاصل 44 قانوناساسیدرفضایکسبوکارصنعتبیمهکشوراقداماتیمانندواگذاریبیمههایدولتیبهبخشخصوصی،آزادسازیتعرفههایبیمهایوتوانمندسازیصنعتبیمهانجامگرفتهاست (صالحی و همکاران 1395). پیامـدهاوابعـادفراگیـراقتصادیواجتماعیعملکردشرکتهایبیمهدرسطحکلانوخردایجابمیکندتـااطلاعاتموردنیازاستفادهکنندگانازگزارشهایمالیاینشرکتهابـهویـژهدرمـوردعملکردووضعیتمالی،بهصورتمربوط،قابلاتکا،قابلمقایسهو استاندارد فراهمگـردد. چنیناطلاعـاتیبایـدبـارعایـتاسـتانداردهایحسـابداریتهیـهوارائـهگردد (بولو، ١٣٨٥)؛بنابراین وجود استانداردهای حسابداری و استانداردهای گزارشگری مالی مرتبط با این موضوع بسیار حائز اهمیت است. در حال حاضر استاندارد حسابداری شماره 28 با عنوان قراردادهای بیمه در کشور ایران وجود دارد که کاستیهایی در آن مشاهده میشود. برای نمونه استاندارد مذکور تنها درخصوص بیمههای عمومی (غیرزندگی) است. همچنین یکی از نواقص استاندارد فوق، کاهش ذخایر است زیرا طبق این استاندارد ذخیره برگشت حق بیمه و ذخیره فنی تکمیلی و ریسکهای طبیعی در نظر گرفته نمیشود؛ همین امر منجر به گزارش سود بیش از واقع و در نهایت موجب پایین آمدن ظرفیت سرمایهگذاری شرکتهای بیمهگردیدهکه بستگی به شرایط شرکتها از نظر ترکیب پرتفوی و زمان صدور بیمهنامهها دارد. از سوی دیگر تصویب گسترده استانداردهای بینالمللی گزارشگری مالی یکی از مهمترین تحولات در تاریخ حسابداری است و موجب رشد روزافزون تحقیقات در این زمینه شده است. طرفداران استانداردهای بینالمللی گزارشگری مالی استدلال میکنند که یک مجموعه از استانداردهای حسابداری با کیفیت بالا، قابلیت مقایسه بینالمللی را تسهیل میکند و محیطاطلاعاتی را که شرکتهای استانداردهای بینالمللی گزارشگری مالی پذیرفتهاند، به طور قابل توجهی بهبود میبخشد (کمیسیون اروپا، 2002). بسیاری از مطالعات نشان میدهد که پذیرش استانداردهای بینالمللی گزارشگری مالی منجر به افزایشاطلاعات قابل اتکا و مربوط (تن و همکاران[i]، 2011)، اطلاعات بیشتر در مورد درآمدها (لندس من و همکاران[ii]، 2012)، محیط اطلاعاتی پیشرفته تحلیلگر (یارد و همکاران[iii]، 2013؛ هاگدان و همکاران[iv]2008؛ هورتون و همکاران، 2013) و افزایش انتقال اطلاعات بینکشورها (کیم و لی[v]، 2010) میشود. همانطور که افشای اطلاعات اجباری و داوطلبانه شرکتها اغلب در هم آمیختهشده است (بئیر و همکاران، 2010؛ داتا و گیگلر[vi]، 2002)، پذیرش استانداردهای بینالمللی گزارشگری مالی، به طور مستقیم میتواند بر محیطاطلاعاتی خارجی، از طریق بهبود افشای اجباری (استیچ لانرس[vii]، 2016) و به طور غیر مستقیم از طریق بهبود داوطلبانه افشا (هرست و همکاران[viii]، 2008) تأثیر بگذارد. همانطور که لی و یانگ[ix] (2016) نشاندادند، افشای داوطلبانه پس از اتخاذ استانداردهای بینالمللی گزارشگری مالیدر کنار بهبود کیفیت گزارش اجباری افزایش مییابد. در تاریخ 18 می 2017 هیئت تدوین استانداردهای بینالمللی حسابداری،استاندارد قراردادهای بیمهای، (استانداردهای بینالمللی گزارشگری مالی17)را صادر نمود. ایناستاندارد برای اولین بار برای گزارش دورهای که از اول ژانویه 2021، قابلاجرا خواهد شد. لیکن اینامر نیاز به بازنگری کلیصورتهای مالی بیمهگران و تغییرات اساسی در زیرساختهای گزارشگری مالی دارد. باتوجهبهپژوهشهایاندکصورتگرفتهدرخصوص «پیادهسازیاستانداردهایبینالمللیگزارشگریمالیشماره 17»،پژوهشگراعتقاددارداینپژوهشمیتواندراهگشایانجاممطالعاتآتیدرخصوص «استانداردهایحسابداریمرتبطبابیمه»موردنیازجمهوریاسلامیایرانرافراهمآورد. دراینمطالعه،برحوزهاستانداردحسابداریبیمهتمرکزشدهاستوباتکیهبرنظریهزمینهبنیاندرابتداسعیدرشناسایینقاطضعفپیادهسازیدراینحوزههستیم. سعیشده استتاعواملبااهمیتبراجرایمؤثراستانداردمذکوردرحوزهبیمهراتعیینوچارچوبمناسبپیادهسازیرابرایحوزهبیمه،تدویننماییم. اینپژوهشاولینمطالعهایاستکهدرحوزهاستانداردحسابداریبیمهدرصنعتانجاممیشود. بیشترتحقیقاتیکهدراینحوزهانجامشدهتأکیدبررویکردکمیبودهبدوناینکهچالشهایاصلیپیادهسازیاستانداردهایبینالمللیگزارشگریمالیشماره 17 درصنعتبیمهمشخصشودوهیچیکازآنهاتااینگونهبهبخشخاصیتمرکزنکردهاند. لذا هدف اصلی این تحقیق طراحیمدلمناسببرایپیادهسازیاستانداردهایبینالمللیگزارشگریمالیشماره (17) درصنعتبیمه کشور است.
2- چارچوب نظری و پیشینه تحقیق 2-1- شفافیت گزارشگری مالی بازارهای مهم و فعال از جمله بازار سرمایه نیازمند اطلاعات شفاف هستند که این اطلاعاتبر عملکرد آنها تأثیر بسزایی دارد (حیدرپور و زارع، 1393). شفافیت،بهعنوانابزاریبرایرشدوتوسعهجامعهضروریاست (حساس یگانه و همکاران، 1397). درجوامعمردمسالاردسترسیبهاطلاعاتشفافیکیازحقوقاصلیافرادبشمارمیرود. شهروندانحقدارنددرموردتصمیماتمباشرانشان (دولتهاونهادهایعمومی) ومبانیاینتصمیماتاطلاعاتکافیداشتهباشند. شفافیتوپاسخگوییوابستگیبسیاریبهیکدیگردارند. (دبپیازاواکلس[x]، ۲۰۰۲).شفافیتشرکتیبهصورتاتخاذ،ترفیعوتوسعهروششناسیهایتحلیلیجدیدکهروشنیوهمسانیرابرایاطلاعاتدردسترسسرمایهگذارانوتحلیلگرانبههمراهمیآورد،تعریفمیشود (علوی و همکاران،1398). شفافیتباعثکاهشعدماطمینانبازاردرخصوصتصمیماتآنیقانونگذارانگردیدهودرنتیجهقابلیتپیشبینیسیاستهایپولیوکاراییبازارهایمالیراافزایشمیدهد. نبوداطلاعاتشفافدربازارهایمالیعاملتعیینکنندهایدرورودحجمعظیمیازسرمایهگذاریهایخارجیوخروجسریعآنهادرصورتبروزبحرانبهشمارمیرود (سازمانهمکاریهایاقتصادیوتوسعه[xi]، ۲۰۰۴). شفافیتاطلاعاتعبارتاستازیکهمگراییاز شاخههایمختلفاطلاعاتونقلوانتقالآنهابه گروههایذینفعدرزمانیکهآنهابهمطالعاتنیازمند هستند.عدمشفافیتبهعنوانممانعتعمدیازدسترسی بهاطلاعات،ارائهنادرستاطلاعات یاناتوانیبازاردر کسباطمینانازکفایتمربوطبودنوکیفیت اطلاعات ارائهشدهتعریفشده است (نعمت الهی و همکاران،1398).
استاندارد بینالمللی گزارشگری مالی 17 استانداردهای بینالمللی گزارشگری مالی 17، سازمانها را ملزم نموده است که برای اطمینان از راهبری اطلاعات سازمانی، نسبت به شفافیت در کل زنجیره گزارشگری،سیستمهای مناسب را طراحی نماید. این وظیفه، شامل طیف وسیعی از دادههای تاریخیتا دادههای جاری (مثلاً اطلاعات و دادههای حقوقی) خواهد بود (روهام[xii]،2017). برای شروع، بیمهگران باید سهامداران خود را آگاه نمایند تا جریان دادههای فعلی را بررسی و شکاف بالقوه را شناسایی کنند. در انجام این کار، مهم است که درحاکمیت و راهبری شرکتی، آینده در نظر گرفته شود تا نیازهای دادهها را در بین اطلاعات موجود و چشمانداز سیستمها شناساییگردد.علاوه بر جریان دادهها و تجزیهوتحلیل سیستمها، مهم است که قابلیتهای مدیریت دادهها در سطح سازمانی بررسیشود. این امر شامل، معماری و جریان دادهها (به عنوان مثال، اطلاعات اصلی و مرجع آنها برای استفادههای چندگانه)، فرایند اداره دادهها و سیاستها (مانند کنترل دسترسی و مالکیت بر دادهها) و مدل عملیاتی هدف (مانند اداره اطلاعات اصلی و مدل مورد استفاده) میشود (استیچ لانرس، 2016). اینمرحله کمک میکند تا معماری دادههای هدف، به منظور تطابق با استاندارد بینالمللی گزارشگری مالی 17 و در جهت استراتژیک شرکت در مدیریت دادهها مشخص شود. افشای الزامات استاندارد مذکور شامل صورتهایمالیباحسابهایجدید؛ حاشیهخدماتقراردادی، ارزشفعلیجریاننقدموردانتظار و مدیریت ریسک (ارنستاندیانگ،2018). برای بیمهگران، محتوا و ساختار دادههای گرفته شده از محصولات، اوراق بهادار و واحدهای تجاری برای پشتیبانی از گزارشهای استانداردهای بینالمللی گزارشگری مالی 17 به طور قابل توجهی تغییر خواهد کرد. برای این امر نیاز به تغییرات در سیستمهای حسابداری و مالیاست (استیچ لانرس، 2016). علاوه بر این، تغییرات در صورتهای مالی و افشاء اولیه بر ساختار حسابها و نمودار حسابها در سطح گروه و واحد تجاری تأثیر خواهد گذاشت.درک شکافهای دادهها، سیستمها و فرایندها برای موفقیت استانداردهای بینالمللی گزارشگری مالی 17 اهمیت خواهد داشت (بئیر و همکاران، 2010). این به تجزیهوتحلیل دقیق معماری سیستمهای موجود، قابلیتها و تواناییهای آن نیاز خواهد داشت تا بهترین ترکیب سیستمها را برای حالت هدف که از شرکتها پشتیبانی میکند، طراحی کند. در شکل (1) این تأثیرات نشان داده شده است (ارنستویانگ،2018).
شکل1- تأثیرات اجرای استاندارد گزارشگری مالی شماره 17 (ارنست و یانگ،2018) 2-2- روشهای اندازهگیریدر استاندارد گزارشگری مالی شماره 17 الف- مدل عمومی؛ براساساستانداردگزارشگریمالیشماره 17، برای اندازهگیری اصولی به منظور شناسایی درآمد از محل خدمات ارائه شدهمطابق قراردادهای بیمهای از مدل عمومی اندازهگیری استفاده خواهد شد که یک مدلجدید و جامع برای اندازهگیری در حسابداری است.این مدل بر مبنای رویه کامل شدن جریان وتعهداتیک قرارداد و بر اساس فرضیات جاری، بنا شده است و معرف یک اصول واحد برای شناسایی درآمدهای حاصل از سرویسهای ارائه شده است. در این مدل اندازهگیری سود قراردادهای بیمه بر اساس تنزیل جریانهای نقدی مورد انتظار قرارداد بیمه انجام میشود و سود بیمهگر در طول زمان و متناسب با انتقال خدمات به بیمهگذار محقق میشود. طبق این مدل، در شناسایی اولیه،یک واحد باید گروهی از قراردادهای بیمهای را با در نظر گرفتن جریانهاینقدینگی شامل برآوردهایجریانهاینقدینگیآینده؛ تعدیلیبرایبازتابدادنِارزشزمانیِپولوریسکهایمالیمرتبطباجریانهای نقدینگی آینده تا حدی که ریسکهای مالی در برآوردهای جریانهای نقدینگی آیندهلحاظ نشود و یکتعدیلریسکغیرمالی و حاشیهخدماتقراردادی اندازهگیری نماید (استاندارد بینالمللی گزارشگری مالی شماره 17) ب- رویکرد تخصیص حق بیمه؛یک واحد اقتصادی با رویکرد استفاده ازتخصیص حق بیمه،بدهیِ پوشش باقیمانده را به شرح زیر اندازهگیری خواهد کرد (استاندارد بینالمللی گزارشگری مالی شماره 17):در شناسایی اولیه، ارزش ثبت شده بدهیعبارتاست از:
در پایانهردوره گزارشگری متناوب، ارزش ثبت شده بدهی همان ارزش ثبت شدهدر آغاز دوره گزارشگری است:
ج- رویکرد حقالزحمه متغیر؛ رویکرد هزینه متغیر برای قراردادهای بیمه با ویژگیهایمشارکتی مستقیم اعمال میشود. یک قرارداد بیمه، قرارداد مشارکتی مستقیم است اگر معیارهای زیر را برآورده کند:
2-3- الزامات و چالشهای پیادهسازی استانداردهای بینالمللی گزارشگری مالی 17 رویکرد جامع برای اجرا و پوشش ابعاد مختلف مالی، مدل عملیاتی هدف[xiii]است. در پیادهسازی استاندارد مذکور، بیشتر انتظار میرود که چالشهای درک تأثیرات عملیاتی بر داده، سیستمها و فرایندها[xiv]باشد و بنابراین مهم است که در حال حاضر به این تغییراتتوجه بیشتری شود. موارد زیرنشاندهنده برخی از تأثیراتاستانداردهای بینالمللی گزارشگری مالی 17 در ابعاد مختلف مالی مدل عملیاتی هدف است (ارنستویانگ،2018). 1) سیاستها؛ سیاستهای جدید حسابداری / دستورالعملها و روشهای کنترل، دستورالعمل روش محاسبه استانداردهای بینالمللی گزارشگری مالی 17 و دستورالعملهای گزارشگری، مدلها و پیشفرضها و تنظیمات ورودی، کدینگ عمومی حسابداری (GL) نمودار تغییرات و حسابهای محلی، تغییرات سیاست سرمایهگذاری (استانداردهای بینالمللی گزارشگری مالی 9). 2) فرآیندها؛ تنظیم مفاهیم حقیقیو دستورالعمل، بهروزرسانی فرایندهای گزارش دهی، فرایندهای مشروح، روشهای برنامهریزی، مدیریت ریسک، تغییرات در قالبهایگزارش داخلی و خارجی از جمله بستههای گزارش گروهی، کنترلهای داخلی و پیگیریهای حسابرسی و برنامهریزی،برنامهریزی بودجه و فرآیندهای پیشبینی. 3) مدیریتعملکرد؛ تغییرات در گزارشهای مدیریت اطلاعات و شاخصهای عملکرد کلیدی، مدیریت مبتنی بر ارزش، کارت متوازن و تنظیمات طرح انگیزشی سازمان، تغییرات نقشهاو مسئولیت، مفاد مقررات فنی / کمیته قضاوت کارشناس، تأثیر قراردادهای برونسپاری، گزارش تلفیقی در مقابل گزارشهای سطح سازمانی. 4) دادهها؛ الزاماتاطلاعاتجدید گزارشگری مالی (ورودی / خروجی) با جزئیات دقیق، ارزیابی دادهها در سطوح مختلف، کیفیت داده، ذخیرهسازی و بایگانی، امنیت دادهها و کنترل، حاکمیت دادهها و دادههای اصلی و تقاضاییک منبع حقیقی برای اطلاعات مالی و ریسک. 5) منابع انسانی[xv]؛ آموزشفنی و کاربردی، همکاری متقابل (کسبوکار، فناوری، مالی و ریسک)، منابع و بودجه پروژه، مدیریت تغییر فرسودگی. 6) سیستمها؛ تأثیرات بر سیستمهای اصلی بیمه، سیستمهای سرمایهگذاری، سیستمهای حسابرسی، سیستمهای گزارشگری، منطق ارسال / موتور جدید برای استانداردهای بینالمللی گزارشگری مالی 17، ابزار تثبیت و گزارش سیستم تغییرات، تغییرات در رابطهای سیستم، تقاضا برای انعطافپذیری در چشمانداز سیستم واقعی، ویژگیهای سیستم جدید، طبق بخشنامه بیمه مرکزی و در راستای اجرای استاندارد بینالمللی گزارشگری مالی 17 در صنعت بیمه چالشهایی به شرح زیر وجود دارد. 1) موانع و مسائل مرتبط با تعهدات بیمهای در تاریخ گزارشگری با استفاده از برآوردهای جاری از مبلغ، زمانبندی، نرخ تنزیل و موارد مرتبط با این موارد و سازگار با اطلاعات بازار. 2) موانع و مسائل مرتبط با تعیین ارزش منصفانه داراییهای پشتوانه بدهیهای بیمهای در تاریخ گزارشگری. 3) تغییرات اساسی در سیستمهای مالی و اطلاعاتی و فنی جهت جمعآوری اطلاعات مورد نیاز در خصوص هریک از موارد فوق. 4) آمادگی و تخصیص هزینه اجرای استانداردهای بینالمللی مربوط به مرحله استقرار و استمرار اقدامات مذکور نظیر تعیین و تعدیل حاشیه خدمات قراردادهای بیمهای، افشاء اطلاعات کافی مورد انتظار استاندارد مذکور، هزینههای مربوط به حفظ و نگهداری سیستمها و فرایندهای اکچوری، مالی و حسابداری، سیستمهای کنترل داخلی و غیره. 5) پیشبینی زمانبندی اجرای استاندارد بینالمللی 17 در بخش بیمههای زندگی و غیرزندگی و درمان. 6) ایجاد آمادگی لازم و آگاهی برای ذینفعان در خصوص تأثیرات اجرای استانداردهای بینالمللی بر وضعیت مالی شرکتهای بیمه. 7) آموزش کارکنان و مسئولین ذیربط مجری استانداردهای بینالمللی. 8) بررسی مدلهای مالی و اکچوئری و چارچوب مدیریت ریسک و اجرایی نمودن آنها در تطابق با استانداردهای مذکور. 9) بررسی قابلیت دسترسی و کیفیت اطلاعات بیمهای مورد نیاز مطابق با استاندارد گزارشگری مالی شماره 17. 10) پیشبینیهای لازم در خصوص انتخاب حسابرسان مستقل واجد شرایط و مسلط بر استاندارد گزارشگری مالی شماره 17. 11) انجام اقدامات لازم جهت تفکیک حسابهای بیمههای زندگی از بیمههای غیرزندگی به طور عام و تفکیک جزء سرمایهگذاری بیمههای عمر و سرمایهگذاری از اجزای بیمهای قراردادهای مذکور. 12) برنامهریزی جهت اجرای روشهای حسابداری بیمههای اتکایی. 13) آمادگی جهت انجام محاسبات، تعدیل و موارد افشای ریسکهای بیمهای و افشای اثرات نوسانات بر سودو حقوق صاحبان سرمایه.
تحقیقات اندکی در حوزه استاندارد بینالمللی گزارشگری مالی (17) در کشور انجام شده است. لیکن برخی از تحقیقات انجام شده در حوزه گزارشگری مالی در صنعت بیمه به شرح زیر است: اورادی و همکاران (1397) طبق تحقیقی با عنوان استانداردهایبینالمللیگزارشگریمالی: مزایاوچالشهابرایسرمایهگذاران نشان دادند که نکتهقابلتأملایناستکهبیشترفعالاناقتصادیبرایدستیابیبهآیندهموردانتظاردرسطحملیفعالیتمیکنندوباتوجهبهروابطپیچیدهسیاستوبازار،میزانهمگراییاستانداردهایبینالمللیگزارشگریمالیکهبهسرعتدرسراسرجهانگسترشیافتهوبهعنوانچارچوبینوینارائهدهندهراهبردیپذیرفتهشدهوفراگیردرحسابداریاست،مشخصنخواهدشد. همچنین،جهانیسازیاستانداردهایبینالمللیگزارشگریمالیپیامدهایاقتصادی،سیاسی،اجتماعیوفرهنگیگوناگونیدرپیخواهدداشتوباتوجهبهاینکهدرکشورمانیز،استانداردهایحسابداریبرپایهاستانداردهایبینالمللیگزارشگریمالیتهیهوتدوینمیشوند. دارابی و همکاران (1392)، با تحقیقی به مقایسهاستانداردحسابداریشماره 28 باآئیننامهشماره 58 شورایعالیبیمهوتأثیرمغایرتهایموجودبرسودومالیاتعملکردشرکتهایبیمه پرداختهاند.
3- مدل پژوهش بر اساس مفاهیم نظری و بررسی پیشینه تحقیقات انجام شده، مدل مفهومی پژوهش طراحی شده است. در مدل پژوهش، ابتدا چالشهای پیادهسازی استاندارد بینالمللی گزارشگری مالی شماره 17 بر اساس مطالعه پیشین استخراج شد که شامل؛ سیاستها و دستورالعملها؛ تعهدات بیمهای در تاریخ گزارشگری؛ تعیین ارزش منصفانه؛ آموزشها؛ فرایندهای اکچوری؛ تغییرات اساسی در سیستمهای مالی و اطلاعاتی؛ قابلیت دسترسی و کیفیت اطلاعات بیمهای؛ افشای ریسکهای بیمهای و... است. در مرحله بعدی راهبردهاواقداماتبرایرفعچالشهایپیادهسازی ازطریقمصاحبهباخبرگانومطالعاتپیشین بهدست میآید و بر اساس الگوهای نظریه زمینه بنیان، مدلپیادهسازیاستانداردبینالمللیگزارشگریمالیشماره 17 درصنعتبیمهکشور طراحی میشود. برهمین اساس مدل مفهومی پژوهش به شرح شکل (2) است.
شکل2- مدل مفهومی پژوهش (منبع: یافتههای پژوهشگر) 4- بیان مسئله پژوهش تحقیقات پیشینبیانگر آن است کهقبول استانداردهای بینالمللی گزارشگری مالی منجر به بهبود کیفیتاطلاعات قابل اتکا و مربوط (تن و همکاران[xvi]، 2011)، میشود. همچنین مطالعه لندسمن و همکاران (2012)نیز بیانگر آن است که پذیرش استانداردهای گزارشگری مالی در صنعت بیمه میتوانند منجر به ارائه اطلاعات قابل اتکا و مربوط نسبت به درامدها شود. از سوی دیگر محیط اطلاعاتیتحلیلگر (یارد و همکاران[xvii]، 2013؛ هاگدان و همکاران[xviii]2008؛ هورتون و همکاران، 2013) و تبادل اطلاعات بینکشورها (کیم و لی[xix]، 2010) نیز از مزایای پذیرش استانداردهای مذکور است. لیکن اینامر نیاز به بازنگری کلیصورتهای مالی بیمهگران و تغییرات اساسی در زیرساختهای گزارشگری مالی دارد. این برنامه عملیاتی، تغییر عمده برای پیادهسازی استانداردهای بینالمللی گزارشگری مالی 17 فراتر از وظایف مالی و قانونی بیمهگران را گسترش میدهد که تأثیر شگرفی درسیستمها و فرآیندهای بیمه خواهد داشت (یارد و همکاران، 2013). همچنین تأثیراتآن بر کسبوکارها در صنعت بیمه، به طیف وسیعی از ذینفعان داخلی و خارجیمنتقلمیشود و میبایستی به اطلاع آنها رسانده شود؛بنابراین این امریک فرایندزمانبر است و نیاز به تلاش قابل توجهیدارد. برنامه تغییرات عمده برای اجرا و پیادهسازی استاندارد مذکور، نیاز به هماهنگی تیمهایمختلف در واحد تجاری دارد. (ارنستویانگ، 2018). با توجه به مقیاس تغییرات مورد نیاز و پیچیدگی وظیفه پیادهسازی، به ویژه در مورد سیستمها، دادهها و فرایندها، بیمه باید از لحاظ رسمی اثرات را ارزیابی نماید و سازمانها خود را برای این امر آماده نمایند.با توجه به مقیاس این تغییرات، سرمایهگذاران و سایر ذینفعاننیاز است تا تأثیر احتمالی را در اسرع وقت درک کنند. صنعت بیمه در کشور ایران نیز از این امر مستثنی نیست لذا بایستی خود را برای پذیرش استاندارد مذکور آماده نماید. بر این اساس سؤالات اصلی پژوهش بدین شرح میباشد: 1) چالشهای عمومی و خاص پیش روی صنعت بیمه در اجرای استاندارد بینالمللی گزارشگری مالی شماره 17 چیست؟ 2) مدل مناسب برای پیادهسازی استاندارد بینالمللی گزارشگری مالی شماره 17 در صنعت بیمه چگونه است؟
5- روش تحقیق در این مطالعه ابتدا مشارکتکنندگاندر طی فرآیند مصاحبه تلاش میکنند درک خود را بیان کنند. سپسمحقق سعی میکند پاسخهای منطقی شرکتکنندگان را درک نماید، زیرا تجزیهوتحلیل دادهها به ادراکات محقق بستگی دارد. در این خصوص لازم است که پژوهشگر با شناسایی مفاهیم مستتر در دل مجموعه دادههای گردآوری شده، آنها را به کوچکترین اجزاء مفهومی تقسیم کند. جامعهآماری این مطالعه، معاونین، مدیران ارشد و خبرگان صنعت بیمه میباشد. در پژوهشهای کیفی برای تصمیمگیریهای مربوط به نمونهگیری، مهمترین اصلی که در نظر گرفته میشود، انتخاب محیطها، زمانها و افرادی است که بتوانند اطلاعات مورد نیاز برای پاسخگویی به سؤالهای پژوهش را فراهم آورند (بازرگان، 1387). ملاک اصلی انتخاب شرکتکنندگان برای پژوهش کیفی، تجربه کردن پدیدۀ مورد مطالعه است. کل شرکتهای بیمه در ایران 30 شرکت است و کل افراد متخصص در زمینه گزارشگری مالی 30 نفر هستند. جامعه آماری پژوهش صاحبنظران در صنعت بیمه هستند که تجربه کافی در زمینه گزارشگری مالی و استاندارهای بینالمللی گزارشگری مالی دارند و روش نمونهگیری، هدفمند است و معیار ورود به مطالعه علاوه بر داوطلب بودن، قدرت بیان و داشتن تجربه در خصوص پدیده مورد نظر میباشد. در نمونهگیری در پژوهشهای کیفی تمرکز اساسی بر ایدهها است نه بر افراد نمونه. به همین دلیل عموماً مشارکتکنندگانبهصورتهدفمند (غیراحتمالی) انتخابمیشوند. نمونهگیری هدفمند یعنی اینکه مشخص گردد که با چه گروهها و افرادی باید گفتگو کرد. منطق نمونهگیری هدفمند انتخاب موارد غنی از اطلاعات است، انتخاب مواردی که امکان مطالعه عمیق را فراهم میسازد.یکی از موضوعاتی که در خصوص نمونهگیری در مطالعات کیفی باید مورد توجه قرار گیرد، این است که پژوهشگر تا چه زمانی باید به نمونهگیری ادامه دهد. در پژوهشهای کیفی معیار دقیقی برای تعیین تعداد نمونه (افراد مطلع و مشارکتکننده) وجود ندارد، حجم نمونه فقط از قبل قابلپیشبینی است و بهطور دقیق نمیتوان حجم نمونه را مشخص نمود. قاعده کلی این است که گردآوری دادهها تا زمانی که مقولهها و عناصر اساسی مطالعه به حد اشباع برسند، باید ادامه داد. اشباع یعنی حالتی که پژوهشگر در آن به طور ذهنی به این نتیجه میرسد که دادههای جدید اطلاعات جدیدترییا شناخت بیشتری نسبت به تدوین مقولهها به دست نمیدهند (بازرگان، 1387)؛ به عبارت دیگر، اشباع نظری زمانی حاصل میشود که داده جدیدی به دست نیاید و یا آنچه افراد نمونه مطرح میکنند در تضاد با دانستههای گردآوری شده نباشد و مناسبات میان مقولهها به خوبی مشخص شده باشد.در این مطالعه بر اساس مصاحبههایی که با صاحبنظران در صنعت بیمه در سطوح مختلف، انجام میشود، دادهها گردآوری و تحلیل میشوند. لذا ابزار گردآوری دادهها در این پژوهش مصاحبه است؛بنابراین این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر ماهیت از نوع پژوهش کیفی و از نظر استراتژی، نظریه بنیاناست و به طور کلی طرح پژوهش به شرح زیر میباشد. 1) در ابتدا پژوهشهای مرتبط با موضوع بررسی شد تا مطالب استخراج شده از آنها راهنمای پژوهشگر در مرحلهتدوین پرسشنامه باشد تا بتوان به برخی از چالشهای عمومی و خاص پیش روی صنعت بیمه در اجرای استاندارد بینالمللی گزارشگری مالی شماره 17 دست یافت. به موازات، چارچوبهای گزارشگری مالی در صنعت بیمه نیز مورد بررسی قرار خواهد گرفت. 2) پژوهشگر و تیم پژوهش، با توجه به شناخت خود از افراد خبره در حوزه صنعت بیمه، تعدادی از این افراد را به طور هدفمند انتخاب مینماید و با آنها مصاحبه اکتشافی[xx] انجام خواهد شد تا علاوه بر یافتن برخی از چالشهای عمومی و خاص پیش روی صنعت بیمه در اجرای استاندارد بینالمللی گزارشگری مالی شماره 17، راهکارهای برطرف نمودن این چالشها نیز تا حدودی استخراج شود. سؤالات پرسشنامه برای مصاحبههای اصلی، بعداز مطالعه دقیق ادبیات پیشین تحقیق و مصاحبههای اکتشافی استخراج خواهد شد. 3) بعد از شکلگیری شاکله مصاحبهها از طریق فرایند 1و 2 فوق، مصاحبههای اصلی انجام خواهد شد. مصاحبهها تا جایی ادامه مییابد که پژوهشگر قانع شود که اشباع نظری مقولهها رخ داده باشد. هدف غایی مصاحبههای اصلی، یافتن چالشهای عمومی و خاص پیش روی صنعت بیمه در اجرای استاندارد بینالمللی گزارشگری مالی شماره 17 و نیز استخراج راهکارهای برطرف نمودن این چالشها است. بدین طریق که از طریق مصاحبه با افراد متخصص در صنعت بیمه، ابتدا چالشهای عمومی و خاص پیش روی صنعت بیمه در اجرای استاندارد بینالمللی گزارشگری مالی شماره 17 استخراج میشود و موازی با استخراج این چالشها، از طریق افراد متخصص این حرفه، راهکارهای برطرف و حل نمودن هریک از چالشهای بیان شده نیز کسب میشود؛به عبارت دیگر در این مرحله، هم چالشها استخراج میشود و راهکارهای رفع این چالشها، بیان میگردد. در تدوین الگوی مناسب برای پیادهسازی استاندارد بینالمللی گزارشگری مالی شماره 17 در صنعت بیمه از فرآیند مندرج در بند 4 زیر استفاده میشود. همزمان از این افراد متخصص در خصوص چارچوب گزارشگری مالی مناسب در صنعت بیمه مبتنی بر استانداردهای بینالمللی گزارشگری مالی نیز سؤالاتی مطرح خواهد شد که در ایجاد چارچوب مذکور مفید باشد. 4) موازی با مصاحبههای اصلی، پژوهشگر به کدگذاری دادهها و استخراج مقولههامیپردازد؛به عبارت دیگر تجزیهوتحلیل دادههای کیفی در این پژوهش از طریق روش کیفی و نظریه زمینه بنیان و تحلیل محتوای کیفی انجام خواهد شد. سپس فرآیند دستهبندی و مرتبسازی که در زمان انجام مصاحبهها نیز در جریان بود، تکمیل میگردد.پژوهشگر با فرآیند رفتوبرگشت در مسیرهای مصاحبه و مطالعه چندین باره مصاحبهها و تجزیهوتحلیل مقولههای استخراج شده سعی مینماید تا چارچوب پیادهسازی استاندارد بینالمللی گزارشگری مالی شماره 17 در صنعت بیمه را تدوین نماید. بدین ترتیب الگوی برای اینکه یک شرکت بیمهای در صنعت بیمه برای اجرای و پیادهسازی استاندارد بینالمللی گزارشگری مالی شماره 17، چه اقدامات و فعالیتهایی باید انجام دهد تا در زمان اجرای استاندارد مذکور، با مشکل مواجه نشود و بتواند با مدیریت مناسب فرآیند اجرا، از این مرحله عبور نماید. 6- یافتههای پژوهش همانگونه که پیشتر بیان گردید، مصاحبه ابزار اصلی گردآوری دادهها در این مطالعه است. مصاحبهها با هدف آگاهی از نگرش مصاحبهشوندهها در خصوص موضوع اصلی مطالعه ترتیب داده شده است. از 20 مصاحبهشونده در این پژوهش که در رشتههای حسابداری و بیمه تحصیل و در زمینه صنعت بیمه تخصص داشته، در ابتدای شروع مصاحبه با تأکید بر رازداری درخواست شد، فرم "مشخصات فردی مشارکتکنندگان" که اطلاعاتی راجع به جنسیت؛ مدرک تحصیلی؛ سابقه فعالیت؛ سن و ... را ارائه میدهد، تکمیل نمایند. مشخصات مصاحبهشوندهها در جدول 1 داده شده است. جدول1- مشخصات مصاحبهشوندهها
منبع: یافتههای پژوهشگر 6-1- تئوری زمینه بنیان در این مطالعه تلاش شد تا به کمک رهیافت نظاممند نظریه زمینه بنیان و تحلیل دادههای حاصل از مصاحبههای عمیق، متن مصاحبهها کدگذاری و تبیین شده و مدلی مفهومی برای شناخت پدیده چارچوب گزارش دهیبراساساستانداردهایبینالمللیگزارشگریمالیدرصنعتبیمه، توسعه یابد. اشتراوسوکوربین (1998)، نظریه زمینه بنیان را نوعیاستراتژیکیفیبرایتدوینتئوریدرموردیکپدیده میدانند که این کار راازطریقمشخص کردنمؤلفههای کلیدیپدیدهوتعیینروابطاینمؤلفهها درونبستروفرآیند آن،انجام میدهد. همچنین استفاده از نظریه زمینه بنیان به تحدید بهتر ابعاد مسئله کمک نموده و پژوهشگر را در تمرکز بر مؤلفههای اثرگذار بر روی مسئله اصلی کمک مینماید. تحلیل جزئی دادهها، سؤال کردن و تحلیل مقایسهای، روشهای اصلی تحلیل در نظریه زمینه بنیان هستند. در نظریه زمینه بنیانبا مراجعه به دادههای کیفی مانند متن مصاحبهها با خبرگان ابتدا مفاهیم[xxi] و مقولهها[xxii] شناسایی شده و سپس مقوله محوری و ارتباط بین مقولهها مشخص و مدل، الگو، نظریه و ... برخاسته از دادهها استخراج میگردد. در این بخش با توجه به متن مصاحبههای انجام شده به توضیح یافتههای حاصل از دادههای مصاحبهها پرداخته شده است.
6-1-1- کدگذاری باز کدگذاری باز، جزئی از تحلیل است که با تحلیل دقیق دادهها، نامگذاری و طبقهبندی دادهها انجام میشود. این مرحله به عنوان مرحله خرد کردن، بررسی، مقایسه، کدبندی، مفهومی ساختن و مقولهبندی دادهها تعریف میشود. در این فرایند کدها را میتوان از آثار و ادبیات (کدهای برساخته) یا از اصطلاحات مصاحبهشوندهها (کدهایزنده[xxiii]) تهیه کرد. استفاده از کدهای زنده از آنجا که به دادههای مورد مطالعه نزدیکترند، ترجیح داده میشوند و علاوه بر کاهش قضاوت در استفاده از اصطلاحات برای کدگذاری، با کمک به ورود اصطلاحات جدید، به غنای ادبیات حوزه مورد مطالعه نیز کمک میکنند. در این مطالعه مشارکتکنندگان در حین مصاحبه و در پاسخ به سؤالهای مرتبط با هر یک از ابعاد مدل پارادایمی، به تشریح مسئله پرداختهاند. دادههای خام و نکاتی که بررسی آنها دارای اهمیت تشخیص داده میشود، به وسیله بررسی دقیق متن مصاحبهها و یادداشتهای زمینهای از درون متن احصا و در فرایند مقایسه مداوم، دادههای مشابهی که بار معنایی یکسانی داشتند، تحت کدهای مشترکی کدگذاری گردیدند و برای هر نکته کلیدی مصاحبهها از کد مصاحبهشونده استفاده شد؛ به عبارت دیگر در ابتدا دادههای جمعآوری شده از مصاحبهشوندگان از طریق مطالعه سطر به سطر جملات مهم مصاحبه، کدگذاری باز میشوند تا به شکل راحتتری شباهتها و تفاوتها شناسایی شوند. کدهای باز اولین قدم در تجزیهوتحلیل کدگذاری به شمار میروند و در این مرحله از کدگذاری سعی شده است تا از اصطلاح یا عبارتی استفاده شود که معنای کلی عبارت را به درستی در خود جای دهد. پس از کدگذاری نکات کلیدی، کدهای حاصل تحلیل و مقایسه و آن دسته از کدها که به "موضوعی مشترک" اشاره میکنند، تحت عنوانی جدید گروهبندی میشوند. این عنوان جدید و محور مشترک "مفهوم" نامیده میشود. درپژوهشحاضر،ابتداتماممؤلفههایاستخراجشدهازمصاحبههارابهعنوانکددرنظرمیگیریم. سپسبادرنظر گرفتنشباهت کدها، آنها را در طبقات اصلیتری با نام مفهوم، دستهبندیمیکنیم؛ به عبارت دیگر در اینشیوهکدگذاری،کدهاازمتنمصاحبههااستخراجمیشودوسپسبرروی اینکدهایاستخراجشدهمجدداًکدگذاریدیگریصورتمیگیردکهمفاهیمراشکل میدهد. مفاهیمشامل کلمههاوعبارتهاییهستندکهتجربههایمصاحبهشوندههارا منعکسمینمود.
6-1-2- کدگذاری محوری کدگذاری محوری فرآیندی است که طی آن دادههایی که به مفاهیم و مقولهها تجزیه شده بودند، به شیوه جدیدی مورد بررسی قرار میگیرند تا از آن میان بتوان بین یک مقوله و مفاهیم موجود در آن و حتی دیگر مقولات پیوند برقرار کرد. در مرحله کدگذاری محوری، عملیات مرتبط کردن مقولهها به یکدیگر صورت میگیرد و بین مقولههای اساسی که در کدگذاری باز گسترش یافته بودند، ارتباطات درونی برقرار میگردد. اساس این ارتباط دهی بر بسط و گسترش یکی از مقولهها قرار دارد و بر محور یک مقوله مرکزی صورت میگیرد (استراوس و کوربین 1990). پژوهشگر در کدگذاری محوری با مقایسه دائمی و نظری مقولهها و طرح پرسشهایی درباره آنها که عموماً مشخصکننده نوعی رابطه است، به دادهها رجوع کرده و به بررسی حوادث و وقایعی که مؤید یا ردکننده پرسشها است، میپردازد تا روابط بین مقولهها را توسعه دهد و با خلاقیتهای فکری، معانی بدست آمده را بر حسب ارتباطاتی که دارند، در چند نقطه به هم وصل یا در چند محور اصلی یا ارتباط نظری مرتب کند (فراستخواه، 1395). مرحله کدگذاری محوری، محقق را قادر میکند تا درباره دادهها به طور منظم بیندیشد و آنها را به شیوههای دیگری به هم پیوند زند (بازرگان، 1387) و فرایند نظریهپردازی را به سهولت انجام دهد. این مرحله ارائه یک تصویر کلی از تحقیق را امکانپذیر میسازد (هومن، 1391). 6-1-3- کدگذاری گزینشی در آخرین مرحله تحلیل دادهها که مرحله اصلی نظریهپردازی به شمار میرود، طی فرایند کدگذاری گزینشی، مقولهها و ارتباط آنها یکپارچهسازی شده و به طور منظم در کنار هم قرار میگیرند و گزارههای به دست آمده در حول یک مفهوم مرکزی که قدرت توضیحدهندگی بیشتری دارد، مرتب میشوند تا "نظریه" استخراج و مدل مفهومی تحقیق پالایش و توسعه یابد؛ به عبارت دیگر با ارتباط دادن مقولهها و بررسی پیوندهای بین مقولهها نظریه شکل میگیرد و آن روابط را در چارچوب یک روایت ارائه کرده و مقولههایی را که به بهبود و توسعه بیشتری نیاز دارند، اصلاح میکنند (اشتراوس و کوربین، 1998).کدگذاری گزینشی، بر اساس الگوی ارتباطی شناسایی شده بین مقولهها در مراحل کدگذاری باز و کدگذاری محوری، شروع میشود؛ به عبارت دیگر، اولین گام در کدگذاری گزینشی انتخاب "پدیده محوری" است که نمایانگر مضمون اصلی تحقیق است و با توجه به موضوع و مسئله تحقیق انتخاب میشود. پدیده محوری، مقولهای است که بیشتر از سایر مقولات در مصاحبهها بدان اشاره شده است و در مرکز مدل قرار دارد و سایر مقولهها به آن مرتبط شدهاند. پدیده محوری میتواند از دل مقولهها استخراج شود یا اینکه محقق با یک اصلاح انتزاعیتر که بتواند تمامی مقولهها را در برگیرد آن را بیان نماید. فرآیند انجام این مرحله بدین ترتیب است که ابتدا با بررسی فراوانی مقولهها، پدیده محوری از میان مفاهیم و مقولهها شناسایی میشود و سپس ارتباط میان مقولهها و سایر ارتباطات استخراج میگردد. البته شناسایی پدیده محوری و مقوله اصلی بر اساس نتایج و ماهیت پدیدهها قابل درک است و الزاماً مصاحبهشوندهها به صورت مستقیم به آن اشاره ننمودهاند. در نهایت "مدل پارادایمی تحقیق" در شکل (3) نمایش داده شده است.
شکل3- طراحیالگوی پیاده سازی بر اساس استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی در صنعت بیمه
7- بحث و نتیجهگیری هدفاولیههرنظامیازتوانگریبیمهاطمینانبخشیدنبهبیمهگذاراناست. یکیازعناصرکلیدیتحققاینامربرایبیمهگران،داشتنسرمایهکافیبرایپرداختهایآتیبهبیمهگذارانبهویژهدرزمان خسارتهایپیشبینینشدهخواهدبود. بابینالمللیویکپارچهشدنخدماتمالیواقتصادی (دربرگیرندهصنعتبیمه) بازارآنبهطور روزافزون جهانیمیشودکهاینامرموجبافزایشطرحمسئلهچگونگیتنظیمونظارتبربازاربیمهدرسطحمحلی، منطقهایوبینالمللیمیشود. استاندارد گزارشگری مالی شماره (17)، یکی از ظریفترین و بحث برانگیزترین مباحثی است که در عمل و استانداردهای حسابداری به آن پرداخته شده است. استاندارد گزارشگری مالی مفهوم ضروری در حسابداری صورتهای مالی در صنعت بیمه است که برای بهبود کیفیت گزارشگری مالی ارائه شده است زیرا یکی از دغدغهها و نگرانیهای اصلی سرمایهگذاران این است که گزارشهای مالی حاوی اطلاعات شفاف و قابل اتکا باشد تا نقش مهمی در پیشبینی، قضاوت و تصمیمگیری آگاهانه استفادهکنندگان داشته باشد.استاندارد گزارشگری مالی شماره (17)، ترازنامهبیمهگرانرابهسمتبازارمحوربودنسوقمیدهدوعدمتطابق ارزشهایبازاری داراییهاوارزشدفتریتعهداتراازبین میبرد؛ بنابراین،ایناستانداردها،فرصتیبرایبهبودقیاسپذیریوثباتراایجادمیکند؛ اماقیاسپذیریبرایگزارشگریبیمهگرانغیرکاربراستاندارد گزارشگری مالی غیرممکنخواهدبود. همچنین باتوجهبه ارزشگذاریکاملبازارنسبتبهتعهداتتحتاستاندارد گزارشگری مالی شماره (17)،انتظارمیرودکهبرخیازبیمهگرانبرایاجتنابازضعفدرسرمایهگذاری،بهطورپیشگیرانهبرسرمایهاحتیاطیخودتاسال۲۰۲۱اضافهکنند.تقریباً 20 سالبهطولانجامیدتانسخهنهاییاستانداردبینالمللیگزارشگریمالیاستانداردبینالمللیگزارشگریمالیشماره 17 باعنوانقرارداد بیمهنامهدرمه 2017 منتشرشدکهیکیازمهمترینتحولاتدرصنعتبیمهدر سالهایاخیراست. استانداردبینالمللیگزارشگریمالیشماره 17 مواردیراکهشرکتهابایدقراردادهایبیمهصادرشده (ازجملهبیمهاتکایی)، معمولاً بیشتریناقلامترازنامهبیمهگرراارزیابیکنند،تعیینمیکند؛ بنابراین،درتعیینوضعیتمالی بیمهکننده،استانداردبسیارمهماست. انتظارمیرودکهاستانداردبینالمللیگزارشگریمالیشماره 17 سودمندی،شفافیتومقایسه تقسیمبندیقانونیازگزارشهایمالیبیمهرابهبودبخشد. اجرایاستانداردبینالمللیگزارشگریمالیشماره 17 اثراتبسیاریبرسودوزیانشرکتهایبیمهایواردمینمایدکهلازماستتا در سالهای باقیماندهتااجرایکاملآن (سال 2021) اثرات آن را برصورتهایمالیتعدیل نماییمتادرنهایتشرکتهایبیمهدرسالاجرایاستانداردمذکور،باهزینههاوفشارذخیرهیبسیاربالامواجهنگردند. برایاینمنظورلازماستتاچالشهایپیادهسازیاستانداردبینالمللیگزارشگریمالیشماره 17 درصنعتبیمهبررسیشودویکچارچوبمناسببرایپیادهسازیآندراینصنعتطراحیشودتا شرکتها بااجرایاینچارچوببتواننددرمسیرپیشرودرپیادهسازیایناستاندارد،باکمترینچالشروبروشدهومسیرپیشروراباکمترینریسکطینمایند. چالشهایینیزمثلهزینهآموزشکارکنان،بهروزرسانی رویههایداخلیوبرقراریارتباطدرتغییرگزارشبهسهامدارانوازهمهمهمترزمانوتلاشموردنیازاینبرنامه،هزینههایناملموسقابلتوجهیرابرای شرکتهایبیمهدر برمیگیرد. البتهاینهزینهبرای شرکتهایمختلفمتفاوتاستوبرآورداینهزینهنیزبهعلتنبوداطلاعاتو روشهایمدونشده بر دشواریآن میافزاید. علاوهبرآن استاندارد بینالمللیگزارشگریمالیشماره 17 بستهبهموجودی شرکتها، روشهایحسابداریبیمهوهمچنینساختارواندازه شرکتهایبیمهممکناستفرایندیمتفاوترابرایهرشرکترقمبزندکهخودتفاوتدرروشاندازهگیریهزینهناشیازاجرایآنرانشان میدهد. لیکننقطهمشترکهرسازمانبرایبرآوردهزینهپیادهسازیایناستانداردناشیازجمعآوریاطلاعاتیخواهدبودکهبرمبنایاینالگوبایدانجامشود. یکیدیگرازنکاتاساسیکهنشانمیدهدچهراهسختیبرایپیادهسازیالگوهایاستانداردبینالمللیگزارشگریمالیشماره 17 دربازارایرانوجوددارد،ساختارو دستورالعملهاییاستکهبرمبنای روشهایقدیمبیمهگریتدوینوابلاغشدهوقبلازهرچیزبیمهمرکزیرا بر آن میسازدکهبانگرشاستانداردهایگزارشگری مالیبسیاریازاین دستورالعملها و آییننامههارابازبینیوحتیدربسیاریازمواردتصمیماتو ابلاغیههایجدیدیتدوینوجاریسازد. نتایجتحقیقنشانمیدهدکهمقولههاییبهمانندبازاررقابتی/انحصاری؛سیاستهایبیمهمرکزی؛کششقیمتیدرصنعتبیمه؛تطابققوانینجاریبانیازهایبازار؛پیشگامبودنقوانین؛نظارتبرصنعتبیمه؛تحریمها؛روابطبینالمللی؛مدلهاوپیشفرضهاوتنظیماتورودی؛سیاستسرمایهگذاریدرصنعتبیمه؛کیفیت،ذخیرهسازیوبایگانیداده؛امنیتدادهها؛حاکمیتدادهها؛ تکنولوژیهاینوین؛انعطافپذیریسیستم؛کاراییشرکتهایبیمه؛نقشهاو مسئولیتها؛منابعوبودجهپروژه؛قراردادهایبرونسپاری؛آموزشفنیوکاربردی؛ آمادهسازیارتباطاتسرمایهگذارانوارتباطمالیسهامدارانوبازارها؛الزاماتاطلاعاتجدیدگزارشگریمالی (ورودی / خروجی) باجزئیاتدقیق؛تدوین دستورالعملهایگزارشگریمالی؛طراحیکدینگعمومیحسابداری - نمودار حسابها؛بهروزرسانیفرایندهاوروشهایبرنامهریزیومدیریتریسک؛تغییراتدر قالبهایگزارشداخلیوخارجیازجملهگزارشتلفیقی؛تغییراتدرگزارشهایمدیریتاطلاعاتو شاخصهایکلیدیعملکرد؛ارزیابیصحیحوبهموقعدادهها؛استقرارتیممدیریتبرنامه؛ارزیابیمستمردرسطحکسبوکارها؛شناسایینقاطضعفوقوتسیستمفعلی؛بازبینیعملکردمدلاجراییاکچوئری؛بازبینیعملکردمدلاجراییمالیوریسک؛همکاریمتقابلدرسطحداخلیوبینالمللی؛تقویتکیفیتوامنیتداده؛ بهروزآوری تکنولوژیهاینویندرصنعتبیمهباتأکیدبرانعطافپذیریو ...،نقشمهمیدرپیادهسازیاستانداردهایبینالمللیگزارشگریمالیشماره (17) درصنعتبیمهدارد.بر اساس یافتههای حاصل از تحقیق و با عنایت به مقولههای شناسایی شده پیشنهاد میشود تا شرکتهای بیمه نسبت به تدوین دستورالعملهایگزارشگریمالی و طراحی کدینگحسابداریدر رستای رهنمودهای اجرایی و عملیاتی استاندارد بینالمللی گزارشگری مالی شماره 17 اقدام نمایند، نسبت به، بهروزرسانیفرایندهاوروشهایبرنامهریزیومدیریتریسک و تغییراتدرقالبهایگزارشداخلیوخارجیازجملهگزارشتلفیقی در راستای استاندارد بینالمللی گزارشگری مالی شماره 17 اقدام شود. همچنین تغییراتدرگزارشهایمدیریتاطلاعاتوشاخصهای کلیدیعملکرد؛ ارزیابی صحیح و به موقعدادهها؛ استقرارتیممدیریتبرنامه و ارزیابی مستمردرسطحکسب،در رستای رهنمودهای اجرایی و عملیاتی استاندارد بینالمللی گزارشگری مالی شماره 17 فراهم گردد. از سوی دیگر بازبینیعملکردمدلاجراییاکچویری و عملکردمدلاجراییمالیوریسک در رستای رهنمودهای اجرایی و عملیاتی استاندارد بینالمللی گزارشگری مالی شماره 17 میبایستی انجام شود. برای پیادهسازی صحیح لازم است تا همکاریمتقابل در سطح داخلی و بینالمللی صورت پذیرید. همچنین تقویت کیفیتو امنیت داده و به روز آوری تکنولوژیهای نوین درصنعت بیمه با تأکید بر انعطافپذیری برای پیادهسازی لازم است و لذا شرکتهای بیمه باید بتوانند در این خصوص برنامهریزیهای اساسی داشته باشند. همچنین پیشنهاد میشود در راستای افزایش کارایی نیروی انسانی و تقویت برنامههای آموزشی و تأمین منابع لازم برای پیادهسازی در راستای پیادهسازی در راستای پیادهسازی استاندارد بینالمللی گزارشگری مالی شماره 17 انجام شود. خروجی یک تحقیق کیفی میبایستی چراغ راهی برای تحقیقات بعد از خود شود؛ بنابراین در تحقیق به روش گراندد تئوری علاوه بر اینکه به صورت عمیق به موضوع مورد بررسی، پرداخته میشود، مفاهیم و مقولههایی که قبلاً توجه کمتری بدانها شده است، شناسایی میگردند که هریک خود بهتنهایی میتوانند موضوعی برای تحقیقات بیشتر آتی باشند.خلاصهای از بحثهای خاص و موضوعات حائز ارزش برای تحقیقات آتی به شرح زیر ارائه میگردد. 1) بررسی تأثیر بازار رقابتی/انحصاری بر کیفیت گزارشگیری مالی در صنعت بیمه. 2) بررسی روابط بین سیاستهای بیمه مرکزی و تأثیر آن بر نحوه افشا در صورتهای مالی شرکتهای بیمه. 3) بررسی تأثیر تحریمها بر شفافیت گزارشگری مالی در صنعت بیمه. [1]- گروهحسابداری، واحد تهران مرکزی،دانشگاه آزاد اسلامی، تهران،ایران. [2]- گروهحسابداری،واحد تهران مرکزی، دانشگاهآزاداسلامی،تهران،ایران. نویسنده مسئول. fheidarpoor@yahoo.com [i] Tan et al [ii] Landsman et al [iii] Byard et al [iv] Hodgdon et [v] Kim and Li [vi] Dutta and Gigler [vii] LangStitch-Lawrence [viii] Hirstet al [ix] Li and Yang [x]Dipiazza and Eccles [xi]Organization for Economic Co-operation and Development [xii] Rahman [xiii]Target Operating Model(TOM) [xiv] Data, Systems and Processes(DSP) [xv]People [xvi] Tan et al [xvii] Byard et al [xviii] Hodgdon et [xix] Kim and Li [xx] Exploratory Interview [xxi]Concept [xxii]Category [xxiii]Code In-Vivo | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
فهرست منابع 1) استراوس، آنسلم و جولیت کوربین،(1998)، "اصول روش تحقیق کیفی، نظریه مبنایی- رویهها و شیوهها"، ترجمه بیوک محمدی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، 1393، چاپ سوم. 2) بازرگان، عباس،(1387)، روش تحقیق کیفی، انتشارات آگاه. 3) بولو،قاسم، (١٣٨٥)،"گزارشپژوهشیتدویناستانداردحسابداریبرایفعالیتهایبیمه"،گروهکارشناسیمدیریتتدویناستانداردهایحسابداری،سازمانحسابرسی. 4) چالشهایاجرایIFRS از منظر مدیران مالی، (1397)،"مجله حسابدار"،شماره 41، صص 29-31. 5) حساسیگانه،یحیی، اسحاقبهشور و مسعود شکریکیانی، (1397)،"رابطهبینشفافیتگزارشگریمالیونرخمؤثرمالیاتی"،پژوهشهایحسابداریمالیوحسابرسی، 10(38)، صص 1-30. 6) حیدرپور،فرزانه و سمیهزارعرفیع، (1393)،"تأثیرمتغیرهایسودتقسیمیوفرصتهایرشدبررابطهکیفیتگزارشگریمالیونوسانپذیریبازدهسهام"،پژوهشهایحسابداریمالیوحسابرسی، 6(22)، صص 213-247. 7) دارابی، رؤیا، مهناز ربیعی و مجید اله وردی، (1392)، "مقایسه استاندارد حسابداری شماره 28 با آییننامه شماره 58 شورای عالی بیمه"، پژوهشهای حسابداری مالی و حسابرسی، سال پنجم، شماره 20، صص 57-82. 8) سهرابی عراقی،محسن، رؤیا دارابی و مجید اله ورودی، (1390)،"وجوه افتراق استاندارد حسابداری شمار ة 28 با آئیننامه ذخایر فنی مؤسسات بیمه شورایعالی بیمه"، پژوهشنامه بیمه/سالبیست وششم/شماره /2 شماره مسلسل102/ صص 177-196. 9) صالحی،مهدی، عسلبخشیان و فتانهداوطلبطوسی، (1396)،"تأثیرتمرکزمالکیتودرجهکنترلبرارزششرکتدرصنعتبیمه"، پژوهشهایحسابداریمالیوحسابرسی، 9(33)، صص 29-50. 10) علویطبری،سیدحسین و مناپارسایی، (1398)،"رابطهکیفیتحسابرسیباشفافیتشرکتیدرشرکتهایپذیرفتهشدهدربورساوراقبهادارتهران"،پژوهشهایحسابداریمالیوحسابرسی، 11(41)، صص 43-68. 11) مدیریتطرحوبرنامهادارهبررسیهایبیمهمرکزیایران، (١٣٨٨)،"سالنامهآمـاریصنعتبیمه"،بیمهمرکزیایران. 12) نعمتاللهی،امیررضا، رؤیادارابی، فاطمهصراف و یداله نوریفرد، (1398)،"عواملمؤثربرشفافیتاطلاعاتمالیدرصنعتبیمه"،حسابداریمدیریت، 12(42)، صص 89-102. 13) ورادی،جواد، حسینجعفریجم و حمیدزارعی، (1397)،"استانداردهایبینالمللیگزارشگریمالی: مزایاوچالشهابرایسرمایهگذاران"،پژوهشحسابداریوحسابرسی، 8(2)، صص 47-69. 14) Dutta, S., Gigler, F., (2002), “The Effect of Earnings Forecasts on Earnings Management”, J. Account. Res. 40 (3), PP. 631–655. 15) European Commission, (EC), (2002), Regulation (EC) No 1606/2002 of the European Parliament and of the Council of 19 July 2002 on the Application of International Accounting Standards. Off. J. Eur. Commun. 16) EY-ifrs-17-global-dsp-considerations(2018), “Impacts of IFRS 17Insurance ContractsAccounting Standard”, Considerations for,Data Systems and Processe. 17) Financial Accounting Standards Board (FASB). (2014), “Comment Letter and other Feedback Summary for Insurance Contracts (Topic 834)”, Joint Board Meeting Minutes of January 22, Norwalk, CT. 18) Financial Accounting Standards Board (FASB), (2018), “Accounting Standards Update 2018-12— Financial Services—Insurance (Topic 944): Targeted Improvements to the Accounting for Long-Duration Contracts”, Norwalk, CT. 19) Hirst, D.E., Koonce, L., Venkataraman, S., (2008), “Management Earnings Forecasts: a Review and Framework”, Account. Horizons 22 (3), PP. 315–338. 20) Hodgdon, C., Tondkar, R.H., Harless, D.W., Adhikari, A., (2008), “Compliance with IFRS Disclosure Requirements and Individual Analysts’ Forecast Errors”, J. Int. Account. Audit. Tax. 17, PP. 1–13. 21) IASB (International Accounting Standards Board), (2006), “China Affirms Commitment to Converge with IFRSs”, IASB News: Announcements and Speeches. 22) Insurance Regulatory Authority, (2011), “the Insurance Market Conduct Guidelines for Insurance Intermediaries”, Nairobi: Insurance Regulatory Authority. 23) International Accounting Standards Board, (2004), “International Financial”Reporting Standards 4(Insurance Contracts). 24) International Accounting Standard for Insurance, (1999, 2003), 25) International Accounting Standards Board (IASB). (2017), “Insurance Contracts”, International Financial Reporting Standards 17. London, U.K. 26) International Association of Insurance Supervisors (2011), “Insurance Core Principles Standards”, Guidance and Assessment Methodology Basel: International Association of Insurance Supervisors. 27) Kim, Y., Li, S., (2010), “Mandatory IFRS Adoption and Intra-industry Information Transfers”, Working Paper, Santa Clara University. 28) Landsman, W.R., Maydew, E.L., Thornock, J.R., (2012), “The Information Content of Annual Earnings Announcements and Mandatory Adoption of IFRS”, J. Account. Econ. 53, PP. 34–54. 29) Lang, M., Stice-Lawrence, L., (2016), “Textual Analysis and International Financial Reporting: Large Sample Evidence”, J. Account. Econ. 60, PP. 110–135. 30) Li, S., (2010), “Does Mandatory Adoption of International Financial Reporting Standards in the European Union Reduce the Cost of Equity Capital?”, Account. Rev. 85 (2), PP. 607–636 31) Li, X., Yang, H., (2016), “Mandatory Financial Reporting and Voluntary Disclosure: the Effect of Mandatory IFRS Adoption on Management Forecasts”, The Account. Rev. 91 (3), PP. 933–953. 32) MOF (China’s Ministry of Finance), (2006), “Collection of Release Ceremony for Chinese Accounting Standards System for Business Enterprises and Chinese Auditing Standards System”, Economic Science Press (in Chinese and English). 33) Rahman M (2017), “Financial Reporting Practices in the Insurance Company in Bangladesh: An Evaluation of the Implementation of IFRS 4, Insurance Contract”, J Account Mark 6: 218. doi:10.4172/2168-9601.1000218
یادداشتها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 14,651 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 2,366 |