تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 10,005 |
تعداد مقالات | 83,629 |
تعداد مشاهده مقاله | 78,552,904 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 55,726,512 |
اثر رشد سود حسابداری بر رشد تولید ناخالص داخلی آتی و رشد خالص سرمایهگذاری آتی و خطای پیشبینی آنها The Effect of Accounting Earning Growth on Macroeconomic Indicator | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
پژوهش های حسابداری مالی و حسابرسی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
دوره 13، شماره 50، مرداد 1400، صفحه 229-248 اصل مقاله (677.8 K) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله علمی پژوهشی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
محسن عرب زاده1؛ ناصر ایزدی نیا* 2؛ سعید صمدی3 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1گروه حسابداری/ دانشکده علوم اداری و اقتصاد/ دانشگاه اصفهان، اصفهان ، ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2گروه حسابداری، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
3گروه اقتصاد، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
هدف اصلی این مقاله بررسی اثر رشد سود تجمعی حسابداریشرکتها بر شاخصهای اقتصاد کلان از جمله تولید ناخالص داخلی و خالص سرمایهگذاری از حسابهای ملی است؛ به عبارت دیگر،اثر رشد سود تجمعی حسابداری شرکتها بر رشد تولید ناخالص داخلی آتی و خالص سرمایه گذاری آتی و همچنین خطای پیشبینی رشد تولید ناخالص داخلی آتی و خطای پیشبینی رشد خالص سرمایهگذاری آتی مورد بررسی قرار گرفته است. این مقاله، از حیث هـدف کاربردی، از حیث روش بر اساس همبستگی و رگرسیون اسـت که مبتنی بر اطلاعات واقعی صورتهای مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و دادههای کلان اقتصادی مانند تولید ناخالص داخلی و خالص سرمایهگذاری از حسابهای ملی است. جامعۀ آماری پژوهش حاضر شامل تمامی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و دورۀمورد مطالعه سال 1384 تا 1396 میباشد. نتایج مقاله نشان میدهد که رشدسودتجمعیحسابداریشرکتهابررشدتولیدناخالص داخلی آتی و خالص سرمایهگذاری از حسابهای ملی تأثیردارد؛ اما رشدسودتجمعی حسابداری شرکتهابرخطای پیشبینی رشدخالص سرمایهگذاری آتی در حضور وقفه آن و بدون حضور وقفۀ آن (متغیر کنترلی) بیتأثیر است. The Effect of Accounting Earning Growth on Macroeconomic Indicator Mohsen Arabzadeh Naser Izadinia Saeed Samdi Received: 14/ April /2021 Accepted: 18/ June /2021 Abstract The main objective of this study is to investigate the effect of firms' cumulative accounting earning growth on macroeconomic indicators such as GDP and net investment in national accounts. In other words, the effect of firms' cumulative accounting earning growth on future GDP and net future investment and also the future GDP growth forecast errors and the future growth in net investment forecast errors has been studied. This research, in terms of purpose is a kind of applied research. The method is based on correlation and regression based on actual financial statements of companies listed on the Tehran Stock Exchange and macroeconomic data such as GDP and net investment from national accounts. The statistical population of the study is all companies listed in Tehran Stock Exchange during the period 2005-2017. The results show that the firms' cumulative accounting earning has an impact on the growth of future GDP and net investment in national accounts. But the firms' cumulative accounting earning hasn’t an impact on the future GDP growth forecast errors and the future growth in net investment forecast errors. Keywords: Cumulative Accounting Earning, GDP Growth, the Future GDP Growth Forecast Errors. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
:سود تجمعی حسابداری؛ رشد تولید ناخالص داخلی؛ خطای پیشبینی رشد تولید ناخالص داخلی آتی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اثر رشد سود حسابداری بر رشد تولید ناخالص داخلی آتی و رشد خالص سرمایهگذاری آتی و خطای پیشبینی آنها
محسن عربزاده[1] ناصر ایزدینیا[2] سعید صمدی[3]
چکیده هدف اصلی این مقاله بررسی اثر رشد سود تجمعی حسابداری شرکتها بر شاخصهای اقتصاد کلان از جمله تولید ناخالص داخلی و خالص سرمایهگذاری از حسابهای ملی است؛ به عبارت دیگر، اثر رشد سود تجمعی حسابداری شرکتها بر رشد تولید ناخالص داخلی آتی و خالص سرمایهگذاری آتی و همچنین خطای پیشبینی رشد تولید ناخالص داخلی آتی و خطای پیشبینی رشد خالص سرمایهگذاری آتی مورد بررسی قرار گرفته است. این مقاله، از حیث هـدف کاربردی، از حیث روش بر اساس همبستگی و رگرسیون اسـت که مبتنی بر اطلاعات واقعی صورتهای مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و دادههای کلان اقتصادی مانند تولید ناخالص داخلی و خالص سرمایهگذاری از حسابهای ملی است. جامعۀ آماری پژوهش حاضر شامل تمامی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و دورۀ مورد مطالعه سال 1384 تا 1396 میباشد. نتایج مقاله نشان میدهد که رشد سود تجمعی حسابداری شرکتها بر رشد تولید ناخالص داخلی آتی و خالص سرمایهگذاری از حسابهای ملی تأثیر دارد؛ اما رشد سود تجمعی حسابداری شرکتها بر خطای پیشبینی رشد خالص سرمایهگذاری آتی در حضور وقفه آن و بدون حضور وقفۀ آن (متغیر کنترلی) بیتأثیر است. واژههای کلیدی: سود تجمعی حسابداری، رشد تولید ناخالص داخلی، خطای پیشبینی رشد تولید ناخالص داخلی آتی. 1- مقدمه حسابداری کلان ایده جدید و حوزۀ مطالعاتی نوین در رشته حسابداری است که از سال 2013 در دانشگاه برکلی و به واسطه تلاش دانشمندانی نظیر کوتاری و کانچیتاچکی مطرح شده است. در حسابداری کلان تلاش بر این است تا ارتباط مناسبی میان حسابداری و اقتصاد برقرار شود، در نتیجه میتوان از دیدگاهی دیگر نشان داد که اطلاعات حسابداری نه تنها گذشتهنگر نیست بلکه کاملاً آیندهنگر بوده و در سطح کلان نیز حرفی برای گفتن دارد. بررسی و شناسایی واکنش سود تجمعی حسابداری شرکتها بر تولید ناخالص داخلی (GDP) و همچنین خالص سرمایهگذاری از حسابهای ملی به دلایل زیر از اهمیت خاصی برخوردار است: اول اینکه سود تجمعی حسابداری شرکتها یکی از اجزای تولید ناخالص داخلی میباشد و با احتمال زیاد با سایر اجزای تولید ناخالص داخلی همچون خالص سرمایهگذاری نیز همبستگی دارد و از آنجایی که سود تجمعی حسابداری، بخشی از تولید ناخالص داخلی کشور میباشد مورد توجه طیف وسیعی از مشارکتکنندگان بازار میباشد. دوم اینکه رشد سود تجمعی حسابداری شاخصی برای رشد سود شرکتهاست که به عنوان محرک رشد اقتصادی است بعلاوه اینکه شرکتهای پذیرفته شده در بازارهای بورس ملزم به گزارش سود حسابداری در هر فصل هستند و بنابراین اطلاعات حسابداری به موقع ارائه میشوند (کانچیتچیکی و پاتاتوکاس[i]، 2014). سیاستگذاران اقتصادی میتوانند با درک بهتر چگونگی تعامل بین محاسبات حسابداری و شاخصهای اقتصاد کلان از جمله خالص سرمایهگذاری از حسابهای ملی و تولید ناخالص داخلی، تصمیمات بهینهای اتخاذ نمایند و لذا یافتههای پژوهش میتواند برای تحلیلگران کلان و سیاستگذاران اقتصادی و همچنین برای برنامهریزی و بودجهبندی دولت سودمند باشد. سود تجمعی حسابداری در پیشبینی رشد تولید ناخالص داخلی بسیار مؤثر است این اثرگذاری از آنجا نشأت میگیرد که عملکرد اقتصادی شرکتها هم بهطور مستقیم (از طریق سود شرکتها) و هم بهطور غیرمستقیم (از طریق سایر محرکهای رشد اقتصادی مانند سرمایهگذاری و مصرف) با تولید ناخالص داخلی مرتبط است. لذا استفاده از سود تجمعی حسابداری شرکتها در پیشبینی رشد تولید ناخالص داخلی و همچنین خطای پیشبینی رشد تولید ناخالص داخلی آتی بسیار مفید است. (گارتنر[ii] و همکاران،2016). از آنجایی که سود تجمعی حسابداری، بخشی از تولید ناخالص داخلی کشور میباشد مورد توجه طیف وسیعی از مشارکتکنندگان بازار میباشد. همچنین سود تجمعی حسابداری شرکتها از شاخصهای کلیدی و مؤثر در بازار سرمایه است و در تصمیمگیرهای سرمایهگذاری برای سرمایهگذاران دارای اهمیت فراوانی میباشد. لذا بهبود کیفیت اطلاعات حسابداری باعث ارتقای سودمندی اطلاعات برای تصمیمگیری سرمایهگذاران، اعتباردهندگان و سایر ذینفعان میشود (نادری و همکاران 1397). بعلاوه پژوهشهای مربوط به نقش اطلاعات حسابداری و اقتصادی در بازارهای پول و سرمایه، باعث توسعه این گونه بازارها گردیده و دستاوردهای خوبی به ارمغان میآورد (دارابی و علیفرحی 1389). بنابراین در این پژوهش به بررسی تأثیر اثر رشد سود حسابداری بر شاخصهای اقتصاد کلان از جمله تولید ناخالص داخلی و خالص سرمایهگذاری از حسابهای ملی پرداخته شده است. بنابراین هدف این پژوهش بررسی تأثیر رشد سود تجمعی حسابداری بر شاخصهای اقتصاد کلان از جمله بخش سرمایهگذاری از حسابهای ملی و تولید ناخالص داخلی میباشد. بر این اساس بخش دوم به مرور پیشینه پژوهش پرداخته شده است، بخش سوم به روششناسی پژوهش اختصاص دارد. در بخش چهارم یافتههای پژوهش بیان میشود و در بخش پایانی به نتیجهگیری پرداخته خواهد شد.
تولید ناخالص داخلی: تولید ناخالص داخلی در برگیرندۀ ارزش مجموع کالاها و خدماتی است که طی یک دورۀ معین، معمولاً یک سال، در یک کشور تولید میشود. در این تعریف منظور از کالاها و خدمات نهایی، کالا و خدماتی است که در انتهای زنجیرۀ تولید قرار گرفتهاند و خود آنها برای تولید و خدمات دیگر خریداری نمیشوند. برای محاسبه تولید ناخالص داخلی روشهای مجموع ارزشافزوده، نگرش مصرف و نگرش درآمد، سه روش متداول انجام این کار هستند (نیلی، 1386). در این پژوهش برای محاسبۀ تولید ناخالص داخلی از روش مجموع ارزشافزوده استفاده میگردد. سود تجمعی حسابداری: سود تجمعی حسابداری برابر با مجموع سود حسابداری شرکتهای یک اقتصاد است. (ژانگ[iii]، 2008) در این پژوهش سود تجمعی حسابداری، برابر با مجموع سود حسابداری شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است.
2- پیشینه نظری پژوهش بر اساس رویکرد اقتصاد رشد مبتنی بر توسعه سرمایهگذاری، از مهمترین معیارها و ابزارهای شناسایی در این حیطه که به پیشبینی تولید ناخالص داخلی هر کشور کمک میکند بازار سرمایه است که بررسی روند و ابزارهای اطلاعات مالی شرکتها و شناخت حساسیت متغیرهای آن در این حیطه اهمیت بالایی دارد. چرا که قدرت پیشبینیکنندگی اطلاعات حسابداری در مورد محیط اقتصادی و شناخت متغیرهای کلان اقتصادی و عوامل مؤثر بر آن از اهمیت بالایی برخوردار است. گزارشهای مالی یکی از مهمترین منابع اطلاعاتی بازار سرمایه است که انتظار میرود نقش مؤثری در توسعه سرمایهگذاری و افزایش کارایی آن ایفا نماید، از آنجا که رویکرد سود حسابداری رشد اقتصادی میتواند در این حیطه ابزار قابل توجهی باشد. شواهد اقتصاد کلان نیز نشان میدهد که الگوی رفتاری مصرف و سرمایهگذاری شدیداً با الگوی رفتاری تولید ناخالص داخلی واقعی در ارتباط است. (کانچیتاچکی و پاتاتوکاس 2014) در مبانی نظری رشد اقتصادی میزان رشد سالیانه تولید ناخالص داخلی مبنای اصلی رشد و توسعه اقتصادی است. روش تعیین نرخ رشد اقتصادی به این صورت است که ابتدا، پس از آن که میزان تولید ناخالص داخلی کشور در هر سال محاسبه میگردد، با حذف اثرات قیمتی همچون تورم مقدار واقعی آن به دست میآید. مبانی محاسبه مقادیر تولید ناخالص داخلی نیز از سود و زیان حاصل شده از بنگاههای اقتصادی حاصل شده است. این موضوع نیز از صورتهای مالی شرکتها حاصل خواهد شد. چرا که صورتهای مالی و ترازنامه مؤسسات مالی از مهمترین معیارهای اندازهگیری عملکرد شرکتها است، زیرا میتواند بر تعیین قیمت سهام مؤثر باشد؛ بنابراین سیستم حسابداری باید اطلاعات مالی با کیفیت ارائه کند. اطلاعات مالی با کیفیت و قابل اتکا که عدم تقارن اطلاعاتی داشته باشند در نهایت در محاسبه تولید ناخالص داخلی و تأثیر آن بر پیشبینی تولید ناخالص داخلی تأثیرگذار است (آبدالا و کارابیاس 2016). نظریه تقاضای سرمایهگذاری توسط شیواکومارو اوکتای در سال 2014 ارائه شده است. ایـن نظریـه محتوای اطلاعاتی جریانهای نقدی و سـود حسـابداری تجمعی شـرکتهـا را در پـیشبینـی شاخصهای آتی اقتصادی تبیین مینماید. این پژوهشگران معتقد هستند کـه یکـی از دلایـل اصلی ارتباط میان سودهای حسابداری و متغیرهای اقتصادی، ریشه در رفتار مدیران شرکت در اثر شوکهای ناشی در تغییرات سود دارد. این موضـوع ازلحـاظ آمـاری زمـانی تأییـد شـد کـه سودهای حسابداری این قابلیت را داشتند تا میزان سـرمایهگـذاری دوره بعـدی را پیشبینی کنند. حتی پژوهشهای پیشین نیز این نکته را تأیید کردهاند. هان و همکاران (2015) نیز اعتقاد دارند کـه در صـورت افـزایش رونـد سـودآوری شـرکت، میـزان سـرمایهگـذاری شرکتها در سالهای آتی افزایش مییابد. کانچیتاچکی و پاتاتوکاس (2014) پیشنهاد میکنند که پژوهشگـران در پژوهشهای آتی خود، با تجزیهوتحلیل ارقام مختلف صورتهای مالی به شناسایی متغیرهایی بپردازند که در پیشبینی متغیرهای عمده اقتصادی مؤثر واقع شود. در این زمینـه، ایـن پـژوهشگـران عمدتاً تأکید خود را بر سودهای حسابداری معطوف داشتهاند. لذا سودهای حسابداری بر مبنای پشتوانه نظری و نتـایج پژوهشهای تجربی پیشین، از قدرت توضیحی لازم در راستای پیشبینی شاخصهای اقتصادی برخوردار هستند. با توجه به اهمیت تولید ناخالص داخلی در هر کشوری به عنوان معیاری از توسعه و رشد اقتصادی، بررسی عوامل مؤثر بر آن و همچنین تأثیر متغیرهای مختلف در پیشبینی آن به عنوان یکی از مهمترین دغدغههای اقتصاددانان و سیاستگذاران از اهمیت بالایی برخوردار است. پیشبینی مقدار تولید ناخالص داخلی آتی و همچنین خالص سرمایهگذاری در تصمیمات کلان جهت برنامهریزی و بودجهبندی اقتصادی بسیار دارای اهمیت میباشد و سیاستهای پولی تابعی از رشد تولید ناخالص داخلی آتی (GDP) میباشد (کلاریدا[iv]، 2000). سود حسابداری همانگونه که جریانهای نقدی آتی را بهتر پیشبینی میکند (نقش سود حسابداری در پیشبینی جریانهای نقد آتی بهتر از نقش جریان نقد فعلی در پیشبینی جریان نقد آتی است) GDP آتی را نیز میتواند پیشبینی نماید (کانچیتچیکی و پاتاتوکاس، 2016). تولید ناخالص داخلی جامعترین متغیری است که عملکرد بخش واقعی اقتصاد را نشان میدهد و از معیارها و شاخصهای مهم در اقتصاد کلان میباشد که دربرگیرنده ارزش مجموع کالاها و خدماتی است که طی یک دورۀ معین، معمولاً یک سال، در یک کشور تولید میشود. در این تعریف منظور از کالاها و خدمات نهایی، کالا و خدماتی است که در انتهای زنجیرۀ تولید قرار گرفتهاند و خود آنها برای تولید و خدمات دیگر خریداری نمیشوند. برای محاسبه تولید ناخالص داخلی روشهای مجموع ارزشافزوده، نگرش مصرف و نگرش درآمد، سه روش متداول انجام این کار هستند (نیلی،1386). شرایط اقتصادی مـیتوانـد تأثیرات متفـاوتی بـر شرکتها داشته باشـد و رفتـار دادههـا حسـابداری را تحت تأثیر قرار دهد. بـرای نمونـه، در شـرایط رکـود اقتصادی انتظار میرود میزان رشـد فـروش و حاشـیه سـود شـرکتهـا و همچنـین میـزان سـرمایهگـذاری شرکتهـا کـاهش یابـد و بـرعکس، در دوران رونـق انتظار میرود عکس این موضوع رخ دهد. در نتیجه، میتوان گفت انتظار میرود شـرایط اقتصـادی تأثیر متفاوتی بر دادههای حسابداری داشته باشد. بنـابراین، آگاهی از تغییر رفتار دادههای حسابداری با توجـه بـه روند تولید ناخالص داخلی و حجم سرمایهگذاری میتواند سـرمایهگـذاران و سـایر تصمیمگیرنـدگان بـازارهـای مـالی را در پیشبینی دقیقتر یاری رساند و سـبب تخصیص کاراتر منـابع گـردد. این رابطه دو سویه خواهد بود، چرا که تولید ناخالص داخلی خلاصه مختصری از فعالیتها در سطح خرد بنگاهها و میزان رشد سودآوری آنها است. لذا تمامی فعالیتها و همچنین تأثیر سودهای بنگاههای خرد و کلان در هر کشوری در تولید ناخالص آن کشور خلاصه خواهد شد و تبیین رابطه بین سود حسابداری و متغیرهای کلان اقتصادی از اهمیت بالایی برخوردار است. (وادفورد و والش، 2005) سیاستگذاران اقتصادی نیز میتوانند با درک بهتر چگونگی تعامل بین محاسبات حسابداری و شاخصهای اقتصاد کلان از جمله تولید ناخالص داخلی (GDP) و نرخ بهره، تصمیمات بهینهای اتخاذ نمایند و لذا یافتههای پژوهش میتواند برای تحلیلگران کلان و سیاستگذاران اقتصادی و همچنین برای برنامهریزی و بودجهبندی دولت سودمند باشد.
3- پیشینهی تجربی پژوهش در مطالعات تجربی صورت گرفته در این زمینه نیز اجماع کلی اقتصاددانان با تأکید این ادبیات نشان میدهد که افزایش دسترسی به ابزارهای مالی و نهادهای مالی، هزینه اطلاعات و مبـادلات را در اقتصاد کاهش میدهد و سبب رشد اقتصادی، افزایش سرمایهگذاری، بهبود اشتغال و درمجموع افزایش رفاه جامعه خواهد شد. علاوه بر ادبیات توسعه مالی و نظریههای رشد کلاسیک، بسیاری از اقتصاددانان در سالهای دور (نظیـر شومپیتر (۱۹۱۲)، هیکس (۱۹۶۹)، مککینون (۱۹۷۳)، فرای (۱۹۹۵)) بر اهمیـت بازارهـای مالی بهویژه بازار سرمایه و نقش کلیدی آن در توسعه و رشد اقتصادی تأکید داشتهاند و مطالعات تجربی که در سطح جهانی توسط محققین انجام شده است نیز بر ارتباط مثبت توسـعه مـالی بـر رشد اقتصادی تأکید دارند (اسکندری و همکاران، 1397) شیواکومار[v] (2007) در پژوهشی با عنوان "سود تجمعی، بازده بازار سرمایه و اقتصاد کلان: بحث در خصوص اینکه شاخص سود حسابداری بر بازده بازار اثر دارد؟ ماهیت و محتوای اطلاعاتی رهنمود سود حسابداری تجمعی" به تحلیل ارتباط بین سود تجمعی، بازده بازار سرمایه و اقتصاد کلان پرداخت. وی در این پژوهش بیان میکند اگر ابتدا تحقیقاتی در زمینۀ ارتباط بین سود حسابداری در سطح شرکت و متغیرهای اقتصاد کلان انجام شود آنگاه تحقیقات حسابداری در سطح تجمعی مفید فایده خواهد بود. نتایج پژوهش نشان میدهد رهنمود سود حسابداری تجمعی با اخبار سود حسابداری مرتبط میباشد. زوبایری (2009) به بررسی و تبیین رابطه بین رشد تولید ناخالص داخلی و سودآوری 20 شرکت عضو بورس پاکستان پرداخته است. نتایج بررسی این تحقیق نشاندهنده این واقعیت است که رشد تولید ناخالص داخلی رابطه مثبت و معنیداری با رشد و سودآوری شرکتهای مورد بررسی دارد. وو و همکاران (2010) در پژوهشی تأثیر بازار سهام و بخش بانکی را بر رشد اقتصادی در میان کشورهای اتحادیه اروپا طی سالهای ۲۰۰۵- ۱۹۷۶ مورد بررسی قرار دادند. نتایج این مطالعه نشان داد که با افزایش یک واحد در نقد شوندگی بازار سهام، دلتا (تغییرات) لگاریتم تولید سرانه واقعی بهاندازه ۴۴۱/۰ واحد افزایش مییابد. نالاردی و اوگنوا (2014) معتقد هستند سودهای حسابداری مـیتوانـد نـرخ رشـد تولیـد ناخالص داخلی و تغییرات نرخ بیکاری را توضیح و تبیین کند. به طوری که تجزیهوتحلیل آمـاری حاکی از این بوده است که شوک مثبت سود حسابداری و افزایش سود، منجر به افزایش معنادار نرخ رشد تولید ناخالص داخلی و نرخ بیکاری تا پنج میاندوره بعدی میشـود؛ بـه عبـارت دیگـر سودهای حسابداری محتوای اطلاعات باارزشی هستند که میتـوان از آنهـا در تجدید بـرآورد اولیه متغیرهای عمده اقتصادی، خصوصاً نرخ رشد تولید ناخالص داخلی نرخ بیکاری، اسـتفاده کرد. آبدالا و کارابیاس (2016) به بررسـی و ارزیـابی محتـوای اطلاعـات سـودهای حسـابداری در پیشبینی وضعیت اقتصادی آتی و فعلی پرداخته شده است. این پژوهش در ابتدا با ذکـر اینکـه اکثر پژوهشهای مرتبط با حسابداری کلان فقط از منظر سودهای حسـابداری بـه پـیشبینـی تولید ناخالص داخلی پرداختهاند، سعی بر آن داشته تـا نگـاه جدیـدتری بـه بررسـی و ارزیـابی ارتباط میان متغیرهای حسابداری و متغیرهای عمده اقتصادی داشته باشد. ایـن پژوهشگران به این نتیجه رسیدند که برخی رویدادهای خاص حسابداری، از قبیل سود و زیـان ناشی از واگذاری، از قدرت توضیحی لازم در پیشبینـی رشـد اقتصـادی آتـی برخـوردار اسـت. گارتنر وکاوسر (2016) در پژوهشی با عنوان "سودمندی تغییرات منفی سود حسابداری تجمعی در پیشبینی رشد تولید ناخالص داخلی آتی" پرداختند. یافتههای پژوهش نشان میدهد اخبار بد نسبت به اخبار خوب اقتصادی بهنگامتر در سود حسابداری منعکس میگردد و همچنین تغییرات منفی در سود حسابداری تجمعی، رشد تولید ناخالص داخلی سه ماهه سوم بعد را پیشبینی میکند در حالی که برای تغییرات مثبت در سود حسابداری تجمعی اینگونه نیست. بعلاوه اینکه سودمندی تغییرات منفی سود حسابداری در پیشبینی رشد تولید ناخالص داخلی آتی با محرک محافظهکاری شرطی حسابداری نسبت به سایر محرکها افزایش مییابد. رودرا و همکاران (2017) در مطالعهای به بررسی تأثیر شاخص توسعه بازار سهام بر تولید سرانه واقعی کشورهای آ.س.آن طی دوره ۲۰۱۱-۱۹۹۰ پرداختند. نتیجه این مطالعه نشان داد با افزایش یک واحد در دلتای (تغییر) شاخص توسعه بازار سهام، رشد تولید سرانه در این کشورها بهاندازه ۸۸/۳ درصد افزایش مییابد. شاخص توسعه بازار سهام در این مطالعه ترکیبی از ۴ شاخص ۱ (نسبت ارزش بازاری شرکتها به GDP 2) نسبت ارزش معاملات سهام به GDP، ۳(تعداد شرکتهای پذیرفتهشده در بورس به ازای هر ۱۰ هزار نفر جمعیت و ۴) نسبت گردش معاملات است. هو و چن (2017) در مطالعهای اثر سه بازار سهام، بیمه و بانک را بر رشد اقتصادی طی سالها ۲۰۰۸-۱۹۸۱ برای ۳۱ کشور منتخب بررسی کردند. بر اساس نتایج مدل رگرسیون حداقل مربعات، با افزایش ۱۰ درصد ارزش معاملات سهام در بازار داخلی، رشد اقتصادی به میزان ۲/۲ درصد در میان کشورهای مورد مطالعه افزایش مییابد. هاشمی و همکاران (1396) در پژوهشی به بررسی رابطه متغیرهای کلان اقتصادی با سودهای آتی حسابداری پرداختند. یافتههای این پژوهش نشان داد که متغیرهای کلان اقتصادی با سودهای آتی حسابداری رابطه دارند و به این ترتیب میتواند در پیشبینی سود آتی توسط فعالان بازار سرمایه به عنوان یک دسته اطلاعات سودمند مورد استفاده قرار گیرند و بنابراین پیشبینی دقیقتر سودهای آتی حسابداری منجر به قیمتگذاری بهتر سهام شرکتها میشود و درنتیجه سرمایهگذاری منابع در بازار سرمایه به صورت بهینهتری صورت میگیرد. اسدی و نقدی (1397) به بررسی قدرت توضیحی اطلاعات حسابداری مالی شامل فعالیتهای عملیاتی، تأمین مالی و سرمایهگذاری در پیشبینی تغییرات تولید ناخالص داخلی (رشد اقتصادی) پرداختهاند. بدین منظور با تفکیک تولید ناخالص داخلی به چهار بخش اصلی اقتصاد (کشاورزی، خدمات، نفت و صنعت و معدن) سعی در ارائه رویکردی در پیشبینی متغیرهای اقتصادی کردهاند. نتایج برآورد الگوهای هوش مصنوعی شامل شبکههای عصبی، الگوریتم ژنتیک و الگوریتم پرواز پرندگان در بازه زمانی ۱۳۸۵ الی 1395 نشان میدهد که الگوی ترکیبی شبکۀ عصبی و الگوریتم پرواز پرندگان از دقت بیشتری در قیاس با الگوی ترکیبی شبکۀ عصبی و الگوریتم ژنتیک برخوردار است. همچنین نتایج بیانگر آن است که اثربخشی فعالیتهای عملیاتی خصوصاً سودهای حسابداری در پیشبینی تولید ناخالص داخلی بیشتر از فعالیتهای تأمین مالی و سرمایهگذاری است. علاوه بر این، نتایج دلالت بر آن دارد که از میان بخشهای مختلف اقتصادی، ارتباط میان اطلاعات حسابداری و بخش صنعت و معدن قابل ملاحظهتر است.
4 - فرضیههای پژوهش بر اساس مبانی نظری این پژوهش فرضیههایی که در این پژوهش مورد آزمون قرار میگیرد عبارتند از: فرضیۀ اول: رشد سود تجمعی حسابداری شرکتها بر رشد تولید ناخالص داخلی آتی تأثیر دارد. فرضیۀ دوم: رشد سود تجمعی حسابداری شرکتها بر رشد خالص سرمایهگذاری آتی تأثیر دارد. فرضیۀ سوم: رشد سود تجمعی حسابداری شرکتها بر خطای پیشبینی رشد تولید ناخالص داخلی آتی (GDP) تأثیر دارد. فرضیۀ چهارم: رشد سود تجمعی حسابداری شرکتها بر خطای پیشبینی رشد خالص سرمایهگذاری آتی تأثیر دارد.
5- روششناسی پژوهش این پژوهش، از حیث هـدف کاربردی، از حیث روش بر اساس همبستگی و رگرسیون اسـت که مبتنی بر اطلاعات واقعی صورتهای مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و دادههای کلان اقتصادی مانند تولید ناخالص داخلی و نرخ بهره است که با روش استقرایی به کل جامعه آماری تعمیم داده شده است. همچنین با توجه به اینکه نتایج پژوهش حاضر میتواند در تصمیمگیری افراد مورد استفاده قرار گیرد، این پژوهش در دسته پژوهشهای کاربردی نیز دستهبندی میشود. در پژوهش حاضر برای آزمون فرضیهها از مدلهای رگرسیونی چند متغیره استفاده شده است. دادههای این پژوهش مبتنی بر اطلاعات واقعی بازار سهام و صورتهای مالی حسابرسی شدهی شرکتهای عضو بورس اوراق بهادار تهران، پایگاههای اینترنتی بورس اوراق بهادار تهران و کدال و با استفاده از نرمافزار رهآورد نوین جمعآوری شده است.
6- جامعه و نمونه آماری جامعۀ آماری پژوهش حاضر شامل تمامی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و دورۀ مورد مطالعه سال 1384 تا 1396 میباشد. نمونه آماری پژوهش حاضر شامل شرکتهایی است که دارای شرایط زیر باشند:
با توجه به معیارهای فوق تعداد 120 شرکت، نمونه نهایی را برای تجزیهوتحلیل آماری تشکیل دادند که بهطور میانگین طی سالهای مذکور حدود 85 درصد از ارزش بازار بورس را شامل میشود. 7- مدل پژوهش و یافتههای پژوهش به شرح مباحث پیشگفته، هدف این پژوهش بررسی رشد سود تجمعی حسابداری شرکتها بر شاخصهای اقتصاد کلان ازجمله تولید ناخالص داخلی و خالص سرمایهگذاری از حسابهای ملی است. بهعبارتدیگر، در این پژوهش، این سؤال پاسخ داده شده است که آیا رشد سود تجمعی حسابداری شرکتها بربر رشد تولید ناخالص داخلی آتی و خالص سرمایهگذاری آتی و همچنین خطای پیشبینی رشد تولید ناخالص داخلی آتی و خطای پیشبینی رشد خالص سرمایهگذاری آتی تأثیر دارد یا خیر؟ لذا در این راستا ابتدا به آمارهای توصیفی دادهها و سپس به نتایج مدلهای مورد استفاده برای آزمون فرضیهها پرداخته شده است. سود حسابداری همانگونه که جریانهای نقدی آتی را بهتر پیشبینی میکند (نقش سود حسابداری در پیشبینی جریانهای نقد آتی بهتر از نقش جریان نقد فعلی در پیشبینی جریان نقد آتی است) تولید ناخالص داخلی آتی و خالص سرمایهگذاری آتی را نیز میتواند پیشبینی نماید لذا برای بررسی محتوای اطلاعاتی سود حسابداری در پیشبینی متغیرهای کلان اقتصادی شامل تولید ناخالص داخلی و خالص سرمایهگذاری، از مدل زیر استفاده شده است، بهعبارتدیگر در این فرضیه به بررسی محتوای اطلاعاتی سود حسابداری در پیشبینی متغیرهای کلان اقتصادی شامل تولید ناخالص داخلی و خالص سرمایهگذاری آتی پرداخته شده است که برای بررسی این موضوع دو مدل رگرسیونی بهصورت رابطه 1 و 2 برآورد شده است:
که در آن رشد سود تجمعی حسابداری شرکتها برای دوره q و مقدار نشاندهنده رشد متغیرهای کلان همچون رشد تولید ناخالص داخلی (رشد اقتصادی) و رشد خالص سرمایهگذاری برای دوره(های) پیش رو است و همچنین نشاندهنده رشد تولید ناخالص داخلی (رشد اقتصادی) و رشد خالص سرمایهگذاری برای دورۀ جاری است که بهعنوان متغیر کنترلی وارد مدل شده است، در این مطالعه با توجه به فصلی بودن دادههای مورد بررسی، مقدار k برابر 4 است. علیرغم اهمیت ارتباط بین رشد سود حسابداری تجمعی و رشد تولید ناخالص داخلی آتی و خالص سرمایهگذاری آتی، در خصوص اینکه پیشبینیکنندگان حرفهای در سطح کلان بهطور کامل از دادههای سود حسابداری استفاده میکنند ابهام وجود دارد. بهعبارتدیگر، بسیار جالب است که با استفاده از سود حسابداری بتوان رشد تولید ناخالص داخلی را پیشبینی نمود. برای بررسی اینکه پیشبینی کنندگان کلان در سطح اقتصاد، سود حسابداری را در رشد تولید ناخالص داخلی آتی ملحوظ میکنند ابتدا باید خطای پیشبینی رشد تولید ناخالص داخلی را بهصورت زیر اندازهگیری نمود: = - ( )
که در آن رشد GDP برای دورۀ و ( ) میانگین توافقی پیشبینی رشد GDP برای دورۀ است که شامل پ بینی بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول در خصوص تولید ناخالص داخلی است. در وهلۀ بعد آزمون میشود که آیا رشد سود حسابداری تجمعی، خطای پیشبینی رشد GDP را پیشبینی میکند بنابراین به بررسی تأثیر رشد سود حسابداری شرکتها بر خطای پیشبینی رشد تولید ناخالص داخلی و خالص سرمایهگذاری آتی پرداخته شده است؛ که برای این بررسی این موضوع دو مدل رگرسیونی (3) و (4) بهصورت زیر برآورد شده است. مدلهای (3) و (4) اثر رشد سود حسابداری تجمعی در پیشبینی خطای پیشبینی رشد تولید ناخالص داخلی را بررسی میکند با این تفاوت که در مدل (4)، تولید ناخالص داخلی فعلی و خالص سرمایهگذاری فعلی بهعنوان متغیر کنترلی وارد مدل شده است.
مدل (3) و (4) اثر رشد سود حسابداری تجمعی در پیشبینی خطای پیشبینی رشد تولید ناخالص داخلی را بررسی میکند با این تفاوت که در مدل (4)، تولید ناخالص داخلی فعلی بهعنوان متغیر کنترلی وارد مدل شده است. معنادار نشدن ر مدلهای فوق نشان میدهد که: 1- رشد سود حسابداری تجمعی در پیشبینی رشد تولید ناخالص داخلی دارای محتوای اطلاعاتی است و 2- پیشبینیکنندگان حرفهای از این اطلاعات در پیشبینی رشد تولید ناخالص داخلی استفاده نموده و لذا خطای پیشبینی برای دورۀ با رشد سود حسابداری تجمعی در دورۀ مرتبط نیست. در مقابل معنادار و مثبت (منفی) شدن در مدلهای فوق نشان میدهد پیشبینیکنندگان حرفهای واکنش کمتر از حد (واکنش بیشتر از حد) در استفاده از اطلاعات حسابداری در پیشبینی رشد تولید ناخالص داخلی دارند. آزمون فرضیه اول: نتایج برآورد مدل اول و دوم برای رشد تولید ناخالص داخلی آتی در جداول 1 و 2 خلاصه شده است. جدول (1)- برآورد مدل اول فرضیه اول تحقیق
منبع: یافتههای پژوهشگر
جدول (2)- برآورد مدل دوم فرضیه اول تحقیق
منبع: یافتههای پژوهشگر
همانطور که در این جداول قابل مشاهده است، نتایج نشان میدهد که ضریب رشد سود حسابداری تجمعی تأثیر مثبت و به لحاظ آماری معنیدار بر رشد تولید ناخالص داخلی در دوره آتی دارد. این موضوع نشان میدهد که رشد سود حسابداری تجمعی در پیشبینی رشد تولید ناخالص داخلی تأثیرگذار است. علاوه بر این در مدل دوم نیز این موضوع تائید شده است. بر این اساس فرضیه اول در این بررسی تائید شده است و بیانگر این است که رشد سود حسابداری تجمعی در پیشبینی رشد تولید ناخالص داخلی دارای محتوای اطلاعاتی است.
آزمون فرضیه دوم: نتایج بررسی برای خالص سرمایهگذاری در جداول 3 و 4 نیز گویای این واقعیت است که فرضیه دوم تائید شده است، چراکه ضریب رشد سود حسابداری تجمعی تأثیر مثبت و به لحاظ آماری معنیدار بر خالص سرمایهگذاری در دوره آتی دارد. این موضوع نشان میدهد که رشد سود حسابداری تجمعی در پیشبینی رشد خالص سرمایهگذاری تأثیرگذار است.
جدول (3)- برآورد مدل اول فرضیه دوم تحقیق
منبع: یافتههای پژوهشگر
جدول (4)- برآورد مدل دوم فرضیه دوم تحقیق
منبع: یافتههای پژوهشگر
لازم به ذکر است در برآورد مدل دوم نیز وقفه رشد خالص سرمایهگذاری نیز تأثیر مثبت و معنیداری بر خالص سرمایهگذاری در دوره پیش رو دارد و بیانگر این است که رشد سود حسابداری تجمعی در پیشبینی رشد خالص سرمایهگذاری دارای محتوای اطلاعاتی است.
آزمون فرضیه سوم: درنهایت در تبیین فرضیههای سوم و چهارم به بررسی تأثیر رشد سود حسابداری شرکتها بر خطای پیشبینی رشد تولید ناخالص داخلی و خالص سرمایهگذاری آتی پرداخته شده است. در این بررسی نتایج مدل سوم در جداول 5 و 6 آماده است.
جدول (5)- برآورد مدل اول فرضیه سوم تحقیق
منبع: یافتههای پژوهشگر
جدول (6)- برآورد مدل دوم فرضیه سوم تحقیق
منبع: یافتههای پژوهشگر
علاوه بر این آزمون بررسی مدل دوم فرضیه سوم نیز در جدول زیر ارائه شده است. معنادار و مثبت شدن ضریب در مدل برآورد شده نشان میدهد پیشبینیکنندگان حرفهای واکنش کمتر از حد در استفاده از اطلاعات حسابداری در پیشبینی رشد تولید ناخالص داخلی آتی نشان میدهند.
آزمون فرضیه چهارم: در تبیین آزمونهای مورد بررسی برای خطای پیشبینی خالص سرمایهگذاری، نتایج در جداول 7 و 8 ارائه شده است. همانطور که مشخص است، مقدار رشد سود حسابداری تأثیر معناداری بر خطای پیشبینی خالص سرمایهگذاری ندارد. معنادار نشدن ضریب در مدل برآورد شده نشان میدهد رشد سود حسابداری تجمعی در پیشبینی رشد خالص سرمایهگذاری دارای محتوای اطلاعاتی است و پیشبینیکنندگان حرفهای از این اطلاعات در پیشبینی رشد خالص سرمایهگذاری آتی استفاده میکنند. جدول (7)- برآورد مدل اول فرضیه چهارم تحقیق
منبع: یافتههای پژوهشگر
جدول (8)- برآورد مدل دوم فرضیه چهارم تحقیق
منبع: یافتههای پژوهشگر لازم به ذکر است در بررسی مدل دوم نیز ضریب در مدل برآورد شده معنیدار نشده است که نشان میدهد رشد سود حسابداری تجمعی در پیشبینی رشد خالص سرمایهگذاری دارای محتوای اطلاعاتی است و پیشبینیکنندگان حرفهای از این اطلاعات در پیشبینی رشد خالص سرمایهگذاری آتی استفاده نموده و لذا خطای پیشبینی برای دورۀ با رشد سود حسابداری تجمعی در دورۀ مرتبط نیست.
8- بحث و نتیجهگیری در این مقاله اثر رشد سود حسابداری بر شاخصهای اقتصاد کلان مورد بحث و بررسی قرار گرفت. با توجه به نتایج آزمون فرضیات و اینکه ضریب رشد سود حسابداری تجمعی تأثیر مثبت و به لحاظ آماری معنیداری بر تولید ناخالص داخلی و رشد خالص سرمایهگذاری در دوره آتی دارد، بنابراین بیانگر این است که رشد سود حسابداری تجمعی در پیشبینی رشد تولید ناخالص داخلی و پیشبینی خالص سرمایهگذاری دارای محتوای اطلاعاتی است و میتواند موجب پیشبینی تولید ناخالص داخلی در ایران شود. در این راستا در بررسی رشد سود حسابداری بر خطای پیشبینی تولید ناخالص داخلی آتی و خطای پیشبینی رشد خالص سرمایهگذاری آتی نیز نتایج نشاندهنده این واقعیت است که ضریب برآورد شده برای این فرضیه در سطح اطمینانی 95 درصد معنیدار شده است. معنادار و مثبت شدن ضریب در مدل برآورد شده، در حالتی که رشد تولید ناخالص داخلی متغیر وابسته است، نشان میدهد پیشبینیکنندگان حرفهای واکنش کمتر از حد در استفاده از اطلاعات حسابداری در پیشبینی رشد تولید ناخالص داخلی آتی دارند. بعلاوه همانطور که مشخص است، مقدار رشد سود حسابداری تأثیر معناداری بر خطای پیشبینی خالص سرمایهگذاری ندارد. معنادار نشدن ضریب در مدل برآورد شده در حالتی که رشد خالص سرمایهگذاری آتی متغیر وابسته است، نشان میدهد رشد سود حسابداری تجمعی در پیشبینی رشد خالص سرمایهگذاری دارای محتوای اطلاعاتی است و پیشبینیکنندگان حرفهای از این اطلاعات در پیشبینی رشد خالص سرمایهگذاری آتی استفاده میکنند و بنابراین خطای پیشبینی برای دورۀ با رشد سود حسابداری تجمعی در دورۀ مرتبط نیست. یافتههای این پژوهش با توجه به پیشینه و مبانی نظری ارائه شده، نشان داد که بین رشد تولید ناخالص داخلی و رشد خالص سرمایهگذاری و تغییرات سود حسابداری شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار ارتباط معناداری وجود دارد؛ و رشد سود تجمعی حسابداری شرکتها بر رشد تولید ناخالص داخلی آتی و رشد خالص سرمایهگذاری آتی تأثیر دارد و همچنین رشد سود تجمعی حسابداری شرکتها بر خطای پیشبینی رشد تولید ناخالص داخلی آتی (GDP) و رشد خالص سرمایهگذاری آتی تأثیر دارد. بهعبارتدیگر، تغییرات اقتصادی در سطح بنگاهها موجب تغییرات در ابعاد کلان بر رشد اقتصادی و رشد سرمایهگذاری میگردد. لذا رونق در بخش خرد با اتکا با سیاستگذاری متناسب و افزایش رشد ارزش بازار شرکتها و همچنین سودآوری آنها میتوان رونق اقتصادی در سطح کلان را در کشور ایجاد کرد. در این قسمت، با توجه به نتایج بهدستآمده در این مقاله پیشنهادهایی بر مبنای یافتهها ارائه میشود. با عنایت به نتایج حاصل از آزمون فرضیههای این مقاله بینش دقیقتری در مورد رفتار پویای دادههای حسابداری در ساختار اقتصاد کلان ارائه میدهد و میتواند بر شناخت و نگرش استفادهکنندگان و تحلیلگران مالی در تجزیهوتحلیل صورتهای مالی و پیشبینی اطلاعات آتی شرکتها و همچنین تصمیمگیریهای بهینه اقتصادی استفادهکنندگان با توجه به ویژگیهای خاص شرکتها مؤثر باشد. بر این اساس در این بخش پیشنهادها عملی ارائه شده به شرح زیر است: پیشنهاد میگردد که در تصمیمگیریها و تجزیهوتحلیلهای مالی توسط استفادهکنندگان از اطلاعات مالی و پیشبینی آنها علاوه بر مدنظر قرار دادن شرایط اقتصادی لازم است ویژگیهای خاص شرکتها نیز مورد توجه قرار گیرد تا بتوان تأثیر اخبار خوب و بد را بهخوبی تفکیک نموده و تأثیر آن بر سود شرکت و از این طریق در سطح کلان بر تولید ناخالص داخلی مدنظر داشت. استفاده از الگوریتمهای فرا ابتکاری مانند هوش مصنوعی، الگوریتم ژنتیک و ... جهت پیشبینی رشد تولید ناخالص داخلی آتی و رشد خالص سرمایهگذاری آتی و مقایسه نتایج مدلهای مختلف. بررسی ارتباط بین سود تجمعی حسابداری با فرصت رشد شرکت در شرکتهای بزرگ و کوچک و تأثیر سود عملیاتی بر تولید ناخالص داخلی.
[1] - گروه حسابداری، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران. [2] - گروه حسابداری، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران. نویسنده مسئول. E-mail:N.izadinia@ase.ui.ac.ir [3] - گروه اقتصاد، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران.
[i] Konchitchiki & Patatoukas [ii] Gaertner [iii]Zhang [iv] Clarida [v] Shivakumar
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
یادداشتها
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 619 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 299 |