تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 10,005 |
تعداد مقالات | 83,623 |
تعداد مشاهده مقاله | 78,416,325 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 55,444,881 |
ساختار سیاسی شاهنامه در اندیشه سیاسی مکتب فرانکفورت | ||
فصلنامه زبان و ادب فارسی | ||
مقاله 13، دوره 13، شماره 48، مهر 1400، صفحه 296-324 اصل مقاله (466 K) | ||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.30495/farsij.2021.685692 | ||
نویسندگان | ||
ماندانا علیمی* 1؛ سارا جاویدمظفری2 | ||
1استادیارزبان وادبیات فارسی،دانشکده علوم انسانی | ||
2گروه دروس عمومی، مدرس (مربی) دانشگاه علوم پزشکی آبادان، ایران | ||
چکیده | ||
براساس چارچوب نظری هابرماس، از «نسبت اندیشه و سیاست» در سیر تاریخ اندیشۀ سیاسی غرب، اندیشه و سیاست در دوره کلاسیک و در سنت ارسطویی حول مفهوم «سعادت» با هم عجین میشوند؛ زیرا اندیشه، سعادت را تعریف میکند و سیاست در خدمت تحقق مفهوم سعادت، قرار میگیرد. حال آنکه در اندیشه سیاست مُدرن و در سنت هابزی، اخلاق و سیاست از هم جدا میشوند. در حقیقت هدف ساختار سیاسی شاهنامه، سعادتمند کردن شهروندان و همچنین زمینهای برای ایجاد امنیت و تحقق رفاه میباشد؛ با این توصیف، طبق چارچوب نظریه هابرماس، مقاله حاضر بر این نظر است که در اندیشه متفکران مکتب فرانکفورت، اندیشه و سیاست همانند سنت کلاسیک، میتواند مفهوم رفاه در جهت مذهبی و علم سعادت، عدالت، امنیت و کمک به نیازمندان را به وجود آورد که همان «اخلاق فضیلت» است؛ «اندیشههای سیاسی» که مورد علاقه ماکیاولی و «نظم اجتماعی» که مورد نظر مور است، با توجه به زندگی «فضیلت-مندانه» شهروندان توضیح داده نمیشوند. مسئله این متفکران مدرن برخلاف متفکران کلاسیک، نه پرسش از شرایط اخلاقیِ «زندگی خیر»، بلکه پرسش دربارۀ شرایط واقعی بقاست که مورد نظر مور است. با این توضیح میتوان حد فاصل میان عقلانیت ارتباطی در تقابل با عقلانیت ابزاری را طبق نظر فرانکفورت در ساختار سیاسی شاهنامه بررسی نمود که این مکتب ما را به «وفاق اجتماعی» میرساند و رسیدن به رهایی از تعلقات دنیایی را همان خرد عینی میداند. | ||
کلیدواژهها | ||
ساختار؛ سیاست؛ شاهنامه؛ مکتب؛ فرانکفورت؛ هابرماس | ||
مراجع | ||
منابع
1-دالمایر،فرد (1386)، سیاست ومُدُن وعمل،ترجمۀ مصطفی یونسی، آبادان: پرسش.
2-دورانت،ویل (1367)، تاریخ تمدن مشرق زمین؛ گاهوارۀ تمدن، ج1، چاپ دوم، تهران: سازمان انتشارات وآموزش انقلاب اسلامی.
3-فردوسی،ابوالقاسم (1373)، تصحیح ژول مول، چاپ چهارم، تهران: سخن.
4-فردوسی،ابوالقاسم (1382)، تصحیح سعید حمیدیان، براساس چاپ مسکو، تهران: قطره.
5-کوسه،ایو واستفن آبه (1389)، واژگان مکتب فرانکفورت، ترجمۀ افشین جهاندیده، چاپ دوم، تهران: نی.
6-کولاکوفسکی،لشک (1387)، جریان های اصلی در مارکسیسم، ترجمۀ عباس میلانی، جلدسوم، تهران: اختران.
7-کینگ ساموئل (1346)، جامعه شناسی، ترجمه مشفق همدانی، چاپ سوم، تهران: امیرکبیر.
8-مشکور،محمد جواد (1369)، کارنامه اردشیربابکان، چاپ اول ،تهران: دنیای کتاب.
9-مک اینتایر،السدر (1379)، تاریخچۀ فلسفۀ اخلاق، ترجمۀ انشائی رحمتی، تهران: حکمت.
10-نظام الملک طوسی،ابوعلی حسن (1383)، سیاست نامه، چاپ هفتم، به اهتمام هیوبرت دارک.
11-نوذری،حسین علی (1386)، بازخوانی هابرماس، چاپ دوم، تهران: چشمه.
12-نوذری،حسین علی (1389)، نظریۀ انتقادی مکتب فرانکفورت، چاپ سوم، تهران: آگه.
13-هولمز،رابرت (1385)، مبانی فلسفۀ اخلاق، ترجمۀ مسعود علیا،ویراست سوم، چاپ سوم، تهران: ققنوس.
1-Christie, T (2008) virtue Ethics as an Alternative to Deontological and Consequential Reduction Debate, in: international journal of Drug Policy, N, 19
2-Habermas, j (1974) Theory and Practice, TR: j.Viertel, Boston Beacon, press | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 163 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 87 |