تعداد نشریات | 418 |
تعداد شمارهها | 9,997 |
تعداد مقالات | 83,560 |
تعداد مشاهده مقاله | 77,801,377 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 54,843,985 |
اثر یکسان سازی نرخ ارز بر رابطه مبادله ی تجاری در ایرانAnalyzing the Impact of Exchange Rate Unification on TOT (Terms of Trade) in IRAN | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اقتصاد مالی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
دوره 15، شماره 54، خرداد 1400، صفحه 23-52 اصل مقاله (818.24 K) | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: علمی پژوهشی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
سید کمیل طیبی* 1؛ محسن نظری فارسانی2؛ احمد گوگردچیان3؛ زهرا زمانی4 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1گروه اقتصاد، دانشکده علوم اداری واقتصاد،دانشگاه اصفهان، اصفهان،ایران، | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
2گروه اقتصاد، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران،ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
3گروه اقتصاد ، دانشکده علوم اداری و اقتصاد دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
4استادیار دانشگاه اشرفی اصفهانی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
رابطه مبادله یکی از مهمترین ابزارها برای تجزیه و تحلیل مسائل اقتصاد کلان محسوب میشود، زیرا شاخصی است که بررسی رفتار آن در طی زمان، معیاری برای بررسی میزان برخورداری از منافع تجارت بینالملل در هر کشور است و تغییرات آن اثرات مستقیمی بر رفاه کشورها دارد. از طرفی یکی از مهمترین سیاستهای اقتصادی، سیاست یکسانسازی نرخ ارز است که از مهمترین موضوعات اقتصادی بوده و توجه مردم، مسئولان اقتصادی و پژوهشگران را به خود جلب کرده است. با توجه به تأثیرپذیری رابطه مبادله از تغییرات نرخ ارز و همچنین نظر به اهمیت سیاست یکسانسازی نرخ ارز، هدف پژوهش حاضر تحلیل اثر یکسانسازی نرخ ارز بر رابطه مبادله در ایران طی سالهای 1394-1370 است.برای این منظور از الگوی خودتوضیح برداری ساختاری (SVAR) استفاده شده است. نتایج حاصل از برآورد الگوی خودتوضیح برداری ساختاری برای اقتصاد ایران طی دوره مورد بررسی حاکی ازآن است که یکسانسازی نرخ ارز، رابطهی مبادلهی تجاری را در کوتاهمدت تخریب اما در بلندمدت بهبود میبخشد. اگر سرعت یکسانسازی نرخ ارز بیشتر باشد، اثر بیشتری بر رابطهی مبادلهی تجاری میگذارد. Analyzing the Impact of Exchange Rate Unification on TOT (Terms of Trade) in IRAN Saayed Komil taibi Mohsen Nazari Farsani Ahmad gogerdchian Zara Zamani Abstract Terms of trade is one of the most important tools using for analyzing macroeconomic problems because, during time, it is a good criteria for assessing a country’s profit from international trade and its changes have direct effects on countries’ welfare.Besides, unification of exchange rate is an important issue in economical policies Considering the impact of exchange rate changes on terms of trade as well as to the terms of the importance of exchange rate unification policy,the purpose of this study is to analyze the effect of exchange rate unification on the terms of trade in Iran during the years 1991-2015. For this purpose, the structural vector autoregression (SVAR) model is used. Results of structural vector auto regressive model for Iran’s economy during the period under reviewsuggest that exchange rate unification destroys the trade relationship in the short run but improves in the long run. If the rate of exchange rate unification is higher, it will have a greater effect on the trade relationship. | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
واژههای کلیدی:یکسانسازی نرخ ارز؛ رابطه مبادله تجاری؛ الگوی خودتوضیح برداری ساختاری. طبقه بندی JEL:F31؛ E31؛ C22 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اثر یکسان سازی نرخ ارز بر رابطه مبادله ی تجاری در ایران*
سید کمیل طیبی[1]
محسن نظری فارسانی[2] احمد گوگردچیان[3] زهرا زمانی[4]
چکیده رابطه مبادله یکی از مهمترین ابزارها برای تجزیه و تحلیل مسائل اقتصاد کلان محسوب میشود، زیرا شاخصی است که بررسی رفتار آن در طی زمان، معیاری برای بررسی میزان برخورداری از منافع تجارت بینالملل در هر کشور است و تغییرات آن اثرات مستقیمی بر رفاه کشورها دارد. از طرفی یکی از مهمترین سیاستهای اقتصادی، سیاست یکسانسازی نرخ ارز است که از مهمترین موضوعات اقتصادی بوده و توجه مردم، مسئولان اقتصادی و پژوهشگران را به خود جلب کرده است. با توجه به تأثیرپذیری رابطه مبادله از تغییرات نرخ ارز و همچنین نظر به اهمیت سیاست یکسانسازی نرخ ارز، هدف پژوهش حاضر تحلیل اثر یکسانسازی نرخ ارز بر رابطه مبادله در ایران طی سالهای 1394-1370 است.برای این منظور از الگوی خودتوضیح برداری ساختاری (SVAR) استفاده شده است. نتایج حاصل از برآورد الگوی خودتوضیح برداری ساختاری برای اقتصاد ایران طی دوره مورد بررسی حاکی ازآن است که یکسانسازی نرخ ارز، رابطهی مبادلهی تجاری را در کوتاهمدت تخریب اما در بلندمدت بهبود میبخشد. اگر سرعت یکسانسازی نرخ ارز بیشتر باشد، اثر بیشتری بر رابطهی مبادلهی تجاری میگذارد. واژههای کلیدی:یکسانسازی نرخ ارز، رابطه مبادله تجاری، الگوی خودتوضیح برداری ساختاری. طبقه بندی JEL:F31، E31، C22
1- مقدمه با توجه به تصمیم مقامات اقتصادی و پولی کشور مبنی بر اجرای سیاست تکنرخی ارز، سیاست مذکور بیش از پیش مدنظر قرارگرفته است. لذا به دنبال اجرای این سیاست اقتصادی مهم، تأثیر آن بر متغیرهای مختلف اقتصادی نیز اهمیت مییابد که یکی از این متغیرها رابطه مبادله تجاری است. یک تعریف رایج از رابطه مبادله عبارت است از قیمت کالای صادراتی بر حسب کالای وارداتی که برابر است با تعدادواحد کالایی که یک کشور در تجارت خارجی به دست می آورد، به ازای یک واحد از کالایی که از دست میدهد (پالگریو، 1998). با توجه به اثرگذاری تغییرات نرخ ارز بر شاخص قیمت صادرات و واردات و همچنین مورد توجه قرار دادن تعریف رابطه مبادله تجاری، میتوان به اثرگذاری مستقیم تغییرات نرخ ارز از هر دو طریق (شاخص قیمت صادرات و واردات) بر رابطه مبادله تجاری پیبرد. در واقع پژوهش حاضر در پی پاسخ به این سوال است که یکسان سازی نرخ ارز، رابطه مبادله تجاری را چگونه تحت تأثیر قرار میدهد؟ آیا این سیاست موجب بهبود رابطه تجاری میشود یا آن را تخریب میکند؟ این پژوهش بهصورت زیر سازمانبندی شده است: ابتدا مقدمه، در بخش بعدی مبانی نظری و پیشینه پژوهش، در بخش سوم الگو و روش، در بخش چهارم تحلیل یافتهها و در بخش پایانی نتیجهگیری و پیشنهادها ارائه شده است.
2- مبانی نظری 2-1- یکسانسازی نرخ ارز[i] تأثیر محدود و موقتی نرخهای چندگانه ارزی، عامل حذف اینگونه نظامها در اکثر کشورها بوده و فقط در تعداد معدودی از کشورهای درحال توسعه اجرا میشود (صندوق بینالمللی پول[ii]، 1997).این نظامها، میتوانند به شدت انگیزههای اقتصادی را تخریب و از طریق تخصیص نادرست منابع تولید و مصرف، هزینههایی را بر اقتصاد تحمیل کنند که این آثار مخرب از دو منبع اصلی ناشی میشود:انحراف در تخصیص ارز به خاطر مقررات و محدودیتهای ارزی که تحت نرخهای چندگانه و بازارهای تفکیک شده افزایش مییابند. همچنین سیاست چند نرخی ارز هر چند که موجب محاسنی چون ورود کالاهای اساسی و دارو همچنین تخصیص انرژی ارزان و سایر کالاهای یارانهای میشود اما به دلیل وخصوصیات جامعه ایران باعث مشکلات زیر میشود (سندراجان و همکاران[iii]، 1999): الف) ایجاد رانت خواری به نحو وسیع و گستردهب) گسترش نابرابری و فاصله گرفتن طبقات اجتماعی به علت تخصیص یارانههای نرخ ارز پایینتر به افرادثروتمند بخش فرآورده های انرژی و بلیط هواپیماو استفاده همگانی از یارانه کالاهای اساسیج) اتلاف منابع و فروش قاچاق کالاهای مشمول نرخ ارز د) ایجاد نوسانات شدید ارزی از جمله اینکه مشکلات ساختاری تورم و پدیدههای قاچاق و... وجود داشته و ایجاد اختلاف با دول قدرتمند چون آمریکا و تحریمهای مختلف، همچنین به دلیل تکمحصول بودن از نوسانات نفتی به شدت آسیبپذیر خواهد بود و نرخ ارز به شدت تحت تأثیر قرارمیگیرد. هـ) ایجاد بازار بورسبازی و حرکت سرمایه از بخشهای تولید به این بخش به جهت نوسانی بودن آن وگسترش فعالیتهای کاذب و غیرمولد در این بخش. یک مسئله بسیار مهم در مورد سیاست یکسانسازی نرخ ارز مسئله مربوط به تناقض " کارایی- تورم" است. مابهالتفاوت نرخ ارز رسمی و بازار سیاه غالبأ به عنوان یک مالیات غیرمستقیم بر صادرات محسوب میشود. از یک سو کاهش در مابهالتفاوت نرخ ارز رسمی و بازار سیاه با افزایش صادرات و افزایش کارایی در تخصیص منابع کل اقتصاد همراه است، از سوی دیگر، زمانی که دولت خریدار منحصربه فرد(انحصاری) ارزهای خارجی از بخش خصوصی است، مابهالتفاوت نرخ ارز رسمی و بازار سیاه، منبع درآمد غیر مستقیم برای دولت میباشد. در صورت نبود ابزارهای مالیاتی جایگزین، یکسانسازی نرخ ارز منجر به کاهش درآمد عمومی خواهد شد. اگر دولت هم بخواهد مخارج واقعی قبلی خود را حفظ کند، باید به چاپ اسکناس اقدام نماید و کسری بودجه را به روشهای تأمین مالی تورمزا درمان کند. تعارض "کارایی- تورم" تلویحأ بیان میدارد که یک سیاست یکسانسازی موفق، ضرورتأ همراه با اصلاحات مالی و سیاست پولی انقباضی است. واضح است که اگر دولت خود فروشنده انحصاری ارز به بخش خصوصی باشد، سیاست یکسانسازی نرخ ارز رسمی و بازار سیاه را بدون تورم بالا، کاهش خواهد داد(کیسکند و سموژرر[iv]، 1994).
2-2- نرخ ارز و رابطه مبادله رابطه مبادله شاخصی است که بررسی رفتار آن طی زمان بهعنوان معیاری برایبررسی میزان برخورداری از منافع تجارت بینالملل در هر کشور مورد استفاده قرار میگیرد (قربانزاده، 1393).با در نظر گرفتن رابطهی مبادلهی خالص تهاتری، چگونگی تأثیرگذاری نرخ ارز بر شاخصهای قیمت صادرات و واردات اهمیت مییابد. در ارتباط با نحوه انتقال تغییرات نرخ ارز به شاخص قیمتها، اولین بار دورنبوش[v]در سال 1987 بهطور دقیق و با استفاده از یک الگوی تعادل جزئی به این موضوع پرداخته است. گلدبرگ و کنتر (1997) نیز درصد تغییر قیمت واردات در نتیجه یک درصد تغییر در نرخ ارز بین کشور صادرکننده و واردکننده را عبور نرخ ارز نامیدهاند. اگر میزان تغییر در نرخ ارز بهطور یک به یک به قیمت واردات منتقل شود، عبور نرخ ارز کامل و اگر به صورت کمتر از یک باشد عبور نرخ ارز ناقص خواهد بود. نحوه انتقال تغییرات نرخ ارز به قیمتهای داخلی در قالب اثرات مستقیم و غیرمستقیم به صورت زیر دستهبندی میشود: الف) اثر مستقیم: این اثر نشاندهنده انتقال تغییر نرخ ارز به قیمت واردات از طریق بخش خارجی یک کشور است. با توجه به اینکه کالای وارداتی نوعاً کالای تمام شده و یا کالای واسطهای است؛ اولی بهطور مستقیم و دومی بهطور غیر مستقیم و از طریق افزایش هزینه تولید و افزایش قیمت تمام شده کالای داخلی موجب افزایش قیمت مصرفکننده میشوند. بهطور کلی این اثر نشاندهنده انتقال تغییرات نرخ ارز به قیمت کالاهای وارداتی است. (گلدبرگ و کنتر، 1997). همچنین هر اندازه که قدرت قیمتگذاری بر اساس شرایط بازار[vi]بیشتر باشد، بهگونهای که امکان تغییر قیمت کالاها بر اساس تغییر شرایط بازار وجود داشته باشد، میزان انتقال تغییرات نرخ ارز کمتر خواهد بود. (رینرت و راجان[vii]، 2009). ب) اثر غیرمستقیم: اثر انتقال تغییرات نرخ ارز (عبور نرخ ارز) به رقابتپذیری کالاها در بازارهای بینالمللی نیز مربوط میشود. افزایش نرخ ارز و کاهش ارزش پول داخلی باعث ارزان شدن کالاهای داخلی برای خریداران خارجی شده که منجر به افزایش صادرات و تقاضای کل میشود؛ و با وجود مازاد تقاضا در بازار داخلی، سطح قیمتهای داخلی افزایش مییابد (هافنر و اسکرودر، 2002). همچنین شاخصقیمت صادرات یکی از شاخصهای رایجی است که در تجزیهوتحلیل میزان رقابتپذیری صادراتمورد استفاده قرار میگیرد. از سوی دیگر، نرخ ارز بهعنوان یکی از مهمترین عوامل تعیینکنندهشاخص قیمت صادرات شناخته شده است، بنابراین بررسی اثر نوسانهای نرخ ارز بر قیمت صادرات کهبه انتقال نرخ ارز (ERPT) به قیمت صادرات معروف است نیز در تجزیه و تحلیل تأثیرگذاری نرخ ارز بر رابطهی مبادله اهمیت دارد.
2-3- پیشینه پژوهش طیبی و همکاران (۱۳۹۴) در مقاله خود با عنوان "تحلیل اثر عبور نرخ ارز بر تورم در ایران(۱۳۹۱-۱۳۷۰)" به منظور نیل به هدف خود از دادههای فصلی استفاده کرده و رهیافت مورد استفاده آنها در این مطالعه الگوی خودتوضیح برداری ساختاری بوده که از هفت متغیر استفاده کردهاند. نتایج حاصل از برآورد الگو حاکی از آن است که اگرچه عبور نرخ ارز به تورم شاخصهای مختلف قیمت ناقص بوده اما تغییرات نرخ ارز سبب نوسان در شاخصهای مختلف قیمت شده و قسمتی از تغییرپذیری تورم داخلی را در دوره مورد بررسی توضیح داده است. همچنین سهم تورم وارداتی در توضیح نوسانهای تورم داخلی نشان از وابستگی اقتصاد کشور به واردات داشته است. محمدی و غلامی (1387) در مقاله خود با عنوان "بررسی تأثیر سیاست یکسانسازی نرخ ارز بر متغیرهای اساسی کلان اقتصادی" به بررسی تأثیر تکانه یکسانسازی بر متغیرهای کلان اقتصادی (تورم، بیکاری و تولید) طی دوره زمانی 1380-1340 برای اقتصاد ایران با استفاده از رهیافت اقتصادسنجی خود رگرسیون برداری (VAR) و تجزیه واریانس جهت بررسی شوک یکسانسازی نرخ ارز بر متغیرهای مورد بررسی پرداخته و نتیجه گرفتهاند که نرخ ارز رسمی، رابطه معنیداری با شاخص قیمت کل کالاها و خدمات مصرفی دارد. بطوریکه تا سه دوره شوک، یکسانسازی نرخ ارز به طور معنیداری باعث افزایش قیمتها میشود. نرخ ارز رسمی رابطه معنیداری با تولید ناخالص داخلی واقعی و همچنین نرخ بیکاری ندارد. کودرت و همکاران[viii](2015) در مقاله خود با عنوان"ارزیابی اثر تلاطم نرخ ارز-رابطه مبادله:برگشت به پول کالایی" با هدف مطالعه ارتباط بین رابطه مبادله و نرخ واقعی ارز در کشورهای تولیدکننده کالایی در هر دو دوره کوتاهمدت و بلندمدت، به بررسی پتانسیل غیرخطی در ارتباط نرخ واقعی ارز و رابطه مبادله با توجه به سطح نوسانها در بازارهای کالا و بازارهای مالی میپردازند. آنها داده های ترکیبی 68 کشور صادرکننده کالا از کشورهای پیشرفته ، با درآمد متوسط و درآمد پایین در نظر گرفتهاند و نشان دادهاند که یک رابطه بلندمدت بین نرخ واقعی ارز و رابطه مبادله وجود دارد. همچنین نتیجه گرفتهاند که در کوتاه مدت فقط ارزهای کشورهای پیشرفته صادرکننده نفت نسبت به رابطه مبادله حساس هستند به خصوص زمانیکه نوسانات بالایی در بازار کالا وجود دارد. لوئو و ویسالتاناکوتی[ix](2010) در مقاله خود با عنوان "نرخهای واقعی ارز، قیمتهای دارایی و رابطه مبادله: تجزیه و تحلیل نظری" مدل تعادل پویا در حالت دو کشوری با فرض زمان پیوسته را توسعه میدهند، که در آن نرخ ارز واقعی، قیمتهای دارایی و رابطه مبادله مشترکا در حضور کالاهای غیرقابلمبادله تعیین میشوند و نتیجه گرفتهاند شوک مثبت عرضه داخلی باعث یک بازگشت مثبت روی بازارهای مالی داخلی شده و رابطه مبادله را بدتر میکند در حالیکه شوکهای تقاضا عکس آن عمل میکند. همچنین اثر تغییر در قیمتهای نسبی کالاهای غیرقابلمبادله نسبت به کالاهای قابلمبادله را بر رابطه مبادله و قیمتهای دارایی تحلیل میکنند. برودا[x](2004) در مقاله خود با عنوان "رابطه مبادله و نظامهای نرخ ارز در کشورهای درحالتوسعه" برای بررسی اینکه آیا پاسخ GDP واقعی، نرخ ارز واقعی و قیمتها به شوکهای رابطه مبادله از نظر سیستماتیک در میان نظامهای نرخ ارز متفاوت است یانه؟، نمونهای از 75 کشور درحالتوسعه در دوره پس از برتون- وودز (1996-1973) را مورد بررسی قرار داده و نتیجه گرفتهاست که پاسخ به طرز قابل توجهی در میان نظامهای ارزی متفاوت است، بهطوریکه نظریه فریدمن تأیید میگردد. همچنین اهمیت شوکهای رابطه مبادله در توضیح واریانس کلی تولید و قیمتها را در کشورهای درحالتوسعه شرح میدهد. نوآوری پژوهش حاضر نسبت به پژوهشهای پیشین استفاده از الگوی خودرگرسیون برداری ساختاری برای برآورد تکانههای مورد نظر روی رابطه مبادله تجاری است. از آنجا که روش خودرگرسیون برداری ساختاری قابلیت تعیین اندازه اثر انتقال تکانههای ساختاری بر قیمتهای واردات و صادرات و تورم و سایر متغیرهای الگو را با استفاده از توابع عکسالعمل آنی و تجزیه واریانس دارد، پژوهش حاضر آن را بهکارگیری کرده است. ضمنأ برای تحلیل با جزئیات بیشتر از سناریوسازی استفاده شده است و بستههای مختلف در شرایط متفاوت مورد بررسی قرار گرفته شده است.
3- الگو و روش رویکرد مورد استفاده در این مطالعه بهمنظور تحلیل اثر یکسانسازی نرخ ارز بر رابطه مبادلهی تجاری روش خود توضیح برداری ساختاری[xi](SVAR) است. مزیت روش خودتوضیح برداری ساختاری بر روشهای دیگر، قابلیت آن در تعیین اندازه اثر انتقال تکانههای ساختاری بر قیمتهای داخلی با استفاده از تابع عکسالعمل ساختاری و تجزیه واریانس است (طیبی و همکاران، 1394). در این چارچوب مشخص میشود که کدام تکانه تأثیر بیشتری دارد.در این قسمتبا تأکید بر نظریههای اقتصادی، به تصریح روابط میان متغیرهایی که در الگوی ساختاری ظاهر میشوند، پرداخته خواهد شد. با استناد به مطالعات انجام شده در زمینه نرخ ارز و رابطهی مبادله و همچنین انعطاف الگوهای خودرگرسیون برداری در انتخاب متغیرها، سعی بر آن است تا الگویی ارائه شود که با ساختار و شرایط اقتصاد ایران هماهنگی لازم را داشته باشد. همانطور که در قسمت قبل از ارتباط بین تغییرات نرخ ارز و شاخصهای قیمت واردات و صادرات که به معنی تغییرات نرخ ارز بر رابطهی مبادلهی تجاری است، بحث شد در این قسمت نیز به ارتباط متغیرهای دیگر با رابطهی مبادلهی تجاری پرداختهمیشود: برای رابطهی مبادلهی تجاری بر اساس مطالعهی باکوس و کروچینی[xii](2000)، سوئیفت[xiii](2004)، بلوندل ووینگال[xiv](1993)، کویا و اوردن[xv](1994)، گروئنوویلکینسون[xvi](1994)،دونگی[xvii](2004)، همچنین یوسفوند و همکاران به تبعیت از الگوهای سوئیفت (2004)، باکوس و کروچینی (2000) وکاردوزو واستیوز (2008) و نگاهی به اقتصاد ایران رابطهی زیر ارائه میشود: (1)
در این رابطه prmاضافه قیمت اسمی ارز (منظور تفاوت قیمت بازار آزاد ارز و قیمت رسمی اعلامی بانک مرکزی است)، exp صادرات، imp واردات، cpi شاخص قیمت مصرفکننده (تورم)، gdp تولید ناخالص داخلی و oilrev درآمدهای نفتی است. که tot با اضافهقیمت ارز و تورم رابطهی منفی و با بقیهی متغیرها رابطهی مثبت دارد. برای صادرات بر اساس مطالعهی در الگوهای گلدشتاین و محسنخان(۱۹۷۱)، دیر دورف[xviii](1979)،هاشمپسران(۱۹۸۴)، باند[xix](۱۹۷۹)،تیروال[xx](۱۹۹۹) و نوفرستیو عربمازار(۱۳۷۳) ازقیمتهای نسبی(RP) به عنوان مهمترین عامل مؤثر بر صادرات نـامبـرده شـده.هاتاکر و مگی (۱۹۶۹) و رزماری اوکو[xxi](۲۰۰۴)، وکیل و رضوی(۱۹۸۹)، باند(۱۹۸۷)، مقیمی(۱۳۷۵)، هادیان(۱۳۷۷) و پاکدامن(۱۳۷۷)، شاکری(۱۳۸۳) الگوی زیر مطرح میشود: (2)
مطابق این رابطه، اضافه قیمت نرخ ارز و تورم با صادرات ارتباط عکس و با تولید، واردات و درآمدهای نفتی رابطهی مثبت دارد. برای واردات بر اساس مطالعهی همفیل[xxii]و موران[xxiii]، همچنین مطالعه توفیقی و محرابیان (1382)بر اساس ساختار اقتصاد ایران رابطهی زیر نگاشته میشود. (3)
واردات همانطور که توضیح داده شد در کشورهای نفتی علاوه بر مقدار دوره قبل آن، تحت تأثیر درآمدهای صادرات نفت است و رابطهی مثبت با آن دارد. برای اضافه قیمت ارز در بازار آزاد بر اساس مطالعه پورمقیم(1378) و اسلاملوئیان (1383) معادله زیر قابل نوشتن است: (4) برای تولید ناخالص داخلی بر اساس مطالعه شاکری (1389)، افروز و سوری (1383) و گجراتی (1391) معادله وارد شونده در الگو به این صورت میباشد: (5)
که در این رابطه واردات و درآمدهای نفتی اثر مثبت بر تولید ناخالص داخلی دارند و مابقی آن نیز برونزا است. برای تورم بر اساس مطالعات نصراصـفهانیو یـاوری (1382)، (طیبی و همکاران، 1394)، بگواتی[xxiv](1978) و دورنبوش[xxv](1989)،کمیجانی و نقدی(1388)،توکلیان و شاهمرادی(1391)،دیویس[xxvi](1995)،فردرر[xxvii](1996)، کمیجانی و همکاران (1390)، فرزانگان و مارکوات[xxviii](2009) و کاوند (1388) مدل زیر ارائه میشود: (6)
که در این رابطه cpi با متغیرهای توضیحی ارتباط مثبت دارد. درآمدهای نفتی بر اساس مطالعهی پلوگ و ونیلز[xxix](2009)، کاوالکانتی و همکاران[xxx](2011)، پسران (1391) برونزا در نظر گرفته میشوند: (7) با توجه به مباحث فوق، الگوی مورد نظر بهصورت زیر است: (8) (9) (10) (11) (12) (13) (14)
در ماتریس زیر، پویاییهای کوتاه مدت الگو، بر اساس 7 معادله از طریق مجموعهای از محدودیتهای اضافی بر پارهای از ضرایب ماتریس توصیف میشوند. نمادهای استفاده شده شامل و و و و و و که مربوط به عبارات خطای معادلات فرم خلاصه شده هستند و حرکتهای غیر انتظاری متغیرهای موجود سیستم را محاسبه میکنند. همچنین و و و و و و اختلالهای ساختاری هستند که به ترتیب درآمدهای نفتی، واردات، تولید ناخالص داخلی، تورم، اضافه قیمت ارز، صادرات و رابطهی مبادلهی تجاری را نشان میدهند. شکل ماتریس مورد نظر به صورت زیر نشان داده شده است. صفرهای موجود در ماتریس نشان دهندهی قیدهایی هستند که در این الگوی ساختاری استفاده میشود.
(15)
با توجه به چگونگی تعیین قیود صفر، در این الگو تعداد 21 قید صفر بهمنظور مشخص شدن الگو اعمال شده است. همانطور که در روابط (3-11) تا (3-17) و ماتریس فوق نشان داده شدهاست، درآمدهای نفتی فقط تحت تأثیر تکانههای خودش قرار میگیرد، درحالیکه تکانههای درآمد نفتی همه متغیرها را در سیستم همزمان تحت تأثیر قرار میدهد.
4- تحلیل یافتهها 4-1- آزمون ریشه واحد فصلی بهمنظور بررسی مانایی متغیرها هایلبرگ و همکاران (1990) نشان دادهاند که نتایج حاصل از آزمونهای مانایی متداول نظیر دیکی فولر، فلپس پرون و ... برای فرآیندهای چند متغیره با متغیرهایی با تواتر ماهانه و یا فصلی ممکن است به خطا در بررسی وجود ریشه واحد منجر شود، آنها جهت رفع این مشکل به معرفی آزمونی پرداختند که به کمک آن، امکان آزمون ریشه واحد در دورههای زمانی یکساله، شش ماهه و فصلی وجود دارد. این آزمون HEGY نام دارد. هدف این آزمون تعیین تعداد ریشههای فصلی هر متغیر و مشخص کردن متغیر ماناست. نتایج تعیین ریشههای فصلی از طریق این آزمون، در جدول 1 ارائه شده است.
جدول 1- نتایج تعیین ریشههای فصلی با استفاده از آزمون ریشه واحد فصلی
منبع: یافتههای پژوهشگر
4-2- آزمونهای تشخیص مدل VAR 4-2-1- آزمون ایستایی مدل VAR به منظور اعتبار دادن به نتایج به دست آمده، بایستی مانایی متغیرها در مدل بررسی گردد (قربانزاد و همکاران، 1398). در الگوهای خود توضیح مرتبه اول ، شرط مانایی آن است که قدر مطلق کمتر از یک باشد. شباهت نزدیکی میان این شرط ثبات و ماتریس در الگوی خودتوضیح برداری مرتبه اول وجود دارد (اندرس[xxxi]، 1391).از این رو آزمون ثبات الگو به صورت زیر انجام شده است. در این آزمون، شرط ثبات الگوی VAR آن است که قدر مطلق ریشههای مشخصه الگو کمتر از یک بوده و تمام مقادیر ویژه در داخل دایره واحد قرار بگیرند(غلامی و هژبر کیانی، 1390). همانطور که از نمودار 1 مشاهده میشود تمامی مقادیر ویژه الگوی VAR قبل از انجام سیاست یکسانسازی تا سال 1394 در داخل دایره واحد قرار دارند که به معنای ثبات الگوی در نظر گرفته است.
نمودار 1- نتایج آزمون ثبات الگوی VAR منبع: یافتههای پژوهشگر
4-2-1- آزمون خودهمبستگی مدل VAR به منظور اطمینان از عدم وجود خودهمبستگی سریالی آزمون بروش-گادفری انجام شده است. نتایج در جدول 2 به خوبی نشانگر پذیرش فرضیه صفر مبنی بر عدم وجود خودهمبستگی سریالی است. جدول 2- نتایج آزمون LM
منبع: یافتههای پژوهشگر
4-3- تعیین وقفههای مناسب الگو برای تعیین تعداد وقفه بهینه از معیارهای مختلفی نظیر: معیار اطلاعات آکائیک[xxxii]، معیار شوارتز[xxxiii]، معیار حنان کوئین[xxxiv]و معیار نسبت درستنمایی استفاده میشود. در هر یک از معیارهای ذکر شده وقفه بهینه بهصورتی انتخاب میشود که اولاً درجه آزادی زیادی از دست داده نشود و ثآنیاً جملات اخلال معادلات، دچار خودهمبستگی نشوند. نتایج حاصل از معیارهای مختلف برای تعیین تعداد وقفه بهینه مدل VAR قبل از انجام سیاست یکسانسازی در جدول 3 آورده شده است. بر اساس معیارهای حنان کوئین، نسبت درستنمایی و خطای پیشبینی نهایی، وقفه بهینه متفاوت است؛ بر اساس معیار نسبت درستنمایی وقفه بهینه چهار، بر اساس آکائیک، وقفه بهینه، هشت، بر اساس معیار شوارتز وقفه بهینه یک و بر اساس معیار حنان کوئین وقفه بهینه،سه است. اما با توجه به اینکه برای تعداد مشاهدات کم معیار شوارتز مناسبتر است، لذا وقفه یک به عنوان وقفه بهینه در الگوی اول انتخاب شده است.
جدول 3- آزمون تعیین وقفه بهینه الگو(قبل از اعمال یکسانسازی)
منبع: یافتههای پژوهشگر
بر اساس جدول 4 و 5 که مربوط به الگوی VAR در اجرای سناریوی یکسانسازی نرخ ارز به ترتیب با سناریوهای اول و دوم میباشد، وقفه بهینه بر اساس تمامی معیارها، غیر از شوارتز، چهار انتخاب شده است. اما با توجه به اینکه توسط سه معیار، وقفه بهینه، چهار انتخاب شده است و همچنین تعداد مشاهدات در این حالت افزایش یافته است که معیار حنان کوئین مناسبتر میباشد لذا وقفه بهینه، در الگوی مورد نظر در هر دو حالت، چهار در نظر گرفته شده است. هنگامی که بر اساس چند معیار مختلف، وقفه بهینه یکسان باشد، معمولأ همان وقفه، به عنوان بهینه در نظر گرفته میشود.
جدول 4-آزمون تعیین وقفه بهینه الگو (سناریوی اول)
منبع: یافتههای پژوهشگر
جدول 5- آزمون تعیین وقفه بهینه الگو(سناریوی دوم)
منبع: یافتههای پژوهشگر
4-4- برآورد الگوی SVAR در مطالعه حاضر ابتدا یک الگوی VAR هفت متغیره با استفاده از دادههای فصلی مربوط به دوره 1370 تا 1394 برآورد شده است. متغیرهای مورد استفاده در این مطالعه عبارتند از:
(16)
کهY برداری از متغیرهای، OILREV درآمدهای نفتی، IMP متغیر واردات، GDP، متغیر تولید، CPI تورم شاخص قیمت مصرفکننده، PRM اضافه قیمت بازار ارز غیررسمی بر رسمی، EXP متغیر صادرات و TOTرابطه مبادله خالص تهاتری است. ترتیب ورود متغیرها در سیستم بهصورت زیر بوده است.
در واقع در این الگوی هفت متغیره، مطابق لایحهی برنامهی ششم توسعه برای پنج متغیر، دادهها پیشبینی میشوند، همچنین متغیر اضافه قیمت ارز تحت دو سناریو، به سمت صفر سوق پیدا میکند لذا در این دو حالت برای آخرین متغیر مدل یعنی رابطهی مبادله، پیشبینی بروننمونهای انجام گرفته است. با توجه به اینکه نسبت تورش در هر دو پیشبینی بسیار کم (0.0097و 0.0096)، همچنین نسبت واریانس بسیار کم (0.0149 و 0.0145) و نسبت کوواریانس بالایی (0.0975 و 0.0975) دارند، لذا نتایج نشاندهنده پیشبینی قابل اتکایی است.
4-4-1- توابع عکسالعمل آنی تأثیر اضافه قیمت نرخ ارز بر رابطه مبادله تجاری الف: قبل از اعمال سیاست یکسانسازی بهمنظور بررسی تأثیر اضافه قیمت نرخ ارز بر رابطهی مبادلهی تجاری ، تابع عکسالعمل آنی رابطهی مبادلهی تجاری به تکانه وارد به اندازه یک انحراف معیار بر اضافه قیمت نرخ ارز، در طول 20 دوره (فصل) برآورد شده است.عکسالعمل آنی رابطهی مبادله تجاری به تکانه واردشده به متغیر اضافه قیمت ارز بازار غیررسمی به اندازه یک انحراف معیار، قبل از اعمال سیاست یکسانسازی نرخ ارز در نمودار 2 نشان داده شده است. نتایج نشان میدهد که تکانه اضافه قیمت نرخ ارز بر رابطهی مبادلهی تجاری اثرگذار بوده و تا دو دوره(فصل) به طور مثبت اما کاهنده رابطهی مبادلهی تجاری را تحت تأثیر قرار داده است. روند نزولی عکسالعمل رابطهی مبادلهی تجاری به اضافه قیمت نرخ ارز از دوره دوم به بعد نیز ادامه داشته است به طوریکه از دوره دوم به بعد تأثیر تکانه اضافه قیمت نرخ ارز بر رابطهی مبادله تجاری منفی شده است. این روند کاهشی تقریبأ تا دوره بیستم ادامه داشته است. توضیح میرا نشدن این تکانه بدین صورت است که، چنانچه سیاست ارزی مناسبی پیادهسازی نشود، منجر به نامیرایی نوسانهای رابطهی مبادله در طول یک دورهی زمانی طولانی میشود.
نمودار 2- عکسالعمل آنی رابطهی مبادله تجاری به تکانه اضافه قیمت ارز(قبل از یکسانسازی) منبع: یافتههای پژوهشگر
ب) بعد از اعمال سیاست یکسانسازی: سناریوی اول (سرعت تند)[xxxv] بهمنظور بررسی تأثیر یکسانسازی نرخ ارز بر رابطهی مبادلهی تجاری ، تابع عکسالعمل آنی رابطهی مبادلهی تجاری به تکانه وارد به اندازه یک انحراف معیار بر اضافه قیمت نرخ ارز(یکسان شده)، در طول 20 دوره (فصل) برآورد شده است.عکسالعمل آنی رابطهی مبادله تجاری به تکانه واردشده به متغیر اضافه قیمت ارز بازار غیررسمی به اندازه یک انحراف معیار، پس از اعمال سیاست یکسانسازی نرخ ارز تحت سناریوی اول (یکسانسازی با سرعت بالا) در نمودار 3 نشان داده شده است. نتایج نشان میدهد که تکانه اضافه قیمت نرخ ارز بر رابطهی مبادلهی تجاری اثرگذار بوده و اثر مثبت دارد به طوریکه تا چهار دوره(فصل) به طور افزایشی ولی با دامنهی کم بر رابطهی مبادلهی تجاری تأثیرگذار بوده است. پس از آن کاهش یافته و تا دوره بیستم این روند ادامه پیدا کرده است تا این که در دوره بیستم به طور تقریبی میرا شده است. یک سیاست یکسانسازی ارزی میتواند منجر به میرایی نوسانهای رابطهی مبادله در طی حدود 10 دوره گردد. ضمن اینکه تأثیر تکانه وارد بر این متغیر برخلاف حالت قبل از یکسانسازی مثبت شده است.
نمودار3- عکسالعمل آنی رابطهی مبادله تجاری به تکانه اضافه قیمت ارز(پس از یکسانسازی، سناریوی دوم) منبع: یافتههای پژوهشگر
ج) بعد از اعمال سیاست یکسانسازی: سناریوی دوم (سرعت کند)[xxxvi] با کاهش اختلاف متغیر اضافه قیمت نرخ ارز در سناریوی دوم با سرعت کمتر، اختلاف نرخ ارز در دو بازار رسمی و غیررسمی کم و کمتر شده تا جایی که تقریبأ یکسان شوند لذا در این حالت وارد کردن تکانه به متغیر اضافه قیمت ارز به معنای وارد کردن تکانه به متغیر یکسانسازی است. بهمنظور بررسی تأثیر یکسانسازی نرخ ارز بر رابطهی مبادلهی تجاری ، عکسالعمل رابطهی مبادلهی تجاری به تکانه وارد به اندازه یک انحراف معیار بر اضافه قیمت نرخ ارز(یکسان شده)، در طول 20 دوره (فصل) برآورد شده است.عکسالعمل آنی رابطهی مبادله تجاری به تکانه واردشده به متغیر اضافه قیمت ارز بازار غیررسمی به اندازه یک انحراف معیار، پس از اعمال سیاست یکسانسازی نرخ ارز تحت سناریوی دوم( یکسانسازی با سرعت کند) در نمودار 4 نشان داده شده است. نتایج نشان میدهد که تکانه اضافه قیمت نرخ ارز بر رابطهی مبادلهی تجاری اثرگذار بوده و اثر مثبت دارد به طوریکه تا دو دوره(فصل) به طور افزایشی ولی با دامنهی کم بر رابطهی مبادلهی تجاری تأثیرگذار بوده است. پس از آن قدری کاهش یافته و تا دوره ششم این روند را ادامه میدهد. از دوره ششم قدری افزایش یافته و پس از آن روند کاهشی به خود گرفته است و تا دوره بیستم به طور تقریبی میرا شده است. یک سیاست یکسانسازی ارزی میتواند منجر به میرایی نوسانهای رابطهی مبادله در طی حدود 10 دوره گردد. ضمن اینکه تأثیر تکانه وارد بر این متغیر برخلاف حالت قبل از یکسانسازی مثبت شده است.
نمودار4- عکسالعمل آنی رابطهی مبادله تجاری به تکانه اضافه قیمت ارز(پس از یکسانسازی، سناریوی اول) منبع: یافتههای پژوهشگر
با توجه به توابع عکسالعمل آنی توضیح داده شده در قسمت ب و ج (نمودارهای 3 و 4) در دو سناریو که در اولی یکسانسازی نرخ ارز با سرعت بیشتری صورت گرفته است و حرکت دو نرخ ارز بازار آزاد و رسمی در سناریوی دوم کندتر است، نتایج نشان میدهد که دامنه نوسان یا تأثیرگذاری تکانه اضافه قیمت نرخ ارز( یکسانسازی در این دو حالت) در سناریوی اول بیشتر بوده و نسبت به سناریوی دوم میرایی تکانه با سرعت کمتری رخ میدهد که به معنای این است که سرعت یکسانسازی نرخ ارز تأثیر مثبتی بر رابطه مبادله تجاری دارد. اگرچه تفاوت این دو تکانه در حد چشمگیری نیست که آن هم با توجه به آن است که به دلیل محدودیت در دادهها اختلاف دو سرعت در دو سناریو خیلی زیاد نیست ولی همین مقدار تفاوت به معنی ارتباط مثبت سرعت یکسانسازی بر رابطه مبادله تجاری است. با توجه به مقایسه نمودارهای 3 و 4 در مقایسه با نمودار 2، این نکته بسیار مشهود است که قبل از اعمال سیاست یکسانسازی، عکسالعمل رابطه مبادله تجاری به تکانه وارد بر متغیر اضافه نرخ ارز به اندازه یک انحراف معیار، پس از دو دوره منفی بوده و تا دوره بیستم روند کاهشی داشته است، این در حالی است که پس از اعمال سیاست یکسانسازی با هر دو سناریو، این عکسالعمل مثبت شده و تکانه اضافه قیمت ارز که در اینجا اثر یکسانسازی تلقی میشود بر رابطه مبادله تجاری به طور مثبت تأثیرگذار است. اولأ میرا شدن توابع عکسالعمل آنی رابطهی مبادلهی تجاری پس از اجرای سناریوها در مقایسه با میرانشدن آن پیش از اجرای سناریوها، نشان از این دارد که تغییرات در یک سیاست ارزی در راستای حذف رانتخواری در اقتصاد و ایجاد کارایی در بازار ارز (یکسانسازی نرخ ارز)، نوسانات رابطهی مبادله را سریعتر از بین میبرد و دومأ پیش از اجرای سناریوها، نوسانات در متغیر اضافه قیمت، موجب اثر منفی بر رابطهی مبادلهی تجاری میشود حال آنکه اعمال سناریوهای یکسانسازی اثرگذاری مثبتی بر رابطهی مبادلهی تجاری دارد که نشان از این دارد که رابطهی مبادلهی تجاری از ناحیهی یکسانسازی نرخ ارز که باعث تخصیص بهتر منابع و حذف رانتهای مختلف است، بهبود پیدا میکند.
4-4-2- تجزیه واریانس تابع الگو تجزیه واریانس روشی برای آزمون پویایی الگوهای خودتوضیح برداری است. این روش تغییرات متغیر وابسته را بهعلت تکانههای وارد بر آن متغیر، در مقابل تکانههای وارد بر سایر متغیرها بررسی میکند. با تجزیه واریانس خطای پیشبینی[xxxvii]میتوان مشخص کرد که تغییرات یک دنباله تا چه میزان متأثر از اجزای اخلال خود دنباله بوده و تا چه میزان از اجزای اخلال سایر متغیرهای درون سیستم تأثیر پذیرفته است. اگر جزء اخلال یکی از متغیرهای الگو ( ) هیچ بخشی از واریانس خطای پیشبینی متغیر دیگر الگو ( ) را در تمام طول دوره پیشبینی توضیح ندهد، میتوان نتیجه گرفت که دنباله برونزا است. از طرف دیگر ممکن است اجزاءاخلال، کل واریانس خطای پیشبینی را در تمام طول دوره پیشبینی توضیح دهند که در این صورت کاملاً درونزا خواهد بود.
4-4-2-1- تجزیه واریانس رابطهی مبادلهی تجاری قبل از اعمال سیاست یکسانسازی بهمنظور اندازهگیری میزان تأثیرگذاری اضافه قیمت نرخ ارز بر رابطهی مبادلهی تجاری قبل از اعمال سیاست یکسانسازی نرخ ارز، منبع نوسانهای رابطهی مبادلهی تجاری در جدول 6 نشان داده شده است.
جدول 6- منبع نوسانهای رابطهی مبادله تجاری بااستفاده از تجزیه واریانس خطای پیشبینی (قبل ازسیاست یکسانسازی)
منبع: یافتههای پژوهشگر
همانطور که ملاحظه میشود در دورهی اول حدود 93 درصد از تغییرات رابطه مبادله مربوط به تغییرات رابطه مبادله و حدود 5 درصد مربوط به تورم (شاخص قیمت مصرفکننده) است. تغییرات بقیه متغیرها هرکدام کمتر از 1 درصد تغییرات رابطه مبادله تجاری را توضیح میدهند. این مسئله بیانگر برونزایی بالای رابطه مبادله در دوره اول است. در دوره دوم در حدود 91 درصد از تغییرات رابطه مبادله توسط خود این متغیر، حدود 6 درصد آن توسط تورم، حدود 1 درصد آن توسط واردات و بقیه آن بهوسیله متغیرهای دیگر الگو هرکدام به میزان کمتر از یک درصد توضیح داده شده است. در این دوره مشخص شده است که نسبت به دوره اول رفتهرفته تأثیر رابطه مبادله بر تغییرات خود آن کمتر شده و تأثیر سایر متغیرها بر تغییرات آن اضافه شده است. در دوره دهم پس از رابطه مبادله بیشترین توضیحدهندگی را متغیر اضافه قیمت نرخ ارز دارد به طوریکه در این دوره 5 درصد از تغییرات این متغیر را توضیح میدهد. این روند که از دوره دهم شروع شده، تا دوره بیستم ادامه یافته است به طوریکه در دوره بیستم حدود 75 درصد تغییرات توسط رابطه مبادله، 13درصد توسط اضافه قیمت ارز، حدود 4 درصد توسط صادرات و حدود 8 درصد باقیمانده توسط سایر متغیرهای الگو توضیح داده شده است. نکته قابل توجه این است که از دوره دهم به بعد غیر از خود رابطهی مبادله، اضافه نرخ ارز بیشترین قدرت توضیحدهندگی را داراست.
4-4-2-2- تجزیه واریانس رابطهی مبادلهی تجاری پس از اعمال سیاست یکسانسازی(تحت سناریوی اول) بهمنظور اندازهگیری میزان تأثیرگذاری اضافه قیمت نرخ ارز بر رابطهی مبادلهی تجاری پس از اعمال سیاست یکسانسازی نرخ ارز با سناریوی اول یعنی یکسانسازی نرخ ارز با سرعت بالا، منبع نوسانهای رابطهی مبادلهی تجاری در جدول 7 نشان داده شده است.
جدول7-منبع نوسان های رابطه ی مبادله تجاری بااستفاده ازتجزیه واریانس خطای پیش بینی (اعمال سیاست یکسان سازی باسناریوی اول)
منبع: یافتههای پژوهشگر
همانطور که ملاحظه میشود در دورهی اول حدود 44 درصد از تغییرات رابطهی مبادله تجاری توسط خود این متغیر، حدود 44 درصد آن توسط متغیر صادرات، حدود 5 درصد متغیر اضافه نرخ ارز،حدود 3 درصد واردات، حدود 2.5 درصد تورم و درآمدهای نفتی و تولید کمتر از یک درصد آن را توضیح میدهند که نشان از درونزایی بالای این متغیر در این دوره دارد. در دوره دوم از توضیحدهندگی خود رابطه مبادله و تورم کاسته شده و به توضیحدهندگی متغیر صادرات و واردات افزوده شده است به طوری که بیش از 50 درصد آن توسط صادرات و در حدود 60 درصد آن توسط صادرات و واردات توضیح داده شده است. همچنین توضیحدهندگی متغیر اضافه قیمت ارز افزایش یافته است. از دوره دوم به بعد توضیحدهندگی متغیرها تقریبأ با همین روند ادامه پیدا کرده است با این تفاوت که کمی از قدرت توضیحدهندگی واردات به تولید انتقال پیدا کرده است. در دوره بیستم(بلند مدت) بیشترین قدرت توضیحدهندگی را با حدود 48 درصد، متغیر صادرات دارد که حتی از خود متغیر(حدود 32درصد) نیز بیشتر است، پس از آن به ترتیب رابطه مبادله، اضافه قیمت ارز، تولید، واردات، درآمدهای نفتی و تورم بیشترین قدرت توضیحدهندگی را دارند. از مقایسه تجزیه واریانس رابطه مبادله در دو حالت مختلف یکسانسازی ارز(دو سناریو) مشخص میشود که در حالت یکسانسازی با سرعت بیشتر، قدرت توضیحدهندگی متغیر اضافه نرخ ارز نسبت به سناریوی دوم یعنی سرعت کمتر یکسانسازی، در بلندمدت بیشتر است به طوریکه در سناریوی اول در حدود 8 درصد از تغییرات رابطه مبادله توسط متغیر اضافه قیمت ارز و در سناریوی دوم در حدود 2 درصد از تغییرات آن توسط اضافه قیمت ارز توضیح داده میشود. نکته قابل توجه اینکه پس از اعمال سیاست یکسانسازی بیشترین قدرت توضیحدهندگی در هر دو سناریو را متغیر صادرات دارد.
4-4-2-3- تجزیه واریانس رابطهی مبادلهی تجاری پس از اعمال سیاست یکسانسازی(تحت سناریوی دوم) بهمنظور اندازهگیری میزان تأثیرگذاری اضافه قیمت نرخ ارز بر رابطهی مبادلهی تجاری پس از اعمال سیاست یکسانسازی نرخ ارز با سناریوی دوم یعنی یکسانسازی نرخ ارز با سرعت کمتر، منبع نوسانهای رابطهی مبادلهی تجاری در جدول 8 نشان داده شده است.
جدول8-منبعنوسانهایرابطهیمبادلهتجاریبا استفادهازتجزیهواریانسخطایپیشبینی (اعمال سیاستیکسانسازی با سناریوی دوم)
منبع:یافتههای پژوهش
همانطور که ملاحظه میشود در دورهی اول حدود 46 درصد از تغییرات رابطهی مبادله تجاری توسط خود این متغیر، حدود 44 درصد آن توسط متغیر صادرات، هرکدام از واردات و تورم در حدود 3 درصد، اضافه قیمت ارز حدود 2 درصد و درآمدهای نفتی و تولید کمتر از یک درصد این متغیر را توضیح دادهاند که نشان از درونزایی بالای این متغیر در این دوره دارد. در دوره دوم از توضیحدهندگی خود رابطه مبادله و تورم کاسته شده و به توضیحدهندگی متغیر صادرات و واردات افزوده شده است به طوری که بیش از 50 درصد آن توسط صادرات و در حدود 60 درصد آن توسط صادرات و واردات توضیح داده شده است. از دوره دوم به بعد توضیحدهندگی متغیرها تقریبأ با همین روند ادامه پیدا کرده است با این تفاوت که کمی از قدرت توضیحدهندگی واردات به تولید انتقال پیدا کرده است. در دوره بیستم(بلند مدت) بیشترین قدرت توضیحدهندگی را با حدود 49 درصد متغیر صادرات دارد که حتی از خود متغیر(حدود 36درصد) نیز بیشتر است، پس از آن به ترتیب رابطه مبادله، تولید، واردات، اضافه قیمت ارز، تورم و درآمدهای نفتی بیشترین قدرت توضیحدهندگی را دارند. در مقایسه با تجزیه واریانس در حالتی که سیاست یکسانسازی اعمال نشده است در هر دو سناریو قدرت توضیحدهندگی متغیر اضافه قیمت ارز کم شده است و به متغیر صادرات منتقل شده است. در توضیح این مسئله میتوان عنوان کرد که با توجه به ترتیب ورود متغیرها در الگو که متغیر صادرات بلافاصله پس از متغیر اضافه نرخ ارز و قبل از متغیر رابطه مبادله وارد شده است، تأثیر بالای اضافه قیمت ارز بر رابطه مبادله، پس از یکسانسازی ابتدا به متغیر صادرات منتقل شده و بهطور غیر مستقیم بر رابطه مبادله تجاری تأثیرگذار است.
5- نتیجهگیری و پیشنهادها با توجه به نتایج به دست آمده از توابع عکسالعمل آنی (نمودارهای2و 3 و 4) و مقایسه آنها با یکدیگر به این نتیجه میرسیم که پیش از اعمال سیاست یکسانسازی نرخ ارز (مازاد نرخ ارز غیررسمی بر رسمی) اثر پریمیوم (اضافه نرخ ارز) بر رابطه مبادلهی تجاری در دو دوره مثبت و با روند کاهشی و در دورههای بعد اثر آن منفی شده و روند منفی آن حفظ شده است. اما پس از نزدیک شدن دو نرخ ارز بازار رسمی و آزاد به یکدیگر با هر دو سناریو تأثیر متغیر اضافه قیمت نرخ ارز (که حال یکسانسازی شده است) بر رابطهی مبادلهی تجاری مثبت شده است و تکانه وارد بر اضافه قیمت نرخ ارز به اندازه یک انحراف معیار رابطه مبادله تجاری را بهبود میبخشد. این رابطه فارغ از این است که با کدام سرعت یکسانسازی را انجام دهیم. به عبارت دیگر هرچند که در صورت یکسانسازی نرخ ارز با سرعت بیشتر، دامنهی تأثیرگذاری تکانه نرخ ارز بیشتر از حالتی است که با سرعت کند سیاست یکسانسازی اعمال شود ولی در هر دو حالت تأثیر تکانه آن بر رابطه مبادله برعکس حالت قبل از اعمال سیاست یکسانسازی، مثبت است. البته همانطور که ذکر شد، با توجه به نمودار2 در دو دوره در حالت قبل از اعمال سیاست یکسانسازی، اثر تکانه اضافه قیمت ارز مثبت است که به دلیل رویکرد و دیدگاه کوتاهمدتی است که بر نظامهای چندنرخی ارز حاکم است. همچنین با توجه به جداول تجزیه واریانس (جدول 6 و 7 و 8) مشخص شده است که قبل از یکسانسازی نرخ ارز در دورهی اول حدود 93 درصد از تغییرات رابطه مبادله مربوط به تغییرات رابطه مبادله و حدود 5 درصد مربوط به تورم (شاخص قیمت مصرفکننده) است. بقیه متغیرها هرکدام کمتر از 1 درصد تغییرات رابطه مبادله تجاری را توضیح میدهند. این مسئله بیانگر برونزایی بالای رابطه مبادله در دوره اول است. در دوره دوم در حدود 91 درصد از تغییرات رابطه مبادله توسط خود این متغیر، حدود 6 درصد آن توسط تورم، حدود 1 درصد آن توسط واردات و بقیه آن بهوسیله متغیرهای دیگر الگو هرکدام به میزان کمتر از یک درصد توضیح داده شده است. در بلندمدت(20 دوره) بیشترین نوسانات رابطه مبادله، غیر از نوسانات خود این متغیر، متغیر اضلفه قیمت نرخ ارز است که بیشترین منشأ نوسانات آن توسط صادرات توضیح داده میشود که در مدل ترتیب ورود آن پس از اضافه قیمت ارز(در اینجا یکسانسازی) میباشد لذا نتیجه میشود که سیاست یکسانسازی نرخ ارز بیشتر اثر غیرمستقیم بر رابطه مبادله میگذارد. لذا با توجه به توضیحات توابع عکسالعمل آنی نمیتوان این فرضیه که "یکسانسازی نرخ ارز رابطهی مبادلهی تجاری را بهبود میبخشد" را نمیتوان رد کرد هرچند در دوره خیلی کوتاه (یک یا دو فصل) با توجه به مثبت بودن اثر تکانه اضافه نرخ ارز به اندازه یک انحراف معیار بر رابطه مبادله قبل و بعد از یکسانسازی، اثر نامعلوم دارد که دورهای بسیار کوتاه است. بانک مرکزی به دنبال تک نرخی شدن ارز است و نرخی که بازار تعیین میکندبا مدیریت بانک مرکزی، بهترین نرخ است زیرا این نرخ ناشی از انتظاراتی است که در مردم ایجاد شده است.وقتی ارز دو یا سه و یا چند نرخی باشد مشکلات و مسائلی بیشتری برای کشور ایجاد میکند که از جمله آنها میتوان به بر هم زدن آرامش جامعه ناشی از رانت و فساد و همچنین بر هم زدن تعادل بین حوزه تولید و مصرف اشاره کرد، امروزه بخشهای مختلف اعم از صنعت، تجارت و کشاورزی به هم مرتبط هستند. تولیدکننده کشاورزی مصرفکننده تجهیزات صنعتی است و تولیدکننده تجهیزات صنعتی مصرفکننده کالاهایی است که در حوزه فولاد و معدن تولید میشود. بنابراین زمانی که در یک بخش رانت ایجاد شود سایر بخشها یا تعطیل شده و یا دچار اختلال در هزینه و درآمد میشود و شرایط بازار به هم میخورد. از آنجایی که سرعت یکسانسازی با توجه به نمودارهای 3 و 4 بر رابطه مبادله تجاری اثر مثبت دارد لذا پیشنهاد میشود که مقامات پولی و اقتصادی کشور یکسانسازی نرخ ارز را با سرعت بیشتری اجرا نمایند. با توجه به نتایج، توصیه میشود برای بهبود رابطهی مبادله یکسانسازی نرخ ارز تا پایان سال 1396 پیادهسازی شود و الزامات اجرای آن تا این تاریخ فراهم شود. با توجه به اینکه یکسانسازی نرخ ارز تورم را بالاتر میبرد و اثر آن تا دورههای بیشتری به جا میماند و همچنین نظر به اینکه از الزامات یکسانسازی نرخ ارز نرخ تورم معقولی در مقایسه با کشورهای طرف تجاری است، لذا دولت و مقامات پولی در کنار اجرای سیاست یکسانسازی باید توجه ویژهای به کاهش و رفع تورم داشته باشند. در غیر این صورت مانند برخی از دورههای اجرای این سیاست، با شکست مواجه خواهد شد. تورم زا بودن اجرای سیاست های یکسان سازی ، امری بدیهی است ، در هر حال اولاً: تورمی بودن این سیاست اثر خود را در دو یا سه سال بیشتر نمی گذارد اما در عوض ثبات اقتصادی را به همراه می آورد. ثانیا ً: می توان عامل تورم را با ایجادزمینه هایی برای جلوگیری از افزایش پایه پولی، مثل سیاست تغییر سطح بدهیها، انتشار اوراق قرضه و اتخاذیک سیاست انقباضی، کمرنگتر نمود یا با اتخاذ روش هایی چون جدا کردن عوامل تورم زا و سرشکن کردن این تورم بر سالهای مختلف از فشار تورمی آن کم کرد.
*این مقاله مستخرج از پایان نامه با عنوان تحلیل اثر یکسانسازی نرخ ارز بر رابطه مبادلهی تجاری: تجربه پساتحریم در ایران میباشد. [1]- گروه اقتصاد، دانشکدهعلوماداریواقتصاد،دانشگاهاصفهان، اصفهان،ایران، (نویسنده مسئول) sk.tayebi@ase.ui.ac.ir [2]-گروه اقتصاد، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران،ایران. mohsen.nazari.f70@gmail.com [3]-گروه اقتصاد ، دانشکده علوم اداری و اقتصاد دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران. agoogerdchian@yahoo.com [4]- گروه اقتصاد،موسسه آموزش عالی صفاهان اصفهان،اصفهان، ایران. z_zamani85@yahoo.com
[i]- Exchange Rate Unification [ii]International Monetary Fund (IMF) [iii]Sundararajanet.al. [iv]Kasekende and Ssemogerere [v]Dornbusch [vi]Pricing to market [vii]Reinert and Rajan [viii]Coudert et al. [ix]Luo & Visaltanachoti [x]Broda [xi]Structural Vector Auto-Regressive [xii]Backus & Crucini [xiii] Swift [xiv]Blundell & Wignall [xv]Koya & Orden [xvi]Gruen & Wilkinson [xvii]Dungey [xviii] Deardorff [xix] Band [xx]Thirlwall [xxi]Rosemary N.Okoh [xxii] William Hemphil [xxiii] Cristian Moran [xxiv] Bagwatti [xxv] Dornbush [xxvi] Davis [xxvii] Ferderer [xxviii]Farzanegan And Markwardt [xxix] Ploeg & Venables [xxx]Cavalcanti et al. [xxxi]Enders [xxxii]- Akaike Information Criterion [xxxiii]- Schwarz Information Criterion [xxxiv]- Hannan-Quinn Information Criterion [xxxv]منظور از سرعت تند آن است که حداکثر ظرف دو دوره (فصل)، نرخ ارز بازار آزاد و رسمی به یک عدد همگرا شوند. [xxxvi]منظور از سرعت کند آن است که حداقل تا دو دوره (فصل)، نرخ ارز بازار آزاد و رسمی به یک عدد همگرا نشوند. [xxxvii]Forecast Error Variance Decomposition | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
فهرست منابع
یادداشتها
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 416 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 435 |